سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 185 - صفحه 1

376 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اسداله زرگوشی» در این صفحه: 12
  1. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز، مریم بانو و همسفران گرامی

    خداوند وهاب را ممنون و سپاسگزار و شاکرم که نه تنها امروز به من نعمت حیات بخشیده؛ بلکه هدیه ارزشمندی هم برایم فرستاده تا روزم را و چشمم را به دیدن زیبائی هایش باز کنم و زبانم را با تسبیح و شکرگزاریش بگشایم؛ خدایا شکرت

    ………………………………………………….

    استاد این کاور فایل خیلی خیلی خفنه و چقدر احساس خوب در این سلفی تون نهفته است منو در این صبح زیبای آدینه سر ذوق آورد، احسنت به شما بابت این عکس بسیار زیبا.

    استاد خانواده ، فامیل ،دوستان و همکاران و هر کسی که من را میشناسه میدونه که من عشق عکسم و هر کجا که باشم اولین پایه عکس گرفتن و عکس انداختنم و بارها و بارها به من گفته شده چقدر خودشیفته ای و من هم ریلکس فقط این جوابو بهشون میدم که عزیزم تا خودتو دوست نداشته باشی نمیتونید دیگران را دوست داشته باشید!

    به محض دیدن عکستون یاد این جملتون افتادم که گفتید چقدر زیباست که حیاط خونتون دشت و جنگل و بیابان و حالا هم خیابان باشد. واقعآ چند نفر تا بحال چنین تجربه هیجان انگیز و زیبایی داشته اند؟چقدر این تراکمپر نعمت بزرگی بود در این سفرنامه. چقدر کیفیت سفرمان را بالا برد؛ چقدر آزادی عمل به ما داد و چقدر زیبائی ها را تقدیممان کرد من که بسیار بسیار ممنونم ازش و شکر گزار وجودش بوده و هستم.

    همینجور که دارم تایپ میکنم و مینویسم هزاران فکر و خیال و تصویر در ذهنم مرور می شود.گوگل درایو گوشیم همواره از عکسهایی که می گیرم بکاپ می گیرد و هر چند روز یکبار عکسهایی را انتخاب می کند و برایم نمایش می دهد حتی از حدود ده سال پیش و چقدر دیدن و مرور آنها برایم شگفت انگیز و سرشار از خاطرات خوب و احساس عالی است.با دیدن این عکس زیبا با خودم گفتم پسر تصور کن اگر ده سال دیگر این تصویر و استاد و مریم جان ببینند چقدر خاطره براشون زنده میشه؛ چقدر احساس خوب پیدا می کنند و چقدر حرف های قشنگ میتونند به هم یادآوری کنند و همین عکس میتونه اندازه یک فیلم سینمایی در دل خودش حرف و پیام داشته باشد. خدایا شکرت

    دلم نمیاد از این عکس زیبا عبور کنم و از این بک گراند زیبا و کادر زیبایی که استاد انتخاب کرده اند نگم! چقدر مریم جان حس قشنگی در این عکس به ما منتقل می کنند؛ چقدر این خیابان عریض و پهن که به نظر میاد 6 بانده باشه زیباست؛ چقدر کیفیت آسفالت آن بالاست؛ چقدر زیبا خط کشی شده است و آسمان آبی ؛ هوایی سرشار از انرژی ؛ فضای سبز و درختان زیبا همه و همه دست به دست هم داده اند تا این سلفی زیبا خاطره انگیز شود؛ مثل همیشه کارتون عالی بود استاد.

    …………………………………………

    فایل که دانلود و شروع به پلی شدن شد یه لحظه شک کردم نکنه فایل را اشتباهی دانلود کردم ولی وقتی دقت کردم روی تصویر مطمئن شدم قسمت 185 ام سفرنامه است و این دوست هنرمند و شاعرمان که شعر رپ می سرایند و می خوانند احتمالآ از دوستان ارشیا جان هستند که این ذوق و توانایی شان را تحسین میکنم.

    استاد این لباسهای آویزان از در و دیوار تراکمپر منو یاد تاناکورا انداخت این جا هم تراکمپر کمک کار سفرمون است دمش گرم.

    …………………………………………..

    فروشنده خانمی که استاد از فروشگاهشون گوشت تهیه کردند و ایرانی- ارمنی هستند را تحسین میکنم؛ برخوردش با صورتی گشاده و لبی خندان؛ داشتن اطلاعات و مشاوره دادن به خریدار و کمک به انتخابی بهتر؛ آرامش درونی و حس مثبت و نگاه مثبتی که داشتند، نشان از موفقیت ایشان در کارشان دارد و برایم جالب و قابل تقدیر است.

    نکته مثبت بعدی این فایل اینست که استاد و مریم جان با اینکه در LA مهمان ارشیا و دوستانش بودند ولی خودشان را مهمان حساب نکردند و بگونه ای نقش میزبان را در این مهمانی ایفا کردند که نشان از درک بالا و سخاوتمندی همیشگی این زوج دوستداشتنی دارد.

    …………………………………………………….

    منقلی که استاد برای کباب آوردند خیلی کاربردی بود و نه تنها حرفه ای طراحی شده بود و سایز و وزن مناسبی داشت؛ لبه های آن بگونه ای طراحی شده بود که این امکان را فراهم می کرد که لبه های سیخ به راحتی در آن قرار بگیره و همه جای کباب یکنواخت پخته بشه که ابتکار جالب و تحسین برانگیزی بود که چشمان تیز بین و نگاه مثبت مریم جان از قاب دوربین آنرا به ما منتقل کردند که سپاسگزارشان هستم.مورد مثبت بعدی توجه به طبیعت و درست کردن کباب در منقل بود که هم کباب کردن را راحت کرده بود و هم مانع آسیب به خاک و آلودگی زمین شده بود که اینم جای تحسین دارد.

    آقا عرفان واقعآ نشان دادند که تبحر بالایی در درست کردن کوبیده دارند و همانطور که مشاهده کردیم گوشت به درستی با چربی لازم میکس شده بود و با ظرافت یک کوبیده مشتی لذیذ خوشرنگ به عزیزان تحویل داد بدون اینکه ذره ای گوشت از سیخ ها جدا بشه که ایولا داره؛ نوش جانتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 128 رای:
  2. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام رسول عزیز؛ ممنونم از لطف و حسن نظر همیشگیت دوست عزیز

    رسول جان عامه مردم معمولا دوست داشتن خود را حمل بر غرور و تکبر می دانند که خصلت ناپسندی است ولی دوست داشتن خود یعنی احترام و ارزش قائل شدن برای خود و با خودت و دیگران در صلح بودن و همجهت و هم راستا بودن با نیروی درونی و انرژی منبع(خداوند). آنوقت است که نمیتوان کسی یا چیزی را دوست نداشت و این ارزشمند است.

    برایتان خوبی ها و بهترینها را آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام الهه عزیز

    ممنونم از لطف و ابراز محبتت بانوی خونگرم و مثبت اندیش.

    همواره کامنتهای با احساست را با آن لهجه زیبای جنوبی مطالعه میکنم و لذت میبرم و بهتون تبریک میگم بخاطر شور و شوق و انرژی بالایی که دارید. و همین نکته بسیار مثبت زمینه رشد و تعالی هر چه بیشترتان را فراهم می کند.برایتان بهترینها را آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام و درود جواد جان

    ممنونم از توجه و انتقال نظرتون، من یه استادی داشتم که تعبیر جالبی در این زمینه داشت و می گفت عده ای از لحظه ای که بیدار می شوند تا وقتیکه می خوابند شلاقی در دست گرفته اند و دائمآ دارند خودشان را می زنند(خودشان را دائمآ سرزنش و ملامت و تحقیر می کنند) و اسم این شلاق را شلاق نامهربانی ها گذاشته بود. برای همین است که گفتگوهای مثبت ذهنی با خودمان اینقدر اهمیت دارد و همواره باید خودمان را تحسین کنیم و موفقیت هایمان را بولد کنیم تا بتوانیم نجواهای شیطانی ذهنمان را خاموش کنیم.در پناه خداوند وهاب باشید دوست عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام و درود حمید جان عزیز

    خدا رو شکر بابت بارش رحمت الهی که منتظرش بودی؛ اینجا هم به لطف و رحمت خداوند وهاب چند روزی است که بارانی است و حال و هوایت را در کامنتت بخوبی تصور و تجسم کردم. نمی دانم چه حکمتی در این نزول این رحمت الهی است که همه را سر ذوق می آورد و به همه حال خوش می بخشد و مهربانی را گسترش می دهد.امیدوارم حال دلت همواره ملکوتی و خدایی باشد حمید جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام و درود مجدد حمید جان عزیز

    وقتی که خداوند ما را اشرف مخلوقات آفریده و از روح خودش در ما دمیده است و به همه مخلوقاتش فرمان می دهد در برابر ما سجده کنند، مگر می شود چنین مخلوقی را دوست نداشت؟!

    حمید جان در واقع ما جزئی از خدائیم و به او خواهیم پیوست(انا لله و انا الیه راجعون)

    متاسفانه جامعه و تعلیم و تربیت نادرست سبب شده که ما این جایگاه مان را فراموش کنیم و اسیر نجواهای شیطانی شویم و دائم خودمان را سرزنش کنیم و گناهکار بدانیم و منتظر عذاب خداوند باشیم و این همان چیزی است که رسالت شیطان است.

    بقول استاد ما برای تجربه کردن امده ایم لذا دلیلی ندارد خودمان را سرزنش کنیم.

    دوست داشتن خود میشه همه رحمت ها و وصل شدن به انرژی لایزال خداوند . تو آفریده آس خداوندی سرت را بالا بگیر و بگو فتبارک الله احسن الخالقین. این باور الهی را در خودت بساز که دوست داشتن خود یعنی دوست داشتن خداوند. دوست داشتن خود یعنی سپاسگزاری از خداوند.

    با این نگاه و احساس قشنگ توحیدی که از شما سراغ دارم مطمئنم خیلی سریع با خودت در صلح قرار میگیری و وجود ارزشمندت را متجلی خواهی کرد، بهترینها در انتظار توست پسر دوست داشتنی سایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام فهیمه عزیز، خوشحالم بابت این هنر و علاقه ای که به عکاسی دارید.

    در واقع عکاسی هنر توجه به زیبای هاست و این هنر چقدر میتونه کمک کار راه ما باشه در توجه آگاهانه به زیبای ها .

    خیلی ها آنقدر عزت نفس پائینی دارند که دائما از عکس گرفتن فراریند یا می گویند ما تو عکس قشنگ نمی افتیم و تا عکسی از خودشان را می بینند سریع التماس می کنند و می خواهند که حذفش کنیم!

    هر وقت کسی از عشق زیادت به عکس گرفتن و عکاسی انتقاد کرد جدی نگیر و ایمان داشته باش او به اینهمه عزت نفس و در صلح بودن با خودت غبطه میخورد پس ادامه بده و با ثبت زیبایی ها زیبایی های بیشتری را جذب زندگیت کن.

    نوشتن این کامنت برای خودمم الهام بخش بود و از خداوند نشانه و هدایت خواسته بودم که مرا با علایقم آشنا کند و مسیر را به من نشان دهد تا بتوانم کسب و کار خودم را داشته باشم.خواسته اصلی من که در داستان هدایت هم نوشته ام خلق کسب و کار خودم است و برای اینکار نیاز دارم که خودم را و علایقم را بهتر و بیشتر بشناسم تا بتوانم در آن مسیر گام بردارم و دلیل هدایت من به سمت استاد نیز همین بود.

    من به الهامات خداوند و هدایت درونی ایمان بالایی دارم. و از خداوند خواستم که کسب و کار آینده ام را به من الهام کند و این اتفاق در 8 مهرماه که جلسه آخر دوره آفرینش را گوش می کردم اتفاق افتاد.آن جلسه در مورد همین الهامات درونی بود و من فایل استاد را باز کرده بودم و داشتم گوش میدادم و در حال و هوای خودم بودم و به چیزی هم فکر نمی کردم و می خواستم خوابم ببره و در این فاصله از وقتم هم استفاده کرده باشم و در حالت نیمه هوشیار بودم که یهو صدایی واضح و بلند در گوشم گفت عکاسی و فقط هم همین یک کلمه گفت و من که شوکه شده بودم متوجه گوشیم شدم که در حال پلی بودن بود و وقتی ساعت را نگاه کردم دیدم ساعت 1:11 دقیقه بامداد است و این نشانه دیگری برایم بود که خداوند به من الهام کرده است بلافاصله خودم را جمع و جور کردم و برای اینکه مطمئن بشم خواب ندیده ام در پیام های گوشیم یادداشت برداشتم و ثبت کردم این اتفاق و ساعت و دقیقه را و واقعا حس و حال عجیبی داشتم.صبح که شد با اینکه جمعه بود من گفتم باید ایمانم را نشان دهم و با اینکه می دانستم بهترین گالری عکاسی شهرمان تعطیل است رفتم برای ثبت نام و دیدم که بسته است و شنبه باز اینکار را تکرار کردم زمانم تمام شد بقیه اش را در کامنت بعدی ادامه می دهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    ادامه کامنت قبل

    آنجا به من وعده داد که بزودی کلاس آموزش برگزار خواهد کرد و منتظر تماس باشم. مدتی گذشت و من باز پیگیر بودم و هر دفعه به دلایلی مانند نرسیدن دانشجو به حد نصاب؛ اتفاقات اخیر؛ نداشتن تایم بعلت داشتن مشتری زیاد و … به تعویق افتاده است. در این فاصله شروع به یادگیری از یوتیوب کردم که بعلت فیلتر بودن و کار نکردن فیلتر شکن و کندی اینترنت خیلی وقتم هدر میرفت و بازده لازم برایم نداشت. تصمیم گرفتم از طریق مجازی پک آموزش عکاسی بخرم و اینکار را کردم و پک هایی که بدستم رسید یک مورد رو تاحالا نگاه کردم با اینکه خیلی قدیمی بود و کیفیت لازم را نداشت و پک دیگر سی دی اصل نبود و حلقه اول آن درست بارگزاری نشده بود و عملا نمیشد استفاده کرد و من با منتظر بودم که دوباره دی وی دی اولش برایم ارسال بشه که بیش از یکماهه هنوز بدستم نرسیده خلاصه با اینکه هیچ ذهنیتی از عکاسی برای شغل و کسب و کار نداشته و ندارم گفتم من باید قدم بردارم خداوند قدم بعدی را به من خواهد گفت ولی این چند ماه هر راهی رفتم نتیجه نگرفته ام تا اینکه پریروز صبح پس از نماز بود که از خدا خواستم بمن نشانه ای بده که دچار تردید نشوم و ایمانم به الهام تو بیشتر شود و امروز صبح قبل از رفتن به محل کار به نیت کامنت نوشتن در جلسه اول دوره توحید عملی بیدار شدم ولی کامنت شما رو که داشتم پاسخ دادم برای مطمئن شدن از نداشتن غلط نوشتاری( زیرا با گوشیم جواب تایپ می کردم و گاهی کلمه ای که مینویسم با کلمه ای که نوشته می شود مغایرت دارد) و درست بودن متن یکبار دیگر آنرا خواندم دیدم که خودم دارم اعتراف میکنم و نوشته ام که علاقه به عکاسی دارم و بابت عکس کاور این فایل کلی مطلب نوشته ام ؛ آیا بودن این فایل و کامنت خودم و کامنت شما و جواب من به کامنت شما آیا نشانه از این واضح تر!! و یه حسی به من گفت برگرد و ویرایش کن و تشکر کن از این کامنت شما که برایم نشانه خداوند بود و هنوزم نمی دانم چرا من این موضوع را نوشتم و چرا در دارم برای شما می نویسم و چی شد اصلا نوشته من اینقدر کش دار شد که حتی وقت ویرایش متن پیام قبلی تمام شد و مطلبم ناقص بود و نه فرصت شد حذف کنم و نه فرصت شد که خلاصه و تمومش کنم و مجبور شدم ادامه بدم و بنویسم و سر از مرور چند ماه گذشته درآورم!!!

    قطعآ خواست خدا بوده که بنویسم تا فراموش نکنم تا ایمانم سست نشود تا ناامید نشوم تا بدانم به زبان و کلام خودم نوشته ام به چه چیزی علاقه دارم!!! و مهمتر از هر چیز دیگر جواب سوال بزرگ زندگیم را بگیرم که به چه چیزی علاقه دارم؟!!! (شاید این سوال برای خیلی ها خیلی عجیب و غیر قابل درک باشد که مگر می شود کسی نداند به چه چیزی علاقه دارد؟!!!)؛ و ادامه بدهم و ادامه بدهم وتمرکز کنم بر آن تا قدم بعدی به من گفته شود* و اسیر نجواهای ذهنم نشوم که عکاسی مگر می شود شغل؟ مگر با عکاسی هم می شود به درآمد و ثروت بالا رسید؟!! اصلا سن و سال تو به این چیزا نمی خورد؟!!مگر با عکاسی میشه به آزادی زمانی و مکانی و مالی رسید؟!! و هزاران نجوای شیطانی دیگر که در این مدت سعی در منصرف کردن من از ادامه دادن و کمرنگ کردن این الهام الهی به من را داشتند من ادامه می دهم حتی اگر قدم بعدی من عکاسی نباشدو من ادامه می دهم اگر صرفآ توانسته باشم مهارتی کسب کنم و درآمدی خلق نکنم؛ من ادامه میدهم چون به راهی که تو پیش پایم گذاشته ای ایمان دارم من ادامه می دهم چون میدانم تو خیلی خوب همه چیز را کنار هم می چینید خداوندا اشکهایم جاریست و صفحه کلید لپ تابم در جلویم می رقصند توان و زمان ادامه دادن و نوشتن ندارم فقط سر خشوع و تعظیم در برابر بزرگیت فرو میاورم و سپاسگزار و شکر گزار تو خواهم بود هر لحظه و هر ثانیه.فهیمه جان معذرت میخوام اگر جای مناسبی برای نوشتن افکار و احساساتم نبود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام سوسن عزیز

    ممنونم از حسن نظر؛ ابراز لطف و وقتی که برای خواندن و نوشتن این کامنت گذاشتید.

    سوسن جان همه ما قبل از ورود به این سایت و کار کردن روی خودمان، جزئی از همین عامه مردم بودیم و مانند آنها فکر میکردیم؛ حرف میزدیم و عمل می کردیم! اما از وقتی که آگاهانه راهمان را از بقیه مردم جدا کرده ایم و روی خودمان کار می کنیم، شناخت بیشتری از خودمان و دیگران پیدا می کنیم به همین دلیل به راحتی میتوانیم رفتار دیگران را آنالیز کنیم و پی ببریم که این گونه حرفها از چه باورها و باگ های شخصیتی نشتی پیدا کرده اند و وقتی به علت چیزی آگاه باشیم هیچگونه واکنشی نشان نخواهیم داد و با یک لبخند توجهمان را از مساله بر می داریم و نیاز به اثبات کردن خودمان به دیگران نمی بینیم.

    در مورد عکاسی و عکس گرفتن از خودتان بهتون تبریک می گویم این نشان از پذیرش خودتان ؛ عزت نفس بالا و در صلح بودن با خودتان دارد.و همین نکته شما را از سایرین متمایز می کند و پایه محکمی برای سایر موفقیت هایتان می شود که بهتون تبریک میگم.

    برایتان سعادت و سلامت و بهروزی آرزو میکنم دوست عزیز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1289 روز

    سلام آرزوی عزیز

    ممنونم از وقتی که گذاشتید و کامنت زیبایی که نوشتی که نشان از نگاه مثبت و زیبایتان دارد.

    آرزوجان من هر کامنتی که دوستان عزیز می گذارند این موهبت را نصیبم می کند که خودم را بیشتر واکاوی کنم و زوایای پنهان خودم را بیشتر بیرون بکشم و شناختم از خودم بیشتر شود و از این بابت از شما و همه عزیزان که لطفشان شامل حال من می شود ممنون و سپاسگزارم.

    برای پاسخ به سوالتون بر میگردم به ده ماه پیش که تازه فعالیتم را در سایت شروع کرده بودم و یک دوره حضوری 5 ماهه را در محضر دکتر آزمندیان در تهران گذرانده بودم و فکر می کردم که از لحاظ آگاهی و فرکانس در اوج هستم به همین دلیل ورودم را شروع دوره ها استارت زدم و تصورم این بود که فایلهای رایگان فاقد آن مطالبی است که من می خواهم! و واقعیتش گاهی وقتها که فیلم های رایگان یا کامنت های بچه ها را می خواندم در دلم میگفتم که چه کاریه همه مثل هم نوشتند و اومدن فیلم تصویری را نوشتاری کردند!!

    هر چقدر جلسات بیشتری از دوره قانون آفرینش را طی می کردم بیشتر با قوانین آشنا می شدم و فایلهای بیشتری را می دیدم و به قسمتهای مختلفی هدایت می شدم و جذابیت سایت برایم بیشتر میشد تا اینکه دیدم استاد توصیه می کنند که حتمآ فایلهای سفرنامه و زندگی در بهشت را ببینیم و فلسفه آنرا قانون توجه به نکات مثبت = اتفاقات مثبت عنوان کردند و من راغبتر شدم که فایلهای بیشتری را نگاه کنم و روزی یکی دو فایل سفرنامه را نگاه می کردم و به مرور کامنت های منتخب هم نگاهی می انداختم تا تونستم تمام فایلهای سفرنامه را ببینم و پس از مدتی استاد گفتند که به زودی سفرنامه جدید شروع می شود و من هم در این مدت خیلی تغییر کرده بودم و از ریشه و اساس همه باورهایم زیر سوال رفت و توحید و جهانبینی گرفته تا شناخت خودم و ارتباط درونیم، از روابطم تا عاداتم … به همین دلیل هر سخنی که استاد می گفتند بدون مقاومت و بقول خودشان مانند وحی منزل می پذیرفتم به همین دلیل به خودم تعهد دادم که از ابتدا تا انتها با این سری سفرنامه همراه باشم.

    آرزو جان از نتایج خواسته بودی بگم واقعیتش هر چقدر بگویم و هر جور که بگویم میدانم نمیتوانم حق مطلب را ادا کنم.سعی میکنم فهرست وار بنویسم که قابل استفاده باشه:

    1- کامنت نوشتن کار بسیار وقت گیری است ولی وقتی پی بردم زمانی که دارم در سایت صرف میکنم در واقع دارم به خودم ورودی های مثبت می دهم و با خودم گفتگوهای ذهنی مثبت انجام می دهم و افسار ذهن چموشم را در دست می گیرم رغبت من و انگیزه من و تنها کار من در هر فرصتی که نصیبم شود آمدن به سایت است.زیرا طبق قانون ورودی های ماست که نتایج و اتفاقات و خروجی های زندگیمان را رقم میزند. و وقتی که داریم مینویسیم هم ذهنمان درگیر است و هم چشممان و هم دستانمان لذا از نجواهای شیطانی ذهن و افکار مخرب در امانیم.

    2- مهمترین و اساسی ترین قانونی که تاکنون درک کرده ام؛ قانون توجه است طبق قانون به هر آنچکه توجه میکنیم ، همجنس آنرا وارد زندگیمان میکنیم. به همین دلیل است که ما خالق زندگی خویشیم و لازمه عدل خداوند نیز همین است.

    مهمترین خاصیت دنبال کردن فایلهای سفرنامه سوق دادن توجه ما به دیدن زیبائی ها، با نوشتن در مورد آنها؛ با تصویر سازی ذهنی صحنه ها و مکانها؛ با تحسین نکات مثبت و موفقیت ها؛ با شکر گزاری و دیدن نعمت ها؛ با الگو گرفتن و ایجاد باورها؛ با تضادها و ایجاد خواسته ها و آرزوها

    3- برقرار کردن رابطه درونی مثبت با خود و خدای خود؛ دیدن نعمتهای زندگیمان و محیط اطرافمان؛ داشتن احساس خوب و عالی ؛ آرامش و صلح درونی؛ تغییر نگرش و دیدمان به مسائل و اتفاقات زندگی؛ ارتقای مداوم مدار فرکانسی؛ خشوع و خضوع رفتاری …

    آرزوی عزیز اگر بخواهم در یک کلام برایت خلاصه کنم این می شود که با دیدن و طی کردن این مسیر سبب شده که زیبائی هایی را ببینم که قبلا هرگز قادر به دیدن آنها نبودم نه اینکه نباشد این خیلی فرق می کند و تفاوت دارد انگار حجاب و پرده ای از روی چشمانت می افتد و جهان هر زیبایی و خوبی که در چنته داشته باشد برای تو نگه می دارد و تقدیم تو می کند زیرا تو خواهان آن شده ای!!! اگر قرار باشد رنگین کمان بزند صبر می کند تا تو در آن موقعیت قرار بگیری بعد خودش را نمایش می دهد! در حالی که یک دقیقه قبل یا بعد رنگین کمانی وجود نخواهد داشت. اگر ابر زیبایی باشد صبر می کند که تو نگاهت را به آسمان بدوزی و برایت دلبری کند! حتی اگر نخواهی ببینی نیرویی تو را به دیدن نگاهت به آن سمت می کشاند! امشب که داشتم به سمت باشگاه میرفتم ناخودآگاه قرص ماه مرا به سمت خودش کشاند، قرص ماه بقدری دلبر و زیبا بود که بی اختیار گفتم wow خدایا شکرت مگر میتوانم زیبائیش را وصف کنم در این آسمان صاف میان دو تیکه ابر چنان صحنه ای را شاهد بودم که مرا تا ملکوت برد؛ احساس و انرژی که به تو تزریق می شود قابل وصف نیست؛ خداوند باهات حرف میزنه میگه آرزو آرزو دختر حواست کجاست منو نگاه! و تو مبهوت میشی و اشک در چشمانت حدقه می زند و می گویی مررسی، مرررسی که بمن توجه کردی، مرسی که بیاد من بودی، مرسی بابت همه چیز و دستانت در گردن خداوند احساس میکنی و لبخندی درونی بر لب داری ،غرق در آرامشی انگار قند در دلت آب می کنند! با چنین حسی با چنین نیرویی با چنین لذتی کسی میتواند حریف تو شود؟! کسی میتواند حال تو را بد کند؟! کسی می تواند تو را پائین بکشد؟! جز اینکه همه در خدمت تو باشند؛ همه روی خوششان را برای تو نگه دارند؛ همه دستان خداوند شوند برای لذت بردن از خودت، خدایت و زندگیت این فرق می کند با اینکه تو امشب بخواهی آسمان یا ماه را ببینی! ممکنست موفق شوی ماه را ببینی ولی مطمئن باش زیبائیش را نخواهی دید!

    در این مدت زیباترین پائیز عمرم را دیدم؛ نه برای اینکه جای خاصی رفته باشم؛ نه برای اینکه مکان زندگی و کارم عوض شده باشد؛ نه برای اینکه چیز جدیدی اضافه شده باشد یا کم شده باشد نه بلکه همین خیابانها همین کوچه ها همین بلوارها همین آسمان همین باران همین برف همین مه همه و همه روی خوششان را برایم نگه داشته بودند و صدا می زدند منو نگاه منو نگاه! و من غرق حیرت و شکرگزاری

    آرزو جان این نتایج فقط مختص طبیعت یا دیدن زیبائی ها نیست.من از این سفرنامه فهمیدم وقتی چنین رابطه ای با خودت و خدایت داری دیگر نیازی نیست کاری بکنی !خداوند خودش دستت را می گیرد و میگوید انجامش بده! و تو هر چقدر هم تمایل نشان ندهی خداوند برایت انجامش می دهد چون می داند خیر تو در اینست! بعنوان مثال من مبلغی پول رو حساب کارگزاریم داشتم و با آموزه های استاد دیگر معامله نمی کردم و مبلغش به اندازه ای نبود که بشود باهاش مستقلا سرمایگذاری مناسبی کرد. در یکی از روزهای آخر هفته که معمولا نهار در طبیعت هستیم (بعلت چهار فصل بودن استان و علاقه ما ایلامی ها به طبیعت) یکی از نزدیکانم که ارتباط صمیمی و نزدیکی با من دارد هنگام پیاده روی سر صحبت را باز کرد و گفت مبلغی پول دارد ولی برای خرید ملک کفایت نمی کند یه حسی آنجا بمن گفت که پیشنهاد شراکت بده بهش و من هم اینکار را کردم و در نهایت یک ملکی را خریدیم و در این مدت قیمت همان ملک حداقل 30 درصد گرانتر شده بود (معادل حقوق 15 ماه من) و فروشنده ملک هنگام انتقال سند پشیمان بود و حاضر بود 30 درصد بالاتر از مبلغ فروش ملک را پس بگیرد و پس از این اتفاق بود که با خودم گفتم ببین اسداله اگر پولت بانک می موند حداقل 30 درصد از ارزشش کم شده بود با این تورم و قیمت دلار ولی خدا با اینکه تمایلی به شراکت و خرید ملک نداشتی راه رو بر تو بست و من جز انجام آن کار دیگری نمیتوانستم بکنم پس همه گرفتاریها و مشکلات ما از عدم وجود رابطه یگانه با معبودمان نشات میگیره نه چیز دیگه ای خداوند را باور داشته باشی ثروت برایت میاورد حتی اگر قانونش را ندانی؛ حتی اگر باورش را نداشته باشی و به همین دلیل تصمیم گرفتم دوره جهانبینی توحیدی را شروع کنم و هنوز کامنت جلسه اولش را ننوشته بودم این اتفاق افتاد که شرحش را در پاسخ کامنت فهیمه خانم صبج نوشته ام.

    مورد آخر تا یادم نرفته برای کسانی که توانایی خریدن یا وقت لازم برای دوره ها را ندارند استفاده از همین کامنت های دوستان است. خیلی از قانونمندیها؛ نقل قول ها؛ آدرس و کلید واژه دادن ها، تمرینات اثر گذار مانند ستاره قطبی و آگهی بازرگانی و هر آگاهی ای که دوستان از دوره ها کسب می کنند در کامنت ها خواه ناخواه آورده می شوند که خیلی می تواند به رشد ما کمک کند یا ما را به دیدن و شنیدن فایلهای دیگری در سایت هدایت کند که خیلی اثر گذار هستند و بخصوص فایلهای مصاحبه استاد چه بصورت لایو و چه مصاحبه خودشان اندازه یک دوره ارزشمندند. من در مصاحبه استاد با ارشیا دو روز تمام هر فرصتی گیرم میومد می نوشتم تا تونستم در 4 جلسه آن فایل را خلاصه نویسی کنم و به جرات بالای 60 بار آنرا گوش داده ام و هنوزم گوش می دهم از بس با ارزش است.

    من یکسال نشده با استاد آشنا شدم و هنوز در ابتدای راه و مسیرم و خیلی خیلی باید بیشتر و بیشتر متمرکز تر روی خودم کار کنم تا بتوانم به حداقل های لازم برسم ولی در همین مدت دریافته ام که ایشان قابل مقایسه با هیچ استاد موفقیت ایرانی زبانی نیستند و بابت وجودشان همراه با خانم شایسته و این سایت الهی باید لحظه لحظه شکر گزار و قدردانشان باشم.

    سخنم باز به درازا کشید امیدوارم جواب سوالتون را داده باشم و ممنونم که با کامنتتون این حرفها را اول بخودم یادآوری و مکتوب کردم تا یادم نرود و به بیراهه نروم.

    در پناه خداوند شاد باشید و سلامت و ثروتمند و به همه آرزوهایت برسی آرزوجان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: