سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191 - صفحه 5

بنام خداوند بخشنده مهربان

.سلام به استاد عباس منش عزیزم

و خانم شایسته مهربان

.

نمیدونم از کجا شروع کنم و چجوری بنویسم

فقط میدونم که این فایل برای من بود که با ایمان و قدرت بیشتری و تمرکز بیشتری و جسارت بیشتری و انگیزه بیشتری اون کارهای عقب افتاده ای که دارم رو انجام بدم

چرا؟

چون اگه من پیرو عباس منش هستم باید

مثل خودش باور کنم

مثل خودش عمل کنم

مثل خودش ایمان به غیب داشته باشم

نه بشوم

مثل اون همه پیرو و آدمی که پیرو علی(ع) بودن ولی بعدش پا پس کشیدن،

البته علی (ع) و عباس منش و… احتیاجی به این پیروان ندارن

بلکه فقط ما هستیم که میتونیم با الگو قراردادنشون خودمون به اون هدف برسیم و به خواسته هامون برسیم.

و خیلی جالبه که استاد دقیقاً منم قبل اینکه اصلا این فایل رو ببینم با خودم عهد بستم که با وجود این همه محصولی که از شما دارم و پولش از همون تعهد و انگیزه و ایمانی که داشتم و درب ها باز شد برام و انجامش دادم و وارد زندگیم شد

دیشب تصمیم گرفتم که تمرکزم رو به مدت چند ماه فقط بذارم روی محصول” روانشناسی ثروت 1 و 2 ”

به هزاران دلیل

ولی 3 تا دلیل مهمش که برام خیلی پُر رنگ هستش رو اینجا میگم:

1) به آزادی مالی میرسم

2)به آزادی مکانی میرسم

3)به آزادی زمانی میرسم

همین 3 تا

باعث میشه که

وقتی بی نیاز مالی باشم وقت آزاد دارم برای اینکه روی بقیه محصولات شما تمرکزی کار کنم

نه اینکه یه ذره ازین محصول یه ذره ازون محصول یه ذره ازون یکی محصول

و

برای همین حتی از الان برای عید 1402 به امید خدا تصمیم گرفتم حتی عید رو هم هیچ جا نرم و فقط بمونم خونه و ازین مدت طلایی برای تمرکز بیشتر روی ثروت1 و 2 و اتصالات عصبی باور ها در مورد ثروت و ساخت باور ها.. کار کنم و از وقت و زمانی که خدا برام باز کرده بهترین استفاده رو بکنم

تا برای سال های بعد

وقتی عید میشه از دو هفته قبلش برم به مسافرت نه فقط اون 13 روز رو

و

اینکه به هرکجا دلم میخواد برم بدون دغدغه مالی

چون،

واقعا خسته شدم از حساب و کتاب کردن در مورد هزینه ها

واقعا خسته شدم از افسوس نداشتن خیلی چیزا

واقعا خسته شدم از توانایی که خدا بهم داده ولی استفاده نمیکنم

واقعا خسته شدم از اینکه نتونم برای خودم بهترین ها رو بخرم

واقعا خسته شدم از اینکه حسابم خالی باشه

واقعا خسته شدم از اینکه خواسته هامو هی عقب میندازم

واقعا خسته شدم از اینکه برای تولد خودم و عزیزانم همش حساب و کتاب کنم

واقعا خسته شدم واقعا خسته شدم و همین خستگی انرژی زیادی رو در من ایجاد کرده

که بیام تموم محصولات شما رو از گوشیم پاک کنم (البته الهام بهم شد)

و فقط ” روانشناسی ثروت 1 و 2 ” رو توی گوشیت داشته باش که حتی وسط گوش دادن به این محصولات سراغ هیچ محصولی نری تا مدت 6 ماه آینده و فقط تمرکزی روی این دوتا کار کنی از همه ابعاد و بعدش که این چرخ ثروت و اون مداری که بهش رسیدی و بخاطر اون تمرکزت ثروت داره وارد زندگیت میشه

بعدش بری سراغ هدف بعدی حالا روابط یا عزت نفس یا هرچیز دیگه ای که اون موقع هدایت میشم

ولی اینکه بخواهم با این ظرف کوچیکم همه رو جا رو بدم گنجایش نداره و

افزایش درآمد و ثروت و بی نیازی مالی باعث میشه که ظرفم خیلی خیلی خیلی بزرگ تر بشه و راحت تر و آسان تر هرکاری میخوای بکنی

.

این هدفی که همین دیشب گرفتم و اینجا هم مکتوبش کردم

واقعا به نظرم اگه صبح تا شب و شب تا صبح

( همونطور هم که شما توی این فایل گفتید که من 6 ماه تمرکز گذاشتم روی قرآن از صبح تا شب و از شب تا صبح گوش میدادم و بعدش تحولی توی زندگیم دیدم)

اینجوری برم جلو با تمام قوا و انگیزه بالا و حرکت کردن

امکان نداره که تغییرات خیلی وسیع مالی تو زندگیم رخ نده

امکان نداره

امکان نداره

امکان نداره

.

چون من مطمئم و الگو میخواستم که خداوند بهم گفت از زبان شما در این فایل که اگه شما توی 6 ماه تونستی

پس،

من هم میتونم و قطعا میتونم

و همه جانبه حمله میکنم به افکار فقر آلودم و ثروت رو میسازم .

استاد بخداوندی خدا میسازمممم منِ میلاد آمای بهت قول شرف و مردونه میدم که چند ماه بعد که شما از اون هدفی که انجام دادی اومدی و گفتی

منم بیام و برات فایل ضبط کنم و بگم کجا بودم و به کجا رسیدم

و بهت قول مردونه دادم

به شرف قسم میخورممم استاددددد

من اینکارو میکنم با تمام قوا

چون یه انرژی خیلی خیلی خیلی زیاد و انگیزه بالا در من روشن شده

و همین امروز هم یه فایل ویدیوی از خودم ضبط میکنم و تاریخ میزنم و نگهش میدارم و بعد نشون میدم که از کجا به کجا رسیدممم

.

من به خودم و خدای خودم و شما قول شرف دادم استاد….

.

.

.

چون من در مورد همین انگیزه بالایی که گفتید من

همون سال 98 که بارها توی فایل های مختلف گفتم و کامنت گذاشتم و حتی توی فایل قربانی کردن برای رسیدن به اهداف هم گفتم

و باز هم اینجا میگم

برای خودم که من اگه تونستم اونکارو انجام بدم باز میتونم به خیلی از اهداف برسم…

دقیقا یادمه،

دی ماه سال 1398 بود که من اون موقع

‏توی کار املاک بودم

‏دانشگاه تهران توی رشته ژنتیک ترم 6 دانشجو بودم

‏با اسنپ هم کار میکردم

‏ولی آس و پاس بودم و هیچی نداشتم

‏و همون موقع هم زد و بنزین گران شد و

‏دو هفته بعدش هم

‏بیماری پندمیک اومد

‏و من بودم و کلی بدهکاری توی سن 25 سالگی( سر اشتباهاتی که حالا دوست ندارم بگم)

‏که الان 28سالمه که البته 17 اسفند میرم توی 29 سالگی

‏و میلاد موندش و حوضش

‏و درمونده بودم و واقعاا

یادمه وقتی بنزین گرون شد

‏من از صبح تا شب فقط گریه کردم توی خیابان راه میرفتم و میگفتم خدایا چرا آخه؟؟

‏من چیکار کنممم؟؟

‏چرا همه چی خراب شد؟؟

‏ولی نمیدونستم که هیچ چیزی خراب نشده بلکه موقع ساختنه و من باید بسازم

‏و به حالت تسلیم شدن از خدا کمک خواستم و گفتم خدایااااااا من تسلیممم من هیچی نمیدونم خداایاااا تو کمکم کنننن

‏من نمیدونم چیکار کنم و اون موقع تازه با فایل های استاد آشنا شده بودم و

‏دقیقا یادمه شب توی خواب و بیداری بهم گفتش هر چی رو که بگم انجام میدی گفتم آره

‏گفت قول؟

‏گفت قول میدم

‏و گفتش

‏پس،

‏برو دانشگاه انصراف بده

‏ماشین رو هم ببوس بذار کنار و کار نکن با اسنپ و

‏ازون املاک هم بیا بیرون و بشین خونه و توی این سایت باش و فایل ها رو گوش کن

‏و منو داری، گفتم یعنی چی؟

‏مسخره کردی منو؟؟

‏گفت مگه نگفتی انجام میدی

‏پس مردش باش انجام بده

‏آقا،

‏خلاصه ما هم گفتیم چشم

‏ولی خیلی ترس داشت بچه ها

‏که ترم 6 بری انصراف بدی و یا کار با اسنپ و املاک رو بذاری کنار وقتی بدهکاری ولی هر جوری بودش جسارت و شجاعت و ایمان نشون دادم و انجامش دادم و

‏چقدر خانواده ام سرکوب میزدن و کلی حرف که دیوانه شدی ولی من فقط به الهام خداوند گوش دادم

‏و دلیلم این بود که تو با عقل ناقص خودت که تا حالا اینجوری زندگی کردی وضعت اینه حالا یبار به حرف خدا گوش کن

‏و انجامش دادم

‏و چسبیدم به فایل ها و به سفرنامه

‏که الان شده تحول زندگی من

‏که اون تایم 40 روز بودش ولی الان 4فصل شده

‏و من شروع کردم به کار کردن و گوش دادن تمرکزی به فایل ها و نوشتن و اهان یادمه کشور به مدت 2 ماه هم تعطیل شد از اسفند ماه تا اردیبشهت

‏و ی زمان طلایی بودش برام

‏و من تمرکزی شروع به کار کردن کردم

‏واقعا تمرکزی و تموم کویر ها رو از بین بردم

‏و بعدش هدایت شدم به یه املاک

‏که توی سال 1399 من بهترین مشاور اون املاک شدم و یادمه 100 تا قرارداد نوشتم و بدهکاری رو پرداخت کردم و پس انداز و همین محصولات رو هم از اون خریدم

‏و…..

ولی این تجربه زندگیم رو گفتم برای اینکه اون تایم من خیلی انگیزه بالایی داشتم برای تغییر و پرداخت بدهی و میگفتم فقط برسم به صفر دیگه هیچی نمیخوامم ای خدا

و خواستم خیلی شدید بود و انگیزه مننم بالا

و حتی ثروت 1 و 2 هم نداشتم

ولی بعدش که پرداخت شد بدهی ها

من به روزمرگی افتادم و یادم رفت و درامدم افت کرد بااینکه خیلی رشد داشتم ولی دیگه اون انگیزه رو نداشتم و فراموش کردم و افتادم توی تله شرایط به ظاهر خوب و هدف بعدی رو انتخاب نکردم

ولی الانننن

دیگه فرق میکنه

چون هم من بزرگتر شدم و هم ظرفم بزرگتر و هم مسیر رو فهمیدم که فقط تمرکز 100٪ هستش که منو به نتیجه میرسونه و اگه یبار توسنتم به اون نتایج برسم پس بازهم میتونم و بیشتر و بیشتر میتونم

و الان تصمیم جدی دارم که فقط روی ثروت 1 و 2 اونم تمرکز 100٪ بذارم تا خیلی درب ها رو باز کنم و بعدش برم به سراغ چیزای دیگه و باید اینو فتح کنم

و میدونم که فتحش میکنم استاد

و برا همین قول دادم به خودم و باید همه خواسته هامو بهش برسم

و از همین لحظه شروع شد…..

.

.

.

خدایاااا شکرتتتتتتتتتتتت که بجای اینکه مچ منو بگیری همیشه دستمو محکم تر از قبل میگیری و این توانیی تغییر رو در من دیدی که این فایل رو برای من ضبط کردی تا بگی اگه وقتی استادت داره میتونه پس تو هم میتونی و اینم الگوووو

و درهای ثروت رو به روی خودت باز کن

و خودتو به مدار ثروت برسون که همه چی منتظرته

خدایاااا شکرتتتت و قلبم باز شده و نور هدایت رو حس میکنم.

خدیاااا منو هدایت کن

.

.

.

عاشقتونم رفقا،

.

إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ

(پروردگارا!) تنها تو را بندگی میکنیم؛ و تنها از تو یاری می‌جوییم

‏