https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/12/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-12-18 07:13:452023-03-18 21:31:06سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 177
218نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم
عبور از زیر یه پل پر نور و رسیدن به وسعت بزرگی از آسمون آبی و صاف و وسیع و چالشی که انصافا این تراک هربار از پسش خوب براومده سربالایی که تا مسیر خوبی رو بالا رفت و ادامه مسیر سربالایی با شیب تندی که شما پیاده رفتید و خداااای من چه اقیانوس بیکران و زیبایی و موج های زیبایی که کنار ساحل روی سنگها میخورد و کف آبی که پدیدار میشد تو ارتفاع بالا دیدن این بیکرانی و زیبایی خیلی فوقالعاده بود و اون مسیر زیبایی که لای صخره رو به ساحل باز شده بود و شما ازش عبور کردید و رسیدید به ساحل یکدست و موج آبی که چقدر زیبا گرد میشد و میزد به ساحل و اون آقا رو خیس اب کرد و قایق سفید کوچولو با بادبان سفید رنگ مثل یه نقطه سفید وسط این عظمت و بزرگی خداوند خدایا تو چقدر عظیم تر و بزرگتر از خواسته های منی درست مثل یه نقطه وسط این عظمت و بزرگی تو هستم و تو از فضل و کرم خودت بر ما می بخشی و من به تو پناه میارم که وهابی و اجابتم مبکنی اون مسیر پله ای زیبا که از دو طرف گیاهان سبز و قرمز روییده بود چقدر مسیر زیبایی بود هربار رویایی تر و زیباتر میشه مسیر و قدم به قدم زیبایی بیشتری رو میبینیم اون صخره سنگی وسط اقیانوس اون آبی که میومد روش و موج زیبایی به راه مینداخت خدایا چقدر بینهایت زیبا بود خدایا شکرت
هدایت خداوند برای قدم بعدی.آشکار شد یوسمدی نشنال پارک دیدن زیباییهای بیشتر در کالیفرنیا که بعد از تگزاس بزرگترین ایالت آمریکا و با جمعیت زیاد هست استاد جان گفتید که این ایالت چقدر تنوع آب و هوایی و جغرافیایی و دشت و کویر و شنزار و پوشش گیاهی متنوع و با پستی و بلندی داره و یه قسمتهایی هم صاف و یکدست و ساحلی و از شمال تا جنوب این ایالت میشه چهل فصل سال رو در این وسعت دید و هر جاذبه گردشگری از کوهنوردی تا صخره نوردی تا موج سواری و شنهای روان نمکزار و چشمه های آب گرم و شنا و هر جاذبه زیبای طبیعت رو داره و میشه از هر علایقی که داری دراین ایالت پیدا کرد صخره و کوه داره و نمکزار و شنزار و درختان بلندقامت و متنوع عجایب هفتگانه خلقت رو داره میشه بود و لذت برد همه چیز رو در این طبیعت بکر در کالیفرنیا میشه دید و تجربه کرد و این وسعت و بزرگی ایالت و تنوعی که داره حداقل پنج سال زمان میبره تا با عشق با آرامش همه این زیباییها و تنوع رو دید خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی و فراوونی در طبیعت این ایالت بزرگ و وسیع از شمال تا جنوب کالیفرنیا خدایا شکرت
اما داستان هدایت شما دو عزیز دل به نشنال پارکی که میرید چقدر زیبا خداوند با زبان قابل درک و فهم شما با شما صحبت میکنه و هدایت خودش رو اشکارا و واضح نثار شما میکنه بین دو گزینه نشنال پارک و این مسیر رویایی های وی وآن تصمیم گرفتید حالا که از نشنال پارکهای زیبایی چون یلو استون بازدید کردید تر ما پلیس رفتید و چشمه های اب گرم روباز رو رفتید و کمپ عالی در اون طبیعت بکر داشتید حالا برید سمت اقیانوس های وی وآن اما تو گوشه ذهنتون اون تجربه لذت بخش از چشمه آب گرم رو داشتید و دوست داشتید باز هم اگر موقعیت پیش اومد از این چشمه ابهای گرم در جایی دیگه استفاده کنید و لذتش رو ببرید تا. اینکه با هدایت خداوند با اون آقا آشنا شدید که از تراک شما تعریف میکنه و گروه فیس بوکی رو معرفی میکنه که بچه هایی که تراک کمپر دارند درش عضو هستند و کلی از تجربیات خودش از استفاده از تراک کمپر میگه و جاهایی که خودش رفته میگه و از زبان خداوند به شما میگه برید نشنال پارک و اونجا چشمه آب گرم روباز و کلی زیبایی داره و این نشونه واضح خداوند بود که با اینکه یک ساعت و نیم رانندگی کردید تا به سمت های وی وآن رفتید مسیر رو تغییر دادید به سمت نشنال پارک و چقدر جای سپاسگزاری و تحسین داره وقتی اون آقا انقدر با عشق با اینکه شما اینترنت نداشتید شماره تلفن شما رو گرفته و لوکیشن و کلی عکس از اون نشنال پارک به شما داده واقعا آدم تحت تاثیر قرار میگیره چقدر انسانهای شریف و عالی و فوق العاده ای هستند و شما دو عزیز دل در مدار بالا لایق شدید که با بهترین انسانها در ارتباط باشید خدایا هدایتم کن کمکم کن من هم لایق هم مداری با بهترین و شریف ترین انسانها دستی از دستان پر قدرت تو در ارتباط قرار بگیرم
خدایا شکرت برای این آب و هوای بهشتی که تو این سفر رویایی هم شما و هم ما تجربه کردیم تو این فصل پاییز که سه روز دیگه تموم میشه استاد جان هیچ سرمایی نبود و آفتاب درخشان و عالم تاب نور طلایی خودش رو هر روز به قلب من و جهان من تابید و قلبم رو باز و روشن و گرمو امیدوار کرد و این تاثیر توجه من به زیبایی این فایلها بود که چقدر از این اب و هوای بهشتی که شما تجربه میکردید لذت بردم از این آفتابی که روی صورت مثل ماه شما می تابید لذت بردم و برخلاف تصور همه که فکر میکردند این فصل سال خیلی سرد میشه و راهها بسته میشه شما با توکل به خدا حرکت کردید و در این فصل سال هوای خیلی عالی رو تجربه کردید و آفتاب مثل همین لحظه از فیلم به صورت شما می تابید همه نشنال پارکهای که رفتید خلوت بود جای پارک ماشینها فراوون بود و جاده ها باز و خلوت بود قشنگ روی شونه های خداوند در بهترین زمان و مکان بودید درها همیشه رو به سوی شما باز بوده آسون شدید برای اسونی ها خدایا منم به بهترین و ساده ترین مسیرها هدایت کن من به تو پناه اوردم و فقط روی تو حساب باز کردم قلبم رو آروم و مسیرم رو آسون کن
توجه به زیباییها تایید و تحسین این زیباییها طبق قانون بدون تغییر خداوند لاجرم منو هدایت میکنه به تجربه این زیباییها و نعمتها و ثروتها و موهبتها این توجه من فرکانس من جهان رو به کرنش وادار میکنه و هدایت خداوند آشکار میشه الهی امین
باسلام به استاد جان و مریم عزیزم، این اولین کامنتیست که برایتان میفرستم؛ در ابتدا خرسند و شکرگذارم که من را با شما استاد بزرگ آشنا کرد
من قدردانم که لحظات زیبایتان را با ما به اشتراک می گذارید و عمیقاً از خداوند بابت حضور آگاهی بخشتان سپاس گزارم و من کالیفرنیای زیبا را با طبیعتی چهار فصل و دل ربا ستایش می کنم که با این طبیعت بی همتا بکر و زیبا و نور خورشید که مانند الماس خیره کننده است، چشمه ها، برکه ها ، اقیانوس آبی بی کران، ساحل زیبا و موج هایی که بی منت احساس خیسی تازگی طراوت و زنده بودن را می دهند، درختان سرزنده، دره ها ، آسمان یکپارچه و زیبایی چشم نواز طبیعت سبز و سرزنده و پویا و روح نواز که رویای حضور در این مکان را در دل انسان زنده می کند، از خداوند برای این همه زیبایی و فراوانی سپاس گذارم.
در این لحظه در حال خواندن فصل دوم کتاب رویا هایی که رویا نیستند هستم، چقدر بیان قوانین توسط استاد عباسمنش روان و ساده و زیباست، میلیاردها بار سپاسگزارم.
باز هم از استادم بسیار متشکرم و خانم شایسته عزیزم خسته نباشید بابت تمامی زحماتی که برای تهیه و ضبط و ادیت این ویدیوها کشیدید،
از خداوند برایتان بهترین و زیباترین لحظات را آرزومندم. خدانگهدار
سلام و درود به همگی خصوصا استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم
خدایا چقدر آسمون و هوا زیبا هست چقدر جاده ی آرام و خلوتی عاشق شنیدن صدای دو نفر در این سکوت جاده هستم.
استاد عزیزم بازم تراک کمپر بسیار عالی و قوی رو به چالش کشیدن و من هم با شما شاهد این چالش بودم و واقعا شجاعت شما رو برای رفتن در دل هر ترسی و دیدن هر زیبایی تحسین میکنم .
عجب آب مواج و زیبایی و واقعا ساحل زیبایی داره خدای من چقدر مناظر زیبا و دلچسب هستن خصوصا که یک قایق سفید در وسط آب های آبی این دریا دیده شد و زیبایی رو بیشتر کرد
.
خانم شایسته ی عزیزم خوشحالم که اینقدر زیبا برای ما فیلم میگیرین و هر آنچه خودتون میبینید به ما هم نشون میدین اون قایق رو زوم کردین و ما هم دیدیم و یا موجها رو از نزدیک نشون ما دادین چقدر زیبا بودن خدایا شکرت
عاشق شما دو نفر هستم که برای دیدن تمام مناظر تلاش میکنید و راه رو طی میکنید تا از نزدیک منظره رو ببینید .
چه پله ی زیبایی بود و ترکیب این پله با این ساحل واقعا جالب و رویایی بود
وای نور خورشید و این ساحل و هوای آبی و این بوته های سر سبز رو که دیدم واقعا برام زیبا و دل انگیز بود چقدر آرام و چقدر زیبا بود .
استاد جان رو در وسط این مناظر دیدن خودش یه زیبایی دیگه هست که هر کسی نمیتونه این قاب تصاویر رو, ببینه اما چقدر خوبه و خوشحالم که من در مدار دیدن این زیبایی ها هستم ( چون در این سایت هستم )و همزمان طبیعت رو با شما دو فرشته ی زمینی میبینم و کلی خوشحال میشم و ذوق میکنم .
واقعا استاد شما بیشتر سفر رو هدایتی رفتین و
به سمت زیبایی های بینظیر هدایت شدین و ما بچه های سایت رو هم با خودتون در دیدن این زیبایی ها شریک کردین چقدر عالی هست که بازم خانم شایسته ی عزیزم میگن به این مکان جدید هم که در مسیر رفتن به اونجا هستن هدایت شدین و قراره کلی زیبایی های بیشتر رو در اونجا ببینند
عجب ایالت جالبی هست این کالیفرنیا همه چیز رو با هم داره اقیانوس و رود و نمکزار و آب گرم و ….ومیشه چهار فصل رو در یک روز از این ایالت دید .
فلوریدا و یا تگزاس و …طبیعت و تنوع اونها خیلی کم و مثل هم هست اما این ایالت کالیفرنیا این طور نیست بسیار تنوع داره و میشه هر کاری رو تجربه کنه مثل موج سواری و … پس ایالت جالبی هست برای دیدن و لذت بردن از طبیعت عاشق این نگاه دقیق استاد به اطرافش هستم و این اطلاعات جغرافیایی عالی که داره و با ما بچه های سایت به اشتراک میزاره .
بازم خانم شایسته ی گل به فکر بچه های سایت بودن و دوست دارن با گفتن داستان هدایت خودشون به جاهای زیبا ایمان ما رو به خدا که الله همیشه هست و ما رو هدایت میکنه قویتر کنن
بازم خدایا شکرت
.
وای عاشق دیدن شما دو استاد در کنار هم هستم چقدر لذت بردم .وقتی خانم شایسته دوربین رو برگردوند و شما رو در کنار هم دیدم .
بازم باید بگم الکی نیست که این کشور آمریکا اینقدر موفق هست و مردمان خوبی داره چون طبق حرفهای استاد ومریم جان متوجه میشم که اونها به زیبایی ها خیلی دقت دارن یعنی اگر این مردم لباس زیبایی به تن کسی ببینن میگن چقدر زیبا هست یا مثل الان اگر ماشین استاد رو دیدند و خوششون اومد میان میگن که چقدر ماشینتون عالی هست و … که باید بگم عجب خصوصیت خوبی دارن همون قانون کنترل کانون توجه رو به صورت اتوماتیک دارن انجام میدن که باید بگم من هم تا حدود زیادی اتوماتیک اینطور هستم .خدا رو شکر گذار هستم
عاشق این کمپر استاد عزیزم هستم که اینقدر طرفدار داره استاد چقدر عالی و در مدار بالا زندگی میکنید که برای مردم اونجا هم داشتن همچین نعمتهایی تحسین برانگیز هست
چقدر انسانهای شریف و خوب در کنار شما
دو عزیز دل قرار میگیرن مثل همون شخصی که
گفتین مثل شما کمپر داشته و اومده شما رو کلی راهنمایی کرده خدایا منم میخوام .
چقدر داستان هدایت شما زیبا بوده واقعا میشه هدایت رو در هر لحظه از سفر و زندگی شما دید واقعا انسان ها رها شده نیستن و طبق حرفهای خدا در قرآن هدایت میشن .اگر خدای استاد اینقدر هادی هست خدای من هم میتونه هادی باشه .خدایا کمک کن هدایت ها رو ببینم و درک کنم .
یوسوملی نشنال پارک جز با کیفیت ترین پارک های آمریکا هست استاد همیشه شما در بهترین زمان و مکانها با بهترین افراد هستین .خدایا کمک کن من هم این همزمانی ها رو تجربه کنم
چقدر جالبه که در این فصل با هوای مطبوع و عالی در هر کجا که برین مواجه هستین و همه جا خلوت و آرام هست واقعا خدایا شکرت برای این همه نعمت و هدایت .
واقعا استاد برای منم جالبه که شما نه سرمای ناجور نه برف و بارون شدیدی در این سفر داشتین و واقعا همه جا هم خلوت هست هم هوای عالی داره .خدایا شکرت .
خانم شایسته چقدر جالب که خواسته ی دیدن آب گرم داشتین و اینقدر زیبا ازطریق این دوستتون به سمت اونها هدایت شدین
.
استادعزیزم در آخر فایل میگن این تمرکز به زیبایی ها قطعا من رو هدایت میکنه به زیبایی های بیشتر چون این قانون خداوند هست و من میتونم بیام داخل این طبیعت با عزیز دلم کباب کنم و بزنم و برقصم و … بدونم که قانون جواب داده و اما در این جور مواقع که قانون رو تجربه میکنم باید به یاد حرفهای استاد عزیزم بیفتیم وقانون رو در ذهنمون مرور کنیم خدایا شکرت من امیدوارم که به سمت بهترینا هدایت بشم .
خانم شایسته میگه حتی اگر به یک عکس توجه کنید قطعا به سمت زیبایی های همون عکس هدایت میشین چون خودم تجربه داشتم .خدایا ما رو هم به سمت مدار های بالاتر هدایت کن که از این قوانین در زندگی خود بهره ببرییم .
با یاد و نام خداوندگارم شروع میکنم که هدایتگر همه انسانهایی هست که در فرکانس و مدار هدایت هستند و به قدر باورهای ما بزرگ میشود ومارا می افزاید و رشد میدهد
با هدایت های الهی و قلبم تحسین میکنم زیبایی های این قسمت را تا به زیبایی های بیشتر هدایت شوم
درود و سلام براستاد جان ومریم جان گلم
خدارا شکر یک قسمت دیگه از زیبایی های این جهان وچهارفصل کالیفرنیا را ازقاب دوربین 📷 شما می بینم تا به قول استاد جان با قوانین بدون تغییر خداوند حتما به این مکان ها هدایت میشویم و خودمون تجربه میکنیم
چقدر تونل زیبا وتمیزی بود لذت بخش بود بعد ازدوتا تونل بزرگ وارد منطقه زیبا با فراوانی دریا وکوه وجنگل میشیم
چقدر جالب بود برام که استاد فورد خفن را به چالش کشیدید شاید اگر هرکسی بود پایین پارک میکرد و پیاده به قول مریم جون میرفت ولی شما با شهامت رفتید وببین چه صحنه ای دیدید
صخره ودریا وموج من را دیوانه میکنه یعنی یکی از تجسم های من دیدن همین صخره ودریااست که حالم را عالی میکنه ومن را به خدا نزدیک میکنه
چه مکان روحانی چقدر لحظه ای که آب به صخره ها میخورد وبرمیگشت جالب بود چه ساحلی
حال میده بدوی کنار این ساحل وحس خوبت را شریک بشی با خدا
یه جاده رو به دریا ورسیدن به ساحل رویایی که جان و دل انسان را جلا میده واین انرژی آب که موج میزنه ودائم درحرکت است و نشان از لطف بیکران خدا به این زمین وانسانهای زیبا بین چون استاد ومریم جان است
چقدر حس آرامش داره دریا چقدر میشه راحت بشینی لب ساحل وساعتها با خودت وخدا خلوت کنی وسپاسگزارباشی
در مسیر این دریا میرسیم به پله های زیبا وگلهای سبز و نارنجی نور خورشید که تابیده بود به گلها وزیباتر شده بود که چقدر زیباتر کرده بود مکان ورود به دریا را انگار خوش امدگویی خدا به بنده های خودشه که بیاین زیبایی ها را ببینید
به مسیرهای جدید وزیباتر هدایت میشویم ایندفعه از زبان یک انسان شریف به مکان بعدی که خدا درنظر گرفته هدایت میشیم چقدر خدا قشنگ هدایت میکنه ومسیر بعدی رو میگه
چقدر فوق العاده است این همه تنوع دریک ایالت چهار فصل با پوشش گیاهی عالی
شمال کالیفرنیا زیبای های فوق العاده وهوای عالی
یه قسمت کویر وشن های روان
یه قسمت ساحل عالی
یه قسمت درختان هیولا
یه قسمت چشمه های آب گرم
تنوع درآب وهوا
بهشت رو زمین میبینی تو ایالت کالیفرنیا
یه روز چهار فصل رو باهم ببینی چقدر هیجان انگیزه به قول مریم جون هرچه همه خوبان دارندکالیفرنیا این ایالت زیبا دارد
دوست داری برو کوهنوردی
دوست داری برو موج سواری
دوست داری برو صخره نوردی کن
دوست داری برو داخل شن های روان راه برو
خدای من این لذت رو میخوام تجربه کنم میخوام ببینم خدایا هدایت کن مرا وهرکسی که در این فرکانس دیدن این مکان هاست
چقدر خدا قشنگ هدایت میکنه
چقدرلباس وچهره مریم جان زیباتر شده استاد جان چقدرهیکل شما ورزشکاری شده تحسینتون میکنم
چقدر تحسین میکنم این مردم آمریکا رو که هرچیز زیبایی رو میبینن تحسین میکنند اتفاقاامروز در حال پیاده روی و کوهنوردی یه زن و شوهر را دیدم وتحسینشون کردم
استاد.هرکس که به پیاده روی میره با یک گروه و دوستانشون میرن وفقط من تنها بودم که از کوه بالا رفتم و برعکس قبل که میترسیدم حتی جایی برم که مرد باشه وجرات نداشتم با دیدنشون سلام کردم وازمن پرسیدن تنها اومدی حوصله تون میشه تنها بیاید و گفتم با خدا هستم وبا خدا حال میکنم وجلوتر هم خانم واقای کوهنورد راهنمایی ام کردن. برای رفتن از پایین کوه و گفتن ما گروه کوهنوردی داریم خواستی بیا جزو گروه ما که چهل نفره است وخوشحال شدم که فرکانسم بالا رفته وبا انسانهای خوب هم فرکانس شدم
ولی هنوز باورهای مردم اینه که تنها کوه نرو ومن چون استاد را دیدم شهامت پیدا کردم که با خدا برم وخلوت کنم تا پیورتر بشم
راستش استاد دیشب هم خواب شمارو دیدم که داشتم همین دفترم که فانوس دریایی را مینویسم نشان شما میدادم ومیگفتم ببین استاد. من از شما همیشه سپاسگزاری میکنم در دفترم و شما هم مرا در آغوش گرفتید
استاد جان با انسانهای ثروتمند هم فرکانس شدم وانکارکلی باورهای ثروتمند دروجودم شکل گرفت وایمانم قوی تر شد عزت نفسم بالاتر رفته و حتی ازشون سوال میپرسم .چقدر انسانهای شریفی هستند این ثروتمندان
ثروتمندشدن چقدر باشکوه است
ثروتمند بودن معنوی تمرین کاردنیاست
خودم را مثل درخت بامبو میبینم که داره از زیر خاک میاد بیرون بعد از دوسال کارکردن روی دوره قانون آفرینش که بهترین دوره برام بوده و هست ولذت میبرم
خداهمه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان وپاکی دل
خدایا ظرف وجودم را بزرگ کن ورشد بده مرا در مسیری که برای آن آمدم تا جهان راگسترش دهم
«تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ؛ الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ »«همیشه سودمند و با برکت است آنکه فرمانروایی [همه هستی] به دست اوست و او بر هر کاری تواناست. آنکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و او توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده است.»(1-2 ملک)
سلام و درود فراوان به خانواده عزیزم، درود به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بزرگوار.
رب العالمین عزیزم ، از درگاه با عظمتت درخواست میکنم همه اعضای سایت رو در پناه هدایت و حمایت خودت به جریان بینهایت نعمتها و فراوانی ثروتها و صلح و آرامش و امنیت و سلامتی بیشتر و بیشتر متصل کنی.
دیشب نیاز به کمی پیاده روی داشتم، گفتم برم یه کمی قدم بزنم، ولی چون هوا سرد بود گفتم عمداً با تیشرت میرم که زودی برگردم. چون وقتی میرم پیاده روی تمرکزم از زمان و مکان برداشته میشه. بماند که همه با لباس گرم و کلاه بودن و من بخاطر آگاهی های بینظیر قانون سلامتی با همون تیشرت حالم خوب و خوش بود، بدون اینکه سرما اذیتم کنه 😂😂😍😍🥵🥶 و اینکه حوصله هییییییچ گونه آهنگی رو نداشتم. گفتم چی گوش بدم که از هیاهو و سر و صدای بیرون خودمو جدا کنم ، فولدر سوره های قرآن رو باز کردم و پخش کردم. چندتا سوره یکی یکی پخش شدن تا رسید به سوره مُلک «تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شئ قدیر» 😭😭😭😭😭 و اشک از چشمم جاری شد وقتی این آیه رو شنیدم. گفتم یادم باشه برای فایل فردا صبح این آیه رو بنویسم؛ انگار میدونستم امروز یه فایل میاد روی سایت. نکته ای که به ذهنم میرسه اینکه برای همین یه خط آیه میشه صفحه ها نوشت و پر کرد از معانی و اسرار الهی، من با این همه پر حرفی از صحبت کردن در مورد این آیه عاجز و ناتوانم و میدونم دنیایی از معانی توحیدی در این کلمات نهفته است و بیاد خودم میارم اون بیت از حافظ که گفت « برو ای زاهد خود بین که ز چشم من و تو ؛ راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود»
از خداوند درخواست میکنم درهایی از آگاهی رو از این آیه به روی این بنده اش باز کنه.
استاد عباس منش خداییش چقدر با خداوند ارتباط برقرار کردی که اینجوری شگفت انگیز داره هدایتت میکنه. خوش به سعادتت و منم این چنین رابطه دوستی با خدا میخوام. ذوق کردن ها و صحبتهای خانم شایسته دقیقاً عین دختر بچه هاست که این نشون میده این احساسات کودک درونشون چقدر زنده است و چقدر با خودشون در صلح و آرامش هستن و اجازه ندادن اون بالغ منطقی و تجربی ذهن اون احساسات کودک درون رو به حاشیه ببره. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که استادان من شمایید، که منم به خودم اجازه میدم یه وقتایی اون شیطنت کودک درونم رو بروز بدم. خدا رو شکر میکنم که بجای کار کردن با افراد پشت نقاب، از بین همه اساتید بهترین ها نصیب من شدن که نقاب که چه عرض کنم 😂😂😂 حریم شخصی رو بیخیال شدن و از تک تک اتفاقاتِ روزمره شون فیلم گذاشتن روی سایت😂😂😍😍 خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
آقا یکی از معایب قانون سلامتی رو بهتون بگم😂😂😂 اونم لباس گرم هایی که روی صندلی عقب ماشین جمع میشه.😂😂😂 یعنی میپوشی میری بیرون، بعد که احساس گرما کردی پشت فرمون مجبوری لباس رو در بیاری و پرتش کنی صندلی عقب. یعنی صندلی عقب ماشینم شده عین فورد شما که چند هزار مایل باهاش سفر کردین😂😂😂
ابتدای فایل خداییش عجب تونلی بود و اون نورپردازی و تهویه هوای عالی ، میشد همونجا چادر زد به شرط اینکه ماشینها بوق نزنن😂😂😂. دلیل تهویه هوا هم اونه که منوکسید کربن توی تونل جمع نشه. چه جاده استاندارد و با کیفیتی، آدم دلش میخواد فقط رانندگی کنه 😍😍😍 استااااااااد اون شیب وحشتناک که رفتین بالا ، و تکون خوردن های ماشین ، این چه چالشی بود، من داشتم خدا خدا میکردم. ضمن قدردانی و تشکر ویژه از کمپانی عظیم فورد بخاطر محصول بینظیرشون تراک F-150 (بخونید اف وان فیفتی😂😂😂) ، (مدیر عامل کمپانی فورد طی بیانیه ای sms داد، چاکرتیم حمید جان 😍🙋 مرسی که از محصولات ما تعریف میکنی، اصلا تموم این مدت ما منتظر نظرات فنی تو بودیم تا بتونیم از بقیه آپشنهای جدید تراک رونمایی کنیم😂😂😂)
اون سواحل مرتفع چقدر مکان زیبا و بینظیری بود. یادم میاد قبلاً در مورد کالیفرنیا چندان نظر مثبتی نداشتین ولی الان شگفتیها و زیبایی های این ایالت رو جوری بیرون کشیدین و بهمون نشون میدین که من مطمئنم حتی بیشتر ساکنین کالیفرنیا هم تا حالا اینها رو ندیدن😍🇺🇲🇺🇲🇺🇲💚 استاد یادم میاد توی بعضی از فایلها میگفتین برای بعضی از موضوعات ذهنتون مقاومت داره. من همیشه میگفتم آقا بییییخیییییییاااااال چه مقاومتی ؟ شما که ته همه چیزو درآوردی … ولی الان میفهمم طبق قوانین بدون تغییر الهی همه ما در مسیر تکامل هستیم، حتی برای ابراهیم پیامبر که همه ادیان متفق القول به نیکنامی ازش یاد میکنن، حتی برای اون هم قوانین به شکل تکاملی پیش رفته. الان بهتر میتونم بفهمم استاد عباس منش نظرش درمورد کالیفرنیا 180 درجه عوض بشه. این همون تکاملیه که به روایت تصویر مشاهده اش کردم. الان درک میکنم اون مقاومت ذهن ها چی بود و تکامل به چه شکل عمل میکنه. ولی من هنوز فلوریدا رو ترجیح میدم 😂😍😍😍
حافظ شیرازی عزیز میگه (اینقدر که از حافظ نقل قول کردم یاد کلاس ادبیات فارسی دبیرستان میافتم 😍😍😍😂😂😂) حافظ میگه : «دریای اخضر فلک و کشتی هلال ، هستند غرق نعمت حاجی قوام ما»
دریای اخضر فلک و کشتی هلال منظورش همه طبیعت سر سبز و همه آسمان آبی و گردش زمان ، همه شون پر از نعمتهای بی نهایت خداونده.
این پهنه وسیع اقیانوس آرام زیبا و اون قایق ⛵ سفید وسطش دقیقا آدم رو بیاد همین دریای اخضر فلک و کشتی هلال میندازه (البته کشتی هلال منظورش هلال ماهه نماد گردش زمان) عجب ساحل شگفت انگیز و تمیزی ، چقدر بی نظیره ، چقدر تمیزه، چقدر این مردم ارزشمند هستن و اینقدر اینجا رو تمیز نگه داشتن. واقعاً این تمیزی و این آرامش تحسین برانگیزه. انسان رو مشتاق تر میکنه به مسیر خواسته اش.
اون بنده خدا که امواج خیسش کرد😂😂😍😍 منو یاد یه خاطره انداخت. من وقتی میرم روی شنهای ساحل میشینیم یه کمی امواج رو نگاه میکنم تا کجا داره میاد، و از خیسی شنها میفهمم آب در حال جذر شدنه یا مد شدن. چند وقت پیش توی ساحل عسلویه نشسته بودم و ظاهراً آب در حال جذر شدن بود.(عقب نشینی) چند روز قبلش توی همون ساحل یه سنگ کوچیک سفید پیدا کرده بودم که بهم احساس خوبی میداد و هر وقت دستم میگرفتم یاد این مصرع حافظ می افتادم «بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود». روی ماسه ها با فاصله از امواج نشسته بودم و یه سطح صاف جلوی پام بود با همون سنگ سفید روی ماسه ها نوشتم « بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد» ولی جا برای مصرع دومش نبود 😂😂😂 یه موج اومد که خیلی بیشتر از همه موجها ادامه پیدا کرد تا جلوی پام رسید ، اونقدر سریع که دیدم وقت برای بلند شدن از زمین نیست ، توی همون چند ثانیه تصمیم گرفتم تسلیمش بشم و قشنگ منتظر بمونم کلا منو خیس خیس کنه. ولی اومد تا جلوی پام و برگشت و اون مصرعی که نوشته بودم رو پاک کرد و با خودش برد و دوباره ماسه ها صاف شد 😂😂😍😍 گفتم خیلی ممنونم که جا رو برای نوشتن مصرع بعدی خالی کردی، نوشتم «گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود» چند دقیقه بعد بازم یه موج همونجوری اومد مصرع دوم رو با خودش برد. و نکته اش اینکه در تمام مدت 40-30 دقیقه ای که اونجا نشسته بودم فقط دو تا موج اومد تا بالای بالا. تا اون یادداشت منو با خودش ببره به دست کائنات برسونه، کلی ذوق کردم و خدا رو شکر کردم و این اتفاق رو یک نشانه دیدم ، بقول ما آتشنشانها «بله؛ پیام دریافت شد» 😍😍🤩🤩
خب در ادامه قراره بریم یوسمیتی نشنال پارک، این دیگه کجاست ؟ تا حالا اسمشو نشنیدم و بذار از گوی سحرآمیز بپرسم 😂😂😍😍 منظورم گوگل کروم بود،که همیشه منو به یاد همون گوی سحرآمیز جادوگران قصه های کودکیمون رو میندازه. که همه جور اطلاعاتی توش پیدا میشه 😍😂😍😂
و خدااااااااااای مععععععننننن
Yosemite National Park😯😯😯😍😍😍
بقول آمریکایی ها O . M . G
چقددددددررررر زیبا و شگفت انگیزه، عجب مناظر شگفت انگیزیییییییی ، بچه ها فایلهای شگفت انگیز و بی نظیری در انتظارمون خواهد بود.
مشتاقانه منتظرم از اینجا لیزرفوکوس زیباییهای یوسمیتی نشنال پارک رو ببینم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین زیبا و شگفت انگیز و مردم ارزشمندی که هر جایی قدم میذارید هستن تا دستان خداوند باشن برای یاری رساندن و کمک کردن. هر جا باشیم دستان هدایت خداست که ما رو هدایت میکنه.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
وقتی استاد در مورد اون گروه فیسبوک صحبت کردن اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که کاش استاد ماجرای کنده شدن شیشه کمپر رو باهاشون در میون بذاره تا بقیه هم به همین روش مسئله شون رو حل کنن.
دیگه نگران طولانی شدن کامنت نیستم ، چون بقول زهرا ولایتی عزیز، که توی کامنت سراسر شگفتی فایل قبلی گفته بود: هر کسی در مدارش باشه کامنت رو میخونه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل ،بخاطر این استادان ارزشمند، بخاطر همه اتفاقات خوب و مثبت و زیبای زندگی مون. بخاطر بی نهایت نعمتهای خداوند. الهی صد هزار مرتبه شکر. بخاطر بینهایت زیبایی.
«بارها گفته ام و بار دگر میگویم ؛ که من دلشده این ره نه به خود میپویم» « در پس آینه طوطی صفتم داشته اند ؛ آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم»«من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست ؛ که از آن دست که او میکشدم، میرویم» «دوستان عیب من بی دل حیران مکنید ؛ گوهری دارم و صاحب نظری میجویم» 😭 «خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است ؛ میسرایم به شب و وقت سحر میمویم»
آقای امیری کامنتتون خیلی زیبا بود خیلی لذت بردم، چقدر شما خوب روی خودتون کار کردید، چقدر کامنت هاتون پر بار هست، وقتی کامنت شما رو میخونم بهتون احسنت میگفتم امروز گفتم فقط ستاره دادن کمه باید ازتون تشکر کنم کلی از کامنتتون درس میگیرم، اینقدر آیه های قرآن قشنگ ربط میدید به موضوع فایل ها و اشعار حافظ که بخدا از این همه اطلاعات شما ذهنم هنگ میکنه تحسینتون میکنم همیشه موفق باشید، شما الگوی خوبی برای همه ما بچه های سایت هستید
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب
مثل همیشه، اتصال با منبع عالی و بدون قطع و وصلی بود.
از آیه زیبا و قابل تامل، از اشعار دلچسب حافظ،نکات ظریف و مزاح های با مزه همیشگی که لبخند بر لب خواننده میاره
سپاس برادر تک رو، کسی که به سبک شخصی زندگی می کند.
عجب لقبی برای خودتان انتخاب کردید. یکی از جلسات دوره عزت نفس به همین موضوع اختصاص داره، زندگی به سبک شخصی.
یه داستان هست، به احتمال زیاد شنیدنش ولی چون برام جالب و با مزه است دوست دارم اینجا اون رو بنویسم، ( این داستان رو من جاهایی که نمیتونم به داستانهای استاد و بچه های سایت استناد کنم، استفاده میکنم که فهم راحتی داشتهباشد)
و اما اسم داستان”کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه”
یه روز در کاخ سلطان محمود دو تا گدا می نشستن برا گدایی ، یکیشون خیلی چاپلوس بود ، سلطان محمود یا هر کدام از بزرگان میخواستن رد بشن این شروع میکرد به تمجید و تعریف و چاپلوسی و یه سکه ای میگرفت ، اما اون یکی خیلی ساکت مینشست و هیچ چیز نمیگفت. بعد وقتی گدای چاپلوس بهش میگفت تو چرا هیچی نمیگی ، مگه خدا بهت زبون نداده یه چیزی بگو تا سکه ای بگیری، میگفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
یه روز خبر میرسه داخل کاخ به سلطان محمود ،که سلطان این دو تا گدا رو دیدید دم درب کاخ نشستن و گدایی میکنن؟
سلطان میگه آره دیدم یکی شون خیلی چاپلوسه و اون یکی خیلی ساکت و هیچی نمیگه!
به سلطان میگن: اتفاقا گدا ساکته هر وقت شما به اون یکی کمک میکنید مدام تکرار میکنه: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
سلطان محمود عصبانی میشه و میگه حالا حالیش میکنم سلطان محمود خر کیه. دستور میده یه مرغی سر ببرن، کباب کنن و یکی از زمردهای با ارزش قصر رو بذارن داخلش و ببرن صله بدن به اون گدای چاپلوس تا اون یکی یاد بگیره سلطان محمود کیه
مرغ رو آماده میکنن و میبرن برا گدای چاپلوس و از قضا قبل از آودن مرغ یکی از وزرا برای این گدا تکه ای بوقلمون کباب شده برده بوده و اونم خورده و سیر از غذای خورده بی خیال نشسته بوده. وقتی مرغ رو بهش میدن رو میکنه به اون یکی گدا و میگه از صبح چقدر گدایی کردی؟ گدا جواب میده 3 سکه. میگه 3 سکه خودتو بده به من تا این مرغ رو بدم به تو. مرد فقیر میگه نه نمیخوام، تو سیر شدی و نمیتونی این مرغ رو بخوری تا فردا هم که نمیتونی نگهش داری پس آخرش مجبور میشی بدی به کسی، اون وقت اگه دوست داشتی بده به من .
گدای چاپلوس میگه باشه یه سکه بده ، مرغ رو بدم به تو ، و باز جواب منفی میشنوه، آخرش میگه باشه بابا نمیخوام سکه ای بدی، بیا بگیر مرغ رو بخور.
مرد فقیر اولین قطعه از مرغ رو که توی دهانش میذاره زمرد رو میبینه ، سریع زمرد رو توی جیبش میذاره واز خوشحالی بلند میشه به گدای چاپلوس میگه: رفیق! من میرم و شاید از فردا همدیگرو نبینیم، اما یادت باشه کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه!
فردا صبح سلطان محمود میاد میبینه باز این گدا دم درب نشسته، سرش فریاد میزنه تو چرا هنوز اینجایی؟ مگه هدیه ما برای تو بس نبود یه عمر آسوده زندگی کنی؟ گدا جواب میده کدام هدیه؟
سلطان محمود میگه: همون زمرد داخل مرغ ! گدا جواب میده من سیر بودم مرغ رو دادم به مرد فقیری که اینجا می نشست. سلطان محمود عصبانی فریاد میزنه این مرد رو بیارین داخل کاخ روزی صد تا شلاق بهش بزنید تا صد بار در روز تکرار کنه : کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
خیلی ممنونم بابت کامنت ارزشمند تون. خیلی ممنونم که زمان گذاشتین و این داستان شیرین رو برام نوشتین.
واقعاً این داستان از اون داستانهایی هست که هزار بار هم آدم بشنوه بازم کمه. واقعاً این باور توحیدی ملکه ذهنمون بشه که «کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خر کیه؟! »
خیلی داستان ساده و آموزنده ای هست ولی در عین سادگی چقدر مهم. و امیدوارم که من بتونم اینو یادش بگیرم. یادم باشه همیشه که کار رو خدا درست میکنه. همه چیز اونه.
و ما تسقط من ورقه الا یعلمها
هیچ برگی از درخت نمی افته مگر اینکه خدا میدونه.
میلیارد ها درخت و درختچه روی زمین هست. هر یک برگی که می افته اذن و اراده و علم خداوند تصمیم گیرنده است.
چقدر خوشحالم کامنتت رو خوندم، چقدر تحسین ات کردم برای این خوش ذوق بودن و بداهه نویسی هات و این همه ربط های قشنگی که با داستان و خاطره و شعر و غزل با هم در آمیختی و اینقدر زییا به زیبایی ها توجه خودتو زیبا نشون میدی که آدم مگه میشه تا آخر کامنتت رو نخونه و لذت نبره.
واقعا تحسین میکنمت برای داشتن دوره قانون سلامتی
تحسینت میکنم برای عمل به آگاهی های دوره قانون سلامتی
تحسینت میکنم برای داشتن جسم و بدنی که اینقدر قوی و سالم هست
تحسینت میکنم برای این همه توجه های خوبت
واقعا برات دست میزنم دوست عزیز که اینقدر عالی و زیبا داری روی خودت کار میکنی و مسیر تکامل خودتو به سمت بهبود و بزرگ شدن طی میکنی واقعا از دیدن همچین انسان هایی لذت میبرم و واقعا خوشحالم که این خانواده چنین اعضای با عشقی داره و اینقدر آدم رو به وجد میارن. خدایا شکرت
سپاسگزارم بخاطر ردپاهای زیبایی که در این سفر بجا گذاشتی… 🌹🙏
خیلی ممنونم بابت اینکه زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای پاسخ دادن به کامنت من. از لطف و بزرگواری تون نسبت به من خیلی متشکرم و خداوند رو شاکرم.
حقیقتش من دوره قانون سلامتی رو هنوز ندارمش ولی جزو درخواست هام هست. ولی از همون فایلی که استاد عباس منش از تراک فورد رونمایی میکنه تا اخرین فایل های دانلودی هر جا صحبت قانون سلامتی بوده استاد یه سری نکات رو گفته. و از طرفی دیگه، من به نحوه طبخ غذا شون هم دقت میکردم. اینها شده اطلاعات ورودی من. چون خودم هم قبلا در مورد انواع رژیم های غذایی سرچ میکردم که بتونم به اندام متناسب برسم ، پیش زمینه اش رو داشتم تا استاد یا خانم شایسته یه نکته در مورد شیرینیجات میگفت ، یا در مورد گوشت بلافاصله یه چراغ توی ذهنم روشن میشد که ماجرای پشتش چیه.
از همه لطف و محبت های شما سپاسگزارم ، باور کنید همش لطف خداست. خداونده که بر قلبهای ما جاری میشه تا هدایت مون کنه. امیدوارم که هم من و هم همه عزیزان توی این سایت بتونیم بنده توحیدی برای خداوند باشیم.
زهرا ولایتی چند روز پیش یه کامنت بی نظیر نوشته بود. برای پاسخ من یه نکته ای نوشت که بی اختیار اشکم سرازیر شد. گفته بود ما حتی روی شونه های خدا هم نیستیم. خداوند ما رو عین نوزاد در آغوش گرفته و لحظهای از محبت کردن و نوازش کردن ما دست برنمیداره.
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
پسر چقدر تحسینت می کنم به خاطر این قلم شیوا و رسا و جذاب.
تحسینت می کنم به خاطر علق و انسی که با قران داری و به خاطر همنشینی با حافظ و سعدی.
من خودم ارادت زیادی به این دو بزرگوار دارم.
خیلی تحسینت می کنم که این قدر با قران عجین و مأنوس هستی. موقع خوندن کامنتت که نوشته بودی زمان پیادهروی قران گوش دادی، خیلی برام جالب بود و فکر کردم خدایا چطور می تونه این کار رو بکنه و آیا عربی قران رو متوجه می شه یا اینکه فقط برای دریافت حس خوب و بالا بردن فرکانسش عربی قران رو گوش می ده.
این شاید یک ترمز من باشه. نمی دونم چه طوری باید رفعش کنم. در جلسات دوازده قدم هر بار که می رسیم به جلسات قرانی، خیلی به خودم سخت می گیرم و گاهی می گم اوه این جلسه قرانیه، خیلی مهم و طولانیه بذار فردا کار می کنم.
و نکته مهم اینکه متأسفانه اون طور که دلم می خواد، درک خوبی از قران ندارم. آیاتی رو که استاد توضیح می دن، وقتی می خونم خیلی لذت می برم.
ولی خیلی از آیات دیگه قران برام غامض و پیچیده هستند.
داشتم فکر می کردم چقدر شخصیت جالبی داری. شوخ و شنگ و لطیف هستی و در عین حال شغل جدی و سخت و پرمخاطره ای داری و در عین حال این قدر با قران مأنوس هستی
آفرین به تو. تحسینت می کنم حمید عزیز. وجودت خیلی برای من و این سایت ارزشمنده.
تحسینت می کنم که قانون سلامتی رو هم تهیه کردی و عمل می کنی و نتایج خوبی گرفتی.
خدا می دونه چه نتایج عالیای از نظر سلامتی و ثروت و آگاهی در انتظارته.
همین طور مصمم و متعهد پیش برو دوست خوبم. در پناه خدا 💫
خیلی ممنونم از لطف و محبت شما و سپاس از اینکه زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای نوشتن کامنت. خیلی ممنونم.
باور کنید همه اش لطف و هدایت خود خداست. منی که میگم قرآن گوش میدم یه وقتایی هم جنیفرلوپز گوش میدم 😂😂
این نکته ای که در مورد قرآن گفتین خب برای منم یه جاهایی همینجوریه. ولی خب یه سری سوره ها و آیات رو کار کردم و ترجمه هاشون رو میدونم اونها رو بیشتر گوش میدم. مثل سوره ملک، واقعه ، یاسین، نوح ، لیل، فجر.
استاد عباس منش بی نظیره، یه جوری مفاهیم رو توی جلسات قرآنی بیرون میکشه که من تعجب میکنم. و اینم هدایت خداست. یه وقتایی اشعار حافظ هم همینجوری میشه برام. یعنی تا قبلش معنیش رو نمیدونم. ولی چند لحظه که بهش فکر میکنم انگار خداوند یه دری رو به قلبم باز میکنه.
نتیجه گیری از همه اینها اینکه چه قرآن باشه ، چه اشعار حافظ ، منبع اصلی آگاهی خداست.
همونی که امام صادق توی حدیث عنوان بصری میگه « یادگیری علم با تعلیم دیدن نیست، علم نوریست که خداوند در قلب هر کسی که بخواهد (در مسیر هدایت باشد) قرار میدهد.
پیشنهاد میکنم حدیث عنوان بصری رو یه مطالعه کنید.
از بزرگواری و محبت شما متشکرم، واقعاً خیلی خوشحال شدم از کامنتتون 🌹💚😍در پناه رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
آقای امیری عزیز من اطلاع رسانی کامنتهای شما رو فعال کردم و هربار شما کامنت میذارید مشتاقانه میام با حوصله کامنتهای طولانی شما رو میخونم ولذت میبرم از این همه اگاهی و اطلاعات دقیقی که توی کامنتهاتون هست، سری پیش از فیلم میان ستاره ای گفتید و من چهار روزه درگیر اعجاز این فیلم و شکرگزاری لحظه به لحظه بابت قوانین ثابت کائنات و کره زمین هستم. خیلی سپاسگزارم که با کامنتهای ارزشمندتون مفاهیم ارزشمند فایلهای استاد عزیزمون رو شفاف تر میکنید. قلمتون همیشه روان در جهت آگاهی ان شالله
خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این مسیر توحیدی. خیلی ممنونم از شما بخاطر کامنت ارزشمند تون. از درگاه خداوند متعال درخواست میکنم کلامی رو به قلبم الهام کنه، و انگشتانم رو جوری به مامور خودش قرار بده تا چیزی بنویسم که مورد رضایت خودش باشه، و در مسیر هدایت خودش. این جسم مخلوق خودشه، روح هم از جنس خودش، ما هیچ هستیم و همه او.
خدا کنه امانتدار خوبی باشیم.
خیلی ممنونم از شما از درگاه خداوند برای شما بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم.
و سلام به تک تک دوستان جان آره شما دوست عزیزی که داری که نوشته رو میخونی میخوام بگم این نوشته ها با عشقی که پشتش هست تقدیم به نگاه زیبا بین شما. و من سعی میکنم هربار قوی تر برای دیدن و شنیدن این زیبایی ها باشم و حس تجربه کردن رو به خودم هربار نزدیکتر ببینم تا جایی که اینقدر برام عادی و طبیعی بشه تا یک روز یکهویی ببینم وای خدای من، من اونجایی هستم که دیدم و الان جزئی از تجربه و واقعیت زندگی من شده بودن در اون تصاویر و طبیعت و … خدایا چقدر همین یک ذره فکر کردن به این اتفاق منو به وجد میاره. آخه فکر کن جایی باشی که قبلا تو با ذهنت با چشم هات بودی و احساسش کردی و یکجورایی جسمت آرزو داشته که توی اون فضا باشه. مثلا آبشار نیاگارا، مثلا یلواستون، مثلا جنگل رد وود، مثلا چشمه های آبگرم، تجربه سوار بر هواپیمای شخصی یک دوست و انسان کاردرست، دیدن موج های دریا و اقیانوس، دیدن کوه ها و دره هایی که بارها تو این سفر در ذهن مون دیدیم و خواستیم که تجربه اش کنیم و حالا میشه یک روزی اونا جزئی از واقعیت زندگی مون هستن. واقعا شگفت انگیزه. واقعا این قوانین و سنت الهی چقدر دقیق و درست عمل میکنه و اصلا یادش نمیره اصلا آرزوها و خواسته ها گم نمیشن فقط این ما هستیم که باید حواس مون باشه که فراموش نکنیم یکم زیادی انسان بازی درنیاریم و حواس و قلب مون اونا رو که دور از خودش نمیبینه و گم نمیکنه چون احساس مون رو قلاب کرده و قطعا گم نمیشه چون اونی که داناست قطعا به ریسمان الهی چنان چنگ زده و ول نمیکنه که هیچ وقت خدا و اصلش رو فراموش نخواهد کرد پس ما باید با کنترل ذهن و تقوا مون گم نکنم مسیر درست رو، فراموش نکنیم قانون هر لحظه دار با توجه و فرکانس های غالب ما کار میکنه. من فهیمه دارم به چی بیشتر توجه میکنم. من فهیه باید یاد بگیرم که مانیتور کنم افکارم رو، باید یاد بگیرم اگر داشت میرفت تو حاشیه اگر داشت گم میشد از بالا ببینمش و دوباره دست ذهن چموش رو بگیرم و بیارمش تو مسیر درست و تمرکزی در همون مسیر بمونم و ادامه بدم. چون من با تمام قلب و روحم ایمان دارم که قانون جواب میده؛ جهان و خداوند هیچ وقت اشتباه نمیکنن، چون ایمان دارم و باورم شده اگر خطایی پیش اومده یا بهتره بگم اختلالی در فرکانس مورد دلخواه من پیش اومده(چه آگاهانه چه ناآگاهانه) یا ورودی نامناسب چه جسمی چه ذهنی دارم این سیستم جوابش چی بوده وهمیشه سیستم جوابش معادل با جنس فرکانس ها و ورودی های غالب من…چقدر همین قانون ساده رو امکان داره خیلی زود یادمون بره. یا یادمون بره داریم فرکانس تولید میکنیم هر لحظه، یادمون بره و ذهن مون بخواد بره سراغ عادت های قبلی اش یا ورودی های دم دستی تر رو بخواد بصورت ناآگاهانه جذب کنه…حالا ما بایــد اگاهانه ورودی ها رو کنترل کنیمف ما باید اگاهانه برنامه ریزی ذهن رو به نفع خودمون و بر اساس خواسته های خودمون تغییر بدیم، ما باید آگاهانه هی از زاویه ایی نگاه کنیم که بتونیم ذهن و افکاری که میاد و میره رو مدیریت کنیم و کنترلش دست ما باشه و با فیلتری از ایمان و توحید و عشق و شادی و آرامش و در کل در جهت خداوند و توحیدی عمل کردن اون ناآگاهانه های وارد شده رو تغییر بدیم. ما فکر مون نیستیم ما ناظر برفکر هستیم یعنی بالاتر و قوی تر. ما فرمانروای وجودخودمون هستیم. ما این قدرت رو در اختیار داریم. ما خالق زندگی خودمون هستیم، ما جوهره ایی از ذات خالق بودن رو در اختیار داریم، ما نه ذهن هستیم نه جسم، ما چیزی هستیم که نیستیم، ما در اصل ابدیتی هستیم که در مادیات داریم زندگی کردن رو به این شکل تجربه میکنیم. ما چیزی هستیم که خداوند هست و فقط خدا ما رو ظاهر کرده و بهمون یک تکنولوژِی هایی داده بنام قطب نمایی بنام قلب و احساس، بهمون ژنراتوری تولید کننده ایی داده بنام مغز و ذهن و فکر، بهمون ماشینی داده با بالاترین و هوشنمدترین تکنولوژی بنام جسم و بدن و اندام هایی که هرکدام یک وظیفه خاص رو دارند برای یک هدف مشترک…ما چقدر خوشبختیم ما چقدر توانمند آفریده شدیم ما چقدر لایق و ارزشمند خلق شدیم و خداوند چه عشقی رو نثار ما کرده با این همه نعمت و ثروت و آژادی و اختیار…خدایا ذهنم تسلیمه این همه است. ذهنم هنگه این همه بی نهایت لطف و محبته، ذهنم دستاشو برده بالا و میگه من هیچی نیستم و هیچی نمیدونم خودت هدایت کن خودت کمکم کن که چطور خوب زندگی کنم و چطور از این همه به درستی استفاده کنم، چطور ارزشمندتر باشم تا تو رو خوشحال و راضی کنم…خدا میگه من بهت میگم عزیزدلم، دردانه ی من و ای خلقت بینظیر من، حالا که آماده ایی و این درخواست رو کردی و این اجازه رو دادی و این آمادگی رو کسب کردی بهت میگم…بارها بهت میگم و حتی چون میدونم به حافظه ات نمیشه اکتفا کرد برات مکتوب میکنم و بارها بخوان و بخوان کتابی که راه زندگی کردن رو بهت نشان میده…پس اولا قول بده از هیچی نترسی و نگران هیچ چیزی نباشی آرام باش چون من بهت نزدیکم. من همواره کنارتم و کمکت میکنم هدایتت میکنم دوما تو یادت باشه که فقط بندگی منو بکنی و منو بپرستی و حمد و ستایش فقط برای منه. ایمان داشته باشی که روز قیامتی هست که صاحب اون روز هم منم مثل اینکه من رب و فرمانروای عالمیان هستم به غیب ایمان بیار و عمل شایسته و صالح و خیر و خوبی انجام بده بقیه اش با من، با این سیستم نظامند و قانون مند من…در قانون من هیچ تبدیل و تغییری نبوده و نیست و نخواهد بود. از اول همین بوده تا آخر هم همین خواهد بود…
راه های رسیدن به خدا و درک وجود خدا زیاده
راه های ایمان آوردن و تجربه های با ایمان عمل کردن زیاده
راه های شناخت خودمون و توانایی هامون زیاده
ما آزاد آفریده شدیم با این همه راه و حق انتخاب اما مقصد و هدف والا یکیه…
میدونید استاد جان و مریم جانم و دوستان خوبم من اول این قسمت وقتی توی تونل بودیم و انتهای تونل رو میدیدم تو ذهنم گفتم چقدر این تونل ها خوبن، چقدر این ایده ساخت تونل عالی بوده و چه خدمت و گسترشی از تجربه کردن و در جاده بودن به ما ادم ها داده. چقدر از این تونل میشه ایده ها گرفت و درس هاشو دید و قطعا این سازه هم از دل یک تضاد یا یک خواسته بیرون اومده و تکامل پیدا کرده و شده این…(مثلا اینکه از این طرف کوه به اونطرف کوه قراره عبور کنیم تونل بهترین راه حل برای عبور هست. مثلا یادمه یک مسافتی از عرض رودخانه رو با تونل و پل زدن عبور میکنیم و …راه امن و کوتاه و البته تمرکزی تر برای رسیدن به یکجایی…)راستش این همه آسمون و ریسمون تو ذهنم اومد و تند تند نوشتم اما چیزی که بعد از دیدن تونل به ذهنم اومد و متوجه شدم چقدر من در تونل حرکت کردن و حس دیدن اون ته تونل که هاله ایی از نور رو میشه دید رو چقدر دوست دارم…یاد تجربه ام افتادم. تجربه ایی در دوران دبیرستان بودنم داشتم و یکجورایی اون زمان دنبال خدا و دنبال پاسخ کلی سوال بودم و بعد شد تجربه عشق…و میشه بگم یک چیزی بین زندگی و مرگ. من برای این تجربه در یک تونل مانندی بودم که حس اون تونل هم سراسر نور بود و حس آرامش…قلبم همین الان هم به تپش افتاد باورتون میشه اشکم داره درمیاد واقعا خیلی حس خوبی خیلی خیلی…وقتی بیشتر سعی میکنم اون خاطره و اون احساس یادم بیاد بیشتر نمیتونم تعریف کنم و کلا سراسر پر از شور و شوق و تپش و اشتیاق میشم جسمم جواب نمیده، نمیتونه نمیکشه یک چیز غیر مادی رو توصیف کنم واقعا خیلی دوس داشتم اینجا بنویسم اما فقط میتونم بگم یک حسه یک چیزه عجیبی که خیلی دوست داشتم خیلی قلبم براش فریاد میزنه و دوباره میخوادش که تجربه کنه…چون اون نقطه من یک هیچی یک همه چی رو ملاقات کردم که نمیدونم بگم چطوری…عالی بود اصلا چیزی نبود ولی همه چی بود….
آخ که چقدر این تونل برام اون فوق العاده ترین تجربه رو برای من برام تداعی کرد….
تو ذهنم کلی چیز دیگه بود بنویسم اما نمیدونم چرا اینج.ری شد و الانم بهتره ادامه ندم و فقط سکوت کنم…
واقعا نمدونم چطور سپاسگزاری کنم از همه شما عزیزانم نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم برای این حسی که با به یاد آوردن من به من بــه مــن دادین…از صمیم قلبم ازتون سپاسگزارتونم…دوستتون دارم دوستتون دارم دوستتون دارم…
دوست نازنین، چقدر قلبت بزرگ و قشنگه و چقدر با عشق راجب حس و نگاهت و دیدگاهت نوشتی. خیلی زیاد لذت بردم و هر چی دوباره میخونمش، بهتر میتونم درکت کنم. چقدر توصیفت صادقانه و پاکه. حتما تجربه هایی داشتی و داری و حتما مسیر و راهی رو پیدا کردی اما مطمانم اون آدمیکه خودش میاد و با این ژرفا و اطمینان در این مورد صحبت میکنه، آدمی با عشق عمیق به خدا و تجربه ای نگفتنی هست، تجربه ای که بین خودت و خداست.
ازت سپاسگزارم برای این متن زیبات و خوشحالم که نوشتی و از دلت صحبت کردی.
برات آرزوی سلامتی و عشق و پاکی در درگاه خدای مهربان رو دارم.
ممنونم برام کامنت گذاشتی و در این مسیر با اومدن نقطه ابی رنگ یکی از بچه هایی شدی که برام دست تکون دادی و دوباره قلبم مطمئن تر شد برای قدم هایی که دارم برمیدارم، واقعا سپاس گزارم.(میدونی جریان چیه من یکجورایی به ذهنم گفتم و شرطی اش کردم که وقتی توو سایت برات از طرف یک دوستی کامنت میاد یعنی انگار در این مسیر جنگلی و سرسبز زیبا که هدف به سمت خیر و خوشی و توحید و عشق و …هست یکی از عزیزان در این مسیر منو دیده و داره برام دست تکون میده با همین کامنت دیدن ها و نوشتن ها…و نمیدونی چقدر از دیدن نقطه آبی رنگ هربار ذوق میکنم و خوشحال میشم و میگم خدایا شکرت یک نقطه ابی رنگ دارم یکی برام دست تکون داده…خیلی حس خوبیه.)
واقعا ممنونم از این همه عشق خودت و دقتت که حسم رو گرفتی و برات همچین تجربه و حسی رو از خدا میخوام تا نتونی حتی توصیفش کنی و غرق خدا و نور و عشق و یکی شدن با اون منبع بیکران هستی بشی…راستش این راه رو پیدا کردم و فکر میکنم کمی زنگارها و غرورها و باورهای محدودکننده دوباره منو از اون دوبار تجربه کردن دور کرده و شاید هم هر کسی یکبار فرصت داره تا اینطوری بره و برگرده نمیدونم و الانم دوباره در تلاشم تا بازهم بیشتر درک کنم و قلبم رو آماده کنم و تکاملم رو بهتر پیش برم تا هنگام ملاقات بهترین لحظات رو ذره ذره نوش کنم…
بازم ممنون و سپاسگزارم ازت دوست عزیزم
برات از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.
توجه و تمرکز بروی خواسته ها و زیبایی ها و به تصویر کشیدن آنها رمز خوشبختی استاد و همه کسانی که می خواهند اهدنا صراط مستقیم شوند صراط الذین انعمت علیهم شوند
نه غیر المغضوب و نه ولضالین
خدا را شکر یه قسمت جون دار و پر انرژی دیگه از سفر به دور کشور زیبای آمریکا
همین طور که استاد داشتند توضیح می دادند در مورد جغرافیا و شرایط آب و هوایی کالیفرنیا دقیقا داشت توی ذهنم تجسم و تصویر سازی میشد جغرافیا و طبیعت استان خودمون و مثلاً استان فارس که خیلی شبیه به ایالت کالیفرنیا هستش
و لذت بردم
مرسی خانم شایسته عزیزم که اینقدر با شوق و ذوق برامون توضیح دادید و کلی ایده گرفتیم و کلی باور هامون تقویت شدش
چه نور و انرژی از صورت شما می تابید مریم خانم
نمی دونم بچهها متوجه شده بودند
اصلاً سکان این صحبت از یه منبع انرژی بزرگ داشت هدایت میشد و روی زبان خانم شایسته جاری
حسش کردم این انرژی رو
عاشق تون هستم و کیف می کنم از این رابطه عاشقانه که هر روز توی تمرین ستاره قطبی ام یاداشتش می کنم که منم این ویژگی ها و این رابطه عاشقانه رو می خوام و هر لحظه به شکل های مختلف نشانه ها رو میبینم و لذت می برم
جاده عالی و سر سبز و آسمان آبی زیبا و ابرهایی که در دوردست در آسمان خودنمایی میکنن.
عجب ترک کمپر هیولایی داریم ما که از این شیب تونست بره بالا .
چه ویو زیبایی داره این ساحل ،دل منا که با خودش برد
همیشه تجربه های هدایت شما برای من تحسین برانگیز بوده و راه گشا و خیلی خیلی استفاده میکنم
و هدایت های بسیاری با دیدن این فایلهای بینظیر به من و همسرم الهام شد و ما چشم بسته فقط گفتیم چشم.
استاد خداوند را هر روز و هر لحظه به خاطر شما و خانم شایسته و دوستانی که در این خانه رویایی(سایت بینظیر) هستند و بسیار کامنتهاشون به ما کمک کرد سپاسگزارم.
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و همگی دوستان عزیزم.
یه داستان کوتاه فان براتون تعریف کنم که شاید زیاد ربطی نداشته باشه این فایل اما با مقداری شوخی چاشنی شده و مثل حکایت های پند آموزه… خطاب به یکی از دوستانم میگم که همش سعی میکنه دیگران رو تغییر بده. شخصیت های داستان رو هم آخرش براتون تعریف میکنم.
روزی با چندتا از دوستان رفتیم تفریح و با هیزم آتش درست کردیم، یه بنده خدایی هرجا مینشست دود آتیش میرفت توی چشمش 😁… جاشو عوض میکرد ولی بعد از چند دقیقه مسیر باد دوباره دود رو هدایت میکرد به سمت اون و بازهم دود میرفت توی چشمش، این کار چندین بار تکرار شد و آخرش عصبانی شد و داد و بی داد راه انداخت و به باد و آتش و هیزم و همه چی غر میزد…
بعدش غذایی درست کردیم و خوردیم، اون بنده خدا یه خلال دندون توی جیبش بود، راستش این کار همیشگیش بود، همیشه یه خلال دندون توی جیبش بود…
خلاصه جمع کردیم رفتیم خونه، شب یهو بارون گرفت و طوفان شد، طوفانی در حد زمان نوح😉…
بعد از اینکه طوفان شدت گرفت رعدوبرق زد وسط خونه ی اون بنده خدا و خونه اش ترکید و خودشم افتاد توی آب، همسایه ی ما بود.. فقط هم خونه ی اون خراب شد🤔… داشت غرق میشد و دست و پا میزد منم یه تیوپ نجات براش پرت کردم گفتم اینو بگیر غرق نشی یهویی تیوپ خورد به خلال دندون و پنچر شد😐…
هیچی دیگه نتونستم نجاتش بدم، غرق شد و بخاطر همون خلال دندون هم غرق شد…
حالا بریم شخصیت های داستان رو بگم بهتون:
1. باد، رعد و برق و طوفان: دستان خداوند
2. دود آتش و خراب شدن خونه و غرق شدن: نتیجه توجه به ناخواسته هاست.
3. خلال دندون: افکار منفی و مقاوت های ذهنی است.
4. تیوپ نجات: آگاهی و اطلاعات مفید و مثبت هستند.
دوست عزیزم، اگر کسی توجه و افکارش فقط دنبال ناخواسته ها باشه، بدون شک دودش میره توی چشم خودش…
بدون شک خونه خراب میشه و در نهایت غرق میشه در ناخواسته ها و نا زیبایی ها و به سمت نابودی میره…
حالا شما هم تلاش کنی که نجاتش بدی، قطعا یه سوزنی خلال دندونی چیزی توی جیب آدم های منفی هست که در آخرین لحظه تیوپ رو پنچر کنه…
شما مسیر خودت رو برو و اصلا هم تلاش نکن دیگران رو تغییر بدی و بهشون بفهمونی که راه درست چیه، چون فایده نداره فقط انرژی خودت رو هدر میدی، هرکسی واقعا دنبال تغییر مثبت باشه قطعا به مسیرش هدایت میشه.
چقدر تحسینت کردم برای این داستان باحال و طنز و آموزنده ایی که گفتی، عالی بود عالی یعنی این خلاقیتت رو خیلی تحسین کردم و دوست داشتم همیشه که تو سفر همه مثل هم ردپا نمیذارن و همه مثل هم کفش پاشون نیست و حتما نباید مجهز به کلماتی در راستای توجه به زیبایی ها و مثبت های مسیر بود، گاهی تو دل سفر یک همسفر مثل شما یک داستان زیبا و مثبت میگه و اینم بخشی از این سفره…. این برداشت من از کامنت بی ربط شما نسبت به فایل بود و واقعا لذت بردم و خوشحالم که تا انتها خوندم.
ممنون که باعث شدی تلنگری ذر قالب داستان به یک درسی که از استاد گرفتیم باشه و مرور عالی اونا… این نکته یادم اومد: هر کی هرجایی هست جای درستشه.
شخصیت ها و نتیجه گیری عالی بود واقعا ممنون که هستین و از خودتون ردپا گذاشتی. واقعا خداروشکر که امشب به کامنت شما هم برخورد کردم…
سلام به شما دوست گرامی و بزرگوار… خیلی سپاسگزارم از توجه و محبت شما، امیدوارم شاد و سلامت و ثروتمند باشید در تمام طول زندگیتون
راستش بله داستان ساختگی ذهن خودم بود و فکر کردم شاید بتونه جالب باشه و شروع کردم به نوشتن. حقیقتش به یکباره این ایده به ذهنم رسید. امیدوارم جالب بوده باشه.
با خدا باش و پادشاهی کن، بی خدا باش و هرچه خواهی کن.
—————————————————————————
سلام عشقای دلم 😍❤️
استاد عزیزم، خانم شایسته محترم و تمامی گلهای سایت.
نمونه بارز آزادی مالی، آزادی زمانی و آزادی مکانی، نمونه بارز اشرف مخلوقات که قدرت خلق رو خداوند رحمان و رحیم بهش داده، نمونه بارز متقی، موحد، متوکل، نمونه بارز انسانی در مسیر کمال، استاد عباس منش عزیز، که هر کسی در هر زمینه موفقیتی دنبال الگو میگرده باید بیاد و نگاه کنه، فقط نگاه کنه به زندگی این مرد و تمام، دیگه جا برای بهونه آوردن نخواهد ماند که نمیشه و از کجا و چجوری و…
مثال تمام و کمال برای مَثَل قدیمی، باخدا باش و پادشاهی کن، الکی نیست که همه جا همه چیز واسه استاد عزیز مهیاست، الکی نیست که هر کاری میسره، شانسی نیست که هرجا میره گل و بلبله و زیبایی، الحق که گوارای وجودتان.
میخواین داستان با خدا باش رو بهتون بگم؟ داستانه ولی حرفها داره توی دلش:
“در زمانهای قدیم در یکی از بلاد پیر مردی با زنش زندگی میکرد .کار این پیرمرد نانوایی بود و بعد از اتمام کار روزانه اش به ماهیگیری میرفت و ماهیهایی را که میگرفت برای مصرف خودشان به خونه می آورد .این پیرمرد در سخاوت و پاکی زبانزد خاص و عام بود همه اهل شهر احترام خاصی بهش قائل میشدند چنان که از شهرهای دیگه هم به دیدنش می آمدند .کسانی که پول برای خرید نان نداشتند بهشون نان میداد .هر وقت به خون وارد میشد تکیه کلامش این بود سلام زن تنورت داغه چایئت به راه و زنش هم بهش خوش آمد میگفت و ماهییی که با خودش آورده بود و از دستش میگرفت و در تنور سرخ میکرد و باهم میخوردند.تا اینکه روزی شاه از آوازه و شهرت این پیرمرد به خشم میاد و به وزیرش میگه باید کاری کنیم تا این پیرمر در پیش مردم اعتبار خودش و از دست بده چرا که مردم اعتمادی که به اون دارند من که شاهشون هستم به من ندارند .وزیر نقشه میکشه تا اینکه یک روز به اتفاق شاه با لباس مبدل وارد نانوایی پیرمرد میشن و چند تا نون ازش میخرند .دست توی جیب خود برده و میگویند که ما پول همراه خود نیاوردیم بهش میگویند ما تاجر هستیم و از دیار دیگری اومدیم .پیرمرد میگه اشکالی نداره شما نون ها را ببرید هر موقع اومدید این طرف پولش و میدید.وزیر میگه نه اصلا نمیشه شاید نیومدیم .پیرمردمیگه باشه در اون صورت حلالتون میکنم .شاه از دستش انگشتری که نشان پادشاهی او بود از انگشتش در آورد و به پیرمرد داد و گفت این پیشت باشه هروقت ما پول تو را دادیم این و ازت پس میگیری ولی مواظب باش گمش نکنی چون خیلی گران بهاست .پیرمرد قبول نکرد .ولی وزیر و شاه به اصرار بهش دادند. وقتی کارش تموم شد و به خونه رفت زنش از دیدن انگشتر تعجب کرد و پرسید این کجا بود و اون هم تمام ماجرا را برایش تعریف کرد .زنش گفت نباید قبول میکردی اگه خدای نا کرده گم بشه چی ؟ ما توان مالی اون و نداریم که جبرانش کنیم . خلاصه اون شب پیرمرد انگشتر و میندازه به انگشتش و میگیره میخوابه . وزیر و شاه شاه که برای پیرمرد بیچاره نقشه کشیده بودند .شبانه چند مامور و مخفیانه به خونه پیرمرد می فرستند تا اون انگشتر را ازش بدزدند . ماموران این کار و را با موفقت انجام میدن و انگشتر و از پیرمرد میدزدند و تحویل پادشاه میدهند . بیچاره پیرمرد وقتی صبح بلند شد دید انگشتر نیست . همه جای خونه را زیر و رو کرد ولی اثری از انگشتر نبود زنش گفت حالا چه کار میکنی گفت نمیدونم فلا برم مغازه اگه اومدند ماجرای دزدیده شدنش و بهشون میگم .پیرمرد وقتی مغازه را باز کرد وزیر اومد و تقاضای امانتشون و کرد وپول نون ها را بهش داد پیرمرد ماجرا را بهش گفت که آره دیشب انگشتر را ازم دزدیدند و وزیر عصبانی شده اون بیچاره را کشان کشان به قصر شاه برد وقتی وارد قصر شد در جا خشکش زد چون دید کسی که ازش نون خریده بود شاه بود .شاه با عصبانیت بهش گفت اگه تا یک هفته نتونی انگشتر را پیدا کنی گردنت را میزنم فقط یک هفته . پیرمرد با ناراحتی قصر را ترک کرد و به خونه اش رفت زنش وقتی ناراحتی او را دید ازش پرسید چه شده . پیرمرد گفت بیچاره شدیم زن کسی که انگشتر را بهم داده بود شاه بوده و یک هفته بهم مهلت داده تا براش پیدا کنم و گر نه اعدامم میکنه خلاصه هر روز با ناراحتی میرفت سر کار و برمیگشت تا اینکه پنج روز از مهلتش گذشته بود که که زنش بهش گفت ببین من اون روز خوب به اون انگشتر نگاه کردم و مدلش دقیقا یادمه میتونیم سفارش ساخت بدلش و بدیم برامون بسازند و ببری تحویل شاه بدی بعد یواشکی از این شهر کوچ میکنیم تا اونها بیان بفهمن اون انگشتر بدل است ما از اینجا فرسنگها دور شده ایم پیرمرد گفت نه زن با این کارم و فرار مهر تائید دزدی را به پیشانی خود میزنم فقط به خدا توکل میکنم و بس چرا باید از کاری که نکردم فرار کنم خدا خودش بزرگه خودش کمکم میکنه فرداصبح بلند شد و رفت سر کار . ششمین روز بود شاه و وزیر خوشحال از این که فردا گردن پیرمرد را میزنیم میرند کنار رود خانه برای ماهگیری شاه یه ماهیه بزرگ از آب داشت میکشید بیرون که یه دفعه پاش سر میخوره می افته رودخونه ملاظمان وقتی شاه را از آب میکشند بیرون شاه متوجه میشه که انگشتر در انگشتش نیست به ملاظمان دستور میده که اون و برام پیدا کنید هر چه میگردند کمتر می یابند انگار که آب شده رفته بود توی زمین شاه با ناراحتی تما به قصرش برمیگرده .پیرمرد غروب روز ششم وارد خونه اش شد با یک ماهی کوچک در دستش زنش گفت امروز ماهیه بزرگی به تورت نخورده . پیرمرد گفت خوب قسمت آخرین شب زندگیم همین اندازه بود پا شو چاقو را بیار .زنش چاقو را آورد و دست شوهرش داد و اون هم شروع به پاک کردن ماهی کرد وقتی داشت شکمش و خالی میکرد متوجهه یک شیئ عجیب شد وقتی اون و دراورد و تمیزش کرد دید همون انگشتر شاهه خیلی خوشحال شد و خدا را شکر کرد و به زنش گفت دیدی گفتم زن توکلت به خدا باشه خداوند ارحم الراحمینه”
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیزم
عبور از زیر یه پل پر نور و رسیدن به وسعت بزرگی از آسمون آبی و صاف و وسیع و چالشی که انصافا این تراک هربار از پسش خوب براومده سربالایی که تا مسیر خوبی رو بالا رفت و ادامه مسیر سربالایی با شیب تندی که شما پیاده رفتید و خداااای من چه اقیانوس بیکران و زیبایی و موج های زیبایی که کنار ساحل روی سنگها میخورد و کف آبی که پدیدار میشد تو ارتفاع بالا دیدن این بیکرانی و زیبایی خیلی فوقالعاده بود و اون مسیر زیبایی که لای صخره رو به ساحل باز شده بود و شما ازش عبور کردید و رسیدید به ساحل یکدست و موج آبی که چقدر زیبا گرد میشد و میزد به ساحل و اون آقا رو خیس اب کرد و قایق سفید کوچولو با بادبان سفید رنگ مثل یه نقطه سفید وسط این عظمت و بزرگی خداوند خدایا تو چقدر عظیم تر و بزرگتر از خواسته های منی درست مثل یه نقطه وسط این عظمت و بزرگی تو هستم و تو از فضل و کرم خودت بر ما می بخشی و من به تو پناه میارم که وهابی و اجابتم مبکنی اون مسیر پله ای زیبا که از دو طرف گیاهان سبز و قرمز روییده بود چقدر مسیر زیبایی بود هربار رویایی تر و زیباتر میشه مسیر و قدم به قدم زیبایی بیشتری رو میبینیم اون صخره سنگی وسط اقیانوس اون آبی که میومد روش و موج زیبایی به راه مینداخت خدایا چقدر بینهایت زیبا بود خدایا شکرت
هدایت خداوند برای قدم بعدی.آشکار شد یوسمدی نشنال پارک دیدن زیباییهای بیشتر در کالیفرنیا که بعد از تگزاس بزرگترین ایالت آمریکا و با جمعیت زیاد هست استاد جان گفتید که این ایالت چقدر تنوع آب و هوایی و جغرافیایی و دشت و کویر و شنزار و پوشش گیاهی متنوع و با پستی و بلندی داره و یه قسمتهایی هم صاف و یکدست و ساحلی و از شمال تا جنوب این ایالت میشه چهل فصل سال رو در این وسعت دید و هر جاذبه گردشگری از کوهنوردی تا صخره نوردی تا موج سواری و شنهای روان نمکزار و چشمه های آب گرم و شنا و هر جاذبه زیبای طبیعت رو داره و میشه از هر علایقی که داری دراین ایالت پیدا کرد صخره و کوه داره و نمکزار و شنزار و درختان بلندقامت و متنوع عجایب هفتگانه خلقت رو داره میشه بود و لذت برد همه چیز رو در این طبیعت بکر در کالیفرنیا میشه دید و تجربه کرد و این وسعت و بزرگی ایالت و تنوعی که داره حداقل پنج سال زمان میبره تا با عشق با آرامش همه این زیباییها و تنوع رو دید خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی و فراوونی در طبیعت این ایالت بزرگ و وسیع از شمال تا جنوب کالیفرنیا خدایا شکرت
اما داستان هدایت شما دو عزیز دل به نشنال پارکی که میرید چقدر زیبا خداوند با زبان قابل درک و فهم شما با شما صحبت میکنه و هدایت خودش رو اشکارا و واضح نثار شما میکنه بین دو گزینه نشنال پارک و این مسیر رویایی های وی وآن تصمیم گرفتید حالا که از نشنال پارکهای زیبایی چون یلو استون بازدید کردید تر ما پلیس رفتید و چشمه های اب گرم روباز رو رفتید و کمپ عالی در اون طبیعت بکر داشتید حالا برید سمت اقیانوس های وی وآن اما تو گوشه ذهنتون اون تجربه لذت بخش از چشمه آب گرم رو داشتید و دوست داشتید باز هم اگر موقعیت پیش اومد از این چشمه ابهای گرم در جایی دیگه استفاده کنید و لذتش رو ببرید تا. اینکه با هدایت خداوند با اون آقا آشنا شدید که از تراک شما تعریف میکنه و گروه فیس بوکی رو معرفی میکنه که بچه هایی که تراک کمپر دارند درش عضو هستند و کلی از تجربیات خودش از استفاده از تراک کمپر میگه و جاهایی که خودش رفته میگه و از زبان خداوند به شما میگه برید نشنال پارک و اونجا چشمه آب گرم روباز و کلی زیبایی داره و این نشونه واضح خداوند بود که با اینکه یک ساعت و نیم رانندگی کردید تا به سمت های وی وآن رفتید مسیر رو تغییر دادید به سمت نشنال پارک و چقدر جای سپاسگزاری و تحسین داره وقتی اون آقا انقدر با عشق با اینکه شما اینترنت نداشتید شماره تلفن شما رو گرفته و لوکیشن و کلی عکس از اون نشنال پارک به شما داده واقعا آدم تحت تاثیر قرار میگیره چقدر انسانهای شریف و عالی و فوق العاده ای هستند و شما دو عزیز دل در مدار بالا لایق شدید که با بهترین انسانها در ارتباط باشید خدایا هدایتم کن کمکم کن من هم لایق هم مداری با بهترین و شریف ترین انسانها دستی از دستان پر قدرت تو در ارتباط قرار بگیرم
خدایا شکرت برای این آب و هوای بهشتی که تو این سفر رویایی هم شما و هم ما تجربه کردیم تو این فصل پاییز که سه روز دیگه تموم میشه استاد جان هیچ سرمایی نبود و آفتاب درخشان و عالم تاب نور طلایی خودش رو هر روز به قلب من و جهان من تابید و قلبم رو باز و روشن و گرمو امیدوار کرد و این تاثیر توجه من به زیبایی این فایلها بود که چقدر از این اب و هوای بهشتی که شما تجربه میکردید لذت بردم از این آفتابی که روی صورت مثل ماه شما می تابید لذت بردم و برخلاف تصور همه که فکر میکردند این فصل سال خیلی سرد میشه و راهها بسته میشه شما با توکل به خدا حرکت کردید و در این فصل سال هوای خیلی عالی رو تجربه کردید و آفتاب مثل همین لحظه از فیلم به صورت شما می تابید همه نشنال پارکهای که رفتید خلوت بود جای پارک ماشینها فراوون بود و جاده ها باز و خلوت بود قشنگ روی شونه های خداوند در بهترین زمان و مکان بودید درها همیشه رو به سوی شما باز بوده آسون شدید برای اسونی ها خدایا منم به بهترین و ساده ترین مسیرها هدایت کن من به تو پناه اوردم و فقط روی تو حساب باز کردم قلبم رو آروم و مسیرم رو آسون کن
توجه به زیباییها تایید و تحسین این زیباییها طبق قانون بدون تغییر خداوند لاجرم منو هدایت میکنه به تجربه این زیباییها و نعمتها و ثروتها و موهبتها این توجه من فرکانس من جهان رو به کرنش وادار میکنه و هدایت خداوند آشکار میشه الهی امین
عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
باسلام به استاد جان و مریم عزیزم، این اولین کامنتیست که برایتان میفرستم؛ در ابتدا خرسند و شکرگذارم که من را با شما استاد بزرگ آشنا کرد
من قدردانم که لحظات زیبایتان را با ما به اشتراک می گذارید و عمیقاً از خداوند بابت حضور آگاهی بخشتان سپاس گزارم و من کالیفرنیای زیبا را با طبیعتی چهار فصل و دل ربا ستایش می کنم که با این طبیعت بی همتا بکر و زیبا و نور خورشید که مانند الماس خیره کننده است، چشمه ها، برکه ها ، اقیانوس آبی بی کران، ساحل زیبا و موج هایی که بی منت احساس خیسی تازگی طراوت و زنده بودن را می دهند، درختان سرزنده، دره ها ، آسمان یکپارچه و زیبایی چشم نواز طبیعت سبز و سرزنده و پویا و روح نواز که رویای حضور در این مکان را در دل انسان زنده می کند، از خداوند برای این همه زیبایی و فراوانی سپاس گذارم.
در این لحظه در حال خواندن فصل دوم کتاب رویا هایی که رویا نیستند هستم، چقدر بیان قوانین توسط استاد عباسمنش روان و ساده و زیباست، میلیاردها بار سپاسگزارم.
باز هم از استادم بسیار متشکرم و خانم شایسته عزیزم خسته نباشید بابت تمامی زحماتی که برای تهیه و ضبط و ادیت این ویدیوها کشیدید،
از خداوند برایتان بهترین و زیباترین لحظات را آرزومندم. خدانگهدار
به نام خدایی که هر لحظه هادی و حامی من هست
سلام و درود به همگی خصوصا استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم
خدایا چقدر آسمون و هوا زیبا هست چقدر جاده ی آرام و خلوتی عاشق شنیدن صدای دو نفر در این سکوت جاده هستم.
استاد عزیزم بازم تراک کمپر بسیار عالی و قوی رو به چالش کشیدن و من هم با شما شاهد این چالش بودم و واقعا شجاعت شما رو برای رفتن در دل هر ترسی و دیدن هر زیبایی تحسین میکنم .
عجب آب مواج و زیبایی و واقعا ساحل زیبایی داره خدای من چقدر مناظر زیبا و دلچسب هستن خصوصا که یک قایق سفید در وسط آب های آبی این دریا دیده شد و زیبایی رو بیشتر کرد
.
خانم شایسته ی عزیزم خوشحالم که اینقدر زیبا برای ما فیلم میگیرین و هر آنچه خودتون میبینید به ما هم نشون میدین اون قایق رو زوم کردین و ما هم دیدیم و یا موجها رو از نزدیک نشون ما دادین چقدر زیبا بودن خدایا شکرت
عاشق شما دو نفر هستم که برای دیدن تمام مناظر تلاش میکنید و راه رو طی میکنید تا از نزدیک منظره رو ببینید .
چه پله ی زیبایی بود و ترکیب این پله با این ساحل واقعا جالب و رویایی بود
وای نور خورشید و این ساحل و هوای آبی و این بوته های سر سبز رو که دیدم واقعا برام زیبا و دل انگیز بود چقدر آرام و چقدر زیبا بود .
استاد جان رو در وسط این مناظر دیدن خودش یه زیبایی دیگه هست که هر کسی نمیتونه این قاب تصاویر رو, ببینه اما چقدر خوبه و خوشحالم که من در مدار دیدن این زیبایی ها هستم ( چون در این سایت هستم )و همزمان طبیعت رو با شما دو فرشته ی زمینی میبینم و کلی خوشحال میشم و ذوق میکنم .
واقعا استاد شما بیشتر سفر رو هدایتی رفتین و
به سمت زیبایی های بینظیر هدایت شدین و ما بچه های سایت رو هم با خودتون در دیدن این زیبایی ها شریک کردین چقدر عالی هست که بازم خانم شایسته ی عزیزم میگن به این مکان جدید هم که در مسیر رفتن به اونجا هستن هدایت شدین و قراره کلی زیبایی های بیشتر رو در اونجا ببینند
عجب ایالت جالبی هست این کالیفرنیا همه چیز رو با هم داره اقیانوس و رود و نمکزار و آب گرم و ….ومیشه چهار فصل رو در یک روز از این ایالت دید .
فلوریدا و یا تگزاس و …طبیعت و تنوع اونها خیلی کم و مثل هم هست اما این ایالت کالیفرنیا این طور نیست بسیار تنوع داره و میشه هر کاری رو تجربه کنه مثل موج سواری و … پس ایالت جالبی هست برای دیدن و لذت بردن از طبیعت عاشق این نگاه دقیق استاد به اطرافش هستم و این اطلاعات جغرافیایی عالی که داره و با ما بچه های سایت به اشتراک میزاره .
بازم خانم شایسته ی گل به فکر بچه های سایت بودن و دوست دارن با گفتن داستان هدایت خودشون به جاهای زیبا ایمان ما رو به خدا که الله همیشه هست و ما رو هدایت میکنه قویتر کنن
بازم خدایا شکرت
.
وای عاشق دیدن شما دو استاد در کنار هم هستم چقدر لذت بردم .وقتی خانم شایسته دوربین رو برگردوند و شما رو در کنار هم دیدم .
بازم باید بگم الکی نیست که این کشور آمریکا اینقدر موفق هست و مردمان خوبی داره چون طبق حرفهای استاد ومریم جان متوجه میشم که اونها به زیبایی ها خیلی دقت دارن یعنی اگر این مردم لباس زیبایی به تن کسی ببینن میگن چقدر زیبا هست یا مثل الان اگر ماشین استاد رو دیدند و خوششون اومد میان میگن که چقدر ماشینتون عالی هست و … که باید بگم عجب خصوصیت خوبی دارن همون قانون کنترل کانون توجه رو به صورت اتوماتیک دارن انجام میدن که باید بگم من هم تا حدود زیادی اتوماتیک اینطور هستم .خدا رو شکر گذار هستم
عاشق این کمپر استاد عزیزم هستم که اینقدر طرفدار داره استاد چقدر عالی و در مدار بالا زندگی میکنید که برای مردم اونجا هم داشتن همچین نعمتهایی تحسین برانگیز هست
چقدر انسانهای شریف و خوب در کنار شما
دو عزیز دل قرار میگیرن مثل همون شخصی که
گفتین مثل شما کمپر داشته و اومده شما رو کلی راهنمایی کرده خدایا منم میخوام .
چقدر داستان هدایت شما زیبا بوده واقعا میشه هدایت رو در هر لحظه از سفر و زندگی شما دید واقعا انسان ها رها شده نیستن و طبق حرفهای خدا در قرآن هدایت میشن .اگر خدای استاد اینقدر هادی هست خدای من هم میتونه هادی باشه .خدایا کمک کن هدایت ها رو ببینم و درک کنم .
یوسوملی نشنال پارک جز با کیفیت ترین پارک های آمریکا هست استاد همیشه شما در بهترین زمان و مکانها با بهترین افراد هستین .خدایا کمک کن من هم این همزمانی ها رو تجربه کنم
چقدر جالبه که در این فصل با هوای مطبوع و عالی در هر کجا که برین مواجه هستین و همه جا خلوت و آرام هست واقعا خدایا شکرت برای این همه نعمت و هدایت .
واقعا استاد برای منم جالبه که شما نه سرمای ناجور نه برف و بارون شدیدی در این سفر داشتین و واقعا همه جا هم خلوت هست هم هوای عالی داره .خدایا شکرت .
خانم شایسته چقدر جالب که خواسته ی دیدن آب گرم داشتین و اینقدر زیبا ازطریق این دوستتون به سمت اونها هدایت شدین
.
استادعزیزم در آخر فایل میگن این تمرکز به زیبایی ها قطعا من رو هدایت میکنه به زیبایی های بیشتر چون این قانون خداوند هست و من میتونم بیام داخل این طبیعت با عزیز دلم کباب کنم و بزنم و برقصم و … بدونم که قانون جواب داده و اما در این جور مواقع که قانون رو تجربه میکنم باید به یاد حرفهای استاد عزیزم بیفتیم وقانون رو در ذهنمون مرور کنیم خدایا شکرت من امیدوارم که به سمت بهترینا هدایت بشم .
خانم شایسته میگه حتی اگر به یک عکس توجه کنید قطعا به سمت زیبایی های همون عکس هدایت میشین چون خودم تجربه داشتم .خدایا ما رو هم به سمت مدار های بالاتر هدایت کن که از این قوانین در زندگی خود بهره ببرییم .
دوست دار شما فروغ از ایران عزیزم
با یاد و نام خداوندگارم شروع میکنم که هدایتگر همه انسانهایی هست که در فرکانس و مدار هدایت هستند و به قدر باورهای ما بزرگ میشود ومارا می افزاید و رشد میدهد
با هدایت های الهی و قلبم تحسین میکنم زیبایی های این قسمت را تا به زیبایی های بیشتر هدایت شوم
درود و سلام براستاد جان ومریم جان گلم
خدارا شکر یک قسمت دیگه از زیبایی های این جهان وچهارفصل کالیفرنیا را ازقاب دوربین 📷 شما می بینم تا به قول استاد جان با قوانین بدون تغییر خداوند حتما به این مکان ها هدایت میشویم و خودمون تجربه میکنیم
چقدر تونل زیبا وتمیزی بود لذت بخش بود بعد ازدوتا تونل بزرگ وارد منطقه زیبا با فراوانی دریا وکوه وجنگل میشیم
چقدر جالب بود برام که استاد فورد خفن را به چالش کشیدید شاید اگر هرکسی بود پایین پارک میکرد و پیاده به قول مریم جون میرفت ولی شما با شهامت رفتید وببین چه صحنه ای دیدید
صخره ودریا وموج من را دیوانه میکنه یعنی یکی از تجسم های من دیدن همین صخره ودریااست که حالم را عالی میکنه ومن را به خدا نزدیک میکنه
چه مکان روحانی چقدر لحظه ای که آب به صخره ها میخورد وبرمیگشت جالب بود چه ساحلی
حال میده بدوی کنار این ساحل وحس خوبت را شریک بشی با خدا
یه جاده رو به دریا ورسیدن به ساحل رویایی که جان و دل انسان را جلا میده واین انرژی آب که موج میزنه ودائم درحرکت است و نشان از لطف بیکران خدا به این زمین وانسانهای زیبا بین چون استاد ومریم جان است
چقدر حس آرامش داره دریا چقدر میشه راحت بشینی لب ساحل وساعتها با خودت وخدا خلوت کنی وسپاسگزارباشی
در مسیر این دریا میرسیم به پله های زیبا وگلهای سبز و نارنجی نور خورشید که تابیده بود به گلها وزیباتر شده بود که چقدر زیباتر کرده بود مکان ورود به دریا را انگار خوش امدگویی خدا به بنده های خودشه که بیاین زیبایی ها را ببینید
به مسیرهای جدید وزیباتر هدایت میشویم ایندفعه از زبان یک انسان شریف به مکان بعدی که خدا درنظر گرفته هدایت میشیم چقدر خدا قشنگ هدایت میکنه ومسیر بعدی رو میگه
چقدر فوق العاده است این همه تنوع دریک ایالت چهار فصل با پوشش گیاهی عالی
شمال کالیفرنیا زیبای های فوق العاده وهوای عالی
یه قسمت کویر وشن های روان
یه قسمت ساحل عالی
یه قسمت درختان هیولا
یه قسمت چشمه های آب گرم
تنوع درآب وهوا
بهشت رو زمین میبینی تو ایالت کالیفرنیا
یه روز چهار فصل رو باهم ببینی چقدر هیجان انگیزه به قول مریم جون هرچه همه خوبان دارندکالیفرنیا این ایالت زیبا دارد
دوست داری برو کوهنوردی
دوست داری برو موج سواری
دوست داری برو صخره نوردی کن
دوست داری برو داخل شن های روان راه برو
خدای من این لذت رو میخوام تجربه کنم میخوام ببینم خدایا هدایت کن مرا وهرکسی که در این فرکانس دیدن این مکان هاست
چقدر خدا قشنگ هدایت میکنه
چقدرلباس وچهره مریم جان زیباتر شده استاد جان چقدرهیکل شما ورزشکاری شده تحسینتون میکنم
چقدر تحسین میکنم این مردم آمریکا رو که هرچیز زیبایی رو میبینن تحسین میکنند اتفاقاامروز در حال پیاده روی و کوهنوردی یه زن و شوهر را دیدم وتحسینشون کردم
استاد.هرکس که به پیاده روی میره با یک گروه و دوستانشون میرن وفقط من تنها بودم که از کوه بالا رفتم و برعکس قبل که میترسیدم حتی جایی برم که مرد باشه وجرات نداشتم با دیدنشون سلام کردم وازمن پرسیدن تنها اومدی حوصله تون میشه تنها بیاید و گفتم با خدا هستم وبا خدا حال میکنم وجلوتر هم خانم واقای کوهنورد راهنمایی ام کردن. برای رفتن از پایین کوه و گفتن ما گروه کوهنوردی داریم خواستی بیا جزو گروه ما که چهل نفره است وخوشحال شدم که فرکانسم بالا رفته وبا انسانهای خوب هم فرکانس شدم
ولی هنوز باورهای مردم اینه که تنها کوه نرو ومن چون استاد را دیدم شهامت پیدا کردم که با خدا برم وخلوت کنم تا پیورتر بشم
راستش استاد دیشب هم خواب شمارو دیدم که داشتم همین دفترم که فانوس دریایی را مینویسم نشان شما میدادم ومیگفتم ببین استاد. من از شما همیشه سپاسگزاری میکنم در دفترم و شما هم مرا در آغوش گرفتید
استاد جان با انسانهای ثروتمند هم فرکانس شدم وانکارکلی باورهای ثروتمند دروجودم شکل گرفت وایمانم قوی تر شد عزت نفسم بالاتر رفته و حتی ازشون سوال میپرسم .چقدر انسانهای شریفی هستند این ثروتمندان
ثروتمندشدن چقدر باشکوه است
ثروتمند بودن معنوی تمرین کاردنیاست
خودم را مثل درخت بامبو میبینم که داره از زیر خاک میاد بیرون بعد از دوسال کارکردن روی دوره قانون آفرینش که بهترین دوره برام بوده و هست ولذت میبرم
خداهمه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان وپاکی دل
خدایا ظرف وجودم را بزرگ کن ورشد بده مرا در مسیری که برای آن آمدم تا جهان راگسترش دهم
امین
«تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ؛ الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ »«همیشه سودمند و با برکت است آنکه فرمانروایی [همه هستی] به دست اوست و او بر هر کاری تواناست. آنکه مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید، و او توانای شکست ناپذیر و بسیار آمرزنده است.»(1-2 ملک)
سلام و درود فراوان به خانواده عزیزم، درود به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته بزرگوار.
رب العالمین عزیزم ، از درگاه با عظمتت درخواست میکنم همه اعضای سایت رو در پناه هدایت و حمایت خودت به جریان بینهایت نعمتها و فراوانی ثروتها و صلح و آرامش و امنیت و سلامتی بیشتر و بیشتر متصل کنی.
دیشب نیاز به کمی پیاده روی داشتم، گفتم برم یه کمی قدم بزنم، ولی چون هوا سرد بود گفتم عمداً با تیشرت میرم که زودی برگردم. چون وقتی میرم پیاده روی تمرکزم از زمان و مکان برداشته میشه. بماند که همه با لباس گرم و کلاه بودن و من بخاطر آگاهی های بینظیر قانون سلامتی با همون تیشرت حالم خوب و خوش بود، بدون اینکه سرما اذیتم کنه 😂😂😍😍🥵🥶 و اینکه حوصله هییییییچ گونه آهنگی رو نداشتم. گفتم چی گوش بدم که از هیاهو و سر و صدای بیرون خودمو جدا کنم ، فولدر سوره های قرآن رو باز کردم و پخش کردم. چندتا سوره یکی یکی پخش شدن تا رسید به سوره مُلک «تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شئ قدیر» 😭😭😭😭😭 و اشک از چشمم جاری شد وقتی این آیه رو شنیدم. گفتم یادم باشه برای فایل فردا صبح این آیه رو بنویسم؛ انگار میدونستم امروز یه فایل میاد روی سایت. نکته ای که به ذهنم میرسه اینکه برای همین یه خط آیه میشه صفحه ها نوشت و پر کرد از معانی و اسرار الهی، من با این همه پر حرفی از صحبت کردن در مورد این آیه عاجز و ناتوانم و میدونم دنیایی از معانی توحیدی در این کلمات نهفته است و بیاد خودم میارم اون بیت از حافظ که گفت « برو ای زاهد خود بین که ز چشم من و تو ؛ راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود»
از خداوند درخواست میکنم درهایی از آگاهی رو از این آیه به روی این بنده اش باز کنه.
استاد عباس منش خداییش چقدر با خداوند ارتباط برقرار کردی که اینجوری شگفت انگیز داره هدایتت میکنه. خوش به سعادتت و منم این چنین رابطه دوستی با خدا میخوام. ذوق کردن ها و صحبتهای خانم شایسته دقیقاً عین دختر بچه هاست که این نشون میده این احساسات کودک درونشون چقدر زنده است و چقدر با خودشون در صلح و آرامش هستن و اجازه ندادن اون بالغ منطقی و تجربی ذهن اون احساسات کودک درون رو به حاشیه ببره. خدا رو صد هزار مرتبه شکر که استادان من شمایید، که منم به خودم اجازه میدم یه وقتایی اون شیطنت کودک درونم رو بروز بدم. خدا رو شکر میکنم که بجای کار کردن با افراد پشت نقاب، از بین همه اساتید بهترین ها نصیب من شدن که نقاب که چه عرض کنم 😂😂😂 حریم شخصی رو بیخیال شدن و از تک تک اتفاقاتِ روزمره شون فیلم گذاشتن روی سایت😂😂😍😍 خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
آقا یکی از معایب قانون سلامتی رو بهتون بگم😂😂😂 اونم لباس گرم هایی که روی صندلی عقب ماشین جمع میشه.😂😂😂 یعنی میپوشی میری بیرون، بعد که احساس گرما کردی پشت فرمون مجبوری لباس رو در بیاری و پرتش کنی صندلی عقب. یعنی صندلی عقب ماشینم شده عین فورد شما که چند هزار مایل باهاش سفر کردین😂😂😂
ابتدای فایل خداییش عجب تونلی بود و اون نورپردازی و تهویه هوای عالی ، میشد همونجا چادر زد به شرط اینکه ماشینها بوق نزنن😂😂😂. دلیل تهویه هوا هم اونه که منوکسید کربن توی تونل جمع نشه. چه جاده استاندارد و با کیفیتی، آدم دلش میخواد فقط رانندگی کنه 😍😍😍 استااااااااد اون شیب وحشتناک که رفتین بالا ، و تکون خوردن های ماشین ، این چه چالشی بود، من داشتم خدا خدا میکردم. ضمن قدردانی و تشکر ویژه از کمپانی عظیم فورد بخاطر محصول بینظیرشون تراک F-150 (بخونید اف وان فیفتی😂😂😂) ، (مدیر عامل کمپانی فورد طی بیانیه ای sms داد، چاکرتیم حمید جان 😍🙋 مرسی که از محصولات ما تعریف میکنی، اصلا تموم این مدت ما منتظر نظرات فنی تو بودیم تا بتونیم از بقیه آپشنهای جدید تراک رونمایی کنیم😂😂😂)
اون سواحل مرتفع چقدر مکان زیبا و بینظیری بود. یادم میاد قبلاً در مورد کالیفرنیا چندان نظر مثبتی نداشتین ولی الان شگفتیها و زیبایی های این ایالت رو جوری بیرون کشیدین و بهمون نشون میدین که من مطمئنم حتی بیشتر ساکنین کالیفرنیا هم تا حالا اینها رو ندیدن😍🇺🇲🇺🇲🇺🇲💚 استاد یادم میاد توی بعضی از فایلها میگفتین برای بعضی از موضوعات ذهنتون مقاومت داره. من همیشه میگفتم آقا بییییخیییییییاااااال چه مقاومتی ؟ شما که ته همه چیزو درآوردی … ولی الان میفهمم طبق قوانین بدون تغییر الهی همه ما در مسیر تکامل هستیم، حتی برای ابراهیم پیامبر که همه ادیان متفق القول به نیکنامی ازش یاد میکنن، حتی برای اون هم قوانین به شکل تکاملی پیش رفته. الان بهتر میتونم بفهمم استاد عباس منش نظرش درمورد کالیفرنیا 180 درجه عوض بشه. این همون تکاملیه که به روایت تصویر مشاهده اش کردم. الان درک میکنم اون مقاومت ذهن ها چی بود و تکامل به چه شکل عمل میکنه. ولی من هنوز فلوریدا رو ترجیح میدم 😂😍😍😍
حافظ شیرازی عزیز میگه (اینقدر که از حافظ نقل قول کردم یاد کلاس ادبیات فارسی دبیرستان میافتم 😍😍😍😂😂😂) حافظ میگه : «دریای اخضر فلک و کشتی هلال ، هستند غرق نعمت حاجی قوام ما»
دریای اخضر فلک و کشتی هلال منظورش همه طبیعت سر سبز و همه آسمان آبی و گردش زمان ، همه شون پر از نعمتهای بی نهایت خداونده.
این پهنه وسیع اقیانوس آرام زیبا و اون قایق ⛵ سفید وسطش دقیقا آدم رو بیاد همین دریای اخضر فلک و کشتی هلال میندازه (البته کشتی هلال منظورش هلال ماهه نماد گردش زمان) عجب ساحل شگفت انگیز و تمیزی ، چقدر بی نظیره ، چقدر تمیزه، چقدر این مردم ارزشمند هستن و اینقدر اینجا رو تمیز نگه داشتن. واقعاً این تمیزی و این آرامش تحسین برانگیزه. انسان رو مشتاق تر میکنه به مسیر خواسته اش.
اون بنده خدا که امواج خیسش کرد😂😂😍😍 منو یاد یه خاطره انداخت. من وقتی میرم روی شنهای ساحل میشینیم یه کمی امواج رو نگاه میکنم تا کجا داره میاد، و از خیسی شنها میفهمم آب در حال جذر شدنه یا مد شدن. چند وقت پیش توی ساحل عسلویه نشسته بودم و ظاهراً آب در حال جذر شدن بود.(عقب نشینی) چند روز قبلش توی همون ساحل یه سنگ کوچیک سفید پیدا کرده بودم که بهم احساس خوبی میداد و هر وقت دستم میگرفتم یاد این مصرع حافظ می افتادم «بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود». روی ماسه ها با فاصله از امواج نشسته بودم و یه سطح صاف جلوی پام بود با همون سنگ سفید روی ماسه ها نوشتم « بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد» ولی جا برای مصرع دومش نبود 😂😂😂 یه موج اومد که خیلی بیشتر از همه موجها ادامه پیدا کرد تا جلوی پام رسید ، اونقدر سریع که دیدم وقت برای بلند شدن از زمین نیست ، توی همون چند ثانیه تصمیم گرفتم تسلیمش بشم و قشنگ منتظر بمونم کلا منو خیس خیس کنه. ولی اومد تا جلوی پام و برگشت و اون مصرعی که نوشته بودم رو پاک کرد و با خودش برد و دوباره ماسه ها صاف شد 😂😂😍😍 گفتم خیلی ممنونم که جا رو برای نوشتن مصرع بعدی خالی کردی، نوشتم «گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود» چند دقیقه بعد بازم یه موج همونجوری اومد مصرع دوم رو با خودش برد. و نکته اش اینکه در تمام مدت 40-30 دقیقه ای که اونجا نشسته بودم فقط دو تا موج اومد تا بالای بالا. تا اون یادداشت منو با خودش ببره به دست کائنات برسونه، کلی ذوق کردم و خدا رو شکر کردم و این اتفاق رو یک نشانه دیدم ، بقول ما آتشنشانها «بله؛ پیام دریافت شد» 😍😍🤩🤩
خب در ادامه قراره بریم یوسمیتی نشنال پارک، این دیگه کجاست ؟ تا حالا اسمشو نشنیدم و بذار از گوی سحرآمیز بپرسم 😂😂😍😍 منظورم گوگل کروم بود،که همیشه منو به یاد همون گوی سحرآمیز جادوگران قصه های کودکیمون رو میندازه. که همه جور اطلاعاتی توش پیدا میشه 😍😂😍😂
و خدااااااااااای مععععععننننن
Yosemite National Park😯😯😯😍😍😍
بقول آمریکایی ها O . M . G
چقددددددررررر زیبا و شگفت انگیزه، عجب مناظر شگفت انگیزیییییییی ، بچه ها فایلهای شگفت انگیز و بی نظیری در انتظارمون خواهد بود.
مشتاقانه منتظرم از اینجا لیزرفوکوس زیباییهای یوسمیتی نشنال پارک رو ببینم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین زیبا و شگفت انگیز و مردم ارزشمندی که هر جایی قدم میذارید هستن تا دستان خداوند باشن برای یاری رساندن و کمک کردن. هر جا باشیم دستان هدایت خداست که ما رو هدایت میکنه.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
وقتی استاد در مورد اون گروه فیسبوک صحبت کردن اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که کاش استاد ماجرای کنده شدن شیشه کمپر رو باهاشون در میون بذاره تا بقیه هم به همین روش مسئله شون رو حل کنن.
دیگه نگران طولانی شدن کامنت نیستم ، چون بقول زهرا ولایتی عزیز، که توی کامنت سراسر شگفتی فایل قبلی گفته بود: هر کسی در مدارش باشه کامنت رو میخونه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این فایل ،بخاطر این استادان ارزشمند، بخاطر همه اتفاقات خوب و مثبت و زیبای زندگی مون. بخاطر بی نهایت نعمتهای خداوند. الهی صد هزار مرتبه شکر. بخاطر بینهایت زیبایی.
«بارها گفته ام و بار دگر میگویم ؛ که من دلشده این ره نه به خود میپویم» « در پس آینه طوطی صفتم داشته اند ؛ آنچه استاد ازل گفت بگو میگویم»«من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست ؛ که از آن دست که او میکشدم، میرویم» «دوستان عیب من بی دل حیران مکنید ؛ گوهری دارم و صاحب نظری میجویم» 😭 «خنده و گریه عشاق ز جایی دگر است ؛ میسرایم به شب و وقت سحر میمویم»
آقای امیری کامنتتون خیلی زیبا بود خیلی لذت بردم، چقدر شما خوب روی خودتون کار کردید، چقدر کامنت هاتون پر بار هست، وقتی کامنت شما رو میخونم بهتون احسنت میگفتم امروز گفتم فقط ستاره دادن کمه باید ازتون تشکر کنم کلی از کامنتتون درس میگیرم، اینقدر آیه های قرآن قشنگ ربط میدید به موضوع فایل ها و اشعار حافظ که بخدا از این همه اطلاعات شما ذهنم هنگ میکنه تحسینتون میکنم همیشه موفق باشید، شما الگوی خوبی برای همه ما بچه های سایت هستید
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم
سپاس از لطف و محبت شما. خیلی ممنونم ازتون که لطف کردین برام کامنت گذاشتین.
همش لطف و محبت خداست. خداونده که بر زبان و قلب ما جاری میشه. از خداوند درخواست هدایت میکنم تا این حرفها به ایمان عملی تبدیل بشه 😭🤦
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است چون برمی اید مفرح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب
مثل همیشه، اتصال با منبع عالی و بدون قطع و وصلی بود.
از آیه زیبا و قابل تامل، از اشعار دلچسب حافظ،نکات ظریف و مزاح های با مزه همیشگی که لبخند بر لب خواننده میاره
سپاس برادر تک رو، کسی که به سبک شخصی زندگی می کند.
عجب لقبی برای خودتان انتخاب کردید. یکی از جلسات دوره عزت نفس به همین موضوع اختصاص داره، زندگی به سبک شخصی.
یه داستان هست، به احتمال زیاد شنیدنش ولی چون برام جالب و با مزه است دوست دارم اینجا اون رو بنویسم، ( این داستان رو من جاهایی که نمیتونم به داستانهای استاد و بچه های سایت استناد کنم، استفاده میکنم که فهم راحتی داشتهباشد)
و اما اسم داستان”کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه”
یه روز در کاخ سلطان محمود دو تا گدا می نشستن برا گدایی ، یکیشون خیلی چاپلوس بود ، سلطان محمود یا هر کدام از بزرگان میخواستن رد بشن این شروع میکرد به تمجید و تعریف و چاپلوسی و یه سکه ای میگرفت ، اما اون یکی خیلی ساکت مینشست و هیچ چیز نمیگفت. بعد وقتی گدای چاپلوس بهش میگفت تو چرا هیچی نمیگی ، مگه خدا بهت زبون نداده یه چیزی بگو تا سکه ای بگیری، میگفت: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
یه روز خبر میرسه داخل کاخ به سلطان محمود ،که سلطان این دو تا گدا رو دیدید دم درب کاخ نشستن و گدایی میکنن؟
سلطان میگه آره دیدم یکی شون خیلی چاپلوسه و اون یکی خیلی ساکت و هیچی نمیگه!
به سلطان میگن: اتفاقا گدا ساکته هر وقت شما به اون یکی کمک میکنید مدام تکرار میکنه: کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
سلطان محمود عصبانی میشه و میگه حالا حالیش میکنم سلطان محمود خر کیه. دستور میده یه مرغی سر ببرن، کباب کنن و یکی از زمردهای با ارزش قصر رو بذارن داخلش و ببرن صله بدن به اون گدای چاپلوس تا اون یکی یاد بگیره سلطان محمود کیه
مرغ رو آماده میکنن و میبرن برا گدای چاپلوس و از قضا قبل از آودن مرغ یکی از وزرا برای این گدا تکه ای بوقلمون کباب شده برده بوده و اونم خورده و سیر از غذای خورده بی خیال نشسته بوده. وقتی مرغ رو بهش میدن رو میکنه به اون یکی گدا و میگه از صبح چقدر گدایی کردی؟ گدا جواب میده 3 سکه. میگه 3 سکه خودتو بده به من تا این مرغ رو بدم به تو. مرد فقیر میگه نه نمیخوام، تو سیر شدی و نمیتونی این مرغ رو بخوری تا فردا هم که نمیتونی نگهش داری پس آخرش مجبور میشی بدی به کسی، اون وقت اگه دوست داشتی بده به من .
گدای چاپلوس میگه باشه یه سکه بده ، مرغ رو بدم به تو ، و باز جواب منفی میشنوه، آخرش میگه باشه بابا نمیخوام سکه ای بدی، بیا بگیر مرغ رو بخور.
مرد فقیر اولین قطعه از مرغ رو که توی دهانش میذاره زمرد رو میبینه ، سریع زمرد رو توی جیبش میذاره واز خوشحالی بلند میشه به گدای چاپلوس میگه: رفیق! من میرم و شاید از فردا همدیگرو نبینیم، اما یادت باشه کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه!
فردا صبح سلطان محمود میاد میبینه باز این گدا دم درب نشسته، سرش فریاد میزنه تو چرا هنوز اینجایی؟ مگه هدیه ما برای تو بس نبود یه عمر آسوده زندگی کنی؟ گدا جواب میده کدام هدیه؟
سلطان محمود میگه: همون زمرد داخل مرغ ! گدا جواب میده من سیر بودم مرغ رو دادم به مرد فقیری که اینجا می نشست. سلطان محمود عصبانی فریاد میزنه این مرد رو بیارین داخل کاخ روزی صد تا شلاق بهش بزنید تا صد بار در روز تکرار کنه : کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خر کیه
سلام و درود فراوان به شما
خیلی ممنونم بابت کامنت ارزشمند تون. خیلی ممنونم که زمان گذاشتین و این داستان شیرین رو برام نوشتین.
واقعاً این داستان از اون داستانهایی هست که هزار بار هم آدم بشنوه بازم کمه. واقعاً این باور توحیدی ملکه ذهنمون بشه که «کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خر کیه؟! »
خیلی داستان ساده و آموزنده ای هست ولی در عین سادگی چقدر مهم. و امیدوارم که من بتونم اینو یادش بگیرم. یادم باشه همیشه که کار رو خدا درست میکنه. همه چیز اونه.
و ما تسقط من ورقه الا یعلمها
هیچ برگی از درخت نمی افته مگر اینکه خدا میدونه.
میلیارد ها درخت و درختچه روی زمین هست. هر یک برگی که می افته اذن و اراده و علم خداوند تصمیم گیرنده است.
در پناه رب العالمین همیشه سلامت و شادکام باشید.
سلام به شما حمید امیری عزیز
سلام به شما دوست همسفر خوش ذوقم
چقدر خوشحالم کامنتت رو خوندم، چقدر تحسین ات کردم برای این خوش ذوق بودن و بداهه نویسی هات و این همه ربط های قشنگی که با داستان و خاطره و شعر و غزل با هم در آمیختی و اینقدر زییا به زیبایی ها توجه خودتو زیبا نشون میدی که آدم مگه میشه تا آخر کامنتت رو نخونه و لذت نبره.
واقعا تحسین میکنمت برای داشتن دوره قانون سلامتی
تحسینت میکنم برای عمل به آگاهی های دوره قانون سلامتی
تحسینت میکنم برای داشتن جسم و بدنی که اینقدر قوی و سالم هست
تحسینت میکنم برای این همه توجه های خوبت
واقعا برات دست میزنم دوست عزیز که اینقدر عالی و زیبا داری روی خودت کار میکنی و مسیر تکامل خودتو به سمت بهبود و بزرگ شدن طی میکنی واقعا از دیدن همچین انسان هایی لذت میبرم و واقعا خوشحالم که این خانواده چنین اعضای با عشقی داره و اینقدر آدم رو به وجد میارن. خدایا شکرت
سپاسگزارم بخاطر ردپاهای زیبایی که در این سفر بجا گذاشتی… 🌹🙏
سلام و درود به شما دوست عزیز
خیلی ممنونم بابت اینکه زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای پاسخ دادن به کامنت من. از لطف و بزرگواری تون نسبت به من خیلی متشکرم و خداوند رو شاکرم.
حقیقتش من دوره قانون سلامتی رو هنوز ندارمش ولی جزو درخواست هام هست. ولی از همون فایلی که استاد عباس منش از تراک فورد رونمایی میکنه تا اخرین فایل های دانلودی هر جا صحبت قانون سلامتی بوده استاد یه سری نکات رو گفته. و از طرفی دیگه، من به نحوه طبخ غذا شون هم دقت میکردم. اینها شده اطلاعات ورودی من. چون خودم هم قبلا در مورد انواع رژیم های غذایی سرچ میکردم که بتونم به اندام متناسب برسم ، پیش زمینه اش رو داشتم تا استاد یا خانم شایسته یه نکته در مورد شیرینیجات میگفت ، یا در مورد گوشت بلافاصله یه چراغ توی ذهنم روشن میشد که ماجرای پشتش چیه.
از همه لطف و محبت های شما سپاسگزارم ، باور کنید همش لطف خداست. خداونده که بر قلبهای ما جاری میشه تا هدایت مون کنه. امیدوارم که هم من و هم همه عزیزان توی این سایت بتونیم بنده توحیدی برای خداوند باشیم.
زهرا ولایتی چند روز پیش یه کامنت بی نظیر نوشته بود. برای پاسخ من یه نکته ای نوشت که بی اختیار اشکم سرازیر شد. گفته بود ما حتی روی شونه های خدا هم نیستیم. خداوند ما رو عین نوزاد در آغوش گرفته و لحظهای از محبت کردن و نوازش کردن ما دست برنمیداره.
در پناه رب العالمین جان همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
حمید عزیز سلام.
پسر چقدر تحسینت می کنم به خاطر این قلم شیوا و رسا و جذاب.
تحسینت می کنم به خاطر علق و انسی که با قران داری و به خاطر همنشینی با حافظ و سعدی.
من خودم ارادت زیادی به این دو بزرگوار دارم.
خیلی تحسینت می کنم که این قدر با قران عجین و مأنوس هستی. موقع خوندن کامنتت که نوشته بودی زمان پیادهروی قران گوش دادی، خیلی برام جالب بود و فکر کردم خدایا چطور می تونه این کار رو بکنه و آیا عربی قران رو متوجه می شه یا اینکه فقط برای دریافت حس خوب و بالا بردن فرکانسش عربی قران رو گوش می ده.
این شاید یک ترمز من باشه. نمی دونم چه طوری باید رفعش کنم. در جلسات دوازده قدم هر بار که می رسیم به جلسات قرانی، خیلی به خودم سخت می گیرم و گاهی می گم اوه این جلسه قرانیه، خیلی مهم و طولانیه بذار فردا کار می کنم.
و نکته مهم اینکه متأسفانه اون طور که دلم می خواد، درک خوبی از قران ندارم. آیاتی رو که استاد توضیح می دن، وقتی می خونم خیلی لذت می برم.
ولی خیلی از آیات دیگه قران برام غامض و پیچیده هستند.
داشتم فکر می کردم چقدر شخصیت جالبی داری. شوخ و شنگ و لطیف هستی و در عین حال شغل جدی و سخت و پرمخاطره ای داری و در عین حال این قدر با قران مأنوس هستی
آفرین به تو. تحسینت می کنم حمید عزیز. وجودت خیلی برای من و این سایت ارزشمنده.
تحسینت می کنم که قانون سلامتی رو هم تهیه کردی و عمل می کنی و نتایج خوبی گرفتی.
خدا می دونه چه نتایج عالیای از نظر سلامتی و ثروت و آگاهی در انتظارته.
همین طور مصمم و متعهد پیش برو دوست خوبم. در پناه خدا 💫
سلام و درود فراوان به شما.
خیلی ممنونم از لطف و محبت شما و سپاس از اینکه زمان ارزشمند تون رو اختصاص دادین برای نوشتن کامنت. خیلی ممنونم.
باور کنید همه اش لطف و هدایت خود خداست. منی که میگم قرآن گوش میدم یه وقتایی هم جنیفرلوپز گوش میدم 😂😂
این نکته ای که در مورد قرآن گفتین خب برای منم یه جاهایی همینجوریه. ولی خب یه سری سوره ها و آیات رو کار کردم و ترجمه هاشون رو میدونم اونها رو بیشتر گوش میدم. مثل سوره ملک، واقعه ، یاسین، نوح ، لیل، فجر.
استاد عباس منش بی نظیره، یه جوری مفاهیم رو توی جلسات قرآنی بیرون میکشه که من تعجب میکنم. و اینم هدایت خداست. یه وقتایی اشعار حافظ هم همینجوری میشه برام. یعنی تا قبلش معنیش رو نمیدونم. ولی چند لحظه که بهش فکر میکنم انگار خداوند یه دری رو به قلبم باز میکنه.
نتیجه گیری از همه اینها اینکه چه قرآن باشه ، چه اشعار حافظ ، منبع اصلی آگاهی خداست.
همونی که امام صادق توی حدیث عنوان بصری میگه « یادگیری علم با تعلیم دیدن نیست، علم نوریست که خداوند در قلب هر کسی که بخواهد (در مسیر هدایت باشد) قرار میدهد.
پیشنهاد میکنم حدیث عنوان بصری رو یه مطالعه کنید.
از بزرگواری و محبت شما متشکرم، واقعاً خیلی خوشحال شدم از کامنتتون 🌹💚😍در پناه رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
آقای امیری عزیز من اطلاع رسانی کامنتهای شما رو فعال کردم و هربار شما کامنت میذارید مشتاقانه میام با حوصله کامنتهای طولانی شما رو میخونم ولذت میبرم از این همه اگاهی و اطلاعات دقیقی که توی کامنتهاتون هست، سری پیش از فیلم میان ستاره ای گفتید و من چهار روزه درگیر اعجاز این فیلم و شکرگزاری لحظه به لحظه بابت قوانین ثابت کائنات و کره زمین هستم. خیلی سپاسگزارم که با کامنتهای ارزشمندتون مفاهیم ارزشمند فایلهای استاد عزیزمون رو شفاف تر میکنید. قلمتون همیشه روان در جهت آگاهی ان شالله
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم
خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این مسیر توحیدی. خیلی ممنونم از شما بخاطر کامنت ارزشمند تون. از درگاه خداوند متعال درخواست میکنم کلامی رو به قلبم الهام کنه، و انگشتانم رو جوری به مامور خودش قرار بده تا چیزی بنویسم که مورد رضایت خودش باشه، و در مسیر هدایت خودش. این جسم مخلوق خودشه، روح هم از جنس خودش، ما هیچ هستیم و همه او.
خدا کنه امانتدار خوبی باشیم.
خیلی ممنونم از شما از درگاه خداوند برای شما بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم.
بنام الله یکتای بی همتا
سلام سلام سلام
سلام به استاد جان
سلام به مریم جان
و سلام به تک تک دوستان جان آره شما دوست عزیزی که داری که نوشته رو میخونی میخوام بگم این نوشته ها با عشقی که پشتش هست تقدیم به نگاه زیبا بین شما. و من سعی میکنم هربار قوی تر برای دیدن و شنیدن این زیبایی ها باشم و حس تجربه کردن رو به خودم هربار نزدیکتر ببینم تا جایی که اینقدر برام عادی و طبیعی بشه تا یک روز یکهویی ببینم وای خدای من، من اونجایی هستم که دیدم و الان جزئی از تجربه و واقعیت زندگی من شده بودن در اون تصاویر و طبیعت و … خدایا چقدر همین یک ذره فکر کردن به این اتفاق منو به وجد میاره. آخه فکر کن جایی باشی که قبلا تو با ذهنت با چشم هات بودی و احساسش کردی و یکجورایی جسمت آرزو داشته که توی اون فضا باشه. مثلا آبشار نیاگارا، مثلا یلواستون، مثلا جنگل رد وود، مثلا چشمه های آبگرم، تجربه سوار بر هواپیمای شخصی یک دوست و انسان کاردرست، دیدن موج های دریا و اقیانوس، دیدن کوه ها و دره هایی که بارها تو این سفر در ذهن مون دیدیم و خواستیم که تجربه اش کنیم و حالا میشه یک روزی اونا جزئی از واقعیت زندگی مون هستن. واقعا شگفت انگیزه. واقعا این قوانین و سنت الهی چقدر دقیق و درست عمل میکنه و اصلا یادش نمیره اصلا آرزوها و خواسته ها گم نمیشن فقط این ما هستیم که باید حواس مون باشه که فراموش نکنیم یکم زیادی انسان بازی درنیاریم و حواس و قلب مون اونا رو که دور از خودش نمیبینه و گم نمیکنه چون احساس مون رو قلاب کرده و قطعا گم نمیشه چون اونی که داناست قطعا به ریسمان الهی چنان چنگ زده و ول نمیکنه که هیچ وقت خدا و اصلش رو فراموش نخواهد کرد پس ما باید با کنترل ذهن و تقوا مون گم نکنم مسیر درست رو، فراموش نکنیم قانون هر لحظه دار با توجه و فرکانس های غالب ما کار میکنه. من فهیمه دارم به چی بیشتر توجه میکنم. من فهیه باید یاد بگیرم که مانیتور کنم افکارم رو، باید یاد بگیرم اگر داشت میرفت تو حاشیه اگر داشت گم میشد از بالا ببینمش و دوباره دست ذهن چموش رو بگیرم و بیارمش تو مسیر درست و تمرکزی در همون مسیر بمونم و ادامه بدم. چون من با تمام قلب و روحم ایمان دارم که قانون جواب میده؛ جهان و خداوند هیچ وقت اشتباه نمیکنن، چون ایمان دارم و باورم شده اگر خطایی پیش اومده یا بهتره بگم اختلالی در فرکانس مورد دلخواه من پیش اومده(چه آگاهانه چه ناآگاهانه) یا ورودی نامناسب چه جسمی چه ذهنی دارم این سیستم جوابش چی بوده وهمیشه سیستم جوابش معادل با جنس فرکانس ها و ورودی های غالب من…چقدر همین قانون ساده رو امکان داره خیلی زود یادمون بره. یا یادمون بره داریم فرکانس تولید میکنیم هر لحظه، یادمون بره و ذهن مون بخواد بره سراغ عادت های قبلی اش یا ورودی های دم دستی تر رو بخواد بصورت ناآگاهانه جذب کنه…حالا ما بایــد اگاهانه ورودی ها رو کنترل کنیمف ما باید اگاهانه برنامه ریزی ذهن رو به نفع خودمون و بر اساس خواسته های خودمون تغییر بدیم، ما باید آگاهانه هی از زاویه ایی نگاه کنیم که بتونیم ذهن و افکاری که میاد و میره رو مدیریت کنیم و کنترلش دست ما باشه و با فیلتری از ایمان و توحید و عشق و شادی و آرامش و در کل در جهت خداوند و توحیدی عمل کردن اون ناآگاهانه های وارد شده رو تغییر بدیم. ما فکر مون نیستیم ما ناظر برفکر هستیم یعنی بالاتر و قوی تر. ما فرمانروای وجودخودمون هستیم. ما این قدرت رو در اختیار داریم. ما خالق زندگی خودمون هستیم، ما جوهره ایی از ذات خالق بودن رو در اختیار داریم، ما نه ذهن هستیم نه جسم، ما چیزی هستیم که نیستیم، ما در اصل ابدیتی هستیم که در مادیات داریم زندگی کردن رو به این شکل تجربه میکنیم. ما چیزی هستیم که خداوند هست و فقط خدا ما رو ظاهر کرده و بهمون یک تکنولوژِی هایی داده بنام قطب نمایی بنام قلب و احساس، بهمون ژنراتوری تولید کننده ایی داده بنام مغز و ذهن و فکر، بهمون ماشینی داده با بالاترین و هوشنمدترین تکنولوژی بنام جسم و بدن و اندام هایی که هرکدام یک وظیفه خاص رو دارند برای یک هدف مشترک…ما چقدر خوشبختیم ما چقدر توانمند آفریده شدیم ما چقدر لایق و ارزشمند خلق شدیم و خداوند چه عشقی رو نثار ما کرده با این همه نعمت و ثروت و آژادی و اختیار…خدایا ذهنم تسلیمه این همه است. ذهنم هنگه این همه بی نهایت لطف و محبته، ذهنم دستاشو برده بالا و میگه من هیچی نیستم و هیچی نمیدونم خودت هدایت کن خودت کمکم کن که چطور خوب زندگی کنم و چطور از این همه به درستی استفاده کنم، چطور ارزشمندتر باشم تا تو رو خوشحال و راضی کنم…خدا میگه من بهت میگم عزیزدلم، دردانه ی من و ای خلقت بینظیر من، حالا که آماده ایی و این درخواست رو کردی و این اجازه رو دادی و این آمادگی رو کسب کردی بهت میگم…بارها بهت میگم و حتی چون میدونم به حافظه ات نمیشه اکتفا کرد برات مکتوب میکنم و بارها بخوان و بخوان کتابی که راه زندگی کردن رو بهت نشان میده…پس اولا قول بده از هیچی نترسی و نگران هیچ چیزی نباشی آرام باش چون من بهت نزدیکم. من همواره کنارتم و کمکت میکنم هدایتت میکنم دوما تو یادت باشه که فقط بندگی منو بکنی و منو بپرستی و حمد و ستایش فقط برای منه. ایمان داشته باشی که روز قیامتی هست که صاحب اون روز هم منم مثل اینکه من رب و فرمانروای عالمیان هستم به غیب ایمان بیار و عمل شایسته و صالح و خیر و خوبی انجام بده بقیه اش با من، با این سیستم نظامند و قانون مند من…در قانون من هیچ تبدیل و تغییری نبوده و نیست و نخواهد بود. از اول همین بوده تا آخر هم همین خواهد بود…
راه های رسیدن به خدا و درک وجود خدا زیاده
راه های ایمان آوردن و تجربه های با ایمان عمل کردن زیاده
راه های شناخت خودمون و توانایی هامون زیاده
ما آزاد آفریده شدیم با این همه راه و حق انتخاب اما مقصد و هدف والا یکیه…
میدونید استاد جان و مریم جانم و دوستان خوبم من اول این قسمت وقتی توی تونل بودیم و انتهای تونل رو میدیدم تو ذهنم گفتم چقدر این تونل ها خوبن، چقدر این ایده ساخت تونل عالی بوده و چه خدمت و گسترشی از تجربه کردن و در جاده بودن به ما ادم ها داده. چقدر از این تونل میشه ایده ها گرفت و درس هاشو دید و قطعا این سازه هم از دل یک تضاد یا یک خواسته بیرون اومده و تکامل پیدا کرده و شده این…(مثلا اینکه از این طرف کوه به اونطرف کوه قراره عبور کنیم تونل بهترین راه حل برای عبور هست. مثلا یادمه یک مسافتی از عرض رودخانه رو با تونل و پل زدن عبور میکنیم و …راه امن و کوتاه و البته تمرکزی تر برای رسیدن به یکجایی…)راستش این همه آسمون و ریسمون تو ذهنم اومد و تند تند نوشتم اما چیزی که بعد از دیدن تونل به ذهنم اومد و متوجه شدم چقدر من در تونل حرکت کردن و حس دیدن اون ته تونل که هاله ایی از نور رو میشه دید رو چقدر دوست دارم…یاد تجربه ام افتادم. تجربه ایی در دوران دبیرستان بودنم داشتم و یکجورایی اون زمان دنبال خدا و دنبال پاسخ کلی سوال بودم و بعد شد تجربه عشق…و میشه بگم یک چیزی بین زندگی و مرگ. من برای این تجربه در یک تونل مانندی بودم که حس اون تونل هم سراسر نور بود و حس آرامش…قلبم همین الان هم به تپش افتاد باورتون میشه اشکم داره درمیاد واقعا خیلی حس خوبی خیلی خیلی…وقتی بیشتر سعی میکنم اون خاطره و اون احساس یادم بیاد بیشتر نمیتونم تعریف کنم و کلا سراسر پر از شور و شوق و تپش و اشتیاق میشم جسمم جواب نمیده، نمیتونه نمیکشه یک چیز غیر مادی رو توصیف کنم واقعا خیلی دوس داشتم اینجا بنویسم اما فقط میتونم بگم یک حسه یک چیزه عجیبی که خیلی دوست داشتم خیلی قلبم براش فریاد میزنه و دوباره میخوادش که تجربه کنه…چون اون نقطه من یک هیچی یک همه چی رو ملاقات کردم که نمیدونم بگم چطوری…عالی بود اصلا چیزی نبود ولی همه چی بود….
آخ که چقدر این تونل برام اون فوق العاده ترین تجربه رو برای من برام تداعی کرد….
تو ذهنم کلی چیز دیگه بود بنویسم اما نمیدونم چرا اینج.ری شد و الانم بهتره ادامه ندم و فقط سکوت کنم…
واقعا نمدونم چطور سپاسگزاری کنم از همه شما عزیزانم نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم برای این حسی که با به یاد آوردن من به من بــه مــن دادین…از صمیم قلبم ازتون سپاسگزارتونم…دوستتون دارم دوستتون دارم دوستتون دارم…
سلام فهیمه دوست داشتنی
دوست نازنین، چقدر قلبت بزرگ و قشنگه و چقدر با عشق راجب حس و نگاهت و دیدگاهت نوشتی. خیلی زیاد لذت بردم و هر چی دوباره میخونمش، بهتر میتونم درکت کنم. چقدر توصیفت صادقانه و پاکه. حتما تجربه هایی داشتی و داری و حتما مسیر و راهی رو پیدا کردی اما مطمانم اون آدمیکه خودش میاد و با این ژرفا و اطمینان در این مورد صحبت میکنه، آدمی با عشق عمیق به خدا و تجربه ای نگفتنی هست، تجربه ای که بین خودت و خداست.
ازت سپاسگزارم برای این متن زیبات و خوشحالم که نوشتی و از دلت صحبت کردی.
برات آرزوی سلامتی و عشق و پاکی در درگاه خدای مهربان رو دارم.
سلام به روی ماهت دوست قشنگم ساینا جان
ممنونم برام کامنت گذاشتی و در این مسیر با اومدن نقطه ابی رنگ یکی از بچه هایی شدی که برام دست تکون دادی و دوباره قلبم مطمئن تر شد برای قدم هایی که دارم برمیدارم، واقعا سپاس گزارم.(میدونی جریان چیه من یکجورایی به ذهنم گفتم و شرطی اش کردم که وقتی توو سایت برات از طرف یک دوستی کامنت میاد یعنی انگار در این مسیر جنگلی و سرسبز زیبا که هدف به سمت خیر و خوشی و توحید و عشق و …هست یکی از عزیزان در این مسیر منو دیده و داره برام دست تکون میده با همین کامنت دیدن ها و نوشتن ها…و نمیدونی چقدر از دیدن نقطه آبی رنگ هربار ذوق میکنم و خوشحال میشم و میگم خدایا شکرت یک نقطه ابی رنگ دارم یکی برام دست تکون داده…خیلی حس خوبیه.)
واقعا ممنونم از این همه عشق خودت و دقتت که حسم رو گرفتی و برات همچین تجربه و حسی رو از خدا میخوام تا نتونی حتی توصیفش کنی و غرق خدا و نور و عشق و یکی شدن با اون منبع بیکران هستی بشی…راستش این راه رو پیدا کردم و فکر میکنم کمی زنگارها و غرورها و باورهای محدودکننده دوباره منو از اون دوبار تجربه کردن دور کرده و شاید هم هر کسی یکبار فرصت داره تا اینطوری بره و برگرده نمیدونم و الانم دوباره در تلاشم تا بازهم بیشتر درک کنم و قلبم رو آماده کنم و تکاملم رو بهتر پیش برم تا هنگام ملاقات بهترین لحظات رو ذره ذره نوش کنم…
بازم ممنون و سپاسگزارم ازت دوست عزیزم
برات از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواهانم.
سلام به استاد جان و خانم شایسته گل
توجه و تمرکز بروی خواسته ها و زیبایی ها و به تصویر کشیدن آنها رمز خوشبختی استاد و همه کسانی که می خواهند اهدنا صراط مستقیم شوند صراط الذین انعمت علیهم شوند
نه غیر المغضوب و نه ولضالین
خدا را شکر یه قسمت جون دار و پر انرژی دیگه از سفر به دور کشور زیبای آمریکا
همین طور که استاد داشتند توضیح می دادند در مورد جغرافیا و شرایط آب و هوایی کالیفرنیا دقیقا داشت توی ذهنم تجسم و تصویر سازی میشد جغرافیا و طبیعت استان خودمون و مثلاً استان فارس که خیلی شبیه به ایالت کالیفرنیا هستش
و لذت بردم
مرسی خانم شایسته عزیزم که اینقدر با شوق و ذوق برامون توضیح دادید و کلی ایده گرفتیم و کلی باور هامون تقویت شدش
چه نور و انرژی از صورت شما می تابید مریم خانم
نمی دونم بچهها متوجه شده بودند
اصلاً سکان این صحبت از یه منبع انرژی بزرگ داشت هدایت میشد و روی زبان خانم شایسته جاری
حسش کردم این انرژی رو
عاشق تون هستم و کیف می کنم از این رابطه عاشقانه که هر روز توی تمرین ستاره قطبی ام یاداشتش می کنم که منم این ویژگی ها و این رابطه عاشقانه رو می خوام و هر لحظه به شکل های مختلف نشانه ها رو میبینم و لذت می برم
مرسی استاد جان و مرسی خانم شایسته زیبا
❤️❤️🌺🌺
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد جان و خانم شایسته عزیز
و همه دوستان هم فرکانسی عزیز
از نکات مثبت این قسمت شروع میکنم
جاده عالی و سر سبز و آسمان آبی زیبا و ابرهایی که در دوردست در آسمان خودنمایی میکنن.
عجب ترک کمپر هیولایی داریم ما که از این شیب تونست بره بالا .
چه ویو زیبایی داره این ساحل ،دل منا که با خودش برد
همیشه تجربه های هدایت شما برای من تحسین برانگیز بوده و راه گشا و خیلی خیلی استفاده میکنم
و هدایت های بسیاری با دیدن این فایلهای بینظیر به من و همسرم الهام شد و ما چشم بسته فقط گفتیم چشم.
استاد خداوند را هر روز و هر لحظه به خاطر شما و خانم شایسته و دوستانی که در این خانه رویایی(سایت بینظیر) هستند و بسیار کامنتهاشون به ما کمک کرد سپاسگزارم.
همیشه شاد و سلامت باشید.
سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته و همگی دوستان عزیزم.
یه داستان کوتاه فان براتون تعریف کنم که شاید زیاد ربطی نداشته باشه این فایل اما با مقداری شوخی چاشنی شده و مثل حکایت های پند آموزه… خطاب به یکی از دوستانم میگم که همش سعی میکنه دیگران رو تغییر بده. شخصیت های داستان رو هم آخرش براتون تعریف میکنم.
روزی با چندتا از دوستان رفتیم تفریح و با هیزم آتش درست کردیم، یه بنده خدایی هرجا مینشست دود آتیش میرفت توی چشمش 😁… جاشو عوض میکرد ولی بعد از چند دقیقه مسیر باد دوباره دود رو هدایت میکرد به سمت اون و بازهم دود میرفت توی چشمش، این کار چندین بار تکرار شد و آخرش عصبانی شد و داد و بی داد راه انداخت و به باد و آتش و هیزم و همه چی غر میزد…
بعدش غذایی درست کردیم و خوردیم، اون بنده خدا یه خلال دندون توی جیبش بود، راستش این کار همیشگیش بود، همیشه یه خلال دندون توی جیبش بود…
خلاصه جمع کردیم رفتیم خونه، شب یهو بارون گرفت و طوفان شد، طوفانی در حد زمان نوح😉…
بعد از اینکه طوفان شدت گرفت رعدوبرق زد وسط خونه ی اون بنده خدا و خونه اش ترکید و خودشم افتاد توی آب، همسایه ی ما بود.. فقط هم خونه ی اون خراب شد🤔… داشت غرق میشد و دست و پا میزد منم یه تیوپ نجات براش پرت کردم گفتم اینو بگیر غرق نشی یهویی تیوپ خورد به خلال دندون و پنچر شد😐…
هیچی دیگه نتونستم نجاتش بدم، غرق شد و بخاطر همون خلال دندون هم غرق شد…
حالا بریم شخصیت های داستان رو بگم بهتون:
1. باد، رعد و برق و طوفان: دستان خداوند
2. دود آتش و خراب شدن خونه و غرق شدن: نتیجه توجه به ناخواسته هاست.
3. خلال دندون: افکار منفی و مقاوت های ذهنی است.
4. تیوپ نجات: آگاهی و اطلاعات مفید و مثبت هستند.
دوست عزیزم، اگر کسی توجه و افکارش فقط دنبال ناخواسته ها باشه، بدون شک دودش میره توی چشم خودش…
بدون شک خونه خراب میشه و در نهایت غرق میشه در ناخواسته ها و نا زیبایی ها و به سمت نابودی میره…
حالا شما هم تلاش کنی که نجاتش بدی، قطعا یه سوزنی خلال دندونی چیزی توی جیب آدم های منفی هست که در آخرین لحظه تیوپ رو پنچر کنه…
شما مسیر خودت رو برو و اصلا هم تلاش نکن دیگران رو تغییر بدی و بهشون بفهمونی که راه درست چیه، چون فایده نداره فقط انرژی خودت رو هدر میدی، هرکسی واقعا دنبال تغییر مثبت باشه قطعا به مسیرش هدایت میشه.
سلام به شما احسان عزیز
سلام به شما دوست همسفرعزیزم
چقدر تحسینت کردم برای این داستان باحال و طنز و آموزنده ایی که گفتی، عالی بود عالی یعنی این خلاقیتت رو خیلی تحسین کردم و دوست داشتم همیشه که تو سفر همه مثل هم ردپا نمیذارن و همه مثل هم کفش پاشون نیست و حتما نباید مجهز به کلماتی در راستای توجه به زیبایی ها و مثبت های مسیر بود، گاهی تو دل سفر یک همسفر مثل شما یک داستان زیبا و مثبت میگه و اینم بخشی از این سفره…. این برداشت من از کامنت بی ربط شما نسبت به فایل بود و واقعا لذت بردم و خوشحالم که تا انتها خوندم.
ممنون که باعث شدی تلنگری ذر قالب داستان به یک درسی که از استاد گرفتیم باشه و مرور عالی اونا… این نکته یادم اومد: هر کی هرجایی هست جای درستشه.
شخصیت ها و نتیجه گیری عالی بود واقعا ممنون که هستین و از خودتون ردپا گذاشتی. واقعا خداروشکر که امشب به کامنت شما هم برخورد کردم…
سلام به شما دوست گرامی و بزرگوار… خیلی سپاسگزارم از توجه و محبت شما، امیدوارم شاد و سلامت و ثروتمند باشید در تمام طول زندگیتون
راستش بله داستان ساختگی ذهن خودم بود و فکر کردم شاید بتونه جالب باشه و شروع کردم به نوشتن. حقیقتش به یکباره این ایده به ذهنم رسید. امیدوارم جالب بوده باشه.
با خدا باش و پادشاهی کن، بی خدا باش و هرچه خواهی کن.
—————————————————————————
سلام عشقای دلم 😍❤️
استاد عزیزم، خانم شایسته محترم و تمامی گلهای سایت.
نمونه بارز آزادی مالی، آزادی زمانی و آزادی مکانی، نمونه بارز اشرف مخلوقات که قدرت خلق رو خداوند رحمان و رحیم بهش داده، نمونه بارز متقی، موحد، متوکل، نمونه بارز انسانی در مسیر کمال، استاد عباس منش عزیز، که هر کسی در هر زمینه موفقیتی دنبال الگو میگرده باید بیاد و نگاه کنه، فقط نگاه کنه به زندگی این مرد و تمام، دیگه جا برای بهونه آوردن نخواهد ماند که نمیشه و از کجا و چجوری و…
مثال تمام و کمال برای مَثَل قدیمی، باخدا باش و پادشاهی کن، الکی نیست که همه جا همه چیز واسه استاد عزیز مهیاست، الکی نیست که هر کاری میسره، شانسی نیست که هرجا میره گل و بلبله و زیبایی، الحق که گوارای وجودتان.
میخواین داستان با خدا باش رو بهتون بگم؟ داستانه ولی حرفها داره توی دلش:
“در زمانهای قدیم در یکی از بلاد پیر مردی با زنش زندگی میکرد .کار این پیرمرد نانوایی بود و بعد از اتمام کار روزانه اش به ماهیگیری میرفت و ماهیهایی را که میگرفت برای مصرف خودشان به خونه می آورد .این پیرمرد در سخاوت و پاکی زبانزد خاص و عام بود همه اهل شهر احترام خاصی بهش قائل میشدند چنان که از شهرهای دیگه هم به دیدنش می آمدند .کسانی که پول برای خرید نان نداشتند بهشون نان میداد .هر وقت به خون وارد میشد تکیه کلامش این بود سلام زن تنورت داغه چایئت به راه و زنش هم بهش خوش آمد میگفت و ماهییی که با خودش آورده بود و از دستش میگرفت و در تنور سرخ میکرد و باهم میخوردند.تا اینکه روزی شاه از آوازه و شهرت این پیرمرد به خشم میاد و به وزیرش میگه باید کاری کنیم تا این پیرمر در پیش مردم اعتبار خودش و از دست بده چرا که مردم اعتمادی که به اون دارند من که شاهشون هستم به من ندارند .وزیر نقشه میکشه تا اینکه یک روز به اتفاق شاه با لباس مبدل وارد نانوایی پیرمرد میشن و چند تا نون ازش میخرند .دست توی جیب خود برده و میگویند که ما پول همراه خود نیاوردیم بهش میگویند ما تاجر هستیم و از دیار دیگری اومدیم .پیرمرد میگه اشکالی نداره شما نون ها را ببرید هر موقع اومدید این طرف پولش و میدید.وزیر میگه نه اصلا نمیشه شاید نیومدیم .پیرمردمیگه باشه در اون صورت حلالتون میکنم .شاه از دستش انگشتری که نشان پادشاهی او بود از انگشتش در آورد و به پیرمرد داد و گفت این پیشت باشه هروقت ما پول تو را دادیم این و ازت پس میگیری ولی مواظب باش گمش نکنی چون خیلی گران بهاست .پیرمرد قبول نکرد .ولی وزیر و شاه به اصرار بهش دادند. وقتی کارش تموم شد و به خونه رفت زنش از دیدن انگشتر تعجب کرد و پرسید این کجا بود و اون هم تمام ماجرا را برایش تعریف کرد .زنش گفت نباید قبول میکردی اگه خدای نا کرده گم بشه چی ؟ ما توان مالی اون و نداریم که جبرانش کنیم . خلاصه اون شب پیرمرد انگشتر و میندازه به انگشتش و میگیره میخوابه . وزیر و شاه شاه که برای پیرمرد بیچاره نقشه کشیده بودند .شبانه چند مامور و مخفیانه به خونه پیرمرد می فرستند تا اون انگشتر را ازش بدزدند . ماموران این کار و را با موفقت انجام میدن و انگشتر و از پیرمرد میدزدند و تحویل پادشاه میدهند . بیچاره پیرمرد وقتی صبح بلند شد دید انگشتر نیست . همه جای خونه را زیر و رو کرد ولی اثری از انگشتر نبود زنش گفت حالا چه کار میکنی گفت نمیدونم فلا برم مغازه اگه اومدند ماجرای دزدیده شدنش و بهشون میگم .پیرمرد وقتی مغازه را باز کرد وزیر اومد و تقاضای امانتشون و کرد وپول نون ها را بهش داد پیرمرد ماجرا را بهش گفت که آره دیشب انگشتر را ازم دزدیدند و وزیر عصبانی شده اون بیچاره را کشان کشان به قصر شاه برد وقتی وارد قصر شد در جا خشکش زد چون دید کسی که ازش نون خریده بود شاه بود .شاه با عصبانیت بهش گفت اگه تا یک هفته نتونی انگشتر را پیدا کنی گردنت را میزنم فقط یک هفته . پیرمرد با ناراحتی قصر را ترک کرد و به خونه اش رفت زنش وقتی ناراحتی او را دید ازش پرسید چه شده . پیرمرد گفت بیچاره شدیم زن کسی که انگشتر را بهم داده بود شاه بوده و یک هفته بهم مهلت داده تا براش پیدا کنم و گر نه اعدامم میکنه خلاصه هر روز با ناراحتی میرفت سر کار و برمیگشت تا اینکه پنج روز از مهلتش گذشته بود که که زنش بهش گفت ببین من اون روز خوب به اون انگشتر نگاه کردم و مدلش دقیقا یادمه میتونیم سفارش ساخت بدلش و بدیم برامون بسازند و ببری تحویل شاه بدی بعد یواشکی از این شهر کوچ میکنیم تا اونها بیان بفهمن اون انگشتر بدل است ما از اینجا فرسنگها دور شده ایم پیرمرد گفت نه زن با این کارم و فرار مهر تائید دزدی را به پیشانی خود میزنم فقط به خدا توکل میکنم و بس چرا باید از کاری که نکردم فرار کنم خدا خودش بزرگه خودش کمکم میکنه فرداصبح بلند شد و رفت سر کار . ششمین روز بود شاه و وزیر خوشحال از این که فردا گردن پیرمرد را میزنیم میرند کنار رود خانه برای ماهگیری شاه یه ماهیه بزرگ از آب داشت میکشید بیرون که یه دفعه پاش سر میخوره می افته رودخونه ملاظمان وقتی شاه را از آب میکشند بیرون شاه متوجه میشه که انگشتر در انگشتش نیست به ملاظمان دستور میده که اون و برام پیدا کنید هر چه میگردند کمتر می یابند انگار که آب شده رفته بود توی زمین شاه با ناراحتی تما به قصرش برمیگرده .پیرمرد غروب روز ششم وارد خونه اش شد با یک ماهی کوچک در دستش زنش گفت امروز ماهیه بزرگی به تورت نخورده . پیرمرد گفت خوب قسمت آخرین شب زندگیم همین اندازه بود پا شو چاقو را بیار .زنش چاقو را آورد و دست شوهرش داد و اون هم شروع به پاک کردن ماهی کرد وقتی داشت شکمش و خالی میکرد متوجهه یک شیئ عجیب شد وقتی اون و دراورد و تمیزش کرد دید همون انگشتر شاهه خیلی خوشحال شد و خدا را شکر کرد و به زنش گفت دیدی گفتم زن توکلت به خدا باشه خداوند ارحم الراحمینه”
بله دوستان عزیز همیشه گفتند:
“با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هر چه خواهی کن”
عاشقتونم
موفق و پیروز باشید
❤️🌺🙏
سلام به دوست هم فرکانسی عزیز.
داستان بسیار زیباوپندآموزی را،تعریف کردید.
انشالله خداوندکمک ویاریمون کنه درجهت رسیدن درک بهترخودش.
همه ی مااینجاهستیم تاخودمون وخدای خودمونو پیداکنیم وبهتربشناسیم.
انشالله همگی هدایت الهی رادرککنیم.🙏
جمال عزییییز و موحد
سلام ب شما و درود خدا بر شما دوست موحدم
چقدررررر این داستان زیبا و تاثیرگذار بود واقعا از شما ممنونم
نمود عینی این داستان رو بسیار در زندگیمون دیدیم
اونجایی ک نترسیدیم و شرک نورزیدیم و قدرت رو فقط ب خدا دادیم، چطور تاج پادشاهی رو بر سرمون گذاشته و با افتخار سرمون رو بالا آورده
از خدا میخوام هر لحظه تسلیم خودش باشیم
جمال عزیز خیلی خدارو شاکرم بابت وجود توحیدی شما
من خیلی خیلی ازتون می آموزم
امیدوارم هرچه بیشتر برامون بنویسی
الهه