سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم م گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    سلام وآرزوی سلامتی برای استاد نازنینم،،مریم مهربان و همه ی دوستان عزیز

    در سفر باید شناخت

    (هر زمان نو میشود دنیا وما

    بی خبر از نو شدن اندر بقا)

    مولانا

    استاد عزیزم ممنونم از فایل جدیدی که گذاشتید،،هر زمان فایل جدید می‌گذارید به این معناست که باید هر لحظه نو و تازه شویم ،،

    چرا از چیز های جدید خوشمان میآید؟؟؟

    چون ذات ما در جاری بودن و نوشدن است .

    پس

    حرکت کنیم به سوی نو شدن وجاری شدن

    سپاس از مریم عزیز بابت نکات ارزشمند،،درمورد رها شدن و بیرون آمدن از غالب هاو نقش ها،،وحرکت کردن در مسیر خودی که از بدو تولد بودیم،،

    حرکت کردن در مسیر خود حقیقی شدن،،

    واین شادی بی نهایت عمیقی دارد

    نو شدن، رها بودن از غالب ها وتعلقات

    وبهترین راه سفر کردن است.

    وپای در راه گذاشتن است،،،این پای در راه گذاشتن بسیار مهم است.

    باید حرکت کنیم تا هدایت شویم

    و چه شیرین است وقتی هدایت میشویم وقتی متوجه میشویم نیرویی بسیار عظیم و لایزال مارا هدایت میکند

    چه زیباست که همه ی تعلقات بیرونی و درونی را رها کنیم ،،وقتی از تعلقات رها ورهاتر میشویم ،،خداوند بیشتر روی ما حساب باز میکند وزودتر هدایت میشویم.

    فراوان داشته باشیم

    و بینهایت رها باشیم،

    ما به اندازه ای زیبا و بینهایت و ارزشمند هستیم که نیازی به آرایش کردن ودیده شدن نداریم،،

    ما خود خداوند هستیم،،

    چه قدر عالی و دوست داشتنی است وقتی ساده میگیریم ،،همه چیز در سادگی و راحتی عالیست ،به قول استاد وقتی چیزی به سختی پیش می‌ره یه جایی مشکل داره،،،مثلا چرا باید با آرایش کردن به حس امنیت برسیم؟؟

    سفر میگوید:

    ساده بگیر و راحت باش ببین اتفاق خاصی نمی‌افتد!!!!به الهی شدنت نزدیکتر میشوی.و آماده میشوی برای بهتر و عالیتر زندگی کردن

    به راستی که سفر بهترین آموزگار است

    چه زیباست که در سفر زندگی نیز ،،کوله بارمان هر لحظه سبک‌تر باشد تا آسانتر به مقصود برسیم و در طول مسیر آزادتر و بیشتر لذت ببریم.

    چقدر عالیه،چه قدر خوبه سفر کردن

    خدایا روزی من کن یک سفر بسیار جذاب و دیدنی

    از صمیم قلبم از ذات بینهایتت،آرزوی چنین سفری دارم

    با تشکر وسپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنینم و همه دوستان گرامی

    خدایاشکرت برای اینکه امروز هم فرصت بودن در این مسیر و بهبود خودم رو دارم واقعا دیدن این فایل ها لیاقت میخواد و من چقدر خوشبختم که در این مسیر هستم

    خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی زیااااد ازتون ممنونم که انقدر عالی هستید من به شخصه از اینکه آرایش کردن رو کنار بذارم از شما الگو گرفتم وقشنگ بعدش خودم احساس کردم چقدر من رشد کردم دقیقا منم باید اعتراف کنم اونقدرررر برام مهم بود که بدون آرایش نباشم که تو فاصله بین دو کلاس دانشگاه میرفتم دستشویی آرایشم رو تمدید میکردم با اینکه چهره خودم بی ارایش قشنگ بود ولی من خیلی خلا داشتم و ارزشمندیم رو وابسته به تایید ادمای مهم تو ذهنم میدونستم و الان فکر میکنم بقول شما زندگی رو برای خودم پیچیده کرده بودم با زنجیرهای الکی که به خودم بسته بودم الان که فکر میکنم میخندم به خودم که من کجا بودم واقعا؟؟ چقدر سطحی و نااگاهانه زندگی میکردم گاهی که به قبل فکر میکنم هزاران بار از خدا تشکر میکنم که از اون زندگی با اون گاری زهوار دررفته که به خودم بسته بودم نجاتم داد واقعا الان به این نتیجه رسیدم زیبایی در سادگی و خودت بودن هست البته هنوزم جا برای بهبود دارم ولی الان وقتی سرکار بدون ارایش میرم وقتی بیرون بدون ارایش میرم خودم حس قدرت میکنم و هرروز براش خداروشکر میکنم چقدر الان نگاهم تغییر کرده چند هفته قبل توی پینترست دنبال عکس خواسته هام بودم یه دخترخانمی که مدل لباس بود رو دیدم انقدررر این دختر ساده بود حتی ابروهاش ، حتی بینیش یه برآمدگی داشت صورتش کک و مک داشت و موهاش مجعد بود و خب هیچ استانداری از نظر بقیه برای مدل شدن رو نداشت اما وقتی من نگاهش کردم اولین چیزی که دیدم یه دختر با اعتمادبفس و زیبا بود و واقعا تحسینش کردم که وقتی خودتو قبول داشته باشی و همونطوری که هستی خودت رو بپذیری حتی از نگاه بقیه هم زیبا هستی یادمه استاد تو یه فایلی میگفتن که این چیزهایی که مد میشه یه فرد با اعتماد بنفس که خودش رو قبول داشته مثلا ابروهاش پهن یا نازک بوده بعد بقیه از اون یادگرفتن و اون ویژگی مد شده از بعد از اون صحبت منم گفتم پس حالا که اینطوریه میخوام الگو باشم برای بقیه همونطور که خانم شایسته الگو شدن برای من خدا میدونه فقط همین آرایش کردن چقدررر نشتی انرژی داره خانم شایسته نازنین خداروشکر میکنم که خانمی مثل شما هم وجود داره من خیلی ازتون درس یادمیگیرم و سعی میکنم پیاده کنم تو زندگیم

    و چقدر لذت میبرم که از هم انقدر تشکر میکنید برای اینکه در زندگی هم حضور دارین انگاری یکنواخت نمیشید برای هم و این باعث میشه رابطه شما انقدر شیرین و زنده باشه و یه نکته خیلی عالی که استاد گفتن مثلا من قبلا میگفتم که استاد همه کارهاش راحت و ساده اصلا سُر میخوره انجام میشه پس چرا برای من با اینکه دارم روی خودم کار میکنم اونطوری نمیشه اما بعد از مخصوصا دوره حل مسائل فهمیدم استادم به خدا انسانه و مسایلی داره ولی نگاهش به مسائل متفاوته قرار نیست هیچ مسیله نباشه قراره تو بزرگتر از مسایلت باشی یعنی همین یه دونه نکته انقدرررر منو به ارامش رسونده که مثل قبل تا یه مسیله کوچیک پیش میاد نگم چرا پس جواب نمیده و واقعا حس میکنم دارم بزرگتر میشم از مسائلم استاد جان حضورتون در زندگی همه ما یه نعمت و پاداش از طرف خداست خدا هرجفتتون رو حفط کنه انشالا سفرتون به سلامت و پر از تجربه های زیبا باشه و ما هم لذت ببریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    به نام رب یکتا)!

    سلام همسفرای عزیزم!! (#2)

    برای همینه که میگم این سریال های عادی نیست و خودش یه دوره است؛

    چه حرف های پرمحتوا و خوبی گفته شد،چقدر ضرورت شنیدن این حرف ها مهم بود!

    بزارید از مسافرت خودمون بگم براتون:

    ما معمولا زیاد سفر میریم و اونم به دلیل آسان گرفتن ماست…خانواده من از موقعی که یادم میومد همینجوری بودیم که هیچ برنامه ریزی از قبل نداشتیم یعنی اصلا هیچییی!

    فقط میدونستیم میخوایم بریم مسافرت،همین!

    حتی وسایل ضروری و قابلمه و آب و لیوان و این چیزا هم نمی بردیم و توی راه اگر لازم میشد،و مجبور میشدیم، میخریدیم.

    منم همیشه فقط یذره لباس و دفتر تمرینام توی کوله ام بود و خیلیی خیلیی سبک!!

    اصلا کلا ههمون به قول شما بدون غر زدن و نق با جریان سفر همهانگ میشیم و ببینیم که چی پیش بیاد و هربار اتفاقات جدید و فوق‌العاده ای میوفتاد که دفترم از نوشتن نکات مثبت دیگه جا نداشت!

    این شخصیتی که توی خانواده مون بود،باعث میشد که ما هرهفته مسافرت باشیم و بیشتر از کل فامیل بریم مسافرت و هرموقع بهمون زنگ میزدن ما توی جاده بودیم…اونم به دلیل آسون گرفتن کار ها به خودمون بود که اگر سخت میگرفتیم ،جهانم بهمون سخت میگرفت ولی خیلی رها میریم سفر!؛!

    ولی میبینم که بقیه فامیل از قبل میدونن میخوان کجا برن و چه ساعتی اونجا باشن و … و هیچوقتم بهشون خوش نمیگذره!

    چون به قول شما دست خدا رو میبندن برای اینکه هدایتشون کنه و میخوان به جای خدا با عقل خودشون برنامه ریزی کنن و نمیزارن خدا سوپرایزشون کنه و اتفاقات شگفت انگیز تری براشون رقم بزنه!

    شوهر خاله ام مثل ما ،خاله ام رو سوپرایز میکنه و بهش میگه میخوان برن بیرون ولی وسط راه یدفعه راه کج میکنن و میرن مسافرت و اونا هم خیلی رهان و بیشتر بهشون خوش میگذره!

    هیچوقت یادم نمیاد حتی علاقه ای نشون داده باشم به آرایش و کرم های پوستی، اگر حتی یذره چیزی روی صورتم باشه ،خیلی احساس سنگینی میکنم و سریع پاکش میکنم،نمیدونم چطور بقیه تحمل میکنن!

    من حتی کرم ضدآفتاب هم نمیتونم بزنم!!

    توی مسافرت چیز دیگه ای که تحربه کردن این بود ،ما وقتی توی ماشین هستیم خیلی روابطمون بهم نزدیک تره و بهتره و بیشتر با هم حرف میزنیم و مسائلمون رو حل میکنیم چون وقتی توی ماشین که هستیم ،نمیتونیم فرار کنیم و هیچ راه چاره ای نیست و اونجا معنی کنترل ذهن و احساس خوب رو میفهمم! نه میتونی فرار کنی و نه جایی بری،مجبوری همونجا هر مسئله ای داشته باشی حل کنی!!

    واقعا احساس لیاقت و عزت نفس خیلی مهمه!!!

    من از ریشه فهمیدم مشکلم توی این قضیه است و تمرکزم روی بهبود این نقطه است!

    این حل بشه ،خیلی چیز ها پشت سرش حل شده است و میخوام امروزم یه چالش بزرگم رو حل کنم!

    ولی منم واقعا از اول اینجوری نبودم و توی مسافرت انقدر کنار نمیومدم و خیلی غر میزدم و الان فهمیدم که خداروشکررر تغییر کردم و اینجوری شدم…

    الان دارم معنی زندگی کردن و تحربه کردن میفهمم،الان میفههم داشتم زندگی رو به خودم زهر میکردم و جلوی خوشیم رو گرفته بودم!

    واقعا خداروشکر بابت این تغییرات چون دیگه خودمم نمیتونستم با خودمم کنار بیام ولی الان بیشتر با خودم در صلح شدم و این خیلی حس خوبی داره!!!

    من وجودم ارزشمنده،خودم ارزشمندم و نباید احساس لیاقتم رو به آرایش یا لباس هام و… گره بزنم!چون روح خدا توی وجودمه!چون کار های خیلی بزرگی میتونم انجام بدم!

    منم تعهد میدم که تا پایان این سفر با شما باشم و کامنت بنویسیم و هرچیزی که یاد بگیرم رو با خودم یادآوری کنم و بیشتر توی ذهنم حک کنم!

    بیشتر لذت ببرم و روی خودم کار کنم و شخصیتم توی این سفر تغییر کنه!

    چون سفر همیشه برای من معنی معنویت رو داشته و سفر به معنای کار کردن روی خودم میدونستم و بزرگتر شدن…چون سفر انسان رو میسازه و تپی سفره که با خودت و ترس هات روبرو میشی!

    مرسی استاد و مریم بانو!! عجب فایلی بود کلی لذت بردم و کلی یادگرفتم و کلی بهبود بیشتر باید توی زندگیم بدم!!!

    خدایا شکرررررت بابت این سایت،بابت این آدم های فوق‌العاده و این خانواده دوست داشتنی!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    خدیجه ملایی گفته:
    مدت عضویت: 859 روز

    به خداوند زیبایی ها.

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو عزیزم وهمچنین سلام به همسفران عزیزم.

    خدایاشکرت بابت این همه زیبایی.چقدر من از نوع فیلم گرفتن مریم جان لذت میبرم تو همه فایل ها، خصوصا سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا خیلی زیبا و هنرمندانه زیبایی ها رو به تصویر میکشه و خیلی قشنگ آن زیبایی ها را با ما به اشتراک میذاره

    ازت ممنونم عزیزم و واقعا تحسینت میکنم چون خسته نمیشی و برات عادی و تکراری نمیشه چیزی و هیچ گونه لرزش دستی تو فیلم گرفتن نداری و همه چی شفاف و با کیفیت بالا ضبط میشه طوری که منی که میبینم انگار خودم همانجا هستم و دارم از نزدیک اون قشنگیهارو تجربه میکنم،خداااااایا شکرت.وقتی فکر میکنم به خودم چقدر دیر به سمت این سایت هدایت شدم میگم چه حیف.‌. ولی بعدش میگم خب قبلا تو مدارش نبودی الان که تو مدارش قرار گرفتی قدرشو بدون و استفاده بهینه ازش بکن.استاد چقدر صحبت کردناتون ب دلم میشینه،چقدر مصمم،محکم،شیوا،سلیس،خیلی ساده قانون را میگین و با ایمان کامل در موردش صحبت می‌کنید یعنی قشنگ مشخصه شما همان چیزی که قبول کردین و دارین باهاش زندگی میکنین و این همه نتیجه گرفتین را بیان میکنین یعنی خودواقعی تون هستین و این قشنگ مشخصه،مثل خیلیا جلوی دوربین نقش بازی نمی‌کنید و پشت دوربین شخصیت دیگه داشته باشید و واقعا اینکه این همه با خودتون در صلح هستین چه شما چه مریم جان و همه چیز را خیلی ساده میگیرید و اولویت تون راحت بودن خودتون هست و این اینو واقعا تحسین میکنم.این فایل خیلی تلنگر خوبیه خصوصا برا ما خانوما،چقدر ضعف دارم تو این زمینه،البته بگم خیلی از همین فایل های دانلودی را که میبینم و می‌شنوم سعی میکنم تو زندگیم هم اجرا کنم روم تاثیر گذاشته و تغییر کردم ولی هنوز خیلی جا داره،خانواده من شهرستان هستن و من تهرانم هر وقت میخوام برم چون چند روز میخوام بمونم کلی وسیله آرایشی باید با خودم حمل کنم و این

    حمل کردن و جمع کردنش هم زمان بره هم کلا رو مخمه،بعد از اینکه به لطف خداوند سمت سایت هدایت شدم و فایلهای اینچنینی و در صلح بودن با خود و مستند زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و….تو فایل های دانلودی دیدم واقعا روم تاثیر گذاشته ،چون سری آخر که داشتم میرفتم پیش خانواده و میدونستم که خیلی هارو میبینم که سالهاست منو ندیدن ولی به خودم گفتم که چی؟مگه تو دنبال تایید دیگرانی؟خلاصه منی که این همه تشکیلات داشتم به قول مریم جان انواع شوینده و شامپو و کرم و تونر و اتو مو و سری مخصوص سشوار و کرم مو و ماسک مو و لوسیون بدن و…همه رو فاکتور گرفتم و یه کیف آرایشی خیلی کوچولو که فقط شامل ضدآفتاب و رژ و یه مداد چشم و تمام.خودم تعجب کردم و بعدش گفتم خب بقیه را نمیخوام ببرم و همین کافیه و چقدر دیدم چمدونم سبک و کلی لباس اضافه می‌بردم که شاید اصلا نمیپوشیدمشون دیگه این اخلاقم هم حذف کردم به لطف فایل های دانلودی فقط و قشنگ از خودم پرسیدم با کدوم لباسا راحتی؟همونو بپوش و تمام.

    یا یه مورد دیگه حدودا یک و ماه و نیم پیش عروسی یکی از اقوام نزدیک بود مثلا من آدمی بودم که میگفتم باید شیک و پیک و آرایشگاه رفته و شنیون کرده و..باشم،روز عروسی بلند شدم و با نجواهای ذهنم درگیر بودم که برم آرایشگاه و نرم؟چرا میخوای بری؟چون تایید دیگران برات مهمه و میخوای جلب توجه کنی؟خلاصه تصمیم گرفتم که نرم،گفتم الان موقعشه که ببینی تغییر کردی واقعا یا نه فقط الکی گوش میکنی فایلارو؟و خداروشکر موفق شدم به نجواهای ذهنم غلبه کنم و نرفتم و خودم یک آرایش کاملا ساده کردم و شنیونم نکردم و موهامو خیلی ساده جمع کردم و دم اسبی بستم و رفتم و اونحا تو عروسی گفتم آفرین بهت و بهت افتخار میکنم تو داری رشد میکنی و کلی هم رفتم وسط رقصیدم و گفتم اینجا اومدی فقط شاد باشی و مهم اینه که از درون شاد باشی وهمش بع خودم میگفتم تو فقط باید بهترینِ خودت باشی و همین کافیه و نباید کاری کنی که جلب توجه کنی،حتی نرفتم لباس دیگه بخرم که بگم نه من اینو قبلا پوشیدم و دیدن و گفتم همینی که دارم را میپوشم مهم اینه که قشنگه،دوسش دارم و بهم میاد و همونو پوشیدم.در صورتیکه من خیلی آدم حساسی بودم اینجوری که نه من باید قشنگترین لباس رو بپوشم،نه من باید بهترین سالن آرایشگاه برمو…در مورد سفر هم من خیلی سفرو دوس دارم و اکثر شهرهای ایرانو رفتم و کلا عاشق مسافرتم ولی همین حمل وسایل و یا به قول مریم جان موهام خراب نشه،آرایشم خراب نشه از رفتن به خیلی جاها و دیدن تجربه های قشنگ خودداری کردم و خیلی حساسم به تمیزی و حمام و دسشویی و.. که سعی میکنم رو این خصلتم خیلی کار کنم و هنوز جای کار دارم،در مورد غرزدن هم متاسفانه ضعف دارم و تو گرما خیلی زود حالم بد میشه و عصبی میشم و بی‌حال ولی سرما نه،عصبیم نمیکنه و تحمل میکنم و خیلی غر نمیزنم ولی تو گرما غر میزنم که باید روش کار کنم ولی در کل تاثیر فایل ها رو من فوق العاده س و دارم تغییرو میبینم…خیلی ازتون ممنونم بابت این همه آگاهی های ناب و این همه فایل هایی که در طول سفر ضبط و تدوین میکنین،چون کاملا درک میکنم که چقدر زمان بره و انرژی زیادی میخواد.خداقوت حسابی.

    بی صبرانه منتظر قسمت جدید هستم و واقعا ازتون ممنونم و عاشقتونم‌‌ و میدونم که کلی تو این سفر هم بهمون خوش میگذره و هم کلی رشد میکنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 867 روز

      بنام خالقمون

      سلام و عرض ادب خدمت

      خواهر ارزشمند خدیجه ملایی…

      مگه داریم دختر به این زیبایی و با اراده

      داشتم برای خانم رضایی (کیمیای نازنین ) می نوشتم در پاسخ به کامنت شون، هدایت شدم به کامنت تون و چقدر زیبا نوشتی …

      مخصوصا اونجایی که گفتی الان موقع عمله و بایدخودمو نشون بدم واقعا سخته و شجاعت میخاد… مخصوصا برای شما که تهرانید و وقتی میر ی شهرستان انتظار دارن یه چهره ی متفاوت از شما ببینن…

      خیلی تحسینت کردم جواهر ارزشمند و خدا وندرو شکر کردم برای وجود دوستان عزیزم.

      که تک تک شون رو دوست دارم و همه ی اونارو یک گنج میدونم و میشه خیلی خیلی چیزها ازشون یاد بگیرم…

      مرسی که نوشتی

      مرسی که هستید .

      هر ساعت و دقیقه زندگی به کامت باشه .

      و به شادی بگذره

      روزها و لحظه هات

      باعشق و حال خوب سپری بشه..

      و همیشه حالتون عالی و متعالی .

      امضای الله مهربان

      پای تک تک آرزوهات.

      ای ….

      فرشته ی نازنین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        خدیجه ملایی گفته:
        مدت عضویت: 859 روز

        سلام و درود خدمت شما.

        ممنونم از نگاه زیبای شما وممنونم از اینکه زیبا نوشتید و زیبا درک کردین و

        منم نگاه و درک بسیار زیبای شما را تحسین میکنم چون تغییر مدار شما و درک بیشترشون از زیبایی ها باعث شده که این چنین زیبا برداشت کنید.

        امیدوارم همیشه و همه جا شادی و سلامتی و آرامش رفیق جدانشدنی لحظه هاتون باشه..سپاس

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 867 روز

          بنام خالق زیبایی ها .

          سلام مجدد دارم

          خدمت نازنین خواهر

          و جواهر بی نظیر

          حالتون عالی و متعالی

          نقطه ی آبی شما دریافت شد . و کلی انرژی و حال خوب انتقال دادی…

          من بیشتر شما رو تحسین میکنم . مرسی که برام نوشتی و

          وقت گذاشتی.

          پیگیر کامنت های خوب و تاثیر گذار تون هستیم.

          تا یادم نرفته، بازم کمال تشکر رو دارم از پاسخ های شما در قسمت عقل کل

          خداوند رو هزار بار شاکرم برای وجود شما و همه ی دوستان

          واقعا لنگه ندارن بچه ها ،آرزو میکنم

          مهر

          عشق

          برکت

          محبت

          آسایش روح

          آرامش دل

          و در یک کلام

          هر چه لطف خداست

          همه رفیق

          و همنشینت باشند .

          امید وارم هر لحظه از زندگی رو به سوی بهتر شدن ، و سعادت قدم بر داری.

          ای فرشته ی عاشق الله

          بهترین آرزوها بدرقه ی راهت…

          بی نهایت دوستون دارم.

          و عاشقتونم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            خدیجه ملایی گفته:
            مدت عضویت: 859 روز

            باید بگم وقتی پاسخ شما را دیدم واقعا خوشحال شدم و حس خوبی گرفتم…من با نوشتن دیدگاه ها یا پاسخ دادن به سوالات تو قسمت عقل کل،بیشتر هدفم اینه که اصل و قوانین را اول به خودم یادآوری کنم و سعی میکنم با بودن بیشتر تو این سایت و فعالیت کردن حالا از طریق پاسخ دادن و یا نوشتن دیدگاهم بیشتر روی خودم کار کنم و رشد کنم و خییییلی خیلی خوشحالم که برای شما و همسفران و هم فرکانس های نازنینم هم موثر بوده.از آرزوهای قشنگتونم سپاس و می‌دانم همان قدر که عشق میدید و زیبا می‌بینید به همان میزان هم نعمت ها را به عنوان پاداش دریافت می‌کنید.منم کلی آرزوهای قشنگ و با شیرین ترین تجربه ها را برای تک تک عزیزانم

            آرزومندم که واقعا کلی از کامنت ها و تجربه هاشون یادمیگیرم.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محسن گفته:
    مدت عضویت: 1490 روز

    به نام الله مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بزرگوار و دوستان همراه

    خداروشکر دوباره میتونم توی این سفر همراه لحظات خوب شما باشم.

    خدایا شکرت که نقطه اول وردمون شهر آلاباما هست. زیبایی اولی که دیدم آسمون قشنگش و اون ابر هایی که از دور دست بهت خوش آمد میگفتن..

    واقعا هیچ جا خونه آدم نمیشه اگر دلت همه جا با خدا باشه هیچ جایی نیس که احساس دلتنگی کنی.. وقتی دلت دنبال زیبایی ها باشه فرقی نمیکنه پرادایس باشی با تمپا با آلاباما..

    خوشم میاد بیشتر جاده هایی که توی سفر دیدم کنارش کلی درخت های خوشگل و خوش رنگ انگار با نرم افزار اونارو قرار دادی و این اطرافت و دقتی که توی نصب تابلوها و علائم هشدار کنار جاده هست نشان از انجام مسئولیت بچه های راهداری یو اس هست.. خداقوت بهشون میگم.. اون سنتری که خانوم شایسته گفت که وقتی وارد هر ایالتی میشی وجود داره تا آگاه بشی از زیبایی‌های اون ایالت.. کاری که توی ایران فقط توی عید انجام میشه و بروشور درست میکنن ولی اینا بجای مخصوص و همیشگی دارن برای معرفی.. خیلی خوشم اومد احسنت.. اون پل زیبای کابلی چقدر ویوی قشنگی رو تو خودش داشت..

    استاد تحسین میکنم شمارو بابت که هربار با خودرو یی میرید مسافرت که آزادی بهتون میده و دستتون رو باز میزاره برای دیدن جاهای قشنگ.. و اینکه میگید شما مقصدی ندارید و فقط میخاید لذت ببرید اینم از نگرش و دیدگاه الی تون میاد و احساس ارزشمندی تون که به خودتون سخت نمی‌گیرید و طبیعتا آدم هایی هم در کنارتون هستند که اینجوری هستند مثل خانوم شایسته و.. واقعا خداروشکر میکنم که بعد از اینکه از سرکار اومدم هدایت شدم به سایت برای اینکه نشانه امروزم رو ببینم ولی یهو رفتم سر گزینه دانلود ها و دیدم فایل 194اومده و از قضا تازه س چون هیچ نظری نیومده بود..

    توی کلام خانوم شایسته.. دقیقا منم کل وسایلم توی یه کوله هست.. حتی اگه مسافرت دو ماهه برم همین کوله با همون وسایل همراهمه و توی این پنج سال این روال طبیعی من شده.. وقتی هم بقیه رو میبینم که دوسه تا چمدون فقط وسایل شخصی دارند علامت سوالا روشن میشه تو سرم.. ولی خب من اینجوری خودم رو هندل میکنم یا شرایطم که اگه آدم بخاد از این دنیا بره هم وابستگی به چیزای الکی نداشته باشه.. اینو دقیقا توی اسباب کشی میدیدم که یه بقیه یه کامیون فقط آت اشغال با خودشون همراه می‌کردند و می‌دیدی که همه اون وسایل رو سالی یکبار هم نگا نمیکنن بعد اون همه زحمت و اذیت برای جابجایی رو تحمل و تقبل می‌کنند..

    یادم میاد من از بچگی اینجوری بودم و این مورد مسافرت رفتن رو برام راحت کرده و هروقت تصمیم به مسافرت با رفتن به جایی باشه من تو ده دیقه آماده هستم.. و بقیه هم تعجب میکنن..

    خوشحالم که این مطلبی که خانوم شایسته گفتن باعت شد متذکر این خوبی شخصیتم و راحتی ام بشم..

    اینو بگم که توی این چندتا مسافرت آخر که رفتم و با اینکه

    من همون چیزی که بودم رو انجام می‌دادم طبق انجام تمرینات دوره عزت نفس،بقیه میگن خیلی آرزومونه که مثل تو انقد راحت و آزاد باشیم..

    من توی مسافرت کلا به خودم سخت نمیگیرم و سعی میکنم همونجوری که فکر میکنم حسم خوب میشه رفتار میکنم..

    و تازگیا از با خدا که حرف میزنم بهش میگم خدایا ازت ممنونم که احساسات خوبم رو بیشتر میکنی و حس میکنم هی مدام داره با رخ دادن اتفاقاتی که احساس خوب میده حتی با مردمی که نمیشناسم و یکی دوبار دیدمشون حتی توی استان های دیگه، شب و روزم داره به شکل جدیدی سپری میشه.. ولی هنوزم میدونم توی روابطم کلی باگ دارم ولی به امید خدا اوضاع خوب میشه همونطور که منو تا اینجا آورد و ولم نکرد، در ادامه هم بیشتر هدایتم میکنه..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    dreams come true گفته:
    مدت عضویت: 975 روز

    بنام خداوند روشن ضمیر خداوند روشنگر بی نظیر سلااااااااااام به استاد بی نظیر سللللااااام به استاااااد مریم جان سلااااااااامم به دوستان همفرکانسیییی واااااای خدای من مریم جااانم چقدر که شما زیباترمیشید هربار بیشتراز قبل روشنایی وبراق شدن پوستتون تا درخشش چشماتون تا زیبایی موها ولباستون و چقدر من دوست دارم ازشما الگو بگیرم …. اول از همه بگم خیییییلی خوشحالم که سفرنامه جدید شروع شده خداروسپاسگذارم بینهایییییییت دوم اینکه وقتی از تفاوت سفرکردن قبل والانتون گفتین که چقدرالان سبک سفرمیکنین و یه شامپو بچه ضدافتاب و مسواک شده تموم وسایل آرایشی بهداشتی خیلی کیففففف کردم ویاد خودم افتادم که منم قبلا مث گذشته شما یه کیف پر از وسایل آرایشی همراه خودم میبردم وچقدررررر زجرآوره که قبل ازهمه بیدار شی تا آرایش کنی موهات رو درست کنی واون همه استرس و… به جون بخری تا زیبا بنظربرسی که همش از عدم عزت نفس وخود ارزشی میاد اما ازوقتی شما رو برای خودم الگو قرار دادم خیلی سریعتر آماده میشم وقتی جایی میریم (باید خیلی بهتر هم بشم هنوز جای کار داره)برای سفرهام دیگه خبری از یه کوله وسایل آرایشی نیست (ولی اندازه وسایل شما هم نیست یکم بیشتره باید روی خودم کار کنم)دیگه مث قبل خیلی حساس نیستم که لباسام اتو شون رفته باشه یکم چروک شدن هم برام دیگه اشکالی نداره وسخت نمی گیرم …. راسی وقتی گفتین ازشامپو بچه استفاده میکنین اونقدر خوشحال شدم چون منم چند ساله فقط شامپو بچه استفاده میکنم وخیلیم راضی ام خداروشکر وقتی استاد گفتین تو سفرهست که میشه آدم هارو شناخت واقعا همینه ومن تجربه کردم وبهم ثابت شده که ذات واقعی ادما تو سفرها بیرون میاد (البته تو مدل سفر رفتن شما بیشتر نشون میدن شاید تو سفرهای لاکچری تو هتل ها که همیشه غذا سروقت هست و کاری برای انجام دادن نیس وبقولی بخور بخواب باشه وقت و انرژی برای بازیگری کردن دارند) استاد ما هم زیاد سفرمیکنیم وسفرهامون شبیه شماست حتی پرچالشتر از شما تو چادرا میخوابیم جاهایی میریم که بکر باشه و هیجانی که کمتر کسی شاید جاهایی که ما میریم برن خلاصه که خییییییلی لذت باشه این مدل مسافرت ها)خداروشکررررررر از خداوند درخواست یه تراک کمپرقشنگ وعاااالی میکنمممم تا راحتر بتونیم سفرهای بیشتر طولانی مدت ولذت بخش وراحتر رو تجربه کنیم ودور دنیا رو بگردیم و سپاس گذار نعمت های خداوند باشیم ازتون بسسسسیااااار ممنونم دوستتون دارم خیلی زیاااااااااد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    آذر عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 1221 روز

    به نام خدای هدایت گرم

    سلام به استادهای خوش تیپ و دوست داشتنیم و همه ی دوستان عزیزم

    خدا رو شکر میکنم به خاطرشما استاد جان که در چنین کشور قشنگی زندگی می کنی که ماها فقط زیبایی میبینیم وزیبایی.

    تحسین میکنم این جاده ی با صفا وتمیز رو واین ماشین زیبا رو و همچنین شما ها رو استاد جان که روز به روز زیباتر میشید.

    به قول آقای خوشدل وقتی عکس اول فایل رو دیدم با لبخند زیبای خانم شایسته من هم یک لبخند بزرگ روی صورتم نقش بست.

    خوش به حال شما خانم شایسته ی عزیز که هر لحظه بااستاد هستین واز آموزه های استاد مستقیم استفاده می کنی. وتحسینتون می کنم که تونستین انقدر خوب رو خودتون کار کنین که از اون آدم قبلی که فرمودین به چنین شخصیتی تبدیل بشین.

    براتون آروزی روزهای خوشی رو در کنار استاد می کنم

    واز خدا می خواهم از این سفرها هم هر کدوم از ماها تجربه بکنیم.

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    Life time گفته:
    مدت عضویت: 1508 روز

    سلام

    سفرتون به خیر

    دوست دارم از سفری بنویسم که در پانزده فروردین ماه سال 1371 آغاز کردم

    سفر خودم به کره ی زمین …

    سفری که به این دنیا آغاز کردم قطعا برای رشد و کامل تر شدنم بوده

    مسائل مختلفی در زندگی ام پیش آمد که هربار من رو یک پله به بالاتر سوقم میداد

    و سبب رشدم میشد

    بخاطر هوش و استعدادم همواره تشویق میشدم به ادامه تحصیل ، از سمت تمام معلمان …و اما در ترم سه دانشگاه بود که سال 1390 ، ندای درونم من رابه ترک دانشگاه فرامیخواند

    من دانشگاهم را در نهایت ترک کردم بعد از یکی دو سال و باز روند رشد و آموزش دیدنم از آن موقع سرعت گرفت و خدا هم با امدادهای غیبی اش به یاری ام می آمد

    هم تضادهایش کمک بود هم لطف و مرحمت هایش هم افراد و کتاب ها و اساتید و فایلها و دستانش که درین راه به کمکم می آمدند

    در خرداد سال 97 بود که بعد از بارها صدا زدنش و کمک خواستن و در اوج تنها بودن ، الهام شد کلمه ای را در گوگل سرچ کنم وقتی سرچ کردم بااینجا آشنا شدم

    از سال 97 که عضو شدم هر روز در سایت بودم هرروز با فایل ها با کامنت ها با عقل کل جلو میرفتم یاد میگرفتم و رشد میکردم

    مشکلات سختی رو پیش رو داشتم

    سال 1400 هم این کاربری رو ساختم تامحصولات رو باهاش تهیه کنم

    تا امروز که این کامنت رو می نویسم

    خیلی چیزها از استاد عباس منش و سایت ایشون یاد گرفتم

    که واقعا ممنون هستم

    اما دوست دارم چیزهایی رو اضافه کنم

    که به نظرم جای خالی اون ها اینجا خیلی احساس میشه

    چیزهایی که تا خودم تجربش نکردم و بها هایی سنگین براش نپرداختم به درک و فلسفش پی نبردم

    همه آموزش های شما درست و عالیست

    ولی من فهمیدم که باید در کنار همه این اصول ،

    نماز ، روزه ، احکام اسلامی ، طهارت ، حد و حدود الهی درباره نگاه و حجاب و پوشش و محرم و نامحرم و عبادت و عقاید و باورهای مذهبی ، و حرمت موسیقی و رقص و ولایت و مودت و اطاعت و محبت پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام را رعایت کنم

    اگر احکام اسلامی رارعایت نکنم اگر نماز نخوانم اگر ولایت و محبت اهل بیت رانداشته باشم من کامل نیستم و دچار مشکل خواهم شد

    من ضربات سنگینی خوردم به خاطر کنار گذاشتن نماز و طهارت و احکام و حجابم

    من وقتی نماز و طهارت راکنار گذاشتم طبق عادت گذشته ام که نماز و طهارت داشتم و نداهای درونی را میفهمیدم و اونها رو الهامات و هدایتهای خداوند درک میکردم ، در زمانی که طهارت و نماز نبود فکر میکردم اونها الهامات و هدایت خداهستن اما بعد از چهار پنج ماه که گذشت بعد از اتفاقاتی بسیار بسیار بد فهمیدم که اگر نماز نمیخونم اگر طهارت ندارم اگر حجاب ندارم اگر احکام اسلامی رارعایت نمیکنم شیطانه که بهم الهام و هدایت خودشو میرسونه

    من از شما ممنونم استادعباسمنش چون خیلی چیزاازتون یادگرفتم و از سایتتون استفاده کردم اما این موارد که نوشتم هم خیلی خیلی مهم هستند

    من نه از باور و عقیده درونی شما اطلاع دارم و نه قصد تفتیش عقاید و تجسس دارم و نه حتی قصد هدایت کسی رو دارم فقط بعنوان کسی که 5 سال تقریبا هرروز اینجا بود و کامنت نوشت بر خودم لازم دونستم مدار الانم و درک الانم و تجربه الانمو که بهاهای زیادی هم براش دادمو بنویسم بلکه به درد خودم و دیگران هم بخوره

    چون خودمو در قبال کامنت های قبلیم مسئول دونستم .

    باورها و عقاید مذهبی ما نیست که اشکال دارن مااشکال داریم و باید دوره تکاملمون رو طی کنیم تا بفهمیم که واقعا حقیقت چی بود

    و توهمین تکامله است که انسان درسها میاموزه و از الودگی ها و خصلتهای منفی پاک میشه

    امیدوارم خدا یک لحظه دستمونو رها نکنه

    سپاس و خداحافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    ندا رنجبری گفته:
    مدت عضویت: 3406 روز

    به نام خدای توانا و‌مهربان.

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم عزیز‌ و دوستان هم فرکانسی.

    من نسبت به سفر به دور‌آمریکا ارادت خاصی دارم چون اولین بار با اومدن این سریال روی سایت من تونستم از یه سیکل معیوب تمرکز بر نکات منفی و تضادهای بسیاری که به خاطر این ویژگی من رو احاطه کرده بود خودم رو خارج کنم و اهمیت سپاسگزار بودن رو درک کردم و اتفاقات زندگیم با سرعت زیادی همراه با این سریال به سمت مثبت شروع به تغییر کرد.

    این روزها من هم در حال سفر و در واقع هجرت هستم اما نه هجرت مکان، دارم یه سری تغییرات بزرگ در‌شغلم ایجاد میکنم و در واقع همون ساده سازی که شما با سفر آموختید‌ رو دارم یاد میگیرم در‌شغلم و کارم پیاده کنم و تمام اون پیچیدگی که در شغلم و کارم داشتم رو جمع کردم با مجموعه ای که همکاری داشتم قطع همکاری کردم، کلی وسایل و اسباب کار که به جای لذت باعث سخت شدن کار برای من شده بود رو حذف کردم و میخوام از توی خونه استارت کارم رو بزنم اونم فقط آنلاین اونم فقط با یه موبایل ساده، از چند سال پیش که شغل کارمندی رو ترک کردم و پا در مسیر علاقه ام گذاشتم یه چیزی که من رو آزار میداد همین پیچیدگی و سختی کار جدیدم بود و اینکه کارم بیشتر فیزیکی بود، با اینکه توی این سال ها لذت بردم اما تضادها هم زیاد بود و من نمیتونستم اونطور که باید شکرگذار کارم باشم اما الان که برمیگردم به عقب خدا رو شکر میکنم بابت تمام اون تضادهایی که باعث شد من به وضوح برسم که دقیقا چی میخوام و دوست دارم کارم به چه شکل باشه.

    صحبت هایی که مریم جان داشتن رو فقط خانوما درک میکنن و مطمئنا اکثر‌خانم ها یه دوره ای از زندگی‌چنین شرایطی رو تجربه کردن و من هم همینطور، یادم هست وقتی مجرد بودم اینقدر اعتماد به نفسم پائین بود که هرگز بدون آرایش روبروی هیچ پسری حاضر نبودم آفتابی بشم حتی بقال سر‌کوچه، من چهره ی خودم رو قبول نداشتم، قیافه ام رو همینی که هست رو دوست نداشتم و یادم هست اولین تجربه ی سفر مجردیم سخت ترین تجربه ام بود چون همش مواظب بودم که آرایشم خراب نشه و همش نگران بودم که بالاخره میتونیم جایی رو پیدا کنیم که من آرایشم رو تمدید کنم یا خیر.

    اما الان به نسبت چند سال پیش چقدر تغییر کردم که کل روتین پوستی من فقط یه مرطوب کننده ی پوسته، که اونم توی این سفر آخر هفته ای با خودم نبردم، استفاده از اونم فقط به خاطر اینه که پوست خشکی دارم که بعد شستشو حالت کشیدگی رو پوستم حس میکنم، البته علاقه به روتین مراقبت پوست و مو دارم اما وابسته به این کار نیستم، هر وقت خونه بودم دوست دارم انجام بدم و پوست و موی درخشان تر و هلتی تری داشته باشم اما اینجوری ام نیست که توی سفر هم حتما باید این روتین باشه، سال ها میشه پول برای لوازم آرایشی ندادم با اینکه خودم هم در صنعت زیبایی فعالیت میکنم.

    یه تفاوتی هست بین کسی که برای حرف مردم و اینکه قیافه ی خودش رو دوست نداره آرایش میکنه با کسی که واقعا به این کار علاقه داره توی خونه و حتی وقتی کسی ام نمیبینتش هم دوست داره انجامش میده، من خودم وقتی میخوام کاری رو انجام بدم از خودم سوال میکنم و سعی میکنم درون خودم رو واکاوی کنم، شده جایی دوست داریم آرایش داشته باشیم اما چون محیط مذهبی بوده و اون آدم هایی که قرار بوده توی جمع شون‌ حاضر بشیم آدم های مذهبی و گاها متعصبی بودن که اگر آرایش میکردی حتما قضاوتت میکردن آرایش نکردیم نه برای اینکه عزت نفسمون بالاست بلکه برعکس چون عزت نفمسون پائینه و تایید اون جمع مذهبی برامون مهمه.

    اما سفر…

    کل زندگی یه سفره، یه سفری که میتونیم با آسون گرفتن به خودمون و دور و بری هامون لذتبخش تر طی طریق کنیم و رشد کنیم یا با علف های هرز باورهای محدود خودمون رو توی قواعد فراوان قرار بدیم و مقاومت داشته باشیم.

    این روزا خیلی اهمیت آسونگیر بودن رو بهتر درک کردم، تا همین چند وقت پیش که زمان زیادی ام ازش نگذشته به خاطر کمالگرایی زندگی رو سخت کرده بودم به خودم و اطرافیانم سخت گرفته بودم، روی هر حرف و واکنشی حساس شده بودم، خیلی زیاد در برابر اوضاع بیرونی مقاومت داشتم اگر یه روز نمیتونستم اون برنامه ی روزانه ام رو داشته باشم و اون قدم هایی که برای اهدافم تعیین کردم رو بردارم و کمی به خاطر یه مهمونی یا یه سفر کوتاه دو روزه، اون روتین به هم میخورد خیلی از نظر احساسی درگیر میشدم چون مقاومت داشتم در برابر اوضاع و میخواستم همه چیز تحت کنترل من باشه، الان متوجه شدم که این تاکید بر ثبات و اینکه حتما یه برنامه ی مشخص و از پیش تعیین شده باشه باعث‌ میشه راه رو بر هدایت خدا ببندیم و دستان خدا رو محدود کنیم.

    سفر باعث میشه آدم از قالب ها فاصله بگیره و روی جریان هدایت سوار بشه و مقاومت ها رو بزاره کنار و رهاتر بشه و اجازه بده به خودش که رشد کنه.

    من خیلی امید دارم که با پیگیری فایل های جدید سفر به دور آمریکا بتونم با تمرکز روی اونا و تجسمش، یه سفر دلپذیر رو برای خودم خلق کنم چون من هم خیلی وقته که به سفر دور نرفتم و خیلی بهش نیاز دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    سلام به رفقای عزیزم

    سفر شروع شد! چه شیک! شروع نشده، رفتیم تو ایالت آلاباما! از دور، جای منم خالی!

    بعدش گفتین وارد محدوده می سی سی پی شده ین! ناخوداگاه آهنگ سریال هاکلبری فین تو کله م شروع به نواختن کرد! چه هیجان انگیز!

    مریم جان! موی بلند هم بهتون میاد ها! البته این شروع موی بلند داشتن هست, ولی دیدن همین مقدار بلندی مو هم برای من جدید بود.

    ،اتفاقاً خانم من هم داره موهاشو بلند می‌ذاره! چند هفته پیش گفتم تو این گرما موی بلند برای چی؟ گفت: همینجوری! از یکنواختی در بیاد. خب، به من چه! موی بلند هم قشنگه و خانمم بهتر می‌دونه.

    از اینا که بگذریم، کچلی جذاب استاد، خوش تر است! جدی کله رو بنازم داداش! با این اندام درست درمون دوره قانون سلامتی، خیلی جوره! بزن کنار، تو می‌سی‌سی‌پی بگرد یه اسپندی واسه ی خودت پیدا کن و دود کن! پیدا کن دیگه!

    چه تفاهمی!! ماشین ما هم تو تابستون کولرش همینجوری شد و رفتم پیش کولر ساز، یه آفتاماتور بوق وصل کرد، مشکل کمپرسور ماشین حل شد! استاد، اگه خواستی آدرس بدم، ماشینتو بیار شیراز پیش این، استاد کار خوبیه، یکشنبه ها هم تعطیل نیست!

    این مطالب مریم جان را قبلاً در بخش عزت نفس دوره دوازده قدم شنیده بودم، ولی بازم باحال بود . جالب اینکه ایشون داره به جایی میرسه که فقط یه شامپو بر میدارم و تامام! ای ول به این پشتکار! دم استاد هم گرم که اینجور زندگی رو ترویج داد و از خونه خودش شروع کرد.

    یه چیز جالب. خانمم دنبال کننده یک استراتژیست موفقیت داخلی هست که یه خانمه. ایشون تبلیغ کننده جدی استاد عباسمنش هست و فقط با همین آرایش نکردن مشکل داره! یعنی آرایش نکردن رو یه کار خوب می‌دونه که ضامن عزت نفسه!! ولی خانم من! ایشون هم تمام و کمال دنبال کننده اون خانم هست،به جز همین بحث آرایش! اینجا به شما و مریم جان اقتدا می‌کنه! چون کار شما راحت تر و باحال تره! آخه ما هم با بچه هامون خیلی زیاد به گردش و تفریح میریم! آخه جور در نمیاد این آرایش با زندگی عادی ما!

    خلاصه آخرش نیگا میکنی، میبینی خانمم فقط دنبال کننده جدی من و عقایدمه، چون منم دنبال کننده سایت عباسمنش هستم!! چه معنی داره! خدا یکی، شوهر یکی، سایت عباسمنش هم یکی!!

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشین ، عین خودم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: