سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 187 - صفحه 9

307 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2866 روز

    به نام صاحب عشق و عزت زندگانی

    سلام به بهترین خانواده در دنیا

    اول از هرچیز استاد من چقدر تحسین میکنم این رابطه عاشقانه و زیبای درست و الهی شما و مریم بانو رو چونکه منم ناخودآگاه یه عمر دنبال همچین روابطی با همچین جنس دیدگاهی بودم ،نه اینکه مثل باورهای بیمار خیلی ها که من از همون بچگی اصلا تو کتم نمیرفت مانند یکی از نزدیکان خودم چندسال قبل طرف میخواست بره یه مسافرت یکماهه و زن و فرزندش باید میموندن خونه تازه یه عالمه از افراد خانواده و اقوام هم دوربر اون زن و فرزند بودن اما یکی از نزدیکان من میگفت وای خدایا اینا اینجا تنها یه بار یه اتفاق خطرناک و بد رخ میده یا اینجور میشه یا اونجور میشه که من همون موقع هم داشتم از خنده میترکیدم هم داشتم بی نهایت تاسف میخوردم از اینهمه افکار و باورهای مسخره که حتی از دیدگاه خیلی هام خیلی خنده دار بود

    اما خود منم بارها شده اول به این نتیجه رسیدم بعد به دیگران هم گفتم من هرزمان قرار باشه زندگی مشترک شروع کنم باید هرچندروز یکبار یا 50/60 درصد زمان در زندگیم تنها باشم و چقدر خوبه که همچین آدمهایی هم هستند و دوست دارن که همیشه با خودشون و خداشون تنها باشند و قائم به ذات باشند

    من تا الان که خیلی از خودم بیشتراز قبل آگاهم اینکه فرد مورد دلخواهم در زندگیم باشه بسیار عاشقانه دوستش خواهم داشت و خیلی احترام و عشق بین مون برا من مهمه و واقعا دلم میخواد یه رابطه بسیار عاشقانه و خدایی بین مون باشه مثل رابطه زیبای استاد و مریم عزیز

    و به همین اندازه هم تنها بودنمو داشته باشم

    خب بگم از کامنتهای بسیار آموزنده دوستان عزیز حالا من درمورد یکی از نکات این قسمت رو بگم هم بهش اشاره شده بود هم اینکه پایه این آگاهی هاست اونم باورهای عزت نفسه

    بخاطر حرف دیگران نیاییم ظاهر پوشش و صورت خودمون رو شلوغ و سخت کنیم برا خودمون بخاطر حرف مردم بلکه اون ظاهر و پوششی که باهاش راحتیم داشته باشیم البته بقول اون دوست عزیزمون ذهن ما هم بیکار نمیشینه و خیلی زود شروع میکنه برا خودش حرافی کردن

    اما ما باید از حرکت ها و عملکردهای و تمرینهای کوچک شروع کنیم تا آروم آروم این ذهن هم رام بشه و هرروز باورپذیری ما هم بیشتر بشه

    یکی دیگه از نکات سادگی و راحت بودن با خودت

    من تو شغل قبلی که بودم همیشه خیلی از همکارهام یا غیراز همکارهام بهم میگفتن تو باید در زمان اجرای کارت و داشتن کلاس در کار باید کت و شلوار بپوشی اما من طول تمام اون کار که چندسال هم بودم حتی یکبار هم کت و شلوار نپوشیدم چونکه با کت و شلوار زیاد راحت نبودم بلکه با اون پوششی که خودم دوست داشتم راحت بودم البته الان نسبت به قبل بیشتر به کت و شلوار علاقه دارم اما بازم اکثرا دوست دارم یه جور دیگه بپوشم چونکه راحت ترم و بیشتر حال میکنم و از همون سالهای قبل من سادگی و راحتی رو دوست دارم و احساسم خوبه بهش،

    بارها شده خیلی ها به من گفتن مثلا دماغت رو عمل کن چمیدونم فلان عمل زیبایی رو‌ انجام بده بعد من گفتم من که دماغم مشکلی نداره هم زیباییش هم کاراییش و من خودمو همینطور که هستم خیلی دوست دارم

    خدایا شکرت من در گذشته بخصوص تا وقتی که آگاهی خاصی نداشتم فکر میکردم من زشت،بدقیافه،بد استایل،و…هستم اما از زمانی که یه خورده آگاه شدم شاید باورتون نشه حتی خوشتیپ و خوش قیافه ترین و زیباترین آدمهای دنیا هم کنار من بیاند من تحسینشون میکنم حتی از درون اما هیچکس رو بیشتر از خودم دوست ندارم چونکه من خودمو و ظاهرمو خیلی دوست دارم و همیشه تو عکس ها و فیلم هام شاید بعضی اوقات یه ذره رنگ عکسم تغییر داده باشم اما به هیچ عنوان غیرواقعی و فتوشاپ از خودم نمیذارم چونکه من باور دارم که من یه فرد بسیار زیبا ،خوشتیپ،خوش استایل و خوش فکر هستم و از این بابت خدارو بینهایت شکر میکنم و حتی دستها و انگشتهای دستم نسبت به بعضی ها ضخیم تر دارم و از این بابت هم خیلی از خودم لذت میبرم و حال میکنم

    البته این ربطی به درست بود یا نادرستی نداره بلکه سلیقه ست اما من هیچوقت دلم نمیخواد دستهای ظریف و خیلی نرم داشته باشم بلکه انگشتهایی ضخیم،کف دست یه کم سفت و زبر و معمولی باشه چونکه اینجور بیشتر لذت میبرم

    و میدونم خیلی ها سلیقه شون برعکس منه و هرکسی دیدگاه و سلیقه اش قابل احترامه و هرجور که دوست داره باید باشه،

    استاد یکی دیگه از نکات بسیار باارزش از صحبتهات اینه که میگی وقتی ما در مسیر درست حرکت کنیم و عجله،ترس،حرص،طمع رو بذاریم کنار و فقط در مسیر عشق و علاقه مون حرکت کنیم شاید اولش کمی روند مون کند باشه اما بعداز یه خورده تکامل ما به تصاعد و به سرعت کارمون پیشرفت میکنه

    اتفاقا من امروز صبح بعداز بیدار شدن داشتم جلسه سوم قدم اول رو گوش میدادم که شما میگی ممکنه خیلی ها بهتون بگن چرا میری سراغ هنر،ورزش،موسیقی،یا هرکار دیگه ای که بهش علاقه داری و بهتون میگن ولکن این مسخره بازی هارو بشین سر درس و مشقت و این مسخره بازی هارو بذار کنار

    اما حقیقت اینه که تو تمام شغل های دنیا به یه اندازه فرصت و ثروتسازی هست اما اکثر آدمها متاسفانه بخاطر باورهای نادرست اینو باور ندارن و به همین دلیل هم ثروت زیادی ندارن،،

    از نظر من نوعی چرا اکثریت ثروتمند واقعی نیستند یا اصلا ثروتمند معمولی نیستند چونکه کائنات هوشمنده وقتی ما دنبال کار مورد علاقه مون نباشیم باعث میشه که نتونیم با قلب و روحمون اون کارو انجام بدیم

    و همینم باعث میشه که هرروز هرچقدر که بیشتر میگذره ما از روحمون بیشتر فاصله بگیریم و احساس درونیمون بدتر بشه و احساس خوشبختی واقعی رو نداشته باشیم و جهان هستی هم نعمت و روی خوش زیادی به ما هم نشون نده

    چرا من اینارو گفتم چونکه خودم در زندگیم بصورت کاملا واقعی تجربه شون کردم که دارم با درک و فهم واقعی هم این چیزها رو میگم

    و وقتی ما تو کاری که بهش عشق قلبی داریم باشیم اونوقت عجله کردن زیاد معنایی برامون نداره هم از لحاظ مهارتی،هم کسب ثروت،هم خوندن مطالب هاش،هم تحقیق کردنهاش،هم تجسم کردن هاش و…..

    بلکه فقط داریم با عشق زندگی میکنیم و هرلحظه داریم از زندگیمون لذت میبریم و همینم باعث میشه که خداوند از بینهایت مسیر نعمت و ثروت وارد زندگیمون کنه،،

    چقدر دوستان عزیز درمورد شباهت صراط المستقیم که اون درختان صاف رفته بودن بالا گفته بودن، واقعا هم همینطوره وقتی ما فقط در مسیر توحید حرکت کنیم یکی از ویژگی های اصلی حرکت در مسیر توحید همین انجام دادن کاری که بهش علاقه داریم هست

    اونوقت ما به همه چیز در خوشبحتی زندگی میرسیم وقتی در هر موضوعی فقط رو قدرت خداوند تکیه کنیم نه غیر اون

    نه پارتی،نه گردن کلف ها،نه رئیس فلان جا، نه این ،اون و….

    بقول ملاصدرا « مگر از زندگی چه میخواهی که در خدایی خدا یافت نمیشه»

    امروز من با حال خوب و احساس خدایی از خونه زدم بیرون که یکی از دوستان خوبم منو دید که یه درخواست کرد تا من کارشو انجام بدم و باعث شد مسائله امروز منم حل بشه در زمان بسیار کوتاه و خیلی هم لذتبخش و با کلی تشکر و سپاسگذاری،

    این یکی از نشانه های حساب کردن رو خداوند

    استاد عزیز صحبت از آدمهایی که ادعای روشنفکری دارن اما خیلی اوقات تو حاشیه هم هستند منم اتفاقا دیشب یکی از اقوام دلشت موفقیتهای یه فرد ایرانی در کانادا رو بهم نشون میداد و منم فقط داشتم تحسینش میکردم اما اون بنده خدا تو حاشیه هم بود

    فکر کنبد کسی که اصلا در یه کشور دیگه با یه حکومت و قانون متفاوت از ایران دارن زندگی میکنه اما خیلی تو حاشیه بود بااینکه یه فرد موفق بود و من دیگه اصلا نه اسم اون فرد نه اسم پیجش رو به خاطر هم نسپردم و بحث رو عوض کردم تا دیگه بیشتر از اون ورودی ازش دریافت نکنم و گفتم اصلا برا من مهم نیست که این آدم چقدر ثروتمند موفقه چونکه من اصلا هممچین افرادی رو الگوهای مناسبی نمیبینم،،

    بقول شما استاد اینجور آدمها تاریک فکرند نه روشنفکر واقعا هم همینطوره

    از نظر من نوعی همچین آدمهایی حتی رئیس سازمان ملل هم که باشند اصلا برا من مهم و الگوی مناسبی نیستند واقعا میگم نه الان بلکه از همون سالها پیش

    اما استاد عزیز کسایی مثل شما واقعا بهترین الگوی زندگی من هستید چونکه تکیه و تاکید تون فقط رو اصل و اساس هرچیزی هست و واقعا این برا من از هرچیزی باارزش تره چونکه خیلی ها اصلا اینجور نیستند فقط دلشون خوشه که استاد،اساتید و تحصیل کرده هستند اما اغلب تو فرعیات هستند نه اصل و اساس،

    یا این موضوع چشم زخم،و ان یکاد،

    چقدر منم از بدو تولد شنیده ام و هنوزم میبینم که اکثر آدمها به این چرندیات اعتقاد دارند و منم بارها از خیلی ها پرسیدم که آیا شما میدونی معنای این آیه یا فلان آیه چیه گفتن نه بعد من گفتم خب پس شما از کجا مطمئنی که اینا درسته

    و من منطقم برا درستی این آیه ها چیه واقعیت ها و تجربه های زندگی چونکه قانون جذب میگه و هممون در حال تجربه همیشگی هستیم هرزمان احساس شدید چه‌ مثبت چه‌منفی وقتی تا یه حدی ادامه پیدا کنه حتما همون اتفاقا هم در دنیای واقعی رخ میده

    اما خیلی ها نمیخواند یه ذره تفکر کنند چونکه میخواهند مانند پیشینیان خودشون زندگی کنند بااینکه میدونند و اعتقاد دارند کسایی مانند ابراهیم تابو شکنی کرد و مانند هیچکدوم از پیشینیان خودش زندگی نکرد اما بازم بدلیل تفکر نکردن و تعصب داشتن هاشون باعث میشه که راه تعصبات رو‌ ادامه بدن و زندگی کنند و خیلی اوقات از خودشون‌ نمیپرسند که چرا در خیلی از موارد احساس ناسپاسی و محدودیت دارند ریشه اش از کجاست و چرا داره این احساس در وجودشون پخش میشه چونکه براشون سخته بخواهند کمی به خودشون و ذهنشون کمی تغییر بدند،،

    درمورد یکی دیگه از نکات آموزشی گفتی اینکه اونایی که فقط فایل هارو گوش میدن یا بعضی اوقات گوش میدن بعضی اوقات هم پیگیری میکنند معلومه که نتیجه شون با اونایی که همیشه پیگیر و‌ مداوم هستند یکی نیست و البته اینو که دیگه همه جهان میدونه نه این آگاهی ها بلکه در هر موضوعی که ما به اندازه فعالیت و پیگیر بودن و جدی گرفتن مون باعث میشه به همون اندازه هم نتیجه بگیریم

    به خدای بزرگ و رزاق میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  2. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 2015 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    چقدر از نکته ای که زهرا عزیز اشاره کرد من لذت بردم از اینکه خودمون رو با گذشته خودمون مقایسه کنیم

    این چیزی که خود من توش ایراد دارم و اکثر مواقع عجله دارم چرا من پیشرفت نمیکنم

    وقتی الان ریز میشم تو خودم که چرا این فکر رو میکنم میرسم به این که دارم زیاد به زندگی مردم نگاه میکنم

    چطور ؟

    از اونجایی که من بدنبال باور فراوانی هستم که ببینم دنیا چقدر سریع داره پیشرفت میکنه والگوهای از وضعیت زندگی و مالی مردم رو میبینم که روز به روز دارند پیشرفت میکنند

