https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/11/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-11-08 08:26:022022-12-12 08:34:23سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 1+160
467نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نمیدونید تو این یک هفته ای که خبر دیدارتون با بچه هارو تو سایت اطلاع رسانی کردید چقدر بی صبرانه هر روزه روز شماری میکردم که این دیدارتون انجام بشه و واکنش و صحبت های شما و بچه های هم فرکانسی خودم را ببینم امروز صبح که از خواب بیدار شدم و در حال رفتن به سر کار بودم که رفتم داخل سایت دیدم آپلود نشده اومدم به ایمیلی که داخل سایت بود پیام دادم توروخدا زودتر آپلود کنید ، الان که ظهر ما هست موقعی که رفتم ی حسی بهم گفت برو تو سایت آپلود شد واااای چقدر خوشحال شدم انگار خدا دنیا رد بهم داده بود ، خدایا هزار مرتبه شکرت از این که دیدم بچه های هم فرکانسی خودم رو ، احساس میکنم خیلی از این فایل کات زده شده اگر امکانش هست فایل کاملشو آپلود کنیم تا صحبت های بچه هارو و با تجربه هاشون آشنا بشیم ، بازم از شما که این مسیر همیشه تا ابد سبز رو برامون هموار کردید ممنونم
خدا رو شکر میکنم که توی فرکانس دریافتِ این فایل بودم و این فایل رو دیدم. هم از استاد و هم از همگی حضّارِ در این جمع ممنون و متشکرم که عقایدشون رو با ما به اشتراک گذاشتند. من واقعاً لذت میبرم وقتی که راجع به این موضوعات میشنوم یا گاهی با خودم راجع بهشون صحبت میکنم.
استاد موضوعِ قشنگی رو مطرح کردند و اون این بود که “تمرکزمون رو از روی مسیرِ رسیدنِ به خواسته برداریم و در واقع انرژیِ اون تمرکز رو برداریم بذاریم روی خودِ خواسته!” چون مسیرِ رسیدن به خواسته اصلاً ربطی به ما نداره. این همون “مسلمان بودن” و در واقع “تسلیم بودن” در درگاه خداونده! تسلیم بودن یعنی: رها بودن و پاک کردنِ ذهن و جان برایِ هدایتِ الله.
حالا، یه بابایی دقیقاً تونسته به همون خواسته ای برسه که مد نظرمون هست! اینجاست که ما باید شاخَکامون تکون بخوره که بابا! من هم میتونم! چرا من میتونم؟! “چون خداوند به یک اندازه به هممممون نزدیک است”
آیه‌ی قرآن:
“اذا سالک عبادی عنی، فانی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان، فالیستجیبوا لی و الیومنوا بی لعلهم یرشدون”
ترجمه: اگگگگر بندگاااااانِ من، در موووردِ من از تو پرسیدددددند، بهشون بگو “من نزدیکم” و همواره در حال اجابت خواسته هاشان هستم؛ پسسسسس آنها هم باید مرا “اجابت کننننند” ووووووووووو به من ایمان بیاورند، آنوقت هدایت میشوند.
پس مهم، اییییمان آوردنه هست! ایمانِ به چی؟!! ایمان به غیب! یعنی چی؟!! یعنی ایمان به اینکه ممممن تنهاااااا با فرررکانسسسهام زندگیم رو خلق میکنم، تنها!
من فرکانسهای خوب میفرستم، جهان هم که دست خداست به من نتایج خوب میده، حتماً همینطوره و چیزی جز این نیست. این یعنی توحید.
حالا، اگه من فکر کنم که یک عامل بیرونی تأثیر گذاره، من “مشرک” شده‌ام. پس مرتکب گناه ناااابخشودنی شده‌ام و بااااید چوبشو بخورم! چون سیستم رو خدا اینجوری طراحیش کرده و ههههر گناهی رو میییبخشه بجز این یکی!!!
خیلی دوستتون دارم. خوشحال شدم که این کامنت رو گذاشتم. سلامت باشید.
سلام امیرجان ،کامنتت رو خوندم وگفتم این کامنت ۵ ستاره کمه براش ،این بود که گفتم ازت تشکر کنم ،بگم دمت گرم که اینقدر خوب اصلو فهمیدی ونوشتی ،مرسی ازت ،لبخندت هم خیلی زیباست ،همیشه بخندی ،من بعد از این همه مدت تازه به طرز عجیبی در عمل درک کردم که من با فرکانسهام دارم زندگیمو میسازم ،چرا میگم در عمل چون نتیجه بزرگی گرفتم وتصاعدی همه چیز داره خوب میشه والان همین الان فهمیدم که چرا تصاعدی خوب میشه چون من با گرفتن نتیجه باورهام خیلی خیلی قوی شده کنترل ذهنم فوق العاده شده وسپاسگزاریهام بی اندازه وهمه اینا به لطف پروردگار باعث شده باور کنم که این منم که زندگیمو میسازم وخداوند به همه ما نزدیکه وهر روز دارم نمونه های این نزدیکی خداوند به همه رو به یک اندازه بیشتر میبینم .خدایا شکرت ،اینقدر خوشحالم که دلم میخواد به همه بچه ها بگم که فقط ادامه بدید ،توروخدا فقط ادامه بدید ،نتیجه خودش میاد .
سلاااام نسریییینِ عزیییز؛ ممنونم از اینکه از من تعریف کردی! نظرِ لطفته! مرسی ازینکه از لبخندم تعریف کردی! تو هم اِسمت خیییلی قشنگههه!!! پاسخت هم برام واقعاً قشنگ بووود!
میدونی؟!!… خبرِ خیلی خوبی به من دادی! و اون این بود که “تصاعدی” همه چیز داره خوب میشه! با توجه به اینکه تو الان ۱۲۴۰ روزه که عضو این گروهِ تحقیقاتی هستی و من فقط ۴۶۳ روز، یعنی بعد از دوره‌ی “تکامل” که تو طی کردی الان به “تصاعد” رسیدی. این یعنی جواب میده! چون برای تو جواب داده! و من اگه با همین فرمون برم به جاهای خیلی خوبی میرسم! پس من و امثالِ من باید به این جریان (یعنی “خداوند”) اععععتماااد کنیم و به زیبایی ها توجه کنیم تا هدایت بشیم. و یادمون باشه که هههههر چیییزی یه رَوندی دارههههه…. و خوووووودِ خدا هم جهاااان رو “یِهویی” خلقش نکرده!!!!!! “خدا”.
ولی باید همممیشه روی خودمون کاااار کنیم تا “زنده‌ایم”. چه چیز قشنگتر از اینکه به این باور برسیم که هیچ کسی (یا چیزی) نمیتونه ما رو به اندازه ذررره‌ای خوشبخت و یا بدبخت بکنه! اصصصصلاً کسی یا چیزی توی زندگیِ ما نیییست! فققققط “خداست” که در شکل‌‌های مختلف ظاهر میشهههه! “پدر”، “مادر”، “زن”، “دشمن”، “دوست”، “فامیل”، “بوی خوب”، “بوی بد”، “شیطان”، “مشتری”، “لباس‌هامون”، “غذایی که میخوریم”، “روابطمون” و هههههر چیزِ دیگه ای که تجربه میکنیم شکلی از انرژی خداست! که با درخواستِ ما (فرکانسهای ارسالیِ ما) و اجابتِ خداوند (که ههههمیشه اجابت میکنه!) وارد زندگیِ ما شده!
اگر فکر کنم چیزی جز اینه، “مشرک” شده‌ام و خودم به خودم “ظلم” کرده‌ام. خدا که ظلم نمیکنه به کسی! چون خدا “الصمد” بی نیاز است و کسی که نیازمنده ظلم میکنه!
خیلی خوشحال شدم که خداوند این فرصت رو به من داد که بیام و از دوباره اینجا کامنت بذارم و در مورد موضوعات مورد علاقه‌ام چیز بنویسم. نسرین! تو هم دستِ خدا شدی!
اره هرچیزی روندی داره ،گل گفتی ،فقط باید ادامه بدی با همون نتایج خیلی خیلی کوچیک که بدست میاریم در دهن ذهنو ببندیم وبعد میبینیم که نتایج بزرگتر چطور مثل معجزه از راه میرسند ،اونقدر بدیهی واونقدر اسون به خواسته میرسیم که باورمون نمیشه ویه چیزی بگم اون وقت که هی میبینی خواسته ها یکی یکی تیک میخوره گوش دادن به فایلها چه کیفی داره با هر فایلی که قبلا شاید هزار بار گوش کردی اشک میریزی وقلبت روشن وباور وایمانت قوی تر میشه .اره من از همون نتایج کوچیک وبه نظر دیگران مسخره ادامه دادم روزی نبوده که حداقل یه فایل گوش نکرده باشم چندتا دفتر سپاسگزاری پر کردم واز همه مهمتر تو دل ترسام رفتم وحالا باید حواسم جمع باشه که یادم نره چطوری به اینجا رسیدم ومدام خودم رو بهبود بدم ،چون حالا باورهام قویترشد ه وتوقعم بالاتر رفته از خودم ،حالا باید اینقدر روی خودم کار کنم که به خواسته های بزرگترم برسم .مرسی ازت امیر جان چقدر خوب مینویسی ،بازم برامون بنویس ،
“هیچ کسی یا چیزی نمیتونه به اندازه ی ذره ای مارو خوشبخت یا بدبخت کنه ،اصلا کسی تو زندگی ما نیست هرچی هست خداست ،خداوند بی نیاز مطلق وبه هیچ کس ظلم نمیکنه ،خداوند به همه ما نزدیکه ”
من از تو ممنونم که باعث شدی بنویسم وبه خودم کمک کنم با این نوشتن .
از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز درخواست میکنم همواره شادکام و سلامت و موفق و ثروتمند باشی.
«بذار یه کم چای نخورده خودمونی بشم 😂😂😂»
پسر ترکوندی با این کامنتت. یعنی یه پتک محکم کوبیدی به بتن باورهای غلط گذشته.
این آیه رو شونصد بار خونده بودم ولی از این دیدگاه بی نظیری که گفتی بهش نگاه نکردم. واقعاً عالی بوووووووود. اون تأکید کردنت توی ترجمه آیات هم عالی بود ، تاثیرگذار تر شد. سپاس از تو دوست بینظیرم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هدایتم کرد به کامنت ارزشمندت.
راستی یه پیشنهاد دوستانه بدم خدمتتون؛ شما که اینقدر عالی کار میکنید و اینقدر قلم خوبی دارید برای بیان دیدگاه داستان هدایت تون رو هم بنویسید، من به شخصه وقتی یه کامنت عالی از دوستان میبینم یه سر به پروفایل شون میزنم، ببینم این فرد چه محصولاتی رو خریده و داستان هدایتش چیه. سپاس از شما.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و سعادتمند باشید.
دوستِ عزیز، خوشحالم که با پتک محکم کوبیدم به بتن باورهای غلطِ گذشته‌ات!
خداروشکر میکنم که توی این راه هستم! خدا رو شکر گروه تحقیقاتی عباسمنش این فرصت رو فراهم کرده (“دستِ خدا شده!”) تا به تقویتِ باورهامون “کمک” بشه!
حمید! راستش، این “من” نبودم که با “پتک” کوبیدم به بتن باورهایِ غلط گذشته‌ات!!! بلکه، این خودِ “تووو” بودی که با ارسال فرکانسهای “خودت” به کامنتِ من “هداااایت” شدی! و اون “کوبیده شدنِ پتکه” نتیییییجه‌ی فرکانسهای خوووودته!!! اصلِ داستان، اینه!
ما باید روی خودمون کار کنیم تا باورهای توحیدیمون رو هِی بهتر و بهتر کنیم! تا “ابد”
واقعاً چقدر عالی روی خودت کار کردی که همین کامنت کوتاه اینقدر تاثیر گذار بود برام. واقعاً همینطوره، یه وقتایی حواسمون نیست اونقدر دنبال خواسته هامون میریم که یادمون میره اصل و اساس توحیده.
وقتی عکس کاور این قسمت رو دیدم خیلی دگرگون شدم و سریع اومدم و نگاه کردم و همون شروع ویدیو بود که اشک از چشمام اومد من عاشقتونم استاد واقعا شما زندگی میلیون ها آدم رو تغییر دادید و شاید بشه گفت تا ابد این روند ادامه خواهد داشت و چقدر احساس خاصی بود شما سالهاست که همچین برنامه ای رو برگزار نکرده بودید و واقعا احساس فوق‌العاده ای بود
استاد این جمله شما که گفتید شما ایران هم بیایید فقط کسایی رو ملاقات میکنید نتایج بزرگ گرفتن شده یه زنگی توی گوشم که من اون آدم باشم که وقتی با شما برخورد کردم من هم حرف برای گفتن داشته باشم و مطمئن هستم چون راهی که توش قرار داریم راه رسیدن به خواسته هاست استاد چه حرف های فوق العاده ای گفتید مخصوصا مدل الگو برداری که فقط و فقط اون ورودی ها رو به خودمون بدیم نه نقشه راهش رو هر کدوم از ما افکار و باور های متفاوت داره و قطعا نمیتونیم برخورد کنیم به همون مسیر ما فقط با کنترل ورودی های ذهن میتونیم به قدم بعدی خودمون دست پیدا کنیم و این نکته ای که گفتید مسیر هر کدوم از ما مثله اثر انگشت ما مخصوص خودمون هست یکی از مهم ترین مثله های قانونه که ما قرار نیست مثله بقیه نتیجه بگیریم ما خودمون باور هامون رو میسازیم و هدایت میشیم به مسیر درست خودمون خدایا شکرت بابت این جمله فوق العاده چقدر قشنگ که عرشیا عزیز تونسته زیبایی های بیشتری از این کشور بی نهایت رو به شما نشون بده چقدر دوستان هم سن و سال خودم میدیدم که واقعا ادم فقط کافیه همین افراد رو باور کنه من چه کاری دارم با بقیه داستان من باید باور کنم که شده و منم میتونم خدایا ازت سپاسگزارم که استاد عباس منش و مریم عزیز رو به زندگی من اوردی تا بتونم تمام جنبه های زندگیم رو گسترش بدم خدایا ازت تا ابد سپاسگزارم
استاد عزیز و مریم عزیزم بازم از صمیم قلب عاشقتونم و اینکه خیلی خیلی دوست دارم از نزدیک در آغوش بگیرمتون و مطمئنم که این کارو خیلی زود انجام میدم و خیلی دوست دارم
روزم رو ساختید پر از عشق و حال خوب شدم
پر از نعمت و فراوانی خدایا شکرت
۱۴۰۱/۸/۱۷ این روزی هست که در من دیدن شما بیش از قبل شدید تر شکل گرفت استاد عزیزم😍🤩
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
تحسین میکنم دوستان هم فرکانسی عزیزم رو که در مدار و فرکانس بالایی هستند و لایق بودن در این ایالت و ملاقات و هم صحبتی با استاد و مریم جانم رو داشتند چقدر جمع صمیمی و زیبایی بود انرژی مثبت و عشق جاری بین دوستان رو از این فایل تصویری هم میشد احساس کرد چقدر چهره ها زیبا و شاد و پر از رنگ و زیبایی بود لباسهاشون و در کنار استاد تو این فضای رویایی رسیدن دوستان به خواستشون که ملاقات نزدیک و صمیمی با استاد و مریم جان بود رو این قدرت خلق خواسته های دوستان همگی حس و انرژی عالی رو ایجاد کرده بود تبریک میگم به دوستان عزیزی که خلق کردند خواستشون رو و چه آغوش گرفتن و عکس گرفتن و ثبت زیبایی از خاطره این روز به یاد ماندنی ساخته شد انشالله روزی من و دیگر دوستان هم با دیدن این الگو از خلق خواستمون بارها و بارها به خودمون بگیم میشود و امکان پذیر هست که من هم عزتمندانه و راحت مهاجرت کنم به این کشور و استادم رو از نزدیک ملاقات کنم و از نتایج بزرگم بگم و استاد رو خوشحال کنم
تحسین میکنم دوست عزیزی رو که از دفترشون که چقدر عالی خواسته ها و شکر گزاری و تعهد هایی که نوشته بودند به استاد نشون دادند و استاد چقدر در مورد نوشتن تاکید کردید و درهایی که با نوشتن از خواسته ها وشکرگزاریها و تعهدها باز میشه گفتید چقدررررر خوشحالم که من هم از صبح تا شب دفترم تو دستم هست و دارم یک سره از خواسته هام و شکر گزارشهای و تعهدات و باورهام مینویسم اتفاقا امروز داشتم به تمام دفترهای که پر کردم و تکاملی بهتر و واضح تر و کامل تر تمریناتم رو انجام دادم نگاه میکردم و خوشحالم که متهدانه تمریناتم رو هرروز انجام میدم به خصوص وقتی امروز شما از اهمیت این موضوع بیشتر صحبت کردید
تبریک میگم به دوست عزیزی که تازه سه هفته بود اومده بود آمریکا و تو همین روزهای اول پاداش مهاجرت شجاعت و ایمان خودشون رو از حرکت کردن با توکل به خدا گرفتند و تونستند این ملاقات حضوری رو با استاد داشته باشند و دوست دیگری که سه ماه بود اومده بودند آمریکا و دیگر دوستان عزیز که همگی پاداش این حرکت شجاعانه مهاجرت کردن رو گرفتند و موفق تر شدند
تبریک میگم به دوست عزیزی که با دوره قانون سلامتی هفده کیلو وزن کم کردند به تناسب اندام رسیدند هم از نظر ذهنی کار کردن روی دوره ها و باورهای عالی نتیجه عالی در زمینه مالی و معنوی و دیگر موارد گرفتند وهم از نظر سلامتی و انرژی بیشتر تحسین میکنم این دوست عزیز رو و خوشحالم و سپاسگزاری خداوندم که من هم لایق بودن در این دوره هستم و نتایج من هم تکاملی بیشتر وبیشتر میشه خدارو شکر که تو این مسیر الهی هستم
استاد جان چند باور مهم و اساسی رو تو این گفتگو داشتید که دوست دارم برای خودم و دیگر دوستانم یاد آوری کنم تا با عمل به این باورها نتایج بزرگتری بگیرم :
با بودن تو مسیر مورد علاقه و پیدا کردن الگوهای مناسبی که نتایج خوبی گرفتن باور پذیر کنم که من هم میتونم و میشود و امکان پذیره که منم به این نتایج بزرگ برسم و بارها این الگو رو تو ذهنم تکرار کنم و ورودیهای منفی رو حذف کنم وقتی اگاهانه این کار رو میکنم جهان هم کمک میکنه و الگوهای بیشتری رو به سمت ما هل میده نکته مهم اینه که من به مسیری که اون افراد رفتند نگاه نکنم کپی نکنم من اجازه بدم با توجه به ویژگی‌ها و توانایی‌ها و شرایطی که دارم خداوند از بی نهایت طریق منو به خواستم برسونه دست خدا رو باز بزارم همه ما از بی نهایت طریق میتونیم به خواسته هامون برسیم مسیر بی نهایته
نکته بعدی اینه نگم اون فرد از چه بیزینس و شغلی به ثروت رسیده من فقط باید باور کنم که اگر اون فرد تونسته تو اون سن مهاجرت کنه بیزینس شخصی خودش رو داشته باشه موفق باشه ایمان بیارم که همه چیز باوره با باورهای درست و بودن در مسیر درست من از اون مسیری که الان آماده اش هستم یونیک منه خاص منه خداوند هدایت میکنه همه از یه مسیر هدایت نمیشند از بینهایت مسیر خداوند هدایت میکنه من فقط تمرکز کنم روی امکان پذیر بودن خواستم و اجازه بدم خداوند با توجه به باورهای من منو هدایت کنه
تحسین میکنم و تبریک میگم دوستان عزیزی که بیزینس شخصی خودشون رو تو کشور آمریکا راه انداختند و با توجه به باورهاشون به موفقیت رسیدند دوست عزیزی که جواهر فروشی در تورنتو داشتند و گفتند که چطور با باورهایشان از طبقه دوم پاساژ ته پاساژ تونستند فروش عالی داشته باشند با باورهایی که داشتند و کسانی که اومدند کپی کردند و خواستند با این شغل تو همون پاساژ پول بسازند نتونستند چون به عوامل بیرونی قدرت دادند و این دوست عزیز با باورهاشون به نتیجه مطلوب رسیدند و چقدر این الگو رو دادند که همه چیز باوره نه عوامل بیرونی مثل محیط ومغازه و لوکیشن خاص
نکته مهم دیگه اینه که هر باور محدود کننده ای رو که از دیگران می‌شنویم به راحتی نپذیریم مثل این موضوع که استاد گفتند به ایشون می‌گفتند آمریکا باید عمری کار کنی از صبح تا شب کار کنی تا زنده بمونی هزینه هاتو فقط در بیاری باز تو این هفت ساعت کار کنی میتونی هزینه هاتو بدی ولی استاد نپذیرفتند و الگوهایی رو پیدا کردند که با روزی دو تا سه ساعت کار کردن بهترین زندگی رو در آمریکا دارند و با این الگوها و تکرارش تو دهنشون تونستند به آمریکا بیان و آنقدر راحت هم در سفر باشند و هم کار کنند رو سایت و اینهمه لذت ببرند
نکته مهم دیگه این باوره که حتی تو مسیر مورد علاقه و انجام هر کاری با رها و بارها این سوالات رو تکرار کنم چطور از این راحتر ؟چطور از این ساده تر ؟ چطور از این لدت بخش تر ؟ این کار رو انجام بدم تا همیشه در مسیر آسونی آسون شدن برای اسونیها باشیم و قدم به قدم به آسونی هدایت بشم به جواب سوالهام و پیش برم
چقدر دیدار زیبایی بود دیدن این دوستان موفق و الگو برداری از اینکه چقدر راحت میشه مهاجرت کرد با باورهای درست و موفقیت کسب کرد و نتایج عالی گرفت چقدر مهاجرت باعث رشد بیشتر وسریع تر میشه و پاداش‌های بزرگی رو در پی داره و این خواسته رو در ما بیشتر کرد و انشالله از بهترین و ساده ترین وعزتمندانه ترین مسیر خداوند ما رو به این خواستمون لاجرم هدایت میکنه چون توجه ما به این خواسته هست و به کانون توجهمون خداوند پاسخ میده
دوستان عزیز با این ملاقات نزدیک با استاد در فرکانس بالاتری هستند و حتما نشونه های بیشتری از رشد و پیشرفت رو دریافت می‌کنند و از موفقیتهاشون بیشتر به میگند چقدر مریم جانم ایده عالی رو عملی کردند و زحمت فیلمبرداری این فایل رو کشیدند و این برنامه رو ترتیب دادند و این کار بزرگ ایشون پاداش بزرگی رو براشون داره چقدر به ما بچه های سایت الگو دادید و راه رو برامون کوتاه‌تر و باور پذیر تر کردید عااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام به استاد عزیزم و تمامی دوستان موفق و شجاع گروه عباسمنش
خیلی خیلی این فایل رو دوست داشتم و احساس میکنم لازمه که چندین بار گوشش بدم، الان دومین باره که گوش دادم و این بار چیزایی شنیدم که برای اولین بار که دیدم نشنیدم و این آگاهی عمیق تر میشه وقتی هر بار گوش میکنی….
اول از همه بگم که، وقتی بچه ها بغلتون میکردن و احساساتی میشدن، منم اینجا اشک در چشمانم حلقه میزد و کاملا باهاشون هم احساس میشدم و منم آغوش شمارو حس میکردم… چقدر قشنگه، هر کدوم از بچه ها اینقدر نتیجه گرفتن و اینقدر خالصانه و با عشقی که از درون جریان داره کلماتی که باید رو از زبونشون جاری میکنه… چقدر همه چی تو این فایل دقیق نشون داده شد، تمام حرف هایی که بچه ها زدن و از تجربیاتشون گفتن… همه و همه چقدررررر به جا بود…. دوست عزیزمون با لبخند زیباش اومد پیش استاد و خواسته هایی که تیک خورده بود رو نشون میداد.. و من لبخندشو حس میکردم.. حس میکردم منم قراره همینقدر عمیق بخندم و شاد باشم… و وقتی راجب نوشتن صحبت شد، به خودم گفتم ببین تو تنبلی نوشتن رو داشتی، که چجوری هر روز بنویسی و حتی خداوند از قبل بهم گفته بود که بنویس… و من همیشه با نوشتن چه تو یاداشت گوشیم چه تو دفتر آروم میشم، مخصوصا دفتر…
و دوباره خداوند از زبان استاد بهم تاکید کرد که حتما بنویس حتی در حد چند خط… جالبه که بعد دیدن اولین ویدئو رفتم دفتر آوردم و گفتم اهل عمل باش… شروع کردم به نوشتن و من 2 صفحه فقط نوشتم… و گفتم من چقدر خواسته داشتم.. و شکرگزاری کردم و حتی درمورد چیز هایی که یادم رفته بود و تکرار اون ها برای من آرامش بخش بود
وقتی استاد بحث رفتن به کار مورد علاقه و پیدا کردن الگوی موفق تو در اون کار صحبت کردن… من گفتم خودشهههه… جواب سوال ذهن نااروم من…
من دارم دوره ی آرایشگری رو میگذرونم و در حال یادگیری هستم، وقتی که مربی آموزشگاه بهمون یه مدل شنیدن یاد داد، از ما خواست که روی کله مانکن تمرین کنیم… بچه ها در حین کار کردن گفتن که این کارو دوست ندارن.. و مربیه گفت شما تو آرایش پیرایش متوجه میشید به چه چیزی علاقه دارید… ولی شغل های پولساز تو آرایشگری، مثل رنگ مو و یا مش یا اکستنشن مژه… اینا خیلی خوبن… همون موقع که این حرفو زد، درون من این باورو داشت می‌ساخت که بقیه رشته ها پول توشون نیست، فقط این رشته ها همیشه توش مشتریه… این حرفا همیشه باعث میشه که آدم از مسیرش دور بشه مخصوصا اگر دنبال شرایط خوب مالی باشه… خداروشکر میکنم که خداوند همیشه از طریق این مسیر بهم جواب رو میده، چه زمانی که من دارم برای یادگیری و یا زود به شرایط مالی رسیدن عجله میکنم.. که هر وقت میام رو نشانم میزنم دقیقا مربوط به همون مسیر من میشه و خداوند بارها بهم گفته تکاملت رو طی کن، خودتو با کسی مقایسه نکن و یا دونه خودتو با میوه ی کس دیگه قیاس نکن… اونم مثل تو یه روزی بلد نبوده و آروم آروم پیش رفته… حتی یادمه یه بار سریال زندگی در بهشت اونجایی که استاد با خانواده راین درختارو میسوزوندن و پارتی میگرفتن، استاد رو کرد به دوربین و گفت ببین وقتی تکامل طی نشه اینجوری سری نابود و سوخته میشه و من همون جا گفتم خدایا تو چقدر دقیق داری بهم راه رو نشون میدی…
و حالا با این حرف استاد متوجه شدم که من حرفه و علاقه خودمو تو این مسیر پیدا میکنم و یا هدایت میشم به مسیر های بهتر و تو همون مسیر می‌گردم دنبال الگویی که تونسته به موفقیت مالی برسه….و مهم نیست بقیه چی میگن
حتی استاد، من از جو آرایشگاه ها خوشم نمیاد، با دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت، چه زمانی که مریم جان آرایشگاهی که تو کشتی بود رو نشون میداد که زمانی که در سریال زندگی در بهشت فکر میکنم.. مریم جان رفتن موهاشونو کوتاه کردن.. همون جا گفتم چقدر جو آروم و گرمی داره و این سری هم راجب آرایشگاه و محیطش داشتم به دخترخالم میگفتم که اون گفت همه ی آرایشگاه ها مثل هم نیستن، و خودش از آرایشگاه خیابون فرشته گفت که چقدر پرنسلش خوب بودن و هر کدومشون مشغول کار خودشون بودن و مسئول اونجا هم خیلی خوش برخورد بود… گفتم ببین تا اینو شنیدم گفتم پس وجود داره و دلیل نمیشه چون من جای مناسبی ندیدم بگم همه جا همینه.. و من به جای تمرکز کردن روی ارایشگر هایی که جو مناسبی ندارن تمرکزم روی آرایشگاهی باید باشه که جو مناسب داره… حتی خودمم در مورد موفقیت ارایشگر ها سرچ کرده بودم، یه خانومی بود قبل از اینکه آرایشگاه بزنه، می‌رفته خونه مشتریاش و کاراشونو انجام می‌داده و چون اکثر مشتری هاش به این شکل عادت کرده بودن، وقتی ارایشگاهشو تاسیس کرد اونو شبیه خونه درست کرده بود که به مشتری همون احساسی که تو خونه داشت بهش دست بده… و مشتری احساس راحتی کنه و خیلی خیلی خوش برخورد و خوشرو بود و می‌گفت من حتی به پرسنلم یه سری باید ها و نباید هارو میگم که مثلا باید با مشتری خوب صحبت کنید و احترام بزارید
و من گفتم پس وجود داره
دقیقا مثال استاد از اومدن به آمریکا و داستان (عمری کار)… دقیقا همینه… اگر ما میخواییم به خواسته هامون به راحتی برسیم باید دنبال الگوهایی بگردیم که قبل ما تونستن موفق بشن
وقتی اون خانوم لباس قرمز با اشک در چشماش به استاد گف (من گفتم اگر برای استاد شده برای منم میشه، اگر اون ساده دیده برای منم ساده میشه و تو 1 دقیقه بهم اکسپتی داد)
تکرار و تکرار این موارد و گوش دادن به این فایل ها نتیجه رو تغییر میده
همین که چشم های من داره این فایل رو میبینه و گوش های من داره تجربیات بچه هارو میشنوه و ذهن من در حال تحلیل کردنه… ینی داره باور های من آروم آروم تغییر میکنه…. که منم هیچ فرقی با اون کسی که تونسته و رفته ندارم… فقط فرقمون باور و ایمانه…
خدایا ازت ممنونم، استاد ازت ممنونم…. چه ایده ی به جایی، چقدر این فایلتون جواب سوال های ذهن من بود و چقدر یاد گرفتم از شما و از بچه‌ها
همتونو دوست دارم و بهتون افتخار میکنم و مطمعنم در زمانی که خدا میدونه منم میتونم و میام.. چون من خودمو اونجا دیدم، من حس کردم، من لمس کردم و منم مثل شما احساساتی شدم و عمیقاً لبخند زدم… و خدای شما خدای منم هست و برای منم میشود به شرط ایمان به شرط پیدا کردن الگوهای مناسب و ادامه در این مسیر رویایی که هر روزش از دیروز قشنگ تره…
سلام بر استاد و این جمع برگزیدگان خداوند هنوز توی خوشی چشمه آب گرم بودیم که طبق قانون احساس خوب برابر با اتفاقاته خوبه عکس قشنگ دورهمی دوستان عباس منشی رو تو صفحه اصلی سایت دیدم نمیدونید چقد دوست داشتم اونجا بودم
ناخداگاه داشت اشکام جاری میشدند مخصوصا موقع احوال پرسی دوستان چقد حس رویایی و عجیبی بود احساس بینظیری دارم چقد حالم خوب شد با این فایل استاد عزیز ممنونم ازتون بخاطر این ایده که دوستان هم فرکانسی رو دور هم جمع کردید خدا را شکر در این جهان زیبا دارم زندگی میکنم که دوستان خوبی مثل شما دارم خدا را هزاران مرتبه بخاطر این سایت رویایی که حال من رو خوب میکنه چقد این فضای فوق العاده رو دوست دارم که همه بچه های سایت دور هم جمع بشیم و از نتایجمون بگیم برا همدیگه تا ایمانمون قویتر بشه و این باور و انگیزه شکل بگیره تو ذهن ما که نتایجمون بزرگ و بزرگتر بشه خیلی خوشحال شدم از نتایج دوستان که تعریف می‌کردند چقد فضای مثبت و عاشقانه ای بود 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍💙💙💙
یاد اون روزای اولی افتادم که تازه وارد این مسیر شدم و درکی از قانون نداشتم و جهان رو از پشت پنجره ناامیدی میدیدم ولی با وجود شما هر لحظه امید در وجودم پررنگتر میشه چقد رویایی هستید شما استاد جان الگوی بینظیر ما هستید شما و خانم شایسته عزیز در همه زمینه ها
عاشقانه مینویسم آرزوی من هم اینه بتونم بزودی دیدارتون کنم در هر نقطه دنیا که قانونمندی جهان تعیین کنه
چه سفر رویایی شده این سری از فایلهای سفر به دور آمریکا
خدا میدونه چه اتفاقات خوبی قراره بیفته خیلی خیلی حالم خوب شد با این فایل بی نظیر
چقدر لذت بردم که این همه دوست هم فرکانسی و هم خانواده دور هم جمع شدند و فقط تمرکز بر نکات موبت هست
ای جانم به این استاد ارزشمندم
استاد اگه اونجا بودم فقط تا ۱ ساعت اندام شما و این تغییرات فوق العادتون رو تحسین میکردم
با وجود انکه من خود از دوره سلامتی کلی نتیجه گرفتم و دارم میگیرم( جواب آزایش های بد از ۷ اهم خلی عالی تر ازاول دوره هست، بعدا مینویسم) اما باز هم وقتی شما رو یبینم انگار کلا به یه آدم دیگه تبدیل شدید و من هزاران بار تحسینتون میکنم
ای جانم به همه ابن دوستانم که با چه عشقی میومدن و شما رو در آغوش میگرفتن و چقدر با اشک شادی و لریز از اشتیاق از شما و مریم عزیز سپاسگذاری میکردن
حقیقتا داشتم فکر میکردم اگه منم اونجا بودم ، کلی نتیجه داشتم و با افتخار میتونستم از همشون حرف بزنم
از عزت نفس گرفته تا سلامتی
از کنترل ذهن گرفته تا توجه آگاهانه به خواسته ها
و حالا این جمع قطعا یه سکوی پرتاب قوی تر میشه برای همه ماها برا ادام دادن و دنبال چگونگی نبودن
آقا مسیر من قرار نیست دقیقا شبیه مسیر همسر من یا حتی خواهر من باشه پس دنبال یه مسیر خاص نباشم
دنبال یه شغل و ایده خاص نباشم
فقط بدونم علاقم چیه، چی بهم انگیزه میده و بعدش رو دیگه بسپارم به خدا و آگاهانه توجه کنم به همه نشانه های مسیرم و اقدلم کنم و اون موقع هست که کم کم موفقیت ها میان
عرشیا عزیز همون دوستی که استاد رو قبلا دیده بودن و از سالها پیش در مورد خواسته هاشون نوشته بودن و در سن پایین اومدن امریکا رو کلی تحسین کردم که حالا هم اومدن و با اعتماد به نفس بالا صحبت کردن
و یا اون دوست اصفهانیمون که قبلا در کلاب هاوس صحبت کرده بودن که مجدد تومدن و چیزی که وجود داشت این بود چقدر حال همه خوب بود و همه با انرژی و یه عشق درونی بالا اومده بودن و من همشون رو تحسین میکنم
من خودم مدتی هست در شغلم یه پست جدید گرفتم و در پی اون پیت، چقدر کار جدید یاد گرفتم و خودم متوجه میشم که چقدر حس بهتری دارم که نبت به قبلم چیزهای جدید یاد گرفتم و از اونجا که در پی عمل به دوره قانون سلامتی، کلا خستگی و خواب روز برم معنا نداره، خیلی با انرژی و حال خوب کارهام رو انجام میدم حتی توی خونه و حس میکنم انسان ارزشمندتری نسبت به قبل شدم و این حسم رو خیلی موبت نگهمیداره و من بارها از خداوندم سپاسگذارم که هدایتم کرد به این مسیر و شما هم دست سرنوشت سازی در این مسیر بودید و به خودمم افتخار میکنم که دبال ثابت بودن و فقط استراحت کردن نیستم و کار و فعالیت بهم حال بهتری میده
الهی هزار بار شکرت
الهی شکر بابت این فایل و فایل های مشابه که نیروی محرکه هست و به من ثابت میکنه فارغ از حرف و نظر بیه، تو متفاوت زندگی کنی و اونی باشی و بشی که خودت میخوای
باز هم سپاس
برای هممون عشق و سلامتی و شادی و آرامش و ثروت های بی انتها رو آرزو دارم
گاهی برای نزدیک شدن باید دور بشی . اونقدر دور که زهر فاصله رنجی بشه برای اینکه از ته دلت هدایت را طلب کنی . امروز که بیدار شدم خواستم که آدم دیگری بشم . از خدا خواستم که از ترس هایی که در ظاهر دیده نمی‌شوند اما عملکرد محتاطانه من حاکی از وجود اونهاست ، راحت بشم . از خدا خواستم نیرویی به من بده که بواسطه اون با قدرت قدم بردارم و نترسم و نلرزم . خودم میفهمم که به تکیه گاههای ضعیفی تکیه دادم . تکیه گاههایی که هیچ قدرتی ندارند اما ذهن من به اونها وابسته س . تصمیمم را گرفته بودم و جریان نیروی خداوند را در خودم حس میکردم و همون نیرو گفت وارد سایت بشو . وارد شدم و این فایل زیبا را دیدم . اغراق نمیکنم ولی من چیزی بیشتر از آنچه درون خودم هست در اون آدمها ندیدم و قدرتی در خودم حس کردم که من هم میتونم . احساس کردم برای آرزوهای جدید آماده ام . احساس کردم دلم برای تعهدی دوباره پر می‌کشد و من دوست دارم دفتر و خودکارم را بردارم و شروع کنم …..
استاد عزیزم از خداوند ممنونم که همیشه شما را به موقع وارد زندگیم می‌کند . پاشنه آشیل من که هیچوقت سعی نکردم برای از بین بردنش تلاش کنم ، اینه که باید حتما در انظار عمومی و در بین مردم باشم تا دیده شوم . و امروز انقدر از این باور دست و پاگیر خسته شده بودم که تصمیم گرفتم واقعا اصلاحش کنم که خداوند با این قسمت سریال منو هدایت کرد . صحبتهای اون آقایی که آگاهانه ته طبقه دوم پاساژ مغازه گرفته بود نوری شد بر تاریکی های من . من به یاد آوردم که من هستم و خدای من ؛ و باور به لزومِ حضورِ مردم ، از شرک میاد و من این شرک را باید از خودم دور کنم تا بتوانم پرواز کنم . فهمیدم استاد فهمیدم . خیلی وقته که فهمیدم اما خودم را آگاهانه به کوچه علی چپ میزدم که راه رفتنم را عقب بیندازم . چه بسا راه رفتن بسیار آسان تر از نشستن در کنار باورهای کهنه باشد . چه بسا راه رفتن شیرین تر از تکیه دادن به ترس ها و لرزها باشد .
چقدر صحبتهای شما مناسب حال من بود . موفقیت افراد را ببینیم اما به مسیری که رفتند توجه نکنیم یعنی که “شدن”را باور کنیم فارغ از اینکه چگونه قراره برویم . پس من شدن را باور میکنم حتی اگر فقط من و خدا باشیم و میز کارم و پنجره ای که نسیمش نمایانگر خداست در وجود من . و من باور کنم که در این خلوت میشه به ثروت رسید و من باور کنم که خدا در سکوت هم وجود داره . و باور کنم که اینطور نیست که من و ایده هام و فرصت ها فقط در شلوغی و در دید مردم به ظهور برسیم . باور میکنم که از دل این سکوت به هر آنچه میخواهم میرسم . اومدم بگم که این باور خیلی مخربه و در تمام اعمال و حرکت‌های من نقش داشته و این همون حرکت آلوده به شرکه که ارزشی نداره و موفقیتی به همراه نمیاره . و اتفاقا حرکتی که من باشم و خدای من و اعتقاد به کافی بودن این دو باعث رشد میشه و در امتداد این رشد هست که فرصت ها و آدم ها هرجا که لازم بود پدیدار میشند و هرجا لازم بود محو میشند اما آنچه میماند من هستم و خدای من . با این باور قدرت میگیرم که خداوند از هیچ منو به همه چیز می‌رساند و من بی کس و بی فرصت و بی موقعیت نیستم . من دست خالی نیستم . تازه معنی کن فیکون را فهمیدم ، به محض اینکه گفتیم باش و ایجاد شد . این خیلی حرفه استاد . خیلی حرفه . من خودم را تنها و بی هیچ میدیدم و خودم و کارم را به دلیل اینکه در چشم دیگران نیستیم بی ارزش میدیدم ، غافل از اینکه خداوند هست و می‌گوید باش و ایجاد میشود و خودش همه چیز میشود همه کس را . من با همین نگاه به روانشناسی ثروت یک گوش میکردم و اقرار می کنم استاد اقرار میکنم ، سخت است اما مینویسم که من تمام این دوره را با اون باور مخرب گوش میکردم و در هر فایل به دهها سؤال که ذهنم ایجاد می‌کرد برمی خوردم و نمی فهمیدم اشکالم کجاست و جالبه که فکر میکردم هیچکدوم از اون باورهای غلط را ندارم😏 . واقعا وقتی تسلیم محض میشی درها باز میشند و من امروز که اینهمه انسان موفق را دیدم که همه شون شاگرد تو بودند به خودم گفتم میشود. کما اینکه تا الان هم شده بود اما دل من در پی آرزوهای جدیدی است که این اعتقاد شرک آلود مانع شکل گیری اونها میشد . حرفی ندارم جز اینکه سپاسگزارم
– شرک! که اگه حضور مردم نباشه،کارم پیش نمیره! اینکه در دید مردم به چشم بیام!ملاکم حضور در جاهای شلوغ باشه!فکر می کنم برا پروازم حضور مردم توی زندگیم الزامیه!
اگه توی وجودم این پاشنه آشیل رو درست کنم چه جهش هایی که اتفاق نمی افته!
– خیلی جاها حرکت کردن از یک جا نشستن شیرین تره
– الگوهای متعدد رو ببینم اما سرم به مسیری باشه که از قلبم تبعیت می کنه
– هر چی رو بخوام ازدل سکوت به دست می آرم. کافیه من باشم و خدام
– خداوند منو بی کس و بی موقعیت و رها به حال خود نگذاشته و دستم خالی نیست
گوهرهای ارزشمند و قابل استفاده ای رو از کامنت شما دریافت کردم
حس خوب و خوشایندی رو از نوشته هات گرفتم
خدا رو سپاسگزارم به خاطر وجود خواهر هم فرکانسی و عزیز دل دلنشینی چون شما
با اینکه استاد بارها در مورد شرک صحبت کردند و فایل توحید عملی ۵ کلا در این رابطه س ( نقش مردم) و کلا بیس آموزش های استاد همین قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خداوند هستش ولی به فرمایش پیامبر شرک مانند راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه. چقدر قشنگ و درست گفته پیامبر ما . من با اینکه متوجه این شرک در وجود خودم شدم اما میدونم که برای برداشتنش باید خیلی روی خودم کار کنم و بارها تکرار کنم و به یاد بیارم که خداوند ما را از هیچ آفرید و میتونه ما را از هیج به همه چیز برسونه . حسبی الله
خدارو شکر می کنم بخاطر حضور ارزشمندت تو این سایت و تمام کامنتهای بینظیرت که هر کدوم یه جوری گره های مغزم رو باز می کنه. دقیقا این باور مخرب حضور مردم رو من هم دارم و تمام تلاشی که دارم برای رونق کسب و کارم توش این باوره بود و نمیدیدمش. خدارو شکر می کنم که هدایتم کرد و انشاالله که بتونم این پاشنه آشیل رو در وجودم کمرنگ کنم.
اندیشه عزیزم بارها و بارها شده که از خدا هدایت خواستم و جوابم رو تو کامنت های زیبای شما پیدا کردم و بینهایت تحسینت می کنم برای این اتصال و این درک بالا و آگاهیهای نابی که از خداوند میگیری.
امیدوارم زندگیت سرشار از زیبایی و عشق خداوند باشه عزیزم🌹❤😘
خدایی را شکر می کنم که خودش واژه میشه در نوشته هام . همه چیز خودشه و ما بدون اون هیچی از خودمون نداریم .
چیزی که برای کمرنگ کردن لین پاشنه آشیل به ذهنم اومد اینه که وقتی ما یک سلول در رحم مادرهامون بودیم ، رزقمون برقرار بود . اون موقع هیچکس ما را نمی‌دید. هیچ آدمی در اطراف ما نبود . حتی بیزینس نداشتیم . فقط در این دنیا حضور داشتیم و به صرف حضورمون در این دنیا ، جریان رزقمون از طریق اتصالی که به بدن مادرمون داشتیم ، برقرار شده بود و ما رشد کردیم و کامل شدیم . 9 ماه به ما رزق داد تا آماده ورود به دنیا بشیم و در ضمن اون چند ماهی که در شکم مادر بودیم ، جریان شیر را در سینه مادر برقرار کرد تا ما بعد از به دنیا اومدن به مشکل برنخوریم . بخوای حساب کنی میبینی اون موقع ما ذهن نداشتیم که آغشته به شرک باشه و به همین دلیل همه چیز برای رشد و بزرگ شدن ما برقرار بود و هرچقدر ما بزرگ شدیم و به اطراف نگاه کردیم از ایمانمون کم شد و به شرکمون اضافه شد . وگرنه در این داستان تکامل انسان ، ما بودیم و خدایی که تمام اسباب رزق ما را از طریق بند ناف و پستان مادر برامون ایجاد کرده بود . مردم کجا بودند اون موقع ؟ مردم ، زمانی در ذهن ما نقش گرفتند که ما بزرگتر شدیم و با دیدن زندگی های جورواجور ، به باورهایی رسیدیم و چیزهای غلطی را باور کردیم و حالا باید راه رفته را برگردیم و هربار از آگاهی هایی که در این مسیر کسب میکنیم لذت ببریم و شگفت زده بشیم . اول برای خودم نوشتم بعد برای خدیجه عزیز که به یاد بیارم زمانی را که تنها یک جنین بی دفاع بودم ولی خدایی قدرتمند داشتم که به من روزی می داد . و من الان از همون خدا روزی میخوام
من مدتی همین باور رو داشتم، اینکه من به منبع رزق وصل هستم و به مشتری نیازی که به معنی احتیاج باشه ندارم… و در تمام سپاسگزاری و درخواست هام مشتری اصلا حذف شد و فقط نتیجه نهایی رو درخواست میدادم و نتیجه این شد که برای چند ماه درآمد من و مشتری های من صفر شد و من هاج و واج و سرگردان
تا اینکه جایی خواندم که نوشته شده بود صفر صد برابر هم که بشود صفر است، بنابراین باید چیزی باشد که صدبرابر بشود، حتی یک…
و من فهمیدم که مشتری برای گسترش کسب و کار نیاز هست چون مشتری دست خداوند برای گسترش کسب و کار من هست، بنابراین طبق فایل اول استاد و رضا عطار روشن، من گفتم اوکی پس من مشتری لازم دارم، چون درآمد میخواهم داشته باشم از کار خودم ولی تبلیغ کار من و گسترش اون با توعه خداجونم… حالا اتفاقی که افتاده چند روزه دارم کاتالوگ ارسال میکنم برای مشتری ها و … و به خدا میگم خودت مبلغ ش باش…
منظورم از مطالبی که نوشتم این هست که من فکر میکردم فقط خواستن و تکیه به خدا و بالا بردن مهارت های تخصصی م کافی نبود، باید مشتری باشه که کار و مهارت من استفاده بشه!
حالا گیج شدم و میگم پس چطور خدا کافیه، این که من دارم دوباره برای درآمد و فروش و … منتظر مشتری می مونم؟!
نمیدونم…
اگر توضیح و یا مثالی هست که بتونه واضح کنه این مورد رو، خوشحال میشم که بشنوم.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان😍
.
چقد این فایل بی نظیر بود قسمت 1+160
سریال سفر به دور آمریکا
.
خیلی چشم انتظارش بودم که ببینم این فایل رو
جالبه صبح که از خواب بیدار شدم توی حالت خواب و بیداری فقط بحث شرک و توحید توی ذهنم پیچیده بود و موقع رانندگی پشت فرمون خدا بهم گفت شروع کن فایل های توحیدی استاد رو از اول گوش دادن و و حرف به حرف رو نوشتن،
و استاد جان ،من اومدم سرکارم و شروع کردم به گوش دادن فایل توحیدی شما و واو به واو نوشتن توی همین حین بودم که یهو دیدم که یه نفر اومد از در وارد شد گفتش این کتاب رو بده به آقای فلانی و دیدم کتاب
(دولت عشق از کاترین پانتر) هستش و تا حالا نخوندمش و یه نشونه دیدم که بخونمش مطمئنم یه چیز در اون هستش که خدا میخواد به من بگه👌👌
و
ادامه دادم به نت برداری از فایل ،
یهو دستم خورد هدایت شدم به بنر سایت دیدم عکس شما با بچه هاستتت
کلی ذوق کردم و گریم در اومد😍🤗😭 و شروع کردم به دانلود کردن و دیدن و اولش ناراحت شدم😔 که چرا اونجا نیستم ولی بعدش گفتم اشکال نداره مطمئن هستم که میرم پیش استاد 💪🥲😍🤗و شروع کردم به دیدن فایل و همش حس میکردم که کنار شما هستم و همش خودمو اونجا پیش شما میدیدم و هر کسی رو که به آغوش گرم و پراز عشق خودتون میکشیدید حس میکردم خودمم🤗🤗🤗😍😍
و کلی لذت بردم از این فایل و چقد حس خوبی بود
و قشنگ حس میکنم که این حال و هوا دقیقا مثل همون روزای بندر عباس شما بوده که با بچه ها جمع میشدید توی پارک 😍😍🤗
وای خدای من چقد عالی بود.
چقد نکات مهم و کلیدی گفتید که
مهم اینه یه نفر رو توی کارتون الگو قرار بدید که داره خوب پول میسازه و به خودتون بگید که پس منم میتونم بسازم مهم نیست از کجا و چکاری فقط مهم اینه که پس اگه میتونهه این همه آدم توی همون کاری که من هستم درامد کسب کنه تو هم میتونی پس👌👌🤞
و حالا یه نکته جالب رو بگم استاد که دقیقا مربوط به همین الگو هستش که
خداوند یکی از دستاش رو هدایت کرد به دفتر املاکمون و این بنده خدا توی قبرس شمالی دفتر املاک داره و داره میفروشه
و جالبی میدونی چیه استاد؟؟
جالب اینه که این آدم فرکانسش خیلی بالاست و با من نسبت به بقیه بچه ها بیشتر حرف میزنه و باور هامو تغییر میده و حتی جلسه هایی که باهم داریم
فقط من هستم و مدیر املاکم و این آقا و وقتی همه ی بچه ها میرن خونه جلسه شروع میشه ( هم فرکانسی ما ۳ نفر)
و از خرید و فروش های ملک توی قبرس میگه و کلی باورهامو تغییر داده و جالب تر ازون توی یکی از حرفاش گفت
همون موقع که یه برج میاد و فایل ها باز میشه نصف بیشتر واحد ها رو میخرم و بعد با درصد سودی بالاتر میفروشم خیلی راحت و ساده
و
این حرفش واقعا کولاک کرد برام که پس هست کسی که توی املاک باشه و
یبار نگه بازار خرابه 👌
یبار نگه رکوده 👌
یبار نگه شرایط بده 👌
یبار نگه دولت تاثیر نداره توی کارم 👌
دلار توی کارم تاثیر نداره👌
و…
بلکه میگه من همیشه میتونم و میفروشم و هیچ چیزی توی کارم تاثیری نداره و جالبی اینه که اومده ایران و از تهران داره مشتری میگیره برای اونجا
بعد حالا به حرف مشاورای املاک بشینی میگین بازار آشغاله و خرابه و الان توی این جوّ خراب کی میخره و میفروشه
ولی این آدم رو خدا فرستاد بیاد دفتر ما و باورهای منو تغییر بده و الگو بشه برام که توی این کار خیلی میشه پول ساخت و مشتری بی نهایته و خیلی آسونه و اگه این آدم تونسته پس منم میتونم بسازم و راهش بهم گفته میشه من نمیدوننم از کدوم راه فقط باور کنم که میشه👌👌👌و خدا از جایی که فکرشو نمیکنم بهم میگههه
و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است)
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است
خیلی این فایل عالی بودش استادد جان کاشکی تایمش بیشتر بود و بچه ها بیشتر صحبت میکردن و الگو های عالی میشدن برای ما😍😍
در مورد نوشتن گفتی که نوشن معجزه میکنه ولی خیلی وقتا ما یادمون میره بنویسیم ولی معجزاتی توی این نوشتن هستش که خودم تجربه کردم و اتفاق افتاد برام و باز اهمیت نوشتن رو بیشتر از قبل جدی میگیرم و مینویسم و این فایل منو خیلی به وجد آورد که اگه این همه آدم تونسته تغییر کنه و بره اونجا و از نزدیک استاد رو ببینه پس منم میتونم
اگه طرف تونسته در این سن کم بره آمریکا پس منم میتونم برم👏👏👌
واقعا این الگو برداری ها خیلی میتونه کمک کنه👌👌
.
.
این جملتون چقد عالی بود که گفتید من قبل این میخواستم بیام آمریکا توی یه مجلس نشسته بودیم و یکی گفت آمریکا نیست عمری کا😏😐😐
.
و دقیقا یاد مکالمه دیشب با مدیرم املاکم افتادم که داشتیم در مورد خارج از کشور صحبت میکردیم میگفتش میلاد
مردم خارج از کشور همیشه دارن مثل تراکتور کار میکنن😐 و دو روز در هفته استراحت دارن و نصف حقوقشون رو باید مالیات بدن😐 و.. نمیتونن رشد کنن و کلی باورهای خراب😐😐 و من که میشینیدم میگفتم نه این جور نیس، پس استاد چجوری رفت و راحت همه چی براش اتفاق افتاد و داره عالی کار میکنه و با نصف فعالیت و ساعت کاری کم وحتی خیلی های دیگه،
که دقیقا خداوند مهر تاییدی زد بر این حرفای دیشب از کلام شما توی این فایل
حالا اگه مدیرم همین حرف رو به بقیه بچه ها بزنه همین حرف میشه الگو و بچه ها باور میکنن و تایید میکنن که آره راست میگی پول دراوردن سخته و باید عمری کار کنی
وهمین باعث میشه که طرف میخواد به پول برسه و درامد داشته باشه ولی طبق اهرم رنج و لذت
بخاطره نداشتن پول داره رنج میبره ولی چون توی ذهنش پول دراوردن مترادف شده با سختی کار و کار زیاد ،
همین نیز نمیذاره به پول برسه که من دارم میبینم دقیقا بین همکارام👌👌
پس نتیجه میگیریم که:
حرفای خیلی از افرادی که شاید در نظر ما موفق هستن ولی وقتی به پای حرفاشون میشینیم کلی باور های غلط القا میکنن که سم هستش و ما باید حواسمون باشه که الگو نپذییریم
ولی حالا همین مدیرم توی گرفتن کمیسیون عالی عمل میکنه و با اعتماد به نفس کاملا کمیسیون رو میگه و میگیره و طرف هم عالی میده 👌👌
.
خدایا شکرت چقد این فایل عالی بود
و کلی برای من درس داشت و من واقعا لذت بردم ازین فایل خدا رو صدهزار مرتبه شکر🤗🤗🤗😍
.
عاشقتونم واقعا عالی بودددد
استاد بی نظیرییی👌👌👌👌👏👏👏👏👏🤗😍
مطمئنم اگه این بچه ها از نزدیک دیدنت منم میبینمت🤗🤗😍😍به امید اون روز زیباااا👌👌👌😍😍🤗🤗🤗
سلام به استاد همیشه خندانم و مریم خانم عزیز
نمیدونید تو این یک هفته ای که خبر دیدارتون با بچه هارو تو سایت اطلاع رسانی کردید چقدر بی صبرانه هر روزه روز شماری میکردم که این دیدارتون انجام بشه و واکنش و صحبت های شما و بچه های هم فرکانسی خودم را ببینم امروز صبح که از خواب بیدار شدم و در حال رفتن به سر کار بودم که رفتم داخل سایت دیدم آپلود نشده اومدم به ایمیلی که داخل سایت بود پیام دادم توروخدا زودتر آپلود کنید ، الان که ظهر ما هست موقعی که رفتم ی حسی بهم گفت برو تو سایت آپلود شد واااای چقدر خوشحال شدم انگار خدا دنیا رد بهم داده بود ، خدایا هزار مرتبه شکرت از این که دیدم بچه های هم فرکانسی خودم رو ، احساس میکنم خیلی از این فایل کات زده شده اگر امکانش هست فایل کاملشو آپلود کنیم تا صحبت های بچه هارو و با تجربه هاشون آشنا بشیم ، بازم از شما که این مسیر همیشه تا ابد سبز رو برامون هموار کردید ممنونم
سلام به تو همفرکانسیِ عزیز و دوست داشتنی!
خدا رو شکر میکنم که توی فرکانس دریافتِ این فایل بودم و این فایل رو دیدم. هم از استاد و هم از همگی حضّارِ در این جمع ممنون و متشکرم که عقایدشون رو با ما به اشتراک گذاشتند. من واقعاً لذت میبرم وقتی که راجع به این موضوعات میشنوم یا گاهی با خودم راجع بهشون صحبت میکنم.
استاد موضوعِ قشنگی رو مطرح کردند و اون این بود که “تمرکزمون رو از روی مسیرِ رسیدنِ به خواسته برداریم و در واقع انرژیِ اون تمرکز رو برداریم بذاریم روی خودِ خواسته!” چون مسیرِ رسیدن به خواسته اصلاً ربطی به ما نداره. این همون “مسلمان بودن” و در واقع “تسلیم بودن” در درگاه خداونده! تسلیم بودن یعنی: رها بودن و پاک کردنِ ذهن و جان برایِ هدایتِ الله.
حالا، یه بابایی دقیقاً تونسته به همون خواسته ای برسه که مد نظرمون هست! اینجاست که ما باید شاخَکامون تکون بخوره که بابا! من هم میتونم! چرا من میتونم؟! “چون خداوند به یک اندازه به هممممون نزدیک است”
آیه‌ی قرآن:
“اذا سالک عبادی عنی، فانی قریب، اجیب دعوه الداع اذا دعان، فالیستجیبوا لی و الیومنوا بی لعلهم یرشدون”
ترجمه: اگگگگر بندگاااااانِ من، در موووردِ من از تو پرسیدددددند، بهشون بگو “من نزدیکم” و همواره در حال اجابت خواسته هاشان هستم؛ پسسسسس آنها هم باید مرا “اجابت کننننند” ووووووووووو به من ایمان بیاورند، آنوقت هدایت میشوند.
پس مهم، اییییمان آوردنه هست! ایمانِ به چی؟!! ایمان به غیب! یعنی چی؟!! یعنی ایمان به اینکه ممممن تنهاااااا با فرررکانسسسهام زندگیم رو خلق میکنم، تنها!
من فرکانسهای خوب میفرستم، جهان هم که دست خداست به من نتایج خوب میده، حتماً همینطوره و چیزی جز این نیست. این یعنی توحید.
حالا، اگه من فکر کنم که یک عامل بیرونی تأثیر گذاره، من “مشرک” شده‌ام. پس مرتکب گناه ناااابخشودنی شده‌ام و بااااید چوبشو بخورم! چون سیستم رو خدا اینجوری طراحیش کرده و ههههر گناهی رو میییبخشه بجز این یکی!!!
خیلی دوستتون دارم. خوشحال شدم که این کامنت رو گذاشتم. سلامت باشید.
سلام امیرجان ،کامنتت رو خوندم وگفتم این کامنت ۵ ستاره کمه براش ،این بود که گفتم ازت تشکر کنم ،بگم دمت گرم که اینقدر خوب اصلو فهمیدی ونوشتی ،مرسی ازت ،لبخندت هم خیلی زیباست ،همیشه بخندی ،من بعد از این همه مدت تازه به طرز عجیبی در عمل درک کردم که من با فرکانسهام دارم زندگیمو میسازم ،چرا میگم در عمل چون نتیجه بزرگی گرفتم وتصاعدی همه چیز داره خوب میشه والان همین الان فهمیدم که چرا تصاعدی خوب میشه چون من با گرفتن نتیجه باورهام خیلی خیلی قوی شده کنترل ذهنم فوق العاده شده وسپاسگزاریهام بی اندازه وهمه اینا به لطف پروردگار باعث شده باور کنم که این منم که زندگیمو میسازم وخداوند به همه ما نزدیکه وهر روز دارم نمونه های این نزدیکی خداوند به همه رو به یک اندازه بیشتر میبینم .خدایا شکرت ،اینقدر خوشحالم که دلم میخواد به همه بچه ها بگم که فقط ادامه بدید ،توروخدا فقط ادامه بدید ،نتیجه خودش میاد .
سلاااام نسریییینِ عزیییز؛ ممنونم از اینکه از من تعریف کردی! نظرِ لطفته! مرسی ازینکه از لبخندم تعریف کردی! تو هم اِسمت خیییلی قشنگههه!!! پاسخت هم برام واقعاً قشنگ بووود!
میدونی؟!!… خبرِ خیلی خوبی به من دادی! و اون این بود که “تصاعدی” همه چیز داره خوب میشه! با توجه به اینکه تو الان ۱۲۴۰ روزه که عضو این گروهِ تحقیقاتی هستی و من فقط ۴۶۳ روز، یعنی بعد از دوره‌ی “تکامل” که تو طی کردی الان به “تصاعد” رسیدی. این یعنی جواب میده! چون برای تو جواب داده! و من اگه با همین فرمون برم به جاهای خیلی خوبی میرسم! پس من و امثالِ من باید به این جریان (یعنی “خداوند”) اععععتماااد کنیم و به زیبایی ها توجه کنیم تا هدایت بشیم. و یادمون باشه که هههههر چیییزی یه رَوندی دارههههه…. و خوووووودِ خدا هم جهاااان رو “یِهویی” خلقش نکرده!!!!!! “خدا”.
ولی باید همممیشه روی خودمون کاااار کنیم تا “زنده‌ایم”. چه چیز قشنگتر از اینکه به این باور برسیم که هیچ کسی (یا چیزی) نمیتونه ما رو به اندازه ذررره‌ای خوشبخت و یا بدبخت بکنه! اصصصصلاً کسی یا چیزی توی زندگیِ ما نیییست! فققققط “خداست” که در شکل‌‌های مختلف ظاهر میشهههه! “پدر”، “مادر”، “زن”، “دشمن”، “دوست”، “فامیل”، “بوی خوب”، “بوی بد”، “شیطان”، “مشتری”، “لباس‌هامون”، “غذایی که میخوریم”، “روابطمون” و هههههر چیزِ دیگه ای که تجربه میکنیم شکلی از انرژی خداست! که با درخواستِ ما (فرکانسهای ارسالیِ ما) و اجابتِ خداوند (که ههههمیشه اجابت میکنه!) وارد زندگیِ ما شده!
اگر فکر کنم چیزی جز اینه، “مشرک” شده‌ام و خودم به خودم “ظلم” کرده‌ام. خدا که ظلم نمیکنه به کسی! چون خدا “الصمد” بی نیاز است و کسی که نیازمنده ظلم میکنه!
خیلی خوشحال شدم که خداوند این فرصت رو به من داد که بیام و از دوباره اینجا کامنت بذارم و در مورد موضوعات مورد علاقه‌ام چیز بنویسم. نسرین! تو هم دستِ خدا شدی!
تو هم موفق باشی
اره هرچیزی روندی داره ،گل گفتی ،فقط باید ادامه بدی با همون نتایج خیلی خیلی کوچیک که بدست میاریم در دهن ذهنو ببندیم وبعد میبینیم که نتایج بزرگتر چطور مثل معجزه از راه میرسند ،اونقدر بدیهی واونقدر اسون به خواسته میرسیم که باورمون نمیشه ویه چیزی بگم اون وقت که هی میبینی خواسته ها یکی یکی تیک میخوره گوش دادن به فایلها چه کیفی داره با هر فایلی که قبلا شاید هزار بار گوش کردی اشک میریزی وقلبت روشن وباور وایمانت قوی تر میشه .اره من از همون نتایج کوچیک وبه نظر دیگران مسخره ادامه دادم روزی نبوده که حداقل یه فایل گوش نکرده باشم چندتا دفتر سپاسگزاری پر کردم واز همه مهمتر تو دل ترسام رفتم وحالا باید حواسم جمع باشه که یادم نره چطوری به اینجا رسیدم ومدام خودم رو بهبود بدم ،چون حالا باورهام قویترشد ه وتوقعم بالاتر رفته از خودم ،حالا باید اینقدر روی خودم کار کنم که به خواسته های بزرگترم برسم .مرسی ازت امیر جان چقدر خوب مینویسی ،بازم برامون بنویس ،
“هیچ کسی یا چیزی نمیتونه به اندازه ی ذره ای مارو خوشبخت یا بدبخت کنه ،اصلا کسی تو زندگی ما نیست هرچی هست خداست ،خداوند بی نیاز مطلق وبه هیچ کس ظلم نمیکنه ،خداوند به همه ما نزدیکه ”
من از تو ممنونم که باعث شدی بنویسم وبه خودم کمک کنم با این نوشتن .
سلام امیر جان.
از درگاه جان جانان رب العالمین جان عزیز درخواست میکنم همواره شادکام و سلامت و موفق و ثروتمند باشی.
«بذار یه کم چای نخورده خودمونی بشم 😂😂😂»
پسر ترکوندی با این کامنتت. یعنی یه پتک محکم کوبیدی به بتن باورهای غلط گذشته.
این آیه رو شونصد بار خونده بودم ولی از این دیدگاه بی نظیری که گفتی بهش نگاه نکردم. واقعاً عالی بوووووووود. اون تأکید کردنت توی ترجمه آیات هم عالی بود ، تاثیرگذار تر شد. سپاس از تو دوست بینظیرم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که هدایتم کرد به کامنت ارزشمندت.
راستی یه پیشنهاد دوستانه بدم خدمتتون؛ شما که اینقدر عالی کار میکنید و اینقدر قلم خوبی دارید برای بیان دیدگاه داستان هدایت تون رو هم بنویسید، من به شخصه وقتی یه کامنت عالی از دوستان میبینم یه سر به پروفایل شون میزنم، ببینم این فرد چه محصولاتی رو خریده و داستان هدایتش چیه. سپاس از شما.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و سعادتمند باشید.
سلام به تو دوستِ عزیزم😀،
ممنونم از اینکه کامنتم رو جالب دیدی💐!
دوستِ عزیز، خوشحالم که با پتک محکم کوبیدم به بتن باورهای غلطِ گذشته‌ات!
خداروشکر میکنم که توی این راه هستم! خدا رو شکر گروه تحقیقاتی عباسمنش این فرصت رو فراهم کرده (“دستِ خدا شده!”) تا به تقویتِ باورهامون “کمک” بشه!
حمید! راستش، این “من” نبودم که با “پتک” کوبیدم به بتن باورهایِ غلط گذشته‌ات!!! بلکه، این خودِ “تووو” بودی که با ارسال فرکانسهای “خودت” به کامنتِ من “هداااایت” شدی! و اون “کوبیده شدنِ پتکه” نتیییییجه‌ی فرکانسهای خوووودته!!! اصلِ داستان، اینه!
ما باید روی خودمون کار کنیم تا باورهای توحیدیمون رو هِی بهتر و بهتر کنیم! تا “ابد”
میدونی؟! اصل، توحیده! مابقی فرعیاته!
درود به شما امیر جان
واقعاً چقدر عالی روی خودت کار کردی که همین کامنت کوتاه اینقدر تاثیر گذار بود برام. واقعاً همینطوره، یه وقتایی حواسمون نیست اونقدر دنبال خواسته هامون میریم که یادمون میره اصل و اساس توحیده.
خیلی ممنونم
خدا رو شاکرم بخاطر دوستان هم فرکانسی چون شما.
سلااااام به استاد بینظیرم
وقتی عکس کاور این قسمت رو دیدم خیلی دگرگون شدم و سریع اومدم و نگاه کردم و همون شروع ویدیو بود که اشک از چشمام اومد من عاشقتونم استاد واقعا شما زندگی میلیون ها آدم رو تغییر دادید و شاید بشه گفت تا ابد این روند ادامه خواهد داشت و چقدر احساس خاصی بود شما سالهاست که همچین برنامه ای رو برگزار نکرده بودید و واقعا احساس فوق‌العاده ای بود
استاد این جمله شما که گفتید شما ایران هم بیایید فقط کسایی رو ملاقات میکنید نتایج بزرگ گرفتن شده یه زنگی توی گوشم که من اون آدم باشم که وقتی با شما برخورد کردم من هم حرف برای گفتن داشته باشم و مطمئن هستم چون راهی که توش قرار داریم راه رسیدن به خواسته هاست استاد چه حرف های فوق العاده ای گفتید مخصوصا مدل الگو برداری که فقط و فقط اون ورودی ها رو به خودمون بدیم نه نقشه راهش رو هر کدوم از ما افکار و باور های متفاوت داره و قطعا نمیتونیم برخورد کنیم به همون مسیر ما فقط با کنترل ورودی های ذهن میتونیم به قدم بعدی خودمون دست پیدا کنیم و این نکته ای که گفتید مسیر هر کدوم از ما مثله اثر انگشت ما مخصوص خودمون هست یکی از مهم ترین مثله های قانونه که ما قرار نیست مثله بقیه نتیجه بگیریم ما خودمون باور هامون رو میسازیم و هدایت میشیم به مسیر درست خودمون خدایا شکرت بابت این جمله فوق العاده چقدر قشنگ که عرشیا عزیز تونسته زیبایی های بیشتری از این کشور بی نهایت رو به شما نشون بده چقدر دوستان هم سن و سال خودم میدیدم که واقعا ادم فقط کافیه همین افراد رو باور کنه من چه کاری دارم با بقیه داستان من باید باور کنم که شده و منم میتونم خدایا ازت سپاسگزارم که استاد عباس منش و مریم عزیز رو به زندگی من اوردی تا بتونم تمام جنبه های زندگیم رو گسترش بدم خدایا ازت تا ابد سپاسگزارم
استاد عزیز و مریم عزیزم بازم از صمیم قلب عاشقتونم و اینکه خیلی خیلی دوست دارم از نزدیک در آغوش بگیرمتون و مطمئنم که این کارو خیلی زود انجام میدم و خیلی دوست دارم
روزم رو ساختید پر از عشق و حال خوب شدم
پر از نعمت و فراوانی خدایا شکرت
۱۴۰۱/۸/۱۷ این روزی هست که در من دیدن شما بیش از قبل شدید تر شکل گرفت استاد عزیزم😍🤩
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
تحسین میکنم دوستان هم فرکانسی عزیزم رو که در مدار و فرکانس بالایی هستند و لایق بودن در این ایالت و ملاقات و هم صحبتی با استاد و مریم جانم رو داشتند چقدر جمع صمیمی و زیبایی بود انرژی مثبت و عشق جاری بین دوستان رو از این فایل تصویری هم میشد احساس کرد چقدر چهره ها زیبا و شاد و پر از رنگ و زیبایی بود لباسهاشون و در کنار استاد تو این فضای رویایی رسیدن دوستان به خواستشون که ملاقات نزدیک و صمیمی با استاد و مریم جان بود رو این قدرت خلق خواسته های دوستان همگی حس و انرژی عالی رو ایجاد کرده بود تبریک میگم به دوستان عزیزی که خلق کردند خواستشون رو و چه آغوش گرفتن و عکس گرفتن و ثبت زیبایی از خاطره این روز به یاد ماندنی ساخته شد انشالله روزی من و دیگر دوستان هم با دیدن این الگو از خلق خواستمون بارها و بارها به خودمون بگیم میشود و امکان پذیر هست که من هم عزتمندانه و راحت مهاجرت کنم به این کشور و استادم رو از نزدیک ملاقات کنم و از نتایج بزرگم بگم و استاد رو خوشحال کنم
تحسین میکنم دوست عزیزی رو که از دفترشون که چقدر عالی خواسته ها و شکر گزاری و تعهد هایی که نوشته بودند به استاد نشون دادند و استاد چقدر در مورد نوشتن تاکید کردید و درهایی که با نوشتن از خواسته ها وشکرگزاریها و تعهدها باز میشه گفتید چقدررررر خوشحالم که من هم از صبح تا شب دفترم تو دستم هست و دارم یک سره از خواسته هام و شکر گزارشهای و تعهدات و باورهام مینویسم اتفاقا امروز داشتم به تمام دفترهای که پر کردم و تکاملی بهتر و واضح تر و کامل تر تمریناتم رو انجام دادم نگاه میکردم و خوشحالم که متهدانه تمریناتم رو هرروز انجام میدم به خصوص وقتی امروز شما از اهمیت این موضوع بیشتر صحبت کردید
تبریک میگم به دوست عزیزی که تازه سه هفته بود اومده بود آمریکا و تو همین روزهای اول پاداش مهاجرت شجاعت و ایمان خودشون رو از حرکت کردن با توکل به خدا گرفتند و تونستند این ملاقات حضوری رو با استاد داشته باشند و دوست دیگری که سه ماه بود اومده بودند آمریکا و دیگر دوستان عزیز که همگی پاداش این حرکت شجاعانه مهاجرت کردن رو گرفتند و موفق تر شدند
تبریک میگم به دوست عزیزی که با دوره قانون سلامتی هفده کیلو وزن کم کردند به تناسب اندام رسیدند هم از نظر ذهنی کار کردن روی دوره ها و باورهای عالی نتیجه عالی در زمینه مالی و معنوی و دیگر موارد گرفتند وهم از نظر سلامتی و انرژی بیشتر تحسین میکنم این دوست عزیز رو و خوشحالم و سپاسگزاری خداوندم که من هم لایق بودن در این دوره هستم و نتایج من هم تکاملی بیشتر وبیشتر میشه خدارو شکر که تو این مسیر الهی هستم
استاد جان چند باور مهم و اساسی رو تو این گفتگو داشتید که دوست دارم برای خودم و دیگر دوستانم یاد آوری کنم تا با عمل به این باورها نتایج بزرگتری بگیرم :
با بودن تو مسیر مورد علاقه و پیدا کردن الگوهای مناسبی که نتایج خوبی گرفتن باور پذیر کنم که من هم میتونم و میشود و امکان پذیره که منم به این نتایج بزرگ برسم و بارها این الگو رو تو ذهنم تکرار کنم و ورودیهای منفی رو حذف کنم وقتی اگاهانه این کار رو میکنم جهان هم کمک میکنه و الگوهای بیشتری رو به سمت ما هل میده نکته مهم اینه که من به مسیری که اون افراد رفتند نگاه نکنم کپی نکنم من اجازه بدم با توجه به ویژگی‌ها و توانایی‌ها و شرایطی که دارم خداوند از بی نهایت طریق منو به خواستم برسونه دست خدا رو باز بزارم همه ما از بی نهایت طریق میتونیم به خواسته هامون برسیم مسیر بی نهایته
نکته بعدی اینه نگم اون فرد از چه بیزینس و شغلی به ثروت رسیده من فقط باید باور کنم که اگر اون فرد تونسته تو اون سن مهاجرت کنه بیزینس شخصی خودش رو داشته باشه موفق باشه ایمان بیارم که همه چیز باوره با باورهای درست و بودن در مسیر درست من از اون مسیری که الان آماده اش هستم یونیک منه خاص منه خداوند هدایت میکنه همه از یه مسیر هدایت نمیشند از بینهایت مسیر خداوند هدایت میکنه من فقط تمرکز کنم روی امکان پذیر بودن خواستم و اجازه بدم خداوند با توجه به باورهای من منو هدایت کنه
تحسین میکنم و تبریک میگم دوستان عزیزی که بیزینس شخصی خودشون رو تو کشور آمریکا راه انداختند و با توجه به باورهاشون به موفقیت رسیدند دوست عزیزی که جواهر فروشی در تورنتو داشتند و گفتند که چطور با باورهایشان از طبقه دوم پاساژ ته پاساژ تونستند فروش عالی داشته باشند با باورهایی که داشتند و کسانی که اومدند کپی کردند و خواستند با این شغل تو همون پاساژ پول بسازند نتونستند چون به عوامل بیرونی قدرت دادند و این دوست عزیز با باورهاشون به نتیجه مطلوب رسیدند و چقدر این الگو رو دادند که همه چیز باوره نه عوامل بیرونی مثل محیط ومغازه و لوکیشن خاص
نکته مهم دیگه اینه که هر باور محدود کننده ای رو که از دیگران می‌شنویم به راحتی نپذیریم مثل این موضوع که استاد گفتند به ایشون می‌گفتند آمریکا باید عمری کار کنی از صبح تا شب کار کنی تا زنده بمونی هزینه هاتو فقط در بیاری باز تو این هفت ساعت کار کنی میتونی هزینه هاتو بدی ولی استاد نپذیرفتند و الگوهایی رو پیدا کردند که با روزی دو تا سه ساعت کار کردن بهترین زندگی رو در آمریکا دارند و با این الگوها و تکرارش تو دهنشون تونستند به آمریکا بیان و آنقدر راحت هم در سفر باشند و هم کار کنند رو سایت و اینهمه لذت ببرند
نکته مهم دیگه این باوره که حتی تو مسیر مورد علاقه و انجام هر کاری با رها و بارها این سوالات رو تکرار کنم چطور از این راحتر ؟چطور از این ساده تر ؟ چطور از این لدت بخش تر ؟ این کار رو انجام بدم تا همیشه در مسیر آسونی آسون شدن برای اسونیها باشیم و قدم به قدم به آسونی هدایت بشم به جواب سوالهام و پیش برم
چقدر دیدار زیبایی بود دیدن این دوستان موفق و الگو برداری از اینکه چقدر راحت میشه مهاجرت کرد با باورهای درست و موفقیت کسب کرد و نتایج عالی گرفت چقدر مهاجرت باعث رشد بیشتر وسریع تر میشه و پاداش‌های بزرگی رو در پی داره و این خواسته رو در ما بیشتر کرد و انشالله از بهترین و ساده ترین وعزتمندانه ترین مسیر خداوند ما رو به این خواستمون لاجرم هدایت میکنه چون توجه ما به این خواسته هست و به کانون توجهمون خداوند پاسخ میده
دوستان عزیز با این ملاقات نزدیک با استاد در فرکانس بالاتری هستند و حتما نشونه های بیشتری از رشد و پیشرفت رو دریافت می‌کنند و از موفقیتهاشون بیشتر به میگند چقدر مریم جانم ایده عالی رو عملی کردند و زحمت فیلمبرداری این فایل رو کشیدند و این برنامه رو ترتیب دادند و این کار بزرگ ایشون پاداش بزرگی رو براشون داره چقدر به ما بچه های سایت الگو دادید و راه رو برامون کوتاه‌تر و باور پذیر تر کردید عااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام به استاد عزیزم و تمامی دوستان موفق و شجاع گروه عباسمنش
خیلی خیلی این فایل رو دوست داشتم و احساس میکنم لازمه که چندین بار گوشش بدم، الان دومین باره که گوش دادم و این بار چیزایی شنیدم که برای اولین بار که دیدم نشنیدم و این آگاهی عمیق تر میشه وقتی هر بار گوش میکنی….
اول از همه بگم که، وقتی بچه ها بغلتون میکردن و احساساتی میشدن، منم اینجا اشک در چشمانم حلقه میزد و کاملا باهاشون هم احساس میشدم و منم آغوش شمارو حس میکردم… چقدر قشنگه، هر کدوم از بچه ها اینقدر نتیجه گرفتن و اینقدر خالصانه و با عشقی که از درون جریان داره کلماتی که باید رو از زبونشون جاری میکنه… چقدر همه چی تو این فایل دقیق نشون داده شد، تمام حرف هایی که بچه ها زدن و از تجربیاتشون گفتن… همه و همه چقدررررر به جا بود…. دوست عزیزمون با لبخند زیباش اومد پیش استاد و خواسته هایی که تیک خورده بود رو نشون میداد.. و من لبخندشو حس میکردم.. حس میکردم منم قراره همینقدر عمیق بخندم و شاد باشم… و وقتی راجب نوشتن صحبت شد، به خودم گفتم ببین تو تنبلی نوشتن رو داشتی، که چجوری هر روز بنویسی و حتی خداوند از قبل بهم گفته بود که بنویس… و من همیشه با نوشتن چه تو یاداشت گوشیم چه تو دفتر آروم میشم، مخصوصا دفتر…
و دوباره خداوند از زبان استاد بهم تاکید کرد که حتما بنویس حتی در حد چند خط… جالبه که بعد دیدن اولین ویدئو رفتم دفتر آوردم و گفتم اهل عمل باش… شروع کردم به نوشتن و من 2 صفحه فقط نوشتم… و گفتم من چقدر خواسته داشتم.. و شکرگزاری کردم و حتی درمورد چیز هایی که یادم رفته بود و تکرار اون ها برای من آرامش بخش بود
وقتی استاد بحث رفتن به کار مورد علاقه و پیدا کردن الگوی موفق تو در اون کار صحبت کردن… من گفتم خودشهههه… جواب سوال ذهن نااروم من…
من دارم دوره ی آرایشگری رو میگذرونم و در حال یادگیری هستم، وقتی که مربی آموزشگاه بهمون یه مدل شنیدن یاد داد، از ما خواست که روی کله مانکن تمرین کنیم… بچه ها در حین کار کردن گفتن که این کارو دوست ندارن.. و مربیه گفت شما تو آرایش پیرایش متوجه میشید به چه چیزی علاقه دارید… ولی شغل های پولساز تو آرایشگری، مثل رنگ مو و یا مش یا اکستنشن مژه… اینا خیلی خوبن… همون موقع که این حرفو زد، درون من این باورو داشت می‌ساخت که بقیه رشته ها پول توشون نیست، فقط این رشته ها همیشه توش مشتریه… این حرفا همیشه باعث میشه که آدم از مسیرش دور بشه مخصوصا اگر دنبال شرایط خوب مالی باشه… خداروشکر میکنم که خداوند همیشه از طریق این مسیر بهم جواب رو میده، چه زمانی که من دارم برای یادگیری و یا زود به شرایط مالی رسیدن عجله میکنم.. که هر وقت میام رو نشانم میزنم دقیقا مربوط به همون مسیر من میشه و خداوند بارها بهم گفته تکاملت رو طی کن، خودتو با کسی مقایسه نکن و یا دونه خودتو با میوه ی کس دیگه قیاس نکن… اونم مثل تو یه روزی بلد نبوده و آروم آروم پیش رفته… حتی یادمه یه بار سریال زندگی در بهشت اونجایی که استاد با خانواده راین درختارو میسوزوندن و پارتی میگرفتن، استاد رو کرد به دوربین و گفت ببین وقتی تکامل طی نشه اینجوری سری نابود و سوخته میشه و من همون جا گفتم خدایا تو چقدر دقیق داری بهم راه رو نشون میدی…
و حالا با این حرف استاد متوجه شدم که من حرفه و علاقه خودمو تو این مسیر پیدا میکنم و یا هدایت میشم به مسیر های بهتر و تو همون مسیر می‌گردم دنبال الگویی که تونسته به موفقیت مالی برسه….و مهم نیست بقیه چی میگن
حتی استاد، من از جو آرایشگاه ها خوشم نمیاد، با دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت، چه زمانی که مریم جان آرایشگاهی که تو کشتی بود رو نشون میداد که زمانی که در سریال زندگی در بهشت فکر میکنم.. مریم جان رفتن موهاشونو کوتاه کردن.. همون جا گفتم چقدر جو آروم و گرمی داره و این سری هم راجب آرایشگاه و محیطش داشتم به دخترخالم میگفتم که اون گفت همه ی آرایشگاه ها مثل هم نیستن، و خودش از آرایشگاه خیابون فرشته گفت که چقدر پرنسلش خوب بودن و هر کدومشون مشغول کار خودشون بودن و مسئول اونجا هم خیلی خوش برخورد بود… گفتم ببین تا اینو شنیدم گفتم پس وجود داره و دلیل نمیشه چون من جای مناسبی ندیدم بگم همه جا همینه.. و من به جای تمرکز کردن روی ارایشگر هایی که جو مناسبی ندارن تمرکزم روی آرایشگاهی باید باشه که جو مناسب داره… حتی خودمم در مورد موفقیت ارایشگر ها سرچ کرده بودم، یه خانومی بود قبل از اینکه آرایشگاه بزنه، می‌رفته خونه مشتریاش و کاراشونو انجام می‌داده و چون اکثر مشتری هاش به این شکل عادت کرده بودن، وقتی ارایشگاهشو تاسیس کرد اونو شبیه خونه درست کرده بود که به مشتری همون احساسی که تو خونه داشت بهش دست بده… و مشتری احساس راحتی کنه و خیلی خیلی خوش برخورد و خوشرو بود و می‌گفت من حتی به پرسنلم یه سری باید ها و نباید هارو میگم که مثلا باید با مشتری خوب صحبت کنید و احترام بزارید
و من گفتم پس وجود داره
دقیقا مثال استاد از اومدن به آمریکا و داستان (عمری کار)… دقیقا همینه… اگر ما میخواییم به خواسته هامون به راحتی برسیم باید دنبال الگوهایی بگردیم که قبل ما تونستن موفق بشن
وقتی اون خانوم لباس قرمز با اشک در چشماش به استاد گف (من گفتم اگر برای استاد شده برای منم میشه، اگر اون ساده دیده برای منم ساده میشه و تو 1 دقیقه بهم اکسپتی داد)
تکرار و تکرار این موارد و گوش دادن به این فایل ها نتیجه رو تغییر میده
همین که چشم های من داره این فایل رو میبینه و گوش های من داره تجربیات بچه هارو میشنوه و ذهن من در حال تحلیل کردنه… ینی داره باور های من آروم آروم تغییر میکنه…. که منم هیچ فرقی با اون کسی که تونسته و رفته ندارم… فقط فرقمون باور و ایمانه…
خدایا ازت ممنونم، استاد ازت ممنونم…. چه ایده ی به جایی، چقدر این فایلتون جواب سوال های ذهن من بود و چقدر یاد گرفتم از شما و از بچه‌ها
همتونو دوست دارم و بهتون افتخار میکنم و مطمعنم در زمانی که خدا میدونه منم میتونم و میام.. چون من خودمو اونجا دیدم، من حس کردم، من لمس کردم و منم مثل شما احساساتی شدم و عمیقاً لبخند زدم… و خدای شما خدای منم هست و برای منم میشود به شرط ایمان به شرط پیدا کردن الگوهای مناسب و ادامه در این مسیر رویایی که هر روزش از دیروز قشنگ تره…
دوستدار شما مهدیه 🌼
به نام خداوند خوبیها
سلام بر استاد و این جمع برگزیدگان خداوند هنوز توی خوشی چشمه آب گرم بودیم که طبق قانون احساس خوب برابر با اتفاقاته خوبه عکس قشنگ دورهمی دوستان عباس منشی رو تو صفحه اصلی سایت دیدم نمیدونید چقد دوست داشتم اونجا بودم
ناخداگاه داشت اشکام جاری میشدند مخصوصا موقع احوال پرسی دوستان چقد حس رویایی و عجیبی بود احساس بینظیری دارم چقد حالم خوب شد با این فایل استاد عزیز ممنونم ازتون بخاطر این ایده که دوستان هم فرکانسی رو دور هم جمع کردید خدا را شکر در این جهان زیبا دارم زندگی میکنم که دوستان خوبی مثل شما دارم خدا را هزاران مرتبه بخاطر این سایت رویایی که حال من رو خوب میکنه چقد این فضای فوق العاده رو دوست دارم که همه بچه های سایت دور هم جمع بشیم و از نتایجمون بگیم برا همدیگه تا ایمانمون قویتر بشه و این باور و انگیزه شکل بگیره تو ذهن ما که نتایجمون بزرگ و بزرگتر بشه خیلی خوشحال شدم از نتایج دوستان که تعریف می‌کردند چقد فضای مثبت و عاشقانه ای بود 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍💙💙💙
یاد اون روزای اولی افتادم که تازه وارد این مسیر شدم و درکی از قانون نداشتم و جهان رو از پشت پنجره ناامیدی میدیدم ولی با وجود شما هر لحظه امید در وجودم پررنگتر میشه چقد رویایی هستید شما استاد جان الگوی بینظیر ما هستید شما و خانم شایسته عزیز در همه زمینه ها
عاشقانه مینویسم آرزوی من هم اینه بتونم بزودی دیدارتون کنم در هر نقطه دنیا که قانونمندی جهان تعیین کنه
چه سفر رویایی شده این سری از فایلهای سفر به دور آمریکا
خدا میدونه چه اتفاقات خوبی قراره بیفته خیلی خیلی حالم خوب شد با این فایل بی نظیر
به نام الله یکتا
سلام و هزاران درود به همه عزیزان
خدا رو هزاران بار شکر بابت این جمع
ای جانم ای جانم ای جانم
چقدر کیف کردم از این جمع
چقدر لذت بردم که این همه دوست هم فرکانسی و هم خانواده دور هم جمع شدند و فقط تمرکز بر نکات موبت هست
ای جانم به این استاد ارزشمندم
استاد اگه اونجا بودم فقط تا ۱ ساعت اندام شما و این تغییرات فوق العادتون رو تحسین میکردم
با وجود انکه من خود از دوره سلامتی کلی نتیجه گرفتم و دارم میگیرم( جواب آزایش های بد از ۷ اهم خلی عالی تر ازاول دوره هست، بعدا مینویسم) اما باز هم وقتی شما رو یبینم انگار کلا به یه آدم دیگه تبدیل شدید و من هزاران بار تحسینتون میکنم
ای جانم به همه ابن دوستانم که با چه عشقی میومدن و شما رو در آغوش میگرفتن و چقدر با اشک شادی و لریز از اشتیاق از شما و مریم عزیز سپاسگذاری میکردن
حقیقتا داشتم فکر میکردم اگه منم اونجا بودم ، کلی نتیجه داشتم و با افتخار میتونستم از همشون حرف بزنم
از عزت نفس گرفته تا سلامتی
از کنترل ذهن گرفته تا توجه آگاهانه به خواسته ها
و حالا این جمع قطعا یه سکوی پرتاب قوی تر میشه برای همه ماها برا ادام دادن و دنبال چگونگی نبودن
آقا مسیر من قرار نیست دقیقا شبیه مسیر همسر من یا حتی خواهر من باشه پس دنبال یه مسیر خاص نباشم
دنبال یه شغل و ایده خاص نباشم
فقط بدونم علاقم چیه، چی بهم انگیزه میده و بعدش رو دیگه بسپارم به خدا و آگاهانه توجه کنم به همه نشانه های مسیرم و اقدلم کنم و اون موقع هست که کم کم موفقیت ها میان
عرشیا عزیز همون دوستی که استاد رو قبلا دیده بودن و از سالها پیش در مورد خواسته هاشون نوشته بودن و در سن پایین اومدن امریکا رو کلی تحسین کردم که حالا هم اومدن و با اعتماد به نفس بالا صحبت کردن
و یا اون دوست اصفهانیمون که قبلا در کلاب هاوس صحبت کرده بودن که مجدد تومدن و چیزی که وجود داشت این بود چقدر حال همه خوب بود و همه با انرژی و یه عشق درونی بالا اومده بودن و من همشون رو تحسین میکنم
من خودم مدتی هست در شغلم یه پست جدید گرفتم و در پی اون پیت، چقدر کار جدید یاد گرفتم و خودم متوجه میشم که چقدر حس بهتری دارم که نبت به قبلم چیزهای جدید یاد گرفتم و از اونجا که در پی عمل به دوره قانون سلامتی، کلا خستگی و خواب روز برم معنا نداره، خیلی با انرژی و حال خوب کارهام رو انجام میدم حتی توی خونه و حس میکنم انسان ارزشمندتری نسبت به قبل شدم و این حسم رو خیلی موبت نگهمیداره و من بارها از خداوندم سپاسگذارم که هدایتم کرد به این مسیر و شما هم دست سرنوشت سازی در این مسیر بودید و به خودمم افتخار میکنم که دبال ثابت بودن و فقط استراحت کردن نیستم و کار و فعالیت بهم حال بهتری میده
الهی هزار بار شکرت
الهی شکر بابت این فایل و فایل های مشابه که نیروی محرکه هست و به من ثابت میکنه فارغ از حرف و نظر بیه، تو متفاوت زندگی کنی و اونی باشی و بشی که خودت میخوای
باز هم سپاس
برای هممون عشق و سلامتی و شادی و آرامش و ثروت های بی انتها رو آرزو دارم
تا بعد … 🌺🌺🥰🥰💕💕🙏🏻🙏🏻💝💝🌈🌈
سلام استاد عزیزم سلام خانم شایسته نازنین
گاهی برای نزدیک شدن باید دور بشی . اونقدر دور که زهر فاصله رنجی بشه برای اینکه از ته دلت هدایت را طلب کنی . امروز که بیدار شدم خواستم که آدم دیگری بشم . از خدا خواستم که از ترس هایی که در ظاهر دیده نمی‌شوند اما عملکرد محتاطانه من حاکی از وجود اونهاست ، راحت بشم . از خدا خواستم نیرویی به من بده که بواسطه اون با قدرت قدم بردارم و نترسم و نلرزم . خودم میفهمم که به تکیه گاههای ضعیفی تکیه دادم . تکیه گاههایی که هیچ قدرتی ندارند اما ذهن من به اونها وابسته س . تصمیمم را گرفته بودم و جریان نیروی خداوند را در خودم حس میکردم و همون نیرو گفت وارد سایت بشو . وارد شدم و این فایل زیبا را دیدم . اغراق نمیکنم ولی من چیزی بیشتر از آنچه درون خودم هست در اون آدمها ندیدم و قدرتی در خودم حس کردم که من هم میتونم . احساس کردم برای آرزوهای جدید آماده ام . احساس کردم دلم برای تعهدی دوباره پر می‌کشد و من دوست دارم دفتر و خودکارم را بردارم و شروع کنم …..
استاد عزیزم از خداوند ممنونم که همیشه شما را به موقع وارد زندگیم می‌کند . پاشنه آشیل من که هیچوقت سعی نکردم برای از بین بردنش تلاش کنم ، اینه که باید حتما در انظار عمومی و در بین مردم باشم تا دیده شوم . و امروز انقدر از این باور دست و پاگیر خسته شده بودم که تصمیم گرفتم واقعا اصلاحش کنم که خداوند با این قسمت سریال منو هدایت کرد . صحبتهای اون آقایی که آگاهانه ته طبقه دوم پاساژ مغازه گرفته بود نوری شد بر تاریکی های من . من به یاد آوردم که من هستم و خدای من ؛ و باور به لزومِ حضورِ مردم ، از شرک میاد و من این شرک را باید از خودم دور کنم تا بتوانم پرواز کنم . فهمیدم استاد فهمیدم . خیلی وقته که فهمیدم اما خودم را آگاهانه به کوچه علی چپ میزدم که راه رفتنم را عقب بیندازم . چه بسا راه رفتن بسیار آسان تر از نشستن در کنار باورهای کهنه باشد . چه بسا راه رفتن شیرین تر از تکیه دادن به ترس ها و لرزها باشد .
چقدر صحبتهای شما مناسب حال من بود . موفقیت افراد را ببینیم اما به مسیری که رفتند توجه نکنیم یعنی که “شدن”را باور کنیم فارغ از اینکه چگونه قراره برویم . پس من شدن را باور میکنم حتی اگر فقط من و خدا باشیم و میز کارم و پنجره ای که نسیمش نمایانگر خداست در وجود من . و من باور کنم که در این خلوت میشه به ثروت رسید و من باور کنم که خدا در سکوت هم وجود داره . و باور کنم که اینطور نیست که من و ایده هام و فرصت ها فقط در شلوغی و در دید مردم به ظهور برسیم . باور میکنم که از دل این سکوت به هر آنچه میخواهم میرسم . اومدم بگم که این باور خیلی مخربه و در تمام اعمال و حرکت‌های من نقش داشته و این همون حرکت آلوده به شرکه که ارزشی نداره و موفقیتی به همراه نمیاره . و اتفاقا حرکتی که من باشم و خدای من و اعتقاد به کافی بودن این دو باعث رشد میشه و در امتداد این رشد هست که فرصت ها و آدم ها هرجا که لازم بود پدیدار میشند و هرجا لازم بود محو میشند اما آنچه میماند من هستم و خدای من . با این باور قدرت میگیرم که خداوند از هیچ منو به همه چیز می‌رساند و من بی کس و بی فرصت و بی موقعیت نیستم . من دست خالی نیستم . تازه معنی کن فیکون را فهمیدم ، به محض اینکه گفتیم باش و ایجاد شد . این خیلی حرفه استاد . خیلی حرفه . من خودم را تنها و بی هیچ میدیدم و خودم و کارم را به دلیل اینکه در چشم دیگران نیستیم بی ارزش میدیدم ، غافل از اینکه خداوند هست و می‌گوید باش و ایجاد میشود و خودش همه چیز میشود همه کس را . من با همین نگاه به روانشناسی ثروت یک گوش میکردم و اقرار می کنم استاد اقرار میکنم ، سخت است اما مینویسم که من تمام این دوره را با اون باور مخرب گوش میکردم و در هر فایل به دهها سؤال که ذهنم ایجاد می‌کرد برمی خوردم و نمی فهمیدم اشکالم کجاست و جالبه که فکر میکردم هیچکدوم از اون باورهای غلط را ندارم😏 . واقعا وقتی تسلیم محض میشی درها باز میشند و من امروز که اینهمه انسان موفق را دیدم که همه شون شاگرد تو بودند به خودم گفتم میشود. کما اینکه تا الان هم شده بود اما دل من در پی آرزوهای جدیدی است که این اعتقاد شرک آلود مانع شکل گیری اونها میشد . حرفی ندارم جز اینکه سپاسگزارم
سلام اندیشه !
خدارو شکر به خاطر حضورت
یه راست رفتی دست گذاشتی رو اصل مطلب:
– شرک! که اگه حضور مردم نباشه،کارم پیش نمیره! اینکه در دید مردم به چشم بیام!ملاکم حضور در جاهای شلوغ باشه!فکر می کنم برا پروازم حضور مردم توی زندگیم الزامیه!
اگه توی وجودم این پاشنه آشیل رو درست کنم چه جهش هایی که اتفاق نمی افته!
– خیلی جاها حرکت کردن از یک جا نشستن شیرین تره
– الگوهای متعدد رو ببینم اما سرم به مسیری باشه که از قلبم تبعیت می کنه
– هر چی رو بخوام ازدل سکوت به دست می آرم. کافیه من باشم و خدام
– خداوند منو بی کس و بی موقعیت و رها به حال خود نگذاشته و دستم خالی نیست
گوهرهای ارزشمند و قابل استفاده ای رو از کامنت شما دریافت کردم
حس خوب و خوشایندی رو از نوشته هات گرفتم
خدا رو سپاسگزارم به خاطر وجود خواهر هم فرکانسی و عزیز دل دلنشینی چون شما
سلام دوست گرامی
از لطف شما ممنونم
با اینکه استاد بارها در مورد شرک صحبت کردند و فایل توحید عملی ۵ کلا در این رابطه س ( نقش مردم) و کلا بیس آموزش های استاد همین قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خداوند هستش ولی به فرمایش پیامبر شرک مانند راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب پنهانه. چقدر قشنگ و درست گفته پیامبر ما . من با اینکه متوجه این شرک در وجود خودم شدم اما میدونم که برای برداشتنش باید خیلی روی خودم کار کنم و بارها تکرار کنم و به یاد بیارم که خداوند ما را از هیچ آفرید و میتونه ما را از هیج به همه چیز برسونه . حسبی الله
سلام به اندیشه عزیزم
خدارو شکر می کنم بخاطر حضور ارزشمندت تو این سایت و تمام کامنتهای بینظیرت که هر کدوم یه جوری گره های مغزم رو باز می کنه. دقیقا این باور مخرب حضور مردم رو من هم دارم و تمام تلاشی که دارم برای رونق کسب و کارم توش این باوره بود و نمیدیدمش. خدارو شکر می کنم که هدایتم کرد و انشاالله که بتونم این پاشنه آشیل رو در وجودم کمرنگ کنم.
اندیشه عزیزم بارها و بارها شده که از خدا هدایت خواستم و جوابم رو تو کامنت های زیبای شما پیدا کردم و بینهایت تحسینت می کنم برای این اتصال و این درک بالا و آگاهیهای نابی که از خداوند میگیری.
امیدوارم زندگیت سرشار از زیبایی و عشق خداوند باشه عزیزم🌹❤😘
سلام خدیجه جان
خدایی را شکر می کنم که خودش واژه میشه در نوشته هام . همه چیز خودشه و ما بدون اون هیچی از خودمون نداریم .
چیزی که برای کمرنگ کردن لین پاشنه آشیل به ذهنم اومد اینه که وقتی ما یک سلول در رحم مادرهامون بودیم ، رزقمون برقرار بود . اون موقع هیچکس ما را نمی‌دید. هیچ آدمی در اطراف ما نبود . حتی بیزینس نداشتیم . فقط در این دنیا حضور داشتیم و به صرف حضورمون در این دنیا ، جریان رزقمون از طریق اتصالی که به بدن مادرمون داشتیم ، برقرار شده بود و ما رشد کردیم و کامل شدیم . 9 ماه به ما رزق داد تا آماده ورود به دنیا بشیم و در ضمن اون چند ماهی که در شکم مادر بودیم ، جریان شیر را در سینه مادر برقرار کرد تا ما بعد از به دنیا اومدن به مشکل برنخوریم . بخوای حساب کنی میبینی اون موقع ما ذهن نداشتیم که آغشته به شرک باشه و به همین دلیل همه چیز برای رشد و بزرگ شدن ما برقرار بود و هرچقدر ما بزرگ شدیم و به اطراف نگاه کردیم از ایمانمون کم شد و به شرکمون اضافه شد . وگرنه در این داستان تکامل انسان ، ما بودیم و خدایی که تمام اسباب رزق ما را از طریق بند ناف و پستان مادر برامون ایجاد کرده بود . مردم کجا بودند اون موقع ؟ مردم ، زمانی در ذهن ما نقش گرفتند که ما بزرگتر شدیم و با دیدن زندگی های جورواجور ، به باورهایی رسیدیم و چیزهای غلطی را باور کردیم و حالا باید راه رفته را برگردیم و هربار از آگاهی هایی که در این مسیر کسب میکنیم لذت ببریم و شگفت زده بشیم . اول برای خودم نوشتم بعد برای خدیجه عزیز که به یاد بیارم زمانی را که تنها یک جنین بی دفاع بودم ولی خدایی قدرتمند داشتم که به من روزی می داد . و من الان از همون خدا روزی میخوام
سلام. اندیشه جان
من مدتی همین باور رو داشتم، اینکه من به منبع رزق وصل هستم و به مشتری نیازی که به معنی احتیاج باشه ندارم… و در تمام سپاسگزاری و درخواست هام مشتری اصلا حذف شد و فقط نتیجه نهایی رو درخواست میدادم و نتیجه این شد که برای چند ماه درآمد من و مشتری های من صفر شد و من هاج و واج و سرگردان
تا اینکه جایی خواندم که نوشته شده بود صفر صد برابر هم که بشود صفر است، بنابراین باید چیزی باشد که صدبرابر بشود، حتی یک…
و من فهمیدم که مشتری برای گسترش کسب و کار نیاز هست چون مشتری دست خداوند برای گسترش کسب و کار من هست، بنابراین طبق فایل اول استاد و رضا عطار روشن، من گفتم اوکی پس من مشتری لازم دارم، چون درآمد میخواهم داشته باشم از کار خودم ولی تبلیغ کار من و گسترش اون با توعه خداجونم… حالا اتفاقی که افتاده چند روزه دارم کاتالوگ ارسال میکنم برای مشتری ها و … و به خدا میگم خودت مبلغ ش باش…
منظورم از مطالبی که نوشتم این هست که من فکر میکردم فقط خواستن و تکیه به خدا و بالا بردن مهارت های تخصصی م کافی نبود، باید مشتری باشه که کار و مهارت من استفاده بشه!
حالا گیج شدم و میگم پس چطور خدا کافیه، این که من دارم دوباره برای درآمد و فروش و … منتظر مشتری می مونم؟!
نمیدونم…
اگر توضیح و یا مثالی هست که بتونه واضح کنه این مورد رو، خوشحال میشم که بشنوم.
استاااااااااد یعنی من سراسر اشک ریختم.
الهی شکرت بابت وجود همچین فرشته ای و اینکه من در زمانه شما زندگی میکنم.
استاااااااااد منم می بینمتون. مطمئنم
شما هم مطمئن باشید قراره به زودی من رو ببینید .
استا عجب حس بی نظیری رو بچه ها تجربه کردن. نووووووش جونشوووووووون
من هم در زمان مناسب هدایت می شوم.
یعنی من قشنگ حس کردم حال و هوای اونجا رو و با تمام وجودم شما رو بغل کردم.
با تمام وجود مریم جونم رو بغل کردم.
خدااااااااای مننننننننن
عاااااااااااااشقتوووووووووووونم استااااااااااااد
من چی بگم آخه
خیلی حس فوق العاده ایه
چقدر خوبه که بچه هایی که در فرکانس شما بودن و زمان مناسب شون بوده ، شما رو دیدن و عشق کردن.
خدایاشکرت
استاد من خیلی تصور می کنم اون لحظه ای رو که از دور دارم می دوم و می پرم بغلتون. خیلی ذوق دارم برای اون لحظه و میرسه وقتش .
چقدر خوشحال شدم که الگویی که شما در موردش صحبت کردید (ارشیا عزیز) رو دیدم و باز هم برام باور پذیر تر شد که منم با سن کمم می تونم و امکان پذیره.
چقدر جالب که دقیقا رسیدم به جلسه دوم قدم چهارم و دارید در مورد الگو ها صحبت می کنید. دقیقا همین صحبت هایی که اینجا گفتید.
چقدر افراد زیادی برای شرکت در این جلسه و دیدن شما اومدن.
استااااد به خداااااا شما برین ایران غوغااااااااااا میشه. معلوم نیست چه جمعیتی بیان. تازه اینجا فقط یکی از ایالت های آمریکای به این بزرگی بود.
الهی شکرررررررررت به خاطر این حد از عشق و صمیمتی و این حد از تاثیر گذاری
استاااااااد شما خودتون بهترین الگو هستید که من باااااااااید خیلی چیزا رو ازتون یاد بگیرم و با دیدن شما خیلی چیزا برام باور پذیر بشه.
خدایااااااااااااا عاااااااااااااشقتمممممممم
عااااااااشقتوووووووووووونم
بنام خداوند بخشنده مهربان 😍
.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربان😍
.
چقد این فایل بی نظیر بود قسمت 1+160
سریال سفر به دور آمریکا
.
خیلی چشم انتظارش بودم که ببینم این فایل رو
جالبه صبح که از خواب بیدار شدم توی حالت خواب و بیداری فقط بحث شرک و توحید توی ذهنم پیچیده بود و موقع رانندگی پشت فرمون خدا بهم گفت شروع کن فایل های توحیدی استاد رو از اول گوش دادن و و حرف به حرف رو نوشتن،
و استاد جان ،من اومدم سرکارم و شروع کردم به گوش دادن فایل توحیدی شما و واو به واو نوشتن توی همین حین بودم که یهو دیدم که یه نفر اومد از در وارد شد گفتش این کتاب رو بده به آقای فلانی و دیدم کتاب
(دولت عشق از کاترین پانتر) هستش و تا حالا نخوندمش و یه نشونه دیدم که بخونمش مطمئنم یه چیز در اون هستش که خدا میخواد به من بگه👌👌
و
ادامه دادم به نت برداری از فایل ،
یهو دستم خورد هدایت شدم به بنر سایت دیدم عکس شما با بچه هاستتت
کلی ذوق کردم و گریم در اومد😍🤗😭 و شروع کردم به دانلود کردن و دیدن و اولش ناراحت شدم😔 که چرا اونجا نیستم ولی بعدش گفتم اشکال نداره مطمئن هستم که میرم پیش استاد 💪🥲😍🤗و شروع کردم به دیدن فایل و همش حس میکردم که کنار شما هستم و همش خودمو اونجا پیش شما میدیدم و هر کسی رو که به آغوش گرم و پراز عشق خودتون میکشیدید حس میکردم خودمم🤗🤗🤗😍😍
و کلی لذت بردم از این فایل و چقد حس خوبی بود
و قشنگ حس میکنم که این حال و هوا دقیقا مثل همون روزای بندر عباس شما بوده که با بچه ها جمع میشدید توی پارک 😍😍🤗
وای خدای من چقد عالی بود.
چقد نکات مهم و کلیدی گفتید که
مهم اینه یه نفر رو توی کارتون الگو قرار بدید که داره خوب پول میسازه و به خودتون بگید که پس منم میتونم بسازم مهم نیست از کجا و چکاری فقط مهم اینه که پس اگه میتونهه این همه آدم توی همون کاری که من هستم درامد کسب کنه تو هم میتونی پس👌👌🤞
و حالا یه نکته جالب رو بگم استاد که دقیقا مربوط به همین الگو هستش که
خداوند یکی از دستاش رو هدایت کرد به دفتر املاکمون و این بنده خدا توی قبرس شمالی دفتر املاک داره و داره میفروشه
و جالبی میدونی چیه استاد؟؟
جالب اینه که این آدم فرکانسش خیلی بالاست و با من نسبت به بقیه بچه ها بیشتر حرف میزنه و باور هامو تغییر میده و حتی جلسه هایی که باهم داریم
فقط من هستم و مدیر املاکم و این آقا و وقتی همه ی بچه ها میرن خونه جلسه شروع میشه ( هم فرکانسی ما ۳ نفر)
و از خرید و فروش های ملک توی قبرس میگه و کلی باورهامو تغییر داده و جالب تر ازون توی یکی از حرفاش گفت
همون موقع که یه برج میاد و فایل ها باز میشه نصف بیشتر واحد ها رو میخرم و بعد با درصد سودی بالاتر میفروشم خیلی راحت و ساده
و
این حرفش واقعا کولاک کرد برام که پس هست کسی که توی املاک باشه و
یبار نگه بازار خرابه 👌
یبار نگه رکوده 👌
یبار نگه شرایط بده 👌
یبار نگه دولت تاثیر نداره توی کارم 👌
دلار توی کارم تاثیر نداره👌
و…
بلکه میگه من همیشه میتونم و میفروشم و هیچ چیزی توی کارم تاثیری نداره و جالبی اینه که اومده ایران و از تهران داره مشتری میگیره برای اونجا
بعد حالا به حرف مشاورای املاک بشینی میگین بازار آشغاله و خرابه و الان توی این جوّ خراب کی میخره و میفروشه
ولی این آدم رو خدا فرستاد بیاد دفتر ما و باورهای منو تغییر بده و الگو بشه برام که توی این کار خیلی میشه پول ساخت و مشتری بی نهایته و خیلی آسونه و اگه این آدم تونسته پس منم میتونم بسازم و راهش بهم گفته میشه من نمیدوننم از کدوم راه فقط باور کنم که میشه👌👌👌و خدا از جایی که فکرشو نمیکنم بهم میگههه
آیه 3 سوره طلاق:
(وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا
و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است)
⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️⚜️و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است
خیلی این فایل عالی بودش استادد جان کاشکی تایمش بیشتر بود و بچه ها بیشتر صحبت میکردن و الگو های عالی میشدن برای ما😍😍
در مورد نوشتن گفتی که نوشن معجزه میکنه ولی خیلی وقتا ما یادمون میره بنویسیم ولی معجزاتی توی این نوشتن هستش که خودم تجربه کردم و اتفاق افتاد برام و باز اهمیت نوشتن رو بیشتر از قبل جدی میگیرم و مینویسم و این فایل منو خیلی به وجد آورد که اگه این همه آدم تونسته تغییر کنه و بره اونجا و از نزدیک استاد رو ببینه پس منم میتونم
اگه طرف تونسته در این سن کم بره آمریکا پس منم میتونم برم👏👏👌
واقعا این الگو برداری ها خیلی میتونه کمک کنه👌👌
.
.
این جملتون چقد عالی بود که گفتید من قبل این میخواستم بیام آمریکا توی یه مجلس نشسته بودیم و یکی گفت آمریکا نیست عمری کا😏😐😐
.
و دقیقا یاد مکالمه دیشب با مدیرم املاکم افتادم که داشتیم در مورد خارج از کشور صحبت میکردیم میگفتش میلاد
مردم خارج از کشور همیشه دارن مثل تراکتور کار میکنن😐 و دو روز در هفته استراحت دارن و نصف حقوقشون رو باید مالیات بدن😐 و.. نمیتونن رشد کنن و کلی باورهای خراب😐😐 و من که میشینیدم میگفتم نه این جور نیس، پس استاد چجوری رفت و راحت همه چی براش اتفاق افتاد و داره عالی کار میکنه و با نصف فعالیت و ساعت کاری کم وحتی خیلی های دیگه،
که دقیقا خداوند مهر تاییدی زد بر این حرفای دیشب از کلام شما توی این فایل
حالا اگه مدیرم همین حرف رو به بقیه بچه ها بزنه همین حرف میشه الگو و بچه ها باور میکنن و تایید میکنن که آره راست میگی پول دراوردن سخته و باید عمری کار کنی
وهمین باعث میشه که طرف میخواد به پول برسه و درامد داشته باشه ولی طبق اهرم رنج و لذت
بخاطره نداشتن پول داره رنج میبره ولی چون توی ذهنش پول دراوردن مترادف شده با سختی کار و کار زیاد ،
همین نیز نمیذاره به پول برسه که من دارم میبینم دقیقا بین همکارام👌👌
پس نتیجه میگیریم که:
حرفای خیلی از افرادی که شاید در نظر ما موفق هستن ولی وقتی به پای حرفاشون میشینیم کلی باور های غلط القا میکنن که سم هستش و ما باید حواسمون باشه که الگو نپذییریم
ولی حالا همین مدیرم توی گرفتن کمیسیون عالی عمل میکنه و با اعتماد به نفس کاملا کمیسیون رو میگه و میگیره و طرف هم عالی میده 👌👌
.
خدایا شکرت چقد این فایل عالی بود
و کلی برای من درس داشت و من واقعا لذت بردم ازین فایل خدا رو صدهزار مرتبه شکر🤗🤗🤗😍
.
عاشقتونم واقعا عالی بودددد
استاد بی نظیرییی👌👌👌👌👏👏👏👏👏🤗😍
مطمئنم اگه این بچه ها از نزدیک دیدنت منم میبینمت🤗🤗😍😍به امید اون روز زیباااا👌👌👌😍😍🤗🤗🤗
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااا سپااااااااااااااااااااااااااس🙏😍