دیدگاه زیبا و تأثیرگذار علیرضا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
ــــــ به نام خداوند هستی بخشِ زیباییها ــــــ
سلام به استاد جان و مریم عزیزم،
الان با یک بُغضِ عاشقانه دارم این کامنت رو مینویسم.
چقدر «احساسِ تحول و شکوفایی» زیبا و قشنگه که وقتی دستات رو میزاری تو دست خدا و میخوای «خودت و جهان اطرافت» رو متحول کنی حتی اگه در «بهشت» باشی، چنااااان «پیشرفتــــــی» ایجاد میکنی که «سودِش» برای میلیاردها میلیاااارد نفر در تاریخ میرسه.
قطعا در تاریخ از افرادی یاد میکنن که تحولات بزرگی ایجاد کردن،
شما فقط فرض کن، تحولاتی که استاد در زمینه {آموزشِ : توحید عملی و خلق آگاهانه 100٪ زندگی دلخواه} ایجاد کردن و دارن همچنان این مسیر رو ادامه میدن»، داره چه نتایج بزرگی رو برای هممون رقم میزنه و این تازه اولِ مسیره.
امشبم مثل هر 2 شب یکبار ساعتهای 4-5-6 صبح منتظره فایل جدید بودم و این فایل هم ادامه {معجزات} امروز من در {دریافت آگاهیها} بود. دوست دارم این «کامنت زیبا» رو با یک «آیه زیبا» که اتفاقا همین چند ساعت پیش باهاش «برخورد کردم»، شروع کنم ؛
{نمل:84}
ـ«حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَکَذَّبْتُم بِآیَاتِی وَلَمْ تُحِیطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ :
.تا چون [همه منکران] بیایند، [خدا] گوید: آیا نشانههای مرا [به تمامه] دروغ شمردید و احاطه [=شناخت] علمی به آنها پیدا نکردید؟ پس [در مدت زندگی دنیا] چه میکردید؟»ـ
این آیه به وضوح میگه که {یگانه خالقِ ما که ربِ جهانیانِ}، کیهان رو آفرید و بعد از زمان طولانی چند میلیارد ساله، حیاتِ روی زمین شکل داد
تا در این «روندِ تکاملیِ خلقت حیات»» به ما {فرصت یکبارهی تولد و زندگی مادی} رو بده و
ما با اومدنمون در این «جهان 2 قطبی» با داشتن قدرت {خودآگاهی و اختیار} در کمااااالِ {آزادی} بتونیم بر اثرِ «برخورد با تضادها و ناخواستهها» از کودکی تا امروزمون در مسیر {خلاقیت و شناخت و ساختِ خواستههای دلخواه} قرار بگیریم
و برای [ هدف و برنامهای ] که براش اومدیم که {احساس و تجربه خودمون به صورت دلخواه + تکامل و تکامل و تکاملِ} آماده و «ساخته شدن» بشیم تا [ ادامه بهشت این دنیا رو در فرکانسی بالاتر] در جهانِ پس از مرگ تجربه کنیم و مایــــــــی که از {{مخلصین}} بودیم و دستان اصلی خداوند روی زمین برای پیشرفتش، در جهان بعد هم دستانی قدرتمند برای انجام اهداف بعدی هستیم.
پس هرچقدر «علم و آگاهی» کسب کنیم بازم {مدارهایی بالاتر} هستن که «درکی بزرگتر و بهتر» برای ما دارن تا بتونیم قدرتمندتر {خلاقیتمون} رو به {واقعیت} تبدیل کنیم.
استاد عزیزم میخوام چندتا {باور سازنده و قدرتمند} که در این فایل دیدم رو بنویسم تا هممون استفاده کنیم ؛
( باور اول ): پیشرفت بیشتر امکان پیشرفت بیشتر رو فراهم میکنه:
{{ هرچی بیشتر ما با خلاقیتمون مسائل ریز و درشت بیشتری رو حل میکنیم,
هرچی بیشتر با هنرمون روحیه و شادی بیشتری رو در جهان پخش میکنیم,
هرچی بیشتر کارها و استفاده از ابزار رو راحتتر میکنیم,
هرچی دسترسی رو به چیزهای (مکان+افراد+اشیاء) سخت آسون تر میکنیم,
خب نتیجه همه اینا اینه که میلیاردها دلار پول ساخته میشه و چنااان فضا و امکاناتی فراهم میشه که در وسعت خیلـــی بزرگتری فرصت برای اجرای ایدهها و زندگی لذت بخش تر به وجود میاد. }}
( باور دوم ): زندگی یه سفره کوتاه مدتِ (50-100-400 سال که در برابر ابدیت باهم فرقی ندارن) و این مسیر با اهداف پیاپی معنا پیدا میکنه و انگیزه مارو همیشه زنده نگه میداره و در این سفر خداوند تمام امکانات رو برای ما آماده کرده که شامل ؛
{{{ جاده زیبا، هموار، مستقیم + نشانهها،علائم، تابلوها (برای ماندن و ادامه دادن در مسیر) + یک خودروی آخرین مدل با قابلیت آپگرید سخت افزاری و نرمافزاری (مثل؛ بنز، تسلا، فورد، آئودی، بوگاتی و…)
و وقتی همه این امکانات و شرایط محیاست تنها این میمونه که این همه نعمت هارو «ببینیم اعتماد کنیم» و «حرکت» کنیم تا خداوند و جهان هستی «هدایتمون» کنه که توانایی های نامحدود ما از حالت «بالقوه» به «بالفعل» در بیاد. }}}
( باور سوم ): اگر هدف و خواسته ای در «ذهنمون» داریم :
{{ «اول»؛ باور کنیم که میشود،
چون ما در «جهانِ احتمالات» زندگی میکنیم که با مجموعهای از بینهایت «واقعیت» تعریف میشه و زمانی «خواستهای قلبی» در وجود ما شکل میگیره که ما میتونیم اونو «خلق» کنیم حتی اگه قبلا در دنیا انجام نشده باشه.
«دوم»؛ صادقانه با خودمون بگیم که حاضریم چه بهاهایی برای رسیدن به این خواسته بپردازیم و در عمل اون هارو عاشقانه انجام بدیم چون پاداش های بزرگ برای این میزان از «ایمان به غیب و توکل و تعهد و پرداخت بهاست».
«سوم»؛ از اونجایی که یه «فاصله فرکانسی» با این خواسته داریم، فقط «حرکت» کنیم و «صبور» باشیم و از طرف خودمون «آمادگیمون» رو نشون بدیم و «اجازه» بدیم که «خداوند و جهان» کارشون رو انجام بدن و مارو در «زمان و مکان مناسب» به خواستمون برسونن. }}
به طوره کلی میخوام این { 3 باور مهم} رو روی خودم مثال بزنم ؛
منی که عاشق {موزیک} هستم وقتی «میبــینم» که روزانه «تکنولوژی» داره پیشرفت میکنه و زندگی هارو راحتتر و لذت بخش تر میکنه،
خب به خودم میگم یکی از «لایف استایل های» که میتونم طولانی مدت داشته باشم اینه که یه [ تراک کمپر کوچیک ] دقیق همین مدلی داشته باشم و و تبدیلش کنم به {استودیو ضبط} و در بین تجربیات سفر و زیباییهایی که میبینم و «ایده های الهامی» رو که اگر در سفر نبودم امکان دریافتشون نبود رو راحت میتونم تبدیل به یه {پروژه ای به صورت یک تِرَک یا آلبوم} کنم که 10ها و 100ها میــلیون بازدید داشته باشه و میلیــون ها دلار هم پول بسازه،
الله و اکبر که هرچی جلوتر میریم {فراوانی و معجزات} رو بیشتر تو زندگیمون میبینیم،
نمیدونم چند نفر این «احساس» رو پیدا کردن وقتی استاد گفتن که میخوان برای چند ماه و مدت طولانی برای هدفی خاص به تنهایی سفر برن و خانم شایسته هم روی آپدیت دوره ها کار کنن،
همون موقع گفتم دوبااااااااااره یه {انقلاب بزرگ} در راهه.
اما وقتی استاد صحبت هاشو ادامه داد این «احساسِ» اومد و بهم گفت؛ *استاد داره میره برای تمرکز روی کار کردن ∆{فضای آموزش زبان انگلیسی}∆
و الان تقریبا بالای 90٪ به این مطمئنم نمیدونم چراا !!!
استاد میتونم لبخندت رو موقع خوندن این کامنت ببینم، چه بااااحال. انشالله که تو این مسیر هممون هر روز و هر روز بهتر و عمیقتر {آگاهیها و قوانین} رو در {عمل} اجرا کنیم و {نتایجمون} الهام بخش میلیون ها نفر دیگه میشه و به خودمون اثبات میکنیم که دقیقا از وقتی که خواستیم «تغیــر کنیم و قدم برداشتیم» خداوند برای ما هزاران باااار بیشتر قدم برداشت و مارو حُل داد به سمت خواستههامون.
خدایاااشکرت.
منتظر خواندن نتایج زیبا و تأثیرگذارتان هستیم.
سایر قسمت های سریال سفر به دور آمریکا
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD738MB46 دقیقه
- فایل صوتی سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 19120MB21 دقیقه
بنام تنهــا فرمانروای آسمان ها و زمـین
سلام به استاد خوشتیپ و خوش اندام و خوش صورت خوش فکر و خوش سیرتم
سلام به استادیــار زیبا و دلبر وبا سخاوت و مهربون مون
سلام به تک تک دوستان عزیز و ارزشمندم که وجودشون، کامنت هاشون، ردپاهاشون سرشار از عشق و انرژی الهی میکنه.
سلام به آفتاب، سلام به سفر به دور آمریکا
سلام به تراک کمپر و فورد قرمز خوشرنگ مون
سلام به پرادایس و تمام اهالیش
سلام به هر آنچه که هست
میخوام به زندگی سلام کنم، میخوام به هوا هم سلامم کنم اصلا من میخوام تا آخرین نفس سلام کنم. میخوام یک کلام بخدا سلام کنم که این همه ایی هست که چشمام توان دیدنش رو نداره و فقط این قلب من که میگه خدا همینجاست، خدا همینجاست تو لحظه هامون….خدا جونــم ســـلام.
خب میرم برای پلی کردن فایل. یعنی من با دیدن قسمت جدید با دیدن عکس کاور این قسمت اصلا نشد نیام بنویسم و به سبک جدید خودم همزمان شروع میکنم و سعی میکنم هدایتی در لحظه یا با استپ کردن بنویسم.خدایا خدایا خدایا
استپ کردم بعد گوشیم زنگ خورد، اولش تو ذوقم خورد گفتم یعنی کی وسط این تصمیم به این مهمی و کاری که باعشق نشستم تا ببینم زنگ زده. یکی از دوستان عزیزم بود باورتون میشه با حرف هاش کلی غافلگیر شدم، چیزهایی رو گفت اتفاق هایی رو تعریف کرد و حرف هایی زد که اولا شوکه شدم و دوما کلی خودمو در اون دیدم کلی باورهایی رو در اون دیدم که خودم دارم.
سختی کشیدن یا آدم سرسخت بودن…..برای همین دو کلمه میتونم ساعت ها بنویسم. خلاصه میکنم چون غوغایی درونم از دیسب به پا که باید برم برم یک جایی نمیدونم کجا. یکجای دور. از خدا هدایت خواستم و الان پلی کردم باورتون میشه تا آخرش فقط میحکوب بودم و نتونستم اصلا استپ کنم. انگار همه ی اینا برای من بود. استاد با من حرف زدی هم تو خواب هم تو بیداری. اصلا یک همزمانی عجیبی یک حس عجیبی اصلا نمیتونم تعریفش کنم منم هدفی رو الان میخوام برم انجامش بدم گه بعد میام میگم.اصلا استاد چرا اینقدر خوبی، چرا اینقدر همه چی به موقع، چرا حدس هام اینقدر درسته، چررا اینقدر خدا واضح با ما حرف میزنه و من اینقدر تا الات کر و کور بودم. عاشق شما عاشق این خدا عاشق این حرکت عاشق این سفر، عاشق ایده هایی هستم. عاشق تک تک دوستانی هستم که چنان انرزی در من ایجاد کردند که اصلا مگه میشه آدم سراغ عشقش نره مگه میشه حرکت نکنم مگر میشه این انگیزه منو وادار به حرکت نکنه. مگه میشه ترس ها و تردیدها و تنبلی ها نره کنار برام بوق بزنن اصلا انگار جاده حاضر آماده است تا من فقط برم توش حرکت کنم. استاد دوستت دارم عاشقتم که اینقدر قشنگ هدایتی عمل میکنی و اینو به منم یاد دادی و اینقدر قشنگ این همه همزمانی ها قلبم رو تکون میده…..خدایا اصلا نمیتونم بشینم باید بلند بم فقط راه برم………
IN GOG WE TRUST
سلام به شما عضو جدید و نازنین هم فرکانسی
سلام به شما رها راد عزیزم
اولا اومدنت رو به اینجا بارها و بارها به خودم تبریکک میگم و به خودت که اینجا هستی و اینجا موندی و داری ادامه میدی. واقعا عجب کامنت پر از نکته و درسی واقعا تحسینت میکنم رها جان. واقعا چقدر قشنگ وارد این مسیر شدی و چقدر زیبا با تعهد شروع کردی و 40 روز گذشته و تو خودتو سیراب کردی. چقدر تشبیهی که کردی جالب بود واقعا اینجا مجهز هستیم به استارلینک عباسمنشی نمیدونی که دُر و گوهرهای ناب دیگه ایی تو این سایت الهی در انتظارت هست. که بعد میگی استارلینک عباسمنشی مال شروع کار بود قابلیت اینجا بیشتر از اینا ما رو رشد و همیشه وصل میکنه. اونم چه وصلی چه اتصالی. اونم به چی به کی…
واقعا ازت سپاسگزارم که از خودت ردپا گذاشتی و خداوند با نوشته ی شما بهم کاری که میخوام با همین چله شروع کنم تایید کرد و یادآوری…
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام به شما دوست عزیزم که منو مرور کردی…
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
نمیدونم چطور بنویسم
نمیدونم چطور سفر کنم
نمیدونم چطور تشکر کنم
نمیدونم چطور عبادت خدا کنم
نمیدونم که این همه ندونستن هامو عاشق پژوهش ام و عاشق نوشتن. عاشق نفوذم. عاشق حضورم. اصلا کلمه ها فقط میان تا احساس کنیم هرآنچه دیدنی نیست، شنیدنی نیست. و خالا چطور بنویسم هر آنچه را حتی اندیشیدنی نیست. اما برای پیدا کردن تمام سوال های ذهن کودکانه کنجاوم حاضرم ازصبح تا شب با مداد روی کاغذ بازی کنم و اینطزف و اونطرف بدوم تا کشف کنم. پس من تولد این پژوهشگر نویسنده را که سفر را شروع نکرده ولی شروعی عمیق تر در بعد نامرئی کرده را دوست دارم تبریک بگم اول شما و بعد به خودم. قطعا جایی از این مسیرم نام شما را و پلاک شما را به یاد دارم و بوق که هیچی،فقط به یاد شما میزنم کنار شادی کنان از جلوی حضور شما رد میشم تا بگم این رویا نیست. این رویا همان زاده ی ” رویاهایی که رویا نیستند” را در توصیف شجاعانه رمانی کوبینده آماده تا بگوید رویاها واقعا رویانیستند که خود زندگی هستند که به آنها فرصت تجلی داده ایم.
با چشمان اشک آلود و بغضی شیرین و پر از عشق وتشکر برایت نوشتم و من اصلا اگر ننویسم خواهم مرد. یعنی نمیدانم چطوری، نمیدونم تو کجا و من کجا، تمیدونم این حس غریب چطور در پشت کلماتی مفرد در کنار هم جمعی از دریاها و اقیلنوس هایی میشوند که فقط با دلی شجاع میخواهم کریستف کلمبی شوم که به اقیانوس “مــن” سفر کند… پس بی وقفه رها شده در این امواج خودم را سپردم به ناحدای خود که مرا خواهد برد هرجا دلش خواست چون اوست که هدایت میکند. اوست که فرمانروای آب و باد ث کیهان است. اوست که به من به تو فرمان داده تا انعکاس این موج در عالم با این همه ایی که ابراز میکنیم باشیم.
و ابراز من برای این همه ی شما تنها سپاسی عاقشته به عشقی با چاشنی قطره زلالی که از قلبم آمد و از چشمه چشمم فوران کرد و با دستان و توان نوشتنم برای شما جز سپاسی بی وقفه نیست. این اشک عشق آلود باسپاس منو بذیرا باش اصغر کاطمی عزیر…
من در سفری فراتر از تصورم…