سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191 - صفحه 10
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-01 04:06:352023-03-18 20:45:37سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خالقِ هدایتگرم
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خودِ راه بگویدت که چون باید رفت.
سلام به همگی و استاد بینظیرم و مریمِ عزیزم
خدایا شکرت برای این بهشت زیبا
خدایا شکرت برای یک پروژه جدید استادم که انشاالله به بهترین شکل ممکن هدایتش میکنی به بهترین مسیرها و بهترین نتایج.
خانه ای قرمزو زیبا بر روی جاده های اِمریکا
استاد این ذوق و انرژی فوق العاده عالی که داری خیلی قابلِ ستایشِ،انشالله به قول شما خانم شایسته عزیزم ماهم از خداوند برای بهترین استادمون آرزوی هدایت و حفاظت میخوایم و انشاالله بازهم مثل همیشه عالیترین نتایج رو بدست بیارید.الهی آمین.
واقعا با یه بشکن همه چی تو قانون سلامتی حل میشه من که سالها بود باید باشگاه میرفتم که بتونم عضلات بدنمو حفظ کنم الان حتی دوهفته بدون اینکه یک حرکت ورزشی انجام بدم ولی عضلاتم کاملا زیبا حفظ میشه،و اصلا قابل مقاسیه با عضلات قبل از دوره نیست.
استاد چقدر چقدر من ذوق دارم از این تحولی که قراره خلق کنید و اصن یه انگیزه شد واسم اهدافمو خیلی پر قدرتر برم جلو چون قراره دوباره استادم یه مسیر زیبای دیگه خلق کنه برای پیشرفت دوباره هممون،خدایا عاشقتم شکرت.
این باور چقدر زیباست ،خدایا من میرم و قدمهامو برمیدارم، خاسته هام مشخصه و تو منو هدایت کن به بهترین و سریعترین و باحالترین و لذت بخشترین شیوه ها .
یادمه یک سالو خورده ای پیش وقتی از تهران به قصد تغییر و پیشرفت با همسرم به جزیره کیش مهاجرت کردیم خیلی واسمون سخت بود مخصوصا واسه من که هیچکس رو بجز مادرم نداشتم و باید ازهم جدا میشدیم ولی چون هدفمون مشخص بود،
بهاشو باید میدادیم از طرفیم تغییر شغل کورش بود که با وجود اینکه جزءِ شغلهای پر درامد و تک بود تصمیم گرفته بودیم هم شغلمون اینترنتی بشه هم درامدمون به دلار باشه چون جزء اولویت های اصلیمون بود و باید بهش میرسیدیم،
که همسرم واسه شغل جدیدش نزدیک به دوسال زمان گذاشت آموزش دید خیلی علمی و حرفه ای یعنی از شروع اشنای با قانون و استاد.
از یه جای به بعد کاملا اموزش ها از عالم غیب بود و بهش گفته میشد که خداوند هم به بهترین شکل ممکن هدایتمون میکرد به بهترین مسیرها
استاد همینطور که شما میگین صبح تا شب دنبال به ثمر رسیدن هدفمون بودیم خیلی وقتها نزدیک به 20 ساعت لپ تاپ جلوی چشماش بود و واقعا از عالم غیب بهش گفته میشد.
از طرفیم چون رو قانون سلامتی و ثروت 1 کار کرده بودیم خیلی پر انرژی بودیم و قلبمون کاملا باز بود واسه شنیدن کلام خداوند.
این وسط به دلیل رعایت نکردن یک سری اصول، تضادها میومدن ومیرفتیم تو جاده خاکی ولی به لطف خدا باز هدایت میشدیم به مسیر اصلی، تو مدت کم مثلا 9 ماه نتایج عالی پیش میرفت.
یروز خیلی واضح به ما گفته شد که جزیررو ترک کنید ما از 3 ماه قبلش یه هدف بزرگ دیگه گذاشته بودیم ولی یه شهر دیگه بود،
به الهامات گوش نکردیم که دوهفته بعدش تو جزیره دقیقا رو ویبره بودیم زلزله ها از 5 ریشتر بودن تا 3 ریشتر یعنی دقیقا نقطه ضعف من بود چون شدیدا فوبیا داشتم به این موضوع، یعنی طوری بود که توی دوهفته 400 بار جزیره لرزید .خرداد 1401
و ما تازه متوجه شدیم اون الهامی که گفت جزیررو ترک کنید واسه چی بود چرا به نشونه ها دقتمون کمه؟ به لطف خدا چون تو قانون سلامتی بودم خیلی سیستم بدنم قوی شده بود فقط تا یک ماه قلبم درد داشت که کاملا بعدش برطرف شد.
وقتی کیش زیبارو ترک کردیم و مهاجرت دوم به قصد رسیدن به هدف بزرگتر شروع شد یعنی الان 8 ماه میگذره دوباره شروع کردیم با همون فرمول قبل و نتایج از همه لحاظ عالی پیش میرفت انقدر عالی پیش میرفت که کورش تو دام احساسات انسانی افتاد مثل طمع حرص و میخاست سرعت ثروت ساختنو ببره بالا که من دقیقا میدونستم نتایج ما برعکس میشه ولی اون پرده مدام رو گوشو چشماش بود نمیدید و نمیشنید.
تا اینکه نتایج منفیو با چشماش دید و لمسش کرد ،انقدر این جهنم اذییتش کرد و چندین برابرش منو اذییت کرد اخه دقیقا میدونستم نتیجرو،
وقتی تو اون جهنم گیر افتادیم کنترل ذهن خیلی سخت شد چون ما تمام زندگیمونو واسه تغییر گذاشته بودیم بدون هیچ کمکی از دیگران،از یه طرف قسط بانک بود از طرفیم اجاره خونه، انقدر عصبی بودم از دستش که حتی نمیتونستم باهاش حرف بزنم چون این ماجرا 3 بار تو ماهای مختلف تکرار شده بود و هم بهای مالی داده بودیم هم زمانی ولی دوباره ما به خودمون و خداوند قول دادیم کاملا(باتکامل)پیش بریم،
از طرفیم تمام پُلهای پشت سرمو خراب کرده بودم و راه برگشتی نداشتم البته برنمیگشتم هیچ وقت، چون قول داده بودم به خودم یا میمیرم یا به کل اهدافم میرسم.،یک هفته گذشت من شروع کردم دوباره به خوندن کتابِ چگونه فکر خدارو بخوانیم و 3 شبه خوندمش واسه اولین بار تو زندگیم یه کتاب رو تا اخر خوندم.
ناراحتیهای کوروش هم ناراحتم میکرد دلم نمیخاست تو اون وضعیت ببینمش و همش منتظر هدایت بودم افکار منفی مدام بهم میگفت ، زندگیت مگه چی کم داشت تو که داشتی مثل مردم عادی زندگیتو میکردی ولی قلبم میگفت بهار باور نکن اینارو دوباره پاشو ادامه بده تو پاتو از گلیمت درازتر کردی چون پروردگارتو بیشتر و بهتر شناختی چون قدرت خودتو فهمیدی ،تو فهمیدی تو هر چیزی که فکرشو بکنی فراوانی هست و قسمتیش مال توعِ و تو خلقش میکنی.
رفتم دفتر سپاسگزاریمو اوردم از خانوادم بگیر تا بدن سالمم تا زمینو اسمونو سایتو استادو خلاصه هرچیزی که بهم احساس خوب میدادو سپاسگزاری کردمو گفتم این همه رو یعنی نمیبینم؟و حتی شروع کردم به دیدن مثبتهای کوروش و همرو به خودشم گفتم یکی من میگفتم چنتا خودش، حتی خودش گفت من ادمی بودم که یه ECU غول از خارج از کشور میومد زیر دستم و من اونو با ضمانت تعمیر میکردم من ادمی بودم که اکثر مشتریام میگفتن به ما گفتن برو پیش مهندس فلانی اگه درست شد که هیچی اگه نشد هیچ کسی نمیتونه تعمیر کنه و خیلی چیزهای دیگه…. این تمرینو از استادم یادگرفته بودم خیلی خیلی تاثیر داره رو اعتماد و عزت نفس دوباره،
چندین ساعت کلامی ادامه دادیم که سطح ارتعاشو کاملا بردیم بالا و احساسمون بهتر شد، بعد بهش گفتم تو کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم استاد خیلی تاکید میکنه که خودتون قران رو بخونید که کوروش گفت راستی بهار برو قرانمونو بیار شاید ماهم تونستیم بفهمیمش
اولش مخالفت کردم گفتم من دوسال نمیشه عاشق قران شدم نکنه باورهامو به هم بریزه گفت به قول استاد ما هدایت میشیم به درکش
اولین سوره ای که باز کردیم اتفاقی سوره مریم بود انقدر احساس خوبی بهمون داد که انگار کل دنیا مال بود، که همسرم تصمیم گرفت خودش دونه دونه کلام خداوند رو معنی و درک کنه تا جای که گاهی اوقات همزمان اشکهای شوقشو میدم
که این ماجرا دوماه زمان برد و ما دوماه تو اون جهنم داشتیم رو خودمون کار میکردیم خیلی کنترل ذهن سخت بود ولی با ایمان کامل عهد بستیم هر اتفاقی که میخاد بیوفته،خب بیوفته مهم نیست، ما فقط باید عمل کنیم حرکت کنیم رو ذهنمون کار کنیم و بتونیم فقط و فقط پول بسازیم نه قرض کنیم نه وام نه هیچ چیز دیگه، یه تایمشو طلاهای که خیلی دوسشون داشتمو با عشق فروختیم و یکم رفتیم جلوتر البته بدون پرداخت قسط یا اجاره و همین دو مورد کنترل ذهنو یکم سختر کرده بودن.
که تصمیم گرفتیم با صاحب خونه صحبت کردیم و یه کلمه گفت ،گفت اگه پولی چیزی احتیاج دارید کارت به کارت کنم این مورد باز سطح ارتعاش مارو برد بالا و اعتماد بنفسمون بیشتر شد و بانک هم گفتیم خدایا اون پرده حجاب رو دوسه ماه بکش رو چشمهای رئیس بانکو با کارمنداش ،و واقعا شد.
انقدر ما رو خودمون کار کردیم انقدر این جنگ بین قلبو ذهن رو ادامه دادیم که این دفعه انگار واقعا فرق میکرد با دفعه های قبل و کاملا حس میکردم که چقدر ایات قران تاثیر گذاشته و عمل میکنه
که حتی به شوخی بهش گفتم لعنتی کل دوره های استاد در مورد همین چیزاست که داری میگی
ولی انگار هر کسی یه مدلی هدایت میشه ، همه شبیه به هم نیستن، و خوده ادمها باید دنبال حقیقت برن
که یروز صبح که از خواب بیدار شدیم گفتم یادمه تو یکی از ویسا استاد به مایک که بچه بوده گفته اگه میخای پول بسازی از خودت شروع کن مثلا برو
سی دی های بازیتو که نمیخای بفروش و پول بساز، یهو بهش الهام شد که وسایلهای کار قبیلتو بفروش و دوباره شروع کن و تستر ECU رو اگهی کردیم تو دیوار 23 میلیون.
ولی فروش نمیرفت،میدونستیم نباید خواسته های ما اضطراری باشه و باید فرکانسها به حدی باشه که جهان پاسخ بده و شروع کردیم باز به تمرین فراوانی و ثروت 1،میدونستیم که باید ذهنمون از اون ترس از کمبود یکم تکون بخوره و نشونه ها پیداشون شد که متوجه میشدیم اتفاق خوب قرار بیوفته، که یه مشتری خیلی خوب از تهران پیدا شد،حالا ما تو یه شهر دیگه بودیم؛بدون اینکه کسی متوجه بشه وسایل سفرشو اماده کردم و ما تنها 3 دلار داشتیم
که 24 ساعتی رفتو با 15میلیون پول که خودمون به لطف خداوند ساختیم برگشت و همین شد نقطه شروع دوباره ما
چون از کسی نگرفته بودیم و خداهم اون تعهد واقعی مارو دید و اتفاق افتاد
احساسمون خیلی خوب بود،یکم خونرو شارژ کردیمو
200 دلارشو گذاشتیم تو کارو که شد سرمایه
و تعهد دادیم که با تکامل پیش بریم که زندگیمون زندگی یویوی نباشه یعنی یروز خوب یروز بد.
الان به لطف خداوند و اموزشهای ناب استاد یه
ایر پادکه خیلی لازممه و تراول ماگ که خیلی دوست داشتم داشته باشمشون رو هدیه از کوروش خان گرفتم این یعنی کلی مدار من جابجا شده و تغییر کرده.
3تا اجاره تسویه کامل شد
قسط بانک دوتا عقبیم فقط
که قصد داریم جلوتر از زمانش انشالله کامل پرداختش کنیم به کل به قصد بالاتر بردن سطح ارتعاش.
وسایلهای دیگه به لطف خداوند با پست رفتن بدون اینکه مارو بشناسن پولو واریز میکردن،
که به جز اون پولها ، از تارگت روزی20 دلار شروع کردیم و پول ساختیم و کم کم مدارهای بالاترو داریم تجربه میکنیم و قدم گذاشتیم و منتظر الهامیم واسه قدمهای بالاتر.
یجا تو قران خوندیم عذاب نردبانی برای پیشرفت شماست،
قرار گرفتن تو اون جهنم خیلی درسها به ما داد،مخصوص به کورش جان
ولی تو همین پیشرفت هم کلی الهامات گفته میشه و نمودار کار داره بالا میره و ما یاد گرفتیم حتما نباید به تضاد بخوریم که
جالبش اینجاست اگه واقعا تمام تمرکزتو بزاری رو احساسات خوب خیلی زود ورق برمیگرده
واقعا مسیر مهمه نه مقصد،وقتی دیدم اول راه به کوچکترین خواستم میرسم و عادی میشه چند وقتیه شب که میخوابم اهدافمو مینویسم و باید تیک بخوره حالا یا روزانست یا هفتگیه یا ماهی یا سالانه و این کلی بهم انگیزه میده واسه حرکت کردن.
استادم عاشقتم
مریم جانم سپاسگزارم ازت به خاطر عشقی که به سایت میدی و همه چی همیشه بهترینه ،
دوست دارم خیلی زیاد.
همگی در پناه الله مهربانم
درود و سلام به بهار عزیز و همسر هم فرکانسیشون آقا کوروش عزیز
بهار جان واقعا ممنون و سپاسگذارم که اینقدر دقیق مراحل هدایت ها رو توضیح دادی و اینکه در مراحل تکامل ایمان و تقواتو با عملکردتون نشون دادید لطف خداوند هم شامل حالتون شد و در مسیر رشد و پیشرفت هدایت شدید ..
خدارو شکر که با کنترل ذهن در شرایط سخت و تضادها تونستید به مسیر تغییرات مثبت هدایت بشد و نکته ی جالب دیگه ای خیلی تحسین تون کردم اینکه شانس و اقبال خوبی است که یک زوج عباسمنشی خوبی هستید که حرف های مشترک در زمینه ی قوانین جهان هستی دارید و این جای مباهات داره و بهتون تبریک میگم و تحسین تون میکنم و به امید خدا با همین فرمون بسمت رشد و پیشرفت های بیشتر و بهتر و قشنگتر هدایت میشد
بهار جان تک تک بهترینع بهترین ها رو از هر نوع در سراسر دنیا رو برای شما زوج عزیز و برای همه مون آرزومندم ..
راستی پسر من هم توی جزیره کیش زندگی میکنه ولی بخاطر تضادهایی بین مون فاصله افتاده و امشب که بطور خیلی هدایتی به کامنت زیبا هدایت شدم تازه فهمیدم که در خرداد 1401 جزیره همش رو ویبره و زمین لرزه بوده ..
در صورت ممنون و سپاسگذارم که با خواندن کامنت زیبا و پر محتوان به درک و آگاهی بیشتری هدایت شدم .
شب و روزتون بشادی و سلامتی بگذره و ایام بکامتون پیش بره
روز و شبتون خوش
سلام و درود فراوان به شما بانوی بزرگوارم
سپاسگزارم از نگاه زیباتون که کامنت طولانی منو خوندین
و سپاسگزارم از فرکانسهای زیبا و پر انرژی که واسم فرستادید.
انشالله به لطف الله مهربونم هرچه زودتر با خواسته هاتون هم ارتعاش و هماهنگ میشید، اومدن تضادها یعنی من خواستمو قویتر و مطمئنتر از قبل میخوام و محکمتر واسش تلاش میکنم چون میدونم این سیستم عظیم یا خداوند همیشه هوامو داره و ایمانم کاملِ که همه چیو بسپارم به خودش که به بهترین شکل ممکن با کمک خودش خلقش میکنم.
بعد وقتی میبینی انقدر از خودت مطمئنی که سطح ارتعاشاتت با سطح خواستت تنظیمه، در بهترین زمان و در بهترین مکان همه چی مثل یک پازل زیبا درست میشن، که فقط اون لحظه از عمق وجودت سپاسگزار پروردگارت میشی برای قانون بدون تغییر این سیستم ناب.
این تضادی که به هر دلیلی بینتون هست رو فقط باید از طرف خودت واسش تلاش کنی چون احساستون باید کاملا مثب و خوب باشه همیشه ، حتی کاملا ذهنی هم فاصله بگیرید از ایشون ، تلاشتون نباید فیزیکی باشه، کاملا متافیزیکی ،یعنی فقط رو خودتون کار کنید، تا تو مدار مناسبتری قرار بگیری،
از عکسهای بچگی یا نوزادی اقا پسرتون بگیر تا خاطرات خوبی که باهم داشتید یعنی کاملا خودتونو ببرید تو اون فرکانسی که قبلا وجود داشته واستون و ذهنتونم مقاومتی نداره یا کمتر مقاومت داره،انقدر تکرار کنید که جهان هم، هم جنس همونا رو دوباره بهتون تقدیم کنه حالا خواستتون هر چی میتونه باشه.
عذر خواهی میکنم جسارت کردم بانو جانم
به لطف الله مهربانم همیشه بهترین باشید و بدرخشید.
درود و سپاس به دوست خوبم بهار عزیزم
ممنونم وقتی لامپ آبی رنگ خوشکل پاسخ ارسالی رو از شما دیدم خیلی خوشحال شدم و ممنون از اینکه گفتید
سطح ارتعاشاتت با سطح خواستت تنظیمه، در بهترین زمان و در بهترین مکان همه چی مثل یک پازل زیبا درست تنظیمه
ممنون عزیز که این نکته رو بهم یادآوری کردی واقعا هم خودم احساس میکنم بیشتر از همیشه باید روی خودم کار کنم البتع خداوند برنامه ریز ماهری هستش و من وقتی میبینم از پسع کاری برنمیام بخودش میسپارم و اینقدر صبوری می کنم تا مسیرها کوتاه بشه و بقول شما پازل ها چیده بشه..
در مورد تضادی که بین منو پسرم پیش اومده از ورشکستکی های مالی و غیره و ارث پدریش که کلا همه مونو ترکوند و همه چی رو از دست دادیم همه چی رو گردن من انداخت و کلا دو سه ساله که ما رو ترک کرد و دخترم هم خیلی آسیب دیده و کلا همه چی بهم ریخت و فاصله ها زیاد شد و از یک جایی قبل از آشنا شدن با استاد زندگیم در همه ی ابعادش در تضاد بودم البته در بعضی زمینه ها موفق شدم و اوضاع بهتر شده ولی در زمینه ی روابط با فرزندانم کلا به زمان الهی سپردم و مطمعن هستم که در زمان مناسبش همه چی درست میشه و من بیشتر از همه ی این مسایل تمرکز م روی جنبه های زندگی خودم هست و احساس می کنم باید خیلی خیلی بیشتر روی تمام ابعاد زندگیم کار کنم
خواستم تشکر و قدردانی کنم بابت ارسال پاسخ زیبا و پر محتواتون ممنون و سپاس
بهترینع بهترین ها رو در کنار همسر عزیزت آقا کوروش هم مدار و هم فرکانسی عزیت آرزو میکنم
خدا محافظ و پشتیبان و حامی و هدایتگر شما دوست
عزیز و همه مون باشه
ممنون و سپاس
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز
سلام به همه دوستان ارزشمندم
خدایا ازت سپاسگزارم برای نشانه و هدایت امروزم
استاد عاشقتم که فایلها رو به موقع میزارین این فایل نشانه و هدایتی بود برای من
استاد الان چند روزه که من و همسرم برای گسترش کسب و کارمون یه سری اهداف تعیین کردیم و داریم روش کار میکنیم و داریم قدم برمیداریم که اصلا این ایده هم از طرف خدا بود که برای اینکه تو کارتون بزرگتر بشین این ایده ها رو عملی کنید و ما هم گفتیم چشم
استاد این چند روزه انقدر من حالم خوبه انقدر انگیزه دارم وبا انرژی زیاد میرم هر کاری که لازمه برای رسیدن به این هدفمون و این پروژه جدید انجام میدم
مثلا اگه قراره آموزشی ببینم وقت میزارم میبینم
یا هر کاری که قدم به قدم خدا بهم میگه انجام میدم و……
اصلا انقدر انگیزه گرفتم که نمیخوام بخوابم دوست دارم بیدار باشم و کارهام و انجام بدم
استاد دقیقا همین چند روز پیش به خودم گفتم مونا چقدر حالت خوبه چقدر انگیزه داری برای زندگی کردن چقدر احساس میکنم مفید هستی
چقدر زندگیت با کیفیت تر شده
اون روز به خودم گفتم الان احساس میکنم خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم
بعد به خودم گفتم مونا بارها شده تو حسابت کلی پول بوده
میتونستی بری هرچی دوست داری بخری
میتونستی بری بهترین رستوران میتونستی بری مسافرت
میتونستی همون چیزهایی که جزو آرزوهات بوده رو بری بخری
و میتونستی هزار تا کار انجام بدی که خوشحال بشی
ولی تو خوشحال نبودی یعنی شاید فقط چند روز خوشحال بودی
یعنی راضی نبودی
چرا؟
چون احساس میکردم ثابت موندم احساس میکردم دنبال یادگیری یه مهارت جدید نیستم احساس میکردم هدف جدید و انگیزه ای ندارم
احساس میکردم مفید نیستم
و این حال من و بد میکنه
و هروقت من هدف تعیین کردم هروقت دنبال یاد گیری یه مهارت جدید بودم یه چالش جدید اون موقع حالم عالی بوده واقعا احساس رضایت از خودم و از زندگیم میکردم
استاد الان ما برای هدفمون فقط داریم یه سری قدم ها برمیداریم اصلا داریم یه چند تا کار رایگان انجام میدیم که خودمون و محک بزنیم یعنی هنوز هیچ پولی در کار نیست ولی اصلا نمیتونم این احساسم و این حال خوبم رو مقایسه کنم مثلا با زمانی که به فلان خواسته ام رسیدم
چون به قول شما وقتی به خواسته هامون میرسیم شاید یه چند روز حالمون خوب باشه و اگه هدف بعدی رو تعیین نکرده باشیم نابود میشیم افسرده میشیم
استاد به خدا ما برای این هدفمون یه قدم برداشتیم
ولی انصافا خدا هزار قدم داره برمیداره
داره آدم ها رو میاره اتفاقات شرایط داره میاد خود به خود
استاد الان یه جوری شدم خیالم از سمت خدا راحت شده یعنی میدونم اگه من سمت خودم و انجام بدم خدا سمت خودش رو بینظیر انجام میده
همه نگرانیم از طرف خودم هست که نکنه من حرکت نکنم نکنه من قدم برندارم
میدونم من فقط و فقط باید سمت خودم و انجام بدم
من باید قوی بشم من باید مهارت کسب کنم
من باید خودم و بهبود بدم
من به همین چیزی که الان هستم راضی نباشم دلخوش این شرایط ایده آل نباشم
دلخوش این نقطه امن نباشم
استاد دیشب من و همسرم نشستیم کلی حرف زدیم و برنامه ریزی کردیم که از سرکار رفتیم خونه بشینیم این کارها رو انجام بدیم که در راستای همین هدفمون بود
قبل از اینکه بریم خونه یکی از دوستام بهم زنگ زد گفت امشب بیاید خونه ما دور هم باشیم
من گفتم ما کار داریم نمیایم
اومدیم خونه یکی از اعضای خانوادم زنگ زد گفت خونه اید بیایم خونتون شب نشینی؟
همونجا گفتم نه معذرت خواهی کردم گفتم ما یه کاری داریم نمیتونیم
اونجا به خودم گفتم باید بها پرداخت کنی
اگه مهمون بیاد یا اگه تو بری مهمونی میدونی که این کاری که دارید انجام نمیشه و میمونه برای یه روز دیگه
بعد به خودم گفتم به خدا ثابت کن که متعهد هستی و خدا درها رو باز میکنه
که امروز صبح یکی از درها باز شد یه سری اتفاقات خوب افتاد
استاد شما گفتین وقتی تو میخوای تغییر کنی شاید اولش جهان مقاومت کنه ولی وقتی جهان تعهد تو رو ببینه کرنش میکنه
جهان در برابر تو تعظیم میکنه
جهان وقتی ببینه تو ثابت قدم هستی شرایط و برای رسیدن به هدفت فراهم میکنه برات
و ما دیشب به خدا ثابت کردیم که ما متعهد هستیم و صبح خدا پاداشش رو بهمون داد
استاد این نه گفتن هم به خاطر تقویت عزت نفسم بوده
اگه قبلا بود عمرا میگفتم نه اونم به خانوادم
آخرشم توهم میزدم میگفتم شاید هدایت خداست میخواد امشب این کار و انجام ندیم
ولی میدونم که نه
خدا میخواد ببینه تو حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟
حاضری از مهمونی بازی بزنی ؟
حاضری از خیلی چیزای دیگه بزنی؟
استاد من همیشه به خودم میگم فکر نکن الان استاد تو مسافرت هست هیچ کاری نمیکنه
نه اینطور نیست
استاد هرروز داره خودش و بهبود میبخشه حتی زمانی که تو مسافرت هست
استاد هرروز داره فایل تهیه میکنه
داره سایت و بهبود میده
این نیست که هیچ کاری نکنه
استاد داره به هدف بعدیش فکر میکنه
استاد درباره خانوم شایسته و رابطه بی نظیرتون گفتین
من چند ماه پیش داشتم به شدت رو افزایش درآمد و کسب و کار و اینا تمرکز میکردم و کار میکردم
ولی تعجب میکردم که نشانه ها من و هدایت میکرد به سمت دوره عشق و مودت
منم میگفتم من که روابطم خوبه چرا انقدر داره واضح نشانه میاد که برو عشق و مودت و بخر و کار کن؟
بعد از اینکه دوره رو خریدم فهمیدم
اولا که من فکر میکردم رابطه خوبی دارم
یعنی در ظاهر روابطم خوب بود ولی فهمیدم که من با خودم در صلح نیستم
فهمیدم من خیلی خلا دارم خیلی به همسرم و خانوادم وابسته هستم
فهمیدم خیلی جای کار دارم
فهمیدم هنوز خیلی جاها نمیدونم چطور با مشتریام برخورد کنم
اصلا چی کار کنم که اون مشتری که من میخوام بیاد سمت من؟
و فهمیدم که یه سری چیزا هست که داره تمرکز من و میگیره و من نمیتونم رو بحث درآمد و گسترش کسب و کار تمرکز کنم
اول باید اونو درست کنم
یعنی فهمیدم باید خودم و درست کنم
اصلا دوره عشق و مودت انقدر بینظیره که بهت یاد میده چطوری با خودت در صلح باشی و وقتی تو با خوت در صلح باشی دیگه به کسی وابسته نیستی
دیگه ناراحت نمیشی اگه همسرت بخواد تنها بره مسافرت
انقدر نگاهت توحیدی میشه که مثل خانوم شایسته میتونی مدتها تنها باشی بدون وابستگی
اصلا دوره عشق و مودت یه کاری میکنه که مهم ترین رابطه زندگیت میشه رابطه تو با خدا
همین و بس
اینم بگم استاد چون رو خودش کار کرده در مداری قرار گرفته که یه نفر مثل خانوم شایسته اومده تو زندگیش که انقدر با خودش در صلحه و استاد راحت میتونه تنها بره و رو اهدافش تمرکز کنه
استاد عاشقتم و ازت سپاسگزارم
خدایا شکرت که من و هدایت میکنی به همون سمتی که من میخوام
سلام و خیلی ممنون و خدارو شکر
اصولا در زندگی خودم که نگاه میکنم آنچه بیشتر موجب ایجاد اشتیاقم شده تضادهای زندگیم بوده که همیشه دوتا انتخاب در برابرشون دارم یکی تسلیم شدن و بی انگیزه تر شدن و دیگری نیرو گرفتن برای حرکت که انتخابش فقط و فقط با خودمه..
در ضمن حدس میزنم البته با شناختی که از استادم دارم ایشون میخان آموزشها رو جهانی کنن و زبان انگلیسی رو ران کنن البته این رو حسم میگه و از صمیم قلبم برای ایشون آرزوی موفقیت دارم در مسیر هر هدفی که برای خودشون تعین کردن.
با عرض سلام و خداقوت به شما استاد عزیز و خانم شایسته نازنین
و بی نهایت تشکر از بابت این فایل عالی و ارزشمند
میخوام تو این کامنت از هدایتها و هم زمانیهای زیبای خداوند براتون بنویسم:
4،5 روز پیش با یه حس بی حالی و خواب آلودگی که به هیچ وجه نمی تونستم از جام پاشم،یه آن صدای خداوند رو شنیدم که می گفت” ندا تو خوابت نمیاد،تو ذوق و شوقت رو برای زندگی از دست دادی،پاشو و به هر طریقی که می تونی اون ذوق و هیجان برای زندگی رو در خودت بوجود بیار…”
تا شنیدمش،مثل یه فنر از جام پریدم…،دقیقا زده بود به خال،با خودم گفتم حقیقتا همینه،دقیقا همینه… من الان هدفی چیزی برای زندگی و لحظاتم ندارم…و شروع کردم به کمک طلبیدن از خدا…
سریعا آبی به دست و صورتم زدم و خوشحال از شنیدن صدا و لطف خداوند،لباسهامو پوشیدم و رفتم برای پیاده روی تو هوای آزاد…
با تمام وجودم می دونستم حقیقت ماجرا و بی حالی ام همین قضیه است و باید یه کاری بکنم،اما واقعا در اون لحظه نمی دونستم چه کاری ؟..فقط قدم اول رو برداشتم و حرکت کردم به سمت هوای آزاد و طبیعت زیبا،به پیاده روی و شکرگزاری و کمک طلبیدن از خود مهربونش
قشنگ لحظه به لحظه راه روشن و روشن تر می شد برام،تا اینکه به صورت کاملا واضح بهم گفته شد چه هدفی رو برای خودم برگزینم و وارد چه مسیری بشم…
شکرخدا هدفم کاملا واضح شده بود اما قدم هام هنوز نه…
گیج و مبهوت،دقیقا مثل آدمی که افتاده تو یه راهی و مقصدش کاملا مشخصه اما نمی دونه دقیقا باید از کجا شروع کنه و از چه راهی حرکت کنه، شب ساعتهای 11 بود دوباره ازش کمک و هدایت طلبیدم ..و چه زیبا و چه سریع هدایتم کرد به نشانه امروز من در سایت،کاری که من خیلی کم انجامش می دم،اما در اون لحظه در اون شب، قشنگ انگشت من رفت روش و یکی از قسمتهای زندگی در بهشت برام باز شد،شروع کردم به خوندن کامنتی که روی صفحه بود،کامنت بسیار عالی سودای عزیز و شنیدن کلام خداوند که به وضوح داشت باهام صحبت می کرد: ” اولین کار اینه که نقاط ضعفت رو پیدا کنی و برای برطرف کردنشون قدم برداری…و تمرکزت رو بزاری رو نقاط قوتت و قوی تر کردنشون…وجای دیگه گفت: سعی کن نقاط ضعفت رو حل کنی و اونها رو تبدیل کنی به نقاط قوتت…”
کامنت رو تا انتها خوندم و نکاتش رو یادداشت کردم و برگه ای جدا برداشتم و شروع کردم به نوشتن نقاط ضعفم …
و عجب نکته ای بود بخدا،چون مدتهاو ماههاست دارم روی این هدف تمرکزی کار می کنم و کلی هم نقاط قوت دارم توش،کلی جدیت،کلی تلاش،کلی تعهد و کار کردن.. اما نتیجه مطلوبی نگرفتم و نمی گیرم ،طوریکه دیگه ذوق و اشتیاقم رو براش از دست داده بودم و به نظرم کار سخت و نشدنی شده بود..تازه فهمیدم بخاطر رفع نکردن نقاط ضعفم توش،همش دارم درجا می زنم…درست انگاری پام به شدت روی گازه،اما حرکت جالب و چشمگیری رو به جلو صورت نمی گیره…
فردا صبحش دوباره از خداوند کمک خواستم…هدایتم کرد به گوش کردن صحبت های آقای رضا عطارروشن در قست 12،نکاتی که بهم گفته شد برای قدمهای بعدی خلاصه وار اینجا می نویسم:
1.برای کاری که میخوای بکنی،ارزش قائل باش،نزار کوچک ترین چیزی کارت رو خراب بکنه…
2.تصمیمی گرفتی.. ،قضیه ای هست که میخوای توش موفق بشی…پس براش جدی باش.
ندا تو قضیه رو شل گرفتی،بهای لازم رو نمی پردازی،محکم قدم برنمی داری، چیزی رو که باید قربانی کنی رو محکم بهش چسبیدی،رهاش نمی کنی…،اگه هدفت اینه..تصمیمت اینه،اگه راهت اینه و انتخابت اینه..،باید توش جدی باشی،جدی عمل کنی…پس قضیه رو جدی بگیر،براش بها بپرداز
3.تو میخوای به این هدف برسی اما بدون این که آب تو دلت تکون بخوره،بدون کوچکترین سختی…نه عزیز من اینجوریا نیست…شاید اولش کمی سختی داشته باشه..اما تویی که باید جرات و جسارتت رو نشون بدی،تویی که باید برادریت رو ثابت کنی،تویی که باید تو دل ترسهات قدم بزاری،تویی که باید جدیتت رو،تعهدت رو ،ثبات قدمت رو نشون بدی،اون وقته که کارها راحت و آسون می شه،درها باز می شه،گشایش ها اتفاق می افته،پاداش ها داده می شه.
4.تو می تونی با حل کردن مشکلت،و برطرف کردن این نقطه ضعفت،ارزش ایجاد کنی و ازش کلی پول و ثروت هم بسازی،خیلی ها هستن که مشکل تو رو دارن،خیلی ها هستن که دوست دارن این ضعفشون برطرف بشه و راه حلش رو هم نمی دونن،پس محکم و با جسارت قدم در راه بزار و ببین خدا برات چه چیزهایی درنظر گرفته.
دوباره فردا صبحش،تو گوشیم دنبال یه عکس بودم،انقدر عجیب غریب هدایت شدم به دیدن یک عکسی که انگار خدا داشت باهام حرف می زد،یکی از الهامات پروردگارم بود که ماه ها پیش من روی عکس یک پروانه نوشته بودمش،و فراموشش کرده بودم،و قضیه رو جدی نگرفته بودم…و آنقدر برام عجیب بود که در اون لحظه به همچین تصویری و همچین کلامی برخوردم،واقعا خدا رو در اون لحظه احساس کردم،احساس کردم داره قشنگ هلم می ده.
مورد بعدی که شب بهم الهام شد این بود: الطیبات الطیبون…تو پاک بشی وارد مداری می شی که پاک ها توش هستند و خداییش چی از این بهتر…دوباره یک هل دیگه از سمت خداوند
دوباره روز بعد که در روز دوم تغییر بودم،مدام چند تا فکر بازدارنده بیخود میومدن تو ذهنم،سریع عوضشون می کردم و از خدا کمک گرفتم،کامل صداشو شنیدم که می گفت از این لحظه به بعد فقط افکاری رو برگزین که به تو جرات و جسارت و شهامت و قدرت حرکت بدن،بقیه افکار اجازه ورود ندارن…
برگزین تنها و تنها افکار و کارهایی رو که به تو در پیمودن مسیر درست کمک می کنند و بهت قدرت توان،جرات و جسارت و شهامت می دن…
والله اکبر از هدایت بعدی خداوند در روز سومم:
دیدن فایل بسیار عالی سفر به دور آمریکا قسمت191،و عجب صحبتهای طلایی که خداوند با زبان و کلام شما در آخرهای فایل با من داشت، کلی بهم انرژی و انگیزه داد،کلی بهم فهموند که راهم درسته،زندگی یعنی همین که هدفی رو برگزینی و براش شور و هیجان داشته باشی و به خاطرش هر روز با کلی انرژی و انگیزه از خواب پاشی،پاشی و حرکت کنی،واحساس زنده بودن بکنی،تصمیمت رو” جدی “بگیری و لذت تغییر و رشد و یاد گرفتنت،خیلی بالاتر از سختی های احتمالی مسیر باشن…
و استاد عزیزم هدایت بعدی خداوند که دیگه اشکم رو دراورد: وقتی که دیدن این فایل زیبا تموم شد،طبق روند یادگیری ام باید وارد قسمت 4 قدم 4 می شدم،دقیقا پشت سر دیدن این فایل ،اون فایل برام پلی شد،به خدا دهنم باز موند از این همزمانی،قشنگ همین صحبتهای شما،اونجا کامل تر و تکمیلی تر داشت گفته میشد:
بحث،بحث تغییر و رشد و یادگیری چیزهای جدیده
که می گفتین مم اون لحظه ای که دارم یاد می گیرم،اون لحظه جز زیباترین و بهترین لحظات زندگیمه.
و چه زیبا می گین: در ذهن من،لذت یادگیری و تغییر خیلی بیشتره از رنج روبروشدن با ناشناخته ها و ترس های احتمالی….
الله اکبر از این هدایت های ناب الهی
استاد من خیلی خوشبختم خیلی سعادتمندم که با شما ،با آموزش های شما،با سایت شما آشنا و همراه شدم و بلطف و همراهی خدا،در مسیر درست رشد و تعالی هستم.
به خدا قسم الان که در روز سوم تغییرات مثبتم هستم، در راه هدفی که انتخابش کردم و این دفعه براش جونم رو وسط گذاشتم و تعهد بالایی در وجودم ایجاد کردم ومی دونم کلی رشد و کلی پاداش های الهی،کلی لذتهای ویژه برام در پی خواهد داشت انشالله، احساس زنده بودن می کنم،احساس شور و هیجان و حال خوب…یه حال خاص و عالی که واقعا بی نظیر و باشکوهه.
در اینجا برای شما و برای خانم شایسته عزیز و برای تک تک دوستانی که در مسیر رشد و پیشرفت و تغییر و کشف چیزهای جدید هستن آرزوی موفقیت،شادابی،سلامتی و تمامی حالهای خوب رو دارم.
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه ی بچه های این خانواده بزرگ
خدایا شکرت بابت دیدن زیبائیها و آگاهی های این فایل که کلی درس به ما میده…
در ابتدا سپاسگزاریم بابت انتشار این همه قشنگی
حضور شخص فنی و همه کار بلدی مثل لَری یه نعمته و بارها دیدیم که استاد و مریم خانم از لری تعریف و ستایش کردن …
اولین درس من از این فایل اینه که همیشه میشه شرایط و امکانات رو بهبود بخشید
و باید بتونیم بصورت عملی وارد زندگیمون کنیم
بهبودهای انجام شده روی تراک کمپر که باعث استفاده بهتر و آسانتر و لذتبخش تر ازش در مسافرت میشه واقعا قابل تحسینه
اینترنت استار لینک ورژن جدیدش واقعا محشره و باز هم ایلان ماسک و تیمش یه نیاز رو شناسایی کردن و با حل اون مشکل هم به خودشون هم به کلی آدم نفع رسوندن (اینترنت نامحدود پر سرعت حتی در جاده و در حال حرکت یه آپشن فوق العاده هست)
منم سریع رفتم تو دفترم و تو لیست خواسته هام یادداشتش کردم و مطمئنم که خدا منو به تک تک خواسته هام میرسونه …
چقدر خوبه که کمپر ادم سیستم سولار داشته باشه و بهتر از اون اینه که ماشینت هم فورد F_150 باشه که واقعا هرچی بگم کم گفتم (با خیال راحت برق مورد نظرت تامینه )
از روزی که شما این ماشین رو خریدین ما هم عاشقش شدیم
علاوه بر برق خود ماشین اون ژنراتور خفن سیستم برقی رو به حد اعلایی رسونده که خبری از کمبود برق دیگه نیست
چه خوبه که راحت میشه برق 110 ولت رو به 12 تبدیل کرد و نیاز کل تراک کمپر داره تامین میشه
نظم و چیدمان اصلاحی داخل کمپر واقعا قابل تحسینه
چقدر سیستم گرمایش و سرمایش و طراحی این کمپر فوق العاده است
دریچه ski view واقعا جای مناسبی تعبیه شده که قشنگ موقع خواب ستاره ها رو میبینی و لذت میبری از دیدن زیبائیهای بی پایان هستی…
جاروبرقی میلواکی عجب چیزیه ،جمع و جور و کوچک و کاراااا مخصوص نظافت داخل کمپر که فقط یه باتری بهش وصل میکنی و دیگه نیازی نیست سیم آویزون باشه…
اضافه کردن تلویزیون به کمپر و داشتن یه X box داره ترکیب رو کامل میکنه
واسه مواقع خاص و کنترل ذهن هم میشه از game استفاده کرد
و اما قسمت مهم داستان :
««««تعیین کردن هدف برای خود »»»
بی هدف بودن باعث بی انگیزگی و ایستایی و زندگی تکراری و پسرفت میشه
در ابتدا باید یک هدف رو مشخص کنیم و روش اصولی انجام کار و رسیدن به اهداف اینه که یه اهرم رنج و لذت براش بنویسیم (توضیحات کاملش در جلسه 2 روانشناسی ثروت 1 قرار داره)
بعدش به صورت تمرکزی زوم کنیم رو هدف و تا جایی که میتونیم راه چند ساله رو چند ماهه طی کنیم
مثل این میمونه که شما یه ذره بین دستت باشه و باهاش بخوای یه کاغذ رو بسوزونی
هربار که ما به یکی از اهدافمون میرسیم این باور تو ذهنمون قویتر میشه که من تونستم بهش برسم در نتیجه به هدف بعدیم هم میتونم برسم
و این هم طبیعیه که آدم بعد چند مدت بی انگیزگی بیاد سراغش و آدم عاقل دوباره به هر روشی که خودش میدونه بهتره (مثل کار کردن مجدد رو اهرم رنج و لذت) میاد و انگیزه خودش رو بالا میبره
خوشبختی لذت بردن از مسیره نه خود مقصد
آدمی به یه جایی میرسه که از پول و خونه و ماشین و….اشباع میشه
مثل استاد که با وجود داشتن ملک و املاک فراوان میتونه واسه بلند مدت و سالیان سال تو فضای کوچک کمپر زندگی کنه …
و در انتها هر چقدر رابطه این دونفر (استاد عباسمنش و خانم شایسته) رو تحسین کنم باز هم کمه
عدم توقع از پارتنر و دادن آزادی به همدیگه و درک شرایط و خواسته های هم واقعا قابل تحسینه
استاد داره واسه چند ماه میره تا بصورت تمرکزی رو پروژه جدیدش کار کنه و از اون ور هم خانم شایسته به خواستش که تمرکزی کار کردن رو آپدیت محصولات و سایته میرسه
خدایا شکرت بابت قرار گرفتن در این مسیر زیبا و همسفر شدن با شما …
بنام خدا
سلام به استاد عزبزم ومریم جانم ودوستای گلم
واای استاد سفرجدید!!دوره جدید!!
خدای من فوق العاده س
حس میکنم خودم میخوام برم سفر
خدایا شکرت خییلی خوشحالم خیلی ذوق دارم .. ازصمیم قلبم بیصبرانه منتظرم، راستی استادجان اگه قراره تنهایی سفربرید مریم جان که نیستن برامون عکس وفیلم بگیرن
استاد جان خیلی خوشحال میشیم اگه وقت کردیدبرای ماهم عکس وویدئو هم بگیرید،، اینم یه چالش جدیدِ چه تجربه ای بشه چه شگفت انگیز وماجراجویانه !!
عجب امکانات خفنی داره تراک کمپر
اون ژنراتور چه باعظمته !!!
خدایااا سرعت اینترنت استارلینک فوق العاده س!!! وواای 100مگ در ثانیه !!!اونم تو جاده!!چقدر ما ثروتمند و خوشبختیم که جزو اولین کسایی هستیم که تو نصب استارلینک با شما شریک میشیم
بی نظیره خدایا شکرت ازینهمه امکانات ونعمت وقدرت…
چقدر تحسین میکنم مریم جان رو که خودش به تنهایی خیلی کارا رو انجام میده وبدون ترس توپرادایس بزرگ وزیبا تنهایی میتونه تمرکزشو بذاره روی اهدافش ،،بخدا که شما بی نظیرین ،خدابا شکرت که چنین رابطه قشنگی رو دارید وبرای ما الگو هستین که ببینیم وبشنویم وذهنمون براش باورپذیر ومنطقی بشه ،،من عاشقتونم…
استاد چقدر صحبتای شما درمورد حرکت کردن یه جانموندن و انگیزه داشتن برای هدف فوق العاده بود ،،چندبار این قسمت رو نگاه کردم
استاد جان من تو داستان هدایتم توضیح دادم که ازیه طریق جالبی با سایت شما اشنا شدم وثبت نام کردم و جریان ازین قراره که من مددکار اجتماعی بودم ولی اصلا از شغلم راضی نبودم چندین شغل رو هم امتحان کرده بودم ولی دوس داشتم ودارم ثروتمند باشم و مستقل ،طرز فکرمم اینجوری بود که شغل مورد علاقه درامد کافی تو ایران نداره وکلی ترمز ددیگه ،،
خلاصه هرچی پول وپس انداز داشتم خرج کرده بودم وفقط چندتا تیکه طلا برام مونده بود ودنبال یکار نون وابدار بودم (بقول شما اکثرمردم دنبال کاری هستن که پول توش باشه نه عشق وعلافه)
تااینکه به ذهنم رسید برم دنبال ارایش دائم ،،همبنطوری که تحقیق میکردم درموردش تو اینستاگرام با یه پیج اشنا شدم که اموزش رایگان تتو گذاشته بود توداستان شغلشم هایلایت کرده بود که بعداز جدایی بایه بچه میخواسته کار کنه وفقط چندتا تیکه طلا داشته وهمونو فروخته ورفته کلاس ونشون به این نشون که ایشون بعداز 3-4سال بالاپایین شدن نامبروان میکروبلیدینگ ایران هستن والان در دبی زندگی میکنن وقصد مهاجرت به امریکا رو هم دارن
(ایشون کسی نیستن جز مهرنوش حبیبی نکویی،که ثروتمند شدنِ خودش رو مدیون دوره های استاد عباسمنش میدونن و ایشون بودن که بهمون یاد دادن بیایم عضو سایت عباسمنش بشیم وازقسمت دانلودها شروع کنیم به گوش دادن وخیلی ازشما تعریف میکردن ومن ازهمونجا بودکه اومدم عضو سایت شدم،نمیدونم میشناسینشون یانه ،امیدوارم یه روز ویدئوی مصاحبه شو با شما ببینم)
القصه ….من بااینکه زیاداز شغل ارایشگری و تتوخوشم نمیومد ولی اینو یه نشونه درنظر گرفتم چون منم ازخدا خواسته بودم بااین چندتا تیکه طلام چیکار کنم ،،،وبنام خدا گفتمودرکنار شغلم استارت زدم ورفتم کلاس ارایش دائم سال2020 بودو بعدش اوایل سال2021 میلادی بود که هنوز مدرکمو نگرفته بودم که مشتری برام پیدا شداینقدخوشحال بودم که نگو ولی هنوز بی تجربه ونابلد …باترس رفتمو انجامش دادم ولی مسائلی برام پیش اومد حین کار که باعث شد از شدت استرس تا دوماه بعد که نوبت ترمیم مشتریا بود، شبهافقط دوساعت خواب داشته باشم وبه غلط کردن افتاده بودم و به خودم قول دادم تا ماهر نشدم دیگه مشتری قبول نکنم
خلاصه به خیر گذشت ولی من خیلی ناامید وبی انگیزه شدم چون خیلیم به تتو علاقه نداشتم خیلی پیگیر نشدم و.از شغلمم اومده بودم بیرون ،به این منوال بمدت یکسال بیکار بودم وفقط برای ارشد میخوندم ولی کارکردن یه چیز دیگه بود برام واستادطبق گفته شمابخاطر بیکاری تو این مدت وافعا بی انگیزه شدم و دیگه دلم نمیخواست برم سرکار مگر اینکه عاشق اون کار باشم .به خودم مبگفتم( چطور اینقدر دل وجرأت به خرج دادم وچندین شغل ومهارت عوض کردم!!؟ ولی دیگه کافیه بهتره صبرکنم )وجاهایی هم که قبلا برای کار سپرده بودم تماس میگرفتن رو نمیرفتم ،
وفقط عشق وامیدم شده بود اموزه های شما،،که خدارو وخودموداشت بهم میفهموند،شوق زندگی و علافه های خودم کم کم داشت تو وجودم جوونه میزد،،تا همبن اواخرم بازم برای یه مرکز خیلی خوب که خیلباوخودمم ارزو داشتیم اونجا کار کنیم ،تماس گرفتن ومددکار خواستن که رفتم و بیشتربه شوق اینکه بتونم دوره های شما رو تهیه کنم ولی چون تواون شغل مجبوری به مشکلات واه وناله افراد گوش کنی به دلم نبود وسیستم اینطوری بود که همه مراجعین دنبال جلب دلسوزی وحمایت بودن دلم میگفت نه این راهش نیست اینم کاری نیست که میخوام دوس داشتم باافرادی باذهن ثروتمند کار کنم باافرادپرانرژی وباانگیزه واموزش پذیر وحین کار تو طول دوره ازمایشی توهمین فکرا بودم که برم یا نرم که خودشون بدون اینکه من بگم بهم گفتن فعلا نمیخواد بیای تاخبرتون کنیم ومن چنان بال دراورده بودم که نگو ،چون حس کردم اون مدار مناسب من نیست ودیگم خبرم ندادن خوشبختانه.
،وبازم گفتم صبر میکنم تا زمان خرید دوره های استاد برای من هم برسه ،خلاصه بارهامینشستم وفکرمیکردم ونوشتم ونوشتم ونوشتم و کامنت میخوندم و فایلهای شمارو گوش دادم (که همچنان ادامه خواهدداشت)
وخداروشکر یه تضادی هم برام پیش اومده که شاید درظاهر برام خوشایند نباشه ولی منو هول داده به سمت خواسته ام ،،،هدفی که از قضا بهش علافمندم وشوقش رو دارم خیلی دوسش دارم وازقبل قلبم میدونست براش ساخته شدم والان میدونم هدفم چیه کاملابرام واضحه وتوخونه دارم کارمیکنم وپیگیرم ولی فعلا نمیتونم ازش کسب درامد کنم ودرموردش تا رسیدن به نتیجه چیزی نمیگم ،،،
ومونده بود کسب درامد که از خدا درخواست هدایت کرده بودم که الان چیکار کنم درکنار اون هدف..؟؟قبل ازینکه بدونم هدفم چیه خیلی ایده ها میومد ولی شرایطشون رو نداشتم…
تااینکه دیروز یه تماس ناشناس داشتم، یه خانمی بود که بهم گفت شما ریمو میخواستین؟؟(پاک کردن تتوی قدیمی)
گفتم نه چطور!!!؟؟(من برای ریمو اصلا شمارمو نداده بودم ) گفت مدیر فلان اموزشگاه ارایشگری گغت بهت زنگ بزنم میخوای انجام بدی یااموزش ببینی؟؟گفتم هیچکدوم …همونجا بود که فهمیدم این همون هدایت خدا برای منه وشروع کردم ازش سوال پرسیدن واون خانم هم بامهربونی راهنماییم کرد من مدرک ارایش دائم رو دارم ولی ریزه کاریهای ریمووتتو رو بلد نیستم ولی ازطرفی بااین شاخه یعنی ریموتتو راحتترم ..بعدش اینقد ذوق مرگ شدم برای این هدایت که نگو وکلی ازخدا تشکز کردمو وخوشحال ….گفتم اوکی حالا خدایا برم دوره اموزشش رو ببینم یا نرم ؟؟اگه نرم که به نفعمه چون هزینه مواد ودوره باهم زیاد میشه ..که همبن دیروز بلافاصله هدایت شدم به جواب کامنت دوستان عزیزم خانم بهجت مشفق واقاحمیدامیری جوابمو گرفتم وفهمبدم نیازی به مدرک ودوره جدید نیست بهتره وقتمو بذارم رو کسب مهارت واطلاعاتموازطریق اینترنت ببرم بالاچون ازقبل یه چیزایی میدونم و مدرکشم دارم یعنی قانونی میتونم کار کنم واستادامروزم باشنبدن صحبتای شما فهمیدم نباید نگران باشم وحتی اگه سختتم باشه حرکت کنم وانگیزه م باحرکت بیشتر میشه وخداراهها رو برام باز میکنه و بیشتر وقت وتمرکزمو باید بذارم رو هدف اصلیم ودرحدی که ریمو فعلا برام درامدزایی داشته باشه کافیه …
نمبدونید چقدر لذت بخشه که هدف داشته باشی یه احساس ارامش وانرژی خوبی تو وجودت احساس میکنی
استاد حالا درک میکنم که فرمودبد هیچ چیز اندازه انگیزه داشتن برای یک هدف لذتبخش نیست یعنی چی
اینکه مسیره که لذت بخشه حرکت کردنه که لذت بخشه نه لزوما رسیدن به هدف
خدارو هزارمرتبه شکرگزارم و خیلی خیلی سپاسگزارم
سلام الهام جان ،دوست هم فرکانسیم
چقدر قشنگ نوشتی و داستان هدایتت رو قشنگ گفتی
خیلی خوشحالم به شغل مورد علاقت هدایت شدی خیلی خوشحال میشم وقتی بچه ها از اینکه علاقشونو پیدا کردن مینویسن
چون منم چندین کارو دوس دارم ولی هنوز سردرگمم که اول وارد کدومش بشم
علاقه اصلیمم هنوز تشخیص ندادم میدونم باید منتظر هدایتها باشم
اما خوندن همین کامنتها نشونه منه که ایمانمو حفظ کنم و ببینم خداوند چگونه هدایتم میکنه
ممنون از اینکه وقت گذاشتی و قشنگیای زندگیتو برای ما نوشتی الهامِ زیبا
برات ارزوی سلامتی و نعمت های بی پایان دارم
خدانگهدار
سلام نجمه جان دوست هم فرکانسی خوبم
ممنون از لطف ومهرتون ،مرسی ازشما که وقت گذاشتبد کامنت منو خوندید وخوشحالم که دوست داشتبد وبراتون مفید بوده ..
همش هدایت ولطف خداست
تواین مسیر شک نکنید بزودی علاقتون براتون واضح میشه ،،من بااینکه میدونستم وچندتا علاقه باهم داشتم ولی تضادهام باعث شد برم سمتی که تضادم رو حل کنم واون یکی ازعلاقه هامم محسوب میشه….هرلحظه تو مسبر مهمه که ذهنمونو کنترل کنیم وثابت قدم بمونیم بهترینها رو براتون ارزو دارم ووجودارزشمندتون رو شکرگزارم ممنونم
به نام خدا
الهام جان از خواندن کامنت زیبایت لذت بردم امیدوارم شما هم در نهایت به کاری هدایت بشی که سراسر عشق باشه برات که نه روز بشناسی ونه شب وخستگی وگرسنگی اگر با کاری این حس داشتی اون کار عشقت
وحتی اگر مردم بگن کارت درآمد نداره تو باور نکن چون انرژی عشق به هر کاری ودرست انجام دادنش نتیجه اش پول سازی واگر افرادی در کاری که عشق شماست حاصل مالی ندارند چون عشق اون کار ندارند وگر نه نتایج آدم ها با توجه به باور وعلایق شون نتیجه بخش .
برات آرزوی بهترینها رو دارم درپناه الله یکتا با فرزند عزیزت شاد وسعادتمند باشی دوست خوبم
سلام اکرم جان
ممنون که وقت گذاشتید کامنتمو خوندید یک دنیا سپاس از لطف ومهرتون
لذت بردم از صخبتهاتون که درمورد ویژگیهای شغل مورد علاقه نوشتید ….ممنونم
اون قسمت که نوشتم جدایی وبایه فرزند هم درمورد داستان زندگی مهرنوش حبیبیه که تواینستاکرام هایلایت کرده ….
ممنون عزیزدلم منم براتون در پناه الله مهربان بهترینها رو ارزو میکنم دوست قشنگم
الهام جان خیلی لذت بردم از کامنت قشنگت.خیلی برام جالب بود که از طریق مهرنوش با سایت آشناشدید.مهرنوش واسه من یه الگوی فوق العاده ست.غیر از اینکه تو زمینه ی آرایش دائم هنرجوش بودم،تو حوزه ی موفقیت هم ازش الگو میگیرم.هروقت استاد میگه دنبال الگو باشید و موفقیت رو واسه خودتون منطقی کنید،من به مهرنوش و امثال اون نگاه میکنم.زنان قدرتمندی که بدون وابستگی رو پای خودشون وایسادن و به اهدافشون رسیدن.واقعا قابل تحسینن
امیدوارم به زودی علاقه تو پیداکنی
چون تو لایق بهترینایی
سلام نسرین جان عزیز
خیلی ممنون از لطفت عزیزم
منم شخصیت مهرنوش جون رو خیلی دوست دارم و همیشه ازش یاد میکنم و خوشحالم که الگوهای موفقی مثل مهرنوش داریم وهمه مدیون استاد عباسمتش هستیم
ممنون برای ارزوی قشنگتون ..منم برای شما بهترین لحظات و موفقیتای فوق العاده ارزودارم
سلام بر استاد عباسمنش پر تلاش
بازم یک فایل عالی دیگه که کلی مطلب برای یادگرفتن و نکته برداری داره
اول فایل چقدر این کمپر زیبا قابل تحسین است که با چه ظرافتی ساخته شده تا به استفاده کننده ش بیشترین میزان لذت و راحتی را به ارمغان داشته باشه- واقعا جادار و بسیار عالی دیزاین و ساخته شده و چقدر سفر را برای کاربرش راحت و دلپذیرتر کرده
همچنان از محصول جدید استارلینک یعنی اینترنت ماهواره ای با این قابلیت استفاده در حال حرکت هم رونمایی شد- چقدر دستاوردهای ایلان ماسک زیبا و قابل تحسین است- داشتن اینترنت قابل اعتماد حتی در حال حرکت چقدر میتونه آرامش و تجربه زیباتر از سفر به کاربرش بده- خدا را بابت گسترش این جهان با این سرعت فوق العاده هزارن مرتبه شکر میکنم-
چقدر نگاه استاد عباسمنش برای بهتر و بهبود کردن امکانات موجود را دوست دارم و تحسین میکنم که همیشه و در همه جا به فکر بهتر کردن و راحت کردن وسایل و تجربیات است-
چقدر خوشحال شدم که استاد عباسمنش تصمیم گرفته روی یک پروژه جدید کار کنه و خدا میکنه به قول مریم خانم میلیون ها نفر قرارن از این هدف استاد عباسمنش مستفیذ بشن- اینو میگم چرا که خودم از جمله کسایی بودم که از هدف و پروژه استاد در قانون سلامتی ٬ منفعیت خیلی خوبی بردم و به وزن ایده الم رسیدم- استادعباسمنش واقعا قابل تحسین هستن که همیشه برای خودشون هدف های جدید ایجاد میکنن تا هیچ وقت در یک جای ثابت نمون – به قول استاد یا ما در حال پیشرفت هستیم یا پسرفت- هیچ وقت ثابت نمیونیم- این خیلی نکته خوبی برای من داشت که حتی اگر به اهدافم میرسم باید اهداف جدید برای خودم ایجاد کنم تا انگیزه بالا در زندگی داشته باشم
یکی از موضوعات که این روزها بیشتر ذهن منو درگیر خودش کرده بحث انتخاب مسیر شغلی اینده از میان چندین گزینه است- و تمرکز صد در صدی روی آن است- از خداوند میخام که در این زمینه منو هدایت کنه تا بهترین مسیر را برای خودم انتخاب کنم- بدون شکر همانطور که استاد فرموند تمرکز کامل روی یک کار اگر با شور و اشتیاق هم همراه باشه٬ چه ها که نمیکند و دستاوردها و نتایج ان mind blowing خواهد بود
بازم از استاد عزیز و خانم شایسته بایت یک فایل بی نظیر دیگه تشکر میکنم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
استاد من عاشق شما هستم
خدایا کلی ذوق و شوق دارم نتیجه این پروژه شما رو ببینم و مطمئنا خبرها و اتفاقات عالی در انتظار ماست
خدایا صد هزار مرتبه شکر میکنم از اینکه من با انسانهایی ارتباط دارم که تو زندگیشون علاوه بر اینکه به ثروت که رسیدن هیچ تازه هدفها و خواستههای خیلی بزرگتر ثروت دارند و من با دیدن این سبک زندگی این باور در من شکل میگیره که من هم میتونم بزرگ فکر کنم و من هم میتونم هدفمند زندگی کنم من هم میتونم مثل استاد بدنبال حل مسائل و چالش و هدفهای بزرگتر باشم
در مورد هدف داشتن از خودم مثال بزنم
یکی از مهمترین هدف امسال من این بود تو بیزنسم وارد بازار جهانی بشم و بتونم محصولم رو صادر کنم و تقریبا هر روز صبح این هدف رو برای خودم تو تمرین ستاره قطبی یاداوری میکردم
و تقریبا 9 ماه گذشته بود از این هدفی که برای خودم مشخص کردم ولی اتفاق خاصی برام رخ نداد
چون تو واقعیت من براش هیچ حرکتی خاصی نکردم و همش منتظر بودم مشتری خارجی بیاد با من ارتباط بگیره البته سایت و بستر و زیر ساخت برای ارتباط گرفتن مشتری رو تا حدودی فراهم کرده بودم هر چند نشونه میاومد ولی باز هم خبری نبود
تا اینکه یه ماه پیش به خودم اومدم و از خدا عاجزانه خواستم که
خدایا هدایتم کن چرا به این خواستهام نمیرسم ؟
تا اینکه چند روز بعد من تو سایت نتایج ارشیا عزیز رو دیدم که با استاد داشت مصاحبه میکرد
که تو سن کم و مدت زمان کوتاهی برای هدفش تمرکز گذاشت و تونست اون نتایج بسیار بزرگ و شگفت انگیز رو بدست بیاره
که من همون جا کلی از صحبتهای ارشیا عزیز ایده گرفتم و این هدایت خداوند بود برای من که مهمترین نکتهاش برای من این بود
« که اگر براتون خودتون هدفی دارید و واقعا براش انگیزه دارید با همون شرایط و امکاناتی که دارید برید کاملا تمرکز بذارید و در موردش تحقیق و اطلاعات بدست بیارید و با توجه به بستر اینترنت و فراوانی منابع اطلاعات تو این بستر تمام این شرایط به راحتی براتون فراهم شده پس بهانه نیارید »
من همون جا بود به خودم گفتم اره اگر هدفم صادرات هست باید از خودم شروع کنم و بیام از امکاناتی که دارم استفاده کنم و تا میتونم در مورد علم تجارت در این حوزه اطلاعات بدست بیارم
و من تمرکزی شروع کردم و رفتم تو اینترنت روی این حوزه کار کردن و خدا شاهد به دو هفته نکشید که نشونههاش اومد و من با یه شرکت بسیار خوب و موفقی اشنا شدم که میتونه بمن کمک کنه تا من راحتر بتونم به این خواستهام برسم و البته هیچ پولی نداشتم برای شروع کار ولی باز هم خداوند اومد بصورت کاملا معجزه اسا هزینه شروع برای اینکار رو برای من فراهم کرد و خداشکر کن خیلی قویتر و پر انگیزه تر از قبل کارم رو استارت زدم
و هر چقدر که دارم جلوتر میرم امید و انگیزه و تلاش من داره بیشتر میشه برای رسیدن به این خواسته
و اینقدر ذوق و شوق در من ایجاد شده که حد و اندازه نداره
و احساس میکنم من بزودی اتفاقات خیلی بزرگی نه تنها تو زندگی خودم بلکه تو کشورم بوجود میارم که بقول استاد نتیجه این کار و خیر و برکتی که بواسطه این تمرکز و تلاشی که از خودم نشون دادم مطمئنا به هزاران هزار نفر تو کشور حتی خارج از کشور خواهد رسید
انشالله
خلاصه با دیدن این قسمت از سریال و گوش کردن صحبتهای استاد عزیز در مورد هدف و انگیزه داشتن تو زندگیمون که باعث رشد و گسترش جهان خواهیم شد
بنابراین خواستم مثال از خودم بزنم که من برای خودم هدف مشخص کردم و از خدا هدایت خواستم تا کمکم کنه تا به مسیرهایی هدایت بشم با ادمهایی برخورد کنم و اوضاع و شرایطی برای من فراهم کنه که با راحتترین و لذت بخشترین راه ممکن من به هدفم برسم و بتونم نتایج عالی تو زندگیم بگیرم و از همین نتیجه استفاده کنم و الگو بگیرم و کلی امید و انگیزه بگیرم و ایمانم رو قویتر کنم برای رسیدن به هدفهای بزرگتر
دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام عمران عزیز
برادر گلم
از خوندن کامنتت عشق کردم
و چقدر تحسینت میکنم عمران جان
خداوند رو بسیار شاکر هستم بابت چنین دوستانی که دارم
بابت چنین استادانی که دارم
واقعا از خواندن کامنت های دوستانم سیر نمیشم
و در هر کدوم نشانه ای هست برای من که بهتر و راحت تر درک کنم و آرام باشم
و روند تکاملی من سریعتر بشه
اون فایل ارشیا ی عزیز که واقعا عالی بود و هست
من چقدر با دیدن و شنیدن این الگو به حرکت افتادم
و با فایل های هادی عزیز و عمو رضای دوست داشتنی ذوق و شوق در خودم ایجاد کردم
اصلا خدا داره باهام حرف میزنم و میگه که آقا این راهشه برو جلو من هستم
خداروشکر بابته همه چیز
عمران جان
من برای افزایش درآمدم الگو میخواستم که یپام شما رو در بهترین زمان و شرایط دیدم و خواندم که نوشته بودید درآمد تون 18 تومن بیشتر شد بعد ماه بعدش بیشتر از 25 تومن شد و این شد انگیزه ای برای من که اره میشه میشه و من هم میتونم
و خدا هم داره نشونه ها رو بهم میده
ممنونمتم عمران جان
خدا حفظت کنه برادر
سلام برادر بزرگوار آقا عمران فک کنم شما کورد هستی از اسمتون متوجه شدم منم خودم کورد یکی از شهرستانهای کرمانشاهم البته من لک زبانم ولی شما فک کنم کورد اطراف پاوه و سنندجی حالا خوشحالم این کامنتو مینوسیم حسم گفت بنویس چون من امروز اتفاقات قشنگ برام افتاد داشتم با خدا الان حرف میزدم و گریه میکردم از حس خوبم که کامنت شماروخوندم کلی گریه کردم از اینکه خدا با زبان تو باهام صحبت کرد گفت همون جوری که امروز برات رقم زدم این اتفاقات قشنگو حالا بعدا میگم از این قشنگیهای زندگیم توام مثل عمران وقتی به این هدفت رسیدی هدف بگذار و شروع کن برای صادراتت به همه جای ایران و خارج از کشور البته من کار شمارو نمیدونم چیه اما من تو حوزه کار هنری خودم دیدم خانومهایی هستند چقد راحت به کشورهای همسایه کارهای هنریشونو ارسال میکنند به تعداد بالا و سفارش میگیرند منم اینارو الگو قرار میدهم برای خودم همیشه و تکرار میکنم اما الان فقط از شهر و امکاناتی ک دارم استفاده میکنم به امید خدا به اون هدففم میرسم این پیام شما و حس و حال خوبم مهر تاییدی بود که تمرکزی کار کنم خدا جور میکنه همه جیزو
ی چیزیم بگم من دیشب از خدا هدایت خواستم در مورد روابط و ثروتم اصلا نمیدونستم
و شک داشتم ک چکار کنم اخه گفتم خودم قدم بردارم برای مشتری اما شک داشتم چکار کنم صبح ک بیدار شدم خیابون کار داشتم رفتم که صورتمو بشورم یهو دوتا یاکریم دیدم ک از تو حیاط پرواز کردند سریع فهمیدم امروز پر از اتفاقات قشنگ برام و رسبدن من به این دوتا خواستمه که اصلا فکر نمیکردم حتی برام جور بشه خواسته ام و شد خداراشکر هرچند هنوز یه قسمتش مونده اما انجام شده میدونم این کارو خداراهزار مرتبه شکرت
سپاسگذارم ازتون بخاطر این کامنت و صحبتهای عالیتون و هدفتون انشالله به زودی بیای و از نتایج و رسیدن ب هدف صادراتت بگی برامون دوستت دارم برادر عزیزم و خدارا شکر برای دوستان عزیزم در این سایت توحیدی و زیبای عباس منش
بخاطر وجود استاد عزیزم و مریم نازنینم سپاسگذارم
سپاسگزارم ازاده عزیز
من عاشق خدا هستم که همواره داره منو هدایت میکنه و با من حرف میزنه
و الان هم شما ازاده عزیز رو واسطه کرده تا اون چیزی که لازمه رو بمن بفهمونه
حالا داستان چیه ؟
من چند روزی ورودی مالی نداشتم البته ورودی مالی توپول نداشتم و یه جورایی عادت کرده بودم به فروش و درامد بالاتر
ولی نجواها داشت ارام ارام می اومد سراغم و داشتن کار خودشون رو میکردن ولی قلبم بمن گفت بیا سمت سایت و دیدم قسمت جدید نتایج دوستان تو سایت قرار گرفت ولی نت برام ضعیف بود فیلم برام باز نمیشد و دوباره اون حس قشنگه اومد و بمن گفت خوب اشکال نداره عوضش برو سراغ بچه های که برات کامنت گذاشتن
و دیدم شما ازاده عزیز برام کامنت نوشتی
و تو صحبتهاتون اون جمله طلایی خدا رو دوباره دریافت کردم که
( همان طور که من تو را به اینجا رسوندم پس نگران نباش من تو را به خواسته هات و هدفهات میرسونم )
در ضمن من اهل مازندران . شهرستان قائم شهر هستم ولی الان حدود 1/5 سال مهاجرت کردم به رامسر و اون صحنه پشت سرم دریا رامسر با پرنده های مرغ ماهی خوار هستند که خداوند رو سپاسگزارم از اینکه مدار منو تغییر داد تا بتونم تو این شهر زیبا و پر از انسانهای نازنین و ثروتمند زندگی کنم
من دوستان و همچنین مشتریهای کرد زبان زیاد داشتنم اونها بسیار انسانهای صادق و درستکار و از همه مهمتر بسیار با مرام و با معرفت هستند که من از رابطه و دوستی با اونها کلی چیز یاد گرفتم
ازاده عزیز خیلی خوشحال شدم دوست خوبی مثل شما دارم و از همه مهمتر از همکلاسی های من تو سایت استاد هستید این عالیه که مثل من شما هم دارید روی خودتون کار میکنید
خداوند رو شاکرم از اینکه هدایتم کرد تا کامنت خوب و تاثیر گذار بنویسم و باعث بشه شما مسیرتون واضح تر بشه
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام استاد عزیزم مریم نازنین
خدای من این فایل رو که دیدم احساس کردم چرا اینقدر عقبم
چرا من اینقدر دیر آشنا شدم به خدا گفتم خدایا چرا من دیر آشنا شدم با این خانواده
وخداوند به من گفت تو دقیقا بهترین زمان آشنا شدی شروع کن! مریم عزیز واقعا این حداز مستقل بودنت رو تحسین میکنم من که هنوز نتونستم این وابستگی و این شرک به همسرمو کامل ازبین ببرم و هربار هم ذهن نجواگرم میگه این ها بچه ندارن بچه کوچیک آدم رو وابسته میکنه مثلا دست تنها میخوای چیکارکنی یا مگه بچه فقط برای توعهههه!!!!و کلا اینجوری توجیهم میکنه خلاصه که نوش جونت مریم جان نوش جونت استاد عزیز نتیجه هاتون نوش جانتون
جا داره هنوز باید کارکنم هنوز باید صبح و شب وقت بزارم برای درست شدن یه همچین شخصیتی که تنها تو یه باغ به این بزرگی بتونم بدون وجود هیچ کس زندگی کنم آره کارکردن لازمه بله استاد تمرکز لیزری لازمه برای درست شدن شخصیتم این درس بزرگ رو گرفتم ازتون استاد من هنوز تو زمینه مالی تقریبا نتیجه خاصی نگرفتم والان با دیدن این قسمت به خودم گفتم عزیزم پیش زمینه دریافت نعمت ها ایمانی اس ازجنس ایمان مریم و عباسمنش هر وقت تونستی بسازی این ایمان و این توکل رو خداوند درهای نعمت رو برات باز میکنه واون موقع اس که تو با جون ودل دریافت میکنی خدای بزرگ هدایت کن من رو برای جهاد اکبر برای تغییر شخصیتم برای پرداخت بها برای استقلال قربانی کردن این شرک به همسرم
چقدر عالی بود این قسمت چقدر درس داشت این قسمت
و چقدر من رو به فکر فرو برد و چقدر من هنوز باید عوض بشم
و چقدر من کار دارم
انگیزه ازاین بالاتر دیگه واقعا چی میخوای به چی فکر میکنی شروع کن شروع کن و هدفهاتودونه دونه تیک بزن
عاشقتمونم انشالله دست پر برگردی استاد ما منتظریم تا برگردی منم قول میدم که بیشتر رو خودم کارکنم تا بتونم بسازم اون شخصیت هم مدار باشمارو مریم عزیزمنتظر نتیجه های شماهم هستم من عاشقتم
سلام استاد نازنین مریم بانوی دوست داشتنی وقوی ودوستان خوبم
آخ که چقدر دیدن این فایل بهم چسبید،هر لحظه ش برام از لحظه ی قبلش هیجان انگیز تر میشد،،اول از همه بگم چقدر این کاپشن چرم زیبا با اون رنگ زیبا بهتون میاد،خوش تیپ ترین استاد دنیا..
اولش که داشتین توضیح میدادین،اضافه کردن به جزئیات تراک کمپر رو، باورم نمیشد که آخرش تنهایی عازم سفر هستین،حتی اون جایی که گفتین یک قاشق ،یک قابلمه،از خودم پرسیدم،چرا استاد هی میگن یه دونه،پس مریم جون چی….ای جانم استاد نازنینم که هزاران مرتبه خداروسپاسگزارم که من رو با شما،مریم جون،و بچه های سایت آشنا کرد،که زندگیم متحول بشه،وتازه بفهمم زندگی یعنی چی
حتی تا یک سال پیش هم خیلی نمیدونستم،توکل واقعی یعنی چی،یه جاهای واقعا اداشو درمیوردم،ولی از خیلی چیزا میترسیدم،ولی الان با قدرت میتونم بگم،خیلی از ترسها رفته،وجاش رو ایمان وتقوی واقعی گرفته..
عاشقتونم که چقدر مثل همیشه دقیق ومنظم به جزئیات سفر پرداختین،ازون شارژر هیولا که تو یک ساعت کامل شارژ میشه،استار لینکی که شما جز اولین نفراتی هستین که ازش استفاده میکنید،وقطعا ما بچه های سایت هم جز اولین نفراتی هستیم که از منافعش استفاده میکنیم،خدایا شکرت که خودمون تو جایی زندگی میکنیم که اینترنت رو به رومون قطع میکنن،ولی مااینقدر حالمون خوب،که میشیم اولین نفراتی که از جدیدترین استار لینک جهان منفعت میبریم….چی بگم،خدایا فقط باید بگم هزاران مرتبه سپاسگزارم
استاد ما اینقدر خبره هست تو کارش،که خودش با جزئیات وحساسیت بالا،والبته با لذت بردن،اتاق جمع وجور این چند ماهش رو آماده کرده،که دل رو بزنه به سفر،دوباره برای ما هدیه بیاره،اونم چه هدیه هایی،خدا میدونه برگشتنی به امید الله ،چی تو بارش داره برامون
وباخیال آسوده،عشق زندگیش رو میسپاره به خدا،تو یک زمین بیست هکتاری تنها،که البته خدا همیشه باهاش بوده وهست وخواهد بود،عزیزدلش هم شروع کنه به کارهای خودش،واین دونفر باز میخوان دل هزاران نفر وشاد کنن،ایمان هزارن نفر رو قوی تر کنن،حال هزاران نفر خوبتر کنن،وچه شود این داستان استاد وعزیز دل….
آخ خدا چقدر حالم خوب،شوقی تو وجودم موج میزنه،که من هم یک انرژی تو وجودم اومده،که شهلا تو هم پاشو،هدفهات رو باشوق بیشتری دنبال کن،واون جاهایی که لحظه ای از یادخدا غافل شدی ودلسرد شدی،درستش کن،به قول استاد انگیزه ت رو بیشتر کن برای سال جدید،ببین چه چیزای قشنگی در انتظارت..
من از قانون سلامتی،چه موهبتهایی که نصیبم شد،از دوازده قدم…وزندگیم متحول شد…وبهتر وبهتر هم خواهد شد به امید الله
اگه سال 1401 رو به من میگفتن ،که چه اتفاقاتی،برات میفته،من باور نمیکردم،ولی تجربههایی رو بدست آوردم،که شاید در ظاهر به قول استاد بد بودن،ولی دردل همین ها من خدارو بیشتر پیدا کردم،وچقدر دوازده قدم به موقع اومد تو زندگیم،که بفهمم زیباییهای دنیا رو باید با تمام وجودت ببینی واز همه مهمتر در حال زندگی کنی،گذشته ها گذشته،وآینده رو هم تو با همین حال واکنون میسازی، با حال خوب واحساس وخوب،ودر نتیجه اتفاقات خوب
استاد عزیزم،مریم زیبایم،خیلی دوستون دارم،خیلی درسها ازشما دونفر یاد گرفتم،مطمئن هستم بهترینها براتون رقم میخوره،چون شما لایق بهترینها هستید…
ودوستان عزیزم که کامنت شما ها رو میخونم قلبم باز میشه، وهر لحظه خدارو شاکر هستم که دوستان نابی مثل شمادارم،خیلی دوستون دارم..
درپناه حق