https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-06 07:38:182023-04-08 09:01:45سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 192
583نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من عااااااااشقتووونننممممممممم استااادجونم و مریم جون عزیز
واقعاااااااااا عاشقتووووونننممممم
حسی که نسبت به شما دوتا عزیز دارم رو نسبت به پدرو مادرم دارم، انقدرررر عاشقانه و خالصانه با اینکه کیلومترها دورم از تون و فقط تو قاب گوشیم شمارو دیدم.
استاد جون من یک برادر دارم که 17 سال حدودا از من کوچیک تره، الان 8 سالشه
و من سعی میکنم فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت یا سریال تمرکز بر نکات مثبت رو تاجایی که میتونم با ایشون نگاه کنم تا ورودی های مفیدی داشته باشه
خیلی خوب بخاطر دارم که یکی دو سال سال پیش وقتی برای اولین بار بهش گفتم محمدمهدی بیا اینجا رو ببینیم باهم، ببین چه طبیعت زیباییه(داشتم سفر به دور امریکارو میدیدم و طبیعت بکر و نابی رو شما به تصویر کشیده بودید)
محمدمهدی یه مقدار نگاه کرد بعد گفت وااای چقدرر قشنگههه و… بعد چند دقیقه گفت: اینجا کجاست؟
بهش گفتم اینجا امریکاست
یهووو چشمهاش گرددد شد از شدت تعجب
گفت: مگه امریکا این شکلیه؟
مگه اونجا آدمای بدی نداره؟ مگه اونا دشمن ما نیستند؟ من فکر میکردم اونجا خیلی زشته! و…
استاد جون این حرفارو یک بچه ی 6_7 ساله داشت میگفت! بهت زده شده بودم آخه یک بچه با این سن و سال چطور انقدررر حس بد تو دلش بود نسبت به جایی که هییچچچی ازش نمیدونست (من اینجا خیلیییی به عمق ریشه ای بودن باور هامون پی بردم به اینکه شما میگین نمیشه یک شبه تغییر کرد چون ما یک شبه این باور هایی که داریم رو نساختیم، از سنی که هنوز قدرت تعقل و تفکر نداریم توسط یک سری باور ها بمباران میشیم)
من براش یه سری توضیحات دادم و ابهاماتش رو برطرف کردم و دیدش کاملا پاک شد از نازیبایی ها.
و الان انقدرر با عشق و با لذت میبینه و خودش برام فلش میاره میگه لطفا برام عباسمنش بریز.
دیروز یکی از تکالیف مدرسه اش این بود که اگر پروانه بودی دوست داشتی از کجاها دیدن کنی، اولین موردی که نوشته بود این بود: دوست دارم بروم و خانه ی فردی بنام عباسمنش را ببینم بسکه محو زیبایی پرادایس شماست.
استاد جون اینارو گفتم چون تماااام مدتی که داشتم این فایل شمارو میدیدم داشتم تحسین میکردم این شیوه ی تربیت کردن رو
که فرزندانی بدون تعصب و با ذهنی رها تربیت کردند که حالا که بزرگ شدن چنین برنامه هایی رو برگزار میکنند و انقدررررر با فرهنگ اند
دقیقا جایی که تو فایل گفتید این پرچم رو خودشون احترام گذاشتند و تهیه کردند و انقدر قشنگ برای هر کدوم پایه داشتند و… یاد دوران دانشجوییم افتادم که ورودی سلف مون روی زمین پرچم امریکارو کشیده بودند که مثلا زیر پا باشه و… و منو دوستم هربار باید میپریدیم که اینکارو نکنیم
استاد جون چقدرررر تفاوت فرهنگی هست و واقعاااااا اونا با این باور هاشون با این دید بازشون با این صلح ذهنی شون با این احترام هاشون حقشونه که تو همچین جایی زندگی بکنن، نوش جونشون آزادی و ثروتشون گوارای وجودشون.
نکته بعدی اینکه چقدررررر ساده و راحت و به دور از تجملات شادی خلق میکنن مردم این کشور
میز های ساده، یک مجری ساده…. وااای همه انگار واقعاااا خودشون بودن خود خود واقعی شون نه کت شلوار و داشتن و باد به غبغب و رسمی و خشک
نه نظارت سفت و سختی، چون واقعا تمام افراد خودشون رعایت میکردند همه چیز رو وااای چقدررر احترام بین کشورها حاکم بود
استاد جون چقدرررر زیبا بودد چقدرررر زیبا بود
_استاد جون چقدرررررر شما توانایی ارتباط بر قرار کردنتون عاااالیه، گاهی سر یه میز میرفتید و طرف مقابل انگار دوست نداشت حرف زدن با شمارو تموم کنه… اینی که از زیبایی های خودشون کشورشون بهشون میگفتید اونا سر ذوق میومدند
واقعااا تک تک رفتارهای شما الگوی برای زندگی واقعی مون، چون میبینیم که وقتی تو محل کارم منم به همکارام میگم چقد این لباسات بهت میاد، چقدر فن بیانت خوبه، چقدر اندامت خوب شده و… چقدر اونا لذت میبرن و لبخند رضایت بخشی به لبشون میاد و همینم باعث میشه رابطه شون با من خوب باشه.
راستی استاد جون به خودم قول دادم که خیلیییی جدی فراگیری زبان رو شروع کنم، جزء اهداف 1402 ام گذاشتمش، که بتونم فایل هایی که تماما با اون زبان صحبت میکنید رو بفهمم که تا الان 4 تاشو رو سایت گذاشتید و بتونم کامنت بذارم براتون.
استاد جون خداوند خیرو برکت و آرامش در هردو دنیارو بهتون بده، همیشه از ته دل براتون دعا میکنم، شما نمیدونید چه تاثیری تو همهههه جنبه ها رو زندگی من‌گذاشتید
بینهاااااااااااااااااااییییتتتتتتت عاشقتونمممم، انشاالله یه روز شما و مریم جون رو ببینم و در آغوش بگیرمتون️
بعد مدتها که سریال سفر نداشتیم بلاخره یه قسمت بسیار زیبا و پر از حس و حالا خوب و عشق بین آدمها اومد روی سایت . قسمتی که نظر منو به مهرورزی ، دوستی ، با هم بودن ، رفاقت و برابری جلب کرد .
وقتی به آدمهایی که استاد یا خانم شایسته باهاشون صحبت کردن و حتی افرادی که اون اطراف رد میشدن توجه میکردم احساس رها بودن ، آزادی ، در لحظه حال بودن ، شور و شعف جوانی رو میشد از چهره های خندان ، معصوم و دوست داشتنی شون تشخیص داد. چقدر حس خوب گرفتم از این ویدئو ، چقدر همه چیز با بخشندگی و دوستی همراه بود ، چقدر همه به هم لبخند میزدن و شاد بودن . خدایا ممنونم ازت برای این شادی ای که گروهی تو آمریکا تدارک دیدن تا سوختی باشه برای انتشار انرژی خوب و شفا بخش عشق در جهان که من مطمئنم ارتعاش این شادی و عشق ورزی در سراسر گیتی منتشر میشه .
استاد عزیز و خانم شایسته گرامی از شما هم برای شرکت در این مراسم ، معرفی ایران ، نمایش و شور آفرینی تو این جشنواره و این ویدئو سپاسگزارم .
واقعازیبا و درس گرفتی هست وقتی استاد با خانم هایی که پرچم آمریکا و عربستان دست شون بود همراه شدن ، خندیدن ، عشق دادن و در کنار هم عکس گرفتن . به دور از کینه ، نفرت و نژادپرستی …. دستمریزاد
چه طبیعتی ، داشت ، چه منظره ای ، چقدر تمیز و مرتب بود . با اینکه غرفه ها عاری از هر آلایش و سازه های سنگین مرسوم بود ولی با همین یکی دو تا میز شاید خیلی بیشتر از نمایشگاه های پر زرق و برق شادی و طراوت داشت . ساده اما کاربردی بدون اینکه به زحمت بیافتی فقط تمرکزت باید به اصل باشه که اون هم معرفی کشور و مهر ورزی و دوستی با مراجعین هست . راحت و بی تکلف به دور از کت و شلوارهای رسمی ، کراوات و نقاب زدن ، ساده ، اسپرت و پر از رنگ های شاد و زنده
چقدر بچه های غرفه برزیل ، سوئد ، بس کانتری ( شمال اسپانیا) ، کلمبیا ، بولیوی ، ونزوئلا ، روسیه ، پرو ، مکزیک با انرژی و فرکانس خوب برخورد میکردن و مسلط بودن به اطلاعاتی که میدادن . مثل اون آقای ونزوئلایی که با دل و جون وقتی خانم شایسته ازشون خواست گیتار بزنن سریع اومد و کمی نواخت تا هم دوستیشو ابراز کنه و هم مهرورزی مردم کشورشو .
چقدر آدم اطراف این آدما احساس امنیت و عشق میکنه . مرد و زنشون چه چهره های معصوم و دوست داشتنی دارن . بعضیا که کودک درنشون مثل اون خانمی که تو غرفه پرو بود سرشار از عشق و امید و شیطنت بچگی بود یا خانمی که غرفه بس کانتری مثل دختر کوچولوهای شیرین زبون 6 ساله توضیح میداد و تو چهره اش پر از اشتیاق ، معصومیت ، پختگی و صلح با خودش و جهان بود .
چقدر حس خوب گرفتم ، چقدر انرژی گرفتم از این همه عشق جاری تو اون محیط . چقدر آدمها با شکوه هستن بی خود نیست که خداوند میفرمائید فتبارک الله احسن الخالقین …
صبح ساعت 6:30 که از خواب بلند شدم اولین کاری که کردم این فایل رو دانلود کردم و اولش هم کمی ذهنم مقاومت میکرد ولی خدا رو شکر این فایل زیبا رو از دست ندادم و تونستم این همه زیبایی رو ببینم..
با چه عشقی همه دارن کشورهاشون رو معرفی میکنن و زیبایی ها و غذاها و کارهای هنری کشورشون رو به نمایش میذارن .. در کنار هم با صلح و دوستی و هر کسی فارغ از اینکه دیگران چه باور و اعتقادی دارن پرچم کشور خودش رو به نمایش گذاشت..
و استاد عباس منش با چقدر عالی پرچم کشور ما رو در کنار پرچم کشور امریکا تکون دادن و صلح و دوستی این دو کشور رو به نمایش گذاشتن..
واقعا افتخار آمیزه..
واقعا تحسین برانگیزه که استاد پرچم کشور ما رو به نمایش گذاشتن..
اون رقص سه تا دختر هم خیلی قشنگ بود.. فکز کنم چند ساعت بود داشتن میرقصیدن..وااای خدااا اون تیکه رو که استاد رفت جلوی دوربین رقصید با اون دخترا خیلییییی حااال کردم و کلی خندیدم و لذت بردم .. ایول
خانم برزیلی چه عینک قشنگ و لباس قشنگی داشت.. و خانم شایسته در پاسخ تعارف غذا ،،بع اون ها اگر اشتباه نکنم جواب داد i am fasting .. من روزه ام.. مبارک باشه..
و اون رقص انتهایی هم که با اون سن و سالشون با چه انرژیی و زیبایی داشتن میرقصیدن.. چه رقص زیبایی بود ..
بعد از چندین وقت که فایل ازتون دیدم انقد خوشحال شدم. حالا که دوباره فرکانسم و اگاهیام تغییر کرده و دارم با یه دید متفاوت به شما خانم شایسته و همه چی در این فایل نگاه میکنم. انقدر همه چی خوب بود که واقعا برام فرقی نمیکرد که من اونجا از لحاظ فیزیکی حضور ندارم چون روح من اونجا بود و من دقیقاااا احساساتی رو تجربه کردم که اگه اونجا بودم تجربه میکردم:).
انقدر فضاش مثبت بود انقدر حس و حالش خوب بود که من فقط محوش شده بودم و به قول معروف نیشم تا بناگوشم باز بودددد :)
از یه طرف میخواستم صدای استاد رو بشنوم از یه طرف میخواستم بدونم خانم شایسته دارن چیکار میکنن وقتی ما پیششون نیستیم. از یه طرف رقص اون سه تا دختر رو میدیدم کیف میکردم. از یه طرف من غرق در این نگاه و برخورد متفاوت شما شده بودم استاد که چقدر با عشق و اعتماد ب نفس خودتون رو ب همه معرفی میکردید. انقدر تو فضای مجازی پست گذاشتن که ما ایرانیا چقدر بدبختیم چقدر فلانیم، بهمانیم که در من هم رسوخ کرده و میدیدم اگه اونجا بودم با این اعتماد ب نفس نمیتونستم خودم رو معرفی کنم ولی میدیدم چقدر شما خوب از ایران حرف میزنید و نکات مثبتشو بولد میکنید ک از لحاظ جمعیت و مساحت در رتبه هفدهم قرار داره. ولی من تو ذهنم ایران یه کشور ضعیفه با اوضاع اقتصادی داغون که مردمش دوست دارن ترکش کنن و فرار مغزها درونش وجود داره..چقدرهمین باورها میزان احساس خوب رو در من و شما متفاوت میکنه، احساس لیاقت رو متفاوت میکنه. چقدر اعتماد ب نفستون تحسین برانگیز بود زمانیکه دخترها داشتن با اون مهارت میرقصیدن و شما هم اومدین جلو دوربین و ب سبک خودتون رقصیدین شاید اگه من بودم میگفتم بابا زشته. ایمن دخترها با این مهارت دارن انقدر قشنگ میرقصن بعد تو روت میشه بری اینجوری جلو دوربین برقصی ولی منم میخوام مثل شما باشم. خودم رو محدود نکنم به قاعده قانون هایی که لذت زندگی کردن رو ازم میگیره. منم دوست دارم رها باشم و از خودم همینیکه هستم لذت ببرم و باخودم در صلح باشم.
استاد وقتی داشتن افراد بالا میومدن و پرچمشون رو ب اهتزاز درمیاوردن ب خودم گفتم کاش فایل ادامه داشته باشه تا وقتیکه استادم بیان. همون وسطا داشتم از این صلحی که حاکمه و حال خوبی که وجود داره نهایت لذت رو میبردم ک چقدررر قشنگ بود و حالمو خوب میکرد. این اشتیاق مردم و شادیشون،این صلحی که بینشون هست…که یهو دیدم پرچم ایران نمایان شددد. استاد رو دیدم که منتظره بیاد بالا و اون موقع اشک شوق از چشام سرازیر شد..دلیلشو نمیدونم ولی حسم خوبه…
وقتیکه انقدر قشنگ کنار اون خانم وایسادین و باهم پرچم ایران و امریکا رو ب اهتزاز دراوردین و بعد با خانم محجبه …
همه چی برام قشنگ بود استاد همه چی
از این تعاملی که بین فرهنگ ها وجود داشت، از دیدن خانم شایسته، از اینکه موشکافانه دقت میکردم ببینم حالاکه شما بهش گفتین افراد رو جمع کنه دور خودش و در مورد ایران بگه..میخواستم ببینم چیکار میکنن..از لبخندشون، از لبخند شما، از حرکات شما..
استاد دیشب دم افطار بود داشتم میرفتم خونه مادر همسرم افطاری تو کوچه ها قدم میزدم ب درختا نگاه میکردم ب اسمون انگار دفعه اول بود میدیدمشون به خودم میگفتم ب قول قران انگار من کور بودم قبلا..همه چی برام رنگ و بوی تازه ای داشت و حتی فایل شما، دیدن همسرم، خونوادم وقتی کنارهم هستن و از ته دل لبخند میزنم و میگم خداروشکر ک همممون سالمیم و باهم خوبیم و کنارهمیم. اینا قبلا هم بوده ها ولی من نمیدیدم ولی الان میبینم و حالم خوبه و امید دارم ب وعده خدا که میگه ان شکرتم لازیدنکم
ادامه میدم مسیر خداشناسی رو و از خدا میخوام کمکم کنه…
خیلی لذت بردم از این فایل و تموم مدت لبخند رو لبم بود و اشک شوقم هم جاری بود
لذت بردم از این همه آرامش، از این تنوع نژادها از رنگهای مختلف چه رنگ پوست و چه رنگ لباس
چه زیباست دنیایی سراسر شادی، عشق و لذت و پر از صلح و آرااااااامش
میخوام این قاب تا ابد در ذهنم باقی بمونه، بعنوان نمادی از جهان و میخوام تا ابد تصورم از جهان واقعی همین باشه که تمام مردم جهان فارغ از نژاد و رنگ و پوست و زبان و مذهب و باورهاشون چه زیبا فقط با عشق با عشقی خالص در کنار هم لذت میبرن از کنار هم بودن
ممنون استاد و مریم عزیزم که زیبایی ایران رو بنمایش گذاشتین و این زیباییها رو با ما تقسیم کردین، قدردان زحماتتون و عشق و انرژی زیبایی که بهمون منتقل میکنین هستم
و سپاسگزارم از کشور آمریکا که این امکان رو فراهم کرده که مردم کشورش براحتی در کنار هم زیبایی های زادگاهشون رو به نمایش بگذارن و تصویری چنین زیبا خلق کنن
به امید روزی که این زیباییها رو حضورا دریافت کنیم، آمین
استادجان چقدر همه چیز بهم‌میاد من یتکه کوچیک از فایل رو دیشب بامداد ساعت 4 دیدم و دانلودش رو بعد میبینم ولی دوست داشتم کامنت بذارم و از خوشبختیم بگم ک در این سایت هستم. خیلی وقته کامنت نذاشتم ولی باید با هرچیزی ک هست دوباره شروع کنم و ردپای خودمو بذارم.
استادجان دیدن پرچم ایران دست شما چقدرر حس خوبی داره . ممنون ک هستید و انقدر ارزشمند زندگی کردن رو یادمون میدید.
استادجان من داشت یادم‌میرفت زندگی چیه .. یجورایی انگار وقتی قوانین موفقیت رو میشنوی و فکرر میکنی درک شده ؛ انقدر درگیر عجله و مقایسه و .. میشی ک از زندگی کردن جا میمونی و دگ از لحظه حال لذت نمیبری و من اینجورشده بودم.. بنظر خودم خیلی داشتم رو خودم کار میکردم ولی درحال عقب رفت بود از چی متوجه شدم از احساسم .. از اینکه دگ نگاهم دنبال لذت های کوچولو نبود وقتی. صدای خنده های قشنگ پسر7ماهه و بیست یک روزه م رو نشنیدم و هی گفتم پس کی می‌خوابه برم فایل گوش کنم بنویسم و باورهامو درارم و… وقتی یهو از خستگی ذهنی کنارش خوابیدم و بعد ک پاشدم و نگاهش کردم و انگار برام مرور شد ک اصلا حواست هست کی انقدر شد و همسر و دخترگلت رو دیدی چند روزه؟ حواست بهشون هست یااز اون ور بود افتادی و چندتا ملق هم زدی… انگار خدا تکونم داد ک عزیزم زندگی کن برا بار هزارمین بار میگم تو حست رو خوب کن و شاد باش رو باورهاتم کار کن و اقدام های عملی هرروزه بهرچی میخوای میرسی. اینطور شد ک تا شب هرکاری داشتم با لذت انجام دادم و تموم شد و شب هم رفتیم بیرون و لذت بردن و آخرشب هم باهم فیلم بامزه دیدیم و همسرم گفت عه امشب بالاخره اکرم با ما ی فیلم دید .. و خیلی ذوق کرد..
چقدر گم شده بودم در گیرو دار ذهن و رشد.. درحالی‌که من باید با همین شرایطم با همین چیز ک هست حالمو هرروزه بهبود بدم و پیش برم . اگر میخوام در تمام جنبه ها پیش برم.. ن با بدوبدو کردن و عجله و نبودن در لحظه حال.
خدایا شکرت
دیشب هم کامنت دوست عزیزی رو خوندم و چقدر اشک ریختم .. خیلی دلچسب بود مرسی جناب امین
اول سپاسگزارم که لینک دیدگاه امین عزیز رو کامنت کردی و منو هدایت کردی به این کامنت خدائی و زیبا و دلچسب و فوق العاده . سپاس بیکران از تو
بعدش هم که کامنت عالی و فوق العاده شما رو خوندم و متوجه شدم که منهم دارم بیراهه میرم و شاید اونجوری که رها و آزاد باشم در کنار خانواده زندگی نمیکنم و از وجود هم لذت نمیبریم و خوندن کامنت شما رو یه نشونه دیدم و برام درس وآگاهی داشت
شمارو تحسین میکنم و تبریک میگم که در مسیر آگاهی الهی قراردارین و بازهم سپاسگزارم که لینک دیدگاه امین عزیز رو کامنت کردین
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم خانم شایسته مهربان و تمامی هم کلاسی های خوبم تو این دانشگاه موفقیت
استادان عزیزم من عاشقتونم
سپاسگزارم به خاطر این قسمت فوق العاده جذاب و مثبت
من دیروز وقتی سر کار بودم این قسمت روی سایت دیدم و دانلود کردم یه بخش هایی رو دیدم
اون دو قسمتی که استاد به خانم شایسته می گفت بیا ببینم چند تا مشتری برای غرفه‌ی ایران جمع می کنی و اونجایی که استاد برای نشان صلح و دوستی با با دوست امریکاییمون رفتش روی استیج و پرچم ها را بالا برند
به خداااا باورتون نمیشه من اشک شوق میریختم تمام وجودم لبریز از احساس عشق و صلح شده بود
همین الان هم که دارم می نویسم اشک توی چشمامه
این اولین باری هست که می بینم تمام مردم دنیا کنار هم جمع هستند و اینقدر حالشون عالیه
اینقدر با هم مهربون هستند میگن می خندن میرقصن به هم عشق می ورزن
چقدر اعتماد به نفس اون سه تا دختر رقصنده رو دوست داشتم و تحسینشون کردم
فارغ ز غوغای جهان ، بدون ترس از قضاوت مردم با همون اندام و چهره ای که داشتن بدون آرایش و آلایش رفتن روی استیج می رقصن
به خداوندی خدا این خودش یه کلاس عزت نفس بود برای من
این بخشی که سه تا دخترها می‌رقصیدند من رو یاد اون ویدیویی انداخت که استاد مدت ها قبل از چند تا دختر توی تمپا گذاشته بود
که شب بود با آهنگ معمولی با شرایط معمولی داشتند تمرین رقص می کردن
استاد این چند وقته خیلی شجاع تر شدم خیلی کارهایی که میدونستم درسته ولی به خاطر ترس از قضاوت مردم انجام نمیدادم الان انجام میدهم
خیلی بیشتر با خودم در صلحم
با آدم های اطرافم در صلحم
آدم ها دوستم دارند بهم محبت می کنند باهام خیلی قشنگ رفتار می کنند
یک عالمه از تونایی هام و ویژگی های مثبتم تعریف و تمجید می کنند
احساس می کنم تو بهشتم
بارها و بارها این روزها توی سپاسگزاری هام خودم رو تحسین کردم
خداوند رو تحسین کردم به خاطر این همه ثروتی که تو زندگیم در جریانه
چقدر این دوربین موبایل آیفون 14 پرو را تحسین می کنم
واقعاً فوق العادست خیلی خوب فیلم برداری می کنه طوری که آدم فکر می کنه با یه دوربین حرفه ای سونی دارید فیلم برداری می کنید
عملکرد لرزشگیر سنسور و فوکس کشیدن و تنظیم رنگ و نورش در شرایط مختلف واقعاً شگفت انگیز و دوست داشتنیه
خدایا شکرت
باز این نکته رو به خودم یادآوری می کنم که جهان هر لحظه در حال پیشرفت در تمام ابعاده و داره خودش رو گسترش میدم
من باید با قدرت در مسیر رسیدن به اهدافم قدم بردارم و بدونم که خداوند بیشتر از خودم دوست داره من به اهدافم برسم خداوند بیشتر از من دوست داره که ثروتمند بشم
اون از من حمایت می کنه ، هدایتم می کنه
من با رسیدن به اهدافم کمک می کنم جهان گسترش پیدا کنه
با رسیدن به هر خواسته ام به هزاران نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم خدمت می کنم
با رسیدن به هر خواسته ام ظرف وجودی ام بزرگتر میشه ، عزت نفسم بیشتر میشه و بهم کمک می کنه که به خواسته های دیگم هم برسم
با رسیدن به هر خواسته ام بیشتر سپاسگزاری می کنم عاشق خدای مهربونم میشم و بیشتر در برابرش احساس خشوع و فروتنی می کنم
چون میدونم به قول حضرت علی در نامه 31 کلید گنج های آسمون و زمین دست اونه و اونه که داره از فضل و مهربونی خودش بهم می بخشه
هر چقدر ثروتمندتر بشم آدم مهربون تری میشم و بیشتر به آدم ها عشق می ورزم ، براشون هدیه میگیرم و خوشحالشون می کنم و دعوتشون می کنم به حال خوب به پرستیدن خدایی که اگه باورش کنیم و فقط اون رو بپرستیم ما رو به پادشاهی میرسونه
خدایا شکرت چقدر این ویدیو برای من درس داره به خدا اگه هزاران بار ببینمش کمه
خانم شایسته چقدر با این لباس ها زیبا شده بودین
من هم باید بیشتر از این به بعد لباس های قرمز و سفید بپوشم اصلاً ترکیب این 2 تا رنگ جادویی هستش
چقدر نکته جالبی گفتید استاد
من اصلاً نمی‌دونستم ایران هفدهمین کشور بزرگ دنیاست
هفدهمین کشور از نظر جمعیت هم هست
خیلی جالبه
راستی چقدر غرفه رو در عین سادگی و بی آلایشی قشنگ درست کرده بودین عزیزهای دلم
خانم شایسته چقدر شما با ذوق و شوق توضیح میدادی مرسی
خیلی تحسینت کردم
آخرهای ویدیو هم خیلی قشنگ با پرچم رقصیدی خیلی ذوق کردم مرسی
و در آخر می خواهم از شما خانم شایسته و استاد عزیزم تشکر کنم
به خاطر اینکه در آمریکا به عنوان دو ایرانی موفق و ثروتمند
دوتا شهروند خوب و دوست داشتنی پرچم ایران رو به احتراز درآوردین و عاشقانه ایرانو زیبایی هاش رو معرفی کردین
سپاسگزارم
هرکجا هستید در پناه خداوند مهربانی ها شاد سالم ثروتمند و سعادتمند باشید
خدایا شکرت دوباره سفر دورآمریکا؛ خدایا شـــــــــــــــکرت؛ استاد عزیزم و مریم بانو سپاسگذارم
نمیشه برای این قسمت ننوشت؛ استاد جان و مریم عزیزم درمورد نکات اساسی این قسمت گفتید بگیم؛ اولین و مهم ترینش توحیدی بودن کشور بی نظیر آمریکا هست که این فضا رو مهیا میکنه برای تبادل فرهنگ های کشورهای مختلف، کشورهایی که شاید کلی حس نازیبا ایجاد شده نسبت یه این کشور بی نهایت زیبا و توحیدی ولی واسشون مهم نیست و این اولین بار و اولین جایی تو آمریکا نیست که چنین احترام و برنامه ای رو می بینیم؛ یادمه تو یکی دیگه از قسمت های فکر کنم فصل اول سفر دور آمریکا هم بود که یکی از جاهایی که همراه شدیم با استاد جان و مریم بانو پرچم کشورهای مختلف از جمله ایران رو گذاشته بودند
مورد دیگه اعتماد به نفس و توانایی بی نظیر برقراری ارتباط رو که تو دوره عزت نفس کلی استاد درموردش گفت و تو این فایل دیدم که خود استاد با اینکه خودشون هم گفتن دوست داشتن یه سری خوراکی ها و سوغات مخصوص ایران رو بیارن ولی یادشون رفته و فقط چند تا عکس بوده ولی چـــــــــقدر قشنگ و عــــالی با قانون درخواست به قول خودشون مشتری جمع میکردن و کلی توضیحات درمورد ایران بهشون میگفتن (و تو دل همین مورد باز یه چیز دیگه که با اینگه استاد جان هنوز خیلی مسلط و سریع نمی تونن انگلیسی صحبت کنند ولی بدون توجه به این چیز و فکر کردن درمورد اینگه حالا من دارم وقتشون رو میگیرم با احساس ارزشمندی صحبت میکردند و در مقابل هم احترام اون آدماست که وقتی استاد صحبت میکنند و مثلا تو یه کلمه ای مکث میکنند نمیان بپرن تو حرفش و اونا اون کلمه رو بگن بلکه با صبر و احتران میزارن استاد حرفش رو کامل کنه) و درخواست استاد از مریم جان که وقتی خواستن برن بقیه فرغه ها رو ببینند از مریم جان خواستن حالا نوبت اونه که مشتری جمع کنه برای غرفه ایران :)))) و مریم جان هم که همین که استاد رفتن شروع کردن از اولین آدمی که رد شد راتباط باهاش برقرار کرد درسته اون رد شد ولی دیگه دومی رو که دو نفر هم بودن رو نزاشت رد بشن و ازشون پرسید دوست دارند درمورد یاران بدونن و اونا هم با روی خوش اومدن و کلی چیز درمورد ایران یاد گرفتن و متوجه شدند که خدا روشکر میکنم به لطف آگاهی های ناب دوره عزت نفس کـــــــــلی من رشد کردم؛ مثلا همین چند هفته پیش که رفته بودیم یکی از بهترین کافه رستوران های شهرمون برای صبحانه، اولش همراه با صبحانه یه امریکانو سفارش دادم ولی بعدش نظرم عوض شد و به خواهرزاده ام گفتم حالا که هنوز صلحانه مون آماده نشده بره بهشون بگه بجاش واسم چایی بیاره .لی وقتی اوردن حواسشون نبود و همون امریکانو رو اوردن واسه من؛ اگر زینب قبل دوره عزت نفس بودم بــــــــــــــدون شک میگفتم اشکالی نداره حالا همین رو بخورم اوردن دیگه ولی نه من تغییر کردم و این رو باید همیشه تو عمل نشون بدم واسه همین بهشون گفتم که من چند دقیقه پیش گفتم که بجاش چایی میخوام دیگه اونا هم با روی باز و احترام قبول کردن و گفتن الان واستون عوض میکنیم ؛ به همین راحتی :))))))
استاد جان چــــــقدر کیف کردم اونجایی که سه تا دخترا که یه جا فکر کنم دوتاشون بودن می رقصیدن شما یه دفعه اومدی جلوی دوربین مریم جان و چه رقصی کردی استاد؛ عـــــــــــــــتاشقتم:))))؛ یا موقع بالا اومدن هر پرچم روی استیج؛ چه ایده خوبی که بجز اون غرفه ها، یه آیتمی هم گذاشتن که هر کسی با پرچم کشورش بیاد بالا و پرچم کشورش رو به اهتزاز دربیاره که وقتی نوبت به پرچم زیبای کشور زیبا و توحیدی آمریکا رسید استاد بازم مثل همیشه با اعتماد به نفس قبل اینکه اون خانوم بیاد پایین زودی رفت بالا و ازش درخواست کرد بمونه تا با هم و کنار هم دو پرچم ایران و آمریکا رو به اهتزاز دربیارن و بعدش همین کار رو با عربستان هم انجام دادن و بعدش هم که پایین اومدن چند تا نماینده های کشورها با پرچم هاشون داشتن عکس میگرفتن استاد بهشون اضافه شد ؛ عـــــــــاشقتم استاد جان که هر چیزی که آموزش میدی خـــــــیلی قبل تر و بعدترش شما خودت بهش عمل میکنی و خــــــــدا رو شکر برای زندگی رد بهشت برای سفر دورآمریکا که میتونیم بصورت عملی ببینیم این آموزش ها رو؛ مریم جان بی نهایت از شما هم سپاسکذارم
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
خدا رو شکر میکنم که دوباره فایل سفر به دور آمریکا روی سایت قرار گرفت
خدا رو شکر میکنم بخاطر اینکه در مدار دیدن این فایل زیبا بودم
خدا رو شکر میکنم در مدار بودن در این سایت الهی هستم
خدا رو شکر میکنم که چشم هایم اجازه دیدن این فایل زیبا رو داره
خدا رو شکر میکنم بخاطر اینکه گوش هایم اجازه شنیدن این فایل زیبا رو داره
خدا رو شکر میکنم که احساسم عالیه و از زندگی ام لذت می برم
خدایا هزاران مرتبه شکرت که من را با قانون جهانت آشنا کردی
خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود استاد عزیزم و خانم شایسته جان در زندگی ام
خدا رو شکر میکنم بخاطر دستان خوبش در زندگی ام مثل استاد و خانم شایسته و تمام دوستان زرنگ سایت که کلی درس ازشون یاد میگیرم
خدایا شکرت که اجازه نوشتن کامنت این فایل بهم داده شده و در مدار نوشتن کامنت این فایل زیبا بودم
خدا رو شکر میکنم بخاطر گوشی خوبم و اینترنتم که با اون میتوانم با استادم ارتباط داشته باشم
چقدر این فایل سفر به دور آمریکا عالی بود خیلی خوشحال شدم که استاد عزیز و خانم شایسته جون مدیریت غرفه ایران را بر عهده گرفتن و به نیابت تمام ایرانی ها، آداب و رسوم و غذاهای کشور ایران را به دیگران معرفی کردند
چقدر این جمعیت خوشحالند چقدر خوبه به دور از تعصب از هر نوع ملیت و نژادی کنار هم جمع شده اند و از بودن کنار هم لذت میبرند
در این فایل از استاد و مریم جون یاد گرفتم که چگونه آداب و معاشرت اجتماعی با دیگران داشته باشم
یاد گرفتم وقتی کسی چیزی را برای نمایش ارائه داده من هم در مقابلش تحسینش کنم و حس مهم بودن بهش بدم
از استاد عزیزم یاد گرفتم در برخورد با افراد لبخند داشته باشم و یه ویژگی خوب از افراد را تحسین کنم یا از لباس یا چهره یا اندام زیباشون شون تعریف کنم و حتی استاد در برخورد با هر فردی از کشورشون تعریف کرد که چقدر کشورشون زیباست
و چقدر خوب که هر کس غذا یا دسری محلی یا میوه محبوب کشورشون آورده بودن
این فایل تئوری عملی درس اعتماد به نفس و عزت به نفس و ارتباطات بود
اون سه خانم رقصنده هم خیلی زیبا و هماهنگ می‌رقصیدند و چنان با رقصشون عشق میکردند که از چهره شون مشخص بود،حتی یه جا فقط یه نفر شون رقصید اون دوتا نشسته بودند ولی چنان از رقص دوستشون عشق میکردند که باهاش میخوندن و نشسته میرقصیدن
و ازشون اعتماد به نفس داشتن رو یاد گرفتم که با هر قیافه و تیپ و ظاهری تونستن جلو بقیه برقصند
و تمام خانم های اون جمع هیچ کدوم آرایش یا تیپ خاص نداشتند هر جور راحت بودند در اون مراسم حظور داشتند
و چقدر تحسین میکنم استاد عزیز و خانم شایسته جون به تعهد دوره سلامتی پایبند هستند و چنان اهرم رنج و لذت قوی در ذهنشون ایجاد کردند که هیچ نوع غذا یا دسری اونها رو وسوسه نمیکند
در آخر هم که هم پرچم کشورشون را نمایش دادند خیلی لذت بخش و غرور آفرین بود به امید اینکه همه ی مردم دنیا با صلح و دوستی کنار هم باشند
خوشحالم از اینکه خداوند هدایتم کرد و به سوی سایت شما و آگاهی های ناب آن دعوت شدم. از اینکه بعد از آشنایی با شما خدا را با این صفات و ویژگی هایی که در ابتدا نامبردم، می شناسم بسیار بسیار خوشحالم. خدایا شکرت
من از دیدن این فایل بسیار لذت بردم. (در ابتدا عرض کنم در قسمت 191 شما به جایی مهاجرت کردید و گفتید چند ماهی نیستم برای ایجاد تغییراتی جدید و البته برگشتید به سلامت ولی دیگر توضیحی ندادید. انشالله که خیر است)
من با دیدن این فیلم چند چیز توجه ام را بسیار جلب کرد
1- اینکه دولت و مسئولین ما چگونه امریکا را خطاب می کنند و امریکا چگونه با میهمان های ایرانی خود رفتار می کند!!
2- چقدر همه خوشحال بودند، چقدر همه زیبا بودند، چقدر در نوع پوشش راحت و آسوده هستند، چقدر آزادی، چقدر آزادی!!
3- نکته سوم چقدر استاد عباسمنش در صحبت کردن به زبان انگلیسی مسلط شده است.چقدر استاد اعتماد به نفس بالایی دارند و با تک تک کشورها صحبت کردند و از جمعیت شان پرسیدند از دستاوردهایشان پرسیدند. چقدر چقدر من لذت بردم از خوش و بش های استاد با خانم ها فارق از اینکه طرف خانم است یا آقا. واقعا از ته دل لذت بردم و کیف کردم
4- بسیار لذت بردم از این همه اعتماد به نفس استاد برای بالا بردن پرچم ایران با افتخار، چون در این کشور اینقدر ما از کشورهای دیگر اخبار بد شنیده ایم دیگر فکر نمی کنم اصلا کشور ما جایگاه اجتماعی در میان بقیه کشورها در جهان داشته باشد.
5- استاد عزیز بسیار لذت برم که با اعتماد به نفس فراوان همراه کشور امریکا روی سن رفتید و همچنین لذت بردم که فارق از بحث های سیاسی باز هم با جسارت همزمان با کشور عربستان روی سن رفتید و پرچم کشورمان را به نشانه دوستی به اهتزاز در آوردید.
استاد عزیز بسیار بسیار لذت بردم از این همه انرژی مثبت که با دیدن این فایل به من منتقل کردید و لحظات خوبی را برایم رقم زدید.
من عااااااااشقتووونننممممممممم استااادجونم و مریم جون عزیز
واقعاااااااااا عاشقتووووونننممممم
حسی که نسبت به شما دوتا عزیز دارم رو نسبت به پدرو مادرم دارم، انقدرررر عاشقانه و خالصانه با اینکه کیلومترها دورم از تون و فقط تو قاب گوشیم شمارو دیدم.
استاد جون من یک برادر دارم که 17 سال حدودا از من کوچیک تره، الان 8 سالشه
و من سعی میکنم فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت یا سریال تمرکز بر نکات مثبت رو تاجایی که میتونم با ایشون نگاه کنم تا ورودی های مفیدی داشته باشه
خیلی خوب بخاطر دارم که یکی دو سال سال پیش وقتی برای اولین بار بهش گفتم محمدمهدی بیا اینجا رو ببینیم باهم، ببین چه طبیعت زیباییه(داشتم سفر به دور امریکارو میدیدم و طبیعت بکر و نابی رو شما به تصویر کشیده بودید)
محمدمهدی یه مقدار نگاه کرد بعد گفت وااای چقدرر قشنگههه و… بعد چند دقیقه گفت: اینجا کجاست؟
بهش گفتم اینجا امریکاست
یهووو چشمهاش گرددد شد از شدت تعجب
گفت: مگه امریکا این شکلیه؟
مگه اونجا آدمای بدی نداره؟ مگه اونا دشمن ما نیستند؟ من فکر میکردم اونجا خیلی زشته! و…
استاد جون این حرفارو یک بچه ی 6_7 ساله داشت میگفت! بهت زده شده بودم آخه یک بچه با این سن و سال چطور انقدررر حس بد تو دلش بود نسبت به جایی که هییچچچی ازش نمیدونست (من اینجا خیلیییی به عمق ریشه ای بودن باور هامون پی بردم به اینکه شما میگین نمیشه یک شبه تغییر کرد چون ما یک شبه این باور هایی که داریم رو نساختیم، از سنی که هنوز قدرت تعقل و تفکر نداریم توسط یک سری باور ها بمباران میشیم)
من براش یه سری توضیحات دادم و ابهاماتش رو برطرف کردم و دیدش کاملا پاک شد از نازیبایی ها.
و الان انقدرر با عشق و با لذت میبینه و خودش برام فلش میاره میگه لطفا برام عباسمنش بریز.
دیروز یکی از تکالیف مدرسه اش این بود که اگر پروانه بودی دوست داشتی از کجاها دیدن کنی، اولین موردی که نوشته بود این بود: دوست دارم بروم و خانه ی فردی بنام عباسمنش را ببینم بسکه محو زیبایی پرادایس شماست.
استاد جون اینارو گفتم چون تماااام مدتی که داشتم این فایل شمارو میدیدم داشتم تحسین میکردم این شیوه ی تربیت کردن رو
که فرزندانی بدون تعصب و با ذهنی رها تربیت کردند که حالا که بزرگ شدن چنین برنامه هایی رو برگزار میکنند و انقدررررر با فرهنگ اند
دقیقا جایی که تو فایل گفتید این پرچم رو خودشون احترام گذاشتند و تهیه کردند و انقدر قشنگ برای هر کدوم پایه داشتند و… یاد دوران دانشجوییم افتادم که ورودی سلف مون روی زمین پرچم امریکارو کشیده بودند که مثلا زیر پا باشه و… و منو دوستم هربار باید میپریدیم که اینکارو نکنیم
استاد جون چقدرررر تفاوت فرهنگی هست و واقعاااااا اونا با این باور هاشون با این دید بازشون با این صلح ذهنی شون با این احترام هاشون حقشونه که تو همچین جایی زندگی بکنن، نوش جونشون آزادی و ثروتشون گوارای وجودشون.
نکته بعدی اینکه چقدررررر ساده و راحت و به دور از تجملات شادی خلق میکنن مردم این کشور
میز های ساده، یک مجری ساده…. وااای همه انگار واقعاااا خودشون بودن خود خود واقعی شون نه کت شلوار و داشتن و باد به غبغب و رسمی و خشک
نه نظارت سفت و سختی، چون واقعا تمام افراد خودشون رعایت میکردند همه چیز رو وااای چقدررر احترام بین کشورها حاکم بود
استاد جون چقدرررر زیبا بودد چقدرررر زیبا بود
_استاد جون چقدرررررر شما توانایی ارتباط بر قرار کردنتون عاااالیه، گاهی سر یه میز میرفتید و طرف مقابل انگار دوست نداشت حرف زدن با شمارو تموم کنه… اینی که از زیبایی های خودشون کشورشون بهشون میگفتید اونا سر ذوق میومدند
واقعااا تک تک رفتارهای شما الگوی برای زندگی واقعی مون، چون میبینیم که وقتی تو محل کارم منم به همکارام میگم چقد این لباسات بهت میاد، چقدر فن بیانت خوبه، چقدر اندامت خوب شده و… چقدر اونا لذت میبرن و لبخند رضایت بخشی به لبشون میاد و همینم باعث میشه رابطه شون با من خوب باشه.
راستی استاد جون به خودم قول دادم که خیلیییی جدی فراگیری زبان رو شروع کنم، جزء اهداف 1402 ام گذاشتمش، که بتونم فایل هایی که تماما با اون زبان صحبت میکنید رو بفهمم که تا الان 4 تاشو رو سایت گذاشتید و بتونم کامنت بذارم براتون.
استاد جون خداوند خیرو برکت و آرامش در هردو دنیارو بهتون بده، همیشه از ته دل براتون دعا میکنم، شما نمیدونید چه تاثیری تو همهههه جنبه ها رو زندگی من‌گذاشتید
بینهاااااااااااااااااااییییتتتتتتت عاشقتونمممم، انشاالله یه روز شما و مریم جون رو ببینم و در آغوش بگیرمتون️
به نام خدا
سلام
بعد مدتها که سریال سفر نداشتیم بلاخره یه قسمت بسیار زیبا و پر از حس و حالا خوب و عشق بین آدمها اومد روی سایت . قسمتی که نظر منو به مهرورزی ، دوستی ، با هم بودن ، رفاقت و برابری جلب کرد .
وقتی به آدمهایی که استاد یا خانم شایسته باهاشون صحبت کردن و حتی افرادی که اون اطراف رد میشدن توجه میکردم احساس رها بودن ، آزادی ، در لحظه حال بودن ، شور و شعف جوانی رو میشد از چهره های خندان ، معصوم و دوست داشتنی شون تشخیص داد. چقدر حس خوب گرفتم از این ویدئو ، چقدر همه چیز با بخشندگی و دوستی همراه بود ، چقدر همه به هم لبخند میزدن و شاد بودن . خدایا ممنونم ازت برای این شادی ای که گروهی تو آمریکا تدارک دیدن تا سوختی باشه برای انتشار انرژی خوب و شفا بخش عشق در جهان که من مطمئنم ارتعاش این شادی و عشق ورزی در سراسر گیتی منتشر میشه .
استاد عزیز و خانم شایسته گرامی از شما هم برای شرکت در این مراسم ، معرفی ایران ، نمایش و شور آفرینی تو این جشنواره و این ویدئو سپاسگزارم .
واقعازیبا و درس گرفتی هست وقتی استاد با خانم هایی که پرچم آمریکا و عربستان دست شون بود همراه شدن ، خندیدن ، عشق دادن و در کنار هم عکس گرفتن . به دور از کینه ، نفرت و نژادپرستی …. دستمریزاد
چه طبیعتی ، داشت ، چه منظره ای ، چقدر تمیز و مرتب بود . با اینکه غرفه ها عاری از هر آلایش و سازه های سنگین مرسوم بود ولی با همین یکی دو تا میز شاید خیلی بیشتر از نمایشگاه های پر زرق و برق شادی و طراوت داشت . ساده اما کاربردی بدون اینکه به زحمت بیافتی فقط تمرکزت باید به اصل باشه که اون هم معرفی کشور و مهر ورزی و دوستی با مراجعین هست . راحت و بی تکلف به دور از کت و شلوارهای رسمی ، کراوات و نقاب زدن ، ساده ، اسپرت و پر از رنگ های شاد و زنده
چقدر بچه های غرفه برزیل ، سوئد ، بس کانتری ( شمال اسپانیا) ، کلمبیا ، بولیوی ، ونزوئلا ، روسیه ، پرو ، مکزیک با انرژی و فرکانس خوب برخورد میکردن و مسلط بودن به اطلاعاتی که میدادن . مثل اون آقای ونزوئلایی که با دل و جون وقتی خانم شایسته ازشون خواست گیتار بزنن سریع اومد و کمی نواخت تا هم دوستیشو ابراز کنه و هم مهرورزی مردم کشورشو .
چقدر آدم اطراف این آدما احساس امنیت و عشق میکنه . مرد و زنشون چه چهره های معصوم و دوست داشتنی دارن . بعضیا که کودک درنشون مثل اون خانمی که تو غرفه پرو بود سرشار از عشق و امید و شیطنت بچگی بود یا خانمی که غرفه بس کانتری مثل دختر کوچولوهای شیرین زبون 6 ساله توضیح میداد و تو چهره اش پر از اشتیاق ، معصومیت ، پختگی و صلح با خودش و جهان بود .
چقدر حس خوب گرفتم ، چقدر انرژی گرفتم از این همه عشق جاری تو اون محیط . چقدر آدمها با شکوه هستن بی خود نیست که خداوند میفرمائید فتبارک الله احسن الخالقین …
سلااام
صبح زیبای بهاریتون به خیر
چه فایل فوق العاده ای خدااای من
صبح ساعت 6:30 که از خواب بلند شدم اولین کاری که کردم این فایل رو دانلود کردم و اولش هم کمی ذهنم مقاومت میکرد ولی خدا رو شکر این فایل زیبا رو از دست ندادم و تونستم این همه زیبایی رو ببینم..
با چه عشقی همه دارن کشورهاشون رو معرفی میکنن و زیبایی ها و غذاها و کارهای هنری کشورشون رو به نمایش میذارن .. در کنار هم با صلح و دوستی و هر کسی فارغ از اینکه دیگران چه باور و اعتقادی دارن پرچم کشور خودش رو به نمایش گذاشت..
و استاد عباس منش با چقدر عالی پرچم کشور ما رو در کنار پرچم کشور امریکا تکون دادن و صلح و دوستی این دو کشور رو به نمایش گذاشتن..
واقعا افتخار آمیزه..
واقعا تحسین برانگیزه که استاد پرچم کشور ما رو به نمایش گذاشتن..
اون رقص سه تا دختر هم خیلی قشنگ بود.. فکز کنم چند ساعت بود داشتن میرقصیدن..وااای خدااا اون تیکه رو که استاد رفت جلوی دوربین رقصید با اون دخترا خیلییییی حااال کردم و کلی خندیدم و لذت بردم .. ایول
خانم برزیلی چه عینک قشنگ و لباس قشنگی داشت.. و خانم شایسته در پاسخ تعارف غذا ،،بع اون ها اگر اشتباه نکنم جواب داد i am fasting .. من روزه ام.. مبارک باشه..
و اون رقص انتهایی هم که با اون سن و سالشون با چه انرژیی و زیبایی داشتن میرقصیدن.. چه رقص زیبایی بود ..
خدا رو شکر که این فایل زیبا رو دیدم..
واقعا این سایت تحسین برانگیزه..
یه سایت تکرار نشدنی در دنیا و در تاریخ !!!
خیلی لذت بردم
️️
سلام استاد، مریم عزیزم و دوستان همراه
بعد از چندین وقت که فایل ازتون دیدم انقد خوشحال شدم. حالا که دوباره فرکانسم و اگاهیام تغییر کرده و دارم با یه دید متفاوت به شما خانم شایسته و همه چی در این فایل نگاه میکنم. انقدر همه چی خوب بود که واقعا برام فرقی نمیکرد که من اونجا از لحاظ فیزیکی حضور ندارم چون روح من اونجا بود و من دقیقاااا احساساتی رو تجربه کردم که اگه اونجا بودم تجربه میکردم:).
انقدر فضاش مثبت بود انقدر حس و حالش خوب بود که من فقط محوش شده بودم و به قول معروف نیشم تا بناگوشم باز بودددد :)
از یه طرف میخواستم صدای استاد رو بشنوم از یه طرف میخواستم بدونم خانم شایسته دارن چیکار میکنن وقتی ما پیششون نیستیم. از یه طرف رقص اون سه تا دختر رو میدیدم کیف میکردم. از یه طرف من غرق در این نگاه و برخورد متفاوت شما شده بودم استاد که چقدر با عشق و اعتماد ب نفس خودتون رو ب همه معرفی میکردید. انقدر تو فضای مجازی پست گذاشتن که ما ایرانیا چقدر بدبختیم چقدر فلانیم، بهمانیم که در من هم رسوخ کرده و میدیدم اگه اونجا بودم با این اعتماد ب نفس نمیتونستم خودم رو معرفی کنم ولی میدیدم چقدر شما خوب از ایران حرف میزنید و نکات مثبتشو بولد میکنید ک از لحاظ جمعیت و مساحت در رتبه هفدهم قرار داره. ولی من تو ذهنم ایران یه کشور ضعیفه با اوضاع اقتصادی داغون که مردمش دوست دارن ترکش کنن و فرار مغزها درونش وجود داره..چقدرهمین باورها میزان احساس خوب رو در من و شما متفاوت میکنه، احساس لیاقت رو متفاوت میکنه. چقدر اعتماد ب نفستون تحسین برانگیز بود زمانیکه دخترها داشتن با اون مهارت میرقصیدن و شما هم اومدین جلو دوربین و ب سبک خودتون رقصیدین شاید اگه من بودم میگفتم بابا زشته. ایمن دخترها با این مهارت دارن انقدر قشنگ میرقصن بعد تو روت میشه بری اینجوری جلو دوربین برقصی ولی منم میخوام مثل شما باشم. خودم رو محدود نکنم به قاعده قانون هایی که لذت زندگی کردن رو ازم میگیره. منم دوست دارم رها باشم و از خودم همینیکه هستم لذت ببرم و باخودم در صلح باشم.
استاد وقتی داشتن افراد بالا میومدن و پرچمشون رو ب اهتزاز درمیاوردن ب خودم گفتم کاش فایل ادامه داشته باشه تا وقتیکه استادم بیان. همون وسطا داشتم از این صلحی که حاکمه و حال خوبی که وجود داره نهایت لذت رو میبردم ک چقدررر قشنگ بود و حالمو خوب میکرد. این اشتیاق مردم و شادیشون،این صلحی که بینشون هست…که یهو دیدم پرچم ایران نمایان شددد. استاد رو دیدم که منتظره بیاد بالا و اون موقع اشک شوق از چشام سرازیر شد..دلیلشو نمیدونم ولی حسم خوبه…
وقتیکه انقدر قشنگ کنار اون خانم وایسادین و باهم پرچم ایران و امریکا رو ب اهتزاز دراوردین و بعد با خانم محجبه …
همه چی برام قشنگ بود استاد همه چی
از این تعاملی که بین فرهنگ ها وجود داشت، از دیدن خانم شایسته، از اینکه موشکافانه دقت میکردم ببینم حالاکه شما بهش گفتین افراد رو جمع کنه دور خودش و در مورد ایران بگه..میخواستم ببینم چیکار میکنن..از لبخندشون، از لبخند شما، از حرکات شما..
استاد دیشب دم افطار بود داشتم میرفتم خونه مادر همسرم افطاری تو کوچه ها قدم میزدم ب درختا نگاه میکردم ب اسمون انگار دفعه اول بود میدیدمشون به خودم میگفتم ب قول قران انگار من کور بودم قبلا..همه چی برام رنگ و بوی تازه ای داشت و حتی فایل شما، دیدن همسرم، خونوادم وقتی کنارهم هستن و از ته دل لبخند میزنم و میگم خداروشکر ک همممون سالمیم و باهم خوبیم و کنارهمیم. اینا قبلا هم بوده ها ولی من نمیدیدم ولی الان میبینم و حالم خوبه و امید دارم ب وعده خدا که میگه ان شکرتم لازیدنکم
ادامه میدم مسیر خداشناسی رو و از خدا میخوام کمکم کنه…
خیلیییییییییییی خوش گذشت
بازهم لطفا برامون از خودتون فیلم بذارید
خیلی حس خوبی ازتون میگیرم
مررررسی
خدایا شکرت
سلام استاد، سلام مریم جان و سلام دوستان
خیلی لذت بردم از این فایل و تموم مدت لبخند رو لبم بود و اشک شوقم هم جاری بود
لذت بردم از این همه آرامش، از این تنوع نژادها از رنگهای مختلف چه رنگ پوست و چه رنگ لباس
چه زیباست دنیایی سراسر شادی، عشق و لذت و پر از صلح و آرااااااامش
میخوام این قاب تا ابد در ذهنم باقی بمونه، بعنوان نمادی از جهان و میخوام تا ابد تصورم از جهان واقعی همین باشه که تمام مردم جهان فارغ از نژاد و رنگ و پوست و زبان و مذهب و باورهاشون چه زیبا فقط با عشق با عشقی خالص در کنار هم لذت میبرن از کنار هم بودن
ممنون استاد و مریم عزیزم که زیبایی ایران رو بنمایش گذاشتین و این زیباییها رو با ما تقسیم کردین، قدردان زحماتتون و عشق و انرژی زیبایی که بهمون منتقل میکنین هستم
و سپاسگزارم از کشور آمریکا که این امکان رو فراهم کرده که مردم کشورش براحتی در کنار هم زیبایی های زادگاهشون رو به نمایش بگذارن و تصویری چنین زیبا خلق کنن
به امید روزی که این زیباییها رو حضورا دریافت کنیم، آمین
سلام استاد جان پرانرژی
چشم دل ما روشن
استادجان چقدر همه چیز بهم‌میاد من یتکه کوچیک از فایل رو دیشب بامداد ساعت 4 دیدم و دانلودش رو بعد میبینم ولی دوست داشتم کامنت بذارم و از خوشبختیم بگم ک در این سایت هستم. خیلی وقته کامنت نذاشتم ولی باید با هرچیزی ک هست دوباره شروع کنم و ردپای خودمو بذارم.
استادجان دیدن پرچم ایران دست شما چقدرر حس خوبی داره . ممنون ک هستید و انقدر ارزشمند زندگی کردن رو یادمون میدید.
استادجان من داشت یادم‌میرفت زندگی چیه .. یجورایی انگار وقتی قوانین موفقیت رو میشنوی و فکرر میکنی درک شده ؛ انقدر درگیر عجله و مقایسه و .. میشی ک از زندگی کردن جا میمونی و دگ از لحظه حال لذت نمیبری و من اینجورشده بودم.. بنظر خودم خیلی داشتم رو خودم کار میکردم ولی درحال عقب رفت بود از چی متوجه شدم از احساسم .. از اینکه دگ نگاهم دنبال لذت های کوچولو نبود وقتی. صدای خنده های قشنگ پسر7ماهه و بیست یک روزه م رو نشنیدم و هی گفتم پس کی می‌خوابه برم فایل گوش کنم بنویسم و باورهامو درارم و… وقتی یهو از خستگی ذهنی کنارش خوابیدم و بعد ک پاشدم و نگاهش کردم و انگار برام مرور شد ک اصلا حواست هست کی انقدر شد و همسر و دخترگلت رو دیدی چند روزه؟ حواست بهشون هست یااز اون ور بود افتادی و چندتا ملق هم زدی… انگار خدا تکونم داد ک عزیزم زندگی کن برا بار هزارمین بار میگم تو حست رو خوب کن و شاد باش رو باورهاتم کار کن و اقدام های عملی هرروزه بهرچی میخوای میرسی. اینطور شد ک تا شب هرکاری داشتم با لذت انجام دادم و تموم شد و شب هم رفتیم بیرون و لذت بردن و آخرشب هم باهم فیلم بامزه دیدیم و همسرم گفت عه امشب بالاخره اکرم با ما ی فیلم دید .. و خیلی ذوق کرد..
چقدر گم شده بودم در گیرو دار ذهن و رشد.. درحالی‌که من باید با همین شرایطم با همین چیز ک هست حالمو هرروزه بهبود بدم و پیش برم . اگر میخوام در تمام جنبه ها پیش برم.. ن با بدوبدو کردن و عجله و نبودن در لحظه حال.
خدایا شکرت
دیشب هم کامنت دوست عزیزی رو خوندم و چقدر اشک ریختم .. خیلی دلچسب بود مرسی جناب امین
abasmanesh.com
اکرم بانوی عزیز و گل سلام
اول سپاسگزارم که لینک دیدگاه امین عزیز رو کامنت کردی و منو هدایت کردی به این کامنت خدائی و زیبا و دلچسب و فوق العاده . سپاس بیکران از تو
بعدش هم که کامنت عالی و فوق العاده شما رو خوندم و متوجه شدم که منهم دارم بیراهه میرم و شاید اونجوری که رها و آزاد باشم در کنار خانواده زندگی نمیکنم و از وجود هم لذت نمیبریم و خوندن کامنت شما رو یه نشونه دیدم و برام درس وآگاهی داشت
شمارو تحسین میکنم و تبریک میگم که در مسیر آگاهی الهی قراردارین و بازهم سپاسگزارم که لینک دیدگاه امین عزیز رو کامنت کردین
آرزوی بهترینها براتون دارم
در پناه الله یکتا
به نام خداوند زیبایی ها
سلام عرض می کنم خدمت استاد عزیزم خانم شایسته مهربان و تمامی هم کلاسی های خوبم تو این دانشگاه موفقیت
استادان عزیزم من عاشقتونم
سپاسگزارم به خاطر این قسمت فوق العاده جذاب و مثبت
من دیروز وقتی سر کار بودم این قسمت روی سایت دیدم و دانلود کردم یه بخش هایی رو دیدم
اون دو قسمتی که استاد به خانم شایسته می گفت بیا ببینم چند تا مشتری برای غرفه‌ی ایران جمع می کنی و اونجایی که استاد برای نشان صلح و دوستی با با دوست امریکاییمون رفتش روی استیج و پرچم ها را بالا برند
به خداااا باورتون نمیشه من اشک شوق میریختم تمام وجودم لبریز از احساس عشق و صلح شده بود
همین الان هم که دارم می نویسم اشک توی چشمامه
این اولین باری هست که می بینم تمام مردم دنیا کنار هم جمع هستند و اینقدر حالشون عالیه
اینقدر با هم مهربون هستند میگن می خندن میرقصن به هم عشق می ورزن
چقدر اعتماد به نفس اون سه تا دختر رقصنده رو دوست داشتم و تحسینشون کردم
فارغ ز غوغای جهان ، بدون ترس از قضاوت مردم با همون اندام و چهره ای که داشتن بدون آرایش و آلایش رفتن روی استیج می رقصن
به خداوندی خدا این خودش یه کلاس عزت نفس بود برای من
این بخشی که سه تا دخترها می‌رقصیدند من رو یاد اون ویدیویی انداخت که استاد مدت ها قبل از چند تا دختر توی تمپا گذاشته بود
که شب بود با آهنگ معمولی با شرایط معمولی داشتند تمرین رقص می کردن
استاد این چند وقته خیلی شجاع تر شدم خیلی کارهایی که میدونستم درسته ولی به خاطر ترس از قضاوت مردم انجام نمیدادم الان انجام میدهم
خیلی بیشتر با خودم در صلحم
با آدم های اطرافم در صلحم
آدم ها دوستم دارند بهم محبت می کنند باهام خیلی قشنگ رفتار می کنند
یک عالمه از تونایی هام و ویژگی های مثبتم تعریف و تمجید می کنند
احساس می کنم تو بهشتم
بارها و بارها این روزها توی سپاسگزاری هام خودم رو تحسین کردم
خداوند رو تحسین کردم به خاطر این همه ثروتی که تو زندگیم در جریانه
چقدر این دوربین موبایل آیفون 14 پرو را تحسین می کنم
واقعاً فوق العادست خیلی خوب فیلم برداری می کنه طوری که آدم فکر می کنه با یه دوربین حرفه ای سونی دارید فیلم برداری می کنید
عملکرد لرزشگیر سنسور و فوکس کشیدن و تنظیم رنگ و نورش در شرایط مختلف واقعاً شگفت انگیز و دوست داشتنیه
خدایا شکرت
باز این نکته رو به خودم یادآوری می کنم که جهان هر لحظه در حال پیشرفت در تمام ابعاده و داره خودش رو گسترش میدم
من باید با قدرت در مسیر رسیدن به اهدافم قدم بردارم و بدونم که خداوند بیشتر از خودم دوست داره من به اهدافم برسم خداوند بیشتر از من دوست داره که ثروتمند بشم
اون از من حمایت می کنه ، هدایتم می کنه
من با رسیدن به اهدافم کمک می کنم جهان گسترش پیدا کنه
با رسیدن به هر خواسته ام به هزاران نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم خدمت می کنم
با رسیدن به هر خواسته ام ظرف وجودی ام بزرگتر میشه ، عزت نفسم بیشتر میشه و بهم کمک می کنه که به خواسته های دیگم هم برسم
با رسیدن به هر خواسته ام بیشتر سپاسگزاری می کنم عاشق خدای مهربونم میشم و بیشتر در برابرش احساس خشوع و فروتنی می کنم
چون میدونم به قول حضرت علی در نامه 31 کلید گنج های آسمون و زمین دست اونه و اونه که داره از فضل و مهربونی خودش بهم می بخشه
هر چقدر ثروتمندتر بشم آدم مهربون تری میشم و بیشتر به آدم ها عشق می ورزم ، براشون هدیه میگیرم و خوشحالشون می کنم و دعوتشون می کنم به حال خوب به پرستیدن خدایی که اگه باورش کنیم و فقط اون رو بپرستیم ما رو به پادشاهی میرسونه
خدایا شکرت چقدر این ویدیو برای من درس داره به خدا اگه هزاران بار ببینمش کمه
خانم شایسته چقدر با این لباس ها زیبا شده بودین
من هم باید بیشتر از این به بعد لباس های قرمز و سفید بپوشم اصلاً ترکیب این 2 تا رنگ جادویی هستش
چقدر نکته جالبی گفتید استاد
من اصلاً نمی‌دونستم ایران هفدهمین کشور بزرگ دنیاست
هفدهمین کشور از نظر جمعیت هم هست
خیلی جالبه
راستی چقدر غرفه رو در عین سادگی و بی آلایشی قشنگ درست کرده بودین عزیزهای دلم
خانم شایسته چقدر شما با ذوق و شوق توضیح میدادی مرسی
خیلی تحسینت کردم
آخرهای ویدیو هم خیلی قشنگ با پرچم رقصیدی خیلی ذوق کردم مرسی
و در آخر می خواهم از شما خانم شایسته و استاد عزیزم تشکر کنم
به خاطر اینکه در آمریکا به عنوان دو ایرانی موفق و ثروتمند
دوتا شهروند خوب و دوست داشتنی پرچم ایران رو به احتراز درآوردین و عاشقانه ایرانو زیبایی هاش رو معرفی کردین
سپاسگزارم
هرکجا هستید در پناه خداوند مهربانی ها شاد سالم ثروتمند و سعادتمند باشید
بنام خدایی که بشدت کافیست
ســــــــــلام
خدایا شکرت دوباره سفر دورآمریکا؛ خدایا شـــــــــــــــکرت؛ استاد عزیزم و مریم بانو سپاسگذارم
نمیشه برای این قسمت ننوشت؛ استاد جان و مریم عزیزم درمورد نکات اساسی این قسمت گفتید بگیم؛ اولین و مهم ترینش توحیدی بودن کشور بی نظیر آمریکا هست که این فضا رو مهیا میکنه برای تبادل فرهنگ های کشورهای مختلف، کشورهایی که شاید کلی حس نازیبا ایجاد شده نسبت یه این کشور بی نهایت زیبا و توحیدی ولی واسشون مهم نیست و این اولین بار و اولین جایی تو آمریکا نیست که چنین احترام و برنامه ای رو می بینیم؛ یادمه تو یکی دیگه از قسمت های فکر کنم فصل اول سفر دور آمریکا هم بود که یکی از جاهایی که همراه شدیم با استاد جان و مریم بانو پرچم کشورهای مختلف از جمله ایران رو گذاشته بودند
مورد دیگه اعتماد به نفس و توانایی بی نظیر برقراری ارتباط رو که تو دوره عزت نفس کلی استاد درموردش گفت و تو این فایل دیدم که خود استاد با اینکه خودشون هم گفتن دوست داشتن یه سری خوراکی ها و سوغات مخصوص ایران رو بیارن ولی یادشون رفته و فقط چند تا عکس بوده ولی چـــــــــقدر قشنگ و عــــالی با قانون درخواست به قول خودشون مشتری جمع میکردن و کلی توضیحات درمورد ایران بهشون میگفتن (و تو دل همین مورد باز یه چیز دیگه که با اینگه استاد جان هنوز خیلی مسلط و سریع نمی تونن انگلیسی صحبت کنند ولی بدون توجه به این چیز و فکر کردن درمورد اینگه حالا من دارم وقتشون رو میگیرم با احساس ارزشمندی صحبت میکردند و در مقابل هم احترام اون آدماست که وقتی استاد صحبت میکنند و مثلا تو یه کلمه ای مکث میکنند نمیان بپرن تو حرفش و اونا اون کلمه رو بگن بلکه با صبر و احتران میزارن استاد حرفش رو کامل کنه) و درخواست استاد از مریم جان که وقتی خواستن برن بقیه فرغه ها رو ببینند از مریم جان خواستن حالا نوبت اونه که مشتری جمع کنه برای غرفه ایران :)))) و مریم جان هم که همین که استاد رفتن شروع کردن از اولین آدمی که رد شد راتباط باهاش برقرار کرد درسته اون رد شد ولی دیگه دومی رو که دو نفر هم بودن رو نزاشت رد بشن و ازشون پرسید دوست دارند درمورد یاران بدونن و اونا هم با روی خوش اومدن و کلی چیز درمورد ایران یاد گرفتن و متوجه شدند که خدا روشکر میکنم به لطف آگاهی های ناب دوره عزت نفس کـــــــــلی من رشد کردم؛ مثلا همین چند هفته پیش که رفته بودیم یکی از بهترین کافه رستوران های شهرمون برای صبحانه، اولش همراه با صبحانه یه امریکانو سفارش دادم ولی بعدش نظرم عوض شد و به خواهرزاده ام گفتم حالا که هنوز صلحانه مون آماده نشده بره بهشون بگه بجاش واسم چایی بیاره .لی وقتی اوردن حواسشون نبود و همون امریکانو رو اوردن واسه من؛ اگر زینب قبل دوره عزت نفس بودم بــــــــــــــدون شک میگفتم اشکالی نداره حالا همین رو بخورم اوردن دیگه ولی نه من تغییر کردم و این رو باید همیشه تو عمل نشون بدم واسه همین بهشون گفتم که من چند دقیقه پیش گفتم که بجاش چایی میخوام دیگه اونا هم با روی باز و احترام قبول کردن و گفتن الان واستون عوض میکنیم ؛ به همین راحتی :))))))
استاد جان چــــــقدر کیف کردم اونجایی که سه تا دخترا که یه جا فکر کنم دوتاشون بودن می رقصیدن شما یه دفعه اومدی جلوی دوربین مریم جان و چه رقصی کردی استاد؛ عـــــــــــــــتاشقتم:))))؛ یا موقع بالا اومدن هر پرچم روی استیج؛ چه ایده خوبی که بجز اون غرفه ها، یه آیتمی هم گذاشتن که هر کسی با پرچم کشورش بیاد بالا و پرچم کشورش رو به اهتزاز دربیاره که وقتی نوبت به پرچم زیبای کشور زیبا و توحیدی آمریکا رسید استاد بازم مثل همیشه با اعتماد به نفس قبل اینکه اون خانوم بیاد پایین زودی رفت بالا و ازش درخواست کرد بمونه تا با هم و کنار هم دو پرچم ایران و آمریکا رو به اهتزاز دربیارن و بعدش همین کار رو با عربستان هم انجام دادن و بعدش هم که پایین اومدن چند تا نماینده های کشورها با پرچم هاشون داشتن عکس میگرفتن استاد بهشون اضافه شد ؛ عـــــــــاشقتم استاد جان که هر چیزی که آموزش میدی خـــــــیلی قبل تر و بعدترش شما خودت بهش عمل میکنی و خــــــــدا رو شکر برای زندگی رد بهشت برای سفر دورآمریکا که میتونیم بصورت عملی ببینیم این آموزش ها رو؛ مریم جان بی نهایت از شما هم سپاسکذارم
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
به نام خداوند مهربانم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی
سلام به تمام دوستان عزیز در این سایت الهی
خدا رو شکر میکنم که دوباره فایل سفر به دور آمریکا روی سایت قرار گرفت
خدا رو شکر میکنم بخاطر اینکه در مدار دیدن این فایل زیبا بودم
خدا رو شکر میکنم در مدار بودن در این سایت الهی هستم
خدا رو شکر میکنم که چشم هایم اجازه دیدن این فایل زیبا رو داره
خدا رو شکر میکنم بخاطر اینکه گوش هایم اجازه شنیدن این فایل زیبا رو داره
خدا رو شکر میکنم که احساسم عالیه و از زندگی ام لذت می برم
خدایا هزاران مرتبه شکرت که من را با قانون جهانت آشنا کردی
خدا رو شکر میکنم بخاطر وجود استاد عزیزم و خانم شایسته جان در زندگی ام
خدا رو شکر میکنم بخاطر دستان خوبش در زندگی ام مثل استاد و خانم شایسته و تمام دوستان زرنگ سایت که کلی درس ازشون یاد میگیرم
خدایا شکرت که اجازه نوشتن کامنت این فایل بهم داده شده و در مدار نوشتن کامنت این فایل زیبا بودم
خدا رو شکر میکنم بخاطر گوشی خوبم و اینترنتم که با اون میتوانم با استادم ارتباط داشته باشم
چقدر این فایل سفر به دور آمریکا عالی بود خیلی خوشحال شدم که استاد عزیز و خانم شایسته جون مدیریت غرفه ایران را بر عهده گرفتن و به نیابت تمام ایرانی ها، آداب و رسوم و غذاهای کشور ایران را به دیگران معرفی کردند
چقدر این جمعیت خوشحالند چقدر خوبه به دور از تعصب از هر نوع ملیت و نژادی کنار هم جمع شده اند و از بودن کنار هم لذت میبرند
در این فایل از استاد و مریم جون یاد گرفتم که چگونه آداب و معاشرت اجتماعی با دیگران داشته باشم
یاد گرفتم وقتی کسی چیزی را برای نمایش ارائه داده من هم در مقابلش تحسینش کنم و حس مهم بودن بهش بدم
از استاد عزیزم یاد گرفتم در برخورد با افراد لبخند داشته باشم و یه ویژگی خوب از افراد را تحسین کنم یا از لباس یا چهره یا اندام زیباشون شون تعریف کنم و حتی استاد در برخورد با هر فردی از کشورشون تعریف کرد که چقدر کشورشون زیباست
و چقدر خوب که هر کس غذا یا دسری محلی یا میوه محبوب کشورشون آورده بودن
این فایل تئوری عملی درس اعتماد به نفس و عزت به نفس و ارتباطات بود
اون سه خانم رقصنده هم خیلی زیبا و هماهنگ می‌رقصیدند و چنان با رقصشون عشق میکردند که از چهره شون مشخص بود،حتی یه جا فقط یه نفر شون رقصید اون دوتا نشسته بودند ولی چنان از رقص دوستشون عشق میکردند که باهاش میخوندن و نشسته میرقصیدن
و ازشون اعتماد به نفس داشتن رو یاد گرفتم که با هر قیافه و تیپ و ظاهری تونستن جلو بقیه برقصند
و تمام خانم های اون جمع هیچ کدوم آرایش یا تیپ خاص نداشتند هر جور راحت بودند در اون مراسم حظور داشتند
و چقدر تحسین میکنم استاد عزیز و خانم شایسته جون به تعهد دوره سلامتی پایبند هستند و چنان اهرم رنج و لذت قوی در ذهنشون ایجاد کردند که هیچ نوع غذا یا دسری اونها رو وسوسه نمیکند
در آخر هم که هم پرچم کشورشون را نمایش دادند خیلی لذت بخش و غرور آفرین بود به امید اینکه همه ی مردم دنیا با صلح و دوستی کنار هم باشند
به نام خدای بزرگ و عادل و کریم و وهاب و غنی
استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سلام و عرض ادب
خوشحالم از اینکه خداوند هدایتم کرد و به سوی سایت شما و آگاهی های ناب آن دعوت شدم. از اینکه بعد از آشنایی با شما خدا را با این صفات و ویژگی هایی که در ابتدا نامبردم، می شناسم بسیار بسیار خوشحالم. خدایا شکرت
من از دیدن این فایل بسیار لذت بردم. (در ابتدا عرض کنم در قسمت 191 شما به جایی مهاجرت کردید و گفتید چند ماهی نیستم برای ایجاد تغییراتی جدید و البته برگشتید به سلامت ولی دیگر توضیحی ندادید. انشالله که خیر است)
من با دیدن این فیلم چند چیز توجه ام را بسیار جلب کرد
1- اینکه دولت و مسئولین ما چگونه امریکا را خطاب می کنند و امریکا چگونه با میهمان های ایرانی خود رفتار می کند!!
2- چقدر همه خوشحال بودند، چقدر همه زیبا بودند، چقدر در نوع پوشش راحت و آسوده هستند، چقدر آزادی، چقدر آزادی!!
3- نکته سوم چقدر استاد عباسمنش در صحبت کردن به زبان انگلیسی مسلط شده است.چقدر استاد اعتماد به نفس بالایی دارند و با تک تک کشورها صحبت کردند و از جمعیت شان پرسیدند از دستاوردهایشان پرسیدند. چقدر چقدر من لذت بردم از خوش و بش های استاد با خانم ها فارق از اینکه طرف خانم است یا آقا. واقعا از ته دل لذت بردم و کیف کردم
4- بسیار لذت بردم از این همه اعتماد به نفس استاد برای بالا بردن پرچم ایران با افتخار، چون در این کشور اینقدر ما از کشورهای دیگر اخبار بد شنیده ایم دیگر فکر نمی کنم اصلا کشور ما جایگاه اجتماعی در میان بقیه کشورها در جهان داشته باشد.
5- استاد عزیز بسیار لذت برم که با اعتماد به نفس فراوان همراه کشور امریکا روی سن رفتید و همچنین لذت بردم که فارق از بحث های سیاسی باز هم با جسارت همزمان با کشور عربستان روی سن رفتید و پرچم کشورمان را به نشانه دوستی به اهتزاز در آوردید.
استاد عزیز بسیار بسیار لذت بردم از این همه انرژی مثبت که با دیدن این فایل به من منتقل کردید و لحظات خوبی را برایم رقم زدید.
بدرود