سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194 - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

596 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 924 روز

    به نام خالق زیبایی ها خداوند یکتا

    سلام به خانواده عزیزم

    چقدر حس خوبی دارم وختی در سایت می خواهم کامنت بذارم وختی این همه زیبایی این همه آگاهی و این همه کامنت های از جنس عشق را می خوانم

    چقدر انسان تغییر می‌کنه چقدر این تغییر خوبه

    من قبلاً خییلی می خواستم مدیریت کنم و بعضی شرایط را در زمان سفر بمانم و اصلا سفر برای من جالب نمی شد و هی میگفتم اگر فلان نفر بود ما لذت می‌بردیم اگر فلان چیز بود ما لذت می بردیم

    از زمستان 1401تا الان هر سفر که رفتم لذت بردم با عشق سفر کردم و تمام تمرکز ام را گذاشتم روی زیبایی ها خدایا شکرت

    همین چند وخت پیش در استان در زبان ما (ولایت) بامیان رفتیم و یک جای خییلی تاریخی است و بخاطری استان کوهستانی است خییلی هوای سرد داره کلا میشه گفت فقط سه ماه در این استان هوا گرم است و بعد هوا سرد میشه

    و خصوصا این موقع سال خییلی هوا خوبه

    و خییلی حال میده خدایا شکرت

    خوب ما رفتیم به یک جای برای تفریح و آنجا بودم که یک مار را دیدم و چنان ترسیدم که حد نداشت خیلی وحشت کرده بودم خب یکی از مشکلات من همین ورود در ناشناخته ها است

    و آن موقع بود که فایل گربه چکمه پوش هم در سایت آمده بود

    و وختی من خییلی ترسیدم یاد آن آخرین جا گربه افتادم که گرگ می آید و نی خواهد جان آخر او را بگیرد و در آنجا گربه برایش می گوید اگر من بمیرم می خواهم با شجاعت بمیرم میفهمم تو شکست ام میدی

    و من هر وخت نجوا های شیطان می آمد همین را میگفتم و خییلی به من کمک کرد که حسم را خوب نگه دارم

    و از آن جریان سفر لذت ببرم و تا آخر برابر دره برم که یکی از ماجرا جویی خییلی عالی بود و خییلی لذت بردم و کیف کردم خدایا شکرت

    و من یک چیز را خییلی عالی فهمیدم سفر هر چقدر ساده تر باشه همان قدر لذت بخش تره خدایا شکرت و به قول گرافیک دیزاینر ها ساده بودن یک هنر است simplesity is an art

    خدایا شکرت

    عاشق همه تونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    مریم پهلوان گفته:
    مدت عضویت: 2075 روز

    به نام خدای مهربونم.سلام برهمه دوستان.

    خیلی خوشحالم که دوباره سفر شروع شده وقراره کلی زیبایی ببینیم آگاه تر بشیم.رابطه زیباتون وسراسر احترام وعشق وتحسین کردن یکدیگر رو تحسین میکنم.خدایا شکر من بزرگترین ویژگی مثبتی که دارم چه موقعی که مجرد بودم چه الان که پونزده ساله متاهلم اینکه ظاهر خودمو خیلی قبول دارم واصلا احتیاجی نمیبینم که یه ماسک پر آرایش به صورتم بزنم.اصلا وقت برای آرایش کردن در اهرم رنج لذت برام رنجه.باهاش راحت نیستم.

    خود واقعی ام ساده پوش وبی آرایش.حتی تو مجالس هم ساده میرم ودوست دارم با لباسی برم که اصلا احتیاج به تعویض واین حرفها نباشه معمولا با کت وشلوارم.دیگه هر جامیریی لازم نیست هی چک کنی ارایشت به هم ریخته یانه.ووقت زیادتری برای لذت بردن از اطرافت داری.هم از نظر هزینه کردن خیلی راحتی.واقعا من تعجب میکنم چرا تو ایران این خانمها اینقدر دنبال این جور چیزا هستن.وبرای خودشون درد سر واذیت میتراشن.آرا یش کردن فقط به دنبال تایید بقیه وجلب توجه هست که ناشی از کمبود عزت نفس هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    علیرضا روح اله گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    هین توکل کن ملرزان پا و دست

    رزق تو بر تو ز تو عاشق تر است

    الهی به امید تو بزن بریم یه کامنت از دل بشینه به دل خودمو بچه ها

    سلام به استاد عزیز و همسفر قشنگش

    و دوستانی که دلشون با استاد همسفره

    استاد جان بینهایت از شما متشکرم که دوباره داری میری سفر چون هر دفعه دل یه عالمه آدمو با خودت میبری و با این ویدئوها و تصاویر و کامنتها و سینرژی عالی چه تصمیمات بزرگی که گرفته میشه و چه حرکات خفنی که زده میشه

    میتونم به جرعت بگم قسمت عظیمی از تفکر مردم ایران در آینده و اتفاقات بینظیری که در انتظار این کشور هست رو شما داری رقم میزنی با طرز افکار و درکت از قوانین و البته عمل کردن و الگو شدن

    و چقدر خدا به منو بچه های سایت لطف داره که جمعمون کرده اینجا الهی خیلی شکرررررر

    دوست من که داری این کامنتو میخونی از اینجا با همه وجودت بخونش

    یه عمری شما میگفتی روی خودتون کار کنید و در راستای اهدافتون تلاش کنید و اونموقع مسلما سلامتی و روابط و ثروت خودش وارد زندگیتون میشه. خیلیییی اینو از شما شنیدم ولی انگار درکش نمیکردم

    مثلا هر روز با انرژی از خواب پا میشدم فایل گوش میدادم شکرگزاری میکردم و انصافاً سطح انرژی و فرکانسمم بالا بود و معمولاً درخواست‌هام از خدا مربوط به موارد مالی بود

    خلاصه با انرژی عالی از خواب پامیشدم و از خدا درخواست میکردم مثلا امروز رو برام یه روز چند میلیونی قرار بده یا امروز منتظر یه قرارداد عالی از سمت توام یا فلان معامله به بهترین و پرسودترین حالت ممکن انجام بشه یا خدایا منو به سمت پولهای فراوان هدایت کن ووو…

    ولی واقعاً اتفاق مالی چشم گیری برام رخ نمیداد

    تا اینکه چند روز پیش داشتم فایلهایی که رضا عطارروشن عزیز فرستاده بود رو گوش میکردم البته برای چندمین بار

    تو اون فایلها یه جایی استاد از یک تعبیر زیبا در مورد برخورد با پول استفاده میکنه که واقعاً ازش ممنون و سپاسگزارم که یک مفهومی رو به هزار شکل و لحن مختلف بیان میکنه تا آدم بالاخره متوجه منظورش میشه اون تعبیر این بود

    *پول ارباب خیلی بدیه و نوکر خیلی خوبیه

    منظورش این بود که اگه شدی نوکر پول و اون شد ارباب خیلی بهت سخت میگیره و اذیتت میکنه ولی اگه تو شدی ارباب پول واست همه جوره نوکری میکنه

    بعد از این تعبیر زیبا خدا منو به این استنتاج زیبا هدایت کرد و این ترمز بزرگ رو توی باورهام پیدا کردم که من هر روز با اینکه با انرژی از خونه میزدم بیرون ولی خوشبختی و حال خوبمو فقط در گرو رقم پولی که وارد زندگیم میشه میدیدم و اگه اونروز عدد قابل توجهی ورودی نداشتم به زور باید حالمو خوب میکردم

    خلاصه بعد از این ماجرا اینطوری فکر میکنم و عمل میکنم

    هر روز صبح به خدا میگم خداجونم امروز میخوام فقط لذت ببرم

    میخوام امرزو آدمای خوبو ملاقات کنم، جاهای عالی برم، تو موقعیتهای مناسب برای پیشرفتم قرار بگیرم و البته ثروتهای عالی رو هم تجربه و میخوام مثلا بیست و پنجم مرداد ماه بشه یکی از بهترین روزای زندگیم

    باورتون نمیشه بعد از این تصمیم و عمل کردن بهش و گره نزدن حال خوبم به مقدار ورودی پول،

    اتفاقاً هر روز فروشهای عالی، پولهای زیاد، مشتریای مهربون و همفکرانس و در کل اتفاقات مالی بینظیری برام رخ میده

    امیدوارم تونسته باشم با کلمات منظورمو برسونم و شمام اگه مثل من این ترمز خفن رو توی باورهاتون دارید کشفش کنید و بعد از اون نتایج عالی رو ببینید

    الهی سپاسگزارم که منو تو این مسیر قرار دادی تا بتونم یه الگوی کوچیک باشم برای دوستانم

    یاحق…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      م گفته:
      مدت عضویت: 2042 روز

      سلام دوست عزیز

      فایل امروز نشانه هدایتم بود از خداوند درخواستی داشتم و هرچقدر فایل رو نگاه کردم مورد مرتبطی با درخواستم ندیدم ، البته این فایل رو قبلا هم دیده بودم و کامنتاشم تقریبا خونده بودم ولی چیزی دستگیرم نشد ، تا اینکه کامنت شمارو دیدم و یه جرقه تو ذهنم زد . اینم بگم بارها و بارها به این نکته رسیده بودم و میدونستم که این موضوع یک گره ذهنی برای منه که به پول نچسبم

      و خوده استاد بارها تو فایلها گفتن که به یه خواسته نباید بچسبین چون بدتر ازتون فرار میکنه و حتی تو تمرین ستاره قطبی در دوازده قدم گفتن که اگه صبح که دارین خواسته هاتو نو تجسم میکنید ، اونیکه نسبت بهش حساسیت دارید و خیلی مهمه براتون ولش کنید ودر عوض خواسته های ملموس تر و شدنی تر که ذهنتون باهاش مقاومت نمیکنه رو درخواست کنید

      و این موضوع پاشنه اشیل من هست که باید حسابی روش کار کنم ولی متاسفانه ذهن چموش کارخودشو میکنه و دائم باید افسارشو بکشیم ، الان یه چند روزی بود فروشم پایین اومده و حالم کمی میزون نبود و علتشو نمیدونستم که با کامنت زیبای شما برام واضح شد

      که اقاجان هرچقدر بیصبرانه منتظر پول باشی ، بیشتر ازت فرار میکنه

      از زندگی لذت ببر ، از بودن با همسر مهربانت، پسر دوست داشتنی و مودبت که زبانزد فامیل و اشنا هست ، از مغازه دوست داشتنی و شیکت ، از پاساژ آروم و دنجت که بهترین همسایه هارو داری، از محل سکونتت که بسیار دنج و خلوت و سربزه ، از همسایه های اروم ، نجیب، با کلاس ووووو خلاصه انقدر زیاده که حد نداره ….

      موفق باشید

      با تشکر از کامنت خوبتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علیرضا روح اله گفته:
        مدت عضویت: 1511 روز

        ممنون از نگاه زیباتون

        کامنت شمام به من انرژی داد

        آره بازی ذهنه دیگه

        هزاران هزار نعمت کوچیک و بزرگی که داریمو ول میکنه و میچسبه به همون یدونه خواسته که نداریم، که همونم معلوم نیست به صلاحمون باشه، حداقل تو اون بازه زمانی

        به هر حال آرزو میکنم از زندگیتون لذت ببرید

        سایه خدا روی زندگیتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امید اجتهادی گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    با عرض سلام خدمت استاد ارجمند و خانم شایسته گرامی.ممنون از شما بابت مطالب عالی که گفتید.استاد من هم مثل شما عاشق سفر هستم و همسرم هم مثل خودم پایه سفر هست.ما هم سفر 2 نفره رو تا حد امکان به سفرهای دسته جمعی ترجیح می دهیم.ممنون که درسفر به دور امریکا ما رو هم همسفر زیبایی هاتون کردید.فقط استاد کمربند خانم شایسته یک مقدار پایین قرار گرفته و باید از کلیپس روی بدنه ماشین بالاتر کشیده بشه تا بتونند از روی پشت گردنی ردش کنند.چون این جوری از روی شانه شون رد نمیشه و در موقع ترمز ناگهانی به جای رد شدن از روی شونه از روی کتف رد میشه و کامل عمل نمی کنه.ممنون مثل همیشه عالی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    سلام و خدا قوت به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    واقعا خدارو شکر میکنم بابت شما عزیزان

    چقد این فایل و گفته های خانم شایسته باعث شده که بیشتر به فکر برم ، و باورهای من تکونی بخوره، دیدم پس میشه که آدم ساده تر باشه،دیدم این درست نیست که آدم همیشه یه چیزی بهش آویزون باشه یا همراهش باشه ،میشه ساده تر بود، میشه لذت بیشتری برد و خودت رو عذاب نداد.

    حتی در حد وسایل حمام ،که نه حتما باید این باشه و اون باشه،و دیدم که من هم اگر هر کاری میکنم فقط بخاطر دیگران هست و اصلا وقت ندارم که به خودم فک کنم با اینکه فک میکنم دارم به خودم میرسم ولی اینها همش بخاطر دیگران هست و من اگر بخوام درصد بگم شاید 5 درصد به فکر خودم باشم و کارهایی که انجام میدم بخاطر دل خودم باشه.هر کاری میکنم بخاطر مردم و برای مردم و راضی نگه داشتن اونها از خودم هست و چقد این کار بشدت سنگین و انرژی بری هست ،ولی با نگاه کردن به این فایل و عمیق شدن در خودم تازه متوجه شدم که من فک میکردم که به خودم میرسم در صورتی که باز در مسیر ناخواسته بودم.

    بی صبرانه منتظر دوره احساس لیاقت هستم چون بشدت پاشنه آشیل من هست و هر بلای سر خودم میارم و داره از این نشات میگیره .

    حتی فک کردن به دوره احساس لیاقت به آدم حس غرور و سربلندی میده .

    از شما استاد عزیز سپاسگزارم که با نگاه کردن به شما و دنبال کردن رد پای شما آدم به خدا میرسه .سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و بقیه دوستان گل

    میخام یه کامنتی بنویسم برای خودم درمورد قوانین ک یادم نره

    یه چیزایی هست ک نیاز داره تعادل برقرار کنیم توش، مثل اینکه روابط خوبی باهمه داشته باشیم و روابط با آدم ها خیلی مهمه اما باید روی توحید هم خیلی کار کنیم و روی کسی جز خدا حساب نکنیم

    مورد بعدی اینه ک روی اعتماد به نفس و خودباوری و احساس لیاقت و ارزشمندی مون کار کنیم و خودمونو لایق بدونیم اما درمقابل خداوند همیشه افتاده و فروتن باشیم

    این درسایی بود ک به تازگی متوجه شدم گفتم اینجا بنویسم برای یادآوری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1470 روز

    استاد جانم عاشقتونم ک انقدرررر قشنگ لبخند زدید توی عکس بنر اصن ذوق زده میشم وقتی میبینمش

    و عاشق مریم عزیزم ک چشاش داره میخنده

    چقدر لبخند ساده و بدون نقابتو دوس دارم مریم جانم

    چقدر خود واقعیتی

    چقدر توی تک تک حرفات صداقتو درستی میبینم

    عاشقتونم عالی بود توضیحاتت مریم جانم

    من هنوز نتونستم ارایشو بذارم کنار اما ب لطف خدا دارم کم کم کمش میکنم

    و میدونم ک یکی ازبزرگترین قدم های ساختن عزت نفسمه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    عصمت عجمی گفته:
    مدت عضویت: 1939 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان کلی از این فایلتون لذت بردم و از همینجا شما رو میبوسم که اینقدر خوش اخلاق مهربون و خوش برخورد هستید. در رابطه با انعطاف پذیری که صحبت کردید منم به خودم نگه کردم دیدم جز ادمهایی هستم که خیلی همه چیز رو به خودم سخت میگیرم ومنعطف نیستم البته دارم روی خودم کار میکنم و به قول مریم جان یه درجه یه درجه مدارم و میبرم بالاتر من در رابطه با ارایش کردنم خیلی راحتم و هرجایی رو بدون ارایش میتونم برم و خیلی خودمواذیت نمیکنم که حتما باید ارایش داشته باشم اما درباره بچه هام که یه وقت چیزیشون نشه تو سفر خودم و بچه هامو خیلی اذیت میکنم خیلی سعی میکنم بیخیال باشم اماسخته البته خیلی نسبت به بچه ی اولم الان بهترشدم. از شما استادان عزیز ممنونم که مارو نسبت به همه چیز اگاه میکنین وباعث میشین که به درون خودمون سفر کنیم. همیشه درسفر باشین و بهتون حسابی خوش بگذره

    در پناه الله مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    zeinab گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    به نام خدا

    بعد از کلی مصاحبه با افراد موفق بعد از کلی مطالعه کتاب های مختلف گوش دادن به فایل های بسیار و بعد از این همه کندوکاو بالآخره متوجه شدم تفاوت آدم های موفق و ناموفق در چیه و تنها کاشتن همین دو ویژگی در شخصیت میتونه نتایج امروز شمارو زمین تا آسمون با روزها و سال های قبل زندگی تغییر بده اونقدر این دو ویژگی مهم و اساسی هستند که بعید میدونم فرد موفقی ببینید این دو مورد توش پیدا نکنید حالا موفق تو هر زمینه ای میخواد باشه از سلامتی و ارتباطات تا مالی ………

    «صبر »

    وقتی به تاریخچه زندگیم یک نگاهی انداختم و دلیل همه شکست هام لیست کردم صبر تو تمام اون شکست ها مشترک بود حالا بیا از اهمیتش برات بگم ؟

    آدمی که صبر نداره همه کارهارو نصف نیمه ول میکنه

    آدمی که صبر نداره روی یک کار تمرکز نمکنه و نمی تونه زمان بزاره تا رشد کنه و بتونه ازش پول بسازه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه خشمش کنترل کنه و روابطش درب داغونه همیشه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه اجازه بده که قانون تکامل کار خودشو بکنه میونه راه همیشه ول میکنه و نتایجشم همیشه کمه

    آدمی که صبر نداره کیفیت نداره و هیچوقت کارهاش خاص نیست و در حد معمولی باقی میمونه

    آدمی که صبر نداره 1 خودشو با 100 بقیه مقایسه میکنه و بخاطر همین مقایسه ها اغلب آرامش نداره

    آدمی که صبر نداره منتظر شرایط عالی هست برای حرکت چون حاضر نیست رنج اون تلاش برای بهتر شدن تحمل کنه

    آدمی که صبر نداره همیشه دنبال راه میانبره برای همین یا دزد میشن یا کلاه بردار اگرهم نشن سرشون کلاه میزارن با وعده پول درآوردن یک شبه و کل زندگیشونم از دست میدن اغلب

    آدمی که صبر نداره قمار میکنه

    آدمی که صبر نداره توی رابطه عاطفیش به جای اینکه رو خودش کار کنه و زمان بزاره تا ارتعاش ببره بالا در سطح اون آدم راه ساده ترش انتخاب میکنه و به طرف مقابلش التماس میکنه که بمونه و اعلب هم ترد میشه

    آدمی که صبر نداره نمی تونه 5 سال برای یک کاروقت بزار چون دنبال نتایج سریعه

    بعضی هدف ها زمان بیشتری میطلبه برای آدمی که صبر نداره 2 ماهم زمان زیادیه چه برسه به اینکه بخواد 6سال برای هدفی زمان بزاره

    «آدمای صبور همیشه ادامه میدن و آدمایی که ادامه میدن نتیجه میگیرن»

    «تعهد »

    و دومین ویژگی تعهده یعنی چی ؟ یعنی وقتی قولی به خودت میدی تحت هر شرایطی پاش وایسی

    تعهد یعنی وقتی نوشتی که این تغییر در فلان روز فلان ساعت باید ایجاد بشه انجامش میدی سر وقت منتظر انگیزه و کمک غیبی نمی مونی

    یعنی وقت چک لیست روزانه اتو شب ورق میزنی همش تیک بخوره

    یعنی وقتی خسته ای بازم ادامه میدی

    یعنی وقتی ترسیدی بازم ادامه میدی

    یعنی وقتی ناراحتی هم انجامش میدی

    یعنی وقتی نوشتی روی برگه که این تغییر باید انجامش بشه تحت هر شرایطی انجامش میدی

    «ما زمانی نتیجه میگیریم که عمل کنیم و زمانی عمل میکنیم که متعهد باشیم به خودمون »

    تعهد به پیشرفت ،تعهد به رشد ،تعهد به تغییر ،تعهد به کنترل ورودی ها ،تعهد به جا نزدن ، تعهد به سپاسگزاری روزانه تعهد خیلی قوی به هدف که وقتی چسپیدی بهش دیگه رها نکنی دیگه ولش نکنی بهونه نیاری فقط بری فقط حرکت کنی فکر نکنی فقط حرکت کنی همین دوتا ویژگی اگر ایجاد بشن تمومه :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1969 روز

    سلااام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان

    خیلیییی خوشحالم که یه بار دیگه همسفر شما شدم توی این سفر بی نظیر و قراره کلی اتفاقات قشنگ رو تجربه کنیم

    این فایل رو من بعد از شنیدن خبر قبولی پسرم توی آزمون فرمان رانندگی گوشش دادم درست زمانی که احساسم فوق العاده بود و کلی از این فایل دریافت کردم

    خدا رو شکر میکنم که شما رو دارم و ازتون هر لحظه یاد میگیرم

    مریم جان شما هم عین من موهات داره بلند میشه یادمه زمانی که سه سال پیش دیدم موهاتون کوتاهه منم دلم موی کوتاه خواست و کاملا مردونه زدم اونم با منطق درست خودم و هیچوقت پشیمون نشدم با اینکه دیگران بهم میگفتن پشیمون میشی و این کار رو دو بار تکرار کردم و خدا میدونهکه چقدر کارا برام راحت شد حموم کردن در کسری از ثانیه و خشک نکردن و راحت شستن و… و الان بعد از تقریبا سه سال دلم موی بلند خواست و دارم اینکارو میکنم و جالب اینجاست که همون راحتیه هنوز هم هست شستن راحت و خشک نکردن که میزارم خودش خشک بشه و سلامتی کامل موهام بدون هیچ رنگی و الان که دیدم موهای شما هم داره بلند میشه حس خوبی بهم دست داد خدایااااا شکرررت

    و اما تجربه شما توی سفر و آرایش کردن منو یاد خودم انداخت اول انرژی ای که باید میزاشتم تا چیزی جا نمونه دوم ساکی که باید اونا رو جا میدادم سوم یک ساعت زودتر بلند شدن و ارایش کردن و در طول روز مراقب خراب نشدنش حالا یا توی سفر یا مهمونی یا هر جایی گاهی وقتا دلم میخواست کل صورتمو بمالم و آب بزنم ولی نمیتونستم و بدتر از همه پاک کردنش موقع شب با اون همه خستگی واااای الان یادم میفته یه جوری میشم ولی به لطف اموزش های شما منم الان دیگه راحت سفر و مهمونی میرم و وقتی بقیه رو میبینم که چقدر انرژی میزارن واسه اینکارا خدارو صد هزار بار شکر میکنم به خاطر این تغییر بزرگ خودم حتی توی روزمرگی هام وقتی تصمیم میگیریم جایی بریم برای یکی دو سه ساعت راحت پامیشم راحت ترین لباسمو میپوشم و راه میفتیم تازه از پسرا و همسرمم زودتر حاضرم بازم الهیییی شکرررر به خاطر ابن تغییر اساسی

    در مورد راحت سفر کردن هم خب قبل عید 1402 ما یه سفر 5 روزه داشتیم که البته باز هم به لطف آگاهی هایی که از شما داشتیم خیلییییی راحت سفر کردیم و خودمون رو به جریان الهی سپردیم هر کسی یه گوشه کارو میگرفت و از خدا هدایت میخواستیم که در بهترین زمان در بهترین مکان باشیم که خداروشکررررر همین اتفاق افتاد و این سفر تبدیل شد به بهترین سفر عمرم

    اما بزارین یه تجربه بگم از چند روز پیش که به همراه همسر جان و پدر و مادرم راهی یکی از شهرهای استان خودمون گلستان شدیم شهر گنبد یعنی مادرمو واسه درمان همراهی کردیم و چون با خودم بسته بودم که میریم واسه همون کار و برمیگردیم دیگه یه جورایی از اون حس رهایی و جریان الهی فاصله گرفته بودم و یادم رفته بود که این هم یه سفر کوتاه حساب میشه و ممکنه هر اتفاقی بیفته و بعد از اتمام اون برنامه مادرم قصد کرد که جایی بشینه واسه غذا و استراحت و من مخالفت کردم و اوضاع رو سخت کردم و گرما رو بهونه کردم و باعث شد یکم ناراحتی و حس بد پیش بیاد و الان با این فایل متوجه اشتباهم شدم

    استادجان و مریم عزیزم فوق العاده ازتون سپاسگزارم به خاطر این اگاهی ها

    و بینهایت از خداوند سپاسگزارم به خاطر هدایتم به این مسیر زیبا

    دیگه دستم خواب رفت از تایپ کردن و نگه داشتن گوشی

    به خدای بزرگ میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: