سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 191 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

سریال سفر به دور آمریکا قسمت 191

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستان خوبم

خدا رو شکرکه باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ

همین اول فایل ی تبریک بگم بابت فیلمبردای عالی مریم جان .میدونین الان که خودم شروع کردم به ضبط کردن فایل تازه دارم میفهمم که چقدر مریم جان مسلط هستن به گرفتن موبایل و فیلمبرداری کردن که البته اینهم تکاملی اتفاق افتاده نه یکدفعه مریم جان هم مثل من یک روزی ادیت کردن و …. رو بلد نبودن اما آموزش دیدن و یاد گرفتن و البته که مشتاق بودن به یادگیری و ادامه دادن و پیشرفت کردن تا این حد و همین میتونه چقدر الگوی خوبی باشه برای من که انگیزه بگیرم که درسته من هم تازه شروع کردم و ممکنه خیلی چیزها رو بلد نباشم اما اگر ادامه بدم با تمرکز من هم میتونم خیلی پیشرفت کنم

چقدر همه چیز تمیز و زیبا و شفاف و براقه و حرکت دوربین هم که با فوکوس روی کلبه شروع میشه و با ی چرخش تلفیقی از رنگ ها رو در آسمان و زمین و آب به تصویر میکشه که همشون جلوه ای از آیات خداوند هستن .

چقدر هوا تمیز و پاکه انگار که بذر پاکی رو همه جا پاشیدن و همین طور هم بذر بهبود دائمی

چقدر اون مسیری که مریم جان از کلبه تا سوله طی کردن زیبا بود درخت ها دورتا دور مسیر بودن و از بالا انگار ی دالانی رو درست کردن بودن که مریم جان ازش رد شدن

و یاد آوری اینکه اصل سادگی هیچ وقت انتهایی نداره و همه چیز میتواند هر بار ساده تر و راحت تر شود توسط میرم جان

یادمه استاد توی تفسیر سوره شرح برای آیه ی :

فاذا فرغت فانصب

میگفتن یعنی اگر نزدیک شدی به زمان رسیدن به هدفت و میدونی که بزودی فارغ میشی از اون قبل از این که فارغ بشی باید یک هدف دیگه ای رو برای خودت انتخاب کنی تا همیشه پویا و فعال بمونی

و چقدر همین سوره همین جا هم مصداق داره .یادمه استاد میگفتن که آقا مهم نیست اون باری که برداشته میشه چیه ماهیتش. مهم اینه که برداشته شده و الان وقتشه برای ی حرکت دیگه برای یک توجه دیگه

الم نشرح لک صدرک

ووضعنا عنک وزرک

الذی انقض ظهرک

فان مع العسر یسرا

ان مع العسر یسرا

فاذا فرغت فانصب

و الی ربک فرغب

قلب استاد بعد از این سفر گشاده تر شده ظرفش بزرگتر شده و یادش توی دل ما بالاتر رفته وتوی دل همین سفر ی مشکلی به اسم دسترسی نداشتن به اینترنت بوجود اومده که در دل همون سفر درخواست داده شده و این درخواست به آسانی پاسخ داده شده و آسانی و راحتی رو با خودش آوره .همینه که استاد میگن راه حل هر مساله ای در دل اون مساله است

و الان که این آسانی فراهم شده دوباره استاد میخواد عازم سفر بشه :فاذا فرغت فانصب

اون دو آیه ی وسط رو کاریش نداریم چون سینه استاد اونقدر گشاده شده و اونقدر بزرگتر شده از مسایلش که خیلی راحت ازشون رد میشه چون میدونه یکی دیگه قراره حلش کنه پس جای هیچ نگرانی نیست چون تکامله طی شده اما پیامبر اون موقع تازه شرع راهش بوده

چقدر اون جایی که استاد گفتن من و لری و خدا یاد صحبت های استاد افتادم که میگفتین خداوند توی قرآن گفتن که :

امکان نداره دو نفر با هم صحبت کنن و خدا نفر سوم نباشه

امکان نداره 3 نفر با هم صحبت کنن و خدا نفر چهارم نباشه

امکان نداره 4 نفر با هم صحبت کنند و خداوند نفر پنجم نباشه

و چقدر این آقا لری من رو باز یاد صحبت های استاد میندازه توی جلسه 27 روانشناسی ثروت در مورد افرادی که هندی من بهشون گفته میشه که دست به آچار هستن و خیلی از کارها رو میتونن انجام بدن و از همین طریق ثروت خلق میکنند اونم ثروت زیاد البته اونهایی که باورهای درست دارند

چقدر این امنیت کار کردن روی این پله ی زیبا رو دوست دارم و دوست دارم تجربه کنم کار کردن روش رو

و این آزادی مالی استاد رو که هر چی رو که بخوان فی الفور سفارش میدن و البته که مورد نیاز

چقدر مفهوم سرمایه گزاری در کسب و کار رو با خریدن این صفحه میشه بهتر درکش کرد که یعنی چی و ارزش قایل شدن برای کسب و کارت و مخاطب کسب و کارت و بالا بودن استاندارهای استاد رو و اینکه هرچی خدمات بهتری ارائه بدی ثروت بیشتری خلق میکنی و مفهوم همگام شدن با تغییرات جهان وکی میتونی به همه ی اینها برسی ؟

وقتی که ثروتمند باشی پس ثروتمند شدن خیلی با شکوه و با عزت و اقتداره

چقدر ایده ی جالبی وصل کردن زنراتور به باطری چه شود

چقدر ناز بود اون کفشدوزکه .استاد جان اینا نیش نمیزنن شما رو دوستون دارن دارن اینجوری ابراز علاقه میکنن

چقدر آقا لری تمرکزی داره کار میکنه واقعا اصل تمرکز رو برای آدم یادآوری میکنه

مرسی مریم جان که با دقت همه چیز رو بهمون نشون دادین

خدایا شکرت که ما هم داریم با نعمت اینترنت و دیدن این فایل ها و گرفتن پیام هاشون دنیا رو جای زیبایی برای خودمون میکنیم و کم کم برای دیگران

چقدر این سر مته جالب بود و قشنگ همون محدوده رو سوراخ میکرد بدون اینکه به بقیه ی قسمت ها آسیب وارد کنه حتما مال میلواکیه دست مریزاد

خدای من چقدر برونی زیبا بود با اون رنگ حنایی خوشگلش و اون ببعی کنارش انگار مجسمه بودن اینقدر که بی تحرک بودن چند لحظه ای که مریم جان زوم کرد روشون

خدایا ما رو هم هدایت کن به ی اینترنت نامحدود با سرعت بالا

چقدر اون کپسول آتش نشانی خوشگل بود که دم در بود

چقدر با دیدن این صحنه های مربوط به تغییرات داخل کمپر میشه مفهوم ایجاد تغییر رو قشنگ درک کرد که تغییر میتونه به معنی ب رداشتن ی تیکه چوب باشه یا گذاشتن ی جعبه برای نظم دادن به شامپو و برس .شاید به ظاهر اینا کوچیک باشه اما وقتی همشون کنار هم قرار میگیرن منجبر میشن به ی بهبود کلی .درست مثل کار کردن روی باورها که هر بار ی باور ریز رو شناسایی کنی و اصلاحش کنی حالا توی هر جنبه ای وقتی اینا کنار هم قرار میگیرن منجر میشن به ی بهبودی کامل و وسیع

چه چیز خفنیه این خدایا من چرخ هم داره بابا ایول به این ایده های خلاقانه که هم مشکل مردم رو حل میکنن هم باهاش ثروت میسازن

چه نازه این یخچاله با این رنگ مشکیش و اون جا یخی تونلیش

چقدر مجهزه این کمپره کف کردم

چقدر اسکای ویوش زیبا بود

و این همون فاذا فرغت فانصبه که اون بالا گفتم که هنوز چند وقت از تجربه سفر نگذشته استاد دوباره عازم سفر هستن

و اینکه استاد تا از چیزی نتیجه نگیرن در موردش صحبت نمی کنن

برای رسیدن به هدف باید :

تمام تمرکزت رو باید بزاری روش

باید بدونی چه بهایی رو قراره براش پرداخت کنی

زمان و انرژیت رو باید بزاری روش

اینا همه باری من پیامه توی مسیر جدیدی که شروع کردم چون میدونم اون تمرکزی که باید میداشتم رو نداشتم وقت میذاشتم اما خیلی کم ولی چند روزیه تصمیم گرفتم بیشتر براش وقت بزارم با تمرکز بالاتر

چقدر مفهوم انگیزه داشتن رو ساده بیان کردین استاد گه انگیزه چیز عجیب و غریبی نیست همین که امروز من توی هوای آفتابی زمستانی بعد از چند روز بارون حس کردم برای حال خوبم باید حیاط رو بشورم ووقتی تمیزیش رو دیدم حسم خیلی خوب شد همین که من خونه رو جارو کشیدم و حس خوبش رو گرفتم این یعنی ی روز آفتابی به من انگیزه داده و من رو وادرا به حرکت و به جریان انداختن انرژی مثبت کرده چون تمیزی خونه به من حس خیلی خوبی میده اتفاقا امیروز مونده بودم بین کار کردن روی خودم یا تمیز کردن خونه اولش نجواها اومدن که داری وقتت رو تلف میکنی اما حسم میگفت باید این کار رو انجام بدم تا انرژی مثبتش رو بگیرم و وقتی تموم شد و ی دوش گرفتم و بعدشم ی چایی داغ خیلی حس و حالم عالی شد

خدا رو شکر که این روزها من هم دارم با قدم های کوچیک برداشتن و یاد گیری و بالا بردن مهارت های کامپیوتریم در خودم انگیزه ایجاد میکنم برای ادامه دادن مسیر جدیدی که شروع کردم

مدتی بود که میخواستم اهرم رنج و لذت رو برای هدفی که دارم بنویسم ولی هی به تعویق مینداختم واین قسمت فایل انگار دقیقا خطاب به من بود که دیگه به تعویق نندازمش و بنویسمش

خدا رو شکر این روزها دارم رابطه هایی رو تجربه میکنم که هیچ وقت توی زندگیم تجربه نکرده بودم از لحاظ توحیدی بودن و عدم وابستگی هم با خودم و هم با دیگران که این رو هم مدیون هدایت های بی نظیر خداوند هستم

باید اعتراف کنم که هنوز خیلی فاصله دارم با فرکانسی که مریم جان درش قرار دارن از لحاظ غلبه بر ترس ها ولی ی گام نسبت به قبل خودم تغییر کردم نسبت به همین چند وقت قبل

بعضی وقت ها میگم خدایا شکرت که من قبل از آشنا شدن با این قوانین ازدواج نکردم چون معلوم نبود با اون باورهای نامناسبی که داشتم چطوری میخواستم زندگی رو پیش ببرم .خدا رو شکر که نسبت به قبل خودم خیلی تغییر کردم

و پیام آخر استاد برای من :

مسیر جدیدت رو با توکل بر خدا ادامه بده هرچند به نظر ممکنه سخت باشه اما اگر روی خداوند حساب کنی حمایتت میکنه و درها رو برات باز میکنه

سپاسگزارم استاد عزیزم و مریم جان