سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 168 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

سلام به همه دوستان عزیزم

سلام به استاد عباسمنش عشق

سلام به خانوم شایسته بی نظیر

خیلی خیلی خیلی عاشقتونم

یعنی اگر بگم که دست خدا بودن رو در حقمون تموم کردین کم گفتم، دست خدا، زبان خدا، همه چی خدا بودین تو این مسیر برامون

من همین چند روز بود که داشتم خودمو و چکاپمو بررسی میکردم که بنظرم بد نیست تو این فایل براتون بنویسم و بگم که در ادامه این هفته چه درخواستی از خدا داشتم و چجوری شما تو این دو فایل آخر پاسخش رو بهم دادین.

اگر فقط یکسال برگردیم به عقبتر:

من مهدی حسینی هستم، پسری ۲۴ ساله با کلی آرزو و در کنارش کلی حسرت و حال بد و ناراحتی و افسردگی.

یه زندگی زیر معمولی

یه خانواده که از هم تا حدودی پاشیده و تاثیرش روی روحیه من و افکار من به بدترین شکل ممکن باعث شده من هر روز چندین بار به خودکشی فکر کنم

یه رابطه عاطفی داغون با دختری که خیلی تحسینش میکنم هربار میبینمش و عاشقانه دوستش دارم ولی هر روز مشکلات تو رابطمون بیشتر و بیشتر میشه به دلیل تجربه ای که تو زندگی خانوادگیم از رابطه مشترک داشتم و الگو های غلطی که وجود داشته

و مشکلات مالی خیلی زیاد

بدهکاری های زیاد

اعصاب خورد و داغون

و هرآنچه در خلاف جهت صراط المستقیم میتونم بگم هست

و اما این یکسالی که گذشته برمن:

همون پسر فقط ۲۵ سالش شده

آرزو هایی که خیلی خیلی بزرگتر شدن، هم از نظر زمانی و هم از نظر ارزشی( یعنی چیزای با ارزش تر رو تو زمان کمتر بدست اوردن :) )

حال خیلی خیلی خوب و هر روز مثبت و با انرژی مثبت، نه تنها افسردگی و حال بدی وجود نداره

بلکه یه فرد انگیزه بخش و الهام بخش برای افرادی که نیاز دارن هستم و با هرکسی صحبت میکنم تا چندین روز حالش خوبه و پر انرژیه و اگ مدت طولانی باشم شاهد یه تغییر اساسی در اون فرد میشیم

کسی که همه همکاراش و کارمنداش از هم نشینی باهاش راضی هستن و روابط عالی داره

کسی که همه ازش به عنوان دست خدا یاد میکنن

کسی که تو رابطه با خانوادش در تعادل کامله، خیلی کم تر مقاومت داره و حالش بد میشه

کسی که با عشقش الان ازدواج کرده، با همون دختر رویایی و تحسین برانگیزی که عاشقش بوده امروز ازدواج کرده و رابطه ای ساخته که هر روز شکرگزارشه

که خودشون درعجبن و هرکسی میشناخته شون که چجوری اون رابطه هر روز جنگ و ناراحتی تبدیل به این عشق عجیب شده

رابطه ای که هر روز پیشرفت توش موج میزنه و الان که فکر میکنم چقد اولویت زندگیم داشتن ارامش بود و چقد این ارامش با عزت نفس و عشق به خودم ایجاد شد و امروز راضیم از این شرایط

کسی که شرایط مالی زیر رو شد، از صفر مطلق و زیر صفر تکاملشو طی کرد به جایی عالی رسید

باز از مسیر ثروت خارج شد ولی آرامش و چیزی که ساخته بود از دست نداد و باز به مسیر ثروت برگشت

کسی که امروز از خودِ تو رویاهاش هم چند قدمی جلو تره و چقد هر روز بابتش شکرگزارم

و همه اینا اتفاقاتی بود که در تکامل در سایه های شبهای تکاملی زندگیم گذشت و این تغییرو ایجاد کرد

و جالبه که تو همین شرایطی که همه ناراحت هستند و فکر میکنن. کسی باید اونارو ازاد کنه یا بهشون کمک کنه یا هرچی که فکر میکنن ک حتی زورم میاد ذهنمو درگیرش کنم

من تونسم خونه بخرم، تونسم بهترین خدمت سربازی رو تجربه کنم، بهترین رابطه رو‌بسازم، بهترین حال خوب رو تجربه کنم و…

اما چیزی که درخواست کردم و جوابشو تو چند ساعت دریافت کزدم و ادعا میکنم تو بدست اوردم پاسخ سوالاتم از خدا خیلی خبره شدم و خیلی راحت همه چی برام بدست میاد و استاد راحت به دست اوردن شدم، در حدی که از خدا ماشین خواستم، بعد در عرض چند روز بدون پرداخت حتی یه ریال ماشین برام فراهم شد و بهم هدیه داده شد، خواستم خونه بخرم اما پول نقد کافی نداشتم ولی به خدا گفتم تو توانایی پس میسپارم به خودت

دوماه گذشت و من الان در کمال معجزه خونه خریدم با شرایطی کاملا سازگار با چیزی که مد نظرم بود

و الان هم برای رابطه عاطفیم درخواستی داشتم و در عرض چند ساعت جوابش تو این فایل اومد

من چندروز بود که فکرم درگیر این بود که حالا که رابطمون عالی و خوشگل شده

حالا که انقد حالمون خوبه

چیکار کنیم که بیشتر بهمون خوش بگذره، چه تفریحاتی میتونیم داشته باشیم ک لذت معنویمونو بیشتر کنه و زندگی عمیق تری رو تجربه کنیم و عمق رابطمون بیشتر شه

حتی گفتم تو عقل کل هم بپرسم تجربه بقیه رو که خب همه فکر کردن من تو رابطم مشکل دارم دنبال بهانه هایی برای درست کردن رابطم ولی خب واقعا من مشکلی نداشتم و فقط دنبال عمق بیشتر بودم که فهمیدم باید به نشانه ها اعتماد کنم

و امروز دیدم که چقد زیبا حتی تو رانندگی میشه لحظات عالی بسازیم مثل استاد و خانوم شایسته که باهم اهنگ غروب رو همخوانی میکردن تو فایل قبلی

یا اینکه پاشیم بریم تو طبیعت بکر دور از انسان ها و جامعه و یه تجربه عمیق رو خلق کنیم و تا ابد یادمون بمونن این لحظات

و ایده هایی اومده تو ذهنم که عین روز برام روشنه چقد لذت رو قراره تجربه کنیم با عشق خوشگلم

همونجوری که بارها شده خودم تنها همینکار هارو کردم و از تنهاییم بیشترین لذت رو بردم و رابطه عالی با خودم ساختم

خدایا شکرت

استاد عزیزم عاشقتونم

ممنونم که اول از همه به ما دوست بودن با خودمونو یاد دادین

بعد از اون ساختن یه زندگی عالی رو از هیچی و فقط با باور به خودمون و خلق عشق از درونمون

عاشقتونم