سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا روح اله گفته:
    مدت عضویت: 1504 روز

    الهی به امید تو

    خدایا شکرت برا داشتن این الگوی زیبا

    تصور داشتن همچین زندگی با این کیفیت واقعا محشره

    چقدر قابل تحسینه که یک انسان در نهایت عزت نفس و پذیرفتن و دوست داشتن خود و بدون توجه به نظر دیگران فقط بدنبال لذت بردن از لحظه باشه.

    گاهی آدم به غلط تصور میکنه داشتن عزت نفس و پذیرش خودمون به همون شکلی که هستیم باعث میشه که در عین حالی که دیگران با ما حال نمیکنن

    ولی ما سعی میکنیم توجه نکنیم و انگار با نجواهای ذهنمون مبارزه میکنیم که میگه الآن مردم دارن تورو قضاوت میکنن یا ظاهرت از نظر بقیه مناسب نیست و این شکل گفتگوهای ذهنی

    ولی درواقع وقتی ما خودمون رو به همون شکلی که هستیم میپذیریم و دنبال راضی کردن دیگران نیستیم اتفاقا ناخودآگاه دیگران هم مارو بیشتر دوست دارن و اتفاقا نظرشون در مورد ما مثبت میشه

    چون فرکانس در صلح بودن با خود رو از ما دریافت میکنن

    از سویی دیگه هم انسان رها از حرف و نظر دیگران و باورهایی که جامعه به خورد مغزش داده میتونه نهایت احساس خوب رو در هر لحظه تجربه

    الهی شکرت واسه این آگاهی های نابی که هر روز از این سایت و این استاد گرانقدر دریافت میکنم

    و چقدر خوش شانسم که تو این مسیر قرار گرفتم

    استاد بزرگوار ممنونم برای وجود پر از خیر و برکتتون

    همچنیم شما بانو مریم شایسته

    الهی بینهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1324 روز

    سلام به همه عزیزانم

    سفر به دور امریکا 194

    سفر از جاده های بزرگ و پهناور و طبعیت سبز کنار جاده آلاباما شروع میشه، چقدر این کشور سرسبز، پهناور و وسیع هست این خیابان های بزرگ این همه نعمت و برکت و آسایش.

    خدا قوت گفتن و انرژی دادن خانم شایسته ب استاد رو تحسین میکنم، و من هم از شما یاد گرفتم ک هرکس چه پدر، چه آشنایان، چه رانندگان اتوبوس من رو رسوندن خداقوت و تشکر کنم و قدردان باشم برای زحمتی ک کشیدن، چیزی ک قبلا نمیدونستم.

    چه ویزیتور سنتر تمیز و نورانی بود، من عاشق اون گل های طبیعی بزرگ و زیبا شدم، اون دختر کوچولو ک خود خودش بود درازکشیده بود روی صندلی، ای جان و مادری ک اجازه میده بچه خودش باشه و رفتارش رو کنترل نمیکرد.

    استاد و خانم شایسته خوش تیپ و زیبامون، واقعا زیبا هستین، من عاشق پوستر این فایل شدم، مگر میشه شما دو زوج خوشبخت و زیبا رو دید و ذوق نکرد، مگر میشه عشق نکرد از لبخند روی لب هاتون.چقدر تحسین برانگیز هست این رابطه خدایا شکرت پس وجود داره پس میشود.

    اون آسمان زیبا با ابرهای پفکی اش و اون پل زیبا، جاده های بزرگ و سالم و صاف، ماشین های متنوع و فوق لاکچری نشان از فراوانی نعمت و ثروت میده بهم.

    چقدر سخاوتمندانه و با عشق تجربیات تون رو با ما دانشجویان و همسفران به اشتراک میگذارید، زمانی ک بابت تهیه و تدوین این فایلها صرف میکنید، چقدر باید قدردان وسپاسگزار باشم ک اینجا هستم و میتونم ب این فایلها دسترسی داشته باشم. انقدر ذوق کردم و احساس کردم با شما همسفر هستم وقتی خانم شایسته عزیز با ذوق گفتن رفتیم با بچه ها ویزیتور سنتر رو دیدیم، خدایا شکرت.چقدر سخاوت و عشق

    استاد چقدر درس داشت برام اینکه با وجود مخالفت تون برای آرایش پارتنرتون ولی هیچی نگفتین و عقیده دارین انسان ها آزادن و مختارن هرجور دوست دارن رفتار کنن، خود من هم خواهر کوچکم بدون آرایش بیرون نمیره و اهل تیپ های متنوع هست. اوایل توی ذهنم قضاوتش میکردم ولی بعدش گفتم اشکالی نداره بزار تجربه کنه و اینکه هرکسی لایف استایل خودش رو داره، همونطور ک من دوست ندارم کسی من رو قضاوت کنه و انتقاد کنه ازم من هم این حق رو ندارم ک از کسی انتقاد کنم و یا بخوام نصیحتش کنم. و اتفاقا نسبت ب همه اعضای خانواده با من ارتباط بهتری برقرار میکنه.

    خانم شایسته : احساس لیاقت من وابسته شده بود ب اینکه من آرایش کنم تا زیبا شوم. هویت من لوازم آرایشم بود، چون احساس لیاقت درونی نداشتم.

    من هر سفری میرم یه مدار لول آپ میشم، در هر سفر یه سری تجربیات کسب میکنم که بیشتر ب درونم برمیگردم.

    من الان دارم زندگی میکنم و اون موقع زندگی نمیکردم چون همش برای تایید دیگران بود و اصلا وقت نداشتم ب خودم فکر کنم.

    حالا میفهمم چرا من ساده بودن و ساده پوش بودن رو دوست دارم، چون خودم راحت هستم، چرا همیشه مانتوهام ساده و مدل پیراهن مردانه داره و مانتوهای مجلسی طور رو بزور میپوشم و حس خوبی توش ندارم، چرا همیشه شلوارهام راحتی و گشاد هستن و از شلوار جین تنگ بدم میاد، چرا تا لاک ب ناخنم میزنم بعد از چند ساعت پاکش میکنم و عاشق ناخن های کوتاه و ساده خودم هستم و از دیدن شون لذت میبرم. چرا دلم زده نمیشه از دست های ساده خودم چرا چهره بدون آرایش خودم و یا دیگران رو بیشتر دوست دارم، قربون خدا برم ک انقدر مارو زیبا آفریده ک نیازی ب ابزارهای بیرونی نیست، همه ما زیبا هستیم. واقعا زیبایی در سادگی عه.

    آماده شدن در سفر، یکی از معظلات من بود در سفرها. و دقیقا من هم یه ضدآفتاب و بالم لب و مسواک داشتم و ب همسفرا میگفتم هر وقت میخواستید برید بیرون من بلند میشم برا آماده شدن.

    در سفر انعطاف پذیر باشیم این ویژگی رو من خودم داشتم در مقایسه با همسفران دیگه ام در سفر آخرم. ب خودم آسون میگرفتم در باره جای خواب، غذا، گرما، سرما من واکنشی عمل نمیکردم و اونجا دیدم چقدر رفتارهام فرق کرده و حتی آرامش من باعث تغییر رفتار همسفرهام هم میشد و اونها هم کمتر سخت میگرفتن.یاد گرفته بودم انطباق بدم خودم رو با شرایط و غر نزنم. و اتفاقا خیلی هم خوش گذشت.

    احساس خودارزشمندی یعنی من ارزشمندم، فارغ از زیبایی چهره ام فارغ از دستاوردهام، فارغ از جایگاهی ک از دید بقیه دارم، فارغ از شغل، تیپ، ظاهر و هیکلم.

    ما فراموش کردیم احساس ارزشمندی مون

    سفر انسان سازه، مخصوصا سفرهای هدایتی و بدون فرم و قالب، سفری ک طبیعت را تجربه کنی و آزاد باشی.

    سفری ک بجای زمان گذاشتن روی آرایش و تیپ و لباس و ژست عکاسی، دوست داشته باشی ب تجربیاتت اضافه بشه و خودت رو ب چالش بکشی و کنجکاو باشی‌.

    اتفاقا کولر خراب شدن چند وقت پیش برای من هم پیش اومد، الان ک گفتید متوجه تغییر شخصیت خودم شدم و این تغییرات شخصیتی چون آروم آروم انجام میشه متوجه اش نمیشم.تو ماشین دوستم بودم و چون تصادف کرده بود کولر نداشت و تایم گرم روز هم بود و دقیقا باد داغ میزد بیرون و حتی وارد تونل توحید هم شدیم :)) و دوستم چندین بار از من عذرخواهی کرد و هردفعه در جوابش میگفتم اشکال نداره و حتی توی ذهنم با خودم هم غر نزدم و هربار باد خنک میومد میگفتم آخیش خدایا شکرت.و با خودم میگفتم چقدر ایشون عذرخواهی میکنن اینکه مسئله ای نیست چیزیه ک پیش اومده و دست هیچکی نیست من چه شکایت کنم چه نه وضعیت تغییری نمیکنه. متوجه شدم انقدر خانم ها این دور و زمونه سخت میگیرن و شکایت میکنن ک رفتار من برای دوستم عجیب بود.

    انسان رو در سفر میشه شناخت، چون سفر بالا و پایین داره و تو این بالا و پایین ها میشه بفهمی درجه افراد چقدره و چقدر صبر دارن و تا چقدر همکاری میکنن.

    از خدا خواستم راحت گیر تر بشم، بیشتر با جریان هدایت پیش برم و بیشتر با خودم و هرچیزی ک اطرافم هست با صلح برسم و آگاهانه تمرین میکنم.

    چقدر همسفر همراه داشتن باعث آرامش آدم میشه و همه نهایت لذت رو میبرن از سفر.

    راستش من هم قبلا خیلی دوست داشتم با تور و دوستانم برم مسافرت ولی اواخر با وجود اصرار دوستانم نه دلم و نه پاهایم یاری میکرد منو ک برم و من دیدم تغییر فرکانسم رو.

    اصلا اینکه هدف من از سفر کردن کلا متفاوت با هدف دوستانم بود، هدف من تجربه کردن و کشف کردن جاهای مختلف بود ولی همسفرا درگیر لباس و تیپ و ظاهر و هرلحظه ژست گرفتن و به اشتراک گذاری لحظات شون در شبکه های اجتماعی بودن، یعنی صرفا میدیدم طرف برای اینکه چهارتا عکس بزاره صفحه شخصی اش اومده مسافرت. و به همین خاطر فاصله گرفتم و ترجیح ام تنها رفتن بود و اتفاقا خیلی هم بهم خوش میگذره چون من دنبال مسیرهای جدید و اکتشافات جدیدم.

    همکاری در سفر برای من خیلی مهمه، ینی اگر فردی در سفر همکاری نکنه و به اصطلاح زرنگ بازی و لوس بازی دربیاره من دیگه ترجیح میدم با ایشون سفری رو نرم.

    استاد چه سفر چالشی بوده هرمز، واقعا باید همسفرا نهایت کنترل ذهن رو داشته باشن. و حتی گفتین کشیک دادن من تو ذهنم تصور کردم چه حالی میده یه تجربه باحال ک شب با دوستات پیاده روی کنی و حرف بزنی.

    چه جالب اتفاقا در سفر اخرم اتوبوس خراب شد و همه شروع کردن ب سخت گرفتن. و من هدایت شدم ک برم بیرون و از هوای ازاد لذت ببرم و پیاده روی کنم و یادمه آسمون اون روز خیلی زیبا و پر از ابرهای پفکی بود و من چقدر سپاسگزاری کردم و شروع ب نوشتن نکات مثبت سفرم در نت گوشیم کردم.

    جالبه گفتم چرا بقیه ب فکرشون نرسیده ک بیان بیرون و دارن گرمای اتوبوس رو تحمل میکنن و فهمیدم من بخاطر شخصیت راحت گیرم خدا هدایتم کرد و گفت عزیز من چه آزاریه بیا بیرون و از هوای آزاد لذت ببر. تو به دنبال زیبایی ها و لذت باش من هدایتت میکنم

    سپاسگزارم بابت تهیه و تدین این فایل هدیه، در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    سلامی دوباره به شما که ما را باز هم به رویاهایمان بردید و صبح که چشمانمان را باز کردیم در جاده‌ای به سوی ایالت آلاباما بودیم. نمی دانید که چقدر خوشحال هستیم شما را در ترک کمپر می بینیم و خودمان را در بالای آن و روی سقفش تصور می کنیم که نشسته آیم و با شما همراه این سفر هستیم. اما این بار کم و بیش قلق سفر دستمان آمده و می دانیم که هم خودمان ان جا هستیم و هم به لطف خانم شایسته تصاویر آن را همزمان می بینیم. خدایا شکرت که تو چقدر بزرگی. هم اساتید ما هستند و هم پای سفر ما. خدایا شکرت.

    در ایالت آلاباما هستیم. جاده های سبز اشنا، تمیز ، زیبا، آسمانی ابی و پرچم آمریکا در اهتزاز.

    هیچ جا خونه آدم نمی شه.شعار ایالت الا با ما است اما ما احساس می کنیم که شما در هر مکانی که باشید آنقدر آرامش دارید که همان جا خانه شما است فقط شکل آن تغییر کرده است.

    در این ویزیتورسنتر نقاط دیدنی را دیدیم و باز سوار بر ترک از روی پل عبور می کنیم و به ایالت می سی سی پی می رسیم.فقط این بالا روی سقف باد گرم کمی اذیت می کند ولی ما لذت می بریم.

    ماشاالله چقدر موهای خانم شایسته زیباتر شده است. و حالا از خودشان صحبت می کنند و ما را هم به یاد گذشته می اندازند که ما هم چقدر تغییر کرده ایم .

    اولین سفرتان که دوست داشتید تمام لوازم ارایشیتان را همراه ببرید ولی اکنون فقط یک وسایل جزعی.و مقایسه با اکنون و گذشته که چقدر اعتماد به نفس شما بیشتر شده و چقدر تغییر کرده اید. بیدار شدن در طول زمانی که شما با استاد و آموزه های ایشان آشنا شدید و هر سفری برایتان یک دگرگونی بود برداشتن پایتان از روی ترمز بود و تایید گرفتن از دیگران پایتان را بیشتر روی ترمز فشار می داد و حالا چقدر رها هستید و آزاد.واقعا شما دو نفر را کنار یکدیگر که می بینیم کیف می کنیم ، لذت می بریم و از صحبت کردن شما ما هم غرق در شادی می شویم. خدایا شکرت.

    حالا هر روز هر دو زیباتر ، جذابتر، شادتر، دلنشینتر، ……..هستید. شجاعتی که خانم شایسته دارند قابل ستایش است و تغییرات ایشان را اگر بر روی نمودار ببریم نقطه انتهایی آن از بالای جدول بیرون می زند و روز به روز بیشتر با خودشان به صلح می رسند.

    زیبایی روح و جسم همزمان با هم.

    ما هم به چشمان خانم شایسته همیشه نگاه می کنیم و لذت می بریم از این همه زیبایی. از این همه صداقت و پاکی که در نگاهشان است و قلبشان را ما در مردمکهای چشمشان می بینیم . قلبی که به بزرگی همه دنیاست.

    کولر ماشین خراب شد و هوای گرم که در می سی سی پی است شما را روانه نمایندگی می کند و در نهایت باید پنج روز ماشین تحت تعمیر باشد ولی با کمی توضیح مشکل رفع شد ولی این مسیله که پیش آمد باز هم به خانم شایسته ثابت کرد که چقدر تغییر کرده اند و همسفری بی نظیر هستند و در کنار استاد لحظات خوبی را که هر دو تحت هدایت خداوند هستید را دارید و خواهید داشت.

    اولین سفری که با استاد رفتید و وسعت زندگی را درک کردید و اکنون به یاد می آورید این همه تغییر و تحولی را که با خواست خودتان و هدایت خداوند و هم نشینی با استاد برایتان رقم خورد و چالشهای زندگیتان را که به نحو احسن از پس آن بر آمدید.

    در سفر انسانها بیشتر به عمق وجودش پی میبرند و نقابهایش را مجبور هستند که کنار بزنند و رو راست باشند با خودش با همسفرشان و با زندگی.

    جزیره هرمز که با کمترین امکانات نود نفر سفر کردید و لذت بردید. از همکاری و هم فکری و همنشینی با یکدیگر.بهترین سفر زندگی برای همه کسانی که در آن سفر با استاد بودند. حتما جزیره هرمز هم به یاد دارد هم ساحلش و ماسه های ان و هم شهر و مردم آن.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3800 روز

    درووووود درووود بر اساتید سفر توحیدی

    یاد دوره ی جهان بینی توحیدی افتادم،هرچند که من به اون مدار نرسیده بودم که بیام در دوره،ولی تصورش خیلی هیجان زده ام می‌کرد.

    این خبر دوره ی لیاقت و ارزشمندی بی نظیره، یعنی من همش خبرهای عالی می‌شنوم. اینکه سایت اینحد پویا هست و هیچی برام تکراری نمیشه.خدایا شکرت. برای این آگاهی های عالی. عاشق این آهنگ متن تون هستم که دیوانه کننده س. هوراااااااااااا

    وای چقدر خوبین شماها

    هرچی سپاسگزاری کنم کمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    نسترن سلگی گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    « به نام خداوند بخشنده و مهربان »

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی

    قبل از هر چیزی بگویم که استاد عزیز این اولین کامنتی است که برای شما و دوستانم مینویسم . حقیقتا این فایل انقدر مرا ذوق زده کرد که بسیار دلم خواست برایتان با عشق حسم را تعریف کنم .

    من دختری بیست ساله هستم که با آموزش های شما و دیدن سبک زندگی شما و مریم جان هر روز و هر روز در حال الگو برداری و تغییر خودم هستم و خداوند را برای داشتن شما دو عزیز در زندگیم و قرار گرفتن در این مسیر بسیار شاکرم .

    از اینجا شروع کنم که من به آشنایی یکی از دوستانم که حدودا یکسال است در شرکتی مشغول به کار است به تازگی در این شرکت مشغول به کار شدم و با خانم های زیادی همکار هستم .جالب است بدانید که چیزی که مرا انقدر ذوق زده کرد بعد دیدن این فایل، این بود که دیشب که شیفت بودم کنار یکی از همکارانم که خانم آگاه و ساده و مرتبی هستند بودم ،در حال کار بودیم که یکی از خانم های جوان کنارم امد و پرسید چرا ارایش نمیکنی ؟! ارایش میکنی تغییر میکنی؟! و …

    لبخندی زدم و گفتم بدون ارایش خیلی راحت ترم و وقتی ارایش میکنم حس میکنم رو پوستم سنگینی میکنه و رفت ایشون ولی کاملا مشخص بود که چقدر برایش خنده داره حتی خانمی که کنارم بود متوجه شد و گفت چه اتفاقی افتاده که همین طور که هستیم خودمون را دوست نداریم ؟! و کلی صحبت کردیم در رابطه با همین داشتن حس لیاقت و ارزشمندی . صبح که برمیگشتم وارد سایت شدم و فایل جدید دیدم و دیدم که وای خدای من مریم جان دقیقا همون موضوع را با حس قشنگش داره برامون میگه و کلی شگفت زده شدم که چه جذب خوبی اول صبح داشتم

    بله استاد جانم برایم خیلی ارزشمند است که خودم را از آن همه پیچیدگی های ذهنم نجات دادم هر چند همواره باید تلاش کنم که بهتر و بهتر بشوم اما به خوبی به یاد دارم که زمانی بود که اگر فرصت نمیکردم آرایش کنم، یا از خانه بیرون نمیرفتم یا بدون ماسک نبودم حتما ، اما الان خیلی راحت می تونم بدون ارایش محل کارم باشم ، دانشگاه برم و در مهمانی ها حاضر شوم و … ،لذت بردن خودم از این که دیگران چه نظری راجبم میخوان بدن مهم تر شده خداروشکر .

    استاد عزیزم خیلی از شما و مریم عزیز تشکر میکنم که در حال سفر هم برای ما وقت و انرژی میگذارین واقعا تماشای سبک زندگی شما دیدن این راحتی در پوشش ، راحتی در سفر کردن شما ، این همه ساده کردن مساعل و…. باعث می شود که بیشتر و بیشتر از قبل برای تغییر خودم و باور هام شوق داشته باشم.

    مریم جانم خیلی خوشحالم که شما را الگو خودم قرار دادم واقعا بسیار از شما یاد میگیرم و امیدوارم که خداوند یاریم کند که بتوانم هر روز بهتر از دیروز خودم باشم .

    به لطف خداوند و آموزش های استاد تونستم نسترن با اعتماد به نفس تری بسازم و خودم رو بپذیرم و دوست داشته باشم و کمتر به انچه که مردم ممکن است درباره ام فکر کنند اهمیت بدهم تا جایی که تونستم از رشته ایی که هیچ علاقه ایی نداشتم خارج بشم و در رشته ایی که کلی ایده و ذوق و شوق براش دارم ادامه تحصیل بدم خدروشکر میتوانم بدون هیچ فیلتری عکس بگیرم و عکس های خود واقعیم را دوست داشته باشم و نجنگم با انچه که هستم اما میدانم که همچنان باید روی خودم کار کنم تا هم خودم زندگی لذت بخش تری داشته باشم و هم به قول شما که یه جمله خیلی زیبا میگین و من عاشقشم ؛ کمک کنیم دنیای جای قشنگ تر و بهتری برای زندگی بشه »

    خیلی دوستون دارم امیدوارم هرجا که هستین خداوند شما را حفظ کنه و همیشه شاد و سلامت باشین ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    مهدی کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    با عرض سلام خدمت دوستان و همراهان عزیز در برنامه سفر به دور آمریکا!

    استاد واقعآ امروز با دیدن این قسمت از سریال به زیبایی زندگی شما پی بردم.

    که واقعآ شما فوقالعاده هستند. از هر لحاظ که فکر کنم و برسی کنم‌ زندگی شما الگو و نمونه هست ، وقتی همین جوری فایل رو میدیم ذهنم رفت به چند سال قبل که شما چه کار های انجام دادین، چه خدمات و چه سفر های که شما رفتین از سفر به‌دور آمریکا که چیزی کم همه ایالات آمریکا را شما رفتین در این مدت کم که شما آمریکا بودین، و محصولات فوقالعاده عالی که تولید کردین که نمونش در جهان نیست و یکی از شاهکار های شما قانون سلامتی هست که چه خدمتی به مردم جهان کردی ولی باز هم تشنه‌ای موفقیت و لذت بردن از زندگی هستی‌. و هیچ وقت انگیزت کم نمی‌شود بلکه بیشتر هم می‌شود.

    من امروز دو باره به این باور رسیدن که فکر نکنم کسی در جهان باشد که این گونه زندگی چند وجهی داشته باشد که هم اینقدر تاثیر گذاری در بین مردم داشته باشد و هم اینقدر ثروتمند باشد و هم اینقدر وقت و زمان آزاد داشته باشد که ماها سفر به دور آمریکا برود همراه با عشقش.

    و استاد این رابطه‌ای عاشقانه شما را همیشه تحسین میکنم که چیقدر شبه هم دیگر هستند و چیقدر خداوند خوب وطیبات لطیبین را به درستی کنارهم آورده.

    و چیقدر شما دوتا الگوی خوب هستین برای کسی که می‌خواهد تغییر کند.

    من همیشه یک گاردی در قسمت الگو برداری از آدم ها داشتم که فکر کنم یکی از مهمترین پاشنه آشیلم بوده‌. اما یک روزی پیش خودم فکر کردن که چرا من اینقدر مقاومت نشان میدم نسبت به الگو برداری از آدمها، در صورتیکه ما هیچ چیزی از خودمان نداریم.

    ‌و همه‌ای آن چیزهای که می‌دونیم و بلد هستیم، از ادم‌های دیگر بلد شدیم.

    از زمانیکه آدم طفل هست شروع می‌کند به الگو برداری از راه رفتن گرفته تا سخن گفت و تا اینکه بزرگ می‌شود و وارد جامعه می‌شود. می‌بیند که هزاران تا الگو هست از استاد مدرسه گرفته تا آدم‌های تاثیر گذار قوم و قبیله و جهان. و همیشه ما در حال الگو برادری از آدم‌ها هستیم در تمام بخش‌های زندگی.

    در قسمت لباس پوشیدن، راه رفتن، سخن گفتن، کسپ‌و‌کار، روابط و صدها موضوع دیگر که ما در زندگی خود داریم. و همیشه در حال آبدیت کردن این موضوعات زندگی خود هستیم. یا به سمتی بهتر شدن ویا هم به سمتی بدتر شدم. این بستگی به الگوی های ما داره که ما انتخاب و فالو می‌کنیم.

    و نکته اینجاست که اکثریت جامعه ناخودآگاه این الگوهای خود را انتخاب می‌کند و هیچ کنترولی روی این موضوع ندارد.

    به غیر از یک عده‌ای کم آدم‌ها که آگاهانه الگوی های زندگی خودشان را اتنخاب می‌کند.

    و خداوند را سپاسگزارم که من هم در این مسیر گام گذاشتم و کوشش میکنم که الگوهای بهتری برای خودم انتخاب کنم در تمام بخش‌های زندگیم.

    و چه الگوی بهتر از شما دوتا که در تمام بخش‌های زندگی الگوی مناسب هستند.

    هم در قسمت روابط و هم در قسمت کسپ‌وکار و هم در قسمت بدن سازی و ورزش وهم در قسمت سفر و خوشگذرانی الگوی مناسب هستند.

    من کی سبکی زندگی شما را دنبال میکنم.

    بخاطریکه در این مسیر هم خدا هست و هم خرما. هم تفریح هست و هم کار.

    و چیقدر لذت‌بخش هست سفر بعد از این همه کار و فعالیت.

    و حالت طبیعی اش هم همینطور هست که هم از کار لذت ببری و هم تفریح.

    به قول قرآن وقتی از کاری مهم فارغ شدن بر کاری مهم دیگر بشتابید.

    و یقیناً که سفر هم یکی از نیازهای مهم زندگی هست

    چیقدر زندگی شما الگوی قرآنی دارد.

    استاد به محضکه از بروز رسانی دورها خلاص شدی و محصول جدید هم ساختی به برنامه سفر به دور آمریکا شتافتی.

    و چیقدر استاد بین حرف های شما و عمل کرد شما هماهنگی وجود داره. به قول خودتا که میگن هم عشق کنید و هم کار کنید. را به ما به نماش میگذارید.

    و چیقدر استاد تمرکز شما روی زندگی خودت هستند. هیچ وقت اضافی و پرت نمی‌گذارید که در زندگی شما وجود داشته داشته باشد.

    و چیقدر سبک خوبی دارین برای زندگی هم کار و هم تفریح و سفر…

    چیقدر لذت‌بخش هست کار و تفریح کنار هم

    و چیقدر استاد هرروز شوقو انگیزت برای لذت بردند از زندگی بیشتر و بیشتر میشود.

    با وجود اینکه این همه مسافرت رفتی، ولی باز هم اشتیاق داری ولی بازهم سفر برایت حسو حال تازه دارد.

    با وجود که این همه محصولات خوب تولید کردی. ولی باز باز هم با سرعت بیشتر محصولات باکیفیت تری را تولید میکنی.

    و سیر زندگی شما به گونه‌ای هست که هر چیقدر جلوتر میروی سرعتت بیشتر میشود و انگیزه و اشتیاقت بیشتر می‌شود برای زندگی کردن.

    واقعآ به همان حرف خودت پای بند هستی،

    که این جهان یک فرصت کوتا هست برای زندگی کردن، برای لذت بردن. پس هیچ لحظه‌ای را به بطالت نگذران. چون هر لحظه امکان دارد این فرصت زیبای زندگی را از دست بدهی.

    تفاوت شما استاد نسبت به اکثریت جامعه اینکه همیشه تمرکز شما روی زندگی خود شما هست.

    اما اکثریت جامعه همه تمرکز زندگیش وقف زندگی دیگران هست. سر و کلش به زندگی دیگران هست.

    خوب بیشتر از این ادامه نمی‌دهم. ممنونم از همه خوبان که در این مسیر زیبا همرای ما هستند. و کامنتهای عالی میگذارد

    ممنونم استاد و خانوم شایسته عزیز که همیشه فایلها را با کیفیت زیباتر را برای ما آماده میکنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1488 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به خانم شایسته

    سلام به دو عاشقی که همیشه بهترین وعالی ترین سفرها رو برای خودتون رقم میزنید

    منم عشق سفرم باور دارم در بهترین زمان و در نهایت زیبایی به عشقم میرسم

    من همیشه ودر محیطهای مختلف برای سفرهای کوتاه مدت، یا بلند مدت و حتی بیرون رفتن یکی دو ساعته جزو اولین کسانی بودم که خیلی زود زود اماده میشدم وباید منتظر اماده شدن دیگران می ماندم اما همیشه به این رفتارم انتقاد میشد ،گاهی اوقات بهم میگفتند چرا اینقدر هولی

    انها همیشه توی سفرهاشون انواع و اقسام لوازم ارایشی و حتی انواع لوازم شوینده بهداشتی ،انواع لباس و مواد خوراکی همراهشون بود که خیلی از این وسایل هم استفاده نمیشد طرف کل خونشو کول میکرد برای یک سفر چند روزه امامن فقط کافی بود یکی دوساعت قبل از رفتن به یک سفر چند روزه بهم خبربدن اماده اماده بودم

    توی سفرهم واقعابهم خوش میگذشت این همه وسایل سرب پام نبوددرنتیجه نگرانی هامو کم، کم میکرد اما گاهی اوقات به خاطر این سبک باری ام بشدت و بشدت انتقاد میشدم ،منم نه همیشه اما گاهی اوقات ناراحت میشدم

    یک مدت فکر میکردم این کارم اشتباهه در واقع نمیدونستم روش درست کدام یکیه

    تا اینکه تو چندسفر سعی کردم شکل انها بشوم اما سفر برایم سخت شده بود

    حتی یک مدت تصمیم گرفتم تنها سفر کنم تا به این سادگی سفر کردنم ایرادی و انتقادی گرفته نشود

    اما با صحبتهای امروز خانم شایسته عزیز متوجه شدم من به طور ناخوداگاه چقدر رفتار درستی داشتم، این صحبتها حس بسیار خوبی بهم داد تشکر از خانم شایسته عزیز و مهربانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    چنگیز قهرمانلو گفته:
    مدت عضویت: 1457 روز

    به نام خدای یکتا

    سلام بر استاد جان و خانم شایسته مهربان

    بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

    عجب سبک سفری !!!!

    سبک بال و سبک بار

    اینکه خودت رو در حین سفر اسیر یک سری لوازم و وسایل نکنی و توجهت رو روی اصل ماجرا یعنی پیدا کردن خودت بکنی باید مدارت خیلی بالاتر از این صحبت ها باشه….

    و این همون دید وسیع استاد رو نشون میده که همیشه روی اصل تمرکز کن و وقتت رو روی فرعیات تلف نکن

    و واقعا همینه …وقتی شما در طول زندگی هم روی اصل هر چیزی تمرکز کنی و فرعیات رو حذف کتی نه تنها زندگی لذت بخش میشه بلکه جهان هم درهای جدیدی رو برای پیشرفت و تکامل به روت باز میکنه

    خدا میدونه در طول این سفر باید منتظر چه لحظات ناب و پر از آگاهی باشیم که در همه ابعاد به رشد و آگاهی من و همه دوستان کمک خواهد کرد

    همسفر با استاد تا مدارهای بالاتر……‌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    لیلی کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2161 روز

    سلااااااااااام به هگی خدایا شکرت باز هم فایلی دیگه از شروع سری جدید

    این دفه سفر به کلرادو

    و چه تصویر زیبایی استاد قدرتمندانه با لبخندی بسیار زیبا و خانم مریم هم در کمال آرامش و لبخند زنان با لباسی بسیار راحت و قشنگ و موهای قشنگ در ماشین فورد هیولا خدایا شکرت

    آقای اسداله زرگوشی عزیز در کامنت فایل قبلی توصیه کرده بودند در این دوره سفرنامه کامنت بنویسیم

    من روز بعد از نوشتن اولین کامنت به دربندصحنه رفتیم چشمه هایی بسیار زیبا با آبی زلال و شفاف و خنک به راحتی آب تنی کردیم و خیلی خوش گذشت خدایا شکرت

    من کلا در زندگی روزانه و در سفر و همه جا بدون آرایش در همه جا ظاهر میشم حتی در محیط اداره و در جلسات هم فقط یک کرم معمولی بدون آرایش میرم و این برای من بسیار خوشتر است و احساس آرامش بیشتری دارم چون انجام این کارها برام سختی محسوب میشه

    و در سفر هم با حداقل امکانات و کوله ای بسیار سبک برای خیلی لذت بخش تر هستش خدایا شکرت که از اول خلقت من این ژن رو در وجودم خلق کردی که همیشه و همه جا به دنبال آسانی و راحتی هستم وهمیشه بهترین راه حل رو پیدا میکنم

    آرایش برای من سختی محسوب میشه بار اضافه بردن به سفر برای من سختی محسوب میشه همیشه از نشست و برخاست و دوستی و سفر و رفت آمد با آدمهایی که به خودشان ودیگران سخت میگیرن دوری میکنم

    و اما دوره جدید احساس لیاقت فوق العاده خواهد بود خدایا شکرت برای این دوره

    آقای زرگوشی عزیز سپاسگزارم که توصیه به نوشتن کامنت کردین البته آقای درخشان هوره مهربان هم قبلا این توصیه رو به من کرده بودن از شما هم خیلی ممنونم

    بله واقعا نوشتن کامنت بسیار عالیه در این سایت بسیار زیبا که سراسر انرژی مثبت است با داشتن دوستانی بی نظیر مثل شما دو عزیز مهربان و دوست داشتنی

    خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    نگین نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 853 روز

    بنام خداوند بخشنده ام

    سلام استاااد عزیز و مریم جان عزییییزم

    امیدوارم که حالتون عالی باشه

    عکس اول صفحه رو که دیدم ذوق کردم چقدرررررر لذت میبرم از دیدنتون چقدررر کنار هم عالی هستین

    عاشق خنده ها و لبخند مریم جان عزیزم هستم همیشه با خنده هاتون میخندم خدا شمارو برای ما حفظ کنه.

    چه تصاویر زیبایی چه اسمون خوشگلی چه ابرهای زیبایی واقعا منظره زیبا بود خدایا شکرت.

    چه ایده خوبی هست وقتی وارد یه ایالت میشی یه ویزیتور سنتری هست که راحت میتونی بری و بدونی که اون ایالت چه جاهای زیبایی برای گردش و تفریح و جاهای دیدنی داره.

    مهم ترین بخش مبحثی بود که بابتش صحبت کردین اول از مریم جان عزیزم خیلی سپاسگذارم بابت این موضوع که با ما در جریان گذاشتین من خودم تو این موضوع خیلی خیلی ضعیف بودم و ضعف داشتم

    من دقیقا قبلا یعنی یکسال یا تا دوسال پیش وقتی میخواستم برم مسافرت منم دقیقا قبل هرچیز لوازم ارایشی و بهداشتی برمیداشتم حتی یادمه یکبار انقد ذهنم درگیر جمع کردن لوازم ارایشی و بهداشتی بودم گوشیم جا موند و تو راه فهمیدم نیاوردم در این حد.

    یا مثلا وقتی میخواستم برم جایی حداقل حداقل باید یه رژ لب میزدم وگرنه اصلا نمیرفتم و همیشه کلی زمان میزاشتم و بی هدف صرف این کارای چرت و پرت میشد.

    همسر من از همون اول تا الان اصلا ارایش کردن رو دوست نداشت و همیشه سر ارایش من بحثمون میشد، میگفت من قیافه بدون ارایشت رو دوست دارم، ارایش سنت رو بالاتر نشون میده، منم میگفتم واس دل خودم ارایش میکنم اما واقعا توجیه مسخره ای بود، و همیشه هم چون دیر میکردم هی ارایش میزدم بعد خوشم نمیومد پاک میکردم دیر میشد و باهم بحثمون میشد هی.

    یه جورایی این عوامل بیرونی افسار منو درردست داشتند هرچی اونا میگفتن اون بود انگار که من در اختیار اونا بودم و به ساز اونا میرقصیدم. نظر مردم در رابطه با زیباییم مهم تر از راحتیم بود. با اینکه همیشه ناراضی بودم از این ارایش کردن اما بازم ارایش میکردم اما اون تایید اطرافیان نمیدونم مثلا زیبا به نظرررسیدن مهم بود برام تا اینکه خودم باشم و خودمو زندگی کنم. اما الان خیلی تغییر میکنم الانکه تو دوره سلامتی هستم وزنم داره هی کم میشه حتی کم مونده وزن چند سال پیشم که کم بودرو رد بشه بعد از اشناها گفتن بابا ول کن تپل خوشگلتری و لاغر نشو بسه دیگ و کلی حرفای چرت و پرت دیگ، اما اونا نمیدونن که من چقدر تغییر کردم فکر میکنن همون ادم قبلیم که بخاطر تاییدشون هرکاری میکردم الاان حتی اگ مامانم هم چیزی بگه برام مهم نیست چون راحتی خودم و خودمو زندگی کردن لذتش خیلیییییی خیلییییی بیشتره و بفکر ایده برای تایید اطرفیان نیستم فقط دنبال ایده برای راحتی و لذت خودمم. همه این تغیرات رو سپاسگذار اموزه های استاد و خداوندم هستم که درخواست کردم و اجابت کرد و منو هدایت کرد به این مسیر الهی.

    یادمه یبار رفتیم جلفا خیلی طبیعت زیبایی داره و ابشار خیلی خوشگلی دارع فکر کنم اسمش اسیاب خرابع هست اگر اشتباه نکنم بعد من خب ارایش کرده بودم و وایسادم دور فقط پاهام تو اب بود و اکثر ادما رفته بودن زیر ابشار، همسرم گفت بیا گفتم نه ریملم میره و نمیتونم بعد دلم هم خیلی میخواست برم یعنی دلم پر پر میزد اما اون باور اشتباه اون احساس لیاقت نداشتن اون وابستگی به تایید دیگران و عوامل بیرونی اجازه نداد برم وقتی برگشتیم، گفتم بخاطرچی من اون حس رو نرفتم تجربه کنم خیس اب بشم و لذت ببرم خییلی به خودم برخورد و دفعه بعد که رفتیم هیچ ارایشی نکردم و رفتم خیس اب شدم با همسرم رفتیم زیر ابشار انقدرررر خندیدیم و سر میخورد پامون میفتادیم تو اب و خیلی لذت بردیم بعدش گفتم لذت این کجا لذت ارایش کجا.

    ارایش که میکردم فکر میکردم زیبا شدم اما 10دیغه بعدش از خودم بدم میومد حتی زشتر نشون میداد.

    اطرافیان میگفتن تازع عروسی ارایش کن شوهرت جوونه اما دیگ این حرفا پوچ بودن برام همسرم میگفت ارایش که میکنی فکر نکن برای من جذابی و خوشگلی قیافت بدون ارایش خیلی جذاب و خوشگله، منظور از این بحث اطرافیان رابطه زیبا با همسر و زیبایی رو تو ارایش میبینن البته منم این باوررو قبلا داشتم ولی خدارو هزاران مرتبه شکر خواستم و درخواست کردم و تغییر کردم.

    الان من هم فقط یک ضد افتاب دارم حتی اونم نمیزنم خیلی از وقتا.

    همه لوازم ارایشی هام رو انداختم دور از وقتی هم که اومدم تو دوره سلامتی حتی اکثر مواقع مام زیر بغل و اسپری هم استفاده نمیکنم.

    الان واقعا دارم زندگی میکنم همسرم میگ مثلا بریم پیاده روی فقط یه لباس عوض میکنم و یه کلاه میزارم تمام قبلا حتی شب میخواستیم بریم بیرون با ماشین بگردیم تو شهر، اریش میکردم اما به لطف اموزه های استاد خیلی خوب تونستم تغییر کنم خییلی راحتم خیلی حسم خوبه خدارو هزاران مرتبه شاکرم.

    استاد ممنونم بابت خبر زیبایی که به ما دادین (دوره احساس لیاقت) سپاسگذارتونم که دارین دوره هایی اماده میکنین که خیلی خیلی مهم هستن تو زندگیمون و باید تغییر بدیم تو این موضوعات خودمون رو.و اکثر ضعف یا بگم مهمترین پاشنه اشیل ما یا خود من تو این موضوع هست، درسته تغییراتی داشتم اما بازم جا داره کار کنم این دوره رو، و تغیرات و نتایج عالی به دست بیارم. بیرصبرانه منتظرم دوره جدید بیاد رو سایت، بعد کار کردن این دوره چه شود چه تغیراتیی به وجود بیاد خدایااااا شکرررررررت.

    یه نکته بگم من هرروز تو ستاره قطبی که مینویسم از خداوند میخوام یه خبر خوب بشنوم یا یه اتفاق خوب رخ بده و. این خبرتون، خبر زیبای امروز ستاره قطبی ام بود خدایااااا عاشقتم.

    استاد عزیز ازتون ممنونم بابت توضیحات و سپاسگذاررخانم شایسته عزیز هستم که این موضوع رو باز کردین و صحبت کردین و تغیراتیکه در این مورد کرده بودم اصلا یادم رفته بود که قبلا چه جور ادمی بودم الان چه باورایی دارم چقدرررر راحتم.

    از خداوند براتون سلامتی و عشق و ثروت بی انتها ارزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: