https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-06 07:38:182023-04-08 09:01:45سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 192
583نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
صبح ساعت 6:30 که از خواب بلند شدم اولین کاری که کردم این فایل رو دانلود کردم و اولش هم کمی ذهنم مقاومت میکرد ولی خدا رو شکر این فایل زیبا رو از دست ندادم و تونستم این همه زیبایی رو ببینم..
با چه عشقی همه دارن کشورهاشون رو معرفی میکنن و زیبایی ها و غذاها و کارهای هنری کشورشون رو به نمایش میذارن .. در کنار هم با صلح و دوستی و هر کسی فارغ از اینکه دیگران چه باور و اعتقادی دارن پرچم کشور خودش رو به نمایش گذاشت..
و استاد عباس منش با چقدر عالی پرچم کشور ما رو در کنار پرچم کشور امریکا تکون دادن و صلح و دوستی این دو کشور رو به نمایش گذاشتن..
واقعا افتخار آمیزه..
واقعا تحسین برانگیزه که استاد پرچم کشور ما رو به نمایش گذاشتن..
اون رقص سه تا دختر هم خیلی قشنگ بود.. فکز کنم چند ساعت بود داشتن میرقصیدن..وااای خدااا اون تیکه رو که استاد رفت جلوی دوربین رقصید با اون دخترا خیلییییی حااال کردم و کلی خندیدم و لذت بردم .. ایول
خانم برزیلی چه عینک قشنگ و لباس قشنگی داشت.. و خانم شایسته در پاسخ تعارف غذا ،،بع اون ها اگر اشتباه نکنم جواب داد i am fasting .. من روزه ام.. مبارک باشه..
و اون رقص انتهایی هم که با اون سن و سالشون با چه انرژیی و زیبایی داشتن میرقصیدن.. چه رقص زیبایی بود ..
چقدر خوشحال شدم بعد از یه مدت طولانی که استاد برای ما هم فایل گذاشتند واقعا عادت کرده بودم و خیلی دلم تنگ شده بود
چون چند وقتی هست استاد فایلهای موفقیت به زبان انگلیسی در سایت می‌گذارند
استاد اول از همه برای این موفقیت عظیم شما برای فایلهای جدیدی که به ربان انگلیسی تهیه میکنید و روی سایت قرار داده اید تبریک میگم واقعا شما بینظیر هستید
و دومین تبریک برای این فابل بینظیر هست من واقعا شما را تحسین میکنم.
استاد چه کسی لایق تر از شما که پرچم کشور ایران را به اهتزاز در بیاره
شما بهترین الگو از طرف مردم ایران برا ی جهان هستید بهتون تبریک میگم
استاد و مریم جان من هر دو شما را وافعا تحسین میکنم
چقدر اون زمان را دوست داشتم که استاد با پرچم ایران در کنار پرچم کشور آمریکا و عربستان بودند
خدایا من دعا میکنم واز خودت می‌خواهم و درخواست میکنم برای اون روزی که به زودی خواهد آمد که کشور ایران با تمام کشور های دنیا در صلح و آرامش باشد
من دعا میکنم تمام کشورهای دنیا با هم دوست و در صلح باشند الهی آمین
خیلی فایل بیطیری بود
متل همیشه استاد مون غیر منتطره موصوعات غیر پیش بینی برامون در نطر میگیره و روی سایت میزاره خدایا شکرت
که البته تمام اینها هدایت خداوند هست
واقعا این سایت را خداوند داره پیش میبره و هدایت می‌کند خدایا شکرت
خدایا بابت اینکه من را عضو این سایت بینظیر کردی و من می‌توانم کامنت بنویسم بینهایت سپاسگزارم
به نام خدای زیبا ،مهربون ودوست داشتنی ام. سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکر که در مدار دیدن این همه زیبایی هستم .این قسمت برای من یادآور کل تمرینات دوره ی عزت نفس بود .وبیشتر از همه باور احساس لیاقت رو در ذهنم تداعی کرد.تحسینتون می کنم که به هر آنچه که به شاگردانتون آموزش می دهید در عمل اجرا می کنید هرلحظه ایمانم به مسیر توحیدی ام وبه اینکه ناب ترین استاد دنیا رو دارم واینکه جزو پرفکت ترین شاگردها هستم بیشتر وبیشتر میشه.عاشقتم من استاد عزیزم که باور صلح ودوستی بین کشورمون وکشور آمریکا وعربستان رو در ذهن ما نهادینه می کنید واحساس ناب عشق ودوستی رو به ما گوشزد می کنید .عاشقانه دوستتون دارم واز خدای مهربون می خوام که تا آخرین لحظه عمرم تو این مسیر بهشتی بمونم.
من از همون لحظه اول که فیلم روآپلودکردم ونگاه کردم لبخندبرلبم بود تاهمین الان که دارم مینویسم…
اول احسنت بگم به اون کسی یاکسانیکه نقشه این برنامه واین طرح روریختن….واقعا کاربینظیری بود،،عالی مبتکرانه باخلاقیت صمیمانه فضای عالی وبینظیر…..
ویه عالمه تشکر ازشما که شرکت کردین ونماینده ایران شدین…احسنت به شما ومریم جان. واقعا که بهترین هستید
چقدر خوبه که همه کشورها باهم دوست باشن،ویه رابطه صلح آمیز وپرازصفاو صمیمت ودوستی بین مردم ودولتها باشه…
چقدر خوشم اومد از کارتون که رفاقت بین امریکا وعربستان روتاکید کردین وبه نمایش گذاشتین
..واقعا کارتون لایک بسیار زیاد داشت
من به نوبه خودم واقعا تشکر میکنم….
خیلی جو خوبی بود وباوجود شما وکارای شما خیلی خیلی بیشتر قشنگ شد….
چقدر دوستون دارم که همیشه توجهتون به زیبابی ها،نکات مثبت وخوبی ها ودوستی هاست
.وتاجاییکه بتونید اینو نشون میدین درعمل وتوی این برنامه هم فوق العاده عمل کردین….
کارتون بسیار بسیار بسیار باارزش بود مخصوصا حرکت دوستی تون با دوکشور بالا که گفتم
…رقص مریم جانم باپرچم ایران عالی بود…
خیلی خیلی لذت بردم…
واقعا واقعاواقعا به معنی واقعی کلمه چقدر خوبه که همه انسانها باهر رنگ وزبان ونژاد واعتقاد ودین وباوری که دارن در کنارهم باشادی ومحبت زندگی کنن وهمه باهم دوست باشن…این واقعا خیلی لذتبخشه واین آینده واین آرزو روبرای کل کشورهای جهان بزودی انشالله میکنم وازخدا میخام که زمین پربشه ازصلح ودوستی…
ممنون ازاینکه لحظات زیباتون روبا ما به اشتراک میزارید…
راستش من تازه باصدای اذان صبح بیدارشدم وبلندشدم که نمازمو بخونم…قبل ازبیداری داشتم خواب میدیدم که یه کتاب ازشما دارم میخونم وچقدر احساس خوبی به من داد توی خواب….بعدازخوندن نمازم اومدم سراغ سایت وگفتم برم به نشانه امروزم ببینم خداوندمهربان امروز چه درسی برای من داره….که این فیلم زیبا روازشما دیدم وپرازشور وشوق ولذت شدم….
پایدار وسلامت باشید استاد عزیز
امیدوارم که بزودی در ایران زیبا شماومریم جان وبقیه خانواده عزیزعباسمنش روباهمدیگه ودرکنارهم ملاقات کنم…
خدایاشکرت چقدر خوشحال شدم از اینکه فایل سفر به دور امریکا اومده روی سایت این چند وقت که کمتر فایل آپلود میشد تمام قسمت های فصل یک سفر به دور امریکا رو دوباره نکاه کردم و از دقیقه به دقیقه اش لذت بردم واقعا نمیشه محتوا و سریالی تو دنیای اینترنت و سرگرمی ها و برنامه ها به زیبایی و خالصی سریال سفر به دور امریکا پیدا کرد. خدایا شکرت که میتونیم به راحتی از اینهمه امکانات و پیشرفت جهان استفاده کنیم و به لطف استاد و خانم شایسته عزیز ببینیم این اتفاقات زیبا رو که اون سر دنیا درجریانه️
خدای من چقدر صلح و آرامش و اعتماد به نفس و راحتی بود تو این ویدیو تو این فضا و بین این آدم های دوست داشتنی
اصلا وجود خود این برنامه و جشنواره نشون دهنده صلحه نشونه آرامشه
نمیدونم دانشگاه یا شهرداری یا چه سازمانی ترتیب داده بود این برنامه رو اما خیلی قشنگه و چقدر نمونه های مختلف اینجور برنامه هارو دیدیم تو امریکا اینکه بفکر باشن هزینه کنن و برنامه ریزی کنن از مردم دعوت کنن جذابیت دیگه اش هم اینه که شاید فقط تو امریکا بشه تجربه کرد این تنوع ملیت رو که کلی از کشور ها تو همین نقطه از فلوریدا نماینده داشته باشن حدود 26-27 تا کشور مختلف شایدم بیشتر تو این جشنواره بودن واقعا این تنوع یکی ازجذاب ترین ویژگی های امریکا هست
خدایا اعتماد به نفس و راحت بودن این مردم با خودشون فوق العادس خیلی دوست داشتنیه خیلی خوبههه هرکس سعی میکرد یه توضیحاتی بده بعضی هم خیلی انگلیسی روونی صحبت نمیکردن و گیر میکردن اما نمیترسیدن اعتماد به نفس داشتن و سعیشونو میکردن که نکات جذابی که از کشور میدونن رو منتقل کنن مخصوصا وقتی علاقه و شوق استاد رو میدیدن️
مردم هم چقدر با ذوق و خلاقانه عکس ها و توضیحات رو چسبونده بودن وسایل مختلف آورده بودن استیکر های جالب رو پخش میکردن غذاها و خوردنی های مختلف بی نظیرن این مردم خدایاشکرت
اون آقای ونزوئلایی که بلد بود گیتار(کوادرو)بزنه ولی مثل اینکه گفته بود نمیزنم اما مثل همیشه جلوی دوربین مریم خانم همه چیز متفاوته و به قشنگترین شکل ممکن پیش میره به طور مخصوص واسه شما و همه ی ما جلوی دوربین چند ثانیه گیتار زد و لذت بردیم
چقدر به حرکاتشون مسلط بودن دختر های رقصنده خوشگل تحسینشون میکنم بخاطر اعتماد به نفس فوق العادشون که میتونن جلوی این جمعیت به راحتی اجرا کنن البته که بخش بزرگی از اعتماد به نفسشون بخاطر تسلط به کارشون هست و جالبتر از اون برای من این بود که چطور خسته نمیشن!!؟ هر موقع دوربین میچرخید اون سمت درحال رقص بودن این سه تا که البته حواب اومد این انرژی از عشقی میاد که به کار و رقصشون دارن️
جالب بود که به سماور تو زبان روسی هم سماور گفته میشه و البته تو انکلیسی هم همین سماوره نمیدونم رازش چیه که همه جا اسم خودشو حفظ کرده :)
اون نوشیدنی هم اسمش kvass هست که انگار فوایدی داره و تقریبا بدون الکل هست
خیلی جالب بود که پرچم ایرانو نداشتن اما چون یه نماینده ازش اومده پرچمش رو خریدن
چه دوستی و اتحاد محکمی برقرار کرد استاد بین سه ملت
برنامه رقص آخر کار هم خیلیی باحال بود هرکس واسه خودش میرقصید و کیف میکرد چه آهنگ ریتمیک و باحالی اختتامیه قشنگی بود واسه این برنامه
سالن گیم و تفریح دانشگاه هم خیلی جالب بود
ضربه حرفه ای مریم خانم رو هم دیدیم که نایس استاد رو هم گرفت
شکرت خدای من برای اینهمه زیبایی اینهمه حال خوب انرژی مثبت آرامش و صلح و احساس مثبت ممنونم ازت️
از استاد و مریم خانم عزیز یک دنیا ممنونم مثل همیشه که این فایل های بی نظیر رو برای ما آماده میکنن
سلام و خدا قوت میگم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم
خداروشکر میکنم که شما عزیزان رو دارم و اینقدر با عشق از زیباترین و ناب ترین لحظه های زندگیتون که خودتون خلق کردین، وقت میذارین و فیلم میگیرین برای جلب کانون توجه کسانی که دوسدارن باورهای زیبا ایجاد کنن و به این فضای فرکانسی بالا هدایت بشن…
استااد عزیزم واقعا شما و خانم شایسته عزیز، لایق این فضای پاک و پر از مهر هستین که الان توش قرار دارین.
تحسین میکنم موفقیتاتونو
تحسین میکنم روابط عاطفی و اجتماعی بینظیرتونو
تحسین میکنم انگلیسی صحبت کردنای عالیتونو که قطعا براش کلی تمرین کردین و میکنین
تحسین میکنم این ذوق و شوقتونو
تحسین میکنم انرژی بالاتونو
تحسین میکنم که نگاه درستی به زندگی ایجاد کردید
تحسین میکنم این شدت از صلح درونیتونو
تحسین میکنم این یک پارچگی انسانها رو در کنار هم فارغ از رنگ پوست فارغ از اعتقادات فارغ از ملیت فارغ از جنسیت و…
تحسین میکنم سطح انرژی بالای اون فضارو که منو از پشت گوشی سرذوق آورده بود و واقعا نوش جونتون.
ایمان دارم که سر تایم هدفی که تعیین کردم من هم تو این لوکیشن زیبا قرار خواهم گرفت.
تحسین میکنم تمیزی و پاکیزگی این کشور زیبارو.واقعا با این جمعیت این حد از تمیزی برای من لذتبخشه.
تحسین میکنم اون GMCزیبا و جذاب رو.چقدر من عاشق این ماشینهای آمریکایی پرقدرتم…
تحسین میکنم این روابط دوستانه رو
تحسین میکنم این اتحاد و صلح کشورهارو
تحسین میکنم رقص اون رقصنده های پر انرژی رو
حالا که استاد و خانم شایسته اونجا حضور دارن و تونستن در این سطح زندگی کنن قطعا من هم میتونم و در خواستشو به جهان هوشمند دادم و میدم همواره.
واقعا خودمو تو اون جمع آزاد و مهربان و خالص تصور کردم و حس کردم که این خواسته بزودی زود به من داده میشه…
برا تمام مردم دنیا برای تمام بچه های سایت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز از خدا عشق نور سلامتی خیروبرکت و نعمت و ثروت بی نهایت میخوام…
اولا بگم می خوام از این به بعد خجالت بکشم که فایلی رو ببینم و براش حداقل یه کامنت نذارم
اونم فایل رایگانی که چندین ساعت برای تولیدش وقت صرف شده
دوما هم فایلها جدیدا اینطوری داره میشه که هم حالت خوب میشه هم زبانت
من امسال سال تحویل عراق بودم
رفتم نجف و کربلا و کاظمین و سامرا
و اونجا چالش های جذاب و عجیبی داشتم
یادمه یه دونه شامپو خریدم و کلی ذوق کردم که تونستم به یه خارجی بگم شامپو می خوام ، پولشو بدم و بقیشم بگیرم
هرچند که شامپو بچه بود و اصلا کف نکرد ولی برای شروع خوب بود
ولی فهمیدم باید دنیا رو گشت
سفر آدم و بزرگ می کنه
مخصوصا سفر خارجی
یه جورایی با کوچیک کردنت بزرگت می کنه
وقتی می ری و دوساعت باید فکر کنی که چجور حرفم و بفهمونم به یه آدم و باهاش تعامل کنم
کاری که تو 30 ثانیه تو شهر خودت و کشور خودت جمع میشه ده برابر ازت زمان می گیره
ولی ما یه خدایی داریم که همه جا هست
و همه زبانها رو بلده
یادمه روز اول تو نجف گفتم همه چیز یک چیز است
من دینار ندارم
پول نقد ایرانی هم ندارم
قهوه می خوام
من و هدایت کن که قهوه بخورم
بعد از چند دقیقه که خوب گشتم چند تا پیر مرد رو دیدم که کنار هم نشستن و چند تا دلّه قهوه کنارشونه
گفتم قهوه
برام یه فنجون کاغذی ریخت
اولش فکر کردم برای خودشونه که دور هم بخورن
ولی وقتی دیدم چندتاست کارتمو نشون دادم
و معلوم بود که نمی دونه باهاش چیکار کنه و بغلیش گفت نمی خواد برو
حتی بعدشم که دینار گرفتم دوبار رفتم که پولشو بدم ولی نبودن
خدا هدایت می کنه
خیلی می خوام ایمانم یوی تر بشه به این جمله
چه حال خوبی بود توی این پارک
من که الان دارم دوره عزت نفس رو می گذرونم چقدر تحسینتون کردم بابت این حجم از اعتماد به نفسی که باعث شد راه بیفتین و حرف بزنین و کلی اطلاعات بگیرین و بخندین و بخندونین
می بینی عزت نفس چه حال خوبی داره ؟
مخصوصا اونجایی که یهو با رقص اومدین تو کادر
ضبط کردم بفرستم برای دوستام
عاااالی بود
اونجایی که یهو رفتین بغل اون چهار نفر و باهاشون عکس گرفتین عزت نفس می خواد
که نگی با خودت نکنه بدشون بیاد
شاید می خوان 4 تایی عکس بگیرن و از این چرت و پرتا
عزت نفس حال خوب میاره
اون دخت بِس کانتری عااالی بود
چه انرژی عجیب و حال خوبی داشت
حتی رقص پرچمش هم پرقدرت تر از همه بود
اونم پر از عزت نفس بود و عزت نفسش حال خوبی به خودش و بقیه می داد
چقدر منتظر و هیجان زده بودم که شما با پرچم بیاین و چه حرکت جذاب و دوست داشتنی زدین در کنار آمریکا و عربستان
چه تصویر خوبی ساختین
واقعاً همه چیز یک چیز است
همه ما یکی هستیم
چرا عاشق هم نباشیم ؟ چرا در صلح نباشیم ؟
یک دلیل به من برای جنگ بده تا هزار دلیل برای صلح به تو بدهم
و چقدر اون سه تا دختر خوب می رقصیدن و حال خوبی داشتن
اونجایی که دوستشون داشت تنهایی می رقصید با چه ذوقی نگاش می کردن و روی صندلی هم انگار می رقصیدن و آروم نبودن
و عجیب بود برام که یه جوری می رقصیدن که انگار اونجا کلی آدم نشسته
اونا از اون موزیک و رقص تو اون فضا لذت می بردن و عزت نفس باعثشه
عزت نفس حال خوب میده
ممنونم ازتون که کشور قشنگمون و انقدر خوب معرفی کردین
راستی بگم بی نهایت رابطه ی زیبا و قشنگتون رو تحسین می کنم
شماها دوتا بچه ی شیطون و کنجکاوید که فقط بزرگ شدین
خدای مهربان رو هزاران بار سپاس گزارم که امشب با این کلیپ مواجه شدم
چقدر زیبا بود ،چقدر همه چیز ساده وقشنگ و بی نظیر بود .ای خدای بزرگ
وای استاد سپاس فراوان چقدر عالی هست که شما ومریم جان این ویدیو ها رو برای ما هم میزارید .
نمیدونم از کدوم زیبایی این کلیپ بگم از سادگی و راحتی مردم بگم از شادی که بدون قضاوت دیگران بگم از خود بودن آدمها بگم از رقص بی آلایش جوونا یا از رقص زیبای اون میانسال ها از بالا رفتن شما و بقیه آدما روی سکو که برای من واقعا حس دوستی و رفاقت بدون هیچ پیش زمینه ی فکری دیدن ولذت بردن رو بگم وای از گوش دادن شما وحرف زدن برقرار کردن ارتباط با آدم های دیگه که چقدر ذوق و اشتیاق توی حرف زدنتون بود واین ارتباط دوطرفه بود
یه چیزی که خیلی دوست داشتم گفتم کاش کنار شما بودم چون کارای هنری زیاد انجام میدم از هنرهای ایرانی اونجا میزاشتم و معرفی میکردم و این که خیلی دوست داشتم روی اون سکو بودم و آهنگ میزاشتم ومیرقصیدم(رقص ایرانی) واقعا من عاشق رقصم وحتی اگه اونجا بودم حتی از آواز های ایرانی هم میخوندم .وقتی کلیپ رو نگاه میکردم خودم رو اونجا تجسم میکردم وواقعا توی کل کلیپ من اونجا بودم.
فقط خداوند رو بابت این همه زیبایی بابت این همه نعمت وبابت این جهان با صلح و مهربانی سپاس گزارم️
یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناکُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ﴿13﴾ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید،گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
سلام به استاد جان ، به خانم شایسته ی عزیزم و همه ی دوستان این جهان توحیدی من
خداروشکر که یکبار دیگه ،یک سریال دیگه ،چشم همه ی مارو به جمال عزیزترین ها ،روشن کرد
چه صحنه ی باشکوهی و استاد چه کسی از شما لایق تر برای نمایندگی از طرف ایران ؟ برای به احتزاز درآوردن پرچم این مملکت ،چقدر همه چیز به جا ، چقدر همه چیز قشنگ،چقدر همه چیز شسته رفته ،ساده و لذت بخش بود.
بسیار ! بسیار سر ذوق اومدم از دیدن ذوق شما ، از حرکت شما برای قرار دادن پرچم ایران در کنار پرچم آمریکا و عربستان به نشانه ی صلح ،شگفت انگیزی استاد ،همه چیز با شما غیر قابل پیش بینی و لذت بخشه،ممنونم برای این قسمت عالی و فوق العاده
چشمِ دل ما روشن شد واقعا
چقدر دلم برای دوستانم تنگ شده بود ،چه لذتی داره خوندن کامنت بچه ها و پاسخ هاشون
الهی حال دل همتون عالی باشه بچه ها ، بوس به کله ی همتون
شما قشنگترین دوستای منید،شاید خودتون خبر نداشته باشید ولی برای من همتون بوی خدا میدید ،همتون دست خدایید،عاشق همتونم
خیلی حرف ها دارم بزنم ،خیلی چیزها هست که باید تعریف کنم ،روز به روز بیشتر ایمان میارم چقدر این سایت فرکانسیه،و چقدر لیاقت و سعادت میخواد حتی بتونی کامنت بزاری ،خداروشکر میکنم که یکبار دیگه به دستام این اجازه رو داد که بتونم بنویسم
فعلا صحبت رو کوتاه میکنم و امیدوارم از فضل خدای مهربان سریال ها ادامه دار باشه
اینو بگم و برم :)
داداشم ی مدت دچار ی تضاد شده بود، من طبق قانون سعی کردم تا جایی که لازمه بهش کمک کنم، چند شب پیش بهم پیام داد آبجی ،روزا سرگرم کار که هستم میگذره،ولی شب ها خیلی فکر و خیال اذیتم میکنه
ساعت هم اون موقع از ٢گذشته بود و من میخواستم بخوابم
گذاشتم پیش خدا ، گفتم من میدونم تا تو نخوای از من کمکی برنمیاد، اگر چیزی لازم هست بهش بگم بهم بگو لطفا
و من به چشم دیدم انگشتام روی کیبورد رقصیدن و نوشتن !
متنی که برای داداشم نوشتم رو خودم هرشب قبل خواب میخونم و غرق عشق خدا میشم ،اینجا هم مینویسم این جملات الهامی رو ،الهی که آرامش خدا همیشه بر قلب شما جاری باشه عزیزان من
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
همون انرژی که به دستان من سرازیر شد و گفت بنویس،همون انرژی از من خواست این متن روی توی این کامنت بنویسم،در حالیکه کامنت من در صفحه ی چهاردهم بود،اصلا فکرش رو نمیکردم انقدر استقبال بشه و فقط نوشتم و مسئولیت رسوندن پیغام خدارو به خودش سپردم و حالا این کامنت جزو 3 تا کامنت برتره،چرا؟
آیا اعتبارش از منه ؟از عقل من ؟از ذهن من ؟
با کدوم برنامه ریزی من میتونستم جزو کامنت برتر همچین فایل فوق العاده بشم؟وکلی براش ذوق کنم ؟
فقط سرسپردگی در برابر جریان هدایت
به قول خانم شایسته ی عزیزم
ما جهانی داریم که همیشه دستان بینهایتش رو باهم همدست میکنه تا ماجراهارو به نفع ما تغییر بده،وقتیکه ما تصمیم میگیریم
با خودمون و منبعمون هماهنگ بشیم
به برنامه ی خدا اعتماد کنیم
ودست خدارو باز بزاریم
و از جلوی اون کنار بیایم
امیدوارم بتونم در تمام مسائل زندگیم انقدر رها باشم،سمت خودم رو خوب انجام بدم و اجازه بدم خداوند سمت خودش رو به بهترین نحو انجام بده
جواب دادن به کامنت شما،خیلی به من کمک کرد تو درک بیشتر آگاهی های استاد،ازت ممنون و سپاسگزارم دوست عزیزم
سلام به دوست عزیزم سعیده جاان. چقدددد از خوندن کامنتت لذت بردم. بخصوص اون راز و نیاز عاشقانه ای که خدا بهت الهام کرده و تو لطف کردی، اینجا نوشتی. اتفاقا برا منم امروز هی یه اشتباهی که بخاط خودم بود، تو ذهنم رژه میرفت و هیییی عواقبش برام لیست میشد که یه لحظه گفتم استاد گفته بود که حالتو خوب کن تا در مسیر هدایت خدا قرار بگیری و بعد خدا هدایتت کنه. منم اینکار رو کردم و اومدم سایت و با دیدن فایل جدید و خوندن کامنت شما به یه راز و نیاز زیبا که میتونم هر روز قبل خواب بخونمش و فرداش با عشق و ایمان به خداوند بزرگ بیدار بشم، هدایت شدمم️️️
با چشم نیمه باز اومدم تو سایت، اسم زیبایت رو که دیدیم چشمانم باز شد و قلبم به تپش افتاد و گفتم آخ جون حتما سعیده جان یه سوپرایز داره برامون. و بله عجب کلمات نابی رو بر روی این صفحه نگاشت.
سعیده جان، ان شاءالله امسال سال تغییرات شگرفِ مثبت زندگی ات باشه،سالی پر از شناختِ ناشناخته های درونت، پر از الهامات شیرین الهی،پر از معجزات خداوند باشه.
سعیده جان در پناه حق، روز به روز توحیدی تر،ثروتمند تر،سلامت تر،شادتر،آرام تر و هر چه آرزوی خوبه مال تو.
دوست دارم فرشته مهربان. بووووووس روی اون کله قشنگت.
ممنون که وقت ارزشمندت رو برام میزاری و مینوسی،نمیدونی من چقدر با عشق و ذوق پاسخ به کامنتام رو میخونم
اگر از مسیر خودم بهت بگم،وقتی زمستون 1400 وارد سایت استاد شدم،شبیه یک تشنه ای بودم که به یک چشمه آب شیرین رسیده و هرچقدر از هرجای چشمه مینوشیدم سیر نمیشدم که تشنه تر میشدم،برای همین هرچقدر تونستم دوره های استاد رو خریدم
اولش مثل الان راحت نبود که جریان هدایت بهم بگه سعیده دوره راهنمای عملی رو بخر منم بگم چشم و راحت بخرمش بدون نگرانی از قیمتش …نه، این شرایط مالی بهتر و بهتر هم از کار کردن روی دوره های قبلی اومد!باور کن پول یک قدم از دوازده قدم پوول کل حسابم بود و من باااعشق میخریدمش…از خیلی های نیاز هم دیگه هم گذشتم گفتم من اینو میخوام نه لباس و طلا و ….
و چقدر سرمایه گزاری بی نظیری بود
درمورد اینکه از کدوم دوره شروع کنی،حتما و حتما هدایت بخواه،خدا واضح وصریح به وقتش بهت میگه
هرکدوم از بچه ها یکی از دوره های استاد رو به عنوان نقطه ی عطف زندگیشون معرفی میکنند،این به این معنا نیست دوره ای به دوره دیگه برتری داره نه،تموم دوره ها دربالاترین سطح آگاهی هستند اما چی میشه که من میگم دوازده قدم زندگی من رو ازین رو به اون رو کردو دیگری میگه من با قانون آفرینش خدامو پیدا کردم …؟
این مسیر هدایت ماست که مثل سرانگشتامون یونیکه ،پس ایمان داشته باش به محض اینکه نیاز به خرید دوره ای داشته باشی،الله بینظیر هدایتت میکنه به روشنی ….
من اما هر روزو هروز درکنار تموم دوره ها،حتما وقت برای دوازده قدم میزارم از نظر من آگاهی های این دوره مثل قرآن هفت بطن داره،و همیشه من چیزایی میشنومم که قبلا توی ده دور قبلی نشنیده بودم!
محمدامین عزیزم درمورد توحید گفتی و نمیدونی دست روی عشششق من گذاشتی
عشقی که سی سال گمش کرده بودم و با کمک استاد از فضل خودش پیداش کردم …
بزرگترین سرمایه ی زندگی من توحیده و واقعا مسیر توحیدی بی نظیر بی نظیره ….
امیدوارم هر روزمون از دیروز بیشتر غرق توحید و خداوند باشه
الهی که همیشه روی دوش خدا بشینیم و لج بازی نکنیم دستشو ول کنیم
الهی که نور ایمان و عشق و توحید همیشه به قلبمون جاری باشه
کامنتت اشک رو از چشمان من جاری کرد، اونجا که نوشتی تو یادت میره ولی خدا نه، فقط به تمام خواسته هایی فکر کردم که با همه وجودم ازش خواستم، میدونم شاید من یادم بره، ولی اون یادش نمیره و یک روز، وقتی دارم خواسته مو زندگی میکنم، خیلی ظریـــــف، فقط محض یادآوری، آروم کنارگوشم میگه، این همونیه که ازم خواسته بودیا… و من اون لحظه غرق در لذت بیشتر میشم…
خدایا شکرت
راست میگی سعیده جان
بودن اینجا و دیدن این فیلما و کامنت گذاشتن سعادت میخواد.
خدایا شکرت که به اینجا هدایتمون کردی، و ما کنّا لنهتدی لو لا هدانا الله.
امروز رفتم دانشگاه، اولین روز کلاس های دانشگاه بعد تعطیلات بود،ساعت 11 کلاسم تمام شد و کلاس بعدم ساعت 14:3٠بود.دیشبش تا سحر بیدار بودم و حسابی خوابم می اومد. رفتم خوابگاه که تو نمازخونه بخوابم، دیدم که نمازخونه رو دارن تمیزمیکنن و خلاصه قابل ورود نیست. تو حیاط نشسته بودم. من بین بچه های خوابگاه دوست صمیمی ای ندارم که برم پیشش، اتاق ها هم عموما شلوغن و خلاصه هرکی میره پیش رفیقش اگر میره تو اتاقای خوابگاه. چشمم خورد به یکی از دخترایی که اونم خوابگاهی نبود ولی داشت میرفت تو اتاقی که دوست صمیمیش بود، یه لحظه تو دلم گفتم خوش به حالش! دو تا ازدخترای باحالی که میشناختم و البته اونا هم خوابگاهی نبودن، پیشم نشستن، شروع کردن حرف زدن درباره کارای اداری ای که باید انجام میدادیم. یه مقدار صحبت کردیم و…
منتظر یکی از دوستای خوابگاهیشون بودن که من بارها و بارها باهاشون دیده بودمش! ولی هیچوقت حتی بهش سلام هم نکرده بودم، نمیدونم چرا یه جورایی هم انگار ازش خوشم نمی اومد، با اینکه تا حالا هیچ مکالمه ای باهم نداشتیم. خلاصه اومد نزدیکمون و رو به من سلام کرد، آماده، اسنپ گرفتن که باهم برن اداره و یکیشون که همکلاس من بود و قرار بود باهاشون بره و اتفاقا کلاس قبل اتفاقی پیشش نشسته بودم، گفت من نمیام، خودتون برید،(چون خودش کار اداری نداشت)، خلاصه! دوست خوابگاهیش نزدیک در خروجی بود که به این همکلاس ما گفت، برو تو اتاقم، کسی نیست، کولر هم روشنه! یه لحظه بدون هیچ فکری بش گفتم: منم بات بیام… گفت بیا بریم. رفتیم تو اتاق و جاتون خالی، اتاق سرررد، تاریک، سکوت، همه تختا خالی و فقط یکی از دخترای اون اتاق بودش و تازه خیلی هم مهربون بود. رفتم رو یکی از تختا خوابیدم، سردم بود! گفتم به دختره بگم پتو مسافرتی داره؟ تعلل کردم… یاد قانون درخواست استاد افتادم در دوره عزت نفس و درخواست کردم و اون هم با مهربونی بهم پتو داد. بعد که خوابیدم و بیدار شدم و اومدم تو حیاط برم دسشویی، همون دختری رو دیدم که تو دلم بهش گفته بودم خوش به حالش! و اون لحظه همون لحظه ای بود که خدا در گوشم گفت: منم تو بهترین شرایط بردمت توی یه اتاق
وقتی دخترا از اداره اومدن و یکی دیگ از افراد اتاق اومد، با صداهاشون بیدار شدم،و تو حرفاشون منفی جات نبود! و اتفاقا یکی یه اتفاق سرشـــــار از فراوانی تعریف کرد و همه دخترای حاضر اونجا خیلی مهربون و محترم بودن.
عزیزم خوندن کامنتهای شما همیشه جز علایق من بوده و همیشه خالصانه و ناب مینویسید وچون از دل براید بر دل نشیند
سپاسگزار شما هستم که دعای شبانه خودتون رو در اختیار من قرار دادی منم در اوج ناتوانی قبل از خواب بارها مسائل رو به اون سپردم و همیشه بهترین نتیجه رو دریافت کردم
و امیدوارم خدا هر چه سریعتر بهترین راه حل را به قلب برادرتون جاری کنه .
سال نوووت مبااارک پسر،انشالله امسال قد تموم سال های قبلی نتیجه فوووق العاده کسب کنی
مرررسی که برام نوشتی و مرسی از لطف همیشگیییت
من خیلی سعی کردم برعکس تموم وقت هایی که میخواستم مثل سوپرمن همرو نجات بدم،این بار برای کمک به داداشم طبق قانون عمل کنم،اینم از برکت آگاهی های دوره عزت نفسه
خلاصه این مدت تموم تلاشم رو کردم تا نخوام بزور نجاتش بدم یا تقلا کنم برای اینکه مشکلش حل بشه
هروقت درخواست کمک کرد تا جایی وقتم اجازه میداد باهاش حرف میزدم
و پایان تموم صحبت هام بهش میگفتم اگر واقعا میخوای از مشکلاتت نجات پیدا کنی من یک راه بیشتر برات ندارم و اونم سایت استاد عباسمنش هست
در حد یک توصیه و بدون هیچ اصراری
با خودم میگفتم اون موقع که من تو درو دیوار بودم خدا منو هدایت کرد به این مسیر
پس من کاره ای نیستم تو هدایت داداشم
باید خودش بخواد تا مسیرو رو پیدا کنه …
نمیدونم چقدر پیگیر سایت شده ،نمیدونم آیا حرفام فقط براش مثل مسکن موقتی بوده یا بهشون فکر کرده،اما این رو میدونم که درخواست کمک اون از من،برای رشد شخصیت من بود و چقدر من تمرین کردم چه جوری مثل قبل نباشم و خودم رو برای کسی تیکه پاره نکنم و خودم رو و وقتم رو با ارزش بدونم…
همون شب که این جملات بهم الهام شد و برای داداشم نوشتم
احساسم بهم میگفت که این جملات رو باید توی سایت به اشتراک بزارم،و برادر من دستی از دستان خدا بود تا این جملات بیان و اینجا نوشته بشن و انقدر برای دوستانم تاثیرگزار باشند …
به محمدامین عزیز گفتم و به شماهم میگم
من یک برادر خونی دارم که خیلی تو فرکانس من نیست
اما کللی برادر هم فرکانس دارم که هم صحبتی باهاشون یکی از لذت بخش ترین کارهای دنیاست
خیلی خوشحال شدم دلنوشته ات رو دیدم خوندم لذت بردم ازین که باقدرت داری روی خودت کار میکنی وچه مطالب زیبایی برای آرامش آخر شبت وبا راز ونیاز باخدایت به خواب میری
امروز احساس کردم اونقدر فرکانست بالا رفته ودر مدار بالاتر از من قرار گرفته ای بسختی تونستم این چند کلمه رو بنویسم واقعا اول میخواستم فقط امتیاز 5 بدم تمام ولی گفتم خدا نمیشه ننویسم بگو به من توان نوشتن بده واین چند جمله اومد خدارو سپاسگزارم تونستم بنویسم منتظر فایل موفقیت هستم
نمیدونم چه جوری شکرخدارو بجا بیارم برای این همه عشقی که از دستان پرقدرتش به قلب من جاری میکنه،واقعا ازتون ممنونم،لطف شمارو هییچ وقت فراموش نمیکنم ،اینکه وقت عزیزتون رو میزارید و برای من مینویسید،بسیااار بسییااار برای من بار ارزشه …خیلی زیاد
انشالله همه ی ما بزوودی سایت استاد رو با ویدئو های موفقیتمون بترکونیم ،کما اینکه همین الان هم پر از موفقیت هایی هستیم که همین چندوقت پیش برامون آرزو بوده …
شما برادر عزیزم رو به دستان قدرتمند فرمانروای جهان میسپارم
و ازین انرژی کل میخوام همونطور که قلب من رو با کامنت شما شاد کرد بزززودی با یک اتفاااق عالی غیر منتظره ،اشک شووق به چشم هاتون بیاره
واقعا خدا رو شکر برای بودنمون تو‌این سایت تو‌این مدار وحتی بودنمون تو‌مدار سپاسگزار بودن و نوشتن
دوست ارزشمندم چقدر قشنگ با اینکه برادرت بود ولی خودتو سپردی به خدا و اونم معلومه که به این زیبایی و رقص کنان این کلمات ناب رو بوسیله انگشتان نارنینت برای برادرت نوشت
سپاسگزارم عزیزم که نوشتی
هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
خدارو صد هزارمرتبه شکر و سپاسگزاری میکنم که امروز کامنت عالی و پر از انرژی و خدائی تو رو خوندم و وقتی اشک روی گونهام داره می غلطه کیف میکنم و خدارو با تمام وجودم حس میکنم و لمس میکنم
فوق العاده بود
هم دارم میخونم و هم برات میفرستم که این حس حال خدائی همیشه باهات باشه که اون موقه بهترین حاله
آرزوی بهترینها برات دارم
در پناه الله یکتا
((اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن))
شما به همه عشق میدی، همون عشق هم برمیگرده سمت خودت عزیزم از سمت ما.
الان (1 بامداد 19 فروردین) یهویی رفتم ایمیلمو چک کنم دیدم از طرف سایت پیام اومده که شما کامنت گذاشتی و هدایت شدم اینجا…
حتما که هدایت بود و با دلیل.
متنی که نوشتی+ متن ویژه از قول خدا برای برادرتون خیلی بهم چسبید…
عاشق اینم که خدا همیشه هست.
همیشه بیداره.
همه چیو میدونه.
چیدمان و زمان بندیش شگفت انگیزه.
عاشق شعر ملکا جناب سنایی هستم که خدا رو انقدر جذاب توصیف میکنه که ذوب میشم هر بار …
کلا هر وقت حرف از خدا میشه و ویژگی هاش، صفاتش، اسامی ش، توانایی های بی انتهاش دلم غنج میره براش.
مرسی که پیام خدا رو هم به داداشتون رسوندین هم به همه ی ما که سعادت داشتیم هدایت شیم به این کامنت و بخونیمش…
الان هم دقیقا تو پلیر موزیک موبایلم رسید به آهنگ ملکا…
حتما که چیدمان خداست این همزمانی.
نشانه ها بسیار….
یاد یه لحظه ی خوبم با خدا افتادم و دوست دارم اینجا ثبتش کنم، چون دقیقا جاش اینجاست و آدم های اینجا متوجه عمقش میشن…
عمق عشق و عاشقی با خدا جان و هدایت های جذابش …
چند روز پیش، طبق عادت پیاده روی روزانه، طی روز نتونستم برم پیاده روی و کاملا هدایتی، هدایت شدم شب برم پیاده روی…
من تا حالا تنها و شب نرفتم پیاده روی، اگه شب رفتم هم با همراه رفتم.
بعد افطاری، حوالی 8:20 رفتم داخل مجتمع مون پیاده روی که فضای سبز جذاب و بانشاطی داره و البته بزرگ.
اول گفتم فقط روبه روی بلوک خودمون میرم و خیابون اصلی روبه روی نگهبانی که احساس امنیت بهتری بکنم و هم روند تکاملی مو طی کنم برای اولین پیاده روی تنهایی شبانه …
چند دور زدم، یهو خدا بهم گفت برو قسمت کمی تاریک‌تر و دورتر از بلوک خودمون…
گفتم سمانه هدایته، برو، خدا خودش گفته خودشم هواتو داره…
رفتم تو دل ترسم
حمله کردم به نقطه ی امنم و خارج شدم ازش …
عالی بود، شجاع شدم…
کل مجتمع و مسیرهارو همینطوری هدایت شدم رفتم…
نور کم یا زیاد مسیر برام بی اثر شد چون دقیقا خدا بهم یه پیامی داد که شجاعتم افزون شد:
در محضر خداوند همه چیز شفاف و روشن است
یهو دلم قرص شد، دیگه مهم نبود چراغ باشه یا نباشه، چون در محضر خدا همه چیز روشن و شفافه.
نور، شب، روز مفهومشو از دست داد برام…
حتی یه مسیر پشت یه دسته شمشاد زیاد بود (دور مجتمع) که حس کردم نرم، تاریکه، یه وقت گربه ای بی هوا نیاد بیرون شوکه شم، اونم جسارت کردم و رفتم…
بعدش حس کردم یه پله بزرگ شدم که خدا منو اونروز کامل هدایت کرد به پیاده روی شبانه حتی در نور کم که بزرگ شم و با ترسم روبه رو شم.
و در امنیت، هم پیاده روی کردم، هم نقطه ی امنم رو ترک کنم، هم برسم به روبه رویی با شب، تاریکی و تنهایی…
تنهایی آدم معنی نمیده وقتی خدا همیشه هست و بیداره.
یاد خانم شایسته جان عزیزم میوفتم که با ترسش از تنهایی و تاریکی روبه رو شد تو پرادایس…
برای من الگو هستی مریم جانم، در حقیقت شما باعث شدی ترسم به تاریکی و تنهایی نرم تر شه.
شجاعتت خیلی تحسین برانگیزه مریم جون.
استاد جان و مریم جان:
مرسی که کار کردن روی خودتون رو عملی و با زبان تصاویر بهمون نشون میدین تا باورهامون اصلاح شن.
این انرژی هدایتگر چقدر فوق العاده ست ..چقدر توانمنده و چقددر بی نقصه که تموم این جهان رو مدیریت رو میکنه و از کوچکترین خواسته های بنده هاش نمیگذره و دقیقا در زماان مناسب درخواستت رو اجابت میکنه …
کاش ایمانم رو بهش بیشتر و بیشتر کنم و روزی هزاااار بار با خودم تکرار کنم
این انرژی که خوابش نمیبره!که یادش نمیره!که نشد براش نداره! که روزی یک مورچه در دل جنگل میده که من رو هدایت میکنه به نوشتن کامنت که ایمیلش میکنه برای شما و به شما میگه برای سعیده بنویس …و هدایت میکنه استاد یا مریم جان رو دقیقا در زمانی که من بهش احتیاج دارم کامنتتون رو منتشر کنه …
الله اکبر … چقدر من کم ایمان دارم به خدا …و چقدر خدا تموم بی ایمانی های من رو زیرسیبیلی رد کرده ….
خدای قشنگم …خدای مهربونم …خدای توابم …تموم قشنگی های دنیا …صاحب قلب روح و جاان و مال و فرزندانم …
کامنت پاسخ شما برای منی که امشب دکمه ی نشانه ی من در سایت رو زدم، خودش نشانه بود.
امشب رگبار نشانه برای من نازل شد…
دیگه چی بگم به خدا…
حوالی یک ساعت پیش روی کاغذ عین اکثر وقتا، ازش مشورت گرفتم، هدایت خواستم، هنوز به نصف صفحه نرسیدم به دلم انداخت سمانه شجاعت کن و انجامش بده، بله بگو، پیام بده که هستی و انجامش میدی…
منم که عاشق و شیدای هدایت های خدا (وقتی سعادت دارم که درک کنم هدایتهای خدارو)، فی الفور چشم گفتم، پیام دادم، منم هستم…
یهو دیدم قبلش واسم نشونه فرستاده بوده توسط پیام دوستم و اون لحظه نفهمیدم ولی الان فهمیدم و مهر تایید زده شد روی انجام دادن تصمیم…
رفتم نشونه سایت رو زدم، اونجا هم کامنت جواب مشورتم با خدا رو از کامنت خدیجه جان برداشتم، یهو متوجه پاسخ شما و دکمه ی آبی شدم، گفتم تایید روی تایید، تیر خلاص رو خوردم وقتی یهو دیدم دوباره 1/5 ستاره ای شدم …
چی بگم که امشب خدا منو تو ادامه ی قاطعانه انجام تصمیمم انقدر به جلو رفتن هدایت کرد…
چشم خدای جانِ دلم
چشم
من که عاشقت بودم و هستم و خواهم بود…
اینطور دلبری میکنی من دیگه چیکار کنم، چطوری بگم که تو خفن ترین هستی تو زندگیم؟
اینکه فقط خودت میدونی چطوری دوستت دارم…
چطوری قلبم برات میلرزه…
اشکام سرازیر میشه وقتی سیمِ قلبم بهت وصل میشه یه طوری که به خودت میگم چطوری بهت بگم دوستت دارم، خودت بگو…
چقدر تو عظیمی
چقدر بی انتهایی
چقدر دانایی به غیب
چقدر بی نظیری
چقدر زمان بندی و چیدمانت بی نظیره
چقدر مهربونی
چقدر صبوری
چقدر وقتی میبینی من یادم میره محبت هاتو، عجله میکنم، ناسپاسی میکنم بازم آغوشت برام بازه و منو تو بغل خودت حفظ میکنی و مراقبمی
سعیده جان، داستان عاشقیِ ما با خدا انتهایی نداره…
فقط…
شکر
سپاس بی نهایت تا ابد شایسته ی خداست و بس…
چقدر این ماه رمضون عاشقی کردم با اسماء الحسنی گروه محمد رسول الله، با ربنّای استاد شجریان، با دعای سحر، با آهنگ ملکا آقای محسن چاووشی، با یا رب آقای حمید هیراد…
این پکیج جادویی 5 تایی منه این روزا، با اسم پوشه ی عشقم خدا تو قسمت موزیک موبایلم.
بمب انرژیه منه.
که وقتی استاد شجریان با تمام قلبش میگه ربنا قلبم میخواد پاره بشه…
به قول پدر بزرگ مرحوم (روحش غرق در رحمت خدا در جهان باقی) همسرم که همیشه میگفت:
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش هر چه خواهی کن
استاد جانِ مهربان و خوش قلبم، بی نهایت بار میگم واقعا ممنونتونم که با فایلهای بی نظیر توحید عملی استارت عشق و عاشقی من به طور ویژه با خدا رو برام زدین.
خروج از نقطه ی امن دقیقا یکی از اون تمرین هاییه که برای رشد بیشتر، شخصِ خودِ من باید بیشتر انجامش بدم.
یعنی اگه نتایجِ بیشتر می خوام باید بیشتر عمل کنم به آگاهی ها.
طی این مدت دارم بهتر درک میکنم که طی کردنِ روند تکاملیِ هر چیزی برای بهبودش کاملاً الزامیه.
یعنی درس هارو تمرین کنم هر روز، آرامشمو حفظ کنم، در کنارش از زندگیم در لحظه لذت ببرم، صبر داشته باشم در مسیر، برای رسیدن به نتیجه عجله نداشته باشم و از مسیر لذت ببرم…
سلام و درود به سعیده خانم بی نظیر. امیدوارم حال و احساست همیشه مثل کامنتهات توحیدی و مثبت و عالی باشه. بیییییینظیییییری تو. بسیار تحسینت میکنم. باورت میشه من دیروز کامنتت رو دیدم و گفتم عه سعیده کامنت گذاشته،ولی نخوندم گفتم بعداً بیام حتما بخونم، و الان بعد از نماز صبح هدایت شدم به کامنتت. حکایت تلگراف های خودت که همیشه میگی. دیگه این باور شد توی ذهنم. دیروز زمان دریافتش نبود. الان بود.
تو حتی برای اینکه پاسخ یه پیام رو بنویسی یا ننویسی از خداوند درخواست هدایت میکنی. یعنی چی ؟! درک نمیکنم؟ چطوری ممکنه آدم اینقدر توحیدی بشه؟ (خدایا منم توحید میخوام) خدایا تو بهم بگو پیام جواب بدم یا نه ، اگه قراره جواب بدم خودت برام بنویس… و اون متن بینظیری که خداوند به قلب پاک تو الهام کرده و اشک من رو جاری کرد. همه مون می‌دونیم منشأ این کلمات از کجاست. ولی خب حکایت فرود هواپیما روی بانده، بعضی از هواپیماها روی هر نوع باندی فرود نمیان، باید باند فلان سطح استاندارد رو داشته باشه تا فلان تناژ پرواز رو دریافت کنه… از خداوند درخواست قلبی هدایت پذیر میکنم مثل تو. هر کسی نمیتونه این کلمات رو دریافت کنه. این از تعهد بالا و استقامت و تلاش تو در مسیر هدایت توحیدی رب العالمین میاد. بقول استاد عرشیانفر توی لایوش با استاد عباس منش : پیامبران خدا رو انتخاب میکردن ، نه خدا پیامبران رو. سعیده جان تو خدا رو انتخاب کردی برای گفتگو کردن و خدا به تو گفت بنویس…
ازت متشکرم . نمیدونم چی بنویسم و چطوری ازت تشکر کنم . این متن زیبا رو کپی کردم توی یادداشت های گوشی که همیشه داشته باشمش. از تو ممنونم بخاطر این تعهد و تکاملت ، بخاطر این قلبی که اینطوری پاک و مطهر نگهش داشتی تا دریافت کنی. خدا رو شکر بخاطر وجود ارزشمندت. سپاسگزارم سعیده جان. خدا رو شکر بخاطر حضورت توی این سایت که داری به گسترش جهان کمک میکنی. خوش به حال داداشت بخاطر داشتن این خواهر توحیدی.
در پناه هدایت های همیشگی جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام به برادر عزیزم…حمید حنیف،تو باز هم من رو شرمنده ی لطف بی نظیرت کردی
بازهم مثل همیشه در بهترین زمان و بهترین مکان …
با چشمان اشکی و با لبخندی به پهنای صورتم برات مینویسم …
خداروچقدر باید شکر کنم ازین عشقی که برام میفرسته از طریق شما …
به محمدحسین جان هم گفتم …من ی برادر خونی دارم که خیلی تو فرکانسم نیست ..انشالله خداوند ایشون رو هم به این مسیر هدایت کنه …اما …اما ….چقدر برادر فوق العاده دارم اینجا …چقدر خوبه که شماها هستید …برای انگیزه داشتن ..برای تجربه عشق توحیدی،برای تجربه ی حس عمیق وصل شدن به خدا ….
من چی دارم از خودم …؟هیچی …همه اینا خداست …
الان که دارم برات مینویسم ،تو یک تنهایی فوق العاده لذت بخشم … یک باد تندی شروع به وزیدن کرده که پنجره هارو میلرزونه ..حتی صدای موج های شدید دریا رو میتونی بشنوی …
سرمو از پنجره آوردم بیرون داد زدم عاااشقتم قدرتمند من …
حمید …حمید حنیف…داداش عزیزم
قلبم از خوندن کامنتت روشن شد …حس کردم خدا باهام حرف زد …
الهی که همیشه قلبت روشن باشه …
الهی بزودی در زمان و مکان مناسب خداوند با معجزاتش اشک شوووق به چشم هات بیاره برادر عزیزم
چقدر باحاله که تووو همه ی چیزایی که میگی ی مثال از هواپیما هست :)) تو هواپیمای شخصیییت ببینمت بزوووودی از فضل خداااااا…
مگر نه اینکه عالم همه ملک فرمانروایی اونه …؟
پس چه اهمیتی داره خواسته ها برای ذهن ما چقدر بزرگند …؟
ما روی مغز خودمون حساب نمیکنیم
روی این نیروی که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه حساب میکنیم
پسسسس!
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
پ.ن:قسم میخورم هیچ ایده ای برای نوشتن این غزل برای تو نداشتم،به محض نوشتن پس …صدای استاد شجریان رو شنیدم که داشت این آهنگ رو میخوند و فهمیدم باید برات بنویسمش …
سلام و درود و رحمت بی نهایت رب العالمین به شما خواهر بزرگوار و گرانقدرم ، سعیده خانم بنده حنیف خداوند. یه وقتایی که کامنتت رو میخونم میخوام بگم خدایا منم میخوام مثل سعیده توحیدی باشم. بعد میگم شاید این مدلی درخواست کردن به درگاه خداوند ناجالب باشه،میگم خدایا من رو از اینی که هستم بهتر و توحیدی تر کن.
خداوند حافظ و نگهدار برادر تون باشه و الهی که چرخه تکاملش رو جوری طی کنه که هدایت بشه به این سایت. و خودش از اینجا بهره ببره. و خودش بیاد ببینه سعیده شهریاری اینجا چه جایگاه معنوی داره و بقول حافظ «با من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم». یه وقتایی توی زندگی روزمره تو محل کاریا خانواده و جامعه یه برخورد هایی باهام میشه که ناچاریم سکوت کنم و تو دلم میگم شما هنوز منو نشناختین. شما نمیدونید من کی هستم. «با من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم». اگه میومدین سایت استاد عباس منش میدیدین من همفرکانس چه انسانهای ارزشمندی هستم دیگه اینجوری برخورد نمی‌کردین.
در مورد مثال هواپیمایی من گفته بودی، خخخخخ ، نامبرده از کودکی عاشق هواپیما بود. علاقه زیادی به هوافضا داشتم یه زمانهایی هم زیاد در موردش مطالعه میکردم. اکثر جنگنده های نسل 3 و 4 به بعد رو میشناختم.
سپاسگزارم بخاطر نوشتن این غزل زیبا از حافظ جان. غزل 374 که خبر میده از یه تغییر مثبت در زندگی. این رو یک نشانه ارزشمند میبینم. داره میگه «اگه همه دنیا یه طرف برن ، من دستم در دست خداست، من و ساقی به سازیم و بنیادش براندازیم. ویژگی ساقی اینه که شرابی می‌ریزه توی ظرف افراد ، شراب کارش چیه، زائل کردن قدرت عقل و منطق ، از خود بیخود شدن. حافظ این الهام قلبی ناشی از ارتباط با خدا رو تشبیه میکنه به شراب ،چیزی که قدرت عقل و منطق رو میگیره و انسان به ندای قلبش گوش میده. و چون این الهام از سمت خداست ، اینجا کلمه ساقی نماد خداست. جایی دیگه میگه «آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم ، اگر از خمر بهشت است اگر باده مست»
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
سپاسگزارم از شما ، و سپاسگزارم از حافظ و استاد شجریان. و البته سپاسگزارم از استاد عباس منش بخاطر این جمع صمیمی.
چقدر کامنتت بی نظیر بود، و چقدر دوستان پاسخ های عالی نوشتن، و پاسخ های خودت به دوستان. کتابی شده که هر چی بیشتر میخونمش دلم میخواد بازم ادامه اش بدم.
بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر این کامنت. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
داستان ازاین قراره که من یک مسافرت داشتم با هواپیما حقیقت وقتی هواپیما اوج گرفت رفت بالا وبالا ومن در اوج که زمین نگاه میکردم ولحظه به لحظه زمین در نظرم کوچک وکوچک میشه ناخدا یاد شما افتادم با خو دم گفتم واقعا اینکه حمید عزیز اینقدر به هواپیما علاقه مند به نظر از درس توحید ودر مسیر الله بودنه که شایدم الان خودش فکر نکنه یاد اون مطلب تو یکی از کامنتهات افتادم که گفتی زمین درمقابل کهکشان های دیگه به اندازه یک نقطه دیده میشه و باخودم گفتم واقعا چقدر دنیا باتمام زیبایی‌هایش بازیچه بیش نیست در مقابل اوقاتی که ادم همه چیز رو درتوحیدیشدن ببینه واوج میگیره اوج میگیره تا رسد بجایی که بجز خدا نبیند و وبخوادم گفتم چه دیدگاهی رو حمید گل دوست داره مباحث هواپیمایی رو جقدر عالی در ذهنش خدا قرار داده تا با وسایل دنیایی یعنی هواپیما اوج بگیره همه چیز زیر پایش است تا به اینکه با خدا اوج بگیره نه زمین بلکه تمام کرات آسمانی هم دیگه براش یک نقطه میشن
سلام و درود به سعیده نورانی. انسان موحد و بنده نورانی پروردگارم ، ای وعده داده شده به نور و هدایت شده به نور علی نور.
خیلی هدایتی این کامنت رو دیدم که فروردین 402 برام فرستادی. حسی شبیه این داره که سالها گذشته. اگه فرمول‌های فیزیک رو بلد بودم با فیزیک برات توضیح میدادم.
یه سری تئوری های فیزیکی در خصوص سیاهچاله های فضایی هست که میگن هرچقدر به افق رویداد سیاهچاله ها نزدیک و نزدیکتر بشی و در میدان گرانش اونها قرار بگیری زمان برای شما کند میشه. جوری که یه دقیقه اش برابر با چند دقیقه زمین میشه. من هیچ تعریفی براش ندارم. ولی اگه بخوام یه مثال بزنم … (این سری سعی میکنم مثال هواپیمایی نباشه) فرض کنید توی یه قطار تند رو نشسته باشی و ثانیه ها برای شما عادی میگذره. ولی اون بیرون افرادی که قطار رو میبینن، اینو میبینن که قطاری به سرعت رد شد. شما وقتی به بیرون نگاه میکنی میبینی هر ثانیه چندصد متر رو طی کردی. و وقتی پیاده میشی میگی این چندثانیه برای من مثل ساعتها سپری شد. اونقدر سریع اتفاق افتاد.
این ساده تعریف بود از بعد فضا زمان.
حالا چرا همه اینا رو گفتم …
گرانش توحیدی این سایت جورایی ما رو در خودش فرو برده که حواسمون به گذر زمان نبود. و الان که کامنت چهارماه پیش رو میخونم تصور میکنم حداقل دوسال گذشته.
اگه شرایطش رو داشتی یه موقعی زمان خالی داشتی فیلم میان ستاره ای رو ببین ، این تئوری رو اونجا توی فیلم استفاده کردن. کاش بشه وقتی میخوای ببینیش منم باشم برات توضیحش بدم. چون بدون دونستن یه سری مفاهیم پایه ای از «تئوری فضا،زمان» فیلم یه کمی بی معنی میشه. (برای نوشتن فیلمنامه از یه فیزیکدان فضایی مشاوره گرفتن)
در پناه رب العالمین باشی انسان نورانی و موحد.
کلیپی قلب رنگ رنگی از بوشهر گرم و شرجی تا شمال ایران (فریدونکنار و گرگان)
سلام و درود محمد امین عزیز. قدردان لطف و محبت شما هستم. سپاسگزارم ازت.
نه بابا همش با گوشی میام. فقط یه شب با کامپیوتر اومدم، دیدم همون گوشی خیلی باحال تره. بلاک نشم صلوات . خدا از زبونت بشنوه. پول بیشتر و کار کمتر. یه جورایی آره. خدا رو شکر حقوقم از خیلی از افراد جامعه بهتره. من شاکرم ولی بازم بیشتر از وهاب عالم میخوام. و اینکه این روزها توی تایم استراحت هستم. سیستم شیفت کارم دوهفته کار و دو هفته استراحته. الان هفته دوم استراحت هستم ولی کلی کار انجام دادم. دو هفته عسلویه اونقدر زمانم آزاد هست و اونقدر شرایط در امنیت کامل سپری میشه که از خونه آزاد ترم. خونه کلی کار برای خودم درست میکنم. مثل استاد عباس منش که خودشو تو پارادایس مشغول به کار میکنه. اینکه میبینی توی سایت اینقدر حضور دارم قبلاً که عسلویه بودم اینقدر کار و گرفتاری درست میشد ، از حادثه و مانور و عملیات و آماده باش گرفته تا تعمیرات و چک تجهیزات آتش‌نشانی. از صدقه سر دوره دوازده قدم ، یه جوری زندگیم به آرامش رسیده که باورت نمیشه. تو بازه تعمیرات اساسی پالایشگاه بقیه پوستشون کنده میشه کار کردن. شیفت من اوضاع خلوت خلوته. کار بشدت کمه، نوبت من نمی‌رسه.
آقا محمد امین من از این کامنت سو استفاده کنم جواب اون یکی کامنتت رو هم همینجا بنویسم. داداش یه مستند دیدم ساخته مایکل مور. به اسم دیگه به کجا حمله کنیم.
Where to invade next.
پیشنهاد میکنم حتما ببینش ، سانسور نشده و زبان اصلی ببین. چون اگه سانسور بشه هیچی ازش نمیمونه. خلاصه اش اینه که مایکل مور به کشورهای مختلفی میره تا نکات طلایی موفقیت های اونها رو بیاره برای آمریکا. توی فنلاند نظام آموزشی شون رو تحلیل میکنه. بچه های فنلاندی هر کدوم 4-5 زبان بلدن. انگلیسی رو عین زبون مادری خودشون حرف میزنن.
من از همین زبان انگلیسی که بلدم اصلا راضی نیستم. کافی نیست. من خیلی باید بهتر از این باشم. من تنبلی کردم. من باید همین انگلیسی رو در حد باراک اوباما بتونم سخنرانی کنم، آلمانی ، کره ای و عربی زبانهای بعدی هستن که باید میرفتم یاد میگرفتم ولی بازم بخاطر تنبلی خودم نرفتم.
اگه همین امشب میتونی چندتا انیمیشن زبان اصلی دانلود کنی برای شروع تمرین زبان عالیه. فردا دیره. زبان خیلی لازمت میشه. تو شاگرد استاد عباس منش هستی. اکثر بچه ها میخوان مهاجرت کنن. قدم اول برای مهاجرت کردن رو بردار. بذار قدم های بعدی گفته بشه. اصلا هم سخت نیست. انیمیشن دیدن که خیلی ساده و لذت بخشه. بذار گوشِت به شنیدن زبان انگلیسی عادت کنه و علاقه و اشتیاقت فوران کنه، بعدا درهای بعدی برات باز میشه کلاس زبان هم میری. نگرانش هم نباش که الان متوجه نمیشی. من همین الانش هم فیلم دانلود کنم خیلی جاها رو متوجه نمیشم چی میگه باید برگردونم دو سه بار گوش بدم.
برات آرزوی موفقیت میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
امشب من داشتم لین قسمت از سایت رو به قولی،شخم میزدم،بماند با چه حالی وچه اشکهایی که ریخته شد،وخداروخیلی شاکر هستم،که در دل این نیمه شب نه تنها خوابم نمیاد،چشمام از فرط شادی وخوندن کامنت بچه ها،بازتر هم شده….نمیدونم چرا من به موقع نمیرسم واسه دیدن فایل جدید،وخوندن کامنتها،با این وجود که کار اصلی این روزهای من همش شده تو سایت اومدن ودیدن فایلها،این هم حتما حکمتی داره،که خدای بزرگم بهتر میدونه…
به خاطر راهنماییتون راجع به یادگیری زبان ممنونم،من سالهاست که دوست دارم اساسی زبان رو یاد بگیرم،با این وجود که خودم لیسانس زبان انگلیسی هستم،ولی اقرار میکنم،که نتونستم اونجور که باید،زبان رو خوب صحبت کنم،ولی درجواب کامنت شما به این دوست عزیزمون،انگار یه جرقه تو ذهنم خورد،خدارو شکر این هم یک هدایت بود….
هزاران بار خداروشاکرم که به این سایت اومدم،ومعنای واقعی نزدیک شدن به خدارو فهمیدم،دوستان عزیزی مثل شما وبقیه عزیزان،دارم که دراوج تنهایی وخلوت خودم ،اول با خدا رفاقت واقعی رو پیدا کردم،وبعد شما عزیزان که ندیده،برام هم برادر وخواهرهای نداشته من شدید،وهم رفیقان ناب…
الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی و توحیدی باشه. سپاسگزارم از شما بخاطر کامنت تون. و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه این حجم از تمرکز رو روی سایت گذاشتین و قطعا جهان پاسخ این تعهد شما رو خواهد داد.
این جمله از کامنت شما که نوشته بودین (دراوج تنهایی وخلوت خودم ،اول با خدا رفاقت واقعی رو پیدا کردم،وبعد شما عزیزان که ندیده،برام هم برادر وخواهرهای نداشته من شدید،وهم رفیقان ناب) واقعاً منو احساساتی کرد.
بیاد مناجات ملاصدرا افتادم که میگه خدا همه چیز و همه کس میشه برامون. و یاد آیه قرآن که خداوند به پیامبر میگه ما مردم رو دور تو جمع کردیم.
خداست که برامون خواهر و برادر و دوست و رفیق میشه.
هیییییییچ رفیقی توی عالم پیدا نمیکنیم که اینجوری پای رفاقت با رفیقش بمونه و حتی یه ثانیه تنهاش نذاره. آخه کی میتونه اینقدر تمرکز بذاره روی زندگی رفیقش …؟ به جز خدا.
بقول حافظ « سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟ ؛ ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود.»
ما محتاج خداییم ولی اون اینقدر مشتاق ماست. اگه ما محتاجش نبودیم سال به دوازده ماه یه سر جلوی درگاه با عظمتش خم نمی‌کردیم. احتیاج در ذات اقدس او هیچ جایگاهی نداره ، ولی با همه بی نهایت بودنش مشتاق من بنده ناچیزه تا رشد کنم و به طرف خودش برگردم.
خداوند رحمان و رحیم خودش هدایتگر و حمایتگر مون باشه.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید. بخاطر کامنت ازتون سپاسگزارم.
هم سعیده عزیزم و هم شما را تحسین میکنم هر دو بینظیر هستین
دیدگاه تون اشک منو در آورد
( خدا یا منم توحید میخوام ) منم میخوام من هم همیشه به خدا میگم چی کار کنم ولی چون اول راه هستم هنوز جای کار دارم
اتفاقا دیروز یه چیزی که در گذشته انجام داده بودم یه لحظه بهش فکر کردم و گفتم برم سرچ کنم در موردش میدونستم که هر چی سرچ کنم و دنبالش کنم حالم بدتر میشه اومدم اول سجده کردم و از خدا سپاسگزاری کردم و هدایت خواستم گفتم خودت بهم بگو و خودش بهم گفت سوره محمد آیه 19
( پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست، و برای گناه خویش و برای مردان و زنان مومن آمرزش بخواه، و خداست که آمد و شد و جایگاه شما را میداند )
چقدر عالی و به جا بود و من به قدری آرام شدم و گفت چشم دیگه نه سرچ میکنم و نه بهش فکر میکنم
سلام و درود به شما خانم محمدیان گرانقدر. سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند و این نشانه عالی. الان که دارم کامنت مینویسم بعد از نماز صبحه. چند لحظه پیش به خداوند عرض کردم خدایا ، من هیییییییچی نمیفهمم، من جهل مطلق هستم و تو دانای مطلق، من هیچ علمی ندارم «لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ» خدایا من تسلیمم، به هر خبری از سمت تو برسه محتاجم. و الان با کامنت ارزشمند شما هدایت شدم به این آیه «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَاکُمْ» چقدر این آیه مایه آرامشم هست. چند روز پیش داشتم بعضی از آیات قرآن رو تحلیل میکردم و نکاتش رو با توجه به ظرفیت وجودم درک میکردم و یادداشت میکردم. دیدم یه سری نکات دائما داره تکرار میشه. خدا دائما داره توصیه میکنه اگه میخواین به جایی برسید بخاطر گناهانتون طلب آمرزش کنید و تسبیح به حمد خداوند بگید. خب اون حمد خدا که احساس ناشی از شکرگزاری بخاطر نعمت‌هایی که داریم باعث میشه در حالت فرکانسی خوبی قرار بگیریم. ولی این استغفار از گناه چرا اینقدر تکرار میشه. تاثیرش چیه. خیلی ذهنم درگیر این سوال بود. تا اینکه پاسخ سوال به قلبم نشست. دیدین یه وقتایی یه احساسی به قلب آدم الهام میشه یه حس خوب و آرامش بخش داره میگه آره همینه، خودشه، همین جواب سوالمه . اون احساس قلبی بهم گفت همین که برگردی به مسیر هدایت الهی یعنی اینکه بخشیده شدی. همچنین که تو صراط مستقیم قرار بگیری یعنی مورد بخشش خداوند هستی. ولی سوال اینه؟ آیا خودت هم خودت رو بخشیدی؟! حمید اول خودت رو ببخش ، بعداً در مسیر هدایت الهی قرار بگیر. اصلا توبه یعنی بازگشت. یعنی اینکه از جاده خاکی برگردی تو جاده اصلی و به حرکتت ادامه بدی. خداوند خیلی سریع میبخشه. این که ما سالها گریه زاری میکنیم بخاطر یه اشتباه در گذشته بخاطر اینه که هنوز توی احساس گناه باقی موندیم و هنوز خودمون رو نبخشیدیم. از خداوند درخواست میکنم کمکمون کنه اول خودمون رو ببخشیم ، و به احساس ارزشمندی برسیم و در مسیر و جریان هدایت قرار بگیریم. راستی اگه فکر میکنید تازه وارد و اول راه هستین، بیشتر فایل ببینید و بیشتر و بیشتر کامنت بنویسید. من یه مدت زیاد کامنت مینوشتم یه مدت هیچی نمی نوشتم. تجربه بهم ثابت کرد این کامنت ها دفترچه تمرینه برامون که سریعتر رشد کنیم. افکار تون رو جاری کنید، از خداوند هدایت بخواین. خودش بر قلبتون جاری میشه. با نوشتن کامنت باورهای توحیدی و درست رو در ذهنتون پایدار کنید. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
خیلی جالب ،اومدم در قسمت بالا به کامنت شما جواب بدم،ولی دیدم برای من قسمت پاسخ وجود نداره…اینم حتما یه حکمتی داره
منم اومدم وازاین جا تقلب کردم
که جواب شمارو بتونم داده باشم،ودلیل بر کم لطفی نشه…
وقتی تو کامنتم نوشتم که در اوج تنهایی خودم باخدا خلوت کردم،واقعا اون اوج رو باتمام وجودم تو این سالها حس کردم،من پدر به چشم ندیدم،ومادرم هم ازدواج نکردن،ومن تک فرزند بودم،مادر نازنینم 16 سال پیش،در اوج جوانیش،من رو تنها گذاشت، وبه معبودش پیوست
من موندم و خاطراتش، وتنهایی مطلق
ازونجا من دیگه دوستیم رو با خدا شروع کردم،البته نه مثل الان،دست وپا شکسته بود،چون به تکامل نرسیده بودم
از زمانیکه وارد سایت شدم ،وبا استاد وشما دوستان آشنا شدم،این تنهایی رو فراموش کردم…وبه قول شما خدای بزرگ مردم رو برام فرستاد…
چی بگم حمید آقا
فقط میدونم ،به جایگاه الان خودم خیلی میبالم، خیلی مسائل رو پشت سر گذاشتم،توی یکی از کامنتهام هم نوشتم،ولی الان دیگه خیلی دلم محکم ،پشتم به خدا گرم،واز هیچ چیز واهمه ای ندارم،چون خدارو هر لحظه کنارم میبینم…وحالم عالی….
روی ایمیل شما هم کلیک کردم،وهر بار کامنتهای زیبای شمارو باشوق میخونم،وتحسینتون میکنم
براتون بهترینها رو از خدای بزرگم خواستارم
در پناه خودش باشید،برادر ،رفیق،بهترین همسفر این راه زیبا…شما لایق بهترینها هستید…
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. منو ببخشید که با تاخیر کامنتتون رو پاسخ میدم. الهی که همیشه در پناه جان جانان حال و احساس قلبی تون مثبت و عالی و توحیدی باشه.
همه مون در یک مسیر و مدار هدایت و تکامل هستیم. همه از خدا میایم و به خودش برمیگردیم. تو این چرخه روزگاری بر ما میگذره که محتاج یه بند ناف هستیم برای تغذیه و تنفس و زندگی. ولی امروز دغدغه مون نیست که اون بند ناف چی شد؟ در مسیر تکامل مون دیگه بهش احتیاجی نداریم. زمانی میرسه که دیگه به این جسم خاکی نیاز نداریم. ما در ادامه تکامل مون خواهیم رفت و این بدن رو رها میکنیم. روح پدر و مادر گرامی تون شاد و قرین رحمت الهی. پدر من قبل از اومدن من به این سایت رحمت خدا رفت. با اینکه از رفتنش خیلی ناراحت بودم ولی خیلی گریه نکردم. ولی بقیه خانواده خیلی گریه می‌کردند. دلیلش بماند. یه احساسی بهم میگفت این بخشی از تکامله، یه احساسی بهم میگفت این مرگ فقط یه مکان و زمان برای عبور کردنه. با اینکه اون موقع با آموزشهای استاد عباس منش آشنایی نداشتم. خداست که برامون پدر و مادر میشه، خداست که برامون دوست و برادر و خواهر و رفیق میشه. خدا به پیامبر میگه ما مردم رو دور تو جمع کردیم.
و همون خدا رو ببین ،یه خانواده نازنین اینجا بهمون داده. اینقدری که با بچه های سایت در ارتباط هستم با خانواده خودم در ارتباط نیستم.
امروز یه نگاهی به قرآن انداختم آیات 5 تا 8 سوره روم. خلاصه اش این بود
«خداست که همیشه و همیشه بندگانش رو یاری میده، وعده خداوند همیشه حق و حقیقته و هیچوقت خلف وعده نمیشه. چون وعده های خداوند طبق قانون اتفاق می‌افته. مردم فقط ظواهر دنیایی رو میبینن، و از ملاقات با خداوند غافل هستن. خداست که همه اجزای عالم هستی رو بی هیچ گونه نقصی خلقت کرده و هر کدوم در مداری مشخص و تا سر حدی معین در حرکت هستن» ((اینها درک و فهم شخصی من از آیات بود، و با متن آیات کمی تفاوت داره)) خدا همه چیز رو طبق قانون برامون فراهم میکنه.
یعنی وقتی خداوند به پیامبر میگه «از رحمت خداست که قلب مهربان داری و اگه قلبت سخت بود از دور و برت دور میشدن» این یک قانونه. یعنی هر کسی قلب مهربان داشته باشه میتونه دوستان خوبی پیدا کنه، اگه قلبمون سخت باشه نمی‌تونیم دوستان خوب و نزدیک پیدا کنیم.
بازم حمید پر حرف کامنتش طولانی شد.
الهی که همیشه همیشه در پناه رب العالمین شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
و به شب آنگاه که تاریکی[و آرامش]آن،همه جارا فراگیرد(2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
[که هرگز] پروردگارت تو را رها نکرده و ناپسند نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود
سلام به خواهر گلم خانوم شهریاری عزیز چقدر بنده خوشبختم که صبحم رو با کامنت سرشار از معنی و مفهوم شما شروع کردم و بی اختیار یاد این آیات سوری ضحی افتادم،چه متن زیبا و پر از مفهومی رو برای برادرتون و همچنین برادرهای دیگرتون در سایت نوشتین که حال دل من رو هم عوض کرد و انرژی نشاط صبح من رو هزاران برابر کرد بی اختیار خواستم که در این کامنت از شما تشکر کرده باشم و به داشتن خانواده ایی توحیدی در این سایت بخودم میبالم فرمانروای عالمیان شما و تمام دوستان من در این سایت الهی رو در پناه خودش حفظ کند و به زندگی هممون نور امید و رحمتش رو بگستراند الهی آمین
سلام به پوریای عزیزم…سپاسگزار لطفت هستم …ممنونم که برام وقت گذاشتی و نوشتی…ممنونم که آیات زیبای خدارو برامون نوشتی …من افتخار میکنم به داشتن برادرهایی مثل شما ..و ایمان دارم در بهترین زمان و مکان میبینمتون …
خیلی وقت بود که این حس زیبا رو تجربه نکرده بودم که وقتی کسی درمورد خدا حرف بزنه اشک از چشمام سرازیر بشه. چقدر کامنتتون به دلم نشست و ارومم کرد. چقدر قشنگ خدارو توصیف کردید.
ازتون ممنونم بابت ب اشتراک گذاشتن الهاماتتون با ما
مخصوصا اون درک کلمه ای که نوشته بودید آخر شب نگرانی هاتو به خدا بسپار انگار این نوشته برای مسیر سبز زندگی من بود خدا قوت به شما با این درک وآگاهی خداروشکر میکنم دوستان خوبی در این مدار خوب دارم که ازشون چیزهای زیادی یاد بگیرم امیدوارم در زندگی موفق وسربلند باشید خدانگهدار
سلام سعیده خانوم عزیزم چقدر این کامنتت بهم چسبید .
شرکت ما حدود 27 روز که اعتصاب کار کردن بچه ها بخاطر حق حقوقشون بخاط پولی که از سال 97 تا به الان بمون ندادن تمام مراحله قانونی رو رفتیم حتی تا رای دیوان که به نفع ماها صادر شد ولی بازم نمیدونم از کجا تونستن و جلوش گرفتن
این روز خیلی خیلی ….خوب نیست الان که کامنت شمارو خوندم یه چیزی درگیرم.
همه بچه ها میگن خدا هم با ایناست خداهم داره کمکشون میکنه که ایکار میکنن و…و خیلی چیزهای دیگه
حالا این کامنت شمارو من همیشهه با خودم مرو میکنم و امروز از خدا خواستم که کمک کن .
دیر بیدار شدم نرسیدم به سرویس شرکت این باعث شد که با ماشین خودم برم سر کار من همیشه دوره داوزده قدم تو ماشین دارم و اصن هیچ موزیک وجود نداره نه تویه لب تاپ و نه مموری هام فقد استاد ….
امروز ضبط ماشین رو که روشن کردم راست اومد روی قدم یک جلسه پنج که میگفت بابا چرا نگرانی چرااا فک میکنی رها شدی ما رها شده نیستیممممم نیستیم
ما به همه کمک میکنیم
همچیز
انا لله و انا الیه راجعون
خدا با صابرین حسین نگران هیچی نباش. احساس خوب مساوی با اتفاق خوب
توکلت به خدا باشه یه تضادی که میاد تو زندگیت نگرانش نباش پات لرزید دیگه تمامه تماممممم.در مورد فوت بچه گوچیکش گفت و با خودم فکر کردم چی عزیز تر از بچت حالا من چراااااا باید ایجور باشم..اره باید اینجور باشم چون ترس دارم چون میترسمم از فردا و نجواها نابودم میکنن
دیروز خیلی بهم ریخته بودم خیللی که حتی هیچ چیزی تویه دفتر ستاره قطبیم ننوشتم یعنی نوشتم ولی با حال خوبی ننوشتم
ولی امروز که به لطف خدا بیدار شدم با انرزی بالایی بیدار شدم و دیروز رو میخوام فراموش کنم کاری به چیزیم ندارم مرخصی میگیرم و میرممم برای خودم با خانومم لذت میبریم به لطف خداااا
الان این متن شما خیلللی برام قشنگ بود و کیف کردممممم دمتون گرممم مرسی ازت رفیققققق.لذت بردم و چقدررر خوبید همه شماها به امید خدا روزی منم مثل شما ها و سرضا عطاران ها و سید علی ها وووووو بشم و تو مسیر شماها باشم الهی شسکرتتتت رب نازنیم
در پناه رب یکتا شاد و سلامت پاینده باشی
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
سلام سعیده خانوم دم شما گرم بابت این کامنت زیبا چقدر لذت بردم چقدر خوب بود الهی صد هزار مرتبه شکر.
چند وقتیه که بچه های شرکت ما اعتصاب کردن واس حق حقوشون که واسه سال 97 تا الان حتی رای دیوان هم اومده به نفع ما ولی بازم جلوش گرفتن.نمیدونم چرااا و چطورررر گفتن قانونی برین جلو رفتیم و بازم اینکار پیش اومد که جلو رای دیوان رو گرفتن و میگن نمیدیم و از تین حرفا بچه هوم گفتن ما کار نمیکنیم تا حقمون رو بدن…
دیروز خیلی ناراحت بودم اصن هیچ کاری انجام ندادم تا بعد از ظهر که رفتم خونه و ذهنمو کنترل کردم یه مقدار و نشستم پایه درسم و دور شدم از این چیزاااا..
که بچه ها میگن خداااهم با اونسات خداهم داره به اونها کمک میکنه و از این حرفا….چون من همش میگم توکل به خدا…
امروز از خدا هدایت خواستم عاجزانه ازش کمک خواستم
.نخواسته دیر از خواب بیدار شدم و با ماشین خودم اومدم سر کار من تو ماشینم فقد دوده دوازده قدموگوش میدم همین.
ضبط ماشین رو روشن کردم و قدم یک جلسه 5 پلی شد.
که گفت خداوند با صابرین خداوند اگر تضادی میاره نگران نباش.شما رها شده نیستید.احساس خوب پساوی با اتفاقات خوب.شما رها نیستید خدااا کارش درست.
اصن یه حال عجیبی بهم وست داد بعد اومدم کامنت شمارو خوندم که‌گفتید
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن.
حس عجیبی بهم دست داد امروز رو‌کلن از بچه ها جدام خدایا شکرررت من خودم رو دست تو میسپارم میدونم که حق و حقوقم گیرم میاد و منبع درامد از اینی که خست چندین برابر میشه اصن اینم ندن از یجای دیگه ای بهم میدی من میدونممم.چون اینروز یکمی ترسها میاد سراغم تازه ازدواج کردم و همش دنبال خونه میگردیم با خانومم و چون پولی ندارم همش میگم خدا کمک میکنه نگران نباش خانوم گیرمون میاد پول هم نمیدونم از کجا گیرمون میاد ولی میاددد…..
ولی بازم یکم ترس میاد سراغ امروز این کامنتو که خوندم کلی دلم قرص شد الهی صد هزار مرتبه شکرتتتتت رب نارنیم الهی شکرتتت
ممنونم ازت سعیده خانوم الهی شکر برای همچیز الهی شکر برا وجود تمام بچه ها برا وجود استاد و مریم بانووو الهی شکرررر صد هزار مرتبه شکرررررر خدا جوننننن
بچه ها دوستتون دارم من هم تو این مسیر به ثبات میرسم و قوی میشم به لطف خدا و استاد و شماهااا که اینقدر خوبید الهی شکررررر صد هزار مرتبه شکررررررر
در پناه الله شاد سلامت و ثروتمند و عاقبت بخیر باشید
سلام نمیدونم چرا دوبار کامنت گذاشتم دوبارش پاک شد نمیدون چرااا ولی حتما یه دلیلی داشت.حتمااا یه چیزی بود نمیدونم و اومدم تلاش کنم کپی کمن برا بار دوم بازم نشد حتماا یه خیررررری توش بوده ولی میخوام بگم که امروز عاای شدم بعد از یک روز سخت دمتون گرم
ممنون از استادد ممنوم از شمااا ممنونم از تمام بچ های گل ممنونم الهی شکرررررت.
میدونم به بهترین میرسم و میتونم ذهن م رو بینهلیت کنترل کنم میدونم که میتونم‌مثل استاد و مثل بچه ها توحیدی باشم میدونممم
چقدر داری پرواز میکنی پس فقط میگم خدای مهربانم شکرت شکرت
نمیدونی چقدر دوست دارم
نمیدونی چقدر برام ارزشمندی
نمیدونی چقدر برای من امید بخشی الهه من
نمیدونی تقریبا هر روز تو حرف زدنام با خدا به تو اشاره میکنم و امید میگیرم.
نمیدونی چقدر داستان های کوتاهی که در جریان میزاری اینجا ارزشمند بخدا که 100 هاملیون می ارزه .اون بغل کردن محمد و….
بخدا که تو فرشته ی خدا هستی تو انسان نیستی من مطمعنم.
خیلی دوست دارم
نمیدونی چقدر به من حس خوب دادی امید دادی..هیچ ایده ای نداری
مثلا همین امشب تو حیاط خونمون تنهای تنهام داشتم سعی مبکردم حسم کنترل کنم خودم آروم کنم که این پیامت خوندم که گفتی که چقدر آدما بهت عشق می ورزن و چقدر رابطت با خدا صمیمی .نمیدونی عین آب روی آتیش چقددددرر حسم خوب شد آروم شدم احساسم خوب شد خوشحال شدم حتی پریدم هوا…
و گفتم خدای من انقدر ادامه میدم تا مثل الهه عزیزم به تو نزدیک شم.
الهه من با تمام قلبم دوست دارم .خیلی خوشحاااالم که انقدر زندگیت بهشتی شده
الهه من دوست دارم .الهی که امسال سال ثروتمندددددد شدنت باشه الهی که خدا بهت ثروت بغیر الحساب بده.من که مطمعنم این اتفاق میفته.
نسئلک یا من هو الله الذی لا إله إلا هو الرحمن الرحیم الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر الخالق البارئ المصور الغفار القهار الوهاب الرزاق الفتاح العلیم القابض الباسط الخافض الرافع المعز المذل السمیع البصیر الحکم العدل اللطیف الخبیر الحلیم العظیم الغفور الشکور العلی الکبیر الحفیظ المقیت الحسیب الجلیل الکریم الرقیب المجیب الواسع الحکیم الودود المجید الباعث الشهید الحق الوکیل القوی المتین الولی الحمید المحصی المبدئ المعید المحیی الممیت الحی القیوم الواجد الماجد الواحد الصمد القادر المقتدر المقدم المؤخر الأول الآخر الظاهر الباطن الوالی المتعالی البر التواب المنتقم العفو الرءوف مالک الملک ذو الجلال والإکرام المقسط الجامع الغنی المغنی المعطی المانع الضار النافع النور الهادی البدیع الباقی الوارث الرشید الصبور الذی لیس کمثله شی ء وهو السمیع البصیر
به نام خداوند عشق
سلام به ملکه الهه،به دلنشین ترین الهه دنیا
دختر تو چه کردی با قلب منِ بی نوا ….؟
میدونی چقدر طول کشید تا بتونم و اجازه داشته باشم جواب این پیام الهی تورو بدم؟
الهه،ی بار یکی از بچه های سایت به من لطف کرد و گفت کامنتت انقدر فرکانسش بالا بود که من خیلی سعی کردم بتونم براش جواب بنویسم
حرفش برام خیلی جالب بود،الان میفهمم کامنت فرکانسی یعنی چی…؟
الهه تو توی چه فرکانسی هستی؟چه انرژی داری؟این کامنت تو چقدر الهی بود…؟
من این روز ها تموم تلاشم رو کردم تا بتونم جواب این کامنت رو بدم و بالاخره امروز خدا بهم اجازه داد …
فرشته ی زمینی،الهه جانم بزار برات تعریف کنم از چند ساعت قبل از دریافت این کامنتت ….
یک ساعت قبل افطار بود،در تنهایی لذت بخشی غرق عشق بازی با خدا بودم …مدام صدای تواشیح اسما الحسنی و ربنای استاد شجریان توخونه پخش میشد ،من با صورت غرق اشک جلوی پنجره وایساده بودم و با خدا حرف میزدم …
نمیدونم همسایه های روبه روییمون چه فکری به حالم میکردن،دختره دیوانه شده؟ناراحته؟مشکل داره ؟اصلا نمیدونم کسی منو میدید یا نه ؟چه اهمیتی داشت اصلا؟
من فقط صدا میزدم رب من،فرمانروا،من فقط میخوام بنده ی تو باشم،نزار هیچ وقت شیطان به من مسلط بشه،عشق من،نور من،انرژی کل،صاحب قلب من،صاحب جان و مال و بچه هام،من فقط تورو میخوام،دستمو بگیر نزار ازروی شونه هات بیام پایین،میخوام فقط سعیده ی تو باشم ،بگو که صدای منو میشنوی …بگو که منو پذیرفتی…بگو که منو بخاطر تموم اشتباهاتم بخشیدی،بگو که من رو بنده ی خودت میدونی …
الهه …نمیدونی چه حالی بود …روی ابرها بودم …مسخ بودم …اصلا روی زمین نبودم … تو هوا هم نبودم … انگار روحم به پرواز درومده بود …خالی شده بودم از هر فکر و منطق و ذهن و …
الهه…الهه باورت میشه …؟کمتر از چند ساعت …من کامنت تورو دریافت کردم و این آیات بینظیر رو ….
خدا از دستان تو جوابم رو داد …به زیبایی هرچه تمام تر…
الهه من کامنتت رو که میخوندم دستام میلرزید..گوشی میلرزید …
خط به خط کامنتت انقدر فرکانسش بالا بود ،که باورت میشه من فقط اون روز تونستم یک بار بخونمش …؟
اصلا جرات دوباره باز کردنش رو نداشتم …؟
کامنتت شبیه یک لوبیا ی سحرآمیز بود که من رو از روی زمین کند و برد بالای ابرها ….
تو توی چه مدار و فرکانسی هستی الهه …؟که انقدر با ارزشی؟انقدر قیمتی هستی؟انقدر جملاتت فرکانسی و نمیشه در هرحالت خوندش …؟؟؟
الهه،الهه قشنگم،الان که دارم برات مینویسم نشستم پشت لپ تاپ،و از پنجره ی خونه دریای بیکرانی میبینم با یک اسمون گرگ و میش …پرنده هایی که باهم بازی میکنندو صدای جیک جیکشون محله رو برداشته …وصدای اذان ….
ترکیب دیوانه کننده ای برای اینکه ساعت ها کنار هم بشینیم و باهم حرف بزنیم و من از انرژی فوق العاده ت سرمست بشم ….
امیدوارم در بهترین زمان و مکان ببینمت دوست قشنگم …ملکه الهه…فرشته ی بدون بال خدا …
وارد سایت شدم صفحه اول را داشتم تا پایین میرفتم که عکس جدیدت را دیدم زدم و چه پرو فایل زیبایی
انشاالله که حالت همیشه در بهترین حال باشه که روی تخته نوشته بود و در سال جدید بهترین ها را برای خودت رقم بزنی تا اینکه جوابت را دیدم به آقا محمد دیدم دیدگاه گذاشتی و چه جواب های عالی به دوستان دادی
وقتی دیدگاهت را خوندم موهام تنم سیخ شده و انگار خدا داره بامن حرف میزنه
هر جوابیت را می‌خواندم گوشی را خاموش میکردم و میگفتم چقدر این دختر خیلی عالی می‌نویسه چه جملاتی چه حرف‌هایی که به دل میشینه چقدر میتونم ازت چیز یاد بگیرم
اینکه دست خدا را باز بزارم تا خودش همه کارهام را درست کنه و خدا رو شکر تو این مدت کم که اولش من عجول بودم و دیگه عجله ام کم شده و دارم آرام آرام پیش میرم چون خیلی دوست تو مسیرم لذتی که تا حالا تو زندگیم نبردم را ببرم خیلی دوست دارم رابطه ی خوبی که نداشته ام را داشته باشم و خیلی دوست دارم رو شونه های خدا بشینم و منو ببره
سپاس از استاد عزیزم مریم جان و دوستان هم فرکانسی
و سپاس فروان از اصفهان به شمال به دوست عزیزم سعیده جان
دوست نازنینم چقدر از کامنتت لذت بردم هزاران احسنت بر شما
و چقدر دوست دارم دوباره اون دعاهای آخرت و اون خواسته های آخر کامنتت رو بنویسم و بهشون اشاره کنم و از خداوند میخوام که خیر دنیا و آخرت رو نصیب همه ما کنه
آخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
خدایا زمانی ک انسان رو خلق کردی دوست داشتی خودت رو ببینی و الان چقدر لذت میبری وقتی به بندهات نگاه میکنی اونم کسانی ک در مسیر خودت هستن نزدیک خودت هستن اونقدری ک بوی تو رو میدن
سعیده جونم بوی خدا میدی دختر
چقدر از خوندن کامنتهای شما لذت میبرم
هر زمان ک کامنت هات رو میخونم میگم خدایا چقدر قلب بزرگی دارن چقدر ذهن باز و کلام شیوایی دارن
خدایا چقدر این دختر توحیدیه
از صمیم قلبم تحسینتون میکنم
چطور تونستی قرآن رو حفظ کنی و هر کامنتت رو با ی آیه از قران شروع کنی من عاشق این کارتم.خودمم پیگیرم بتونم با قران ارتباط بهتری برقرار کنم
اینقدر متنهات پر از عشقه پر از شوره و هیجان ، ک وقتی میخونم احساس فوق العاده ای پیدا میکنم خدایا شکرت
واقعا سپاسگزارم ازت ک هستی و کامنت میذاری و اینقدر عشق جاری میکنی
چقدر صحبتهاتون با برادرتون زیبا بود یه لحظه خودم رو جای ایشون گذاشتم ایا واقعا ایشون خوابیدن تا صب
یا ن تا صب با خدای خودش با این کلام خدایی شما عشق بازی کردن
خدا شما رو برای بچهای گلت و خانوادت حفظ کنه
بازم سپاسگزارم ک چنین فرکانس قشنگی ب کائنات میفرستید و اینقدر دنیا رو زیباتر میکنین
درست فردای روزی که من هم حالی مثل حال برادرتون رو داشتم به زور خودم رو به کلاسم رسوندم
تو راه رفتن به کلاس فقط میخواستم به یک نخ وصل بشم و به مسیری که تضادهای زندگی منو چند ماهه دور کرده بود دوباره وصل بشم، به خداوند به استاد و به توحید و به مسیر درست….
اومدم تو سایت به قصد باز کردن نشانه های امروز فرصت زیادی نداشتم فقط دنبال یک نشونه بودم برای ادامه دادن
ناخوداگاه دستم روی صفحه گوشی اومد روی صفحاتی که از قبل باز کرده بودم
من همیشه براساس امتیاز کامنت ها رو میخونم اما اینبار کامنت ها بر اساس تاریخ بود و کامنت شما روی صفحه میدرخشید
انگار حرفایی که خدا از زبان شما یک سال و نیم پیش جاری کرده بود و به برادرت گفته بودی برای من بود که شب و صبح به نگرانی گذرونده بودم
اشک من رو جاری کرد و قلبمو از نگرانی شست و آروم شدم
هرجا که هستی روی ماهت رو میبوسم که اینقدر عالی کار میکنی و با کامنت های قشنگت توحید و اصل رو یادآوری میکنی
(آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل می کند، در نتیجه زمین سرسبز و خرم می شود؛ به یقین خدا لطیف و آگاه است)
===================================
سلام سعیده جان
از خدا میخوام حالت عالی باشه و روی دوش خدا حسابی لذتشو برده باشی و همیشه سلامت باشی و حال دلت خوب باشه
چند روز پیش امدم برات بنویسم ولی هدایت نمیشدم، الان به لطف الله این اتفاق افتاد
من برای بهبود باورهام در مورد خداوند، دو سه هفته بود که داشتم در مورد یک موضوعی توی قرآن سرچ میزدم
در اصل در مورد قدرت های بی انتهای خدا بود، علتش هم اینه که استاد عباسمنش توی فایل تسلیم بودن در برابر خداوند گفته بود که باید بدونی جایگاه تو کجاست و باید بدونی که جایگاه خداوند کجاست؟
چون اینجوری باعث میشه بهتر تسلیم و مطیع خدا باشی
خب قطعاً با دلیل و منطق باید به ذهن بِقَبولونم، وگرنه عمراً بفهمه، بابت همین تصمیم گرفته بودم با مثال های امروزی و آیاتی از قرآن اینکارو کنم
بعدشم برای اینکه توی سایت منتشرش کنم از خدا خواستم که به من بگه توی چه صفحه ای از سایت بذارمش
تا چند روز هیچ هدایتی دریافت نکردم تا اینکه یه روز صبح از خواب بلند شدم احساس کردم خدا داره به من میگه الان وقتشه
اینقدر این احساس قوی بود که من همون موقع ازش پرسیدم خب کجا باید بذارم؟
وارد سایت شدم هدایتم کرد به فایل (تسلیم بودن در برابر خداوند)
منم کامنتمو همونجا گذاشتم
اتفاقی که افتاد این بودش که تا 2روز در انتظار تایید بود بعد از روز سوم تایید شد ولی دقیقاً فرداش از حالت تاییدی در امدم
یکم نجواها شروع کردن به اذیت کردن که نکنه این چیزهایی که من توی کامنتم از قرآن و مثال هاش نوشتم چیزهای نامناسبی بوده
در حالیکه واقعاً به بهبود باورهام خیلی کمک کرد ولی ذهنم داشت منو به بیراهه می‌برد
تا اینکه 2 روز بعدش دوباره کامنت قرآنیم تایید شد ولی باز هم ذهنم بابت چیزهای دیگه اش شروع کرد به اذیت کردن
خلاصه یکم حالم گرفته شد ولی هر جوری شدش امدم کانون توجه‌مو از حاشیه کشیدم بیرون
اما باز احساس کردم که اون احساس خوبی که هر روز تجربه کردم رو ندارم امروز از خدا هدایت خواستم و این فایل نشونه امروزم شد، پیامی که ازش دریافت کردم این بودش که باید با خودم در صلح و دوستی باشم، اینقدر بخاطر چیزهای مسخره خودمو اذیت نکنم
یادمه استاد عباسمنش توی جلسه اول قدم سوم میگفت که همیشه پاشنه های آشیل در مورد چیزهای مسخره هستش
دقیقاً هم درست میگه یعنی کلاً افکار منفی واقعاً در مورد موضوعات مسخره هستند چون اصلاً خیلی موقع ها پایه و اساس هم ندارند
وقتی دیدم شما 2 سال پیش اینجا کامنت نوشتی و جزو کامنت های تاپ فایل هم بوده خیلی تحسینت کردم
گفتم این دختر از همون اول فرکانسش رو آسمون ها بوده
خلاصه اینجوری سعیده جان
ببخشید که کامنتم چندان انرژیش مثبت نبود ایشالله سری بعد مثبت تر خواهد بود
باز هم سال جدید رو بهت تبریک میگم امیدوارم امسال بهترین و رویایی ترین سال زندگیت باشه
یه چیز خنده داری یادم افتاد بذار قبل از اینکه کامنتمو تموم کنم برات بنویسمش یکم بخندی
یادمه چند سال پیش ها که توی حوزه کاری فروش کار میکردم هر موقع بعد از عید من میخواستم به مشتریام تماس بگیرم قبلش میگفتم فلانی سال نو رو بهتون تبریک میگم
اینقدر این کارو تکرار کرده بودم که تا آخرین روزهای بهار حتی فکر کنم تا اوایل تابستون من به هر کسی از مشتریام تماس میگرفتم اول از همه بهشون میگفتم سال جدید رو بهتون تبریک میگم
میدونم شاید چندان خنده دار نبود ولی دیگه این نهایت توان من بود:))) راضی باش دیگه:)))
از خدا میخوام هر جاییکه هستی حالت عالی باشه و بهت کلی خوش بگذره عزیزم
چقدر دلچسب بود این قسمت از سریال. واقعا دم شما خانم شایسته و استاد عزیز گرم.
اصن از بدو شروع ویدئو حال دلم عالی شد.
چقدر فضا فوق العاده ست و چقدر همه شاد هستن.
چقدر این جشنواره باعث اتحاد و همبستگی بین ملت های مختلف میشه. چقدر سرشار از زیبایی هست. تک تک عناصری که در ویدئو حاضرند، یه حس ناب و یه وایب قشنگی دارن.
از تصاویر زیبایی که روی کارتن پلاست ها قرار داده شده گرفته، تا این گوناگونی نژاد ها و ویژگی های اخلاقی نماینده های کشور های مختلف که بعضیاشون شوخ طبع و پرانرژی اند و بعضی ها کمی خجالتی و کم حرف و واقعا این تفاوت هاست که همیشه برام جذاب بوده. رقص ها و دنسر های خوش رقص و نشاط مردمو که دیگه اصن نگم. واقعا عاشق عزت نفس اون سه دختر شدم که جلوی اون همه جمعیت می رقصیدند… خصوصا اون دختر خانم جوان زیبایی که اضافه وزن داشت اما با این حال انقدر پرانرژی و فعال بود و زیبا می رقصید. چقدر این اخلاق استاد که با دیدن یه خانم زیبا از زیباییش تعریف میکنن و صمیمیتی که در لحظه با آدما میسازن رو دوست دارم، من خودم عاشق غرفه(؟) برزیلی ها شدم… اصن یه انرژی خاصی گرفتم ازشون.
راستش با دیدن این قسمت، بیشتر به ایران و ایرانی بودنم افتخار میکنم و وقتی استاد پرچم رو به اهتزاز در آوردن، از درون ذوق زده شده بودم و تا زمانی که نوبتشون بشه و بیان روی سِن، قند تو دلم برا خونده شدن اسم ایران توسط مجری و بالا رفتن پرچم کشورم به دستای استاد، آب شد:)) و تحسین میکنم استاد و عشق و غرور و افتخارشون به ایران و ایرانی بودنشون رو.
و چه حرکت خفنی زدینا استااااد! :)))
اصن عشق کردم وقتی پرچم ایران کنار پرچم دو کشور آمریکا و عربستان به پرواز دراومد. نمیدونم چرا حواسم رفت سمت لحظه ی خونده شدن خطبه غدیر خم و بالا برده شدن دست امام علی توسط پیامبر! اون بیعت و اون دوستی، انگاری درست از همون جنسه! نمیدونم!
چه آهنگای باحالیم پخش میشد. من خودم پشت گوشی خیلی ریز داشتم میرقصیدم :))))
این آزادی در انتخاب نوع حجاب واقعا زیباست.
یکی با شال روی سر و پوشش اسلامی و دیگری با کراپ و دامن.
اون سالن بازی و ورزش چقدر زیبا بود.
اینکه خانم شایسته آزادی دارند و با یک مرد در حال بازی پینگ پونگ هستن خیلی خوبه و جای تحسین داره. و درواقع غیرت واقعی یعنی اینکه بذاری پارتنرت آزاد باشه و اون کاری که دوست داره رو انجام بده نه اینکه فکر کنی با گرفتن آزادیش داری بهش لطف میکنی و مواظبشی. خلاصه که مثل همیشه لذت بردم از زیبایی های سریال سفر به دور آمریکا.
سلااام
صبح زیبای بهاریتون به خیر
چه فایل فوق العاده ای خدااای من
صبح ساعت 6:30 که از خواب بلند شدم اولین کاری که کردم این فایل رو دانلود کردم و اولش هم کمی ذهنم مقاومت میکرد ولی خدا رو شکر این فایل زیبا رو از دست ندادم و تونستم این همه زیبایی رو ببینم..
با چه عشقی همه دارن کشورهاشون رو معرفی میکنن و زیبایی ها و غذاها و کارهای هنری کشورشون رو به نمایش میذارن .. در کنار هم با صلح و دوستی و هر کسی فارغ از اینکه دیگران چه باور و اعتقادی دارن پرچم کشور خودش رو به نمایش گذاشت..
و استاد عباس منش با چقدر عالی پرچم کشور ما رو در کنار پرچم کشور امریکا تکون دادن و صلح و دوستی این دو کشور رو به نمایش گذاشتن..
واقعا افتخار آمیزه..
واقعا تحسین برانگیزه که استاد پرچم کشور ما رو به نمایش گذاشتن..
اون رقص سه تا دختر هم خیلی قشنگ بود.. فکز کنم چند ساعت بود داشتن میرقصیدن..وااای خدااا اون تیکه رو که استاد رفت جلوی دوربین رقصید با اون دخترا خیلییییی حااال کردم و کلی خندیدم و لذت بردم .. ایول
خانم برزیلی چه عینک قشنگ و لباس قشنگی داشت.. و خانم شایسته در پاسخ تعارف غذا ،،بع اون ها اگر اشتباه نکنم جواب داد i am fasting .. من روزه ام.. مبارک باشه..
و اون رقص انتهایی هم که با اون سن و سالشون با چه انرژیی و زیبایی داشتن میرقصیدن.. چه رقص زیبایی بود ..
خدا رو شکر که این فایل زیبا رو دیدم..
واقعا این سایت تحسین برانگیزه..
یه سایت تکرار نشدنی در دنیا و در تاریخ !!!
خیلی لذت بردم
️️
سلام خدمت رب العالمین یا رب العالمین
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته عزیزم
سلام خدمت تمام دوستانم در سایت عباس منش
چقدر خوشحال شدم بعد از یه مدت طولانی که استاد برای ما هم فایل گذاشتند واقعا عادت کرده بودم و خیلی دلم تنگ شده بود
چون چند وقتی هست استاد فایلهای موفقیت به زبان انگلیسی در سایت می‌گذارند
استاد اول از همه برای این موفقیت عظیم شما برای فایلهای جدیدی که به ربان انگلیسی تهیه میکنید و روی سایت قرار داده اید تبریک میگم واقعا شما بینظیر هستید
و دومین تبریک برای این فابل بینظیر هست من واقعا شما را تحسین میکنم.
استاد چه کسی لایق تر از شما که پرچم کشور ایران را به اهتزاز در بیاره
شما بهترین الگو از طرف مردم ایران برا ی جهان هستید بهتون تبریک میگم
استاد و مریم جان من هر دو شما را وافعا تحسین میکنم
چقدر اون زمان را دوست داشتم که استاد با پرچم ایران در کنار پرچم کشور آمریکا و عربستان بودند
خدایا من دعا میکنم واز خودت می‌خواهم و درخواست میکنم برای اون روزی که به زودی خواهد آمد که کشور ایران با تمام کشور های دنیا در صلح و آرامش باشد
من دعا میکنم تمام کشورهای دنیا با هم دوست و در صلح باشند الهی آمین
خیلی فایل بیطیری بود
متل همیشه استاد مون غیر منتطره موصوعات غیر پیش بینی برامون در نطر میگیره و روی سایت میزاره خدایا شکرت
که البته تمام اینها هدایت خداوند هست
واقعا این سایت را خداوند داره پیش میبره و هدایت می‌کند خدایا شکرت
خدایا بابت اینکه من را عضو این سایت بینظیر کردی و من می‌توانم کامنت بنویسم بینهایت سپاسگزارم
عاشق همه تون هستم.
در گ
پناه الله یکتا باشید
⭐⭐⭐⭐
به نام خدای زیبا ،مهربون ودوست داشتنی ام. سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکر که در مدار دیدن این همه زیبایی هستم .این قسمت برای من یادآور کل تمرینات دوره ی عزت نفس بود .وبیشتر از همه باور احساس لیاقت رو در ذهنم تداعی کرد.تحسینتون می کنم که به هر آنچه که به شاگردانتون آموزش می دهید در عمل اجرا می کنید هرلحظه ایمانم به مسیر توحیدی ام وبه اینکه ناب ترین استاد دنیا رو دارم واینکه جزو پرفکت ترین شاگردها هستم بیشتر وبیشتر میشه.عاشقتم من استاد عزیزم که باور صلح ودوستی بین کشورمون وکشور آمریکا وعربستان رو در ذهن ما نهادینه می کنید واحساس ناب عشق ودوستی رو به ما گوشزد می کنید .عاشقانه دوستتون دارم واز خدای مهربون می خوام که تا آخرین لحظه عمرم تو این مسیر بهشتی بمونم.
سلام استاد جانم خوب هستین سلامتین
من از همون لحظه اول که فیلم روآپلودکردم ونگاه کردم لبخندبرلبم بود تاهمین الان که دارم مینویسم…
اول احسنت بگم به اون کسی یاکسانیکه نقشه این برنامه واین طرح روریختن….واقعا کاربینظیری بود،،عالی مبتکرانه باخلاقیت صمیمانه فضای عالی وبینظیر…..
ویه عالمه تشکر ازشما که شرکت کردین ونماینده ایران شدین…احسنت به شما ومریم جان. واقعا که بهترین هستید
چقدر خوبه که همه کشورها باهم دوست باشن،ویه رابطه صلح آمیز وپرازصفاو صمیمت ودوستی بین مردم ودولتها باشه…
چقدر خوشم اومد از کارتون که رفاقت بین امریکا وعربستان روتاکید کردین وبه نمایش گذاشتین
..واقعا کارتون لایک بسیار زیاد داشت
من به نوبه خودم واقعا تشکر میکنم….
خیلی جو خوبی بود وباوجود شما وکارای شما خیلی خیلی بیشتر قشنگ شد….
چقدر دوستون دارم که همیشه توجهتون به زیبابی ها،نکات مثبت وخوبی ها ودوستی هاست
.وتاجاییکه بتونید اینو نشون میدین درعمل وتوی این برنامه هم فوق العاده عمل کردین….
کارتون بسیار بسیار بسیار باارزش بود مخصوصا حرکت دوستی تون با دوکشور بالا که گفتم
…رقص مریم جانم باپرچم ایران عالی بود…
خیلی خیلی لذت بردم…
واقعا واقعاواقعا به معنی واقعی کلمه چقدر خوبه که همه انسانها باهر رنگ وزبان ونژاد واعتقاد ودین وباوری که دارن در کنارهم باشادی ومحبت زندگی کنن وهمه باهم دوست باشن…این واقعا خیلی لذتبخشه واین آینده واین آرزو روبرای کل کشورهای جهان بزودی انشالله میکنم وازخدا میخام که زمین پربشه ازصلح ودوستی…
ممنون ازاینکه لحظات زیباتون روبا ما به اشتراک میزارید…
راستش من تازه باصدای اذان صبح بیدارشدم وبلندشدم که نمازمو بخونم…قبل ازبیداری داشتم خواب میدیدم که یه کتاب ازشما دارم میخونم وچقدر احساس خوبی به من داد توی خواب….بعدازخوندن نمازم اومدم سراغ سایت وگفتم برم به نشانه امروزم ببینم خداوندمهربان امروز چه درسی برای من داره….که این فیلم زیبا روازشما دیدم وپرازشور وشوق ولذت شدم….
پایدار وسلامت باشید استاد عزیز
امیدوارم که بزودی در ایران زیبا شماومریم جان وبقیه خانواده عزیزعباسمنش روباهمدیگه ودرکنارهم ملاقات کنم…
سلام به تمامی عزیزان️
خدایاشکرت چقدر خوشحال شدم از اینکه فایل سفر به دور امریکا اومده روی سایت این چند وقت که کمتر فایل آپلود میشد تمام قسمت های فصل یک سفر به دور امریکا رو دوباره نکاه کردم و از دقیقه به دقیقه اش لذت بردم واقعا نمیشه محتوا و سریالی تو دنیای اینترنت و سرگرمی ها و برنامه ها به زیبایی و خالصی سریال سفر به دور امریکا پیدا کرد. خدایا شکرت که میتونیم به راحتی از اینهمه امکانات و پیشرفت جهان استفاده کنیم و به لطف استاد و خانم شایسته عزیز ببینیم این اتفاقات زیبا رو که اون سر دنیا درجریانه️
خدای من چقدر صلح و آرامش و اعتماد به نفس و راحتی بود تو این ویدیو تو این فضا و بین این آدم های دوست داشتنی
اصلا وجود خود این برنامه و جشنواره نشون دهنده صلحه نشونه آرامشه
نمیدونم دانشگاه یا شهرداری یا چه سازمانی ترتیب داده بود این برنامه رو اما خیلی قشنگه و چقدر نمونه های مختلف اینجور برنامه هارو دیدیم تو امریکا اینکه بفکر باشن هزینه کنن و برنامه ریزی کنن از مردم دعوت کنن جذابیت دیگه اش هم اینه که شاید فقط تو امریکا بشه تجربه کرد این تنوع ملیت رو که کلی از کشور ها تو همین نقطه از فلوریدا نماینده داشته باشن حدود 26-27 تا کشور مختلف شایدم بیشتر تو این جشنواره بودن واقعا این تنوع یکی ازجذاب ترین ویژگی های امریکا هست
خدایا اعتماد به نفس و راحت بودن این مردم با خودشون فوق العادس خیلی دوست داشتنیه خیلی خوبههه هرکس سعی میکرد یه توضیحاتی بده بعضی هم خیلی انگلیسی روونی صحبت نمیکردن و گیر میکردن اما نمیترسیدن اعتماد به نفس داشتن و سعیشونو میکردن که نکات جذابی که از کشور میدونن رو منتقل کنن مخصوصا وقتی علاقه و شوق استاد رو میدیدن️
مردم هم چقدر با ذوق و خلاقانه عکس ها و توضیحات رو چسبونده بودن وسایل مختلف آورده بودن استیکر های جالب رو پخش میکردن غذاها و خوردنی های مختلف بی نظیرن این مردم خدایاشکرت
اون آقای ونزوئلایی که بلد بود گیتار(کوادرو)بزنه ولی مثل اینکه گفته بود نمیزنم اما مثل همیشه جلوی دوربین مریم خانم همه چیز متفاوته و به قشنگترین شکل ممکن پیش میره به طور مخصوص واسه شما و همه ی ما جلوی دوربین چند ثانیه گیتار زد و لذت بردیم
چقدر به حرکاتشون مسلط بودن دختر های رقصنده خوشگل تحسینشون میکنم بخاطر اعتماد به نفس فوق العادشون که میتونن جلوی این جمعیت به راحتی اجرا کنن البته که بخش بزرگی از اعتماد به نفسشون بخاطر تسلط به کارشون هست و جالبتر از اون برای من این بود که چطور خسته نمیشن!!؟ هر موقع دوربین میچرخید اون سمت درحال رقص بودن این سه تا که البته حواب اومد این انرژی از عشقی میاد که به کار و رقصشون دارن️
جالب بود که به سماور تو زبان روسی هم سماور گفته میشه و البته تو انکلیسی هم همین سماوره نمیدونم رازش چیه که همه جا اسم خودشو حفظ کرده :)
اون نوشیدنی هم اسمش kvass هست که انگار فوایدی داره و تقریبا بدون الکل هست
خیلی جالب بود که پرچم ایرانو نداشتن اما چون یه نماینده ازش اومده پرچمش رو خریدن
چه دوستی و اتحاد محکمی برقرار کرد استاد بین سه ملت
برنامه رقص آخر کار هم خیلیی باحال بود هرکس واسه خودش میرقصید و کیف میکرد چه آهنگ ریتمیک و باحالی اختتامیه قشنگی بود واسه این برنامه
سالن گیم و تفریح دانشگاه هم خیلی جالب بود
ضربه حرفه ای مریم خانم رو هم دیدیم که نایس استاد رو هم گرفت
شکرت خدای من برای اینهمه زیبایی اینهمه حال خوب انرژی مثبت آرامش و صلح و احساس مثبت ممنونم ازت️
از استاد و مریم خانم عزیز یک دنیا ممنونم مثل همیشه که این فایل های بی نظیر رو برای ما آماده میکنن
با تمام وجود لذت میبریم و سپاسگذاریم️
سلام و خدا قوت میگم خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم
خداروشکر میکنم که شما عزیزان رو دارم و اینقدر با عشق از زیباترین و ناب ترین لحظه های زندگیتون که خودتون خلق کردین، وقت میذارین و فیلم میگیرین برای جلب کانون توجه کسانی که دوسدارن باورهای زیبا ایجاد کنن و به این فضای فرکانسی بالا هدایت بشن…
استااد عزیزم واقعا شما و خانم شایسته عزیز، لایق این فضای پاک و پر از مهر هستین که الان توش قرار دارین.
تحسین میکنم موفقیتاتونو
تحسین میکنم روابط عاطفی و اجتماعی بینظیرتونو
تحسین میکنم انگلیسی صحبت کردنای عالیتونو که قطعا براش کلی تمرین کردین و میکنین
تحسین میکنم این ذوق و شوقتونو
تحسین میکنم انرژی بالاتونو
تحسین میکنم که نگاه درستی به زندگی ایجاد کردید
تحسین میکنم این شدت از صلح درونیتونو
تحسین میکنم این یک پارچگی انسانها رو در کنار هم فارغ از رنگ پوست فارغ از اعتقادات فارغ از ملیت فارغ از جنسیت و…
تحسین میکنم سطح انرژی بالای اون فضارو که منو از پشت گوشی سرذوق آورده بود و واقعا نوش جونتون.
ایمان دارم که سر تایم هدفی که تعیین کردم من هم تو این لوکیشن زیبا قرار خواهم گرفت.
تحسین میکنم تمیزی و پاکیزگی این کشور زیبارو.واقعا با این جمعیت این حد از تمیزی برای من لذتبخشه.
تحسین میکنم اون GMCزیبا و جذاب رو.چقدر من عاشق این ماشینهای آمریکایی پرقدرتم…
تحسین میکنم این روابط دوستانه رو
تحسین میکنم این اتحاد و صلح کشورهارو
تحسین میکنم رقص اون رقصنده های پر انرژی رو
حالا که استاد و خانم شایسته اونجا حضور دارن و تونستن در این سطح زندگی کنن قطعا من هم میتونم و در خواستشو به جهان هوشمند دادم و میدم همواره.
واقعا خودمو تو اون جمع آزاد و مهربان و خالص تصور کردم و حس کردم که این خواسته بزودی زود به من داده میشه…
برا تمام مردم دنیا برای تمام بچه های سایت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز از خدا عشق نور سلامتی خیروبرکت و نعمت و ثروت بی نهایت میخوام…
شاد باشید…
سلام استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ی گرامی
اولا بگم می خوام از این به بعد خجالت بکشم که فایلی رو ببینم و براش حداقل یه کامنت نذارم
اونم فایل رایگانی که چندین ساعت برای تولیدش وقت صرف شده
دوما هم فایلها جدیدا اینطوری داره میشه که هم حالت خوب میشه هم زبانت
من امسال سال تحویل عراق بودم
رفتم نجف و کربلا و کاظمین و سامرا
و اونجا چالش های جذاب و عجیبی داشتم
یادمه یه دونه شامپو خریدم و کلی ذوق کردم که تونستم به یه خارجی بگم شامپو می خوام ، پولشو بدم و بقیشم بگیرم
هرچند که شامپو بچه بود و اصلا کف نکرد ولی برای شروع خوب بود
ولی فهمیدم باید دنیا رو گشت
سفر آدم و بزرگ می کنه
مخصوصا سفر خارجی
یه جورایی با کوچیک کردنت بزرگت می کنه
وقتی می ری و دوساعت باید فکر کنی که چجور حرفم و بفهمونم به یه آدم و باهاش تعامل کنم
کاری که تو 30 ثانیه تو شهر خودت و کشور خودت جمع میشه ده برابر ازت زمان می گیره
ولی ما یه خدایی داریم که همه جا هست
و همه زبانها رو بلده
یادمه روز اول تو نجف گفتم همه چیز یک چیز است
من دینار ندارم
پول نقد ایرانی هم ندارم
قهوه می خوام
من و هدایت کن که قهوه بخورم
بعد از چند دقیقه که خوب گشتم چند تا پیر مرد رو دیدم که کنار هم نشستن و چند تا دلّه قهوه کنارشونه
گفتم قهوه
برام یه فنجون کاغذی ریخت
اولش فکر کردم برای خودشونه که دور هم بخورن
ولی وقتی دیدم چندتاست کارتمو نشون دادم
و معلوم بود که نمی دونه باهاش چیکار کنه و بغلیش گفت نمی خواد برو
حتی بعدشم که دینار گرفتم دوبار رفتم که پولشو بدم ولی نبودن
خدا هدایت می کنه
خیلی می خوام ایمانم یوی تر بشه به این جمله
چه حال خوبی بود توی این پارک
من که الان دارم دوره عزت نفس رو می گذرونم چقدر تحسینتون کردم بابت این حجم از اعتماد به نفسی که باعث شد راه بیفتین و حرف بزنین و کلی اطلاعات بگیرین و بخندین و بخندونین
می بینی عزت نفس چه حال خوبی داره ؟
مخصوصا اونجایی که یهو با رقص اومدین تو کادر
ضبط کردم بفرستم برای دوستام
عاااالی بود
اونجایی که یهو رفتین بغل اون چهار نفر و باهاشون عکس گرفتین عزت نفس می خواد
که نگی با خودت نکنه بدشون بیاد
شاید می خوان 4 تایی عکس بگیرن و از این چرت و پرتا
عزت نفس حال خوب میاره
اون دخت بِس کانتری عااالی بود
چه انرژی عجیب و حال خوبی داشت
حتی رقص پرچمش هم پرقدرت تر از همه بود
اونم پر از عزت نفس بود و عزت نفسش حال خوبی به خودش و بقیه می داد
چقدر منتظر و هیجان زده بودم که شما با پرچم بیاین و چه حرکت جذاب و دوست داشتنی زدین در کنار آمریکا و عربستان
چه تصویر خوبی ساختین
واقعاً همه چیز یک چیز است
همه ما یکی هستیم
چرا عاشق هم نباشیم ؟ چرا در صلح نباشیم ؟
یک دلیل به من برای جنگ بده تا هزار دلیل برای صلح به تو بدهم
و چقدر اون سه تا دختر خوب می رقصیدن و حال خوبی داشتن
اونجایی که دوستشون داشت تنهایی می رقصید با چه ذوقی نگاش می کردن و روی صندلی هم انگار می رقصیدن و آروم نبودن
و عجیب بود برام که یه جوری می رقصیدن که انگار اونجا کلی آدم نشسته
اونا از اون موزیک و رقص تو اون فضا لذت می بردن و عزت نفس باعثشه
عزت نفس حال خوب میده
ممنونم ازتون که کشور قشنگمون و انقدر خوب معرفی کردین
راستی بگم بی نهایت رابطه ی زیبا و قشنگتون رو تحسین می کنم
شماها دوتا بچه ی شیطون و کنجکاوید که فقط بزرگ شدین
عااااشقتونم
خدای مهربان رو هزاران بار سپاس گزارم که امشب با این کلیپ مواجه شدم
چقدر زیبا بود ،چقدر همه چیز ساده وقشنگ و بی نظیر بود .ای خدای بزرگ
وای استاد سپاس فراوان چقدر عالی هست که شما ومریم جان این ویدیو ها رو برای ما هم میزارید .
نمیدونم از کدوم زیبایی این کلیپ بگم از سادگی و راحتی مردم بگم از شادی که بدون قضاوت دیگران بگم از خود بودن آدمها بگم از رقص بی آلایش جوونا یا از رقص زیبای اون میانسال ها از بالا رفتن شما و بقیه آدما روی سکو که برای من واقعا حس دوستی و رفاقت بدون هیچ پیش زمینه ی فکری دیدن ولذت بردن رو بگم وای از گوش دادن شما وحرف زدن برقرار کردن ارتباط با آدم های دیگه که چقدر ذوق و اشتیاق توی حرف زدنتون بود واین ارتباط دوطرفه بود
یه چیزی که خیلی دوست داشتم گفتم کاش کنار شما بودم چون کارای هنری زیاد انجام میدم از هنرهای ایرانی اونجا میزاشتم و معرفی میکردم و این که خیلی دوست داشتم روی اون سکو بودم و آهنگ میزاشتم ومیرقصیدم(رقص ایرانی) واقعا من عاشق رقصم وحتی اگه اونجا بودم حتی از آواز های ایرانی هم میخوندم .وقتی کلیپ رو نگاه میکردم خودم رو اونجا تجسم میکردم وواقعا توی کل کلیپ من اونجا بودم.
فقط خداوند رو بابت این همه زیبایی بابت این همه نعمت وبابت این جهان با صلح و مهربانی سپاس گزارم️
امیدوارم همیشه شاد و سلامت و تندرست باشید
در هر لحظه از زندگیتون.
به نام خداوند جان و خرد,کزین برتر اندیشه برنگذرد
خداوند نام و خداوند جای،خداوند روزی ده راهنمای
الحجرات آیه ١٣
یا أَیُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناکُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ﴿13﴾ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید،گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
سلام به استاد جان ، به خانم شایسته ی عزیزم و همه ی دوستان این جهان توحیدی من
خداروشکر که یکبار دیگه ،یک سریال دیگه ،چشم همه ی مارو به جمال عزیزترین ها ،روشن کرد
چه صحنه ی باشکوهی و استاد چه کسی از شما لایق تر برای نمایندگی از طرف ایران ؟ برای به احتزاز درآوردن پرچم این مملکت ،چقدر همه چیز به جا ، چقدر همه چیز قشنگ،چقدر همه چیز شسته رفته ،ساده و لذت بخش بود.
بسیار ! بسیار سر ذوق اومدم از دیدن ذوق شما ، از حرکت شما برای قرار دادن پرچم ایران در کنار پرچم آمریکا و عربستان به نشانه ی صلح ،شگفت انگیزی استاد ،همه چیز با شما غیر قابل پیش بینی و لذت بخشه،ممنونم برای این قسمت عالی و فوق العاده
چشمِ دل ما روشن شد واقعا
چقدر دلم برای دوستانم تنگ شده بود ،چه لذتی داره خوندن کامنت بچه ها و پاسخ هاشون
الهی حال دل همتون عالی باشه بچه ها ، بوس به کله ی همتون
شما قشنگترین دوستای منید،شاید خودتون خبر نداشته باشید ولی برای من همتون بوی خدا میدید ،همتون دست خدایید،عاشق همتونم
خیلی حرف ها دارم بزنم ،خیلی چیزها هست که باید تعریف کنم ،روز به روز بیشتر ایمان میارم چقدر این سایت فرکانسیه،و چقدر لیاقت و سعادت میخواد حتی بتونی کامنت بزاری ،خداروشکر میکنم که یکبار دیگه به دستام این اجازه رو داد که بتونم بنویسم
فعلا صحبت رو کوتاه میکنم و امیدوارم از فضل خدای مهربان سریال ها ادامه دار باشه
اینو بگم و برم :)
داداشم ی مدت دچار ی تضاد شده بود، من طبق قانون سعی کردم تا جایی که لازمه بهش کمک کنم، چند شب پیش بهم پیام داد آبجی ،روزا سرگرم کار که هستم میگذره،ولی شب ها خیلی فکر و خیال اذیتم میکنه
ساعت هم اون موقع از ٢گذشته بود و من میخواستم بخوابم
ی دلم میگفت بگیر بخواب ،ی دلم میگفت گناه داره جوابشو بده
گذاشتم پیش خدا ، گفتم من میدونم تا تو نخوای از من کمکی برنمیاد، اگر چیزی لازم هست بهش بگم بهم بگو لطفا
و من به چشم دیدم انگشتام روی کیبورد رقصیدن و نوشتن !
متنی که برای داداشم نوشتم رو خودم هرشب قبل خواب میخونم و غرق عشق خدا میشم ،اینجا هم مینویسم این جملات الهامی رو ،الهی که آرامش خدا همیشه بر قلب شما جاری باشه عزیزان من
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
استاد جانم ، مریم جانم ،دوستان جانم ،همتون روبه دستان پرقدرت خداوند میسپارم
قلب های فراوان رنگی برای چرخیدن دور سر همتون
سلام به دوست همفرکانسی عزیزم سعیده جان
چقدر لطف و عشق شما به بچه ها زیبا بود
و من رو سرشار از محبت کرد
سپاس گزارم
و اما متن زیبای شما
امشب که فایل رو در سایت دیدم
قبل از اینکه فایل باز کنم
چون‌امروز بسیار انتظار کشیدم برای نشانه ای از سمت خدا
گفتم این فایل سرشار از نشانه است
و این متن زیبای شما
که باعث شد بغض من بترکه
و اشگم‌سرازیر بشه
قلب من رو به مخلوق قدرت مندم نزدیک تر کرد
سپاس گزارم‌که این متن رو با ما به اشتراک گذاشتید :)
نیلوفر عزیزم ،سلام بروی ماهت
مگر نه اینکه همه ی ما تکه ای از یک کل هستیم؟
همون انرژی که به دستان من سرازیر شد و گفت بنویس،همون انرژی از من خواست این متن روی توی این کامنت بنویسم،در حالیکه کامنت من در صفحه ی چهاردهم بود،اصلا فکرش رو نمیکردم انقدر استقبال بشه و فقط نوشتم و مسئولیت رسوندن پیغام خدارو به خودش سپردم و حالا این کامنت جزو 3 تا کامنت برتره،چرا؟
آیا اعتبارش از منه ؟از عقل من ؟از ذهن من ؟
با کدوم برنامه ریزی من میتونستم جزو کامنت برتر همچین فایل فوق العاده بشم؟وکلی براش ذوق کنم ؟
فقط سرسپردگی در برابر جریان هدایت
به قول خانم شایسته ی عزیزم
ما جهانی داریم که همیشه دستان بینهایتش رو باهم همدست میکنه تا ماجراهارو به نفع ما تغییر بده،وقتیکه ما تصمیم میگیریم
با خودمون و منبعمون هماهنگ بشیم
به برنامه ی خدا اعتماد کنیم
ودست خدارو باز بزاریم
و از جلوی اون کنار بیایم
امیدوارم بتونم در تمام مسائل زندگیم انقدر رها باشم،سمت خودم رو خوب انجام بدم و اجازه بدم خداوند سمت خودش رو به بهترین نحو انجام بده
جواب دادن به کامنت شما،خیلی به من کمک کرد تو درک بیشتر آگاهی های استاد،ازت ممنون و سپاسگزارم دوست عزیزم
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
سلام خانم شهریاری
چقدر متن زیبایی نوشتید خصوصا اون تیکه آخر که برای برادرتان نوشته بودید لذت بردن واقعا
اگه همه ما همه چیز را بسپاریم دست خدا و خودمونا بکشیم کنار خداوند همه چیز را درست میکنه به قول شاعر من هیچ ام و تو همه چیز
بسیار لذت بردم و تشکر میکنم
سلام به محمد عزیز،ازت سپاسگزارم برای وقتی که برام گذاشتی و نوشتی
واقعا چقدر درسته و چقدر خوبه آدم بتونه در تموم شرایط رها باشه و بزاره خداوند اون رو سوار قالی سلیمان کنه و با لذت به سمت اهدافش پیش بره …
به میزانی که تونستم رها باشم بدون هیییچ تقلایی به خواسته م رسیدم
و به میزانی که تقلااا کردم،نزاشتم خدا کارهارو برام انجام بده
انشالله انقدر تو این موضوع قوی بشیم که مثل استاد روی شونه های خدا بشینیم همیشه… شونه هایی به وسعت این جهان هستی …که برای همه جا داره ….
الهی آمین
سلام به دوست عزیزم سعیده جاان. چقدددد از خوندن کامنتت لذت بردم. بخصوص اون راز و نیاز عاشقانه ای که خدا بهت الهام کرده و تو لطف کردی، اینجا نوشتی. اتفاقا برا منم امروز هی یه اشتباهی که بخاط خودم بود، تو ذهنم رژه میرفت و هیییی عواقبش برام لیست میشد که یه لحظه گفتم استاد گفته بود که حالتو خوب کن تا در مسیر هدایت خدا قرار بگیری و بعد خدا هدایتت کنه. منم اینکار رو کردم و اومدم سایت و با دیدن فایل جدید و خوندن کامنت شما به یه راز و نیاز زیبا که میتونم هر روز قبل خواب بخونمش و فرداش با عشق و ایمان به خداوند بزرگ بیدار بشم، هدایت شدمم️️️
سلام به دوست عزیزم
ازت ممنونم و سرسجده ی شکر برای فرمانروای هستی بجا میارم که به من لیاقت داد تا یکی از دستانش باشم تا حال بنده ی عزیز کرده ش رو بهتر کنم
الهی که همیشه غرق عشق و نور و روشنایی باشی حسل عزیز
روز و شبت سرشار از آرامش خدا
به نام آنکه با عشق گِل مرا سرشت
سلام سعیده جان
با چشم نیمه باز اومدم تو سایت، اسم زیبایت رو که دیدیم چشمانم باز شد و قلبم به تپش افتاد و گفتم آخ جون حتما سعیده جان یه سوپرایز داره برامون. و بله عجب کلمات نابی رو بر روی این صفحه نگاشت.
سعیده جان، ان شاءالله امسال سال تغییرات شگرفِ مثبت زندگی ات باشه،سالی پر از شناختِ ناشناخته های درونت، پر از الهامات شیرین الهی،پر از معجزات خداوند باشه.
سعیده جان در پناه حق، روز به روز توحیدی تر،ثروتمند تر،سلامت تر،شادتر،آرام تر و هر چه آرزوی خوبه مال تو.
دوست دارم فرشته مهربان. بووووووس روی اون کله قشنگت.
رضوان جانم،دوست جنوبی خون گرررم عزیییز من
سلام به روی ماهت
چقدر ذوووق کردم ازینکه با دیدن کامنت من خوشحال شدی
نمیدونی چقدرر بهتون احساس نزدیکی دارم …
فکر کنم اگر یک روز همدیگر ببینیم از سروکول هم مثل دوست های ده بیست ساله بالا بریم : ))))))))))))))))
دوستتون دارم و برات بهترینارو میخوااام
زوود بیا و از نتایج فوق العاده ت برامون بگو
قلب هااای فررااااوان از شمااال تا به جنوب
ماشالله سعیده جان
در این مدت خیلی عالی ادامه دادی
داری تبدیل میشی به ی الگو و خودتم خبر نداری
ماشالله به ادانه دادنت به رشد کردنت
کامنتت واقعا عالی و بی نظیر بود
و چه پیامی به داداشتون دادید
پر از توحید
باور درست
ارامش بخش
ماشالله بهتون که با دوره 12 قدم شروع کردید و تا اخر ادامه دادید
ماشالله به این دوره های جدیدی که تهیه کردین.
ستاره های تمام طلایی ات خبر از ادامه دادن قوی می دهد.
انشالله تمام جام ها رو هم بدست بیاری و کلی نتایج پایدار داشته باشی
خدا را شکر که از دوره دوازده قدم نتیجه گرفتی – انهم در تمام موارد.
به امید گرفتن نتایج خارق العاده در زندگی همه مون…
محمد امین عزیزم سلام بروی ماهت
خیلی خوشحال شدم که لطف کردی و برام نوشتی
آیا خودت خبر داری چقدر فوق العاده ای؟
بگو چرا !؟
الان بهت میگم :)
مدت عضویتت رو نگاه کردم ویک سوووت بلبلی کشیییده زدم گفتم دمتتت گرررم!
من تو صد روز اول عضویت حتی لیاقت یک کامنت هم نداششششتم!
اصلا تو فرکانس دیدن و کامنت گذاشتن فایل های بروز توی ساایت هم نبووودم!!!!
اولین کامنت من اگر اشتباه نکنم روز 130 بود :))))))))))
اونم بززززووووور دو خط نوشتم توی دوازده قدم ….
بااابااا دمت گرم ..انقدر زود جاده ی جنگلی رو پیدااا کردی و داری پیشش میری …
خداروصدهزارمرتبه شکر…
من یک داداش خووونی دارم فقط
و کلللی داداش اینجا دارم که بسیار به قلب و روح و فرکانس من نزدیکترند …
خیلی دوستون دارم …از ته قلبم …
همونجا که صدای خدارو میشنوم …جای شماها هم همونجاست …
به امید خدا،در بهترین زمان و مکان ببینمت …
در پناه خدای متععععااااال باااشی همیشه
ماشالله بهت سعیده جان
چقدر دیدگاهات مثبت و خدایی هست
واقعا دمت گرم
معلومه که عالی وار کردی رو خودت که اینقدر خوش انرژی هستی..
انشالله که همگی ما در این سایت و دوره ها نتایج خارق العاده دریافت کنیم.
چقدر تحسینت میکنم وقای کامنتت هات رو میخونم
و دیدم که چقدر عالی پاسخ میدی به دیدگاه های دوستان
از جمله صادق زاده – حمید و..
بالاخره ایملیت رو ی دو روزی هست فعال کردم – انشالله که توفیق مطالعه کامنت هات رو داشته باشیم…
ممنون که تحسین کردی و وقت گذاشتی
به امید اینکه نتایج بی نظیرت رو تا کامنت ها ببینم..
ماشالله تو هن در این یک سال و نیم بی تظیر ادانه دادی و از جنس کامنت هات معلومه که خوب کار کردی..
از دوره های بی نظیری که تهیه کردی برامون بگو
از دوازده قدم
از عزت نفس
از دستیابی به رویاها
از روانشناسی ثروت
و..
من دوست دارم اول عزت نفس رو کار کنم و بعد دستیابی به رویاها را
البته باید از خدا هدایت بطلبم…
ممنون میشم ی توضیحات کامل و بی نظیری از دوره ها و تجربه هایی که داشتی بهمون بکی…
تا ما هم هدایت بشیم برای شروع محصولات بی نظیر این سایت به صورت تمرکزی.
قدردانم بابت اینکه جواب کامنت ها رو با حوصله هر چه تمام تر میدی و واقلا من لذت میبرم…
سعیده جان من که تو شوک ام..
احساس میکنم تو ی جاده یک طرفه امدم و دسترسی به نقشه و مپ هم نیست…
من امدم تو سایت عضو شدم – افتاده تو کامنت ها و دیدگاه های توحیدی
دیگه راه برگشتی هم نیست – هر روز بیشتر از دیروز تو سایتم – معتاد شدم اونهم به چه سایت بی نظیری
جاده ی طرفه است – دیگه نمیتونم برکردم – اومدم سایت رو ببینم و برگردم ولی نمیدونم چرا عضو شدم – چرا این همه کامنت میکزارم – چرا این همه دنبال این هم
که ی دوره رو شروع کنم
خلاصه راه برگشتی نیست
دوره برگردون نداریم – دنده عقب هم نداره ماشینه و هر ثانیه سرعتم داره بیشتر میشه و از ترمز خبری نیست
یکی به دادم برسه(استیکره خنده)
یادم اولین بار بود که هدایت رو درک کردم و تصمیم گرفتم جدی عملیش کنم.
گفتم خدایا میخوام 2023 رو جدی شروع کنم و دو ماه اخر 2022 کلا رها بودم و میگفتم خدایا خودت ی مسیر جدید رو برام باز کن
تا ی دو روز مونده به 2023 هنوز میخواستم همون دوره قبلی جذبی رو ادامه بدم
ولیی اول 2023 خدا به صورت واضع من رو برد تو سایت و گفتم مهم نیس هر چی هست من ادامه نیدم و از همون روز اول پر قدرت شروع کردم
و اون اولین هدایتی بود که من به صورت عمیق درکش کردم و انجامش دادم و برای بار اول عمیقا درک کردم هدایت رو..
الان میدونم مسیرم چرا اینقدر بی نظیر شده و مر از ارامش…
سلام به محمد امین عزیز،سپاسگزار لطف و محبتت هستم
ممنون که وقت ارزشمندت رو برام میزاری و مینوسی،نمیدونی من چقدر با عشق و ذوق پاسخ به کامنتام رو میخونم
اگر از مسیر خودم بهت بگم،وقتی زمستون 1400 وارد سایت استاد شدم،شبیه یک تشنه ای بودم که به یک چشمه آب شیرین رسیده و هرچقدر از هرجای چشمه مینوشیدم سیر نمیشدم که تشنه تر میشدم،برای همین هرچقدر تونستم دوره های استاد رو خریدم
اولش مثل الان راحت نبود که جریان هدایت بهم بگه سعیده دوره راهنمای عملی رو بخر منم بگم چشم و راحت بخرمش بدون نگرانی از قیمتش …نه، این شرایط مالی بهتر و بهتر هم از کار کردن روی دوره های قبلی اومد!باور کن پول یک قدم از دوازده قدم پوول کل حسابم بود و من باااعشق میخریدمش…از خیلی های نیاز هم دیگه هم گذشتم گفتم من اینو میخوام نه لباس و طلا و ….
و چقدر سرمایه گزاری بی نظیری بود
درمورد اینکه از کدوم دوره شروع کنی،حتما و حتما هدایت بخواه،خدا واضح وصریح به وقتش بهت میگه
هرکدوم از بچه ها یکی از دوره های استاد رو به عنوان نقطه ی عطف زندگیشون معرفی میکنند،این به این معنا نیست دوره ای به دوره دیگه برتری داره نه،تموم دوره ها دربالاترین سطح آگاهی هستند اما چی میشه که من میگم دوازده قدم زندگی من رو ازین رو به اون رو کردو دیگری میگه من با قانون آفرینش خدامو پیدا کردم …؟
این مسیر هدایت ماست که مثل سرانگشتامون یونیکه ،پس ایمان داشته باش به محض اینکه نیاز به خرید دوره ای داشته باشی،الله بینظیر هدایتت میکنه به روشنی ….
من اما هر روزو هروز درکنار تموم دوره ها،حتما وقت برای دوازده قدم میزارم از نظر من آگاهی های این دوره مثل قرآن هفت بطن داره،و همیشه من چیزایی میشنومم که قبلا توی ده دور قبلی نشنیده بودم!
محمدامین عزیزم درمورد توحید گفتی و نمیدونی دست روی عشششق من گذاشتی
عشقی که سی سال گمش کرده بودم و با کمک استاد از فضل خودش پیداش کردم …
بزرگترین سرمایه ی زندگی من توحیده و واقعا مسیر توحیدی بی نظیر بی نظیره ….
امیدوارم هر روزمون از دیروز بیشتر غرق توحید و خداوند باشه
الهی که همیشه روی دوش خدا بشینیم و لج بازی نکنیم دستشو ول کنیم
الهی که نور ایمان و عشق و توحید همیشه به قلبمون جاری باشه
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
دوستت دارم و به دستان پرتوان خدای یکتا میسپارمت
ممنون از سعیده جان که این قدر کامنتت عالیه و با ایه هایی که پشت سر هم میگزاری معلوم میکنی که داری رو قرانی های دوازده قدم کار میکنی.
واقعا درست میگی که هرکس با ی قسمت از دوره ها نتیجه میگیره و شروع میکنه.
و لذت بردن از تعهدت – از پرداخت بها
از اینکه به راحتی تمام پولت رو هزینه کردی برا تهیه دوره بدون یکی و دو تا کردن.
ممنون بابت اینکه اینقدر با حوصله به کامنت ها پاسخ میدی و واقعا لذت میبرم از این نظر
امیدوترم که شاهد موفقیت های روز افزونت باشم
LETS DO THIS
سلام به خانواده صمیمی خودم
سعیده جان عزیزم
کامنتت اشک رو از چشمان من جاری کرد، اونجا که نوشتی تو یادت میره ولی خدا نه، فقط به تمام خواسته هایی فکر کردم که با همه وجودم ازش خواستم، میدونم شاید من یادم بره، ولی اون یادش نمیره و یک روز، وقتی دارم خواسته مو زندگی میکنم، خیلی ظریـــــف، فقط محض یادآوری، آروم کنارگوشم میگه، این همونیه که ازم خواسته بودیا… و من اون لحظه غرق در لذت بیشتر میشم…
خدایا شکرت
راست میگی سعیده جان
بودن اینجا و دیدن این فیلما و کامنت گذاشتن سعادت میخواد.
خدایا شکرت که به اینجا هدایتمون کردی، و ما کنّا لنهتدی لو لا هدانا الله.
فاطمه ی قشنگم سلااام بروی ماهت،عجب پروفاییل زیبایی …لذت بردم از دیدنت…
ممنونم ازت که برام نوشتی
خداروشکر برای داشتن این جهان توحیدی مجازی،برای حضور شما و فعالییتون …
تموم وقت هایی که تو سایت برای کامنت نوشتن میزارم نتنها از عمرم حساااب نمیشه که دقیقا عین یک منجنیق عمل میکنه :))))) منو پرررت میکنه به سمت خواسته هام
دوستت دارم و برات بهترینا رو میخوام دوست عزیزم
سلام سعیده مهربانم
سپاسگزارم عزیزم ( ˘ ³˘)
واقعا خدارو هزاران مرتبه شکر…
امروز رفتم دانشگاه، اولین روز کلاس های دانشگاه بعد تعطیلات بود،ساعت 11 کلاسم تمام شد و کلاس بعدم ساعت 14:3٠بود.دیشبش تا سحر بیدار بودم و حسابی خوابم می اومد. رفتم خوابگاه که تو نمازخونه بخوابم، دیدم که نمازخونه رو دارن تمیزمیکنن و خلاصه قابل ورود نیست. تو حیاط نشسته بودم. من بین بچه های خوابگاه دوست صمیمی ای ندارم که برم پیشش، اتاق ها هم عموما شلوغن و خلاصه هرکی میره پیش رفیقش اگر میره تو اتاقای خوابگاه. چشمم خورد به یکی از دخترایی که اونم خوابگاهی نبود ولی داشت میرفت تو اتاقی که دوست صمیمیش بود، یه لحظه تو دلم گفتم خوش به حالش! دو تا ازدخترای باحالی که میشناختم و البته اونا هم خوابگاهی نبودن، پیشم نشستن، شروع کردن حرف زدن درباره کارای اداری ای که باید انجام میدادیم. یه مقدار صحبت کردیم و…
منتظر یکی از دوستای خوابگاهیشون بودن که من بارها و بارها باهاشون دیده بودمش! ولی هیچوقت حتی بهش سلام هم نکرده بودم، نمیدونم چرا یه جورایی هم انگار ازش خوشم نمی اومد، با اینکه تا حالا هیچ مکالمه ای باهم نداشتیم. خلاصه اومد نزدیکمون و رو به من سلام کرد، آماده، اسنپ گرفتن که باهم برن اداره و یکیشون که همکلاس من بود و قرار بود باهاشون بره و اتفاقا کلاس قبل اتفاقی پیشش نشسته بودم، گفت من نمیام، خودتون برید،(چون خودش کار اداری نداشت)، خلاصه! دوست خوابگاهیش نزدیک در خروجی بود که به این همکلاس ما گفت، برو تو اتاقم، کسی نیست، کولر هم روشنه! یه لحظه بدون هیچ فکری بش گفتم: منم بات بیام… گفت بیا بریم. رفتیم تو اتاق و جاتون خالی، اتاق سرررد، تاریک، سکوت، همه تختا خالی و فقط یکی از دخترای اون اتاق بودش و تازه خیلی هم مهربون بود. رفتم رو یکی از تختا خوابیدم، سردم بود! گفتم به دختره بگم پتو مسافرتی داره؟ تعلل کردم… یاد قانون درخواست استاد افتادم در دوره عزت نفس و درخواست کردم و اون هم با مهربونی بهم پتو داد. بعد که خوابیدم و بیدار شدم و اومدم تو حیاط برم دسشویی، همون دختری رو دیدم که تو دلم بهش گفته بودم خوش به حالش! و اون لحظه همون لحظه ای بود که خدا در گوشم گفت: منم تو بهترین شرایط بردمت توی یه اتاق
وقتی دخترا از اداره اومدن و یکی دیگ از افراد اتاق اومد، با صداهاشون بیدار شدم،و تو حرفاشون منفی جات نبود! و اتفاقا یکی یه اتفاق سرشـــــار از فراوانی تعریف کرد و همه دخترای حاضر اونجا خیلی مهربون و محترم بودن.
خدای ماهم، شـــــــکرت، بابت این تجربه
سعیده جانم سلام
عزیزم خوندن کامنتهای شما همیشه جز علایق من بوده و همیشه خالصانه و ناب مینویسید وچون از دل براید بر دل نشیند
سپاسگزار شما هستم که دعای شبانه خودتون رو در اختیار من قرار دادی منم در اوج ناتوانی قبل از خواب بارها مسائل رو به اون سپردم و همیشه بهترین نتیجه رو دریافت کردم
و امیدوارم خدا هر چه سریعتر بهترین راه حل را به قلب برادرتون جاری کنه .
در پناه الله یکتا باشید
خانم جوان عزیزم،سلام بروی ماهتون
خدارو سپاسگزارم که این لیاقت رو به من داد تا بتونم بنویسم و دستی از دستانش باشم
خیلی خیلی ازتون ممنونم برای لطفی که در حقم داشتید
انشالله همیشه مسائل زندگیتون به شیرین ترین و راحت ترین راه ممکن حل بشه
در پناه خدا،همیشه غرق نورو وعشق و آگاهی باشی عزیزم
به نام خداوند مهربانی ها و زیبایی ها
سلام و درود به سعیده خانم خواهر عزیز و بزرگوارم
خوبی خواهری؟
چقدر دلم برای خوندن کامنت هات تنگ شده بود
از جنس کامنت هایت مشخصه که عالی داری روی خودت سرمایه‌گذاری می کنی و من بهت تبریک میگم
این بخشی که برای برادرت نوشته بودی
بی نهایت بی نهایت بیییی نهایت بهم حس و حال پاک و خالص و عاشقانه و خدایی ای داد
یعنی به خدا اشکم در اومد
این روز ها بیشتر احساس نزدیکی و رفاقت با خدا دارم
چون بیشتر اعتراف می کنم که در برابرش ضعیف و ناتوانم و بهش محتاجم
اون هم داره منو به پادشاهی میرسونه
باورت نمیشه چقدر از طُرُق مختلف با زبان و رفتار بنده هاش بهم عشق می ورزه و خوشحالم می کنه
چقدر بهم احساس ارزشمندی میده
همیشه شب ها موقع خواب با حس خوب خوابیدن برای من یه چالش بزرگه!!
به خداوندی خدا قسم خداوند شما رو مامور کرده بود که بیای برای من این جملات رو بنویسی
« آخر شب نگرانی هایت را به خدا بسپار… »
هنوزم اشک تو چشمامه و خیلی خوشحالم که خداوند اینجوری عاشقانه حواسش بهم هست
خدایا شکرت
از شما ممنونم سعیده خانم خواهر عزیزم
خیلی دوستت دارم
در پناه خداوند مهربونی ها شاد سالم ثروتمند و سربلند باشی
ان شا الله یه روزی در کنار استاد و بقیه دوستان عزیزم ببینمت
بیشتر گپ بزنیم و من بیشتر ازت درس توحید یاد بگیرم :)
محمدحسین عزیزم سلام بروی ماهت
چطووووری؟عکس جدید پروفایلت هم بسیااار عالیه
سال نوووت مبااارک پسر،انشالله امسال قد تموم سال های قبلی نتیجه فوووق العاده کسب کنی
مرررسی که برام نوشتی و مرسی از لطف همیشگیییت
من خیلی سعی کردم برعکس تموم وقت هایی که میخواستم مثل سوپرمن همرو نجات بدم،این بار برای کمک به داداشم طبق قانون عمل کنم،اینم از برکت آگاهی های دوره عزت نفسه
خلاصه این مدت تموم تلاشم رو کردم تا نخوام بزور نجاتش بدم یا تقلا کنم برای اینکه مشکلش حل بشه
هروقت درخواست کمک کرد تا جایی وقتم اجازه میداد باهاش حرف میزدم
و پایان تموم صحبت هام بهش میگفتم اگر واقعا میخوای از مشکلاتت نجات پیدا کنی من یک راه بیشتر برات ندارم و اونم سایت استاد عباسمنش هست
در حد یک توصیه و بدون هیچ اصراری
با خودم میگفتم اون موقع که من تو درو دیوار بودم خدا منو هدایت کرد به این مسیر
پس من کاره ای نیستم تو هدایت داداشم
باید خودش بخواد تا مسیرو رو پیدا کنه …
نمیدونم چقدر پیگیر سایت شده ،نمیدونم آیا حرفام فقط براش مثل مسکن موقتی بوده یا بهشون فکر کرده،اما این رو میدونم که درخواست کمک اون از من،برای رشد شخصیت من بود و چقدر من تمرین کردم چه جوری مثل قبل نباشم و خودم رو برای کسی تیکه پاره نکنم و خودم رو و وقتم رو با ارزش بدونم…
همون شب که این جملات بهم الهام شد و برای داداشم نوشتم
احساسم بهم میگفت که این جملات رو باید توی سایت به اشتراک بزارم،و برادر من دستی از دستان خدا بود تا این جملات بیان و اینجا نوشته بشن و انقدر برای دوستانم تاثیرگزار باشند …
به محمدامین عزیز گفتم و به شماهم میگم
من یک برادر خونی دارم که خیلی تو فرکانس من نیست
اما کللی برادر هم فرکانس دارم که هم صحبتی باهاشون یکی از لذت بخش ترین کارهای دنیاست
و شما هم ازون برادر های خدایی منی
دوستت دارم و برات بهترینارو میخوام
شب و روززت غررق آرامش خدای مهررربان
سلام به سعیده خانم گل
خیلی خوشحال شدم دلنوشته ات رو دیدم خوندم لذت بردم ازین که باقدرت داری روی خودت کار میکنی وچه مطالب زیبایی برای آرامش آخر شبت وبا راز ونیاز باخدایت به خواب میری
امروز احساس کردم اونقدر فرکانست بالا رفته ودر مدار بالاتر از من قرار گرفته ای بسختی تونستم این چند کلمه رو بنویسم واقعا اول میخواستم فقط امتیاز 5 بدم تمام ولی گفتم خدا نمیشه ننویسم بگو به من توان نوشتن بده واین چند جمله اومد خدارو سپاسگزارم تونستم بنویسم منتظر فایل موفقیت هستم
شادو سالم وموفق باشی
آقای کاظمی عزیز،سلام بروی ماه شما برادر عزیزم
نمیدونم چه جوری شکرخدارو بجا بیارم برای این همه عشقی که از دستان پرقدرتش به قلب من جاری میکنه،واقعا ازتون ممنونم،لطف شمارو هییچ وقت فراموش نمیکنم ،اینکه وقت عزیزتون رو میزارید و برای من مینویسید،بسیااار بسییااار برای من بار ارزشه …خیلی زیاد
انشالله همه ی ما بزوودی سایت استاد رو با ویدئو های موفقیتمون بترکونیم ،کما اینکه همین الان هم پر از موفقیت هایی هستیم که همین چندوقت پیش برامون آرزو بوده …
شما برادر عزیزم رو به دستان قدرتمند فرمانروای جهان میسپارم
و ازین انرژی کل میخوام همونطور که قلب من رو با کامنت شما شاد کرد بزززودی با یک اتفاااق عالی غیر منتظره ،اشک شووق به چشم هاتون بیاره
دوستتون دارم ودر پناه خدای زیبایی هاااا باشید همیشه
سلام بر بانو سعیده عزیز
من اولین بار که کامنت شما رو خوندم آنقدر جذاب بود
که رفتم تمام کامنت های شما
حتی داستان پروفایل شما رو خوندم..
چه نامه ایی برای برادرتان
نوشتین واقعا احساس
عشق درونم شعله ور شد
و اشک در چشمان هر کسی حلقه
میبنده ..
دوست دارم احساس شما به خدا رو و سعی میکنم منم ارتباط برقرار
کنم اونجایی که من یادم میره
ولی خدا یادش هست..
اونجایی که من توبه کردم و خدا چطوری من رو رسوند
به سایت..
چه فراز و نشیب‌هایی
تا به رسیدن اینجا گذراندم
واقعا خدایا شکر
بابت وجود شما بانوی گرامی
ایده ایی که دادید به من گفتین از خرید طلا و غیره صرفنظر کردم
تا محصول استاد رو بخرم
منم الان در این فکر افتادم
آفرین منم میتونم بگذرم
تا محصول استاد رو بخرم
من از خیلی چیزها گذشتم
مثلا روزی 3 پاکت سیگار میکشیدم
الان 3 ساله ترک کردم سیگارم رو به لطف خدا..
الان چند ساله از ته دل از خدا عاقبت به خیری میخام پول میخام
و به لطف خدا از وضعیت کارتن خوابی و خیلی زیر صفر
به جایگاه خوبی برسم
ممنونم خانوم سعیده عزیز
که قلب ما رو با کامنت های قشنگتون صیقل دادین
شکر
شکر
شکر
سلام دوست عزیزم
من هم از داشتن دوستانی الهی مثل شما لذت میبرم
خدارو هزاران بار شکر بابت وجود تک تک شما دوستان عزیز
خدارو شکر که همچین متن زیبایی به قلب پر از عشقتون الهام شد
خدارو شکر که این متن زیبا رو به اشتراک گذاشتید
ممنون از شما
سلام دوست زیبا بانوی قشنگ
سپاسگذارم
استاد از طرفی زیبایی‌ها رو به نمایش می‌گذارد ولذت میبریم ودوستان از سمتی دیگر خدایا شکرت
سپاسگذارم
واقعا عالی
آیه‌ی شکر
شپاسگذاذم
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
سپاسگذارم
آقاجمال عزیز سلام
ممنونم از شما برای وقتی که برام گذاشتید و نوشتید
خیلی خیلی خوشحالم که کامنتم برای دوستای عزیزم مفیده بوده … خیلی ذوق زده م
لذت بردم از خوندن کامنتتون و از خوندن دوباره جملاتی که واقعا خدا الهام کرد
ممنونم که هستید و این جریان انرژی رو قوی و قویتر میکنید
در پناه خدای قدرتمند وخالق زیبایی ها…غرق احساس عمییق خووشبختی باشید
سعیده عزیز سلام
واقعا خدا رو شکر برای بودنمون تو‌این سایت تو‌این مدار وحتی بودنمون تو‌مدار سپاسگزار بودن و نوشتن
دوست ارزشمندم چقدر قشنگ با اینکه برادرت بود ولی خودتو سپردی به خدا و اونم معلومه که به این زیبایی و رقص کنان این کلمات ناب رو بوسیله انگشتان نارنینت برای برادرت نوشت
سپاسگزارم عزیزم که نوشتی
هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین
سعیده عزیز سلام
خدارو صد هزارمرتبه شکر و سپاسگزاری میکنم که امروز کامنت عالی و پر از انرژی و خدائی تو رو خوندم و وقتی اشک روی گونهام داره می غلطه کیف میکنم و خدارو با تمام وجودم حس میکنم و لمس میکنم
فوق العاده بود
هم دارم میخونم و هم برات میفرستم که این حس حال خدائی همیشه باهات باشه که اون موقه بهترین حاله
آرزوی بهترینها برات دارم
در پناه الله یکتا
((اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن))
آقا مصطفی عزیز
ممنونم ازتون بینهایت
احساسات شمارو عمیقا با قلبم حس کردم و خیلی قششنگ بود
خداروشکر میکنم که لیاقت داشتم تا با نوشتن این جمله ها،یکبار دیگه انرژی خدارو توی قلبتون جاری کنم
احساس فوق العاده ایه وقتی توی کامنت شما،جملاتی رو میخونم که خودم نوشتم …
ممنونم ازتون بی نهایت
شمارو به دستان پرقدرت خدا میسپارم ،الهی که در تموم لحظات زندگی خداوند وکیلتون باشه
همیشه غرق نور و عشق و ثروت و سلامتی باشید
سلام به همه ی عزیزان سایت
همه ی دوستان هم فرکانس و توجه کننده به زیبایی ها.
سعیده جان:
مثل دفعه های قبل لذت بردم از خوندن کامنت جذابت.
شما به همه عشق میدی، همون عشق هم برمیگرده سمت خودت عزیزم از سمت ما.
الان (1 بامداد 19 فروردین) یهویی رفتم ایمیلمو چک کنم دیدم از طرف سایت پیام اومده که شما کامنت گذاشتی و هدایت شدم اینجا…
حتما که هدایت بود و با دلیل.
متنی که نوشتی+ متن ویژه از قول خدا برای برادرتون خیلی بهم چسبید…
عاشق اینم که خدا همیشه هست.
همیشه بیداره.
همه چیو میدونه.
چیدمان و زمان بندیش شگفت انگیزه.
عاشق شعر ملکا جناب سنایی هستم که خدا رو انقدر جذاب توصیف میکنه که ذوب میشم هر بار …
کلا هر وقت حرف از خدا میشه و ویژگی هاش، صفاتش، اسامی ش، توانایی های بی انتهاش دلم غنج میره براش.
مرسی که پیام خدا رو هم به داداشتون رسوندین هم به همه ی ما که سعادت داشتیم هدایت شیم به این کامنت و بخونیمش…
الان هم دقیقا تو پلیر موزیک موبایلم رسید به آهنگ ملکا…
حتما که چیدمان خداست این همزمانی.
نشانه ها بسیار….
یاد یه لحظه ی خوبم با خدا افتادم و دوست دارم اینجا ثبتش کنم، چون دقیقا جاش اینجاست و آدم های اینجا متوجه عمقش میشن…
عمق عشق و عاشقی با خدا جان و هدایت های جذابش …
چند روز پیش، طبق عادت پیاده روی روزانه، طی روز نتونستم برم پیاده روی و کاملا هدایتی، هدایت شدم شب برم پیاده روی…
من تا حالا تنها و شب نرفتم پیاده روی، اگه شب رفتم هم با همراه رفتم.
بعد افطاری، حوالی 8:20 رفتم داخل مجتمع مون پیاده روی که فضای سبز جذاب و بانشاطی داره و البته بزرگ.
اول گفتم فقط روبه روی بلوک خودمون میرم و خیابون اصلی روبه روی نگهبانی که احساس امنیت بهتری بکنم و هم روند تکاملی مو طی کنم برای اولین پیاده روی تنهایی شبانه …
چند دور زدم، یهو خدا بهم گفت برو قسمت کمی تاریک‌تر و دورتر از بلوک خودمون…
گفتم سمانه هدایته، برو، خدا خودش گفته خودشم هواتو داره…
رفتم تو دل ترسم
حمله کردم به نقطه ی امنم و خارج شدم ازش …
عالی بود، شجاع شدم…
کل مجتمع و مسیرهارو همینطوری هدایت شدم رفتم…
نور کم یا زیاد مسیر برام بی اثر شد چون دقیقا خدا بهم یه پیامی داد که شجاعتم افزون شد:
در محضر خداوند همه چیز شفاف و روشن است
یهو دلم قرص شد، دیگه مهم نبود چراغ باشه یا نباشه، چون در محضر خدا همه چیز روشن و شفافه.
نور، شب، روز مفهومشو از دست داد برام…
حتی یه مسیر پشت یه دسته شمشاد زیاد بود (دور مجتمع) که حس کردم نرم، تاریکه، یه وقت گربه ای بی هوا نیاد بیرون شوکه شم، اونم جسارت کردم و رفتم…
بعدش حس کردم یه پله بزرگ شدم که خدا منو اونروز کامل هدایت کرد به پیاده روی شبانه حتی در نور کم که بزرگ شم و با ترسم روبه رو شم.
و در امنیت، هم پیاده روی کردم، هم نقطه ی امنم رو ترک کنم، هم برسم به روبه رویی با شب، تاریکی و تنهایی…
تنهایی آدم معنی نمیده وقتی خدا همیشه هست و بیداره.
یاد خانم شایسته جان عزیزم میوفتم که با ترسش از تنهایی و تاریکی روبه رو شد تو پرادایس…
برای من الگو هستی مریم جانم، در حقیقت شما باعث شدی ترسم به تاریکی و تنهایی نرم تر شه.
شجاعتت خیلی تحسین برانگیزه مریم جون.
استاد جان و مریم جان:
مرسی که کار کردن روی خودتون رو عملی و با زبان تصاویر بهمون نشون میدین تا باورهامون اصلاح شن.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سمانه ی عزیزم ،سلام بروی ماهت …
کامنتت در بهترین زمان ومکان به دستم رسید …
این انرژی هدایتگر چقدر فوق العاده ست ..چقدر توانمنده و چقددر بی نقصه که تموم این جهان رو مدیریت رو میکنه و از کوچکترین خواسته های بنده هاش نمیگذره و دقیقا در زماان مناسب درخواستت رو اجابت میکنه …
کاش ایمانم رو بهش بیشتر و بیشتر کنم و روزی هزاااار بار با خودم تکرار کنم
أُفَوِّضُ أَمۡرِیٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِیرُۢ بِٱلۡعِبَادِ
این انرژی که خوابش نمیبره!که یادش نمیره!که نشد براش نداره! که روزی یک مورچه در دل جنگل میده که من رو هدایت میکنه به نوشتن کامنت که ایمیلش میکنه برای شما و به شما میگه برای سعیده بنویس …و هدایت میکنه استاد یا مریم جان رو دقیقا در زمانی که من بهش احتیاج دارم کامنتتون رو منتشر کنه …
الله اکبر … چقدر من کم ایمان دارم به خدا …و چقدر خدا تموم بی ایمانی های من رو زیرسیبیلی رد کرده ….
خدای قشنگم …خدای مهربونم …خدای توابم …تموم قشنگی های دنیا …صاحب قلب روح و جاان و مال و فرزندانم …
اونکه تورو نداره چی داره …؟و اونکه تورو داره چی کم داره …؟
دوستت دارم خدا …
با چشم های خیس مینویسم … عاشقتم خدا …عاشقتم انرژی …
حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ
سلام به همه ی عزیزان.
سلام سعیده جانم.
هدایت خدا همیشه، همیشه، همیشه منو شگفت زده و دیوانه میکنه.
کامنت پاسخ شما برای منی که امشب دکمه ی نشانه ی من در سایت رو زدم، خودش نشانه بود.
امشب رگبار نشانه برای من نازل شد…
دیگه چی بگم به خدا…
حوالی یک ساعت پیش روی کاغذ عین اکثر وقتا، ازش مشورت گرفتم، هدایت خواستم، هنوز به نصف صفحه نرسیدم به دلم انداخت سمانه شجاعت کن و انجامش بده، بله بگو، پیام بده که هستی و انجامش میدی…
منم که عاشق و شیدای هدایت های خدا (وقتی سعادت دارم که درک کنم هدایتهای خدارو)، فی الفور چشم گفتم، پیام دادم، منم هستم…
یهو دیدم قبلش واسم نشونه فرستاده بوده توسط پیام دوستم و اون لحظه نفهمیدم ولی الان فهمیدم و مهر تایید زده شد روی انجام دادن تصمیم…
رفتم نشونه سایت رو زدم، اونجا هم کامنت جواب مشورتم با خدا رو از کامنت خدیجه جان برداشتم، یهو متوجه پاسخ شما و دکمه ی آبی شدم، گفتم تایید روی تایید، تیر خلاص رو خوردم وقتی یهو دیدم دوباره 1/5 ستاره ای شدم …
چی بگم که امشب خدا منو تو ادامه ی قاطعانه انجام تصمیمم انقدر به جلو رفتن هدایت کرد…
چشم خدای جانِ دلم
چشم
من که عاشقت بودم و هستم و خواهم بود…
اینطور دلبری میکنی من دیگه چیکار کنم، چطوری بگم که تو خفن ترین هستی تو زندگیم؟
اینکه فقط خودت میدونی چطوری دوستت دارم…
چطوری قلبم برات میلرزه…
اشکام سرازیر میشه وقتی سیمِ قلبم بهت وصل میشه یه طوری که به خودت میگم چطوری بهت بگم دوستت دارم، خودت بگو…
چقدر تو عظیمی
چقدر بی انتهایی
چقدر دانایی به غیب
چقدر بی نظیری
چقدر زمان بندی و چیدمانت بی نظیره
چقدر مهربونی
چقدر صبوری
چقدر وقتی میبینی من یادم میره محبت هاتو، عجله میکنم، ناسپاسی میکنم بازم آغوشت برام بازه و منو تو بغل خودت حفظ میکنی و مراقبمی
سعیده جان، داستان عاشقیِ ما با خدا انتهایی نداره…
فقط…
شکر
سپاس بی نهایت تا ابد شایسته ی خداست و بس…
چقدر این ماه رمضون عاشقی کردم با اسماء الحسنی گروه محمد رسول الله، با ربنّای استاد شجریان، با دعای سحر، با آهنگ ملکا آقای محسن چاووشی، با یا رب آقای حمید هیراد…
این پکیج جادویی 5 تایی منه این روزا، با اسم پوشه ی عشقم خدا تو قسمت موزیک موبایلم.
بمب انرژیه منه.
که وقتی استاد شجریان با تمام قلبش میگه ربنا قلبم میخواد پاره بشه…
و خدایی که برای من به شدت کافیست و بس…
سعیده جان عاشق این جمله ات شدم:
اونکه تورو نداره چی داره …؟و اونکه تورو داره چی کم داره …؟
به قول پدر بزرگ مرحوم (روحش غرق در رحمت خدا در جهان باقی) همسرم که همیشه میگفت:
با خدا باش پادشاهی کن
بی خدا باش هر چه خواهی کن
استاد جانِ مهربان و خوش قلبم، بی نهایت بار میگم واقعا ممنونتونم که با فایلهای بی نظیر توحید عملی استارت عشق و عاشقی من به طور ویژه با خدا رو برام زدین.
خیر دنیا و آخرت نصیب قلبِ پاک و صادق و مهربونتون.
خدایا شکرت برای همه چیز
خدایا شکرت برای همیشه
افرین بهت سمانه جان که ایتقدر عالی حرکت کردی و به ترسات غلبه کردی
ماشالله بهت که از دایره امنت خارج شدی و از هدایت میروی کردی
جقدر این حرکت کردن و رشد کردن بی تظیر هست..
چقدر حسش برام اشناست..
وقتی ادم چند باری از اون منطقه امن بیرون میاد و شهامت حرکت کردن رو میبینه دیگه سکون براش بی معنی میشه.
وقای از هدایت نتیجه میگیره دیگه کارش ساخته هست – دیگه راضی به توقف نمیشه – همیشه دوست داره ادانه بده و لذت ببره…
به امید گرفتن نتایج بزرگ و ادانه دار برای تمام دوستان بی نظیرم در این سایت...
سلام آقای ایلونی.
ممنونم از محبتتون و کامنتی که نوشتین.
خروج از نقطه ی امن دقیقا یکی از اون تمرین هاییه که برای رشد بیشتر، شخصِ خودِ من باید بیشتر انجامش بدم.
یعنی اگه نتایجِ بیشتر می خوام باید بیشتر عمل کنم به آگاهی ها.
طی این مدت دارم بهتر درک میکنم که طی کردنِ روند تکاملیِ هر چیزی برای بهبودش کاملاً الزامیه.
یعنی درس هارو تمرین کنم هر روز، آرامشمو حفظ کنم، در کنارش از زندگیم در لحظه لذت ببرم، صبر داشته باشم در مسیر، برای رسیدن به نتیجه عجله نداشته باشم و از مسیر لذت ببرم…
برای شما و سایر دوستان بهترین هارو آرزو میکنم.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام و درود به سعیده خانم بی نظیر. امیدوارم حال و احساست همیشه مثل کامنتهات توحیدی و مثبت و عالی باشه. بیییییینظیییییری تو. بسیار تحسینت میکنم. باورت میشه من دیروز کامنتت رو دیدم و گفتم عه سعیده کامنت گذاشته،ولی نخوندم گفتم بعداً بیام حتما بخونم، و الان بعد از نماز صبح هدایت شدم به کامنتت. حکایت تلگراف های خودت که همیشه میگی. دیگه این باور شد توی ذهنم. دیروز زمان دریافتش نبود. الان بود.
تو حتی برای اینکه پاسخ یه پیام رو بنویسی یا ننویسی از خداوند درخواست هدایت میکنی. یعنی چی ؟! درک نمیکنم؟ چطوری ممکنه آدم اینقدر توحیدی بشه؟ (خدایا منم توحید میخوام) خدایا تو بهم بگو پیام جواب بدم یا نه ، اگه قراره جواب بدم خودت برام بنویس… و اون متن بینظیری که خداوند به قلب پاک تو الهام کرده و اشک من رو جاری کرد. همه مون می‌دونیم منشأ این کلمات از کجاست. ولی خب حکایت فرود هواپیما روی بانده، بعضی از هواپیماها روی هر نوع باندی فرود نمیان، باید باند فلان سطح استاندارد رو داشته باشه تا فلان تناژ پرواز رو دریافت کنه… از خداوند درخواست قلبی هدایت پذیر میکنم مثل تو. هر کسی نمیتونه این کلمات رو دریافت کنه. این از تعهد بالا و استقامت و تلاش تو در مسیر هدایت توحیدی رب العالمین میاد. بقول استاد عرشیانفر توی لایوش با استاد عباس منش : پیامبران خدا رو انتخاب میکردن ، نه خدا پیامبران رو. سعیده جان تو خدا رو انتخاب کردی برای گفتگو کردن و خدا به تو گفت بنویس…
ازت متشکرم . نمیدونم چی بنویسم و چطوری ازت تشکر کنم . این متن زیبا رو کپی کردم توی یادداشت های گوشی که همیشه داشته باشمش. از تو ممنونم بخاطر این تعهد و تکاملت ، بخاطر این قلبی که اینطوری پاک و مطهر نگهش داشتی تا دریافت کنی. خدا رو شکر بخاطر وجود ارزشمندت. سپاسگزارم سعیده جان. خدا رو شکر بخاطر حضورت توی این سایت که داری به گسترش جهان کمک میکنی. خوش به حال داداشت بخاطر داشتن این خواهر توحیدی.
در پناه هدایت های همیشگی جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
به نام خداوند عاشق پیشه …
سلام به برادر عزیزم…حمید حنیف،تو باز هم من رو شرمنده ی لطف بی نظیرت کردی
بازهم مثل همیشه در بهترین زمان و بهترین مکان …
با چشمان اشکی و با لبخندی به پهنای صورتم برات مینویسم …
خداروچقدر باید شکر کنم ازین عشقی که برام میفرسته از طریق شما …
به محمدحسین جان هم گفتم …من ی برادر خونی دارم که خیلی تو فرکانسم نیست ..انشالله خداوند ایشون رو هم به این مسیر هدایت کنه …اما …اما ….چقدر برادر فوق العاده دارم اینجا …چقدر خوبه که شماها هستید …برای انگیزه داشتن ..برای تجربه عشق توحیدی،برای تجربه ی حس عمیق وصل شدن به خدا ….
من چی دارم از خودم …؟هیچی …همه اینا خداست …
الان که دارم برات مینویسم ،تو یک تنهایی فوق العاده لذت بخشم … یک باد تندی شروع به وزیدن کرده که پنجره هارو میلرزونه ..حتی صدای موج های شدید دریا رو میتونی بشنوی …
سرمو از پنجره آوردم بیرون داد زدم عاااشقتم قدرتمند من …
حمید …حمید حنیف…داداش عزیزم
قلبم از خوندن کامنتت روشن شد …حس کردم خدا باهام حرف زد …
الهی که همیشه قلبت روشن باشه …
الهی بزودی در زمان و مکان مناسب خداوند با معجزاتش اشک شوووق به چشم هات بیاره برادر عزیزم
چقدر باحاله که تووو همه ی چیزایی که میگی ی مثال از هواپیما هست :)) تو هواپیمای شخصیییت ببینمت بزوووودی از فضل خداااااا…
مگر نه اینکه عالم همه ملک فرمانروایی اونه …؟
پس چه اهمیتی داره خواسته ها برای ذهن ما چقدر بزرگند …؟
ما روی مغز خودمون حساب نمیکنیم
روی این نیروی که جهان رو خلق کرده و داره مدیریت میکنه حساب میکنیم
پسسسس!
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
پ.ن:قسم میخورم هیچ ایده ای برای نوشتن این غزل برای تو نداشتم،به محض نوشتن پس …صدای استاد شجریان رو شنیدم که داشت این آهنگ رو میخوند و فهمیدم باید برات بنویسمش …
دنیای الهامات خییلی قشششنگه یکمم ترسناکه (شکلک خنده ی اشکی)
خدایاشکرررت ….
مرسی که هستی حمید …مرسی
سلام و درود و رحمت بی نهایت رب العالمین به شما خواهر بزرگوار و گرانقدرم ، سعیده خانم بنده حنیف خداوند. یه وقتایی که کامنتت رو میخونم میخوام بگم خدایا منم میخوام مثل سعیده توحیدی باشم. بعد میگم شاید این مدلی درخواست کردن به درگاه خداوند ناجالب باشه،میگم خدایا من رو از اینی که هستم بهتر و توحیدی تر کن.
خداوند حافظ و نگهدار برادر تون باشه و الهی که چرخه تکاملش رو جوری طی کنه که هدایت بشه به این سایت. و خودش از اینجا بهره ببره. و خودش بیاد ببینه سعیده شهریاری اینجا چه جایگاه معنوی داره و بقول حافظ «با من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم». یه وقتایی توی زندگی روزمره تو محل کاریا خانواده و جامعه یه برخورد هایی باهام میشه که ناچاریم سکوت کنم و تو دلم میگم شما هنوز منو نشناختین. شما نمیدونید من کی هستم. «با من راه نشین خیز و سوی میکده آی ؛ تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم». اگه میومدین سایت استاد عباس منش میدیدین من همفرکانس چه انسانهای ارزشمندی هستم دیگه اینجوری برخورد نمی‌کردین.
در مورد مثال هواپیمایی من گفته بودی، خخخخخ ، نامبرده از کودکی عاشق هواپیما بود. علاقه زیادی به هوافضا داشتم یه زمانهایی هم زیاد در موردش مطالعه میکردم. اکثر جنگنده های نسل 3 و 4 به بعد رو میشناختم.
سپاسگزارم بخاطر نوشتن این غزل زیبا از حافظ جان. غزل 374 که خبر میده از یه تغییر مثبت در زندگی. این رو یک نشانه ارزشمند میبینم. داره میگه «اگه همه دنیا یه طرف برن ، من دستم در دست خداست، من و ساقی به سازیم و بنیادش براندازیم. ویژگی ساقی اینه که شرابی می‌ریزه توی ظرف افراد ، شراب کارش چیه، زائل کردن قدرت عقل و منطق ، از خود بیخود شدن. حافظ این الهام قلبی ناشی از ارتباط با خدا رو تشبیه میکنه به شراب ،چیزی که قدرت عقل و منطق رو میگیره و انسان به ندای قلبش گوش میده. و چون این الهام از سمت خداست ، اینجا کلمه ساقی نماد خداست. جایی دیگه میگه «آنچه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم ، اگر از خمر بهشت است اگر باده مست»
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
سپاسگزارم از شما ، و سپاسگزارم از حافظ و استاد شجریان. و البته سپاسگزارم از استاد عباس منش بخاطر این جمع صمیمی.
چقدر کامنتت بی نظیر بود، و چقدر دوستان پاسخ های عالی نوشتن، و پاسخ های خودت به دوستان. کتابی شده که هر چی بیشتر میخونمش دلم میخواد بازم ادامه اش بدم.
بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر این کامنت. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
سلام به حمید عزیز
داستان ازاین قراره که من یک مسافرت داشتم با هواپیما حقیقت وقتی هواپیما اوج گرفت رفت بالا وبالا ومن در اوج که زمین نگاه میکردم ولحظه به لحظه زمین در نظرم کوچک وکوچک میشه ناخدا یاد شما افتادم با خو دم گفتم واقعا اینکه حمید عزیز اینقدر به هواپیما علاقه مند به نظر از درس توحید ودر مسیر الله بودنه که شایدم الان خودش فکر نکنه یاد اون مطلب تو یکی از کامنتهات افتادم که گفتی زمین درمقابل کهکشان های دیگه به اندازه یک نقطه دیده میشه و باخودم گفتم واقعا چقدر دنیا باتمام زیبایی‌هایش بازیچه بیش نیست در مقابل اوقاتی که ادم همه چیز رو درتوحیدیشدن ببینه واوج میگیره اوج میگیره تا رسد بجایی که بجز خدا نبیند و وبخوادم گفتم چه دیدگاهی رو حمید گل دوست داره مباحث هواپیمایی رو جقدر عالی در ذهنش خدا قرار داده تا با وسایل دنیایی یعنی هواپیما اوج بگیره همه چیز زیر پایش است تا به اینکه با خدا اوج بگیره نه زمین بلکه تمام کرات آسمانی هم دیگه براش یک نقطه میشن
موفق وشاد باشید
«اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَهٍ مُّبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَّا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ»«فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»
سلام و درود به سعیده نورانی. انسان موحد و بنده نورانی پروردگارم ، ای وعده داده شده به نور و هدایت شده به نور علی نور.
خیلی هدایتی این کامنت رو دیدم که فروردین 402 برام فرستادی. حسی شبیه این داره که سالها گذشته. اگه فرمول‌های فیزیک رو بلد بودم با فیزیک برات توضیح میدادم.
یه سری تئوری های فیزیکی در خصوص سیاهچاله های فضایی هست که میگن هرچقدر به افق رویداد سیاهچاله ها نزدیک و نزدیکتر بشی و در میدان گرانش اونها قرار بگیری زمان برای شما کند میشه. جوری که یه دقیقه اش برابر با چند دقیقه زمین میشه. من هیچ تعریفی براش ندارم. ولی اگه بخوام یه مثال بزنم … (این سری سعی میکنم مثال هواپیمایی نباشه) فرض کنید توی یه قطار تند رو نشسته باشی و ثانیه ها برای شما عادی میگذره. ولی اون بیرون افرادی که قطار رو میبینن، اینو میبینن که قطاری به سرعت رد شد. شما وقتی به بیرون نگاه میکنی میبینی هر ثانیه چندصد متر رو طی کردی. و وقتی پیاده میشی میگی این چندثانیه برای من مثل ساعتها سپری شد. اونقدر سریع اتفاق افتاد.
این ساده تعریف بود از بعد فضا زمان.
حالا چرا همه اینا رو گفتم …
گرانش توحیدی این سایت جورایی ما رو در خودش فرو برده که حواسمون به گذر زمان نبود. و الان که کامنت چهارماه پیش رو میخونم تصور میکنم حداقل دوسال گذشته.
اگه شرایطش رو داشتی یه موقعی زمان خالی داشتی فیلم میان ستاره ای رو ببین ، این تئوری رو اونجا توی فیلم استفاده کردن. کاش بشه وقتی میخوای ببینیش منم باشم برات توضیحش بدم. چون بدون دونستن یه سری مفاهیم پایه ای از «تئوری فضا،زمان» فیلم یه کمی بی معنی میشه. (برای نوشتن فیلمنامه از یه فیزیکدان فضایی مشاوره گرفتن)
در پناه رب العالمین باشی انسان نورانی و موحد.
کلیپی قلب رنگ رنگی از بوشهر گرم و شرجی تا شمال ایران (فریدونکنار و گرگان)
افرین بهت حمید عزیز که اینقدر کامنت هات بی نظیر و خوندنی هست..
چقدر مثال هات زیبا و پر مفهومه
چقدر لذت میبرم از کامنتت
جسارتا حمید جان تو سر کارم میری!! (استیکر خنده)
اقاجان رازت رو بهمون بگو – رازت رو فاش کن
اقا جان چطور وقت میکنی این همه کامنت بی نظیر می نویسی اخه
تایم ده انگشتی داری – با لب تاپ مینویسی؟
به والله که این سرعت نوره… (استیکر رعد و برق)
بالاخره خیلی لذت میبرم از کامنتت – این قدر ایمیل برام میاد که میگم بگزار بزارمش تو اسپم (خنده @@)
نکنه تو خواب پول در میاری
به نظرم از اونهایی هستی که پول بیشتری میگرن ولی کار کمتر
ولی اخه maverick هستی خووو
بالاخره کامنت هات عالی – لذت میبریم – به امید کرفتن نتایج عالی برا شما و همه دوستان سایت
سلام و درود محمد امین عزیز. قدردان لطف و محبت شما هستم. سپاسگزارم ازت.
نه بابا همش با گوشی میام. فقط یه شب با کامپیوتر اومدم، دیدم همون گوشی خیلی باحال تره. بلاک نشم صلوات . خدا از زبونت بشنوه. پول بیشتر و کار کمتر. یه جورایی آره. خدا رو شکر حقوقم از خیلی از افراد جامعه بهتره. من شاکرم ولی بازم بیشتر از وهاب عالم میخوام. و اینکه این روزها توی تایم استراحت هستم. سیستم شیفت کارم دوهفته کار و دو هفته استراحته. الان هفته دوم استراحت هستم ولی کلی کار انجام دادم. دو هفته عسلویه اونقدر زمانم آزاد هست و اونقدر شرایط در امنیت کامل سپری میشه که از خونه آزاد ترم. خونه کلی کار برای خودم درست میکنم. مثل استاد عباس منش که خودشو تو پارادایس مشغول به کار میکنه. اینکه میبینی توی سایت اینقدر حضور دارم قبلاً که عسلویه بودم اینقدر کار و گرفتاری درست میشد ، از حادثه و مانور و عملیات و آماده باش گرفته تا تعمیرات و چک تجهیزات آتش‌نشانی. از صدقه سر دوره دوازده قدم ، یه جوری زندگیم به آرامش رسیده که باورت نمیشه. تو بازه تعمیرات اساسی پالایشگاه بقیه پوستشون کنده میشه کار کردن. شیفت من اوضاع خلوت خلوته. کار بشدت کمه، نوبت من نمی‌رسه.
آقا محمد امین من از این کامنت سو استفاده کنم جواب اون یکی کامنتت رو هم همینجا بنویسم. داداش یه مستند دیدم ساخته مایکل مور. به اسم دیگه به کجا حمله کنیم.
Where to invade next.
پیشنهاد میکنم حتما ببینش ، سانسور نشده و زبان اصلی ببین. چون اگه سانسور بشه هیچی ازش نمیمونه. خلاصه اش اینه که مایکل مور به کشورهای مختلفی میره تا نکات طلایی موفقیت های اونها رو بیاره برای آمریکا. توی فنلاند نظام آموزشی شون رو تحلیل میکنه. بچه های فنلاندی هر کدوم 4-5 زبان بلدن. انگلیسی رو عین زبون مادری خودشون حرف میزنن.
من از همین زبان انگلیسی که بلدم اصلا راضی نیستم. کافی نیست. من خیلی باید بهتر از این باشم. من تنبلی کردم. من باید همین انگلیسی رو در حد باراک اوباما بتونم سخنرانی کنم، آلمانی ، کره ای و عربی زبانهای بعدی هستن که باید میرفتم یاد میگرفتم ولی بازم بخاطر تنبلی خودم نرفتم.
اگه همین امشب میتونی چندتا انیمیشن زبان اصلی دانلود کنی برای شروع تمرین زبان عالیه. فردا دیره. زبان خیلی لازمت میشه. تو شاگرد استاد عباس منش هستی. اکثر بچه ها میخوان مهاجرت کنن. قدم اول برای مهاجرت کردن رو بردار. بذار قدم های بعدی گفته بشه. اصلا هم سخت نیست. انیمیشن دیدن که خیلی ساده و لذت بخشه. بذار گوشِت به شنیدن زبان انگلیسی عادت کنه و علاقه و اشتیاقت فوران کنه، بعدا درهای بعدی برات باز میشه کلاس زبان هم میری. نگرانش هم نباش که الان متوجه نمیشی. من همین الانش هم فیلم دانلود کنم خیلی جاها رو متوجه نمیشم چی میگه باید برگردونم دو سه بار گوش بدم.
برات آرزوی موفقیت میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.
ممنونم حمید عریز و دوست داشتنی
چه راهکار بی نظیری دادی برا شروع زبان – ازت ممنونم..
چقدر جالب که عسلویه کار میکنی – همین عسلویه استان فارس منظورته؟
من اهل فیروزاباد هستم و موقعی که رفتم سمت شیراز واقعا موفقیت هام قابل قیاس نبود.
واقعا که مهاجرت بی نظیر هست و باید ادامه بدم
باید رو زبان کار کنم تا با افراد خارجی کار کنم.
چون میخوام به دلاری درآمد داشته باشم.
چه عالی درمورد دوازده قدم صحبت کردی
انشالله که همگی موفقیت آمیز حرکت کنیم.
چرا که نه – حتما میرم سراغ دیدن این فیلم و دانلود مستند
انشالله که همگی در نسیر باشیم و ادامه بدیم…
سلام حمید آقای عزیز
دوست پرانرژی من
امشب من داشتم لین قسمت از سایت رو به قولی،شخم میزدم،بماند با چه حالی وچه اشکهایی که ریخته شد،وخداروخیلی شاکر هستم،که در دل این نیمه شب نه تنها خوابم نمیاد،چشمام از فرط شادی وخوندن کامنت بچه ها،بازتر هم شده….نمیدونم چرا من به موقع نمیرسم واسه دیدن فایل جدید،وخوندن کامنتها،با این وجود که کار اصلی این روزهای من همش شده تو سایت اومدن ودیدن فایلها،این هم حتما حکمتی داره،که خدای بزرگم بهتر میدونه…
به خاطر راهنماییتون راجع به یادگیری زبان ممنونم،من سالهاست که دوست دارم اساسی زبان رو یاد بگیرم،با این وجود که خودم لیسانس زبان انگلیسی هستم،ولی اقرار میکنم،که نتونستم اونجور که باید،زبان رو خوب صحبت کنم،ولی درجواب کامنت شما به این دوست عزیزمون،انگار یه جرقه تو ذهنم خورد،خدارو شکر این هم یک هدایت بود….
هزاران بار خداروشاکرم که به این سایت اومدم،ومعنای واقعی نزدیک شدن به خدارو فهمیدم،دوستان عزیزی مثل شما وبقیه عزیزان،دارم که دراوج تنهایی وخلوت خودم ،اول با خدا رفاقت واقعی رو پیدا کردم،وبعد شما عزیزان که ندیده،برام هم برادر وخواهرهای نداشته من شدید،وهم رفیقان ناب…
در پناه خودش باشید….
سلام و درود به شما
الهی که همیشه همیشه حال دلتون عالی و توحیدی باشه. سپاسگزارم از شما بخاطر کامنت تون. و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه این حجم از تمرکز رو روی سایت گذاشتین و قطعا جهان پاسخ این تعهد شما رو خواهد داد.
این جمله از کامنت شما که نوشته بودین (دراوج تنهایی وخلوت خودم ،اول با خدا رفاقت واقعی رو پیدا کردم،وبعد شما عزیزان که ندیده،برام هم برادر وخواهرهای نداشته من شدید،وهم رفیقان ناب) واقعاً منو احساساتی کرد.
بیاد مناجات ملاصدرا افتادم که میگه خدا همه چیز و همه کس میشه برامون. و یاد آیه قرآن که خداوند به پیامبر میگه ما مردم رو دور تو جمع کردیم.
خداست که برامون خواهر و برادر و دوست و رفیق میشه.
هیییییییچ رفیقی توی عالم پیدا نمیکنیم که اینجوری پای رفاقت با رفیقش بمونه و حتی یه ثانیه تنهاش نذاره. آخه کی میتونه اینقدر تمرکز بذاره روی زندگی رفیقش …؟ به جز خدا.
بقول حافظ « سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟ ؛ ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود.»
ما محتاج خداییم ولی اون اینقدر مشتاق ماست. اگه ما محتاجش نبودیم سال به دوازده ماه یه سر جلوی درگاه با عظمتش خم نمی‌کردیم. احتیاج در ذات اقدس او هیچ جایگاهی نداره ، ولی با همه بی نهایت بودنش مشتاق من بنده ناچیزه تا رشد کنم و به طرف خودش برگردم.
خداوند رحمان و رحیم خودش هدایتگر و حمایتگر مون باشه.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید. بخاطر کامنت ازتون سپاسگزارم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
درود بر دوست عزیزم آقا حمید
هم سعیده عزیزم و هم شما را تحسین میکنم هر دو بینظیر هستین
دیدگاه تون اشک منو در آورد
( خدا یا منم توحید میخوام ) منم میخوام من هم همیشه به خدا میگم چی کار کنم ولی چون اول راه هستم هنوز جای کار دارم
اتفاقا دیروز یه چیزی که در گذشته انجام داده بودم یه لحظه بهش فکر کردم و گفتم برم سرچ کنم در موردش میدونستم که هر چی سرچ کنم و دنبالش کنم حالم بدتر میشه اومدم اول سجده کردم و از خدا سپاسگزاری کردم و هدایت خواستم گفتم خودت بهم بگو و خودش بهم گفت سوره محمد آیه 19
( پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست، و برای گناه خویش و برای مردان و زنان مومن آمرزش بخواه، و خداست که آمد و شد و جایگاه شما را میداند )
چقدر عالی و به جا بود و من به قدری آرام شدم و گفت چشم دیگه نه سرچ میکنم و نه بهش فکر میکنم
سپاس از وجودت حمید جان
سپاس از خدای مهربان
سلام و درود به شما خانم محمدیان گرانقدر. سپاسگزارم بخاطر این کامنت ارزشمند و این نشانه عالی. الان که دارم کامنت مینویسم بعد از نماز صبحه. چند لحظه پیش به خداوند عرض کردم خدایا ، من هیییییییچی نمیفهمم، من جهل مطلق هستم و تو دانای مطلق، من هیچ علمی ندارم «لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ» خدایا من تسلیمم، به هر خبری از سمت تو برسه محتاجم. و الان با کامنت ارزشمند شما هدایت شدم به این آیه «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ۗ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مُتَقَلَّبَکُمْ وَمَثْوَاکُمْ» چقدر این آیه مایه آرامشم هست. چند روز پیش داشتم بعضی از آیات قرآن رو تحلیل میکردم و نکاتش رو با توجه به ظرفیت وجودم درک میکردم و یادداشت میکردم. دیدم یه سری نکات دائما داره تکرار میشه. خدا دائما داره توصیه میکنه اگه میخواین به جایی برسید بخاطر گناهانتون طلب آمرزش کنید و تسبیح به حمد خداوند بگید. خب اون حمد خدا که احساس ناشی از شکرگزاری بخاطر نعمت‌هایی که داریم باعث میشه در حالت فرکانسی خوبی قرار بگیریم. ولی این استغفار از گناه چرا اینقدر تکرار میشه. تاثیرش چیه. خیلی ذهنم درگیر این سوال بود. تا اینکه پاسخ سوال به قلبم نشست. دیدین یه وقتایی یه احساسی به قلب آدم الهام میشه یه حس خوب و آرامش بخش داره میگه آره همینه، خودشه، همین جواب سوالمه . اون احساس قلبی بهم گفت همین که برگردی به مسیر هدایت الهی یعنی اینکه بخشیده شدی. همچنین که تو صراط مستقیم قرار بگیری یعنی مورد بخشش خداوند هستی. ولی سوال اینه؟ آیا خودت هم خودت رو بخشیدی؟! حمید اول خودت رو ببخش ، بعداً در مسیر هدایت الهی قرار بگیر. اصلا توبه یعنی بازگشت. یعنی اینکه از جاده خاکی برگردی تو جاده اصلی و به حرکتت ادامه بدی. خداوند خیلی سریع میبخشه. این که ما سالها گریه زاری میکنیم بخاطر یه اشتباه در گذشته بخاطر اینه که هنوز توی احساس گناه باقی موندیم و هنوز خودمون رو نبخشیدیم. از خداوند درخواست میکنم کمکمون کنه اول خودمون رو ببخشیم ، و به احساس ارزشمندی برسیم و در مسیر و جریان هدایت قرار بگیریم. راستی اگه فکر میکنید تازه وارد و اول راه هستین، بیشتر فایل ببینید و بیشتر و بیشتر کامنت بنویسید. من یه مدت زیاد کامنت مینوشتم یه مدت هیچی نمی نوشتم. تجربه بهم ثابت کرد این کامنت ها دفترچه تمرینه برامون که سریعتر رشد کنیم. افکار تون رو جاری کنید، از خداوند هدایت بخواین. خودش بر قلبتون جاری میشه. با نوشتن کامنت باورهای توحیدی و درست رو در ذهنتون پایدار کنید. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت باشید.
سلام حمید آقای عزیز
خیلی جالب ،اومدم در قسمت بالا به کامنت شما جواب بدم،ولی دیدم برای من قسمت پاسخ وجود نداره…اینم حتما یه حکمتی داره
منم اومدم وازاین جا تقلب کردم
که جواب شمارو بتونم داده باشم،ودلیل بر کم لطفی نشه…
وقتی تو کامنتم نوشتم که در اوج تنهایی خودم باخدا خلوت کردم،واقعا اون اوج رو باتمام وجودم تو این سالها حس کردم،من پدر به چشم ندیدم،ومادرم هم ازدواج نکردن،ومن تک فرزند بودم،مادر نازنینم 16 سال پیش،در اوج جوانیش،من رو تنها گذاشت، وبه معبودش پیوست
من موندم و خاطراتش، وتنهایی مطلق
ازونجا من دیگه دوستیم رو با خدا شروع کردم،البته نه مثل الان،دست وپا شکسته بود،چون به تکامل نرسیده بودم
از زمانیکه وارد سایت شدم ،وبا استاد وشما دوستان آشنا شدم،این تنهایی رو فراموش کردم…وبه قول شما خدای بزرگ مردم رو برام فرستاد…
چی بگم حمید آقا
فقط میدونم ،به جایگاه الان خودم خیلی میبالم، خیلی مسائل رو پشت سر گذاشتم،توی یکی از کامنتهام هم نوشتم،ولی الان دیگه خیلی دلم محکم ،پشتم به خدا گرم،واز هیچ چیز واهمه ای ندارم،چون خدارو هر لحظه کنارم میبینم…وحالم عالی….
روی ایمیل شما هم کلیک کردم،وهر بار کامنتهای زیبای شمارو باشوق میخونم،وتحسینتون میکنم
براتون بهترینها رو از خدای بزرگم خواستارم
در پناه خودش باشید،برادر ،رفیق،بهترین همسفر این راه زیبا…شما لایق بهترینها هستید…
سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم. منو ببخشید که با تاخیر کامنتتون رو پاسخ میدم. الهی که همیشه در پناه جان جانان حال و احساس قلبی تون مثبت و عالی و توحیدی باشه.
همه مون در یک مسیر و مدار هدایت و تکامل هستیم. همه از خدا میایم و به خودش برمیگردیم. تو این چرخه روزگاری بر ما میگذره که محتاج یه بند ناف هستیم برای تغذیه و تنفس و زندگی. ولی امروز دغدغه مون نیست که اون بند ناف چی شد؟ در مسیر تکامل مون دیگه بهش احتیاجی نداریم. زمانی میرسه که دیگه به این جسم خاکی نیاز نداریم. ما در ادامه تکامل مون خواهیم رفت و این بدن رو رها میکنیم. روح پدر و مادر گرامی تون شاد و قرین رحمت الهی. پدر من قبل از اومدن من به این سایت رحمت خدا رفت. با اینکه از رفتنش خیلی ناراحت بودم ولی خیلی گریه نکردم. ولی بقیه خانواده خیلی گریه می‌کردند. دلیلش بماند. یه احساسی بهم میگفت این بخشی از تکامله، یه احساسی بهم میگفت این مرگ فقط یه مکان و زمان برای عبور کردنه. با اینکه اون موقع با آموزشهای استاد عباس منش آشنایی نداشتم. خداست که برامون پدر و مادر میشه، خداست که برامون دوست و برادر و خواهر و رفیق میشه. خدا به پیامبر میگه ما مردم رو دور تو جمع کردیم.
و همون خدا رو ببین ،یه خانواده نازنین اینجا بهمون داده. اینقدری که با بچه های سایت در ارتباط هستم با خانواده خودم در ارتباط نیستم.
امروز یه نگاهی به قرآن انداختم آیات 5 تا 8 سوره روم. خلاصه اش این بود
«خداست که همیشه و همیشه بندگانش رو یاری میده، وعده خداوند همیشه حق و حقیقته و هیچوقت خلف وعده نمیشه. چون وعده های خداوند طبق قانون اتفاق می‌افته. مردم فقط ظواهر دنیایی رو میبینن، و از ملاقات با خداوند غافل هستن. خداست که همه اجزای عالم هستی رو بی هیچ گونه نقصی خلقت کرده و هر کدوم در مداری مشخص و تا سر حدی معین در حرکت هستن» ((اینها درک و فهم شخصی من از آیات بود، و با متن آیات کمی تفاوت داره)) خدا همه چیز رو طبق قانون برامون فراهم میکنه.
یعنی وقتی خداوند به پیامبر میگه «از رحمت خداست که قلب مهربان داری و اگه قلبت سخت بود از دور و برت دور میشدن» این یک قانونه. یعنی هر کسی قلب مهربان داشته باشه میتونه دوستان خوبی پیدا کنه، اگه قلبمون سخت باشه نمی‌تونیم دوستان خوب و نزدیک پیدا کنیم.
بازم حمید پر حرف کامنتش طولانی شد.
الهی که همیشه همیشه در پناه رب العالمین شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
سوگند به تابش آفتاب (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و به شب آنگاه که تاریکی[و آرامش]آن،همه جارا فراگیرد(2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
[که هرگز] پروردگارت تو را رها نکرده و ناپسند نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود
سلام به خواهر گلم خانوم شهریاری عزیز چقدر بنده خوشبختم که صبحم رو با کامنت سرشار از معنی و مفهوم شما شروع کردم و بی اختیار یاد این آیات سوری ضحی افتادم،چه متن زیبا و پر از مفهومی رو برای برادرتون و همچنین برادرهای دیگرتون در سایت نوشتین که حال دل من رو هم عوض کرد و انرژی نشاط صبح من رو هزاران برابر کرد بی اختیار خواستم که در این کامنت از شما تشکر کرده باشم و به داشتن خانواده ایی توحیدی در این سایت بخودم میبالم فرمانروای عالمیان شما و تمام دوستان من در این سایت الهی رو در پناه خودش حفظ کند و به زندگی هممون نور امید و رحمتش رو بگستراند الهی آمین
سلام به پوریای عزیزم…سپاسگزار لطفت هستم …ممنونم که برام وقت گذاشتی و نوشتی…ممنونم که آیات زیبای خدارو برامون نوشتی …من افتخار میکنم به داشتن برادرهایی مثل شما ..و ایمان دارم در بهترین زمان و مکان میبینمتون …
در پناه خدای خوبی ها …همیشه غرق احساس عمیییق خوووشبختی بااااشی
سلام و درود به خانم شهریاری مهربان
از فرکانس خوبی که شما توی این کامنت زیبا داشتین بسیار بسیار سپاسگزارم
چقدر حس و حال قشنگ گرفتم و چقدر زیبا لبخند روی لب هام آورد
خدایا شکرت بخاطر زنده بودنتون و کامنت زیبایی که اینجا حک کردین
بارها و بارها از خداوند توانا مچکرم
برای همه ی دوستانم در این سایت الهی و بزرگ
اون باورهای الهی که به برادرانتون گفتین
نه تنها حس قدرت و فوق العاده بمن داد بلکه خود خداوند هم اون بالا لذت برد گفت ببین این بنده ی من چقدر خوب منو شناخته اینو اینو بهش خوب و حسابی برسید
واقعا در هرکجای این کره ی خاکی هستین
زندگیتون سرشار از رونق و برکت و سلامتی و ثروت الهی باشه
احساس خوبی داشته باشید…
برادر عزیزم،آقاجابر سلام
ممنونم ازتون برای لطف و مهر بی نظیرتون …ممنونم که برام وقت گذاشتید نوشتید …
چقدر جملاتتون قششنگ بود …
نمیدونید از خوندن اون جمله که “اینوو بهش خووب و حسابی برسید “چقدر ذووق کردم وخندیدم…
این احساس خوب رو مدیون کامنت شمام …
امیدوارم بزودی جبران این لطف شما از طریق دستان بی نظیر خدا بهتون برسه …
سپاس… سپاس….
سلام خانم شهریاری
مرسی از این کامنتی که چه کلماتی به کار بردین خیلی زیبا بود
ما باید هر شب این کلمات بگویم
که همیشه تسلیم خداوند بزرگ
باشیم و خودمون بسپاریم به دستهای خوبه خدا.
تا خداوند مارو هدایت کند به سمته خوبیها و این را بدانیم که قدرت یکی است آن هم خداست.
سلام خانم شهریاری عزیز
خیلی وقت بود که این حس زیبا رو تجربه نکرده بودم که وقتی کسی درمورد خدا حرف بزنه اشک از چشمام سرازیر بشه. چقدر کامنتتون به دلم نشست و ارومم کرد. چقدر قشنگ خدارو توصیف کردید.
ازتون ممنونم بابت ب اشتراک گذاشتن الهاماتتون با ما
سلام سعیده جان
عجب کامنتی . عجب خواهری . عجب پیامی .
بی نظیر بود بی نظیر.
و ممنونم که با ما به اشتراک گذاشتی .
پیام یه خواهر مهربون از زبان خدا به برادرش و این پیام شد پیام یه خواهر مهربون به تمام هم کلاسی هاش . هم فرکانسی هاش.
هزاران بار ممنونم دوست عزیز.
به نام پروردگار هستی
سلام خدمت سعیده خانوم
چقدر کامنت شما تاثر گذار وخوب بود
احساس شور و شعف را در من زنده کرد
مخصوصا اون درک کلمه ای که نوشته بودید آخر شب نگرانی هاتو به خدا بسپار انگار این نوشته برای مسیر سبز زندگی من بود خدا قوت به شما با این درک وآگاهی خداروشکر میکنم دوستان خوبی در این مدار خوب دارم که ازشون چیزهای زیادی یاد بگیرم امیدوارم در زندگی موفق وسربلند باشید خدانگهدار
سلام دوست عزیزم
خیلی لذت بردم از متنی که نوشتید
و بسیار لذت بردم از صحبت هایی که شب موقع خواب با خدا میکنی و چقدر حرف های عالیه
چقدر باور های عالیه
یک احساس آرامشی هست توی صحبت هاتون
و چقدر رشد عالی دارید
براتون بهترین رو آرزو میکنم
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام سعیده خانوم عزیزم چقدر این کامنتت بهم چسبید .
شرکت ما حدود 27 روز که اعتصاب کار کردن بچه ها بخاطر حق حقوقشون بخاط پولی که از سال 97 تا به الان بمون ندادن تمام مراحله قانونی رو رفتیم حتی تا رای دیوان که به نفع ماها صادر شد ولی بازم نمیدونم از کجا تونستن و جلوش گرفتن
این روز خیلی خیلی ….خوب نیست الان که کامنت شمارو خوندم یه چیزی درگیرم.
همه بچه ها میگن خدا هم با ایناست خداهم داره کمکشون میکنه که ایکار میکنن و…و خیلی چیزهای دیگه
حالا این کامنت شمارو من همیشهه با خودم مرو میکنم و امروز از خدا خواستم که کمک کن .
دیر بیدار شدم نرسیدم به سرویس شرکت این باعث شد که با ماشین خودم برم سر کار من همیشه دوره داوزده قدم تو ماشین دارم و اصن هیچ موزیک وجود نداره نه تویه لب تاپ و نه مموری هام فقد استاد ….
امروز ضبط ماشین رو که روشن کردم راست اومد روی قدم یک جلسه پنج که میگفت بابا چرا نگرانی چرااا فک میکنی رها شدی ما رها شده نیستیممممم نیستیم
ما به همه کمک میکنیم
همچیز
انا لله و انا الیه راجعون
خدا با صابرین حسین نگران هیچی نباش. احساس خوب مساوی با اتفاق خوب
توکلت به خدا باشه یه تضادی که میاد تو زندگیت نگرانش نباش پات لرزید دیگه تمامه تماممممم.در مورد فوت بچه گوچیکش گفت و با خودم فکر کردم چی عزیز تر از بچت حالا من چراااااا باید ایجور باشم..اره باید اینجور باشم چون ترس دارم چون میترسمم از فردا و نجواها نابودم میکنن
دیروز خیلی بهم ریخته بودم خیللی که حتی هیچ چیزی تویه دفتر ستاره قطبیم ننوشتم یعنی نوشتم ولی با حال خوبی ننوشتم
ولی امروز که به لطف خدا بیدار شدم با انرزی بالایی بیدار شدم و دیروز رو میخوام فراموش کنم کاری به چیزیم ندارم مرخصی میگیرم و میرممم برای خودم با خانومم لذت میبریم به لطف خداااا
الان این متن شما خیلللی برام قشنگ بود و کیف کردممممم دمتون گرممم مرسی ازت رفیققققق.لذت بردم و چقدررر خوبید همه شماها به امید خدا روزی منم مثل شما ها و سرضا عطاران ها و سید علی ها وووووو بشم و تو مسیر شماها باشم الهی شسکرتتتت رب نازنیم
در پناه رب یکتا شاد و سلامت پاینده باشی
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
بنام خداونده بخشنده و مهربانم.
سلام سعیده خانوم دم شما گرم بابت این کامنت زیبا چقدر لذت بردم چقدر خوب بود الهی صد هزار مرتبه شکر.
چند وقتیه که بچه های شرکت ما اعتصاب کردن واس حق حقوشون که واسه سال 97 تا الان حتی رای دیوان هم اومده به نفع ما ولی بازم جلوش گرفتن.نمیدونم چرااا و چطورررر گفتن قانونی برین جلو رفتیم و بازم اینکار پیش اومد که جلو رای دیوان رو گرفتن و میگن نمیدیم و از تین حرفا بچه هوم گفتن ما کار نمیکنیم تا حقمون رو بدن…
دیروز خیلی ناراحت بودم اصن هیچ کاری انجام ندادم تا بعد از ظهر که رفتم خونه و ذهنمو کنترل کردم یه مقدار و نشستم پایه درسم و دور شدم از این چیزاااا..
که بچه ها میگن خداااهم با اونسات خداهم داره به اونها کمک میکنه و از این حرفا….چون من همش میگم توکل به خدا…
امروز از خدا هدایت خواستم عاجزانه ازش کمک خواستم
.نخواسته دیر از خواب بیدار شدم و با ماشین خودم اومدم سر کار من تو ماشینم فقد دوده دوازده قدموگوش میدم همین.
ضبط ماشین رو روشن کردم و قدم یک جلسه 5 پلی شد.
که گفت خداوند با صابرین خداوند اگر تضادی میاره نگران نباش.شما رها شده نیستید.احساس خوب پساوی با اتفاقات خوب.شما رها نیستید خدااا کارش درست.
اصن یه حال عجیبی بهم وست داد بعد اومدم کامنت شمارو خوندم که‌گفتید
اخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن.
حس عجیبی بهم دست داد امروز رو‌کلن از بچه ها جدام خدایا شکرررت من خودم رو دست تو میسپارم میدونم که حق و حقوقم گیرم میاد و منبع درامد از اینی که خست چندین برابر میشه اصن اینم ندن از یجای دیگه ای بهم میدی من میدونممم.چون اینروز یکمی ترسها میاد سراغم تازه ازدواج کردم و همش دنبال خونه میگردیم با خانومم و چون پولی ندارم همش میگم خدا کمک میکنه نگران نباش خانوم گیرمون میاد پول هم نمیدونم از کجا گیرمون میاد ولی میاددد…..
ولی بازم یکم ترس میاد سراغ امروز این کامنتو که خوندم کلی دلم قرص شد الهی صد هزار مرتبه شکرتتتتت رب نارنیم الهی شکرتتت
ممنونم ازت سعیده خانوم الهی شکر برای همچیز الهی شکر برا وجود تمام بچه ها برا وجود استاد و مریم بانووو الهی شکرررر صد هزار مرتبه شکرررررر خدا جوننننن
بچه ها دوستتون دارم من هم تو این مسیر به ثبات میرسم و قوی میشم به لطف خدا و استاد و شماهااا که اینقدر خوبید الهی شکررررر صد هزار مرتبه شکررررررر
در پناه الله شاد سلامت و ثروتمند و عاقبت بخیر باشید
دوستتون دارم
بنام‌خداونده بخشنده و مهربانم
سلام نمیدونم چرا دوبار کامنت گذاشتم دوبارش پاک شد نمیدون چرااا ولی حتما یه دلیلی داشت.حتمااا یه چیزی بود نمیدونم و اومدم تلاش کنم کپی کمن برا بار دوم بازم نشد حتماا یه خیررررری توش بوده ولی میخوام بگم که امروز عاای شدم بعد از یک روز سخت دمتون گرم
ممنون از استادد ممنوم از شمااا ممنونم از تمام بچ های گل ممنونم الهی شکرررررت.
میدونم به بهترین میرسم و میتونم ذهن م رو بینهلیت کنترل کنم میدونم که میتونم‌مثل استاد و مثل بچه ها توحیدی باشم میدونممم
دمت گرم سعیده خانوم
به نام خداوند ارامش دهنده ی قلب ها
سلااام به بهترین و بینظیرترین و عشق ترین عشق دنیا
سلاام به روی ماه و مهتابی شوما فرشته ی مهربون و خوش قلب و توحیدی و ثروتمند خدا
من عاشقتمم اشرف مخلوقات
من عاشقتم پرنسس زیبای خدا
من عاشقتم فرشته ی خوش روی خدا
من عاشقتم ملکه ی الهی و توحیدی خدا
اومدم بهت بگم فرشته جان توی بینظیری
تو فوق العاده ترینی
تو عشق منییی
عزیزدلم ابجی بینظیرم کامنت زیبایی که برام گذاشته بودی رو صدبار خوندم و اشک شوق ریختم
صد بار خوندم و هر بار خدا رو بیشتر توی وجودم حسش کردم
صد بار خوندم و با تمام وجودم فرکانست رو گرفتم
صد بار خوندم و حس و حالمو الهی تر کرد
میخاستم زیر همون کامنتی که برام گذاشته بودی برات پیام عشق بنویسم
ولی دیدم نمیشه
به خدا گفتم خودت منو هدایت کن
خودت بهم بگو کی و کجا برا فرشته ی زمینی ت پیامت رو بنویسم
حالا منو هدایت کرد به این روز و این لحظه و اینجا
و بهم گفت ملکه الهه بیا و اینجا بنویس
بنویس ملکه ی مهربون من
بنویس برای سعیده جانم
منم اطاعت امر کردم
بهم گفت اینو بنویس
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿1﴾
نون سوگند به قلم و آنچه مى نویسند (1)
مَا أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ ﴿2﴾
تو به لطف پروردگارت دیوانه نیستى (2)
وَإِنَّ لَکَ لَأَجْرًا غَیْرَ مَمْنُونٍ ﴿3﴾
و بى گمان تو را پاداشى بى منت خواهد بود (3)
وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ ﴿4﴾
و راستى که تو را خویى والاست (4)
فَسَتُبْصِرُ وَیُبْصِرُونَ ﴿5﴾
به زودى خواهى دید و خواهند دید (5)
بِأَیْیِکُمُ الْمَفْتُونُ ﴿6﴾
کدام یک از شما دستخوش جنونید (6)
إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ﴿7﴾
پروردگارت خود بهتر مى داند چه کسى از راه او منحرف شده و او به راه یافتگان داناتر است (7)
الله اکبر به این حس و حالی که دارم
الله اکبر به این اشک های الهی م که داره صورتمو خیس بارون الهی میکنه
سعیده جان اشک جلوی چشام گرفته
نمیتونم درست مانیتور لپ تاپ م رو ببینم
خودش داره انگشتامو تکون میده
خودش داره قلبمو پر از نور خودش میکنه
و منم داره با عشق مینویسم
مینویسم از خدایی که تنها فرمانروای قدرتمند کل جهانه
خدایی که برامون همه چیز و همه کس شده
خدایی که بی نهایت سلامتی و ثروت و پول و ارامش و عشق رو بهم هدیه داده
سعیده جان من دیشب از شیراز اومدم بوشهر تا یه سفر کوتاهی داشته باشم و دوباره برگردم به شهر زیبا و بهشتی شیراز
از همون دیشب که برگشتم نمیدونی که خدا داره از بی نهایت دستاش منو دیوونه میکنه
یکی میگه الهه فردا شب خونه ی ما دعوتی
اون یکی میگه الهه من منتظرت بودم که بیای و اون وقت همه رو با حضور شما دعوت کنم برای یه دور همی
اون یکی میگه من برات غذای مورد علاقه ت درست کردم بیای پیش ما
اخه به غیر از خودش کی میتونه این کار رو بکنه
به غیر از خودش کی میتونه دل ها رو برامون نرم و گرم بکنه
به غیر از خودش کی میتونه منو اینقدر محبوب بکنه
به غیر از خودش کی میتونه منو اینقدر غرق در عشق بکنه
الله اکبر
قلبم داره تند تند میزنه
چشمام پر از اشک های زلاله
دستام پر از عشق خودشه که داره روی کیبورد حرکت میکنه
و لبخند زیبایی که روی لبامه
اره من دیوانه ی خدایی شدم که قلبم رو پر از عشق خودش کرده
خدایی که تمام دارایی منه
خدایی قلب و جان و نفس منه
خدایی که تمام وجود منه
خدایی که دلیل زنده بودن و شادی های منه
خدایی که با خودش لا خوف علیهم ولا هم یحزنونه
خدایی که برام الا بذکر الله تطمئن القلوبه
خدایی که هر لحظه و هر ثانیه از عمرم داره با هزار کلام و نوشته باهام صحبت میکنه
سعیده جان دیروز عصر که میخاستم از محل کارم بیام خونه و خروجی م رو بزنم به سرپرست مون گفتوم
خانم حسینی من بلیط دارم امروز میخام برم بوشهر
با یه لبخندی بهم نگاه کرد و بهم گفت یعنی فردا نیستی
با لبخند بهش نگاه کردم
نگاهش داشت بهم میگفت الهه فردا جات خالیه توی عکاسی حافظیه
بهم گفتم برو عزیزدلم
اه خدایا شکرت
اره عزیزدلم همه چیز توحیده
همه چیز خودشه
عاشقتم سعیده جانم
با تمام وجودم ازت ممنونم به خاطر پیام پر از عشقی که با قلب مهربونت برام نوشتی
با تمام وجودم خدا رو به خاطر وجود ارزشمندت توی زندگیم هزاران بار شکر میکنم
از خدا خواستم که در بهترین زمان و مکان همدیگه رو ببینیم
و زمانی که همدیگه رو دیدیم اینقدر از نتایج مون برا همدیگه صحبت کنیم که تمومی نداشته باشه و از شدت خوشحالی و حس و حال خوب اشک شوق بریزیم
با تمام وجودم توی اغوشم میگیرمت و صورت ماهتو میبوسم عزیزدلم
به امید دیدارت ابجی توحیدی م
عاشقتم
الهه من عزیزدلم عشق من فرشته خدا
میدونم که چقدر عالی هستی
چقدر داری پرواز میکنی پس فقط میگم خدای مهربانم شکرت شکرت
نمیدونی چقدر دوست دارم
نمیدونی چقدر برام ارزشمندی
نمیدونی چقدر برای من امید بخشی الهه من
نمیدونی تقریبا هر روز تو حرف زدنام با خدا به تو اشاره میکنم و امید میگیرم.
نمیدونی چقدر داستان های کوتاهی که در جریان میزاری اینجا ارزشمند بخدا که 100 هاملیون می ارزه .اون بغل کردن محمد و….
بخدا که تو فرشته ی خدا هستی تو انسان نیستی من مطمعنم.
خیلی دوست دارم
نمیدونی چقدر به من حس خوب دادی امید دادی..هیچ ایده ای نداری
مثلا همین امشب تو حیاط خونمون تنهای تنهام داشتم سعی مبکردم حسم کنترل کنم خودم آروم کنم که این پیامت خوندم که گفتی که چقدر آدما بهت عشق می ورزن و چقدر رابطت با خدا صمیمی .نمیدونی عین آب روی آتیش چقددددرر حسم خوب شد آروم شدم احساسم خوب شد خوشحال شدم حتی پریدم هوا…
و گفتم خدای من انقدر ادامه میدم تا مثل الهه عزیزم به تو نزدیک شم.
الهه من با تمام قلبم دوست دارم .خیلی خوشحاااالم که انقدر زندگیت بهشتی شده
الهه من دوست دارم .الهی که امسال سال ثروتمندددددد شدنت باشه الهی که خدا بهت ثروت بغیر الحساب بده.من که مطمعنم این اتفاق میفته.
نسئلک یا من هو الله الذی لا إله إلا هو الرحمن الرحیم الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر الخالق البارئ المصور الغفار القهار الوهاب الرزاق الفتاح العلیم القابض الباسط الخافض الرافع المعز المذل السمیع البصیر الحکم العدل اللطیف الخبیر الحلیم العظیم الغفور الشکور العلی الکبیر الحفیظ المقیت الحسیب الجلیل الکریم الرقیب المجیب الواسع الحکیم الودود المجید الباعث الشهید الحق الوکیل القوی المتین الولی الحمید المحصی المبدئ المعید المحیی الممیت الحی القیوم الواجد الماجد الواحد الصمد القادر المقتدر المقدم المؤخر الأول الآخر الظاهر الباطن الوالی المتعالی البر التواب المنتقم العفو الرءوف مالک الملک ذو الجلال والإکرام المقسط الجامع الغنی المغنی المعطی المانع الضار النافع النور الهادی البدیع الباقی الوارث الرشید الصبور الذی لیس کمثله شی ء وهو السمیع البصیر
به نام خداوند عشق
سلام به ملکه الهه،به دلنشین ترین الهه دنیا
دختر تو چه کردی با قلب منِ بی نوا ….؟
میدونی چقدر طول کشید تا بتونم و اجازه داشته باشم جواب این پیام الهی تورو بدم؟
الهه،ی بار یکی از بچه های سایت به من لطف کرد و گفت کامنتت انقدر فرکانسش بالا بود که من خیلی سعی کردم بتونم براش جواب بنویسم
حرفش برام خیلی جالب بود،الان میفهمم کامنت فرکانسی یعنی چی…؟
الهه تو توی چه فرکانسی هستی؟چه انرژی داری؟این کامنت تو چقدر الهی بود…؟
من این روز ها تموم تلاشم رو کردم تا بتونم جواب این کامنت رو بدم و بالاخره امروز خدا بهم اجازه داد …
فرشته ی زمینی،الهه جانم بزار برات تعریف کنم از چند ساعت قبل از دریافت این کامنتت ….
یک ساعت قبل افطار بود،در تنهایی لذت بخشی غرق عشق بازی با خدا بودم …مدام صدای تواشیح اسما الحسنی و ربنای استاد شجریان توخونه پخش میشد ،من با صورت غرق اشک جلوی پنجره وایساده بودم و با خدا حرف میزدم …
نمیدونم همسایه های روبه روییمون چه فکری به حالم میکردن،دختره دیوانه شده؟ناراحته؟مشکل داره ؟اصلا نمیدونم کسی منو میدید یا نه ؟چه اهمیتی داشت اصلا؟
من فقط صدا میزدم رب من،فرمانروا،من فقط میخوام بنده ی تو باشم،نزار هیچ وقت شیطان به من مسلط بشه،عشق من،نور من،انرژی کل،صاحب قلب من،صاحب جان و مال و بچه هام،من فقط تورو میخوام،دستمو بگیر نزار ازروی شونه هات بیام پایین،میخوام فقط سعیده ی تو باشم ،بگو که صدای منو میشنوی …بگو که منو پذیرفتی…بگو که منو بخاطر تموم اشتباهاتم بخشیدی،بگو که من رو بنده ی خودت میدونی …
الهه …نمیدونی چه حالی بود …روی ابرها بودم …مسخ بودم …اصلا روی زمین نبودم … تو هوا هم نبودم … انگار روحم به پرواز درومده بود …خالی شده بودم از هر فکر و منطق و ذهن و …
الهه…الهه باورت میشه …؟کمتر از چند ساعت …من کامنت تورو دریافت کردم و این آیات بینظیر رو ….
خدا از دستان تو جوابم رو داد …به زیبایی هرچه تمام تر…
الهه من کامنتت رو که میخوندم دستام میلرزید..گوشی میلرزید …
خط به خط کامنتت انقدر فرکانسش بالا بود ،که باورت میشه من فقط اون روز تونستم یک بار بخونمش …؟
اصلا جرات دوباره باز کردنش رو نداشتم …؟
کامنتت شبیه یک لوبیا ی سحرآمیز بود که من رو از روی زمین کند و برد بالای ابرها ….
تو توی چه مدار و فرکانسی هستی الهه …؟که انقدر با ارزشی؟انقدر قیمتی هستی؟انقدر جملاتت فرکانسی و نمیشه در هرحالت خوندش …؟؟؟
الهه،الهه قشنگم،الان که دارم برات مینویسم نشستم پشت لپ تاپ،و از پنجره ی خونه دریای بیکرانی میبینم با یک اسمون گرگ و میش …پرنده هایی که باهم بازی میکنندو صدای جیک جیکشون محله رو برداشته …وصدای اذان ….
ترکیب دیوانه کننده ای برای اینکه ساعت ها کنار هم بشینیم و باهم حرف بزنیم و من از انرژی فوق العاده ت سرمست بشم ….
امیدوارم در بهترین زمان و مکان ببینمت دوست قشنگم …ملکه الهه…فرشته ی بدون بال خدا …
دوستت دارم ….خیلی زیاد …
سلام به همه ی عزیزان
سعیده جان
من عاشقِ اسماالحسنی شدم به سبکی جدید این ماه رمضان.
الان که یهو هدایت شدم به این کامنت و مکتوبِ اسماء الحسنی رو دیدم ذوق شدید کردم، انگار آشنا دیدم…
امسال با ترکیب اسماء الحسنی، ربنای استاد شجریان، دعای سحر، ملکا آقای چاوشی، یا رب آقای هیراد یه جورِ خاصی عاشقی کردم با خدا بسیار دلپذیر…
مرسی که اسماء الحسنی رو مکتوبش کردی، دلم میخواست همه ی اسم های خدا رو در این همخوانی داشته باشم، کپی اش کردم تو موبایل.
ممنونتم.
سعادتمند باشی سعیده جان.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
به نام خداوند بخشنده مهربان
درود بیکران به دوست عزیزم سعیده جان
انشاالله در بهترین زمان پیامم به دستت برسه
وارد سایت شدم صفحه اول را داشتم تا پایین میرفتم که عکس جدیدت را دیدم زدم و چه پرو فایل زیبایی
انشاالله که حالت همیشه در بهترین حال باشه که روی تخته نوشته بود و در سال جدید بهترین ها را برای خودت رقم بزنی تا اینکه جوابت را دیدم به آقا محمد دیدم دیدگاه گذاشتی و چه جواب های عالی به دوستان دادی
وقتی دیدگاهت را خوندم موهام تنم سیخ شده و انگار خدا داره بامن حرف میزنه
هر جوابیت را می‌خواندم گوشی را خاموش میکردم و میگفتم چقدر این دختر خیلی عالی می‌نویسه چه جملاتی چه حرف‌هایی که به دل میشینه چقدر میتونم ازت چیز یاد بگیرم
اینکه دست خدا را باز بزارم تا خودش همه کارهام را درست کنه و خدا رو شکر تو این مدت کم که اولش من عجول بودم و دیگه عجله ام کم شده و دارم آرام آرام پیش میرم چون خیلی دوست تو مسیرم لذتی که تا حالا تو زندگیم نبردم را ببرم خیلی دوست دارم رابطه ی خوبی که نداشته ام را داشته باشم و خیلی دوست دارم رو شونه های خدا بشینم و منو ببره
سپاس از استاد عزیزم مریم جان و دوستان هم فرکانسی
و سپاس فروان از اصفهان به شمال به دوست عزیزم سعیده جان
سلام به سعیده عزیزم
دوست نازنینم چقدر از کامنتت لذت بردم هزاران احسنت بر شما
و چقدر دوست دارم دوباره اون دعاهای آخرت و اون خواسته های آخر کامنتت رو بنویسم و بهشون اشاره کنم و از خداوند میخوام که خیر دنیا و آخرت رو نصیب همه ما کنه
آخرشب نگرانی هات رو به خدا بسپار
تو میخوابی ولی اون هیچ وقت خوابش نمیبره
تو از دستت برنمیاد ولی اون قدرت مطلقه
تو فراموش میکنی ولی اون هیچ چیزو یادش نمیره
تو نمیدونی چه جوری ولی اون تموم مسیرهارو بلده
تو ذهنت محدوده ولی اون قدرتش نامحدوده
تو فکر میکنی نمیشه ولی اون هیچ چیز براش نشد نداره
تو فکر میکنی بی ارزشی ولی اون عاشق توعه
تو فکر میکنی فراموش شدی در حالیکه اون همیشه تو قلبته
تو فکر میکنی رها شدی ولی اون گفته ماودعک ربک وماقلی(پروردگارت هرگز فراموشت نکرده و با تو دشمنی نکرده)
قبل خواب بهش بگو،من ضعیفم،تو قوی ای،من فقیرم،تو غنی ای من نادانم تو علم کلی،من ناسپاسم ولی تو بخشنده ای
من خودمو به دستان تو میپسارم ،خودت زندگیمو مدیریت کن
آمین خدای مهربانم
سلام سعیده جانم،دوست عزیزم
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم،واشکام
جاری شد وحال خوب خداگونه رو باتمام وجودم حس کردم ،سپاسگزارم عزیز دلی که از نزدیک ندیدمت،ولی تو این ساعت از شب،حس کردم کنارمی
بهترینها رو برات از خدای بزرگم خواستم،که صد البته خودت این راه الهی رو درپیش گرفتی،که دلیل اصلی رسیدن به سعادت وخوشبختی…
عاشقتم،در پناه خودش باشی نازنیم
به نام الله مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی دوست داشتنی
سلام به سعیده عزیزم
خدایا زمانی ک انسان رو خلق کردی دوست داشتی خودت رو ببینی و الان چقدر لذت میبری وقتی به بندهات نگاه میکنی اونم کسانی ک در مسیر خودت هستن نزدیک خودت هستن اونقدری ک بوی تو رو میدن
سعیده جونم بوی خدا میدی دختر
چقدر از خوندن کامنتهای شما لذت میبرم
هر زمان ک کامنت هات رو میخونم میگم خدایا چقدر قلب بزرگی دارن چقدر ذهن باز و کلام شیوایی دارن
خدایا چقدر این دختر توحیدیه
از صمیم قلبم تحسینتون میکنم
چطور تونستی قرآن رو حفظ کنی و هر کامنتت رو با ی آیه از قران شروع کنی من عاشق این کارتم.خودمم پیگیرم بتونم با قران ارتباط بهتری برقرار کنم
اینقدر متنهات پر از عشقه پر از شوره و هیجان ، ک وقتی میخونم احساس فوق العاده ای پیدا میکنم خدایا شکرت
واقعا سپاسگزارم ازت ک هستی و کامنت میذاری و اینقدر عشق جاری میکنی
چقدر صحبتهاتون با برادرتون زیبا بود یه لحظه خودم رو جای ایشون گذاشتم ایا واقعا ایشون خوابیدن تا صب
یا ن تا صب با خدای خودش با این کلام خدایی شما عشق بازی کردن
خدا شما رو برای بچهای گلت و خانوادت حفظ کنه
بازم سپاسگزارم ک چنین فرکانس قشنگی ب کائنات میفرستید و اینقدر دنیا رو زیباتر میکنین
در پناه الله مهربان باشید.
سلام به سعیده جان دوست توحیدی عزیزم….
درست فردای روزی که من هم حالی مثل حال برادرتون رو داشتم به زور خودم رو به کلاسم رسوندم
تو راه رفتن به کلاس فقط میخواستم به یک نخ وصل بشم و به مسیری که تضادهای زندگی منو چند ماهه دور کرده بود دوباره وصل بشم، به خداوند به استاد و به توحید و به مسیر درست….
اومدم تو سایت به قصد باز کردن نشانه های امروز فرصت زیادی نداشتم فقط دنبال یک نشونه بودم برای ادامه دادن
ناخوداگاه دستم روی صفحه گوشی اومد روی صفحاتی که از قبل باز کرده بودم
من همیشه براساس امتیاز کامنت ها رو میخونم اما اینبار کامنت ها بر اساس تاریخ بود و کامنت شما روی صفحه میدرخشید
انگار حرفایی که خدا از زبان شما یک سال و نیم پیش جاری کرده بود و به برادرت گفته بودی برای من بود که شب و صبح به نگرانی گذرونده بودم
اشک من رو جاری کرد و قلبمو از نگرانی شست و آروم شدم
هرجا که هستی روی ماهت رو میبوسم که اینقدر عالی کار میکنی و با کامنت های قشنگت توحید و اصل رو یادآوری میکنی
نور، سلامتی وثروت و شادی رو برات آرزو دارم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً ۗ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ(آیه 63 حج)
(آیا ندانسته ای که خدا از آسمان آبی نازل می کند، در نتیجه زمین سرسبز و خرم می شود؛ به یقین خدا لطیف و آگاه است)
===================================
سلام سعیده جان
از خدا میخوام حالت عالی باشه و روی دوش خدا حسابی لذتشو برده باشی و همیشه سلامت باشی و حال دلت خوب باشه
چند روز پیش امدم برات بنویسم ولی هدایت نمیشدم، الان به لطف الله این اتفاق افتاد
من برای بهبود باورهام در مورد خداوند، دو سه هفته بود که داشتم در مورد یک موضوعی توی قرآن سرچ میزدم
در اصل در مورد قدرت های بی انتهای خدا بود، علتش هم اینه که استاد عباسمنش توی فایل تسلیم بودن در برابر خداوند گفته بود که باید بدونی جایگاه تو کجاست و باید بدونی که جایگاه خداوند کجاست؟
چون اینجوری باعث میشه بهتر تسلیم و مطیع خدا باشی
خب قطعاً با دلیل و منطق باید به ذهن بِقَبولونم، وگرنه عمراً بفهمه، بابت همین تصمیم گرفته بودم با مثال های امروزی و آیاتی از قرآن اینکارو کنم
بعدشم برای اینکه توی سایت منتشرش کنم از خدا خواستم که به من بگه توی چه صفحه ای از سایت بذارمش
تا چند روز هیچ هدایتی دریافت نکردم تا اینکه یه روز صبح از خواب بلند شدم احساس کردم خدا داره به من میگه الان وقتشه
اینقدر این احساس قوی بود که من همون موقع ازش پرسیدم خب کجا باید بذارم؟
وارد سایت شدم هدایتم کرد به فایل (تسلیم بودن در برابر خداوند)
منم کامنتمو همونجا گذاشتم
اتفاقی که افتاد این بودش که تا 2روز در انتظار تایید بود بعد از روز سوم تایید شد ولی دقیقاً فرداش از حالت تاییدی در امدم
یکم نجواها شروع کردن به اذیت کردن که نکنه این چیزهایی که من توی کامنتم از قرآن و مثال هاش نوشتم چیزهای نامناسبی بوده
در حالیکه واقعاً به بهبود باورهام خیلی کمک کرد ولی ذهنم داشت منو به بیراهه می‌برد
تا اینکه 2 روز بعدش دوباره کامنت قرآنیم تایید شد ولی باز هم ذهنم بابت چیزهای دیگه اش شروع کرد به اذیت کردن
خلاصه یکم حالم گرفته شد ولی هر جوری شدش امدم کانون توجه‌مو از حاشیه کشیدم بیرون
اما باز احساس کردم که اون احساس خوبی که هر روز تجربه کردم رو ندارم امروز از خدا هدایت خواستم و این فایل نشونه امروزم شد، پیامی که ازش دریافت کردم این بودش که باید با خودم در صلح و دوستی باشم، اینقدر بخاطر چیزهای مسخره خودمو اذیت نکنم
یادمه استاد عباسمنش توی جلسه اول قدم سوم میگفت که همیشه پاشنه های آشیل در مورد چیزهای مسخره هستش
دقیقاً هم درست میگه یعنی کلاً افکار منفی واقعاً در مورد موضوعات مسخره هستند چون اصلاً خیلی موقع ها پایه و اساس هم ندارند
وقتی دیدم شما 2 سال پیش اینجا کامنت نوشتی و جزو کامنت های تاپ فایل هم بوده خیلی تحسینت کردم
گفتم این دختر از همون اول فرکانسش رو آسمون ها بوده
خلاصه اینجوری سعیده جان
ببخشید که کامنتم چندان انرژیش مثبت نبود ایشالله سری بعد مثبت تر خواهد بود
باز هم سال جدید رو بهت تبریک میگم امیدوارم امسال بهترین و رویایی ترین سال زندگیت باشه
یه چیز خنده داری یادم افتاد بذار قبل از اینکه کامنتمو تموم کنم برات بنویسمش یکم بخندی
یادمه چند سال پیش ها که توی حوزه کاری فروش کار میکردم هر موقع بعد از عید من میخواستم به مشتریام تماس بگیرم قبلش میگفتم فلانی سال نو رو بهتون تبریک میگم
اینقدر این کارو تکرار کرده بودم که تا آخرین روزهای بهار حتی فکر کنم تا اوایل تابستون من به هر کسی از مشتریام تماس میگرفتم اول از همه بهشون میگفتم سال جدید رو بهتون تبریک میگم
میدونم شاید چندان خنده دار نبود ولی دیگه این نهایت توان من بود:))) راضی باش دیگه:)))
از خدا میخوام هر جاییکه هستی حالت عالی باشه و بهت کلی خوش بگذره عزیزم
به خدا میسپارمت سعیده جان عزیزم
===================================
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (آیه 64 حج)
(آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ و خداوند بی‌نیاز، و شایسته هر گونه ستایش است)
سلام به همه دوستان عزیزم.
چقدر دلچسب بود این قسمت از سریال. واقعا دم شما خانم شایسته و استاد عزیز گرم.
اصن از بدو شروع ویدئو حال دلم عالی شد.
چقدر فضا فوق العاده ست و چقدر همه شاد هستن.
چقدر این جشنواره باعث اتحاد و همبستگی بین ملت های مختلف میشه. چقدر سرشار از زیبایی هست. تک تک عناصری که در ویدئو حاضرند، یه حس ناب و یه وایب قشنگی دارن.
از تصاویر زیبایی که روی کارتن پلاست ها قرار داده شده گرفته، تا این گوناگونی نژاد ها و ویژگی های اخلاقی نماینده های کشور های مختلف که بعضیاشون شوخ طبع و پرانرژی اند و بعضی ها کمی خجالتی و کم حرف و واقعا این تفاوت هاست که همیشه برام جذاب بوده. رقص ها و دنسر های خوش رقص و نشاط مردمو که دیگه اصن نگم. واقعا عاشق عزت نفس اون سه دختر شدم که جلوی اون همه جمعیت می رقصیدند… خصوصا اون دختر خانم جوان زیبایی که اضافه وزن داشت اما با این حال انقدر پرانرژی و فعال بود و زیبا می رقصید. چقدر این اخلاق استاد که با دیدن یه خانم زیبا از زیباییش تعریف میکنن و صمیمیتی که در لحظه با آدما میسازن رو دوست دارم، من خودم عاشق غرفه(؟) برزیلی ها شدم… اصن یه انرژی خاصی گرفتم ازشون.
راستش با دیدن این قسمت، بیشتر به ایران و ایرانی بودنم افتخار میکنم و وقتی استاد پرچم رو به اهتزاز در آوردن، از درون ذوق زده شده بودم و تا زمانی که نوبتشون بشه و بیان روی سِن، قند تو دلم برا خونده شدن اسم ایران توسط مجری و بالا رفتن پرچم کشورم به دستای استاد، آب شد:)) و تحسین میکنم استاد و عشق و غرور و افتخارشون به ایران و ایرانی بودنشون رو.
و چه حرکت خفنی زدینا استااااد! :)))
اصن عشق کردم وقتی پرچم ایران کنار پرچم دو کشور آمریکا و عربستان به پرواز دراومد. نمیدونم چرا حواسم رفت سمت لحظه ی خونده شدن خطبه غدیر خم و بالا برده شدن دست امام علی توسط پیامبر! اون بیعت و اون دوستی، انگاری درست از همون جنسه! نمیدونم!
چه آهنگای باحالیم پخش میشد. من خودم پشت گوشی خیلی ریز داشتم میرقصیدم :))))
این آزادی در انتخاب نوع حجاب واقعا زیباست.
یکی با شال روی سر و پوشش اسلامی و دیگری با کراپ و دامن.
اون سالن بازی و ورزش چقدر زیبا بود.
اینکه خانم شایسته آزادی دارند و با یک مرد در حال بازی پینگ پونگ هستن خیلی خوبه و جای تحسین داره. و درواقع غیرت واقعی یعنی اینکه بذاری پارتنرت آزاد باشه و اون کاری که دوست داره رو انجام بده نه اینکه فکر کنی با گرفتن آزادیش داری بهش لطف میکنی و مواظبشی. خلاصه که مثل همیشه لذت بردم از زیبایی های سریال سفر به دور آمریکا.
راستی روزه تونم قبول درگاه حق.