https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-18 00:09:172023-08-20 03:28:46سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 197
476نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
یه جاده رویایی که کنار جاده پر از گلهای ریز و زرد رنگ بود یه دشت وسیع و زیبا و رسیدن به یه فروشگاه بزرگ وال مارت ثروت و فراوونی جاری در این فروشگاه زنجیره ای همیشه تحسین میکنم چه نعمتی جاری هست چقدر مواد غذایی تو این فایل دیدم هربار بیشتر و بیشتر و متنوع تر میاد تو این فروشگاه فروخته میشه و همچنان این بار و محصولات شارژ میشه خدایا شکرت که ثروت تو جارییه چه تصویر رنگارنگی از مواد غذایی میوه و سبزیجات و یخچالهای چیده شده سرتاسر فروشگاه که پر از مواد غذایی هست و استاد جان که با این دوره سلامتی خریدهای مناسب و کامل در مدار ثروت انجام میدند در مسیر درست ثروت هزینه میشه گوشت و بلوبری و شامپو بچه خریدهایی عالی و باکیفیت و پرداخت بها با اعتماد به نفس با آرامش و آزادی مالی جلو دستگاهی که خودت راحت میاستی و پرداخت رو میزنی اعتماد کامل به خریدارهایی که در مدار ثروت لایق استفاده از این تکنولوژی شدند
اسناد جان دیدن این فضای رویایی از شکل گرد زمین مزرعه که با سیستم آبیاری خودکاری که تعبیه شده ایجاد شده الهام بخش این آگاهی و این فایل شد
استاد جان این آگاهی که نباید زود باور باشیم و هر چیزی رو اطلاعاتی رو بدون منطق نپذیریم و نتیجه گیری نادرست کنیم و در نتیجه عملکرد و باور نادرست ایجاد و نتیجه نادرست هم اتفاق میافته
اماااا اگر انسان فکوری باشیم همه چیز رو از فیلتر قانون بدون تغییر خداوند رد کنیم با باورهای درست مثل اون فردی که با دیدن اون باور نادرست از حضور آدم فضایی ها اون شکل گرد مزرعه رو ایجاد کرده تونسته با دیزاین مزرعه ذرت به شکلهای متنوع از این باور نادرست عامه مردم استفاده و یه محیط توریستی برای خلق ثروت ایجاد کنه مثل هوندا که تو تضاد جنگ با خلق موتور به ثروت رسید
یادمه استاد تو یکی از فایلهاتون از فردی صحبت کردید که تو تلنت شو با شعرهایی که از فحش مردم به شعرهای سروده شده تو صفحه مجازی خودش از مردم دریافت کرده بود تبدیل به شعر و آواز کرده بود شرکت کرده بود و تا مرحله بالای این مسابقه اومد نپذیرفتن باورهای نادرست حرفها و قضاوت های دیگران سطحی نگر نبودن ،داشتن باورهای درست نتیجه درست رو حتی تو تضاد میاره
استاد جان شما تو سمینارهای حضوری خودتون یادمه از انگشتری که به دست داشتید عده ای میگفتند این انگشتر خاصه و باعث رشد شما میشه که شما دیگه اون انگشتر رو به دست نکردید چقدر با سطحی نگری و خرافاتی بودن از اصل دور میشی ندیدن اون باورهای فرد موفق ،مسیر و تکامل طی شده ،رفتنش تو دل ترسها ،باورهای درست توحیدی ،تضاد هایی رو که با کنترل ذهن حل کرده و خودت رو مشغول خرافات کنی بدون هیچ منطقی تو رو از راه درست د ر میکنه
خدارو شکر تو این مسیر الهی با آگاهیهای ناب شما استاد جان سعی میکنم هر موفقیتی رو که میبینم تو افراد درک کنم چه باوری داشته چه باور لیاقت و فراوونی داشته چه انسان قوی و بااعتماد به نفسی هست و کلی باور و شخصیت درست در وجودش این نتایج رو آورده و سعی کنم خودم هم همین مسیر درست رو برم
استاد تحسین میکنم این استایل و تیپ زیبا و مریم جانم رو این اندام رویایی شما رو این ساعت بند نارنجی و عینک آفتابی آبی رنگ چقدر زیبا بود و تصویر کنار جاده مزرعه هایی وسیع و سرسبز و زیبا درخت و کوه و آسمان آبی همه چیز باشکوه و زیباست خداروشکر لایق دیدن و تحسین و تائید کردن این ثروت و فراوانیم و لاجرم به دریافتش هدایت میشم الهی امین عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته و دوستان عزیزم
استاد عباسمنش و مریم عزیزم ممنون برای فیلم های خوبی که با ما به اشتراک میزارین ، من به شخصه وقتی طرز زندگیتون رو میبینم تو این زمانی که اکثرا با هزینه کردن بیشتر میخوان فخر بفروشن به بقیه (که میتونه مصداق زینت در قرآن باشه و نهی شده در قرآن) ، شما با کم کردن هزینه هاتون ، ساده زندگی کردن و لذت بردن از زندگیتون حس خوب بهمون منتقل میکنین بسیاااار ممنونم . معنای ثروت و پولداری در ذهنم تغییر کرد.خداروشکر میکنم چون خودم خواستار سادگی بودم خدا من رو به سایت شما هدایت کرد. حتی اگر هم یه زمانی چیز گرون قیمت بخرم دلیل خریدیم نشون دادن پولم و کلاس گذاشتن به بقیه نخواهد بود ،انشاءالله برای بهتر کردن کیفیت زندگی خودم و متناسب با جیبم خواهد بود .
بریم سر سوال استاد ، من خودم شخصی بودم که یه دوره ای خیلی دنبال موضوعات جن بودم ، نمیدونم چرا فیلم سینمایی بیشتر میدیدم آخه فیلم که 100٪غلطه ! مثلا تا یه مدت میترسیدم تو آینه نگاه کنم که نکنه یه جن تو آینه ببینم یا جن تو چاه دسشویی باشه یا مثلا اگر آب داغ تو چاه فاضلاب بریزی اما بسم الله نگی اونا اذیت میشن . آهان راستی یه چیزی یادم اومد ، همیشه پدربزرگ مادربزرگم یه داستان برامون تعریف میکردن که این باعث میشد فک کنم جن ها با من کاری ندارن (اما بازم کرم از خودم بود دنبالش میرفتم:))) ) میگفتن جد ما که عالم و ملا بوده یبار جون یه بچه جن رو نجات میده و جن ها قول میدن تا هفت پشت بچه های اون رو اذیت نکنن . این رو زیاد میشنیدم و حس ترس ام کم میشد فارغ از صحت داستان ، این خودش باورهای منفی رایج بین بچه ها رو تو بچگیم کم میکرد و خودم رو مصون میدونستم. حتی یه الگوی تکرار شونده در خوابم دیدن خواب جن بود اما قدرت دست من بود و با شجاعت دورش میکردم .
آنان که به خدا ایمان آورده و به کار نیکو پرداختند خوشا براحوال آنها ومقام نیکوی آنها
ای رسول ما تو را میان خلقی به رسالت فرستادیم که پیش از این هم پیغمبران وامت های دیگر به جایشان بوده ودرگذشتمد تا برامت آنچه از ما به وحی برتو رسد تلاوت کنی ومردم به خدای مهربان کافر میشوند .
بگو:او خدای منست که جز آن خدایی نیست ومن براو توکل کرده ام وامیدم همه به سوی اوست
واگر کتابی با اعجاز بیان ،کوهها را به رفتار ومردگان را به گفتار آرد وزمین را از هم بشکافد همین قرآن با عظمت است
خداوندا تو را سپاس برای هدایت هاونگهبانم بودی و هستی وهر لحظه کنارم بودی و مراقبم بودی
خداوندا بر قلبم جاری باش که تو تنها آرامش بخش قلبم هستی
سلللللام ودرود به استاد توحیدی واستاد مریم بانو
نمیدونم چه نیروییه که با فایل ها ودیدن شما انرژیم صد برابر میشه
خداراشاکرم که امروز هم یه قسمت با حال ازاین سفر به دور آمریکا را میبینم
چقدر صحنه اول زیبا بود گل های آفتابگردان کنارجاده وفراوانی وزمین های پهناور کلرودا که همش نشان دهنده این هست که جهان هر لحظه در حرکت هست هرچیزی که ایستا باشه از بین میره
بعد میریم خرید به سبک قانون سلامتی چقدر ساده وراحت مثل جهان وقوانین خدا که ساده وراحته
این وال مارد فراوانی را به یادم انداخت که همه چیز فراوان است و جهان در حال گسترشه
چقدر لذت بخشه که به راحتی خرید میکنی ولذت میبری وخودت را درگیر غذا پختن نمیکنی وبیشتر لذت میبری از سفر
استاد شما بینظیرید همه چیز باید ساده وراحت باشه
چقدر جالب بود از بالا با گوگل مپ نقشه جاده ای را که داری میری میبینی واون هم گرد
میرسیم به حرف های استادجان که باید طلا گرفت
استاد من یکی خیلی این حرف ها را که از قدیم میگفتند باور میکردم سریع و باعث شد ذهنیتم تغییر کنه وچیزهایی که دوست داشتم را تجربه کنم الان که فکر میکنم به حرف شما میرسم که باورهای ما زندگی ما را میسازه وبه خاطر باور کردنش چه قضاوت هایی میکردم اززمین وزمان
مثلاً پدربزرگم از جن تعریف میکرد که یه روز داشته از مزرعه برمیگشته سر وصدای جن ها را شنیده وفرار کرده
من با شنیدن این حرف ها از تنهایی ترسیدم وباور کردم نباید تنها برم جایی
چقدر این باورها زندگی ما را میسازه
یا اینکه خونه های قدیمی جن داره
آدم فضایی ها اومدن رو زمین ومیخوان مارا نجات بدن
یکی از اقوام زن داییم بود که میگفتند این خیلی مومنه و چشم بصیرت داره واون دنیا رامیبینه که زن ها را با موهاشون آویزان میکنند واون زنها همه فریاد میزنند
چقدر این حرف من را از خدا ترسوند ورفت تو باورم وازخدا ترسیدم
قشنگ زندگی من را تغییر داد این حرف وخدایی ترسناک در ذهنم شکل گرفت که همش مراقبه کاری کردم من را تنبیه کنه
الان که دارم فکر میکنم چقدر سریع باور میکردم و نتیجه گیری میکردم
مثل قرآن که همیشه ازبچگی عاشقش بودم ولی از بس که گفته بودن که قرآن را باید تفسیرش را یاد بگیری وهفت بتن داره و متوجه اش نمیشیم فقط عربی میخوندم چون سخت کرده بودم در ذهنم وباور کردم نمیفهمیدم
چقدر جالبه استاد که ازاین موضوع حرف زدید وهمبن دیروز همسرم از پسر عمه اش میگفت که ثروتمند شدند وگفت که خودش گفته ما باور نمیکردیم که میشه این همه پول ساخت واین حرف چقدر کمکم کرد که باورم قویتر بشه که همه چی باوره
هرچی رو که تو باور کنی میشه
وبیشتر ایمانم قویتر شد که روباورهام کار کنم و هرچیزی را باور نکنم
فقط حرف های شما را مثل وحی منزل قبول کنم نه در ظاهر
خدایی که به ما عقل داده برای اینکه هرچیزی را بقیه میگن برم فکر کنم و ببینم قلبم با هاش موافقه وقانون خدا چی میگه .از قرآن هدایت بخوام
مثل کسانی که از فیل درتاریکی هرکدوم یه جور درذهنشون ساخته بودند واین شعردر کتاب فارسی راهنمایی یا دبستان یادم نیست داشتیم واین نشون میده هرکسی از ظن خودش یه جور استنباط میکنه تو چی رو باور میکنی ؟
استاد بینهایت سپاسگزارم بابت شما که با هر قسمت یه درس بزرگی میدید به ما
سلام به ساده زیست ترین، خوشتیپ ترین، سالم ترین، توحیدی ترین استاد دنیا
سلام به بانوی عشق و توحید مریم مهربان و زیبا
سلام به همسفرای، سفر به حقیقت و راستی و درستی
.
مگه داریم مایحتاج چند روز، یک سبد خرید باشه که فقط سه قلم کالا توش باشه!!!!!!
چقدر این سبک زندگی راحتی و آسایش و لذت به همراه داره.
دیشب مهمانی بود، بنده خدا میزبان دیگه نای حرف زدن نداشت، از بس چی آماده کرده بود و میذاشت و جمع می کرد( البته که همه همکاری می کردند، ولی جمع کردن و رهبری کلی با صاحب خونه بود)
اگه به سبک قانون سلامتی بود، یقینا در کمترین زمان با کمترین ظرف شام سرو میشد(راستی اصلا شام سرو نمی کردیم یه میوه و چای و قهوه بود)
خدایا شکررررررررت بخاطر قانون راحتی و سلامتی و خوشی، سلامتی .
.
و اما موضوعی که استاد در این جاده فوق العاده زیبا و بینظیر برامون سر صحبتش رو باز کردند.
موضوعی که الحق آدم ها به نحو احسنت از قدیم الایام تا به الان با عناوین مختلف و روش های متفاوت از آن نهایت استفاده به نفع خودشان را کرده اند.
(دقیقا همین بحث دیروز بین پسرم و همسرم بود، و من وسط این دو نشسته بودم و سکوت کرده فقط گوش میدادم، هر کدام حرف خودشان رو میزدند، پسرم میگفت هر چیزی رو همینطوری نباید قبول کرد و باید علتش رو بدونی.
همسرم می گفت که ما باید از کسانی که مسیر رو رفتند،(منظور امامان و پیامبران) به حرف اونه گوش بدیم، اونها روی خودشون کار کردند و به درجاتی رسیدند.
صحبت خدا، نیروی واحد، قدرت برتر، کائنات،امامان، عاشورا، محرم و…
هر کدام با منطق خودشان این مباحث رو عنوان می کردند.
پسرم گفت قبول داری آدم فضایی زیر زمین وجود داره؟(حالا آدم فضایی چرا بره زیر زمین)
من(بعد از یک ساعت)گفتم شاید، میتونه همان جنیانی باشه که در قرآن نام برده شده.
پسرم گفت اصلا چنین چیزی وجود نداره و اونایی که این ها را میگن میخوان بگن ما فلانیم و بهمانیم.و…
خلاصه این صحبت و بحث اونقدر طول کشید که سرم درد گرفت من بلند شدم رفتم.
ولی بحث تأمل برانگیزی بود و الان دقیقا استاد همین موضوع را مطرح کرد، که چیزی رو بر اساس ظاهر و داستان قبول نکنیم.)
یادمه چند سال پیش همسرم گفت که شنیدم میگن تو یه مراسم عزاداری پرچم خون گریه کرده.!!! ما اتفاقی بعد از چند روز از پیش اون خونه داشتم رد میشدیم، به همسرم گفتم میشه بریم ببینم، خلاصه ما رفتیم تو خونه داخل اون اتاق چیزی نبود، گفتند پلیس همه را برای آزمایش برده. ولی فیلمش رو روی کامپیوتر داشتند هر کی می آمد نشونش میدادند. یه پرچم کوچک قرمز رنگ بود که از گوشه اش یه آب قرمز رنگی سرازیر شده بود.
خلاصه به ما یه روغنی دادند بسیار خوشبو، بعنوان تبرک.
دست آخر کاشف به عمل آمد که وقتی اون ها گلاب می پاشیدند(موقعی که آخر روضه میشه گلاب می پاشند روی زن ها) روی پرچم ریخته و رنگ پس داده و بصورت رنگ قرمز سرازیر شده.
خدا پدر آزمایشگاه رو بیامرزه، و گرنه یه امام زاده دیگه ای به امام زاده های ایران اضافه میشد.
تاریخ ثابت کرده هر کسی بخواد یه جور دیگه ای از عقاید اکثریت جامعه فکر کنه، همانند منصور حلاج سر به دار است و یا مانند گالیله حرفش رو انکار کنه و یا مثل استاد ما باورهای درستِ توحیدی داشته باشه.
گرچند که الان به ظاهر جوان های و نوجوان های ما به استقلال فکری رسیدند، اما در باطن چیز دیگری است اونها ناخواسته پیرو افکار یوتبرها مختلف هستند.
خیلی خوبه بعضی وقتها یه توقف کوتاه و یه پرسش به جا داشته باشیم.
چند وقتی هست شهر ما در مسیر پیاده روی اربعین.(بندر ماهشهر)
ما هر روز صب که مخوایم بریم سرکار با یه ترافیک سنگین روبرو میشیم.
بخاطر ادمهایی که پیاده دارن میرن سمت کربلا.
اتفاق بحث همه ادمها البته اکثر ادمها که دللیل اینکه تویه این هوای شرجی 100 درصد با این پرچمهای بزرگ روی کمرشون هست دارن پیاده میرن….چیه؟
من یه جواب دادم البته بحثی نکردم گفتم همه اصل رو ول کردن چسبیدن به فرع..
من هم قبل از اینکه با سایت و اموزشهای استاد اشنا بشم مکب دار بودم همه هر سال قبل از محرم میومدن پیشم میگفتن برناممه ایستگاه چجوریه و برنامه میرختیم ده شبانه روز …..
ولی وقتی با اموزهای استاد اشنا شدم و خدارو شناختم فهمیدم اصل چیزه دیگست ادم بره دنبالش به اصل میرسه و نباید بدون تحقیق تن به چیزی داد ولی خب همه ماها تربیت شده پد و مادرمون هستیم و تربیت شده جامع و اموزش رو داریم از همون جغرافیایی که هستیم میگیرم…
پس باید اگاهان رفتار کنیم و جوری که بتونیم برای خودم و فرزندانمون و خانوادمون الگویی باشیم
مایی که استاد رو داریم و خداروشکر میکنم بینهایت خدارو سپاس گزارم که هدایت شدم به اینجاااا و به درک بهتر قانون زندگی و جهان هستی الهی شکرت رب من
الهی صد هزار بار شکر
استاد ممنونم ازت برای همچیززززززززز
رضوان خانوم در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشی
اتفاقا ما روز پنجشنبه و جمعه بندر ماهشهر مهمان بودیم. تو مسیر امیدیه ماهشهر دو نفر رو دیدم که پرچم به دست داشتند میرفتند، اعضا خانواده با تعجب می پرسیدند، این ها تا کجا میخوان پیاده برن!!! تو این گرما.
واقعا ماهشهر هم گرمه هم شرجی، حساب کن امیدیه که گرم ترین نقطه جهان است، پیشم بهتر از ماهشهر بود.
البته که ماهشهر،کنار دریای(ساحل) زیبا،کلی ساختمان های قشنگ، مراکز خرید فوق العاده، و پالایشگاه و مردمان خونگرم و باحال و… داره.
حسین عزیز سپاس گذارم در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشید
الان در چهارمین روز از چالش نصیحت نکردن چهل روزه هستم که شما پیشنهادش را دادی.
این رفتار، بهترین رفتاری است که میشود در برابر این نسل جدید اتخاذ کرد.
من، از نقش دانای کل در برابر بچه هایم همیشه بدم میآمد و الان با این چالش، بیشتر به آنها مجال فکر کردن و کشف حقیقت از طریق بسط ایده ها و خوانده هایشان میدهم.
دیشب پسرم یک آخوندک گرفته بود و داشت یک شب پره را بهش میداد تا بخورد!
گفتم : بابا، مگه این، حشره میخورد؟
گفت : آره! توی کتاب خوانده ام که گوشتخوار است!
میخواستم دخالت کنم، ولی چالش باعث شد چفت دهنم را ببندم و بیشتر دقت کنم! آخوندکه واقعاً داشت حشره بیچاره را میجوید و مکنونات ذهنی من نمیتوانست این حقیقت را تغییر بدهد….بنابراین از سکوتم بیشتر لذت بردم. پسر ده ساله ام میدانست دارد چکار میکند!
این روش، در برابر این نسل، جواب میدهد. خیلی بهتر از درست کردن چارچوبهای فکری الکی بر پایه ی احساسات ایده آل گرایانه برای آنهاست. اینطوری بهتر میتوانیم با هم کنار بیاییم.
چه قدر خوبه که به تعهدتون عمل می کنید. چه خوبه که ما بذاریم بچه هامون رشد طبیعی خودشان را بکنند.
یه حدیث منقول از امام علی علیه السلام که میفرمایند.
فرزندان خود را به رعایت آداب [و رسوم روزگارِ] خودتان مجبور نسازید؛ چون آنان براى روزگارى غیر از روزگار شما آفریده شدهاند.
سپاس گذارم بخاطر اشتراک گذاری این خاطره فرزند دلبندتان که کلی درس داشت برایم.
(خدا را شکر از موقعه ای که بچههام کوچیک بودند تا الان دوست داشتم بچهها خودشان به درک زندگی برسند و آنچه لازم باشد از رفتار من و پدرشون دریافت کنند. ولی متاسفانه پدرشون اینطوری نبود و الان هم خود بچههاش بهش میگن بابا ما بلدیم، باز ول کن نیست و میخواد معلومات 40 سال پیش رو به خورد اونه بده. و وقتی با اعتراض من روبرو میشه، میگه تو چه مادری هستی، مگه میشه بچه ها رو همینطوری ول کنیم باید باهاشون صحبت کنیم)
و بهتر راه حل سکوت است.
مررررسی علی آقای عزیز در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشید.
این کامنت سفارشی از طرف خداس، چرا؟ چون من دیروز از صبح به دلم افتاده بود که کامنت رضوان رو بخونم و براش جواب بنویسم…کامنتت رو خوندم، ولی کاری پیش اومد و اون موقع نتونستم برات بنویسم…دیگه شب شد و خیلی خوابم میومد، بعد از نماز که داشتم قرآن میخوندم رسیدم به این آیه ای که اسم شما توش بود!!!
آیا کسی که در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که راه غضب خدا پیماید؟ که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است.
عاشق وقتایی هستم که خدا اینجوری واضح با آدم حرف میزنه!!
دیشب واقعاً چشمام باز نمیشد و باز نتونستم برات بنویسم…امروز هی ذهنم میگفت ولش کن دیگه، اون موقع که باید می نوشتی ننوشتی، دیگه گذشت…ولی منم مثل بچه های دیگه که این چند روز چندیییییین بار این جمله رو ازشون خوندم، یاد گرفتم که “وقتی ذهنم میگه یه چیزی رو ولش کن و بیخیال و اینا، این یعنی من حتماً باید اون کارو بکنم!”
عاشق عکس پروفایلت هستم که نشون میده شما به زودی میری تکزاس :)))
خیلی تحسینت میکنم که روی خودت کار کردی تا بتونی سکوت کنی توی موقعیت هایی که اگر قبلاً بود بحث میکردی و سعی میکردی طرف رو متقاعد کنی که اشتباه میکنه…میدونم کار راحتی نیست، مخصوصاً اگر اون طرف از عزیزان نزدیکت باشه (ایموجی دست زدن، یعنی تشویق کردن)!
رضوان جان برات در پناه خدا رسیدن به تمام خواسته هات به راحتی و آسونی آرزو می کنم! قلب قلب قلب
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستان توحیدیِ من…
چقدر فایل زیبایی بود…
اول از همه فراوانی موجود در فروشگاه والمارت را تحسین میکنم ، فروشگاهی زنجیره ای که بسیار بسیار بزرگ است و تنوع بی نظیری در مواد غذایی دارد
و نکته زیبا اینجاست که وقتی تفکر میکنیم ، میبینیم همه این موادغذایی و میوه ها و… از دل این کره خاکی ای بوجود آمده اند که در روزگاری یک گوی آتشین معلق در فضا بوده ولی در یک فرآیند تکاملی اینهمه پیشرفت کرده و شده این کره خاکی سر سبز الانِ ما که این همه نعمت از سمت خدا برای “مَّتَـٰعࣰا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَـٰمِکُمۡ”ِ ما دارد
و اینجاست که با تفکر در دل این سوال به عظمت آن وجودی که همه ما به برکت وجودش ، به وجود می آییم پی میبریم؟
“آخه چطوری از دل یک گوی آتشین درخت بلوبری بوجود می آید؟”
آخه چطوری از دل یک گوی آتشین………….. بوجود می آید؟(هر وقت ذهن نجواگرمان خواست از چگونگی بپرسد جای خالی خالی را با آن چه که مناسب است ، پُر کنیم تا بفهمد که هیچ وقت به چگونگی و چطوری و از کجا میخواد بیاد فکر نکنه)
و اما این مزرعه های دایره ای شکلِ خوشگل
اصلا گیریم که کار آدم فضایی ها بوده ولی انصافا دمشون گرم که یک زحمتی را از روی دوش کشاورز برداشتند و اینقدر مزارع دایره ای شکل خوشکل بوجود آوردند.(ایموجی خنده ریز)
××××××××
اگر از این زاویه بنگریم
واقعیت اینه که ما خودمونم آدم فضایی هستیم ، ما از فضایی دیگر به حکم دستور خدا مبنی بر “قُلۡنَا ٱهۡبِطُوا۟ مِنۡهَا جَمِیعࣰا” ؛ آمدیم به این دنیا و در خاک این دنیا ساکن شدیم و بعد در قالب یک انرژی موجود در یک موادغذایی مصرفی پدرمان که از دل همین خاک بوجود آمده ، منتقل شدیم به “بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَاۤئِب” پدرمان و بعد به رحم مادر منتقل شدیم و بعد به دنیا آمدیم و دوباره میمیریم و وارد فضای بعد از مرگ میشویم تا ملاقات کنیم آن چیزهایی را که از پیش برای آن فضا فرستادیم همان هایی را که قرآن میگوید
وقتی در معنای “جن” تفکر میکنیم ، میبینیم که معنای پوشانندگی را در خود دارد ، یعنی وقتی چیزی یا شخصی نسبت یه چیزی دیگر یا شخصی دیگر ناشناس باشد حکم جن را دارد ، مثلا الان آن دوستانی که در این سایت عکس پروفایلی از خود ندارند برای من حکم جن را دارند ، چون از من پوشیده هستند و همینطور با عکس پروفایل فعلی ام ، من جن می باشم برای دوستانم ولی یک جن مهربان که سُم و چهره سیاه ندارم و هیچ علاقه ای هم به ترساندن شما و آمدن به خواب زیبای شما ندارم(ایموجی خنده ریز)
دیگه منطق از این بهتر که خودِ خودِ خدا در قرآن به همه ما میگه
داره میگه وقتی در شکم مادرانتان بودید أجنّه که جمع واژه جن است ، بودید ؛ یعنی پوشیده بودید از دید همه تا اینکه به دنیا آمدید و قابل شناسایی شدید برای آن افرادی که در مدار دیدن و آشنایی با شما بودند…
یا مثلا واژه جنّه در زبان عربی (به معنای بهشت) که از ریشه جن است را از این جهت ، اینگونه میگویند که در اثر کثرت درختان و سرسبزی موجود در آن ، زمین و خاک آن پوشیده شده و قابل دیدن نیست…
حالا اینکه الان ما دیدترسناکی نسبت به جن داریم بخاطر خرافات و رسانه هایی است که میاییند یک تصویر خیالی وحشتناک را به خورد ذهن ما میدهند و ما باور میکنیم که هست در حالیکه در واقعیت نیست…
××××××××
واقعیت اینه که در برخی مواقع ما چنان شیطانی میشیم که شیطان دهنش باز میمیونه و با تعجب میگه
بابا شماها دیگه کی هستین؟؟؟ بگذارین من بر شما سجده کنم ، بگذارین من دفترمو بیارم و این تکنیک های شما را بنویسم تا استفاده کنم .(ایموجی خنده با اشک)
شیطان از ریشه “ش ط ن” میباشد و به معنای هر شخص یا چیزِ متجاوزی است که از حریم خود خارج شده ، برای همین به او(ابلیس) که در حقیقت نامش عزازیل بود و جزو بندگان مقرب خدا بود شیطان میگوییم ، زیرا که او از دستور خدا سرپیجی کرد و بر آدم سجده نکرد و از حریم خدا خارج شد…
یا مثلا قرآن به سنگ های سرگردانی که از مدار خود خارج شده اند و در فضا در حال حرکت هستند شیطان میگوید که به لطف الله مهربان به خاطر لایه حفاظتی آسمان های هفتگانه ، این سنگ های سرگردان پودر میشوند و به زمین برخورد نمیکنند تا آسیبی به ما بزنند
یا مثلا در قرآن داریم که حضرت سلیمان از شیاطین در کار بنایی و غواصی استفاده میکرده ، این به این معناست که انسان های متجاوزی که بواسطه تجاوزهایی که داشتند و از حریم انسانی خارج شده بودند ، زندانی حضرت سلیمان شده بودند و حضرت سلیمان اینگونه از آنها استفاده میکرد
“مَسَّنِیَ ٱلشَّیۡطَـٰنُ” یعنی میکروب وارد بدنم شده و مریض شدم
(یادمه که وقتی بچه بودم به من میگفتند ناخن هایت را کوتاه کن تا زیرش شیطان نرود ، یعنی منظورشان این بود که میکروب در زیر آن جمع نشود…)
حالا با این آگاهی اگر به آن اتفاقی که استاد از فرانسه تعریف کردند در مورد آن آب آلوده و نسبت آن با شیطان در مُردن مردم ، میبینیم آنهایی که چنین حرفی را زدند که شیطان باعث مُردن مردم شده حرف بیراهی نزدند ، زیرا که یکی از مصادیق شیطان طبق قرآن میکروب است…
پس با این توضیحات ما هم میتوانیم شیطان باشیم
گاهی شیطان در قالب یک انسان زیبارو به اسم زلیخا میشود برای یوسف نبی با ندای وَقَالَتۡ هَیۡتَ لَکَ
گاهی شیطان در قالب یک دوست خوش تیپ میشود برای من که حالا یک پیک مشروبات الکی بزن توی رگ ، چیزی نمیشه بابا
گاهی شیطان در قالب همسر انسان میشود با این ندا که بابا این مثبت اندیشیا و قانون جذب و اینا همش الکیه…
××××××××
پس مراقب “جهل و نادانی” باشیم ، جهل یکی از ابزارهایی است برای جریان تاریکی تا بر آنها حکومت کنند…
برای همین است که برای ما “تفکر” سفارش شده تا از مدار جهل خارج شویم و وارد مدار إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُو۟لُوا۟ ٱلۡأَلۡبَـٰبِ شویم
مراقب این تصاویری که در قالب رسانه در مورد آدم فضایی و جن و شیطان به خورد ذهن ما میدهند باشیم ،یک چهره های ترسناک و وحشتناک که موجب برنامه ریزی ذهن ما میشود که الان میان خفه ات میکنند و…
گاهی اوقات اگر چیزی ندانیم خیلی بهتر است ، به قول قرآن
یادمه در دروان آموزشی سربازی در همان شب اول به من و دوستم پست پاسبانی از ساعت 12 شب تا 3 نیمه شب افتاد
خلاصه ما رفتیم و نشستیم و صحبت میکردیم تا متوجه گذر زمان نشویم
صبح روز بعدش مسوول پادگان آمد و این جمله را به ما گفت که بچه ها مراقب این قسمت باشین که عقرب و رُتِیل داره(دقیقا همون قسمتی که من و دوستم در شب قبلش آنجا بودیم)
دیگه هر کار کردیم اون آدم سابق نشدیم که نشدیم ، باورمان نمیشد که در آن شب ما در بین این موجودات نشسته بودیم ولی چون نمیدانستیم ، خیالمان راحت بود و ذهن نجواگرمان خاموش و به برکت همین آرامشِ ما ، هیج اتفاقی هم برایمان نیفتاد ، اما امان از آن لحظه ای که فمهیدیم…
امیدوارم که همیشه در پناه پادشاه جهانیان باشیم ، همان پادشاهی که به ما دستور میدهد تا فقط با خودش باشیم و فقط به خودش نگاه کنیم نه به این خرافات و مسخره بازیایی که آمده اند تا ما را را غافل کنند از این دیدار عاشقانه عبد و معبود…
سپاسگزارم بابت این کامنت زیبای شما که مایه خوشحالی من است که توانستم تاثیرگزار باشم و دستی از دستان خدا باشم تا انگیزه ای شوم برای دعوت یکی از بندگانش به تحقیق و مطالعه در قرآن…
من تحسین میکنم این عبارت موجود در کامنت شما را که ” واجبه که خودم هم مطالعه کنم” ، این نشان دهنده این است که شما اهل تقلید نیستید بلکه خود اهل تفکر و تحقیق هستید و این خیلی خیلی خیلی زیباست…
حقیقت اینه که وقتی آدم بدنبال یک آگاهی در قرآن باشه و کشفش کنه خیلی احساس خوبی پیدا میکنه ، فقط یک نکته را در مورد قرآن مورد توجه قرار دهید اونم اینکه
برای یادگیری قرآن نیاز به هیچ معلم و مفسری جز خودِ خودِ خدا ندارید ، قرآن کتابی است بسیار ساده ولی داری عمق بسیار زیاد که هر چه ظرف یادگیری شما در این امر بیشتر شود دریچه هایِ جدیدِ بیشتری از این دریای عظیم برای شما باز میشود…
گاهی اوقات یک آیه را میخوانیم و معنای درست آن را نمیفهمیم اما هیچ اشکالی ندارد ، این بدان معنی است که بزودی زود پرده از جلوی این آیه قرآن برای من کنار میرود و من در مدار فهم آن قرار میگیرم و وظیفه فعلی من این است که به دستورات و تعالیمی از قرآن عمل کنم که معانی آنها را درک کرده ام تا طبق این فرمایش حضرت باقر علیه السلام که میفرمایند
“من عمل بما علم علّمه الله ما لم یعلم
هر کس که به آنچه که میداند عمل کند خدا آن چیزهایی را که نمیداند به او می آموزد”
خدا آن قسمت هایی را از قرآن که درک نکرده ام به من بیاموزد…
الان سوالی ممکن است ذهن من و شما در درگیر کند که چگونه خدا به من می آموزد؟
جواب این است که خودِ خودِ خودش بهتر میداند و چگونگی اش به ما مربوط نمیشود ، دقیقا همان خدایی که با نشانه کلاغ به قابیل یاد داد که چگونه برادرش را خاک کند با ما هم از طریق بی نهایت نشانه هایش صحبت میکند
مثالی از خودم بزنم تا بهتر این اصل را درک کنید…
من خودم به شخصه در هنگام مطالعه قرآن ، معنای این دو آیه را نمیفمیدم
(فَلَاۤ أُقۡسِمُ بِٱلۡخُنَّسِ)
(ٱلۡجَوَارِ ٱلۡکُنَّسِ)
[سوره التکویر ١5_16]
البته نه تنها من بلکه اکثریت عرب های زبان پیغمبر و اکثریت مردم عصر حاضر هم درک نمیکنند یعنی چه؟ اصلا منظور خدا یعنی چه؟و…
حالا درسته من معنی این دو آیه را نمیفهمیدم ولی این دلیل نمیشه که من قرآن را رها کنم و….
در اینجا من آمدم بجایش تمرکز کردم بر آیاتی که معنای ساده تری دارد برایم و تصمیم گرفتم در حد خودم عمل کنم به آن آیات ، آیاتی مثل
این آیه میگه همدیگر را مسخره نکنید ، شاید آن کسی را که دارید مسخره میکنید از شما بهتر باشه…
خب معنای این آیه برای من واضحه و فقط میمونه عمل به این آیه که مسخره کردن ، خط قرمز من باشد
حالا به برکت عمل به این آیه خدا خودش من را هدایت کرد به یک کلیپی که در آن به برکت پیشرفت علمِ فیزیکِ کوانتوم پدیده ای به اسم سیاهچاله را کشف کردند و آن شخص با اشاره به این آیه ای که من نمیفهمیدم ، قشنگ به من و هر کس که مخاطب این کلیپ بود توضیح داد که خنّس چیه ، الجوار اشاره به چی داره و الکنّس یعنی چه و اشاره قرآن را به این پدیده برایم ثابت کرد
به همین سادگی و زیبایی و در آن لحظه من از عظمت خدایی که خودِ خودِ خودش معلم و مفسر قرآن میشود برای من مات و مبهوت ماندم و به عظمت و حقانیت این قرآن که در 1400 سال پیش از پدیده ای صحبت کرده که اکنون به برکت علم فیزیک کشف شده بیشتر و بیشتر ایمان آوردم…
ایمان آوردم که این کتابی که بر پیامبر نازل شده کلمات یک انسان عادی نیست بلکه از جانب ملکوت است…
در پناه پادشاه جهانیان باشین مینا خانم عزیز ، همان پادشاهی که تنها پناه و یارِ غار ماست ، به قول مولانای عزیز
خیلی هدایتی به خواندن کامنت شما دعوت شدن خدا را کرور کرور شکر .
ممنون از طرز نگاه و زاویه دیدتان به موضوع جن و شیاطین.
آیات جن برایم خیلی آشنا بود و همچنین آیات شیاطین اما در مورد شیاطین در سوره ص در مورد حضرت سلیمان من واقعا فکر میکردم از گروه جنیان باشند و اصلاً فکر نمیکردم ممکن است از افراد هنجاررشکن جامعه باشند مثل کار اجباری برای زندانیان در سالهای قبل.
و اینکه شیطان هر چیزی میتواند باشه که آدم را از یاد خدا غافل کند.
چقدر راجع به این بحث که موسیقی آدم را از یاد خدا غافل میکنه مشکل داشتم و اون موقع یه سخنرانی از دکتر بهشتی خواندم که فرقی نمیکند ممکنه در حال خواندن کتاب باشی و از یاد خدا غافل باشی پس چرا انقدر با موسیقی مشکل دارید.
این هم از جمله خرافاتی بود که در قشر مذهبی آن زمان بچگیهای ما وارد شده بود
از خاطره سربازیتان گفتید ، اینکه برخی ناآگاهیها به نفع ما است و افکار غلط که وارد ذهن شود دیگر به سختی میتوان پاک کرد سفت و سیمانی میشود و برگرداندن آرامش به روح و روان بسیار مشکل میشود و دلیل قرانی اش را هم گفتید متشکرم.
تحسینتان میکنم به خاطر تسلط بر آیات قرآن که همراه نوشتهتان حجت میآورید.
و جواب شما برای دوست دیگر و با لینک عالی که گذاشتید مجدد هدایت شدم به این کامنت و این جواب عالی
خدایا بابت هدایت تو سپاسگزارم
در مورد کامنت
اینکه جن چگونه هست من همیشه می گفتم یه موجود هست ولی خیلی بهش فکر نکردم ولی توضیحات شما عالی بود
ممنون از شما
و درمورد تفسیر قرآن چقدر خوب گفتید بشینیم و از خداوند بخواهیم تا هدایت و درکش رو بهمون بده
من از بچگی چون می گفتند هر آیه 7تا70 معنی داره و در هر زمان تفسیر فرق داره می گفتم من چی میفهمم و تا همین سال گذشته فقط عربی میخوندم و سوره های کوچیک رو با حس خوب چون فهمیده بودم یه باور تو این آیات است مثل آیت الکرسی
ولی معنی آن را زیاد درک نکردم
دلم میخواست و الان با توجه به صحبت شما وقتی می خونم سعی میکنم هدایت بطلبم و درک کنم اون آیات رو
خیلی عالی بود ممنون دوست عباس منشی من
در مورد شیطان هم توضیح جالبی دادید هر زمان خواستیم در مورد کسی حرف بزنیم بهتر میفهمیم که غیبت بد است و گناه داره چیه
چون توجه بر نکات منفی شخص میشه از اون نکات بیشتر وارد زندگیمان میشود و باعث دور شدن ما از مسیر پیشرفت و کمال میشود
چقدر عالی
دیشب با همسرم صحبتی بود به انگور های درشت و عالی که سال گذشته از باغ دایی چیده بود اشاره کرد و گفت چقدر خوب بوده
و از زیبایی و طعم آن گفت باور کنید به ربع ساعت نکشید که از همون انگور رسید بهمون
بهش گفتم درس داشت و اینکه تو تحسین کردی و بهش رسیدی
خیلی عالی بود
و گفتم این نکته از درس زندگی است(این رو بگم همسرم خیلی تو این مسیر نیست ولی مخالف هم نیست )
و گفتم نمیدونم ولی هر چی خدا در قرآن گفته حتما دلیلی داره هر چند ندونیم
و الان دو تا مطلب رو از کامنت شما در مورد من و شیطان یاد گرفتم
خدا شب و روز را میگرداند، همانا برای صاحبان بصیرت در آن عبرتی هست.
تصاویر اول نشان از تکنولوژی روز دنیا در آبیاری قطره ای زمینهای کشاورزی دارد که یکی از مدرن ترین کشورها را در کشاورزی به تصویر میکشد.
آفتابگردان های کنار زمین های کشاورزی چشمنوازی میکند.
ابرهای تکه ای کوچک در این آسمان نیلی خوشرنگ روح انسان را به شکر وامیدارد.
الهی شکرت.
خرید استاد جان و مریم جان نشان از صرف کمترین تمرکز و کمترین انرژی برای رفتن به این فروشگاه مجهز دارد و این از برکات قانون سلامتی استاد عزیزمان است.
یه نوع غذا و یه شامپو و یه نوع میوه که مطابق با قانون سلامتی است.
الهی شکرت .
استاد عزیز در حین دارندگی و ضبط فایل اینقدر تمرکز دارند و نکات مثبت را شکار میکنند
که یه رودخونه زیبا دیدند و سریعا شکارش کردند و اینم یه درس بزرگی بود برا من.
بعد این صحبتهای استاد عزیز به فکر فرو رفتم که رسول قبل از آشنایی با استاد چقدر باورهای بدون پشتوانه غلط داشت که همه از ورودیهای غلط که از بدنه خانواده و جامعه بود. که تمرکز بر فرعیات بود نه بر اصل قرآن و قوانین هستی. ( 99 درصد جامعه بر فرعیات تمرکز دارند) .که هر روز تلاشم را میکنم که به فراموشی بسپارم.
میخواستیم برای یه سفر آماده بشیم و بریم یه نفر اتسه میکرد و میگفتن یا صاحب صبر .
فعلا راه نیافتیم صبر کنیم.
بعد کمی صبر کردن دومین اتسه و میگفتن بهتره سفر کنسل بشه .
نه به خاطر اون اتسه .
بلکه به خاطر اینکه باور کرده بودیم که اگه راه بیوفتیم حتما اتفاق بدی میوفته .
و اگر احیانا را میوفتادیم دچار اتفاقهای بدی میشدیم چون با اولین اتسه احساسمون بد میشد و بقیه ماجرا.نتیجه احساس بد میشد اتفاقات بد.
و در بعضی جاها میشد که بعضی افراد را میدیدم با اولین اتسه با حس خوب تازه عجله هم میکردند برای شروع سفرشون و نتیجه این احساس خوب میشد اتفاقهای خوب.
من خودم بزرگترین شکرگزاری که هرروز دارم اینه که،
به خاطر احساس گناه هایی که داشتم و بعد از آشنایی با استاد میتونم به جرات بگم خیلی خیلی کم شده.
استاد عزیزمون تو یه فایلی میگن که من اگه برای مثال یه ادم را ناخواسته بکشم بعد چند دقیقه کاملا خودم را میبخشم.مثل داستان حضرت موسی.و واقعا بعد این مثال استاد من با هر اشتباه ناخواسته ای همون لحظه بدون احساس گناه خودم را میبخشم و سعی میکنم اون اشتباه دیگه تکرار نکنم.
استاد عزیز من خودم تمام سعیم این بوده که 99 درصد چیزهایی که شنیدم که همش باورهای دروغین و بی پایه و اساس بوده و همیشه ودر هر لحظه این فکر در حال کار کردنه که بهش منطق و فکت بدم و اینگونه میشه که اکثرشون نقض میشن و کلا ازذهنم پاک شدند.
الهی هزاران بار شکر به خاطر استاد عزیزمون که مارا با این قوانین و باورها اشنا کردند و مابه راه توحید قدم گذاشتیم و بالذت داریم این مسیر بهشتی را طی میکنیم و ظرف وجودمون را بزرگ میکنیم.
خداروشکر بابت اینهمه زیبایی ،بابت اون مزرعه با ترکیب رنگ های زرد وسبز و آبی آسمان که یه تابلو هنری خلق کرده بود .
دقیقا یادم هست چه برای خودم و چه برای همکلاسی هام که میگفتیم با این کفش یا کیف خاص نمره امون خیلی خب میشه و به محض عوض کردن اون کیف و کفش یا هر وسیله دیگه نمره ام خیلی کم میشد و ما چقد ساده نمیدانم از کجا باور کرده بودیم یادم خودم چقد دوست داشتم از وسایل دیگم استفاده بکنم اما بخاطر اون باور مخرب خودم رو محروم کرده بودم که همش با اون کفش و کیف خاص فقط برم مدرسه
قند توی دلم آب میشه میبینم از فروشگاهها فیلم میزارید همه اش فک میکنم همین فروشگاههای شهر ماست
استاد از این گفتید که ما زمانی که از چیزی خبر نداریم چقدر میتونیم قضاوت کنیم یا داستان ببافیم
براتون تعریف کنم داستانی که امروز اتفاق افتاده
همسرم عصر اومد خونه و گفت امروز یه مشتری داشتیم که کلی ازمون خرید کرد برای یه کمپانی خرید می کرد
در همون حین که اون مشتری اونجا بوده یک خانم جوان با ظاهر زیبا وارد میشه و یک جنسی رو قیمت میگیره
بهش میگن 800 دلار
خانمه میگه ممنون
اون آقایی که اونجا داشته خرید می کرده برای کمپانی، به اون خانم گفته این مغازه قیمتاشون خیلی عالیه من با چند تا مغازه دیگه مقایسه کردم قیمت هاشون رو
اون خانمه در جواب این آقا میگه
در حال حاضر انقدر پول ندارم برای خرید
اون آقا در جا رو میکنه به همسرم و میگه من پول جنسی که این خانم میخواد رو میدم فاکتورش رو برای من بزنید
و شما میدونید که چقدر تعجب بر انگیز بوده این موضوع
حالا میخوام بگم اگر در کشوری دیگر بود هزار تا حرف در می آوردن که حتما آقاهه نظری داره نسبت به اون خانم
یا اگر خود من آدم قبل بودم فکرم شیطانی میشد درباره این موضوع
ولی تا همسرم اینو گفت موضوعات مختلفی توی ذهنم اومد
که همه اش خیر بود
خدا رو هزاران بار شکر یک فکر شر توی ذهنم نیومد
به همسرم گفتم شاید آقاهه میتونه برای تکس بگه دونیت (بخشش) کردم
گفت آخه با کارت شرکت پرداخت کرد
گفتم خوب کمپانی دست این آقا رو به عنوان مسوول خرید باز گذاشته که راحت میتونه دونیت کنه
نقل است از سید جمال الدین اسد آبادی اگر اشتباه نکنم ….
“””به غرب رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و به مشرق برگشتم اسلام ندیدم، ولی مسلمان دیدم….””””
و بعدش به همسرم گفتم درسی که من چند روز هست دارم یادش میگیرم اینه که برای ثروتمند شدن باید دستت باز باشه
نباید دستت رو ببندی
توی دستی که بسته باشه هیچی نمی آید
ولی توی دست باز از اینطرف ثروت میاد از اونطرف میره
میشی مثل رودخانه ای که هر روز خروشان تر میشه
شاعر میگه : قطره دریاست اگر با دریاست
اگر نه
قطره قطره و
دریا دریاست
و شاید این آقا یک جهان بینی خاصی داشته که در لحظه برای یک فرد غریبه همچین پولی داده
و به همسرم گفتم چقدر میشه از هم نشینی از این آقا درس گرفت
خلاصه که انقدر برای همسرم و همکارش عجیب بوده که با خودشون گفته بودن این آقا هیچ جوره بهش نمی خورد خدای نکرده نظر بدی داشته باشه به خانمه و بخواد این پول رو براش بده
و من که ذهنیتم فرق کرده با گذشته ام
به خودم احسنت گفتم و گفتم خدایا به وهابیتت قسم که اگر بخواهی ثروت رو بدی به کسی از راهی میدی که طرف توی خواب هم نمی بینه و این درس بزرگی برای من بود
برای من که دارم با دوره کشف قوانین هر روز کد نویسی میکنم
به خودم گفتم فهیمه این نشانه ها برای تو پیام داره راحت از کنارش نگذر
در کتاب کیمیاگر میگه زمانی که واقعا خواستار چیزی هستی باید بدانی که این خواسته در ضمیر جهان متولد شده است ….
در مدتی که مشغول این فکر ها بودم فقط گفتم خدایا شکرت که من اون آدم سابق نیستم که قضاوت های اشتباهی بیاد توی سرم از این اتفاق
خدایا شکرت که انقدر قانون فراوانی رو دارم کار می کنم که این نشونه ها رو نشونم میدی
چه فرقی میکنه برای من باشه یا برای یکی دیگه
مثل اینکه توی یه صف وایسادم منتظرم نوبتم بشه
هر یه آدمی که از سر صف کم بشه
من خوشحال میشم دیگه
هر آدمی که مستجاب ادعوه بشه این خیرش میچرخه توی دنیا
ما توی متافیزیک یاد گرفتیم که هر حرکتی برابر خودش رو بر نمی گردونه
بلکه
بزرگتر از خودش رو برمیگردونه
درست مثل کوه که صدایی بلند تر از صدای ما رو بهمون برمیگردونه
مثل زمین که یه دونه سیب می گیره یه درخت سیب تحویل میده
سلام به استاد عزیز و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی!
چه والمارت بزرگ و باصفایی بود :))) نمی دونم توی آمریکا هم همینجوریه یا نه، ولی اینجا بعضی والمارت ها کوچک و جمع و جور هستن، حتی بعضیاشون (البته به ندرت) میوه و سبزیجات هم ندارن، اما بعضی ها انقدر بزرگن که حتی دو طبقه هستن و از مبلمان بگیر تا هر چیزی که فکرشو بکنی دارن.
چه احساس جالبیه که آدم بره خرید خورد و خوراک و مایحتاج روزانه، ولی فقط بشه گوشت و بلوبری و شامپو و قرص کلسیم و فویل! یه احساس سبکیِ خوبی به آدم میده…
استاد و مریم جان واقعاً ممنون که از هر فرصتی برای به اشتراک گذاری آگاهی هاتون استفاده می کنین. مثلاً با دیدن همین زمین های گرد توی گوگل مپ راجع بهش صحبت کردین و تعمیمش دادین به بحث باورها. برای خودم و دوستانم نکته هایی که گفتین رو مرور می کنم:
هر چیزی رو نپذیریم! این گفتنش راحته، ولی همه ی ما چیزهایی رو از خانواده و جامعه پذیرفتیم که اصلاً دنبال دلیل و منطقش نبودیم.
بدونیم اگر اطلاعاتمون کافی نباشه چقدر راحت می تونیم نتیجه گیری های غلط داشته باشیم! تو بحث باورها هم همینه، مثلاً خیلی راحت افراد وقتی می بینن یکی یه نتیجه ی مالی خیلی بزرگ گرفته، خیلی سطحی می خوان نتیجه گیری کنن که چرا انقدر وضعش خوبه، و اون رو ربطش میدن به مسائل خارجی مثل شغل خاص، یا ساعت خاصی از خواب بیدار شدن یا هر عامل خارجی دیگه، عوامل ظاهری.
ما باید ریشه ها رو ببینیم نه میوه ها
یادمون باشه که تا وقتی در مورد چیزی اطلاعات کافی نداریم سعی کنیم برداشت سطحی نداشته باشیم و انقدر مطمئن نباشیم که درست فکر می کنیم.
به قول حمیدِ حنیفِ، نامبرده الان داره با درصد کمی از مغزش می نویسه چون از پنج و نیم صبح بیدار بوده :)))) ولی دوست داشتم که فایل رو ببینم و براش بنویسم…
خیلی جالبه، یه موقع وسط کامنتم ساعت لپتاپ رو نگاه کردم، 10:01 بود. و الان آخر کامنت باز نگاه کردم، 10:10 بود (ایموجی ذوق). خدایا شکرت که ما رو هدایت میکنی و با زبان نشانه ها با ما حرف میزنی.
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سوگلی خدا خانم شایسته عزیز
اول این فایل که با خرید از والمارت شروع شد و چقدر جالب بود این همه فراوانی ، این همه تنوع فقط تو قسمت گوشت و مواد پروتئینی
چقدر این کشور همه چیزش زیاده
من خودم به شخصه واقعا فکر نمیکردم کلورادو اینقدر زیبا باشه مخصوصا وقتی استاد شروع کرد به صحبت در مورد اون مزرعه ها، همون چند دیقه اول صحبتش یه خونه خیلی قشنگ کنار جاده دیدم که هم خودش خیلی قشنگ بود هم محیطی که توش هست نزدیک مزرعه و جاده و با این نور طلایی افتاب که همه چیز رو قشنگ تر میکنه
این کشور خودش پر از همه چیز های خوبه و استاد هم که به بهترینِ بهترین ها هدایت میشه
البته که ما هم از دیدن این زیبایی ها از دوربین گوشی استاد لذت میبریم به اضافه توضیحات و حرف های استاد که توی هر فایل از سریال که باشه بهترین قسمت اون فایله
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان عزیز
یه جاده رویایی که کنار جاده پر از گلهای ریز و زرد رنگ بود یه دشت وسیع و زیبا و رسیدن به یه فروشگاه بزرگ وال مارت ثروت و فراوونی جاری در این فروشگاه زنجیره ای همیشه تحسین میکنم چه نعمتی جاری هست چقدر مواد غذایی تو این فایل دیدم هربار بیشتر و بیشتر و متنوع تر میاد تو این فروشگاه فروخته میشه و همچنان این بار و محصولات شارژ میشه خدایا شکرت که ثروت تو جارییه چه تصویر رنگارنگی از مواد غذایی میوه و سبزیجات و یخچالهای چیده شده سرتاسر فروشگاه که پر از مواد غذایی هست و استاد جان که با این دوره سلامتی خریدهای مناسب و کامل در مدار ثروت انجام میدند در مسیر درست ثروت هزینه میشه گوشت و بلوبری و شامپو بچه خریدهایی عالی و باکیفیت و پرداخت بها با اعتماد به نفس با آرامش و آزادی مالی جلو دستگاهی که خودت راحت میاستی و پرداخت رو میزنی اعتماد کامل به خریدارهایی که در مدار ثروت لایق استفاده از این تکنولوژی شدند
اسناد جان دیدن این فضای رویایی از شکل گرد زمین مزرعه که با سیستم آبیاری خودکاری که تعبیه شده ایجاد شده الهام بخش این آگاهی و این فایل شد
استاد جان این آگاهی که نباید زود باور باشیم و هر چیزی رو اطلاعاتی رو بدون منطق نپذیریم و نتیجه گیری نادرست کنیم و در نتیجه عملکرد و باور نادرست ایجاد و نتیجه نادرست هم اتفاق میافته
اماااا اگر انسان فکوری باشیم همه چیز رو از فیلتر قانون بدون تغییر خداوند رد کنیم با باورهای درست مثل اون فردی که با دیدن اون باور نادرست از حضور آدم فضایی ها اون شکل گرد مزرعه رو ایجاد کرده تونسته با دیزاین مزرعه ذرت به شکلهای متنوع از این باور نادرست عامه مردم استفاده و یه محیط توریستی برای خلق ثروت ایجاد کنه مثل هوندا که تو تضاد جنگ با خلق موتور به ثروت رسید
یادمه استاد تو یکی از فایلهاتون از فردی صحبت کردید که تو تلنت شو با شعرهایی که از فحش مردم به شعرهای سروده شده تو صفحه مجازی خودش از مردم دریافت کرده بود تبدیل به شعر و آواز کرده بود شرکت کرده بود و تا مرحله بالای این مسابقه اومد نپذیرفتن باورهای نادرست حرفها و قضاوت های دیگران سطحی نگر نبودن ،داشتن باورهای درست نتیجه درست رو حتی تو تضاد میاره
استاد جان شما تو سمینارهای حضوری خودتون یادمه از انگشتری که به دست داشتید عده ای میگفتند این انگشتر خاصه و باعث رشد شما میشه که شما دیگه اون انگشتر رو به دست نکردید چقدر با سطحی نگری و خرافاتی بودن از اصل دور میشی ندیدن اون باورهای فرد موفق ،مسیر و تکامل طی شده ،رفتنش تو دل ترسها ،باورهای درست توحیدی ،تضاد هایی رو که با کنترل ذهن حل کرده و خودت رو مشغول خرافات کنی بدون هیچ منطقی تو رو از راه درست د ر میکنه
خدارو شکر تو این مسیر الهی با آگاهیهای ناب شما استاد جان سعی میکنم هر موفقیتی رو که میبینم تو افراد درک کنم چه باوری داشته چه باور لیاقت و فراوونی داشته چه انسان قوی و بااعتماد به نفسی هست و کلی باور و شخصیت درست در وجودش این نتایج رو آورده و سعی کنم خودم هم همین مسیر درست رو برم
استاد تحسین میکنم این استایل و تیپ زیبا و مریم جانم رو این اندام رویایی شما رو این ساعت بند نارنجی و عینک آفتابی آبی رنگ چقدر زیبا بود و تصویر کنار جاده مزرعه هایی وسیع و سرسبز و زیبا درخت و کوه و آسمان آبی همه چیز باشکوه و زیباست خداروشکر لایق دیدن و تحسین و تائید کردن این ثروت و فراوانیم و لاجرم به دریافتش هدایت میشم الهی امین عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته و دوستان عزیزم
استاد عباسمنش و مریم عزیزم ممنون برای فیلم های خوبی که با ما به اشتراک میزارین ، من به شخصه وقتی طرز زندگیتون رو میبینم تو این زمانی که اکثرا با هزینه کردن بیشتر میخوان فخر بفروشن به بقیه (که میتونه مصداق زینت در قرآن باشه و نهی شده در قرآن) ، شما با کم کردن هزینه هاتون ، ساده زندگی کردن و لذت بردن از زندگیتون حس خوب بهمون منتقل میکنین بسیاااار ممنونم . معنای ثروت و پولداری در ذهنم تغییر کرد.خداروشکر میکنم چون خودم خواستار سادگی بودم خدا من رو به سایت شما هدایت کرد. حتی اگر هم یه زمانی چیز گرون قیمت بخرم دلیل خریدیم نشون دادن پولم و کلاس گذاشتن به بقیه نخواهد بود ،انشاءالله برای بهتر کردن کیفیت زندگی خودم و متناسب با جیبم خواهد بود .
بریم سر سوال استاد ، من خودم شخصی بودم که یه دوره ای خیلی دنبال موضوعات جن بودم ، نمیدونم چرا فیلم سینمایی بیشتر میدیدم آخه فیلم که 100٪غلطه ! مثلا تا یه مدت میترسیدم تو آینه نگاه کنم که نکنه یه جن تو آینه ببینم یا جن تو چاه دسشویی باشه یا مثلا اگر آب داغ تو چاه فاضلاب بریزی اما بسم الله نگی اونا اذیت میشن . آهان راستی یه چیزی یادم اومد ، همیشه پدربزرگ مادربزرگم یه داستان برامون تعریف میکردن که این باعث میشد فک کنم جن ها با من کاری ندارن (اما بازم کرم از خودم بود دنبالش میرفتم:))) ) میگفتن جد ما که عالم و ملا بوده یبار جون یه بچه جن رو نجات میده و جن ها قول میدن تا هفت پشت بچه های اون رو اذیت نکنن . این رو زیاد میشنیدم و حس ترس ام کم میشد فارغ از صحت داستان ، این خودش باورهای منفی رایج بین بچه ها رو تو بچگیم کم میکرد و خودم رو مصون میدونستم. حتی یه الگوی تکرار شونده در خوابم دیدن خواب جن بود اما قدرت دست من بود و با شجاعت دورش میکردم .
دوستتون دارم
شاگردتون با افتخار ساره
به نام خداوند بخشاینده مهربان
آنان که به خدا ایمان آورده و به کار نیکو پرداختند خوشا براحوال آنها ومقام نیکوی آنها
ای رسول ما تو را میان خلقی به رسالت فرستادیم که پیش از این هم پیغمبران وامت های دیگر به جایشان بوده ودرگذشتمد تا برامت آنچه از ما به وحی برتو رسد تلاوت کنی ومردم به خدای مهربان کافر میشوند .
بگو:او خدای منست که جز آن خدایی نیست ومن براو توکل کرده ام وامیدم همه به سوی اوست
واگر کتابی با اعجاز بیان ،کوهها را به رفتار ومردگان را به گفتار آرد وزمین را از هم بشکافد همین قرآن با عظمت است
خداوندا تو را سپاس برای هدایت هاونگهبانم بودی و هستی وهر لحظه کنارم بودی و مراقبم بودی
خداوندا بر قلبم جاری باش که تو تنها آرامش بخش قلبم هستی
سلللللام ودرود به استاد توحیدی واستاد مریم بانو
نمیدونم چه نیروییه که با فایل ها ودیدن شما انرژیم صد برابر میشه
خداراشاکرم که امروز هم یه قسمت با حال ازاین سفر به دور آمریکا را میبینم
چقدر صحنه اول زیبا بود گل های آفتابگردان کنارجاده وفراوانی وزمین های پهناور کلرودا که همش نشان دهنده این هست که جهان هر لحظه در حرکت هست هرچیزی که ایستا باشه از بین میره
بعد میریم خرید به سبک قانون سلامتی چقدر ساده وراحت مثل جهان وقوانین خدا که ساده وراحته
این وال مارد فراوانی را به یادم انداخت که همه چیز فراوان است و جهان در حال گسترشه
چقدر لذت بخشه که به راحتی خرید میکنی ولذت میبری وخودت را درگیر غذا پختن نمیکنی وبیشتر لذت میبری از سفر
استاد شما بینظیرید همه چیز باید ساده وراحت باشه
چقدر جالب بود از بالا با گوگل مپ نقشه جاده ای را که داری میری میبینی واون هم گرد
میرسیم به حرف های استادجان که باید طلا گرفت
استاد من یکی خیلی این حرف ها را که از قدیم میگفتند باور میکردم سریع و باعث شد ذهنیتم تغییر کنه وچیزهایی که دوست داشتم را تجربه کنم الان که فکر میکنم به حرف شما میرسم که باورهای ما زندگی ما را میسازه وبه خاطر باور کردنش چه قضاوت هایی میکردم اززمین وزمان
مثلاً پدربزرگم از جن تعریف میکرد که یه روز داشته از مزرعه برمیگشته سر وصدای جن ها را شنیده وفرار کرده
من با شنیدن این حرف ها از تنهایی ترسیدم وباور کردم نباید تنها برم جایی
چقدر این باورها زندگی ما را میسازه
یا اینکه خونه های قدیمی جن داره
آدم فضایی ها اومدن رو زمین ومیخوان مارا نجات بدن
یکی از اقوام زن داییم بود که میگفتند این خیلی مومنه و چشم بصیرت داره واون دنیا رامیبینه که زن ها را با موهاشون آویزان میکنند واون زنها همه فریاد میزنند
چقدر این حرف من را از خدا ترسوند ورفت تو باورم وازخدا ترسیدم
قشنگ زندگی من را تغییر داد این حرف وخدایی ترسناک در ذهنم شکل گرفت که همش مراقبه کاری کردم من را تنبیه کنه
الان که دارم فکر میکنم چقدر سریع باور میکردم و نتیجه گیری میکردم
مثل قرآن که همیشه ازبچگی عاشقش بودم ولی از بس که گفته بودن که قرآن را باید تفسیرش را یاد بگیری وهفت بتن داره و متوجه اش نمیشیم فقط عربی میخوندم چون سخت کرده بودم در ذهنم وباور کردم نمیفهمیدم
چقدر جالبه استاد که ازاین موضوع حرف زدید وهمبن دیروز همسرم از پسر عمه اش میگفت که ثروتمند شدند وگفت که خودش گفته ما باور نمیکردیم که میشه این همه پول ساخت واین حرف چقدر کمکم کرد که باورم قویتر بشه که همه چی باوره
هرچی رو که تو باور کنی میشه
وبیشتر ایمانم قویتر شد که روباورهام کار کنم و هرچیزی را باور نکنم
فقط حرف های شما را مثل وحی منزل قبول کنم نه در ظاهر
خدایی که به ما عقل داده برای اینکه هرچیزی را بقیه میگن برم فکر کنم و ببینم قلبم با هاش موافقه وقانون خدا چی میگه .از قرآن هدایت بخوام
مثل کسانی که از فیل درتاریکی هرکدوم یه جور درذهنشون ساخته بودند واین شعردر کتاب فارسی راهنمایی یا دبستان یادم نیست داشتیم واین نشون میده هرکسی از ظن خودش یه جور استنباط میکنه تو چی رو باور میکنی ؟
استاد بینهایت سپاسگزارم بابت شما که با هر قسمت یه درس بزرگی میدید به ما
به نام خدای مهربانی ها
سلام به ساده زیست ترین، خوشتیپ ترین، سالم ترین، توحیدی ترین استاد دنیا
سلام به بانوی عشق و توحید مریم مهربان و زیبا
سلام به همسفرای، سفر به حقیقت و راستی و درستی
.
مگه داریم مایحتاج چند روز، یک سبد خرید باشه که فقط سه قلم کالا توش باشه!!!!!!
چقدر این سبک زندگی راحتی و آسایش و لذت به همراه داره.
دیشب مهمانی بود، بنده خدا میزبان دیگه نای حرف زدن نداشت، از بس چی آماده کرده بود و میذاشت و جمع می کرد( البته که همه همکاری می کردند، ولی جمع کردن و رهبری کلی با صاحب خونه بود)
اگه به سبک قانون سلامتی بود، یقینا در کمترین زمان با کمترین ظرف شام سرو میشد(راستی اصلا شام سرو نمی کردیم یه میوه و چای و قهوه بود)
خدایا شکررررررررت بخاطر قانون راحتی و سلامتی و خوشی، سلامتی .
.
و اما موضوعی که استاد در این جاده فوق العاده زیبا و بینظیر برامون سر صحبتش رو باز کردند.
موضوعی که الحق آدم ها به نحو احسنت از قدیم الایام تا به الان با عناوین مختلف و روش های متفاوت از آن نهایت استفاده به نفع خودشان را کرده اند.
(دقیقا همین بحث دیروز بین پسرم و همسرم بود، و من وسط این دو نشسته بودم و سکوت کرده فقط گوش میدادم، هر کدام حرف خودشان رو میزدند، پسرم میگفت هر چیزی رو همینطوری نباید قبول کرد و باید علتش رو بدونی.
همسرم می گفت که ما باید از کسانی که مسیر رو رفتند،(منظور امامان و پیامبران) به حرف اونه گوش بدیم، اونها روی خودشون کار کردند و به درجاتی رسیدند.
صحبت خدا، نیروی واحد، قدرت برتر، کائنات،امامان، عاشورا، محرم و…
هر کدام با منطق خودشان این مباحث رو عنوان می کردند.
پسرم گفت قبول داری آدم فضایی زیر زمین وجود داره؟(حالا آدم فضایی چرا بره زیر زمین)
من(بعد از یک ساعت)گفتم شاید، میتونه همان جنیانی باشه که در قرآن نام برده شده.
پسرم گفت اصلا چنین چیزی وجود نداره و اونایی که این ها را میگن میخوان بگن ما فلانیم و بهمانیم.و…
خلاصه این صحبت و بحث اونقدر طول کشید که سرم درد گرفت من بلند شدم رفتم.
ولی بحث تأمل برانگیزی بود و الان دقیقا استاد همین موضوع را مطرح کرد، که چیزی رو بر اساس ظاهر و داستان قبول نکنیم.)
یادمه چند سال پیش همسرم گفت که شنیدم میگن تو یه مراسم عزاداری پرچم خون گریه کرده.!!! ما اتفاقی بعد از چند روز از پیش اون خونه داشتم رد میشدیم، به همسرم گفتم میشه بریم ببینم، خلاصه ما رفتیم تو خونه داخل اون اتاق چیزی نبود، گفتند پلیس همه را برای آزمایش برده. ولی فیلمش رو روی کامپیوتر داشتند هر کی می آمد نشونش میدادند. یه پرچم کوچک قرمز رنگ بود که از گوشه اش یه آب قرمز رنگی سرازیر شده بود.
خلاصه به ما یه روغنی دادند بسیار خوشبو، بعنوان تبرک.
دست آخر کاشف به عمل آمد که وقتی اون ها گلاب می پاشیدند(موقعی که آخر روضه میشه گلاب می پاشند روی زن ها) روی پرچم ریخته و رنگ پس داده و بصورت رنگ قرمز سرازیر شده.
خدا پدر آزمایشگاه رو بیامرزه، و گرنه یه امام زاده دیگه ای به امام زاده های ایران اضافه میشد.
تاریخ ثابت کرده هر کسی بخواد یه جور دیگه ای از عقاید اکثریت جامعه فکر کنه، همانند منصور حلاج سر به دار است و یا مانند گالیله حرفش رو انکار کنه و یا مثل استاد ما باورهای درستِ توحیدی داشته باشه.
گرچند که الان به ظاهر جوان های و نوجوان های ما به استقلال فکری رسیدند، اما در باطن چیز دیگری است اونها ناخواسته پیرو افکار یوتبرها مختلف هستند.
خیلی خوبه بعضی وقتها یه توقف کوتاه و یه پرسش به جا داشته باشیم.
چرااااااااااااااااا
و من الله التوفیق
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام به رضوان خانوم عزیز..
چند وقتی هست شهر ما در مسیر پیاده روی اربعین.(بندر ماهشهر)
ما هر روز صب که مخوایم بریم سرکار با یه ترافیک سنگین روبرو میشیم.
بخاطر ادمهایی که پیاده دارن میرن سمت کربلا.
اتفاق بحث همه ادمها البته اکثر ادمها که دللیل اینکه تویه این هوای شرجی 100 درصد با این پرچمهای بزرگ روی کمرشون هست دارن پیاده میرن….چیه؟
من یه جواب دادم البته بحثی نکردم گفتم همه اصل رو ول کردن چسبیدن به فرع..
من هم قبل از اینکه با سایت و اموزشهای استاد اشنا بشم مکب دار بودم همه هر سال قبل از محرم میومدن پیشم میگفتن برناممه ایستگاه چجوریه و برنامه میرختیم ده شبانه روز …..
ولی وقتی با اموزهای استاد اشنا شدم و خدارو شناختم فهمیدم اصل چیزه دیگست ادم بره دنبالش به اصل میرسه و نباید بدون تحقیق تن به چیزی داد ولی خب همه ماها تربیت شده پد و مادرمون هستیم و تربیت شده جامع و اموزش رو داریم از همون جغرافیایی که هستیم میگیرم…
پس باید اگاهان رفتار کنیم و جوری که بتونیم برای خودم و فرزندانمون و خانوادمون الگویی باشیم
مایی که استاد رو داریم و خداروشکر میکنم بینهایت خدارو سپاس گزارم که هدایت شدم به اینجاااا و به درک بهتر قانون زندگی و جهان هستی الهی شکرت رب من
الهی صد هزار بار شکر
استاد ممنونم ازت برای همچیززززززززز
رضوان خانوم در پناه جان جانان رب العامین شاد سلامت و ثروتمند باشی
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام آقا حسین عزیز و مومن و موحد و خداجوی
اتفاقا ما روز پنجشنبه و جمعه بندر ماهشهر مهمان بودیم. تو مسیر امیدیه ماهشهر دو نفر رو دیدم که پرچم به دست داشتند میرفتند، اعضا خانواده با تعجب می پرسیدند، این ها تا کجا میخوان پیاده برن!!! تو این گرما.
واقعا ماهشهر هم گرمه هم شرجی، حساب کن امیدیه که گرم ترین نقطه جهان است، پیشم بهتر از ماهشهر بود.
البته که ماهشهر،کنار دریای(ساحل) زیبا،کلی ساختمان های قشنگ، مراکز خرید فوق العاده، و پالایشگاه و مردمان خونگرم و باحال و… داره.
حسین عزیز سپاس گذارم در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشید
به نام خداوند هدایتگر
سلام رضوان عزیز و خلاق
امیدوارم که حال دلت عالی ترین باشه
کامنتت فوقالعاده بود
اینکه گفتی به ظاهر خیلی از جوان ها و نوجوان ها به استقلال فکری رسیدن واقعا فقط ظاهرا اینجوری هست
وگرنه خیلی هاشون چشماشونو بستن و از یه مشت انسان های جاهل پیروی میکنن
و خداوندم توصیف نشدنییی شکرگزارم که متفاوتم و واقعا استقلال فکری دارم و با چشمای بسته از چیزی یا کسی اطلاعات نمیکنم
درمورد هرچیزی به یقین میرسیم و ، وقتی که به یقین رسیدم بهش عمل میکنم
واقعا خیلی خوبه که مردم یزره بشینن فکر کنن که آیا این چیزی که من بهش باور دارم به من کمکی میکنه؟؟؟
آیا اصلا واقعیت داره؟؟؟
رضوان عزیز مرسی که هستی و مرسی که مینویسی عاشقتم
اینکه گفتم خلاق به خاطر پروفایل های فوقالعاده هست:))
و همچین اون نکته مهمونی هم که بهش اشاره کردی خیلی فوقالعاده بود
واقعا ما برای مهمونی دادن باید به روش استاد بریم
من اسمش رو
گذاشتم روش مهمونی استاد و مریم جونم
چون به خودت نه تنها سخت نمیگیری بلکه لذتم میبری
خداجونم شکرت برای وجود این دوستان الهی که عاشقانه دوسشون دارم شکرت
عاشقتم که عاشقمییییییی خداجونممممممم شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتنتتتننتتتتتتتتتتت
سلام دوست عزیز
الان در چهارمین روز از چالش نصیحت نکردن چهل روزه هستم که شما پیشنهادش را دادی.
این رفتار، بهترین رفتاری است که میشود در برابر این نسل جدید اتخاذ کرد.
من، از نقش دانای کل در برابر بچه هایم همیشه بدم میآمد و الان با این چالش، بیشتر به آنها مجال فکر کردن و کشف حقیقت از طریق بسط ایده ها و خوانده هایشان میدهم.
دیشب پسرم یک آخوندک گرفته بود و داشت یک شب پره را بهش میداد تا بخورد!
گفتم : بابا، مگه این، حشره میخورد؟
گفت : آره! توی کتاب خوانده ام که گوشتخوار است!
میخواستم دخالت کنم، ولی چالش باعث شد چفت دهنم را ببندم و بیشتر دقت کنم! آخوندکه واقعاً داشت حشره بیچاره را میجوید و مکنونات ذهنی من نمیتوانست این حقیقت را تغییر بدهد….بنابراین از سکوتم بیشتر لذت بردم. پسر ده ساله ام میدانست دارد چکار میکند!
این روش، در برابر این نسل، جواب میدهد. خیلی بهتر از درست کردن چارچوبهای فکری الکی بر پایه ی احساسات ایده آل گرایانه برای آنهاست. اینطوری بهتر میتوانیم با هم کنار بیاییم.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
به نام خدای هدایتگر عالم
سلام علی آقای عزیز و مومن و موحد و متعهد و خداجو
چه قدر خوبه که به تعهدتون عمل می کنید. چه خوبه که ما بذاریم بچه هامون رشد طبیعی خودشان را بکنند.
یه حدیث منقول از امام علی علیه السلام که میفرمایند.
فرزندان خود را به رعایت آداب [و رسوم روزگارِ] خودتان مجبور نسازید؛ چون آنان براى روزگارى غیر از روزگار شما آفریده شدهاند.
سپاس گذارم بخاطر اشتراک گذاری این خاطره فرزند دلبندتان که کلی درس داشت برایم.
(خدا را شکر از موقعه ای که بچههام کوچیک بودند تا الان دوست داشتم بچهها خودشان به درک زندگی برسند و آنچه لازم باشد از رفتار من و پدرشون دریافت کنند. ولی متاسفانه پدرشون اینطوری نبود و الان هم خود بچههاش بهش میگن بابا ما بلدیم، باز ول کن نیست و میخواد معلومات 40 سال پیش رو به خورد اونه بده. و وقتی با اعتراض من روبرو میشه، میگه تو چه مادری هستی، مگه میشه بچه ها رو همینطوری ول کنیم باید باهاشون صحبت کنیم)
و بهتر راه حل سکوت است.
مررررسی علی آقای عزیز در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشید.
سلام به رضوانِ عزیز!
این کامنت سفارشی از طرف خداس، چرا؟ چون من دیروز از صبح به دلم افتاده بود که کامنت رضوان رو بخونم و براش جواب بنویسم…کامنتت رو خوندم، ولی کاری پیش اومد و اون موقع نتونستم برات بنویسم…دیگه شب شد و خیلی خوابم میومد، بعد از نماز که داشتم قرآن میخوندم رسیدم به این آیه ای که اسم شما توش بود!!!
أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ کَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ
آیا کسی که در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که راه غضب خدا پیماید؟ که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است.
عاشق وقتایی هستم که خدا اینجوری واضح با آدم حرف میزنه!!
دیشب واقعاً چشمام باز نمیشد و باز نتونستم برات بنویسم…امروز هی ذهنم میگفت ولش کن دیگه، اون موقع که باید می نوشتی ننوشتی، دیگه گذشت…ولی منم مثل بچه های دیگه که این چند روز چندیییییین بار این جمله رو ازشون خوندم، یاد گرفتم که “وقتی ذهنم میگه یه چیزی رو ولش کن و بیخیال و اینا، این یعنی من حتماً باید اون کارو بکنم!”
عاشق عکس پروفایلت هستم که نشون میده شما به زودی میری تکزاس :)))
خیلی تحسینت میکنم که روی خودت کار کردی تا بتونی سکوت کنی توی موقعیت هایی که اگر قبلاً بود بحث میکردی و سعی میکردی طرف رو متقاعد کنی که اشتباه میکنه…میدونم کار راحتی نیست، مخصوصاً اگر اون طرف از عزیزان نزدیکت باشه (ایموجی دست زدن، یعنی تشویق کردن)!
رضوان جان برات در پناه خدا رسیدن به تمام خواسته هات به راحتی و آسونی آرزو می کنم! قلب قلب قلب
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بانو شایسته و همه دوستان توحیدیِ من…
چقدر فایل زیبایی بود…
اول از همه فراوانی موجود در فروشگاه والمارت را تحسین میکنم ، فروشگاهی زنجیره ای که بسیار بسیار بزرگ است و تنوع بی نظیری در مواد غذایی دارد
و نکته زیبا اینجاست که وقتی تفکر میکنیم ، میبینیم همه این موادغذایی و میوه ها و… از دل این کره خاکی ای بوجود آمده اند که در روزگاری یک گوی آتشین معلق در فضا بوده ولی در یک فرآیند تکاملی اینهمه پیشرفت کرده و شده این کره خاکی سر سبز الانِ ما که این همه نعمت از سمت خدا برای “مَّتَـٰعࣰا لَّکُمۡ وَلِأَنۡعَـٰمِکُمۡ”ِ ما دارد
و اینجاست که با تفکر در دل این سوال به عظمت آن وجودی که همه ما به برکت وجودش ، به وجود می آییم پی میبریم؟
“آخه چطوری از دل یک گوی آتشین درخت بلوبری بوجود می آید؟”
آخه چطوری از دل یک گوی آتشین………….. بوجود می آید؟(هر وقت ذهن نجواگرمان خواست از چگونگی بپرسد جای خالی خالی را با آن چه که مناسب است ، پُر کنیم تا بفهمد که هیچ وقت به چگونگی و چطوری و از کجا میخواد بیاد فکر نکنه)
و اما این مزرعه های دایره ای شکلِ خوشگل
اصلا گیریم که کار آدم فضایی ها بوده ولی انصافا دمشون گرم که یک زحمتی را از روی دوش کشاورز برداشتند و اینقدر مزارع دایره ای شکل خوشکل بوجود آوردند.(ایموجی خنده ریز)
××××××××
اگر از این زاویه بنگریم
واقعیت اینه که ما خودمونم آدم فضایی هستیم ، ما از فضایی دیگر به حکم دستور خدا مبنی بر “قُلۡنَا ٱهۡبِطُوا۟ مِنۡهَا جَمِیعࣰا” ؛ آمدیم به این دنیا و در خاک این دنیا ساکن شدیم و بعد در قالب یک انرژی موجود در یک موادغذایی مصرفی پدرمان که از دل همین خاک بوجود آمده ، منتقل شدیم به “بَیۡنِ ٱلصُّلۡبِ وَٱلتَّرَاۤئِب” پدرمان و بعد به رحم مادر منتقل شدیم و بعد به دنیا آمدیم و دوباره میمیریم و وارد فضای بعد از مرگ میشویم تا ملاقات کنیم آن چیزهایی را که از پیش برای آن فضا فرستادیم همان هایی را که قرآن میگوید
یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسࣲ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرࣲ مُّحۡضَرࣰا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوۤءࣲ
[سوره آل عمران ٣٠]
××××××××
واقعیت اینه که ما خودمونم “جن” می باشیم
وقتی در معنای “جن” تفکر میکنیم ، میبینیم که معنای پوشانندگی را در خود دارد ، یعنی وقتی چیزی یا شخصی نسبت یه چیزی دیگر یا شخصی دیگر ناشناس باشد حکم جن را دارد ، مثلا الان آن دوستانی که در این سایت عکس پروفایلی از خود ندارند برای من حکم جن را دارند ، چون از من پوشیده هستند و همینطور با عکس پروفایل فعلی ام ، من جن می باشم برای دوستانم ولی یک جن مهربان که سُم و چهره سیاه ندارم و هیچ علاقه ای هم به ترساندن شما و آمدن به خواب زیبای شما ندارم(ایموجی خنده ریز)
دیگه منطق از این بهتر که خودِ خودِ خدا در قرآن به همه ما میگه
إِذۡ أَنتُمۡ أَجِنَّهࣱ فِی بُطُونِ أُمَّهَـٰتِکُمۡ
[سوره النجم ٣٢]
داره میگه وقتی در شکم مادرانتان بودید أجنّه که جمع واژه جن است ، بودید ؛ یعنی پوشیده بودید از دید همه تا اینکه به دنیا آمدید و قابل شناسایی شدید برای آن افرادی که در مدار دیدن و آشنایی با شما بودند…
یا مثلا واژه جنّه در زبان عربی (به معنای بهشت) که از ریشه جن است را از این جهت ، اینگونه میگویند که در اثر کثرت درختان و سرسبزی موجود در آن ، زمین و خاک آن پوشیده شده و قابل دیدن نیست…
حالا اینکه الان ما دیدترسناکی نسبت به جن داریم بخاطر خرافات و رسانه هایی است که میاییند یک تصویر خیالی وحشتناک را به خورد ذهن ما میدهند و ما باور میکنیم که هست در حالیکه در واقعیت نیست…
××××××××
واقعیت اینه که در برخی مواقع ما چنان شیطانی میشیم که شیطان دهنش باز میمیونه و با تعجب میگه
بابا شماها دیگه کی هستین؟؟؟ بگذارین من بر شما سجده کنم ، بگذارین من دفترمو بیارم و این تکنیک های شما را بنویسم تا استفاده کنم .(ایموجی خنده با اشک)
شیطان از ریشه “ش ط ن” میباشد و به معنای هر شخص یا چیزِ متجاوزی است که از حریم خود خارج شده ، برای همین به او(ابلیس) که در حقیقت نامش عزازیل بود و جزو بندگان مقرب خدا بود شیطان میگوییم ، زیرا که او از دستور خدا سرپیجی کرد و بر آدم سجده نکرد و از حریم خدا خارج شد…
یا مثلا قرآن به سنگ های سرگردانی که از مدار خود خارج شده اند و در فضا در حال حرکت هستند شیطان میگوید که به لطف الله مهربان به خاطر لایه حفاظتی آسمان های هفتگانه ، این سنگ های سرگردان پودر میشوند و به زمین برخورد نمیکنند تا آسیبی به ما بزنند
(وَلَقَدۡ جَعَلۡنَا فِی ٱلسَّمَاۤءِ بُرُوجࣰا وَزَیَّنَّـٰهَا لِلنَّـٰظِرِینَ)
(وَحَفِظۡنَـٰهَا مِن کُلِّ شَیۡطَـٰنࣲ رَّجِیمٍ)
[سوره الحجر 16-17]
یا مثلا در قرآن داریم که حضرت سلیمان از شیاطین در کار بنایی و غواصی استفاده میکرده ، این به این معناست که انسان های متجاوزی که بواسطه تجاوزهایی که داشتند و از حریم انسانی خارج شده بودند ، زندانی حضرت سلیمان شده بودند و حضرت سلیمان اینگونه از آنها استفاده میکرد
(وَمِنَ ٱلشَّیَـٰطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُۥ وَیَعۡمَلُونَ عَمَلࣰا دُونَ ذَ ٰلِکَۖ وَکُنَّا لَهُمۡ حَـٰفِظِینَ)
[سوره اﻷنبیاء 82]
یا مثلا در قرآن کریم داریم که خدا به میکروب هم لفظ شیطان اطلاق کرده ، مثلا ایوب نبی که مریض شده بود در دعای خود به خدا میگه
(وَٱذۡکُرۡ عَبۡدَنَاۤ أَیُّوبَ إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥۤ أَنِّی مَسَّنِیَ ٱلشَّیۡطَـٰنُ بِنُصۡبࣲ وَعَذَابٍ)
[سوره ص 41]
“مَسَّنِیَ ٱلشَّیۡطَـٰنُ” یعنی میکروب وارد بدنم شده و مریض شدم
(یادمه که وقتی بچه بودم به من میگفتند ناخن هایت را کوتاه کن تا زیرش شیطان نرود ، یعنی منظورشان این بود که میکروب در زیر آن جمع نشود…)
حالا با این آگاهی اگر به آن اتفاقی که استاد از فرانسه تعریف کردند در مورد آن آب آلوده و نسبت آن با شیطان در مُردن مردم ، میبینیم آنهایی که چنین حرفی را زدند که شیطان باعث مُردن مردم شده حرف بیراهی نزدند ، زیرا که یکی از مصادیق شیطان طبق قرآن میکروب است…
پس با این توضیحات ما هم میتوانیم شیطان باشیم
گاهی شیطان در قالب یک انسان زیبارو به اسم زلیخا میشود برای یوسف نبی با ندای وَقَالَتۡ هَیۡتَ لَکَ
گاهی شیطان در قالب یک دوست خوش تیپ میشود برای من که حالا یک پیک مشروبات الکی بزن توی رگ ، چیزی نمیشه بابا
گاهی شیطان در قالب همسر انسان میشود با این ندا که بابا این مثبت اندیشیا و قانون جذب و اینا همش الکیه…
××××××××
پس مراقب “جهل و نادانی” باشیم ، جهل یکی از ابزارهایی است برای جریان تاریکی تا بر آنها حکومت کنند…
برای همین است که برای ما “تفکر” سفارش شده تا از مدار جهل خارج شویم و وارد مدار إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُو۟لُوا۟ ٱلۡأَلۡبَـٰبِ شویم
مراقب این تصاویری که در قالب رسانه در مورد آدم فضایی و جن و شیطان به خورد ذهن ما میدهند باشیم ،یک چهره های ترسناک و وحشتناک که موجب برنامه ریزی ذهن ما میشود که الان میان خفه ات میکنند و…
گاهی اوقات اگر چیزی ندانیم خیلی بهتر است ، به قول قرآن
یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ لَا تَسۡـَٔلُوا۟ عَنۡ أَشۡیَاۤءَ إِن تُبۡدَ لَکُمۡ تَسُؤۡکُمۡ
[سوره المائده ١٠١]
یادمه در دروان آموزشی سربازی در همان شب اول به من و دوستم پست پاسبانی از ساعت 12 شب تا 3 نیمه شب افتاد
خلاصه ما رفتیم و نشستیم و صحبت میکردیم تا متوجه گذر زمان نشویم
صبح روز بعدش مسوول پادگان آمد و این جمله را به ما گفت که بچه ها مراقب این قسمت باشین که عقرب و رُتِیل داره(دقیقا همون قسمتی که من و دوستم در شب قبلش آنجا بودیم)
دیگه هر کار کردیم اون آدم سابق نشدیم که نشدیم ، باورمان نمیشد که در آن شب ما در بین این موجودات نشسته بودیم ولی چون نمیدانستیم ، خیالمان راحت بود و ذهن نجواگرمان خاموش و به برکت همین آرامشِ ما ، هیج اتفاقی هم برایمان نیفتاد ، اما امان از آن لحظه ای که فمهیدیم…
امیدوارم که همیشه در پناه پادشاه جهانیان باشیم ، همان پادشاهی که به ما دستور میدهد تا فقط با خودش باشیم و فقط به خودش نگاه کنیم نه به این خرافات و مسخره بازیایی که آمده اند تا ما را را غافل کنند از این دیدار عاشقانه عبد و معبود…
به قول مولانا
یک لحظه و یک ساعت دست از تو نمیدارم
زیرا که تویی کارم زیرا که تویی بارم
سلام دوست عزیز
اولین بار است که این جملات و کلمات را اینجوری میشنوم.
تعابیر و معانی قشنگ از جن
تعابیر و معانی قشنگ و پر از مفهوم از شیطان.
انگار یه در دیگری به روی من باز شد. که معنی جن در قرآن به چه معنی آمده. تا حالا نمیدانستم از نوزاد داخل رحم به معنای جن یعنی پوشیده برما استفاده شده.
تا حالا نمیدانستم از میکروب بمعنای شیطان استفاده شده.
واقعا واقعا ازتون ممنونم که دری را برویم باز کردید تا برم تحقیق کنم. البته که شما بر عربی کاملا مسلط هستید و درس خوانده قرآن .
ولی به قول استاد و توی همین فایل بر من واجبه که خودم هم مطالعه کنم.
ولی خواستم ازتون تشکر کنم بخاطر این کامنت بسیار زیبا و پر از مفاهیم قرآنی.
امیدوارم که هرکجا هستید موفق باشید و باز هم کامنت های عالی بزارید تا امثالی مثل من استفاده کنند.
متشکرم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر شما دوست عزیزم
سپاسگزارم بابت این کامنت زیبای شما که مایه خوشحالی من است که توانستم تاثیرگزار باشم و دستی از دستان خدا باشم تا انگیزه ای شوم برای دعوت یکی از بندگانش به تحقیق و مطالعه در قرآن…
من تحسین میکنم این عبارت موجود در کامنت شما را که ” واجبه که خودم هم مطالعه کنم” ، این نشان دهنده این است که شما اهل تقلید نیستید بلکه خود اهل تفکر و تحقیق هستید و این خیلی خیلی خیلی زیباست…
حقیقت اینه که وقتی آدم بدنبال یک آگاهی در قرآن باشه و کشفش کنه خیلی احساس خوبی پیدا میکنه ، فقط یک نکته را در مورد قرآن مورد توجه قرار دهید اونم اینکه
برای یادگیری قرآن نیاز به هیچ معلم و مفسری جز خودِ خودِ خدا ندارید ، قرآن کتابی است بسیار ساده ولی داری عمق بسیار زیاد که هر چه ظرف یادگیری شما در این امر بیشتر شود دریچه هایِ جدیدِ بیشتری از این دریای عظیم برای شما باز میشود…
گاهی اوقات یک آیه را میخوانیم و معنای درست آن را نمیفهمیم اما هیچ اشکالی ندارد ، این بدان معنی است که بزودی زود پرده از جلوی این آیه قرآن برای من کنار میرود و من در مدار فهم آن قرار میگیرم و وظیفه فعلی من این است که به دستورات و تعالیمی از قرآن عمل کنم که معانی آنها را درک کرده ام تا طبق این فرمایش حضرت باقر علیه السلام که میفرمایند
“من عمل بما علم علّمه الله ما لم یعلم
هر کس که به آنچه که میداند عمل کند خدا آن چیزهایی را که نمیداند به او می آموزد”
خدا آن قسمت هایی را از قرآن که درک نکرده ام به من بیاموزد…
الان سوالی ممکن است ذهن من و شما در درگیر کند که چگونه خدا به من می آموزد؟
جواب این است که خودِ خودِ خودش بهتر میداند و چگونگی اش به ما مربوط نمیشود ، دقیقا همان خدایی که با نشانه کلاغ به قابیل یاد داد که چگونه برادرش را خاک کند با ما هم از طریق بی نهایت نشانه هایش صحبت میکند
مثالی از خودم بزنم تا بهتر این اصل را درک کنید…
من خودم به شخصه در هنگام مطالعه قرآن ، معنای این دو آیه را نمیفمیدم
(فَلَاۤ أُقۡسِمُ بِٱلۡخُنَّسِ)
(ٱلۡجَوَارِ ٱلۡکُنَّسِ)
[سوره التکویر ١5_16]
البته نه تنها من بلکه اکثریت عرب های زبان پیغمبر و اکثریت مردم عصر حاضر هم درک نمیکنند یعنی چه؟ اصلا منظور خدا یعنی چه؟و…
حالا درسته من معنی این دو آیه را نمیفهمیدم ولی این دلیل نمیشه که من قرآن را رها کنم و….
در اینجا من آمدم بجایش تمرکز کردم بر آیاتی که معنای ساده تری دارد برایم و تصمیم گرفتم در حد خودم عمل کنم به آن آیات ، آیاتی مثل
یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ لَا یَسۡخَرۡ قَوۡمࣱ مِّن قَوۡمٍ عَسَىٰۤ أَن یَکُونُوا۟ خَیۡرࣰا مِّنۡهُمۡ
[سوره الحجرات 11]
این آیه میگه همدیگر را مسخره نکنید ، شاید آن کسی را که دارید مسخره میکنید از شما بهتر باشه…
خب معنای این آیه برای من واضحه و فقط میمونه عمل به این آیه که مسخره کردن ، خط قرمز من باشد
حالا به برکت عمل به این آیه خدا خودش من را هدایت کرد به یک کلیپی که در آن به برکت پیشرفت علمِ فیزیکِ کوانتوم پدیده ای به اسم سیاهچاله را کشف کردند و آن شخص با اشاره به این آیه ای که من نمیفهمیدم ، قشنگ به من و هر کس که مخاطب این کلیپ بود توضیح داد که خنّس چیه ، الجوار اشاره به چی داره و الکنّس یعنی چه و اشاره قرآن را به این پدیده برایم ثابت کرد
به همین سادگی و زیبایی و در آن لحظه من از عظمت خدایی که خودِ خودِ خودش معلم و مفسر قرآن میشود برای من مات و مبهوت ماندم و به عظمت و حقانیت این قرآن که در 1400 سال پیش از پدیده ای صحبت کرده که اکنون به برکت علم فیزیک کشف شده بیشتر و بیشتر ایمان آوردم…
ایمان آوردم که این کتابی که بر پیامبر نازل شده کلمات یک انسان عادی نیست بلکه از جانب ملکوت است…
در پناه پادشاه جهانیان باشین مینا خانم عزیز ، همان پادشاهی که تنها پناه و یارِ غار ماست ، به قول مولانای عزیز
این سینه را چون غار دان خلوتگهِ آن یار دان
گر یارِ غاری هین بیا در غار شو در غار شو
واقعا ممنونم از پاسخ شما. باز هم پاسخی بی نظیر .
باز هم آیه های قرآن
باز هم توضیحی برای کشف آیات.
بله من واقعا نیاز به هدایت خود خدا دارم در مورد آیات. چون تازه اول راهم.
امیدوارم که خودش راهنمای من باشه و من هم هدایتش را بفهمم. چون مهم فهمیدن اون هدایته.
چون خودش گفته که همیشه هدایتمون میکنه. اینمنمکه هدایت را بفهمم .
بازهم از راهنمایی شما دوست عزیز متشکرم.
در پناه خدا سلامت و شاد باشید
سلام آقا رضای عزیز.
خیلی هدایتی به خواندن کامنت شما دعوت شدن خدا را کرور کرور شکر .
ممنون از طرز نگاه و زاویه دیدتان به موضوع جن و شیاطین.
آیات جن برایم خیلی آشنا بود و همچنین آیات شیاطین اما در مورد شیاطین در سوره ص در مورد حضرت سلیمان من واقعا فکر میکردم از گروه جنیان باشند و اصلاً فکر نمیکردم ممکن است از افراد هنجاررشکن جامعه باشند مثل کار اجباری برای زندانیان در سالهای قبل.
و اینکه شیطان هر چیزی میتواند باشه که آدم را از یاد خدا غافل کند.
چقدر راجع به این بحث که موسیقی آدم را از یاد خدا غافل میکنه مشکل داشتم و اون موقع یه سخنرانی از دکتر بهشتی خواندم که فرقی نمیکند ممکنه در حال خواندن کتاب باشی و از یاد خدا غافل باشی پس چرا انقدر با موسیقی مشکل دارید.
این هم از جمله خرافاتی بود که در قشر مذهبی آن زمان بچگیهای ما وارد شده بود
از خاطره سربازیتان گفتید ، اینکه برخی ناآگاهیها به نفع ما است و افکار غلط که وارد ذهن شود دیگر به سختی میتوان پاک کرد سفت و سیمانی میشود و برگرداندن آرامش به روح و روان بسیار مشکل میشود و دلیل قرانی اش را هم گفتید متشکرم.
تحسینتان میکنم به خاطر تسلط بر آیات قرآن که همراه نوشتهتان حجت میآورید.
قلبتان صیقلی ، نور اگاهی ها به قلبتان مستدام
سلام آقا رضا
چقدر خوبه که جواب دوستان رو میدهید
دو دلیل خوب آن دوباره برگشتم کامنت رو خوندم
و جواب شما برای دوست دیگر و با لینک عالی که گذاشتید مجدد هدایت شدم به این کامنت و این جواب عالی
خدایا بابت هدایت تو سپاسگزارم
در مورد کامنت
اینکه جن چگونه هست من همیشه می گفتم یه موجود هست ولی خیلی بهش فکر نکردم ولی توضیحات شما عالی بود
ممنون از شما
و درمورد تفسیر قرآن چقدر خوب گفتید بشینیم و از خداوند بخواهیم تا هدایت و درکش رو بهمون بده
من از بچگی چون می گفتند هر آیه 7تا70 معنی داره و در هر زمان تفسیر فرق داره می گفتم من چی میفهمم و تا همین سال گذشته فقط عربی میخوندم و سوره های کوچیک رو با حس خوب چون فهمیده بودم یه باور تو این آیات است مثل آیت الکرسی
ولی معنی آن را زیاد درک نکردم
دلم میخواست و الان با توجه به صحبت شما وقتی می خونم سعی میکنم هدایت بطلبم و درک کنم اون آیات رو
خیلی عالی بود ممنون دوست عباس منشی من
در مورد شیطان هم توضیح جالبی دادید هر زمان خواستیم در مورد کسی حرف بزنیم بهتر میفهمیم که غیبت بد است و گناه داره چیه
چون توجه بر نکات منفی شخص میشه از اون نکات بیشتر وارد زندگیمان میشود و باعث دور شدن ما از مسیر پیشرفت و کمال میشود
چقدر عالی
دیشب با همسرم صحبتی بود به انگور های درشت و عالی که سال گذشته از باغ دایی چیده بود اشاره کرد و گفت چقدر خوب بوده
و از زیبایی و طعم آن گفت باور کنید به ربع ساعت نکشید که از همون انگور رسید بهمون
بهش گفتم درس داشت و اینکه تو تحسین کردی و بهش رسیدی
خیلی عالی بود
و گفتم این نکته از درس زندگی است(این رو بگم همسرم خیلی تو این مسیر نیست ولی مخالف هم نیست )
و گفتم نمیدونم ولی هر چی خدا در قرآن گفته حتما دلیلی داره هر چند ندونیم
و الان دو تا مطلب رو از کامنت شما در مورد من و شیطان یاد گرفتم
ممنون از شما
ممنون از استاد بابت این سایت و این فضا
ممنون از خداوند بابت این هدایت
خدایا شکرت
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به نام خدای مهربون
سلام به همگی
یُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصَارِ.سوره نور ایه 44
خدا شب و روز را میگرداند، همانا برای صاحبان بصیرت در آن عبرتی هست.
تصاویر اول نشان از تکنولوژی روز دنیا در آبیاری قطره ای زمینهای کشاورزی دارد که یکی از مدرن ترین کشورها را در کشاورزی به تصویر میکشد.
آفتابگردان های کنار زمین های کشاورزی چشمنوازی میکند.
ابرهای تکه ای کوچک در این آسمان نیلی خوشرنگ روح انسان را به شکر وامیدارد.
الهی شکرت.
خرید استاد جان و مریم جان نشان از صرف کمترین تمرکز و کمترین انرژی برای رفتن به این فروشگاه مجهز دارد و این از برکات قانون سلامتی استاد عزیزمان است.
یه نوع غذا و یه شامپو و یه نوع میوه که مطابق با قانون سلامتی است.
الهی شکرت .
استاد عزیز در حین دارندگی و ضبط فایل اینقدر تمرکز دارند و نکات مثبت را شکار میکنند
که یه رودخونه زیبا دیدند و سریعا شکارش کردند و اینم یه درس بزرگی بود برا من.
بعد این صحبتهای استاد عزیز به فکر فرو رفتم که رسول قبل از آشنایی با استاد چقدر باورهای بدون پشتوانه غلط داشت که همه از ورودیهای غلط که از بدنه خانواده و جامعه بود. که تمرکز بر فرعیات بود نه بر اصل قرآن و قوانین هستی. ( 99 درصد جامعه بر فرعیات تمرکز دارند) .که هر روز تلاشم را میکنم که به فراموشی بسپارم.
میخواستیم برای یه سفر آماده بشیم و بریم یه نفر اتسه میکرد و میگفتن یا صاحب صبر .
فعلا راه نیافتیم صبر کنیم.
بعد کمی صبر کردن دومین اتسه و میگفتن بهتره سفر کنسل بشه .
نه به خاطر اون اتسه .
بلکه به خاطر اینکه باور کرده بودیم که اگه راه بیوفتیم حتما اتفاق بدی میوفته .
و اگر احیانا را میوفتادیم دچار اتفاقهای بدی میشدیم چون با اولین اتسه احساسمون بد میشد و بقیه ماجرا.نتیجه احساس بد میشد اتفاقات بد.
و در بعضی جاها میشد که بعضی افراد را میدیدم با اولین اتسه با حس خوب تازه عجله هم میکردند برای شروع سفرشون و نتیجه این احساس خوب میشد اتفاقهای خوب.
من خودم بزرگترین شکرگزاری که هرروز دارم اینه که،
به خاطر احساس گناه هایی که داشتم و بعد از آشنایی با استاد میتونم به جرات بگم خیلی خیلی کم شده.
استاد عزیزمون تو یه فایلی میگن که من اگه برای مثال یه ادم را ناخواسته بکشم بعد چند دقیقه کاملا خودم را میبخشم.مثل داستان حضرت موسی.و واقعا بعد این مثال استاد من با هر اشتباه ناخواسته ای همون لحظه بدون احساس گناه خودم را میبخشم و سعی میکنم اون اشتباه دیگه تکرار نکنم.
استاد عزیز من خودم تمام سعیم این بوده که 99 درصد چیزهایی که شنیدم که همش باورهای دروغین و بی پایه و اساس بوده و همیشه ودر هر لحظه این فکر در حال کار کردنه که بهش منطق و فکت بدم و اینگونه میشه که اکثرشون نقض میشن و کلا ازذهنم پاک شدند.
الهی هزاران بار شکر به خاطر استاد عزیزمون که مارا با این قوانین و باورها اشنا کردند و مابه راه توحید قدم گذاشتیم و بالذت داریم این مسیر بهشتی را طی میکنیم و ظرف وجودمون را بزرگ میکنیم.
همیشه سلامت و ثروتمند باشید.
سلام به استاد عزیز و مریم بانو و دوستان گرامی
خداروشکر بابت اینهمه زیبایی ،بابت اون مزرعه با ترکیب رنگ های زرد وسبز و آبی آسمان که یه تابلو هنری خلق کرده بود .
دقیقا یادم هست چه برای خودم و چه برای همکلاسی هام که میگفتیم با این کفش یا کیف خاص نمره امون خیلی خب میشه و به محض عوض کردن اون کیف و کفش یا هر وسیله دیگه نمره ام خیلی کم میشد و ما چقد ساده نمیدانم از کجا باور کرده بودیم یادم خودم چقد دوست داشتم از وسایل دیگم استفاده بکنم اما بخاطر اون باور مخرب خودم رو محروم کرده بودم که همش با اون کفش و کیف خاص فقط برم مدرسه
به نام خدای هدایتگرم
سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته
قند توی دلم آب میشه میبینم از فروشگاهها فیلم میزارید همه اش فک میکنم همین فروشگاههای شهر ماست
استاد از این گفتید که ما زمانی که از چیزی خبر نداریم چقدر میتونیم قضاوت کنیم یا داستان ببافیم
براتون تعریف کنم داستانی که امروز اتفاق افتاده
همسرم عصر اومد خونه و گفت امروز یه مشتری داشتیم که کلی ازمون خرید کرد برای یه کمپانی خرید می کرد
در همون حین که اون مشتری اونجا بوده یک خانم جوان با ظاهر زیبا وارد میشه و یک جنسی رو قیمت میگیره
بهش میگن 800 دلار
خانمه میگه ممنون
اون آقایی که اونجا داشته خرید می کرده برای کمپانی، به اون خانم گفته این مغازه قیمتاشون خیلی عالیه من با چند تا مغازه دیگه مقایسه کردم قیمت هاشون رو
اون خانمه در جواب این آقا میگه
در حال حاضر انقدر پول ندارم برای خرید
اون آقا در جا رو میکنه به همسرم و میگه من پول جنسی که این خانم میخواد رو میدم فاکتورش رو برای من بزنید
و شما میدونید که چقدر تعجب بر انگیز بوده این موضوع
حالا میخوام بگم اگر در کشوری دیگر بود هزار تا حرف در می آوردن که حتما آقاهه نظری داره نسبت به اون خانم
یا اگر خود من آدم قبل بودم فکرم شیطانی میشد درباره این موضوع
ولی تا همسرم اینو گفت موضوعات مختلفی توی ذهنم اومد
که همه اش خیر بود
خدا رو هزاران بار شکر یک فکر شر توی ذهنم نیومد
به همسرم گفتم شاید آقاهه میتونه برای تکس بگه دونیت (بخشش) کردم
گفت آخه با کارت شرکت پرداخت کرد
گفتم خوب کمپانی دست این آقا رو به عنوان مسوول خرید باز گذاشته که راحت میتونه دونیت کنه
نقل است از سید جمال الدین اسد آبادی اگر اشتباه نکنم ….
“””به غرب رفتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و به مشرق برگشتم اسلام ندیدم، ولی مسلمان دیدم….””””
و بعدش به همسرم گفتم درسی که من چند روز هست دارم یادش میگیرم اینه که برای ثروتمند شدن باید دستت باز باشه
نباید دستت رو ببندی
توی دستی که بسته باشه هیچی نمی آید
ولی توی دست باز از اینطرف ثروت میاد از اونطرف میره
میشی مثل رودخانه ای که هر روز خروشان تر میشه
شاعر میگه : قطره دریاست اگر با دریاست
اگر نه
قطره قطره و
دریا دریاست
و شاید این آقا یک جهان بینی خاصی داشته که در لحظه برای یک فرد غریبه همچین پولی داده
و به همسرم گفتم چقدر میشه از هم نشینی از این آقا درس گرفت
خلاصه که انقدر برای همسرم و همکارش عجیب بوده که با خودشون گفته بودن این آقا هیچ جوره بهش نمی خورد خدای نکرده نظر بدی داشته باشه به خانمه و بخواد این پول رو براش بده
و من که ذهنیتم فرق کرده با گذشته ام
به خودم احسنت گفتم و گفتم خدایا به وهابیتت قسم که اگر بخواهی ثروت رو بدی به کسی از راهی میدی که طرف توی خواب هم نمی بینه و این درس بزرگی برای من بود
برای من که دارم با دوره کشف قوانین هر روز کد نویسی میکنم
به خودم گفتم فهیمه این نشانه ها برای تو پیام داره راحت از کنارش نگذر
در کتاب کیمیاگر میگه زمانی که واقعا خواستار چیزی هستی باید بدانی که این خواسته در ضمیر جهان متولد شده است ….
در مدتی که مشغول این فکر ها بودم فقط گفتم خدایا شکرت که من اون آدم سابق نیستم که قضاوت های اشتباهی بیاد توی سرم از این اتفاق
خدایا شکرت که انقدر قانون فراوانی رو دارم کار می کنم که این نشونه ها رو نشونم میدی
چه فرقی میکنه برای من باشه یا برای یکی دیگه
مثل اینکه توی یه صف وایسادم منتظرم نوبتم بشه
هر یه آدمی که از سر صف کم بشه
من خوشحال میشم دیگه
هر آدمی که مستجاب ادعوه بشه این خیرش میچرخه توی دنیا
ما توی متافیزیک یاد گرفتیم که هر حرکتی برابر خودش رو بر نمی گردونه
بلکه
بزرگتر از خودش رو برمیگردونه
درست مثل کوه که صدایی بلند تر از صدای ما رو بهمون برمیگردونه
مثل زمین که یه دونه سیب می گیره یه درخت سیب تحویل میده
و هزاران مثال دیگه که از فراوانی در ذهنم هست
خلاصه که استاد عباس منش با آموزش هات گل کاشتی
از خدا برای شما شادی و سلامتی از رب مهربان میخوام
خوش باشید
سلام فهیمه جان
کامنت زیبا و پر باری بود
آنجا که از فروش همسرت و رفتار اون آقا گفتی میدونی چی تو ذهن من اومد اینکه خدا رزق بیحساب میده
چیزی که میخوای رو از اونجا که فکرش رو نمیکنی میده
خدایا شکرت
این ما هستیم که باید زمان درخواست دست خدا رو باز بزاریم وگرنه خدا بهمون میده رزق بی حساب و کتاب از آنجا که گمان نمی کنیم
در مورد صحبت بزرگوار که من در مغرب اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم
خیلی مصداق داریم تو افرادی که نماز نمیخونند ولی انسانهای محترم هستند و دستشان به خیر و کارشان درست است
خدایا شکرت بابت این سایت زیبا و اینهمه آگاهی
شاد موفق پیروز و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
درود زیبا جانم
ممنون که کامنت من رو خوندی و برام نظرتو گذاشتی
از اون روز ، اون اتفاق همیشه توی ذهنم هست
انگار خدا یه آیه جدید برای من فرستاده
تا یه شکی میخواد توی سرم بیاد
سریع یاد اون می افتم و به ذهنم میگم دیدی خدا چه جوری درست میکنه
پس دیگه ساکت شو
اونم ساکت میشه
ذهن بعد از مدتی مطیع ما میشه بستگی داره چطور تربیتش کنیم
استاد توی دوره های مختلف خیلی به ما گفتن کارهای موفقیت آمیزتون رو از بچگی سعی کنید به یاد بیارید و نشون ذهن بدید
به قول استاد این ذهن فقط با حقیقت ساکت میشه
خدا رو شکر که ما در این سایت هر روز با قوانین جهان هستی آپدیت میشیم و جهان هم ما رو حمایت می کنه و از زمین و زمان ما رو تایید میکنه
یا برای خودمون اتفاقی می افته که تایید جهان هستی توشه
یا در کامنت دوستی اون تایید رو میخونیم
برات آرزوی بهترین ها رو دارم عزیزم
به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد عزیز و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی!
چه والمارت بزرگ و باصفایی بود :))) نمی دونم توی آمریکا هم همینجوریه یا نه، ولی اینجا بعضی والمارت ها کوچک و جمع و جور هستن، حتی بعضیاشون (البته به ندرت) میوه و سبزیجات هم ندارن، اما بعضی ها انقدر بزرگن که حتی دو طبقه هستن و از مبلمان بگیر تا هر چیزی که فکرشو بکنی دارن.
چه احساس جالبیه که آدم بره خرید خورد و خوراک و مایحتاج روزانه، ولی فقط بشه گوشت و بلوبری و شامپو و قرص کلسیم و فویل! یه احساس سبکیِ خوبی به آدم میده…
استاد و مریم جان واقعاً ممنون که از هر فرصتی برای به اشتراک گذاری آگاهی هاتون استفاده می کنین. مثلاً با دیدن همین زمین های گرد توی گوگل مپ راجع بهش صحبت کردین و تعمیمش دادین به بحث باورها. برای خودم و دوستانم نکته هایی که گفتین رو مرور می کنم:
هر چیزی رو نپذیریم! این گفتنش راحته، ولی همه ی ما چیزهایی رو از خانواده و جامعه پذیرفتیم که اصلاً دنبال دلیل و منطقش نبودیم.
بدونیم اگر اطلاعاتمون کافی نباشه چقدر راحت می تونیم نتیجه گیری های غلط داشته باشیم! تو بحث باورها هم همینه، مثلاً خیلی راحت افراد وقتی می بینن یکی یه نتیجه ی مالی خیلی بزرگ گرفته، خیلی سطحی می خوان نتیجه گیری کنن که چرا انقدر وضعش خوبه، و اون رو ربطش میدن به مسائل خارجی مثل شغل خاص، یا ساعت خاصی از خواب بیدار شدن یا هر عامل خارجی دیگه، عوامل ظاهری.
ما باید ریشه ها رو ببینیم نه میوه ها
یادمون باشه که تا وقتی در مورد چیزی اطلاعات کافی نداریم سعی کنیم برداشت سطحی نداشته باشیم و انقدر مطمئن نباشیم که درست فکر می کنیم.
به قول حمیدِ حنیفِ، نامبرده الان داره با درصد کمی از مغزش می نویسه چون از پنج و نیم صبح بیدار بوده :)))) ولی دوست داشتم که فایل رو ببینم و براش بنویسم…
خیلی جالبه، یه موقع وسط کامنتم ساعت لپتاپ رو نگاه کردم، 10:01 بود. و الان آخر کامنت باز نگاه کردم، 10:10 بود (ایموجی ذوق). خدایا شکرت که ما رو هدایت میکنی و با زبان نشانه ها با ما حرف میزنی.
ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده
در شب ظلمانی ام، ماه نشانم بده
سر خـوشـی این جـهـان، لـذت یک آن بُـود
آنچـه تو را خـوشـتـر است، راه بـه آنـم بـده
شب و روزتون خوش و خدایی :)
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سوگلی خدا خانم شایسته عزیز
اول این فایل که با خرید از والمارت شروع شد و چقدر جالب بود این همه فراوانی ، این همه تنوع فقط تو قسمت گوشت و مواد پروتئینی
چقدر این کشور همه چیزش زیاده
من خودم به شخصه واقعا فکر نمیکردم کلورادو اینقدر زیبا باشه مخصوصا وقتی استاد شروع کرد به صحبت در مورد اون مزرعه ها، همون چند دیقه اول صحبتش یه خونه خیلی قشنگ کنار جاده دیدم که هم خودش خیلی قشنگ بود هم محیطی که توش هست نزدیک مزرعه و جاده و با این نور طلایی افتاب که همه چیز رو قشنگ تر میکنه
این کشور خودش پر از همه چیز های خوبه و استاد هم که به بهترینِ بهترین ها هدایت میشه
البته که ما هم از دیدن این زیبایی ها از دوربین گوشی استاد لذت میبریم به اضافه توضیحات و حرف های استاد که توی هر فایل از سریال که باشه بهترین قسمت اون فایله