https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-12 02:36:352023-08-14 05:35:05سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194
596نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر، مریم جان و همسفران عزیزم
قسمت اول سفرنامه 1402 به قول بچه ها، صدای من رو از تهران می شنوید! همزمانی فایل اول سفرنامه با سفر خودم رو به فال نیک میگیرم. یکم عادت ندارم به تایپ کردن با گوشی، از همین اول بگم غلط املایی یا نگارشی دیدین زیر سیبیلی رد کنین خخخ
خدا رو شکر قبل از اینکه دنبال انجام کارهام برم تونستم یبار فایلو ببینم و فرصتی دارم که بنویسم.
استاد اولین موردی که دوست داشتم اشاره کنم، نحوه تنظیم دوربین هنگام فیلمبرداری از مسیر است. نمیدونم دوستان حرف منو تائید می کنن یا نه ولی حس و حال و لذتی که هنگام فیلمبرداری دوربین وقتی که کاپوت ماشین هم در کادر تصویر قرار میگیره برام چندین برابر بیشتر از وقتیه که دوربین کامل جلو رو نشون میده! چون در حالت اول احساس اینو دارم که فرمان دست خودمه و قشنگ میتونم تصور کنم حرکات دست و فرمونم رو انگار واقعا خودم دارم سفر میکنم ولی وقتی کادر فقط به جلو تنظیم شده لاشه احساس دیدن یه فیلمو دارم! اینقد تفاوت و لذتش متفاوته.
بریم سراغ سفرنامه، استاد و مریم جان در یک فاب زیبا،واقعا این دو فرشته خدا برام خیلی عزیزن و تاثیر گذارترین افراد در زندگیم.
عینک خشگل و استایل استاد که مثل همیشه فوق العاده هستند و مریم جان که زیبائیش امروز به چشم من چند برابر شده! پوست روشن و شفاف، آرامش ظاهر، موهای زیبا و پیراهن(بلوز میگن یا چیز دیگه منظورم همونه خخخ من فقط میتونم بگم از همونا منظورمه!) قشنگشون .
سپاسگزاری کردن چقد عادت خوبیه که استاد یادمون دادن. چقد قبلنا سختم بود سپاسگزاری کنم،بخصوص کلامی و نوشتاری. میگفتم تو دلم( ریا نشه خدا میدونه، چه باور مزخرفی!)
سپاسگزاری مریم جان از استاد برام لحظه بی نظیر این فایل بود. یه احساس ناب و خالص، یه صفای وجود؛ یه بغض شیرین ؛ قلبشون رو میشد لمس کرد اون لحظه و من خدا رو در اون احساس لمس کردم!
تو جلسه قبل گفتم سفرنامه شروع نشده، معجزاتش شروع شده! و هدیه و خبر نوید بخش به ما آماده شدن دوره احساس لیاقت است که به زودی آماده خواهد شد و قدم بعدی و دوره بعدی ما هم از همین حالا مشخص شده است. خدایا شکرت بابت هدایت هایت.
استاد چقدر خوب سفر کردن رو برامون معنا کردین! سفر تجربه ناشناخته هاست؛ سفر تجربه کردن خودمان است؛ سفر شناختن بهتر و بیشتر خودمان است، بی دلیل نیست گفتند: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی سفر این نیست که ما از یه خونه بریم تو یه هتل! سفر این نیست که از یه هتل بریم تو یه هتل دیگه! سفر بدون تجربه طبیعت بی معناست! سفر بدون تجربه چالش ها بی معناست! سفر بدون حل کردن تعارض ها بی معناست! سفر بدون تجربه ناشناخته ها بی معناست! سفر یعنی تو پای به راه بنه و هیچ مپرس… و در یک کلام مریم جان چه زیبا گفتن: سفر یعنی از قالب روزمرت بیای بیرون!
دلیل اینکه میگویند آدمها رو در سفر بهتر میشه شناخت به نظرم اینه که در سفر محیط و شرایط جدیدی میشه تجربه کرد که ذات و رفتار واقعی آدمها رو برامون مشخص میکنه و آدمها نمی تونند از قبل سناریو یا فیلمشون رو برای شرایط یهویی آماده کنند. در سفر است که تفاوت و حتی تعرض منافع پیش میاد و نحوه و رفتار ما در آن شرایط میتونن شخصیت ما رو بیشتر در معرض نمایش قرار بده. در سفر است که چالش هایی مثل گرسنگی، خستگی، کلافگی، کم خوابی، گرسنگی و… را میشه تجربه کرد و عکس تلعمل با به این شرایط ظرف وجودمان رو بیشتر نشون میده.و ما هم در این سفر زیبا یاد میگیریم و تجربه میکنیم تا رشد کنیم و ظرف وجودمان را بیشتر کنیم. در پناه حق ، سفر بسلامت.
به به اولین کامنتیه که میخونم و نمیشه براش کامنت نذاشت!
با این شعر پدر گرامیتون کلی حال کردم، خدا حفظش کنه.در واقع اون بزرگوار منو وادار به کامنت نوشتن کردن خخخ
نمی دونم احساس دخترها به پدرشون چجوریه ولی احساس پدر به دخترش رو خیلی خوب درک میکنم و از همینجا دست چنین پدری رو میبوسم. کلی قلب و احساس خوب روانه زندگی این خانواده بهشتی.یا حق
باور کنید دوبار کامنتتون رو خوندم و تا یادم بیاد چی دیده بودم در فایل!
خدا رو شکر کردم بابت دوستانی مثل شما که اینقدر دقیق و زیبا فایل رو نگاه کردین و حق مطلب را ادا کردین بانو. این بهترین کامنتی بوده که تا الان خوندم و کلی تحسینتون میکنم بابت قلم تواناتون. یه ویژگی منحصر بفردم شما دارین و خیلیم باارزشه اینه که کلام و کامنت افراد رو بگونه زیبا تفسیر می کنین و نگاه زیبایی از زاویه متفاوتی به مطالب دارین که هر بار کامنتی در پاسخ کامنتم میگذاری میگم من اینو نوشتم!!! باور کن شما بهتر از ما از دل کامنت هایمان مطلب مینویسین ! هر کسی کامنت های شما رو بخونه و دنبال کنه این توانایی و این مطلب رو تائید میکنه.ممنون که هستین و گنجینه باارزش درونتان را به عزیزان این سایت عرضه میکنین. خداوند به زندگیتان برکت دهد و هزار برابرش به خودتون برگردد.یا حق
فهیمه نمیدونم چرا یهویی آهنگ هایده در ذهنم پلی شد خخخ منم جلو هدایتو نمی گیرم و میگم حتما قشنگیش اینه اینجوری برای شما شروع بشه! ما که نمی دانیم، خودش بهتر میدانه، هیچ چیزی بی سبب و اتفاقی نیست.
سر شب خیلی خسته بودم گفتم بخوابم که صبح سرحال برگردم شهرستان و الان این نیرو منو بلند کرده و به کامنتت هدایت کرده و آهنگ هایده هم به قول استاد نان استاپ داره پلی میشه خخخ اینو نشون هر آدم عادی ای بدین خداوکیلی اجازه رانندگی بهش میدن!یراست نمیرنش تیمارستان! اصلا جرات نوشتن و گفتنشو داره! و این تفاوت ما و اینجا با فضای جامعه است. در پناه حق باشی فهیمه عزیز
به قول سعیده عزیز که دلتنگ کامنتهاشم و ان شااله زود زود برمیگرده به سایت بگم رضضضضضضضوان ؛ آقا قبول نیست! من میخواستم برات کامنت بنویسم باز تو محبتتو بی دریغ نثارم کردی! آقا یه کامنت طلبت!
اینو بدون رضوان جان دعای قشنگت بی ربط لا حضور من در تهران نیست و ان شااله اگه عمری بود در جلسه سوم سفرنامه راجع به دلیل سفر این روزام خواهم نوشت، در پناه حق عزیز
یه نکته مثبتی که در کامنت هاتون مشهوده و جزء متدهای نوین تدریس و سخنرانیه خاطره تعریف کردن و مثال آوردن است زیرا خاطره و مثال ماندگاری و پذیرش بالاتری در ذهن ما دارند که از این بابت تحسینتون میکنم و دلیل کامنت های طولانیت نیز پر بودن از همین ویژگی خوب است.
دیشب میخواستم جواب کامنتت رو بدم ولی دیدم با یکی دو خط نمیشه جواب داد ظهر که به کرمانشاه رسیدم کامنتت و خودم یادم اومد و گفتم امروز باید جواب کامنتت رو بدم.به همین دلیل چند ساعته که رسیدم منزل و کمی استراحت کردم لپ تاب و روشن کردم تا بنویسم برات و یبار دیگه کامنتت رو خوندم و لذت بردم. اصلا تایپ کردن با لپ تاب لذت دیگه ای داره و خداوند رو شاکرم بابت داشتنش.
چیزی که از قبل با من بوده و با آموزشهای استاد قویتر هم شده وجود شرک در این رفتار عامه مردم نسبت به زیارت ائمه است. که معمولا هم با واکنشهای تند عوام و برچسب زدنهای مختلف مواجه می شود بگونه ای که این حرفا نمیشه برای کسی که تو مدارش نیست بیان کرد.
آزاده جان قطعآ سفرنامه بهترین سفر مجازیمان خواهد بود که نمودش را در زندگی واقعی مان حس و تجربه خواهیم کرد. ممنونم که برام نوشتین و در این سفر زیبا همسفرمان هستین.یا حق
هر دو کامنتت در این جلسه رو خوندم و تحسینتون کردم بابت اینکه بهبود گرائیتون به کمالگرایی تون غلبه کرده و تونستید عمل کنید.
تجربه خوابیدن زیر سقف خدا در باغ پدر شوهرتون هم با تمام وجود احساس و لمس کردم و این تجربیات چقدر میتونه ناب و لذت بخش باشه.
اتفاقا دیشب که زود خوابیدم و ساعت یک و دو بیدار شدم و چند کامنت پاسخ دادم دیگه خوابم نبرد و دائمآ صدای پارس کردن سگ می اومد و به خودم گفتم انگار تو آبادی خوابیدم خخخ خلاصه همه دارند ادای همو در میارن، روستاها شهری شدن و شهری ها روستایی!
ممنونم بابت کامنتت و تحسینتون میکنم بابت تجربه تنهائی خوابیدنت و غلبه بر ترسها و نجواهای ذهنیت . با تلاش و پشتکاری که دارین روز بروز درها و نعمت های بیشتری رو بروی خودتان خواهید گشود. در پناه حق
ممنونم از لطف و مهمان نوازیتون عزیز. قطعآ غیر از این هم از شما انتظار نخواهد بود و بزرگی و سخاوت و صداقت شما ثابت شده است.قطعآ در زمان مناسب و در مکان مناسب عزیزان هم فرکانسی رو ملاقات خواهم کرد و به اجابتش ایمان دارم!
صبح که در مسیر بازگشت بودم و میکس محمد فتحی فایل های استاد در مورد توحید رو پلی کرده بودم و گوش می دادم، با خودم میگفتم کاش استاد یه سمینار چند روزه برای اعضای فعال سایت بذارن که بتونیم چند روز کنار استاد و مریم جان زندگی کنیم و هم عزیزان سایت رو ملاقات کنیم و از نزدیک ببینیم. خلاصه تصورشم خیلی برام لذت بخش و جذاب بود کاش خداوند به دله استاد الهام کنه و این اتفاق بیفته.
شهلا جان با همه مشغله هایی که دارین و این فصل هم فکر کنم اوج شلوغی کارتون باشه ولی کامنت گذاشتن برای فایلهای سفرنامه رو در برنامه روزانت قرار بده، مطمئن باش برکاتش در زندگیت قابل شماره نخواهد بود.ممنونم که برام نوشتید. در پناه حق باشی دوست عزیز
به نام خداوند مهربان
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر، مریم جان و همسفران عزیزم
قسمت اول سفرنامه 1402 به قول بچه ها، صدای من رو از تهران می شنوید! همزمانی فایل اول سفرنامه با سفر خودم رو به فال نیک میگیرم. یکم عادت ندارم به تایپ کردن با گوشی، از همین اول بگم غلط املایی یا نگارشی دیدین زیر سیبیلی رد کنین خخخ
خدا رو شکر قبل از اینکه دنبال انجام کارهام برم تونستم یبار فایلو ببینم و فرصتی دارم که بنویسم.
استاد اولین موردی که دوست داشتم اشاره کنم، نحوه تنظیم دوربین هنگام فیلمبرداری از مسیر است. نمیدونم دوستان حرف منو تائید می کنن یا نه ولی حس و حال و لذتی که هنگام فیلمبرداری دوربین وقتی که کاپوت ماشین هم در کادر تصویر قرار میگیره برام چندین برابر بیشتر از وقتیه که دوربین کامل جلو رو نشون میده! چون در حالت اول احساس اینو دارم که فرمان دست خودمه و قشنگ میتونم تصور کنم حرکات دست و فرمونم رو انگار واقعا خودم دارم سفر میکنم ولی وقتی کادر فقط به جلو تنظیم شده لاشه احساس دیدن یه فیلمو دارم! اینقد تفاوت و لذتش متفاوته.
بریم سراغ سفرنامه، استاد و مریم جان در یک فاب زیبا،واقعا این دو فرشته خدا برام خیلی عزیزن و تاثیر گذارترین افراد در زندگیم.
عینک خشگل و استایل استاد که مثل همیشه فوق العاده هستند و مریم جان که زیبائیش امروز به چشم من چند برابر شده! پوست روشن و شفاف، آرامش ظاهر، موهای زیبا و پیراهن(بلوز میگن یا چیز دیگه منظورم همونه خخخ من فقط میتونم بگم از همونا منظورمه!) قشنگشون .
سپاسگزاری کردن چقد عادت خوبیه که استاد یادمون دادن. چقد قبلنا سختم بود سپاسگزاری کنم،بخصوص کلامی و نوشتاری. میگفتم تو دلم( ریا نشه خدا میدونه، چه باور مزخرفی!)
سپاسگزاری مریم جان از استاد برام لحظه بی نظیر این فایل بود. یه احساس ناب و خالص، یه صفای وجود؛ یه بغض شیرین ؛ قلبشون رو میشد لمس کرد اون لحظه و من خدا رو در اون احساس لمس کردم!
تو جلسه قبل گفتم سفرنامه شروع نشده، معجزاتش شروع شده! و هدیه و خبر نوید بخش به ما آماده شدن دوره احساس لیاقت است که به زودی آماده خواهد شد و قدم بعدی و دوره بعدی ما هم از همین حالا مشخص شده است. خدایا شکرت بابت هدایت هایت.
استاد چقدر خوب سفر کردن رو برامون معنا کردین! سفر تجربه ناشناخته هاست؛ سفر تجربه کردن خودمان است؛ سفر شناختن بهتر و بیشتر خودمان است، بی دلیل نیست گفتند: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی سفر این نیست که ما از یه خونه بریم تو یه هتل! سفر این نیست که از یه هتل بریم تو یه هتل دیگه! سفر بدون تجربه طبیعت بی معناست! سفر بدون تجربه چالش ها بی معناست! سفر بدون حل کردن تعارض ها بی معناست! سفر بدون تجربه ناشناخته ها بی معناست! سفر یعنی تو پای به راه بنه و هیچ مپرس… و در یک کلام مریم جان چه زیبا گفتن: سفر یعنی از قالب روزمرت بیای بیرون!
دلیل اینکه میگویند آدمها رو در سفر بهتر میشه شناخت به نظرم اینه که در سفر محیط و شرایط جدیدی میشه تجربه کرد که ذات و رفتار واقعی آدمها رو برامون مشخص میکنه و آدمها نمی تونند از قبل سناریو یا فیلمشون رو برای شرایط یهویی آماده کنند. در سفر است که تفاوت و حتی تعرض منافع پیش میاد و نحوه و رفتار ما در آن شرایط میتونن شخصیت ما رو بیشتر در معرض نمایش قرار بده. در سفر است که چالش هایی مثل گرسنگی، خستگی، کلافگی، کم خوابی، گرسنگی و… را میشه تجربه کرد و عکس تلعمل با به این شرایط ظرف وجودمان رو بیشتر نشون میده.و ما هم در این سفر زیبا یاد میگیریم و تجربه میکنیم تا رشد کنیم و ظرف وجودمان را بیشتر کنیم. در پناه حق ، سفر بسلامت.
سلام و درود یاسمن عزیز
به به اولین کامنتیه که میخونم و نمیشه براش کامنت نذاشت!
با این شعر پدر گرامیتون کلی حال کردم، خدا حفظش کنه.در واقع اون بزرگوار منو وادار به کامنت نوشتن کردن خخخ
نمی دونم احساس دخترها به پدرشون چجوریه ولی احساس پدر به دخترش رو خیلی خوب درک میکنم و از همینجا دست چنین پدری رو میبوسم. کلی قلب و احساس خوب روانه زندگی این خانواده بهشتی.یا حق
سلام و درود صحرای عزیز
این حالت خوابیدن رو بارها تجربه کردم. اگار یه انرژی ای از سایت ما رو بیدار میکنه اونم نه زورکی!
این شور و شوق با دیدن قسمت های سفرنامه بیشتر و بیشتر خواهد شد و نتایجتونم به همین نسبت بیشتر و بیشتر. یا حق
سلام و درود بر خواهرم بانوی عشق
باور کنید دوبار کامنتتون رو خوندم و تا یادم بیاد چی دیده بودم در فایل!
خدا رو شکر کردم بابت دوستانی مثل شما که اینقدر دقیق و زیبا فایل رو نگاه کردین و حق مطلب را ادا کردین بانو. این بهترین کامنتی بوده که تا الان خوندم و کلی تحسینتون میکنم بابت قلم تواناتون. یه ویژگی منحصر بفردم شما دارین و خیلیم باارزشه اینه که کلام و کامنت افراد رو بگونه زیبا تفسیر می کنین و نگاه زیبایی از زاویه متفاوتی به مطالب دارین که هر بار کامنتی در پاسخ کامنتم میگذاری میگم من اینو نوشتم!!! باور کن شما بهتر از ما از دل کامنت هایمان مطلب مینویسین ! هر کسی کامنت های شما رو بخونه و دنبال کنه این توانایی و این مطلب رو تائید میکنه.ممنون که هستین و گنجینه باارزش درونتان را به عزیزان این سایت عرضه میکنین. خداوند به زندگیتان برکت دهد و هزار برابرش به خودتون برگردد.یا حق
سلام من به تو یار قدیمی و همسفر جدید!
فهیمه نمیدونم چرا یهویی آهنگ هایده در ذهنم پلی شد خخخ منم جلو هدایتو نمی گیرم و میگم حتما قشنگیش اینه اینجوری برای شما شروع بشه! ما که نمی دانیم، خودش بهتر میدانه، هیچ چیزی بی سبب و اتفاقی نیست.
سر شب خیلی خسته بودم گفتم بخوابم که صبح سرحال برگردم شهرستان و الان این نیرو منو بلند کرده و به کامنتت هدایت کرده و آهنگ هایده هم به قول استاد نان استاپ داره پلی میشه خخخ اینو نشون هر آدم عادی ای بدین خداوکیلی اجازه رانندگی بهش میدن!یراست نمیرنش تیمارستان! اصلا جرات نوشتن و گفتنشو داره! و این تفاوت ما و اینجا با فضای جامعه است. در پناه حق باشی فهیمه عزیز
سلام و درود محمدرضای عزیز
خوشحالم که مثل همیشه حضورتون تو این سایت الهی استمرار و تداوم داره و میبینم چقد خوب دارین کامنت میذارین و کامنت میخونین.
خوبی اینجا همینه که اشاره کردین محمدرضای عزیز! همه از هم یاد میگیریم و به هم دیگه یاد میدهیم، کسی خودشو استاد نمیدونه و همه ما شاگرد استاد هستیم.
ممنون که برام نوشتی و نظرتو انتقال دادی، در پناه حق
سلاااااام و دروود بر رضواااان عزیز
به قول سعیده عزیز که دلتنگ کامنتهاشم و ان شااله زود زود برمیگرده به سایت بگم رضضضضضضضوان ؛ آقا قبول نیست! من میخواستم برات کامنت بنویسم باز تو محبتتو بی دریغ نثارم کردی! آقا یه کامنت طلبت!
اینو بدون رضوان جان دعای قشنگت بی ربط لا حضور من در تهران نیست و ان شااله اگه عمری بود در جلسه سوم سفرنامه راجع به دلیل سفر این روزام خواهم نوشت، در پناه حق عزیز
سلام و درود آزاده عزیز
یه نکته مثبتی که در کامنت هاتون مشهوده و جزء متدهای نوین تدریس و سخنرانیه خاطره تعریف کردن و مثال آوردن است زیرا خاطره و مثال ماندگاری و پذیرش بالاتری در ذهن ما دارند که از این بابت تحسینتون میکنم و دلیل کامنت های طولانیت نیز پر بودن از همین ویژگی خوب است.
دیشب میخواستم جواب کامنتت رو بدم ولی دیدم با یکی دو خط نمیشه جواب داد ظهر که به کرمانشاه رسیدم کامنتت و خودم یادم اومد و گفتم امروز باید جواب کامنتت رو بدم.به همین دلیل چند ساعته که رسیدم منزل و کمی استراحت کردم لپ تاب و روشن کردم تا بنویسم برات و یبار دیگه کامنتت رو خوندم و لذت بردم. اصلا تایپ کردن با لپ تاب لذت دیگه ای داره و خداوند رو شاکرم بابت داشتنش.
چیزی که از قبل با من بوده و با آموزشهای استاد قویتر هم شده وجود شرک در این رفتار عامه مردم نسبت به زیارت ائمه است. که معمولا هم با واکنشهای تند عوام و برچسب زدنهای مختلف مواجه می شود بگونه ای که این حرفا نمیشه برای کسی که تو مدارش نیست بیان کرد.
آزاده جان قطعآ سفرنامه بهترین سفر مجازیمان خواهد بود که نمودش را در زندگی واقعی مان حس و تجربه خواهیم کرد. ممنونم که برام نوشتین و در این سفر زیبا همسفرمان هستین.یا حق
سلام و درود سمانه عزیز
هر دو کامنتت در این جلسه رو خوندم و تحسینتون کردم بابت اینکه بهبود گرائیتون به کمالگرایی تون غلبه کرده و تونستید عمل کنید.
تجربه خوابیدن زیر سقف خدا در باغ پدر شوهرتون هم با تمام وجود احساس و لمس کردم و این تجربیات چقدر میتونه ناب و لذت بخش باشه.
اتفاقا دیشب که زود خوابیدم و ساعت یک و دو بیدار شدم و چند کامنت پاسخ دادم دیگه خوابم نبرد و دائمآ صدای پارس کردن سگ می اومد و به خودم گفتم انگار تو آبادی خوابیدم خخخ خلاصه همه دارند ادای همو در میارن، روستاها شهری شدن و شهری ها روستایی!
ممنونم بابت کامنتت و تحسینتون میکنم بابت تجربه تنهائی خوابیدنت و غلبه بر ترسها و نجواهای ذهنیت . با تلاش و پشتکاری که دارین روز بروز درها و نعمت های بیشتری رو بروی خودتان خواهید گشود. در پناه حق
سلام و درود شهلای عزیز
ممنونم از لطف و مهمان نوازیتون عزیز. قطعآ غیر از این هم از شما انتظار نخواهد بود و بزرگی و سخاوت و صداقت شما ثابت شده است.قطعآ در زمان مناسب و در مکان مناسب عزیزان هم فرکانسی رو ملاقات خواهم کرد و به اجابتش ایمان دارم!
صبح که در مسیر بازگشت بودم و میکس محمد فتحی فایل های استاد در مورد توحید رو پلی کرده بودم و گوش می دادم، با خودم میگفتم کاش استاد یه سمینار چند روزه برای اعضای فعال سایت بذارن که بتونیم چند روز کنار استاد و مریم جان زندگی کنیم و هم عزیزان سایت رو ملاقات کنیم و از نزدیک ببینیم. خلاصه تصورشم خیلی برام لذت بخش و جذاب بود کاش خداوند به دله استاد الهام کنه و این اتفاق بیفته.
شهلا جان با همه مشغله هایی که دارین و این فصل هم فکر کنم اوج شلوغی کارتون باشه ولی کامنت گذاشتن برای فایلهای سفرنامه رو در برنامه روزانت قرار بده، مطمئن باش برکاتش در زندگیت قابل شماره نخواهد بود.ممنونم که برام نوشتید. در پناه حق باشی دوست عزیز