سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 155 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نوشین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 2081 روز

    به نام الله یکتا

    خدایا هدایتم کن به سمت انسانهای خوب و روابط خوبی که من بتوانم به عشق و شادی و خوشبختی بیشتری تجربه کنم،دقیقا دو هفته پیش بود که خیلی هدایتی یه مشکل اداریم حل شد توسط یه ادم ناشناس که بهم کمک کرد و دستی از دستان خداوند شد و درست در زمانی که هیچ امیدی نداشتم این ادم سر راهم امد و خیلی راحت کارمو پیگری کرد و چند روز پیش بطور ناخوداگاه به کلاس رقص رفتم و دیدم مربیم بعد از مدت ها امده و با یک موزیک عالی اموزش شروع کرده و من اونو خیلی اتفاقی یاد گرفتم بازم با اینکه اماده نبودم و لباس نداشتم خیلی خوشحالم که اون روز رفتم به سمت باشگاه و حتی نمیدانستم قراره چی بشه و خیلی هدایتی با اون موزیکی که دوست داشتم یاد داد

    یه وقت های حتی فکرشم نمیکنی ولی خدا همیشه حواسش هست و همیشه بنده هاشو هدایت میکنه حتی وقتی ناامید یا عصبانی بودم اون من و به زیبایی ها و راه حل های خوب هدایت کرد🌺🌱🌺🌱🌺🌱

    و چقدر خوبه که نچسبیم به خیلی ادمها و رها باشیم و من برای همه ارامش و پذیرش را طلب میکنم ،پذیرش و تسلیم شدن در برابر خداوند که خودش خوبی ها را سر راهمون بیاره و اون انسانی که درسته از اون راهی که خودش میدونه وارد زندگیمون کنه

    خدایا ارامشی ده تا بتوانم بپذیرم هر انچه که نمیتوانم تغییر دهم و شهامتی ده تا تغییر دهم هر انچه که می توانم🌺🌺🌺

    سپاس🌸💜🌸💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  2. -
    رضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1781 روز

    به نام خدایی که گرداننده و مدیریت کننده حرکت زمین و ماه و خورشید و….است

    و اوست که به من گفت:

    ببین ای رضا

    تو از اینکه دست راستت را بتوانی در جهت عقربه های ساعت بچرخانی و بصورت همزمان دست چپت را در خلاف جهت عقربه های ساعت عاجز و ناتوانی…

    حال من مدیری توانا هستم که حرکت زمین و ماه و خورشید و سیارات و کهکشهان ها و … را بدون هیچ خللی مدیریت میکنم

    آنقدر دقیق و منظم که شما میتوانید لحظه سال تحویلتان را با ذکر ثانیه مشخص کنید…

    اصلا تو فقط به حرکت همین زمین فکر کن

    ببین این زمین با این عظمت با چه سرعتی در سه عرصه در حال حرکت است

    اولی حرکت آن به دور خورشید که فصل ها را به وجود می آورد

    دومی حرکت آن به صورت چرخشی به دور خود که روز و شب را به وجود می آورد

    سومی هم حرکت او هم جهت با دیگر سیارات در‌ چهارچوپ حرکت کهکشان راه شیری

    آیا این سه حرکتی که فقط از یکی از بیلیاردها سیاره ام  بود تو را دیوانه نکرد؟؟؟

    آری من خدایی هستم که سالیان سال در حال مدیریت چنین عظمتی هستم و تو را خلق کردم و به احترام تو تمامی این عظمت را مسخر تو کردم…

    🔴آیا این برای تو کافی نیست که به من اعتماد کنی؟؟؟

    🔴آیا این برای تو کافی نیست که همه اموراتت را به من که استاد برنامه ریزی هستم بسپاری تا طوری زندگی ات را مدیریت کنم که همواره در زمان و مکان مناسب باشی؟؟؟

    وای آدم دیوانه میشود از این آگاهی ها

    این الهامات قرآن من است همانند  قرآنی که بر قلب حضرت محمد نازل شد

    در واقع حضرت محمد به ما یاد داد که قلب همه ما محل نزول وحی خداوند است ، منتها باید قلب را شست و فاخلع نعلیک شویم تا به درجه فاستمع لما یوحی برسیم

    و خدا را شکر آنگونه که لایق شکرگزاری هست که مرا برتری داد و این آگاهی ها را به من یاد داد

    خب برای همه ما اتفاق افتاده که گاهی وقتا با خود فکر میکنیم که هر طور که برنامه ریزی میکردیم هرگز قادر به تجربه چنین اتفاقات زیبایی در طول روز نبودیم…

    حال این برنامه ریزی کار که بوده؟؟؟

    و اینجاست که به عمق کلام امام حسین در دعای عرفه میرسیم که فرمودند:

    إلهی أغننی بتدبیرک عن تدبیری

    یعنی خدایا با برنامه ریزی خودت برای من ، مرا از برنامه ریزی خودم برای خودم بی نیاز کن

    یعنی خدایا تو مدیر برنامه های من بشو

    یعنی خدایا من عاجزم و فقیر برنامه ریزی و هدایت تو هستم

    آره دیگه! این مرد توحیدی و بزرگوار خیلی خوب قانون را درک کرده بود که در برابر خدا اینگونه اظهار عجز میکند و خود را محتاج هدایت او می بیند

    و حال وقتی که خدا مدیر برنامه های این بزرگمرد میشود ؛ نتیجه چه میشود؟؟

    ✅نتیجه ای فراتر از رویا که با وجود این همه سال از زمان شهادت ایشان روز بروز بر عزت ایشان افزوده میشود ؛ عزتی که اگر دشمنان ایشان فکر میکردند قرار است اینگونه شود هرگز دست به چنین کاری با ایشان نمیزدند

    ✅نتیجه ای از جنس فراوانی که چقدر به برکت وجود ایشان غذا و آب و… به عنوان خیرات در ایام سالگرد شهادت ایشان پخش میشود

    ✅نتیجه ای از جنس نقطه عطف شدن برای زندگی خیلی از مردم که از مسیر مغضوب علیهم و ضالین به صراط مستقیم هدایت شدند

    و….

    پس ما هم باید ذکر لبمان در هر لحظه همین جمله زیبا باشد.

    إلهی أغننی بتدبیرک عن تدبیری

    و حواسمان به نشانه های هدایت خدا باشد تا طبق هدایت او جلو برویم تا نتیجه کارمان بهترین باشد

    دقیقا مثل زنبور عسل که طبق هدایت خدا جلو میرود🐝🐝

    وَأَوۡحَىٰ رَبُّکَ إِلَى ٱلنَّحۡلِ أَنِ ٱتَّخِذِی مِنَ ٱلۡجِبَالِ بُیُوتࣰا وَمِنَ ٱلشَّجَرِ وَمِمَّا یَعۡرِشُونَ

    ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ ٱلثَّمَرَ ٰ⁠تِ فَٱسۡلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلࣰاۚ

    [سوره النحل ۶۸و۶۹]

    و نتیجه کارش یک ماده ای میشود بنام عسل که قرآن از آن تعبیر به شفا میکند🍯🍯

    یَخۡرُجُ مِنۢ بُطُونِهَا شَرَابࣱ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَ ٰ⁠نُهُۥ فِیهِ شِفَاۤءࣱ لِّلنَّاسِۚ

    و جالب اینجاست که در انتهای آیه میگه

    إِنَّ فِی ذَ ٰ⁠لِکَ لَـَٔایَهࣰ لِّقَوۡمࣲ یَتَفَکَّرُونَ

    [سوره النحل ۶۹]

    همانا در این امر نشانه ای است برای کسانی که تفکر میکنند

    دیگه واضحتر از این بگه که

    ای بندگانم ؛ طبق هدایت من جلو بروید تا بهترین نتیجه برایتان رقم بخورد

    خدایا شکرت بابت این آگاهی ها

    من به مانند موسی اعتراف میکنم که

    (رَبِّ إِنِّی لِمَاۤ أَنزَلۡتَ إِلَیَّ مِنۡ خَیۡرࣲ فَقِیرࣱ)

    [سوره القصص ۲۴]

    من هیچی یاد ندارم

    به اندازه چشم بر هم زدنی مرا به حال خودم رها مکن

    خدایا شکرت

    استاد عزیز ممنونم از شما بابت توضیحات اول فایل

    و خانم شایسته نازنین ممنونم از شما بابت ضبط تصاویر

    🙏🙏🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1561 روز

      سلام به برادر توحیدی عزیزم

      هدایت روزانه ام وکامنت ارزشمند تون که بازم اینجا از تفکر حرف زدین..

      همون جواب سوالم و دادین واینجا خیلی قشنگ خدا هدایتم و مهر تاییدی زد بر حرفاتون وباز تفکر…

      واین دعای ارزشمند امام حسین ع

      (و اینجاست که به عمق کلام امام حسین در دعای عرفه میرسیم که فرمودند:

      إلهی أغننی بتدبیرک عن تدبیری

      یعنی خدایا با برنامه ریزی خودت برای من ، مرا از برنامه ریزی خودم برای خودم بی نیاز کن

      یعنی خدایا تو مدیر برنامه های من بشو

      یعنی خدایا من عاجزم و فقیر برنامه ریزی و هدایت تو هستم)

      خدا خودت زندگیمون برنامه ریزی و هدایتم کن..خدایا من از هرچیزی که از تو برسه من فقیرم..

      خدایا تنها ترا میپرستم وتنها از تو یاری و کمک می‌خواهم..

      بازم بینهایت سپاسگزارم از شما وکامنت های پر از آگاهی..

      شاد و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    نفیسه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    سلام به پروردگار مهربانیها و استاد عزیزم و مریم جان …

    خدارو سپاسگذارم که امروز فرصتی داد تا بیام و براتون بنویسم . هر وقت میام توی سایت و هدایت میشم که کامنت بنویسم اونو به فال نیک میگیرم چون اینقدر حالم متفاوته که میام از روی احساس و دلی پاک مینویسم ….. استاد عزیزم اول فایل یه چیزی گفتین که منو ترغیب کرد حتما در موردش بنویسم و براتون بگم از قوانین بدون تغییر خداوند .

    توی این مسائلی که پیش اومده در ایران ، حقیقتش من خیلی پیگیر نبودم و گهگاهی از افراد میفهمیدم ، حتی ندیدم اعتراضات رو فقط یکبار برای اولین دفعه ناخواسته واردش شدم که تازه فهمیدم انگار خبرایی هست … و سریعا محل رو ترک کردم ، 🙂میدونستم باید آگاهانه توجهم رو بذارم روی زیبایی ها …

    یه اتفاق جالبی که افتاد این بود که من چند وقت پیش محل کارم که رفتم همکارم گفت امروز شلوغ میشه و برو خونه و من قبل اعتراضات رفتم و بعدش فهمیدم چون به این مسائل اهمیت ندادم دقیقا روزهایی که من بودم هیچ خبری نبوده اون منطقه و روزهایی که نبودم محل کارم به شدت شلوغ شده بوده . استاد اینو گفتم برای اینکه دقیقا قانون رو دارم توی زندگیم درک میکنم دارم نمودش رو میبینم …. حتی الان که دارم روی عشق و مودت کار میکنم که میبینم نقاط ضعف رفتاریم توی همین دوره داره پیدا میشه،شما اول فایل در موردش گفتین . خداروشکر میکنم که بالاخره نقطه ضعفم رو پیدا کردم و راه حلش رو … استاد عزیزم همیشه مریم جون میومدن درباره دوره ها و ترکیب شون با هم میگفتن . منم الان فهمیدم برای من دوره عزت نفس و عشق و مودت جادو میکنه .. مشکلات شخصیتی ام رو پیدا کردم با این دوتا دوره … پیشنهاد میکنم به دوستانم که از دورن هماهنگ نیستن حتما این دوتا دوره رو استفاده کنن . من ادمی هستم که خیلی راهها رو رفتم برای تغییر زندگیم ….. خیلی پیشرفت ها رو کردم به خیلی موقعیت ها رسیدم خیلی خواسته هامو رسیدم اما هنوز از درون شاد نبودم از درون احساس لذت نداشتم و از خدا هدایت خواستم که بهم بگه چیکار کنم که با درونم هماهنگ بشم …و هدایت شدم به این دوتا دوره ….خدایا سپاسگذارم به خاطر اینکه همه درها رو باز میکنی ،ممنونم از شما که با این فایل ها جهان بینی ما رو گسترده میکنین و ما میفهمیم که افراد چه هنر هایی دارند و واقعا تحسین میکنم این همه ظرافت در هنر این عزیزان رو . من خودم طراحم و میدونم وقتی یه هنرمند داره طراحی میکنه و اثر خلق میکنه چقدر لذت میبره و چقدر هماهنگه با روحش منم دارم سعی میکنم به همون لحظه هایی برگردم که با هنرم هماهنگ میشم با مبدأ و لذت میبرم از ثانیه ثانیه عمرم …. ممنونم ازتون به خاطر تین موقعیتی که فراهم کردیم بیایم و براتون بنویسیم و مهم تر از همه لذت ببریم و این لذت خبر از اتفاقات عالی میده . سپاسگذارم برای این همه فایل های زیبا ،سفرتون خوش و سلامت و پر از اتفاقات عالی 🙏😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  4. -
    ali گفته:
    مدت عضویت: 1140 روز

    الهی به توکل نام اعظمت

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام برتمامی همسفران عزیز

    استادعزیزازاونجایی که درچنددقیقه ابتدایی این فایل بهمراه تصاویرزیبادرموردهدایت الهی صحبت کردیدمن هم تصمیم گرفتم بیام ودراین باره آگاهی های که برقلبم روانه شدروباشماوباتک تک دوستان حاضردرسایت به اشتراک بگذارم که به نظرم توجه کردن به همین هدایت های الهی بالاترین درجه توجه کردن به زیبایی هاست

    من توکامنت های قبلی ام هم اشاره کردم که چقدراین سبک ازمسافرت کردن رودوست دارم

    یعنی بدون اینکه مقصدخاصی رودرنظربگیری دل بسپاری به جاده هاواجازه بدی که خداوندتوروبه سمت زیبایی هاوجاهای دیدنی بیشترهدایت کنه

    حالامیخوام این موضوع روتعمیم بدم به سایرجنبه های زندگی وبگم که به شخصه چطورمیتونم ازاین دیدگاه متعالی درسایرجنبه های زندگیم بهره ببرم

    استادگفتندکه مابدون اینکه مقصدخاصی رومشخص کنیم سفرمون روشروع کردیم تنهابااین قصدکه میخواییم خودمون روتجربه کنیم،زیبایی های بیشتری روتجربه کنیم والی آخر

    من این نگاه استادروتحسین میکنم که بیاییم مقصدخاصی رومشخص نکنیم وهدف مون تنهاتجربه شادی ولذت بیشترباشه

    این نگاه رواگربتونیم درتمام جنبه های زندگیمون به کاربگیریم چقدرراحتترمیتونیم به خواسته هامون برسیم

    اینکه اجازه بدیم خداوندماروهدایت کنه

    درواقع میشه گفت که بایدهدف مون تجربه اون احساسی باشه که قراره بعدازرسیدن به خواسته هامون تجربه کنیم وحالااینکه قراره چطوره اون احساسات روتجربه کنیم بسپاریم به خداوند

    من چرامیخوام که ثروتمندباشم؟

    برای اینکه آزادی مالی داشته باشم تاهرآنچیزی که خودم وخانواده ام دوست داشتیم رابدون درنظر گرفتن قیمتش به آسانی بتونم خریداری بکنم

    برای اینکه آزادی زمانی ومکانی داشته باشم تادر هرروزوهرساعت هرطورکه دوست داشتم زندگی بکنم ومحدودبه زمان ومکان خاصی نباشم

    اینکه بتونم تجارب وسیعی داشته باشم،چون یکی ازمهم ترین موهبت هایی که ثروت نصیب انسان میکنه اینه که ثروت به تجربیات انسان غنا میبخشه وکمک میکنه که انسان تجارب زیادوالبته متفاوتی داشته باشه

    من دوست دارم ثروتمندبشم تابه معنای واقعی کلمه بتونم اززندگیم لذت ببرم وهیچ روزوهیچ ساعتی رو بدون لذت بردن به بطالت نگذرونم

    من دوست دارم ثروتمندبشم تاشادی واقعی رودر زمان های بیشتری اززندگیم تجربه بکنم چراکه به تجربه دریافته ام که ثروت وشادی یک رابطه تنگاتنگ وکاملامستقیمی دارند

    بنابراین من میخوام که ثروت مندباشم تااحساس شادی وآزادی ولذت رودربیشترروزهای زندگیم تجربه بکنم واصلاکاری ندارم که خداوندازچه طریقی قراره منو به سمت تجربه این احساسات متعالی هدایت بکنه

    درواقع من مقصدرومشخص میکنم ولی مسیررسیدن به این مقصدمشخص روبه خداوندمیسپارم

    اینکه خداوندازچه راهی میخوادمنوبه سمت ثروت هدایت بکنه به من ارتباطی نداره

    امیدوارم سرسپرده هدایت الهی باشم وعمیقابتونم به جای وابسته بودن به ثروت به تجربه احساسات متعالی که ثروت میتونه برام به ارمغان بیاره،وابسته باشم

    چقدراین نکته ارزشمنده

    این که به جای وابسته بودن به خواسته ها،به احساساتی که بعدازرسیدن به اون خواسته هاتجربه میکنیم،وابسته باشیم

    خداوندامنووابسته ترم کن

    امانه به خواسته هایم،بلکه به احساساتی که بعداز رسیدن به خواسته هایم تجربه میکنم

    به شادی

    به آزادی

    به لذت

    چقدراین وابستگی رودوست دارم

    امیدوارم بخوبی بتونم هدایت های الهی رودریافت بکنم وطبق این هدایت هابتونم قدم دروادی خواسته هایم بگذارم

    سفربه سلامت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  5. -
    نسرین تیموریان گفته:
    مدت عضویت: 1628 روز

    سلاااام سلاااام به شما دو عزیزِ خوش انرژی و دوست داشتنی استاد عزیزم و خانمِ شایسته عزیز که واقعا از دیدن روابطِ پرمهرتون باورام نسبت به روابط پایدار ساخته شد❤سلام همراهان مسیر موفقیت با اینکه دوسالی هست عضو سایتم ولی تازه همسفر شدم با این سایت پربار،انقدربرام قشنگ و جدیده که هرروز صبح اولین کاری که میکنم سایت رو چک میکنم هرروز یه زمانی میزارم و فیلم های گذشته رو نگاه میکنم و درس میگیرم و لذت میبرم و زیبایی هارو میبینم از خدای مهربونم واقعا ممنونم که دست های پرمهری مثل شماعزیزان رو تو زندگی من قراردادتا از قاب دوربین شما جهان رو ببینم🙏🌹و با قوانینش آشنا بشم

    استاددرباره هدایت شدن صحبت کردن و اینکه وقتی کامل توکل کنیم و از خدا بخوایم هدایتمون کنه توبهترین زمان و مکان قرارمیگیریم هرلحظه،منم یه تجربه ی بزرگ و زیبا دارم تو زندگی ایم درباره هدایت بینظیر خداوند منان و فتح قله ی دماوند با کمترین تمرین 🗻من فقط یه تصویر از خودم تو ذهنم داشتم ،نسرینی که رو قله ی دماوند تابلوی دماوند رو گرفته رو سرش و با لبخند عکس انداخته😍انقدر این تصویر برام واضح بود که حد نداره🌼

    من عاشق پیاده روی هستم سالها بود پیاده روی میکردم ولی هیچوقت هدف خاصی نداشتم براش،برادرم کوه نورد هست تمام قله های معروف ایران رو فتح کردن و ۵ بار هم قله ی دماوند رو فتح کردن،همیشه دوست داشتم منم اینکارو انجام بدم اما میدونستم دماوند شوخی نیست تمرین سخت و طولانی میخواد،پارسال تصمیم جدی گرفتیم من و خواهرم که به همراه برادرم سه تایی تمرین کنیم برای فتح دماوند،اول اینکه تصمیم گرفتیم هدفمون رو به هیچکس نگیم،حتی پدرو مادرمونم نمیدونستن،فقط میدونستن ما یه کوهی میخوایم بریم فکرشم نمیکردن قصدمون دماوند باشه،خرداد ماه بود که شروع به تمرین مداوم کردیم هرروز میرفتیم کوه با کوله های سنگین که بدنمون آماده بشه هوا گرم بود گاها هر کوهی بیشتر از ۸ ساعت زمان میبرد خسته میشدیم هربار که میخواستیم استراحت کنیم بیهوش میشدیم ولی هدفمون بزرگ بود انقدر بزرگ که رنج خستگی پیشش ناچیز بود،زمان کم بود و باید خودمون رو آماده میکردیم،لحظه ی موعود فرارسید حرکت کردیم به سمت کوه دماوند و تا پناه گاه رفتیم روز اول همه چیز عالی بود هوا عالی بود و کلی انرژی داشتیم،عصر یهو هوا ریخت بهم و برف شدید گرفت با اینکه وسط مردادماه بودیم ولی به شدت هواسرد بود برف کل راه رو پوشوند،ساعت ۱ صبح حرکت کردیم به سمت قله (تاریکی مطلق،سکوت کوهستان،برف و کولاک شدید و …)حسابی ترسیده بودم به خدا گفتم خودت مارو تا اینجا آوردی خودت مارو هدایت کن،راه رو بهمون نشون بده،تو اون تاریکی فقط نور چراغ قوه ای که رو پیشونمون بود جلوی پامون رو نشون میداد اگه یکم دیر قدم برمیداشتیم برف جای پای نفر جلویی رو میپوشوند و راه رفتن سخت میشد،هوا به قدری سرد بود حتی جرات نداشتیم یه لحظه سرجامون وایستیم،قطعا یخ میزدیم😂 مسیر طولانی بود هوا تاریک یه جایی به خودم اومدم دور و برم رو نگاه کردم دیدم جز تاریکی و سرما و سکوت هیچی نیست به زور صدای نفس های بقیه رو میشنیدم هیچ کس حرف نمیزد،یه لحظه تو دلم خالی شد گفتم نسرین تو الان اینجا وسط این معرکه چکار میکنی ؟؟؟ بریده بودم خسته شده بودم ولی جرات نداشتم بگم، میترسیدم خواهرم روحیه شو ببازه ،به جز ماسه نفر دوستای برادرمم بودن که هرکدوم حداقل چندبار صعودموفق دماوند داشتن،صعود اولی شون من و خواهرم بودیم،یه زمانی که هنوز هوا تاریک بود قبل از طلوع بود حسابی خسته شده بودم راه رفتن تو برف واقعا انرژی زیادی میگیره از آدم، به خدا گفتم خدایا از قدرت خودت بهم بده بهم توان بده بتونم ادامه بدم زشته کم بیارم،با هر قدم میگفتم (الحمدلله رَب العالمین حمداً کثیراً مِن کُل احوال) این ذکر بهم قدرت میده همیشه💯وقتی خورشید طلوع کرد قشنگترین تصوری که تو عمرم دیدم از طلوع خورشید رو دیدم،تصور کن خورشید طلوع کرد سایه ی کوه دماوند افتاده رو شهر و چقدر زیبایی و قشنگی داره،انقدر جذاب بود و پر انرژی که انگار خدا باطری مو فول کرد و دوباره جون گرفتم واقعا خدارو بینهایت شکر که هر لحظه حس میکردم تو آغوش خودشم🙏تو مسیر از پناه گاه تا قله ۸ ساعت طول کشید هر دقیقه اش پر از چالش جدید بود منی که هیچ تجربه ای از کوه دماوند نداشتم برام پر بود از درس و تجربه ،نزدیک قله بودیم ولی قله معلوم نبود دیگه پاهام رمق نداشت امیدم رو داشتم از دست میدادم خسته بودم هواسرد بود نمیتونستم بشینم جایی حداقل خستگی ام دربیاد یادمه به خدا گفتم خدایا اصلا گیریم منو زنده رسوندی به قله،کی میخواد با این پاهای خسته و کوفته اینهمه راه منو برگردونه پایین کوه؟انقدر خسته بودم و ناتوان یادم رفته بود به کی توکل کردم ،کی منو هدایت کرده؟کی منو تا اینجا آورده؟همونم میبره قله و سالم برمیگردونه😍😄

    دیگه بریده بودم فقط میرفتم که برسم ،میرفتم که تموم بشه ۸ ساعت تو برف راه اومده بودیم هوا داشت گرم میشد برف قطع شده بود ولی اکسیژن کم شده بود،از زمین گوگرد بلند میشد به خاطر آتش فشان نیمه فعال،نزدیک قله بودیم ولی خسته و کوفته و له و نا امید آهسته قدم برمیداشتیم وقتی نفس میکشیدم تا آخرگلوم میسوخت به خاطر گوگرد،تو اوج خستگی و ناامیدی وقتی از یه تخته سنگ بزرگ رد شدم و تابلوی قله ی دماوند رو دیدم بی اختیار نشستم رو زمینی که یخ زده بود و اشک ریختم ،اشک ذوق اشک رسیدن اشک شکر گزاری😊😊 با اون اشک ها تمام خستگی راه ریخت پاهام دوباره جون گرفت با اینکه از بی اکسیژنی کبود شده بودیم ولی لبخندامون لبخند از ته دل بود،نه کسی خسته بود نه کسی بی انرژی بود 😍😍همگی ذوق داشتیم و میخندیدیم و عکس مینداختیم،خیلی جالبه اون تصویری که از خودم داشتم رو قله رو کاملا فراموش کرده بودم ،وقتی تابلوی دماوند رو گرفتم دستم ناخودآگاه همون ژست رو گرفتم و عکس ازم انداختن اون یه دونه عکس بین تمام عکس ها برام جذاب تره من قبل از اینکه اون عکس واقعا انداخته بشه تو ذهنم ثبتش کرده بودم،تمام کائنات دست به دست هم داد تا تصویر من ثبت واقعی بشه😍😍😍لذت رسیدن انقدر بزرگ بود که تمام رنج سفر رو به جون خریدم😍جالبه که رو قله چنان انرژی ای خدا بهمون داد که هشت ساعت دیگه برگشتیم پایین تا پناه گاه و دوباره از اونجا ۵ ساعت اومدیم تا پای کوه و شب برگشتیم خونه💪💪💪میخوام از انرژی به هدف رسیدنم بگم انقدر زیاد بود که توانایی دوباره کوه نوردی هم داشتم 😉تو زندگی شخصی ایم هروقت به یه مسئله ی بزرگ میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست،اونجا به خدا توکل کردم و هدایت شدم به درست ترین مسیر ،پس با توکل و هدایت خواستن از خدا از پس اینم برمیام💪،جالبه بدونین وقتی برگشتیم پایین برادرم میگفت تو اون ۵ تا صعود قبلی ایم هیچوقت شرایط انقدر سخت و پر چالش نبوده ،واقعا صعود سخت و سنگینی رو انحام دادیم با یاری خدا😍😍😍خدا خدا خدا چقدر خوشحالم که فرمون رو دادم دست خودش با خیال راحت مسیری رو رفتم که هدایت کرد و نتیجه اش یه عمر باعث افتخارمه💪استاد عزیز فرمودن من همیشه از خدا هدایت میخوام و با بهترین دستاش کمکم میکنه چقدر دوست دارم منم به نقطه ای برسم که تو همه ی کارهام از خدا هدایت بخوام و فرمون رو بدم دست خودش من فقط از مسیر لذت ببرم🙏🙏بزرگترین درسی که تو این مدت ازتون گرفتم رها بودنِ خیلی دوست دارم این رفاقتِ دلیه پر از توکلتون رو با خدا ،حس میکنم رفیق جینگ خدایین و دلم میخواد با هدایت خدا و کمک دست های پرتوانش برسم به این رهایی💪دوستتون دارم رفقای انتخاب شده ی پر انرژی و خوش انرژیه من😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3850 روز

      ای جانم 🥹 نسرین توییی؟؟ عزیزمم تو معرکه‌ای

      تو منحصربه فردی

      تو شگفت انگیزی

      تو با ایمان و راسخ و متعهدی

      واست بلند میشم و دست میزنممم و به چشمات زل میزنم تا انرژی‌اتو بیشتر حسش کنم و البته چایی که ریختم را به سلامتی تو می‌نوشم …

      چقدررر زیبا داستان سرایی کردی

      چقدررر زیبا نوشتی …

      چقدر زیبا از چالش‌ها گفتی

      از انگیزه‌ااز نشستم و بلندشدن دوباره‌ات.

      عاااشقتمم من

      الهی شکرت

      شکرت شکرت

      صدهزار مرتبه شکرت

      چقدر امشب حالم دگرگون

      و خدارو بیشتر دارم حسس میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نسرین تیموریان گفته:
        مدت عضویت: 1628 روز

        اینکه اینجام هدایت خداست و داشتن رفقایِ فرکانس بالا و پر انرژی مثل شما عزیزان هدیه ی خداست بهم ،از خدا ممنونم برای نشونه های بینظیرش 🙏🙏😍😍ازتون ممنونم برای اینکه تو هر شرایطی زیبایی ها رو میبینید و عنوان میکنید این خیلی به آدم ها انرژی میده و باعث میشه ثابت قدم تر باشه تو مسیرموفقیت🌹🌹بهترینا رو از خدا میخوام براتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ناهید و نسی گفته:
      مدت عضویت: 1543 روز

      سلام دوست عزیزم از کامنت پر محتواتون واقعا لذت بردم دیشب روی کامنت های این فایل و صفحه بودم که اتفاقی چشمم به کامنت شما افتاد .نکته ی فوق العاده زیباش اینه که توی این فایل استاد در مورد هدایت گفت و توی این صفحه از کامنت ها من اتفاقی چشمم خورد به دماوند و کامنتتون خوندم ..من خودم تجربه ی کوهنوردی دارم البته فقط در حد کوه شهر خودمون ولی تا قله رفتم ؛یادمه که یک بار که کوه رفته بودم با یه دوست عزیزی اشنا شدم توی مسیر و ایشون از دماوند گفت و من همون موقع خواسته ی صعود به دماوند توی قلبم شکل گرفت و از اخرین کوهنوردی من دوماه میگذره این اواخر بیخیال کوهنوردی داشتم میشدم چون من تفریحی میرم کوه ؛با اینکه توی کوه همیشه اتفاقات خوبی واسم افتاده و خدا نگهبانم بوده و دستانش توی مسیرم اورده ؛اخه من تنهایی کوه میرم ولی توی مسیر خدا کمکمم میکنه ولی داشتم بیخیال دماوند میشدم که ناخوداگاه دیشب کامنت شما به چشمم خورد و فکر میکنم قرار من هم یه صعود به دماوند داشته باشم و این هدایت خدا واسه ی من بود و جالب تر اینکه شما هم اسم من هستید 😉😀و اونجایی که گفتید وقتی توی زندگیم به یه مسئله میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست منم گفتم پس هدفمو دنبال میکنم حتی یک بار شده تجربش میکنم چون به رشدم و بزرگ شدنم و کمک کردن مسائل زندگیم در ابعاد دیگه کمک میکنه

      ازتون سپاسگذارم به خاطر کامنت زیباتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        نسرین تیموریان گفته:
        مدت عضویت: 1628 روز

        نسرین بانو سلام😍چقدر خوشحال شدم از مهرتون و خوندن پیامتون😍😍خداروشکر که انقدر قشنگ نشونه هارو میبینید و شاکرهستین و پیش قدم💪👏👏خوشبختم از آشنایی تون😍💪

        عزیزم قطعا میتونی،خیلی از کوه نورد ها فقط از اسم‌دماوند میترسن،من چند تا از دوستانم‌که کوه نوردن و تمام قله های نامی ایران رو رفتن حاضر نشدن برن دماوند،فقط چون میترسن شکست بیاد تو کارنامشون،من اینو قبول ندارم،

        دماوند منو صدا کرد

        واقعا صدام کرد

        منم فقط لبیک گفتم و با یاری خدا پیش رفتم خداروشکر موفق شدم تو تجربه ی اول😊

        اگه صدات میکنه برو،

        برو با تیم تمرین کن ،

        برو تو دلش ،

        از هیچی نترس،خدا هادی هست خودش قدم‌بعدی تو مشخص میکنه😉

        امیدوارم بهترینا برات رقم بخوره عزیزدلم😍😍😍😍

        خبر موفقیتت رو برامون به اشتراک بزاری

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سمیه اسفندیاری گفته:
      مدت عضویت: 1909 روز

      سلامی با اشک شوق ،نسرین عزیزم خیلی خیلی در طی خواندن کامنتت تحسینت کردم،دختر چه سعود دلنشینی و اونجایی که دعات رو گفتی(

      الحمدلله رب العالمین حمدا کثیرا من کل احوال)،دعایی روح بخشی بود و روحم رو جلا داد و از قلبم چشمام پر از اشک شد و مبارک باشه صعودت و بقیه صعودها و موفقیت هات دختر قوی و زیبای خداوند،دوست دارم بانو❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسرین تیموریان گفته:
        مدت عضویت: 1628 روز

        ممنونم از محبت شما عزیزای دلم ،اینکه عادت دارین زیبایی هارو تحسین کنید برام واقعا جالبه از وقتی دارم کامنت های همسفرای خوش فرکانسمو میخونم بیشتر دقت میکنم به خوبی ها و نکات مثبت خیلی درس بزرگی هست برام،کاری که قبلا انجامش نمیدادم،الان دارم تمرین میکنم تا نهادینه بشه تو وجودم ،خیلی دوستتون دارم رفقای خوش انرژی من😍💪

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهه رشیدی گفته:
      مدت عضویت: 2250 روز

      به نام خداوند هدایت گر

      سلام به شما نسرین عزیزم

      سلام به روی ماه و مهتابی شما فرشته ی مهربون خدا

      خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم که از طریق دست بینظیرش عزیزدلم محمد جان به کامنت زیبای شما دوست عزیزم هدایت شدم

      کامنتی که خوندنش یه دنیا حس و حال خوب رو بهم هدیه داد

      کامنتی که داشت بهم میگفت تو هم به زودی میتونی قله دماوند رو فتح کنی

      نسرین جان وقتی کامنت زیبای شما رو خوندم اشک توی چشمام جمع شد و با تمام وجودم شما و ابجی و داداش عزیزتون رو تحسین کردم که اینقدر با شوق و ذوق و برای رسیدن به هدف تون قدم برداشتین تا اون خواسته ی زیباتون رو تجربه کنید

      نسرین جان من اواخر خرداد ماه همین امسال بود که برای اولین بار میخاستم تجربه ی کوهنوردی و طبیعت گردی رو با عزیزدلم و دوستای عباس منشی مون داشته باشم و خیلی دوست داشتم کوهنوردی رو تجربه کنم

      مسیر کوهنوردی ما از کوه های ماسوله تا ماسال زیبا بود و من فقط روز اول رو تونستم همراه دوستای عزیزمون باشم چون بدنم کم اورد چون امادگی ش رو نداشتم و فقط 5 کیلومتر تونستم این مسیر زیبا رو همراه دوستانم باشم و مجبور شدم با ماین به ماسوله برگردم

      تجربه ای که خیلی تونستم خودمو باهاش رشد بدم و بزرگتر بشم ؛ تجربه ای که باعث شد به محض برگشتن به خونه رفتن به باشگاه و بدن سازی رو شروع کنم و بدنم رو اماده کنم برای کوهنوردی های بعدی

      نسرین جان دوست دارم از نزدیک شما عزیزم رو ببینم و کلی درمورد کوهنوردی با هم صحبت کنیم و دوست دارم با هم کوهنوردی بریم

      دوست دارم با تمام وجودم شما دوست عزیزم رو تحسین کنم

      تحسین کنم این اراده و انگیزه ی عالی تون رو برای ادامه دادن مسیرتون تا رسیدن به قله ی زیبای دماوند

      تحسین کنم این وجود الهی و توحیدی تون رو

      تحسین کنم این بدن ورزشی و اماده تون رو

      تحسین کنم این اعتماد به نفس و عزت نفس بالا و والاتون رو

      من عاشق این وجود الهی و توحیدی تم ؛ عاشق این ایمان و رابطه ی زیبا و عاشقانه ت با خدام

      عاشقتم نسرین جانم

      برات بهترین ها رو ارزو میکنم عزیزدلمم

      به امید دیدارت دوست بینظیرم

      خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر زیبا رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا

      خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی

      نمیدونی چقدر حس و حالم عالی شد وقتی کامنت شما عزیزم رو خوندم و داشتم با تمام وجودم خودمو کنار شما توی این کوهنوردی میدیدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        نسرین تیموریان گفته:
        مدت عضویت: 1628 روز

        چقدر حس قشنگی داشتم از اینکه اولین بار بود هدایت شدم برای نوشتن تو سایت و اینکه انقدر دوستای پرمهری پیدا کردم که عادت کردن به دیدن زیبایی ها ممنونم ازتون برای این باور قشنگ که بهم دادین😍بهترینا سهم قلب مهربونتون چقدر حس خوبی دارم تو جمع رفقایی هستم از جنس الماس،باعث افتخارمه دیدن شما مهربونا و استفاده از تجربیاتِ نابتون😍😍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1789 روز

    سلام خدمت رب العالمین

    سلام خدمت استاد عزیزم و سلام خدمت مریم شایسته عزیزم و سلام خدمت تمام دوستانم در سفر به دور آمریکا

    استاد چقدر این کوه ها ی راشمور زیبا هستند و واقعا چقدر هنرمندانه و خلاقانه این سنگها که چهره های رئیس چمهور های آمریکا را روی سنگها و صخره ها تراشیدند و خلق کردند

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    تحسین میکنم افرادی را که در طول سال‌ها این صخره ها را تراشیدند و این آثار بسیار عالی را خلق کردند که بعد از سالها تا این زمان هم، مردم دیدن می‌کنند و لذت می‌برند

    خدایا بینهایت سپاسگزارم که ما را هم از راه دور شایسته دیدن و تحسین کردن و لذت بردن از این همه زیبایی و خلاقیت کردی

    خدایا من هم دوست دارم بیام و از نزدیک این کوه ها و این آثار زیبا و این طبیعت عالی را ببینم و لذت ببرم به امید آن روز که می‌دانم خیلی نزدیک خواهد بود

    استاد باز هم مثل همیشه چقدر مطالبی که راجب به هدایت گفتید خوب بود و استفاده کردم و لذت بردم

    خدایا من هم مانند استاد هدایت می‌خواهم

    خدایا من را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده تا بتوانم لذت ببرم و زیبایی هایت را ببینم

    خدایا من را هدایت کن به سمت زیبایی هایت به سمت قشنگی هایت

    و من هم سعی میکنم مثل همیشه ، از همین لحظه آگاهانه زیبایی های جهان اطرافم را ببینم و تحسین کنم و سپاسگزار پروردگار جهانیان باشم

    خدایا شکرت 🤲

    خدایا من هم از موقعیتی که اکنون در خانواده ام دارم و موقعیتی که اکنون کشور ایران دارد و درگیر مسائلی هست سعی میکنم آگاهانه توجه ام را بردارم و بگذارم روی زیبایی ها و توجه به نکات مثبت

    من در این روز ها که مقداری کنترل ذهن سخت شده هر رور صبح زود قبل از طلوع خورشید از خانه بیرون میزنم و پیاده روی میکنم و با خدایم صحبت میکنم و سپاسگزاری میکنم و سعی میکنم روزم را با انرژی بهتر و شادی شروع کنم و خیلی هم نتیجه گرفتم خدایا شکرت

    خدایا من هم دوست دارم کوه های راشمور را از نزدیک ببینم.

    خدایا من به شما اجازه میدهم که من را هدایت کنید.

    خدایا من به شما اجازه میدهم بر اراده و اختیار من دخالت کنید خدایا هدایتم کن

    خدایا طوری هدایتم کن که من بفهمم.

    خدایا من خوشبختی را می‌خواهم خدایا من آزادی امنیت آرامش ثروت و لذت می‌خواهم خدایا هدایتم کن به سمت زندگی که تمام آن چیزهایی که می‌خواهم را داشته باشم.خدایا شکرت🤲

    خدایا من هدفم شادی بیشتر سپاسگزاری بیشتر و لذت بیشتر از زندگی هست من را هدایتم کن به این سمت‌ها خدایا بینهایت سپاسگزارم 🤲

    خدایا من رها هستم خدایا من تسلیم توهستم خدایا من وابسته نیستم به هیچ کس و هیچ چیز.، خدایا هدایتم کن 🤲

    خدایا من را به کسب و کار عالی هدایتم کن.

    خدایا چقدر در این فایل تصاویر زیبا هست

    طبیعت عالی کوه های زیبا صخره های زیبا

    کنار پمپ بنزین که استاد در حال بنزین زدن هست مریم جان تصاویر عالی گرفتند کارهای زیبا با چوب درست شده با آره برقی واقعا زیبا هستند خدایا شکرت

    مریم جان از شما تشکر میکنم بابت این چوبهای که تراشیده شده اند و این وسایل زیبا خلق شده و برای ما به تصویر کشیده اید خدایا شکرت

    خدایا بابت وجود استاد عباس منش و خانم شایسته در زندگی ام بینهایت سپاسگزارم.

    خدایا بابت تمام نعمتهایی که به من داده ای بینهایت سپاسگزارم.

    خدایا بابت فرزندان سالم و صالحم بینهایت سپاسگزارم.

    خدایا بابت اینکه من را لایق دانستی که از شما هدایت بخواهم و از خودت در خواست کنم بینهایت سپاسگزارم.

    برای همه دعا میکنم

    در پناه نور و عشق و الله یکتا باشید شاد و سلامت و ثروتمند و موفق باشید به تمام خواسته هایتان برسید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.

    🤲🤲🤲🤲❤️❤️❤️🍁🌳🌴🌴🌻🌻🌼🌼🌙🌙💫💫🌷🌷🙏🙏🇲🇾🇲🇾🇲🇾

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  7. -
    مریم رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 1391 روز

    ❤❤❤سلام به استاد و مریم جان عزیزم ❤❤❤

    استاد بادیدن این فایل و شنیدن حرفاتون شوکه شدم چون همین دیشب با همسرجان و دو پسر نازنینم دور هم نشسته بودیم و طبق معمول هرشبمون داشتیم یکی از درسهای دوره ۱۲ قدم رو گوش میدادیم که پسر بزرگم گفت استپ بزنین من میخوام یکی از بزرگترین قانونهایی رو که پیدا کردمو بگم و حتما که به قول خودتون استاد جان باورتون میشه که درباره داستان هدایتش و چگونگی عملکرد هدایت برامون گفت (دقیقا درباره موضوع همین فایل)

    با یه شور و حیجانی مثل یه استاد برامون توضیح میداد که چطور تو بغل خداست و چطور به راحتی خدا داره به عالی ترین مسیرها هدایتش می‌کنه

    میگفت :

    به خدا مامان اصلا نمیخواد دست و پا بزنی

    اصلا نمیخواد بدو بدو کنی

    فقطططططط باید بخواهی و خداوند خودش میدونه از کجا و از چه مسیری تورو به خواستت برسونه

    میگفت:من چند سال تو یه رابطه بودم و ایشون رو خیلی دوست داشتم خودمو به خدا سپردم وهر دفعه که از خدا هدایت میخواستم که رابطمون محکم تر بشه بلعکس از هم فاصله میگرفتیم انقدر این ماجرا تکرار شد و انقدر روشن خدا راه رو نشونم میداد که تصمیم به تموم کردن این رابطه گرفتم اولش خیلی حالم بد بود ولی بعد چند وقت انقدر از خودم و کاری که کردم راضیم که حد نداره احساس میکنم که اون رابطه منو گیر انداخته بود در یک چهار چوب و حصار بسیار کوچک والان میبینم که چقدر تو این زمان کوتاه تغیر کردم و رشد کردم ومسیرها برام باز هستند و از خدا هر روز و هر شب برای هدایتش سپاسگزارم

    حالا از هدایتم در محیط کار بگم که چه آسون و راحت بدون اینکه من جایی برم و کاری بکنم فقط خواستم که از نظر کاری ارتقا پیدا کنم همین من مکانیک ماشینهای ایرانی هستم و و تو ماشینهای ایرانی استاد شدم و میخواستم رشد کنم که به فاصله چند قدم از محیط کارم یک مکانیک ماشینهای خارجی اومد که دوست پدرم بود و خودششششش پیشنهاد داد که من یه نیروی خوب میخوام و تو اگه بیای پیش من من همه چیز و بهت یاد میدم

    یعنی من اصلا جایی نرفتم از کسی درخواست نکردم فقط خواستم وبقیشو خدابرام انجام داد و اورد تقدیمم کرد و تازه این درخواست از طرف اون آقا به من شد حتا من در حد یه درخواست از ایشون هم کاری نکردم تازه دو روز فکر کردم و بعد جواب مثبت دادم

    فهمیدم و با تمام وجود درک کردم که وقتی میسپری به خدا فقط بشین ،خودش میاره تقدیمت میکنه

    انقدر باشور و حیجان و فرکانس عالی اینارو میگفت که هممون محو صحبتهاش شده بودیم میگفت دقیقا فکر میکنم که خدا همه کاراشو ول کرده فقط داره به من رسیدگی میکنه😍

    داستان هدایتها همه به اینشکله که اول یه خواسته هست بعد رهاکردن خواسته و اجازه دادن به هستی برای تقدیم کردن اون خواسته به شما مثل خواسته شما که یه سفر بی نظیر رو خواستین و توسط دستهای خداوند هدایت میشین به جاهایی که خواستتون شکل بگیره

    استاد من فکر میکنم ما عباس منشیها یک روح مشترک داریم که انقدر به هم وصلیم

    انگار موقع تدوین و صحبت کردن شما در باره هدایتها ما اینجا همون موقع قبل از بارگزاری در سایت این صحبتهارو شنیدیم و دربارش حرف میزنیم خیلی از کامنت های سایت این موضوع وصل بودنو بیان میکنه واین خیلییییییی جالبه وزیباست که شما وقتی میخواین فایلی رو ضبط کنین بهتون گفته میشه در باره چه موضوعی صحبت کنین و قبل از پخش شدن اون صحبتها ما دریافتش کردیم

    این یکی شدنه قابل وصف نیست و همیشه باعث شوکه شدنم میشه

    درباره زیباییهای سفرمون بگم که

    تراشیدن کوه به اون زیبایی

    تراشیدن چوب با اره برقی و خلق کردن اون همه زیبایی

    یه درس بزرگ میگیریم

    که انسان هر کاری که بخواد انجام میده و کار نشد نداره و بهمون به این واضحی نشون میده که ببین چطور همه چیز مسخر ماانسانهاست تا بیافرینیم وخلق کنیم

    (هرچه را که میخواهیم)

    پیروز ، سربلند ، پرافتخار ،شاد،زیبا و سرشار از عشق باشید به طور خلاصه میتونیم همه این دعا های زیبا رو دریک جمله بگنجونیم

    درآغوش خداوند باشید

    ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖❤❤❤❤❤❤❤💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      سحر دیزجانی گفته:
      مدت عضویت: 1329 روز

      سلام مریم خانم عزیز، چقدر از خوندن کامنتتون لذت بردم ، از خدا میخوام که همچنان پر قدرت در کنار خانواده عزیزتون به این مسیر پر از آگاهی و عشق ادامه بدین، احسنت به آقا پسرتون که اینقدر قشنگ در مورد هدایت توضیح داده بودن👌🏻👌🏻 وقتی کامنتتون رو خواندم همون موقع این خواسته در من هم شکل گرفت که منم میخوام همراه با پسرانم و همسرم( البته همسرم هم در سایت هستن و فایلها رو گوش میدن) در کنار هم باعشق این مسیر زیبا رو ادامه بدم

      خدایا همین جا ازت درخواست دارم همون طوری که مارو هدایت کردی به این سایت و آگاهی های استاد عباسمنش و داری قدم به قدم پیش میبریمون دست پسرامم رو بگیر بیار و اونا رو هم هدایت کن به این مسیر لذتبخش 🙏🏻🙏🏻

      استاد بسیار بسیار سپاسگزارم بابت تمام زحمات شما و مریم جون شایسته

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم رمضانی گفته:
        مدت عضویت: 1391 روز

        سلام سحر جان عزیزم

        ممنونم از لطفت بابت کامنت زیبات

        میخوام تجربمو درباره خواستت که خانوادگی به فایلها گوش کردن و عمل کردن هست چند تا جمله بگم شاید به دردتون بخوره

        من خودم اولاش که شروع کرده بودیم خیلی با اسرار به پسرهام میگفتم یالا شما هم بیاید و گوش بدید و اگه گوش نمیکردن و سر یه کار دیگه میرفتن بهم میریختم بعد یواش یواش که خودم با آموزه های استاد آشنا شدم فهمیدم من نمیتونم توزندگی هیچ کس حتی نزدیکانم همسرم وفرزندام هیچ تاثیری داشته باشم وظیفه من کار کردن رو خودمه وبس واونهارو به خدا سپردم وگفتم اگه قراره بیان تو این مسیر حتما هدایت میشن واگه نخوان بیان اسرار من هیچ تاثیری نداره وشاید باعث بیشتر دور شدن اونها بشه

        از اون به بعدشبها که با همسرم گوش میدایم اونها هم بودن ولی سرشونو به گوشی یا کارای دیگه گرم میکردن وانگار نمیشنون

        بعد از یه مدت دیدم با اینکه گوش نمیدن از قوانین صحبت میکنن ودارن با ما پیش میان پسر بزرگم که خیلی زود بهمون پیوست و پسر کوچیکم حدود ۲ماهه که با دیدن نتایج ما و برادرش از من خواسته فایلهارو صوتی براش بزارم تا از اول شروع کنه والان دیگه باهم گوش میدیم و جلو میریم

        موفق و ثروتمند،سلامت ودرپناه خداباشین عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          سحر دیزجانی گفته:
          مدت عضویت: 1329 روز

          درود فراوان به شما مریم بانو ، چقدر از اینکه به کامنتم پاسخ دادین خوشحال شدم و متشکرم بابت به اشتراک گذاشتن تجربه تون🙏🏻

          راستش منم اصلا به پسرا نمیگم که گوش کنن و سپردمش به خدا که بهترین هدایتگره و مطمئنم که خدا بهتر از من میتونه بندهاشو هدایت کنه، به امید اونروز

          من فقط باید روی خودم کار کنم

          بازم ممنون و از هم صحبتی با شما خوشحال شدم دوست هم فرکانسی🥰🤗

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3850 روز

    این قسمت: « هدف، رها بودن و اجازه دادن به خداوند برای هدایت تو به سمت تحقق خواسته‌های‌ مقدست»

    پرانرژی‌ترین سلام دنیا در این لحظه، به زیباترین‌ها 💫

    استاد: توی این قسمت ما جایی دیدیم به نام – کوه راش مُر – که من خیلی دوس داشتم از خیلی وقت پیش وقتی عکسشو دیدم ببینم کجاست که روی کوه‌ها چهره‌ی ۴ رئیس جمهور آمریکا را حجاری کردند، نمیدونستم کجاست! فقط دوست داشتم ببینمش، (چقدر من این پروژه ی قشنگ فیلم ساز گوگل ارث را تحسین میکنم)، برادر هوب وقتی فهمید ما میخوایم بریم یلواستون گفت که توی مسیر چه جاهایی را میتونیم بریم، ذهنیت من این بود که یک شخصی مثل فرهاد کوه کن اومده این چهره ها را درست کرده!! ولی بعد که اومدیم فهمیدیم که نه بابا!! یک طراح بینظیر مثل «گوتزن بورگلوم» چهره های چهار رئیس جمهور از چپ به راست، «جرج واشنگتن، توماس جفرسون، تئودور رزولت، ابراهام لینکلن» در ۶۰ فوت یا ۱۸ متر طراحی کرده، که در ادامه با فرزندش لینکلن بورگلوم و همراهی یک تیم بزرگ با یک بودجه میلیون دلاری توی یک مدت زمان طولانی بین ۱۹۲۷ الی ۱۹۴۱ انجام دادند.

    حالا من میخوام در مورد هدایت صحبت کنم، ما هیچ مقصد خاصی را در نظر نگرفتیم ما فقط از خدا خواستیم مارو در زمان مناسب و مکان مناسب قراره بده، ما میخوایم زیبایی ها را ببینیم و تحسین کنیم

    آگاهانه سعی کردیم ذهنمون را از اعتراضات و ناخواسته‌ها برداریم و بذاریم روی زیبایی‌ها، خیلی کمک میکنه حرکت کردن و سفر کردن و توجه نکردن به مسائل حاشیه ای که ممکنه دوروبرمون باشه، حتما باورتون میشه خداوند چطور داره قدم به قدم داره بهمون میگه و نشونمون میده، مقصد بعدی کجاست، یعنی صدها داستان داریم، از اینکه دوستی مارو دید در خیابون یا توی پارکینگی، فردی میاد که اقا چه جوریه داستانتون فلان جا و فلان جارو رفتید؟! بعد میاد گوگل مپ واسمون نقشه را پین 📍🗺 میکنه ادرس میده و …، ⚠️ما آگاهانه تصمیم گرفتیم، خواستیم زیبایی‌ها را ببینیم ببینید چطور زیبایی‌ها داره به ما نشان داده میشه⚠️، ( چقدر جاده های زیبایی دارم میبینم، درخت های بزرگ و زیاد و انبوهی از سرسبزی، وای چه ابرهایی واقعا اسمون با ابرر زیباتره نه؟! 🤩 چه پل قدیمی قشنگی، چه شهرک باحالی، چه خونه هایی داره ها! الهی شکر – نوشته بود سالی ۲ میلیون بازدید کننده داره اینجا و این خودش چه فراوانی از جذب توریست داره – این پرچم ها هم خیلی قشنگن خیلی این حرکت زیباست – هم بستگی – همینه دیگه منو عاشق آمریکای باشکوه کرده).

    یک داستان بگم از هدایت های خودم؛

    ببینم اول بگید بهم، قهوه‌اتون به راهه؟! 😉❣️

    اوایل تیر ماه امسال بود که ۶ تا از بچه های فوق العاده را – هر کدام از یک نقطه ایران زمین به یک سفر ماجراجویانه بردم، برنامه پیمایش یا Hiking ماسوله به ماسال – روستای چسلی در یک مسافت ۳۲ کیلومتری بود، من قبل از سفر بارها و بارها به خدا گفتم که دوست دارم هم این مسیر که دو سه سالی بود از زیبایی هاش فقط شنیده بودم و همون زمانم تصاویرشو دیده بودم، برم و هم خیلی خیلی دوست داشتم ماسال و ییلاقات اونجا را مخصوصا اولسنبلانگاه را ببینم خلاصه، و دقیقا شعار من و بچه ها هم همین بود که «هدایت میشیم» و بیایم توجه امون را روی زیبایی ها بذاریم و فقط بخوایم که لذت ببریم … اقا ما رفتیم و در دو و نیم روز پیمایش ماسوله به ماسال را انجام دادیم، و رسیدیم به روستای چسلی وقتی رسیدم، من برنامه ی بعدمون را – هدیه دادن به خودمون با استراحت کوتاه و میل کردن بهترین ناهار محلی همونجا میدونستم، توی روستا برای رستوران خوب سوال پرسیدم، خدا گفت! اینجا نیست! باید یک روستا پایین تر بری، باز شروع کردیم به پیاده روی، ۳۰ دقیقه ای توی یک هوای خارق العاده تر با یک احساس عالی تر پیاده روی کردیم البته دیگه جونی نمونده بود واسمون 😄 تا اینکه بعد از سه روز و طی کردن مسیر بالاخره جاده اسفالته دیدیم، یوهوو … نشستیم تا سه نفر دیگه که عقب بودند برسند، توی این فرصت ماشینی که رد میشد را نگهش میداشتم تا سوال بپرسم که رستوران خوب کجاست، اقا جون خدا در زبان راننده زیبای ۲۰۶ ماشین اولی که نگه داشتم، «ادرس و شخص موردنظر را» داد، آقا حبیب که اتفاقا اتفاقا خودشم تورلیدر و اونجا اقامتگاه هم دارند، مادر ایشونم غذای محلی درست میکنه و فوق العاده است، رفتیم اونجا وای وای مادر حبیب 😀 چه کرد چه غذایی، استراحت هم کردیم، لباسامون را بدنمون را هم بعد از سه روز ماجراجویی تمام عیار شستیم و حسابی سبک بال شدیم، حالا وقت ماسال بود! با حبیب برنامه بعدی‌امون را در میون گذاشتیم و حبیب، دقیقاا اون دست خدایی بود که مارو به زیباترین ییلاقات ماسال برد و به یک جایی خیلی بهتر و بکرتر و زیباتر از اولسنبلانگاه بسیار شلوغ و توریستی، یعنی ییلاق سوئه چاله برد جایی که روی دومین یال کوهی بلندتر از جایی که اولسنبلانگاه قرار داشت. و به این ترتیب من شخصا هم به خواسته ی مقدسم یعنی پیمایش مسیر رویایی فوق رویایی ماسوله به ماسال را رسیدم و تجربش کردم و هم ییلاقات ماسال را و بعد از اون روز و شبم بازم خدا درست بعد از نهایت لذت بردن هر کدام از ما، دستمون را گرفت و برد به سمت مقصد بعدی که هیچ برنامه‌ای براش نداشتیم- یعنی رفتن به بندر انزلی و اونم منطقه آزاداش که نماد ثروت و فراوانی واقعا.

    این فقط یک مثال بود.

    بوده توی سفرهام و اون زمانی که با کوله ام هیچهایک میکردم درست اوایل فروردین ۹۷ بود که این تضاد بود و خواسته‌ام که دوست دارم در ایران گردی کار در سفر کنم ولی نمیدونستم چی و چطور – رها بودم از این مورد و خدا درست تو دل شهر چابهار زیبا وقتی که داشتم با دو میزبانم در چابهار زیبا با پوشیدن لباس محلی همونجا و با ماشین در حال نشان دادن زیبایی‌هاش به من بودند، توی خیابون یک نفری را بچه ها دیدند و ایستادند براش – کاوه عزیز که فردی بود مثل هم سفر میکردیم درست خدا توسط این شخص بهم ایده‌ی کار در سفر را داد، الگوی واضح و ملموس را داد. نکته‌ی باحالش این بود که اصلا من ندیدمم کاوه را بچه ها دیدنشون و خودشون برای کاوه ایستادند!

    That’s it

    اقا قهوه ‌اتون سرد نشه! بس که این داستان های من مثل خودم جذاب و شیرینن گفتم یادتون نره 😎🥰

    Love Yourself

    ادامه بدیم،

    استاد جان: و به خدا بگیم ما چی را میخوایم، و اجازه بدیم که مارو هدایت کنه، توی ثروت، سلامتی، روابط، کسب و کار و … خیلی وقت ها مثلا توی روابط ما میایم گیر میدیم و میگیم اینو میخوام ❗️ نه این درست نیست، ما باید بگیم چی را میخوایم و اجازه بدیم خدا مارو هدایت کنه بیایم قلب هامون را پاک کنیم، اجازه بدیم دست های خدا بیاد و بهمون بگه. ما چی را میخوایم؟ ثروت میخوایم سلامتی ارامش لذت عشق انرژی مثبت …

    چه فروشگاه قشنگی به به ینی من عاشق خرید کردن هستم.

    این داستان را دوباره گفتید استاد حالا که توی فروشگاه هستیم. یاد یک خاطره دیگه از هدایت خدا افتادم که دوست دار بگمش،

    چند وقت پیش -تو خدمت- دوست عزیزم آخر شب اومد و ما رفتیم دزفول گردی و توی مسیر من به دوستم گفتم وای چقدر دلم برای این شخص تنگ شده و دوست دارم ببینمش (این فرد هم که دلم براش تنگ شده بود دست به کارهای شجاعانه ای زده بود و انرژی مثبتش را میتونستم حس کنم) خلاصه ما توی ماشین بهش زنگ زدیم و نزدیک ۶ بار!! هر بار میگفت در حال مکالمه اس .. بیخیالش شدیم .. حتما حکمتی داشت! ادامه مسیر را با توجه به زیبایی هاش طی زندگی کردیم و از هوای فوق العاده اخر شبی حسابی داشتیم لذت میبردیم، به دزفول که رسیدیم از جاهای جدیدی که افتتاح شده گفت نشانم داد و به همین شکل جلو رفتیم تا اینکه گفتم اقا بریم کافه، دو قهوه takeaway بگیرم و بریم بام دزفول، من تو ذهنم ادرس یک کافه اومد که دوست داشتم ببینمش و بارهاا هم از زبان های مختلف در مورد نقاط مثبتش شنیده بودم، ادرس گرفتم رفتیم اونجا دیدیم بسته اس منتها وقتی زنگ زده بودم به دوستم که قبلا اونجا رفته بود، اخر مکالمه‌اش « ادرس و اسم یک کافه رستوران دیگه را هم داد»، رفتیم ادرس دومی از اسانسور بالا رفتیم و وقتی رسیدیم، سفارش ۲ تا کافه لته بیرون بر دادم و حساب کردم و نشستیم روی صندلی تا اماده بشه درست چند ثانیه بعد ویتر اومد و گفت، «اقا ببخشید لیوان های takeaway ما تموم شده امکانش هست همینجا برای شما سرو کنیم؟» منم یک جورایی از خدام بود و مرتضی هم همینطور چون خیلی اونجا واقعاا قشنگ بود و بزرگ هااا و چقدر تیم حرفه ای و یک دستی داشت، گفتیم اره چرا که نه، فقط چند ثانیه بعد از این بله گفتم بود خانم شایسته جان، که در باز شد و جلومون به نظرتون کی هویدا شد؟!! وای واییی …

    دقیقااا 😇 همون شخص! الله اکبر…

    اصلا من و مرتضی نمیدونستیم! همینجور داشتیم همدیگرو نگاه میکردیم و قربون صدقه این خدا و همزمانی ها و برنامه ریزی دقیقش بودیم … اون صحنه واقعااا دیدنی بود. 🤩

    اره همینه .. رها بودن و اجازه دادن به خدا برای هدایت شدن.

    🙏🏼 بازمم خداروشکر میکنم که این قسمت اومده روی سایت و خداروشکر میکنم که من اینجام و خداروشکر میکنم که میتونم بنویسم و خداروشکر میکنم که خداوند من را با قوانین ثابت الهی خودش اشنا کرده و خداروشکر میکنم برای این موبایل ایفون فوق العاده ای که دارم و میتونم ببینم و بنویسم و به اشتراک بذارم داستان‌هام را و خداروشکر میکنم که اتفاقات را اتفاقی نمیدونم، برگ‌هایی که میافته را بی‌اذن پروردگارا نمیبینم 🙏🏼

    چه ساعت قشنگی داری مریم جان، لیمویی 😍 درست دیشب وسط بازار بودم که یک ماشین اسپرت زرد لیمویی دو در نیسان جی تی دیدم، خداروشکر که این نشانه ها داره در مدار ثروت بودنم را میده.

    استاد جان، مریم جان سپاس گزارم واقعا از صمیم قلب میگم، ممنونم برای ظبط هر قسمت، و تدوین هر قسمت و به اشتراک گذاریش واقعا ممنونم. ❤️🙏🏼 عاشقتونم من

    میگن هنر نزد ایرانی ها هست و بس!! احتمال زیاد این اثرهای هنری را هم ایرانی‌های مقیم امریکا به این زیبایی درست کردند. 😍 واقعا زیبان با اره برقی با این نهایت دقت این کارها را درست کنند.

    ببین اصلا مهم نیست کجایی! وقتی ذهن زیبایی داشته باشی و دنبال زیبایی‌ها باشی خدا از ماشین پیاده ات میکنه موقعی که میخوای بنزین بزنی، هدایتت میکنه به ده متر اون ور به دیدن و تماشا و تحسین همچین اثرهای بینظیر و شگفت انگیز. فقط جان خودت رهاااا باش.

    این موتورو چقدر قشنگ درستش کرده😍 هارلی دیویدسون چوبی. JUMP ON!

    برای دیدن کارهاش مسیر بندی کرده، راهرو گذاشته عالیه این، بازم یاد یک خاطره افتادم یکی از تحسین برانگیز ترین و تاثیرگذارترین این مسیربندی با تمرکز را توی موزه دفاع مقدس بزرگ و خلاقانه تهران سال ها پیش تجربه کردم.

    شعارم اینه که شاد زندگی کن و دنیارو به جای بهتری برای زندگی تبدیل کن، با دیدن این قسمت و نوشتن کامنت خداروشکر میکنم که احساس میکنم جامه‌ی عمل پوشیدم به شعارم.

    دوستون دارم

    و الهی الهی الهی که در این مسیر زیبابینی و توجه بر نکات مثبتش ثابت قدم باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2231 روز

      سلام و درود به شادترین و رهاترین دوست هم خانواده ی عباسمنشی ام آقای محمد فتحی🍂🍂🍀🗽🙏

      خدایا شکرت که امروز وقتی صبح زود بیدار شدم اولین کامنتی که خوندم کامنت شما دوست عزیز بود چون منم مثل استاد تصمیم گرفتم که تا چشمامو باز کردم بیام سراغ کامنت بروبچه و اولین کامنت بلطف خداوند کامنت پرمحتوا و آگاه دهند و شاد و خوشحال کننده و دیدن زیبایی ها بود خدا روشکرت

      هدف، رها بودن و اجازه دادن به خداوند برای هدایت تو به سمت تحقق خواسته‌های‌

      مقدست

      وقتی اولین جمله تون رو خوندم بهم نشونه داد یعنی باید رها و آزاد باشم و به خداوند اجازه بدهم که بسمت خواسته های مقدسم هدایتم کنه و این جمله رو حتما در دفتر شکرگذاریم برای امروزم می نویسم

      آقای فتحی عزیز از اینکه این مطلب رو برای اون کوه کوه راش مُر نوشتیدد ممنونم اینکه چهره ی چهار رییس جمهور آمریکا توسط گوتزن بورگلوم» چهره های چهار رئیس جمهور از چپ به راست، «جرج واشنگتن، توماس جفرسون، تئودور رزولت، ابراهام لینکلن» در ۶۰ فوت یا ۱۸ متر طراحی کرده،

      که در ادامه با فرزندش لینکلن بورگلوم و همراهی یک تیم بزرگ با یک بودجه میلیون دلاری توی یک مدت زمان طولانی بین ۱۹۲۷ الی ۱۹۴۱ انجام دادند.

      برای دیگر هدایت هاتون بسمت ماسوله و بعدش اینکه به جاها ی بهتر و قشنگتر و لذت بخش تر و بصرف غذای محلی و آقا حبیب لیدر اون منطقه هدایت شدید واقعا جای تحسین داره و به گفته ی شما 👇👇👇

      اولسنبلانگاه بسیار شلوغ و توریستی، یعنی ییلاق سوئه چاله برد جایی که روی دومین یال کوهی بلندتر از جایی که اولسنبلانگاه قرار داشت

      هدایت شدید خداروشکر 🙏🙏کلا به مسیرهای زیبا و قشنگتری هدایت شدید و تحسین تون میکنم که همیشه حرف هایی برای گفتن دارید و همیشه بمب انرژی هستید آقا فتحی عزیز واقعا تمام مطالبتون زیبا و خاطره انگیز و شیرین و زیبا و هدایتی است و خدارو شکرت نشونه ی امروزم رو بهم نشون دادید هر کجا که هستید در پناه الله مهربان شاد خوشحال و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعاتمند باشید 🌹🍂🦋🦋🦋🍀🍀🍀🗽🗽👇👇🙏🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    یکتا سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1624 روز

    سلام سلام به استاد عزیزم 😘😘😘😘

    سلام ب مریم جون مهربون🌹

    و دوستان هم فرکانسی 😍

    واای استاد جان عجب فایل قشنگی و پر از اگاهی

    استاد اومدم براتون یه اتفاق که برام افتاده جدیدن را تعریف کنم

    من 3ماه پیش خونمو فروختم

    خونه من۱۶۵ متر بود

    و با باور اینکه من خونمو به راحتی می فروشم

    با قیمت عالی اون قیمتی که من در نظر گرفته بودم

    متری ۳۰بود

    ولی خونه های که نوساز بود متری ۳۰ بود

    خونه من ۶سال ساخت بود

    ب هر املاکی ک قیمت گفتم. گفتن خانم شما چی میگید خونه نوساز و لاکچری کوچه بالای شما گذاشته

    متری ۲۸ شما میگید ۳۰

    همسرمم کنارم بود در اومدیم بیرون از املا‌ک همسرم بهم گفت خجالت نکیشدی این قیمت گفتی اونم جوابتو داد🤣🤣🤣🤣🤣

    گفتم نه چون خدا می خواد برام بفر وشه کسایی هستن ک حاضرن بیشتر از این قیمت بدن خونه منو بخرن

    حالا بگذریم ک همسرم کلا باور نمیکرد صحبت های منو

    فرداش همسرم اومداز سر کار گفت همکارم میگه خیلی این قیمت تنده چ فکری کردید ک این قیمت با اعتماد بنفس گذاشتید املاکم رفتید🤣🤣

    گفتم علی بخدا یک هفته نمیشه این خونه با این قیمت بفروش میره

    زد دوهفته زمان برد یه مشتری خیلی پول دار و عالی زد

    شب اومدن دیدن پسندیدن

    فرداش رفتیم املاک خونه را ب قیمت ۳۰ فروختیم

    حتی تخفیف هم نخواستن🤣

    چون باورهای من خیلی قوی و درست بود ک خونم ب این قیمت بفروش میره

    وقتی خونه را فروختم ب همسرم گفتم برو ب همکارت

    بگو بله این قیمت هم به فروش میره خونه ۶سال ساخت

    (البته اینم بگم که اون خونه نوساز و لاکچری هنوزی بفر وش نرفته)

    بد که خونه را فروختیم خود املاک گفت من خودم نوشتم ولی هنوز باور نمیکنم این خونه ب این قیمت فروخته شده🤣

    استاد من خونه را فروختم ولی خونه ای ک می خولستم پیدا نمیکردم

    اول تیر فروختم ۴ ماه دنبال خونه بودم ولی اون خونه‌ای ک می خواستم پیدا نمیکردم

    شوهرم خیلی استرس داشت میگفت فروختیم تو این بازار معلوم نیست برجام تایید شه یا نه همش میرفت چک میکرد دلار یا قیمت های خونه ولی من اصلا نمیرفتم میگفتم اخه خونه گرفتن من چ ربطی ب دلار برجام داره

    روی باورهام کار میکردم

    دوره ۱۲ قدم هم کار میکردم

    کم کم خونه های خوب و عالی نشونمون میدادن

    با قیمت بالا

    ولی من از خدا خواسته بودم

    ب راحتی و با قیمت عالی

    اخه من دو تا واحد دارم یکیشو فروخته بودم و قرار بود یکیشم بفر وشم یکی کنم ۲۰۰متری بخرم

    من اصلا اینستا زیاد فعالیت نداشتم

    تا زد خانم مهسا امینی فوت شد

    ک من کم کم رفتم سراغ اینستا هر روز اخبار اتفاقات

    ک می افتادنگاه میکردم توجه میکردم

    کلا فراموش کرده بودم همه چیو

    کارم شده بود ببینم چی میشه فرکانسم کلا تغییر کرده بود

    خونه هم پیدا نمیکردم همسرمم استرس داشت

    خودمم استرس داشتم

    گفتیم خونه را فروختیم خونه نیست پول نقدم تو حساب

    دیکه کلا من خودم وجودم پر از لسترس بود

    گفتیم تا این اوضاع هست کسی خرید و فروش نداره

    و اینکه هر املاک میرفتیم میگفتن خونه ن خرید ن

    فروش هست شما چرا فروختید پول نقد دارید و خونه نخریدید.

    استاد ما هروز میرفتیم دنبال خونه دیگه خسته شده بودیم

    بدشمل یه فایل جدید گذاشتید ک ب هر چی تمرکز کنید از همون جنس را جذب میکنید

    انگار این فایل برای من بود همچنان ب خودم اومدم ک نگو

    و انجا فرمودید ک اگه ب اتفاق های خوب فکر کنید

    لاجرم براتون اتفاق می افته چنان لرزشی در بدن من افتاد که نگو

    بد اومدم حسابی روی خودم کار کردم

    دوباره همه چیو گذاشتم کنار

    باور ساختم گفتم خیلی از افراد هستن دوست دارن مشتری مثل من بره خونشو نو بگیره ب پولش برسه

    تا زد هفته پیش یهو همسرم گفت ملاصدرا جای لاکچری شهر ماست ک ثروتمندا بازاری ها زندگی میکنن و اصلا خرید و فروش تو اون منطقه نیست

    بد گفت یه خونه ۲۰۰ متری زدن ب قیمت ۶۷۰۰

    بد من گفتم چی مگه میشه

    گفت بذار زنگ بزنیم

    زنگ زد گفت بله نیم ساعت پیش سپردن

    و بد گفتن برای اقای دکتر ک مهاجرت میکنه استرالیا

    بخاطر همین این قیمت گذاشتن

    وگرنه این خونه این کوچه الان متری ۴۵ میلیون تا ۵۰ میلیون ولی اینجا متری ۳۴ گذاشتن

    من همین جور موندم

    شکر گزاری کردم و رفتیم خونه را خریدیم

    چه خونه ای استاد جان خریدیم کلا ذوق میکنم🤩😀

    استاد اون خونه را من ب قیمت ۶۱۰۰ خریدم

    ولی قیمت اصلی اون خونه یچیز دیگست

    خیلی بالا بالاست

    و واحد دیگه مم دیگه نیاز نشد بفروشم

    ب طور طبیعی و معجزه وار اون خونه را خریدیم ب قیمت عالی

    استاد شما تو اون فایل گفتید ک الان همه دارن ب نا زیبایی ها توجه میکنن

    شما ب زیبایی ها توجه کنید

    دقیقن همین کار کردم دو روز بد خونه را خریدم

    💕💕💕💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      سیدباقر حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2934 روز

      سلام و ارادت

      دمتون گرم

      خیلی تجربه باحالی بود

      خیلی حال کردم

      اینکه این اصل رو اومدین و عملی کردین و توجه نکردین به ناخواسته ها برام خیلی جالب بود

      چون واقعا از نظر عقل و منطق فروختن خونه هیچ ربطی به توجه شما به اتفاقات و وقایع نداره یعنی چیزی که در ظاهر آدم می بینیه اما در واقع اینجا نتیجه هست که خودش رو نشون و قانون ر ثابت می کنه

      منم میخوام خونه بفروشم تازه راهشو پیدا کردم

      منم قیمتی گذاشتم که بنگاهییها میگن بالاست اما من ته دلم روشنه که راحت می فروشم و خونه خوب دیگه ای میخرم و اون هدف اصلی که دارم بهش می رسم

      فقط کافیه بتونم ذهنم رو کنترل کنم و حالم مثل الان خوب باشه

      ممنون از کامنتتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        یکتا سعادت گفته:
        مدت عضویت: 1624 روز

        سلام برادر عزیزم اقای حسینی

        خیلی از شما ممنونم

        امیدوارم تا الان خونه مورد علاقتون

        رو خریده باشید

        من همیشه به این باور که هر خونه ای را میفروشم بهترین میخرم و براحتی دقیقن

        به راحتی وبهترین خونه را خریدم

        برای شما برادر عزیزم بهترین ها را ارزو میکنم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جانم

    استاد جان چقدررر این قسمت از سفر به دور امریکا عالی بود مثل بقیه قسمتها و مخصوصا صحبتهای بینظیر شما در مورد هدایت چقدر فوق العاده بود که باعث شد بیام و تجربه ی خودم رو با بقیه به اشتراک بزارم

    من این چند وقت فراز و نشیب های زیادی رو داشتم که خداروشکر همش رو پشت سر گذاشتم و الآن بازم اینجام

    استاد من و همسرم ۶ ماه پیش از جایی که زندگی میکنیم برگشتیم ایران و متآسفانه خیلی تضادهای مالی برامون پیش اومد

    همسرم دوباره به فکر برگشت به خارج از کشور بود و این عقیده رو داشت که من رو نیاره که بتونه پول بیشتری رو جمع کنه تا سال آینده و اون وقت من بیام پیشش

    من خیلی ناراحت شدم اما اونجا گفتم اینجوری اصلا درست نیست ، من نمیخوام به همسرم بچسبم اما اینکه بخاطر عدم باور فراوانی و بودن باور کمبود ما از هم دور باشیم اینجا مشکل داره پس باید درستش کنم

    اومدم باورهاش رو ساختم که طبیعی اینه که ما پیش هم باشیم مگر اینکه برای مسافرت و یا مدت کوتاهی برای تنهایی از هم دور باشیم نه اینکه با باور فقر از هم دورباشیم

    طبیعی اینه که منم مثل خواهرم و برادرم خیلی راحت و بدون دغدغه برم اون کشور و کنار همسرم زندگی عالی داشته باشیم

    همچنان که بینمون بحث و صحبتهای بسیاری بود که باید منم بیام ،مادرم مریض شد و من برای پرستاریش رفتم و خودم هم مثل اون بیمار شدم

    این اتفاق باعث شد که کمی از هم دور باشیم و بهتر فکر کنیم و رفتن همسرم دیرتر اتفاق بیفته

    (((استاد ما واقعا به نقطه عَجز رسیدیم

    همون نقطه ایی که شما بهش میگین نقطه عَطف)))

    هردومون واقعآ از صمیم قلب کاملآ این موضوع رو رَها کردیم و به خداوند سپردیم و کلآ خوشحال بودیم و منتظر که خدا هدایتش رو بفرسته واقعآ منتظر بودیم اما رها و آزاد

    و گفتیم هرچی که پیش بیاد همون رو خدا فرستاده و ما انجامش میدیم

    استاد جانم به قول خودتون((حتمآ باورتون میشه)) آنچنان همه چیز در طِیِ دو سه روز تغییر کرد که عقل بَشَر هیچوقت درکش نمیکنه

    توی کشوری که قرار بود برگردیم، کسی که روی یک کار بسیار پر درآمد بود برگشت ایران.

    از همونجا به همسرم زنگ زدن که بیا و جای این کسی که رفته ایران باش.

    همسرتم بیار فقط بیا چون ما با تو احتیاج داریم

    بخاطر سرماخوردگیم با همسرم نیومدم، اما بعد از یک ماه به طور معجزه آسا اومدم اینجا

    یه قانونی که در این دو سه سال تعلیق شده بود دوباره تصویب شد توی این کشور که من برگردم برای اینکه ویزام باطل نشه

    استاد عزیزم مایی که فقط و فقط ۱۸ میلیون داشتیم توی ایران، الآن در طِیِ ۳ ماه نقدینگیمون شده ۳۰۰ میلیون

    هربار که با خدا و با همسرم صحبت میکنم و این مسیر رو مرور میکنم ،چیزی جُز هدایت، تسلیم بودن،رها کردن و توکل نمیبینم و این باور خیلی بهم کمک کرد((همه چیز در جهان دست به دست هم داده تا به نفع من تغییر کنه)) و خداوند اینجوری بهمون پاداش داد

    و این رو هزاران بار برای خودم تکرار میکنم برای هر خواسته ایی همین فُرمول رو انجام بدم

    به وضوح خواستم رو بخوام و رها کنم و فقط به خودش توکل کنم و ایمان داشته باشم

    باورهای درست بسازم و تکرار کنم

    اون بهترین رو برای من رقم میزنه

    الآنم اصلا نگران این نیستم که آیا این کار رو برای همیشه داریم یا نه

    اصلا نگران نیستم که خونه رو چطوری بگیریم

    اصلا نگران نیستم که بعدش چی میشه

    چون خداوند از بینهایت طریق ثروت و روزی رو وارد زندگیم میکنه و خداوند خودش داره زندگیم رو مدیریت میکنه و همه چیز عالی و به نفع ما پیش میره

    بازم میام و از معجزاتی که در راهه مینویسم استاد جانم. دوستون دارم مریم عزیزم و استاد بینظیرم و بچه های بینظیر سایت الهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای: