سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 153 - صفحه 11

340 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مصطفی نازی کلیشمی گفته:
    مدت عضویت: 1629 روز

    به نام خدای مهربان

    سپاسگزارم از شما دو تا فرشته که انقدر به ما بچه های این خانواده که تازه داریم راه می افتیم، توجه میکنید و انقدر خوب الگو هستید. ازتون واقعا تشکر میکنم بابت فایل های بی نظیرتون.

    راجب اون قسمت که گفتید خیلی از آمریکایی ها از خیلی جاهای کشور و ایالت خودشون هم دیدن کردن و نمی دونند چه زیبایی هایی دم دستشون هست میخواستم تجربه خودم رو بگم.

    خب من به طبیعت خیلی علاقه دارم. توی همین تهران کلی کوه داریم، کلی رودخونه داریم، کلی جاهای تفریحی فوق العاده داریم، ولی کسی خبر نداره. من کنار آبشار دوقلو یه عکس گرفته بودم، خیلی قشنگ و فوق العاده شده بود، به یکی از دوستام نشون دادم، باورش نمیشد این آبشار توی تهران باشه. خیلی افراد هستند که سن زیادی دارند اما

    حتی زیبایی های شهر خودشون رو هم ندیدن چه برسه به کل کشور.

    پس بیایم زیبایی های شهرمون بشناسیم، بریم سر بزنیم، لذت ببریم. دور بشیم از چیزهایی که توی شبکه های اجتماعی این روزها همه رو درگیر خودشون کرده. از این فضا بیایم بیرون.

    اون قسمتی که گفتید فضای ایران الان مناسب غربالگری هست، خیلی بهم انگیزه داد. تشکر میکنم. اوایل که داشتم ورودی هام رو کنترل میکردم دائم باید به خودم زحمت میدادم تا به نازیبایی ها توجه نکنم. ولی هرچه بیشتر پیش رفتم این کار برام راحتر شد. در واقع اون اوایل قانون رو میدونستم اما ته ذهنم دوست داشت که مثلا این تصادفی که توو جاده شده رو ببینه، ته ذهنم دوست داشت دعوا و درگیری و اخبار رو دنبال کنه. اما بعد از مدتی که گذشت، آرام آرام جوری شد که الان من تمایلی به نازیبایی ها ندارم، و بسیار مشتاقم برای دیدن زیبایی ها، خب پاییز هم که الان تقریبا

    یک ماه میگذره و فضای شهر با این رنگهای هیجان انگیز بسیار زیباتر شده.

    خدایا شکرت بابت همه ی نعمت هایی که در دسترس هممون هست.

    خدایا شکرت که قوانینی رو وضع کردی، که عدلت رو اثبات میکنه.

    خدایا شکرت بابت اینکه به ما این فرصت رو دادی که خودمون رو تجربه کنیم و ما رو فرستادی به این زمین زیبا که با توجه به زیبایی ها و نعمت ها زندگی خودمون رو هرطور که میخوایم خلق کنیم.

    خدایا ازت سپاسگزارم.

    از استاد عزیز سپاسگزارم.

    از مریم جان سپاسگزارم

    انشاالله که این خانواده در پناه خدای رحمان همیشه در آرامش و شادمانی باشد و شما استاد عزیز زنده و سلامت باشی 120 سال، و برامون زیبایی های بیشتری بیاری😍

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1782 روز

    استاد

    عجیبه احساس عجیبی دارم تصاویری میبینم حس و حالی دارم انگار قراره یه اتفاقاتی بیفته

    احساسش میکنم

    یه تغییر جدید!

    خیلی جدید..

    قراره اتفاقات فوق العاده ای بیفته

    پاداش جهان بی نهایته

    خداروشکر

    استاد،چقد عالی که همه جوره جهان داره بهم میگه مسیر درسته ادامه بده..

    نه فقط با اتفاقات خوبی که هربار دارن بزرگ‌تر میشن و با سرعت بیشتر

    بلکه جهان این بار اینطوری به من ثابت کرد درست از زمانی که این اتفاقات افتاد و همون موقع دقیقا برعکس همه با خودم گفتم ایــول الان وقتشه!

