https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/01/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-01-28 04:44:412023-03-18 20:34:20سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 190
383نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقد حستون قابل لمسه ساده با صفارک هستید عشق خالص هستید واقعا توی زندگیتون ادا اطفار ندارید واقعا طبق قانونو هدایت پیش میرید هر چی از اخلاق زیبا ثروت سلامتی از چی شروع کنم به زوق کردن فراوانی حتی توی الماس ها درجه های زندگیتون
@چقدر این ثروتونو تحسین کنم
چقد خوبه تونه ای به این بزرگی سر سبزی در دل طبیعت وایی چی بگم اکسیژن خاص دارید وایی چقد رویایی زندگی در قلب طبیعت من عاشق این خونه با این رودخونه هستم عاشق این درختای سبز باصفا وسایشون توی اب هستم عاشق این ثروت و زوقتونم که هر روز این بهشتو رویایی تر میکنه
@چقدر این عزت نفس بینهایت تحسین کنم
چقد خوبه زهنت که همیشع خوردت میکنه غر میزنه بزنه کنار وروی استپ بعد اون صدای مهربان قلب پخش بشه اون صدای حامی پر از عشق تحسینگر توی گوشت پخش بشع و اون عشقتو کع جاریه درجه اشو بیشتر کنه
@چقدر این سلامتی وزیبا ظاهریتونو تحسین کنم
چقد بدنی پر از سلامتی انرژی ساختی
وهیکلی عضله ای بسیار زیبا وهلو
من هم خداروشکر 6کیلو کاهش وزن داشتم البته دوسدارم مثل شما هم سلامتی وانرژیش بالاتر بره همم زیباتر هدف فقط پایین اوردن وزننیس
شکرت تورو دارم رب هدایتم کنی
@چقدر موفقیت توی همه چیزتونو تحسین کنم
واقعا زندگیتون حسش عالی فراوانیه تو عشق سلامتی اگاهی رابطه رفاقت همه چی عالی هستید تازه چیزایی که پیداس چقد نعمتایی هست که خودشم نمیبینه
واقعا خوشحالم دانشجوتون هستم
توی این راه زیبا
دیروز یه ادم ناسپاس دیدم واقعا صحنه ی قانون جهانو اورد جلوم ناسپاسی واحساس بد همه چیو میگیره مثل اتیشه
خدارو صد هزار مرتبه شکر که دارم آینده خودمو میبینم
آینده کسی که رشد کرده و تکامل فکری و جسمی و ذهنی و اصلا از همه نظر خودشو طی کرده وبه صلح درونی با خودش رسیده به صلح بیرونی با جهان خودش رسیده …
چقدر زیبا بود رابطه آقا فرزین و عزیز دلش چقدر این دو بنده خدا زیبا بودن…
باشد یه روزی منم با عزیز دلم بیام تی جمع عباس منشی ها توی جمع صالحان خدا توی جمع دوستان خدا… توی جمع بنز سوارا و فورد سوارا….
خدای من چقدر باشگاه زیبا بود چقدر عضلات استاد و آقا فرزین و بانو شایسته قووی و حجیم است…
این بخاطر رعایت قانون تکامل و قانون سلامتی است…یادمه استاد میگفت من اوایل فقط پیاده روی و چند شنا و چند حرکت کش بدنسازی انجام میدادم و الان اومده با عشق توی بهترین باشگاه تمرین ر زد و استخر و اسپا رو رفت و غذای خفن رو هم زد و رفتن پرادایس زیبا…
و چقدر دلتنگیاتونم زیباس و احساس خوب ایجاد میکنه چقدر مرغ و خروساتون زیبا چقدر بغلی بود خروسه قشنگ اومد بغلتون….
و اصلا این قسمت رویایی بود…
و چقدر خوبه که انسان تا به هدف هایی میرسه بره و سراغ هدف های بعدی و مرتب در حال تغییر و رشد و خلق اثر از خودش در این جهان زیبا باشد…
میخوام از خوبی های خدا بنویسم، میخوام از معجزات امروزش بنویسم.
من نقاشی روی ماگ رو استارت زدم، 20 تا لیوان داشتم، پیج اینستا زدم، بعد هدایت شدم ب یه مصاحبه ک گفته بود پرزنت کنید محصول تون رو، هم فیزیکی هم آنلاین. خب از خدا پرسیدم خدایا من چطور میتونم خودم برای خودم بازاریابی کنم؟ خودم تبلیغ محصولم رو انجام بدم؟ این قدرت عه، این ک من خودم پیج ام رو محصولم رو ک عشقم هست ک با عشق درستش کردم ک خودم عاشق اون کارهام، رو بتونم عرضه کنم.
ایده: برو کوه یه زیرانداز پهن کن بفروش، خدایا کوه همه منو میشناسن، کلی دوست دارم، اگه منو ببینن چی، عههه دست فروش شدی؟ ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است. استاد دقیقا یاد شما افتادم ک گفتین ذهنم میگفت، الان بچه های دانشگاه میگن بابا عباسمنش چی داری میگی، تو تا دیروز شوخی و خنده و دلقک بازی تو دانشگاه امروز میای از موفقیت حرف میزنی؟
خدایا زشته، آبروم میره، من دیگه با چه رویی برم اونجا، چه فکری میکنن در موردم، اون دختر باکلاسایی ک از کنارم رد میشن چه فکری پیش خودشون میکنن، اون پارتنرا؟
ناعمه فک میکنی از کسی پایین تری؟ هدایت ب سوره آل عمران، خدا هرکه را بخواهد عزت میدهد، هرکه بخواهد زلت، عزت تماما دست الله عه، هدایت ب توحید عملی 5، بنده هاش کی باشن ک من بخوام جلو اونا عزت داشته باشم؟ گنج ها دست اونه، الماس ها دست اونه، دنبال چی بگردم؟ این خرده نونای دست مردم و زیرشو بگیرم؟
اصن دوستام ببینن منو، آقا من اینم، من این دختر توحیدی و شجاعم ک حرف بقیه ذره ای برام اهمیت نداره، اگه فک میکنی دوست بودن با من کلاس تو میاره پایین، خدافظ شما، من جا باز میکنم برا آدمایی ک هم مدار من هستن.
استاد من بااارها خودمو تحسین کردم برای انجام اینکار، تو ذهنم قدرتی داشتم عزت نفس درونی داشتم ک ب جهان اجازه ندادم کسی حتی در موردم فکر ضعیف بودن و پایین بودن بکنه، اتفاقا این قدرته ک تو محصول خودت رو بفروشی، این قدرت عه ک تو مسئولیت تمام جنبه های زندگی ات رو ی عهده بگیری.
من تارگت گذاشته بودم ک برای اولین دوره محصولم تا یک ماه 5 عدد بفروشم، امروز 6 تا فروختم، توی دو هفته اون هدف تیک خورد، هدف کوتاه مدت گذاشتن خیلی انگیزه میده ب آدم، کمال گرایی رو میزاری کنار و بهبودگرایی رو میری جلو. من امروز 1 میلیون فروش داشتم، توی اولین روزم.
دفعات قبل من محصولم رو توی غرفه ها میبردم، ولی نتیجه خاصی نمیگرفتم، پشن و انگیزه ی درونی نداشتم، چون در کنارش کارمند بودم، در کنارش مغازه داشتم، صرفا برای افزایش عزت نفسم اون حرکتا رو میزدم، ولی این سری شده بودم مثل همن گربه ای ک میدونه راهی نداره باید حمله کنه، پلن بی وجود نداره، کشتیا رو آتیش بزن، یا می میری یا حمله میکنی.
من الان 100 درصد تمرکزم روی اینکاره، کلی ایده میاد، دفعات قبل من حتی همین دست فروشی رو ادامه نمیدادم، چون دلخوش بودم ب حقوق کارمندی ب ورودی مغازه، ولی این سری باید ادامه بدم، توی ادامه دادن ب خیلی نتایج میرسم، میدونم این سری کم نمیارم و این مسیرو ادامه میدم.
خدا یه آیه هایی از طریق تابلو تو مترو بهم نشون میداد، ازشون عکس میگرفتم و دلم قرص میشد، قشنگ مستقیم انگار باخودِ من بود.مثلا : در این مسیر استوار باش، تا من هستم غمت نباشه، از همه بهت نزدیک ترم. خب اینا رو ک دیدم گفتم اووو خدا تو هستی خیلیم هستی برو ک بترکونیم.
حالا ناعمه با چه عزت نفسی رفت و پارچه شو رو سکو پهن کرد، پسرای هم سن و سالش از کنارش رد میشدن، آیا نگاه هاشون مهم بود؟؟؟ ب هیچ وجه. من خودم ب همه سلام میکردم، حتی یه سری آشناها خواستن در برن ک مثلا من خجالت نکشم، من اول بهشون سلام میکردم و روزبخیر و سال نو مبارک میگفتم، کلیییی ارتباطات عالی ساختم، همه اونهایی ک ازم خرید کردن فرشته بودن، انقدر وایب خوب داشتن، قشنگ متوجه میشدم ک همفرکانسی مارو ب سمت هم جذب کرده.
