سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 187 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1335 روز

    به نام خدای بخشایشگر که بی حساب می بخشد و من را خالق زندگی خودم قرار داده .

    سلام بر استاد عزیز و مریم بانو و همه عزیزان سایت ،

    خدایا شکر که بار دیگر فرصت دیدن و گوش دادن فایلی ارزشمند پر از نکات مهم را به من دادی ،

    ‎رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ

    ‎پروردگارا! پس از آن که ما را هدایت کردی، دلهای مارا به باطل مایل مگردان و از سوی خود مارا رحمتی ببخش. به راستی که تو خود بسیار بخشنده‌ای.

    استاد جان سپاس که کامنت های ارزشمند دوستان را انتخاب می کنید و می خوانید و توضیحات ارزشمند می دهید ، کامنت های ارزشمند و گنج هایی که هر کدام چندین نکته ارزشمند از فایل سفر نامه بیرون کشیده أست ، این فایل را باید چندین بار دیگر گوش کنم ، نکاتی که تا الان برداشت کردم :

    – نسبی بودن همه چیز

    هیچ چیز در این جهان مطلق نیست و هیچ انسانی صد در صد کامل نیست و میزان پیشرفت و موفقیت هر مدام از ما نسبی أست. هر کسی نسبت به گذشته خود می تواند بگوید چقدر پیشرفت کرده

    – در مسیر درست ( مستقیم ) بودن و قوی وتنومند شدن در این راه و خم نشدن در برابر تضاد ها و به ظاهر نا ملایمات

    صراط مستقیم و توحید تنها راه درست أست ، توکل بر خدا و سپاسگذار نعمتها بودن تنها راهی أست که ما را به نعمتهای بیشتر هدایت می کند

    – تکامل

    در هر مسیر و شغل و برنامه و هدفی باید تکامل خود را طی کنیم و پله پله بالا بریم ، ابتدا اهسته و پیوسته و بعد رو غلتک افتادن صعودی بریم

    – باور سازی و تجسم

    باور سازی و تجسم خواسته و خود را در نقطه رسیدن به هدف ، راهی مطمئن برای رسیدن به خواسته أست

    – قائم به ذات بودم و از تنهایی خود هم لذت بردن و شادی از درون

    اگر تنها به خدا توکل کنیم و او را هر لحظه در کنار خود احساس کنیم ، در زمان تنهایی نه تنها ناراحت نیستیم بلکه بسیار و خوشحال که زمانی پیدا شده که با معبود و معشوق تنها باشیم و با هم خلوت کنیم من که به شخصه زمانی هابی شده که به شدت میاد به تنها بودن دارم و از تنها بودن لذت می برم

    – راحتی خودمان نه قضاوت مردم (عزت نفس ) ( در صلح بودن خودمان )

    اگر خود مقدسمان را ارزشمند بدانیم ، و خود را عاشقانه دوست داشته باشیم در هر جمعی و در هر شرایطی خود را اولویت اول می دانیم ، من خودم در خیلی موارد راحتی خودم برایم الویت دارد وای هنوز موارد زیادی أست که باید روی ان کار کنم ، عزت نفس موضوعی أست که باید همیشه و هر لحظه روی ان کار شود

    – ثابت قدم در هدف و مقایسه خودمان با ماه قبل یا سال قبل خودمان نه مقایسه با دیگران ( میزان توکل ، ارامش ، کنترل ذهن نسبت به قبل و …)

    ما هر کدام از نقطه ای منحصر به خودمان شروع کردیم و شرایط هر کدام انسانها منحصر به خودشان أست و مقایسه با دیگران اشتباه أست ، تنها باید به صورت مدام و مستمر روی خودمان کار کنیم و هر روز رو به جلو باشیم ، نه زیگراگی و یویو

    – تمرکز بر نکات مثبت

    اصل مهم و اساسی در هر لحظه تمرکز بر زیبایی و دیدن نکات مثبت در هر لحظه ، در هر فایل و در هر درسی ، تمرکزی هر موضوع را ببینیم و نکات مثبت ان را بنویسیم

    – توجه به اصل و دور بودم از حاشیه

    در زندگی ، در هر کار و برنامه ای تنها به اصل موضوع توجه کنیم و در گیر فرع و حواشی نباشیم .

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم ، ما را در راه کسانی که نعمت فراوان دادی ثابت قدم نگه دار ، خدایا بی حساب از تو می خواهم و از هر چیز بهترین ها را می خواهم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1592 روز

    سلام استاد عزیزم .

    همین اول فایل بایدبه شما بگم دقیقا استاد اون روزی که قسمت سریال سفر به دور امریکا که داخل کاباره با شیلای عزیز بودین و رفتین وسط و رقصیدین اینقدر من خوشم اومد و اون فضای شاد و اون موسیقی های زیبا رو تحسین کردم و لذت بردم که دقیقا فردای اون روز خیلی سوپرایزی بدون اینکه از قبل هماهنگ بشه مدرسه ی پسرم ساعت دوازده ظهر ما رو برای جشن روز مادر ساعت چهار عصر به مدرسه در سالن بزرگی دعوت کرد که من هم رفتم و در اونجا اسپیکر داشت و کلی آهنگ شاد و دلچسب گذاشت و کلی همه ی مادرهای عزیز دست زدن و همه ی ما رفتیم با بچه ها عکس گرفتیم شیرینی دادن خلاصه به یک شادی و جشن یه هویی دعوت شدم نمی‌گم عین صحنه های شادی شما بود اما به قول شما با تمرکز بر روی اون فایل از جنس همون قضیه خیلی راحت و بدون برنامه ریزی وارد زندگی من شد .

    و اما در مورد. خانم شایسته ی عزیز که خودش بدون توقع و انتظار داشتن از شما و مستقل از شما تمام کارها رو انجام میده واقعا تحسین برانگیز هست .و ایشون الگوی عالی برای من هستن

    اما در مورد موضوع توقع و انتظار نداشتن مریم جان از شما باید بگم من هم خیلی وقتها سعی میکنم همین طور باشم و واقعا هم تغییر کردم و مثل گذشته ی خودم نیستم قبلا هر حرفی از همسرم و اطرافیانم که جالب نبود سریع من رو اذیت میکرد و ناراحت میکرد اما اینقدر روی خودم کار کردم که دیگه اونها برام مهم نباشن اما همین چند روز پیش بود که حس کردم چرا همسرم به خاطر روز زن و مادر به من تبریک درست و حسابی تر با احساس بیشتر نگفت و یا دخترم چرا این روز رو بهتر تبرییک نگفت خواستم ناراحت بشم اما خدا شاهده یاد آموزشهای شما و مریم جان افتادم و گفتم این راهش نیست با ناراحتی و گریه و … چیزی درست نمیشه و خلاف آموزشها و قانون هست و این کارم انتظار داشتن از بقیه هست که کار نادرستی هست و سریع خودم رو جمع و جور کردم و از این مسایل رها کردم اما هنوزم خیلی کار دارم هنوزم گاهی اوقات افکار این چنینی در ذهنم میان که من رو اذیت کنن اما من سعی میکنم کانون توجهم رو عوض کنم همین قضیه اگر در سالهای قبل بود باید کلی ناراحتی به وجود میآورد اما خدا رو شکر تونستم با حال خوب راحت تر از اونها بگذرم و بارها به خودم گفتم این اسم ها رو آدمها روی این روزا ی سال میزارن و من باید بدونم هر روز زور من هست و من باید خودم به خودم تبرییک بگم و خوشحال از بودنم در این جهان باشم و منتظر هیچ‌کس نباشم و هر روزم رو جشن بگیرم واقعا اینجای فایل برام تلنگر خوبی بود که بازم بهم یاد آوری بشه فروغ قایم به ذات باش در رابطه با همسرت و فرزندانت وابسته نباش دل بسته باش اما وابسته نباش و رها از هر فردی بدون اینکه محتاج کسی باشی اون رو دوست داشته باش واقعا رابطه ی شما استاد عزیزم با مریم جان رویایی هست و دوست دارم منم این مهارت رو در رابطه با همسرم پیدا کنم .خدایا هدایتم کن و یاریم کن و باید بگم در این سالهایی که در این مسیر بودم اینقدر روی خودم کار کردم که من از تنهایی با خودم لذت میبرم و حال میکنم و بیشتر دوست دارم با خودم باشم و اما خیلی کم پیش اومده که از تنهایی خود من در این مدت گله کردم .که بازم میدونستم اشتباه هست و من به هیچ کس در این دنیا نیاز ندارم اگر بود چه بهتر اگر هم نبود شکر خدا من از همه بی نیاز هستم .

    من اگر حالم خوب باشه نیاز به هیچ کس ندارم و من باید بدونم در این دنیا برای هیچ کس زندگی نمیکنم و من مدتها هست که با این آموزشها دارم زندگی میکنم و یاد گرفتم همینطور که هستم خودم رو بپذیرم اتفاقا من هم جز افرادی هستم که میگم من همین طور که خلق شدم زیبا هستم و هیچ‌ عمل زیبایی نکردم و متکی به این نیستم که بقیه

    بهم بگن زیبا هستی من تا حدودی با خودم در صلح هستم اما بعضی وقت ها فکر های منفی میکنم انگار من با بقیه متفاوتم انگار خیلی ساده هستم اما دوباره به یاد آموزشها که میفتم گفتم نه من در مسیر درستم و بقیه در مسیر نادرست هستن بزار هر کس. به سبک خودش زندگی کنه .

    من عاشق دوره ی عزت نفس هستم و واقعا دوست دارم تهییه اش کنم خدایا کمک کن تا عزت نفسم قویتر بشه و ارامش،و شادی و راحتی خودم همیشه در الویت برای من باشه .عجب جمله ای گفتین استاد هر کس با خودش حال کنه کل جهان باهاش حال می‌کنه .

    وای خدای من تمام موضوعات این فایل مخصوص این روزای من هست دقیقا من هم چند روزی هست که خودم رو با خیلی از اطرافیانم که در این مسیر نیستن اما نتایج بزرگ گرفتن و یا بچه های زرنگ سایت مقایسه میکنم و همین باعث شده یکم حالم بد شده و اما چون همیشه روی حس خوب داشتن خودم حساس هستم وقتی حالم بد میشه سریع متوجه میشم با این کارها و کانون توجه ای که این چند روز داشتم دارم از مسیر دور میشم ولی بازم فکر مقایسه کردن خودم با بقیه راحتم نمیزاره اینم تلنگر دیگه ای که این کار رو نکن هر وقت از این افکار مزاحم داشتی خودت رو با گذشته آت مقایسه کن و ببین کجا بودی و الان کجا هستی اینطور آرام تر میشی شادتر میشی چون ذهن انسان میخواد همیشه بگه چیزی که عوض نشده اما تو باید عمدا به تغییرات توجه کنی و اونها رو به خودت باد آوری کنی تا در مسیر بمانی حتی اگر نتایجت کمرنگ باشه اما به خودت بگو و یاد آوری کن و من بارها میگم اگر نتایجم کم هست چون تغییراتم کم هست و این یه چیز واضح هست باید تغییرات بزرگی داشته باشم تا نتایج بزرگی هم داشته باشم .

    استاد من هم به خودم قول دادم علاوه بر دیدن باید بنویسم حتی اگر هنوز نتیجه ی خاصی ندارم اما باید بیام بنویسم و زیبایی ها رو ببینم و در مورد اونها حرف بزنم اتفاقا دیروز جایی بودم که تمام اون جمع در مورد فقر و بد بختی و نداری و بیماری و گرانی و .. حرف میزدن و از اول تا آخر مجلس من در دلم میگفتم نه این طور نیست نه اون طور نیست یعنی قشنگ متوجه شدم که این جمع و حرفهای اونها خلاف مسیر من هستن و به شدت مخرب و آزار دهنده بود همینکه آگاهم و تشخیص میدم خیلی خوبه و اگر بازم این شرایط پیش اومد اگر میشد از جمع جدا میشم و یا فقط با گوش الکی گوش میدم اتفاقا همین افراد به نسبت بقیه اوضاع پایین تری دارن و همین قضیه بازم قانون رو بهم یاد آوری کرد .

    توضیح دادن به دیگران که چرا اینطور هستم کار درستی نیست یعنی نقطه ضعف دارم و می‌خوام تایید بقیه رو بگیرم پس باید هر طور دوست دارم زندگی کنم و هیچ توضیحی هم نیاز نیست .

    هر چقدر من با خودم راحت تر باشم جهان با من راحت تر میشه .

    واقعا آدم ها یه عالمه چیر شنیدن ولی بهش اعتقاد ندارن همین جمع دیروز به شدت ادعای مسلمون بودن داشتن و به سری اعمال مذهبی رو با وسواس خاصی انجام میدن اما در حرفهای اونها فقط شرک بود و فقط نگرانی و حال بد و .. بود که میخواستم فریاد بزنم ای کسانی که ایمان آوردید ایمان بیارید مگر نه شما واقعا خدا رو قبول دارین پس چرا این حرفا رو میزنید اما چون میدونستم در این مسیر نیستن حرفی نزدم چون باعث انحراف خودمم از مسیر میشن یک بار سربسته اشاره کردم اما دیدم خیلی تهاجمی به من حرف دیگه زدن من هم گفتم بله شما راست میگین و دیگه هیچ نگفتم اما در دلم. به تمام حرفهایی از اونها که خلاف جهت آموزشها بود ایراد گفتم و گفتم نه این نسخه ی خود شما هست و برای من نپیچید چون هر کس با باورها و افکار و ذهن خودش داره زندگی مخصوص به خودش رو تجربه می‌کنه .

    این رو هم استاد عزیزم بگم که خیلی برام جالب بود دخترم همین نیم ساعت پیش چون فردا امتحان عربی داشت داشت کتابش رو میخوند و چون میدونست من در این مسیرم و خیلی قرآن رو قبول دارم گفت مامان چرا همیشه داخل کتاب قرآن خدا میگه ما مگر اون یکی نیست ؟ و من همونجا گفتم آهان این همون سیستمی بودن جهان و کاینات هست و بعد حرف ما پیش رفت تا اینکه گفت اصلا چرا قرآنی که این همه تفسیر متفاوت داره رو باید قبول کنم خودم رو در گیر این کتاب نمیکنم گفتم نه آیات اصلی اون همیشه ثابت بودن و هستن اما بقیه ی آیات اون فرع هستن که بعضیا برای گمراه کردن ما رفتن سراغ اونها و اصل رو ول کردن و گفت آیات اصل رو از کجا می‌شناسی و من گفتم اونها در قرآن زیاد تکرار شدن و با شدت بیان شدن و برای اجرا نکردن اونها خدا عذاب در نظر گرفته اما فرعیات نه قابل تغییر هستن و اصلا نباید خودمون رو درگیر اونها کنیم و دقیقا حالا شما هم استاد همین حرفا رو زدین خوشحالم که در این لحظه با شما هم فرکانس بودم و عین جملات شما رو به دخترم گفتم حالا شاید در نوشته خوب بیان نکردم اما همین حرفهای شما رو بر لب آوردم .

    خدایا سپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2197 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمـان ها و زمیـن

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربانم

    سلام به دوستان همسفر و هم فرکانسی ام

    …………………………………………………………..

    خدایا شکرت باری دیگر شنیدن و دیدن کلی درس و آگاهی و باورسازی دیگه اونم بـــا

    صــد و هشتــــاد و هفتــمـین قسمت سریال سفر به دور آمریکا

    187

    رو روزی مـا کردی و فرصتی برای رشد و خلق در زندگی مون به ما دادی خدایا شکرت.

    …………………………………………………………..

    abasmanesh.com

    اینم لینک قسمت 172 برای سهولت و راحتی تقدیم با عشق. ( رفتم کامنت منتخبی که به عنوان متن فایل 172 قرار گرفته رو هم خوندم و کلی لذت بردم.عالی بود مرضیه عزیز)

    این قسمت اختصاص داره به خوندن کامنت دوستان عزیزمون در قسمت 172 که عزیزدل استاد براشون فرستاده و استاد جان هم وقت گذاشتن و در یک فضای زیبای دیگه برامون کامنت ها رو میخونن و باعث رشد ما میشن، باعث میشن تا تمرکز و توجه مون به سمت زیبایی ها باشه، باعث میشن که یادبگیریم که چقدر این تمرکز بر زیبایی ها، این نوشتن و وقت گذاشتن مهمه، چقدر این اصــل ساده است و چقدر باعث میشه یادمون بره و جدی نگیریم.پس باز به ما میارن، باز قوانین رو مرور میکنیم، باز با هم از نگاه و نوشته های زیبای دوستان درس ها میگیریم خدایا شکرت…

    …………………………………………………………….

    قسمتی بود که در نشنال پارک رد وود بودیــم…

    >< کامنت رویای عزیز

    این درخت ها راست رفتن بالا بدون شاخه و حاشیه اضافی…

    مثال استاد جان از قانون سلامتی و دسته بندی مطالب و درک اصل و اصول…تشخیص اصل از فرع

    پرداختن به اصل موضوع سلامتی و دنبال جذاب کردن و رفتن به حواشی نبودین.شما که دل و قلب تون رو از هر ناخالصی پاک کردین معلومه که توی دوره ها هم فقط اصل رو میگین و میشه نتیجه میشه ایمان بیشتر به قوانین ثابت الهی.

    چقدر این آیه 7 ال عمران رو قشنگ اشاره کردین یعنی شما برای تدریس و تهیه دوره قانون سلامتی با این حجم اطلاعات و مطلب از اون آیه استفاده کردین.چقدر این حرف تون برام درس داشت.واقعا سپاسگزارم از شما استاد عزیز و اصل پیدا کنم.

    منم این ایه وان یکاد رو همون اوایل از چندنفری پرسیدم و واقعا هیچ کس نمیدونست و چقدر ما ملت تقلید کننده ایی هستیم و تعقل و تفکر رو تعطیل کردیم.

    باید حواسمون به حواشی در همه جنبه های زندگی مون باشیم. از دکوراسیون خانه گرفته تا لباس پوشیدن ، سایت و آموزش…

    سادگی در همه چیز و لذت بردن از زندگی. ویژگی دیگه ایی که در سبک زندگی و ویژگی شخصیتی استاد میشه به وضوح ببینیم. واینم اصل هست بنظرم سادگی یعنی رهایی و رهایی یعنی آزادی….

    خدایا شکرت برای این همه آزادی که به ما دادی

    سپاسگزارم ازاستاد عزیز و مریم جان و همه ی دوستانی که کامنت مینویسن و دوستانی که کامنت هاشون باعث این فایل ارزشمند شده.

    سپاسگزارم از الله یکتا برای این خونه، این زندگی، این لپ تاپ، این اینترنت، این کشور این شهر این هوای ابری وتمام نعمت هایی که حتی من متوجه وجودشون نیستم اما برای من مسخر شده تا راحت زندگی کنم و لذت ببرم.خدایا برای همه دارایی هایم شــکــرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سپیده گفته:
    مدت عضویت: 1409 روز

    خدااای من چقدر قشنگه هدایتت…

    تا دقیقه 15 فایل رو دیدم و استپ کردم و حسم گفت بیام اینجا و بنویییییسسسم….

    با کسی ک داشتم این فایل رو میدیدم وقتی به این قسمت رسید ک

    (استاد با خواهرشون صحبت میکردن و میگفتن ک هرجای زیبایی ک میرم دوست دارم شما هم اینجا باشین)

    این بنده خدا گفت فایل رو استپ کن و با من حرف زد و من تو تمام حرف هاش فقط خدا رو حس کردم…

    گفت ک ب نظرت چرا خانواده اش نمیرن امریکا پیش استاد؟؟ایا پولش رو نمیده ک اونا برن پیشش؟؟

    و من یادم اومد از جواب سوالی ک استاد ب یکی از کامنت ها تو سریال زندگی در بهشت دادن ک این سوال این بود ک شما نگران نیستید از اگ ادم های نامناسبی وارد زندگیتون بشن؟؟

    و استاد در جواب گفتند من روی خودم کار میکنم و جهان کسانی ک هم مدار من باشن وارد زندگی من میکنه..من کار خودم رو میکنم و جهان هم کار خودش رو بلده انجام بده…

    و گفتند ک اتفاقا من ب اقوامم میگم بیاین اینجا هزینه هاتونم پرداخت میکنم ولی تا وقتی ک هم مدار من نباشن نمیتونن بیاین…

    و من این حرف استاد رو ب این شخص گفتم…

    دیدم شروع کرد ب حرف زدن ک…

    چقدر خانواده اش خوشبختن ک این ادم جزء اعضای خانواده شون هست…

    چقدر فامیلاشون نزدیکانشون خوشبختن ک رابطه نزدیکی با این ادم دارن…

    چقدر دوستاش خوشبختن ک میتونن مستقیم با این ادم حرف بزنن…

    چقدر دوست داشتم منم دوستی میداشتم مثل استاد عباسمنش ن فقط ب خاطر پولش به خاطر مدار بالاش،به خاطر اینکه خیلی حالیشه،خیلی میفهمه،ادم پُریه…

    من خیلی دوس دارم ی دوست داشته باشم ک تو یه کشوری مثل امریکا باشه و فقط بتونم باااش تلفنی حرف بزنم پیام بدم خیلی حس خوبیه ک ادم ی دوستی داشته باشه ک خارج زندگی میکنه …

    و از این جور حرف ها میزد…

    و من تمام مددددت مات و مبهوت فقط نگاش میکردم انگار انگار خداای من با صدای بلند داره با هر جمله این شخص با من حرف میزنه خیللللی واااضح حرف میزنه…

    اینکه سپیده تو خدایی رو داری ک خیلی نزدیک تر از خانواده ات ب تو هست ک اتفاقا خیلی خوشبختی ک یه همچین خدایی داری ک مدارش خیلللی بالاتر از استاد عباس منش هست…

    سپیده این خدا اینقدر با تو دوست هست،اینقدر تو زندگیت حضور داره ک در هر ان میتونی باهاش حرف بزنی ،اون همیشه داره باهات حرف میزنه‌…

    خدایی داری ک خالق تمام کشورهاست ک دوستت هست که پارتی تو هست در همه جا ….

    یه خدایی داری بالاترر از همه دست هاااا..

    یه خدایی داری که اینقدر ثروتمنده ک ب اشاره ای برای تو کلی نعمت میتونه بده همینجور ک تا حالا کلی نعمت بهت داده و بارها قروتمند بودنش وهاب و بخشندا بودنش رو در حق تو تمام کرده و ب تو ثابت کرده ک اقا من هر چی رو بخوای بهت میدم فقط من باید در مدارش باشم..

    سپیده خدایی داری ک رفاقت با اون باکلاس ترین رفاقت ،پر برکت ترین رفاقت هست…

    سپیده خدایی داری ک خیلی فراتر از خواسته های بزرگ تو هست…

    من عادت دارم ایه های قران رو یکی یکی تو وُرد مینویسم و هر چی از معنیش درک میکنم رو هم مینویسم…

    یه جا تو نوشتن هام متوجه شدم ک نوشتم خدایا شکرت ک با هیچ کسی نمیتونم از این قوانین و ایه هات صحبت کنم و اینجوری بیشتر میشینم با خودت حرف میزنم …

    اینجوری بیشتر با تو حشر و نشر میکنم…

    من ک دنبال خداشناسی و خودشناسی هستم اینجوری بیشتر باهات وقت میگذرونم و بیشتر میتونم بشناسمت و دیدم چ قدر مدارم تغییر کرده نسبت به قبل خودم و نسبت ب اطرافیانم ….

    خدا رو شکر میکنم ک این محیط فراهم شده و خدای من امروز دقیقا انگار از زبون این شخص نشسته روبروم و داره باهام با صدای بلند حرف میزنه ک جای هیچ شک و تردیدی برام نزاره ….

    خدایا شکرت ک دوست صمیمی همچون خودت دارم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فهیمه مقاتلی گفته:
    مدت عضویت: 2534 روز

    به نام خداوند مهربانم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جونم و تمام دوستان عزیزم در این سایت الهی

    خدا رو شکر میکنم امروز هم فرصت همسفر بودن با شما عزیزان رو دارم

    خدا رو شکر میکنم امروز در مدار دریافت و شنیدن آگاهی های این فایل بودم

    خدا رو شکر میکنم امروز در مدار کامنت نوشتن این فایل عالی بودم و طبق تعهدم با نوشتن کامنت تمرکز رو بهتر روی نکات مثبت و زیبایی های این فایل گذاشتم

    من معجزه تعهد دادن رو واقعا با چشم دیدم وقتی تعهد میدم مثلا کامنت بنویسم یا چه فایل های توی روز گوش کنم خداوند شرایط رو جوری برام مهیا میکنه که به راحتی به تعهدم میتوانم عمل کنم در واقع خدا زمان رو برام مدیریت میکنه تا من به خواسته ام برسم مثلا توی این فصل از سریال سفر به دور آمریکا تعهد داده بودم کامنت بزارم روی هر قسمت و خداوند هم کمکم کرد که به 80 درصد از تعهدم عمل کردم و کامنت روی سایت گزاشتم و اون 20 درصد هم نکات مهم فایل توی دفترم به شکل کامنت نوشتم ولی شرایط فراهم نبود که در سایت بنویسم و نتیجه نوشتن کامنت رو دارم میچشم، هر روز به جاهای زیبا و قشنگ هدایت میشم و لذت های عالی رو تجربه میکنم و برام منطقی شده که تعهد دادن برای هر کاری در حدی فقط توی ذهنمون هم باشه انجام میشه، حالا که میدونم تعهدم حتما انجام میشه، تعهد میدم برای پیشرفت بهتر خودم بهتر روی خودم کار کنم و خداوند هم کمکم میکنه تا من به راحتی روی خودم کار کنم و پیشرفت کنم و نتیجه خوب کار کردن روی خودم را بچشم‌

    شروع این قسمت از سریال سفر به دور آمریکا با کامنت های منتخب دوستان فعال سایت هست، خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود تک تک دوستان فعال سایت که کامنت های فوق العاده عالی می‌نویسند چقدر این درک خوبشون از قانون را تحسین میکنم و این آگاهی های که رو یاد گرفتن رو با ما به اشتراک میزارند تا به رشد جهان کمک کنند چون باعث میشود افراد بیشتری قانون رو درک کنند و با عمل کردن هر فرد به قانون باعث پیشرفت جهان میشود

    کامنت اسداله عزیز به نسبی بودن همه‌چیز اشاره کردن و با این کلمه کلیدی استاد قانون را برای ما توضیح دادن که هیچ چیز در این جهان دو قطبی مطلق کامل نیست، همه چیز با چیزهای دیگه مقایسه میشه مثل ما سرد بی نهایت یا گرمای بی نهایت نداریم، یا بزرگ بی نهایت یا کوچک بی نهایت نداریم، یا خوبی بی نهایت یا بدی بی نهایت نداریم

    حتی در همین جنگل با اینکه درختان همه تنومند و عظیم هستند ولی بعضی درختان از بعضی دیگر بزرگتر هستند و اونا رو با هم مقایسه میکنیم

    در مورد انسان هم همینطوره هیچکس کامل نیست ما صفر و یکی نیستیم ما بین این دو هستیم مثلا در بحث مالی ما ثروتمند بی نهایت یا فقیر بی نهایت نداریم و یا خیر مطلق و یا شر بی نهایت نداریم این به برداشت های ما از مسائل بستگی دارد که چی از چی خوبتره و چی از چی بدتره ممکنه چیزی که برای یک فرد خوبه برای یک فرد بد باشه مثلا فرهنگ های مختلف کشورها، بعضی کارها در فرهنگ ما ایرانی گفتن گناه هست و باعث ایجاد باور احساس گناه شده ولی در بعضی فرهنگ اون کار اصلا گناه نیست هیچ مشکلی نداره و گناه هم یه کلمه نسبی هست ما گناه بی نهایت بزرگ یا بی نهایت کوچک نداریم

    کامنت حمید عزیز به کلمات کلیدی صراط مستقیم و قانون تکامل اشاره کردن و درختان جنگل رو مثال زدن که در مسیر مستقیم و در تکامل به این تنومندی تبدیل شده اند و اگه از مسیر درست کج می‌شدند قطعا می افتادند حالا این قانون رو میشه در انسان هم توضیح داد اگه انسان همیشه در مسیر درست، مسیر راستی، صداقت، درستکاری و ایمان باشه قطعا باعث رشد بیشتر در زندگی اش می‌شود و با قلبمون احساس می‌کنیم چه مسیری درسته و چه مسیری نادرسته و اگه یه وقت به مسیر نادرست رفتیم قلبمون هشدار میده که عزیزم از مسیر بیرون رفتی برگرد به مسیر درست و اگه به مسیر نادرست ادامه بدهیم شاید اولش ضربه چندانی به ما نزند ولی در نهایت باعث نابودی ما می‌شود و وقتی به مسیر درست برگردیم احساسمون خوب میشه، اعتماد به نفس بالا میره، سرمون بالاست چون خیالم راهته از راهی که دارم میرم چون در نهایت باعث پیشرفت من میشود

    و کلمه کلیدی بعد قانون تکامل هست که استاد همیشه و همیشه خیلی تاکید روی اون داره اصلی ترین قانون جهانه که باید قانون تکامل را رعایت کنیم حتی اگه ما در مسیر درست باشیم ولی در انجام اون مسیر مداومت نداشته باشیم قطعا نتیجه ای نخواهیم دید در این فایل نتیجه مشهود قانون تکامل از رشد درختان دیدیم که آرام آرام رشد کردند و به چنین عظمتی رسیده اند حالا این قانون تکامل رو میشه در تمام جنبه های زندگی پیدا کرد و وقتی وارد مسیر درست شدی عجله نکن صبر کن آروم آروم درس هات رو یاد بگیر مهارت پیدا کن و پله پله بالا برو شاید اولش نتایج خیلی کند پیش بره ولی وقتی میبینی احساست خوبه آرومی یعنی مسیرت درسته، از یه جایی به بعد نتایج به صورت صعودی پیش میره و آنقدر نتایج بزرگه که متحیر میشوی

    کامنت مریم عزیز که به کلمه کلیدی قائم به ذات بودن و اعتماد به نفس اشاره کرده اند و نشونه قائم به ذات بودن یعنی توانا بودن و متکی بودن به خود و هیچ توقعی از دیگران نداشته باشیم که در هر کاری به ما کمک کنند اینطور فرصت رشد و استفاده از تواناییمون از بین میره،

    و اعتماد به نفس بالا که یعنی از وجود خودم لذت ببرم و با همه ویژگی های ظاهری و رفتاری خودم را دوست داشته باشم و خودم رو ارزشمند بودن و با تنهایی خودم حال کنم و روی جنبه های که باعث بالا رفتن اعتماد به نفسمون میشه کار کنیم مثلا انجام دادن کار های که ازشون میترسم اون کار رو انجام بدم و به ترسم غلبه کنم و طعم شیرین غلبه بر ترس رو میچشیم

    من قبلا از همه حیوانات در حد مرگ میترسیدم الان با حیوانات دوست شدم، الان میدونم چه طعم شیرینی داره وقت گذروندن با حیوانات و چقدر اعتماد به نفس گرفتم از اینکه به دل ترس هام رفتم و باعث انجام کارهای بزرگ تر میشه که ازشون میترسم

    کامنت زهرا عزیز که به نکته کلیدی مداومت در انجام مسیر درست اشاره کرده و وقتی ما در هر کاری مداومت داشته باشیم و یکی از راه های درک میزان پیشرفتمون چکاب فرکانسی هست که قبل از شروع مسیر نوشتیم و اگه برگردیم به عقب و چکابمون رو نگاه کنیم متوجه تغییرات خودمون می‌شویم که با این مداومت چه بهبودهای در شخصیت خودمون ایجاد کردیم

    کامنت مهدی عزیز که به نکته کلیدی تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها اشاره کردن و ما برای تمرکز بیشتر علاوه بر گوش دادن فایل ها اگه نکاتی رو که از فایل ها یاد میگیرم و زیبایی های رو که میبینم بنویسم و تحسین کنیم و بهش توجه کنیم قطعا به همچین تجربه ای هدایت میشیم و به نتیجه نوشتن کامنت را به شخصه با چشم خودم دیدم این چند وقته همش در حال تجربه جاهای زیبا و لذت بخش هستم

    کامنت رویا عزیز که به کلمه کلیدی چسبیدن به اصل و دوری از حاشیه و فرعیات اشاره کرده

    و این رو بدونم که فرعیات کمک چندانی به من نمیکنه اگه ندونمشون هم مشکلی نیست، اون اصل هست که به من کمک میکنه و چون دونستن اصل انتهایی نداره فرصت نمیشه به فرعیات توجه کنیم و نشانه واضح توجه به اصل در قرآن در آیه 7 سوره آل عمران هم بیان شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2260 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام فهیمه جان.

      یه مسئله ای برام پیش اومده بود، در مورد انجام تعهداتی که به خودم و عمل به اونها. (یعنی من وقتی یه تعهد میدم نمیتونم درست عملی اش کنم) برای همین زدم روی نشانه ها در مورد دوره صلح با خود که شامل کنترل ذهن بود صحبت شد. فهمیدم باید ذهنم رو بیشتر کنترل کنم. بعد اومدم کامنت بخونم کامنت شما واضح به من جواب داد علت عدم موفقیت در تعهد رو

      من معجزه تعهد دادن رو واقعا با چشم دیدم وقتی تعهد میدم مثلا کامنت بنویسم یا چه فایل های توی روز گوش کنم خداوند شرایط رو جوری برام مهیا میکنه که به راحتی به تعهدم میتوانم عمل کنم در واقع خدا زمان رو برام مدیریت میکنه تا من به خواسته ام برسم

      برام منطقی شده که تعهد دادن برای هر کاری در حدی فقط توی ذهنمون هم باشه انجام میشه، حالا که میدونم تعهدم حتما انجام میشه، تعهد میدم برای پیشرفت بهتر خودم بهتر روی خودم کار کنم و خداوند هم کمکم میکنه تا من به راحتی روی خودم کار کنم و پیشرفت کنم و نتیجه خوب کار کردن روی خودم را بچشم‌

      دقیقا گیر کار اینجای که من به خودم متکی هستم و تا حالا نشده از ته دل انجام تعهدم رو به خدا بسپارم. و نتیجه اش همیشه برعکس بوده، برای همین همیشه از اینکه تعهدی بدم میترسیدم هیچ کدومش اجرا نشه. و الله بختکی کارام رو میکردم و یه آشفتگی در کارهام بود که دوستش نداشتم.

      مررررسی فهیمه جان که از کلامت گیر کارم را متوجه شدم.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیز،زیباروی جذاب

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فهیمه مقاتلی گفته:
        مدت عضویت: 2534 روز

        سلام به دوست عزیزم رضوان جان دوست فعال و زرنگ دانشگاه عباس منش، خیلی خوشحالم که با کامنتم توانستم به شما کمک کنم واقعا که استاد درست میگه با کامنت نوشتن ما باعث گسترش جهان میشه چون ممکنه کامنت ما پاسخ به سوال یه دوست عزیز باشه و بتونه بهش کمک کنه و قطعا کسی که در مدار کمک کردن به دیگران باشه باعث گسترش جهان میشود،واقعا کامنت های سایت گنج، ه بخدا هر وقت از ته دل یه چیزی بخوایم خدا خودش یا با فایل یا با کامنت یکی از دوستان جوابمون رو میده به شرطی که باورش کنیم، خیلی مواقع حتی یه سوال توی ذهنمون هست استاد دقیقا جواب همون سوال میده که یه لحظه شوک میشیم که استاد از کجا میدونست ما این سوال رو داریم، در واقع خدا از طریق استاد داره به ما جواب میده

        امیدوارم که همیشه در مدار نوشتن و استفاده از کامنت های سایت باشیم وقتی که استاد با این همه کار کردن روی خودش به درجه استادی رسیده ولی خیلی تاکید داره روی کامنت نوشتن و خوندن، و خودش هم تمام کامنت ها رو میخونه این باید کلید واژه مهمی باشه برامون و بهش عمل کنیم

        دوست خوبم امیدوار همیشه در فرکانس سلامتی، خوشبختی، ثروت و آرامش باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ‌‌‌🌸زهرا سلطانی🌸 گفته:
    مدت عضویت: 3073 روز

    توی مسیر درست انتهایی وجود نداره تا بی نهایت می تونی پیش بری به شرطی که اگر زیبایی جایی دیدی وابستگی برات ایجاد نشه تا باعث بشه از ادامه مسیر باز بمونی و اگر این کارو کردی قرار نیست توی اون جایگاه بمونی ما مدار ثابت نداریم با باید بری بالا یا پایین میای

    پس موندگار شدن و حرکت نکردن یعنی یعنی پایین اومدن سعی کن هر روز پیشرفت کنی و جلو بری از زیبایی هایی که می بینی نهایت استفاده رو بکن و لذت ببر

    انرژی بگیر برای جلو رفتن سوخت موتورتو پر کن تا با سرعت بیشتری جلو بری

    مسیر درست یه مسیر صاف و مستقیمه جاده خاکی نداره تا باعث بشه تو زودتر به خواسته برسی اگر چه به نظر من لذت نهایی حتما رسیدن به خواسته نیست بلکه بزرگ شدن و رشد کردن توی مسیر رسیدن به خواسته ات که در نهایت هم با بزرگ شدن خواسته رو به دست میاری و لی با حال خوب با لذت بردن

    پس اصل رو بچسب و تو حاشیه نرو حاشیه نه تنها تو رو زودتر به مقصد نمی رسونه بلکه انرژی تو رو هم برای حرکت ازت می گیره و باعث میشه به نقطه صفر برسی و باید از اول استارت بزنی

    مطمئن باش اگر مسیر درست رو بری و از لذتها و زیبایی ها نهایت استفاده روبکنی لازم نیست تقلا بکنی بدون تلاش فزیکی زیاد اون راه میانبرها بهت گفته میشه و به سمتشون هدایت میشی و باعث میشه تصاعد برات رخ بده و شاهد نتایج بیشتری بشی

    و هرچی چیزی به راحترین و اسونترین شیوه ممکن برات حاصل بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1950 روز

    به نام الله هدایتگرم

    (( از باد همه پیام او میشنوم، وز بلبل مست نام او میشنوم، این نقش عجب که دیده ام بر در دل، آوازه ی آن ز بام او میشنوم))

    سلام به استاد عزیزم، دوستان گلم

    وای خدای من مگه میشه اینهمه شباهت!!!!!!!!

    چند هفته پیش پروردگار توانا هدایتم کرد به یک مسافرت واقعا عالی و رویایی به شمال کشور ، مناطق دیدنی و زیبای چالوس، نور، بابل، ساری و نکا و…….

    در اولین روز سفرم ، هدایت شدم به یکی از روستاهای رویایی چالوس که بالای یک کوه بود و مسیر بیست دقیقه ای از پایین تا بالای کوه دقیقا شبیه یکی از مسیرهایی بود که در دور قبلی سفرنامه ، استاد و مریم جان اونجا بودند اگر اشتباه نکنم اسمش دم اژدها بود الله اکبر مگر میشه اینهمه شباهت؟؟ و منه احساساتی کل مسیرو از شوق فراوان اشک میریختم خدای من اصلا این راه برای من جدید نبود این مسیر همونی بود که تو سفرنامه با عشق از دیدنش لذت برده بودم خدایا چیکار کردی با من!

    وقتی به بالای کوه و روستا رسیدم ، منظره ای که از بالا میدیدم وای خدای من چقدر رویایی بود بین ابرها بودم و کوههایی که دیده میشدند تماما با ابرها پوشیده بودند من این صحنه رو قبلا در سفرنامه دیده بودم خدایاشکرت

    من که عاشق پیاده روی و رفتن به دل ناشناخته هام هستم یکروز صبح باهوای پراز مه ای که حاکم بود تصمیم گرفتم کل اون روستای زیبا رو ببینم ، پستی و بلندی های زیادی داشت زیبا و قشنگ بود در مسیرم گاوهایی رو دیدم که در زمینهای روستایی مشغول چریدن بودن اردک ها و غازهایی رومیدیدم که در آب برای خودشون در حال زندگی هستند، در مسیرم به تعدادی سگ برخوردم و چون ترس از سگ از بچگی با من بود کمی ترسیده بودم میخاستم راهمو کج کنم چون دیدم وقتی یکی از اهالی روستا از کنار سگ رد شد اون سگه بهش حمله کرد و چند قدمی دنبال اون مرد روستایی دوید !!! وای همین منظره ترسمو بیشتر کرد ولی با خودم گفتم مرگ یکبار شیون یکبار تاکی میخوای این ترسو با خودت حمل کنی برو جلوتر هرچی شد خیره!

    با همین گفتگوها مشغول بودم همزمان به راهم ادامه میدادم نزدیک سگها شدم یکی از اونها که سیاه و وحشتناک بود آروم آروم رفت کنار یک دیواری خوابید و یکی دیگه از سگها کنار راه مشغول بوکشیدن و….بود هرچی نزدیکتر میشدم تپش قلبم رو بیشتر حس میکردم اما من از کنار اون سگها رد شدم سگی که به مرد روستایی حمله کرده بود هیچ واکنشی نشون نداد و سگ دیگه فقط نگاه میکرد وای خدایا چه حس خوبی بود بعد اینکه از اونجا گذشتم ترس من یک ترس بیخودی بود که محدودم میکرد.

    تو این سفر هدایت شدیم به محله ای قدیمی وقتی وارد محوطه شدم وای خدای من باورش سخت بود

    درختانی که خیلی قدمت داشتند و قطر تنه اونها خیلی زیاد بود شاید ده یا پونزده نفر باید دستهای همو میگرفتن تا به دورتادور درخت میرسید

    خدای من چقدر این مناطق برای من آشنا بود، مگر میشه اینهمه شباهت باا این جزییات!!!!!!

    نمیدونستم چیکار کنم از شدت ذوق و شوقی که داشتم فقط خداروشکر میکردم و ریز ریز اشک میریختم

    تمام مدت سفرانگار من توی رویا بودم حس متفاوتی داشتم، خیلی جاها رو در طول سفرم میدیدم که برام آشنا بود

    چقدر اعتماد بنفسم رو بهتر کردم، چیزایی که آرزوشو داشتم تجربه کردم، با آدمهای مختلف ارتباط داشتم واقعا خودمو سپردم به جریان هستی و نتیجشم عالی بود

    خدایاشکرت.

    ………………………………………………………………………………………………………..

    امروز که این فایل رو تموم کرده بودم مسئله ای کوچیک پیش اومد که حرفهای استادو در دقایق پایانی فایل ملموستر درک کردم.

    من از وقتی با استاد آشنا شدم شخصیتم 180 درجه تغییر مثبت داشته ، سبک شخصی خودمو دارم توی موضوعات مختلف سعی میکنم توحیدی پیش برم و از کسی تقلید نکنم خودم با تحقیق و تفکر به موضوعی برسم مثل قضیه حجاب، یا نماز و روزه و….

    خلاصه اینکه دوستم زنگ زده بود و من درحال صحبت بودم کلی حرف زدیم راهنماییش کردم تحسینش کردم خیلیم احساسم عالی شد

    .بعد از اتمام تماسم ، خواهرم اومد کنارم با حالت تاسف باری برای من سر تکون داد و گفت با فلانی که نامحرمه حرف زدی گناه داره و کار بدی میکنی!!!! مردم حق دارن بگن با فلانی روی هم ریختین!!!!!!!!!!!! (حالا اینم بگم که کسی چیزی نگفته خخخخ)

    و من مات و مبهوت فقط حرف استاد تو ذهنم مرور میشد که تو این فایل گفتن آدما به چیزایی اعتقاد دارن که خودشونم نمیدونن چیه!!!!!!!! هرچقدر سعی کردم برای حرفهای خواهرم ارتباطی توی ذهنم پیدا کنم هیچی پیدا نشد که نشد !!!!

    اگر من نجمه قبلی بودم خیلی زود احساس گناه میکردم و تا ساعتها حسم بد بود بخاطر خانواده مذهبی و به ظاهر مسلمانم که پر از خرافاتن ولی به محض اینکه خواهرم اون حرفو زد از اینکه کورکورانه یکسری مسائل رو تقلید نمیکنم خوشحال شدم خودمو تحسین کردم برای اینکه یاد گرفتم فارغ از جنسیت به انسانها عشق بی قید و شرط داشته باشم

    اگر من با فردی صحبت کردم که بقیه بهش میگن جنس مخالف! احساس گناه نمیکنم اتفاقا خیلیم خودمو تحسین میکنم که اعتماد بنفس و عزت نفسمو تو اینمدت بهتر کردم ترسامو کنار گذاشتم و ارتباطاتم رو با آدمها بهتر کردم که تونستم چنین ارتباطات بینظیری که پر از احترام و حس خوبه ایجاد کنم.

    این اتفاق کوچیکی بود ولی درس بزرگی داشت و اونهم اینکه نشون میده مردم چقدر تو حاشیه هستند و از اصل دور شدند. دقیقا صحبتهای استاد با مثال عینی تو ذهنم حک شد تا هیچوقت فراموش نکنم .

    خداروشکر میکنم به خاطر وجود شما استاد عزیزم من با شما دنیای متفاوتی دارم تجربه میکنم و هرروز رشد و پیشرفت دارم.

    در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    پریسا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    به نام خداوند بزرگ و قدرتمندم

    سلام به همگی

    استاد یاد حرفتون تو یکی از فایل ها افتادم که میگفتید به خاطر اینکه قوانین انقدر سادس کسی باورش نمیکنه چون همه دنبال راهکار های سخت پیچیده اند و بعد یاد تصویر اون درخت های بزرگ و بلند قامت می‌افتم که چقدر بالا رفتند و کامنت دوست عزیزمون آقای امیری که از نگاه قانون نوشته بودند وقتی تو صراط مستقیم باشی میتونی تا هر جا که بخای رشد کنی چقدر قشنگ قوانینو تو طبیعت خدا دیدند ،استاد شما گفتید بچه ها وقتی زیبایی هارو می‌بینند هدایت میشند به مکان های زیبا ،این موضوع برای من تکرار شده چند روز پیش رفتم به دامن طبیعت در نزدیکی محل زندگی خودمون و اونجا یه جاده خاکی بود که کنارهاش درخت های سرسبز بلند بود ،در حال پیاده روی بودم که یاد سریال سفربه دور آمریکا افتادم که شما و مریم عزیز به یه جنگلی رفته بودید و صبح داشتید پیاده روی می‌کردید اون صحنه رو من تو اون طبیعت دیدم و خداروشکر کردم که به خواستم پاسخ داد ، باعث شده من بیشتر به زیبایی ها توجه کنم وقتی میبینم که داره روز به روز بیشتر و بیشتر وارد زندگی منم میشه

    ،وای استاد اون قسمت از فایل چه نکات طلایی رو درباره قائم به ذات بودن و اینکه خیلی ها واسه هرکاری دنبال پایه می‌گردن گفتید اون قسمت که گفتید توی روابط خیلی ها وارد رابطه میشند به این دلیل که اصلا نمیتونند از خودشون لذت ببرند واقعا خیلی نکته مهم و عالی بود و وقتی به روابط اشتباه گذشته ام فکر میکنم میبینم که دلیل شکست ام چی بود اینکه من میتونستم ازخودم لذت ببرم و شاد باشم اما اینکارو نمیکردم و دنبال یه چیزی بیرون از خودم بودم و این نکته چقدرم کمکم میکنه برای داشتن روابط بهتر با خودم و دیگران در حال حاضر و آینده

    و استاد واقعا تحسینتون میکنم شما و خانم شایسته رو بابت اینکه انقدر متکی به خودتون هستید

    استاد چه تعریف قشنگی از روشنفکری کردید

    روشنفکر کسیه ک زیبایی ها رو میبینه و روشنی رو میندازه رو نازیبایی ها و کسی که زشتی ها و مشکلات رو میبینه و راجبشون حرف میزنه اون روشنفکر نیست

    استاد شما گفتید که همیشه راحتی خودتون براتون مهم تره و برای همین همه چیز زندگیتون سادست از وسایل خونتون ک ن دکوراسیون خاصی دارید و غدا هاتون و…. استاد چقدر خوبه که شما قانون تو تمام جنبه های زندگیتون رعایت میکنید و لذت می‌برید و چقدر تحسینتون میکنم این سادگی و آسون کردن کارها و زندگی رو برای خودتون

    اینجا یاد این بیت افتادم

    گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع سخت می گردد جهان بر مردمان سختکوش

    دوستون دارم و خداروشکر میکنم بابت این همه آگاهی های ناب .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    عارفه گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید

    سلام به خانواده عزیزم و استاد جانم ومریم نازنین که همیشه ازشون چیز یاد میگیرم چقدر جاتون تو این کادر خالیه

    دستاورد های این فایل بیشتر درس های بزرگی در مورد عزت نفس داشت و واقعا دوره عزت نفس چقدر منو تغییر داد و چقدر موضوع برام باز شد که خود عزت نفس چقدر شاخه داره که من نمیدونستم

    و حالام با ابن دوره برای شروع خرید دوره ها بهم کمک کرد

    دقیقا تو. ماکتی مثل ایران که افراد علاقه دارند توجهشون با منفی ها باشه وقتی تو خودت را از بدنه جامعه جدا میکنی صدبرابر حالت خوب میشه

    و وقتی نتیجه را می‌بینی حالت عجیب عالی میشه و دیگه درصدی هم حاضر نیستی بشی مثل اون آدم های دیگه

    آدم هایی که به قول استاد وسط بهشت هم باشند یه ایرادی میگرند

    افرادی که یکم مثلا درمورد فنگ‌شویی و فرکانس و… چیزی میفهمند. فکر میکنم الان علامه شدند و هی می‌خواند جوری رفتار کنند که درجشون رفته بالا

    متلا یکی از آشناهای من تو. کار فنگ‌شویی و این چیزهاست و هی در مورد چاکرا و ماتریکس و..حرف میزنه و برای منی که آگاه شدم اصل قرآن رو. چی داره مانور میده فقط درمورد این صحبت ها سکوت میکنم چون میدونم هر مسیری سیر تکامل داره

    ولی در کل دنیا پراست از انسان های گوناگون حالا چرا من برای ابن انسان زمان بگذارم زمانم را میزارم برای ساخت کنم

    برای رشدم برای حال خوبم برای اینکه خوب زندگی کنم و دنیا را جای بهتر برای زندگی کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    حسين روح نواز گفته:
    مدت عضویت: 1189 روز

    سلام به خانواده عزیزعباسمنش

    استادواقعیتش هرچقدربیشترازفایل های سایت رومیبینم وصحبت های شماروگوش میکنم درزندگی دربهشت وسفربه دورآمریکامیبینم که خیلی ازعلایق شمارومنم دارم مثل زندگی دریک خونه ی چوبی که بوی چوب همه جابپیچه ویامسافرت که من عاشقشم وحاضرم از365 روزسال روهمش روتوی سفرباشم ویاکمپ زدن توی دل طبیعت به تنهایی وصحبت کردن باخدای خودت و…

    استادتادراین حدبگم که انقدرعلاقه به کمپ زدن درطبیعت وزندگی به روش طبیعت رودوست دارم که یه سنگ چخماق خریدم وهمیشه توی کیف دوشی خودم دارمش وهرلحظه منوبه یادیک تجسم بسیارزیبای حضوردرجنگل وصدای پرندگان اطراف میندازه

    استادواقعازندگی شماخیلی برام جذابه ومیخوام تجربش کنم

    استادمن سریال سفربه دورامریکاروهرقسمتش روچندین بارمیبینموخودم روتوی اون تک تک جاهایی که میریدتجسم میکنم وتحسینتون میکنم وآرزوی سلامتی وثروت بیشترروبراتون دارم

    استادچندین وچندبارشده هنگام گوش کردن به فایل های دانلودی ونگاه کردن سریال سفربه دورامریکاازشدت ذوق ودیدن زیبایی هایی که خداوندخلقش کرده اشک ازچشمام سرازیرشده وخداوندروسپاس گفتم به خاطراین زیبایی هاواین سایت که ماروبااین زیبایی هاآشنامیکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: