سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 152 - صفحه 1

سلام استاد بی نظیرم

سلام مریم جون دوست داشتنی

سلام دوستان فوق العاده

خدایا شکرت، بالاخره انتظار ما به پایان رسید .

می خوام از تصویر این فایل شروع کنم . این تصویر رویایی که فقط یه عکس معمولی نیست. توش دوتا فرشته است که ما عاشقشونیم . استاد من به زودی شما و مریم جون رو میبینم . خیلی خیلی زود.

اون خدایی که خدای منه از هر توانایی توانا تره. اون خدا خیلی خوشگل ، عزتمندانه و راحت ما رو میاره امریکا.

همون خدایی که ما رو انقدر قشنگ برداشت اورد ترکیه ، همون خدایی که اون موقع یه ایمانی توی دلمون انداخت که پاشین برین من هستم ، کارها رو براتون اوکی میکنم. همون خدایی که ما رو هل داد وگرنه ما باورمون نمیشد ، همون خدایی که در مسیر اومدن مون به اینجا واقعا درها رو پشت سر هم برامون به طرز باور نکردنی باز می کرد.

اگر این خدا خدای منه ، پس می تونه ، من بهش ایمان دارم.

این خداست که دائم داره تو گوشم میگه ، زهرا نترس ، ایمان داشته باش ، تو حرکت کن من خیلی خوشگل می برمت. منم میگم چشم خداجونم و من الان در حال عمل کردن به قدم هایی که بهم الهام میشه هستم به زودی نتیجه رو خواهم دید. این رد پای منه و بعدا میام میخونم و مثل الان اشک میریزم.

استاد توی جلسه اول قدم سه میگن : شما فقط نتیجه فرکانس هایی که ارسال کردی رو میبینی ، در حالی که تو کلی اتفاق کوچیک رو لحظه به لحظه خلق کردی که کنار هم قرار گرفتن و این نتیجه رو به تو نشون میدن. الان که من اینو میدونم ، میفهمم که دارم کلی اتفاق خلق می کنم و برام مهم نیست که بدونم چه اتفاقاتی هستن ، چون به خدا اعتماد دارم و دلم می خواد خدا نتیجه رو بهم نشون بده و من دیوانه بشم . دیوانه این قانون مندی جهان

به قول مامانم ما میتونیم بگیم که در مسیر مهاجرت مون چه اتفاقاتی و چه معجزاتی رو به چشم دیدیم ، ولی به خدااااا نمی تونیم بگیم چطور اومدیم ، ما نمی دونیم چیشد که ما اومدیم. فقط خدا بود ، فقط خدا

از مدت ها قبل که ما تصور مهاجرت به ترکیه رو نمی تونستیم بکنیم ، خدا برنامه ها رو جوری ردیف کرده بود که روند تکامل طی بشه و ما بیایم. خدایا چقدر تو توانایی ، چقدر خوبه که تو خدایی

واقعا حس و حال خیلی عجیبی دارم. من محو تماشای این عظمت خدا میشم. توی سریال یوسف یه تیکه از فیلم نشون میداد که چطور یوسف می دوید و در ها یکی یکی قبل از رسیدن یوسف به در ، براش باز میشدن.

یوسف ایمان داشت ، ایمان به خدایی که هرکار غیر ممکن رو ممکن می کنه ، ایمان به الهامی که بهش شد ، ایمان به قدرت و عظمت خداوند ، ایمان به دقیق بودن و درست بودن قوانین جهان که وقتی حرکت می کنی درها برات باز میشن ، مسیر هموار و راحت میشه.

منم از خدا می خوام من رو جزو بندگان با ایمانش قرار بده که منم ایمان داشته باشم به این خدای احد و واحد

خدایاااااااشکرررررررررت

استاد چقدر اندامتون زیبا شده ، چقدر بی نظیر شدید ، چقدر جوون تر شدید. خدایاشکرت واقعا

خداوند به شما عمر دوباره داده ، واقعا من این رو حس می کنم که خدا شما رو از نو متولد کرد ، و من عاشق این خدام

مریم جون عزیزم شما چقدر بی نظیر شدید ، چقدر زیباتر شدید ، این چهره ی زیبا و ملیح تون من رو دیوانه کرد. واااااااای خدای من

اصلا عکس این فایل رو که دیدم به خدا دیوااااانه شدم. چقدررررر زیباااااست.

وارد این کره زمین فوق العاده میشیم و توضیحات استاد رو میشنویم و لذت می بریم و دوباره به یاد اون مهمونی بی نظیر میفتیم. وای من باورم نمیشه چقدر این بچه ها بزرگ شدن ، چقدر تغییر کردن. مخصوصا جیکاپ خیلی قیافه و قدش متفاوت شده ولی توضیح دادن هاش هنوز همونه:) هنوز هم با عشق و با دقت همه چیز رو برای استاد توضیح میده . خیلی جالبه که جیکاپ وارد فضای موسیقی و ساز شده و جوزف هم بیسبال بازی می کنه. بچه ها وقتی بزرگ میشن هرکدوم علایق خودشون رو میشناسن و پیدا می کنن. از بچگی از ما می پرسیدن بزرگ بشی می خوای چه کاره بشی :) بعد ما هم بی خبر از هیچ جا می گفتیم دکتر و خلبان و … در حالی که نمی دونستیم هر آدمی با یکسری خواسته ها و رسالت متفاوت به دنیا اومده و حق داره که از عشقش پول دربیاره و فارغ از حرف مردم اون کاری رو انتخاب کنه که واقعا دوسش داره. نمی دونستیم فرصت پول سازی در همه شغل های دنیا برابره و فقط دکتر بودن نیست. نمی دونستیم جهان تنوع لازم داره و همین تنوع باعث گسترش جهان شده.

ولی الان میدونیم و یاد گرفتیم. این بچه ها هم یاد گرفتن و هرکدوم به دنبال علایق خودشون حرکت می کنن. خدایاشکرت

مریم جون زیبا که محو تماشای خلقت و عظمت خداونده ، نگاهی از دید مریم جون به دنیا ، به خدا

تفاوت نگاه هاست که همه چیز رو متفاوت کرده ، نتایج رو ، زندگی رو

یکی احتمال داره بره پارکی که ما هر روز میریم و بعد اون پارک براش تکراری بشه ولی من هر بار میگم خدای من چقدر زیباست ، این برگ ها که هرکدوم یک رنگه ، این برگ های پاییزی که روی چمن های سبز ریختن و زیبایی طبیعت رو دوچندان کردن ، این ابر های آسمان ابی که هر بار به یک شکل جادویی دیگه درمیان ، این شهر زیبای استانبول که انقدر زیباست و خونه ها از بالای پله های پارک دیده میشن .

خدایاسپاس به خاطر چشمانم که زیبا بین شون کردی.

چقدر همه چیز زیباست ، به خدا من آشغال های روی زمین رو هم زیبا میبینم ، باورتون نمیشه ولی خداوند به ذهنم رسوند و من هربار که اینجا آشغالی روی زمین میبینم میگم خدایاشکرت به خاطر بسته بندی که وقتی میری مغازه خرید کنی همه چیز بسته بندی شده و مرتبه .

آخ جون مریم جون داره برامون یک نهار خوشمزه درست می کنه و من از همین جا از صمیم قلب سپاسگزارم.

تازه بعد از نهار یک چای گلابی هم مهمون مریم جون هستیم و واقعا وقتی اون ترکیب جادویی چای و گلابی رو جلوی دوربین گرفتید ، من بوش رو با قلبم احساس کردم و طعمش رو چشیدم. سپاسگزارم

میرسیم به فلفل نبین چه ریزه ، بشکن ببین چه تیزه

واقعا عجب هیولاییه این باتری کوچولو . خدایاشکرت به خاطر فرصت خدمت کردن و کمک کردن و فرصت گسترش جهان . چه حس خوبی داره.

تزئین های هلوین هم خیلی جالب و خلاقانه بود. دمشون گرم

یک تولد عالی در کنار این خانواده فوق العاده و استاد عزیزمون و مریم جون

استاد واقعا سپاسگزارم به خاطر فایل هایی که برامون ضبط می کنید ، تدوین می کنید و روی سایت قرار میدید. مریم جونم از شما هم بی نهایت سپاسگزارم برای این لطف بزرگ. این رو احساس می کنم که شما ها با عشق این کار رو برامون می کنید و ما هم با عشق براتون کامنت میزاریم.

خدایاااااااااشکرررررررت

عااااااااااشقتوووووونم