خدای من جدای از لذت پول ساختن از علاقه ام، از اینکه من تونستم 1 میلیون خلق کنم، اون ارتباطات، اون تحسین و تشویق شدن ها، بازخورد گرفتن ها، چقدرررر منو رشد داد، خدا شکرت ک هستی، اگه ب این ایده ات عمل نمیکردم چی میشد واقعا؟ انقدر ایمان در من ساخته میشد؟
من میتونستم از پدرم پول برا لیوانای خام دیگه بگیرم، ولی گفتم ناعمه تو هنوز اینارو نفروختی، هنوز اون سوخت درونی تو پیدا نکردی، انگیزه نگرفتی، و حالا میفهمم چرا خدا بهم گفت صبر کن، از پدرت درخواست کردی جواب مثبتم داد، ولی دیگه نگفتم، تازه امشب ک دید نتیجه گرفتم گفت چرا هفته پیش ک گفتی میرم خرید نرفتی؟ حالا خودش مشتاقه بهم پول بده برا ارتقای کارم.
حالا من ناعمه دیگه ای ام، میدونم تو این برهه از زندگیم این طرح الهی منه، دو شب پیش یه خوابی دیدم، درحد چند ثانیه، دیدن استاد و شنیدن کلمه ی طرح الهی. صبح بعد چندساعت یهو یادم افتاد وااای من اینو دیدم شنیدم، و اینم سوخت حرکتم شد ک حتما انجامش بدم این ایده الهامی رو.
استاد دقیقا ب قول شما سوال میپرسی همون لحظه خدا جواب میده، ینی من وقتی پرسیدم برا پرزنت محصولم چیکار کنم، ایده اومد کوه، دقیقا حتی اون سکو هم اومد جلو چشمم، الله و اکبر. بابا الهامت خیلی ساده اس ناعمه قرار نیست جبرئیل از اون بالا بیاد بهت وحی کنه. زود تصمیم بگیر زود اقدام کن بازخورد بگیر، ادامه بده ادامه بده
حتی گفتم خدایا من این سری میخوام آسون انجام بدم، حتی همین دست فروشی رو لذت بخش و آسون انجام بدم، گفت میز نبر، بچین رو سکو، بعدش گفت کوله تو ک توش پر لیوانه نیار خونه، از یه کافه درخواست کن برات نگه داره.
گفت هفته ای 2 بار برو کافیه، پول زیاد بدست اوردن ب ساعت کاری زیاد نیست، گفت از ساعت 9 تا 2 کافیه، حتی من دفترمو برده بودم برا خودم می نوشتم، غذا برده بودم برگشتنی نشستم لب جوی غذامو با لذت خوردم، چیزی ک من خیلی دوس دارم غذا مو تو طبیعت بخورم.
حتی کنار بساطم چارزانو نشستم دفترمو باز کردم شروع ب نوشتن کردم، بعدم حدود 20،30 قدم اون طرف تر از بساطم یه سنگ بزرگ بود رفتم اونجا دراز کشیدم بیشتر تایم اونجا بودم، و طوری شده بود من متوجه مشتریا نمیشدم چون هندزفری داشتم دراز کشیده بودم حرکت سریع ابرا رو میدیدم، یهو میدیدم 2 نفر دارن دست و پا میزنن رو هوا ک خانم این بساط شماس؟ بله الان میام:)
ینی ب خدا گفتم، خدایا من دارم میرم کوه، من لذت میبرم مشتری با تو، رزق خودش میاد، من اصراری برا فروش ندارم، در کمال آسایش و راحتی و لذت هستم، جهان هم اون افرادی ک هم مدار سلیقه ی محصول من باشن رو میاره خودش، زندگی زجر نیست، فروش ب زور نیست، خودش میاد با پای خودش میاد، تو ایده ای ک بهت گفته شد رو انجام دادی طرح هاتو زدی، حالا دیگه بقیه اشو بسپر ب عدالت جهان.
یه آقا و خانم مسن بودن، آقای بسیار فرهیخته، کلی از من سوال کردن، معنی اسمت، درس چی خوندی، در آخر گفتن امروز خیلی روز خوبی بود، با موجود عجیبی برخورد کردم، گفتم منظورتون من هست؟ گفتن بله، و کلی خندیدم. ازشون سوال کردم ک جمله ای بهم بگن، گفتن نماز اول وقت، ازم پرسیدن میدونی کی هست؟ گفتم نماز هرکس روشش فرق داره، تایید کردن و گفتم طلوع و غروب خورشید، گفتن بلهههه. و دیگه هیچی نگفتن، خانم شون هم گفتن، تلاش کن برا زندگیت و درعین حال از لحظه ات هم لذت ببر، در لحظه ی حال باش.
وای خدا چه روز پربرکتی بود هزاران مرتبه شکرت، من به یه ناعمه ی دیگه تبدیل شدم، حالا از همون پولی ک بدست اوردم کل اش رو میرم لیوان جدید میخرم ک طرح های جدید بزنم، از پولت هم یه ریال خرج نمیکنی برا خرید حتی جوراب، بیشتر بساز، رشد بده کارت رو، ب خریدهم میرسی. اولویت الان ماهرتر شدن، طرح های بیشتر زدن.چشم خدا جون، تو مشاور من، تو رئیس من، تو چت جی بی تی من، من کارمند شما، تو طراح تو ایده پرداز تو خلاق، تو مشتدی اوردی، تو مهر منو ب دلشون انداختی، تو بهشون دستور دادی از من خرید کنن، من چیکاره ام؟ من فقط مثه یه ربات ک بهش دستور میدن میگه چشم. الهی شکر.
هر از چند گاهی که میخوام به صورت رندم یه کامنت زیبا بخونم و حالم رو بهتر کنم، یاد شما دوست عزیز میوفتم.
و به صورت پیش فرض قلبم میگه که ناعمه کامنتهای توحیدی و بسیار زیبایی مینویسه.و همین طور هم هست.
این همه شور و شوق واسه پیشرفت، واسه بیزینس شخصی، واسه خود اکتفایی، واسه خلق ثروت ، واسه رشد شخصیت مخصوصا عزت نفس .
این همه پا روی ترسها گذاشتن،
جسارت در اجرای تمرین آگهی بازرگانی
این همه کنترل ذهن در مورد گوش ندادن به اخبار منفی ، دوستان منفی ، دور همی های فامیلی منفی. ماندن در اتاق زیر زمین برای کار کردن روی خود و استعفای شغل کارمندی و تمرکز بر زیبایی ها و خواندن قرآن، گوش دادن به سبک زیبای عبدالباسط(که خودم عاشقشم) ،توکل ، اهنگ شاد گوش دادن ، سبک شخصی خود رو داشتن، تست کردن ایده ها.
دوچرخه سواری در پارک، نوشتن در کافه و پارک بدون توجه به نظر مردم،و تفریحات تک نفره
مخصوصا تنهایی کوه رفتن( که واقعا جسارت میخواد)
باریکلا، دست مریزاد، هزار ماشالله.
این چیزهایی که نوشتم از طریق مطالعه فقط چند کامنت بود.میدونم که حتما بسیار تغییرات و نکات مثبت دیگری هم داری.با خوندن کامنتهات ،لذت میبرم، قوانین در ذهنم مرور میشه، تحسینت میکنم با وجود اینکه یه دختری، این همه جسارت و….
میخواستم این انگیزه رو بهت بدم که خداوند به افراد جسور پاسخ میدهد.
خداوند عاشق افرادی هست که تعقل میکنند.
اگر شکرگزار نعمتهای خداوند باشید، شمارو می افزاید.
اگر حرکت کنیم خداوند پاداش میدهد.
شک نکن اگه استمرار داشته باشی ،اگه کنترل ذهن داشته باشی، اگه کم نیاری ،اگه هر روز به دنبال بهبود شخصیت و بیزینست باشی،حتما به نتیجه میرسی،
خیلی خوب نشانه ها رو میبینی .
بهت پیشنهاد میکنم که حتما کتاب کیمیاگر رو بخونی، خیلی به دردت میخوره.البته بعید میدونم که نخونده باشی،
من خودم هم زمستون یه کوچولو پا روی ترسهام گذاشتم ، غرور بی موردم رو شکستم،به یکی از دوستام درخواست یه کار روز مزد دادم ، و با شروع اون کار روز مزد ، خداوند به شکل معجزه آسایی یه کار جدید برام جور کرد که انشالله در سال جدید استارت میزنم و خودم مستقیم به کارفرما وصل شدم و خیلی حالم خوب شد.
که خدارو بی نهایت سپاسگذارم.
راستش گارد خواب گرفته بودم که بخوابم ،خوابم نگرفت، و یه حسی گفت برو توی سایت ،بعد گفتم حالا چکار کنم، گفت یه چندتا کامنت بخون ، قلبم گفت کامنتهای ناعمه همیشه عالی وزیبا و با لطافت خاصی مینویسه.که فقط امشب همین یه کامنتت رو خوندم.
راستی منم تا امشب معنی اسمت رو نمیدونستم خخخخ،وقتی گفتی اون پیرمرد پرسیده ، منم سریع سرچ کردم دیدم
به معنی نرم و لطیف هستش.
امیدوارم که بهت انگیزه لازم برای ادامه دادن رو داده باشم.
به قول استاد، باید مثل خداوند که منبا عشق بی نهایته، بدون توقع عشق بپراکنی.
به نام خدایی ک دلهارو قرص میکنه، خودش ما رو ثابت قدم میکنه، خودش امید میشه، نتیجه میشه، ثروت میشه
سلام آقای آذرکمان ازتون ممنونم بابت لطف و محبتی ک نسبت ب من داشتین. راستش فردا میخواستم مجدد برم کوه، نجواها می اومدن ولی خدا از طریق کامنت شما دلم رو قرص کرد گفت غمت نباشه برو ک من کنارتم، مثل هفته ی پیش.
این شیطانه ک میخواد آدم رو ب تنبلی، ب تعویق انداختن، ب نگرانی و ترسهای بی مورد سوق بده، و اگر خدا از طریق نشانه هاش دلم رو گرم نکنه من قدم از قدم نمیتونم بردارم، اگه نبینمش تو هر روز زندگیم چطور دلم قرص بشه ک ادامه بدم؟
کامنت شما انرژی شد برام، سوخت حرکت شد برام، ک آره فردا قراره خیلی بهت خوش بگذره، این سری از سری قبل بهتر، لذت بخش تر، عزت نفس بیشتر، معاشرت های قشنگ تر، خلق ثروت بیشتر.
این همون خدایی عه ک هفته ی پیش با من بود، این همون خدایی عه ک تحسین شد، تشویق شد، عزت شد برام، امشب یه آیه خوندم خدا رفیع الدرجات عه، من پیش خدا رفیع الدرجه باشم بنده هاش کی باشن ک من بخوام پیش شون درجه بالا داشته باشم ؟ من خودم تعیین میکنم ک درجه ام چقدره.
میخواستم این انگیزه رو بهت بدم که خداوند به افراد جسور پاسخ میدهد.
اگر حرکت کنیم خداوند پاداش میدهد.
شک نکن اگه استمرار داشته باشی ،اگه کنترل ذهن داشته باشی، اگه کم نیاری ،اگه هر روز به دنبال بهبود شخصیت و بیزینست باشی،حتما به نتیجه میرسی،
خیلی خوب نشانه ها رو میبینی .
دوست خوبم ازتون ممنونم برای تمام تحسین هاتون، باید ادامه بدم، با استمرار در هرچیزی نتیجه میاد، قطعا میاد، دست هیچ کس نیست، قانونه. چشم خداجون ادامه میدم، ممنونم ک بهم میگی پیشتم.خدا من چطور سپاسگزار این دستان مهربان این عشق و محبت ها باشم.
براتون آرزوی موفقیت در تمام زمینه ها دارم، امسال بهترین سال زندگی مون میشه، قراره کلی نتیجه خوب بگیریم ب یاری الله مهربان. خدایا شکرت، در پناه الله باشید دوست خوبم.
بندهی من ، دیدی که وقتی ایمان آوردی و اقدام کردی، من کنارت بودم؟ دیدی که رزق رو از جایی که فکرش رو نمیکردی، برات فرستادم؟ تو فقط دل دادی به کار، منم راه رو برات باز کردم.
بهت گفتم “برو، نترس، عزت دست منه، تو فقط قدم بردار”، و دیدی که چطور خودم عزتت رو حفظ کردم؟ دیدی که چطور مشتریها رو برات آوردم، چطور اون آدمای فرهیخته رو سر راهت گذاشتم که حرفای دلنشین بزنن؟ تو فقط عمل کردی، منم بقیهی راه رو هموار کردم.
گفتی “خدایا خودت مشتری بیار”، منم گفتم “چشم، تو فقط عشق بورز، با لذت کارت رو انجام بده، من اونایی که همفرکانس توان رو سر راهت میذارم.” دیدی که هم گذاشتم؟ دیدی که از مسیر لذت بردی و در عین حال فروختی؟
حالا یاد گرفتی بندهی من، که کار کردن نباید با زور و استرس باشه، که روزی رو من میرسونم، تو فقط با عشق برو جلو. یاد گرفتی که وقتی همهی دلخوشیای کاذب رو رها کردی، وقتی دل به من دادی، تازه راهت باز شد؟
حالا ببین چقدر بیشتر بهت یاد میدم، چقدر مسیرای قشنگتری جلوت میذارم. تو فقط همینطور ادامه بده، من همیشه کنارتم، از رگ گردن بهت نزدیکتر، از تمام فکر و خیالاتت آگاهتر. ناعمه، تو فقط ادامه بده، من پشتتم.
—————————————
ناعمه جان انگار کائنات بندگان مثل تو رو (ایاک نعبدِ…)، کم داشته این روزها.
مم خودم بدنسازی هستم و وقتی بدن استاد را می بینیم تحسین می کنم چون هفته ای کلا 2 ساعت بیشتر کار بدنسازی انجام نمی ده ، ولی بهترین بدن ساخته.
چقدر دوستان ایرانی خوبی و با انرژی دارن و بعداز باشگاه بدنسازی شنا و جکوزی واقعا می چسبه، هر چقدر از زیبایی و قشنگی باشگاه بگیم کم گفتیم ، چون هم بسیار بزرگ هست و هم مجهز به بهترین تجهیزات ورزشی هست .
استاد ، وقتی برگشتید پارادایس، و آین چمدانها را دیدم گفتم الله اکبر چنتا چمدان و چقدر هم بزرگ، که قرار بود تشریف بیارین ایران ، ولی الله مهربان، با ارائه نشانه، به شما اعلام کرد ، فعلا نه ، و شما الهام الله را بلافاصله عمل کردین و رفتید سفر به دور آمریکا، آنهم 52 روز و نزدیک به 12 هزار کیلومتر راه رفتید ، خدایا شکرت
از برکات این سفر طولانی، اکثر سفر می رند یک هفتهای یا 10 روز ولی شما ، 52 روز در سفر بودید و چقدر تجربیات تازه ای کسب کردید و قدم در دنیای ناشناخته گذاشتید، و خداوند مهربان را بیشتر درکش کردید .
استاد خداوند را هزاران بار شکر چقدر ماشین فورد قرمز شما قدرتمندانه ، ماشین بنز که سر زبانها هست و همه تعریف می کنند بکسل کرد و از آن شن و ماسه که گیر کرده بود ، نجات داد ، خدارا شکر.
به نام خداوند مهربان و زیبایم که منو خالق آفرید تا بفهمم و زندگی خوبی بسازم
سلام به استاد عزیزم
لذت بردم از متن انتخابی آقا جواد دوست عزیزمون که چقدر عالی نوشته بودن تحسینشون میکنم این سریال برای هر کسی که به هر اندازه ای فهمیده و درک کرده آگاهی داشته و مدارش بالا رفته تغییر داده رفتار و باورهاش و گفتارش
یادگرفتم خوش بین باشیم به همه چیز
یاد گرفتم ذهن رو عادت بدم به تحسین کردن هر زیبایی که میبینیم از کوچیک گرفته تا به بزرگ
همه رو با احساسه خوب تحسین کنم شکرگزاری کنم
از این سریال یاد گرفتم بیشتر توجهمو ببرم روی داشته هایم اونم آگاهانه توجهمو ببرم روی چیزهایی که دوست دارم در زندگیم باشن
یاد گرفتم با خدا چطوری صحبت کنم یاد گرفتم فقط باید روی او حساب کنم فقط از او بخواهم
یاد گرفتم بیشتر گفتگوهای غالب ذهنمو به سمته مثبت ببرم
و خیلی چیزهای دیگری هم یاد گرفتم که رفتارم عوض شده گفتارم عوض شده و دارم شخصیتم هم بهتر میشود
الهی شکرت سپاسگزارتم ای خدای خوبم ممنونم که منو هدایت کردی به سمته دستان زیبایت
یه نکته دیگه که این فایل برای من داشت رو میخواستم با شما به اشتراکبذارم
امروز یه نکته خیلی خوب یه اگاهی خیلی خوب دریافت کردم داشتم فایل سفرنامه قسمت 190 که نشانم بود رو میدیدم یه صحنه اقا فرزین داشت خانمش رو میبوسید و انگار خانمش ناراحت بود همون لحظه خانم شایسته هم داشت ست میزد و خیلی خوشحال بود و یه لحظه گفتم که ببین خانم شایسته باور داره که اتفاقات خوب میخواد بیفته یعنی این باور رو داشت که احساس خوب اتفاق خوب ولی ممکنه ایشون این باور رو نداره و ناراحته و هر کدوم میتونن مسیرهای متفاوت رو تجربه کنند و ایشون میتونه بگه که من ندیدم فلان اتفاق خوب رو ولی خانم شایسته میتونه برعکسش رو بگه به خاطر بودن در دو فرکانس مختلف و در مدارهای مختلف نتایج مختلف دقیقا این یک تضاد هست و این باور رو برای من ساخت که میشود و نمونه ش خانم شایسته بود و گفتگوهای ذهنی من رو اروم تر کرد که ببین این دقیقا نمونه ش هست و باور کردم که میشود داشتن خونه خوب داشتن ماشین خوب داشتن سلامتی و حال خوب حال خوب از همه مهم تر میشود خیلی اگاهی خوبی بود
چقدر این فایل چند دقیقه ای درس و الارم داشت برای من دونه دونه بگم که گمشون نکنم
1-قبلا و شاید هم همین الان چقدر از ادمهایی با این قیافه و اروم بودن و پولدار بودن و همه چی براشون نایس باشه شبیه این اقا فرزین بدم میومد میگفتم اینا بابا سوسولن برای پول در اوردن باید بجنگی اینه مرفه بی دردن و اصلا دوست نداشتم باهاشون ارتباط بگیرم حالا میفهمم که چرا،چرا اینجوری بودم و هنوز یه کوچولو هستم ،چون خودم این چیزها رو میخواستم این زیبایی رو این ثروت رو این شبیه اونا و موقعیت اونا رو میخواستم ولی چون نداشتمشون زورم میومد بهم فشار میومد و میگفتم از این ادما بدم میاد،داستان گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده،چقدر هم اطمینان داشتم که حق با منه،اصلا کلا جنگ و دعوا رو اصول زندگی میدونستم بخدا شاید باورتون نشه خندم میگیره بخدا میخوام بنویسمخودم رو با خانم ایندم تجسم میکردم توی ماشین خیلی خوب توی جاده واینکه داریم جر و بحث میکنیمشما تصور کن چه خبر بوده،البته که اینا تاثیر ورودی های بد،تاثیر رسانه که نشون میداد پولدار ها با هم بحث دارن و منم دوست داشتم پولدار شم و فک میکردم این شکلیه،خلاصه که استاد تحسین بابت این ارتباطات خیلی خوبتون
2-نکته دوم که خیلی خیلی نکته مهم و اصل قانون هست ،نچسبیدن به یه خواسته به یه مقصد به یه شخص،با اینکه خواستید برید ایران ولی مثل اینکه نشد با این حال تاثیری در ادامه لذت بردن و سفر رفتن شما نداشت و کلی تجربه جدید پیدا کردید،یا اینکه مثلا عدم وجود فرزندتون باعث این نشد که بگید خب حال ندارم و از این داستانا که فک میکنم از این باور شما میاد که فرکانسها اتفاقات جدید رقم میزنن با احساس خوب داریم اتفاقات خوب میفته و این عالیه
◀وقتی چهره شما دو عزیز رو میبینم لذت میبرم و چقدر شما خوبید.
استاد جان واقعا عضلات سرشانه و کول شما فوق العادس مثل هرکول هستید با اینکه ورزشکار حرفی ای نیستید . من حتا توی همین افرادی که چندسال باشگاه میرن همچین عضله ای کمتر دیدم و فکر میکنم یکی از ویژگی های بارز شما فوکوس و استمرار باشه که نتایج شما رو متمایز میکنه.
چه مجموعه ورزشی زیبا و مرتبی که تمام امکانات رو داره واقعا بهترین ها برای بهترین هاست و منم دلم کشید که در همچین کشوری که کیفیت همه چی بالاست زندگی کنم.
چقدر این رابطه دوست داشتنی و شیرین هست که عاشقتم های استاد و خانم شایسته رو منم یادگررفتم و برای خودتم استفاده میکنم و کم کم مسیبینم حرفام مثل استاد شده و امیدوارم در عمل هم به ایشون برسم
داستان چمدان های و این که فرکانس ها نذاشتن شما به ایران بیاید نشون میده چقدر این دنیا داره دقیق عمل میکنه و غربالگری داره . مهم نیست تو چی دوست داری مهم اینه فرکانست چی میگه
وقتی از داشته هامون دور میشیم قدرشو میدونیم وقتی از تختواب دور میشیم میفهمیم چه نعمتی داشتیم . من مثلا چندباری توی جاهای شلوغ شهر رفتم و اونجا قدر خونه و محله اروم و زیبای خودم رو بهتر درک کردم.
چقدر سریع خداوند به شما پاسخ داد و این ماهواره براتون فرستاده شد و چه نعمتی هست همین اینترنت که من چند ماه پیش دغدغه اینترنت داشتم اما الان اینترنت نامحدود دارم که استفاده هم نمیشه
خداروشکر برای این فورد واقعا خیلی حال کردم که بنز رو مثل پنبه کشید و چه قدرتی و چه کیفیتی . خداروشکر دم سازندش گرم و دم شما هم گرم که ثروتمندی و این لحظات رو با ما به اشتراک میذارید
از شکرگذاری صحبت شد .امروز 2024/11/28 در امریکا روز شکرگذاری Thanksgiving هست
من اول اینو بگم که عاقا من چقدددددر قشنگ و چقدرررر جدید (ینی خودم اینطور احساس میکنم که جدیده ) هدایت شدم به ساخت باورهای درستی که استاد در مورد روابط برای خودشون ساختن ،
اصلا الان که چند روزه تمرکزی دارم روی روابط کار میکنم یه چیزایی میشنوم که تو کل این چن سال نمیفهمیدم :/
ولی الان خدارو شکر میکنم که یه همچین باوریم وجود داره و اینجوریم میشه زندگی کرد و من چه خوشبختم که الگویی جلو چشامه که از قضا من خیلللللی به عملکردش حرفاش و همه چیش ایمان دارم و دیگه یاد گرفتم حرفاش برام وحی منزل باشه ، خدایا شکرت
استاد دمت گرم که تو همه ی جنبه ها رو باورات کار کردی ، نمیدونم الان کجایید و دارید رو چه هدفی کار میکنی ولی داشتم فک میکردم اینبار وقتی به هدفتون برسید دیگه گریه داره
دیگه داره دراماتیک میشه از فرط احساس شعف
و اینکه این ادم متعهد
ابن ادم الگو داره به همه جا میرسه
استاد هزاران بار به احترامتون باید ایستاد
هزاران بار میلیون ها بار میلیارد ها بار باید تشویقتون کرد تحسینتون کرد و افرین گفت بهت ، دمتون گرم
که شدید بهترین ورژن خودتون
تا ی موج عظیمی از باور عمیق و ایماااان قدرتمند در دل جهان به راه بندازید
آفرین استاد عزیزم
آفرین که قلب مارو به راه اووردید با عملکردتون ،
افرین که خدارو باور کردید و یک باور بززررررگ در ذهن ما ایجاد کردید که این آدم وقتی تو نسته پس توام میتونی پس جهان میتونه این جوری باشه
پس …
پسس…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
شکرت برای این استاد که یک استاد واقعیه
تا صبح دوست دارم بهتون افرین بگم ، برای این کارهای بزرگی که کردین و همواره در حال انجامشین ..
امروز برگشتم به همون خونه اولی که مقصد نهاییم بود مثل رمان کیمیاگر چقدر ناراحتم از اینکه از بینتون رفتم و امروز شما با این همه رشد و من دست از پا دراز تر اما وجودتون روزنه امیدی به سیاهی اعمالمه که باز برگردم به مسیرمون
آره من همون همسفر قدیمی ام
خسته ام
اما می دونم خستگی من رو به شما می رسونه
می دونم خدا کمکم می کنه
ندای روحم رو می تونم نادیده بگیرم؟!
همونی که بهش خیانت کردم و بهم وفادار موند.
کسی که منو نادیده نگرفت رو نادیده نمی گیرم.
هیچ وقت رحمتش رو ازم دریغ نکرد حتی وقتی که پشت بهش کردم.
کیو می شناسید اینقدر شایسته؟!
ازت می خوام دستم رو بگیری
این منم که عطش ایستادن دارم
از آخرین لیوان خالی توی مهمونی بلندم کن.
بلندم کن!
بلندم کن!
این فایل نشونه هدایت امروز من بود
یه نقطه مشترک بین حال من و فایل بود.
جایی که استاد گفتند؛
بعد از 52 روز از سفر برگشتیم هدف هامون واضح تر شد هدف هامون محکم تر شد تو ذهنمون که قدم های جدی تری براشون برداریم.
قسمت 190
به نام خدای بخشنده مهربان
@چقدر این قلبه اروم شادتونو تحسین کنم
چقد حستون قابل لمسه ساده با صفارک هستید عشق خالص هستید واقعا توی زندگیتون ادا اطفار ندارید واقعا طبق قانونو هدایت پیش میرید هر چی از اخلاق زیبا ثروت سلامتی از چی شروع کنم به زوق کردن فراوانی حتی توی الماس ها درجه های زندگیتون
@چقدر این ثروتونو تحسین کنم
چقد خوبه تونه ای به این بزرگی سر سبزی در دل طبیعت وایی چی بگم اکسیژن خاص دارید وایی چقد رویایی زندگی در قلب طبیعت من عاشق این خونه با این رودخونه هستم عاشق این درختای سبز باصفا وسایشون توی اب هستم عاشق این ثروت و زوقتونم که هر روز این بهشتو رویایی تر میکنه
@چقدر این عزت نفس بینهایت تحسین کنم
چقد خوبه زهنت که همیشع خوردت میکنه غر میزنه بزنه کنار وروی استپ بعد اون صدای مهربان قلب پخش بشه اون صدای حامی پر از عشق تحسینگر توی گوشت پخش بشع و اون عشقتو کع جاریه درجه اشو بیشتر کنه
@چقدر این سلامتی وزیبا ظاهریتونو تحسین کنم
چقد بدنی پر از سلامتی انرژی ساختی
وهیکلی عضله ای بسیار زیبا وهلو
من هم خداروشکر 6کیلو کاهش وزن داشتم البته دوسدارم مثل شما هم سلامتی وانرژیش بالاتر بره همم زیباتر هدف فقط پایین اوردن وزننیس
شکرت تورو دارم رب هدایتم کنی
@چقدر موفقیت توی همه چیزتونو تحسین کنم
واقعا زندگیتون حسش عالی فراوانیه تو عشق سلامتی اگاهی رابطه رفاقت همه چی عالی هستید تازه چیزایی که پیداس چقد نعمتایی هست که خودشم نمیبینه
واقعا خوشحالم دانشجوتون هستم
توی این راه زیبا
دیروز یه ادم ناسپاس دیدم واقعا صحنه ی قانون جهانو اورد جلوم ناسپاسی واحساس بد همه چیو میگیره مثل اتیشه
وسپاس گزاریو احساس خوب مثل الماس میمونه زبباترین نعمتا برات میبارونه
@چقدر انقد فراونی هارو تحسین کنم
فورد زیبای استاد
خونه بسیار بزرگ استاد
دمش گرم با این همه کار درستیش توی کارش سایت
کاردرستیش توی کارهای خونه زندگیه شخصیش
بهترین الگویی برام خداجونی شکرت بااستاد اشنام کردی واز طریق همه جانبه هدایتم میکتی
وای خدای من
چقدر قشنگ بود این قسمت
خدارو صد هزار مرتبه شکر که دارم آینده خودمو میبینم
آینده کسی که رشد کرده و تکامل فکری و جسمی و ذهنی و اصلا از همه نظر خودشو طی کرده وبه صلح درونی با خودش رسیده به صلح بیرونی با جهان خودش رسیده …
چقدر زیبا بود رابطه آقا فرزین و عزیز دلش چقدر این دو بنده خدا زیبا بودن…
باشد یه روزی منم با عزیز دلم بیام تی جمع عباس منشی ها توی جمع صالحان خدا توی جمع دوستان خدا… توی جمع بنز سوارا و فورد سوارا….
خدای من چقدر باشگاه زیبا بود چقدر عضلات استاد و آقا فرزین و بانو شایسته قووی و حجیم است…
این بخاطر رعایت قانون تکامل و قانون سلامتی است…یادمه استاد میگفت من اوایل فقط پیاده روی و چند شنا و چند حرکت کش بدنسازی انجام میدادم و الان اومده با عشق توی بهترین باشگاه تمرین ر زد و استخر و اسپا رو رفت و غذای خفن رو هم زد و رفتن پرادایس زیبا…
و چقدر دلتنگیاتونم زیباس و احساس خوب ایجاد میکنه چقدر مرغ و خروساتون زیبا چقدر بغلی بود خروسه قشنگ اومد بغلتون….
و اصلا این قسمت رویایی بود…
و چقدر خوبه که انسان تا به هدف هایی میرسه بره و سراغ هدف های بعدی و مرتب در حال تغییر و رشد و خلق اثر از خودش در این جهان زیبا باشد…
دوست دار عزیزان سهند(:
سلام ب همه عزیزان
میخوام از خوبی های خدا بنویسم، میخوام از معجزات امروزش بنویسم.
من نقاشی روی ماگ رو استارت زدم، 20 تا لیوان داشتم، پیج اینستا زدم، بعد هدایت شدم ب یه مصاحبه ک گفته بود پرزنت کنید محصول تون رو، هم فیزیکی هم آنلاین. خب از خدا پرسیدم خدایا من چطور میتونم خودم برای خودم بازاریابی کنم؟ خودم تبلیغ محصولم رو انجام بدم؟ این قدرت عه، این ک من خودم پیج ام رو محصولم رو ک عشقم هست ک با عشق درستش کردم ک خودم عاشق اون کارهام، رو بتونم عرضه کنم.
ایده: برو کوه یه زیرانداز پهن کن بفروش، خدایا کوه همه منو میشناسن، کلی دوست دارم، اگه منو ببینن چی، عههه دست فروش شدی؟ ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است. استاد دقیقا یاد شما افتادم ک گفتین ذهنم میگفت، الان بچه های دانشگاه میگن بابا عباسمنش چی داری میگی، تو تا دیروز شوخی و خنده و دلقک بازی تو دانشگاه امروز میای از موفقیت حرف میزنی؟
خدایا زشته، آبروم میره، من دیگه با چه رویی برم اونجا، چه فکری میکنن در موردم، اون دختر باکلاسایی ک از کنارم رد میشن چه فکری پیش خودشون میکنن، اون پارتنرا؟
ناعمه فک میکنی از کسی پایین تری؟ هدایت ب سوره آل عمران، خدا هرکه را بخواهد عزت میدهد، هرکه بخواهد زلت، عزت تماما دست الله عه، هدایت ب توحید عملی 5، بنده هاش کی باشن ک من بخوام جلو اونا عزت داشته باشم؟ گنج ها دست اونه، الماس ها دست اونه، دنبال چی بگردم؟ این خرده نونای دست مردم و زیرشو بگیرم؟
اصن دوستام ببینن منو، آقا من اینم، من این دختر توحیدی و شجاعم ک حرف بقیه ذره ای برام اهمیت نداره، اگه فک میکنی دوست بودن با من کلاس تو میاره پایین، خدافظ شما، من جا باز میکنم برا آدمایی ک هم مدار من هستن.
استاد من بااارها خودمو تحسین کردم برای انجام اینکار، تو ذهنم قدرتی داشتم عزت نفس درونی داشتم ک ب جهان اجازه ندادم کسی حتی در موردم فکر ضعیف بودن و پایین بودن بکنه، اتفاقا این قدرته ک تو محصول خودت رو بفروشی، این قدرت عه ک تو مسئولیت تمام جنبه های زندگی ات رو ی عهده بگیری.
من تارگت گذاشته بودم ک برای اولین دوره محصولم تا یک ماه 5 عدد بفروشم، امروز 6 تا فروختم، توی دو هفته اون هدف تیک خورد، هدف کوتاه مدت گذاشتن خیلی انگیزه میده ب آدم، کمال گرایی رو میزاری کنار و بهبودگرایی رو میری جلو. من امروز 1 میلیون فروش داشتم، توی اولین روزم.
دفعات قبل من محصولم رو توی غرفه ها میبردم، ولی نتیجه خاصی نمیگرفتم، پشن و انگیزه ی درونی نداشتم، چون در کنارش کارمند بودم، در کنارش مغازه داشتم، صرفا برای افزایش عزت نفسم اون حرکتا رو میزدم، ولی این سری شده بودم مثل همن گربه ای ک میدونه راهی نداره باید حمله کنه، پلن بی وجود نداره، کشتیا رو آتیش بزن، یا می میری یا حمله میکنی.
من الان 100 درصد تمرکزم روی اینکاره، کلی ایده میاد، دفعات قبل من حتی همین دست فروشی رو ادامه نمیدادم، چون دلخوش بودم ب حقوق کارمندی ب ورودی مغازه، ولی این سری باید ادامه بدم، توی ادامه دادن ب خیلی نتایج میرسم، میدونم این سری کم نمیارم و این مسیرو ادامه میدم.
خدا یه آیه هایی از طریق تابلو تو مترو بهم نشون میداد، ازشون عکس میگرفتم و دلم قرص میشد، قشنگ مستقیم انگار باخودِ من بود.مثلا : در این مسیر استوار باش، تا من هستم غمت نباشه، از همه بهت نزدیک ترم. خب اینا رو ک دیدم گفتم اووو خدا تو هستی خیلیم هستی برو ک بترکونیم.
حالا ناعمه با چه عزت نفسی رفت و پارچه شو رو سکو پهن کرد، پسرای هم سن و سالش از کنارش رد میشدن، آیا نگاه هاشون مهم بود؟؟؟ ب هیچ وجه. من خودم ب همه سلام میکردم، حتی یه سری آشناها خواستن در برن ک مثلا من خجالت نکشم، من اول بهشون سلام میکردم و روزبخیر و سال نو مبارک میگفتم، کلیییی ارتباطات عالی ساختم، همه اونهایی ک ازم خرید کردن فرشته بودن، انقدر وایب خوب داشتن، قشنگ متوجه میشدم ک همفرکانسی مارو ب سمت هم جذب کرده.
خدای من جدای از لذت پول ساختن از علاقه ام، از اینکه من تونستم 1 میلیون خلق کنم، اون ارتباطات، اون تحسین و تشویق شدن ها، بازخورد گرفتن ها، چقدرررر منو رشد داد، خدا شکرت ک هستی، اگه ب این ایده ات عمل نمیکردم چی میشد واقعا؟ انقدر ایمان در من ساخته میشد؟
من میتونستم از پدرم پول برا لیوانای خام دیگه بگیرم، ولی گفتم ناعمه تو هنوز اینارو نفروختی، هنوز اون سوخت درونی تو پیدا نکردی، انگیزه نگرفتی، و حالا میفهمم چرا خدا بهم گفت صبر کن، از پدرت درخواست کردی جواب مثبتم داد، ولی دیگه نگفتم، تازه امشب ک دید نتیجه گرفتم گفت چرا هفته پیش ک گفتی میرم خرید نرفتی؟ حالا خودش مشتاقه بهم پول بده برا ارتقای کارم.
حالا من ناعمه دیگه ای ام، میدونم تو این برهه از زندگیم این طرح الهی منه، دو شب پیش یه خوابی دیدم، درحد چند ثانیه، دیدن استاد و شنیدن کلمه ی طرح الهی. صبح بعد چندساعت یهو یادم افتاد وااای من اینو دیدم شنیدم، و اینم سوخت حرکتم شد ک حتما انجامش بدم این ایده الهامی رو.
استاد دقیقا ب قول شما سوال میپرسی همون لحظه خدا جواب میده، ینی من وقتی پرسیدم برا پرزنت محصولم چیکار کنم، ایده اومد کوه، دقیقا حتی اون سکو هم اومد جلو چشمم، الله و اکبر. بابا الهامت خیلی ساده اس ناعمه قرار نیست جبرئیل از اون بالا بیاد بهت وحی کنه. زود تصمیم بگیر زود اقدام کن بازخورد بگیر، ادامه بده ادامه بده
حتی گفتم خدایا من این سری میخوام آسون انجام بدم، حتی همین دست فروشی رو لذت بخش و آسون انجام بدم، گفت میز نبر، بچین رو سکو، بعدش گفت کوله تو ک توش پر لیوانه نیار خونه، از یه کافه درخواست کن برات نگه داره.
گفت هفته ای 2 بار برو کافیه، پول زیاد بدست اوردن ب ساعت کاری زیاد نیست، گفت از ساعت 9 تا 2 کافیه، حتی من دفترمو برده بودم برا خودم می نوشتم، غذا برده بودم برگشتنی نشستم لب جوی غذامو با لذت خوردم، چیزی ک من خیلی دوس دارم غذا مو تو طبیعت بخورم.
حتی کنار بساطم چارزانو نشستم دفترمو باز کردم شروع ب نوشتن کردم، بعدم حدود 20،30 قدم اون طرف تر از بساطم یه سنگ بزرگ بود رفتم اونجا دراز کشیدم بیشتر تایم اونجا بودم، و طوری شده بود من متوجه مشتریا نمیشدم چون هندزفری داشتم دراز کشیده بودم حرکت سریع ابرا رو میدیدم، یهو میدیدم 2 نفر دارن دست و پا میزنن رو هوا ک خانم این بساط شماس؟ بله الان میام:)
ینی ب خدا گفتم، خدایا من دارم میرم کوه، من لذت میبرم مشتری با تو، رزق خودش میاد، من اصراری برا فروش ندارم، در کمال آسایش و راحتی و لذت هستم، جهان هم اون افرادی ک هم مدار سلیقه ی محصول من باشن رو میاره خودش، زندگی زجر نیست، فروش ب زور نیست، خودش میاد با پای خودش میاد، تو ایده ای ک بهت گفته شد رو انجام دادی طرح هاتو زدی، حالا دیگه بقیه اشو بسپر ب عدالت جهان.
یه آقا و خانم مسن بودن، آقای بسیار فرهیخته، کلی از من سوال کردن، معنی اسمت، درس چی خوندی، در آخر گفتن امروز خیلی روز خوبی بود، با موجود عجیبی برخورد کردم، گفتم منظورتون من هست؟ گفتن بله، و کلی خندیدم. ازشون سوال کردم ک جمله ای بهم بگن، گفتن نماز اول وقت، ازم پرسیدن میدونی کی هست؟ گفتم نماز هرکس روشش فرق داره، تایید کردن و گفتم طلوع و غروب خورشید، گفتن بلهههه. و دیگه هیچی نگفتن، خانم شون هم گفتن، تلاش کن برا زندگیت و درعین حال از لحظه ات هم لذت ببر، در لحظه ی حال باش.
وای خدا چه روز پربرکتی بود هزاران مرتبه شکرت، من به یه ناعمه ی دیگه تبدیل شدم، حالا از همون پولی ک بدست اوردم کل اش رو میرم لیوان جدید میخرم ک طرح های جدید بزنم، از پولت هم یه ریال خرج نمیکنی برا خرید حتی جوراب، بیشتر بساز، رشد بده کارت رو، ب خریدهم میرسی. اولویت الان ماهرتر شدن، طرح های بیشتر زدن.چشم خدا جون، تو مشاور من، تو رئیس من، تو چت جی بی تی من، من کارمند شما، تو طراح تو ایده پرداز تو خلاق، تو مشتدی اوردی، تو مهر منو ب دلشون انداختی، تو بهشون دستور دادی از من خرید کنن، من چیکاره ام؟ من فقط مثه یه ربات ک بهش دستور میدن میگه چشم. الهی شکر.
به نام خالق زیبایی ها.
سلام ناعمه عزیز .
هر از چند گاهی که میخوام به صورت رندم یه کامنت زیبا بخونم و حالم رو بهتر کنم، یاد شما دوست عزیز میوفتم.
و به صورت پیش فرض قلبم میگه که ناعمه کامنتهای توحیدی و بسیار زیبایی مینویسه.و همین طور هم هست.
این همه شور و شوق واسه پیشرفت، واسه بیزینس شخصی، واسه خود اکتفایی، واسه خلق ثروت ، واسه رشد شخصیت مخصوصا عزت نفس .
این همه پا روی ترسها گذاشتن،
جسارت در اجرای تمرین آگهی بازرگانی
این همه کنترل ذهن در مورد گوش ندادن به اخبار منفی ، دوستان منفی ، دور همی های فامیلی منفی. ماندن در اتاق زیر زمین برای کار کردن روی خود و استعفای شغل کارمندی و تمرکز بر زیبایی ها و خواندن قرآن، گوش دادن به سبک زیبای عبدالباسط(که خودم عاشقشم) ،توکل ، اهنگ شاد گوش دادن ، سبک شخصی خود رو داشتن، تست کردن ایده ها.
دوچرخه سواری در پارک، نوشتن در کافه و پارک بدون توجه به نظر مردم،و تفریحات تک نفره
مخصوصا تنهایی کوه رفتن( که واقعا جسارت میخواد)
باریکلا، دست مریزاد، هزار ماشالله.
این چیزهایی که نوشتم از طریق مطالعه فقط چند کامنت بود.میدونم که حتما بسیار تغییرات و نکات مثبت دیگری هم داری.با خوندن کامنتهات ،لذت میبرم، قوانین در ذهنم مرور میشه، تحسینت میکنم با وجود اینکه یه دختری، این همه جسارت و….
میخواستم این انگیزه رو بهت بدم که خداوند به افراد جسور پاسخ میدهد.
خداوند عاشق افرادی هست که تعقل میکنند.
اگر شکرگزار نعمتهای خداوند باشید، شمارو می افزاید.
اگر حرکت کنیم خداوند پاداش میدهد.
شک نکن اگه استمرار داشته باشی ،اگه کنترل ذهن داشته باشی، اگه کم نیاری ،اگه هر روز به دنبال بهبود شخصیت و بیزینست باشی،حتما به نتیجه میرسی،
خیلی خوب نشانه ها رو میبینی .
بهت پیشنهاد میکنم که حتما کتاب کیمیاگر رو بخونی، خیلی به دردت میخوره.البته بعید میدونم که نخونده باشی،
من خودم هم زمستون یه کوچولو پا روی ترسهام گذاشتم ، غرور بی موردم رو شکستم،به یکی از دوستام درخواست یه کار روز مزد دادم ، و با شروع اون کار روز مزد ، خداوند به شکل معجزه آسایی یه کار جدید برام جور کرد که انشالله در سال جدید استارت میزنم و خودم مستقیم به کارفرما وصل شدم و خیلی حالم خوب شد.
که خدارو بی نهایت سپاسگذارم.
راستش گارد خواب گرفته بودم که بخوابم ،خوابم نگرفت، و یه حسی گفت برو توی سایت ،بعد گفتم حالا چکار کنم، گفت یه چندتا کامنت بخون ، قلبم گفت کامنتهای ناعمه همیشه عالی وزیبا و با لطافت خاصی مینویسه.که فقط امشب همین یه کامنتت رو خوندم.
راستی منم تا امشب معنی اسمت رو نمیدونستم خخخخ،وقتی گفتی اون پیرمرد پرسیده ، منم سریع سرچ کردم دیدم
به معنی نرم و لطیف هستش.
امیدوارم که بهت انگیزه لازم برای ادامه دادن رو داده باشم.
به قول استاد، باید مثل خداوند که منبا عشق بی نهایته، بدون توقع عشق بپراکنی.
تا از همون فرد یا افراد دیگر ،عشق دریافت کنی.
خدا نگهدارت ، ناعمه جان.
ارزوی موفقیت و سربلندی برات دارم.
به نام خدایی ک دلهارو قرص میکنه، خودش ما رو ثابت قدم میکنه، خودش امید میشه، نتیجه میشه، ثروت میشه
سلام آقای آذرکمان ازتون ممنونم بابت لطف و محبتی ک نسبت ب من داشتین. راستش فردا میخواستم مجدد برم کوه، نجواها می اومدن ولی خدا از طریق کامنت شما دلم رو قرص کرد گفت غمت نباشه برو ک من کنارتم، مثل هفته ی پیش.
این شیطانه ک میخواد آدم رو ب تنبلی، ب تعویق انداختن، ب نگرانی و ترسهای بی مورد سوق بده، و اگر خدا از طریق نشانه هاش دلم رو گرم نکنه من قدم از قدم نمیتونم بردارم، اگه نبینمش تو هر روز زندگیم چطور دلم قرص بشه ک ادامه بدم؟
کامنت شما انرژی شد برام، سوخت حرکت شد برام، ک آره فردا قراره خیلی بهت خوش بگذره، این سری از سری قبل بهتر، لذت بخش تر، عزت نفس بیشتر، معاشرت های قشنگ تر، خلق ثروت بیشتر.
این همون خدایی عه ک هفته ی پیش با من بود، این همون خدایی عه ک تحسین شد، تشویق شد، عزت شد برام، امشب یه آیه خوندم خدا رفیع الدرجات عه، من پیش خدا رفیع الدرجه باشم بنده هاش کی باشن ک من بخوام پیش شون درجه بالا داشته باشم ؟ من خودم تعیین میکنم ک درجه ام چقدره.
میخواستم این انگیزه رو بهت بدم که خداوند به افراد جسور پاسخ میدهد.
اگر حرکت کنیم خداوند پاداش میدهد.
شک نکن اگه استمرار داشته باشی ،اگه کنترل ذهن داشته باشی، اگه کم نیاری ،اگه هر روز به دنبال بهبود شخصیت و بیزینست باشی،حتما به نتیجه میرسی،
خیلی خوب نشانه ها رو میبینی .
دوست خوبم ازتون ممنونم برای تمام تحسین هاتون، باید ادامه بدم، با استمرار در هرچیزی نتیجه میاد، قطعا میاد، دست هیچ کس نیست، قانونه. چشم خداجون ادامه میدم، ممنونم ک بهم میگی پیشتم.خدا من چطور سپاسگزار این دستان مهربان این عشق و محبت ها باشم.
براتون آرزوی موفقیت در تمام زمینه ها دارم، امسال بهترین سال زندگی مون میشه، قراره کلی نتیجه خوب بگیریم ب یاری الله مهربان. خدایا شکرت، در پناه الله باشید دوست خوبم.
ناعمه توحیدی این متنت رو که خوندم ،
توی قلبم احساس کردم خدا داره اینها رو بهت میگه :
بندهی من ، دیدی که وقتی ایمان آوردی و اقدام کردی، من کنارت بودم؟ دیدی که رزق رو از جایی که فکرش رو نمیکردی، برات فرستادم؟ تو فقط دل دادی به کار، منم راه رو برات باز کردم.
بهت گفتم “برو، نترس، عزت دست منه، تو فقط قدم بردار”، و دیدی که چطور خودم عزتت رو حفظ کردم؟ دیدی که چطور مشتریها رو برات آوردم، چطور اون آدمای فرهیخته رو سر راهت گذاشتم که حرفای دلنشین بزنن؟ تو فقط عمل کردی، منم بقیهی راه رو هموار کردم.
گفتی “خدایا خودت مشتری بیار”، منم گفتم “چشم، تو فقط عشق بورز، با لذت کارت رو انجام بده، من اونایی که همفرکانس توان رو سر راهت میذارم.” دیدی که هم گذاشتم؟ دیدی که از مسیر لذت بردی و در عین حال فروختی؟
حالا یاد گرفتی بندهی من، که کار کردن نباید با زور و استرس باشه، که روزی رو من میرسونم، تو فقط با عشق برو جلو. یاد گرفتی که وقتی همهی دلخوشیای کاذب رو رها کردی، وقتی دل به من دادی، تازه راهت باز شد؟
حالا ببین چقدر بیشتر بهت یاد میدم، چقدر مسیرای قشنگتری جلوت میذارم. تو فقط همینطور ادامه بده، من همیشه کنارتم، از رگ گردن بهت نزدیکتر، از تمام فکر و خیالاتت آگاهتر. ناعمه، تو فقط ادامه بده، من پشتتم.
—————————————
ناعمه جان انگار کائنات بندگان مثل تو رو (ایاک نعبدِ…)، کم داشته این روزها.
به ناک خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
سفر به دور آمریکا
مم خودم بدنسازی هستم و وقتی بدن استاد را می بینیم تحسین می کنم چون هفته ای کلا 2 ساعت بیشتر کار بدنسازی انجام نمی ده ، ولی بهترین بدن ساخته.
چقدر دوستان ایرانی خوبی و با انرژی دارن و بعداز باشگاه بدنسازی شنا و جکوزی واقعا می چسبه، هر چقدر از زیبایی و قشنگی باشگاه بگیم کم گفتیم ، چون هم بسیار بزرگ هست و هم مجهز به بهترین تجهیزات ورزشی هست .
استاد ، وقتی برگشتید پارادایس، و آین چمدانها را دیدم گفتم الله اکبر چنتا چمدان و چقدر هم بزرگ، که قرار بود تشریف بیارین ایران ، ولی الله مهربان، با ارائه نشانه، به شما اعلام کرد ، فعلا نه ، و شما الهام الله را بلافاصله عمل کردین و رفتید سفر به دور آمریکا، آنهم 52 روز و نزدیک به 12 هزار کیلومتر راه رفتید ، خدایا شکرت
از برکات این سفر طولانی، اکثر سفر می رند یک هفتهای یا 10 روز ولی شما ، 52 روز در سفر بودید و چقدر تجربیات تازه ای کسب کردید و قدم در دنیای ناشناخته گذاشتید، و خداوند مهربان را بیشتر درکش کردید .
استاد خداوند را هزاران بار شکر چقدر ماشین فورد قرمز شما قدرتمندانه ، ماشین بنز که سر زبانها هست و همه تعریف می کنند بکسل کرد و از آن شن و ماسه که گیر کرده بود ، نجات داد ، خدارا شکر.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
به نام خداوند مهربان و زیبایم که منو خالق آفرید تا بفهمم و زندگی خوبی بسازم
سلام به استاد عزیزم
لذت بردم از متن انتخابی آقا جواد دوست عزیزمون که چقدر عالی نوشته بودن تحسینشون میکنم این سریال برای هر کسی که به هر اندازه ای فهمیده و درک کرده آگاهی داشته و مدارش بالا رفته تغییر داده رفتار و باورهاش و گفتارش
یادگرفتم خوش بین باشیم به همه چیز
یاد گرفتم ذهن رو عادت بدم به تحسین کردن هر زیبایی که میبینیم از کوچیک گرفته تا به بزرگ
همه رو با احساسه خوب تحسین کنم شکرگزاری کنم
از این سریال یاد گرفتم بیشتر توجهمو ببرم روی داشته هایم اونم آگاهانه توجهمو ببرم روی چیزهایی که دوست دارم در زندگیم باشن
یاد گرفتم با خدا چطوری صحبت کنم یاد گرفتم فقط باید روی او حساب کنم فقط از او بخواهم
یاد گرفتم بیشتر گفتگوهای غالب ذهنمو به سمته مثبت ببرم
و خیلی چیزهای دیگری هم یاد گرفتم که رفتارم عوض شده گفتارم عوض شده و دارم شخصیتم هم بهتر میشود
الهی شکرت سپاسگزارتم ای خدای خوبم ممنونم که منو هدایت کردی به سمته دستان زیبایت
که با این استاد به بهتربنها رسیدم
خدایا شکرت ممنونتم سپاسگزارتم
یه نکته دیگه که این فایل برای من داشت رو میخواستم با شما به اشتراکبذارم
امروز یه نکته خیلی خوب یه اگاهی خیلی خوب دریافت کردم داشتم فایل سفرنامه قسمت 190 که نشانم بود رو میدیدم یه صحنه اقا فرزین داشت خانمش رو میبوسید و انگار خانمش ناراحت بود همون لحظه خانم شایسته هم داشت ست میزد و خیلی خوشحال بود و یه لحظه گفتم که ببین خانم شایسته باور داره که اتفاقات خوب میخواد بیفته یعنی این باور رو داشت که احساس خوب اتفاق خوب ولی ممکنه ایشون این باور رو نداره و ناراحته و هر کدوم میتونن مسیرهای متفاوت رو تجربه کنند و ایشون میتونه بگه که من ندیدم فلان اتفاق خوب رو ولی خانم شایسته میتونه برعکسش رو بگه به خاطر بودن در دو فرکانس مختلف و در مدارهای مختلف نتایج مختلف دقیقا این یک تضاد هست و این باور رو برای من ساخت که میشود و نمونه ش خانم شایسته بود و گفتگوهای ذهنی من رو اروم تر کرد که ببین این دقیقا نمونه ش هست و باور کردم که میشود داشتن خونه خوب داشتن ماشین خوب داشتن سلامتی و حال خوب حال خوب از همه مهم تر میشود خیلی اگاهی خوبی بود
سلام خدمت استاد و خانم شایسته
چقدر این فایل چند دقیقه ای درس و الارم داشت برای من دونه دونه بگم که گمشون نکنم
1-قبلا و شاید هم همین الان چقدر از ادمهایی با این قیافه و اروم بودن و پولدار بودن و همه چی براشون نایس باشه شبیه این اقا فرزین بدم میومد میگفتم اینا بابا سوسولن برای پول در اوردن باید بجنگی اینه مرفه بی دردن و اصلا دوست نداشتم باهاشون ارتباط بگیرم حالا میفهمم که چرا،چرا اینجوری بودم و هنوز یه کوچولو هستم ،چون خودم این چیزها رو میخواستم این زیبایی رو این ثروت رو این شبیه اونا و موقعیت اونا رو میخواستم ولی چون نداشتمشون زورم میومد بهم فشار میومد و میگفتم از این ادما بدم میاد،داستان گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده،چقدر هم اطمینان داشتم که حق با منه،اصلا کلا جنگ و دعوا رو اصول زندگی میدونستم بخدا شاید باورتون نشه خندم میگیره بخدا میخوام بنویسمخودم رو با خانم ایندم تجسم میکردم توی ماشین خیلی خوب توی جاده واینکه داریم جر و بحث میکنیمشما تصور کن چه خبر بوده،البته که اینا تاثیر ورودی های بد،تاثیر رسانه که نشون میداد پولدار ها با هم بحث دارن و منم دوست داشتم پولدار شم و فک میکردم این شکلیه،خلاصه که استاد تحسین بابت این ارتباطات خیلی خوبتون
2-نکته دوم که خیلی خیلی نکته مهم و اصل قانون هست ،نچسبیدن به یه خواسته به یه مقصد به یه شخص،با اینکه خواستید برید ایران ولی مثل اینکه نشد با این حال تاثیری در ادامه لذت بردن و سفر رفتن شما نداشت و کلی تجربه جدید پیدا کردید،یا اینکه مثلا عدم وجود فرزندتون باعث این نشد که بگید خب حال ندارم و از این داستانا که فک میکنم از این باور شما میاد که فرکانسها اتفاقات جدید رقم میزنن با احساس خوب داریم اتفاقات خوب میفته و این عالیه
خلاصه که سپاس و شکر وجودتون️️
به نام خداوند عزیز
سلام بر یاران و دوستان
◀وقتی چهره شما دو عزیز رو میبینم لذت میبرم و چقدر شما خوبید.
استاد جان واقعا عضلات سرشانه و کول شما فوق العادس مثل هرکول هستید با اینکه ورزشکار حرفی ای نیستید . من حتا توی همین افرادی که چندسال باشگاه میرن همچین عضله ای کمتر دیدم و فکر میکنم یکی از ویژگی های بارز شما فوکوس و استمرار باشه که نتایج شما رو متمایز میکنه.
چه مجموعه ورزشی زیبا و مرتبی که تمام امکانات رو داره واقعا بهترین ها برای بهترین هاست و منم دلم کشید که در همچین کشوری که کیفیت همه چی بالاست زندگی کنم.
چقدر این رابطه دوست داشتنی و شیرین هست که عاشقتم های استاد و خانم شایسته رو منم یادگررفتم و برای خودتم استفاده میکنم و کم کم مسیبینم حرفام مثل استاد شده و امیدوارم در عمل هم به ایشون برسم
داستان چمدان های و این که فرکانس ها نذاشتن شما به ایران بیاید نشون میده چقدر این دنیا داره دقیق عمل میکنه و غربالگری داره . مهم نیست تو چی دوست داری مهم اینه فرکانست چی میگه
وقتی از داشته هامون دور میشیم قدرشو میدونیم وقتی از تختواب دور میشیم میفهمیم چه نعمتی داشتیم . من مثلا چندباری توی جاهای شلوغ شهر رفتم و اونجا قدر خونه و محله اروم و زیبای خودم رو بهتر درک کردم.
چقدر سریع خداوند به شما پاسخ داد و این ماهواره براتون فرستاده شد و چه نعمتی هست همین اینترنت که من چند ماه پیش دغدغه اینترنت داشتم اما الان اینترنت نامحدود دارم که استفاده هم نمیشه
خداروشکر برای این فورد واقعا خیلی حال کردم که بنز رو مثل پنبه کشید و چه قدرتی و چه کیفیتی . خداروشکر دم سازندش گرم و دم شما هم گرم که ثروتمندی و این لحظات رو با ما به اشتراک میذارید
از شکرگذاری صحبت شد .امروز 2024/11/28 در امریکا روز شکرگذاری Thanksgiving هست
#️⃣شکر و سپاس و منت و عزت خدای را
پروردگار خلق و خداوند کبریا
دادار غیب دان و نگهدار آسمان
رزاق بندهپرور و خلاق رهنما
اقرار میکند دو جهان بر یگانگیش
یکتا و پشت عالمیان بر درش دو تا
گوهر ز سنگ خاره کند، لؤلؤ از صدف
فرزند آدم از گل و برگ گل از گیا
🟣🟤🟢🟠
من اول اینو بگم که عاقا من چقدددددر قشنگ و چقدرررر جدید (ینی خودم اینطور احساس میکنم که جدیده ) هدایت شدم به ساخت باورهای درستی که استاد در مورد روابط برای خودشون ساختن ،
اصلا الان که چند روزه تمرکزی دارم روی روابط کار میکنم یه چیزایی میشنوم که تو کل این چن سال نمیفهمیدم :/
ولی الان خدارو شکر میکنم که یه همچین باوریم وجود داره و اینجوریم میشه زندگی کرد و من چه خوشبختم که الگویی جلو چشامه که از قضا من خیلللللی به عملکردش حرفاش و همه چیش ایمان دارم و دیگه یاد گرفتم حرفاش برام وحی منزل باشه ، خدایا شکرت
استاد دمت گرم که تو همه ی جنبه ها رو باورات کار کردی ، نمیدونم الان کجایید و دارید رو چه هدفی کار میکنی ولی داشتم فک میکردم اینبار وقتی به هدفتون برسید دیگه گریه داره
دیگه داره دراماتیک میشه از فرط احساس شعف
و اینکه این ادم متعهد
ابن ادم الگو داره به همه جا میرسه
استاد هزاران بار به احترامتون باید ایستاد
هزاران بار میلیون ها بار میلیارد ها بار باید تشویقتون کرد تحسینتون کرد و افرین گفت بهت ، دمتون گرم
که شدید بهترین ورژن خودتون
تا ی موج عظیمی از باور عمیق و ایماااان قدرتمند در دل جهان به راه بندازید
آفرین استاد عزیزم
آفرین که قلب مارو به راه اووردید با عملکردتون ،
افرین که خدارو باور کردید و یک باور بززررررگ در ذهن ما ایجاد کردید که این آدم وقتی تو نسته پس توام میتونی پس جهان میتونه این جوری باشه
پس …
پسس…
خدایا شکرت
خدایا شکرت
شکرت برای این استاد که یک استاد واقعیه
تا صبح دوست دارم بهتون افرین بگم ، برای این کارهای بزرگی که کردین و همواره در حال انجامشین ..
خدا حفظتون کنه
و در پناه الله باشید
خدایا سپاس سپاس سپاس که هر انچه داریم از توست ….
چقدر دور شدیم از هم و یک دنیا دلتنگی بینمونه
من اونی ام که پایه قسمت به قسمت هر فایل بود
امروز برگشتم به همون خونه اولی که مقصد نهاییم بود مثل رمان کیمیاگر چقدر ناراحتم از اینکه از بینتون رفتم و امروز شما با این همه رشد و من دست از پا دراز تر اما وجودتون روزنه امیدی به سیاهی اعمالمه که باز برگردم به مسیرمون
آره من همون همسفر قدیمی ام
خسته ام
اما می دونم خستگی من رو به شما می رسونه
می دونم خدا کمکم می کنه
ندای روحم رو می تونم نادیده بگیرم؟!
همونی که بهش خیانت کردم و بهم وفادار موند.
کسی که منو نادیده نگرفت رو نادیده نمی گیرم.
هیچ وقت رحمتش رو ازم دریغ نکرد حتی وقتی که پشت بهش کردم.
کیو می شناسید اینقدر شایسته؟!
ازت می خوام دستم رو بگیری
این منم که عطش ایستادن دارم
از آخرین لیوان خالی توی مهمونی بلندم کن.
بلندم کن!
بلندم کن!
این فایل نشونه هدایت امروز من بود
یه نقطه مشترک بین حال من و فایل بود.
جایی که استاد گفتند؛
بعد از 52 روز از سفر برگشتیم هدف هامون واضح تر شد هدف هامون محکم تر شد تو ذهنمون که قدم های جدی تری براشون برداریم.
منم از سفر برگشتم؛
سلام رفقا.