    ماشین خوب میخرن خونه خوب دارند درامد عالی دارند

    و کلی خوشحال میشم و کلی لذت میبرم و باورهام تایید میشه

    ولی تو ادامه نجواها سراغم میاد پس چرا من وضعیت مالیم خوب نمیشه

    و ادامه بجای اینکه باورهام رو بهتر کنم بدتر داغون میشه

    این چیزی که من خودم توش ایراد دارم و اذعان میکنم باید بیشتر تو کنترل ذهنم کار کنم

    و هر موقع این حالت پیش اومد بیام خودم رو با خودم مقایسه کنم

    من وقتی خودم رو با دو ماه و سه ماه پیش خودم مقایسه میکنم میبینم من تقریبا هر روز دارم روی خودم کار میکنم و هر روز دارم فایل اموزشی گوش میدم و در روز وقتم رو بیهوده هدر نمیدم از هر فرصتی استفاده میکنم که خوراک خوب به ذهن خودم میدم

    پس این نشون میده من طبق اصولی که برای خودم مشخص کردم دارم درست عمل میکنم

    از لحاظ مالی من وقتی دارم حساب میکنم من خیلی وقته درامدم بالای 10 میلیون تومن در ماه شده و هیچ قسط و بدهی و وام وقرض اصلا ندارم

    خوب این خیلی خوبه پس نشون میده من خوب دارم روی خودم کار میکنم

    از لحاظ سلامتی خداشکر خیلی دارم پیشرفت میکنم مخصوصا الان حدود 4 ماه ست دوره قانون سلامتی شرکت کردم خیلی وضعیتم جسم بهتر شده

    چون من کلا چندین ساله من بدن بسیار لاغر و بیحال و ضعیفی داشتم و همیشه این ارزو در من بود که بدن عضلانی و زیبا و پر انرژی داشته باشم و اتفاقا کلی هم غذا میخوردم ولی اصلا هیچ فایده ای نداشت و همیشه بدنم لاغر و مردنی بود ولی الان به لطف دوره قانون سلامتی روز به روز دارم به جسم دلخواه همراه عضلات زیبا و انرژی زیاد بهش میرسم خدایا شکرت این عالیه

    و از لحاظ روابط که دیگه بهتون نگم

    از لحاظ روابط با خانواده و با فرزندانم و مخصوصا همسرم رابطه بسیار داغون و افتضایی داشتم یادم میاد قبلا شبی نبود ما باهم جنگ و دعوا نداشته باشیم

    ولی الان خداشکر روز به روز دارم بهتر میشم و از کنار هم بودن داریم لذت میبریم و حتی جملات مثل من سپاسگزارم . من عاشق شما هستم . عشقم و کلی تعریف کردن از نکات مثبت همدیگه رو به هم اشاره میکنیم

    این در صورتیه که قبلا اصلا این حالت نبوده و همش با هم جنگ و دعوا داشتیم

    خوب این نشون میده من دارم از لحاظ روابط داره پیشرفت میکنم

    و تازه این از لحاظ روابط خانوادگی بود

    من روابطم با انسانها خیلی تغییر کرده

    من عزت نفسم خیلی داغون بود و همش با ادمهای خیلی ضعیف و سطح پایین ارتباط میگرفتم چون من هم مثل اونها بودم

    ولی الان خداشکر خیلی وقته با تمام اون ادمها رو کات کردم و تازه جدیدا با ادمهای خیلی ثروتمند و سطح بالاتر (از لحاظ مالی) از خودم دارم ارتباط میگیرم و این ارتباط گرفتن با این ادمها داره به من کمک میکنه سطح فکر من خیلی بالاتر از قبل بره و کمک میکنه باورهای من خیلی قویتر بشه

    خداشکر این بمن ثابت میکنه من از لحاظ روابط با ادمها دارم پیشرفت میکنم

    از لحاظ معنویت من هیچ ربطی به گذشته خودم ندارم و الان خیلی رابطه ام با خودم و خدای خودم بهتر شده

    نسبت به قبل خیلی دارم توحیدی تر عمل میکنم و بیشتر از قبل تسلیم هدایت خداوند هستم

    و به اندازه ای که من تونستم تسلیم باشم و بذارم خداوند منو هدایت کنه به همون اندازه نتیجه بهتر گرفتم

    البته نمیگم عالی شدم ولی نسبت به قبل خودم خیلی بهتر شدم خداشکر

    بنابراین این نشون میده من از لحاظ ارتباط با خداوند خیلی بهتر از قبل شدم

    پس این نشون میده من تکامل خودم رو خوب دارم طی میکنم و روند حرکتی من رو به رشد هست خداشکر

    حالا درسته از لحاظ مالی رشدم ارام و کند بوده

    ولی در مجموع من تو مسیر درست هستم و اگر میخوام سرعت پیشرفتم بیشتر بشه

    باید همین روند رو ادامه بدم تا از حالت تکامل بیافتم تو حالت تصاعد و اونوقته که سرعت پیشرفتم خیلی خیلی بیشتر از قبل خواهد شد

    دوست داشتم از پیشرفتهایی که تو چند مدت بدست اوردم تو این کامنت صحبت کنم که خداشکر کامنت زهرا عزیز باعث شد تا من بیشتر به خودم یاد اوری کنم که من تو مسیر درست هستم

    پس با قدرت ادامه میدم تا نتایج بزرگ بزرگتر بشه

    انشالله

    دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      سجاد طبسی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2866 روز

      به نام خدای عزیز

      سلام عمران عزیز چقدر از توضیحات خوبی که در این کامنت نوشتی لذت بردم یکی از نکات خوب اینه که من در مورد استفاده از قانون سلامتی گفتی تا قبلش خیلی لاغر بودی و خیلی هم غذا میخوردی اما فایده نداشت منم الان همینطور هستم البته لاغریم رو فرمه اما بازم تقریبا 8 کیلو کاهش وزن دارم و در واقع حالا من بیشتراز سایز و وزن اول از همه اون انرژی و کیفیت جسمانی برام مهمه که به امید خدا منم بزودی بتونم دوره قانون سلامتی رو تهیه کنم و انرژی و کیفیت دلخواه جسمانیم رو‌ بدست بیارم بااینکه خیلی ها بهم میگن تو خوب انرژی داری اما من خودم بهتر از هرکسی میدونم و از اونجایی که شغل موردعلاقم در ورزش هست دلم میخواد انرژی دلخواهمو بدست بیارم

      و همچنین اینکه شما در خیلی از موارد زندگی پیشرفت کردی واقعا این خودش خبر خیلی خوبی ست و همینطور که نسبت به چندماه قبل وقتتو بیهوده هدر نمیدی همین خودش قسمتی از پیشرفته واقعا لذت بردم از کامنت زیبات امیدوارم همیشه اینچنین و خیلی بیشتر پیشرفت کنی که مطمئنم میتونی

      خدانگهدار خوبی ها و زیبایی هات باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        عمران نوری گفته:
        مدت عضویت: 2015 روز

        عاشقتم سجاد عزیز

        اره واقعا چقدر خوبه که تو زندگیمون همش بدنبال پیشرفت و بهبود وضعیت فعلی هستیم و تو زندگیمون همیشه هدف داریم و برای رسیدنش زمان میذاریم و تلاش میکنیم تا در مسیر درست خیلی راحت و اسون و لذت بخش به خواسته‌مون برسیم

        چقدر این فضا این سایت و بچه‌های سایت که باهاشون صحبت میکنی ادمهای زنده ، اکتیو و پویا هستند

        و با هر کسی ارتباط میگیری میبینی تو صحبتهاش یه خواسته‌ای داره و بدنبال اینکه به اون هدفه برسه

        اصلا همین یه نکته که الان گفتم وقتی که به گذشته خودم فکر میکنم میبینم

        خود من تا چند سال پیش اصلا نمیتونستم هدف داشتن تو زندگی چی هست و چطوری میشه بهش رسید

        یادم میاد قبلا جوری که من زندگی میکردم فقط میخواستم روزم رو شب کنم و با ادمهای بی‌انگیزه و بیخود ارتباط داشتم

        ولی الان خودم رو نگاه میکنم و با گذشته خودم مقایسه میکنم اصلا هیچ ربطی با قبل خودم ندارم

        صبح که چشمام باز شد سریع میرم سراغ گوشی تمرین ستاره قطبی و بعد از دست صورت شستن میرم تو اتاقم شروع میکنم به فایل گوش دادن یا تماس کاری مفید گرفتن

        و در کل اگر من در روز یه ساعت خوراک خوب به خودم ندم انگار که مریضم

        از اونجایی که خداشکر کارم آنلاینه و تو خونه کنار خانواده‌ام کار رو همزمان انجام میدم

        حتی بارها شده همسرم بمن میگه بیا با هم بریم فلان جا

        من تو جوابم بهش میگم

        شرمنده الان باتریم خالیه و نیاز بیشتر شارژ بشه و اگر لازم بود بریم فلان جا من هدایت میشم

        که این خالی بودن باتری با دادن خوراک خوب به ذهنم شارژ میشه

        و جالبه هر موقع هم به خودم نگاه میکنم این باتریه همش خالیه و همیشه خوراک خوب میخواد

        مثل همین الان

        عاشقتم سجاد عزیز که باعث شدی تا باتریم شارژ بشه

        خیلی خوشحال شدم از اینکه تو هم برای خودت هدف داری

        با اینکه میگه جسمت رو فرمه و انرژی خوبی داری و حتی بقیه هم تایید کردن

        ولی باز هم قانع نیستی و قبول نمیکنی و میخوایی از اینی که هست بهتر باشی

        این عالیه

        من عاشق همین هدف داشتن بچه‌ها هستم

        چون صرف داشتن هدف تو ذهن باعث میشه خود به خود ادم هدایت بشه به اون خواسته

        خیلی راحت و اسون

        بعد که به اون خواسته میرسه شاید اون لحظه یادش نیاد

        که این قبلا جز یکی از مهمترین هدفهاش بوده

        چون تو مسیر درست بوده و از همه مهمتر داشته از مسیر لذت میبرده اینقدر نرم و راحت و طبیعی بهش میرسه که براش عادی میشه

        این خیلی خوبه این نشون از قرار داشتن در مسیر درسته

        سجاد جان انشالله خبرهای خوب و عالی از موفقیتهای بیشتر تو بشنوم

        انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

        فعلا

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت شما دوستان عزیز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم بانوی شایسته .

    نکته اول که اصل و اساس ،تمام رفتار های من هست داشتن میزان ،عزت نفسی که من نسبت به قبلم دارم ،وخودم را فقط میتوانم با قبلم مقایسه کنم ،نه با افراد دیگر ، مقایسه کردن خودم نسبت به قبل خودم ،از نظر ،روابطم ،سلامتی ام ، ثروتم ،

    واستاد چقدر تاکید دارند به اینکه مقایسه کردنمون با دیگری بنیان عزت نفس مون رو تخریب می‌کنه

    نکته بعدی در رفتار م میزان در صلح بودن با خودم هست که تا چه حد، از تنهایی های خودم لذت میبرم. .تا چه حد از مهارت های خودم استفاده میکنم .

    تا چه حد ازتوانایی هایم را برای انجام کارهایی غیر از خانه داری استفاده میکنم . مثل حرص کردن شاخ و برگ درختان ،

    تمیزی کارگاهی که در اختیار دارم ، وجابه جایی لوازم خانه و تغییر دکوراسیون خانه ،محل کار ،محل زندگی ،خودم

    توقع نداشتن از کسی که باید کنارم باشه ،وحالا نیست ،، که در انجام کارها کمک حالم باشه .

    رفتن به دل ترس ها ودل ناشناخته ها

    واز بین بردن محدودیت های ذهنی ،نسبت به جنسیت مان در انجام کار ها

    داشتن اعتماد به نفس برای درخواست از دیگران در صورت نیاز ،

    لذت بردن از تنهایی هام،مثل خوردن بهترین غذا ، پوشیدن بهترین وراحت ترین شکل لباس ،

    رفتن به مسافرت ولذت بردن از مسافرت حتی ،هنگامی که تنهام

    کار کردن روی اصل رفتار ها و از بین بردن نقاط ضعف هایم ،در روابط

    متکی بودن به خودم وقاعم به ذات بودن

    عاشقانه زندگی کردن ،

    بی توقع بودن در روابط ،

    وابسته نبودن به افراد ،

    وابسته نبودن به یک شرایط ایده آل

    به چالش کشیدن مهارت ها ،

    اجرای ایده های که به قلب الهام میشوند .

    در مسیر درست حرکت کردن وطبق اصول حرکت کردن .

    ،طبق قانون اصلی که بالا بردن اعتماد به نفس هست ، رعایت کردن تکامل در راه رسیدن به خواسته هام هست .

    به حاشیه ها ومساعل پیش پا افتاده توجه نکردن

    ونکته ی خیلی اساسی و مهم دیگر این است که :

    توجه کنیم به زیبایی ها

    توجه کنیم به گسترش هر روز جهان

    توجه به فراوانی ها وبارش نعمت الهی در سراسر جهان

    توجه به روابط عاشقانه و الگوهای عزیزی مثل مریم عزیز و استاد عزیز

    داشتن احساس لیاقت در مورد نعمتها و زیبایی ها و فراوانی ها

    از بین بردن وابستگی و احساس عدم لیاقت در روابط

    توجه کردن به خصوصیات مثبت افراد ترمیم رفتارها واز بین بردن نقاط ضعف خودم ،

    توجه به اینکه تا چه حد میتوانم خودم باشم و کارها را خودم انجام بدم و لذت ببرم از مهارتهایی که دارم ،

    سرتا سر فایل های استاد در مورد بالا بردن اعتماد به نفس هست . نگران نبودن در مورد نظرات دیگران در مورد خودمان است

    پیشرفت فردی است .

    حضور در مکانهایی است که نیاز به پوشیدن لباس خاصی ندارد اینکه اگر در جای حضور پیدا کنم حتما باید با آرایش باشد وگر نه اعتماد به نفس پایینی دارم تا حضور پیدا کنم در آن مکان ها،

    من میتوانم ساعت ها در مورد زیبایی های این فایل بنویسم. اما امید وارم توانسته باشم اصل را از فرع بشناسم و به اصل قانون پی برده باشم .

    از شمایی که برا خواندن این کامنت زیبا وقت گذاشتید سپاسگزارم واز خداوند برای همه ی این خانواده ی صمیمی آرزوی موفقیت و شادی ،وسعادت در دنیا و آخرت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    هادی و مهسا گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین وهمه دوستان به صراط مستقیم هدایت شده

    کامنت ششم بعداز تغییر

    من همیشه با شور اشتیاق و حرس و ولع منتظر فایلهای جدید از استاد هستم بخصوص سفربه دور آمریکا اول این رو بگم استاد عزیزم من هم مثل شما تنها هستم و با اینکه فقط یک ماه از تولد فرزند اولم می‌گذشت و من خیلی دوست داشتم پیش خودم باشه ولی به دلایلی باید خانمم رو می‌فرستادم شهرستان و من گفتم این بهترین موقع برا دل کندن از هر چیزی هست که واقعا دوسشون داری و بیا خودت رو امتحان کن که ذهنت چقدر بزرگه و من الان نزدیک 20 روزه تنهام و واقعا هم درسهای زیادی از تنهایم گرفتم و خیلی خوشحالم بابت این تصمیمم اما نکته این فایل من همیشه با نگاه کردن به فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکافقط از زیبای و اینکه بدونم در این قسمت استاد به کجا میرن و چه تجربهای جدیدی کسب میکنن نگاه کردم

    ولی میشه به همین فایلها هم نگاه آموزشی داشت و واقعا بچها نکته‌ای عالی رو گفته بودن بخصوص در بحث صراط مستقیم بودن و کامنت دوستمون درباره اذت نفس داشتن خانم شایسته عزیز

    من هم واقعا از توضیح استاد لذت بردم و بسیار سپاس گذارم استاد که خیلی ساده و روان در مورد هر چیزی صحبت می‌کنید

    در مورد قرآن هم من خودم همچین تجربه‌ای داشتم که مثل یکی از فامیل یک حرفی رو زده و گفته که تو قرآن گفته بعد من میگم من حداقل سه بار قرآن رو معنیش رو خوندم یه همچین چیزی ندیدم میشه بگی کدوم ایه گفته و بعد میگه نمیدونم منم شنیدم و واقعا جای تعجب داره که چه حرفه‌ای رو باور میکنیم بدونه اینکه حتی یک دقیقه راجبش تحقیق کنیم البته این رو هم بگم که من خودم قبلا بشدت از اون آدمهای بودم که خیلی زود یک حرف رو باور میکردم ولی الان اصلا اینطور نیست و به لطف الله مهربان و آموزشهای استاد از اون زود باوریم داره کم و کمتر میشه باز هم سپاس گذارم استاد عزیزم از این فایل بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    زینب سلمان زاده گفته:
    مدت عضویت: 2469 روز

    بنام خدایی که بشـــــــدت کافیست

    استاد عزیزم، مریم بانوی شایسته عزیزم و دوستان بینظرم ســــــــــلام

    تصویر این قسمت رو که دیدم فکر میکردم مریم جان پشت دوربین باشه ولی وقتی پلی کردم دیدم نه استاد مثل خیلی دفعه های دیگه این سری تنهایی اومده مسافرت و مریم بانو هم تنها تو پرادایس هست و هر دو هم استاد هم مریم جان از این چیز بــــــــــی نهایت لنذت میبرن، لذت بردنشون، حال خوبشون قائم به همدیگه نیست بلکه قائم به ذات هست، اگر با هم هستن یه مدل لذت میبرن و با این لذت بردنه رشد میکنند و بزرگتر میشه ظرف وجودی شون، وقتی که مثل این سری که استاد تنهایی سفرش رو ادامه داده و مریم جان هم تنها تو پرادایس هر کدومشون همونقدر که تو زمان با هم بودنشون لذت می برن شادن حالشون خوبه تو تنهایی شون تو زمان های دور از هم بودنشون هم همینه آره همــــــــــــینه؛ بی نهایت تحسینتون میکنم استاد جان و مریم عزیزم، این میزان متعهد بودنتون این میزان عمل گرا بودنتون به این قانون ساده و بدون تغییر خداوند و جهان و نه صرفا فک زدن و حرفای قشنگ زدن، تحسین میکنم بــــــــی نهایت این رابطه توحیدی زیبای عاشقانه تون رو که نتیجه در صلح بودن هر دوی شماست که قبل از هر چیزی عاشق خودتون هستید قبل از هر چیزی با خودتون در صلح هستید؛ بخدا الکی نیست شجاعت میخواد ایمان میخواد پدری که میتونه نـــــــــسل ها بعد خودش رو هم تأمین کنه ولی تنها بچه اش رو چون تو این مسیر نیست جون تلاشی نمی بینه ایمانی نمی بینه واسش بلیط بگیره تا برگرده، استاد جان خــــــیلی خوشحالم و خدا رو بی نهایت شاکرم که شاگرد استاد عمل گرایی مثل شما هستم و نه یک استاد صرفا سخنران

    سه ماهی میشه مادرم از این دنیا رفت و من به لطف بودنم در این مسیر و آگاهی هایی که تو این مسیر درک کردم خـــــیلی تونستم درست تر با این اتفاق مواجه بشم، آرومم، حالم خوبه و این حال خوبه هر روز داره بیشتر و عمیق تر میشه

    تکامل؛ چقدر مهمه این مورد استاد و من خوشحالم که سعی کردم متعهد باشم به همین یک اصل، نخوام عجله کنم البته این عجله نداشتن هم معنی اش این نیست دیگه دست روی دست بزارم، نه من تلاش خودم رو بکنم تمرین کنم حالا میخواد هر زمینه ای باشه، بقیه اش دیگه لـــاجرم درسته اصلا خودش، مخصوصا تو بخش عزت نفس استاد، من خـــــــــیلی خوب با کار کردن روی خودم تا اینجای کار تونستم شخصیتم رو از نو بسازم، آخه من همونطور که تو کامنتای قبلی گفتم اصلا خود خجالت بودم :)) ولی با دوره عزت نفس و کار کردن روی این بخش خــــــیلی بزرگتر شد ظرف وجودی ام، همین دیروز باید می رفتم آزمایشگاه نمونه برادرم رو تحویل می دادم که دو تا ظرف بود و من گفتم خب با ماشین میرم نیازی به پلاستیک نیست ولی بعد متوجه شدم باید تو پلاستیک می زاشتم، نزدیک آزمایشگاه از یه فروشگاه بزرگ رد شدم از این فروشگاههای زنجیره ای و یه لحظه گفتم برم از این فروشگاه یه پلاستیک بخوام ولی ذهنم بدون درنگ کردن زود میخواست با اوردن بهانه هایی مانع من بشه که خب حداقل یه چیز کوچیکی بخر ازشون؛ بهش گفتم نه نیازی نیست میرم و ازشون درخواست یه پلاستیک میکنم. دید فایده نداره دوباره از راه دیگه وارد شد و بهم گفت خب حالا این فروشگاه بزرگه زشته تو که دستت گرفتی چکاریه بری داخل این فروشگاه به این بزرگی بدون خرید کردنی ازشون پلاستیک بخوای، حالا میخوای بری برو ولی حداقل بهشون بگو پول هم نیاز باشه پرداخت میکنم؛ میخواست تسلیم بشم و رد بشم از فروشگاهه و داشتم برای یک لحظه واقعا رد میشدم و گفتم حالا برم یه مغازه کوچیک تر ولی گفتم نه زینب میری و درخواستت رو میکنی ازشون فوقش بهت میگن نه نداریم یا اصلا میگن نمیدیم ولی بـــــــــاید بری بدون هیچ بهانه ای و رفتم داخل و درخواستم رو گفتم و اونا هم با روی باز قبول کردن

    خدایا شـــــــکرت که در مدار دریافت این آگاهی ها هستم که میدونم نه برای همه هست و نه هر کسی میتونه در مدار اونا باشه، باید بخوام رشد کنم باید بخوام ظرف وجودی ام بزرگتر بشه باید بخوام آسون تر بشم برای آسونی ها که اینجا باشم و من اینجام و خوشحالم که روی خودم کار میکنم، خدا رو شکر میکنم که میتونم بنویسم که همین نوشتنه به قول استاد خودش یه مدار بالاتر دیگه هست، خـــــــــــدایا شــــکرت و در آخر دوستان ارزشمندم که کامنت هاشون محتوای این قسمت نابمون شد و استاد درموردشون صحبت کرد رو هم بی نهایت تحسین میکنم

    هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    به نام الله یکتا

    سلامی گرم خدمت استاد و مریم عزیز و دوستان خوبم

    بازم یه تشکر ویژه از استاد برای نکات طلایی در این فایل و یه شکر گزاری از ته دل به خدای مهربان برای هدایت من در این سایت توحیدی و الهی

    استاد راجب تکامل و لذت بردن از مسیر گفتین و لازم دونستم اتفاقی که برام رخ داده و بنویسم و برای بار هزارم شکر گزار الله و قوانین ثابتش باشم

    من دارم روی دوره روانشناسی ثروت یک کار میکنم و بسیار خوشحالم برای این دوره ارزشمند و کلی نتایج عالی مالی همراه با خودشناسی و آرامش وصف ناپذیر گرفتم

    خب همین چند روز پیش بود که نتونستم جلوی نجواها رو بگیرم و فهمیدم از مسیر درست خارج شدم و دلیلشم همون عجله داشتن در مسیرم بود حالا توی چند تا موضوع

    خلاصه چند روزی احساسم بد بود و دوست ندارم زیاد راجبش حرف بزنم و سریع میرم سمت نکات مثبت این جریان

    خب من تصمیم گرفتم دوباره با قدرت ذهنم و کنترل کنم و به نکات مثبت و زیبایی های زندگیم توجه کنم که بی نهایت هستن و دوباره اصل قانون و به یاد آوردم که احساس خوب= اتفاقات خوب

    و شروع کردم به سپاس گزاری از ته قلبم و توجه به زیبایی های اطرافم

    برگشتم به اصل خودم و مسیر درستی که خدا پیش روم قرار داده بود

    درست زمانی که تصمیم گرفتم به مسیر درست برگردم به همسرم گفتم زمانی که به خودت میای و اصل و به یاد میاری و ذهنتو کنترل میکنی پاداش ها بهت داده میشه

    استاد من فقط دور روز بود که برگشته بودم به اون آرامش درونی و دقیقا دوشب پیش بود که مهمونی بودیم و آخر شب که میخواستیم برگردیم خونه همسرم رفت دید ماشین جا به جا شده و یه قفل اضافه روی فرمون هست که اصلا مال ما نبود و کاملا متعجب بودیم از این اتفاق خلاصه کلی فکر اومد توی سرمون و هزار را تا تجزیه و تحلیل توی ذهنمون انجام دادیم

    و صبح بالاخره این موضوع برامون روشن شد و فهمیدیم درست زمانی که قرار بوده ماشین و دزد بزنه یه فرشته ی نجات از طرف خدا میاد و ماشین مارو نجات میده و تازه قفل خودشم میزنه و لوازم ماشینم میبره خونه و صبح دست پر برمیگرده و دنبال ما میگرده و لوازم و بهم برمیگردونه

    اصلا واقعا نمیدونم چی بگم و چجوری شکرگزار خدا باشم از این همزمانی و این همه اتفاقات خوب

    یعنی ما توی مهمونی باشیم و لذت ببریم و از اون طرف طبق قانون خدا و هدایت و همزمانی جهان یه نفر توی هوای سرد زمستونی ماشین مارو از خطر نجات بده

    هر روز که میگذره بیشتر دارم به قانون جهان و هدایت و همزمانی و مدارها پی میبرم

    خدایا ازت ممنونم که وقتی سعی کردم قانون احساس خوب و همراه با تکامل و برگشتن به مسیر درست و لذت بخش رعایت کنم اینجوری نتیجه گذاشتی توی دستم و بهم قدرت دادی برای استمرار و حرکت

    و چقد با این اتفاق دوباره حالم بهتر شد و هدایت شدم به لذت بیشتر از زندگی

    خدایا شکرت برای آرامشی که دارم شب ها راحت و بدون دغدغه میخوابم

    خدایا ازت ممنونم برای سلامتی جسم و روحم

    خدایا ازت ممنونم برای روابط خوبم با همسرم و فرزندم و خانواده م و آدم های اطرافم

    خدایا ازت ممنونم برای شناختم نسبت به خودت و قوانین جهانت

    خدایا ازت ممنونم برای برگشتم در مسیر درست و حل کردن مسائل زندگیم

    خدایا ازت ممنونم برای استاد و مریم عزیزم که الگوهای زندگی من هستن و دستانی از طرف تو برای کمک به من و خیلی های دیگه و برای کمک به گسترش و پیشرفت جهان

    خدایا ازت ممنونم که با خودم در صلح هستم

    خدایا شکرت برای همه چیز که زبانم قاصره از نعمت هایی که بهم دادی

    مرسی از استاد و مریم گلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    کوثر صرام گفته:
    مدت عضویت: 1246 روز

    سلام به استاد عزیز بزرگوار و مریم جان و دوستان هم فرکانسی عزیزم

    قبل از هر چیز بگم وای چقدر خوب صحبت میکنین و من از صمیم قلب خداروشکر میکنم که با شما و این جمع آشنا شدم

    و همین امروز دومین بار که دارم این فایل رو گوش میدم

    مهمترین نکته ای که من خواستم راجع بهش بنویسم در مورد عزت نفس هست که در موردش صحبت کردید با وجود این که من فکر میکنم عزت نفس بالایی ندارم اما خداروشکر میکنم هزار بار خداروشکر میکنم که همیشه سالم و سر حال بودم و خودم رو دوست داشتم و از وجود خودم لذت میبردم، به راحتی هرجایی که میخوام میرم بدون کوچکترین آرایش،بازار ،خونه دوستم،دورهمی فامیلی یا افراد نا شناخته واسم فرقی نداره حتی عروسی

    و الان که شما در این مورد صحبت کردین باز خداروشکر میکنم

    چند سال پیش دکتر برای عمل پلیپ که با اصرار خانواده بود فقط برای معاینه رفتم، وقتی دکتر گفت احتمال زیاد پلیپ برمیگرده و قطعا ظاهر بینی هم عوض میشه کلا پشیمون شدم و آزمایشش هم دیگه نرفتم.

    وخوشحالم و خداروشکر میکنم که خودم رو دوست دارم صورت و جسمی کاملا سالم و سرحالی دارم و به خودم میبالم.

    خوشحالم که به جای فکر کردن به این موارد به پیشرفتم فکر میکنم به این که کجا باید برم کجا نباید

    با کی برم با کی نباید

    چه چیزی بخورم که سلامتیم حفظ بشه و چه چیزی نباید

    چه چیزی نبینم و چه چیزی ببینم که حالم هر روز بهتر از دیروزم باشه و خداروشکر بکنم

    خوشحالم که از تلویزیون دیدن دیگه بدم میاد و اصلا نمیخوام چند دقیقه هم وقت بگذارم و روشنش کنم

    خوشحالم که بدون توجه نگاه دیگران وقتی درخت زیبایی یا ابرهای توی آسمون یا یک کوچکتربن زیبایی رو میبینم یا یک صدای پرنده کوچولو رو میشنوم بلند میگم خدایا شکرت

    خوشحالم خوشحالم و خداروشکر که خوشحالی همه دوستانم رو دوست دارم

    آرزوی آرامش دارم برای شما استاد عزیزم و همه دوستانی که توی قلبشون پر از نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ثریا آرامیان گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم. سلام خدمت استاد عزیزم وخدا قوت چقدر صحبتهای دلنشینی من خودم به شخصه واقعا عزت نفسم خیلی پایین بود و همیشه تلاش میکردم با آرایش جلو همه ظاهر بشم مدتی هست که فقط خداروشکر میکنم بخاطر چهره ام که خدا حتما میدونسته من با همین چهره و صورت زیبا هستم که آفریده چون تو اشرف مخلوقات خدا زشت وجود نداره و هر روز خداروشکر می‌کنم بخاطر وجود الهی خودم،نکته ی بعدی در مورد مریم جان که مستقل هستن تو انجام کارها منم تقریبا تلاش کردم به این مرحله رسیدم اما در رابطه با همسرم نه خیلی راه دارم که بی توقع وبدون انتظار محبت کنم خیلی ازشون توقع دارم خیلی رو زنگ نزدنش یا غیره واکنش نشون میدم منم تنها پاشنه آشیلم تو رابطه با همسرم هست در حالی که همه عاشقم هستن مخصوصا از وقتی وارد سایت شدم بیشتر اما چون به همسرم وابستگی دارم هنوز به مرحله ی رهایی نرسیدم حالا حالا ها باید کار کنم رو خودم و شخصیتم ،عاشقتم استاد جان از اینکه این همه وقت میزارید ویرای ما فایل‌های زیبا و پر از آگاهی ضبط می‌کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مانلیا گفته:
    مدت عضویت: 1623 روز

    استاد بسیار دیشب از شنیدن این فایل لذت بردم و اونقدر حس توحیدی به من داد که باهاش گریه میکردم و میگفتم وقتی خدا رو دارم همه چیو دارم دیگه چرا نگرانم چرا اونو میخوام چرا میترسم از دست بدم ؟؟

    خدا خودش برام همه چیز و همه کس میشه …

    دیشب به یک تضادی برخوردم که حالم بد شد ولی میخواستم بهش بی توجهی کنم و چون دیر بود زود بخوابم

    مونده بودم چه تصمیمی بگیرم که خدا یه نشونه ای برام فرستاد و یه دفعه لامپ اتاقم روشن و خاموش شد …

    گفتم این نشونه اس من حالم بده نباید بخوابم مگر نه فردام هم بد میشه …

    پا شدم نوشتم

    از خدا نوشتم … و گریه کردم از اینکه … خدا همه چیز و همه کس برام میشه … خدا برام رابطه ای عاشقانه و فراتر از رویاهام میشه ، خدا برام ثروتی فراتر از اعداد میشه ، خدا برام خانواده ای مهربان تر از مادرم میشه …

    چرا من نگرانم و تکیه میکنم به بودن رابطه ام ، به مادرم ، به موقعیت جدیدی که برام پیش اومده و هی عجله میکنم که پولش بیاد به حسابم …

    چرا عجله میکنم و بهش میچسبم …. دقیقا همون موقع که چسبیده بودم به رابطه ای که دارم و ترس از دست دادنش داشتم و موقعیت عالی پولی که برام پیش اومده و عجله داشتم که پولش بیاد تو حسابم و …. اون لحظه خیلی از خدا دور شدم … خیلی از ارامش و توحید دور شدم …

    اصلا انگار از بهشت افتاده بودم وسط جهنم در حالیکه خدا این رابطه و این موقعیت پولسازی رو برای لذت بردنه بیشتر من از زندگی اورده … اونوقت من با نگاه و باور اشتباه دارم از میوه ای که میتونم لذتشو ببرم دارم با عجله کردن و باور محدودی و تکیه به رابطه ام برای خودم زهرش میکنم …

    اصلا همیشه همه جا همینطوره

    خدا بهمون نعمتی میده که میتونیم باهاش لذت دنیا رو ببریم اما ما اون نعمت رو با باورهای نادرست سم میکنیم برای خودمون …

    خدا بهم چاقو میده تا باهاش میوه پوست بکنم بخورم اما من با عجله و حرص و طمع اون چاقو رو میکنم تو دستم و خودم رو زخمی میکنم …

    استاد تا اخر عمرمون باید روی توحید و عزت نفس کار کنیم

    اینها پایه و اساس همه چیزهایی هست که از این دنیا میخوایم …

    پول میخوای ، شهرت میخوای ، عشق میخوای ، دوستای عالی میخای ، لذت از زندگی میخوای ؟؟

    همش روی این دو تا ستون قرار میگیره

    توحید ، عزت نفس

    من از چند ماه پیش شروع به کار کردن 12 قدم کردم اما به قدم دو که رسیدم دیگه نتونستم برم جلوتر

    میفهمیدم که عزت نفسم کم شده توحیدم کم شده و این ستون ها که نباشن نمیتونم روش 12 قدم و هدف گذاری ، پیشرفت در شغل و… رو بذارم … یکی از این ستون ها بیوفته هر چیزی که میخام روی این دو ستون بذارم هم میوفته …

    یاد ضرب المثل یه دست صدا نداره افتادم .⁦(>0

    در هر دوره ای از زندگیمون باید این دو تا رو خوب بچسبیم بهش و حواسمون به ستونی که روش هستیم باشه و همش تقویتش کنیم تا بشه بریم بالاتر …

    مثالی که در روابط زدید دقیقا چیزی بود که من به خاطرش حالم دیشب بد شد و نیاز داشتم بشنوم و حالمو خوب کرد …

    اون هم انتظار و توقع داشتن در رابطه بود …

    به لطف الله من وارد مسیر علایقم که شدم خداوند پسری که همیشه دوست داشتم داشته باشم رو وارد زندگیم کرد و همه چیزش رو دوست دارم و کنارش واقعا خوشحالم …

    اما من چند وقت رو توحید کار نکردم و ترس از دست دادنش رو دیشب داشتم … با اینکه هیچ اتفاق بدی نیوفتاده بود اما ذهن من داشت واسه خودش داستان پردازی میکرد …

    و اره استاد من ازش توقع و انتظار دارم و یادم رفت که به جز خدا هیچ کس همیشگی پیشم نیست … من میخواستم بهش تکیه کنم و تکیه گاه خوبی برا من باشه اما هیچ کس به جز خدا تکیه گاه نیست … من مثل بقیه جامعه داشتم رفتار میکردم کم کم …

    وقتی گفتید مریم حتی انتظار تماس از من نداره و این هفته دو سه بار با هم حرف زدیم گفتم ببین نگار چقدر رها و ازاد نیستی و نمیدونی … چقدر وابسته و پر از انتظار و توقع از دوستت هستی و نمیدونی …

    چقدر عشق واقعی رو به توجه کردن هر روزه میدونی ولی این عشق واقعی نیست …

    از خدا میخوام کمکم کنه …

    من نسبت به قبلم خیلی قدرتمند و بهتر شدم اما برای دستیابی به نور بیشتر باید صاف تر بشم و رشد کنم ..

    من به یاد خودم میارم که در گذشته چه قدر فردی مشرک و وابسته به دوستان هم جنسم بودم و همه چیزم اونا بودن اما الان اصلا اینطور نیستم و خداروشکر میکنم که برای رشد خودم وقت گذاشتم …

    در واقع قبلا منفی 100 بودم یعنی از صفر صد تا پایین تر اما الان میتونم بگم مثبت 20 هستم یعنی 120 درجه رشد کردم اما من میخوام به 100 و 10000 و 100000000 ها برسم :)))

    دیشب حالم خیلی خوب شد و نوشتم برای خدا اینکه وقتی تو برای من همه چیز میشی چرا من نگرانم اونو از دست بدم ؟؟ اونو تو اوردی پیشم تو بگیریش یکی بهترشو میاری برام اینو صد ها بار توی زندگیم بهم ثابت کردی و هر چیزی که ازم گرفتی صد برابر بهترشو بهم دادی چرا من نگرانم ؟

    چون یه یک لولی رسیدم و گفتم الان حالم خوبه توحیدی ام و یادم رفت کار کنم یادم رفت یاداوری کنم که همه چیز تویی و تو همه چیزی …

    ازت سپاسگزارم که دیشب این فایل اومد و درباره روابط حرف زده شد و حالم اونقدر خوب شد که از عشق بهت داشتم گریه میکردم … و منو بیدار کردی تا حالم خوب بشه بعد بخوابم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    سلام به استادعزیزم وهمه دوستان

    تحسین میکنم واقعاکامنت زهرای عزیزرو که چقدرزیباراجع به تکامل صحبت کرده بودندوسپاسگزارم ازاستادخوبم که کاملا جامع وکامل راجع به این موضوع صحبت کردن.اتفاقا امروزصبح داشتم به مهارتی که درحال یادگرفتنش هستم فکرمیکردم وحقیقتش ی کوچولوترس وجودمو گرفت که اوووووه خدایااااامن تاکی بایدادامه بدم این تمرینارو تا کاملا حرفه ای شم و،واردبازارکارشم؟عجله کردن وترس یکی ازترمزهاوپاشنه آشیل های منه که دارم روش کارمیکنم وهروقت به دلم راه پیدامیکنن به خودم نهیب میزنم که خداهست.استادجان صحبتهاتون مثل آب روی آتیشِ.واقعا دلم آروم گرفت.باخودم گفتم نترس زهرا نگران نباش ازدیگران عقب نمیمونی توفقط ادامه بده.نبُرّی ی وقت؟ کم نیاری؟امیدت بخداباشه همه چیزبه موقعش اتفاق میفته بزارتکاملت طی شه هرشخصی شرایطش بادیگری فرق داره بقول استادخودت روباخودت مقایسه کن نه بادیگری.ببین قبلا چقدرصفرکیلومتربودی توی این داستان ولی الان باگذشت این چندماه خیلی کارت روانتر و بهتر شده چیزای خیلی بیشتری یادگرفتی پس نترس وادامه بده کم نیار

    (یادترانه بلندپروازی بی رحم از بنیامین جهرمی افتادم)

    بیشترمردم ازوضع زندگیشون خوشحال نیستن

    بیشترمردم ازهمه چی مینالن ولی واسه عوض کردنشم هیچ کاری نمیکنن

    بیشترمردم هفته به هفته زندگی میکنن که ی پولی دربیارن وآخرهفته هاپارتی کنن

    ی سریام که گیرکردن روگُل والکل سفید

    بیشترمردم افسرده ان ولی واسه همه چی وقت میزارن الا خودشون

    بیشترمردم ی میلیون چیزدارن که بهش افتخارکنن

    ولی فوکوس کردن رو4تاچیزکه دوس ندارن

    بیشترمردم هیچی ازپتانسیل خودشون نمیدونن

    بیشترمردم صبرمیکنن تاوقتی که خیلی دیرشه

    که بفهمن میتونستن داشته باشن

    که بایدمیرفتن دنبال هرچی دوس دارن توزندگیشون

    تورونمیدونم

    ولی من نمیخوام مث بیشترمردم باشم

    من نمیخوام معمولی باشم

    میخوام متفاوت فکرکنم

    متفاوت رفتارکنم

    که متفاوت بدست بیارم

    میدونم اگه واسش بجنگم

    اگه راسخ باشم

    اگه خودمووقفش کنم

    بدستش میارم

    اگه کم نیارم

    ی روزبدستش میارم

    میخوام ی برنده باشم بین برنده ها

    قهرمان قهرمانا

    معمولی بودن بسه دیگه

    میخوام ی نسل بسازم ازهمینجا،ازهمین الان

    ی نسلی که شروع بشه باقلب بزرگتر

    استانداردبالاتر

    اخلاق بهتر

    کارسخت تر

    دووم بیشتر

    ی بلندپروازی بی رحم

    آره من ی آدم غیرمعمولیم

    بیشترمردم کم میارن

    من کم نمیارم

    بیشترمردم به مینیمم راضین

    من میرم واسه اونورماکسیمم

    بیشترمردم جاده راحت روانتخاب میکنن

    من جاده پیشرفت رو.پرتپه وماجراجوئیه

    این همون چیزیه که میخوام

    چالش

    بیشترمردم مینالن ودنبال مقصرن

    من توخودم میرم که بهترین راه چیه؟

    بیشترمردم جامیمونن

    من جانمیمونم

    بیشترمردم جامیزنن

    من جانمیزنم

    بیشترمردم کم میارن

    من کم نمیارم

    (البته به گفته استادباقسمت سخت کارکردنش مخالفم وبا جاده پرتپه وسخت)خنده

    این بماندبه یادگارکه هروقت خودم میام توی سایت ببینمش ویادم بیادکه من کم نمیارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: