سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 176 - صفحه 2

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

استاد عباس منش و خانم شایسته مهربان

صبح که بیدار شدم که البته اصلا دلم نمی‌خواست بیدار شم چون دیشب تا دیر وقت تو سایت در حال چرخیدن بودم و کامنت میخوندم و بی قرار از آمدن قسمتی دیگر دیر خوابیدم البته که خودم درخواست داده بودم که از خوابم کمی ،کمتر بشود

قبل از هر چیز ……

اول از خدا سپاسگزارم بخاطر فراهم کردن همه چیز برای بالا بردن مدارم.

دوم از استاد که دست خداست برای راهنمایی من به این مدار!

و سوم از خودم که برای رسیدن به مدارات بالا، داره از مسیر لذت می‌بره و به نتیجه نچسبیده فقط تو کارش به لطف الله استمرار داره!

و از گوشی مهربون و عزیزم که همواره در کنار منه و بهم کمک می‌کنه که البته همه اینها از فضل خداوند رحمان و رحیم است

خدایا شکرت

_

بعد از نماز خدا گفت برو که قسمت جدید اومده . سریع اومدم «خانه» خوشحال زدم که آنلاین ببینم اما نت یاری نکرد منم بدون توجه به بازیهای اینترنت به صدایی که آرام میگفت بزن دانلودش کن ! اجابت کردم و بعد از زدن رو قسمت« دریافت» وارد جلسه دونفره با خداوند در خصوص دریافت اطلاعاتی در حوزه «تسبیح» خداوند شدم (سوره حدید ) ومتوجه شدم که در قرآن (تسبیح) خداوند به (توحید) غلبه کرده که البته تسبیح خداوند برای مبارزه با شرک و خرافه گویی و در نهایت «یکتاپرستی و توحید» هست یعنی خداوند با تسبیحش اومده به کمک توحید .

خلاصه در همین اثنا گوشیم آلارم داد که دانلود به پایان رسید و من هم با کسب اجازه از الله جلسه رو‌ به اتمام رسوندم و نشستم برای دریافت آگاهی و تمرکز بر زیباییها و البته ازین طریق به تسبیح خداوند هم بپردازم.

استادم وقنی عکس سلفیتون رو دیدم ب خداوند گفتم ببینی چه هدیه ای برامون دارند.

قسمت 176 سریال سفر به دور آمریکا که نمیشه گفت بهترین !چون تمام قسمت‌های این سایت بهترین هستند. تو این قسمت هم با نمایش صحنه های زیبای طبیعت و آسمان آبی و کوه مواجه شدم .

و جاده ای پر از عشق و صفا

من عاشق اون دریایی شدم که در افق با آبی آسمان دست در دست همدیگه در حال ارسال فرکانس عشق به جهان بودند .

خط‌های نارنجی مارپیچی باریک روی کوه از دور خودنمایی میکردند اما زورشون به سطح قهوه ای کوه نمی‌رسید هر چند اونها نمیتونستن در برابر زیبایی جنگل دامنه کوه, حرفی برای گفتن نداشتند. اما این اخر داستان نبود چون شهر از دور دستها دستی تکان میداد و مارو ب سمت خودش فرا میخواند و ما بچه های سفر نامه اهل گذشتن هستیم برای دریافت زیبایی‌های بیشتر .پس در گیر حواشی نشدیم و گذر کردیم

رفتیم و از ی پل زیبا گذشتیم پلی که چراغ های سر خم کرده خودش رو وادار به استقبال از ما کرده بود وارد خیابانهای عریضی شدیم با ساختمانهای سر به فلک کشیده

ذهن در حال نجوایی زیرکانه اما خاموش :«یعنی کجا می‌خوایم بریم»

اما خدای هدایتگرم منو رها نمی‌کرد و با هم در حال عشق ورزیدن بودیم

سبحان الله و الحمدالله ولااله الاالله

چقدر زیبا بود خیابانهای تمیز که پر بود از ماشین

کم کم سر و کله درختان کوچیک و بعدش بزرگتر نمایان شد .

سبحان الله و الحمدالله ولااله الاالله

زیباییها یکی پس از دیگری رو نمایی میشد یکی از یکی هیجان انگیز تر

ی دریاچه مصنوعی خوشگل با یه عالم حیوانات با مزه که در حال استراحت بعد از یک کار شبانه بودند و دوستان پر چونه ای که اتفاقا خواب کمی داشتند

من عاشق اونی بودم که کمی سرش بالا آورد و بقول مریم جان گفت:« بابا بزار بخوابیماااا» چندتا پرنده کوچولو هم که اون گوشه موشه ها اومده بودن تا از فرصتی که دوستانشون خواب بودند بهره بیشتری ببرند.

وقتی وارد شلوغی شدیم من فکر کردم که:« اون مجسمه دو طبقه برای چی اونجانصب شده؟» البته خدارو شکر قضاوت نکردم دنبال مفهومش بودم. اما قرار نیست هر چیزی تو این جهان مفهوم خاصی داشته باشه حتی گاهی مفاهیم هم برای لذت آفرینی خلق شده اند. تو همین افکار بودم که یهو بالایی شروع کرد به نواختن و پایینی سرشو تکون داد . یه آن هنگ کردم واقعا شکار لحظه ها بود و چه همزمانی فوق العاده ای

سبحان الله و الحمدالله ولااله الاالله

این کشور و مردم خلاقش مملو از ایده و خلاقیتند مثل مردم عزیز کشور خودم

سبحان الله و الحمدالله ولااله الاالله

و مریم عزیزم که تصمیم گرفتن تو گسترش جهان در این روز زیبا سهیم بشوند و مقداری پول تو اون قوطی واریز کردند و …..

و بلاخره روی ماه استاد و مریم جانم که همواره مثل هارون در کنار موسی بعنوان فیلم بردار حرفه ای برای خلق شاهکار سفرنامه که مایه روشنی قلبم شد دیدم

خدایا شکرت چقدر تحسین برانگیزند مخلوقاتت!

فتبارک الله احسن الخالقین

بریم برای بازدید از باغچه هوایی در بین یک عالم ساختمان و برج البته این کشور خالق نابترین تجربیاته

سبحان الله این کشور تو چه مداری هستند

چقدر تحسین برانگیزند این شهردار

سبحان الله مردم این کشور چطور به این جا رسیدن ؟

چقدر مدار اینها تحسین برانگیزه که لایق زندگی در بهشت هستند و منننن که چقدر در مدار دیدن اینهمه زیبایی از پنجره گوشی پوکو ی عزیزم هستم

خدایا همه رو تحسین میکنم و از همه مهمتر اینکه من بعنوان اشرف مخلوقات قابلیت اینو دارم که درخواست بدم و با شکر گزاری و تمرکز بر نکات مثبت وتحسین کردن در مدار اجابت قرار بگیرم

سبحان الله

من مردم این کشور تحسین میکنم بخاطر مدار فوق العاده ای که دارند

من استاد عباس منش و خانم شایسته عزیزم رو تحسین میکنم

من خودم رو تحسین میکنم

فضای سبز روی هوا ،عجب حالی داره .

«خدااای من پاک و مقدسی تو »

چقدر صحنه های زیبا و دلانگیز خبری از آلودگی هوا نیست نظم و ترتیب زیبایی بهشت گونه از همه جای این باغ مصفا خودنمایی می‌کنه

من کسانی رو که تو اون آپارتمانهای بلند زندگی میکنند رو تحسین میکنم اونها مثل درون بچه که همیشه شارژند از اون بالا همواره در حال تماشای زیبایی‌های این باغ با تمام گونه های گیاهی زیبا در حال لذت بردن هستند و البته گذر کردن و دیدن روی ماه خانواده هاشون

و با پله برقی و ی کباب کوبیده ایرانی و زبان خوشمزه در یه رستوران فوق العاده با طبیعی‌ترین و سالمترین غذاها و در آخر یک لیوان چای ایرانی دبش لب دوز….

نوش جان وگوارای وجودتان

و دعوت از استاد توسط یکی از دوستان برای رفتن تو دل یه فوتبال اساسی با هموطنان عزیز ایرانی

استاد چقدر تحسینتون کردم بخاطر اینکه هر جور راحتی بدور از گونه احساس بد با همون لباس که هم خوانی با لباس بقیه نداشت وارد زمین شدید

عاشقتونم

و مریم جان مارو می‌بره به باشگاهی که خانمها با هیکل‌های زیبا داشتن نرمش انجام میدادن و البته ماهم ب مدد دوره سلامتی الان اون هیکل و سلامتی داریم

و تمام

بسمه تعالی

مدیریت محترم این جهان با عظمت سلام

اینجانب زهرا فرجی بنده سپاسگزار و در حال رشد تو ،که به دعوت خودت به این جهان زیبا پا نهاده ام درخواست ارتقا به مدارهای بالاتر از طریق تمرکز به نکات مثبت و قرار گرفتن در صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و‌الضالین را دارم لذا خواهشمند است اقدامات لازم برای شناسایی باورهای مخرب اینجانب که خود قادر ب شناسایی آنها نیستم »را مبذول فرمایید

تا لایق استفاده از امکانات هر دو بهشت که در نامه خود در سوره حدید آمده شوم .

با تشکر

بنده ستایشگر و متمرکز به نکات

مثبت شما زهرا فرجی