سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 196 - صفحه 2

486 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    سلام رفقای عزیزم

    صبحی فیلترشکن و اینستاگرام و همه ی اینترنت قطع بود، به جز سایت عباسمنش. دروغگو هاپوئه! من صبحی پا نشده بودم سفر به دور آمریکا ببینم، شما که دمتون گرمه،فرار که نمیکنید.یه کاری با اینترنت داشتم، گفتم ببینم صبحی، شرایط حساس کنونی شل شده یه چیز واجب دانلود کنم یا نه؟! از تو حیاط صدای دعا میاد. فضای خونه ی همسایه ها و کوچه مون دوباره به شدت روحانی یه.نمیدونم دوباره شرایط حساس کنونی اون بیرون تو شیراز چه اتفاقاتی رو رقم زده. اولش زورم گرفته بود که نتونستم کارم رو انجام بدم، بعدش با طیب خاطر فایل رو دانلود کردم و نشستم به تماشا. زندگی دو روزه و صبح امروزش که به لطف فایل قشنگ شما، خیلی باحال شروع شده…. میمونه دو روز و یک صبح دیگه، که اونم عالی پیش می‌ره. دوربین و درون بچه تان همیشه پاینده!

    فعلاً شیراز رو ولش…بریم کلرادو!

    دمت گرم استاد…میون حمله ی پشه ها هم شرایط حساس کنونی ندیدی! چش و چار ماشینتون خوب نمیدیده، ولی روندید و اومدید اینجا ، بعد سوخت زدن، حالا داری ریلکس، چش و چار ماشین رو باز می‌کنی! من شنیدم که ماشینه در حقت دعا کرد: خدا چش و چارت رو باز کنه، پسر!

    چه فضای آشنایی! هوای وطن! چه خوب و با حال! بافت جغرافیایی کلرادو هم مثه اطراف شیراز تا یزده. آفتاب جهانتاب، زده درختا رو صاف کرده تا زمین ، سایه حس نکنه و همه ی انگلهای وجودش پاک بشن! شایدم یکی اون وسط حال کنه بره اسکی بازی رو شن، مثلاً!!! خب بره! آفتاب جهان‌تاب درستش می‌کنه!

    این در آوردن کفشا رو پایه م! خیلیییییی حس خوبی میده به آدم. دونه دونه شن ها با کف پای آدم حرف میزنند(قولنج خودم از این جمله ای که نوشتم، در اومد! چقدر لاف میزنی علی بردبار، مگه شن حرف میزنه؟!!) خلاصه، جام خالی و دلم خواست بیام شن بازی….خیلی باحاله، خیلی!

    دیدید گفتم! تو آمریکا هم مثه من فلج مغزی پیدا میشه! تخته ی موج سواری ورداشتن، اومدن تو کویر، زیر آفتاب جهان‌تاب حال کنن!!! دم همه تون گرم.

    چه عجیب! اینجا بالای کوههاش کویره! جل الخالق! ببین زیر آفتاب جهان‌تاب باید حتماً کلاه سرت باشه، وگرنه مغزت روان میشه! پس زنده باد کلاه و کلاه فروش! البته اگه ایران بود، یه طرح کویر زدایی میذاشتیم، واسه آقای کوه هم شبکلاهی چیزی درست میکردیم، باقیات صالحات بشه!

    مریم جان، اومدی نسازی ها! رفتی کفش پوشیدی و واسه استاد هم دمپایی آوردی ؟! حرف مرد یکیه! منم اونجا بودم، همراه استاد تا نوک کوه کباب میشدم! زندگی کوتاهه! ولی دمت گرم که دمپایی آوردی! راستی، تا اون بالا نمیشه پرچم برد! حسش نیست!!

    و تصاویر خوشگل درون بچه! نمای دید خدا از اون بالا!! دم زندگیت گرم، تلویزیون لاکچری عباسمنش!

    پاشم برم، ببینم شاید این اپراتور شرایط حساس کنونی خوابش برده باشه، بتونم این چیز مهم رو دانلود کنم…

    خوشبخت و خوش شانس و باحال باشید‌‌‌مثل خودم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1477 روز

      سلام علی جان عزبزم چقد قشنگ بود کامتت کلی لبخند و حس خوب اومد رو لبم کلی کیف کردم با لهجه زیبای خودت با احساس قشنگ و سادگی شرح حال استا و مریم جان رو بیان کردی

      دمت گرم عزیزم

      لذت بردم از کامنتت برو ببین اون بیرون شیراز چه خبره بقیشو بعدا برات مینویسم علی جان

      جیبت همیشه پرپول عزیزم

      و سفرهای زیبای خارجی و داخلی بری با عشقت و بچه هات و لذت بببری از زندکیت در هر لحظه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        علی بردبار گفته:
        مدت عضویت: 1889 روز

        سلام آزاده عزیزم

        خیلی ممنونم از بذل محبت و دعاهای خوب شما.

        الان گوشیم هنگ کرده بود، ناراحت بودم جدی انرژیم ته زده بود، کامنت شما را که دیدم، کلی ذوق کردم، حالم خوب شد، مرسی.

        شیراز هوا خیلیییییی خوبه. جای شما خالی. همه ی گنجشکا و کبوترا و …بهت سلام می‌رسونن! هر روز از 5 صبح که اینا رو میبینم، روزم روز میشه. باحالتر و با معرفت تر از اینا اطراف خونه مون ندیدم، این بود که از اونا واسه ت مایه گذاشتم رفیق!

        امیدوارم شما هم لحظه لحظه از زندگیتون لذت ببرید و مسافرت‌های عالی برید! بلیت فرست کلاس به هاوایی خوبه؟ همون رو واست درخواست دادم پیش رفیق فابریکم، خداجون!

        خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    اسداله زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    به نام یگانه فرمانروای هستی

    سلام و درود بر استاد عباسمنش گرانقدر؛ مریم بانو و همه عزیزانم

    سفر به دور آمریکا- قسمت 4

    میخواهیم روزمونو با دیدن و تمرکز بر زیبائی های کلرادو آغاز کنیم و آماده یه روز عالی دیگه بشیم. به همین دلیل تصمیم گرفتم قبل از رفتن سر کار کامنتم رو بنویسم.

    از کاور فایل شروع می کنم که استاد رو در دشت کویری نشون میده با ژستی جذاب مثل همیشه. میریم بعد از یک رانندگی طولانی هم غذا بدیم به این هیولای زیبا و هم دستی به سرو گوشش بکشیم و با یه دوش قشنگ صفا بدیم بهش تا سرحال به مسیرمان ادامه بدیم.

    چقدر برایم این پمپ بنزین ها تحسین برانگیزه در آمریکا که وسایل شستشوی ماشین هم در اختیارت قرار میدن که یک نیاز واقعیه برای یک خودرو بعد از طی یک مسافت طولانی.اینکه نیازهات دیده بشه و برات برآورده بشه چقدر قشنگه! هر چیزی که اراده کنی فراهمه. خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت و ثروت.

    استاد که داشت فورد و تمیز میکرد یاد خودم افتادم که توی مسیر هر جا برای استراحت یا بنزین زدن می ایستادم با لنگ و کمی آب ماشینو تمیز می کردم. اصلا رانندگی با ماشین تمیز یه حال دیگه ای داره بخدا!

    2500-2600 کیلومتر اومدیم خدای من یعنی انگار 4 بار برم تا تهران! خدا قوت استاد؛ خدا قوت مریم جان و حدا قوت فورد زیبا.

    به اولین نشنال پارک کلرادو وارد میشیم و باز همه چیز سر جاشه طبق معمول و زندگی در جریانه حتی اگر یک مکان در وسط یک بیابان باشد!

    و باز هم قانون فرکانس! وقتی از کویر مرنجاب حرف میزنی و هدایت میشی به کویر کلرادو؛ وقتی که پا برهنه میشی در حالی که هیچ کسی پا برهنه نیست، آنوقت افرادی رو جذب خودت میکنی و میبینی که مثل تو پا برهنه اند! چقدر این فرکانسها دقیق زندگی ما را خلق می کنند خدایا شکرت!

    تا حالا فکر میکردم کویر فقط در دشت ها و در ارتفاعات پست هم سطح دریا شکل می گیرد ولی دیدن این قسمت این حُسن رو داشت که دیدم نه کویر میتونه در ارتفاع هم شکل بگیره! کویر هم میتونه در کوه ها بوجود بیاد! و این از زیبائی های سفره! این از زیبائی های خداونده! خدایا شکرت بابت اینهمه نعمتت! خدایا شکرت که قادر به انجام هر کاری هستی! خدایا شکرت.

    این خدایا شکرت منو برد سفرنامه قبلی و شن های سفید آرد مانند که با برف مو نمی زد و یکی دیگه از معجزات خداوند رو بیادم آورد واقعا این کشور پهناور و سرشار از نعمت و شگفتی است! خدایا شکرت! ممنون از مریم جان که جای ما رو هم خالی کردن.

    و باز شستن بدن با آب سرد در گرمای کویر! این است احترام به گردشگر، اینست احترام به توریست، اینست احترام به انسان! و چقدر تحسین برانگیز است این حرکت و این اجابت نیاز و خواسته!

    باز هم تصاویر زیبای درون با موزیکی خفن و خیال انگیز از زیبائی های مسیر و این کویر زیبا با پارکینگ بزرگی که تعبیه شده و پیش بینی همه چیز شده تا آسان شویم برای آسانی ها. خدایا شکرت.ممنونم بابت همه چیز بریم که به امید خدا کارمون و شروع کنیم.یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 108 رای:
    • -
      فرزانه ارزشمند گفته:
      مدت عضویت: 759 روز

      سلام به اسدالله زرگوشی عزیز، بهترین پدر دنیا ، بهترین شاگرد توحیدی دنیا و بهترین همسفر دنیا…میدونید چرا بهترین همسفر دنیا؟؟؟؟؟ چون توی این سفری که ما باهم هستیم …من هر کامنتی میبینم ردپای تحسین و تمجید شما هست!!!!!!!

      تحسین می‌کنم شمارو آقای زرگوشی عزیز ،‌دوست خوبم…

      چقدر عکسی که با دختر خوشگلتون رو پروفایل شماست..نشون میده که چقدر پدر خوبی هستین.

      به عنوان یه دختر ، به دخترتون تبریک میگم بخاطر داشتن همچین پدری.. شینای زیبا خیلی خوشبختم بخاظر داشتن شما!!

      الهی شکرت خدای خوبم

      آقای اسدالله عزیز…چقدر زیبا توصیف کردین دادن احساس لیاقت و ارزشمندی دولت آمریکا به شهروندانش ..چه توی پمپ بنزین چه بخاطر دوش آب سرد در کویر و چه پارکینگ…‌

      واقعا الهی شکرت خدای خوبم بخاطر اینهمه نظم و هماهنگی و زیبایی و عظمت این کشور زیبا ،

      الهی شکرت که کشور آمریکا همیشه آسون می‌کنه همه چیزو و چقدر احترام و ارزش برای انسان قایله…

      احساس میکنم توی اون کشور میشه این همه بزرگی دید و ایمان نداشت و در صلح نبود ؟؟؟؟؟؟

      دوست عزیزم آقای اسدالله ، از کامنت تون لذت بردم و ازتون بی نهایت سپاسگزارم بخاطر دید متفاوت و زیبایی که از این قسمت سریال سفر به آمریکا ارائه دادین…

      خدای مهربونم به کارو کاشانه شما عشق و برکت بده دوست خوبم

      با قلب و درود های فراوان..‌

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلام و درود فرزانه عزیز

        چقد اسم و فامیلتون زیباست! چقد بهم میان! چقدم توحیدیه! و چقد احساس خوبی توشه بهتون تبریک میگم ازین بابت.به نظرم اگه فقط روزی چند بار اسم و فامیلتونو با خودتون تکرار کنید نصف مسیر موفقیتُ رفتین!

        قبل از اینکه کامنتتون رو جواب بدم رفتم و کامنتتون در این قسمت سفرنامه خوندم. هم لذت بردم از کامنتت و هم تعجب کردم! از چی؟ از اینکه هنوز 41 روزه عضو سایت هستید و اینقد خوب مینویسین! اینقد خوب به قانون توجه دارید! اصلا همینکه میتونید بنویسید در این مدت کوتاه خودش موفقیت بزرگیه و از این بابت واقعآ تحسینت میکنم و یک کف مرتب به افتخارت میزنم.

        دعاها و خواسته هاتو از خداوند خوندم. از اینکه اینقدر راحت با خداوند گفتگو دارید و مهمتر از این اینکه خواسته هاتو از خدا می خوای نشون میده خیلی خوب روی خودت کار کردی و آماده ای برای جهش شخصیتی و رشد در همه جنبه های زندگی.

        از جانب خدا بعنوان بنده ای که این راه رو رفته بهتون بشارت می دهم که همه دعاها و خواسته هات اجابت شده و بزودی دریافتشان خواهی کرد.در مسیر درستی قرار دارید و همینطور به راهت ادامه بده و حضورت رو در سایت پررنگ تر کن.مطمئنم خداوند درهای نعمت و ثروتش را یکی پس از دیگری برویتان خواهد گشود. نگاهتون به مسیر و توصیف درختان بلوط برام جالب بود.ذوق و تخیل و قدرت تجسم خوبی دارید. قدر خودتونو بیشتر بدونید و در این مسیر به راهتان ادامه بدید. بزودی نتایج خوبتو در سایت برامون تعریف خواهی کرد و ما لذتشو میبریم. بهترینها رو برات در این مسیر زیبا و الهی آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1315 روز

      آقا اسدالله عزیزم،برادر توحیدی زاگرس نشین من،سلام به روی ماه شما و خانواده ی قشنگتون

      حقیقتا انرژی نوشتن این کامنت از پاسخ شما به حمیدِحنیف شروع شد!

      یک جمله ی ساده نوشتید که باید برم دنبال دخترم شینا…

      من چند دقیقه به این جمله خیره شدم

      عجیب برام دلنشین بود…

      دلم میخواست براتون بنویسم چقدر اسم دخترتون قشنگه،چقدر طنین زیبایی داره،چقدر این عشق پدری الهی و دلچسبه …

      ولی منطق ذهنم گفت میخوای همینو بنویسی که چی؟

      هرچند که من خیلی به نجوای ذهنم رو نمیدم و بهش گفتم در زمان مناسب حتما برای آقا اسدالله مینویسم …

      به قول خودشون در خونه برام بازه …هرجا لازم باشه میرم و بهشون میگم …

      و حالا …از صبح این انرژی دوباره شروع کرد …بنویس …بنویس… :)

      با وضو براتون مینویسم …درحالیکه قرآن کنار دستم بازه و نورش رو میتونم به چشم هام ببینم …

      همون انرژی که از صبح بوق ممتد کامیون توی سرم به راه انداخته که برای آقااسدالله بنویس …همون این آیه هارو انتخاب کرده برای شما …

      نوش جونتون بنده ی برگزیده خدا ….

      بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

      الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ

      کسانی که ایمان آوردند، و کارهای شایسته انجام دادند، برای آنان زندگی خوش و با سعادت و بازگشتی نیک است.

      کَذَٰلِکَ أَرْسَلْنَاکَ فِی أُمَّهٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهَا أُمَمٌ لِتَتْلُوَ عَلَیْهِمُ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَهُمْ یَکْفُرُونَ بِالرَّحْمَٰنِ ۚ قُلْ هُوَ رَبِّی لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ مَتَابِ

      بدین گونه تو را در میان امتى که پیش از آن، امتهایى روزگار به سر بردند، فرستادیم تا آنچه را به تو وحى کردیم بر آنان بخوانى، در حالى که آنان به [خداى‌] رحمان کفر مى‌ورزند. بگو: «اوست پروردگار من. معبودى بجز او نیست. بر او توکل کرده‌ام و بازگشت من به سوى اوست.»

      آقا اسداله …همینطور که دارم براتون مینویسم …از اسپیکر خونه این آهنگ داره پخش میشه و من غرق عشق خدام و پر از احساس خوشبختی … :)

      زل زده م به آسمون آبی لاجوردی و دریای بیکرانی که در انتها بهش وصل شده …

      همراه با آهنگ برای فرمانروا میخونم …:)

      چه شود هر چه شود

      صاحب قلب بی قرار من تو باشی

      چه شود هر که ز ما نیست رود

      تا به ابد دار و ندار من تو باشی

      • ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •

      چه شود هر چه که خواهم شود و

      چشم تو برق نگاهم شود و

      خنده ات پشت و پناهم شود و

      از تو خالی نشود زندگی ام

      • ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •

      چه شود قافله غم رود و

      از بهشتم جهنم رود و

      لحظه های پوچ بی هم رود و

      از تو خالی نشود زندگی ام

      • ══─━━── ⫷⫸ ──══─━━ •

      بهترین حال جهان را دارم

      با تو پیدا و نهان را دارم

      هر چه خوشبخت شدن میخواهد

      من کنار تو همان را دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلام و درررررررررود برسعیده نورانی عزیز

        خوش آمدی؛ به منزل خود آمدی عزیز!

        یاد این بیت لسان الغیب افتادم که تقدیمت کنم:

        رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست

        کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست

        سعیده جان احساسم اینست که هر بار که کامنتت نیست انگار یه چیز این سایت کم است! و میدانم اکثر فرشته های سایت هم همین احساس و به شما دارند.زیرا همواره با کلام حق با ما سخن می گوئی و احساس نابت خدائیست. به منبع و سرچشمه هستی متصل است. برای همینست که لاجرم بدل می شیند.برای رضوان نوشتم که کامنت سعیده بزودی می آید زیرا بغیر از این از این بنده برگزیده و نورانیش نمیشه انتظار داشت. همواره این انس و الفت و دوستی و رابطه زیبایی که با قرآن و خداوند داری برایم ستودنیست و آرزو میکنم خداوند مرا هم همینقدر مانوس کلام و سخن نورانیش کند.

        چقدر شعرتم زیبا و توحیدی بود حال کردم خدایی.چقدم با سلیقه تزئینش کردی یاد کارهای ادیتت افتادم و از همین تریبون اعلام میکنم کار ادیت فیلم دیدار استاد با بچه های سایت دست خودتو میبوسه! گفته باشم خخخ

        میدونی چه حسی داشتم بزار بگم یکم بخندی یادته مدرسه که بودیم هر کی تکالیفشو تمیزتر و قشنگتر انجام میداد معلم نمره بیشتری بهش میداد و تشویقش می کرد.(اگه یادتم نبود بیادت آوردم حیف استیکر نیست خخخ) داشتم تصور می کردم سر کلاسیم و استاد عباسمنش میگه تکالیفتون رو بیارید نگاه کنم ببینم کی انجام داده؟

        همه بصورت نامنظم به صف شدیم و هر کی دفترشو ورق میزنه و استاد میبینه و میره سر جاش میشینه. من تو خیالم تمیز نوشتم و عجله ای ندارم زور بزنم برم جلو صف. میبینم تو جلو تر از منی داشتی دفترتو ورق میزدی تا پیدا کنی صفحاتی که باید نشون بدی .من یه لحظه همینجور کنجکاو شدم گردنمو تا بالای شونت نامحسوس بالا آوردم که ببینم چی نوشتی؟

        آقا دهنم همینجور باز مونده بود! این طرح و نقش و دیزاین تو رو که دیدم اصلا دفترم میخواست از دستم بیفته! استیکر یاسمن و قرض بگیرم لااقل یکم احساسمو منتقل کنم ( استیکر دست رویِ صورت) خلاصه نوبت اینجوره که استاد داره دفتر یه آقایی رو الان میبینه و بعدش شمایی و بعدش من.

        تا این لحظه هی دارم با خودم یکی به دو میکنم آیا یواشکی از صف خارج بشم برم بشینم سر جام یا نه؟؟؟

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
        • -
          محمد حسین تجلی گفته:
          مدت عضویت: 2257 روز

          به نام خدا

          سلام به شما آقا اسدالله عزیز

          چقدر خاطره جالب و با نمکی تعریف کردی

          چقدر خوبه که من هم به پی وی شما ها دسترسی دارم (وای از این حرف خودم اینقدر خندیدم اشک‌ توی چشمام جمع شده) خلاصه راضی باشید من هم دل نوشته های شما و سعیده جان رو خواندم کلی لذت بردم و حال دلم عالی شد (خنده)

          یعنی باورت نمیشه آقا اسدالله عزیز

          من در حال حاضر توی این روزها و شب های مرداد 1402 (با سند و مدرک ثبتش می کنم) لذت بخش ترین و شیرین ترین کاری که می توانم انجام بدهم که همیشه هم برایش ذوق دارم مطالعه‌ی گپ و گفت های شما شاگرد اول های کلاسه استاد

          آخه خیلی خوبه

          هم می خندم

          هم حال دلم خوب میشه

          هم کلی درس های زندگی ساز یاد میگیرم

          هم توی این گپ و گفت شعر های رویایی می خوانم

          هم گوهر و جواهر به چشم و گوشم میرسه منظورم آیه های قران هستش

          انصافاً شما بگو؟! کجای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا میشه به غیر از اینجا

          چقدر دوستتون دارم و باهاتون احساس صمیمیت می کنم

          امیدوارم به زودی در بهترین مکان و بهترین زمان با کوله باری از نتایج مخصوصاً در زمینه‌ی ثروت و روابط با عزیز دلم در کنار شما دوستان باشم و ساعت ها گپ بزنیم و لذت ببریم

          پایدار باشی رفیق خوش قلبم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
          • -
            اسداله زرگوشی گفته:
            مدت عضویت: 1300 روز

            سلام و درود مجدد محمد حسین عزیز

            خوشحالم رفیق که لذت بخش ترین و شیرین ترین لحظات زندگیت را اینجا سپری می کنی رفیق.

            آخه از بهشت و فرشته هایش بغیر اینم مگه میشه انتظار دیگه ای داشت. به قول شما هیچ جای دنیا یه همچین پکیج بی نظیری پیدا نمیشه. قدردان این نعمت هستیم و سپاسگزار خداوند که ما را هدایت کرد به این سایت الهی و ممنونیم از استاد که این فضا را برای رشد و تعالی ما ایجاد کردن. به اینجا نامحرم راه نداره رفیق، خیالتون راحت و حال دلتون خوب.یا حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          یاسمن زمانی گفته:
          مدت عضویت: 2425 روز

          سلام به اسداله عزیز!

          آقا این ذهن خلاق رو از کجا آوردین شما؟! چه تجسم های باحالی می کنین :))))

          دقیقاً با شما هم عقیده هستم در مورد سعیده ی نورانی که چراغِ این سایته و نوشته هاش روح آدم رو جلا میده (ایموجی ذوق)

          راستی اون استیکر “زدن روی پیشانی با دست” متعلق به خودتونه و you are more than welcome که هرجا خواستین به فراخورِ نیاز ازش استفاده کنین. من که خیلی استفاده کردم و راضی بودم :)))))))))))

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
          • -
            اسداله زرگوشی گفته:
            مدت عضویت: 1300 روز

            سلام و درود یاسمن عزیز

            خدا رو شکر دارم با لبخند تصورتون میکنم و چقد حس خوبیه! ایموجی ذوق! آقا اصلا شما تو انتخاب ایموجی استادین خدایی ولی جان من ایموجی ذوق کدومه تا حالا نشنیدم ایموجی دست زیر چانه(تفکر!).

            چیزی که به فکرم اومد احتمالا خمان ایموجی چشم ستاره ای باشه هاااااااا؟؟؟؟

            خلاصه برند این ایموجی ها با اسم شما معتبره و ما کپی میزنیم چونکه بعلت تحریمها به اصل جنس دسترسی نداریم! ولی همین کپی هم با زبان بی زبانی کلی حرف و مفهوم منتقل میکنه. ممنونم که ما رو تحت لیسانس خودتون پذیرفتین. امیدوارم نماینده خوبی برای برندتون باشیم کلی استیکر ذوق و خنده.یا حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
            • -
              یاسمن زمانی گفته:
              مدت عضویت: 2425 روز

              سلام به اسداله عزیز!

              صبح توی ستاره قطبی نوشته بودم یه جوری بشه که کلی بخندم از ته دل، و با خوندن این کامنت شما به این خواسته رسیدم و کلی خندیدم :))))

              عرضم به خدمتتون که ایموجی ذوق چند تا مورد میتونه باشه و احسنت به شما که یکیش رو درست حدس زدین، همون که چشماش ستاره ایه…از مواردِ دیگه می توان به اون که چشماش قلبیه و اون که با چشمای باز داره میخنده و دندوناش پیداس اشاره کرد…یک ذوقِ خاصی در چهره ی این موردِ آخر مشهوده…

              .

              .

              .

              استغفرالله

              الان استاد منو از سایت میندازه بیرون انقدر شِر و وِر گفتم (ایموجی بچه ای که از کلاس انداختنش بیرون) …نه انصافاً شوخی کردم اینو دیگه نداریم!

              خدایا شکرت به خاطر این سایت الهی، که هم فضای رشده، هم فضای حال خوب، هم فضای خنده، هم همه چی…

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            سعیده شهریاری گفته:
            مدت عضویت: 1315 روز

            یاسِ من :(

            بغضی شدم الان :(

            عاشقتم باشه ؟

            من کجا میتونستم انقدر دوست خوب داشته باشم؟

            این احساس عمیق خوشبختی،اینکه هربار خداوند من رو با یک عشق و نور سوپرایز می‌کنه ،با کدوم ثروت خریدنیه ؟؟؟؟

            نمی‌دونم چطور میتونم شکرگزار خدا باشم …نمی‌دونم …

            این بار دوم که خداوند امروز قلبِ بی قرار من رو هدایت می‌کنه به کامنتی از خانواده ی بهشتیِ زمانی ها …

            برای قرار و آروم گرفتن …

            دوستتون دارم … بی نهایت … بی نهایت …

            (شکلکِ ذوقی و اشکی وچشم قلبی همه ش باهم )

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
            • -
              یاسمن زمانی گفته:
              مدت عضویت: 2425 روز

              سلام سعیده جانم!

              منم کجا میتونستم انقد دوست خوب داشته باشم؟؟ که انقده خوشحال بشم وقتی نقطه ی آبی ازشون بگیرم؟! وقتی خدا از طریقِ اونا با من حرف بزنه!

              بله بله، با خودِ شما هستم! خانمِ سعیده ی شهریاریِ نورانیِ نارنگی پوست بِکَن!

              واقعاً لایق این هستی که لقب چراغ سایت رو بهت بدم! آدم روشن میشه وقتی مناجات های تو با خدا رو میخونه…

              همیشه نورانی و غرق نعمت باشی عزیزم! بوس :-*

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1315 روز

          سلاااااام و سررر سلااااامتی به شاگرد زرنگ کلاس

          تا استاد نیومده من یکم شیطونی کنم :)))) یکی دو روز زیادی جدی بودم،از خودم بدم اومد:))))

          رضواااان،دم در وایسا،هروقت دیدی استاد داره میاد ندا بده باشه ؟

          راستی داداش اسداله،خبر داری منو رضوان “جلسه نهم کلاس الگوهای تکرار شونده”یک دونه نارنگی جابه جا کردیم شما نفهمیدی؟؟؟ :))))))))

          فکر کنم سرگرم مرور تمرین هاتون با یاسِ من و سمیه جانم بودید!

          شایدم این حمیدِ حنیف داشته از کارکرد موتورهای هواپیما واستون توضیح میداده!

          خلاصه که گفتم در جریان باشی یکیو از دست دادی :)

          آقااسداله شما هنوز همکلاسیتو نشناختی!

          من اونیم که وقتی نماینده ی جم کردن موبایل های بچه های کلاس میشد،دم در کلاس کشیک میداد بچه ها از موبایلشون راحت استفاده کنند :)

          من اونیم که زنگ تفریح ها انقدر دیر میرفت سرکلاس که همیشه یک لنگ پا توی دفتر بود برای وساطت ناظم پیش معلم :)

          من اونیم که همیشه شیطنت رو به درس ترجیح دادم:)

          من اونیم که چهار شنبه سوری توی کلاس آتیش درست کردم :)

          من اونیم که همیشه کپسول آموکسیسیلین خالی میکرد تو بخاری تا کلاس رو کنسل کنه :)

          واقعا چرا فکر کردید این طراحی بین متن شعر کار منه ؟:)))))))

          اعتراف میکنم من فقط اینو ازاینترنت کپی کردم :))))))))))))

          ازین جا تا دامنه ی رشته کوه زاگرس شکلک خنده :)))))

          بیا توی صف داداش بیا،دفعه ی بعد طراحی تمریناتم خودم انجام میدم :)) شمافقط نارنگیِ جیبِ مارو نزن :)

          رضوااااان ؟؟؟؟ استاد داره میاد ؟

          آقا ما رفتیم سرجامون :)

          فعلا :)))))))))))))))))

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
          • -
            سمیه زمانی گفته:
            مدت عضویت: 2254 روز

            سلام به سعیده ی عزیزم برای بار سوم تو یه روز خخخ. این کامنتم دیگه از ایمیل پیگیری کامنتات پیدا کردم…

            وااای خدا چقدر خندیدم از ین ذهن خلاق تو و اسدالله عزیز… یاسی بیا بگو ببینیم ایموجی ولو شدن از خنده رو کف زمین کدومه خخخخ

            خیلی خوب بود… سعیده معلمات چی کشیدن از دست شیطنتات دختر :)))) ولی خیلی خوبه بچه باید شیطون باشه دیگه شاداب و سرزنده.

            مرسی که علاوه بر اونننهمه کامنت پربار و پر از عشق خدا گاهی هم با این کامنتای باحالت کلی خنده مهمونمون می کنی. دمت گرم. انشالا همین امروز و هرروز از خوشی و حس خوب قهقهه بزنی عزیزم…

            یه عالمه قلب از این سر دنیا :)

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            اسداله زرگوشی گفته:
            مدت عضویت: 1300 روز

            سلااام و درود خداوند بر سعیده نورانی

            چی بگم من بهت آخه؟

            نه خدایی چی بهت بگم من؟!

            سایتو زیر و رو کردم تا پیداش کردم! مگه دستم بهت نرررررسه!

            ولی حقمه! تا من باشم همیشه نه تنها کامنت های اصلیتو بخونم بلکه کامنت های زیر کامنتتم بخونم!!!

            هر چی فایل شماره 9 بود گشتم. کلی کامنت خوندم و لایک کردم رفتم توحید عملی 9 اصلا یه گیجی زدم نگو و نپرس! دیدی دنبال عینکت می گردی یساعت بعد میبینی رو سرته یا دنبال موبایلت میگردی در حالیکه داری باهاش حرف میزنی، خلاصه با رسم شکل شیطنتتو بهم ثابت کردی! آقا ما تسلیم! ما شاگرد تیتیشم پیش شما والا! هی میگفتم این کامنت کجاست من ندیدم! کلی پاسخ به کامنت هامو گشتم، نبود که نبود! آخه برام پیش اومده کامنتی برام اومده ولی ندیدم یا نقطه آبیش وقتی صفحه پاسخ به کامنت ها رو باز کردم خاموش شده و بعدا دیدمش تمام کامنت های رضوانو نگاه کردم، دو سه بار تمام کامنت های الگوهای تکرار شونده امام بچه ها رو نگاه کردم هااااا تا یافتم. حالا دیگه شانس آوردی دم دستم نیستی خخخ

            حالا جدا ازین حرفها خدایی آزار داشتی؟!خخخ برگشتم سر خان اول خخخ یکم ازم فاصله بگیر خخخ

            دیگه آروم شدم بی خطرم خخخ خدایی لینکشو چرا نذاشتی؟؟؟ بگذریم اینم حتما خیریتی توش بوده! هرچند کلی کامنت خوندم و کامنت لایک کردم هاااا همچی بی برکتم نبود. یه کامنت قرآنیم دیدم ازت چند بار خوندم. حالا که نگاهمو عوض کردم چیزای بهتر رو میبینم. نه دمت گرررم همینجوریم راضیم ازت!!!

            اگه فکر کردی بعد از اون اتفاق که بالا برات تعریف کردم ( لینکشپائینه، یاد بگیر خخخ) هنوز ردیف اول اون سمت می شینم سخت در اشتباهی خخخ

            abasmanesh.com

            من دیگه چشم ازت برنمی دارم و دقیقا نیمکت پشت سر تو و رضوان میشینم.بزودی سایمو رو شونه هات حس خواهی کرد خخخ و همه تحرکات و کارهاتو دارم رصد میکنم!!! دیگه منتظر نمی مونم نارنگی برام پرت کنی! وسط زنگ تفریح ها میرم سر کیفت!!! همینقدر بدون انگار کیف خودمه!! خدا برکت بده والا خخخ ولی قول بده تحریمم نکنی هاااا. قول میدم به اندازه بردارم.قوله هاااا قوووول.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
            • -
              سعیده شهریاری گفته:
              مدت عضویت: 1315 روز

              ای باااااباااا،ای باااباااا،ای باااباااا

              اینجا چیکار میکنی شما،یعنی چی بالاسرمون وایسادین همینطووووری :))))

              آقااا بفرمایید،بفرمایید سرجاتون …

              این کلاس به اندازه ی کافی شاگرد درس گوش نکن و استاد کلافه کن داره به خدا

              شما همون میز اول بشینید،حداقل استاد امیدوار باشه به این کلاس …

              آقا ،ما آخر ترم دلمون به جزوه های منظم و رنگی رنگی شماااا گرمه…شما هم به گروه لیانگ شان پو بپیوندی دیگه استاد به چه امیدی تدریس کنه آخه …؟

              همه ی ما رفوزه میشیم…

              بفرمایید آقا،بفرمایید داداش…بفرمایید …

              من خودم هرچی داشتم فیفتی فیفتی در طبق اخلاص میارم خدمتتوووون،خدااااشااااهده ….

              برید تا با کپسول آموکسی،کلاسو کنسل نکردم:)))))))

              یک صلوااااات محمدی پسسسسند لطفا…

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 3002 روز

      سلام به اسداله عزیز

      بایدسجده ی شکر کنم که خداوند چنین دوستانی را در مسیر رشد و تکامل و سیر و سلوک معنوی همراه من قرار داد ،

      تا دوطرفه سود کنم اول اینکه خودم بادیدن فایل وزیبایی های آن غرق لذت وشادی بشم ومجددا بواسطه بندگان توحیدیش که دلهایی از جنس نور دارند ووجودشان سرشار از عشق خداوند است این زیبایی ها برایم تکرار وتکرار شود الله اکبر که چه معجزاتی در راه است اسداله عزیز سپاسگزار وجودت با خواندن هر کامنت، نیرویی دوباره میگیرم برای حرکت

      بهترین بهترین ها را در هرلحظه برات آرزو میکنم

      دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند

      گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

      ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

      با من راه نشین باده ی مستانه زدند

      آسمان بار امانت نتوانست کشید

      قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلام و درود بر همراه همیشگی

        نووووش جاااااانت باااااد. گواراااای وجودت باااد این بزم و عشق و شادی!

        این حال خووووب ؛ این احساااااس قشنگ؛ این صفاااای درون ؛ این همه زیبایی کمترین پاداش جهان به شماست وقتی که آگاهانه تصمیم گرفتی در مسیر توحید گام برداری، وقتی که آگاهانه به ارزش وجودیت پی بردی، وقتی خودت را تسلیم شرایط و جامعه و دولت و حکومت ندیدی ، وقتی به ندای درونت لبیک گفتی، وقتی برای ارتقای خودت جهاد کردی، وقتی راهت را از عامه مردم جدا کردی، وقتی که در این سایت بهشتی زندگی میکنی وقتی که …باید هم اینگونه باشد و غیر از این باشد باید به خود شک کرد!

        امیدوارم دمادم لحظه ها و زندگیتان توحید باشد و نور خدا همسفر عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 864 روز

      ای سرور سروران

      ای اجابت کننده دعا ها

      ای رافع درجات

      ای مهربانترین مهربانان

      ای قبول کننده دعا ها

      ای خدایی من و خدایی همه

      خدایی من برای حضورت در این لحظه زیبا شکرت

      سلام خدا بر قلب زیبا و درخشنده برادر عزیزم اسد الله عزیز

      چقدررر زیبا بیان کردی

      چقدررر عالی از قانون یاد کردی

      چقدررر زیبا مینویسی

      چقدرر زیبا از فرکانس های که زنده گی ما را میسازد یاد کردی

      من تحسین میکنم این دید و نگاه زیبایی تان را اسداله عزیز و ارزشمند

      من تحسین میکنم تک تک کلماتت را

      از خداوند برایت بهترین ها را میخواهم برادر عزیزم

      عشق ارامش سلامتی ثروت عظمت شادی

      الله پشت پناهت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلااااام و درررود بر خواهرم پاکیزه عزیز

        چقد اسمتون قشنگ و توحیدیه و احساس خوبی رو به آدم منتقل می کنه.تحسینتون میکنم که درونتون هم مثل صورتتان زیباست و آرامش و زیبایی خاصی در وجودتان نهفته است.خوش آمدی به بزم ما رفیق! بهتون تبریک میگم بابت هدایتتون به این مکان و سایت بهشتی و تحسینتون میکنم بابت اینکه مقاومت درونی تان کم است و راحت کامنت می نویسید. چند تا از کامنت هاتو قبلا خوندم و اینکه دارید کامنت مینویسید با این مدت حضور کم خودش پیشرفت بزرگیه. مطمئنم با ادامه این مسیر و بخصوص همین فایلهای سفرنامه و فایلهای رایگان تکاملتان را سریعتر طی می کنید و خداوند درهای نعمت و ثروت را برویتان خواهد گشود.برایتان در این مسیر زیبا عشق و شادی و سلامت و نعمتُ و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          پاکیزه بارکزی گفته:
          مدت عضویت: 864 روز

          سلام دوباره به وجود زیبایت برادر خوش قلبم

          سلام خدا به روح نازنینت

          سلام خدا به قلب درخشان تان

          امروز کمنت تان دیدم و خواستم سپاسگذاری کنم از حس خوب که از کمنت ها و گفته های شما میگیرم

          تشکر میکنم از خوش آمد گویی تان برادر عزیزم پاره یی از خدایی مهربانم

          واقعا جایی که خدا باشد همه جا رنگ و حس خدایی می‌گیرد مثل شما ها

          هزارن بار سپاسگذار خداوند هستم که من را به این مسیر زیبا هدایت کرد اگر برای تان بگویم که خداوند چگونه به آسانی هدایتم کرد شاید تعجب کنید باور کنید خود خداوند با زبان زیبا و رسایش گفت برو دنبال همین آدم ( استاد عباس منش ) تنها با همین باش تغییر میکنی

          زمانی بود که من سردرگم بودم و میخواستم تغییر‌ کنم یک راه پیدا کنم ولی خدا را به معنایی واقعی نمیشناختم

          ولی قسم به بزرگی اش به همین شفافیت برایم گفت

          زیاد این خدا مهربان و عاشق هست بعضا وقتی حالم بد میشود میگویم پاکیزه این همان خدایی هست که حتی درست نمیشناختیش با تو واضح سخن گفت به این بهشت زیبا هدایتت کرد همیشه همرایت بود از چی میترسی برای چی ناراحت هستی

          من تسلیم درگاه زیبایش هستم

          آخر من غیر درگاه خدا جایی ندارم

          برادر خوش قلب مهربانم برایت از خداوند بزرگ جهان بهترین های عالم میخواهم از همه مهم آغوش زیبایش را میخواهم که امن ترین مکان هست با وجودش جای هیچ ترس و نگرانی نیست

          رفیق مهربان من

          گر به چشم دل جانا جلوه‌های ما بینی

          در حریم اهل دل جلوه خدا بینی

          راز آسمان‌ها را در نگاه ما خوانی

          نور صبحگاهی را بر جبین ما بینی

          در مصاف مسکینان چرخ را زبان یابی

          با شکوه درویشان شاه را گدا بینی

          گر طلب کنی از جان عشق و دردمندی را

          عشق را هنر یابی درد را دوا بینی

          چون صبا ز خار و گل ترک آشنایی کن

          تا به هرچه روی آری روی آشنا بینی

          نی ز نغمه واماند چون ز لب جدا ماند

          وای اگر دل خود را از خدا جدا بینی

          تار و پود هستی را سوختیم و خرسندیم

          رند عافیت‌سوزی همچو ما کجا بینی

          تابد از دلم شب‌ها پرتوی چو کوکب‌ها

          صبح روشنم خوانی گر شبی مرا بینی

          ترک خودپرستی کن عاشقی و مستی کن

          تا ز دام غم خود را چون رهی رها بینی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صحرا دختر طبیعت گفته:
    مدت عضویت: 2705 روز

    سلام به خدای زیبایی ها

    که قراره ما رو در زمان درست به مکان درست هدایت کنه

    سلام به استاد و مریم جان و هم سفرهای دوست داشتنی

    قسمت 196 سفر به دور آمریکا

    ایالت کولورادو

    Welcome to great Sand dunes national park

    به خودم گفتم ، خب ساعت 4 بلند میشم و مشغول به نیایش های صبحگاهی میشم و سفرمون هم میشه ی چاشنی خوش طعم از جنس چای گلابی و هلِ مریم جون…

    اما ناخودآگاه ساعت 2.30 بیدار شدن همانا و الان هم مشغول به نوشتن…

    خدای خوبم ، خدای آسانی و راحتی های اتفاقات زندگی من ، مرا هدایت کن تا بنویسم آنچه را که در مدار دِریافْتِش هستم…

    جالبه همیشه ابتدا در ستاره قطبی درخواست میکنم و بعد رخ میدهد ولی این بار اتوماتیک خودش مرا برای دیدن زیبایی ها و لذت ها و فراوانی ها و آگاهی های بیشتر بیدار کرد ، قبل از آنکه بنویسم ؛ چون همیشه در رأس همه ی درخواست هایم ، کسب این تجربه قرار دارد…

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      به نام خداوند مهربونی ها

      سلام و درود به شما صحرا خانم عزیز

      چقدر عکس پروفایلت زیباست

      چقدر حس خوبی میده

      چندین بار توی جای جای سایت کامنت های شما رو خواندم

      خیلی قشنگ و خودمونی می نویسی

      و حرفی که از دل بر آید لاجرم بر دل نشنید

      براتون آرزوی بهترین ها رو دارم

      پایدار و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        صحرا دختر طبیعت گفته:
        مدت عضویت: 2705 روز

        سلام به دوست خوبم ، محمدحسین عزیز

        .الهی که حال دلت خوبِ خوبِ خوب باشه

        مممنون از نگاه زیبایت ، ممنون از دعای قشنگت

        ممنون برای حضور ارزشمندت در این جهان زیبای هستی و این سایت توحیدی

        من همان کودکی هستم که در این مسیر توحیدی داره تاتی تاتی می‌ره با تکیه بر دیوار ، دیواری که نباید باشه ، چون میخواد مستقل و آزاد و توحیدی عمل کنه

        و چقدر خوبه که در این سفر توحیدی ، وجود خداوند رو دارم بهتر از قبل حس میکنم و با توجه به ظرف وجودیم دریافت هایم رو مینویسم ، یعنی خداوند مرا راهنمایی میکند و اون دیوار بتونی شرک الود باورهای داغون من داره ریخته میشه….

        وای خدای من چقدر زیباست که همراه همیشه ی من هستی

        در راستای کامنت کامل تر من که بعد چند کامنت دیگر در همین صفحه هست ، میگویم ، با حال و احساس واقعی و درونی میگویم که دوست خوبم پیام شما نشانه خوبی بود و در زمان مناسب به دستم رسید.

        چون با شروع سفر همان فایل اول من به یک گروه گردشگری هدایت شدم ( تیک خوردن ی رویا که گردوخاک رویش را گرفته بود )

        ( صحرا با چشمانی قلبی و ستاره‌ ای فراوان )

        خوشحالم که در این مسیر توحیدی هستم

        با خدا باش و پادشاهی کن ، بی خدا باش و هر چه خواهی کن

        خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

        خدای خوبم من جااااااهل و نادااااانم

        تو قدرتمند ترینی

        تو داناترینی

        تو عالِم ترینی

        من به هر خیری از جانب تو فقیرِ فقیرِ هستم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ریحانه رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد جان جان جان من و مریم جان جان جان من و دوستان عالی و بینظیرم

    و سلام به آمریکای زیبا و دوست داشتنی من

    استاد جالبه از وقتی که سفر به دور آمریکا شروع شده من قبل از اینکه بدونم فایل جدید اومده تو سایت ، نیمه شب از خواب به یک باره بلند میشم و کلی با خدای خودم حرف میزنم و بعد با احساس خیلی خوب میام ببینم تو سایت آیا استاد فایل جدیدی گذاشتند یا نه . امشب هم ساعت 2:40بلند شدم و کلی با خدای خودم حرف زدم. اولش کلی سپاسگزاری کردم و بعدش خواسته هام رو گفتم . گفتگوم که با خدا تمام شد بهش گفتم خدایا این همه ما با هم حرف زدیم تو واقعا صدای من رو شنیدی ؟میخوام من هم مثل حضرت ابراهیم بهم نشونه بدی و بهم بگی که خواسته هام رو شنیدی و اجابت میکنی . استاد یعنی در کسری از ثانیه چنان رعد و برقی تو آسمان زده شد که همه جا روشن شد و بدون هیچ صدایی ، فقط یک لحظه یک خط بسیار نورانی در آسمان پدیدار شد . من خشک شده بودم و بعدش ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و چه احساس خوبی و استاد جان شما میدونید اون احساس چه شکلیه.

    استاد وقتی که خدا اون طور خودش رو نشون داد تمام حرف های شما که تو فایل هاتون راجب احساس لیاقت و ارزشمندی کردید تو ذهنم مرور شد و به خودم گفتم من لایق هم صحبتی با پروردگارم هستم . و این از نظر من یعنی بالاترین نشان لیاقت هستش و الهی شکرت که در این نیمه شب ،به چنین لیاقتی رسیدم.

    حالا بریم سراغ فایل

    استاد الهی شکرت که به ایالت کلورادو رسیدید . جناب فرد عزیز و دوست داشتنی دم شما هم گرم که استاد و مریم جانمون رو در این مسافت بسیار طولانی رسوندین، سپاسگزارم.

    استاد شما در مورد کویر مرنجان کاشان چند باری تو فایل هاتون صبحت کردید . تو دوره ی 12 قدم ، قدم 3 فایل 2 اگه اشتباه نکنم که در رابطه با موضوع عزت نفس بود . الان که دقت میکنم چه هم زمانی جالبی شد دیدن این فایل و اتفاقی که قبل از دیدن فایل برام افتاد . و از اون طرف شما دوره ایی رو فراهم کردید به نام احساس لیاقت . و این اصلا اتفاقی نیست و همه چیز در کنار هم داره برام معنا پیدا میکنه و ان شاءالله این دوره در سایت قرار گرفت ، تهیه ش میکنم.

    استاد عزیزم و مریم جان عزیزم بی نهایت از شما سپاسگزارم

    دوستتون دارم آرامش من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    یاسمن زمانی گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    به نام خدایی که آسمان ها و زمین و مغرب و مشرق از آنِ اوست

    سلام به دو فرشته ی نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی!

    به به فایل جدید، داغِ داغ!

    چه کوه های زیبایی! من تا وقتی نیومده بودم کانادا قشنگیِ کوه انقدر برام واضح نشده بود…شرق کانادا جایی که ما هستیم اصلاً کوه نداره و الان مناظر کوهستانی خیلی برام جذاب و دیدنیه…خیلی جالبه که ما تا وقتی چیزی رو داریم برامون عادیه و به قول اینجایی ها appreciate نمی کنیمش! الان به لطف پروردگار که آگاه تر شدم به قوانین خلقت، بیشتر سعی می کنم برای نعمت هایی که همین الان در زندگیم هست، برای زیبایی هایی که هر روز در اطرافم می بینم و اتفاق میوفته شکرگزاری کنم و قدرشون رو بدونم. خدایا شکرت که ما رو از در و دیوار به بهشت هدایت کردی!

    خدایا شکرت برای اینکه می تونم به راحتی نفس بکشم!

    هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

    خدایا شکرت که من می تونم به راحتی بخوابم، راه برم، فعالیت کنم!

    خدایا شکرت که می تونم زیبایی های طبیعت رو ببینم، بوی گل ها، بوی سبزه ها، بوی رطوبت هوا رو حس کنم و ازشون لذت ببرم!

    خدایا شکرت به خاطر تخت نرم و راحتی که دارم، به خاطر لپتاپ و موبایلم که با استفاده از اونا به راحتی می تونم هر موقع که بخوام به این سایت بهشتی بیام و سرمست بشم!

    خدایا شکرت که از پنجره ی اتاقم می تونم درخت ها و آسمونت رو ببینم!

    خدایا شکرت به خاطر خانواده ی فوق العاده ای که دارم، که انقدر به هم نزدیک و صمیمی هستیم!

    خدایا شکرت به خاطر وجود استاد عباس منش و مریمِ نازنین و این سایت و خانواده ی بهشتی، به خاطر تک تک دوستانم در این خانواده که از هم یاد می گیریم و باهم رشد می کنیم!

    وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ

    شکر نعمت نعمتت افزون کند

    کفر نعمت از کفت بیرون کند

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    خدایا! چه قانونِ بی نظیری داری که حتی شکرگزاری برای نعمت هات هم باز برای خودمونه و به خودمون بر میگرده!

    خدایا، از تو مى‏خواهم به بخشش و جودت که مرا به مقام قربت نزدیک کنى و سپاسگزارى و شکر به درگاهت را نصیبم گردانى! دعای کمیل

    استاد و مریم جانِ جانان، بی نهایت از اینکه همسفر شما هستم خوشحالم ، با شما داغیِ شن ها رو حس کردم، با شما کوه پیمایی کردم و با شما سرمای دلچسب آب بعد از پیاده روی در هوای گرم رو تجربه کردم! خدایا شکرت و ممنونم از شما دو فرشته ی الهی برای این فایل هایی که نمیشه براشون ارزش تعیین کرد!

    در پناه حق باشید!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 864 روز

      و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد و هرکس به خدا توکل کند خدا برای کار ها او کافی هست

      مطمین باش پاداش سپاسگذاری با خداوند هست « بخشی از سوره ال عمران آیه 144»

      سلام به روی ماهت یاسمن عزیزم

      بوس به روی زیبایت

      سلام خدا به قلب قشنگ زیبایت

      چقدررر کمنتتت نکات زیبا داشت چقدر زیبا بیان کردی

      چیز های را یاد کردی که همه داریم و باید شکرگذار باشیم نیاز به مکان خاص ندارد که آنجا باشیم باز شکر میکنم باز لذت میبریم قسمی که در گذشته در دوران جاهلیت بودم

      خودم را شرطی کرده بودم به مکان خاص و زمان خاص

      هر کجا باشی نعمت های الله بیشمار هست

      چقدررررر زیبا تک تک نعمت هایمان را یاد کردی و شکرگذاری کردی

      ««خدایا شکرت که من می تونم به راحتی بخوابم، راه برم، فعالیت کنم!

      خدایا شکرت که می تونم زیبایی های طبیعت رو ببینم، بوی گل ها، بوی سبزه ها، بوی رطوبت هوا رو حس کنم و ازشون لذت ببرم»»

      این چیزی هست که همه داریم و چقدررر فراموش کردیم برایم عادی شده چیزی هست که هست دیگر

      وااااای خدایا شکرت هزار بار شکرت

      خدایا شکرت

      نمیدانی یاسمن زیبا دوست داشتنی چقدر زهنم هیاهو داشت که چرا مینویسی خوب چرت پرت های بی معنی که چی فکر کنند

      ولی من یاد گرفتیم هر چی نجوایی زهنم گفت برعکس عمل کنم

      دوستتتت دارم عزیز دردانه الله

      این دعا را دوست دارم برایت بنویسم

      هر جااااااا باشی با حضرت یار باشی

      روی شانه های یار باشی

      با حضرت عشق باشی

      یا رحمان و رحیم پشت پناهت

      یَا رَبِّ إِنَّ لَنَا فِیکَ أَمَلاً طَوِیلاً کَثِیراً

      خدایا ما روی تو خیلی حساب کردیم،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        یاسمن زمانی گفته:
        مدت عضویت: 2425 روز

        سلام به پاکیزه بانوی عزیز!

        خیلی ممنونم ازت به خاطر پاسخ زیبایی که برای دیدگاهم نوشتی!

        خیلی لذت بردم از اینکه ذهنت رو خوب شناختی و میدونی که باید برعکس نجواهای ذهن عمل کرد!

        واقعاً سپاسگزارت هستم به خاطر نگاهِ قشنگت و احساس فوق العاده ای که از نوشته هات می گیرم!

        من هم در پناه خدا بهترین نعمت های بی حساب رو برات آرزو می کنم عزیز! بوس :-*

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    امیرحسین گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    سلام میکنم به استادمهربونم وخانم شایسته نازنین وبچه های گل سایت

    خیلی ازدیدن تمیز کردن ماشین لذت بردم وازاین که قدردان ماشین هستید واحترام گذاریتون به ماشین روتحسین میکنم

    این فایل زیبا به من یادآوری کردکه میشه چقدرباکارهای بسیارساده مثل راه رفتن روی شن به احساس شادی رسید ومیشه بخاطر داشتن نعمتهای

    زندگیم که شاید من اون کوچیک میبینم سپاسگزارباشم.

    یک درس دیگه ای که ازاین قسمت فوق العاده گرفتم این بودکه من همیشه وقتی میخواهم برم مثلا صحرا

    یا مسافرت همش دنبال اینم که لباسام خاکی نشه یامثلا خاک تو دمپاییم نره واین دیدگاه باعث میشه من خیلی ازمکان های تفریحی وخوب اون شهررونرم

    چون میترسم که یه وقتی کثیف شه لباسام

    وشاید یک جورایی این یک الگودرمن باشه که خیلی جاها توزندگیم حرکت نمیکنم چون میترسم که مشکلی به وجود بیاد ومن نتونم حلش کنم

    سپاسگزارم از استاد مهربونم وخانم شایسته برای این فایل زیبا وباارزش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1934 روز

      سلام آقا امیرحسین.

      هدایت شدم به کامنت تون و بسیار لذت بردم از خوندنش.

      این سایت پُره از کامنت های خوب و خوب و خوب.

      تو هر کدوم یه گنج برای من گذاشته شده تا بخونم و بردارمش.

      خدایا منو ببر بالای سرِ تک تک پیام های نابِ بچه ها تا درکم نسبت به قوانین بالاتر بره، مرسی خدا جون.

      مرسی که این قسمتِ مهم رو یادآوری کردین هم برای خودتون هم برای من و بقیه بچه ها.

      الگوی مشترک دیدم و خوشحال شدم که کامنتتون آینه شده برام تا خودمو بهتر ببینم:

      مسافرت همش دنبال اینم که لباسام خاکی نشه یا مثلا خاک تو دمپاییم نره و این دیدگاه باعث میشه من خیلی از مکان های تفریحی و خوب اون شهر رو نرم. چون میترسم که یه وقتی کثیف شه لباسام.

      و شاید یک جورایی این یک الگو در من باشه که خیلی جاها تو زندگیم حرکت نمیکنم چون میترسم که مشکلی به وجود بیاد و من نتونم حلش کنم.

      زدین به هدف.

      چقدر زیبا ارتباط دادین دو قسمت رو.

      چقدر این جمله ناب و ارزشمنده:

      خیلی جاها تو زندگیم حرکت نمیکنم چون میترسم که مشکلی به وجود بیاد و من نتونم حلش کنم.

      تو قسمتِ اولِ متن تون من به سگ و گربه دست نمیزدم، چون فکر میکردم کثیف میشه دستم و سختم بود بشورم دستمو، یه گیر و قفلیِ ذهنی مذهبی داشتم روی این مورد.

      بعد که خدا کمکم کرد، هدایتم کرد، ناز کردم سگ و گربه هارو و غذا دادم بهشون، دیدم عجب لذتی بوده که من نه تنها خبر نداشتم ازش، با تعصب و گارد تازه به سرعت و شدت ازش دور هم شدم.

      اینچنین هست که مسائل رو گاهی سخت میکنیم، در حالیکه به ذات سخت نیستن.

      مسائل رو پیچیده و غیر قابل حل میبینیم، در حالیکه نیستن.

      فقط کافیه از خدا کمک و هدایت بخوایم تا کمکمون کنه.

      خودش بهمون شجاعت میده تا بریم تو دلِ حساسیت ها، سختی ها، ترس ها…

      در حالِ حاضر که دارم اینارو مینویسم با شجاعتی که از فضلِ خدا بهم داده شده، تو دل بعضی ترس ها رفتم و شاداب اومدم بیرون، هیجان زده و پر نشاط اومدم بیرون.

      تو دل بعضی ترسهامم هنوز نرفتم، حتی نزدیک هم بهشون نشدم چه برسه برم تو دلشون.

      درست میشه، گفته میشه، کمکم میکنه، من که امیدوارم حسابی.

      همون خدایی که منو تا اینجا و این پله از بهبودها آورده، بلده بقیه ی مسیر هم بهترین راهنما، هادی و مشوقِ من باشه.

      من سپاس گزارِ شما و تک تک دوستانم هستم که کامنت مینویسین، بهم انگیزه میدین پاسخ بنویسم براتون که بعدش میرسم به تحلیلِ خودم.

      همه مون در پناهِ رب العالمین قشنگم باشیم.

      الهی شکرت که تو زندگیمی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ ﴿5٢﴾

    هنگامی که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند. [ابراهیم] گفت: ما از شما ترسانیم. (52)

    قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ

    فرشتگان گفتند: هیچ مترس که ما آمده‌ایم تو را به پسری دانا بشارت دهیم.

    قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِی عَلَىٰ أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ

    ابراهیم گفت: آیا مرا در این سن پیری مژده فرزند می‌دهید؟ نشانه این مژده چیست؟

    قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ

    گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.

    بسسسم رب شهداااا الصدقییییین

    بسم رب قااااااسم الجباااارینگ

    سلااااام از دلِ شیفت شب

    از وسط آهنگ ونتیلاتور ها …

    سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی

    سلام من از مدار آسووونی هااا…

    از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)

    از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار

    از شیفت بدون پذیرش و بی CPR

    نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه :)

    ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا

    این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)

    دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !

    و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …

    به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)

    استاد جانم،یار بهشتی استادم

    ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.

    این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا می‌دونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !

    آینده ی نزدیک چیه اصلا؟

    آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه

    احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!

    آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من :)))

    اینو بگم و برم :)

    کلی این قسمت پر از انرژی مثبت،لذت و احساس خوشایند بودددبرام

    ولی ازین یک ربع تمرکز بر نکات مثبت:)

    من عاشق اون تیکه شدم که اون بنده ی خدای سبزپوش با نشیمنگاه پخش شد وسط شن ها :)))

    من کلا آدم مناسبی نیستم کسی جلوم سوتی بده :)

    خدا شاهده بارها و بارها تلاش کردم جلوی خنده م رو بگیرم ولی نمیشه چیکارش کنم ؟

    هر بار این تیکه رودیدم پخ زدم زیر خنده،اگر اونجا بودم که هیچی:)

    کلا جلوی یک آدم نزده به رقص نخورده مست ،بهتره سوتی ندید از من گفتن

    یادمه بیست ساله م بود ،دانشجو بودم ،یکی از نزدیکان یک مرگ دلخراشی داشت جلوی چشام که من انقدر بهم ریخته بودم ،میبردنم پیش روانپزشک ،کلا اوضاع روحی روانی بهم ریخته بود.

    بعد ما تو بیمارستان ،کارآموزی بودیم

    یادمه بارون نم نم هم میومد !

    یک عده ای توی حیاط بیمارستان،بندگان خدا انگار مریضشون فوت شده بود ،در حال گریه و زاری و جیغ و … بودند

    منم ماتم برده بود همینطوری نگاه میکردم ،رفته بودم توی اون فاز خودم که حالم بد میشد

    بعد یکی از دوستان بدو بدو اومد،منو ازون محیط دور کنه ،همینجوری که دوئید سمت من،دستشو گذاشت روی شونه م که بگه سعیده بیا بریم

    برگشتم دیدم نیست :)

    نگو از سرعت زیاد و خیسی زمین بخاطر بارون

    مثل اسکی روی یخ لییز خورد با نشیمنگاه و مخ خورد زمین …

    هیچی دیگه خدا ازش راضی باشه من انقدر به این صحنه خندیدم که اصلا یادم رفت برای چی اونجا وایساده بودم :))))

    فقط این رفیق بنده ی خدا یک هفته باهام قهر بود :))))

    حقم داشت بیچاره :)

    ولی منم حق داشتم:)

    نمیتونم جلوی خنده م رو بگیرم چیکار کنم؟

    خلاصه خواستم بگم پشت این شخصیت توحیدی که تلاش می‌کنه خیلی موجه جلوه بده خودش رو ،یک سعیده ی کنترل نشده هست که هرجا هست صدای خنده ش هم هست :)

    همکارام تعریف میکردند، یکروز که من کشیک نبودم، پزشک مقیممون از هدنرسمون پرسیده امروز شهریاری نیست ؟؟؟

    بعد هدنرسمون با همین لحن بهش جواب داده که

    نهههه نیسسسسست

    شهریااااریییییی نیستتتت ،هی راااااه به راااااه ااااینجا بخندیننننن،ااااااونجا بخندینننن

    :)))))))))

    خلاصه که دیگه

    رسوای زمانه منمممم:))))دیوانه منممممممم:)))))

    من برم برای شیفت استراحت که سلول های خاکستری مغزم دیگه No Response to Paging

    در پناه الله یکتا،فرمانروای مطلق،جریان خیرو برکت و ثروت

    الهی که همیشه غرق احساس عمیییق خوووشبختی بااااشید

    بوووس به کله ی مبارکتون

    نووور به قلب توحیدیتون

    پووول به حساااب های بانکیتون

    عشششق به روابط عاطفیتون

    سلاااامتی به تک تک سلول هاتون

    کرووور کرووورر :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 163 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3102 روز

      سلام سعیده عزیز

      با دیدن آیات اول کامنتتون شوک شدم و دیگه نتونستم بقیه کامنت رو بخونم ، خدای من ، همین 3ساعت قبل بود که قران رو باز کردم و دقیقا این آیات از سوره حجر آمد و کلی گریه کردم ، خدایا شکرت .

      – قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلَا تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ

      گفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.

      خدایا سپاسگزارم که در این مسیر الهی و عضو این سایت توحیدی و خانواده عباس منش هستم و دوستان بی نظیری دارم ، خدایا شکرت.

      الهی همیشه شاد و سلامت و موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زهرا سرلک گفته:
      مدت عضویت: 916 روز

      سلام به عزیزان دلم،استادان قشنگم وهمه دوستان عزیزم در این سایت توحیدی،سلام به روی ماه سعیده ی قشنگم،دوست توحیدی وباانرژیم،همیشه وقتی کامنت هاتو میخونم ذوق میکنم از قلم رسا وشیوات،خیلی توبینظیری دختر،خیلی تحسینت میکنم که به این درجه از توحیدرسیدی،تک تک کلماتی که می‌نویسی به قلبم نفوذمیکنه،حالم رودگرگون میکنه،دقیقا اخلاق ورفتار منم همینطوره معمولا همه بهم میگن علی بی غم،زمانهایی هم که خیلی حالم بده بوده ولی جوری خندیدم که همه گیج میشن که آیا من از لحاظ روحی سالم هستم خخخخ،چه کنم خواهر از بچگی همینطور بودم تومدرسه نمره انظباطم همیشه زیرپونزده بود،ولی اکثرمشکلاتم روباهمین ‌خندیدن به راحتی حل کردم وپشت سرگذاشتم،واقعا دمش گرم کسی که گفت خنده برهر درد بی درمانی دواست،این رو باتمام وجودحس کردم،وقتایی که اکی نیستم به بچه هام میگم بیاین مسابقه خنده بزاریم هرکی ازته دل وقشنگتر بخنده جایزه مال اونه،باورت نمیشه سعیده جان از خنده اون ها که اینطوری رقابت میکنن چقدرمیخندم خخخخخ وحالم همون لحظه اکی میشم،الهی که همیشه حال دلت همینطور عالی باشه و همیشه لبت خندون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        زهرای نازنیینم سلام بروی ماهت

        ازت سپاسگزارم رفیق غارحرای من

        ممنونم برای تمووم تحسینت که تجلی روشنی قلب خودته …

        ببین زهراجونم فکر کنم ما اگر تو یک مدرسه بودیم حتما توی یک کلاس و یک میز مینشستیم …دمت گرم برای تموم شیطنت هات …

        من ولی همیشه از عملیات شیطنت سالم در رفتم و به نمره انضباطم نکشید :)

        وگرنه پدرِ سختگیرم سر از بدنم جدا میکرد،الان اینجا نبودم :)))))))

        دووست دااارم دختر

        ازت ممنونم که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی

        بوس به کله ت

        قلب فراوانِ فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
        • -
          زهرا سرلک گفته:
          مدت عضویت: 916 روز

          سعیده جونم خیلی ماهی چقدرخوشحال شدم از پاسخت،شاید باورت نشه ولی مطمئنم که میشه، لحظه ای که میخواستم برات بنویسم بهم گفته شد که امروز باسعیده عزیزم هم صحبت خواهم شد،وقتی پاسخت رو دیدم گفتم خدای من چقدرهمیشه خیلی چیزها و راحت بهمون میگی ومامتوجه نمیشیم یعنی باورنداریم که خودتی که داری باهامون حرف میزنی همیشه دوست داشتم و دارم برای همه عزیزانم در این سایت الهی بنویسم ولی مشغله های کاریم این فرصت وبهم نمیده پنج ستاره ای رو که به سعیده جانم ودوستان عزیزم میدم یعنی پنج میلیون بارتحسینشون میکنم،تصورهم کلاسی بودن هم برام خیلی شیرین بودعزیزم،بهت افتخار میکنم دخترقوی وتوحیدی،بهترین هانصیب قلب مهربونت،راستی سعیده جانم من کمدین هم هستم احساس میکنم برای خندیدن وخندوندن بدنیااومدم،ازت سپاسگزارم هزاران باررررررر

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 3002 روز

      سلام به سعیده عزیز ودوست داشتنی

      چقدر دلمون برات تنگ شده بود دختر

      وای سعیده منم چقدر به این تیکه خندیدم خدایی جالب خنده دار بود فقط من آن لحظه گفتم خداروشکر رو شن‌های نرم خورد زمین

      سپاسگزار وجود ارزشمندتم سعیده توحیدی ‌

      ماهمه جوره دوست داریم هم وجه توحیدیت رو وهم وجه کنترل نشده وخندانت رو

      میبوسمت خدا نگهدارت باشه وقلب پاکت سرشار از عشق الهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1135 روز

      سلام سعیده ی قشنگم

      چند روز پیش داشتم تلوزیون میدیدم و بخاطر بچها زده بودم شبکه ی کودک و یه کارتون میداد که اسمش یادم نیست تو اون شخصیت اصلی یه جمله گفت که منو چند روز برد تو فکر «امید ادمو شکست ناپذیر میکنه» دیدم چقد واقعیت داره ادمی که امید داره هرگز شکست نمیخوره و امید مهم ترین چیز تو زندگی انسانه و الانم ایه ای که گذاشتی برام خیلی حرف داشت و یه نشونه بود چون قبلن چنبار این ایه رو خونده بودم و اصلا به بخش نا امید نباش دقت نکرده بودم یعنی اگر امید که همون ایمان هست داشته باشی تو سن پیری هم میتونی بچه دار بشی!

      و خنده هات همیشه پابرجا باشن شخصیت و روحیت رو خیلی دوست دارم و منم لبخند اومد رو لبام بخاطر انرژی قشنگت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        پریسا و جلال گفته:
        مدت عضویت: 1197 روز

        به نام خدا

        سلام رویا جان

        من هم کامنت سعیده جون رو آخر شب دیشب خونده بودم و قبل اون رفتم به یه مکانی که سر در اون مکان این جمله نوشته شده بود

        روزگارت وصلِ امید باشد و بَس.

        بعد چند ساعت هدایت شدم که کامنت سعیده جون و آیه ای رو که از قرآن آورده بودند رو بخونم ولی هنوز متوجه نشدم هماهنگی بین اتفاقات رو

        تا اینکه هدایت شدم به کامنت پاسخ شما به سعیده جان و دیدم شما هم همچین اتفاقی رو تجربه کردی و نشانه هارو باهم مرتبط دونستی.

        چقدر خوبه که ما بتونیم نشانه هارو درک کنیم به قول سمانه صوفی زبان خداوند زبان نشانه هاست

        چند وقته که من در ستاره قطبی از خداوند خواستم که توانایی درک الهامات و نشانه هاش رو بهم بده و دارم تکاملی جلو میرم ولی هنوزم جا دارم که کار کنم روی خودم

        همه اینها از فضل خداوند هست و کامنت تو و سعیده جان برای من یک نشانه بود خدایا شکرت

        سپاسگزارم ازت عزیزم که کامنتت رو به اشتراک گذاشتی

        و سپاسگزار سعیده جان هستم که همچین کامنت زیبایی رو به اشتراک گذاشت و باعث شد شما پاسخ بزاری و نشانه و درسی برای من باشه

        در پناه حق شاد و موفق باشی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه گندمکار گفته:
      مدت عضویت: 1895 روز

      سلام عزیز دلمم.

      سلام دختر زیبااا

      چه کامنت باحال و انرژی بخشی. اینکه توی بیمارستان کار کنی و با اون حجم از شیفت و جو بیمارستان اینطوری شاد باشی و ذهنتو کنترل کنی (به جای گله و شکایت از سخت بودن کار و شیفت های شب و…) خیلی تحسین بر انگیزه….

      من واااقعا سپاسگزار تک تک پرسنل کادر درمان هستم. دمتون گرم و سپاسگزارم.

      خلاصه که با کامنت زیبات لبخند بر لبم نشست و بهم انرژی دادی.

      دوست دارم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1889 روز

      دمت گرم سعیده!

      یعنی از اولش که این کامنتو میخوندم، نیشم باز بود تا آخرش!

      تو میدون مین احساس بد، داری خودتو خوش اخلاق و خندون نگه میداری، انشالله خدا برات خنده و شادی بیشتری بسازه!

      یه فامیلی داشتیم، پرستار بود.

      یه بار سر تولد پسرم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی پسرمی! دمت گرم بخاطر زحمتات!

      یه بار هم دوسال بعد، سر تولد دخترم مزاحمش شدیم، گفتم: نجمه، تو مادر خونده ی دخترمی! دمت گرم، به خاطر زحمتات!

      خلاصه آنقدر بچه آوردم و دعاش کردم، که بعد بازنشستگی 20 ساله ش، ازدواج کرد و رفت کانادا! تو یه جزیره ی گرمسیری عجیبی تو اقیانوس آرام، که اصلاً بهش نمیخوره کانادا باشه! بیشتر شبیه بهشته!«

      اونم همه ش می‌خندید و ریلکس بود، انگار نه انگار که وسط میدون مین بد احساسی خدمت می‌کنه!

      البته هر سال هم هرچی داشت، تو تعطیلاتش خرج سفر میکرد: باکو، آفریقا، پاریس….

      این آدم برای من نمونه بارز تجسم خلاق و اقدام برای رسیدن به خوشبختی بود…که آخرش هم اون رو محقق کرد.

      امیدوارم تو هم تو بهترین بهشتای زمینی زندگی کنی، آخه توهم:

      دمت گرم ، سعیده ی سایت عباسمنش هستی، فلورانس نایتینگل!

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        سلام به برادر عزیییزم،علی آقا

        آقا دم شماااا گرررررررم

        سپاسگزارررتونم بی نهایت

        چقدددر حااالم خووب شد با کامنتتون

        چقدر انرژیش مثبت بود …

        چقدر خوشحال شدم برای نجمه عزیز …که اونطور که شایسته ی روح خداونده،داره زندگی میکنه …دم نجمه جانم گرررم …

        الگو شد برام …

        برای باورپذیری بیشتر و بیشتر ….

        برای ایمان آوردم به کلام الله

        وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

        علی آقا ازتون ممنونم

        الهی که نور خداوند …ثروت و برکت و رحمت الله همیشه جاری باشه برای شما و خانواده ی عزیزتون

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زهرا کرمی گفته:
      مدت عضویت: 2785 روز

      سلام سعیده عزیز

      کامنتت خوندم و لذت بردم چقدر خوب که همیشه به خودت یادآوری می کنی تو کارت از کجا به کجا رسیدی آفرین دختر تحسینت می کنم من هم تو آزمایشگاه کار می کنم از کار زیاد با عمل به قوانین خدای مهربانم من هدایت کرد به کار کم با وقت زیاد ,باید همیشه به خودم یاد آوری کنم

      سعیده جان خندهات هم قابل تحسین است موفق باشی دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2257 روز

      به نام خداوند جان و خرد

      ای جااانم به این‌همه انرژیت توی صبح زود

      چقدررر کیف کردم با این کامنت

      چقدر چیز یاد گرفتم به خدا

      دقیقاً زندگی کردن یعنی همین کاری که شما انجام میدی سعیده جان

      زندگی کردن خوشگذورنی یعنی سخت نگرفتن

      یعنی رها بودن یعنی از هر موضوعی یه چیز فان درست کردن خندیدن

      اتفاقاً من عاااااشق آدم هایی مثل شما هستم که وقتی باهاشون هستم اونقدری می خندم که دیگه پخش زمینم

      آخه که چقدر این فرکانس خنده خوب و قدرتمند کننده است و چقدرررر درهایی‌از اتقافات خوب و ثروت و نعمت رو باز می کنه

      سعیده خانم باورت میشه امروز از صبح دارم خودمو کنترل می کنم جلوی مشتری ها این آهنگو نخوانم!! که میگه: سلام من به تو یارررر قدیمی :) منم همون …

      آخه اینقدر او کامنت هایت گفتی سلاممم منو ار فلان جا و فلان ساعت می شنوید

      با این دعای آخرت هم خیلی حال دلم عالی شد

      دیگه این آهنگ برای من تداعی میشه!! :)))

      خدایا شکرت خدایااااا شکرت

      خدا رو شاکرم به خاطر وجود ارزشمندت

      چند روز نبودی دلمون واست تنگ شده بود دختر

      خدا رو شکر که دوباره حضورت پر رنگ توی سایت می بینم

      راستی من دو تا کامنت قبلیت روی قسمت های قبلی هم خواندم

      اون هام خیلی پر مغر و آگاهی بخش بودن مرسی

      الهی که همیشه غرق احساس عمیییق خوووشبختی بااااشید

      بوووس به کله ی مبارکتون

      نووور به قلب توحیدیتون

      پووول به حساااب های بانکیتون

      عشششق به روابط عاطفیتون

      سلاااامتی به تک تک سلول هاتون

      کرووور کرووورر :)

      الهی که این حرفای من که از دلم برات نوشتن در بهترین زمان و بهترین مکان به دستت برسه

      الهی که حال دلت عالی باشه

      به الله مهربانی ها می سپارمت

      پایدار و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        محمد حسین عزیزم،سلام بروی ماهت برادرجانم

        چقدر ذوق کردم ازت نقطه ی آبی داشتم پسر..

        مرسی که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی.

        الهی که خیر و برکت و نور وآگاهی صدها برابر بهت برگرده …

        محمدحسین جانم ،بخش ICUبه باند پرواز معروفه …یعنی تقریبا میشه گفت یکی از هزاران مکانی که حضرت عزرائیل عزیز،فرشته ی مرگ زیاد اینجا فعالیت داره …

        من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟

        جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …

        ببین پسر

        همینجا بهت قول میدم

        به امید الله

        یکی دوتا مدار بالاتر

        از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه؟ :))))

        اون سعیده که به پدربزرگ 70 ساله که بعد از CPR داره هوشیار میشه و میخواد اتصالات دردناکش رو (مثل لوله تنفسی،لوله ی معده،سند و…) جدا کنه میگه:

        اگر پسر خوبی باشی،شیطونی نکنی …کمکت میکنم اینارو کم کم ازت جدا کنیم

        و اون بنده ی خدا ازینکه یک پرستاری هم سن و سال نوه ش باهاش اینجوری حرف میزنه میخنده و شاید برای یک لحظه درداش یادش بره ….

        آیا جایگاه شغلیش توی ICU موندگاررره؟

        این قانون بدون تغییر خداونده…وقتی از جایی که هستی تونستی لذت ببری،از زاویه ای بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده و شکرگزارش باشی …

        ظرف نعمتت بزرگتر میشه برای شغل های بهتر و راحت تر

        مگه نه …؟

        اینممم سندش…شیش دنگ منگوله دار خدمت شما مشاور اعظم املاک شهر قم،شهر قیااام و اقامه …

        وَإِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم ۖ

        راستی داداش وقتی داشتم برات مینوشتم این آهنگ داشت تو خونه پخش میشد:چه حال خوبیه،سامان جلیلی

        اگر نداریش حتما دانلودش کن و لذذذت بببر از انرژی مثبتش …

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت پسر

        به امید دریافت نقطه ی آبی دیگه ازت

        قلبِ فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
        • -
          آقای خاص گفته:
          مدت عضویت: 1900 روز

          به نام خدای مهربان سلام خدمت شما سرکار خانم شهریاری چند وقتی هست که پیگیر کامنت های شما هستم یعنی از اون وقتی که درگیر انتقالی بودین تا هدایت شدنتون به بخش کودکان تا اعزام ها و شیفت های سخت و آسون تا …..اخیرا که به جزیره ی زیبای کیش مهاجرت کردین و امیدوارم و مطمئنم که این مهاجرت قطعا درهایی از نعمت و ثروت و برکت رو به روی شما باز خواهد کرد انشالله و من همچنان پیگیر کامنت ها و منتظر نتایج درخشان شما هستم و خواهم بود…

          و اما بعد

          من کمک پرستار هستم و در یکی از بیمارستان های تهران مشغول به کار در بخش آی سی یو و تمام کامنت هایی که می‌نوشتید و از مریض ها و سی پی آر و هدنرس و …می‌گفتید رو من هم لمس کردم و برام قابل فهم بود اصلا اجازه بده کاملا برات توضیح بدم که چرا دارم اینجا و در این صفحه برات کامنت میزارم:

          ببخشید یکم وقتت رو میگیرم و احتمالا کامنتم بسیار طولانی میشه و نمی‌دونم چرا ولی یه حسی داره بهم میگه من میگم و تو بنویس و منم میگم چشم…

          خرداد ماه پارسال بود که صاحب خونه ام با لحن بدی به من گفت که من خونه ام رو بهت اجازه نمیدم و یک ماه وقت داری خونه رو تخلیه کنی اون روز و اون لحن خیلی بهم برخورد و اونجا به خودم گفتم تو چرا باید جوری زندگی کنی که اونقدر بدبخت باشی که یه آدم بیاد و به خودش اجازه بده و اینطور باهات صحبت کنه خلاصه تصمیم جدی گرفتم که زندگیم رو هرطور شده تغییر بدم زدم به کوه و بیابون و گفتم خدایا یا هدایتم می‌کنی یا من دیگه نمی‌خوام زندگی کنم با توجه به اجیب الدعوه الداع اذا دعان بودن الله همون لحظه به دلم انداخت که برم تو سایت و بزنم رو دکمه نشانه و این کار رو کردم و هدایت شدم به فایل معرفی دوره دوازده قدم و اونجا فهمیدم که باید این دوره رو شروع کنم و شروع کردم و در کمتر از سه ماه زندیگم کن فیکون شد…الان هم قدم نهم هستم.

          شما خودت میدونی در چارت سازمانی کمک پرستار از پرستار پایین تر هست و بالطبع حقوقش هم پایین تر اما من به جایی رسیدم که هنوزم هیچکی باورش نمیشه من تونستم یه شرکت هوم کر بزنم(البته مجازی) و کلی مریض گرفتم و کلی پرسنل داشتم و منی که کرایه خونه ام رو به زور میدادم رسیدم به جایی که کرایه خونه یک ماهم رو در یک هفته می‌ساختم درآمدم از ماهی دوازده تومن حقوق بیمارستان در خرداد چهارصد و دو رسید به ماهی صد میلیون…به هرحال اتفاقاتی افتاد در مسیر کارم که فهمیدم کار هوم کر(مراقبت از بیمار در منزل)مورد علاقه من نیست و علیرغم درآمد بالایی که داشتم بیخیال شدم و کشیدم کنار و الان یکی دو ماه میشه که فقط شیفت های بیمارستانم رو میام و هرروز از خدا می‌خوام که هدایتم کنه به کاری که هم خودم لذت ببرم هم پول خوب بسازم و هم به جهان خدمت کنم…اما این کار یعنی پرستاری از بیمار کاریه که مورد علاقه من هست ولی اون شیوه پول ساختن رو دوست نداشتم(هوم کر) با اینکه به درآمد بالایی رسیدم به لطف خدا و به لطف آموزش های استاد ولی تصمیم گرفتم طبق آموزش ها عمل کنم و در مسیر مورد علاقه ام حرکت کنم با همه ی این تفاسیر

          دیشب با این سوال که خدایا در کار من یعنی کمک پرستاری چه کاری هست یا حوزه پرستاری چکاری میتونم انجام بدم که به اون هدفم برسم و زدم روی دکمه و هدایت شدم به فایل سریال تمرکز بر نکات مثبت قسمت 5 و الله اکبر از این هدایت عالی که کاملا منطبق بر درخواستم بود و موضوع فایل این بود که درباره شرکت آی فلای بود که یه کار جدید در حوزه ی پرواز انجام داده بودند و کلا فایل درباره این بود که در کارتون یه چیزی پیدا کنید که هم برای خودتون لذت بخش باشه هم برای بقیه و هم بتونید پول خوب بسازید و هم در مسیر مورد علاقه تون حرکت کنید

          خلاصه اینکه رفتم سراغ کامنت ها و اونجا یکی از دوستان از شما اسم برده بودند و منم یهو با خودم گفتم راستی چند وقته از خانم شهریاری خبر ندارم و اومدم توی پروفایل شما و شروع کردم به خواندن جدیدترین کامنت هاتون و فهمیدم که در جزیره زیبای کیش هستید و در حال طی کردن آزمون توحید…

          همه ی کامنت هاتون رو خوندم و به واسطه شما دوباره وصل شدم به کامنت های سایر دوستان که در جواب شما کامنت گذاشته بودند یا شما به اون ها جواب داده بودید که در تک تک کامنت ها درس های عالی برام بود تا رسیدم به این کامنت و دلم گفت شروع به نوشتن کنم و منم انجام دادم چون اونجا که گفتید وقتی توی این محیط تونستم حس و حالم رو خوب نگه دارم دیگه ترسی از آینده هست ؟ باعث شد شاخک هام تیز بشن و آماده رهگیری نشانه ها شدم و کلی لذت بردم از اینکه شما با اون همه مسائلی که در کارمون هست تونستید حالتون رو خوب نگه دارید و منم خبر دارم از کجا به کجا رسیدید باعث شد منم به یاد بیارم اون موفقیت مالی که به دست آوردم که باعث تعجب همگان شده بود دلیلش این بود که منم داشتم از کارم لذت می‌بردم وقتی به مریض ها غذا میدادم اونقدر با لذت غذا میدادم که همه ی همکاران مسخره میکردن و یا وقتی مریض هایی که زیر دستگاه ونتیلاتور بودند و من اونا رو حموم در تخت میدادم اونقدر خوب و با عشق این کا رو انجام میدادم که هرکس به مریض نگاه میکرد لذت میبرد و باز هم عده ای بودند که میگفتن ول کن بابا مگه چقدر حقوق میگیری بدبخت و از این چرندیات و خبر نداشتند که من داشتم لذت می‌بردم و اصلا متوجه گذرزمان و… نبودم و همون حال خوب باعث شد من کلی رشد کنم در کارم و با اینکه دانشگاه نرفتم اما به جرات میگم با یک پرستار از نظر علمی و کاری برابری میکنم و گاها از بعضی ها بهتر هم هستم.

          همه ی اینا رو گفتم که بگم با این کامنت شما و با اون هدایت بینظیر الله تصمیم گرفتم با قدرت و با همین حال خوب همین کار رو ادامه بدم و منتظر باشم تا خدا قدم بعدی رو بهم الهام کنه و بهم بگه که چیکار کنم ؟

          باز هم از شما ممنونم که تا انتهای کامنت رو خوندی و صبوری کردی امیدوارم در سفر توحیدی ات ابراهیم وار پیش بری و سربلند بیرون بیای .

          و سلام علی عبادالله الصالحین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        محمد حسین عزیزم سلام

        یکبار دیگه دنبال کردن ایمیل کامنت هات شد تمرین ستاره ی قطبی من…

        همینجوری داشتم کامنت خودم توی مرداد ماه رو میخوندم و بعد دونه دونه پاسخ بچه ها رو…

        که رسیدم به پاسخی که بهت دادم …و میخکوب هدایت الله شدم محمد حسین

        ببین مرداد ماه برات چی نوشتم :

        (من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟

        جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …

        ببین پسر

        همینجا بهت قول میدم

        به امید الله

        یکی دوتا مدار بالاتر

        از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه؟ :))))

        محمدحسین جان …وعده ی خداوند و پیامبر من استاد عباسمنش به حق بود …

        به امید الله ،بزودی از جایی بهت سلام من میکنم که مردادماه پارسال در رویایِ رویامم نمی‌گنجید…

        اگر میخوای بدونی چه اتفاقی افتاده پیشنهاد میکنم بری کامنت های آخرم رو بخونی،حتما بهت کمک می‌کنه با اشتیاق بیشتری ادامه بدی …

        ازت ممنونم دست خدا ،بازم از طرف خدا برام پیغام آوردی…

        در پناه الله مهربان

        الهی که در بهترین زمان و مکان به دستت برسد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
        • -
          Rojina گفته:
          مدت عضویت: 1818 روز

          چقدر کارکرد این جهان رویایی و شگفت انگیزه…

          خداروصد هزار مرتبه شکر

          چقدر برات خوشحال شدم سعیده ی عزیز و چقدر دوست دارم که روز به روز اتفاقات بهتر بیشتری رو تجربه کنی و بنویسی.

          خیلی دوستت دارم، مطمئنم اتفاقات خوبی برات در راهه‌…

          ازت ممنونم که دست خدا شدی برای هدایت این برهه از زندگی من.‌‌.‌.

          همیشه خوش قلب و پر انرژی باشی، پر از اتفاقات دلخواه و بی‌نظیر…

          .‌

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
          مدت عضویت: 1345 روز

          سلام و درود به سعیده عزیز!

          سعیده جان.الله اکبر از این قانون بدون تغییر الهی!که چقدر دقیق داره همچی رو سر جای درستش قرار میده.

          سعیده جان..بعد یه یه هفته پر فشار کنترل ذهنی و غلبه بر ترسی که سالها در درون من بود…و هفته جدیدمو با تمرینی سفت سخت برای شکستن..سالها احساس بد در شرایط ناحالب…

          که احساس کردم هنوز خرده هایی از اون تو درونم داره عجله میکنه برای هدفهاییم.

          و امروز اولین روزمه که بازم با مدار بالاتر دارم میتازم بهش..تا بتونم همه چی رو سر جای درستش قرار بدم.

          سعیده جان.این کامت زیباتون و اون لحظه ایی که تو شرایط سختی توی icu داشتین رو…ولی تونستیم ارامشتونو حفظ کنید…

          و تونستین با این تضادها راه بیایین و اتفاقات خوب رو تو دلش بیاریید بیرون.

          همه اینها رو خدادند داره مدام امروز پشت سر هم میفرسته…

          که فکر نکن الان تو چه وضعیتی هستی..شاید از نظر ظاهری هیچی معلوم نیست..ولی از درون قوی شدی..کاری به کار دیگران نداشته باش.ادامه بده!

          نباید کم بیاری.کاری کن تا احساست تو همین وضعیت خوب باشه.

          خداوند میگه مدام سپاسگزار من باش و مدام روی خودت کار کن..

          و ناگفتنه نمونه امروز سوره ضحی ‘،مهر محکمی بر قلبم زد…که در بیین تضادهایم قوی باشم استقامت داشته باشم.زندگی دنیا فریبم ندهد…زندگی آخرت برام بهتر پایدارتر هست..ادامه بدم..

          انشالله منم تو مداری قرار بگیریم که اینروزایی که دارم کنترلذهن میکنمو،تحسین کنم .و سپاسگزار خداوند باشم که به من این درس بزرگ رو داد…

          و قدردان اون اتفاقات بعد از تضادهایم باشم.!مثل شما سعیده عزیز زیبا!

          پس بیام این صحبت زیبای شما رو کهبیام حال دلمو تو این شرایط عالی نگه دارم و به لطف اللهی و اموزشهای این بهشت عالی…

          که ایا غمی و ترسی وجود داره؟خیر

          چرا خداوند امروز بهم وعده داد..که تو را خوشنود میکنیم.

          و از طریق سعیده عزیز بهم گفت….

          من جهان خیر مطلقه ..هر روز داره بهتر بهتر میشه..

          پس این سیکل رو داشته باشم تا خداوند کاراشو انجام بده..

          سعیده حان امروز بازم هدایت شدم به کامنت زیباتون ..راجع بهمین!ولی عمقش درونمو تکون داد…

          من تو یکی از پیامدام تو یکی از فایلها نوشتم و اسم شما رو منشن کردم..دوست عزیزی بهش هدایت شده بود.و برام کامنت نوشت..و باز هم با پیامد ایشون دقیق در زمان و مکان مناسب باعث شد تا به من بازم یادآوری بشه!

          یک موضوع جالبی که بعد از دوسال اجرای قانون در عمل بهش رسیدم اینکه،شما وقتی از نظر فیزیکی یک سری کارها رو پیگیری میکنی،ذهنت آرومتره !

          سالها عادت کرده به این ندل زندگی کردن،به تقلا به دست و پا زدن..

          اما وقتی میخای..با خدا تقسیم کار کنی و منتظر بمونی یه سری کارها!خدا برات انجام بده..

          کنترل ذهن سخت تره!چون ذهن نمیتونه به جریانی که نمیبینه اعتماد کنه و هی ازت کار عملی میخاد…..

          حالا هر چقدرم قلبت فریاد بزنه آروم باش دست و پا نزن،تقلا نکن تا کمک خدا برسه ….

          باز ذهن ی کرمی اون وسط میریزه..

          سعیده حان دوست عزیزم خیلی ازت ممنونم بابت شجاعتی که داریید نشون میدیین..

          و در نهایت سپاسگزار خداوندی هستم .که در این مسیر داره ما رو هدایت میکنه…

          که دست از تقلا ها بردارییم و بزارییم با ارامش هدابت بشیم..

          ممنون از شما!

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1974 روز

      به نام حق

      سلام به خواهر عزیزم سعیده گرامی

      خواهر عزیزم

      بهت افتخار میکنم و تحسینت میکنم مثل بقیه دوستان که بهت کامنت دادند

      اقااااا چقدر آدم باید روی خودش خوب کار کنه که اینطور توی اون شرایط و فاز منفی بتونه این همه بخنده که کل شیفت بشناسنش

      آقا تبریک میگم بهت

      در مورد خنده که گفتی نامبرده هم همین شرایط شما رو حتی بدتر رو دارم

      خدا منو ببخشه خخخخ

      یکبار مادرم بنده خدا خورد زمین اونقدر خندیدم که خودش از خنده من خودش گرفت

      یکبار دیگه هم زمان بچیگیم خالم افتاد اینقدر خندیدم که دل درد شدم و همه داشتند میخنیددند از جمله خالم

      منم هر کسی که میبینتم همیشه خنده و شوخی براه هست

      حتی وقتایی که یکم ذهنم آشفته هست (ولی حالم بد نیست ها)

      هر کسی که میبینم قیافه رو متوجه میشه که من یک درگیری ذهنی دارم که نمی‌خندم

      اینقدر تابلو هستم در زمان نخندیدند خخخخ

      خداروشکر همه از لطف خداست

      ممنونتم سعیده عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مجید فقیه گفته:
      مدت عضویت: 1480 روز

      سلام و نهایت ادب و احترام به شما سعیده خانم عزیز و توحیدی

      چقدر این کامنتها و پاسخهایی که در رابطه با این موضوع سفرنامه گذاشته بودید زیبا و قابل تامل بود

      همینجا خدا را شکر میکنم که هدایت شدیم به این سایت ارزشمند و توحیدی با حضور استاد عباس منش عزیز تر از جانم و استاد شایسته ممتاز و همه دوستانی که وجودشون منشا خیر و برکته

      انصافا کامنتهای شما خیلی به دل میشینه ، هر آنچه بیان میکنین حاصل هدایتِ خدا هست که میتوان به تعبیری ” قول سَدید” نامید … خوشبحال شما که دقایق و ثانیه ها و لحظه لحظه زندگیتون مملو از عطر و نور خداست

      و چراغی است برای روشن کردن مسیر ما …

      صمیمانه ورود شما به عرصه جدیدکاریتون را تبریک عرض میکنم و چقدر این سیر تکاملی که همراه با نور خداوند بود درس آموز بود . خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …

      اینکه در سخت ترین شرایط کاری با اون حجم از انواع بیماران بد حال و در شیفت شبکاری بتونین حال خوبتون را حفظ کنین و بگین :

      سلااااام از دلِ شیفت شب

      از وسط آهنگ ونتیلاتورها …

      سلااااام از سعیده ی کمی خواب آلود ولی با انرژی

      سلام من از مدار آسووونی هااا…

      از یک شیفت با تعداد مریض های کم،با تعداد پرسنل زیاد:)

      از مریض های تقسیم شده ی استیبل و بدون کااااار

      از شیفت بدون پذیرش و بی CPR

      نامبرده ساعت ٣ صبح ،وسط بخش icu داره شعر میگه

      ای دورت بگردم خداااا ،این همون سعیده ست که کل شیفتاش رو داشت میدوئیداااا،همش اعزاااام بوداااا،همش پذیرش مریض جدید بهش میخورداااا

      این همون سعیده ست که راحت پاهاشو دراز کرده:)

      دوبار سریال رو دیده و لذذذذت بررررده !

      و طبق عادت ،پاشده رفته وضو گرفته ،از قرآن هدایت خواسته تا بتونه کامنت بنویسه …

      به وقت صلاااتِ شب در غار حرا (چشمان قلبی بسیار)

      استاد جانم،یار بهشتی استادم

      ازتون سپاسگزارممممم بینهایت برای وقت و انرژی که صرف میکنید تا مارو با خودتون هم سفر کنید.

      این توجه به زیبایی ها، این لذت هم سفر شدن با شما خدا می‌دونه چه اتفاقات شگفت انگیزی رو قررراره در آینده ی نزدیک رقم بزززنه !

      آینده ی نزدیک چیه اصلا؟

      آلرِددددی من الان حااااللم عاااالیه

      احساس خووووشبختی عمیقی دارم که با هیچ ثروتی خریدنی نیست!

      آینده ی نزدیک و بهشتِ مدار های بالا،پاداش اکستراست برای من…

      واقعا چه کسی میتونه در این شرایط کاری، اینطور جسورانه ، اینطور امیدوارانه ، اینطور با ایمان حال خوبش را حفظ کنه ؟

      انصافا چقدر سخته که تو اون شرایط اینطور ایمان از خودت نشون بدی …. آیا اینا آموزش عملی توحید نیست؟ اینا آموزش ایمان نیست؟ آیا اینا…

      الگوی نمونه توحیدی من:

      شما مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” هستید . شمایی که سالها در احیای جان مردم کوشیدید الان وقتشه که خدا هم در احیای زندگی و حال خوب شما کوششتون را پاسخ بده فقط کسی که از قوانین خداوند مطلع باشه و غرق در آموزه های توحیدی باشه میتونه با امید در پاسخ به محمد حسین بگه :

      “محمدحسین جانم

      من اگر تونستم تو همچین محیطی حال دلم رو عالی نگه دارم به لطف الله و آموزش های استاد …دیگه غم وترسی از آینده هست …؟

      جهان خیر مطلقه …و همیشه اوضاع بهتر و بهتر میشه …

      ببین پسر

      همینجا بهت قول میدم

      به امید الله

      یکی دوتا مدار بالاتر

      از جایی بهتری برات سلام بفرستم …باشه…

      .

      .

      .

      آیا جایگاه شغلیش توی ICU موندگاررره؟

      این قانون بدون تغییر خداونده…وقتی از جایی که هستی تونستی لذت ببری،از زاویه ای بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده و شکرگزارش باشی …

      ظرف نعمتت بزرگتر میشه برای شغل های بهتر و راحت تر

      مگه نه …؟

      (این کامنت شما مربوط به 26 مرداد1402 بود و فقط در عرض 8 ماه بعد از این کامنت، با قلبی روشن تر در تاریخ 17 اردیبهشت 1403 برای محمد حسین پاسخ گذاشتید که) :

      ” میخکوب هدایت الله شدم محمد حسین

      محمدحسین جان …وعده ی خداوند و پیامبر من استاد عباسمنش به حق بود …

      به امید الله ،بزودی از جایی بهت سلام میکنم که مردادماه پارسال در رویایِ رویامم نمی‌گنجید…”

      اینا حرفهاییه که فقط اونایی که توحیدی باشن میتونن بگن…

      خیلی خوشحال شدم که تونستم برای شما کامنت بذارم و امیدوارم که تونسته باشم احساسم را بیان کرده باشم

      بقول حمید امیری عزیز که فوق العاده کامنتهای ایشونم دوست دارم :

      ” کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی.سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت می‌کنی و بهمون هدیه میدی…”

      سعیده خانم، خواهر توحیدی من:

      امیدوارم اخبار موفقیتهای شما را بیشتر و بیشتر بشنویم …

      در پایان از خداوند خواستم کلامم را به نور خودش پایان بده … قرآن را باز کردم این آیات اومد …

      اِنَ الذینَ قالوا ربُنا اللهُ ثُم استَقاموا فلا خَوفٌ علیهِم و لا هُم یَحزنون

      همانا کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و استقامت ورزیدند پس نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند

      اُولئکَ اَصحابُ الجَنهِ خالِدینَ فیها جزاءً بما کانوا یعملون

      آنان اهل بهشتند و همیشه در آن جاودانه خواهند بود …این پاداشی است بخاطر آنچه انجام میدادند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1315 روز

        سلام به برادر عزیزم آقا مجید

        سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت و ثروت الله به جسم و جان و روح توحیدی عزیزتون و قلب روشن سلیمتون

        بینهایت ازتون ممنونم ،بی نهایت به معنی بی نهایت،کامنتتون انقدر پربار بود که هرچقدر میخونم سیر نمیشم،یک جایی از استاد شنیدم خودش با ذوق میشینه سریال های زندگی در بهشت رو نگاه می‌کنه و با عشق کامنت های بچه هارو میخونه …

        الان احساس میکنم یک گوشه ای ازون احساس رو درک کردم ،سریال زندگی بهشتی من که کارگردانیش با خداست،قدم به قدم درحال ساختنه،و من چقدر ازین ردپاهایی که گذاشتم از خودم راضیم و چقدر شما رفیق های نازنین غار حرای من با هر کامنت تون به قلب من نور می‌بارید و ایمان من رو بیشتر و بیشتر میکنید برای ادامه دادن مسیر ….

        واقعا کامنت شما به تعبیر خودتون

        مصداق آیه ” وَ مَن اَحیَاهَا فَکَاَنما اَحیَا الناسَ جمیعا” بود،یک 5تا جون اضافه گرفتم برای ادامه دادن مسیر توحیدی …

        بینهایت ازتون ممنونم که دست خدا شدید و پیغام الله رو برام رسوندید،انشالله بزودی با آپدیت سریال ،میام و مینویسم که خداوند چطور قدم به قدم من رو هدایت کرد به مسیر جاده آسفالت دوازده قدم …

        از نور آسمون ها وزمین می‌خوام به تمام ابعاد زندگیتون نور بیاره…

        به امید دریافت یک نقطه‌ی آبی پربرکت دیگه ای از شما برادر عزیزم …

        قلبِ فراوانِ فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
        • -
          مجید فقیه گفته:
          مدت عضویت: 1480 روز

          سلام و سپاسگزاری خالصانه خودم به استاد عباس منش عزیز تر ازجان که

          موسی گونه مسیر توحیدی را گام بر می‌دارند و به نور هدایت خودشون تاریکی مسیر را برای ما تبدیل به نور میکنند

          سلام و سپاسگزاری به استاد شایسته نورانی شاگرد ممتاز مکتب توحید که با همتشون مسیر توحیدی ما را سهل الوصول تر میکنن

          سلام به همه شاگردان ممتاز این مکتب

          سلام به خواهر توحیدی ام سعیده خانم، که این روزها فقط میتونم بگم در حال تبدیل شدن به وَاصْطَنَعتُکَ لِنَفسی هستید

          یه استاد داشتیم تو دوره دکتری، خدا حفظش کنه، همه ش میگفت موسی پیامبر بی سیم به دست خداست میگفت شروع فیلمنامه موسی در قرآن به کارگردانی خدا از سوره طه هست میگفت ببینید چقد خدا و موسی رابطه شون قشنگه و کلی برامون از زیبایی‌های این داستان موسی میگفت و ما همینطور میخکوب میشدیم

          حالا بعد از گذشت سه سال از دوره مقدس دکتریم که اونم هدایتی از طرف خدا بود الان وارد کلاسهای آموزشی مقدس استادِ جان، استاد عباس منش شدم

          به عینه دارم مصداق آیه واصطنعتک لنفسی را برای استاد و خانم شایسته و شما و دیگر شاگردان ممتاز این مکتب میبینم… چه خوش سعادتی نصیبتان شده

          در سوره طه (شروع داستان موسی در قرآن) داریم

          فَلمّا اَتاها نُودِیَ یاموسی(طه11)

          پس زمانی که نزدیک شد ندا آمد ای موسی

          اِنّی اَنَا رَبُّک فَاخْلَع نَعلَیکَ اِنّکَ بِالوادِ المُقدسِ طُویً(طه12)

          همانا من، فقط من پروردگار تو هستم پس کفش‌هایت را در بیاور تو در سرزمین مقدس طوی هستی

          وَاَنَا اخْتُرتَکَ فَاستَمَع لِمَا یُوحی(طه13)

          و من تو را انتخاب کردم پس گوش بده به آنچه به تو وحی میشود

          از خودم میپرسم:

          آیا ارتباطی بین آیات و مسیر ما وجود نداره؟

          آیا در سرزمین و مسیر مقدس توحید گام بر نمی داریم؟

          آیا قبل از این مسیر، در تاریکی محض نبودیم و خدا هدایتمان نکرد به سرزمین مقدس طُوی؟ (وَوَجَدَکَ ضالًّا فَهَدی)

          آیا نباید کفش‌ها و پلیدیها و نا زیباییها را از خود دور کنیم و فقط به او توجه کنیم تا مثل موسی شویم و برسیم به جایی که( و اَنَا اختَرْتُکَ فَاسْتَمِع لِمَا یٌوحی)

          خواهر توحیدی من

          خدا را هزاران بار شکر که از هدایت‌های شما انرژی میگیرم و حضور خدا را بیشتر لمس میکنم

          امیدوارم بتونم این روشنایی مسیر را بیشتر و بیشتر ببینم

          چقدر از پاسختون به کامنتم انرژی گرفتم، از شمایی که چقدر زیبا حضور خدا را در زندگیتون لمس میکنید و چقدر این زندگی خدایی دلچسبه

          امیدوارم که:

          شادیتون، آرامشتون،سلامتیتون، پیشرفتتون، صلاتتون، خدایی باشه

          در مکتبی که خداوند مشعل توحید را به دست استاد عباس منش می‌دهد باید تربیت یافتگانی چون خانم شایسته و شما و سید علی ها و اسد الله ها و نفیسه ها وحمیدها و.. شاگرد اول باشند

          وَالسَّلامُ عَلی مَنِ اتَّبَعَ الهُدی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        عاطفه نوری گفته:
        مدت عضویت: 1986 روز

        سلام و درود و رحمت و برکت وتوحید بینهایت به دوستان عزیزم آقا مجید گرانقدر و سعیده جان عزیزم که این روزها تمرکزی تر و پر قدرت تر کامنتها و آگاهی ها زیبای قرآنی از کلام زیبا و بینظیر شما هست رو دنبال میکنم و کمک میخواهم از صبر و صلات در این آزمون الهی و این چالش الهی که میدانم خیر مطلق هست و من تسلیمم تسلیمم تسلیمم

        چقدر این کامنت و کامنتهای شما برای من نشانه بود و چقدر زیبا پروردگارم هدایتم کرد و آسان و من چقدر نشانه ها میبینم

        بینهایت سپاسگزارم

        بینهایت قدر دانم

        بینهایت تحسین میکنم

        بینهایت سپاسگزار الله درخشان عزیزم هستم برای بودن در این مدار در این مسیر در این فرکانس و برای درک چنین لحظه ای…

        الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم…

        همه از قدرت و لطف و عنایت شماست برای این همه درک و رشد و آگاهی و کامنتهای زیبای درخشان دوستانم

        ((خود این مسیر شما یک دوره عملی و آموزشی بوده و هست برای ما ، تا هم نتیجه صبر شما که اوج احترام به حکمت خداوند هست را ببینیم هم نتیجه حفظ حال خوب و لذت بردن از شرایطتون را ببینیم هم نتیجه ایمان به خدا را ببینیم هم قدرت نمایی و سرعت خدا در اجابت خواسته های شما را …))

        چقدر این قسمت از کامنت مخصوص حال الان من بود من با تمام وجودم سپاسگزارم و هرلحظه بیشتر قدر دان تر هستم و خواهم بود برای این مسیر و این آگاهی ها و این کلام های مقدس زیبای توحیدی نورانی شما…

        صبر اوج احترام به حکمت خداست

        پس به حکم پروردگارت صبر کن

        خداوند با صابرین است

        از صبر و صلات کمک بگیرید

        صبر قدرت است

        صبر احترام است

        صبر حکمت است

        صبر یعنی بزرگی ظرفیت

        صبر یعنی اتصالی داعمی داشتن با پروردگار و اطمینان قلبی…

        صبر صبر صبر

        کلید واژه ی اصلی زندگی توحیدی«صبر»

        الحمدلله رب العالمین…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        • -
          مجید فقیه گفته:
          مدت عضویت: 1480 روز

          درود بی نهایت بر شما

          عاطفه خانم

          اول خدا را سپاسگزارم که نشانه های شما را در کامنت من قرار داد دوم از حسن التفات شما به اینجانب سپاسگزارم

          امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و قلبتون پر از نور هدایت الهی باشه

          اگر اشتباه نکنم واژه صبر 69 بار در قرآن تکرار شده و بی شک یکی از کلیدی ترین واژه ها و ابزارهای قرآنی است

          اما…

          واقعا چه چیزی در درون این صبر نهفته هست که:

          از آن باید کمک گرفت

          مدد الهی را در پی دارد

          گزندی از دشمن نمیرسد

          رستگاری الهی را دارد

          زمین میراث صابران خواهد بود

          خداوند همراه با صابران است

          پاداش و اجر بزرگ همراه دارد

          صبر کنندگان، دو برابر نسبت به دیگران از خدا پاداش دریافت می‌کنند

          موجب جلوگیری از زیان است

          و بسیار موارد دیگری که مجال گفتنش نیست

          اما آن صبری اوج احترام به حکمت خداوند هست و موجب رسیدن به این درجات می‌شود که جمیل باشد ( فصبر جمیل/ فاصبر صبرا جمیلا) و توام با توجه همراه باشد (استعینوا بالصبر و الصلوه)

          امیدوارم خداوند لذت و قدرت رسیدن به صبر را به ما عطا کنه

          یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقواالله لعلکم تفلحون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            عاطفه نوری گفته:
            مدت عضویت: 1986 روز

            درود بینهایت الله و رحمت و برکت بینهایت الله به شما آقا مجید گرانقدر و ارزشمند

            امیدوارم هرکجا این جهان زیبا ک هستید پر از برکت توحید حال خوب سلامتی و روزی بینهایت باشید رزق بغیررر الحساب…

            الهی صد هزاران بار سپاس.

            بینهایت سپاسگزارم بابت این کامنت زیبا و اگاهی های زیبا و بینظیر و جملات زیبا و بینظیر راجب صبر…

            قبل از اینکه نقطه ی آبی زیبا رو ببینم و این کامنت رو مطالعه کنم در کنار مادر عزیزم بودم و داشتم در ذهنم مرور میکردم که عاطفه از صبر و صلات کمک بگیر و پر قدرت تر از روزهای اولی ک وارد سایت شدی جهاد کن و متمرکز باش بلکه پروردگار بر تو بیشتر بیفزاید و به اتصال قوی تر و حال خوب بهتری برسی…

            درست است ک شرایطم سخت است و در کنار عزیزدلم مادرم فرشته ی نازنینم روزهای بیماری اش را سپری میکنیم اما من متعهدم به این مسیر به توحید متعهدم به خودم به خدا و رسالت مقدسم

            من متعهدم ک تلاش کنم تسلیم باشیم و ابراهیم باشم…

            پس به حکم پروردگارت صبر کن

            صبر اوج احترام به حکمت الله هست

            خداوند با صابرین است

            خداوند عاشق صابرین است…

            الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا…

            پس بشارت بده به صابرین ک صلات و توجه و رحمت الله به آنان خواهد بود…

            صبر صبر صبر کلید واژه ی این روزهای زندگی من…

            صبری جمیل برای درک بهتر زیباتر توحید و حکمت اتفاقات و تضادها و رشد کردن ها…

            پروردگارم من به هر خیری از جانب شما فقیرم…

            دلمان را تسلیم امر خودت نگه دار…

            بینهایت سپاسگزارم

            بینهایت تحسین میکنم

            بینهایت قدر دان هستم

            بابت وجودتون بابت این آگاهی ها بابت نوشتن های توحیدی بابت کلید واژه های صبر بینهایت سپاسگزارم

            الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم هر نفس تسلیمم و فقیر درگاه شما چرا که قادر مطلق شمایی و جهان در مشت و دستان شماست…

            برگی بدون اذن شما بر زمین نمی افتد مگر با اذن و هدایت و حکمت شما یا رب…

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صبا کیانی گفته:
      مدت عضویت: 1053 روز

      سلام سعیده ی مهربان

      خیلی برام جالب بود این همزمانی .

      امروز مساله ای ذهنم را درگیر کرده بود هدایت خواستم از قرآن و آیه های که شما در کامنت تون نوشتید برام آورد و من چیزی برداشت نکردم برای حل مساله ام و‌بعد گفتم از سایت کمک بگیرم برای نشانه هدایتی امروزم که این صفحه باز شد . و شوکه شدم وقتی دیدم شما دقیقا تو همین فایل نشانه من همون آیات قرآن را نوشتید که چن لحظه قبل خدا هدایتی برام اورد. نمیدونم چه پیامی در پس این نشانه و‌آیات برای من وجود داره ولی از خدا میخام قلبم باز کنه تا هدایتش را درک کنم و‌به آنچه میفهمم عمل کنم.‌

      مرسی از استاد جان جانان. و همنشین غار حرای من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محسن فصاحت گفته:
      مدت عضویت: 886 روز

      سلام و هزاران درود خداوند بر شهریار دلها

      کسی که دل‌های همه را نه تنها در سایت بلکه در هر جایی که باشد و یا حتی نباشد برده است و داستان صلاتش بر سر زبانهاست وچه همزمانی زیبایی که اکنون که در حال ویرایش این متن هستم اذان ظهر به افق شهر جهانی یزد است.

      دل بردی به یغما ای ترک غارتگر من

      بسیار خوب عالی، نمیشود از متنی که

      رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

      به سادگی گذشت و پانویسی به آن اضافه نکرد

      سعیده و خوشبختی که با خودش و روحش نه تنها در صلح است بلکه لبیک گویان «یک دله صد دله دل یکدله کن» دلی یکی واحد احد یکتا و توحیدی دارد

      پر از احساس خوب

      سرشار از پیغام سروش

      شادمانی و عشق و شکرگزاری وافری که چون مشک آهوی خطن، شمیم عطر دلنوازش را به آسمان دلها می پراکند و چون آهویی طناز در جنگل هزار دستان یک به یک کوه‌ها و جنگلها و دشت ها و دره ها را درمی‌نوردد و بذر مهر و عشق و دوستی و دلداری و دلدادگی را در ورای انبوه زمان و مکان می پاشد چنان که در داستان های هزار و یک شب وصفی چنین پرنده بی پروا و جاه طلبی اش را نمی‌توان یافت.

      شهریاری آسمانی حورالعینی واقعی

      سعیده ای که نمی تواند خودش نباشد لبخند ملیحی که ژوکوند او را ستایش می کند چنان با طراوت و روح انگیز است که نمی توان با باز شدن هیچ غنچه گلی مقایسه کرد.

      راستی این انسان ،یک بشر است یا پری دریایی و یا فرشته مهربانی در شکل انسان؟!!!

      مگر می شود اینهمه آگاهی عشق زیبایی شادی تناسب تقارن نظم هماهنگی احساس عالی را همه با هم یکجا و در همه جا با خود به همراه داشت؟!!!

      آفرین به این نگرش فراوانی و کثرت که دایم چون مرواریدی در صدف خویشتن خویش در حال تکثیر و تکامل است.

      مرحبا آفرین احسنت ماشاءالله و هزاران هزار تحسین تمجید از اینهمه توان انرژی ژرف که ناشی از تفکری ژرف و عمیق که چون غواصی در اقیانوس بی‌کران هستی و کائنات خداوند در جستجوی شکار شاه ماهی و فلس‌های براق است و به خوبی بوی زیبایی و احساس خوب و شادی را حس می کند.

      بهروزی،موفقیت شادکامی و شاد باش اینجانب را پذیراباشید باشد تا بماند به یادگار

      ارادتمند محسن فصاحت مهر1403

      تقدیم به دوست گرامی سرکار خانم سعیده شهریاری والاگهر با آرزوی سلامتی برای خانواده محترمتان و فرزندان دسته گل شما.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1300 روز

    «قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَهٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَیْرِ حِسَابٍ» (ﺑﮕﻮ: ﺍﻱ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻣﺆﻣﻨﻢ ! ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﭘﺮﻭﺍ ﻛﻨﻴﺪ. ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻜﻲ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺧﺪﺍ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻓﻘﻂ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﺎﻥ ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﺴﺎﺏ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻛﺮﺩ.( سوره زمر آیه ١٠)

    خدایا، ای خدای هدایتگر من، ای پناه بندگان اهل ایمان و اجابت کننده درخواست درخواست کنندگان از جریان بینهایت آگاهی خودت بر من عنایت کن تا کلامی را مکتوب کنم که موجب رضایت تو و رشد و تکاملم در مسیر توحید باشد، خدایا همه تویی و من هیچتر از هیچ ، بر این بنده ات آگاهی و نور هدایت ببخش که برای هر چیزی محتاج و نیازمند به هدایت توست چنانکه خودت فرمودی:«إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِیمٌ»

    سلام استاد عباس منش ، سلام استاد شایسته و سلام دوستان نازنینم. عرض سلام و درود و ادب فراوان من رو پذیرا باشید از عسلویه و یه شیفت شبکاری در ایستگاه آتش نشانی. این موقع شب بیدار بودن بی اختیار آدم رو دعوت به تفکر میکنه، بی اختیار آدم به یاد خدا می‌افته. فکر میکنم این جریان هدایته که ما رو به سمت خداوند فرا میخونه. همون برنامه و لاجیک طبیعی روحمون (همون ماجرای الست بربکم) روح انسان تمایل و گرایش به سمت خداوند داره.

    خدا رو شکر کولورادو زیبا رو دیدیم. هر وقت اسم کولورادو میاد بی اختیار ذهن من می‌ره به 22 سال پیش کلاس زبان انگلیسی (سال 2001). درسی توی کتاب East West Basic بود که یه خانمی با برادرش که بتازگی برای کار به کولورادو رفته بود تماس می‌گرفت و ازش میپرسید :

    So, How’s life in Colorado

    و اون در پاسخ می‌گفت

    Pretty good و اونجا برای اولین بار اسم کولورادو رو شنیدم و یاد گرفتم Pretty good همون معنی very good رو میده.

    با دیدن این مناظر شگفت انگیز و زیبا و دشتهای پهناور و اون کوه بلند و درخت‌ها و اون تپه های شنی، بی‌اختیار این عبارت أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهٌ توی ذهنم تداعی شد و با یه سرچ هدایت شدم به آیه 10 سوره زمر. و دیدم خداوند به چه زیبایی به اهل ایمان رو هدایت می‌کنه و تشویق می‌کنه به مهاجرت و اجر و پاداش که در انتظار اهل ایمانه، همانهایی که شجاعت حرکت کردن رو به خودشون دادن.

    یه خاطره جالب هم دارم از این آیه 10 سوره زمر. یبار چنادین سال پیش یه بچه خردسالی رو از قم آورده بودن شهرمون میگفتن حافظ کل قرآنه طوری که هر آیه ای رو شما بگی سوره فلان آیه فلان می‌تونه بخونه. چندتا آیه رو پرسیدن همه رو گفت، یه همکلاسی داشتیم بنام سیدعلی، از توی جمعیت صدا زد، سوره زمر آیه 10 ، بنده خدا حافظ قرآن هر چقدر فکر کرد یادش نیومد. هر چی جمعیت صلوات فرستادن ولی هیچی یادش نیومد. هیچی دیگه بیخیال آیه 10 زمر شدن.

    زیبایی و تمیزی طبیعت واقعاً قابل توجه بود و البته خدماتی که توی ویزیتور سنتر ها ارائه میشه از آشنایی افراد با محیطی که قراره واردش بشن. خیلی کار قشنگیه. مردمی که برای اولین بار وارد این فضا و این طبیعت میشن با موجودات مختلف آشنا میشن و خطرات احتمالی محیط رو میشناسن، و باید ها و نباید ها رو میدونن. این از احساس ارزشمندی میاد.و این چیزی نیست که از بیرون به مردم داده باشن. این برآمده از خود مردم برای مردمه. و بسیار بسیار جای تحسین داره. راستی یه سوال برام پیش اومد چرا پمپ بنزین های بلاد توحید اینجوریه؟ شما ایستادین بنزین زدین همونجا هم دارید ماشین رو تمیز میکنید ، هیچ عجله ای نیست که سریعاً جایگاه رو تخلیه کنید. بماند که وسط پمپ ها اونقدر جا هست که با هلیکوپتر میشه فرود اومد و بنزین زد و رفت. چقدر همه چی توی آمریکا راحت و دل بازه. و این احساس قدردانی و شکرگزاری شما بخاطر این تراک بینظیر که قطعا انرژی شما روی اشیا و محیط پیرامون تون اثر می‌ذاره. شاید آدمهای عادی اینو خنده دار ببینن، حتی اگه اون آیات قرآن که خداوند اشاره میکنه به شکرگزاری رو هم نخوایم بیان کنیم، به لحاظ فیزیکی قابل اثبات هست که افکار از جنس انرژی هستن که به جهان صاتع میشن و اجسام هم توده ای متراکم از مولکولها و اتم ها و در مقیاس های ریزتر از اتم از انرژی هستند. پس انرژی افکار با انرژی اجسام به راحتی همراستا میشه. دوست دارم این ویژگی زیبا رو از استاد عباس منش و استاد شایسته در زندگی شخصی خودم پیاده سازی کنم. ازتون سپاسگزارم استادان عزیزم که اینو به من هم یاد دادین. و برای اینکه این موضوع رو تمرین کنم، میخوام از شغلی که دارم شروع کنم. من بابت بیدار بودن این موقع شبم نه تنها هیچ منتی سر کشور و مردم و شرکت گاز و اداره آتش نشانی ندارم، بلکه خداوند رو شاکرم که من رو انسان مفید و لایقی قرار داد که بتونم توی این شغل انجام وظیفه کنم. و ایمنی صنعت و سرمایه های ملی کشور رو تامین کنم. خدا رو صد هزار مرتبه شکر، خدا رو صد هزار مرتبه شکر. همین الان هزاران نفر هستن که آروزی همین شغل رو دارن. من اگر شکرگزاری رو یاد نگیرم چطوری میتونم رشد کنم؟؟ الهی صد هزار مرتبه شکر.

    یه نکته ای که برام خیلی جالب بود بازیگوشی کودک درون خانم شایسته بود و سر خوردنش روی ماسه ها. خیلی تحسین برانگیز بود چون ما از یه سنی به بعد میریم پشت نقاب آدم بالغ و احساسات کودک درون مون رو نادیده میگیرم. و کمتر کسانی هستن که این احساسات رو‌ زنده نگه میدارن. و در مورد شما این خیلی عالی و تحسین برانگیزه.

    از اونجایی که نامبرده الان با کمتر از 30% ذخیره انرژی بیداره در این لحظه ختم کامنت رو اعلام میکنم و دیگه پر حرفی نمیکنم.

    «ای صبا امشبم مدد فرمای ؛ که سحرگه شکفتنم هوس است»

    در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    سفرمون در پناه هدایت و امنیت رب العالمین.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 136 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1315 روز

      حمیدِحنیف عزیز،آتشنشانِ ابراهیم نشانِ حافظ سرمایه ی ملی سلاااااااام :)))

      اینجا رو با صدای جناب آقای احمدی نژاد بخون لطفا:

      چه خبرتوووونه؟چه خبررررررتوووووونه؟؟؟؟

      آقا من اعتراض دارم رسما،کجا باید درخواست اعتراض بدم؟

      یعنی چی ساعت 3 صبح کامنت مینویسی انقدر پر از محتوا و آگاهیه؟

      همین الان که 6 عصره،من ذهنم مقاومت داره باید یک خط رو دوبار بخونم که بفهمم دقیقا چی نوشتی!

      خداوکیلی اون موقع که هوش و استعداد رو پخش میکردن،من کجا رفته بودم و داشتم چه …میکردم:)))))))))

      چرا صدام نزدی؟چرا پشت سرت برام جا نگرفتی؟

      شما درمقابل چرت و پرت نوشتن های من،تو کامنت 3 صبحم؛مسئولی الآن :)))))))

      تازه یک ساعت طول کشید من چشام و مغزم و ذهنم اجازه بده من بنویسم و تموم کنم کامنتمو(شکلک با دست توی پیشونیده زده ی پشیمون از واینستادن در صف مذکووور)

      بعد میام میبینم شما مثل من شبکار بودی،همون تایم کامنت گذاشتی،به قول شاعر تفاوت از زمین تا آسمان است بابا

      الان به قول رضوان من قهرم:)

      با کی و چراشم نمیدونم :)

      بِبین فقط ی چیزی:

      بماند که وسط پمپ ها اونقدر جا هست که با هلیکوپتر میشه فرود اومد و بنزین زد و رفت

      من فکر کنم،به شما باشه با هلیکوپتر روی سر ما هم میشینی به خدااا :)))))))

      مجددا عرض میکنم:

      آقااا،چه خبرتوووووونه ؟چه خبرررتووووونه ؟؟؟؟؟

      :))))))))))))))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلام و درود و رحمت بینهایت رب العالمین به نورانی ترین سعیده پروردگارم‌. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در بهترین زمان و مکان و شرایط نقطه آبی رو دریافت کنی. بقول همون زاهد عالی مقام چه خبرتونه؟! چههه خببببرتوووونهههه الان دلیلشو بهت میگم. ببین شما کل عمرت رو سعیده شهریاری بودی، بهش عادت کردی ولی باور کن سعیده شهریاری توی سایت خیلی جایگاه ویژه و ارزشمندی داره. بعد توی یه روز دو تا کامنت از شما دریافت کردم. نمیدونم، اگه تا غروب بازم کامنت دیگه ای در راه نباشه… اول اینکه خدا رو شکر میکنم. بخاطر دریافت کامنت های نورانی شما، و اینکه اینجا اینوور خط یه نفر به شدت ذوق زده میشه از دریافت کامنت شما. نمیگی یه وقت حمید امیری تسمه تایم پاره می‌کنه. شما مدارت بالاست، هدایت شده به نور هستی، در مدار نورِ الله ، وقتی برام کامنت مینویسید من اینجا کلی ذوق زده میشم. هنوز کامنت دوم تون رو نتونستم بخونم. حکایت گرفتن سطل پلاستیکی منه زیر آبشار جریان توحیدی. ته سطل کنده میشه.

        راستی یه چه خبرتونه دیگه هم اضافه کن. یه نگاهی به تاریخ و ساعت کامنت ها بندازید چه فرقیه بین ساعت 4:27 و ساعت 5:07 … همش 40 دقیقه تفاوت زمان داشته.‌ شما و من تقریبا همزمان داشتیم فایل میدیدیم و کامنت مینوشیم، و چه جالب هر دوی ما همزمان شبکار بودیم. یکی آتش‌نشانی پالایشگاه گاز جنوب ،و یکی پرستار ICU توی شمال. یه لحظه برای اینکه مطمئن بشم ICU رو درست گفتم دست به سرچ شدم. کنجکاو بودم ICU و CCU فرقشون چیه و یه کمی در موردش مطالعه کردم. اینها رو که خوندم از تعجب دهانم باز موند. (ICU مخفف Intensive Care Unit بود و کلمه Intensive معنیش میشه خیلی شدید. ولی به مردم میگن ویژه تا کسی نگران نشه. پرسنل ICU از بهترین و خبره ترین پرسنل هستند)… سعیده جان من قبلاً تحسینت کرده بودم چون شگفت زده شدم که بارها تجربه CPR موفق داشتی چون من درک میکنم یه CPR موفق به اندازه یه طلای المپیک احساس خوب به آدم میده (اینکه یه نفر رو به زندگی برگردونی) ولی الان که این مطلب رو خوندم بیشتر و بیشتر تحسینت کردم. و کلی ذوق زده شدم که من با چه انسان فرهیخته و متخصصی دارم گفتگو میکنم. چقدر تو تحسین برانگیز هستی. روزهایی که توی کامنت برات مینوشتم فرشته نجات انسانها ، نمیدونستم دقیقا کارت چیه و چقدر انسانها رو نجات دادی ولی یه چیزی رو مطمئن بودم که این جمله از قلبم میومد. سعیده جان باور کن همین دریافت کامنت از شما خودش جایزه محسوب میشه برای من، تا چه برسه اون آگاهی های نابی که از قرآن دریافت می‌کنی و بهمون هدیه میدی. الهی الهی که توی مدارهای بالاتر ببینمت. بینهایت تحسین برانگیز هستی. الهی که در پناه هدایت‌های سراسر نور رب العالمین همواره بر مدار نور و بر مدار توحید و بر مدار حمد و شکر و ستایش خداوند باشی و بینهایت نعمت و ثروت و موفقیت و شادکامی و خوشبختی رو تجربه کنی.

        همواره در پناه امنیت و آرامش رب العالمین باشی فرشته نجات انسانها «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1974 روز

      به نام خدا

      سلام حمید عزیزم

      سلام به کودک درونت

      سلام به حمید که شاید الان خواب راحت باشه

      بخاطر شیفت شبکاریش

      حمیدم

      ممنونم ازت

      سپاسگزاری از خداوند بابت داشتن چنین دوستان خوبی واقعا غیر ممکن هست و همه این محبت ها از لطف خداست که من در این جمع هستم و چنین دوستان و استادان خوب و موحدی دارم

      خدایا من و دوستانم رو در این مسیر الهیی محافظ کن و از لطف و کرم و شادی خودت به همچون ببخش که تو بسیار بخشنده‌ای

      در پناه جان جانان باشی حمید عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1300 روز

        سلام و درود فراوان به جواد عزیزم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه و در بهترین زمان و مکان و شرایط باشی.

        بقول سعدی شیرازی:

        بنده همان به که ز تقصیر خویش

        عذر به درگاه خدای آورد

        ور نه سزاوار خداوندیش

        کس نتواند که به جای آورد.

        جواد جان از محبت شما بینهایت سپاسگزارم ، و از خداوند شاکرم که دوست نازنینی چون شما رو بهم هدیه داد.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          سعید یوسف نژاد گفته:
          مدت عضویت: 975 روز

          سلام داش حمید عزیز

          الان ساعت دو شب درون قطار تو مسیر شیراز هستم

          همه خوابیدن من بی خوابی زده به سرم .تکونهای قطار نمیزاره بخوابم.

          گفتم بهترین جا سایت استاد عزیز هست که اونجا به دوستان دانشمند و موحدی مثل داش حمید و سعیده جان شهریاری و دیگر عزیزان ملحق بشم.

          قطار با سرعت 50 60 تا حرکت میکنه. یاد تو افتادم حمید جان که در این مسیر الهی با شاگرد اولای کلاس سوار بر قطار برقی سریع السیر هستین که با 400 500 کیلومتر در ساعت حرکت میکنه . که اگه ما کلاس اولی ها بخوایم با این سرعت به شما برسیم قرن ها طول میکشه.

          ولی میدونم برای استراحت میزنین بغل آبی چایی نوش جان میکنین و ما هم میتونیم به شما نزدیک بشیم.

          سرتو درد نیارم فقط خواستم ازت تشکر کنم به خاطر کامنت های زیبایی که مینویسی و درک و آگاهی هایی که از خدا و قرآن و این جهان هستی تو قلبت هست و به ما انتقال میدی.

          من زبان نوشتاریم زیاد قوی نیست ولی بر خودم واجب دونستم که از شما حمید جان و ایضا” سعیده جان تشکر کنم که نوشته هاتون پر از آگاهی و نورانیت هست و خودم برنامه دارم که تمام کامنتهای شما دو عزیز رو از اولین تا آخرین صفحه به صفحه مطالعه کنم.

          ممنونم ازت داداش گلم

          و همینطور استاد نازنین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
          • -
            حمید امیری Maverick گفته:
            مدت عضویت: 1300 روز

            سلام و درووووووود فراووون آقا سعید عزیز از این همه لطف و محبت و مهربانی شما بینهایت سپاسگزارم.

            آقاااااااا نفرمایید شما استاد مایین. حمید امیری هم چندان آدم خاصی نیست فقط زیاد حرف میزنه.

            الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر دوستان مهربان و نازنینی چون شما که خداوند توی این سایت توحیدی‌ بهم عطا کرده.

            الهی صد هزار مرتبه شکر.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    صحرا دختر طبیعت گفته:
    مدت عضویت: 2705 روز

    سلام به خدای زیبایی ها

    که قراره ما رو در زمان درست به مکان درست هدایت کنه

    سلام به استاد و مریم جان و هم سفرهای دوست داشتنی

    قسمت 196 سفر به دور آمریکا

    ایالت کولورادو

    Welcome to great Sand dunes national park

    به خودم گفتم ، خب ساعت 4 بلند میشم و مشغول به نیایش های صبحگاهی میشم و سفرمون هم میشه ی چاشنی خوش طعم از جنس چای گلابی و هلِ مریم جون…

    اما ناخودآگاه ساعت 2.30 بیدار شدن همانا و الان هم مشغول به نوشتن…

    خدای خوبم ، خدای آسانی و راحتی های اتفاقات زندگی من ، مرا هدایت کن تا بنویسم آنچه را که در مدار دِریافْتِش هستم…

    جالبه همیشه ابتدا در ستاره قطبی درخواست میکنم و بعد رخ میدهد ولی این بار اتوماتیک خودش مرا برای دیدن زیبایی ها و لذت ها و فراوانی ها و آگاهی های بیشتر بیدار کرد ، قبل از آنکه بنویسم ؛ چون همیشه در رأس همه ی درخواست هایم ، کسب این تجربه قرار دارد…

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    میخواستم بگویم به گمانم این اتفاق ، ولی نه این کلمه بوی شرک و شک و تردید و دودلی میدهد ؛ میگویم قطعا این اتفاق پر از نکته ست که من به اندازه ی ظرفم آن را برداشت میکنم…

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    چقدر خوبه که داری آگاه تر میشی که قدردان داشته های همین الانت باشی ، همان هایی که یک روز خواسته ی تو بودند و الان داریشون ، پس شیلنگ‌ آب از استاد بعد از آنکه تراک کمپرمون رو‌ دلبریش کرد ، بگیر و بشور گرد و خاک های روی هم انبار شده باورهای ضعیفت را…

    چقدر فرکانس ها دقیق کار می‌کنه که صحبت از کویر شد و ما حالا در حال قدم زدن روی شن های روان هستیم ، با این تفاوت که در ارتفاعات قرار داریم و من عاشق بلندی و ارتفاع

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت برای این لذت و زیبایی بی نظیر

    چقدر خوبه که ورودی هر ایالت ، یک ویزیتور سنتر هست که برای معرفی جاذبه های اون منطقه؛ که این میشه بهترین ورودی برای ذهن که تمرکز کنیم روی زیبایی ها و فراوانی های اون منطقه

    چقدر خوبه که این دیدگاه در ورود به هر ایالتی وجود داره ، پس باز بهتر متوجه می‌شویم که چرا این کشور و مردمانش بوی توحید میدهند در عمل

    چقدر زیباست که میبینی کوچیک و بزرگ در دل کویر هم دنبال شادی و خوشگذرانی هستند ، پس برای شادی کردن و شاد زیستن نیاز به چیز خاصی نیست ، چرا که اگر بشود عادت های روزانه ات ، تو را آرام آرام آرام وصل میکند به درونت…

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    چقدر حسش رو دوست داشتم که اون آقا با روی خوش و لبخندی بر لب و توأم با احترام در رو به روی ما باز کرد و ما وارد ویزیتور سنتر شدیم…

    چقدر فراوان هستند انسان های شاد و سالم و آگاه که زیبا اندیش و درست کردار و صادق و ثروتمند هستند ، خوش برخورد ، خوش حساب و خوش قول هستند ، با معرفت و متعهد هستند که همیشه و همیشه سر راه من قرار می‌گیرند…

    چقدر انرژی کلام تان رو دوست دارم استاد جانم ، که بزار ما اولین کسانی باشیم که پا برهنه می‌رویم در دل این کویر زیبا ، و بعد با ی ذوق وصف نشدنی وارد اون دشت بینهایت وسیع شدید…

    آیا شما هم حس مرا دارید ؟

    کویر به طرز عجیبی تو را نه تنها به سکوت وا میدارد ، بلکه نماد فراوانی و زیبایی بی نهایت هست نه خشکسالی و کم آبی…

    کویر تو را به درونت وصل میکند و تو را در مقابل خودت قرار میدهد که بهتر بشناسی…

    یاد یک تجربه ی بینظیر در کویر افتادم که چقدر زیبا و عالی بود ، اونجایی که ما بودیم مجهز به اتاق های کاهگلی با بخاری و چادر های بزرگ با کُرسی بود ولی موقع خواب به لیدر گفتم و رفتم تک و تنها با کیسه خوب زیر اسمان شب و ستاره هایش غوغا کردم ، چیزی فراتر از شب زنده داری خخخخخ

    خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    الان ساعت 4 صبح هست و ساعتم در حال زنگ خوردنه ، من مدت هاست که می‌گویم میخواهم فلان ساعت بیدار شوم و بدون آلارم بیدار میشوم ولی امروز چون قرار کاری مهم ، قرار با ی گروه گردشگری دوست داشتنی دارم ، همان اتفاقی که با شروع سفر برایم رخ داد و مدت ها بود که منظر چنین تجربه ای بودم ؛ تجربه ای که لذت و شادی و طبیعت و کودک و سفر باهم باشد…

    بسیار سفر باید مرد تا پخته شود خامی

    دوست تون دارم ی عالمه

    هر چی بگم بازم کمه

    بماند یک رد پای در 25 أمُرداد 1402

    ساعت 4.22 دقیقه صبح به وقت ایران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 3002 روز

      سلام به صحرای زیبا ودوست داشتنی

      دختر تو فوق العاده ای احسنت به تو با این انرژی وبا این شور وحال وقتی کامنت اولت خواندم تعجب کردم ولی ادامه دادم وخوشحالم که هدایت شدم به کامنتی که میخواستم پرانرژی پراز احساس پاک کامنتی که از وجود نورانی تو نشأت گرفته باید هم حس عالی رو به خواننده کامنتت منتقل کنه

      سپاسگزار وجودت ارزشمندتم صحرای مهربان

      قلب مهربانت سرشاراز نور الهی وجودت مزین به آرامشی از جنس خداوند

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        صحرا دختر طبیعت گفته:
        مدت عضویت: 2705 روز

        سلام به دوست خوبم ، فهیمه عزیز زیبا اندیش

        امیدوارم حال دلت خوبِ خوبِ خوب باشه

        ممنون که برایم نوشتی و آنچه که در وجودت هست رو به من انتقال دادی.

        ممنون برای وجود ارزشمندت در این جهان زیبای هستی و این سایت توحیدی

        امیدوارم این مسیر رو متعهد تر ، با ایمان تر سپری کنم.

        خدای خوبم من و دوستانم را در این مسیر زیبا هدایت کن ، همین مسیر زیبای توحیدی که آرام آرام داریم از بدنه جامعه جدا می‌شویم.

        ممنونم برای دعای زیبای پایانی ات

        ( ی عالمه قلب سبز فراوان)

        الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و آرامش باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2637 روز

    سلام

    به به خدایا شکرت چقدر کویر شنی زیبایی واقعا لذت بخشه..

    ایالت زیبای کولورادو چه طبیعت زیبایی داره و همچنین چقدر ویزیتور‌ سنرتهای قشنگی داره این کشور..

    چقدر ادم ها دارن از همه چیز لذت میبرن

    چقدر راحت و ساده و با لذت همه سر سره بازی میکنن

    چقدر کار خوبی کردید ماشین زو شستید و بهش حال حسابی دادید .. اره واقعا دم ماشینه گرم..

    و شما به عنوان سپاسگزاری ازش اون رو شستیدو سپاسگزاریتون رو در عمل نشون دادید..

    من هر وقت ماشینم رو میشوزم و شیشه هاش رو شیشه پاک کن میزنم میبینم که اونم به من حال میده ..

    چه ایده ی جالبی که پا برهنه رفتید توی‌شن ها … حتما حس خیلی جالبی داره..حس قشنگیه که بتونی زمین زو با هات لمس کنی و اون انرژی خاک ببری توی وجودت .. مثل زمانی که ادم پا برهنه روی شن های ساحل راه میره …

    چقدر این ادم ها خوب بلدن از همه چیز لذت ببرن و با خودشون اوکی هستن و اونجوری راحت سرسزه بازی میکنن …

    چه دریاچه ی یخیه جالبی بود ..

    چه آهنگ قشنگی بود ..

    چه صحنه ی زیبایی رو با پهباد گرفتید ..

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: