https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/10/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-10-27 07:44:292022-12-12 07:23:53سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 155
303نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت که یک روز دیگه از این سفر زیبا در امریکا را با شما همراه هستم. یک روز دیگه دارم زیباییهای این جهان پر از نعمت و فراوانی را با شما هستم. خدای من شکرت که یک روز دیگر فرصت زندگی کردن و لذت بردن از لحظهها را به من عطا کردی. هذه من فضل ربی.
تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس
خود ره بگویدت که چون باید کرد
این اصل و اساس سفر شما و حرکت به سمت زیباییهاست و این اصل شیوه اصلی و بنیادین زندگی من هست. من قدم برمیدارم خداوند هم درهای رحمت و نعمت را به روی من باز میکند.
استاد جان و مریم عزیز حرکت کردن و سفر را با این باور و ایمان آغاز کردن که خدایا ما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده. خدایا شکرت.
استاد جان این سریال معجزه میکنه برای کسی که تصمیم گرفته زندگی خودش رو با استفاده از کانون توجهش اون جوری که دوست داره خلق کنه. من نمونه کسی هستم که با تمرکز بر این سریال تصمیم میگیرم و حرکت میکنم چون من خالق زندگی خودم هستم. من تعهد دادهام که فقط تمرکزم بر زیباییها باشه، البته من هم در تمام مواقع نتونستم ذهنم رو ۱۰۰ درصد کنترل کنم ولی همانطور که شما استاد جان عزیزم همیشه میگید: ما باید هر روز روی خودمان کار کنیم و توجهمون رو آگاهانه بذاریم روی موضوعاتی که به ما احساس بهتری میده. خدایا شکرت.
استاد جان از شرایطی که در ایران به وجود آمده و اینکه الان ۹۹ درصد آدمهای جامعه تمرکزشون روی نازیباییهاست و دارن با جنگ و دعوا تقلا میکنن که این نازیباییها از زندگیشون بیرون بره، ولی غافل از اینکه اونها نمیدونن با هر چیز که بجنگن از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیشون میشه. من هم اوایلش کنترل ذهن برایم سخت شده بود، اما همونجور که شما استاد جانم و خانم شایسته عزیز هدایت شدین به این سفر و گفتین که احساس ما میگه باید حرکت کنیم و سفر رو آغاز کنیم من هم تصمیم گرفتم که با شما و این زیباییها همراه بشم و توجهم رو از ناخواستهها بردارم و از آنها اعراض کنم و توجهم رو بذارم روی دوربین زیباییها، دوربین تمرکز بر نکات مثبت، دوربین عشق و صلح و صفا، دوربینی که چیزی جز زیبایی نمی بیند. من هم تصمیم گرفتم که با شما دو عاشق صدق بالحسنی بشم تا آسان شوم برای آسانیها. من هم تصمیم گرفتم در مدار زیبایی ها قرار بگیرم. و بدین ترتیب من حالا از بدنه جامعه جدا شدهام و دارم همراه شما این سفر پربرکت را می پیمایم.
استاد جان این تضادها درایران به نفع من تموم شد. این اتفاقات به نفع من شد و همانطور که من در دوره ۱۲ قدم باور کردم که هر اتفاقی برای من بیفته خیر هست، تصمیم گرفتم که تغییر کنم. و همانطور که شما در جلسه آخر قدم هفتم آن جمله انقلابی را گفتین که هیچ شرایطی را تحمل نکنین و حرکت کنین به سمت خواستههاتون.
من به صورت مداوم و پیوسته تصمیم میگیرم که هر روز بهتر و بهتر بشم و سمت خودم رو انجام بدم. خدایا شکرت.
اینکه شما دو نفر تصمیم گرفتین به شرایط جامعه و حرف های اطرافیان توجه نکنید و زدید به دل جاده ها و رها و ازاد از زندگیتون لذت ببرین یک درسی و یک پیامی برای ما داره. خدایا شکرت. اینکه ما باید اعراض کنیم از ناخواستهها و آگاهانه توجهمون رو بذاریم روی زیباییها و قشنگیها خدایا شکرت.
خدایا شکرت به خاطر این قانون ساده و بدون تغییر خداوند.
استاد جان شما در اول این فایل از هدایت صحبت میکنین از اون اصل و اساسی که من هر روز دارم بهتر و بهتر درکش میکنم و تکاملم رو طی میکنم. این هدایت که شما ازش صحبت میکنین در وجود همه ما هست و من هر روز دارم بهتر به ندای این هدایت در وجودم گوش میدم.
این هدایت به من گفت حالا وقتشه که استعفا بدی و حالا وقتشه که دیگه روی بیزینس خودت تمرکز کنی. بعد من گفتم آخه چطور الان اوضاع جوری هست که هیچی مشخص نیست. و اتفاقا حرف دیگران هم بود که به من میگفتن توی این شرایط و اوضاع جامعه تو چطور میخوای بری کار خودت رو توسعه بدی؟ بعد من با خودم خلوت کردم و دیدم این صدا محکمتر است و احساس خوبی به من میدهد. به ندای هدایت گوش سپردم و تصمیم گرفتم برای همیشه استعفا بدم و کار خودم رو داشته باشم. در دل این تضادهایی که رخ داد هدایت به من چیز دیگری گفت. و به محض اینکه تصمیم گرفتم به ندای هدایت گوش بدم و اجابتش کنم درها باز شد، اتفاقات خوب افتاد و آدمها به کمک من شتافتن. بعد من ایمانم به قدرت خداوند بیشتر شد. من گفتم میرم تو دل کار خداوند من رو هدایت میکنه. من کار خودم رو شروع میکنم خداوند هم مشتریها را به سمت من میفرسته پولها برکتها ثروتها را به سمت من روانه میکند. من سمت خودم را انجام میدم خداوند هم سمت خودش: هدایت. بعد هدایت شدم به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها: که این هم خودش هدایتی بود و از خداوند سوال کردم که من میخوام الفبای قوانین را دوباره مرور کنم و میخوام دوباره به روحم جانی دوباره ببخشم به من بگو که چیکار کنم و من رو هدایت کن به آگاهیهایی که نیاز دارم و ظرف وجود من را بزرگتر میکند. بعد همین هدایت گفت الان وقت دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهاست. یعنی من اصلا به عوامل بیرونی کاری ندارم به اتفاقاتی که داره تو جامعه میفته به شرایط. من وظیفه ام اعراض از ناخواسته و رفتن به دل ناشناختههاست. من ایمان دارم به جریان هدایت. و به اندازه این ایمان حرکت میکنم و به اندازه این حرکت بزرگتر میشوم. هذه من فضل ربی.
زندگی همین است. زندگی گرفتن تصمیمات متوالی و حرکت های پی در پی است. زندگی لذت بردن از داشتهها و حرکت به دل ناشناختههاست. زندگی همین سفر به دور امریکاست، زندگی همین تراک کمپر و رانندگی کردن در دل جادههاست. هر اتفاقی میخواد در جامعه بیفته من کاری بهش ندارم. من از زیباییهای اطرافم لذت میبرم و ایمان دارم که همیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب هستم. خدایا شکرت.
استاد جان از رهایی صحبت کردین از رها بودن در برابر خواسته و نچسبیدن به آن و نچسبیدن به شیوه خاص یا آدم خاص. همون موضوعی که در جلسه اول راهنمای عملی صحبت کردین و این قسمت از سفر چقدر همزمان بود به اولین جلسه این دوره. دقیقا اتفاقی که برای من افتاد همین بود. زمانی که این اتفاقات تو جامعه افتاد شرکتی هم که توش کار میکردم به یکسری تضادها برخورد و من هم احساس کردم دارم محدود میشم. خواسته من این بود که آزادی داشته باشم. آزادی زمانی و آزادی اجرای ایدههای خودم. توی همین جریانات بود که خداوند به من هدایتش رو گفت و به دلم انداخت که باید از این شرکت بیرون بیای و کار خودت توسعه بدی. هر چند که از نظر منطقی به شرایط بیرون نگاه میکردی هیچ فرش قرمزی برای من پهن نشده بود ولی من باید یک تصمیم عملی در راستای این هدایت میگرفتم. قدم بعدی و تصمیم من این بود که استعفا بدم. من همچنان این خواسته را داشتم که آزادی بیشتری داشته باشم و به دنبال اهداف و خواستههای خودم برم. هر چقدر که میگذشت قلب من آرامتر میشد از اینکه خدا منو هدایت میکنه. تصمیمات قبلی زندگی رو به یاد آوردم که کجاها من حرکت کردم و درها باز شد و اتفاقات خوب افتاد.
حالا من دیگه یک فرمولی برای خلق خواستهها پیدا کردهام:
1. مشخص کردن، شفاف کردن و واضح کردن خواسته
2. ساختن باورهای هماهنگ با این خواستهها
3. سپس قدمهای عملی برداشتن و اجرا کردن ایدهها
در این مثال سفر ، فرمول اینجوری میشه:
خواسته: ما میخوایم سفر کنیم و از زیباییها لذت ببریم.
باورهای هماهنگ: خداوند ما را در زمان مناسب و در مکان مناسب هدایت میکنه.
قدمهای عملی: آماده کردن تراک کمپر، وسایل مورد نیاز، حرکت و رفتن به دل جادهها.
و حالا نتیجه اش چیزی نشده جز اینکه همه اش دارین به زیباییهای شگفت انگیز این دنیا هدایت میشین. از کنزاس سیتی تا این کوهها و این مجسمههای قشنگ و این درختان پاییزی. حالا نتیجه شده ماجراجوییهای شگفت انگیز. حالا نتیجه شده هدایتهای خداوند. شما فقط از همان ابتدا از مسیر لذت بردین و دستان خداوند را باز گذاشتین و حالا خداوند هم چارهای نداره جز اینکه به شما پاداش بده، او ایمان شما را دید و سپس هدایتتون کرد. هذه من فضل ربی.
ما از این سفر خیلی چیزها میتونیم یاد بگیریم. این سفر یک دوره ارزشمند از آگاهیهای سطح بالاست. شما در عمل دارید این قانون زیبای الهی را اجرا میکنید و ما هم داریم یاد میگیریم و درس میگیریم. حالا دیگه ما تکاملون رو طی کردیم و با قسمت ۱ سفر به دور امریکا تفاوت داریم. حالا ما دیگه میدونیم که زبان هدایت یعنی چه. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام هدایتهایت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام زیباییها و نعمتهای زندگیمان.
خدایا شکرت به خاطر تمام سفرهای پرماجرا و زیبا خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر این کشور زیبا این مردمان آرام و رها.
خدایا سپاسگزارم به خاطر شادیهای و نعمتهایی که در زندگی ما هست. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم از اینکه ما را در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار میدی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر اینکه مرا خالق زندگی خودم قرار دادی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر حضور استاد جان و عزیزدلش خدایا شکرت. از اینکه در این جهان حضور دارن و باعث زیباتر شدن جهان شدهاند. خدایا شکرت. خدایا سپاسگزارم به خاطر رابطه بسیار زیبای این دو خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام امکاناتی که برای ما فراهم کردی تا راحتتر سفر کنیم. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام دورههای استاد که بهاشون رو پرداخت کردم و دارم با عشق و لذت روی خودم کار میکنم خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام سفرهایی که ما را هدایت کردی و همیشه در زمان و مکان مناسب قرار دادی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر حال و احساس خوبی که داریم به خاطر سلامتی که داریم به خاطر روابط زیبایی که داریم به خاطر کسب و کار پررونق و پربرکتی که داریم به خاطر ثروتی که در زندگی ما هست به خاطر خواب آرام به خاطر سبک شخصی زندگی که داریم خدایا شکرت.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی.
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها تو را بندگی میکنیم.
خدا رو سپاس گزارم که هدایت شدم تا کامنت شما رو ببینم و بخونم.
خداروشکر خبر پیشرفت های روز افزون تون رو شنیدم. واقعا تحسین تون میکنم برای این اقدام شجاعانه و اینکه قدم در راه تغییرهای بنیادی برداشتین و هیچ نمیپرسید آخه خود ره بگویدت که چون باید کرد. واقعا خوشحالم برات برای این همه شجاعت و این همه ایمان و جسارتی که نشون دادی. تحسین ات میکنم به درک بالاتری از هدایت رسیدی و اونا رو میبینی و میشنوی و عمل میکنی…بازم تبریک صمیمانه منو بپذیر. کامنتت منو ب یاد حرکت خودم انداخت و الان که فکر میکنم میبنم اونا هدایت بود…
برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از الله یکتا خواهانم.
شجاعتتون قابل تحسینه و چقدر زیبا مراحل رو نوستین و دقیق بیانش کردین
حتما که شما با این تمرکزی که به زیباییها دارین با احساس خوب و با ورهای خوب به زودی بسیا بسیار موفق میشین و امیدوارم به زودی از موفقیتهاتون در کار جدید کامنت بزارین
درود به انسانهای پرهیزکار و با ایمان خدا،استاد عزیز و بانو
اینکه هر زمان انسان رها باشه به بهترین ها هدایت میشه شکی نیست،واینکه خدا همواره به انسان الهام میکنه یک باور درست.
من مدتی هست که تصمیم گرفتم یک جراحی زیبایی انجام بدم تا کنون دو بار پیش پزشک نوبت زدم ،ولی به خاطر تردید و دودلی جلو نرفتم،تمام تلاشم را میکنم تا الهام و هدایت خدا را دریافت کنم اما احساس میکنم نمیفهمم،دریافت نمیکنم،از خداوند میخوام راه را برام روشن کن و به بهترین نتیجه هدایتم کنه.😔
باسلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان عزیز وباعشق که کوچکترین زیباییها هم ازلنز دوربینش جا نمیمونه تا ما هرچه بیشتر وبهتر بتونیم این همه زیبایی رو ببینیم و لذت ببریم وماهم انگار که همون جاهستیم وبینهایت خداوند رو سپاسگذارم بابت این نعمتها
من درمورد این موضوع اجازه دادن به خداوند تجربه ای روبدست اوردم که دوست دارم با بچه های خانوادمون به اشتراک بگذارم که وقتی که توانستم واقعا به خدا اجازه بدم که من وهدایت کنه معجزاتی برای من پیش اومد که اشک ذوق برچشمانم جاری شد وحال واحساسی داشتم که مثل پدری که دودستی بچه کوچکش رو بغل کرده وداره براش شعر میخونه وتکونش میده من هم تو بغل خداوند بودم وکلی عشق میکردم و حالی داشتم که هرچی بگم نمیتونم وصفش کنم
من خیلی عاشق خودرو بنز هستم وهمیشه دوست داشتم که بنز بخرم وسوارشوم ولی تا بحال نتوانستم وحتی موقعیتش پیش نیومده بود که بتونم سوار هم بشوم وتوی درسها با نکاتی که استاد گفتند من تمریناتم روشروع کردم وستاره قطبی وسپاسگذاری از چیزهابی که الان دارم وحال خوب مثل استاد که گفتند من توبندرعباس همونطور حالم خوب بود که الان درفلوریدا هستم من هم سعی کردم که همونطور دنیا روببینم واگاهانه از داشته هایم لذت ببرم وسپاسگذار باشم
من ماشینم یک ماشین معمولی ایرانی بود وخواسته ام بنز ولی درشرایط الانم امکان خرید بنز رونداشتم گفتم خدایا من بنز میخوام وهدفم بنز هست وتکاملم رو طی میکنم وتااخرسال به هدفم میرسم
شروع به تمرینات کردم .تمرینات صبح وشب وسعی میکردم آگاهانه حال واحساس خوب داشته باشم وازداشته هایم سپاسگذاری میکردم وتوانستم وقتی که سوار ماشینم میشدم احساسم وحالم طوری باشه که انگار سوار بنز هستم وکلی لذت میبردم ازرانندگی با همون ماشین ایرانی وهمش سپاسگذار خداوند بودم بخاطر داشتن این ماشین
هروقت استخر میرفتم زیر اب میرفتم وتجسم میکردم که سوار بنز هستم وفرمان وجلو داشبورد وقسمتی ازبالای آرم جلوی درموتور بنز رامیدیدم وجاده که دارم رانندگی میکردم
اینها برای حدود دو تاسه ماه پیش بود تا چندروز پیش
طی این فاصله دو تاسه ماه خیلی تلاش کردم که ماشینم روبفروشم چند تاخرید وفروش کنم تابتونم درامد بیشتری بدست بیاورم تا به هدفم برسم ولی هر دری زدم ماشینم فروش نرفت ودر هرسایتی آگهی کردم نشد حتی قیمت راپایین تر ازخریدم گذاشتم باز هم نشد که نشد
یه روز درسها رومرور میکردم ونکته ای دیدم که درها رو به روی من باز کرد من بارها وبارها این درسهارو نوشتم مرور کردم وگوش کردم ولی انگار این موضوع برای اولین بار بود که شنیدم که من باید وظیفه ام را انجام بدهم وبندگی کنم واجازه بدهم که خداوند وظبفه اش رادرمقابل من انجام بدهد
اینجا بود که گفنم خدایا من نمیتونم ومن هدفم روگفتم وازالان فقط وظیفه ام رو انجام میدم وتو من وبه خواسته ام برسون چطوریش هم به من مربوط نیست وکار توهست
باور کنین وقتی این موضوع برای من رقم خورد دو سه روز بعد یکی ازدوستانم تماس گرفت وگفت ماشینی که سال پیش خریدم برای دخترم یکسال هست که توی پارکینگ خوابیده من هم مهاجرت کردم به ترکیه وایران نیستم ومیخواهم ماشبن روبفروشم وازمن خواست برایش این کار راانجام بدم ومن قبول کردم ورفتم ماشین را اوردم تابفروشم دوستم هم دوروز کلا وقت داشت ومیخواست به ترکیه برود وسند خودرو رابه نام من انتقال داد ورفت
فردای اون روز بطور معجزه اسایی توسط یکی از دوستانم ماشین خودم فروخته شد بدون اینکه من تلاشی کنم وبه قیمت خیلی خوب وبالا ومن ماشین دوستم راکه داده بود بفروشم سوار میشدم تابتونم برایش مشتری پیدا کنم وبفروشم وگفتم خدایا توبامن چه میکنی قبل از اینکه ماشینمو بفروشم یک ماشین دیگه دراختیارم قرار دای که پیاده نباشم
استاد الان که دارم این جملات رامینویسم ویادم میاد این اتفاقات همینطوری دارم اشک میریزم وخداوند رابینهایت سپاسگذارم
چند روز سوار ماشین دوستم بودم که معجزه بعدی واصلی برایم اتفاق افتاد
یکی از بستگان تماس گرفت وگفت ماشین یکی از دوستانم چند ساله که خوابیده وایرادی داره شما میتونی درستش کنی گفتم بله هر ایرادی داره بیار درستش میکنم
حالا ماشین چی هست ؟
گفت بنز
ومیخواهد درستش کنه وبفروشه
گفتم باشه بیار انجام میدم وبا یدک کش از دماوند فرستاد به تعمیرگاه من درتهران
خدایا باور کردنش برام سخت بود دقیقا تمام چیزهایی که من توی استخر از بنز تجسم میکردم مو نمیزد با این واقعیت انگار که من هزاران بار پشت این ماشین نشسته بودم ورانندگی کرده بودم .همان فرمان وجلوداشبورد باهمون رنگ که دیده بودم وهمان قسمت بالای آرم جلوی ماشین خدایا چیکار میکنی بامن شاید باورتون نشه ولی همون روز که قرارشد ماشین رو دوروز سوارشم تاشنبه ماشین دوستم باز بطور معجزه آسایی فروخته شد ومن هنوز ماشین داشتم برای سوار شدن
خدایا چطوری برنامه میچینی انقدر دقیق فقط به خاطر اینکه من به توسپردم وتوتمام این کارها روکردی
ماجرا اینجا تمام نشد من سوار بنز شدم ورانندگی کردم وکلی لدت بردم وانگار یه صدایی به من گفت بپرس قیمت این ماشین چنده ومن بلافاصله تماس گرفتم وپرسیدم و
قیمت ماشین مبلغی بود که من نداشتم
وگفتم خدایا توکه تااینجا برای من چیدی وانقدر قشنگ برنامه ریزی کردی که من حتی یک دقیقه هم بی ماشین نباشم من ازت این بنز رو میخواهم وباز هم چطوریش رو نمیدونم
اون دیگه کار توهست
ودرعرض چند روز یجوری پول ماشین جور شد که هنوز هم نمیدونم چطوری ومن ماشین روخریدم وبه هدفم رسیدم خیلی زودتر از اون تایمی که برای خودم درنطر گرفته بودم
ویاد صحبتهای استاد افتادم راجع به اولین سمینارشون که بعدازاولین سمینار ازشون پرسیده بودند چه حالی داری گفتند هیچی من میلیونها بار این سمینارو برگذار کرده بودم
ومن هم انگار هزاران بار با این ماشین رانندگی کرده بودم
واگر الان ازمن بپرسین چه تعریفی از تجسم
داری میگم همزمانی من با تایم خداوند واجازه دادن به خداوند که منو به هدفم برسونه ازکوتاهترین راه وزمان
سپاسگذار خداوندم که قدرت خلق زندگیمو به من داده وسپاس از استاد عزیز که دستی پرقدرت از دستان خداوند هستند واین قوانین رو به ما آموزش میدن ومن دراین یکسال که عضو این خانواده شدم زندگیم اصلا ربطی به قبل از این سال نداره
کلی لذت بردم همسرم چقدر عالی نوشتی من که تو زندگیتم و تو جریان همه معجزات و هدایتهای خداوند که تو رندگیمون اتفاق میافته هستم باز از خوندن کامنتت لذت بردم
خداروسپاسگزارم به خاطر وجودت تو زندگیم
سپاسگزارم به خاطر زندگی عالی که داریم
وسپاسگزارم به خاطر تمام هدایتها و معجزات خداوند
وسپاسگزارم از استاد که با آموزه هاشون رنگ زندگی مارو تغیر دادن
کلی لذت بردم همسرم چقدر عالی نوشتی من که تو زندگیتم و تو جریان همه معجزات و هدایتهای خداوند که تو رندگیمون اتفاق میافته هستم باز از خوندن کامنتت لذت بردم
خداروسپاسگزارم به خاطر وجودت تو زندگیم
سپاسگزارم به خاطر زندگی عالی که داریم
وسپاسگزارم به خاطر تمام هدایتها و معجزات خداوند
وسپاسگزارم از استاد که با آموزه هاشون رنگ زندگی مارو تغیر دادن
اول اینکه خیلی خیلی تبریک میگم بهتون ماشین جدید و همچنین رسیدن به هدفتون رو، دوم اینکه خواستم بگم من واقعا گریه کردم با کامنت شما…. چقدر خوب نوشتید و چه نکات کلیدی تو صحبتای شما بود
یکی اونجا که گفتید ” من باید وظیفه ام رو در قبال خدا انجام بدم و اجازه بدم اون هم وظیفه اش رو در قبال من انجام بده ” و بعد هم تعریفتون از تجسم.
ممنون که نوشتید و حس خوبتون رو تقسیم کردید با ما، من وااااقعا امشب هدایت شدم به کامنت شما از بین اینهمه کامنت یهو چیزی بهم گفت:لطفا وقت بذار این کامنت رو بخون!
چقدر چقدر خوشحال شدمف چقد یک بغض و اشک شیرین تو گلوم جمع شده از این هدایت ها، از این توحیدی عمل کردن هاتون و نتیجه گرفتن های بینظیرتون. خدایا تو چقدر بزرگی. واقعا تحسین تون میکنم برای حرفه ایی بودن تو کار مکانیکی. تحسین تون میکنم برای رابطه قشنگ تون با مشتری هاتون و همسر و خانواده تون. واقعا تحسین تون میکننم که ایقدر قشنگ ذهن تون رو کنترل میکنید و خواسته هاتون براتون شفاف و واضح هست. تحسین تون میکنم که اینقدر قشنگ چیزهایی که یاد میگیرید و از قانون و تمرین ها درک میکنید عمل میکنید واقعا تحسین تون میکنم. داستان تجسم و هدایت و رها کردن تون و اینکه وظیفه سمت خودتون رو انجام میدین و سمت خدا رو کار ندارشتید عالی بود و پر از درس…
خوشحالم که هدایت شدم از کامنت مریم عزیز به خوندن کامنت شما.(متوجه شدمم همسرشما هست و یک خانواده عالی و بانگرش هستید بهتون تبریک میگم و خوشحالم باهاتون آشنا شدم)
خوشحالم که هدایت شدم در ادامه تمام نشانه های این روزهایم و نشونه ی من که فایل “منطق های قوی برای تغییر بنیادین باورها”
abasmanesh.com
و خوندن کامنت دوستان به من و خوندن کامنت شما و حرف های همسرم به من قبل رفتن به سرکارش و همه و همه هدایت هایی هست که من باید بهتر درک کنم و با شناختن ترمزهای ذهنی ام قدم بردارم.
واقعا سپاس گزارم برای این کامنت و این ردپایی که از وجود خودتون در این جمع صمیمی خانواده بزرگ عباس منش گذاشتید.
این جمله شما رو هم باید برای خودم یادداشت کنم که تلنگری بود برام که گفتین:
واگر الان ازمن بپرسین چه تعریفی از تجسم
داری میگم همزمانی من با تایم خداوند واجازه دادن به خداوند که منو به هدفم برسونه ازکوتاهترین راه وزمان
بازهم سپاسگزارم ازتون. ان شالله مینویسید به خواسته ها و ماشین های زیبا رسیدین و بازهم از خوندن کامنت هاتون لذت ببرم و درس بگیرم…
براتون از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.
سلام محمد صادق عزیز الان که دارم این پیام رو مینویسم تمام چشم هام پر از اشک هست ولی اشکی از سر شوق از اینکه چقدر توپسر با ایمان هستی و چقدر خداوند مهربان و پر قدرت نمیدونی از خوندن کامنت تو و دوستانش که جواب کامنتت رو دادن لذت بردم و واقعا از ته دلم برات خوشحالم که به خواستت رسیدی انگار که من رسیدم و این چه باور قوی ای در من ایجاد کرده در رسیدن به خواسته هام و سپردن به تنها قدرت جهان یعنی الله نازنینم خدایا شکرت پسر دمت گرم و کامنت همسر عزیزت مریم خانم رو هم خوندم و دیدم که چه حس خوب و عشق خدایی ای بینتون هست خدایا شکرت پسر روزم عااااالی بود بخدا کامنت تو عالی تر شد بقول دوستمون فقط میخوندم که آخر ش ببینم که به خواستت رسیدی و آره رفیق اگر ما اگر من به خدا اعتماد کنم اون همه کار میکنه برام فقط نباید خدا رو محدودش کنم توی ذهنم
سلام چقدر شما دوست داشتنی هستید انگاری جزع اعضای خانواده ما شدهاید به شما عادت کردهایم حرفهای شما وطریقه رفتار و کردار نیک شما سر مشق وراهنمای ماشده و مثل یک شمع خانه 🏡 ما را روشنی بخشیده انگاری شما آسمانی هستید و تمام حرف های شما به دل می نشیند در خواب هم شما را می بینم و مرتب حرفهای شما را تکرار می کنم لطفاً ما را تنها نگذارید و همیشه پرانرژی برای ما فایل بفرستید دوستدار همیشگی شما علی رضا عبداله زاده
استادجان واقعا از شما و خانم شایسته خیلی خیلی سپاسگزارم که این همه زیبایی و اینهمه نعمت رو به ما نشون میدین.واقعا لذت بخشه دیدن این قشنگیها.
استاد جان واقعا نیاز داریم به این فایلهای خوشمزه آدم روحش جلا پیدا میکنه.
استاد جان امریکا واقعا زیباست عجب کشور غنی هست.ان شاءالله بزودی منم میام امریکا و از این فرصتی که خدا بهم داده لذت بیشتری میبرم.
استادجان منم دارم همزمان از دوره فوق العاده ۱۲قدم استفاده می کنم هم میام فایلهای روح انگیز مثل سفر به دور امریکا استفاده میکنم و لذتشو میبرم.
استاد جان واقعا راس میگین هر چقدر توجه به موضوعی میذارین هدایت میشین به همون موضوع، منم دارم توجهمو بیشتر میکنم به خوشبختی خوشبختی بیشتر وارد زندگیم میشه، استاد جان واقعا راس میگین.
منم چند وقته با گوش دادن به فایلهای شما میرم تو بازار رشت قدم میزنم واقعا از دیدن مردمی که شادن از جریان ثروت بین مردم و دیدن مکان ها و بناهای زیبا لذت میبرم و تحسین میکنم.این کامنتم اومدم بذارم فقط فقط برای اینکه فرکانسمو یکم دیگه ببرم بالاتر.
خداجون از اینهمه نعمتی که بهمون دادی سپاسگزارم
استاد جان در پناه الله.
از زیبایی ها بیشتر لذت ببرید تا ما هم لذت بیشتری ببریم.🤗
سلام و عرض ادب با کلی ذوق و شوق و انرژی مثبت بسیار بالا خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی با اون لهجه و گویش زیباشون
اول از همه تحسین میکنم این نرم افزار گوگل ارس را که اینقدر زیبا، خوب، کامل به ما نشون میده کجای این کره خاکی قراره ببینیم و ممنونم که از این جور نرم افزار ها استفاده میکنید
چقدر این کلمه آشناس با یک حس بسیار عالی :هدایت
زیبایی کوه و اون مجسمه ها و…. باشه برا بعد خداروشکر خداروشکر بابت این همه زیبایی
تجربه من از هدایت برای کسب و کار اینکه گفتم خدایا کاری که ساعتش با خودم باشه، علاقه داشته باشم بتونم گسترش بدم و 4ماه صبر کردم کلا سیستم زندگیم عوض شد و راضیم و پیشنهاد خوبی برای ایجاد کسب و کار شخصی بهم شده و مشغولم
نکتش اینه صبر کردم گفتم فقط هدایت خدا و عععاااللییی شد خداروشکر
سفر بدون مقصد رو زمانی انجام میدم که حال روحیم یکمی بهم ریختس انتخاب میذارم با حسم، حس درونی، دلم، هرجایی حسم گفت بپیچ میپیچم و… هرجایی حسم گفت میایستم و خخخیلی خخخیلی جالبه که طبیعت ها، کوه ها، غروب یا منظره یا ساختمانی میبینم که حالم خوب میکنه این فرایند شاید 2ساعت طول بکشه کلا ولی به اندازه چندین ساعت حالم خوب میکنه
نیاز باشه و بخوام از خدای خوبم آدمی میذاره سرراهم که باعث حال خوبم میشه
بنظرم اگه با این کلمه و ایمان به هدایت آشنا نبودم زندگی برام معنی نداشت و چقدر مونده تا بازم یاد بگیرم و استفاده کنم از این کلمه و هرروز بیشتر از دیروز ایمانم قوی تر بشه که:
من در بهترین زمان در بهترین مکان قرار دارم
خداروشکر بابت این همه زیبایی و جذابیت دنیا و آدماش
بریم سراغ اون مجسمه های زیبا که بازم هدایت مریم عزیز هستش و چه خلاقیتی، چه صبر و حوصله و استقامت در کاری
خیلی دوست داشتم ببینم شخصی یا اشخاصی که این مجسمه ها درست میکنند و چه رنگ و لعابی به چوب دادند که اینقدر چشم نوازه و متنوع
زیبایی کوه ها و مجسمه و…. چچققددررر جالب که حدود صدها نفر برای اینکار زحمت کشیدند و بنظر من به شخصه با دیدن این کوه و مجسمه هاش ذهنم بازتر شد و فهمیدم واقعا اراده کنیم همه چیز شدنیه همه چیز.
ممنونم که امکان دادید همسفر باشیم و خداروشکر بابت این هدایت زیبا و جذاب و عالی
بنام خدای هدایتگر به هر سمت که من بخوام با فرکانسهام و باورهام
سلام به دوتا از خوبای عالم
سلام به تو عزیزدل که داری این متن رو میخونی
سلام به خودم
استاد عزیز این فایل ازاون فایلهایی بود که نتونستم ازش بدون کامنت بگذرم
نتونستم با تصویر ببینمش از یه جایی به بعد فقط گوش دادم مثل فایل ۳ قدم ۱ تو ۱۲قدم
چه آگاهی هایی و چه درسهای مهمی باز بهم یادآوری شد
در مورد هدایت و رها کردن و سپردن خودم یه چیزی بود که به تازگی بود گفتم بگم خالی از لطف نیست
من همین هفته گذشته در راستای همین صحبت شما که توجهم رو آگاهانه کنترل کنم هدایت شدم که به دیدن یه دوست عزیزی به اسم نیما احمدی از بچه های موفق سایت برم
باهم هماهنگ شدیم و منم یهو زدم به جاده و اصلا نمیدونستم قراره چی بشه فقط گفتم میام و باهم خوش میگذرونیم آخر هفته رو از خداوند هم خواستم به بهترینها هدایتم کنه و رها کردم
جونم بگه براتون آقا ما قرار بود ۲نفری حال کنیم و لذت ببریم اما خدا برنامه بهتری داشت و به طرز واقعا معجزه واری ۱۵ نفر از خوبای سایت که داشتن خوب هر کدومشون تو مسیر خودشون میترکوندن هم اومدن بعد جالب بود که همه فکر میکردن قراره خودشون فقط بیان و اصلا نمیدونستن چه خبره و جالبتر هممون تو غار بودیم و اصلا مدتی بود خبری ازمون نبود
و من چقدر این چند روز از وجود خدا و هدایتش لذت بردم چه جشن هایی که هماهنگ شد و من در راستای درخواستم از خدا کسایی رو دیدم که داشتن به راحتی تو مسیر خودشون میلیاردی پول میساختن
اصلا همه چی خودش جور شد و من فقط رها بودم و حرکت میکردم و دل داده بودم به خدا
چه درسهای مهمی گرفتم
و چقدر خوش گذشت بهم
تو برگشت سره یه دوراهی گفت برو چپ به دیدن یه فامیل رفتم اونجا و تو یه روز تو کلی ملکهای توپ گشتم و چه ثروتها و چه انسانهای ثروتمندی دیدم و چه نعمتهایی رو دریافت کردم
اره استادم اگر بسپاریم بهش و فقط حرکت کنیم رها کنیم و فقط مقصد رو بخوایم و به چطور و چگونگیش کاری نداشته باشیم خداوند بهترینها رو برامون رقم میزنه
واقعا هربار میگم تازه الان فهمیدم هدایت چیه و چطوره و میدونم که انتهایی برای درک خدا و هدایت وجود نداره
جدیدا خیلی تو روابط و ثروت سپردم و رها کردم خودم رو چقدر کار داره راحتتر پیش میره و چه انسنهای نابی دارن باهام برخورد میکنن و چقدر راحتتر ثروت داره سمتم میاد
ایشالا که هر دقیقه به بهترینها هدایت بشید تا هم خودتون لذت ببرید و هم ما بتونیم لذت ببریم
از خدا میخوام هممون رو به راه راست و لذتبخش این سفر زندگی هدایت کنه
امروز بازم هدایتی سوره نحل رو خوندم چقدر زیبا اونجا داشت میگفت اینهمه نعمت به راحتی آفریده شده و توهم اگر به من توکل داشته باشی در هر لحظه من کارارو برات راست و ریس میکنم و تو فقط لذت ببر و اینکه هر کسی هرجایی که هست جای درستشه و هرچی داره دریافت میکنه به خاطر چیزی هست که از قبل فرستاده و هرکه جایی که بهش فشار میاد تحمل نمیکنه و هجرت میکنه از اون موقعیت چه پادشهایی در انتظارشه
خدارو شکر برای این مسیر لذتبخشی که درش هستیم و توعزیز دل رو هم آورده برای درک کردن کلامش و عمل کردن بهش و بعدم گفتن به کسلیی که آماده شنیدنش هستن.
ازونجایی که کلا این سایت فوندانسیونش بر پایه ی هدایت الهی بنا شده ،هیچ شکی توش نیست که هر کدوم از ما اعضای این خانواده و سایت به چالشی بر میخوریم به محض ورود به سایت به مسیری هدایت میشیم که دقیقا جواب سوال ماست و من ازین بابت هیجان زده و سرشار از شوق و سپاسگذاری میشم اما دیگه تعجب نمی کنم چون میدونم قانون جهان اینه و یک روند طبیعیه و هر کس در مدارش قرار بگیره قطعا این اتفاق براش میفته
قبل از هر چیز باز هم سپاس گذارم از تدوین این فیلمای زیبا و این جهان شناسی عمیق که برای ما فراهم کردید خداوند به شما خیر و برکت بده و همواره شمارو به سمت زیبایی ها هدایت کنه
اما بعد از دیدن این فایل زیبا و گوش دادن به صحبت های استاد در مورد هدایت الهی من بلند شدم و دفترچمو برداشتم و صحبت هامو با خدا داخل اون نوشتم و دوست داشتم این نوشته رو با شما هم به اشتراک بزارم
به نام خدا
الهی راضیم به رضای تو
سلام خدا جون ،عاشقتم و همواره شاکر و ممنون از توجه بی دریغت به خودم
خداجون زندگی من خیلی متحول شده و اتفاقاتی داره برام میفته که شاید به ظاهر خوب نباشه ولی من میدونم که باطنش داره وجود منو صیقل میده و آماده میکنه برای وارد شدن به مدار بعدی،و من توی این مسیر تنها تورو پشتیبان خودم میدونم و به هیچ بنی بشری دل نمیبندم ،فقط از تو یاری می خواهم ولاغیر
هیچ انسانی نمی تونه کمکم کنه جز تو ،قدرت بی اندازه و معجزه گر تویی و من فقط دل به هدایت تو میبندم .
خدای مهربانم ،من یک زندگیه سرشار از شادی،زیبایی،آرامش،ثروت و نعمت رو از تو میخواهم ،از هر راهی که خودت صلاح میدونی من رو به اون سمت هدایت کن،اگر صلاحه که تنها باشم خودت هدایتم کن و اگر لازمه که وارد رابطه ای شوم باز هم محتاج هدایت تو هستم و بر خلاف اصرار و فشار دیگران به من،
من به هیچ چیزی اصرار نمی کنم و خودم رو تمام و کمال به تو میسپارم تا من رو به بهترین مسیر هدایت کنی
خدایا همیشه من رو در مکان مناسب،زمان مناسب و در کنار افراد مناسب قرار بده
سلاااام سلاااام به شما دو عزیزِ خوش انرژی و دوست داشتنی استاد عزیزم و خانمِ شایسته عزیز که واقعا از دیدن روابطِ پرمهرتون باورام نسبت به روابط پایدار ساخته شد❤سلام همراهان مسیر موفقیت با اینکه دوسالی هست عضو سایتم ولی تازه همسفر شدم با این سایت پربار،انقدربرام قشنگ و جدیده که هرروز صبح اولین کاری که میکنم سایت رو چک میکنم هرروز یه زمانی میزارم و فیلم های گذشته رو نگاه میکنم و درس میگیرم و لذت میبرم و زیبایی هارو میبینم از خدای مهربونم واقعا ممنونم که دست های پرمهری مثل شماعزیزان رو تو زندگی من قراردادتا از قاب دوربین شما جهان رو ببینم🙏🌹و با قوانینش آشنا بشم
استاددرباره هدایت شدن صحبت کردن و اینکه وقتی کامل توکل کنیم و از خدا بخوایم هدایتمون کنه توبهترین زمان و مکان قرارمیگیریم هرلحظه،منم یه تجربه ی بزرگ و زیبا دارم تو زندگی ایم درباره هدایت بینظیر خداوند منان و فتح قله ی دماوند با کمترین تمرین 🗻من فقط یه تصویر از خودم تو ذهنم داشتم ،نسرینی که رو قله ی دماوند تابلوی دماوند رو گرفته رو سرش و با لبخند عکس انداخته😍انقدر این تصویر برام واضح بود که حد نداره🌼
من عاشق پیاده روی هستم سالها بود پیاده روی میکردم ولی هیچوقت هدف خاصی نداشتم براش،برادرم کوه نورد هست تمام قله های معروف ایران رو فتح کردن و ۵ بار هم قله ی دماوند رو فتح کردن،همیشه دوست داشتم منم اینکارو انجام بدم اما میدونستم دماوند شوخی نیست تمرین سخت و طولانی میخواد،پارسال تصمیم جدی گرفتیم من و خواهرم که به همراه برادرم سه تایی تمرین کنیم برای فتح دماوند،اول اینکه تصمیم گرفتیم هدفمون رو به هیچکس نگیم،حتی پدرو مادرمونم نمیدونستن،فقط میدونستن ما یه کوهی میخوایم بریم فکرشم نمیکردن قصدمون دماوند باشه،خرداد ماه بود که شروع به تمرین مداوم کردیم هرروز میرفتیم کوه با کوله های سنگین که بدنمون آماده بشه هوا گرم بود گاها هر کوهی بیشتر از ۸ ساعت زمان میبرد خسته میشدیم هربار که میخواستیم استراحت کنیم بیهوش میشدیم ولی هدفمون بزرگ بود انقدر بزرگ که رنج خستگی پیشش ناچیز بود،زمان کم بود و باید خودمون رو آماده میکردیم،لحظه ی موعود فرارسید حرکت کردیم به سمت کوه دماوند و تا پناه گاه رفتیم روز اول همه چیز عالی بود هوا عالی بود و کلی انرژی داشتیم،عصر یهو هوا ریخت بهم و برف شدید گرفت با اینکه وسط مردادماه بودیم ولی به شدت هواسرد بود برف کل راه رو پوشوند،ساعت ۱ صبح حرکت کردیم به سمت قله (تاریکی مطلق،سکوت کوهستان،برف و کولاک شدید و …)حسابی ترسیده بودم به خدا گفتم خودت مارو تا اینجا آوردی خودت مارو هدایت کن،راه رو بهمون نشون بده،تو اون تاریکی فقط نور چراغ قوه ای که رو پیشونمون بود جلوی پامون رو نشون میداد اگه یکم دیر قدم برمیداشتیم برف جای پای نفر جلویی رو میپوشوند و راه رفتن سخت میشد،هوا به قدری سرد بود حتی جرات نداشتیم یه لحظه سرجامون وایستیم،قطعا یخ میزدیم😂 مسیر طولانی بود هوا تاریک یه جایی به خودم اومدم دور و برم رو نگاه کردم دیدم جز تاریکی و سرما و سکوت هیچی نیست به زور صدای نفس های بقیه رو میشنیدم هیچ کس حرف نمیزد،یه لحظه تو دلم خالی شد گفتم نسرین تو الان اینجا وسط این معرکه چکار میکنی ؟؟؟ بریده بودم خسته شده بودم ولی جرات نداشتم بگم، میترسیدم خواهرم روحیه شو ببازه ،به جز ماسه نفر دوستای برادرمم بودن که هرکدوم حداقل چندبار صعودموفق دماوند داشتن،صعود اولی شون من و خواهرم بودیم،یه زمانی که هنوز هوا تاریک بود قبل از طلوع بود حسابی خسته شده بودم راه رفتن تو برف واقعا انرژی زیادی میگیره از آدم، به خدا گفتم خدایا از قدرت خودت بهم بده بهم توان بده بتونم ادامه بدم زشته کم بیارم،با هر قدم میگفتم (الحمدلله رَب العالمین حمداً کثیراً مِن کُل احوال) این ذکر بهم قدرت میده همیشه💯وقتی خورشید طلوع کرد قشنگترین تصوری که تو عمرم دیدم از طلوع خورشید رو دیدم،تصور کن خورشید طلوع کرد سایه ی کوه دماوند افتاده رو شهر و چقدر زیبایی و قشنگی داره،انقدر جذاب بود و پر انرژی که انگار خدا باطری مو فول کرد و دوباره جون گرفتم واقعا خدارو بینهایت شکر که هر لحظه حس میکردم تو آغوش خودشم🙏تو مسیر از پناه گاه تا قله ۸ ساعت طول کشید هر دقیقه اش پر از چالش جدید بود منی که هیچ تجربه ای از کوه دماوند نداشتم برام پر بود از درس و تجربه ،نزدیک قله بودیم ولی قله معلوم نبود دیگه پاهام رمق نداشت امیدم رو داشتم از دست میدادم خسته بودم هواسرد بود نمیتونستم بشینم جایی حداقل خستگی ام دربیاد یادمه به خدا گفتم خدایا اصلا گیریم منو زنده رسوندی به قله،کی میخواد با این پاهای خسته و کوفته اینهمه راه منو برگردونه پایین کوه؟انقدر خسته بودم و ناتوان یادم رفته بود به کی توکل کردم ،کی منو هدایت کرده؟کی منو تا اینجا آورده؟همونم میبره قله و سالم برمیگردونه😍😄
دیگه بریده بودم فقط میرفتم که برسم ،میرفتم که تموم بشه ۸ ساعت تو برف راه اومده بودیم هوا داشت گرم میشد برف قطع شده بود ولی اکسیژن کم شده بود،از زمین گوگرد بلند میشد به خاطر آتش فشان نیمه فعال،نزدیک قله بودیم ولی خسته و کوفته و له و نا امید آهسته قدم برمیداشتیم وقتی نفس میکشیدم تا آخرگلوم میسوخت به خاطر گوگرد،تو اوج خستگی و ناامیدی وقتی از یه تخته سنگ بزرگ رد شدم و تابلوی قله ی دماوند رو دیدم بی اختیار نشستم رو زمینی که یخ زده بود و اشک ریختم ،اشک ذوق اشک رسیدن اشک شکر گزاری😊😊 با اون اشک ها تمام خستگی راه ریخت پاهام دوباره جون گرفت با اینکه از بی اکسیژنی کبود شده بودیم ولی لبخندامون لبخند از ته دل بود،نه کسی خسته بود نه کسی بی انرژی بود 😍😍همگی ذوق داشتیم و میخندیدیم و عکس مینداختیم،خیلی جالبه اون تصویری که از خودم داشتم رو قله رو کاملا فراموش کرده بودم ،وقتی تابلوی دماوند رو گرفتم دستم ناخودآگاه همون ژست رو گرفتم و عکس ازم انداختن اون یه دونه عکس بین تمام عکس ها برام جذاب تره من قبل از اینکه اون عکس واقعا انداخته بشه تو ذهنم ثبتش کرده بودم،تمام کائنات دست به دست هم داد تا تصویر من ثبت واقعی بشه😍😍😍لذت رسیدن انقدر بزرگ بود که تمام رنج سفر رو به جون خریدم😍جالبه که رو قله چنان انرژی ای خدا بهمون داد که هشت ساعت دیگه برگشتیم پایین تا پناه گاه و دوباره از اونجا ۵ ساعت اومدیم تا پای کوه و شب برگشتیم خونه💪💪💪میخوام از انرژی به هدف رسیدنم بگم انقدر زیاد بود که توانایی دوباره کوه نوردی هم داشتم 😉تو زندگی شخصی ایم هروقت به یه مسئله ی بزرگ میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست،اونجا به خدا توکل کردم و هدایت شدم به درست ترین مسیر ،پس با توکل و هدایت خواستن از خدا از پس اینم برمیام💪،جالبه بدونین وقتی برگشتیم پایین برادرم میگفت تو اون ۵ تا صعود قبلی ایم هیچوقت شرایط انقدر سخت و پر چالش نبوده ،واقعا صعود سخت و سنگینی رو انحام دادیم با یاری خدا😍😍😍خدا خدا خدا چقدر خوشحالم که فرمون رو دادم دست خودش با خیال راحت مسیری رو رفتم که هدایت کرد و نتیجه اش یه عمر باعث افتخارمه💪استاد عزیز فرمودن من همیشه از خدا هدایت میخوام و با بهترین دستاش کمکم میکنه چقدر دوست دارم منم به نقطه ای برسم که تو همه ی کارهام از خدا هدایت بخوام و فرمون رو بدم دست خودش من فقط از مسیر لذت ببرم🙏🙏بزرگترین درسی که تو این مدت ازتون گرفتم رها بودنِ خیلی دوست دارم این رفاقتِ دلیه پر از توکلتون رو با خدا ،حس میکنم رفیق جینگ خدایین و دلم میخواد با هدایت خدا و کمک دست های پرتوانش برسم به این رهایی💪دوستتون دارم رفقای انتخاب شده ی پر انرژی و خوش انرژیه من😘
اینکه اینجام هدایت خداست و داشتن رفقایِ فرکانس بالا و پر انرژی مثل شما عزیزان هدیه ی خداست بهم ،از خدا ممنونم برای نشونه های بینظیرش 🙏🙏😍😍ازتون ممنونم برای اینکه تو هر شرایطی زیبایی ها رو میبینید و عنوان میکنید این خیلی به آدم ها انرژی میده و باعث میشه ثابت قدم تر باشه تو مسیرموفقیت🌹🌹بهترینا رو از خدا میخوام براتون
خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم که از طریق دست بینظیرش عزیزدلم محمد جان به کامنت زیبای شما دوست عزیزم هدایت شدم
کامنتی که خوندنش یه دنیا حس و حال خوب رو بهم هدیه داد
کامنتی که داشت بهم میگفت تو هم به زودی میتونی قله دماوند رو فتح کنی
نسرین جان وقتی کامنت زیبای شما رو خوندم اشک توی چشمام جمع شد و با تمام وجودم شما و ابجی و داداش عزیزتون رو تحسین کردم که اینقدر با شوق و ذوق و برای رسیدن به هدف تون قدم برداشتین تا اون خواسته ی زیباتون رو تجربه کنید
نسرین جان من اواخر خرداد ماه همین امسال بود که برای اولین بار میخاستم تجربه ی کوهنوردی و طبیعت گردی رو با عزیزدلم و دوستای عباس منشی مون داشته باشم و خیلی دوست داشتم کوهنوردی رو تجربه کنم
مسیر کوهنوردی ما از کوه های ماسوله تا ماسال زیبا بود و من فقط روز اول رو تونستم همراه دوستای عزیزمون باشم چون بدنم کم اورد چون امادگی ش رو نداشتم و فقط 5 کیلومتر تونستم این مسیر زیبا رو همراه دوستانم باشم و مجبور شدم با ماین به ماسوله برگردم
تجربه ای که خیلی تونستم خودمو باهاش رشد بدم و بزرگتر بشم ؛ تجربه ای که باعث شد به محض برگشتن به خونه رفتن به باشگاه و بدن سازی رو شروع کنم و بدنم رو اماده کنم برای کوهنوردی های بعدی
نسرین جان دوست دارم از نزدیک شما عزیزم رو ببینم و کلی درمورد کوهنوردی با هم صحبت کنیم و دوست دارم با هم کوهنوردی بریم
دوست دارم با تمام وجودم شما دوست عزیزم رو تحسین کنم
تحسین کنم این اراده و انگیزه ی عالی تون رو برای ادامه دادن مسیرتون تا رسیدن به قله ی زیبای دماوند
تحسین کنم این وجود الهی و توحیدی تون رو
تحسین کنم این بدن ورزشی و اماده تون رو
تحسین کنم این اعتماد به نفس و عزت نفس بالا و والاتون رو
من عاشق این وجود الهی و توحیدی تم ؛ عاشق این ایمان و رابطه ی زیبا و عاشقانه ت با خدام
عاشقتم نسرین جانم
برات بهترین ها رو ارزو میکنم عزیزدلمم
به امید دیدارت دوست بینظیرم
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر زیبا رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
نمیدونی چقدر حس و حالم عالی شد وقتی کامنت شما عزیزم رو خوندم و داشتم با تمام وجودم خودمو کنار شما توی این کوهنوردی میدیدم
چقدر حس قشنگی داشتم از اینکه اولین بار بود هدایت شدم برای نوشتن تو سایت و اینکه انقدر دوستای پرمهری پیدا کردم که عادت کردن به دیدن زیبایی ها ممنونم ازتون برای این باور قشنگ که بهم دادین😍بهترینا سهم قلب مهربونتون چقدر حس خوبی دارم تو جمع رفقایی هستم از جنس الماس،باعث افتخارمه دیدن شما مهربونا و استفاده از تجربیاتِ نابتون😍😍
سلامی با اشک شوق ،نسرین عزیزم خیلی خیلی در طی خواندن کامنتت تحسینت کردم،دختر چه سعود دلنشینی و اونجایی که دعات رو گفتی(
الحمدلله رب العالمین حمدا کثیرا من کل احوال)،دعایی روح بخشی بود و روحم رو جلا داد و از قلبم چشمام پر از اشک شد و مبارک باشه صعودت و بقیه صعودها و موفقیت هات دختر قوی و زیبای خداوند،دوست دارم بانو❤❤
سلام دوست عزیزم از کامنت پر محتواتون واقعا لذت بردم دیشب روی کامنت های این فایل و صفحه بودم که اتفاقی چشمم به کامنت شما افتاد .نکته ی فوق العاده زیباش اینه که توی این فایل استاد در مورد هدایت گفت و توی این صفحه از کامنت ها من اتفاقی چشمم خورد به دماوند و کامنتتون خوندم ..من خودم تجربه ی کوهنوردی دارم البته فقط در حد کوه شهر خودمون ولی تا قله رفتم ؛یادمه که یک بار که کوه رفته بودم با یه دوست عزیزی اشنا شدم توی مسیر و ایشون از دماوند گفت و من همون موقع خواسته ی صعود به دماوند توی قلبم شکل گرفت و از اخرین کوهنوردی من دوماه میگذره این اواخر بیخیال کوهنوردی داشتم میشدم چون من تفریحی میرم کوه ؛با اینکه توی کوه همیشه اتفاقات خوبی واسم افتاده و خدا نگهبانم بوده و دستانش توی مسیرم اورده ؛اخه من تنهایی کوه میرم ولی توی مسیر خدا کمکمم میکنه ولی داشتم بیخیال دماوند میشدم که ناخوداگاه دیشب کامنت شما به چشمم خورد و فکر میکنم قرار من هم یه صعود به دماوند داشته باشم و این هدایت خدا واسه ی من بود و جالب تر اینکه شما هم اسم من هستید 😉😀و اونجایی که گفتید وقتی توی زندگیم به یه مسئله میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست منم گفتم پس هدفمو دنبال میکنم حتی یک بار شده تجربش میکنم چون به رشدم و بزرگ شدنم و کمک کردن مسائل زندگیم در ابعاد دیگه کمک میکنه
نسرین بانو سلام😍چقدر خوشحال شدم از مهرتون و خوندن پیامتون😍😍خداروشکر که انقدر قشنگ نشونه هارو میبینید و شاکرهستین و پیش قدم💪👏👏خوشبختم از آشنایی تون😍💪
عزیزم قطعا میتونی،خیلی از کوه نورد ها فقط از اسمدماوند میترسن،من چند تا از دوستانمکه کوه نوردن و تمام قله های نامی ایران رو رفتن حاضر نشدن برن دماوند،فقط چون میترسن شکست بیاد تو کارنامشون،من اینو قبول ندارم،
دماوند منو صدا کرد
واقعا صدام کرد
منم فقط لبیک گفتم و با یاری خدا پیش رفتم خداروشکر موفق شدم تو تجربه ی اول😊
اگه صدات میکنه برو،
برو با تیم تمرین کن ،
برو تو دلش ،
از هیچی نترس،خدا هادی هست خودش قدمبعدی تو مشخص میکنه😉
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین که اینقدر با عشق این سفرها رو مستند میکنند. سپاسگزارم از جفتتون و روی ماهتون رو میبوسم.
سفرهایی که فقط یک سفر معمولی نیست بلکه پره از آگاهی، تجربه و درسهایی که دست کمی از دوره های آموزشی نداره!
همونجوری که خانم شایسته گفتند توی هر سفر رشد میکنند و به خودشناسی بیشتر میرسند، ماهم رشد میکنیم بشرطی که بچشم یه سریال باحال نگاه نکنیم و این فایل ها رو با تمام وجود ببینیم، از نگاه توحیدی استاد به همه چی درس بگیریم و از نوع جهان بینی استاد یاد بگیریم از سبک زندگیش با قانون درس بگیریم.
خیلی وقته کامنت نذاشتم نه رو دوره ها و نه فایل های دانلودی! ولی امروز این فایل اشکم رو درآورد از اینکه چقدر گاها جلوی هدایت رو بستم و به خدا اجازه ندادم هدایتم کنه! چسبیدم به راههایی که فکر میکردم تنها راه همینه! خداروشکر که هدایتم کرد به یک ذره درک بیشتر قانون. امروز توی تمرینات صبحم نوشته بودم خدایا هدایتم کن به درک بهتر قانونت و هنوز ظهره که جوابم رو گرفتم. خدایا هزاران مرتبه شکرت.
از تجربه هام درمورد هدایت فکر میکنم توی کامنت های قبلیم گفتم ولی دوست دارم دوباره درموردش بگم تا اول برای خودم یادآوری شه که بابا پریسا تو نیستی که برنامه بریزی و فکر کنی و تصمیم بگیری تو خواسته هاتو بگو و به راهش نچسب خدا راههایی بهتری رو بلده بذار هدایتت کنه! راهای خدا کوتاهتره، لذتبخش تر و زیباتره! بقول استاد مسیر جنگلی زیبا و سرسبزی هست که سوت زنان میرسی به اهدافت چرا فکر میکنی اون مسیری که الان میتونی ببینی تنها مسیره؟! چرا نمیذاری خودش تو رو ببره چرا زور میزنی؟
درحقیقت همه جاهایی که به خواسته ای رسیدم و هرآنچه بدست آوردم از مسیر هدایت بوده نه مسیر عقل و منطق خودم. نمونه اش برای مهاجرت اولم 3-4 سال پیش که بخاطر شرایط نظام وظیفه همسرم چند ماه بیشتر وقت نداشتیم، هیچ دری دیده نمیشد و انگار فقط دیواره نه در !! قبلش کلی زور زده بودیم و کمتر از یکماه به تاریخ موعود مونده بود دیگه بیخیال شدیم، انگار دیگه راهی دیده نمیشد، تصمیم گرفتیم بیخیال شیم و بریم سفر. رفتیم تبریز و گیلان و مازندران و فکر کنم دوهفته تو سفر بودیم برگشتیم همون هفته یه درهایی باز شد که قبلا اصلا در نبودو فقط دیوار بود اما هدایت شدیم زمانی که از چسبیدن به همه درها کندیم و اجازه دادیم هدایت کنه و دو روز قبل از اینکه نامه اعزام به خدمت بخوره مجوز خروج گرفتیم و مهاجرت گردیم.
دوباره دوسال پیش که برگشتیم همین داستان تکرار شد. انگار همه درها بسته بود بازم گفتیم میریم سفر و ذهنمون رو از روی این موضوع برمیداریم خودش هدایتمون میکنه اینبار هم 2 هفته کیش، شیراز و اصفهان رفتیم و وقتی برگشتیم تهران دیدیم همه چی عالی پیش رفته و هدایت شدیم به حل مسیله و 4-5 روز بعد بلیط گرفتیم و اومدیم. این راهها قبلا هم بودند ما ندیدیم چرا؟ چون چسبیده بودیم به راههایی که بلد بودیم ولی وقتی دیدیم راههای ما بیراهه ست فهمیدیم که بابا بیخیال شو و بذار خدا راهش رو نشونت بده! البته دفعه دوم خیلی کمتر زمان برد چون تجربه هدایت اولیه رو داشتیم ولی انتظارم از خودم خیلی بیشتره!
الان هم چندین وقته که ذهنم درگیر یک موضوعی هست که دارم تلاش خودمو میکنم ولی خیلی نتایج قابل قبولی نداشتم داشتم فکر میکردم باید کجای کار رو اصلاح کنم و… دیروز از طریق یکی از دوستام که ازم سوال کرد معنی رهایی و تسلیم چیه وقتی داشتم درک خودم رو توضیح میدادم گفتم پریسا انصافا خودت چقدر تسلیمی و رها هستی از خواسته هات؟ جوابم کم نبود اما خودمو قانع نکرد گفتم چرا چسبیدم به یکسری چیزا ؟ چرا راهها رو نمیذارم به عهده خدا ؟ یادم اومد از یک جمله استاد با این مفهوم که ما میخایم قانون رو با باورها و شرایط الان خودمون وفق بدیم بجای اینکه بخایم خودمون رو تسلیم قانون کنیم و طبقش عمل کنیم! الان بعد دیدن این فایل عالی، تصمیم گرفتم یه دفتر بردارم و یکسری تعهداتی به خودم بدم و اینا رو مکتوب کنم تا اصولم رو یادم نره! تا یادم باشه فقط خواسته هام رو ببینم نه راههاش رو! یادم باشه خدا بهترین برنامه ریزه بجای اینکه بشینم من برنامه بریزم، خواسته هامو مشخص کنم و اجازه بدم خودش برنامه ها رو بچینه! اجازه بدم هدایتم کنه!
البته که کار راحتی نیست خیلی وابستگی ها هست خیلی باورهایی هست که باید روش کار بشه و… اما اینجا و به خودم تهعد میدم رها کنم همه وابستگی ها رو همونجوری که قبلا بطور عالی انجام دادم و انصافا هم نتایج عالی گرفتم نتایجم اینقدر عالی بوده که ایمان 100 درصد دارم به درست بودن مسیر ولی گاها یادمون میره که این نتایج از چه مسیری بدست اومده. اما اشکال نداره و نمیخام خودمو سرزنش کنم جلو ضرر رو هر وقت بگیری سوده! بازم میتونم و باید بتونم این قانون بدون تغییر خداست که باید بتونم طبق قانون پیش برم تا جزء هدایت شدگان باشم و نه جزء گمراهان.
خدایا هدایتمون کن تا در مسیر تو باشیم و درمسیرت ثابت قدم باشیم…
به نام الله صمد
سلام به استاد عزیزم و سلام به خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت که یک روز دیگه از این سفر زیبا در امریکا را با شما همراه هستم. یک روز دیگه دارم زیباییهای این جهان پر از نعمت و فراوانی را با شما هستم. خدای من شکرت که یک روز دیگر فرصت زندگی کردن و لذت بردن از لحظهها را به من عطا کردی. هذه من فضل ربی.
تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس
خود ره بگویدت که چون باید کرد
این اصل و اساس سفر شما و حرکت به سمت زیباییهاست و این اصل شیوه اصلی و بنیادین زندگی من هست. من قدم برمیدارم خداوند هم درهای رحمت و نعمت را به روی من باز میکند.
استاد جان و مریم عزیز حرکت کردن و سفر را با این باور و ایمان آغاز کردن که خدایا ما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بده. خدایا شکرت.
استاد جان این سریال معجزه میکنه برای کسی که تصمیم گرفته زندگی خودش رو با استفاده از کانون توجهش اون جوری که دوست داره خلق کنه. من نمونه کسی هستم که با تمرکز بر این سریال تصمیم میگیرم و حرکت میکنم چون من خالق زندگی خودم هستم. من تعهد دادهام که فقط تمرکزم بر زیباییها باشه، البته من هم در تمام مواقع نتونستم ذهنم رو ۱۰۰ درصد کنترل کنم ولی همانطور که شما استاد جان عزیزم همیشه میگید: ما باید هر روز روی خودمان کار کنیم و توجهمون رو آگاهانه بذاریم روی موضوعاتی که به ما احساس بهتری میده. خدایا شکرت.
استاد جان از شرایطی که در ایران به وجود آمده و اینکه الان ۹۹ درصد آدمهای جامعه تمرکزشون روی نازیباییهاست و دارن با جنگ و دعوا تقلا میکنن که این نازیباییها از زندگیشون بیرون بره، ولی غافل از اینکه اونها نمیدونن با هر چیز که بجنگن از همون جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگیشون میشه. من هم اوایلش کنترل ذهن برایم سخت شده بود، اما همونجور که شما استاد جانم و خانم شایسته عزیز هدایت شدین به این سفر و گفتین که احساس ما میگه باید حرکت کنیم و سفر رو آغاز کنیم من هم تصمیم گرفتم که با شما و این زیباییها همراه بشم و توجهم رو از ناخواستهها بردارم و از آنها اعراض کنم و توجهم رو بذارم روی دوربین زیباییها، دوربین تمرکز بر نکات مثبت، دوربین عشق و صلح و صفا، دوربینی که چیزی جز زیبایی نمی بیند. من هم تصمیم گرفتم که با شما دو عاشق صدق بالحسنی بشم تا آسان شوم برای آسانیها. من هم تصمیم گرفتم در مدار زیبایی ها قرار بگیرم. و بدین ترتیب من حالا از بدنه جامعه جدا شدهام و دارم همراه شما این سفر پربرکت را می پیمایم.
استاد جان این تضادها درایران به نفع من تموم شد. این اتفاقات به نفع من شد و همانطور که من در دوره ۱۲ قدم باور کردم که هر اتفاقی برای من بیفته خیر هست، تصمیم گرفتم که تغییر کنم. و همانطور که شما در جلسه آخر قدم هفتم آن جمله انقلابی را گفتین که هیچ شرایطی را تحمل نکنین و حرکت کنین به سمت خواستههاتون.
من به صورت مداوم و پیوسته تصمیم میگیرم که هر روز بهتر و بهتر بشم و سمت خودم رو انجام بدم. خدایا شکرت.
اینکه شما دو نفر تصمیم گرفتین به شرایط جامعه و حرف های اطرافیان توجه نکنید و زدید به دل جاده ها و رها و ازاد از زندگیتون لذت ببرین یک درسی و یک پیامی برای ما داره. خدایا شکرت. اینکه ما باید اعراض کنیم از ناخواستهها و آگاهانه توجهمون رو بذاریم روی زیباییها و قشنگیها خدایا شکرت.
خدایا شکرت به خاطر این قانون ساده و بدون تغییر خداوند.
استاد جان شما در اول این فایل از هدایت صحبت میکنین از اون اصل و اساسی که من هر روز دارم بهتر و بهتر درکش میکنم و تکاملم رو طی میکنم. این هدایت که شما ازش صحبت میکنین در وجود همه ما هست و من هر روز دارم بهتر به ندای این هدایت در وجودم گوش میدم.
این هدایت به من گفت حالا وقتشه که استعفا بدی و حالا وقتشه که دیگه روی بیزینس خودت تمرکز کنی. بعد من گفتم آخه چطور الان اوضاع جوری هست که هیچی مشخص نیست. و اتفاقا حرف دیگران هم بود که به من میگفتن توی این شرایط و اوضاع جامعه تو چطور میخوای بری کار خودت رو توسعه بدی؟ بعد من با خودم خلوت کردم و دیدم این صدا محکمتر است و احساس خوبی به من میدهد. به ندای هدایت گوش سپردم و تصمیم گرفتم برای همیشه استعفا بدم و کار خودم رو داشته باشم. در دل این تضادهایی که رخ داد هدایت به من چیز دیگری گفت. و به محض اینکه تصمیم گرفتم به ندای هدایت گوش بدم و اجابتش کنم درها باز شد، اتفاقات خوب افتاد و آدمها به کمک من شتافتن. بعد من ایمانم به قدرت خداوند بیشتر شد. من گفتم میرم تو دل کار خداوند من رو هدایت میکنه. من کار خودم رو شروع میکنم خداوند هم مشتریها را به سمت من میفرسته پولها برکتها ثروتها را به سمت من روانه میکند. من سمت خودم را انجام میدم خداوند هم سمت خودش: هدایت. بعد هدایت شدم به دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها: که این هم خودش هدایتی بود و از خداوند سوال کردم که من میخوام الفبای قوانین را دوباره مرور کنم و میخوام دوباره به روحم جانی دوباره ببخشم به من بگو که چیکار کنم و من رو هدایت کن به آگاهیهایی که نیاز دارم و ظرف وجود من را بزرگتر میکند. بعد همین هدایت گفت الان وقت دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاهاست. یعنی من اصلا به عوامل بیرونی کاری ندارم به اتفاقاتی که داره تو جامعه میفته به شرایط. من وظیفه ام اعراض از ناخواسته و رفتن به دل ناشناختههاست. من ایمان دارم به جریان هدایت. و به اندازه این ایمان حرکت میکنم و به اندازه این حرکت بزرگتر میشوم. هذه من فضل ربی.
زندگی همین است. زندگی گرفتن تصمیمات متوالی و حرکت های پی در پی است. زندگی لذت بردن از داشتهها و حرکت به دل ناشناختههاست. زندگی همین سفر به دور امریکاست، زندگی همین تراک کمپر و رانندگی کردن در دل جادههاست. هر اتفاقی میخواد در جامعه بیفته من کاری بهش ندارم. من از زیباییهای اطرافم لذت میبرم و ایمان دارم که همیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب هستم. خدایا شکرت.
استاد جان از رهایی صحبت کردین از رها بودن در برابر خواسته و نچسبیدن به آن و نچسبیدن به شیوه خاص یا آدم خاص. همون موضوعی که در جلسه اول راهنمای عملی صحبت کردین و این قسمت از سفر چقدر همزمان بود به اولین جلسه این دوره. دقیقا اتفاقی که برای من افتاد همین بود. زمانی که این اتفاقات تو جامعه افتاد شرکتی هم که توش کار میکردم به یکسری تضادها برخورد و من هم احساس کردم دارم محدود میشم. خواسته من این بود که آزادی داشته باشم. آزادی زمانی و آزادی اجرای ایدههای خودم. توی همین جریانات بود که خداوند به من هدایتش رو گفت و به دلم انداخت که باید از این شرکت بیرون بیای و کار خودت توسعه بدی. هر چند که از نظر منطقی به شرایط بیرون نگاه میکردی هیچ فرش قرمزی برای من پهن نشده بود ولی من باید یک تصمیم عملی در راستای این هدایت میگرفتم. قدم بعدی و تصمیم من این بود که استعفا بدم. من همچنان این خواسته را داشتم که آزادی بیشتری داشته باشم و به دنبال اهداف و خواستههای خودم برم. هر چقدر که میگذشت قلب من آرامتر میشد از اینکه خدا منو هدایت میکنه. تصمیمات قبلی زندگی رو به یاد آوردم که کجاها من حرکت کردم و درها باز شد و اتفاقات خوب افتاد.
حالا من دیگه یک فرمولی برای خلق خواستهها پیدا کردهام:
1. مشخص کردن، شفاف کردن و واضح کردن خواسته
2. ساختن باورهای هماهنگ با این خواستهها
3. سپس قدمهای عملی برداشتن و اجرا کردن ایدهها
در این مثال سفر ، فرمول اینجوری میشه:
خواسته: ما میخوایم سفر کنیم و از زیباییها لذت ببریم.
باورهای هماهنگ: خداوند ما را در زمان مناسب و در مکان مناسب هدایت میکنه.
قدمهای عملی: آماده کردن تراک کمپر، وسایل مورد نیاز، حرکت و رفتن به دل جادهها.
و حالا نتیجه اش چیزی نشده جز اینکه همه اش دارین به زیباییهای شگفت انگیز این دنیا هدایت میشین. از کنزاس سیتی تا این کوهها و این مجسمههای قشنگ و این درختان پاییزی. حالا نتیجه شده ماجراجوییهای شگفت انگیز. حالا نتیجه شده هدایتهای خداوند. شما فقط از همان ابتدا از مسیر لذت بردین و دستان خداوند را باز گذاشتین و حالا خداوند هم چارهای نداره جز اینکه به شما پاداش بده، او ایمان شما را دید و سپس هدایتتون کرد. هذه من فضل ربی.
ما از این سفر خیلی چیزها میتونیم یاد بگیریم. این سفر یک دوره ارزشمند از آگاهیهای سطح بالاست. شما در عمل دارید این قانون زیبای الهی را اجرا میکنید و ما هم داریم یاد میگیریم و درس میگیریم. حالا دیگه ما تکاملون رو طی کردیم و با قسمت ۱ سفر به دور امریکا تفاوت داریم. حالا ما دیگه میدونیم که زبان هدایت یعنی چه. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام هدایتهایت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام زیباییها و نعمتهای زندگیمان.
خدایا شکرت به خاطر تمام سفرهای پرماجرا و زیبا خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر این کشور زیبا این مردمان آرام و رها.
خدایا سپاسگزارم به خاطر شادیهای و نعمتهایی که در زندگی ما هست. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم از اینکه ما را در زمان مناسب و در مکان مناسب قرار میدی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر اینکه مرا خالق زندگی خودم قرار دادی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر حضور استاد جان و عزیزدلش خدایا شکرت. از اینکه در این جهان حضور دارن و باعث زیباتر شدن جهان شدهاند. خدایا شکرت. خدایا سپاسگزارم به خاطر رابطه بسیار زیبای این دو خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام امکاناتی که برای ما فراهم کردی تا راحتتر سفر کنیم. خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام دورههای استاد که بهاشون رو پرداخت کردم و دارم با عشق و لذت روی خودم کار میکنم خدایا شکرت.
خدایا سپاسگزارم به خاطر تمام سفرهایی که ما را هدایت کردی و همیشه در زمان و مکان مناسب قرار دادی. خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم به خاطر حال و احساس خوبی که داریم به خاطر سلامتی که داریم به خاطر روابط زیبایی که داریم به خاطر کسب و کار پررونق و پربرکتی که داریم به خاطر ثروتی که در زندگی ما هست به خاطر خواب آرام به خاطر سبک شخصی زندگی که داریم خدایا شکرت.
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی.
خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها تو را بندگی میکنیم.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
سلام به شما دوست ارزشمندم حامد امیری عزیز
خدا رو سپاس گزارم که هدایت شدم تا کامنت شما رو ببینم و بخونم.
خداروشکر خبر پیشرفت های روز افزون تون رو شنیدم. واقعا تحسین تون میکنم برای این اقدام شجاعانه و اینکه قدم در راه تغییرهای بنیادی برداشتین و هیچ نمیپرسید آخه خود ره بگویدت که چون باید کرد. واقعا خوشحالم برات برای این همه شجاعت و این همه ایمان و جسارتی که نشون دادی. تحسین ات میکنم به درک بالاتری از هدایت رسیدی و اونا رو میبینی و میشنوی و عمل میکنی…بازم تبریک صمیمانه منو بپذیر. کامنتت منو ب یاد حرکت خودم انداخت و الان که فکر میکنم میبنم اونا هدایت بود…
برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از الله یکتا خواهانم.
ارادتمندشما فهیمه پژوهنده
سلام به شما
شجاعتتون قابل تحسینه و چقدر زیبا مراحل رو نوستین و دقیق بیانش کردین
حتما که شما با این تمرکزی که به زیباییها دارین با احساس خوب و با ورهای خوب به زودی بسیا بسیار موفق میشین و امیدوارم به زودی از موفقیتهاتون در کار جدید کامنت بزارین
موفق،پیروز،سربلند،ثروتمندوسلامت باشین
سلام به شما دوست عزیزم
خداروشکر که هدایت شدم تا کامنت پراز آگاهی شما رو بخونم
تحسینتون میکنم بخاطر رشد وپیشرفتی که داشتی واینکه نترسیدی وقدم برداشتی تا خودت وزندگیت رو تغییر بدی
خوشحالم برا پیشرفت وموفقیتت
آرزو میکنم در تمامی مراحل زندگی شاد وسالم وثروتمند باشی دوست خوبم
به نام الله مهربان و بخشنده
درود به انسانهای پرهیزکار و با ایمان خدا،استاد عزیز و بانو
اینکه هر زمان انسان رها باشه به بهترین ها هدایت میشه شکی نیست،واینکه خدا همواره به انسان الهام میکنه یک باور درست.
من مدتی هست که تصمیم گرفتم یک جراحی زیبایی انجام بدم تا کنون دو بار پیش پزشک نوبت زدم ،ولی به خاطر تردید و دودلی جلو نرفتم،تمام تلاشم را میکنم تا الهام و هدایت خدا را دریافت کنم اما احساس میکنم نمیفهمم،دریافت نمیکنم،از خداوند میخوام راه را برام روشن کن و به بهترین نتیجه هدایتم کنه.😔
از بودن با شما بسیار خورسندم و خدا را شاکرم
باسلام خدمت استاد عزیزم ومریم جان عزیز وباعشق که کوچکترین زیباییها هم ازلنز دوربینش جا نمیمونه تا ما هرچه بیشتر وبهتر بتونیم این همه زیبایی رو ببینیم و لذت ببریم وماهم انگار که همون جاهستیم وبینهایت خداوند رو سپاسگذارم بابت این نعمتها
من درمورد این موضوع اجازه دادن به خداوند تجربه ای روبدست اوردم که دوست دارم با بچه های خانوادمون به اشتراک بگذارم که وقتی که توانستم واقعا به خدا اجازه بدم که من وهدایت کنه معجزاتی برای من پیش اومد که اشک ذوق برچشمانم جاری شد وحال واحساسی داشتم که مثل پدری که دودستی بچه کوچکش رو بغل کرده وداره براش شعر میخونه وتکونش میده من هم تو بغل خداوند بودم وکلی عشق میکردم و حالی داشتم که هرچی بگم نمیتونم وصفش کنم
من خیلی عاشق خودرو بنز هستم وهمیشه دوست داشتم که بنز بخرم وسوارشوم ولی تا بحال نتوانستم وحتی موقعیتش پیش نیومده بود که بتونم سوار هم بشوم وتوی درسها با نکاتی که استاد گفتند من تمریناتم روشروع کردم وستاره قطبی وسپاسگذاری از چیزهابی که الان دارم وحال خوب مثل استاد که گفتند من توبندرعباس همونطور حالم خوب بود که الان درفلوریدا هستم من هم سعی کردم که همونطور دنیا روببینم واگاهانه از داشته هایم لذت ببرم وسپاسگذار باشم
من ماشینم یک ماشین معمولی ایرانی بود وخواسته ام بنز ولی درشرایط الانم امکان خرید بنز رونداشتم گفتم خدایا من بنز میخوام وهدفم بنز هست وتکاملم رو طی میکنم وتااخرسال به هدفم میرسم
شروع به تمرینات کردم .تمرینات صبح وشب وسعی میکردم آگاهانه حال واحساس خوب داشته باشم وازداشته هایم سپاسگذاری میکردم وتوانستم وقتی که سوار ماشینم میشدم احساسم وحالم طوری باشه که انگار سوار بنز هستم وکلی لذت میبردم ازرانندگی با همون ماشین ایرانی وهمش سپاسگذار خداوند بودم بخاطر داشتن این ماشین
هروقت استخر میرفتم زیر اب میرفتم وتجسم میکردم که سوار بنز هستم وفرمان وجلو داشبورد وقسمتی ازبالای آرم جلوی درموتور بنز رامیدیدم وجاده که دارم رانندگی میکردم
اینها برای حدود دو تاسه ماه پیش بود تا چندروز پیش
طی این فاصله دو تاسه ماه خیلی تلاش کردم که ماشینم روبفروشم چند تاخرید وفروش کنم تابتونم درامد بیشتری بدست بیاورم تا به هدفم برسم ولی هر دری زدم ماشینم فروش نرفت ودر هرسایتی آگهی کردم نشد حتی قیمت راپایین تر ازخریدم گذاشتم باز هم نشد که نشد
یه روز درسها رومرور میکردم ونکته ای دیدم که درها رو به روی من باز کرد من بارها وبارها این درسهارو نوشتم مرور کردم وگوش کردم ولی انگار این موضوع برای اولین بار بود که شنیدم که من باید وظیفه ام را انجام بدهم وبندگی کنم واجازه بدهم که خداوند وظبفه اش رادرمقابل من انجام بدهد
اینجا بود که گفنم خدایا من نمیتونم ومن هدفم روگفتم وازالان فقط وظیفه ام رو انجام میدم وتو من وبه خواسته ام برسون چطوریش هم به من مربوط نیست وکار توهست
باور کنین وقتی این موضوع برای من رقم خورد دو سه روز بعد یکی ازدوستانم تماس گرفت وگفت ماشینی که سال پیش خریدم برای دخترم یکسال هست که توی پارکینگ خوابیده من هم مهاجرت کردم به ترکیه وایران نیستم ومیخواهم ماشبن روبفروشم وازمن خواست برایش این کار راانجام بدم ومن قبول کردم ورفتم ماشین را اوردم تابفروشم دوستم هم دوروز کلا وقت داشت ومیخواست به ترکیه برود وسند خودرو رابه نام من انتقال داد ورفت
فردای اون روز بطور معجزه اسایی توسط یکی از دوستانم ماشین خودم فروخته شد بدون اینکه من تلاشی کنم وبه قیمت خیلی خوب وبالا ومن ماشین دوستم راکه داده بود بفروشم سوار میشدم تابتونم برایش مشتری پیدا کنم وبفروشم وگفتم خدایا توبامن چه میکنی قبل از اینکه ماشینمو بفروشم یک ماشین دیگه دراختیارم قرار دای که پیاده نباشم
استاد الان که دارم این جملات رامینویسم ویادم میاد این اتفاقات همینطوری دارم اشک میریزم وخداوند رابینهایت سپاسگذارم
چند روز سوار ماشین دوستم بودم که معجزه بعدی واصلی برایم اتفاق افتاد
یکی از بستگان تماس گرفت وگفت ماشین یکی از دوستانم چند ساله که خوابیده وایرادی داره شما میتونی درستش کنی گفتم بله هر ایرادی داره بیار درستش میکنم
حالا ماشین چی هست ؟
گفت بنز
ومیخواهد درستش کنه وبفروشه
گفتم باشه بیار انجام میدم وبا یدک کش از دماوند فرستاد به تعمیرگاه من درتهران
ومن ماشین رو تعمیر کردم وروشنش کردم
وتماس گرفتم که ماشین حاضره بیا ببر وگفت
امروز ۵شنبه هست سوارش شو دوروز ببین ایرادی نداشته باشه تاشنبه وبه همین راحتی
من سوار بنز شدم
خدایا باور کردنش برام سخت بود دقیقا تمام چیزهایی که من توی استخر از بنز تجسم میکردم مو نمیزد با این واقعیت انگار که من هزاران بار پشت این ماشین نشسته بودم ورانندگی کرده بودم .همان فرمان وجلوداشبورد باهمون رنگ که دیده بودم وهمان قسمت بالای آرم جلوی ماشین خدایا چیکار میکنی بامن شاید باورتون نشه ولی همون روز که قرارشد ماشین رو دوروز سوارشم تاشنبه ماشین دوستم باز بطور معجزه آسایی فروخته شد ومن هنوز ماشین داشتم برای سوار شدن
خدایا چطوری برنامه میچینی انقدر دقیق فقط به خاطر اینکه من به توسپردم وتوتمام این کارها روکردی
ماجرا اینجا تمام نشد من سوار بنز شدم ورانندگی کردم وکلی لدت بردم وانگار یه صدایی به من گفت بپرس قیمت این ماشین چنده ومن بلافاصله تماس گرفتم وپرسیدم و
قیمت ماشین مبلغی بود که من نداشتم
وگفتم خدایا توکه تااینجا برای من چیدی وانقدر قشنگ برنامه ریزی کردی که من حتی یک دقیقه هم بی ماشین نباشم من ازت این بنز رو میخواهم وباز هم چطوریش رو نمیدونم
اون دیگه کار توهست
ودرعرض چند روز یجوری پول ماشین جور شد که هنوز هم نمیدونم چطوری ومن ماشین روخریدم وبه هدفم رسیدم خیلی زودتر از اون تایمی که برای خودم درنطر گرفته بودم
ویاد صحبتهای استاد افتادم راجع به اولین سمینارشون که بعدازاولین سمینار ازشون پرسیده بودند چه حالی داری گفتند هیچی من میلیونها بار این سمینارو برگذار کرده بودم
ومن هم انگار هزاران بار با این ماشین رانندگی کرده بودم
واگر الان ازمن بپرسین چه تعریفی از تجسم
داری میگم همزمانی من با تایم خداوند واجازه دادن به خداوند که منو به هدفم برسونه ازکوتاهترین راه وزمان
سپاسگذار خداوندم که قدرت خلق زندگیمو به من داده وسپاس از استاد عزیز که دستی پرقدرت از دستان خداوند هستند واین قوانین رو به ما آموزش میدن ومن دراین یکسال که عضو این خانواده شدم زندگیم اصلا ربطی به قبل از این سال نداره
سربلند وپاینده باشین
کلی لذت بردم همسرم چقدر عالی نوشتی من که تو زندگیتم و تو جریان همه معجزات و هدایتهای خداوند که تو رندگیمون اتفاق میافته هستم باز از خوندن کامنتت لذت بردم
خداروسپاسگزارم به خاطر وجودت تو زندگیم
سپاسگزارم به خاطر زندگی عالی که داریم
وسپاسگزارم به خاطر تمام هدایتها و معجزات خداوند
وسپاسگزارم از استاد که با آموزه هاشون رنگ زندگی مارو تغیر دادن
عاشقتم همسرم😍😍😍🥰🥰
🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤
کلی لذت بردم همسرم چقدر عالی نوشتی من که تو زندگیتم و تو جریان همه معجزات و هدایتهای خداوند که تو رندگیمون اتفاق میافته هستم باز از خوندن کامنتت لذت بردم
خداروسپاسگزارم به خاطر وجودت تو زندگیم
سپاسگزارم به خاطر زندگی عالی که داریم
وسپاسگزارم به خاطر تمام هدایتها و معجزات خداوند
وسپاسگزارم از استاد که با آموزه هاشون رنگ زندگی مارو تغیر دادن
عاشقتم همسرم😍😍😍🥰🥰
🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤
محمد صادق، نظر تو .. اوووم .. کامنت تو امروز بعد از مدتها اینجا نمی بازون بارید، امشب این لحظهها هم با خواندن کامنت تو چشمای من حسابی بارونی شد 🥹
نمیدونم چرا و یا چطور
اما، امشب و این فایل و مخصوصا کامنت های این فایل همه احساسیاند و یک جور دیگهاست …
چقدر قشنگ به خواستهات رسیدی
مبارک باشه برادر جان
مبارک قلب با ایمانت باشه
مبارک وجود ارزشمندت
ماشین قشنگت مبارک باشه اما توی دنیای فیزیکی جدیده فقط! تو خیلی وقته داشتیش.
ممنونم ممنونم ممنون
امیدوارم مثل کوه دماوند محکم و استوار بمونیم .. ❣️
محمد صادق عزیز
خیلی خیلی از خواندن پیامتون لذت بردم و فقط تند تند میخوندم که برسم آخر که بگید من به خواسته م رسیدم
خدایا چقدر لذت میبرم که دوستان به خواسته هاشون میرسن وقتی میگن من نمیدونم چطوری و تو بهشون میدی
خدایا من خواستم رو بهت گفتم نمیدونم چطوری ، اصلا وقتی منطقی بهش فکر میکنم هیچ راهی نیست اما میگم برای تو کاری نداره
خدایا تو میتونی منو مثل دوستان به خواستم برسون و هدایتم کن
سلام دوست عزیز
اول اینکه خیلی خیلی تبریک میگم بهتون ماشین جدید و همچنین رسیدن به هدفتون رو، دوم اینکه خواستم بگم من واقعا گریه کردم با کامنت شما…. چقدر خوب نوشتید و چه نکات کلیدی تو صحبتای شما بود
یکی اونجا که گفتید ” من باید وظیفه ام رو در قبال خدا انجام بدم و اجازه بدم اون هم وظیفه اش رو در قبال من انجام بده ” و بعد هم تعریفتون از تجسم.
ممنون که نوشتید و حس خوبتون رو تقسیم کردید با ما، من وااااقعا امشب هدایت شدم به کامنت شما از بین اینهمه کامنت یهو چیزی بهم گفت:لطفا وقت بذار این کامنت رو بخون!
سلام دوست عزیز وهم فرکانسی ام
خدااااای من چقدر زیباااا همه چیز براتون عالی شده الهییییییی هزار میلیارد بار شکر
البته این زیبایی مدیون کنترل ذهن وسپردن کارها به دست خداست
نمیدونید چقدر خوشحالم که به خواسته ات رسیدی
الهییییییی بینهااااایت سپاسگزارم که چنین دوستانی دارم
کامنتتون رو خوندم رفتم این کامنت رو یادداشت کردم توی دفترم که هرروز اونو برای خودم یادآوری کنم.
یاد آوری کنم که من باید وظیفه ام رو انجام بدهم وبندگی کنم واجازه بدهم خداوند وظیفه اش رودرمقابل من انجام بده.
تعریفتون از تجسم عاااالی بود
همزمانی من باتایم خداوند واجازه دادن به خداوند که منو به هدفم برسونه از کوتاهترین راه وزمان
عااااشقانه تحسینتون میکنم که امید روتو دلم سرزنده تر کردین
عااشقانه تحسینتون میکنم که بهم یادآوری کردین که بسپارم کارها رو دست خدا
سلام به شما عضو خانواده عباسمنش ممدصادق عزیز
چقدر چقدر خوشحال شدمف چقد یک بغض و اشک شیرین تو گلوم جمع شده از این هدایت ها، از این توحیدی عمل کردن هاتون و نتیجه گرفتن های بینظیرتون. خدایا تو چقدر بزرگی. واقعا تحسین تون میکنم برای حرفه ایی بودن تو کار مکانیکی. تحسین تون میکنم برای رابطه قشنگ تون با مشتری هاتون و همسر و خانواده تون. واقعا تحسین تون میکننم که ایقدر قشنگ ذهن تون رو کنترل میکنید و خواسته هاتون براتون شفاف و واضح هست. تحسین تون میکنم که اینقدر قشنگ چیزهایی که یاد میگیرید و از قانون و تمرین ها درک میکنید عمل میکنید واقعا تحسین تون میکنم. داستان تجسم و هدایت و رها کردن تون و اینکه وظیفه سمت خودتون رو انجام میدین و سمت خدا رو کار ندارشتید عالی بود و پر از درس…
خوشحالم که هدایت شدم از کامنت مریم عزیز به خوندن کامنت شما.(متوجه شدمم همسرشما هست و یک خانواده عالی و بانگرش هستید بهتون تبریک میگم و خوشحالم باهاتون آشنا شدم)
خوشحالم که هدایت شدم در ادامه تمام نشانه های این روزهایم و نشونه ی من که فایل “منطق های قوی برای تغییر بنیادین باورها”
abasmanesh.com
و خوندن کامنت دوستان به من و خوندن کامنت شما و حرف های همسرم به من قبل رفتن به سرکارش و همه و همه هدایت هایی هست که من باید بهتر درک کنم و با شناختن ترمزهای ذهنی ام قدم بردارم.
واقعا سپاس گزارم برای این کامنت و این ردپایی که از وجود خودتون در این جمع صمیمی خانواده بزرگ عباس منش گذاشتید.
این جمله شما رو هم باید برای خودم یادداشت کنم که تلنگری بود برام که گفتین:
واگر الان ازمن بپرسین چه تعریفی از تجسم
داری میگم همزمانی من با تایم خداوند واجازه دادن به خداوند که منو به هدفم برسونه ازکوتاهترین راه وزمان
بازهم سپاسگزارم ازتون. ان شالله مینویسید به خواسته ها و ماشین های زیبا رسیدین و بازهم از خوندن کامنت هاتون لذت ببرم و درس بگیرم…
براتون از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
درود بر شما دوست عزیز و هم فرکانسی⚜
نمیدونید چقدر خوشحال شدم ک ب ماشین بنز رسیدین اخه منم عاشق mbw x6هستم و الان مدتیه پشت ماشینم ک میشینم همش ارم bmw رو ،روی فرمون میبینم و دقیقا احساس میکنم داخل اون ماشین نشستم.🤗
تحسین میکنم شمارو با این احساس صمیمیتی ک با خدای خودتون دارین.
کامنت شما نشانه ای از طرف خداوند شد برای من.🙏💚
منم بزودی میام خبر خرید ماشین bmw x6 مو بهتون میدم
تبریک میگم امیدوارم براتون پر از خیرو برکت باشه و باهاش کلی سفرهای هدایتی برید🙏💚😇
سلام محمد صادق عزیز الان که دارم این پیام رو مینویسم تمام چشم هام پر از اشک هست ولی اشکی از سر شوق از اینکه چقدر توپسر با ایمان هستی و چقدر خداوند مهربان و پر قدرت نمیدونی از خوندن کامنت تو و دوستانش که جواب کامنتت رو دادن لذت بردم و واقعا از ته دلم برات خوشحالم که به خواستت رسیدی انگار که من رسیدم و این چه باور قوی ای در من ایجاد کرده در رسیدن به خواسته هام و سپردن به تنها قدرت جهان یعنی الله نازنینم خدایا شکرت پسر دمت گرم و کامنت همسر عزیزت مریم خانم رو هم خوندم و دیدم که چه حس خوب و عشق خدایی ای بینتون هست خدایا شکرت پسر روزم عااااالی بود بخدا کامنت تو عالی تر شد بقول دوستمون فقط میخوندم که آخر ش ببینم که به خواستت رسیدی و آره رفیق اگر ما اگر من به خدا اعتماد کنم اون همه کار میکنه برام فقط نباید خدا رو محدودش کنم توی ذهنم
الان عالی میخوابم و صبح هم با انرژی پا میشم
خدایا شکرت
شب همه خوش
چقدر قشنگ نوشتی 😍😍
چقدر قشنگ حسش کردی 😊😊
چقدر قشنگ تبدیل به واقعیت شد💪💪
مبارکتون باشه واقعا ذوق کردم و لذت بردم 🙏🙏🙏
وقتی فرمون رو دادی دست خدا خودش به قشنگترین شکل ممکن راه روباز کرد ،الحمدلله رب العالمین حمدا کثیرا من کل احوال
ممنونم برای تکرار راه کار بی نظیر تجسم که انقدر قشنگ توضیح دادین🙏🙏
سلام چقدر شما دوست داشتنی هستید انگاری جزع اعضای خانواده ما شدهاید به شما عادت کردهایم حرفهای شما وطریقه رفتار و کردار نیک شما سر مشق وراهنمای ماشده و مثل یک شمع خانه 🏡 ما را روشنی بخشیده انگاری شما آسمانی هستید و تمام حرف های شما به دل می نشیند در خواب هم شما را می بینم و مرتب حرفهای شما را تکرار می کنم لطفاً ما را تنها نگذارید و همیشه پرانرژی برای ما فایل بفرستید دوستدار همیشگی شما علی رضا عبداله زاده
سلام استادجان،و خانم شایسته عزیز
خیلی حال دلم عالی میشه وقتی فایل میبینم
استادجان واقعا از شما و خانم شایسته خیلی خیلی سپاسگزارم که این همه زیبایی و اینهمه نعمت رو به ما نشون میدین.واقعا لذت بخشه دیدن این قشنگیها.
استاد جان واقعا نیاز داریم به این فایلهای خوشمزه آدم روحش جلا پیدا میکنه.
استاد جان امریکا واقعا زیباست عجب کشور غنی هست.ان شاءالله بزودی منم میام امریکا و از این فرصتی که خدا بهم داده لذت بیشتری میبرم.
استادجان منم دارم همزمان از دوره فوق العاده ۱۲قدم استفاده می کنم هم میام فایلهای روح انگیز مثل سفر به دور امریکا استفاده میکنم و لذتشو میبرم.
استاد جان واقعا راس میگین هر چقدر توجه به موضوعی میذارین هدایت میشین به همون موضوع، منم دارم توجهمو بیشتر میکنم به خوشبختی خوشبختی بیشتر وارد زندگیم میشه، استاد جان واقعا راس میگین.
منم چند وقته با گوش دادن به فایلهای شما میرم تو بازار رشت قدم میزنم واقعا از دیدن مردمی که شادن از جریان ثروت بین مردم و دیدن مکان ها و بناهای زیبا لذت میبرم و تحسین میکنم.این کامنتم اومدم بذارم فقط فقط برای اینکه فرکانسمو یکم دیگه ببرم بالاتر.
خداجون از اینهمه نعمتی که بهمون دادی سپاسگزارم
استاد جان در پناه الله.
از زیبایی ها بیشتر لذت ببرید تا ما هم لذت بیشتری ببریم.🤗
بنام خداوند هدایتگر
سلام و عرض ادب با کلی ذوق و شوق و انرژی مثبت بسیار بالا خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی با اون لهجه و گویش زیباشون
اول از همه تحسین میکنم این نرم افزار گوگل ارس را که اینقدر زیبا، خوب، کامل به ما نشون میده کجای این کره خاکی قراره ببینیم و ممنونم که از این جور نرم افزار ها استفاده میکنید
چقدر این کلمه آشناس با یک حس بسیار عالی :هدایت
زیبایی کوه و اون مجسمه ها و…. باشه برا بعد خداروشکر خداروشکر بابت این همه زیبایی
تجربه من از هدایت برای کسب و کار اینکه گفتم خدایا کاری که ساعتش با خودم باشه، علاقه داشته باشم بتونم گسترش بدم و 4ماه صبر کردم کلا سیستم زندگیم عوض شد و راضیم و پیشنهاد خوبی برای ایجاد کسب و کار شخصی بهم شده و مشغولم
نکتش اینه صبر کردم گفتم فقط هدایت خدا و عععاااللییی شد خداروشکر
سفر بدون مقصد رو زمانی انجام میدم که حال روحیم یکمی بهم ریختس انتخاب میذارم با حسم، حس درونی، دلم، هرجایی حسم گفت بپیچ میپیچم و… هرجایی حسم گفت میایستم و خخخیلی خخخیلی جالبه که طبیعت ها، کوه ها، غروب یا منظره یا ساختمانی میبینم که حالم خوب میکنه این فرایند شاید 2ساعت طول بکشه کلا ولی به اندازه چندین ساعت حالم خوب میکنه
نیاز باشه و بخوام از خدای خوبم آدمی میذاره سرراهم که باعث حال خوبم میشه
بنظرم اگه با این کلمه و ایمان به هدایت آشنا نبودم زندگی برام معنی نداشت و چقدر مونده تا بازم یاد بگیرم و استفاده کنم از این کلمه و هرروز بیشتر از دیروز ایمانم قوی تر بشه که:
من در بهترین زمان در بهترین مکان قرار دارم
خداروشکر بابت این همه زیبایی و جذابیت دنیا و آدماش
بریم سراغ اون مجسمه های زیبا که بازم هدایت مریم عزیز هستش و چه خلاقیتی، چه صبر و حوصله و استقامت در کاری
خیلی دوست داشتم ببینم شخصی یا اشخاصی که این مجسمه ها درست میکنند و چه رنگ و لعابی به چوب دادند که اینقدر چشم نوازه و متنوع
کاش چندتاش برا پارادایس سفارش میدادید خخییللییی خوشگلن
زیبایی کوه ها و مجسمه و…. چچققددررر جالب که حدود صدها نفر برای اینکار زحمت کشیدند و بنظر من به شخصه با دیدن این کوه و مجسمه هاش ذهنم بازتر شد و فهمیدم واقعا اراده کنیم همه چیز شدنیه همه چیز.
ممنونم که امکان دادید همسفر باشیم و خداروشکر بابت این هدایت زیبا و جذاب و عالی
بنام خدای هدایتگر به هر سمت که من بخوام با فرکانسهام و باورهام
سلام به دوتا از خوبای عالم
سلام به تو عزیزدل که داری این متن رو میخونی
سلام به خودم
استاد عزیز این فایل ازاون فایلهایی بود که نتونستم ازش بدون کامنت بگذرم
نتونستم با تصویر ببینمش از یه جایی به بعد فقط گوش دادم مثل فایل ۳ قدم ۱ تو ۱۲قدم
چه آگاهی هایی و چه درسهای مهمی باز بهم یادآوری شد
در مورد هدایت و رها کردن و سپردن خودم یه چیزی بود که به تازگی بود گفتم بگم خالی از لطف نیست
من همین هفته گذشته در راستای همین صحبت شما که توجهم رو آگاهانه کنترل کنم هدایت شدم که به دیدن یه دوست عزیزی به اسم نیما احمدی از بچه های موفق سایت برم
باهم هماهنگ شدیم و منم یهو زدم به جاده و اصلا نمیدونستم قراره چی بشه فقط گفتم میام و باهم خوش میگذرونیم آخر هفته رو از خداوند هم خواستم به بهترینها هدایتم کنه و رها کردم
جونم بگه براتون آقا ما قرار بود ۲نفری حال کنیم و لذت ببریم اما خدا برنامه بهتری داشت و به طرز واقعا معجزه واری ۱۵ نفر از خوبای سایت که داشتن خوب هر کدومشون تو مسیر خودشون میترکوندن هم اومدن بعد جالب بود که همه فکر میکردن قراره خودشون فقط بیان و اصلا نمیدونستن چه خبره و جالبتر هممون تو غار بودیم و اصلا مدتی بود خبری ازمون نبود
و من چقدر این چند روز از وجود خدا و هدایتش لذت بردم چه جشن هایی که هماهنگ شد و من در راستای درخواستم از خدا کسایی رو دیدم که داشتن به راحتی تو مسیر خودشون میلیاردی پول میساختن
اصلا همه چی خودش جور شد و من فقط رها بودم و حرکت میکردم و دل داده بودم به خدا
چه درسهای مهمی گرفتم
و چقدر خوش گذشت بهم
تو برگشت سره یه دوراهی گفت برو چپ به دیدن یه فامیل رفتم اونجا و تو یه روز تو کلی ملکهای توپ گشتم و چه ثروتها و چه انسانهای ثروتمندی دیدم و چه نعمتهایی رو دریافت کردم
اره استادم اگر بسپاریم بهش و فقط حرکت کنیم رها کنیم و فقط مقصد رو بخوایم و به چطور و چگونگیش کاری نداشته باشیم خداوند بهترینها رو برامون رقم میزنه
واقعا هربار میگم تازه الان فهمیدم هدایت چیه و چطوره و میدونم که انتهایی برای درک خدا و هدایت وجود نداره
جدیدا خیلی تو روابط و ثروت سپردم و رها کردم خودم رو چقدر کار داره راحتتر پیش میره و چه انسنهای نابی دارن باهام برخورد میکنن و چقدر راحتتر ثروت داره سمتم میاد
ایشالا که هر دقیقه به بهترینها هدایت بشید تا هم خودتون لذت ببرید و هم ما بتونیم لذت ببریم
از خدا میخوام هممون رو به راه راست و لذتبخش این سفر زندگی هدایت کنه
امروز بازم هدایتی سوره نحل رو خوندم چقدر زیبا اونجا داشت میگفت اینهمه نعمت به راحتی آفریده شده و توهم اگر به من توکل داشته باشی در هر لحظه من کارارو برات راست و ریس میکنم و تو فقط لذت ببر و اینکه هر کسی هرجایی که هست جای درستشه و هرچی داره دریافت میکنه به خاطر چیزی هست که از قبل فرستاده و هرکه جایی که بهش فشار میاد تحمل نمیکنه و هجرت میکنه از اون موقعیت چه پادشهایی در انتظارشه
خدارو شکر برای این مسیر لذتبخشی که درش هستیم و توعزیز دل رو هم آورده برای درک کردن کلامش و عمل کردن بهش و بعدم گفتن به کسلیی که آماده شنیدنش هستن.
عاشقتونم
گگه شیروم کیف کو سی خوت
زه ای بهشت لذت بَر که عجب جِوابی داده بِت خدا
سلام استاد،خانم شایسته و بچه های سفرنامه
ازونجایی که کلا این سایت فوندانسیونش بر پایه ی هدایت الهی بنا شده ،هیچ شکی توش نیست که هر کدوم از ما اعضای این خانواده و سایت به چالشی بر میخوریم به محض ورود به سایت به مسیری هدایت میشیم که دقیقا جواب سوال ماست و من ازین بابت هیجان زده و سرشار از شوق و سپاسگذاری میشم اما دیگه تعجب نمی کنم چون میدونم قانون جهان اینه و یک روند طبیعیه و هر کس در مدارش قرار بگیره قطعا این اتفاق براش میفته
قبل از هر چیز باز هم سپاس گذارم از تدوین این فیلمای زیبا و این جهان شناسی عمیق که برای ما فراهم کردید خداوند به شما خیر و برکت بده و همواره شمارو به سمت زیبایی ها هدایت کنه
اما بعد از دیدن این فایل زیبا و گوش دادن به صحبت های استاد در مورد هدایت الهی من بلند شدم و دفترچمو برداشتم و صحبت هامو با خدا داخل اون نوشتم و دوست داشتم این نوشته رو با شما هم به اشتراک بزارم
به نام خدا
الهی راضیم به رضای تو
سلام خدا جون ،عاشقتم و همواره شاکر و ممنون از توجه بی دریغت به خودم
خداجون زندگی من خیلی متحول شده و اتفاقاتی داره برام میفته که شاید به ظاهر خوب نباشه ولی من میدونم که باطنش داره وجود منو صیقل میده و آماده میکنه برای وارد شدن به مدار بعدی،و من توی این مسیر تنها تورو پشتیبان خودم میدونم و به هیچ بنی بشری دل نمیبندم ،فقط از تو یاری می خواهم ولاغیر
هیچ انسانی نمی تونه کمکم کنه جز تو ،قدرت بی اندازه و معجزه گر تویی و من فقط دل به هدایت تو میبندم .
خدای مهربانم ،من یک زندگیه سرشار از شادی،زیبایی،آرامش،ثروت و نعمت رو از تو میخواهم ،از هر راهی که خودت صلاح میدونی من رو به اون سمت هدایت کن،اگر صلاحه که تنها باشم خودت هدایتم کن و اگر لازمه که وارد رابطه ای شوم باز هم محتاج هدایت تو هستم و بر خلاف اصرار و فشار دیگران به من،
من به هیچ چیزی اصرار نمی کنم و خودم رو تمام و کمال به تو میسپارم تا من رو به بهترین مسیر هدایت کنی
خدایا همیشه من رو در مکان مناسب،زمان مناسب و در کنار افراد مناسب قرار بده
خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه نیازمندم
خدایا شکرت
آبان ۱۴۰۱
سلاااام سلاااام به شما دو عزیزِ خوش انرژی و دوست داشتنی استاد عزیزم و خانمِ شایسته عزیز که واقعا از دیدن روابطِ پرمهرتون باورام نسبت به روابط پایدار ساخته شد❤سلام همراهان مسیر موفقیت با اینکه دوسالی هست عضو سایتم ولی تازه همسفر شدم با این سایت پربار،انقدربرام قشنگ و جدیده که هرروز صبح اولین کاری که میکنم سایت رو چک میکنم هرروز یه زمانی میزارم و فیلم های گذشته رو نگاه میکنم و درس میگیرم و لذت میبرم و زیبایی هارو میبینم از خدای مهربونم واقعا ممنونم که دست های پرمهری مثل شماعزیزان رو تو زندگی من قراردادتا از قاب دوربین شما جهان رو ببینم🙏🌹و با قوانینش آشنا بشم
استاددرباره هدایت شدن صحبت کردن و اینکه وقتی کامل توکل کنیم و از خدا بخوایم هدایتمون کنه توبهترین زمان و مکان قرارمیگیریم هرلحظه،منم یه تجربه ی بزرگ و زیبا دارم تو زندگی ایم درباره هدایت بینظیر خداوند منان و فتح قله ی دماوند با کمترین تمرین 🗻من فقط یه تصویر از خودم تو ذهنم داشتم ،نسرینی که رو قله ی دماوند تابلوی دماوند رو گرفته رو سرش و با لبخند عکس انداخته😍انقدر این تصویر برام واضح بود که حد نداره🌼
من عاشق پیاده روی هستم سالها بود پیاده روی میکردم ولی هیچوقت هدف خاصی نداشتم براش،برادرم کوه نورد هست تمام قله های معروف ایران رو فتح کردن و ۵ بار هم قله ی دماوند رو فتح کردن،همیشه دوست داشتم منم اینکارو انجام بدم اما میدونستم دماوند شوخی نیست تمرین سخت و طولانی میخواد،پارسال تصمیم جدی گرفتیم من و خواهرم که به همراه برادرم سه تایی تمرین کنیم برای فتح دماوند،اول اینکه تصمیم گرفتیم هدفمون رو به هیچکس نگیم،حتی پدرو مادرمونم نمیدونستن،فقط میدونستن ما یه کوهی میخوایم بریم فکرشم نمیکردن قصدمون دماوند باشه،خرداد ماه بود که شروع به تمرین مداوم کردیم هرروز میرفتیم کوه با کوله های سنگین که بدنمون آماده بشه هوا گرم بود گاها هر کوهی بیشتر از ۸ ساعت زمان میبرد خسته میشدیم هربار که میخواستیم استراحت کنیم بیهوش میشدیم ولی هدفمون بزرگ بود انقدر بزرگ که رنج خستگی پیشش ناچیز بود،زمان کم بود و باید خودمون رو آماده میکردیم،لحظه ی موعود فرارسید حرکت کردیم به سمت کوه دماوند و تا پناه گاه رفتیم روز اول همه چیز عالی بود هوا عالی بود و کلی انرژی داشتیم،عصر یهو هوا ریخت بهم و برف شدید گرفت با اینکه وسط مردادماه بودیم ولی به شدت هواسرد بود برف کل راه رو پوشوند،ساعت ۱ صبح حرکت کردیم به سمت قله (تاریکی مطلق،سکوت کوهستان،برف و کولاک شدید و …)حسابی ترسیده بودم به خدا گفتم خودت مارو تا اینجا آوردی خودت مارو هدایت کن،راه رو بهمون نشون بده،تو اون تاریکی فقط نور چراغ قوه ای که رو پیشونمون بود جلوی پامون رو نشون میداد اگه یکم دیر قدم برمیداشتیم برف جای پای نفر جلویی رو میپوشوند و راه رفتن سخت میشد،هوا به قدری سرد بود حتی جرات نداشتیم یه لحظه سرجامون وایستیم،قطعا یخ میزدیم😂 مسیر طولانی بود هوا تاریک یه جایی به خودم اومدم دور و برم رو نگاه کردم دیدم جز تاریکی و سرما و سکوت هیچی نیست به زور صدای نفس های بقیه رو میشنیدم هیچ کس حرف نمیزد،یه لحظه تو دلم خالی شد گفتم نسرین تو الان اینجا وسط این معرکه چکار میکنی ؟؟؟ بریده بودم خسته شده بودم ولی جرات نداشتم بگم، میترسیدم خواهرم روحیه شو ببازه ،به جز ماسه نفر دوستای برادرمم بودن که هرکدوم حداقل چندبار صعودموفق دماوند داشتن،صعود اولی شون من و خواهرم بودیم،یه زمانی که هنوز هوا تاریک بود قبل از طلوع بود حسابی خسته شده بودم راه رفتن تو برف واقعا انرژی زیادی میگیره از آدم، به خدا گفتم خدایا از قدرت خودت بهم بده بهم توان بده بتونم ادامه بدم زشته کم بیارم،با هر قدم میگفتم (الحمدلله رَب العالمین حمداً کثیراً مِن کُل احوال) این ذکر بهم قدرت میده همیشه💯وقتی خورشید طلوع کرد قشنگترین تصوری که تو عمرم دیدم از طلوع خورشید رو دیدم،تصور کن خورشید طلوع کرد سایه ی کوه دماوند افتاده رو شهر و چقدر زیبایی و قشنگی داره،انقدر جذاب بود و پر انرژی که انگار خدا باطری مو فول کرد و دوباره جون گرفتم واقعا خدارو بینهایت شکر که هر لحظه حس میکردم تو آغوش خودشم🙏تو مسیر از پناه گاه تا قله ۸ ساعت طول کشید هر دقیقه اش پر از چالش جدید بود منی که هیچ تجربه ای از کوه دماوند نداشتم برام پر بود از درس و تجربه ،نزدیک قله بودیم ولی قله معلوم نبود دیگه پاهام رمق نداشت امیدم رو داشتم از دست میدادم خسته بودم هواسرد بود نمیتونستم بشینم جایی حداقل خستگی ام دربیاد یادمه به خدا گفتم خدایا اصلا گیریم منو زنده رسوندی به قله،کی میخواد با این پاهای خسته و کوفته اینهمه راه منو برگردونه پایین کوه؟انقدر خسته بودم و ناتوان یادم رفته بود به کی توکل کردم ،کی منو هدایت کرده؟کی منو تا اینجا آورده؟همونم میبره قله و سالم برمیگردونه😍😄
دیگه بریده بودم فقط میرفتم که برسم ،میرفتم که تموم بشه ۸ ساعت تو برف راه اومده بودیم هوا داشت گرم میشد برف قطع شده بود ولی اکسیژن کم شده بود،از زمین گوگرد بلند میشد به خاطر آتش فشان نیمه فعال،نزدیک قله بودیم ولی خسته و کوفته و له و نا امید آهسته قدم برمیداشتیم وقتی نفس میکشیدم تا آخرگلوم میسوخت به خاطر گوگرد،تو اوج خستگی و ناامیدی وقتی از یه تخته سنگ بزرگ رد شدم و تابلوی قله ی دماوند رو دیدم بی اختیار نشستم رو زمینی که یخ زده بود و اشک ریختم ،اشک ذوق اشک رسیدن اشک شکر گزاری😊😊 با اون اشک ها تمام خستگی راه ریخت پاهام دوباره جون گرفت با اینکه از بی اکسیژنی کبود شده بودیم ولی لبخندامون لبخند از ته دل بود،نه کسی خسته بود نه کسی بی انرژی بود 😍😍همگی ذوق داشتیم و میخندیدیم و عکس مینداختیم،خیلی جالبه اون تصویری که از خودم داشتم رو قله رو کاملا فراموش کرده بودم ،وقتی تابلوی دماوند رو گرفتم دستم ناخودآگاه همون ژست رو گرفتم و عکس ازم انداختن اون یه دونه عکس بین تمام عکس ها برام جذاب تره من قبل از اینکه اون عکس واقعا انداخته بشه تو ذهنم ثبتش کرده بودم،تمام کائنات دست به دست هم داد تا تصویر من ثبت واقعی بشه😍😍😍لذت رسیدن انقدر بزرگ بود که تمام رنج سفر رو به جون خریدم😍جالبه که رو قله چنان انرژی ای خدا بهمون داد که هشت ساعت دیگه برگشتیم پایین تا پناه گاه و دوباره از اونجا ۵ ساعت اومدیم تا پای کوه و شب برگشتیم خونه💪💪💪میخوام از انرژی به هدف رسیدنم بگم انقدر زیاد بود که توانایی دوباره کوه نوردی هم داشتم 😉تو زندگی شخصی ایم هروقت به یه مسئله ی بزرگ میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست،اونجا به خدا توکل کردم و هدایت شدم به درست ترین مسیر ،پس با توکل و هدایت خواستن از خدا از پس اینم برمیام💪،جالبه بدونین وقتی برگشتیم پایین برادرم میگفت تو اون ۵ تا صعود قبلی ایم هیچوقت شرایط انقدر سخت و پر چالش نبوده ،واقعا صعود سخت و سنگینی رو انحام دادیم با یاری خدا😍😍😍خدا خدا خدا چقدر خوشحالم که فرمون رو دادم دست خودش با خیال راحت مسیری رو رفتم که هدایت کرد و نتیجه اش یه عمر باعث افتخارمه💪استاد عزیز فرمودن من همیشه از خدا هدایت میخوام و با بهترین دستاش کمکم میکنه چقدر دوست دارم منم به نقطه ای برسم که تو همه ی کارهام از خدا هدایت بخوام و فرمون رو بدم دست خودش من فقط از مسیر لذت ببرم🙏🙏بزرگترین درسی که تو این مدت ازتون گرفتم رها بودنِ خیلی دوست دارم این رفاقتِ دلیه پر از توکلتون رو با خدا ،حس میکنم رفیق جینگ خدایین و دلم میخواد با هدایت خدا و کمک دست های پرتوانش برسم به این رهایی💪دوستتون دارم رفقای انتخاب شده ی پر انرژی و خوش انرژیه من😘
ای جانم 🥹 نسرین توییی؟؟ عزیزمم تو معرکهای
تو منحصربه فردی
تو شگفت انگیزی
تو با ایمان و راسخ و متعهدی
واست بلند میشم و دست میزنممم و به چشمات زل میزنم تا انرژیاتو بیشتر حسش کنم و البته چایی که ریختم را به سلامتی تو مینوشم …
چقدررر زیبا داستان سرایی کردی
چقدررر زیبا نوشتی …
چقدر زیبا از چالشها گفتی
از انگیزهااز نشستم و بلندشدن دوبارهات.
عاااشقتمم من
الهی شکرت
شکرت شکرت
صدهزار مرتبه شکرت
چقدر امشب حالم دگرگون
و خدارو بیشتر دارم حسس میکنم.
اینکه اینجام هدایت خداست و داشتن رفقایِ فرکانس بالا و پر انرژی مثل شما عزیزان هدیه ی خداست بهم ،از خدا ممنونم برای نشونه های بینظیرش 🙏🙏😍😍ازتون ممنونم برای اینکه تو هر شرایطی زیبایی ها رو میبینید و عنوان میکنید این خیلی به آدم ها انرژی میده و باعث میشه ثابت قدم تر باشه تو مسیرموفقیت🌹🌹بهترینا رو از خدا میخوام براتون
به نام خداوند هدایت گر
سلام به شما نسرین عزیزم
سلام به روی ماه و مهتابی شما فرشته ی مهربون خدا
خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم که از طریق دست بینظیرش عزیزدلم محمد جان به کامنت زیبای شما دوست عزیزم هدایت شدم
کامنتی که خوندنش یه دنیا حس و حال خوب رو بهم هدیه داد
کامنتی که داشت بهم میگفت تو هم به زودی میتونی قله دماوند رو فتح کنی
نسرین جان وقتی کامنت زیبای شما رو خوندم اشک توی چشمام جمع شد و با تمام وجودم شما و ابجی و داداش عزیزتون رو تحسین کردم که اینقدر با شوق و ذوق و برای رسیدن به هدف تون قدم برداشتین تا اون خواسته ی زیباتون رو تجربه کنید
نسرین جان من اواخر خرداد ماه همین امسال بود که برای اولین بار میخاستم تجربه ی کوهنوردی و طبیعت گردی رو با عزیزدلم و دوستای عباس منشی مون داشته باشم و خیلی دوست داشتم کوهنوردی رو تجربه کنم
مسیر کوهنوردی ما از کوه های ماسوله تا ماسال زیبا بود و من فقط روز اول رو تونستم همراه دوستای عزیزمون باشم چون بدنم کم اورد چون امادگی ش رو نداشتم و فقط 5 کیلومتر تونستم این مسیر زیبا رو همراه دوستانم باشم و مجبور شدم با ماین به ماسوله برگردم
تجربه ای که خیلی تونستم خودمو باهاش رشد بدم و بزرگتر بشم ؛ تجربه ای که باعث شد به محض برگشتن به خونه رفتن به باشگاه و بدن سازی رو شروع کنم و بدنم رو اماده کنم برای کوهنوردی های بعدی
نسرین جان دوست دارم از نزدیک شما عزیزم رو ببینم و کلی درمورد کوهنوردی با هم صحبت کنیم و دوست دارم با هم کوهنوردی بریم
دوست دارم با تمام وجودم شما دوست عزیزم رو تحسین کنم
تحسین کنم این اراده و انگیزه ی عالی تون رو برای ادامه دادن مسیرتون تا رسیدن به قله ی زیبای دماوند
تحسین کنم این وجود الهی و توحیدی تون رو
تحسین کنم این بدن ورزشی و اماده تون رو
تحسین کنم این اعتماد به نفس و عزت نفس بالا و والاتون رو
من عاشق این وجود الهی و توحیدی تم ؛ عاشق این ایمان و رابطه ی زیبا و عاشقانه ت با خدام
عاشقتم نسرین جانم
برات بهترین ها رو ارزو میکنم عزیزدلمم
به امید دیدارت دوست بینظیرم
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر زیبا رو مصمم تر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
نمیدونی چقدر حس و حالم عالی شد وقتی کامنت شما عزیزم رو خوندم و داشتم با تمام وجودم خودمو کنار شما توی این کوهنوردی میدیدم
چقدر حس قشنگی داشتم از اینکه اولین بار بود هدایت شدم برای نوشتن تو سایت و اینکه انقدر دوستای پرمهری پیدا کردم که عادت کردن به دیدن زیبایی ها ممنونم ازتون برای این باور قشنگ که بهم دادین😍بهترینا سهم قلب مهربونتون چقدر حس خوبی دارم تو جمع رفقایی هستم از جنس الماس،باعث افتخارمه دیدن شما مهربونا و استفاده از تجربیاتِ نابتون😍😍
سلامی با اشک شوق ،نسرین عزیزم خیلی خیلی در طی خواندن کامنتت تحسینت کردم،دختر چه سعود دلنشینی و اونجایی که دعات رو گفتی(
الحمدلله رب العالمین حمدا کثیرا من کل احوال)،دعایی روح بخشی بود و روحم رو جلا داد و از قلبم چشمام پر از اشک شد و مبارک باشه صعودت و بقیه صعودها و موفقیت هات دختر قوی و زیبای خداوند،دوست دارم بانو❤❤
ممنونم از محبت شما عزیزای دلم ،اینکه عادت دارین زیبایی هارو تحسین کنید برام واقعا جالبه از وقتی دارم کامنت های همسفرای خوش فرکانسمو میخونم بیشتر دقت میکنم به خوبی ها و نکات مثبت خیلی درس بزرگی هست برام،کاری که قبلا انجامش نمیدادم،الان دارم تمرین میکنم تا نهادینه بشه تو وجودم ،خیلی دوستتون دارم رفقای خوش انرژی من😍💪
سلام دوست عزیزم از کامنت پر محتواتون واقعا لذت بردم دیشب روی کامنت های این فایل و صفحه بودم که اتفاقی چشمم به کامنت شما افتاد .نکته ی فوق العاده زیباش اینه که توی این فایل استاد در مورد هدایت گفت و توی این صفحه از کامنت ها من اتفاقی چشمم خورد به دماوند و کامنتتون خوندم ..من خودم تجربه ی کوهنوردی دارم البته فقط در حد کوه شهر خودمون ولی تا قله رفتم ؛یادمه که یک بار که کوه رفته بودم با یه دوست عزیزی اشنا شدم توی مسیر و ایشون از دماوند گفت و من همون موقع خواسته ی صعود به دماوند توی قلبم شکل گرفت و از اخرین کوهنوردی من دوماه میگذره این اواخر بیخیال کوهنوردی داشتم میشدم چون من تفریحی میرم کوه ؛با اینکه توی کوه همیشه اتفاقات خوبی واسم افتاده و خدا نگهبانم بوده و دستانش توی مسیرم اورده ؛اخه من تنهایی کوه میرم ولی توی مسیر خدا کمکمم میکنه ولی داشتم بیخیال دماوند میشدم که ناخوداگاه دیشب کامنت شما به چشمم خورد و فکر میکنم قرار من هم یه صعود به دماوند داشته باشم و این هدایت خدا واسه ی من بود و جالب تر اینکه شما هم اسم من هستید 😉😀و اونجایی که گفتید وقتی توی زندگیم به یه مسئله میخورم میگم از دماوند که سخت تر نیست منم گفتم پس هدفمو دنبال میکنم حتی یک بار شده تجربش میکنم چون به رشدم و بزرگ شدنم و کمک کردن مسائل زندگیم در ابعاد دیگه کمک میکنه
ازتون سپاسگذارم به خاطر کامنت زیباتون
نسرین بانو سلام😍چقدر خوشحال شدم از مهرتون و خوندن پیامتون😍😍خداروشکر که انقدر قشنگ نشونه هارو میبینید و شاکرهستین و پیش قدم💪👏👏خوشبختم از آشنایی تون😍💪
عزیزم قطعا میتونی،خیلی از کوه نورد ها فقط از اسمدماوند میترسن،من چند تا از دوستانمکه کوه نوردن و تمام قله های نامی ایران رو رفتن حاضر نشدن برن دماوند،فقط چون میترسن شکست بیاد تو کارنامشون،من اینو قبول ندارم،
دماوند منو صدا کرد
واقعا صدام کرد
منم فقط لبیک گفتم و با یاری خدا پیش رفتم خداروشکر موفق شدم تو تجربه ی اول😊
اگه صدات میکنه برو،
برو با تیم تمرین کن ،
برو تو دلش ،
از هیچی نترس،خدا هادی هست خودش قدمبعدی تو مشخص میکنه😉
امیدوارم بهترینا برات رقم بخوره عزیزدلم😍😍😍😍
خبر موفقیتت رو برامون به اشتراک بزاری
سلام به همه دوستای عزیزم در این سفر فوق العاده
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین که اینقدر با عشق این سفرها رو مستند میکنند. سپاسگزارم از جفتتون و روی ماهتون رو میبوسم.
سفرهایی که فقط یک سفر معمولی نیست بلکه پره از آگاهی، تجربه و درسهایی که دست کمی از دوره های آموزشی نداره!
همونجوری که خانم شایسته گفتند توی هر سفر رشد میکنند و به خودشناسی بیشتر میرسند، ماهم رشد میکنیم بشرطی که بچشم یه سریال باحال نگاه نکنیم و این فایل ها رو با تمام وجود ببینیم، از نگاه توحیدی استاد به همه چی درس بگیریم و از نوع جهان بینی استاد یاد بگیریم از سبک زندگیش با قانون درس بگیریم.
خیلی وقته کامنت نذاشتم نه رو دوره ها و نه فایل های دانلودی! ولی امروز این فایل اشکم رو درآورد از اینکه چقدر گاها جلوی هدایت رو بستم و به خدا اجازه ندادم هدایتم کنه! چسبیدم به راههایی که فکر میکردم تنها راه همینه! خداروشکر که هدایتم کرد به یک ذره درک بیشتر قانون. امروز توی تمرینات صبحم نوشته بودم خدایا هدایتم کن به درک بهتر قانونت و هنوز ظهره که جوابم رو گرفتم. خدایا هزاران مرتبه شکرت.
از تجربه هام درمورد هدایت فکر میکنم توی کامنت های قبلیم گفتم ولی دوست دارم دوباره درموردش بگم تا اول برای خودم یادآوری شه که بابا پریسا تو نیستی که برنامه بریزی و فکر کنی و تصمیم بگیری تو خواسته هاتو بگو و به راهش نچسب خدا راههایی بهتری رو بلده بذار هدایتت کنه! راهای خدا کوتاهتره، لذتبخش تر و زیباتره! بقول استاد مسیر جنگلی زیبا و سرسبزی هست که سوت زنان میرسی به اهدافت چرا فکر میکنی اون مسیری که الان میتونی ببینی تنها مسیره؟! چرا نمیذاری خودش تو رو ببره چرا زور میزنی؟
درحقیقت همه جاهایی که به خواسته ای رسیدم و هرآنچه بدست آوردم از مسیر هدایت بوده نه مسیر عقل و منطق خودم. نمونه اش برای مهاجرت اولم 3-4 سال پیش که بخاطر شرایط نظام وظیفه همسرم چند ماه بیشتر وقت نداشتیم، هیچ دری دیده نمیشد و انگار فقط دیواره نه در !! قبلش کلی زور زده بودیم و کمتر از یکماه به تاریخ موعود مونده بود دیگه بیخیال شدیم، انگار دیگه راهی دیده نمیشد، تصمیم گرفتیم بیخیال شیم و بریم سفر. رفتیم تبریز و گیلان و مازندران و فکر کنم دوهفته تو سفر بودیم برگشتیم همون هفته یه درهایی باز شد که قبلا اصلا در نبودو فقط دیوار بود اما هدایت شدیم زمانی که از چسبیدن به همه درها کندیم و اجازه دادیم هدایت کنه و دو روز قبل از اینکه نامه اعزام به خدمت بخوره مجوز خروج گرفتیم و مهاجرت گردیم.
دوباره دوسال پیش که برگشتیم همین داستان تکرار شد. انگار همه درها بسته بود بازم گفتیم میریم سفر و ذهنمون رو از روی این موضوع برمیداریم خودش هدایتمون میکنه اینبار هم 2 هفته کیش، شیراز و اصفهان رفتیم و وقتی برگشتیم تهران دیدیم همه چی عالی پیش رفته و هدایت شدیم به حل مسیله و 4-5 روز بعد بلیط گرفتیم و اومدیم. این راهها قبلا هم بودند ما ندیدیم چرا؟ چون چسبیده بودیم به راههایی که بلد بودیم ولی وقتی دیدیم راههای ما بیراهه ست فهمیدیم که بابا بیخیال شو و بذار خدا راهش رو نشونت بده! البته دفعه دوم خیلی کمتر زمان برد چون تجربه هدایت اولیه رو داشتیم ولی انتظارم از خودم خیلی بیشتره!
الان هم چندین وقته که ذهنم درگیر یک موضوعی هست که دارم تلاش خودمو میکنم ولی خیلی نتایج قابل قبولی نداشتم داشتم فکر میکردم باید کجای کار رو اصلاح کنم و… دیروز از طریق یکی از دوستام که ازم سوال کرد معنی رهایی و تسلیم چیه وقتی داشتم درک خودم رو توضیح میدادم گفتم پریسا انصافا خودت چقدر تسلیمی و رها هستی از خواسته هات؟ جوابم کم نبود اما خودمو قانع نکرد گفتم چرا چسبیدم به یکسری چیزا ؟ چرا راهها رو نمیذارم به عهده خدا ؟ یادم اومد از یک جمله استاد با این مفهوم که ما میخایم قانون رو با باورها و شرایط الان خودمون وفق بدیم بجای اینکه بخایم خودمون رو تسلیم قانون کنیم و طبقش عمل کنیم! الان بعد دیدن این فایل عالی، تصمیم گرفتم یه دفتر بردارم و یکسری تعهداتی به خودم بدم و اینا رو مکتوب کنم تا اصولم رو یادم نره! تا یادم باشه فقط خواسته هام رو ببینم نه راههاش رو! یادم باشه خدا بهترین برنامه ریزه بجای اینکه بشینم من برنامه بریزم، خواسته هامو مشخص کنم و اجازه بدم خودش برنامه ها رو بچینه! اجازه بدم هدایتم کنه!
البته که کار راحتی نیست خیلی وابستگی ها هست خیلی باورهایی هست که باید روش کار بشه و… اما اینجا و به خودم تهعد میدم رها کنم همه وابستگی ها رو همونجوری که قبلا بطور عالی انجام دادم و انصافا هم نتایج عالی گرفتم نتایجم اینقدر عالی بوده که ایمان 100 درصد دارم به درست بودن مسیر ولی گاها یادمون میره که این نتایج از چه مسیری بدست اومده. اما اشکال نداره و نمیخام خودمو سرزنش کنم جلو ضرر رو هر وقت بگیری سوده! بازم میتونم و باید بتونم این قانون بدون تغییر خداست که باید بتونم طبق قانون پیش برم تا جزء هدایت شدگان باشم و نه جزء گمراهان.
خدایا هدایتمون کن تا در مسیر تو باشیم و درمسیرت ثابت قدم باشیم…
الهی آمین…