https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-12 02:36:352023-08-14 05:35:05سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 194
596نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام وقت زیباتو بخیر ممنونم از سخنان پر بارتون و خیلی ممنونم از استاد عباسمنش عزیز و مریم زیباترین. من واقعا درس های زیادی از شما دو عزیز گرفتم همیشه به خداوند میگم که شما دست های خدا برای من هستید چون هربار از خداوند میخوام از بی نهایت راه و بی نهایت دستانش آگاهی های خاص و خالصش رو بهم برسونه مخصوصا درزمینه قران میگم خدایا من کاری به دیدگاه بقیه ندارم من دیدگاه و منظور خودتو نسبت به کلماتت در قرآن میخوام بدونم من منظور خودتو میخوام و در اکثر مواقع فایل های قرانی شمارو سرراهم قرار میده یا یه فایلی که درمورد یکی از کلمات قران حتی در حد گذرا صحبت کردین اما میخواستم با احترام نظرم رو در مورد موضوعی بگم: شما قبلا هم در فایل های مختلف درمورد احساس لیاقت داشتین میگفتید که بعضی ها فقط مطابق با مد میرن جلو یا یکبار گفتید بعضی ها میگن ما بخاطر دل خودمون آرایش میکنیم بعدش طوری صحبتتون رو ادامه دادین که انگار همه بخاطر دل بقیه ارایش میکنن من حرفتونو قبول دارم که بعضیها برده ی آرایش و مد هستن اما از اونجایی که بقول قرآن جهان در حال گسترش است و خداروشکر آگاهی ها در حال فزونیه، الان خیلی ها دیگه برده مد نیستن اگر چیزی مد میشه و دوسش دارن میپوشن چون حس خوبی میده نه چون همه اینکارو میکنن و ایه قرآن هم داریم که راهی که همه مردم برای شناخت خدا میرن رو شما نرین چون همه درحال تقلید هستن. و اینکه خیلی ها الان آگاهانه از محصولات آرایش و روتین پوستی استفاده میکنن چون حس خوبی بهشون میده نه چون بی اعتماد بنفس و بی عزت نفس هستن بلکه از میکاپ برای هنر و برجسته کردن زیبایی هاشون استفاده میکنن نه پوشوندن نقص هاشون…و همونطور که خیلیها هم هستن از تزریق برای لب و جاهای دیگه استفاده میکنن برای برجسته سازی زیبایی هاشون و اینکه حس بهتری دارن نه چون احساس بی لیاقتی و بی عزت نفسی دارن. در آخر ممنونم واقعا که دست خداوند برای ما هستین. ارزوی بی نهایت تمام خیر خداوند رو براتون خواستارم
وقتی داشتم این فایل میدیم ناخوداگاه یادم افتاد منم چقدر تغییر کردم فکر می کنم تو یکی از قدم ها بود مریم جان این داستان رو تعریف کردند و تغییر سبک شخصی زندگی یک جلسه از اون قدم بود و بعد از اون قدم من تصمیم گرفتم آرایش نکنم در صورتیکه من وقتی بیرون میرفتم بدون ضد افتاب رنگی و ریمل غیر ممکن بود برم هر چند کم اما اعتماد به نفس ام به اون بود
یادمه دفعه اول که رفتم احساس می کردم همه دارن به من نگاه میکنن …..
و این عادت در من شد که وقتی پیاده روی میرفتم و الان که حتا شدیدتر هم شده اصلا ارایش نمیکنم توی مسافرت های دسته جمعی اصلا عادت خانم های همسفر و البته من بود قبل از صبحانه تر وتمیز باشیم و آرایش داشته باشیم من چندین سال هست که دیگه تو مسافرت ها وقتی خونه هستیم ارایش نمیکنم .
یه نکته ای با این فایل یادم افتاد من 5 ماه هست تمرکزی دارم کار می کنم به لطف خدای مهربانم توی قدم اول یه مسافرت یکروزه رفتیم شیرگاه برنجستانک توی راه تاکسی که دربست گرفته بودیم گفت من شما رو میبرم یه رستوران ال بل ما خودمون رستوران می خواهیم بریم میایم اینجا و از این تبلیغات…. یه دفعه جلوی یه رستوران سرراهی محلی با دوتا تخت بیرون و دقیقاااااا کنار جاده (لب جاده) وایساد من فکر کردم کار داره اونجا نگو اون رستوران همین جا بوده…
من تا قبل از اون کلا از روی تخت نشستن و فضاهای این سبکی و نمیپسندم چون کثیف هستند و از قضا که یه تخت بیرون و انگار تو وسط جاده نشستی داری غذا می خوری
جدا این آن خشکم زد
بعد به خودم اومدم گفتم ایرادی نداره حتما خیره حتما بهترینه می مونیم
و حالا جالب اینکه با تمام اوصافی که من کردم خیلی هم بد نبود و خیلی هم کثیف نبود و البته غذای خوبی داشت.
و یه تجربه دیگه وقتی ما تو همین سفر با قطار رفتیم فکر می کردیم بهمون روکش برای صندلی میدن گویا برای قطار های 5 ستاره هست و این قطار نداشت اولش واقعا نمی تونستم بشینم بعد دیگه به خودم و بچه هام با صدای بلند گفتم شرایط الان اینه درسته تمیز نیست ولی الان همینه اوضاع،
پس دیگه لذت ببریم و به کثیفی و اینا توجه نکنیم و البته اونجا هم خیلی بهمون خوش گذشت.
این فایل دیدم فهمیدم
حداقل یه کوچولو تغییر کردم و شکرگزار خداوندم برای اینکه بزرگتر شدم
تجربه دیگ ام توی همین سفر برنجستانک ما سفر قایق تفریحی بودیم یک آن من احساس کردم اینجا برام آشنا هست من اینجا رو دیدم یادم اومد تو یکی از فایل های سفر به دور امریکا یه جایی استاد رفتید نزدیک خونتون یه رودخونه ای بود که درختان توی اب بودن و انعکاس درختان تو آب بی نظیر بود نمیدونم کدوم قسمت بود ولی یهو یادم افتاد اینو دیدم و باورتون نمیشه چنان بغضی گلو گرفته بود
که بابا قانون جواببببببببب میده
برو جلو نترس حرکت کن استمرار داشته باش
خدادسریع جواب میده
استاد من توی نشانه هر روز سایت باورتون نمیشه حداقل هفته ای 3،4 بار سفر به امریکاست تازه اون قسمت های که من به تازگی یعنی توی همین چند ماه اخیر دیدم .
به ذهنم گوش نمیدم بابا من اینا رو دیدم و یادم هست میام نگاه میکنم به خدا یه حرفای هست که من نشنیدم یا لازم بوده باز بشنوم
◀خداروشکر واقعا این ویزیتور سنرها با طراحی های زیبا که ورودی هر ایاالت هست رو تحسین میکنم که با زبان تصاویر و کاتالوگ از جاذبه های هر ایالت میگن و این تنوع مقالات اموزشی باعث میشه مردم این کشور بیشتر تشویق به مسافرت و پیوند با طبیعت بشن و روحیه استقلال در اون ها بیشتر باشه
سفر کردن و مهاجرت کردن واقعا شخصیت انسان رو بزرگ میکنه و خودم تجربه چندین سفر و مهاجرت رو داشتم و بنفیتی که از این سفرها ها گرفتم باعث شد خیلی سفر رو راحت تر بگیرم و زوایایی از خودم رو کشف کنم و پتانسیلم رو بفهمم که تا قبل از اون من نمیدونستم
این روزها که دوره احساس لیاقت رو دارم کار میکنم به فراخور درک خودم و کنکاش میفهمم که که چقدر ارزشمندی من وابسته به عوامل بیرونی بوده و هست . اینه سعی کن همیشه بچه خوبه باشی که بقیه ازت راضی باشن یا لباس رسمی پوشیدن برای بیرون رفتن و.. و در کل روشی بوده که همیشه برای بقیه بوده و کار برای خودم سخت تر بوده همه از نداشتن عزت نفس و شرک میاد که انسان رو به سختی میبره/
همه این وسایل اضافی که ما به خودمون میبیندیم که عموما از حرف مردم اغلب نشات میگیره جلوی لذت بردن ما رو نتنها میگیره بلکه باعث میشه رنج ببریم.
چیزی که من پی بردم اینه من باید نگاهم رو عوض کنم که دنیام عوض بشه . قبلا میخواستم زودتر برسم اما الان بیشتر میخوام از زیبایی ها لذت ببرم و این سفر رو دلپذیرتر میکنه.
واقعا خانم شایسته رو تحسین میکنم که این همه تغییر کردند و از اون همه وسایل رسیدن به یه ضدآفتاب و بالملب و باید اینجا بگم که من خداروشکر آدمی نیستم که همیشه آرایش داشته باشم ولی وقتایی که آرایش دارم انگار خوشگلترم، انگار اعتماد به نفسم بیشتره، انگار به نظر بقیه بهتر به نظرم میرسم و … و همین نشون میده که باید روی احساس لیاقتم کار کنم و حتی بدون آرایش هم با اعتماد به نفس حرف بزنم، قدم بزنم و به عنوان یک آدم خیلی باارزش و زیبا در جامعه حاضر شوم.
این فایل انگار یه تلنگری به من شد تا وسایل آرایش و بهداشتیام رو کمتر کنم و ماسک داخل حمام، ماسک بیرون حمام، سرم و … دیگه رو استفاده نکنم و کمکم به این باور برسم که بدن من هر چیزی را که نیاز داشته باشد خودش تامین میکند و باید بگم که حتی الان هم ذهنم مقاومت داره و باید کم کم روی ذهنم کار کنم.
چقدر قشنگ بود که خانم شایستهی عزیز به استاد میگفتن که از وقتی با شما سفر رفتم تغییراتی شروع شد و چقدر سپاسگزاری کردم بابت اینکه با شما آشنا شدم و استاد هم در حین صحبت کردنشون به خانم شایستهی عزیز گفتن که شما پاداش خداوند به من هستین و اینجا بود که چقدر خوشحال شدم بابت این رابطهی زیبا :)
و در مورد سفر باید بگم که خداروشکر من هم مثل خانم شایسته انسان انعطاف پذیری هستم و میتونم شرایط متفاوت رو بگذریم و لذت ببرم. ولی باید قطعا خیلی بیشتر روی خودم کار کنم.
استاد چه قشنگ گفتن که این سفرها هست که انسان رو میسازه نه سفری که از این هتل به اون یکی هتل بریم. واقعا وقتی که به این موضوع فکر کردم سفرهایی که یه روزه داخل طبیعت بودیم و خوش گذروندیم خیلی بیشتر از سفرهایی که داخل هتل بودیم و حتی چند روز سفر بودیم، تجربه به دست آوردیم و خاطرهی قشنگی رو برامون ساختند.
واقعا خانم شایسته رو تحسین میکنم که این همه تغییر کردند و از اون همه وسایل رسیدن به یه ضدآفتاب و بالملب و باید اینجا بگم که من خداروشکر آدمی نیستم که همیشه آرایش داشته باشم ولی وقتایی که آرایش دارم انگار خوشگلترم، انگار اعتماد به نفسم بیشتره، انگار به نظر بقیه بهتر به نظرم میرسم و … و همین نشون میده که باید روی احساس لیاقتم کار کنم و حتی بدون آرایش هم با اعتماد به نفس حرف بزنم، قدم بزنم و به عنوان یک آدم خیلی باارزش و زیبا در جامعه حاضر شوم.
این فایل انگار یه تلنگری به من شد تا وسایل آرایش و بهداشتیام رو کمتر کنم و ماسک داخل حمام، ماسک بیرون حمام، سرم و … دیگه رو استفاده نکنم و کمکم به این باور برسم که بدن من هر چیزی را که نیاز داشته باشد خودش تامین میکند و باید بگم که حتی الان هم ذهنم مقاومت داره و باید کم کم روی ذهنم کار کنم.
چقدر قشنگ بود که خانم شایستهی عزیز به استاد میگفتن که از وقتی با شما سفر رفتم تغییراتی شروع شد و چقدر سپاسگزاری کردم بابت اینکه با شما آشنا شدم و استاد هم در حین صحبت کردنشون به خانم شایستهی عزیز گفتن که شما پاداش خداوند به من هستین و اینجا بود که چقدر خوشحال شدم بابت این رابطهی زیبا :)
و در مورد سفر باید بگم که خداروشکر من هم مثل خانم شایسته انسان انعطاف پذیری هستم و میتونم شرایط متفاوت رو بگذریم و لذت ببرم. ولی باید قطعا خیلی بیشتر روی خودم کار کنم.
استاد چه قشنگ گفتن که این سفرها هست که انسان رو میسازه نه سفری که از این هتل به اون یکی هتل بریم. واقعا وقتی که به این موضوع فکر کردم سفرهایی که یه روزه داخل طبیعت بودیم و خوش گذروندیم خیلی بیشتر از سفرهایی که داخل هتل بودیم و حتی چند روز سفر بودیم، تجربه به دست آوردیم و خاطرهی قشنگی رو برامون ساختند.
مطمئنم تابلوی welcome to sweet home Alabama رو یه روز از نزدیک میبینم
خدایا چقدر همه جا تمیزه
خیابونا رو انگار هر یک ساعت جارو میزنن انقدر تمیزه
آخ آخ خدااااا دلم برای رفتن به ویزیتور سنتر تنگ شده بودند
چقدر حسش خوبه این مکان
هر ایالت که میریم من منتظر اینجام
خدایا چقدر ثروت زیباست که آدمو آسون میکنه برای زیبایی ها
چقدر ترکیب ثروت و کانون توجه به سمت نکات مثبت زیباست
واقعا دستورالعمل رفتن به بهشت روی زمین جز کانون توجه به سمت زیبایی ها چیز دیگه ایه ??
مطمئنم که نه
یک روز تموم اون بروشور های معرفی آلاباما رو برمیدارم و با عشق و چشمای پر از ذوق وا میکنم میخونم و خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم از آشناییم با استاد جانم و خانم شایسته ی عزیز که این فایل های بهشتی و رویایی رو برامون گرفتن
چقدر تو ویزیتور سنتر وقت گذاشتن و همه چی رو زیبا و با سلیقه چیدن
آدم کیف میکنه نگاه میکنه
واقعا چقدر زیباست که از آزادی زمانی و مکانی که ثروت برات ایجاد کرده بری و زیبایی هارو شکار کنی تا ثروت و ازادیت بیشتر و بیشتر شه
خوشحالم واقعا خوشحالم از اینکه میتونم ذهنمو مدیریت کنم و از مسائل حاشیه ای به دور باشم
و به کمک این فایل ها چقدر این کنترل ذهن راحت تر و آسون تر شده خدایاشکرت
خدایااااااا تو چجوری با من حرف میزنی آخه
مگه میشه
تازه امروز داشتم به فایل جدید استاد عمل میکردم و میگفتم واقعا باید من فایل هارو بزارم رو اینستا و خدا مشتری هارو بیاره
برای چی من باید با تبلیغ یا الگوریتم ها برم سراغ آدم ها ؟؟
و چقدر به آموزه های همین قسمت از سفرنامه میخوره که خانم شایسته گفتن فقط یه شامپو و مسواک و حوله برمیدارن برای سفر برعکس قدیمشون که کلی وسیله داشتن از شامپو ها تا کرم ها
واقعا تا بینهایت میشه کارهارو ساده تر و آسون تر کرد ولی انگار مغز ما عادت کرده به شلوغ و راه های سخت تر
آخ آخ آخ چه جمله ای گفتن خانم شایسته
چرا من انقدر زندگیم پیچیدس ؟؟
واو عجب جمله ای
منم امروز همین جمله رو به خودم گفتم که چرا نمیزارم خدا کار هارو پیش ببره
چرا میخوام 16 ساعت به خودم سختی بدم که بگم من دارم کار میکنم
البته که خوشم میاد اما واقعا وقت تفریحم رو گرفته
و انگار عادت کردم که پیچیده کار کنم
درگیر چیزایی باشم که واقعا مهم نیستن و وقتی روشون نزارم اصلا چیزی نمیشه
و جدای از کار
چقدر خودمم قبل آشنایی با استاد همین شکلی بودم که باید پیرهن رسمی میپوشیدم اگه میخواستم برم بیرون حتی پیاده روی
اصلا موقع پیاده روی همه فکر میکردن من یا دارم میرم سرکار یا دارم میرم عروسی
و بعد آشنایی با استاد واقعا راحت شدم
گفتم چرا انقدر نظر بقیه برام مهمه
بیخیال بابا
و رفتم رو مود تیشرت پوشیدن و چقدر راحت تره
نه دردسر خشک شویی داره نه سختی
خدایاشکرت
چقدر زیباست دیدن استاد و خانم شایسته که انقدر غرق در عشق و حال خوب دارن از سفر لذت میبرند
سلام .واقعا یه سلامی که از ته دلم هستش و در حال گریه کردن که خداوندا سپاسگذارم بابت دیدن فایل شما .من تازه به جمع خوب سپاسگذاران وارد شدم .من ادمی بودم که قبلا هیچ چیز هیچ چیز مرانه خوشحال میکرد نه احساس ارامش.انگاری با خودم خدا و همه سر جنگ داشتم حس کم بود حس بی لیاقت بودن حس ضعیف بودن و تمام حسهای منفی رو داشتم و با ارایش کردن و کمک کردن بیش از حد به دیگران میخواستم جلب توجه کنم ولی بد تر میشد که بهتر نمیشد چون همه ازمن توقع بیجا داشتن و این منو تو سرخورتر میکرد و بدبخت تر .ولی خدا رو شکر از وقتی وارد جمع شما شدم بگم 40 50 درصد تغیر کردم میدونم کمه ولی برای من واقعا چالش بزرگی هستش.بابت استاد عباس منش به عنوان برادر و خانم شایسته عزیز به عنوان خواهر که خداوند تازه به من داده که کمکم کنن سپاسگذارم با حرفهاشون واقعا تاثیرات مثبتی رو در من ایجاد کردن .سفر کردن برام مثل رفتن به جهنم عذاب اور بود واقعا چون میگفتم چیزی کم برندارم که اونجا اواره بشم نکنه اینطوری لباس بپوشم مسخره ام کنن نکنه فلان کارو کنم بهم بخندد وووو.ولی الان خیلی خیلی بهتر شدم خدا رو شکر بابت نعمتهای خوبی که بهم داد نعمت همیشه پول و خورد و خوراک نیست .نعمت داده های که خداوند بهت دوستان خوب خانواده خوب همسفر خوب همسر و بچه خوب میده و شما دوتا عزیزان نعمت های من در زندگیم هستبن سپاسگذار خداوندم سایتون مستدام و عشقتون پایدار البته اینم بگم من با ایمیل همسرم وارد شدم چون واقعا حرفهاتون ارومم میکنه و بهم کمک میکنه قبلا اصلا دوست نداشتم حرفهای انگیزشی ببینم یا گوش بدم چون بدم میومدمیگفتم نفسشون از جای گرم در میاد ولی داستان شما و حرفهاتون واقعا ارامش بخشه.انگاری در کنار ما زندگی میکردین که این حرفها رو میدونین و میزنین .واقعا زته قبلم براتون ارزوی سلامتی رو دارم
به نام الله هدایتگر
خدایاهرانچه دارم ازان توست وازتوبه من رسیده است
سلام دوستان خوبم
من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت
به خداگفتم چکارکنم تابیشترتغییرکنم وحرکت کنم واین فایل اومد
بسیارسفربایدکردتاپخته شودخامی
بایدپارونزدواداد
بایددل به دریاداد
خودش میبردت هرجادلش خواست
دیدم واقعادارم به خودم سخت میگیرم توبعضی ازمسایل زندگی وخداهدایتم کردبه این فایل که اقاخودتوبه جریان هدایت بسپارواینقدرنبایدزندگیت پیچیده باشه
ارام باس وصبور
خوداستادکه اینقدرموفق شده بازهم به تضادبرمیخورره وکولرماشینش خراب میشه چون هیچ انسانی 100٪کامل نیست وتوحرکت کن وسفرکن به دل ناشناخته هاوواردچالش هاکه بشی بهترخودت وتوانایی هات رومیشناسی
لذت ببروبزارخداکارهاتوانجام بده وچگونگب مقصدفکرنکن
متعهدباش وپای تغییرکردنت وایستاوجانزن وقدم بردار
توداری تحمل میکنی شرایط روبهدجای صبرکردن
واونم به خاطرترس هاوقضاوت هاوحرف مردمه
خیلی من ازقبل بهترشدم ولی بازم اینهاپاشنه اشیل منه
ترس
قضاوت
حرف مردم
حرکت نکردن
ازتضادهاوچالش های زندگی نترس واگرجایی سخت شدتوذهنت اسون بگیرولذت ببروبه احساس خوب برس
باخودت درصلح باش وغرنزن
درشرایط سخت خودتووتوانایی هاتوبهترمیشنایی
خسته بشواماناامیدنشو
عصبانی بشوامانشین گریه کن
سختی هاورنج هادوستتن
اونااومدن تاتوخودتوبهتربشناسی
سفربالاپایین داره مهم اینه که توراحت بگیری کارهاروووخودتوبه جریان هدایت بسپاری
درهابازمیشه وقتی توحرکت کنی
عمل کن وفقط حرف نزن
مامیخوایم خودمون روبهتربشناسیم وبریم جلو
تنهاکسی که میتونه نجاتت بده خودت هستی
پس حرکت کن وادامه بده
شادوموفق باشید
سلام وقت زیباتو بخیر ممنونم از سخنان پر بارتون و خیلی ممنونم از استاد عباسمنش عزیز و مریم زیباترین. من واقعا درس های زیادی از شما دو عزیز گرفتم همیشه به خداوند میگم که شما دست های خدا برای من هستید چون هربار از خداوند میخوام از بی نهایت راه و بی نهایت دستانش آگاهی های خاص و خالصش رو بهم برسونه مخصوصا درزمینه قران میگم خدایا من کاری به دیدگاه بقیه ندارم من دیدگاه و منظور خودتو نسبت به کلماتت در قرآن میخوام بدونم من منظور خودتو میخوام و در اکثر مواقع فایل های قرانی شمارو سرراهم قرار میده یا یه فایلی که درمورد یکی از کلمات قران حتی در حد گذرا صحبت کردین اما میخواستم با احترام نظرم رو در مورد موضوعی بگم: شما قبلا هم در فایل های مختلف درمورد احساس لیاقت داشتین میگفتید که بعضی ها فقط مطابق با مد میرن جلو یا یکبار گفتید بعضی ها میگن ما بخاطر دل خودمون آرایش میکنیم بعدش طوری صحبتتون رو ادامه دادین که انگار همه بخاطر دل بقیه ارایش میکنن من حرفتونو قبول دارم که بعضیها برده ی آرایش و مد هستن اما از اونجایی که بقول قرآن جهان در حال گسترش است و خداروشکر آگاهی ها در حال فزونیه، الان خیلی ها دیگه برده مد نیستن اگر چیزی مد میشه و دوسش دارن میپوشن چون حس خوبی میده نه چون همه اینکارو میکنن و ایه قرآن هم داریم که راهی که همه مردم برای شناخت خدا میرن رو شما نرین چون همه درحال تقلید هستن. و اینکه خیلی ها الان آگاهانه از محصولات آرایش و روتین پوستی استفاده میکنن چون حس خوبی بهشون میده نه چون بی اعتماد بنفس و بی عزت نفس هستن بلکه از میکاپ برای هنر و برجسته کردن زیبایی هاشون استفاده میکنن نه پوشوندن نقص هاشون…و همونطور که خیلیها هم هستن از تزریق برای لب و جاهای دیگه استفاده میکنن برای برجسته سازی زیبایی هاشون و اینکه حس بهتری دارن نه چون احساس بی لیاقتی و بی عزت نفسی دارن. در آخر ممنونم واقعا که دست خداوند برای ما هستین. ارزوی بی نهایت تمام خیر خداوند رو براتون خواستارم
سلام استاد عزیزم
هرجقدر که روی این آگاهی ها کار کنیم میتونم به همون اندازه ازش برداشت کنیم
همه ما آگاهی های بی نظیری توی وجود خودمون داریم که میتونم با کنترل ورودی هامون با دیدن سریال ها با گوش کردن به دوره ها درون خودمون رو کنکاش کنیم
من خیلی فکر میکنم به دلیل رفتار هام
میگم هانیه چرا اینقد لباس با خودت برمیداری
جوابم اینه
برای اینکه بدنم راحت باشه
خب بدن تو راحته
پس باید سعی کنی کمترین چیزارو برداری که هر دقیقه درگیر عوض کردن و برداشتن و حمل کردن نباشی
یادمه اون اوایل وقتی میخواستم برم جایی کلی وسیله برمیداشتم کلی لباس و میپوشیدم. لذت میبردم از اینکه زیبا هستم
ولی همش فکرم درگیر این بود که جیکار کنم زیبا تر باشم
اینجور نبود که قانع باشم
و یه جاهایی منو اذیت میکرد
جلوشو گرفتم و سعی کردم لذت ببرم از لباسی که میپوشم
از صورتی که دارم
و سعی نکنم که هی بهش اضافه کنم با هر دقیقه لباس عوض کردن
هر دقیقه آراشیش. کردن
با موهای بلند
با بدن چاق
گفتم درسته اونا هم زیبان
ولی من میام زیبایی راحت رو انتخاب میکنم
مگه احمقم بیام روش سخت رو انتخاب کنم
در هر صورت من زیبام
چه لباس های خیلی خاص بپوشم چه لباس های راحت
چه آرایش بکنم چه نکنم
چه کرم بزنم چه نزنم
پس من میام روش راحت رو انتخاب میکنم
تا بیشتر کار کنم روی احساس لیاقتم
ببشتر کار کنم روی فکر کردن به لیاقت بی قیدوشرط
بیشتر فکر کنم به لذت بردن از محیط نه اینکه هزاران چیز به خودم آویزون کنم تا زیبا باشم
تا همه بهم بگن چقدر زیبایی
چقدر فوق العاده ای
و اگر اون تعریفی که میخوامو نگیرم خون به پا کنم
تگر کسی تایید بیشتری از من بگیره متنفر بشم ازش زندگی زهر مارم بشه
نه من فقط فقط سعی میکنم آراسته باشم در حد نرمال
وقت بزارم برای افکار خوب
برای لذت بردن
برای مطالعه اگاهی ها
برای کارهای مفید
برای استراحت کردن
که انتظار و توقع نداشته باشم از کسی که از من تعریف کنن
به کسی بیشتر از من ارزش ندن
من مرکز توجه باشم
نه من دوپامین و از خودم میگیرم نه از کسی
آغا تو زیبایی
تو زیبایی
تووووو زیبایییی
چرا نمیپذیری
باید روی زیبایی خودت با آایش نکردن و لباس های عجیب غریب کار کنی که درک کنی زیباییتو نه اینکه سعی کنی با کارهای
بی فایده و ضایع زیباییتو به دست بیاری
زیبایی در درون آدمه
در قرار گرفتن توی مدار درسته
نه این مسخره بازیا
ولی خب همه ما در نهایت لباس زیبا و راحت
آراستگی
و تمیزی رو دوس داریم….
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدای که همه چیز در ید قدرت اوست .
خدایل توجه به هر چه غیر از تو بر من حرام است.
من هیچ نمی دانم .تو می دانی تو بگو تو بنویس
استاد جان مریم جان و دوستان نازنیم سلاممم
وقتی داشتم این فایل میدیم ناخوداگاه یادم افتاد منم چقدر تغییر کردم فکر می کنم تو یکی از قدم ها بود مریم جان این داستان رو تعریف کردند و تغییر سبک شخصی زندگی یک جلسه از اون قدم بود و بعد از اون قدم من تصمیم گرفتم آرایش نکنم در صورتیکه من وقتی بیرون میرفتم بدون ضد افتاب رنگی و ریمل غیر ممکن بود برم هر چند کم اما اعتماد به نفس ام به اون بود
یادمه دفعه اول که رفتم احساس می کردم همه دارن به من نگاه میکنن …..
و این عادت در من شد که وقتی پیاده روی میرفتم و الان که حتا شدیدتر هم شده اصلا ارایش نمیکنم توی مسافرت های دسته جمعی اصلا عادت خانم های همسفر و البته من بود قبل از صبحانه تر وتمیز باشیم و آرایش داشته باشیم من چندین سال هست که دیگه تو مسافرت ها وقتی خونه هستیم ارایش نمیکنم .
یه نکته ای با این فایل یادم افتاد من 5 ماه هست تمرکزی دارم کار می کنم به لطف خدای مهربانم توی قدم اول یه مسافرت یکروزه رفتیم شیرگاه برنجستانک توی راه تاکسی که دربست گرفته بودیم گفت من شما رو میبرم یه رستوران ال بل ما خودمون رستوران می خواهیم بریم میایم اینجا و از این تبلیغات…. یه دفعه جلوی یه رستوران سرراهی محلی با دوتا تخت بیرون و دقیقاااااا کنار جاده (لب جاده) وایساد من فکر کردم کار داره اونجا نگو اون رستوران همین جا بوده…
من تا قبل از اون کلا از روی تخت نشستن و فضاهای این سبکی و نمیپسندم چون کثیف هستند و از قضا که یه تخت بیرون و انگار تو وسط جاده نشستی داری غذا می خوری
جدا این آن خشکم زد
بعد به خودم اومدم گفتم ایرادی نداره حتما خیره حتما بهترینه می مونیم
و حالا جالب اینکه با تمام اوصافی که من کردم خیلی هم بد نبود و خیلی هم کثیف نبود و البته غذای خوبی داشت.
و یه تجربه دیگه وقتی ما تو همین سفر با قطار رفتیم فکر می کردیم بهمون روکش برای صندلی میدن گویا برای قطار های 5 ستاره هست و این قطار نداشت اولش واقعا نمی تونستم بشینم بعد دیگه به خودم و بچه هام با صدای بلند گفتم شرایط الان اینه درسته تمیز نیست ولی الان همینه اوضاع،
پس دیگه لذت ببریم و به کثیفی و اینا توجه نکنیم و البته اونجا هم خیلی بهمون خوش گذشت.
این فایل دیدم فهمیدم
حداقل یه کوچولو تغییر کردم و شکرگزار خداوندم برای اینکه بزرگتر شدم
تجربه دیگ ام توی همین سفر برنجستانک ما سفر قایق تفریحی بودیم یک آن من احساس کردم اینجا برام آشنا هست من اینجا رو دیدم یادم اومد تو یکی از فایل های سفر به دور امریکا یه جایی استاد رفتید نزدیک خونتون یه رودخونه ای بود که درختان توی اب بودن و انعکاس درختان تو آب بی نظیر بود نمیدونم کدوم قسمت بود ولی یهو یادم افتاد اینو دیدم و باورتون نمیشه چنان بغضی گلو گرفته بود
که بابا قانون جواببببببببب میده
برو جلو نترس حرکت کن استمرار داشته باش
خدادسریع جواب میده
استاد من توی نشانه هر روز سایت باورتون نمیشه حداقل هفته ای 3،4 بار سفر به امریکاست تازه اون قسمت های که من به تازگی یعنی توی همین چند ماه اخیر دیدم .
به ذهنم گوش نمیدم بابا من اینا رو دیدم و یادم هست میام نگاه میکنم به خدا یه حرفای هست که من نشنیدم یا لازم بوده باز بشنوم
شکر خدااا برای قوانین خدا
الهی شکرت شکر
به نام خداوند غفور و رحیم
سلام به همه دوستان
◀خداروشکر واقعا این ویزیتور سنرها با طراحی های زیبا که ورودی هر ایاالت هست رو تحسین میکنم که با زبان تصاویر و کاتالوگ از جاذبه های هر ایالت میگن و این تنوع مقالات اموزشی باعث میشه مردم این کشور بیشتر تشویق به مسافرت و پیوند با طبیعت بشن و روحیه استقلال در اون ها بیشتر باشه
سفر کردن و مهاجرت کردن واقعا شخصیت انسان رو بزرگ میکنه و خودم تجربه چندین سفر و مهاجرت رو داشتم و بنفیتی که از این سفرها ها گرفتم باعث شد خیلی سفر رو راحت تر بگیرم و زوایایی از خودم رو کشف کنم و پتانسیلم رو بفهمم که تا قبل از اون من نمیدونستم
این روزها که دوره احساس لیاقت رو دارم کار میکنم به فراخور درک خودم و کنکاش میفهمم که که چقدر ارزشمندی من وابسته به عوامل بیرونی بوده و هست . اینه سعی کن همیشه بچه خوبه باشی که بقیه ازت راضی باشن یا لباس رسمی پوشیدن برای بیرون رفتن و.. و در کل روشی بوده که همیشه برای بقیه بوده و کار برای خودم سخت تر بوده همه از نداشتن عزت نفس و شرک میاد که انسان رو به سختی میبره/
همه این وسایل اضافی که ما به خودمون میبیندیم که عموما از حرف مردم اغلب نشات میگیره جلوی لذت بردن ما رو نتنها میگیره بلکه باعث میشه رنج ببریم.
چیزی که من پی بردم اینه من باید نگاهم رو عوض کنم که دنیام عوض بشه . قبلا میخواستم زودتر برسم اما الان بیشتر میخوام از زیبایی ها لذت ببرم و این سفر رو دلپذیرتر میکنه.
خداروشکر
🟢🟣🟠
بنام خدای بخشنده مهربانم
سلام به همگی
استاد، خانم شایسته ،دوستان ِهمسفران هم خانواده
قسمت 193 برام بولد شد طبق خواسته م بدنبالش 194 هدایت شدم
و نشونه ی ک دوباره این دور سفر رو ببینم
من عاشق سفرم
با دیدن سفرنامه خودمو تجسم میکنم
چه کارای انجام میدم چطور خودمو آماده میکنم
خیلی لذت بخشه برام
با دیدن الگوی شما تو ذهنم بقول خانم شایسته قالب های قبلیم ترک برداشته و میبینم تغییرات م رو
و مطمئنم با تجربه واقعی سفر ،فاطی متفاوت از قبل میبینم
مطلبی ک تو گوشم زنگ خورد یادآوری بود
با مثال خانم شایسته
یادم میاد سبک آرایش من از ایتدا با یه کرم پودر و ریمل و یه رژ کم رنگ
به مرور دنبال کرم پودر سبک تر میرفتم
حس خوبی نداشتم یه لایه کرم رو صورتمه
و فقد چون دیگران انجام میدادن چون دیگران میگفتن چون بهم القا شده بود
بقول شما یه قالب برا خودم ساختم
ولی راحت نبودم و برام تصاد شد
و رفته رفته با شناخت خودم و اهمیت به خواسته خودم
از کرم پودر بسیار سبک به ضدآفتاب رسیدم
اون تایید دیگران کم شد و برا سلامتی پوستم انتخاب کردم
و هیچ نوع کرم پودری ندارم سالهاس
الان به یه ریمل ساده و بدون رژ و اگه یادم بمونه ضدآفتاب
نگاه میکنم به این ده سال اخیر خداوند منو چجور قدم به قدم هدایت کرد
و منو آماده کرد
برای صلح بیشتر خودم
پذیرش بی قید وشرط خودم
ک با دوره لیاقت با آگاهی و تکامل خودمو همیشه بروزرسانی میکنم
خدای من هزاران بار شکر بابت آگاهی های ناب هر فایل
هزاران بار شکرت برا فرشته هات
سلام خدمت دو فرشتهی عاشق
واقعا خانم شایسته رو تحسین میکنم که این همه تغییر کردند و از اون همه وسایل رسیدن به یه ضدآفتاب و بالملب و باید اینجا بگم که من خداروشکر آدمی نیستم که همیشه آرایش داشته باشم ولی وقتایی که آرایش دارم انگار خوشگلترم، انگار اعتماد به نفسم بیشتره، انگار به نظر بقیه بهتر به نظرم میرسم و … و همین نشون میده که باید روی احساس لیاقتم کار کنم و حتی بدون آرایش هم با اعتماد به نفس حرف بزنم، قدم بزنم و به عنوان یک آدم خیلی باارزش و زیبا در جامعه حاضر شوم.
این فایل انگار یه تلنگری به من شد تا وسایل آرایش و بهداشتیام رو کمتر کنم و ماسک داخل حمام، ماسک بیرون حمام، سرم و … دیگه رو استفاده نکنم و کمکم به این باور برسم که بدن من هر چیزی را که نیاز داشته باشد خودش تامین میکند و باید بگم که حتی الان هم ذهنم مقاومت داره و باید کم کم روی ذهنم کار کنم.
چقدر قشنگ بود که خانم شایستهی عزیز به استاد میگفتن که از وقتی با شما سفر رفتم تغییراتی شروع شد و چقدر سپاسگزاری کردم بابت اینکه با شما آشنا شدم و استاد هم در حین صحبت کردنشون به خانم شایستهی عزیز گفتن که شما پاداش خداوند به من هستین و اینجا بود که چقدر خوشحال شدم بابت این رابطهی زیبا :)
و در مورد سفر باید بگم که خداروشکر من هم مثل خانم شایسته انسان انعطاف پذیری هستم و میتونم شرایط متفاوت رو بگذریم و لذت ببرم. ولی باید قطعا خیلی بیشتر روی خودم کار کنم.
استاد چه قشنگ گفتن که این سفرها هست که انسان رو میسازه نه سفری که از این هتل به اون یکی هتل بریم. واقعا وقتی که به این موضوع فکر کردم سفرهایی که یه روزه داخل طبیعت بودیم و خوش گذروندیم خیلی بیشتر از سفرهایی که داخل هتل بودیم و حتی چند روز سفر بودیم، تجربه به دست آوردیم و خاطرهی قشنگی رو برامون ساختند.
خدایا شکرت بابت این آگاهیها
سلام خدمت دو فرشتهی عاشق
واقعا خانم شایسته رو تحسین میکنم که این همه تغییر کردند و از اون همه وسایل رسیدن به یه ضدآفتاب و بالملب و باید اینجا بگم که من خداروشکر آدمی نیستم که همیشه آرایش داشته باشم ولی وقتایی که آرایش دارم انگار خوشگلترم، انگار اعتماد به نفسم بیشتره، انگار به نظر بقیه بهتر به نظرم میرسم و … و همین نشون میده که باید روی احساس لیاقتم کار کنم و حتی بدون آرایش هم با اعتماد به نفس حرف بزنم، قدم بزنم و به عنوان یک آدم خیلی باارزش و زیبا در جامعه حاضر شوم.
این فایل انگار یه تلنگری به من شد تا وسایل آرایش و بهداشتیام رو کمتر کنم و ماسک داخل حمام، ماسک بیرون حمام، سرم و … دیگه رو استفاده نکنم و کمکم به این باور برسم که بدن من هر چیزی را که نیاز داشته باشد خودش تامین میکند و باید بگم که حتی الان هم ذهنم مقاومت داره و باید کم کم روی ذهنم کار کنم.
چقدر قشنگ بود که خانم شایستهی عزیز به استاد میگفتن که از وقتی با شما سفر رفتم تغییراتی شروع شد و چقدر سپاسگزاری کردم بابت اینکه با شما آشنا شدم و استاد هم در حین صحبت کردنشون به خانم شایستهی عزیز گفتن که شما پاداش خداوند به من هستین و اینجا بود که چقدر خوشحال شدم بابت این رابطهی زیبا :)
و در مورد سفر باید بگم که خداروشکر من هم مثل خانم شایسته انسان انعطاف پذیری هستم و میتونم شرایط متفاوت رو بگذریم و لذت ببرم. ولی باید قطعا خیلی بیشتر روی خودم کار کنم.
استاد چه قشنگ گفتن که این سفرها هست که انسان رو میسازه نه سفری که از این هتل به اون یکی هتل بریم. واقعا وقتی که به این موضوع فکر کردم سفرهایی که یه روزه داخل طبیعت بودیم و خوش گذروندیم خیلی بیشتر از سفرهایی که داخل هتل بودیم و حتی چند روز سفر بودیم، تجربه به دست آوردیم و خاطرهی قشنگی رو برامون ساختند.
خدایااااااا چی بگم من
از این سرسبزی دیوانه کننده
همش درخت و چمنه
چقدر انرژی مثبتی داره از لحظه شروع
مطمئنم تابلوی welcome to sweet home Alabama رو یه روز از نزدیک میبینم
خدایا چقدر همه جا تمیزه
خیابونا رو انگار هر یک ساعت جارو میزنن انقدر تمیزه
آخ آخ خدااااا دلم برای رفتن به ویزیتور سنتر تنگ شده بودند
چقدر حسش خوبه این مکان
هر ایالت که میریم من منتظر اینجام
خدایا چقدر ثروت زیباست که آدمو آسون میکنه برای زیبایی ها
چقدر ترکیب ثروت و کانون توجه به سمت نکات مثبت زیباست
واقعا دستورالعمل رفتن به بهشت روی زمین جز کانون توجه به سمت زیبایی ها چیز دیگه ایه ??
مطمئنم که نه
یک روز تموم اون بروشور های معرفی آلاباما رو برمیدارم و با عشق و چشمای پر از ذوق وا میکنم میخونم و خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم از آشناییم با استاد جانم و خانم شایسته ی عزیز که این فایل های بهشتی و رویایی رو برامون گرفتن
چقدر تو ویزیتور سنتر وقت گذاشتن و همه چی رو زیبا و با سلیقه چیدن
آدم کیف میکنه نگاه میکنه
واقعا چقدر زیباست که از آزادی زمانی و مکانی که ثروت برات ایجاد کرده بری و زیبایی هارو شکار کنی تا ثروت و ازادیت بیشتر و بیشتر شه
خوشحالم واقعا خوشحالم از اینکه میتونم ذهنمو مدیریت کنم و از مسائل حاشیه ای به دور باشم
و به کمک این فایل ها چقدر این کنترل ذهن راحت تر و آسون تر شده خدایاشکرت
خدایااااااا تو چجوری با من حرف میزنی آخه
مگه میشه
تازه امروز داشتم به فایل جدید استاد عمل میکردم و میگفتم واقعا باید من فایل هارو بزارم رو اینستا و خدا مشتری هارو بیاره
برای چی من باید با تبلیغ یا الگوریتم ها برم سراغ آدم ها ؟؟
و چقدر به آموزه های همین قسمت از سفرنامه میخوره که خانم شایسته گفتن فقط یه شامپو و مسواک و حوله برمیدارن برای سفر برعکس قدیمشون که کلی وسیله داشتن از شامپو ها تا کرم ها
واقعا تا بینهایت میشه کارهارو ساده تر و آسون تر کرد ولی انگار مغز ما عادت کرده به شلوغ و راه های سخت تر
آخ آخ آخ چه جمله ای گفتن خانم شایسته
چرا من انقدر زندگیم پیچیدس ؟؟
واو عجب جمله ای
منم امروز همین جمله رو به خودم گفتم که چرا نمیزارم خدا کار هارو پیش ببره
چرا میخوام 16 ساعت به خودم سختی بدم که بگم من دارم کار میکنم
البته که خوشم میاد اما واقعا وقت تفریحم رو گرفته
و انگار عادت کردم که پیچیده کار کنم
درگیر چیزایی باشم که واقعا مهم نیستن و وقتی روشون نزارم اصلا چیزی نمیشه
و جدای از کار
چقدر خودمم قبل آشنایی با استاد همین شکلی بودم که باید پیرهن رسمی میپوشیدم اگه میخواستم برم بیرون حتی پیاده روی
اصلا موقع پیاده روی همه فکر میکردن من یا دارم میرم سرکار یا دارم میرم عروسی
و بعد آشنایی با استاد واقعا راحت شدم
گفتم چرا انقدر نظر بقیه برام مهمه
بیخیال بابا
و رفتم رو مود تیشرت پوشیدن و چقدر راحت تره
نه دردسر خشک شویی داره نه سختی
خدایاشکرت
چقدر زیباست دیدن استاد و خانم شایسته که انقدر غرق در عشق و حال خوب دارن از سفر لذت میبرند
چقدر زیباست ثروت
چقدر زیباست صلح درونی شما دو عزیز
چقدر زیباست این تعریف از ویژگی های مثبت هم دیگه
چقدر زیباست احترامی که بهم میزارین
خدایا شکرت
سلام .واقعا یه سلامی که از ته دلم هستش و در حال گریه کردن که خداوندا سپاسگذارم بابت دیدن فایل شما .من تازه به جمع خوب سپاسگذاران وارد شدم .من ادمی بودم که قبلا هیچ چیز هیچ چیز مرانه خوشحال میکرد نه احساس ارامش.انگاری با خودم خدا و همه سر جنگ داشتم حس کم بود حس بی لیاقت بودن حس ضعیف بودن و تمام حسهای منفی رو داشتم و با ارایش کردن و کمک کردن بیش از حد به دیگران میخواستم جلب توجه کنم ولی بد تر میشد که بهتر نمیشد چون همه ازمن توقع بیجا داشتن و این منو تو سرخورتر میکرد و بدبخت تر .ولی خدا رو شکر از وقتی وارد جمع شما شدم بگم 40 50 درصد تغیر کردم میدونم کمه ولی برای من واقعا چالش بزرگی هستش.بابت استاد عباس منش به عنوان برادر و خانم شایسته عزیز به عنوان خواهر که خداوند تازه به من داده که کمکم کنن سپاسگذارم با حرفهاشون واقعا تاثیرات مثبتی رو در من ایجاد کردن .سفر کردن برام مثل رفتن به جهنم عذاب اور بود واقعا چون میگفتم چیزی کم برندارم که اونجا اواره بشم نکنه اینطوری لباس بپوشم مسخره ام کنن نکنه فلان کارو کنم بهم بخندد وووو.ولی الان خیلی خیلی بهتر شدم خدا رو شکر بابت نعمتهای خوبی که بهم داد نعمت همیشه پول و خورد و خوراک نیست .نعمت داده های که خداوند بهت دوستان خوب خانواده خوب همسفر خوب همسر و بچه خوب میده و شما دوتا عزیزان نعمت های من در زندگیم هستبن سپاسگذار خداوندم سایتون مستدام و عشقتون پایدار البته اینم بگم من با ایمیل همسرم وارد شدم چون واقعا حرفهاتون ارومم میکنه و بهم کمک میکنه قبلا اصلا دوست نداشتم حرفهای انگیزشی ببینم یا گوش بدم چون بدم میومدمیگفتم نفسشون از جای گرم در میاد ولی داستان شما و حرفهاتون واقعا ارامش بخشه.انگاری در کنار ما زندگی میکردین که این حرفها رو میدونین و میزنین .واقعا زته قبلم براتون ارزوی سلامتی رو دارم