    الان باید بهتر و بیشتر از موقع دیگه ای توجه کنم با نکات مثبت و کنترل ذهن داشته باشم

    و شما هم دقیقا همینو میگید و تایید میکنید که اره درسته الان وقتشه..

    البته که اوایل حواسم نبود فرار از هرچیزی نه تنها باعث دورشدنش از ما نمیشه بلکه باعث گسترشش در زندگیمون میشه!

    پس آگاهانه تلاش کردم سکوت کنم!و نخوام کسی رو تغییر بدم چون تواناییشو ندارم!

    یادمه تو همون زمان بود که رو کل درو دیوارای اتاقم نوشتم

    من توانایی تغییر دیگران رو ندارم

    تا به خودم یادآور بشم..

    و سعی کردم به صلح رسیدن با خودم و جهان اطرافم رو بفهمم تمرین کنم و عمل کنم تا بهتر بتونم این رو بفهمم که من نمیتونم کسی رو تغییر بدم.

    رفته رفته همه چیز بهتر شد

    و داشتم آگاهانه توجه میکردم به نکات مثبت و تصمیم گرفتم سفر به دور امریکارو ببینم

    :)))

    دقیقا شب قبل ازاینکه سفر رو دوباره شروع کنید

    احساس میکردم الان خیلی به این قسمت نیاز دارم و میتونه بهم کمک کنه

    همینطور اون شب چندین قسمت رو دیدم لذت میبردم تاجایی که گوشیم داشت خاموش میشد فکر کنم نصفه شبم بود

    بااین درخواست که کــاش قسمت جدید سفر به دور امریکا بیاد خوابم برد

    صبح بیدارشدم و.. دیدم قسمت جدید سفر به دورامریکا اومده بــــاورم نمیشد داشتم دیوونه میشدم

    گفتم این یه نشونه کاملا واضح از درستی مسیرم پس با یاداوری اینکه چقد با سری قبل تغییر کرد شخصیتم زندگیم +این نشانه

    تصمیم گرفتم با تعهد بیشتر روی فایل های سفر به دور امریکا کار کنم و حتما کامنت بذارم هرطــور که شده!

    از اون روز اتفاقات فوق العاده ای تجربه کردم

    علاوه بر اینکه خواسته هایی که داشتم قبلا خیلیاشون دارن یکی یکی وارد زندگیم میشن

    من دیدم چطور به هرچی توجه میکنم میاد تو زندگیم

    وقتی که قسمت ۱۴۷ رو دیدم و بارها و بارها توجه کردم تحسین کرد عشق کردم از دیدن دخترای شاد دیدم که چطور هرجا میرم از رقص و جشن و شادی میگن.

    یا اینکه

    هرمغازه کافی شاپ فروشگاه و..میرم چقد تمیزه از وسایل چوبی استفاده میکنن و چقد گل و گیاه بوده من خبر نداشتم!

    وقتی که دیدم چطور اگه هزارتا یکی از پسرا ایجاد مزاحمت میکردن حالا همونم نیست درحالی که یه شب تنهای تنها تو خیابونای تاریک درحال قدم زدن بودم و چقد آرامش داشم و دقیقا دوروز بعد یه نفر بدون اینکه بدونه بهم گفت اونجا یه جوریه مردا اذیت نمیکنن؟

    گفتم منکه چیزی ندیدم

    هنوز یادمه قیافش رو از تعجب

    و فهمیدم مهم نیست کجایی یا کجا میری مهم اینه چه فرکانسی میفرستی به جهان!

    وقتی رفتار بقیه رو با خودم میبینم که ارتباطاتم فارغ از جنسیت و سن چقد پرازعشق احترام شده

    چقد بقیه بامن یه جور دیگه رفتار میکنن میفهمم جهان داره بهم میگه مسیر درسته ادامه بده

    حتی وقتی میخوام از خیابون رد شم و دقیقا از همون روز هرموقع میخوام رد شم یکی هست که راه رو برام باز کنه و من مثل بچه ای که دستش تو دست مامانشه راحت رد میشم کلی به من حس خوب میده و میفهمم مسیر درسته حتی اگه این اتفاقات کوچیک به نظر بیان!

    وقتی میبینم چقد اقایون بامن بااحترام و متین رفتار میکنن و میفهمم من یه زمانی ترسشو داشتم و حالا ببین چیشده..

    بازهم میفهمم چرا اینطور شده.

    وقتی کل روزم دارم تجربه میکنم در زمان درست در مکان درست بودن رو یعنی ثانیه ایا اینقد دقیق و درست میفهمم که اره مسیر درسته باید ادامه بدم

    وقتی میبینم رفتارا چقد بهتر شده که خانم فروشنده که از مادرم سنش بیشتره موقع خداحافظی با عشق درحالی دستشو گذاشته رو سینش و با ادای احترام و عشق ازمن خداحافظی میکنه و میگه خوش اومدی یعنی چی..

    و وقتی خیلی راحت دارم خواسته هایی رو تجربه میکنم که یه روز خواستمشون با خودم میگم ببین این شد اینم شد این یکیم شد و..

    پس اون یکی هم میشه قطعا.و چقد داره به من کمک‌میکنه.

    یا وقتی که میبینم رزق چطور داره به دنبالمون میاد.

    یا

    هرخواسته ای دارم چقد راحت ساده طبیعی بدیهی و سریع میاد تو زندگیم .. اونم بدون زور زدن.

    و فراوان اتفاقات دیگه.

    که بخاطرشون سپاسگزارم اما استاد من هم باید اعتراف کنم واقعا اصلا آدم سپاسگزاری نیستم وگرنه به قول شما باید کل شبانه روز رو درحال سپاسگزاری باشم..با تمام وجودم ..

    امیدوارم بتونیم درست استفاده کنیم از قانون

    بهتر عمل کنیم

    و تا آخر عمرمون این مسیر رو بریم و توجه کنیم به زیبایی ها ‌نکات مثبت.

    سپاسگزارم برای این سریال بینظیر که چیزایی رو میبینیم و تجربه میکنیم همراهِ شما که بالای ۹۵درصد خود امریکایی ها اصلا نمیدونن کجاست ..

    مریم جان و استاد جان جذاب خوشتیپ

    عاشقتونم

    استاد نکته های این فایل فراوانه فراواننن

    دقیقا مثل امریکا و زیبایی ها و نعمت هاش

    و البته زندگی هممون اگه دقت کنیم.

    همچنان تحسین میکنم این تمیزی خیابون های امریکارو

    چمن یکدست رو

    امریکای همیشه سرسبز رو

    زیبایی های رنگای درخت رو

    طبیعت زیبا رو

    سلامتیتون رو‌

    رابطه تون رو.

    این حس و انرژی مثبت رو.

    ❤️❤️🫶🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3077 روز

    برای من هم عجیب است مردم چرا گاها نعمت ها را نمی بینند واین قدر به اخبار منفی توجه می کنند . حتی گاهی خب یکی شاید به موضوعات سیاسی علاقه داشته باشد اما بارها تکرارش را گوش می کند . خب من فکر کنم یک بار کفایت می کند .

    مثلا می گفتم هزاران نفر یا میلیون ها نفر امروز سالمند وسلامتند و زنده هستند یا اکثریت کشورها در صلح اند چرا به مرگ یک عده یا یک کشوری که در حال جنگ است این قدر توجه می شود و اصل صلح و سلامتی که در جامعه مدرن این قدر گسترده شده است فراموش می شود .

    البته موضوعی را اشاره کنم بهر حال گاهی دوری از اخبار منفی در جامعه یا شرایط ما اجتناب ناپذیر است مثلا سلیقه و علاقه خانواده است اخبار سیاسی مکرر گوش کنند و دوست دارند و بهر حال صدا را گاها می شنویم و متوجه می شویم و همیشه نمی شود در گوشمان آهنگ بنوازیم که نشنویم . بنابراین شرایطی است که قانون را می دانیم باید توجه نکنیم اما بر اثر تکرار ناخواسته ها یا شرایط متوجه می شویم و حتما تحت تاثیر هم قرار می گیریم . اتفاقا ما که قانون را می دانیم و درک می کنیم بیشتر حساس هم می شویم شاید کسی نداند اصلا حساس نشود . این سوال من است ؟ اگر در معرضش زمانهای باشیم چکار کنیم یا شاید بهتر باشد حساسیت را کنار بگذاریم . اتفاقا جدیدا به خودم گفتم آزی سعی کن حساس نباشی اگر هم شنیدی ذهنت را کنترل کن چون حس می کنم حساس هستم یا مقاومت می کنم . مثل این که کسی با من در مورد موضوعات سیاسی حرف می زند و من عصبانی می شوم .معمولا مادرم درد دلش تازه می شود و با این که می داند خوشم نمی آید همش حرف می زند . یا شاید دیده باشید برخی افراد چقدر به نوع کلمات حساسند مثلا من فردی را می شناسم اگر حواسم نباشد بهش بگویم خسته نباشید و دست شما درد نکنه بلافاصله کنایه می زند دندونت درد نکنه . متوجه شدم بدش م یآید من واقعا قصد تشکر را دارم وحسم این است اما او حساس شده من هم فکر کردم برای زمانهایی که در معرضش باشم بهتر است حساس نباشم و نگران نباشم بهرحال اگر شنیدم یا فهمیدم باید کنترل ذهن بکنم . اگر ایده بهتری به ذهن استاد یا دوستان می رسد می توانید به اشتراک بگذارید .

    در مورد اوضاع خب سعی کردم خودم را آرام کنم و چون این بار مسئله به آزادی بانوان برمی گشت و من یاد برخی ناخواسته ها در مورد خودم می افتادم که اتفاقا جدیدا به خاطر حساسیت جامعه تجربه کرده بودم . اما در مقایسه با خواسته ها خیلی اندک بودند اما درصدی بودند چون همیشه ما نمی توانیم ذهنمان را صد درصد مثبت کنترل کنیم .خب آن مثالی که استاد زدند در فایل های قبلی که جامعه ایران گاهی می شود راحت و بی پوشش بود٬ یک ساده نگری از طرف آقایان است خیر نمی شود در تمامی زمان ها بی پوشش یا همان بی روسری بود.

    گاهی شاید منطقه یا محله ای یا جایی محدود تر و باز مدتی بدون روسری و البته با لباس های کاملا پوشیده بود و مممکن است آقایان تصور کنند این خانم همیشه این طوری می گردد خیر شاید یک ساعتی الان این طوری اما جایی دیگر گاهی ممکن است پوشش بسته تری داشته باشد . بنابراین تصور نکند مدتی خانم یا دختر خانمی شالش افتاده است و آزادتر می گردد نمود ۱۰۰ درصد زندگی اوست .البته تجربه من با توجه به تکاملی که طی کرده ام و از زمان هایی که پوشش بسته تر بود و باز تر شده است و به مانتو های باز و شال و گاها افتادن شال در شهر های بزگتر مثل تهران رسیده است .

    من حس مردم را درک می کنم و بهشون حق می دهم خشنود نباشند یا اعتراض مسالمت کنند اما خشمگین رویه درستی نیست . جنگیدن را نمی پسندم . شاید من شالم بیفتد اما ان را آتش نمی زنم افراد ناراحت را تحریک نمی کنم نمی دونم ان را بالای سرم نمی چرخانم از افراد مزاحم دوری می کنم . اما می گویم حس هم دردی هم خوب است قسمتی از هوش اجتماعی است که من ادعایی در موردش ندارم . چه عیبی دارد تلاش کنم با کسی که عزیزی را ازدست داده همدردی کنیم بهش تسلیت بگوییم . ان هم موضوعی که به آزادی ما بانوان است چرا یک روز این خواسته را آقایانی که قضاوت می کنید تجربه نمی کنید . همان محدودیت پوشش سر را . شاید احساس هم دردی کنید . مگر چه اشکالی دارد سعی کنید هوش اجتماعی را بالا ببرید هم دردی و درک دیگران .منظورم غصه خوردن برای بقیه نیست منظورم درک بقیه است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سارا ارجمندی گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    به نام خالق هستی

    سلام به استادبزرگواروخانم شایسته مهربان وهم فرکانس‌های عزیز

    عافیت باشیدآبتنی درچشمه های آبگرم که چه لذتی داره مخصوصا که درسفرباشی

    به که چقدراین سریال سفربه دورآمریکاو سریال زندگی دربهشت زیباست وهمش زیبایی ها روبه مانشون میده ویادآورمیکته وجهان پهناور روبه مانشون میدین

    واقعا ازقدیم گفتن بسیارسفربایدکردتاپخته شودخامی

    واقعادرسفربیشترپی به بزرگی خدامیبریم ازاین همه کوه ودرودشت وشهروروستاوفراوانی که همه جامیبینیم ومنحصرنمیشه به شهرخودمون

    استادعزیز ازو قتی که من واردسایت شدم وفایل های شما وگوش دادم ودیدم اول ازهمه احساس وآرامش بیشتروبیشترشدبطوریکه اگه یه اتفاقی به ظاهرناخوشایندبرام پیش میاد به خودم میگم حتما صلاحی دراون کاروجودداره وناراحتی خودموکنترل میکنم وواقعاهمین برنامه هم پیش میاد به دنبالش اثرش هم میبینم وبه خودم می گم دیدی خداهواموداشت که این اتفاق برام افتاد

    استادیه چیزی میخام بگم درمورد باورهای ماکه میگن اگه مردتوخونه. نشست اخلاقش بدمیشه ومردهمیشه بایدبره بیرون وکارکنه

    همون اوایلی که باسایت شماآشناشده بودم همسرم کارگاه داشت والبته بازنشسته تامین اجتماعی هم بودوازاون کارگاه درآمدچندانی نداشت ومن بهش میگفتم کارگاه روبفروشیم وباپولش ماشین جدید لذت‌های دیگه ببریم وهمسرم قبول نمی‌کرد خودش میگفت اگه بشینم توخونه اخلاقم بدمیشه وغرولندمیکنم وخلاصه من اونرورهاکردم وروی باورهای خودم کارکردم وتجسم وحال احساس خوب روپیش گرفتم بعداز مدتی یادم نمیادکه چندماه شدهمسرم خودش اومدگفت برا کارگاه بدون اینکه به کسی سفارش کنه وقصدفروش داشته باشه یکی ازدوستاش پیشنهاد خرید داده ومن هم قندتودلم آب شدوبه خیروخوشی وبالاترازاون قیمتی که من درنظرداشتم فروخته شد الان بعداز مدت یکسال واندی اخلاقش بدترکه نشده بهتره شده وماشین موردعلاقه روخریدیم وهرازمدت سه ماه یاکمتر به مسافرت میریم واززیباییهاوفراوانیهالذت می‌بریم وهمش سپاسگزارخداهستیم وبراتون بگم که همسرم بامن هم مسیرشده وازصحبتهای شمالذت می‌بریم ودرسفربه جاهای زیباومکانهای زیباهدایت میشویم

    یه موردش براتون بگم ۱۰مهر۱۴۰۱ ازشیراز راهی تهران منزل دخترم شدیم بعداز۴روز راهی شمال ازطرف جاده چالوس به طرف رامسرشدیم بایه خانمی آشنا شدیم که صفارود وجنگل ۲۰۰۰روبه مامعرفی کردکه جای همگی سبز خیلی خوش گذشت وبعدبه طرف جنگل سیسنگان رفتیم برا برگشت گفتیم ازهمون جاده چالوس که زیباهست برگردیم وقتی اومدیم وارد اتوبان بشیم گفتن راه بسته ومادوباره ازهمون راه سیسنگان برگشتیم بدون اینکه ناراحت شیم وهمسرم گفت مااومدیم سفروازراه جاده هرازبرگشتیم و دوساعت راهمون طولانی ترشد درمسیرمتوجه شدیم که آبگرم لاریجان توهمین مسیره وخیلی خوشحال شدیم وبه خودمون گفتیم اینم نتیجه حس حال خوب ورفتیم آبگرم معدنی

    ودرضمن ماهروقت تواین دوسال که به مسافرت میریم فی الوداعه حرکت می‌کنیم وجای خاصی وساعتی درنظرنمیگیریم وخودمو نرودست خدا میسپاریم که ماراهدایت کنه به بهترین مسیرومکانهای زیبا باشرایط عالی

    وبازدرموردحال وهوای این روز هاکه همه میگن حالمون خوب نیست

    چون من اصلا توجه نمیکنم به اخبار ورویدادها وبهمون حسابی دراین ۱۵روزسفر خوش گذشت وهیچ چیزناخوشایندکه ازدههاشهروروستاگذشتیم ندیدم

    واین هم دلیل براین هست که روی زیباییها وفراوانیهاتوجه میکنم وازهمون جنس واردزندگیم میشه

    ازخدا برای شمااستادمهربون وخانم شایسته عزیزوهم فرکانسیهاسلامتی وفراوانی ودلخوش خواستارم

    درپناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سحر دادگر گفته:
    مدت عضویت: 1906 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی

    واقعا چه زیبا و ساده قوانین خداوند را توضیح می دهید . در (این سریالها ) یاد می دهید که چگونه زندگی کنیم، عمل کردن به حرفهای شما زندگی انسان را کن فیکون میکنه.

    امیدوارم هر چه بهتر و بیشتر به این مسیر زیبا و عالی نزدیک و نزدیکتر شوم.

    از صمیم قلب بهترینها را برای شما آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    حسن ملک پور گفته:
    مدت عضویت: 1184 روز

    استاد قشنگم سلام …

    یه تجربه جالبی از تمرکز بر تا زیبایی ها دارم و تغییر نتیجه با تمرکز روی زیبایی ها

    داخل خانواده ما آخر هفته ها جمع میشیم دور هم خونه مادربزرگ مون . همه اعضای خانواده هم میان ، دایی ها و خاله و زندایی و دختر خاله و ..و…

    یکی از دایی ها همه اش منرا مسخره میکرد ، بلند بلند بهم می‌خندید ، دعوا می‌کرد و اصلا یه چیزی میگم یه چیزی می‌شنوی .

    آقا من هم در این مورد با بقیه صحبت میکردم که نگاه کنید فلان دایی مثل بچه ها میمونه ، داخل ذهنم هی کینه و نفرت می‌ساختم و .. و و

    طبق قانون تمرکز روی ما زیبایی ها رفتار های نازیبا بیشتری با من میشد

    تا اینکه تصمیم گرفتم بیام روی ویژگی های مثبت دایی ام تمرکز کنم

    با خودم میگفتم خوش تیپه ، خوش صحبته ، آدم فنی ای هست و .. و …

    تا اینکه باورتون نمیشه به طرز معجزه آسایی وقتی میرم خونه مادربزرگم یا اصلا شرایط جوری پیش می‌ره که نمیبینمش ،وقتی هم میبینمش همه اش لذت بردن از وجود هم هست

    خدارا شکر ، دلم خواست این نتیجه استفاده از قانون را بگم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    سلام به استادنازنینم ومریم عزیزم

    استادجان بازهم بانشان دادن شگفتی ها،زیبایی هاونعمات ومعجزات‌خداوندمنوهیجان زده کردید.سپاسگزارخالق زیبایی هاوشماهستم که چشمان منودعوت کردیدبه دیدن اینهمه شکوه اینهمه درختان هزاررنگ،این نسیم ملایم این فضای پاک وتمیزومرتب،این کلبه چوبی که درپشت سراستادبودن وبسیارزیبابود.این رودخونه بی نظیرباصخره های رسوبی این آب گرمی که شمادرش تن وبدنتون رو به آرامش ولطافتش سپردید.این جاده زیبای کناررودخونه وماشینهای‌زیبا واین پل قشنگ.واقعاجذاب‌دلرباوقابل‌تحسینِ.همه‌روگفتم (این)چون خودم رودراون مکان تصورکردم وازلحظه به لحظه حضور لذت بردم.خوشحالم‌که‌سفرشماعزیزان‌بی‌نهایت زیباودل انگیزهست مانندالباقی سفرها.استادم چقدرحرفهای امروزتون بازتکان دهنده بود.برای منی‌که‌میام مدام تمرکزم رو،روی زیبایی هابذارم ولی ی وقتایی‌بی‌هواپرش افکارباعث میشه ازمسیرخارج شم.چقدرحرفهاتون وعلائقتون تاحدودی شبیه من‌بود.منی که همیشه خلاف نظردیگران میگم بهشون من سیدم خب که چی؟چه مزیتی‌نسبت‌به‌شمادارم؟چرا فکرمیکنیدهرکی سیدهست آدم خاص وبی نقصی هستش؟(گیرم‌پدرتوبودفاضل‌ازفضل‌پدرتوراچه حاصل؟) من هیچوقت باورندارم که چون من سیدم پاکم منزه ام بی گناهم وکلا به سایرمردم ارجحیت دارم.منم بنده خداهستم‌همونطوربرابرمانندبقیه‌به‌درگاه‌خداوند.این‌رفتاروگفتاروافکارمنه‌که‌منومتمایزازدیگران‌میکنه.چقدرنکات‌کلیدی‌رومطرح‌کردیداستادواقعاسپاسگزارم‌ازشما.چقدرزیباتوصیف‌کردیدکه‌چطورمیتونیم‌به‌خواستهامون‌برسیم‌درشرایط‌کنونی‌چقدرحرفهاتون‌کاربردی‌بود.آفرین‌به‌شماچنددقیقه پیش جمله ای خوندم بااین مضمون:امروزفردتحصیلکرده واقعی کسی است که یادگرفته همیشه درحال آموزش دیدن باشه(پیتردراکر)واین مطلب ذهن منوبدجوردرگیرکردوخوشحال شدم که‌شماومریم جان‌وهمه‌ بچه‌های سایت عباس منش توی این مسیرآموزش قرارداریم‌به لطف الله یکتاومهربان.بازهم ممنونم ازشما بابت این فایل اعجاب برانگیز🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    رسول بابائی گفته:
    مدت عضویت: 1165 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم سایشه عزیز و دوستان همسفر زیبا و دوست داشتنی ام

    استاد عزیز دقیقا وقتی دفتر شکرگزاریم را اوردم و شروع به نوشتن کردم حسی به من گفت که به سایت سری بزنم که دیدم قسمت 153 آپلود شده

    در ابتدا رنگ بندی درختان و فضای زیبایی که بودید مرا غرق خودش کرد و چه لباس های زیبایی پوشید استاد عزیز و خانم شایسته عزیز چقدر بهتون میاد

    استاد عزیز این اولین کامنت من است و واقعا این فایل حسی رو در من تقویت کرد

    اینکه شما در مورد وطن صحبت کردید من همینطور مات و مبهوت بودم که چقدر تعصب های بیجا داشتم و خداروشکر که هدایت شدم و آگاه شدم

    از این به بعد کسی از من بپرسد اهل کجایی؟ میگویم جایی که شادم ارامش دارم و آزادم

    استاد عزیز وقتی گفتید که الان وقتیه که شما با کنترل ذهن از جامعه جدا میشید ناخودآگاه خودکارم روی دفترم فقط مینوشت خداروشکر خداروشکر خداروشکر…..

    واقعا از شدت خوشحالی اینکه دارم راه رو درست میرم و نشونه ها هر لحظه دارند به من میگن چکار کنم نمیدونم چی بگم

    فقط تو این کامنت میخوام بعد از این همه مدت نگاه کردن به فایل های شما، از شما تشکر کنم که انقدر خالصانه قانون های بدون تغییر خداوند رو به ما یاد دادید تا ماهم زندگی بهتری رو تجربه کنیم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنیم استاد عزیز و خانم شایسه عزیز از شما ممنونم و بسیار سپاسگزارم بابت تک تک فایل هایی میگذارید، وقتی که میگذارید، انرژی که میگذارید و سپاسگزارم که کامنت های بچه های سایت رو میخونید و چقدر این فایل آگاهی به من میده از صمیم قلبم سپاسگزارم بابت تک تک فعالیت هایی که روی سایت انجام میدید

    و در اخر جمله زیبا و دوست داشتی خودتون که همیشه میگید: عاشقتونم ♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مهدی شیرین زاده گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    به نام خدای مهربان

    چقد لذت بخش بود این فایل

    چقد حس خوب در میان این حرفا و حدیثا کشور بهم داد و خداروشکر میگم و میخوام بازم تجربه کنم همچین حس خوبی رو

    استاد جان در همون اوایل شروع این حرف های موجود در کشور من هم مانند ۹۵ درصد جامعه فکر کردم

    همان موقع ها سایت رو هم دنبال میکردم و میدیدم که استاد فعلا چیزی درباره این موضوع نگفته همون جا گفتم که حتما دلیل خیلی خیلی مهمی داره که استاد فعلا چیزی نگفته

    و از خدا درخواست کردم که یه نشونه ای بده شاید من راه رو اشتباه میرم

    درست بعد از چند روز فایل تمرکز بر انچه میخواهیم رو دیدم و از ریشه عوض شدم

    بله!تغییر در هر لحظه ای واجبه و نباید ترسی داشت

    من به سرعت موضع خودم و در اصل نگاه خودم رو نسبت به این موضوع عوض کردم

    در این میان یه چیزی رو هم بگم که من کاری که الان میکنم نقاشی ساختمان هست و مدتی بود واقعا بیکاری مطلق داشتم و پولم هم داشت تموم میشد و دقیقا میدونستم هر انچه که تجربه میکنم نتیجه افکار خودمه و با عوض کردن نگاهم به این موضوع شروع کردم

    من پریروز واقعا باور های خوبی نسبت به این موضوع ساختم و حس ششم خودم به یقین رسیده بودم

    باور نمیکنید از دو روز بعدش یعنی امروز دوباره سرکار رفتم و چقد هم لذت بردم که به یک خونه در شهر زیبا هدایت شده بودم که یک مغازه خوشگل کتونی فروشی بغلش بود و من هم عاشق کتونی هستم اون هم کتونی خارجی باشه اعلا میشه

    خلاصه که تجربه عالی من از همین تغییر دیدگاهم فقط نسبت به همین موضوع که واقعا الان ۹۵ درصد جامعه درگیرش هستن و همه مردم شدن ترامپ و بایدن‌ و وضعیت رو بررسی میکنن😂

    ولی من واقعا خودم رو غربالگری میکنم

    و اینکه اون حرفی که گفتید اینکه من ایران به دنیا اومدم به این معنی نیس که من کسب کردم

    بنظرم منطقی ترین جواب به این حرفه که پس رگ غیرت ایرانی بودنت کجاس هس

    واقعا ممنونم که با این جمله خیلی هارو اگاه کردی

    ممنونم از همه شما و سپاسگزار خداونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    امید صنایع گفته:
    مدت عضویت: 1136 روز

    خیلی خوشحال که به شهر عباسمنش اومدم

    برای رسیدن به این شهر ۳۵ سال تو راه بودم

    بلیط های زیادی خریدم تا با وسایل مختلف

    بلیط شرک ( اتوبوس )

    بلیط خشم ( تاکسی )

    بلیط دشمنی ( قطار )

    بلیط فقر و…

    اما بالاخره به شهر رسیدم

    قبل از ورود به شهر تمام گذشته‌ام را پشت در گذاشتم و تسلیم وارد شدم

    باید آزمون میدادم

    اما آزمون برعکس بود

    هرچی کمتر می‌دونستی و تسلیم و کم ادعا بودی زودتر وارد می‌شدی

    این شهر هیچ مرزی نداشت

    شهرهای مختلف و شگفت انگیزی داشت

    شهره رابطه عاشقانه

    شهر آفرینش

    شهر ثروت

    شهر عزت نفس

    شهر سلامتی

    شهر…

    برای قدم به قدم علائم داشت

    با وارد شدن به این شهر در هر لحظه ای که بخواهی میتونی از آمریکا تا خوزستان با یک قدم ببینی

    از صبح که بیدار میشم و تا شب موقع خواب

    همه از جنس هم هستیم

    هیچ صدای اضافی و تصویر اضافی از افراد خارج از شهر که سالم نیست به گوش نمی‌رسه و دیده نمیشه

    تمام قسمت های این شهر و مردمش از جنس خدا هستن

    من تازه وارد شهر شدم

    اما خارج نخواهم شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: