سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 196 - صفحه 27

به نام خدای بخشنده مهربان

استاد ممنون چه فایلی نوش کردیم

خانم شایسته ممنون چه قلبه مهربان بدون قضاوتی دارید

دوستان ممنون که میتونم بیام کامنتای جادوییتونو بخونم

از خودمم ممنون با عشق منو میاره اینجا وبرام چه کارا نمیکنه خوشگلیا رو نشونم میده با عشق

کامنت مینویسه میخونه با عشق

این فایلتون منو یاده الان زندگیم انداخت شاید زهن بگه این کویر ارزش دیدن داره

ولی دیدیم که چقد میشه ازش لذت برد چه خنده احساس خوبی درونشه

وایی چه باحال استاد میگف بالای کوها هستیم که شنه جالبه

وایی چه سری میخورن خانم شایسته رو ببین از هر امکاناتش استفاده میکنه برای لدتش بدون هیچی سر میخوره بابا عزت نفس

واون خانمم با چه لدتی خنده ای سر میخورد بعدشم که با عشق پاهاتو میشوریو ودرون میاری

استاد یه چی برام جالب اینکه

الانم یه جا میریم زهنم میره از بالاهم تصور میکنه ولدت میبره و دیدشو از بالای اینجام حدس میزنه

مثلا از کنار یه جاده سر سبز رد میشیم انگار داره فیلم میگیره از بالا تصور میکنه چقد لدت میبره جالب بود براماین کارش

الانم که زندگیم کویر باشه توش کلی لدت و ارزوهای قبلمه یه خانواده شاد واتفاقات جادویی توشه و سلامتی امکانات شوق وقدم وتمرین های جادویی

خداجونی صد هزار مرتبه شکر

اونجایی که خانم شایسته برای استاد دمپایاشو اورون واستادم بامزه میگف میخام به لری تا میشه ادامه بدم واینکه خانم شایسته اون کاریو که دوس داشت انجام داد برام جالب بود هرکدوم برحسب قلبشون عمل میکردن اولش گوش داد به استاد چون حرفش درستو منطقی بود از طبیعت لدت ببره و نشون از عزت نفس بالاشه وبعدم که هیچی دید سخته رفت پوشید

من خیلی دوسدارم توی همه ی تصمیم هام اسون بگیرم

چون اینجوری کاره برام شیرین تر میشه روزهام لدت بخش تره شادترم

ودوس دارم توی کارم ایده بهبود ساده داشته باشم

تا نتایجم بهتر بشه وزوق همیشه توش زندس زهنم همیشه خلاق وفعالو بیداره

ودیگه اینکه بهبودم تو کار نشون دهنده اینکه یه فرد ارزشمند وبا ایمان پشته کاره که کارشو با ایده نابش رشد میده

دیروز داشتم میومدم خونه یه مغازه هایی میدیدم که تازه کارن

ویه معازه هایی بزرگ که چقد رشد کردن هی میگفتم اخه چجوره اینا رشد کردن ومغازه توسعه وکار رشد کرده برای اون یکی نه اونم جم کرده

فک میکنم توشون شوق ایمانی بوده

با عشق براتون کامنت گزاشتم در پناه رب