https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-18 00:09:172023-08-20 03:28:46سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 197
476نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت هر چند روز یک بار شاهد فایل جدید سفرنامه هستیم و دیگه وقتمون به چیزهایی که ما را از مسیر دور میکنه نمیشویم به نظر من خود این فایلهای دانلودی پک کامل یک دوره هستند که با توجه کردن به زیباییها و نعمتها و باور فراوانی کم کم به خواستههایم از زندگی به آن برسیم خدایا شکرت چقدر فروشگاه بزرگ بود اول فایل وقتی استاد تو کادر بودن انتهای فروشگاه پیدا نبود
خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که در سراسر زندگی به ما دادهای برای استفاده و بهتر شدن چقدر راحت و آسان با قانون سلامتی وقتی فروشگاه میرویم یک نوع غذا رو اون هم گوشت هست و دیگه اون دردسرهایی که تمام چیزهای خوردنی را داشته باشیم را بگیریم نداریم شما استاد
خدایا شکرت چقدر مناظر زیبا بسیار وسیع و سرسبز کنار جاده با محصولاتی مثل گندم زمین رو زیباتر کرده و یک احساس خوب و عالی رو برای من به همراه داره چقدر صحبتهای خوبی کردید استاد که اگر اطلاعات کافی نداشته باشیم از هر چیزی چقدر راحت میتوانیم غلط فکر کنیم و اشتباهات را بیشتر کنیم مثل باورهای غلطی که هر کدام از ما بچگی از هر چیزی در فکر ما جای دادند و برای ما باورپذیر بود
مثلاً من قبلاً اگر کسی شیک و خوش پوش و یا ساعت گران قیمت یا خونه لاکچری داشت و ثروتمند بود همیشه تو فکر من این بود که حق ما را خوردن و یا سر همه را کلاه گذاشته است تا به اینجا رسیده اما مثالی که من میخوام بزنم این بود که در قدیم به ما میگفتندحمام ها قدیم شبها جنها جشن میگیرند و خیلی زیاد هستند و نباید دسترسی شب به حمام داشته باشیم برداشتهای درستی از این باورها در ما شکل گرفته بود و و این باور همیشه با من بود که به هیچ عنوان شبها حمام نروم تا همین چند سال قبل وقتی باور خودم رو عوض کردم دیگه بیدلیل هر چیزی را قبول نکردم و ایمانم را نسبت به خداوند هر روز بهتر و باورهایم را درست کردم شبها که چه عرض کنم نصف شبا هم بعضی موقعها اگر لازم باشه حموم میروم بدون هیچ ترس و واهمهای
استاد و خانم شایسته بابت تمام زحمتهایی که برای این فایل میکشید از شما بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و پیروز باشید انشالله
وای خدای من چقد شما ومریم جون روز به روز خوشکل تر و جذاب تر وخوش تیپ تر میشوین، شما ومریم جون یکی از نمونه های زیبای خداوند هستین.
انشاالله منم چند ماه دیگه قراره دوره سلامتی رو بخرم.
چقدراین طبیعت قشنگ وفوق العاده زیبا است.
اون حرفی که درمورد جن گفتین، واقعا تا چند سال پیش من میترسیدم وچقدر خودمو اذیت میکردم، وقتی اون صداها وحشتناک تربود میگفتن جن های بد هستن، چون خیلی ناراحت هستن این صداهارو درمیارن،
من بعضی مواقع توی خواب احساس خفگی میکردم انگار یه چیز خیلی سنگین روی من قرار گرفته که نمیتونم بلند بشم یا حتی حرف بزنم، میگفتن بختک هست باید اون موقع آیه الکرسی بخونی تا از روت بلند بشه،
بعد ازیه مدت فهمیدم از استرس که قبل از خواب داشتم بوده. ولی هم چنان اون ها بر این باور هستن که بختک هست.
خیلی خیلی سپاسگزارم از استاد عزیز ومریم نازنین به خاطر این حرف های جالب وقشنگ واین طبیعت زیبا چقدر لذت بردم ازاین فضا
و سپاسگزارم از خدای رحمان که من را در مسیر شما قرار داد.
من سهیلا امروز از این فایل استاد به شگفت اومدم از این آگاهی های استاد و سپاسگزارم
من دیروز در باشگاه تکواندو که پسرام برده بودم
چند وقتیه با دو نفر از دوستان در مورد فایل های استاد و آگاهی ها و روش دیگه از زندگی او آگاهی ها که استاددر اختیارمون گذاشته اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم گفتگو میکنیم
دیروز یک دفعه یکی از دوستانم گفت میدونی ادم های پول دار و موفق ساعت 5 صبح بیدار میشن
من یک دفعه گفتم این باور شماست از اونجایی که شنیده بودم از استاد که میگفت بعضی ها باور دارن صبح زود بیدارشدن راز ثروتمند شدنه و من گفتم نه اینطور نیست و بعد دوست عزیزم گفت من به کتاب دارم که در این مورد از اونجایی که من دراین زمینه مقاومت دارم یه جوری شدم
ابتدا گفتم کتاب رو بیار بخونم بعد گفتم آخه استاد چیز دیگه گفته استاد اشتباه نمی کنه و با آگاهی همه چیز رو میگه و هی با خودم در گفتگو اینقدر که سکوت کرده بودم وبا تمام وجودم فکر میکردم و از خدا هدایت و یه چیزی که خیلی اذیتم میکرد اینکه تو ساعت پر انرژی و پنج صبح ها رو از دست دادی و هی بیشتر انرژیم پایین میامد
خلاصه شب با شوهرم موضوع در میان گذاشتم گفت این باور دوستت است این قانون نیست که بعضی ها ظهر از خواب بیدار میشن اما موفق و ثروتمند هستن
بعد دوباره یاد آگاهی های استاد افتادم.و از خدا هدایت
صبح که از خواب بیدارشدم اومدم توی سایت که ببینم فایل جدید از استاد نیومده دیدم این فایل اومده وقتی دیدم هیجان داشتم دیدم استاد درمورد باور ها و حتی اشاره به صبح زود کرد و دوباره صحبت های قبل رو تایید کرد گفتم خدایا شکرت سپاس و کلی از اینکه خدا این استاد خوب رو بهم راهنمایی کرده خدا رو شکر کردم گفتم خدایا شکرت برای وجود استاد. و کلی ذوق بیشتر که جوابم گرفته بودم
استاد جان من عمری از وقتی به تکلیف رسیده بودم صبح برای نماز اول وقت مادرم بیدارم میکرد و عادت کرده بودم اما این بیدار شدن ها حال خوبی بهم نمیداد چون فقط نماز رو میخوندم و اونم هیچی ازش نمی فهمیدم مبخوابیدم واگه یه روز نمازم قضا میشدم احساس گناه و فکر میکردم چون نمازم قضا شده امروز روز بدی و خلاصه تمام روز اتفاق های بد
بعد از گوش دادن به فایل های شما تصمیم گرفتم صبح هروقت بیدار شدم نمازم میخونم وبا احساس خوب روزم شروع میکنم خیلی طول کشید که تا بتونم احساسم راخوب بکنم چون اینقدر این ذهن من نجوا میکرد تا این کارو نکنم چون مقاومت زیادی داشت هنوزم داره اما من کار درست و انجام میدم و احساس میکنم حال بهتری و روز بهتری دارم دوست ندارم صبح زود بیدار بشم با خالق هسنی فقط کلمات عربی بگم
من الان خدا مو بیشتر دوست دارم و بیشتر میتونم احساسش کنم و سعی میکنم اون فایل های در پرتو آگاهی رو بعد از نمازم گوش بدم نمیدونید چه اتفاق های خوبی در درونم احساس میکنم چقدر روابطم خوب شده چقدر حال خوبی دارم احساس میکنم با تمام هستی در صلح هستم و در اوجم وقتی گوش میدم
من خواستم از شما تشکر و سپاسگزاری کنم ممنون که فایل ها و آگاهی ها رو دراختیار ما میزارید شما امروز کلام خدا برای من گفتید سپاس از شما و مریم خانم گل
سلام خدمت استاد عزیزم، مریم خانم شایسته و سایر دوستان جان
سپاسگزار خداوندم که باز هم میتونم تو این مسیر باشم و رو زیبایی ها تمرکز کنم
فایل با یه آهنگ زیبا و مزرعه بزرگی که اطرافش کلی گل آفتابگردان کاشته شده و واقعا چشم نوازه شروع میشه و این شروعیه واسه اینکه هر کدوممون یه برداشت جالب و متفاوت داشته باشیم.
من واسه تمرکز رو فراوانی تو یوتوب مرتب فایل های مراکز خرید بزرگ رو نگاه میکنم مثل اپال و ایران مال و پالادیوم و.. دیشب تو یوتوب داشتم یه بازار بزرگی از تهران رو نگاه میکردم و بعدش گفتم سری به سایت بزنم که دیدم فایل جدید اومده و چه جالب اینجا هم استاد رفته به یه فروشگاه بزرگ و کلی جنس متنوع که ادامه ی تمرین تمرکز به فراوانی شد.
نکته جالبی که میبینم تو این فروشگاه ها یخچالهایی هستن که در ندارن، قبلا همه یخچالا در داشتن و اگر در خیلی باز میموند یخچال برفک میزد، فروشگاه ها که زیاد شدن و طوری شد که خود مردم محصولات رو از قفسه ها و یخچالا بر میدارشتن خب بطبع در یخچالا هم خیلی باز و بسته میشد و این تولید برفک میکرد و این خاسته به جهان ارسال شد که یخچالهایی درست بشن که برفک نزنن و نتیجش شد یخچالهای بدون دری که برفک هم نمیزنن و کار رو واسه خریدار و فروشنده خیلی راحت کردن و اینا همه نشونن که جهان همواره داره به خاسته ها پاسخ میده اون هم در مقیاس عظیم و البته سریع.
مورد جالب بعدی اینه که چقدر تنوع محصول و گوشت بود و اینکه وقت حساب کردن خودت میری با اون وسیله جنسهات رو حساب میکنی و این خودش نشون از راحت تر شدن کارها داره و میشه با نیروی کمتر بیزینس های بزرگتر داشت و هروز کارها دارن راحت تر و ساده تر میشن، خدایا شکرت
با دلار 49000 هزار تمنی خریدا شدن حدود 8 میلیون تمن و این هم باز نشون از اینه که وقتی مثل استاد متعهدانه کار میکنی رو باورات جریانی از ثروت میاد تو زندگیت و براحتی از پس هزینه ها بر میای.
خب حالا بریم سر وقت صحبت های استاد و مثال هایی که یادم میان، حقیقتا اولش که استاد گفت مثال هایی که میدونید رو بزنید ذهنم مقاومت کرد و گفتم من اینجور مواردی یادم نمیان و بیخیال کامنت نوشتن ولی درونم مرتب بم میگفت آقا تو شروع کن به نوشن و هدایت میشی، بار دوم که فایل رو نگاه میکردم حین صحبت های استاد یه چیزایی یادم اومدن و تا فایل تموم شد شروع کردم به نوشتن کامنت و شاید بعضی مثالهام از زاویه دیگه ای باشن که میشه به موضوع نگاه کرد.
مورد اول که یادم میاد تقدس بخشیدن به افراد بود مثلا تو ماه نگاه کنی عکس آقای خمینی هست و دست میگذاشتیم تو گردن هم و ب هم ماه رو نشون میدادیم و تایید میکردیم که بله اون عکس امام خمینیه!!
یه مورد دیگه خیلی بزرگ کردن اماما بود و اینکه اونا خدایی واقعی هستن و ما گناهکاریم و اونا مرتبشون بالاست و از هدایت شدگانن و از ما خیلی بالاترن و نتیجه اینطور تفکری این بود که همیشه خودمون رو پایین میدیدیم و اینکه دوریم از خداوند و احساس کم ارزشی و گناه تو وجودمون بالا بود.
یه مورد دیگه اساتید قانون جذبن که بعضیاشون دارن با خرافات جیب مردم رو خالی میکنن، یادمه تو یه گروه در مورد قانون جذب بودم که یکی از خانما عکس یه کاغذ رو فرستاد که روش چندتا عدد بود و میگفت این رو بنویسید رو دستتون پول میاد سمتتون و فلان استاد گفته، گفتم خب این ربطش به پول چیه و اگر این عددا پولدارت میکنن خب تتو کن رو دستت که مرتب بببینی و میلیاردر بشی، ولی خب گارد گرفت و منم کلا لفت دادم از اون گروه چون اکثرا تمرکزشون رو ورد و عداد و… و سخته قبول کنن که بابا همچی از باور خودمونه و نیاز به هیچ ورد و جادو جمبلی نیست. یا عدد تسلا 3 و 6و 9 کلید جذب خواسته هاتونه و..!!!
مطلب بعدی دعا نویسا هستن و واسه اینکه نشون بدن کارشون اصولیه یه سری فرمولا میدن به این بخت برگشته ها، من تو زمین جفت خونم کلی مرغ و خروس دارم و لذت میبرم ازشون، بعد زیاد شدن و اگهی گذاشتم واسه فروششون تو برنامه دیوار، یکی اومد و گفت 4 تا مرغ رنگی میخام از 50 کیلومتر اونطرف تر اومدم، بش گفتم همه رنگی دارن انتخاب کن و ببر، بعد به دوستش میگفت حتما باید رنگی باشن و رنگا مختلف واسه دارو میخام، بش گفتم دارو؟!! یا دعا نویس؟ گفت حقیقت دعا نویس گفته باید چهارتا مرغ رنگی سر ببری خاک کنی تو چهار طرف خونه، خدا رو شکر کردم که حداقل تو این فازا نیستم و توکل ریزی به خداوند دارم و بازیچه دست بقیه نیستم ولی یادم میاد یه زمانی که خیلی منفی بودم و سالها افسرده بودم و خیلی نابود بودم و خانواده مرتب میرفتن پیش دعا نویسا و میگفتن اره طلسمش کردن و… تا روزی که با قوانین آشنا شدم و تمرکزمو بردم رو زیباییا و روز به روز حالم بهتر شد و ثابت شد بهم که همچی به خودم بستگی داره.
این موارد یادم اومدن و بخاطر تعهدی که دادم به خودم واسه کامنت نوشتن نوشتمشون و منتظر کامنت های زیبای دوستان هستم.
به نام خداوندی که آورنده ی حق ونابودکننده ی باطل است
خداوندابی نهایت بار سپاسگزارم که ازطریق بهترین بنده ی موحدت چشموگوش من را به روی حقایق بازکردی و هرگونه مبطلات رو ازمن دورکردی
سلام و درود خدا به شما دوموحد بزرگوار که درمسیر توحید باایمان و تعهد پایبند هستید و سرزمین پهناورخداوند رو باعشق با دیگر بنده های درحال رشد درمسیر توحید به اشتراک میگذارید
سپاسگزارم ازشما استادعزیزم که هدایت شدید به مسیره قانون اصلی سلامتی و خداوند به شما کمک کرد که اصل رو از فرع تشخیص بدید و هزارن هزار نفر در جای جای نقطه ی جهان از بنداسارت حواشیِ خوردوخوراک نجات دادید
چقدر زندگی میتونه لذتبخش تر بشه وقتی تو یکوعده بیشتر غذا درروز نخوری و بدونی که همین برای بدنتمفیده و بس،وبقیه ی ساعات عمرت رو صرف اهداف صرف لذت بردن از طبیعت خداوند و صرف صلات و توجه به قوانین حاکم برجهان هستی کنی،واقعا که چقدر تحسین برانگیزه اینجور زندگی کردن تو دنیا که عمرت رو هم نه فقط ازلحاظ کمیت بلکه ازلحاظ کیفیت هم بالا ببری،و چقدر شما از مؤمنان خاص خداوند هستید که خوب زندگی میکنید و کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه
نوشجانتون اینهمه گوشت باکیفیت و یک میوه ی بلوبری سرشار از ویتامین موردنظر برای بدن
نوشجانتون اون غذای استیکی خوشمزه ای که توسط دستان پرازعشق مریم بانو پخته میشه و به تک تک سلولهای بدنتون سلامتیوانرژی مفید واردمیکنید
نوشجانتون اون شورولذتی که از عمل به قانون سلامتی دارید و از حواشی خوردوخوراک به دورید
استاد راجب این اطلاعات بهمون گفتید که هرچیزی رو بدون دلیل و منطق باور نکنید که این اطلاعات بدون منطق و دلیل مارو وارد حواشی میکنه و از اصل دور
اول از همه تحسین میکنم این حداز خلاقیت زمینهای کشاورزی در امریکارو که انقدر مبتکرانه لوله ی آبیاریشون رو جوری نصب میکنن که به صورت دایره ای شکل زمینشون آبیاری بشه و چقدر زیباتر کرده طبیعت رو از زاویه ی دید جی پی اس
و چقدر تحسین برانگیزه اینجور خلاقیت که ازهرگونه اشکال هندسی استفاده کنی برای زیباتر دیده شدن زمین کشاورزیت خدایاشکرت
استادجان چیزی که من دارم این روزها زیادمیشنوم همین حرفای بی منطق هست و مردم چشموگوش بسته به یک اطلاع بسنده میکنن و میبینم که چقدر توزندگیشون دل به حواشی بستن و ازنتایج اونها کاملا مشخصه که بدون اینکه خودشون تحقیقی راجب اون موضوع انجام بدن خیلی زود به یک اطلاعی که نمیدونن منبعش ازکجا وبه دست چه کسی درست شده دل خوش میکنن
چندروزپیش بود یه بنده خدایی بهم گفت میدونی چرا ترامپ توامریکااینقدرثروتمنده و اینهمه کاخوکوخ بهم زده
اولش یکم خوشحال شدم که حالا قراره یه باوری ازین حرفابیرون بکشم تاواقعاببینم دلیل ثروتمند شدن ترامپ چی بوده و چقدر به قانون عمل کرده
بعد دیدم گفت که ترامپ با آدمای فضایی به صورت مخفیانه درارتباطه و تو امریکا زبون ادم فضاییهارو مخفی اموزش میدن و ترامپ اولین نفریه که ترجیح داده اون اموزش رو ببینه و باآدم فضاییا ارتباط برقرارکنه و بهش میگن که اوضاع آینده ی کشور وجهان در چه حاله و رازو رمز ثروت رو اونها بهش میگن که در چه زمانی چه کاری انجام بده!!
این کل حرفی بود که به من اون بنده خداگفت و من ماتومبهوت موندم ازینکه چرا مردم تااین حد اسیر حواشی شدن و نعمت و ثروت رو به همین راحتی ازخودشون دور میکنن و فکر میکنن یکسری آدمایی هستن تو جهان بایکسری توانمندیهای خاص که فقط اونها هستن که اونهم باااینجور روشها به ثروت زیاد دست پیدامیکنن!!
راجب اون آقایی که گفتید با زمین ذرتش یک نمادی درست کرد و مردم باورکردن که آدم فضاییا اینکارو کردن
واقعا که همه جای جهان مردمی هستن که چشموگوش بسته یکسری اطلاعات رو باورمیکنن و هربار به سمت اینجوراطلاعات هدایت میشن و تعجب میکنن که چرا ثروتمند نمیشن یا چرا هربار بیماری یامشکلات دیگه ای واردزندگیشون میشه
دوسه روزپیش بود یکی از اقواممون تازه ازکربلا اومده بود،و ازش پرسیدم کربلا بهت خوش گذشت گفت آره ان شالله سالِ دیگه طلاهم که شده میفروشم میرم کربلاوونجف و ازنزدیک مکان وادی السلام رو ملاقات میکنم
کنجکاوشدم ببینم وادی السلام کجاست و ازش پرسیدم که چجورجاییه
ایشون گفت جاییه که روح مؤمنین بعدازمرگشون پروازمیکنن میان این قسمت میشینن!و گریه میکرد میگفت ان شالله منم توفیق پیداکنم وادی السلام به خاک سپرده بشم و روحم همونجا با مؤمنین محشوربشه!
من چشمام داشت از حدقه بیرون میزد و بیشتر کنجکاوشدم ببینم خوب اونجایی که میگه چطوریه و چه شکلیه
اون بنده خدا چندین تا عکس ازون مکانومحیط اطراف گرفته بود،استاد باورتون نمیشه اکثره مقبره ها شکسته و یک فضایی بود که سرشاراز زباله هایی که واقعا باعکس هم میشد انرژی منفی اون فضارو حس کرد،و بهش گفتم تو واقعا میخوای تواینجور جا دفنت کنن؟؟!این فضا اگه واقعا ارواح مومن جمع میشن چرا فضاش انقدر کرکثیفو پراززبالست؟!
اصلا استاد یه جوابای بی منطقی به من میداد که من ازون تعجب میکردم و اون ازمن متعجب تر که چرا نمیتونم یهمچین موضوعی رو بپذیرم و باورکنم
اما وقتی به کل زندگیش یه نگاهی انداختم برام منطقی شد که چراباید این ادم انقدر تو حواشی باشه
من اونموقه بود که دیگه متعهدشدم هیییچوقت حتی به صورت کنجکاوانه هم نخوام به این موضوعات چرندپرند گوش بدم،چون حتی اگه هم باورنکنم حتی شنیدنش هم یه سمی هست که به خورد روحم دادم
واقعا اگه همه ی ماآدما هیچ اطلاعی رو چشمو گوش بسته نپذیریم زندگی چقدر میتونه لذتبخشتر بشه
استادجان یه چیزی که شاید چندصدسال توی ایران به صورت یک خرافات پذیرفته شده ومن وقتی سوال میکنم و چونوچرا میارم که دلیل این کاراچیه فکرمیکنن ازدین خارج شدم
و موضوع اینه که وقتی کسی تویک خانواده ای فوت میکنه،وبه خاک سپرده میشه،نصف شبِ روزبعدیکه مرده به خاک سپرده شده چندنفراز اعضای نزدیک به اون فرد با نونو حلوا به دست میرن بالای سر مرده میشینن و بااین دلیل که اون چشم به راهه و به این نونوحلوا نیازداره!!
و میذارنش رو قبرش و دوباره به خونه میان!
استادباورتون میشه هنوز توی شهرما این موضوع مرسومه؟!؟و کسی نیست بخواد این موضوع رو تحقیق کنه ببینه چقدر میتونه صحت داشته باشه،آیا کمک کنندست؟آیا واقعا اون روح منتظر نونوحلواست که مشکل اعمالش بااون نونوحلوا رفع میشه؟!
ومن بعضی وقتا اینجور چیزارو که میبینم باخنده میگم منو میبرید امریکا به خاک میسپاریتم،اونجا روحم حداقل ازین خرافات شما در آرامشه
و تواین فایلهایی که برامون میگیرید چقدر میبینم که ادما توی امریکا چقدر توحیدی تر درمورد مرده هاشون رفتار میکنن،وایران به اصطلاح پیرو دین اسلام هست و از شکلو شمایل سنگ قبرهاشون و خرافاتشون بیدادمیکنه که چقدر درگیر حواشی که چه عرض کنم درگیر مزخرفاتی شدن که نه در دنیا و نه درآخرت سعادتمندی رو میچشند
استادازتون ممنونم که چشموگوش حداقل منِ نوعی رو بازکردید و بهم یاددادی که هرچیزی رو بدون دلیلو منطق نپذیرم
شاید اگرمن هم الان تواین سایت نبودم حتما این داستانایی که الان خودم تعریف کردم باجانودل میپذیرفتمشون و میگفتم همین اصل است و دیگرهیچ
ولی وقتی قانون حاکم برجهان هستی رو درک کردم،خودبخود به تمومه جوابای سوالاتم رسیدم،و فهمیدم فقط خودم و اعمال خودم هست کهذجایگاه منو هم دراین دنیا و هم درآخرت مشخص میکنه
و نه دفن شدنم دریک مکان خاص از منطقه ی جغرافیایی،و نه نونوحلوا برام خیرات کردن منو به مقربان الهی نزدیک میکنه
اعماله خودمه که تعیین میکنه چه جایگاهیو برای خودم داشته باشم
اعمالورفتاروباورهای خودمه که باعث میشه به منبع نوروکمال نزدیک بشم یا دور
دوست داشتم این موضوعات رو هم باشما وبادوستان عزیزم به اشتراک بگذارم و باهم دیگه ببینیم که چرا اوضاع حال حاضراکثر مردم ایران هیچوقت روبه بهبودی نرفته،بخاطراینکه نمیخوان دست از عقاید گذشتگانشون بردارن!
امیدوارم که مثالهام کمکی باشه برای دیگردوستان تا ببینن ما تو چه عقایدی رشد کردیم،و الان به لطف خدای بزرگ توسط دستان بی نظیرش حداقل مابچه های سایت داریم ازین باتلاق نجات پیدامیکنیم
درپناه ایزدمنان هدایت شده به مسیر راستی و پرنعمت باشید و درزندگیتون از خیروبرکت بی نهایت بهره منده شوید
درود و عرض ادب به استاد عباسمنش عزیز، خانم شایسته گل و همراهان و همسفران سفر به دور آمریکا
خب خدا رو هزاران بار شکر که درست بعد از اینکه سفری زیبا به یکی از زیباترین جاهای دنیا در کشور خودمون رو داشتم، هدایت شدم به سفری عالی یعنی سفر به دور آمریکا
استاد در مورد موضوع که سطحی برداشت نکنیم مثالهای زیادی در زندگیمون بوده و هست که یک موردش رو چند روزه پیش به عینه دیدم که یک برداشت اشتباه و بعدش یه تصمیم غلط تا مرز فاجعه پیش رفت البته خداروشکر به خیر گذشت(البته این موضوع برای یکی از اطرافیانم پیش اومد)
صبح که داشتم کامنت های دوستان رو میخوندم و این فایل عالی رو دیدم یه هدایتی رو دریافت کردم که از این پس مدیریت زندگیم رو به خداوند بسپارم و در هر کاری از خداوند راهنمایی بخوام و ببینم اگه خدا بخواد در موارد مختلف زندگیم تصمیم گیری کنه چه راهی رو پیش پام میزاره و سعی کنم همون راه رو برم و نتیجه رو واگذار کنم بخودش چون اون بر همه چیز و همه کس تسلط داره، اگه ما بتونیم از هدایت های پرودگار استفاده کنیم همه چیز خیره و شری وجود نداره، دیگه تسلیمیم و آرامش داریم دیگه نگران نیستیم و با فراق بال حرکت میکنیم چون مطمئنیم خداوند جز خوبی چیزی رو برامون نمیخواد اگه به چالشی هم بخوریم ناراحت نمیشیم، نمیترسیم چون مدیریت زندگیمون دست کسیه که براحتی مسائل رو برامون حل میکنه، ما باید سعی کنیم از مسیر لذت ببریم و مقصد رو واگذار کنیم به پرودگار
هر زمان که به خداوند اعتماد کردم و ازش هدایت خواستم و نتیجه رو بهش سپردم نتایج عالی بوده، پس ازین پس تمام تلاشم رو بکار میبرم که این موضوع یادم نره و در همه امور مدیریت رو به اون بسپارم و به هدایت ها عمل کنم.
اول باید تشکر ویژه کنم از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز بابت به اشتراک گذاری این تصاویر بسیار زیبا و پرانرژی و مهمتر از همه آگهی های که استاد جان حتی در سفر با ما به اشتراک میزاره.
استاد جان در مورد این موضوع یه خاطره ای از خودم بگم.
تقریبا 20 سال پیش بود که در صف نانوایی برگه ای رو پیدا کردم و چون خیلی دقیقا تا زده شده بود نظرم رو جلب کرد و با دقت بازش کردم تا بخونمش و بعد یه سری متون عربی بود و پایین برگه نوشته بود اگه این برگه به دستت رسیده باید از روی این متن 124 بار بنویسی و جاهای مختلف شهر قرار بدی تا بقیه مردم آگاه بشن و هیچکسی از اعضای خانواده هم نباید این رو متوجه بشه در غیراینصورت در طی 14 روز آینده یکی از اعضای خانواده ت از دنیا خواهد رفت و اون متن تقریبا یک سوم برگه آ4 بود و من در سن کودکی از ترس اینکه کسی نبینه شب ها زیر نور چراغ خواب تا صبح این متن رو مینوشتم و صبح ها از بی خوابی با گریه به مدرسه میرفتم و حتی زنگ تفریح مدرسه هم بجای استراحت شروع میکردم به نوشتن این متن تا قبل از 14 روز و جالبه که یکی از بچه های کلاس ما اومد سر کلاس و گفت بچه ها من یه کاری باید انجام میدادم و ندادم و پدرم فوت کرد و شنیدن این حرف چنان باوری در انجام این کار به من القا کرد که شبانه روز نشستم به نوشتن این متن و بعد از اتمام شروع کردم به پخش کردن این برگه در جاهای متخلف محله خودمان تا بحساب خودم طلسم این دعا رو بشکنم و به نفر بعدی منتقل کنم و خدا میدونه چند نفر از بچه های همسن من چنین چیزایی رو دیدن و یه آدم زود باوری مثل من اون دعا رو از طرف شیطان میدانست.
خلاصه ش رو بگم که چندین شب بیدار و خوابی و مچ درد بخاطر نوشتن زیاد و حتی الان که دارم میگم یادم میاد که تاکیید داشت با زنگ قرمز بنویسیم تا اثرش خنثی بشه و شاید دلیلش این بوده که زمان من بچه ها حتی از چراغ خواب قرمز میترسیدن و میگفتن شیطان جاهایی میره که نور و رنگ قرمز باشه .
این فایل استاد جان باعث شد در حین دیدن این فایل یاد این خاطره از خودم بیفتم و بگم نداشتن آگاهی و ترس از اینکه که دیگران میتوانند بر زندگی ما تاثیر بگذارند انسان را تا به کجا خواهد کشاند که شب و روز خواب و خوراک نداشتم و اینقدر مینوشتم که تمام انگشتانم درد میکرد.
با تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی عزیز که اطلاعات با ارزشی رو در تک تک فایل ها با یکدیگر به اشتراک میگذاریم.
بلکه گفتند: ما پدران خود را به عقاید و آیینی یافتیم و البته ما هم که در پی آنها رویم بر هدایت هستیم.
آره استادجان چه حرف ها و نصیحت هایی درباره یک انسان موئمن انسانی که خداوند هدایتش میکند به من نگفتند از حجابی که با پیداشدن مو هام به عذابی سخت دچار شوم..
تا اینکه نباید خیلی بخندم،
وایی وقتی میخندیدم واز ته دلم شاد بودم
بهم میگفتن خنده زیادیشم خوب نی!!
اگه گریه کنی اگه بری توی عزاداری ها خدا حاجتتو میده و من گاهی وقتا چشمام درد میگرفت از اینکه با التماس و اندوه و گریه از خدا چیزی میخواستم
چه قدر روایت ها و حدیث ها بهم گفتن از باید ها ونبایدها و جای یک اصل توی زندگیم خالی بود …
چه قرآن هایی فقط و فقط ماه رمضان باید میخوندم بدون توجه به معنا بدون فهمیدن پیام این آیه ها
نمیخوام وارد جزئیات بشم ….
آرام آرام گذشت و من شدم اون انسانی که حاضر شد بره ته یک چاهی عمیق زمان و انرژی بزاره تا به خودش ثابت کنه تا پا روی ترس هاش بزاره که آی ملت این چاه چاه شیطان نیست اصلا شیطانی داخل این چاه نیست
استاد از یه جایی به بعد روحم خسته شد؛
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز روشن
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و قسم به شب به هنگام آرامش آن
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى
که خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است
از اینکه توی زندانی زندانی شده بود با باورهایی که هیچ اصل و اساسی نداشتند
انگار یه عمری توی رودخونه ای خروشان بودم که داشتم بر خلاف جهتش حرکت میکردم
از یه جایی به بعد حرف ها رو میشنیدم ولی این قلبم بود که می پذیرفت،سمانه هیچ کاری نکرد فقط از ته دلش از خدا طلب کمک کرد…
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ
و خدای شما فرمود که مرا بخوانید تا استجابت کنم دعای شما را
نمیدونم از این جا به بعدش چی بنویسم چند بار پاک کردم چون از این جا به بعد من کاره ای نبودم خودش می بردت هر جا دلش خواست …
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
فقط زمانی که از خدا میخواهم و خداوند استجابت میکند تا زمانی که قراره برسم به ساحل خیلی قشنگه خیلی عاشقانست،( بغضم گرفت)
چون وقتی یادم میاد چه طوری منو در آغوشش گرفت تا برسم به ساحل……
و ساحل من جایییه که رابطه ام با خدا عالیه
آرامش دارم
نعمت ها دارم
وفقط خوده خدا میداند که تا وقتی من در مسیر صراط المستقیم باشم چه نعمت ها وثروت ها خواهم داشت و خلق کنم……
استاد و مریم جان سپاسگزار شما هستم،به خاطر به تصویر کشاندن چنین طبیعت هایی به خاطر عمل به قوانین بدون تغییر خداوند که لحظه به لحظه زندگی با شما برای من نکات قابل تامل و مهم است
خدایا صدهزار بار شکر که راه نشانم داده ای وبازهم میدهی….
در واقع استاد به مسئله ای اشاره کردید که تا حد بسیار بالایی در زندگی روزمره بیش از نود در صد مردم و یا حتی بیشتر جریان داره و شاخص اینگونه حرفها و باورها بیشتر در شهرهای مذهبی رواج بیشتری داره و این موضوع باعث شد که من به عمق خودم در سن کودکی سفر کنم و باورهای مشابه با این موضوع رو بررسی کنم .
و اما پی بردم که باورهای مذهبی چقدر به این شکل درب های تفکر انسانها رو بسته و این تفاوت رو حالا بهتر متوجه میشم چون متوجه شدم که من هدایت شدم به سایت زیبای استاد عباس منش و چقددددرررر از اون فضای خرافاتی دور شدم و تفاوت از زمین تا آسمان هست .
خوب همونطور که خودتون هم میدونید استاد واسه ما که در قم که مذهبی ترین شهر دنیاست متولد شدیم و تا سن نوجوانی در قم بودیم و بعدش هم که یزد که ساکن شدیم و یزد هم دست کمی از لحاظ باورهای مذهبی نسبت به قم نداره و ، این باورهای مذهبی ریشه در عمق بینهایت جهان مادی داره و من هم مستثنا از این خرافات نبودم .
برای مثال از کتب ادعیه شروع کنم که خودش یکی از عامل های شرک و حاصل عدم تفکر و برداشت های سطحی هست که از همه چیز در این زمینه شاخص تره به نظرم که واسه هر اتفاقی و واسه ایجاد هر شرایطی یه دعا درست کردن و فک میکنن که اگه کسی بخواد به خواسته ای برسه یه دعا میخونه و اون دعا مثل ورد عمل کرده و اون خواسته انجام میشه و البته برای کسانی که باورش دارن کار میکنه اما نمیدونن که به وجود اومدن اون خوسته به خاطر اینه که در موردش فکر میکنن و توجه میکنن و احساسشون در مورد اون خواسته خوبه به این دلیله که اتفاق می افته نه به خاطر اون دعا و یا ورد .
به همین دلیل بسیاری از انسانها امامزاده ها رو مثل بت خانه و بت پرستش میکنن و تقاضا و خواستشون رو از بتها میخوان و حتی بعضی شفا هم میگیرن و فکر میکنن که اون امامزادهه شفا داد ، نمیدونن که شفا دهنده ی حقیقی که ربّ تمام جهانیان هست شفا داد و به همین دلیل سطحی فکر کردن میپذیرن که بله این دعا کار کرد یا این امامزاده جواب داد .
مثال همین چاه جمکران در قم که مردم نامه مینویسن و میندازن تو چاه و خیلی هاشون هم به خواستشون میرسن و چون آگاه نیستند که قانون توجه به خواسته و احساس خوبه که خواسشون رو اجابت میکنه و چون سطحی میبینن فکر میکنن که چاه خواستشونو برآورده کرد .
و از این بابت خوشحالم که خداوند هدایتم کرد به این مسیر بسیار زیبای توحیدی که با قانون کار میکنه و هرگز تغییری در این قانون بسیار زیبا و دقیق ایجاد نمیشه و اصلا قشنگیش به همین قانون غیر تغییر هست .خدایا شکرت واسه این مسیر بینهایت زیبا و توحیدی .
خدایا هزاران مرتبه شکر واسه راه راستی که من رو هدایت کردی همان راهی که در اون نعمتها و ثروتهای بینهایت وجود داره و به صورت کاملا طبیعی وارد زندگیم شده و میشود.
خداوند مهربانم از تو سپاسگذارم برای وجود استاد عباس منش و خانم شایسته که بعد از تو که تمام دلخوشیم هستی این دو بنده ی شایستهی تو دلخوشیم هستند و افتخار میکنم که آگاهانه قدم جای پای این دو عزیز بگذارم و با قانون جهان هستی و با توحید به تو وصل شوم که هر آنچه که هستم و دارم از آن توست .، هر نفسم و هر ضربان قلبم .
خداوندا مرا در این احساس زیبای سپاسگذاری بیشتر و بیشتر قرار بده که بهترین احساس برای من است ،
خداوند مهربانم ای ربِّ العالمین ای که تمام قدرتها به دست زیبای توست ، تنها تو مرا کفایت میکنی ،
تنها و تنها و تنها تو را میپرستم و تنها و تنها و تنها از تو یاری میطلبم .
به نام هدایت الله با
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خدایا شکرت هر چند روز یک بار شاهد فایل جدید سفرنامه هستیم و دیگه وقتمون به چیزهایی که ما را از مسیر دور میکنه نمیشویم به نظر من خود این فایلهای دانلودی پک کامل یک دوره هستند که با توجه کردن به زیباییها و نعمتها و باور فراوانی کم کم به خواستههایم از زندگی به آن برسیم خدایا شکرت چقدر فروشگاه بزرگ بود اول فایل وقتی استاد تو کادر بودن انتهای فروشگاه پیدا نبود
خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتهایی که در سراسر زندگی به ما دادهای برای استفاده و بهتر شدن چقدر راحت و آسان با قانون سلامتی وقتی فروشگاه میرویم یک نوع غذا رو اون هم گوشت هست و دیگه اون دردسرهایی که تمام چیزهای خوردنی را داشته باشیم را بگیریم نداریم شما استاد
خدایا شکرت چقدر مناظر زیبا بسیار وسیع و سرسبز کنار جاده با محصولاتی مثل گندم زمین رو زیباتر کرده و یک احساس خوب و عالی رو برای من به همراه داره چقدر صحبتهای خوبی کردید استاد که اگر اطلاعات کافی نداشته باشیم از هر چیزی چقدر راحت میتوانیم غلط فکر کنیم و اشتباهات را بیشتر کنیم مثل باورهای غلطی که هر کدام از ما بچگی از هر چیزی در فکر ما جای دادند و برای ما باورپذیر بود
مثلاً من قبلاً اگر کسی شیک و خوش پوش و یا ساعت گران قیمت یا خونه لاکچری داشت و ثروتمند بود همیشه تو فکر من این بود که حق ما را خوردن و یا سر همه را کلاه گذاشته است تا به اینجا رسیده اما مثالی که من میخوام بزنم این بود که در قدیم به ما میگفتندحمام ها قدیم شبها جنها جشن میگیرند و خیلی زیاد هستند و نباید دسترسی شب به حمام داشته باشیم برداشتهای درستی از این باورها در ما شکل گرفته بود و و این باور همیشه با من بود که به هیچ عنوان شبها حمام نروم تا همین چند سال قبل وقتی باور خودم رو عوض کردم دیگه بیدلیل هر چیزی را قبول نکردم و ایمانم را نسبت به خداوند هر روز بهتر و باورهایم را درست کردم شبها که چه عرض کنم نصف شبا هم بعضی موقعها اگر لازم باشه حموم میروم بدون هیچ ترس و واهمهای
استاد و خانم شایسته بابت تمام زحمتهایی که برای این فایل میکشید از شما بینهایت سپاسگزارم
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و پیروز باشید انشالله
سلام به استاد عزیزم ومریم عزیز
خیلی خوشحالم که میبینمتون،
وای خدای من چقد شما ومریم جون روز به روز خوشکل تر و جذاب تر وخوش تیپ تر میشوین، شما ومریم جون یکی از نمونه های زیبای خداوند هستین.
انشاالله منم چند ماه دیگه قراره دوره سلامتی رو بخرم.
چقدراین طبیعت قشنگ وفوق العاده زیبا است.
اون حرفی که درمورد جن گفتین، واقعا تا چند سال پیش من میترسیدم وچقدر خودمو اذیت میکردم، وقتی اون صداها وحشتناک تربود میگفتن جن های بد هستن، چون خیلی ناراحت هستن این صداهارو درمیارن،
من بعضی مواقع توی خواب احساس خفگی میکردم انگار یه چیز خیلی سنگین روی من قرار گرفته که نمیتونم بلند بشم یا حتی حرف بزنم، میگفتن بختک هست باید اون موقع آیه الکرسی بخونی تا از روت بلند بشه،
بعد ازیه مدت فهمیدم از استرس که قبل از خواب داشتم بوده. ولی هم چنان اون ها بر این باور هستن که بختک هست.
خیلی خیلی سپاسگزارم از استاد عزیز ومریم نازنین به خاطر این حرف های جالب وقشنگ واین طبیعت زیبا چقدر لذت بردم ازاین فضا
و سپاسگزارم از خدای رحمان که من را در مسیر شما قرار داد.
عاشقتونم از دور میبوسمتون
همیشه درپناه الله باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد خوبم و مریم خانم
سلام به همه ی خانواده ام و دوستان خوبم
من سهیلا امروز از این فایل استاد به شگفت اومدم از این آگاهی های استاد و سپاسگزارم
من دیروز در باشگاه تکواندو که پسرام برده بودم
چند وقتیه با دو نفر از دوستان در مورد فایل های استاد و آگاهی ها و روش دیگه از زندگی او آگاهی ها که استاددر اختیارمون گذاشته اینکه ما خالق زندگی خودمون هستیم گفتگو میکنیم
دیروز یک دفعه یکی از دوستانم گفت میدونی ادم های پول دار و موفق ساعت 5 صبح بیدار میشن
من یک دفعه گفتم این باور شماست از اونجایی که شنیده بودم از استاد که میگفت بعضی ها باور دارن صبح زود بیدارشدن راز ثروتمند شدنه و من گفتم نه اینطور نیست و بعد دوست عزیزم گفت من به کتاب دارم که در این مورد از اونجایی که من دراین زمینه مقاومت دارم یه جوری شدم
ابتدا گفتم کتاب رو بیار بخونم بعد گفتم آخه استاد چیز دیگه گفته استاد اشتباه نمی کنه و با آگاهی همه چیز رو میگه و هی با خودم در گفتگو اینقدر که سکوت کرده بودم وبا تمام وجودم فکر میکردم و از خدا هدایت و یه چیزی که خیلی اذیتم میکرد اینکه تو ساعت پر انرژی و پنج صبح ها رو از دست دادی و هی بیشتر انرژیم پایین میامد
خلاصه شب با شوهرم موضوع در میان گذاشتم گفت این باور دوستت است این قانون نیست که بعضی ها ظهر از خواب بیدار میشن اما موفق و ثروتمند هستن
بعد دوباره یاد آگاهی های استاد افتادم.و از خدا هدایت
صبح که از خواب بیدارشدم اومدم توی سایت که ببینم فایل جدید از استاد نیومده دیدم این فایل اومده وقتی دیدم هیجان داشتم دیدم استاد درمورد باور ها و حتی اشاره به صبح زود کرد و دوباره صحبت های قبل رو تایید کرد گفتم خدایا شکرت سپاس و کلی از اینکه خدا این استاد خوب رو بهم راهنمایی کرده خدا رو شکر کردم گفتم خدایا شکرت برای وجود استاد. و کلی ذوق بیشتر که جوابم گرفته بودم
استاد جان من عمری از وقتی به تکلیف رسیده بودم صبح برای نماز اول وقت مادرم بیدارم میکرد و عادت کرده بودم اما این بیدار شدن ها حال خوبی بهم نمیداد چون فقط نماز رو میخوندم و اونم هیچی ازش نمی فهمیدم مبخوابیدم واگه یه روز نمازم قضا میشدم احساس گناه و فکر میکردم چون نمازم قضا شده امروز روز بدی و خلاصه تمام روز اتفاق های بد
بعد از گوش دادن به فایل های شما تصمیم گرفتم صبح هروقت بیدار شدم نمازم میخونم وبا احساس خوب روزم شروع میکنم خیلی طول کشید که تا بتونم احساسم راخوب بکنم چون اینقدر این ذهن من نجوا میکرد تا این کارو نکنم چون مقاومت زیادی داشت هنوزم داره اما من کار درست و انجام میدم و احساس میکنم حال بهتری و روز بهتری دارم دوست ندارم صبح زود بیدار بشم با خالق هسنی فقط کلمات عربی بگم
من الان خدا مو بیشتر دوست دارم و بیشتر میتونم احساسش کنم و سعی میکنم اون فایل های در پرتو آگاهی رو بعد از نمازم گوش بدم نمیدونید چه اتفاق های خوبی در درونم احساس میکنم چقدر روابطم خوب شده چقدر حال خوبی دارم احساس میکنم با تمام هستی در صلح هستم و در اوجم وقتی گوش میدم
من خواستم از شما تشکر و سپاسگزاری کنم ممنون که فایل ها و آگاهی ها رو دراختیار ما میزارید شما امروز کلام خدا برای من گفتید سپاس از شما و مریم خانم گل
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت استاد عزیزم، مریم خانم شایسته و سایر دوستان جان
سپاسگزار خداوندم که باز هم میتونم تو این مسیر باشم و رو زیبایی ها تمرکز کنم
فایل با یه آهنگ زیبا و مزرعه بزرگی که اطرافش کلی گل آفتابگردان کاشته شده و واقعا چشم نوازه شروع میشه و این شروعیه واسه اینکه هر کدوممون یه برداشت جالب و متفاوت داشته باشیم.
من واسه تمرکز رو فراوانی تو یوتوب مرتب فایل های مراکز خرید بزرگ رو نگاه میکنم مثل اپال و ایران مال و پالادیوم و.. دیشب تو یوتوب داشتم یه بازار بزرگی از تهران رو نگاه میکردم و بعدش گفتم سری به سایت بزنم که دیدم فایل جدید اومده و چه جالب اینجا هم استاد رفته به یه فروشگاه بزرگ و کلی جنس متنوع که ادامه ی تمرین تمرکز به فراوانی شد.
نکته جالبی که میبینم تو این فروشگاه ها یخچالهایی هستن که در ندارن، قبلا همه یخچالا در داشتن و اگر در خیلی باز میموند یخچال برفک میزد، فروشگاه ها که زیاد شدن و طوری شد که خود مردم محصولات رو از قفسه ها و یخچالا بر میدارشتن خب بطبع در یخچالا هم خیلی باز و بسته میشد و این تولید برفک میکرد و این خاسته به جهان ارسال شد که یخچالهایی درست بشن که برفک نزنن و نتیجش شد یخچالهای بدون دری که برفک هم نمیزنن و کار رو واسه خریدار و فروشنده خیلی راحت کردن و اینا همه نشونن که جهان همواره داره به خاسته ها پاسخ میده اون هم در مقیاس عظیم و البته سریع.
مورد جالب بعدی اینه که چقدر تنوع محصول و گوشت بود و اینکه وقت حساب کردن خودت میری با اون وسیله جنسهات رو حساب میکنی و این خودش نشون از راحت تر شدن کارها داره و میشه با نیروی کمتر بیزینس های بزرگتر داشت و هروز کارها دارن راحت تر و ساده تر میشن، خدایا شکرت
با دلار 49000 هزار تمنی خریدا شدن حدود 8 میلیون تمن و این هم باز نشون از اینه که وقتی مثل استاد متعهدانه کار میکنی رو باورات جریانی از ثروت میاد تو زندگیت و براحتی از پس هزینه ها بر میای.
خب حالا بریم سر وقت صحبت های استاد و مثال هایی که یادم میان، حقیقتا اولش که استاد گفت مثال هایی که میدونید رو بزنید ذهنم مقاومت کرد و گفتم من اینجور مواردی یادم نمیان و بیخیال کامنت نوشتن ولی درونم مرتب بم میگفت آقا تو شروع کن به نوشن و هدایت میشی، بار دوم که فایل رو نگاه میکردم حین صحبت های استاد یه چیزایی یادم اومدن و تا فایل تموم شد شروع کردم به نوشتن کامنت و شاید بعضی مثالهام از زاویه دیگه ای باشن که میشه به موضوع نگاه کرد.
مورد اول که یادم میاد تقدس بخشیدن به افراد بود مثلا تو ماه نگاه کنی عکس آقای خمینی هست و دست میگذاشتیم تو گردن هم و ب هم ماه رو نشون میدادیم و تایید میکردیم که بله اون عکس امام خمینیه!!
یه مورد دیگه خیلی بزرگ کردن اماما بود و اینکه اونا خدایی واقعی هستن و ما گناهکاریم و اونا مرتبشون بالاست و از هدایت شدگانن و از ما خیلی بالاترن و نتیجه اینطور تفکری این بود که همیشه خودمون رو پایین میدیدیم و اینکه دوریم از خداوند و احساس کم ارزشی و گناه تو وجودمون بالا بود.
یه مورد دیگه اساتید قانون جذبن که بعضیاشون دارن با خرافات جیب مردم رو خالی میکنن، یادمه تو یه گروه در مورد قانون جذب بودم که یکی از خانما عکس یه کاغذ رو فرستاد که روش چندتا عدد بود و میگفت این رو بنویسید رو دستتون پول میاد سمتتون و فلان استاد گفته، گفتم خب این ربطش به پول چیه و اگر این عددا پولدارت میکنن خب تتو کن رو دستت که مرتب بببینی و میلیاردر بشی، ولی خب گارد گرفت و منم کلا لفت دادم از اون گروه چون اکثرا تمرکزشون رو ورد و عداد و… و سخته قبول کنن که بابا همچی از باور خودمونه و نیاز به هیچ ورد و جادو جمبلی نیست. یا عدد تسلا 3 و 6و 9 کلید جذب خواسته هاتونه و..!!!
مطلب بعدی دعا نویسا هستن و واسه اینکه نشون بدن کارشون اصولیه یه سری فرمولا میدن به این بخت برگشته ها، من تو زمین جفت خونم کلی مرغ و خروس دارم و لذت میبرم ازشون، بعد زیاد شدن و اگهی گذاشتم واسه فروششون تو برنامه دیوار، یکی اومد و گفت 4 تا مرغ رنگی میخام از 50 کیلومتر اونطرف تر اومدم، بش گفتم همه رنگی دارن انتخاب کن و ببر، بعد به دوستش میگفت حتما باید رنگی باشن و رنگا مختلف واسه دارو میخام، بش گفتم دارو؟!! یا دعا نویس؟ گفت حقیقت دعا نویس گفته باید چهارتا مرغ رنگی سر ببری خاک کنی تو چهار طرف خونه، خدا رو شکر کردم که حداقل تو این فازا نیستم و توکل ریزی به خداوند دارم و بازیچه دست بقیه نیستم ولی یادم میاد یه زمانی که خیلی منفی بودم و سالها افسرده بودم و خیلی نابود بودم و خانواده مرتب میرفتن پیش دعا نویسا و میگفتن اره طلسمش کردن و… تا روزی که با قوانین آشنا شدم و تمرکزمو بردم رو زیباییا و روز به روز حالم بهتر شد و ثابت شد بهم که همچی به خودم بستگی داره.
این موارد یادم اومدن و بخاطر تعهدی که دادم به خودم واسه کامنت نوشتن نوشتمشون و منتظر کامنت های زیبای دوستان هستم.
هممون رو به خداوند بزرگ میسپارم.
اومدم نشانه هدایت امروزم بزنم
بنر فایل جدید دیدم
دقیقا جمله ای که ب زبون اوردم:
اخ جون فایل خرید
من عاااشق خرید کردنم دوست دارم ساعتها توی هایپراستارها با چرخ دستی قدم بزنم و خرید کنم
ی لوازم تحریر فروشی نزدیک خونمون که بزرگ و پر از وسایل جذاب ، انواع لوازم تحریر و اسباب بازی و لوازم هنری
دلم غش میره
خلاصه جلدی پریدم ایرپاد اوردم تا بقیه خوابن فایل تماشا کنم
خدایا شکرت برای اینهمه برکت و فراوانی، برای مواد غذایی درجه یک با قیمت عالی
وقتی خانم شایسته عزیز مانیتور رو نشون دادن
ی لخظه یاد پالت سایه چشم افتادم
ترتیب رنگها، دایره وار بودن
انسان خلاق…
خدایا شکرت
و استاد باز هم ی نکته خوب عنوان کردن
چقدر شده که الکی، نادانسته، از روی حسادت
حرفهایی زدیم
یا حرفهایی رو باور کردیم بدون دانستن ریشه
مثلا در مورد خودم
یادم شنیدم فلانی ک سوپر مارکت ٢٠ متری داشت
ی هایپر مارکت زده
و اولین جمله ای که ب دهنم اومد بجای گفتن اینکه مبارک باشه، این بود: از کجاااا
یا بارها قضاوت های الکی کردم فقط برای اینکه اون حس حسادتم( ریشه اش باور کمبود و عدم لیاقت) رو ارضا کنم
وقتی میدیدم که کسی که از ی سطحی از من پایینتر اونم خیلی
ولی شهامتش از من بالاتره خیلییی
داره راحت پول میسازه از همون کار من
با قیمت دست کم ١٧ برابر
یعنی من ١٠٠ میگیرم و اون ١٧٠٠
ب جای درست کردن خودم
کارکردن روی خودم
باور لیاقت
باور ب فراوانی
هدایت ب اسانی و مشترهای ادم حسابی
ایشون قضاوت میکردم که ببین فلانی برا ی بنر اینقدر میگیره
تا اون احساس بی عرضه گی ، ناتوانی، ترس، عدم لیاقت، باور کمبود، شرک رو پشت این نقاب بظاهر زیبا و جامعه پسند قایم کنم
استاد سپاسگزارم برای اینکه ما رو با خودتون همسفر کردین ب زیبایی ها
به نام خداوندی که آورنده ی حق ونابودکننده ی باطل است
خداوندابی نهایت بار سپاسگزارم که ازطریق بهترین بنده ی موحدت چشموگوش من را به روی حقایق بازکردی و هرگونه مبطلات رو ازمن دورکردی
سلام و درود خدا به شما دوموحد بزرگوار که درمسیر توحید باایمان و تعهد پایبند هستید و سرزمین پهناورخداوند رو باعشق با دیگر بنده های درحال رشد درمسیر توحید به اشتراک میگذارید
سپاسگزارم ازشما استادعزیزم که هدایت شدید به مسیره قانون اصلی سلامتی و خداوند به شما کمک کرد که اصل رو از فرع تشخیص بدید و هزارن هزار نفر در جای جای نقطه ی جهان از بنداسارت حواشیِ خوردوخوراک نجات دادید
چقدر زندگی میتونه لذتبخش تر بشه وقتی تو یکوعده بیشتر غذا درروز نخوری و بدونی که همین برای بدنتمفیده و بس،وبقیه ی ساعات عمرت رو صرف اهداف صرف لذت بردن از طبیعت خداوند و صرف صلات و توجه به قوانین حاکم برجهان هستی کنی،واقعا که چقدر تحسین برانگیزه اینجور زندگی کردن تو دنیا که عمرت رو هم نه فقط ازلحاظ کمیت بلکه ازلحاظ کیفیت هم بالا ببری،و چقدر شما از مؤمنان خاص خداوند هستید که خوب زندگی میکنید و کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه
نوشجانتون اینهمه گوشت باکیفیت و یک میوه ی بلوبری سرشار از ویتامین موردنظر برای بدن
نوشجانتون اون غذای استیکی خوشمزه ای که توسط دستان پرازعشق مریم بانو پخته میشه و به تک تک سلولهای بدنتون سلامتیوانرژی مفید واردمیکنید
نوشجانتون اون شورولذتی که از عمل به قانون سلامتی دارید و از حواشی خوردوخوراک به دورید
استاد راجب این اطلاعات بهمون گفتید که هرچیزی رو بدون دلیل و منطق باور نکنید که این اطلاعات بدون منطق و دلیل مارو وارد حواشی میکنه و از اصل دور
اول از همه تحسین میکنم این حداز خلاقیت زمینهای کشاورزی در امریکارو که انقدر مبتکرانه لوله ی آبیاریشون رو جوری نصب میکنن که به صورت دایره ای شکل زمینشون آبیاری بشه و چقدر زیباتر کرده طبیعت رو از زاویه ی دید جی پی اس
و چقدر تحسین برانگیزه اینجور خلاقیت که ازهرگونه اشکال هندسی استفاده کنی برای زیباتر دیده شدن زمین کشاورزیت خدایاشکرت
استادجان چیزی که من دارم این روزها زیادمیشنوم همین حرفای بی منطق هست و مردم چشموگوش بسته به یک اطلاع بسنده میکنن و میبینم که چقدر توزندگیشون دل به حواشی بستن و ازنتایج اونها کاملا مشخصه که بدون اینکه خودشون تحقیقی راجب اون موضوع انجام بدن خیلی زود به یک اطلاعی که نمیدونن منبعش ازکجا وبه دست چه کسی درست شده دل خوش میکنن
چندروزپیش بود یه بنده خدایی بهم گفت میدونی چرا ترامپ توامریکااینقدرثروتمنده و اینهمه کاخوکوخ بهم زده
اولش یکم خوشحال شدم که حالا قراره یه باوری ازین حرفابیرون بکشم تاواقعاببینم دلیل ثروتمند شدن ترامپ چی بوده و چقدر به قانون عمل کرده
بعد دیدم گفت که ترامپ با آدمای فضایی به صورت مخفیانه درارتباطه و تو امریکا زبون ادم فضاییهارو مخفی اموزش میدن و ترامپ اولین نفریه که ترجیح داده اون اموزش رو ببینه و باآدم فضاییا ارتباط برقرارکنه و بهش میگن که اوضاع آینده ی کشور وجهان در چه حاله و رازو رمز ثروت رو اونها بهش میگن که در چه زمانی چه کاری انجام بده!!
این کل حرفی بود که به من اون بنده خداگفت و من ماتومبهوت موندم ازینکه چرا مردم تااین حد اسیر حواشی شدن و نعمت و ثروت رو به همین راحتی ازخودشون دور میکنن و فکر میکنن یکسری آدمایی هستن تو جهان بایکسری توانمندیهای خاص که فقط اونها هستن که اونهم باااینجور روشها به ثروت زیاد دست پیدامیکنن!!
راجب اون آقایی که گفتید با زمین ذرتش یک نمادی درست کرد و مردم باورکردن که آدم فضاییا اینکارو کردن
واقعا که همه جای جهان مردمی هستن که چشموگوش بسته یکسری اطلاعات رو باورمیکنن و هربار به سمت اینجوراطلاعات هدایت میشن و تعجب میکنن که چرا ثروتمند نمیشن یا چرا هربار بیماری یامشکلات دیگه ای واردزندگیشون میشه
دوسه روزپیش بود یکی از اقواممون تازه ازکربلا اومده بود،و ازش پرسیدم کربلا بهت خوش گذشت گفت آره ان شالله سالِ دیگه طلاهم که شده میفروشم میرم کربلاوونجف و ازنزدیک مکان وادی السلام رو ملاقات میکنم
کنجکاوشدم ببینم وادی السلام کجاست و ازش پرسیدم که چجورجاییه
ایشون گفت جاییه که روح مؤمنین بعدازمرگشون پروازمیکنن میان این قسمت میشینن!و گریه میکرد میگفت ان شالله منم توفیق پیداکنم وادی السلام به خاک سپرده بشم و روحم همونجا با مؤمنین محشوربشه!
من چشمام داشت از حدقه بیرون میزد و بیشتر کنجکاوشدم ببینم خوب اونجایی که میگه چطوریه و چه شکلیه
اون بنده خدا چندین تا عکس ازون مکانومحیط اطراف گرفته بود،استاد باورتون نمیشه اکثره مقبره ها شکسته و یک فضایی بود که سرشاراز زباله هایی که واقعا باعکس هم میشد انرژی منفی اون فضارو حس کرد،و بهش گفتم تو واقعا میخوای تواینجور جا دفنت کنن؟؟!این فضا اگه واقعا ارواح مومن جمع میشن چرا فضاش انقدر کرکثیفو پراززبالست؟!
اصلا استاد یه جوابای بی منطقی به من میداد که من ازون تعجب میکردم و اون ازمن متعجب تر که چرا نمیتونم یهمچین موضوعی رو بپذیرم و باورکنم
اما وقتی به کل زندگیش یه نگاهی انداختم برام منطقی شد که چراباید این ادم انقدر تو حواشی باشه
من اونموقه بود که دیگه متعهدشدم هیییچوقت حتی به صورت کنجکاوانه هم نخوام به این موضوعات چرندپرند گوش بدم،چون حتی اگه هم باورنکنم حتی شنیدنش هم یه سمی هست که به خورد روحم دادم
واقعا اگه همه ی ماآدما هیچ اطلاعی رو چشمو گوش بسته نپذیریم زندگی چقدر میتونه لذتبخشتر بشه
استادجان یه چیزی که شاید چندصدسال توی ایران به صورت یک خرافات پذیرفته شده ومن وقتی سوال میکنم و چونوچرا میارم که دلیل این کاراچیه فکرمیکنن ازدین خارج شدم
و موضوع اینه که وقتی کسی تویک خانواده ای فوت میکنه،وبه خاک سپرده میشه،نصف شبِ روزبعدیکه مرده به خاک سپرده شده چندنفراز اعضای نزدیک به اون فرد با نونو حلوا به دست میرن بالای سر مرده میشینن و بااین دلیل که اون چشم به راهه و به این نونوحلوا نیازداره!!
و میذارنش رو قبرش و دوباره به خونه میان!
استادباورتون میشه هنوز توی شهرما این موضوع مرسومه؟!؟و کسی نیست بخواد این موضوع رو تحقیق کنه ببینه چقدر میتونه صحت داشته باشه،آیا کمک کنندست؟آیا واقعا اون روح منتظر نونوحلواست که مشکل اعمالش بااون نونوحلوا رفع میشه؟!
ومن بعضی وقتا اینجور چیزارو که میبینم باخنده میگم منو میبرید امریکا به خاک میسپاریتم،اونجا روحم حداقل ازین خرافات شما در آرامشه
و تواین فایلهایی که برامون میگیرید چقدر میبینم که ادما توی امریکا چقدر توحیدی تر درمورد مرده هاشون رفتار میکنن،وایران به اصطلاح پیرو دین اسلام هست و از شکلو شمایل سنگ قبرهاشون و خرافاتشون بیدادمیکنه که چقدر درگیر حواشی که چه عرض کنم درگیر مزخرفاتی شدن که نه در دنیا و نه درآخرت سعادتمندی رو میچشند
استادازتون ممنونم که چشموگوش حداقل منِ نوعی رو بازکردید و بهم یاددادی که هرچیزی رو بدون دلیلو منطق نپذیرم
شاید اگرمن هم الان تواین سایت نبودم حتما این داستانایی که الان خودم تعریف کردم باجانودل میپذیرفتمشون و میگفتم همین اصل است و دیگرهیچ
ولی وقتی قانون حاکم برجهان هستی رو درک کردم،خودبخود به تمومه جوابای سوالاتم رسیدم،و فهمیدم فقط خودم و اعمال خودم هست کهذجایگاه منو هم دراین دنیا و هم درآخرت مشخص میکنه
و نه دفن شدنم دریک مکان خاص از منطقه ی جغرافیایی،و نه نونوحلوا برام خیرات کردن منو به مقربان الهی نزدیک میکنه
اعماله خودمه که تعیین میکنه چه جایگاهیو برای خودم داشته باشم
اعمالورفتاروباورهای خودمه که باعث میشه به منبع نوروکمال نزدیک بشم یا دور
دوست داشتم این موضوعات رو هم باشما وبادوستان عزیزم به اشتراک بگذارم و باهم دیگه ببینیم که چرا اوضاع حال حاضراکثر مردم ایران هیچوقت روبه بهبودی نرفته،بخاطراینکه نمیخوان دست از عقاید گذشتگانشون بردارن!
امیدوارم که مثالهام کمکی باشه برای دیگردوستان تا ببینن ما تو چه عقایدی رشد کردیم،و الان به لطف خدای بزرگ توسط دستان بی نظیرش حداقل مابچه های سایت داریم ازین باتلاق نجات پیدامیکنیم
درپناه ایزدمنان هدایت شده به مسیر راستی و پرنعمت باشید و درزندگیتون از خیروبرکت بی نهایت بهره منده شوید
(آمین)
بنام خداوند مهربان
درود و عرض ادب به استاد عباسمنش عزیز، خانم شایسته گل و همراهان و همسفران سفر به دور آمریکا
خب خدا رو هزاران بار شکر که درست بعد از اینکه سفری زیبا به یکی از زیباترین جاهای دنیا در کشور خودمون رو داشتم، هدایت شدم به سفری عالی یعنی سفر به دور آمریکا
استاد در مورد موضوع که سطحی برداشت نکنیم مثالهای زیادی در زندگیمون بوده و هست که یک موردش رو چند روزه پیش به عینه دیدم که یک برداشت اشتباه و بعدش یه تصمیم غلط تا مرز فاجعه پیش رفت البته خداروشکر به خیر گذشت(البته این موضوع برای یکی از اطرافیانم پیش اومد)
صبح که داشتم کامنت های دوستان رو میخوندم و این فایل عالی رو دیدم یه هدایتی رو دریافت کردم که از این پس مدیریت زندگیم رو به خداوند بسپارم و در هر کاری از خداوند راهنمایی بخوام و ببینم اگه خدا بخواد در موارد مختلف زندگیم تصمیم گیری کنه چه راهی رو پیش پام میزاره و سعی کنم همون راه رو برم و نتیجه رو واگذار کنم بخودش چون اون بر همه چیز و همه کس تسلط داره، اگه ما بتونیم از هدایت های پرودگار استفاده کنیم همه چیز خیره و شری وجود نداره، دیگه تسلیمیم و آرامش داریم دیگه نگران نیستیم و با فراق بال حرکت میکنیم چون مطمئنیم خداوند جز خوبی چیزی رو برامون نمیخواد اگه به چالشی هم بخوریم ناراحت نمیشیم، نمیترسیم چون مدیریت زندگیمون دست کسیه که براحتی مسائل رو برامون حل میکنه، ما باید سعی کنیم از مسیر لذت ببریم و مقصد رو واگذار کنیم به پرودگار
هر زمان که به خداوند اعتماد کردم و ازش هدایت خواستم و نتیجه رو بهش سپردم نتایج عالی بوده، پس ازین پس تمام تلاشم رو بکار میبرم که این موضوع یادم نره و در همه امور مدیریت رو به اون بسپارم و به هدایت ها عمل کنم.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانوم شایسته عزیز
سلام به تمامی دوستان هم فرکانسی عزیز
اول باید تشکر ویژه کنم از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز بابت به اشتراک گذاری این تصاویر بسیار زیبا و پرانرژی و مهمتر از همه آگهی های که استاد جان حتی در سفر با ما به اشتراک میزاره.
استاد جان در مورد این موضوع یه خاطره ای از خودم بگم.
تقریبا 20 سال پیش بود که در صف نانوایی برگه ای رو پیدا کردم و چون خیلی دقیقا تا زده شده بود نظرم رو جلب کرد و با دقت بازش کردم تا بخونمش و بعد یه سری متون عربی بود و پایین برگه نوشته بود اگه این برگه به دستت رسیده باید از روی این متن 124 بار بنویسی و جاهای مختلف شهر قرار بدی تا بقیه مردم آگاه بشن و هیچکسی از اعضای خانواده هم نباید این رو متوجه بشه در غیراینصورت در طی 14 روز آینده یکی از اعضای خانواده ت از دنیا خواهد رفت و اون متن تقریبا یک سوم برگه آ4 بود و من در سن کودکی از ترس اینکه کسی نبینه شب ها زیر نور چراغ خواب تا صبح این متن رو مینوشتم و صبح ها از بی خوابی با گریه به مدرسه میرفتم و حتی زنگ تفریح مدرسه هم بجای استراحت شروع میکردم به نوشتن این متن تا قبل از 14 روز و جالبه که یکی از بچه های کلاس ما اومد سر کلاس و گفت بچه ها من یه کاری باید انجام میدادم و ندادم و پدرم فوت کرد و شنیدن این حرف چنان باوری در انجام این کار به من القا کرد که شبانه روز نشستم به نوشتن این متن و بعد از اتمام شروع کردم به پخش کردن این برگه در جاهای متخلف محله خودمان تا بحساب خودم طلسم این دعا رو بشکنم و به نفر بعدی منتقل کنم و خدا میدونه چند نفر از بچه های همسن من چنین چیزایی رو دیدن و یه آدم زود باوری مثل من اون دعا رو از طرف شیطان میدانست.
خلاصه ش رو بگم که چندین شب بیدار و خوابی و مچ درد بخاطر نوشتن زیاد و حتی الان که دارم میگم یادم میاد که تاکیید داشت با زنگ قرمز بنویسیم تا اثرش خنثی بشه و شاید دلیلش این بوده که زمان من بچه ها حتی از چراغ خواب قرمز میترسیدن و میگفتن شیطان جاهایی میره که نور و رنگ قرمز باشه .
این فایل استاد جان باعث شد در حین دیدن این فایل یاد این خاطره از خودم بیفتم و بگم نداشتن آگاهی و ترس از اینکه که دیگران میتوانند بر زندگی ما تاثیر بگذارند انسان را تا به کجا خواهد کشاند که شب و روز خواب و خوراک نداشتم و اینقدر مینوشتم که تمام انگشتانم درد میکرد.
با تشکر از استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی عزیز که اطلاعات با ارزشی رو در تک تک فایل ها با یکدیگر به اشتراک میگذاریم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید.
《به نام خداوند توانا》
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ ﴿104﴾
بلکه گفتند: ما پدران خود را به عقاید و آیینی یافتیم و البته ما هم که در پی آنها رویم بر هدایت هستیم.
آره استادجان چه حرف ها و نصیحت هایی درباره یک انسان موئمن انسانی که خداوند هدایتش میکند به من نگفتند از حجابی که با پیداشدن مو هام به عذابی سخت دچار شوم..
تا اینکه نباید خیلی بخندم،
وایی وقتی میخندیدم واز ته دلم شاد بودم
بهم میگفتن خنده زیادیشم خوب نی!!
اگه گریه کنی اگه بری توی عزاداری ها خدا حاجتتو میده و من گاهی وقتا چشمام درد میگرفت از اینکه با التماس و اندوه و گریه از خدا چیزی میخواستم
چه قدر روایت ها و حدیث ها بهم گفتن از باید ها ونبایدها و جای یک اصل توی زندگیم خالی بود …
چه قرآن هایی فقط و فقط ماه رمضان باید میخوندم بدون توجه به معنا بدون فهمیدن پیام این آیه ها
نمیخوام وارد جزئیات بشم ….
آرام آرام گذشت و من شدم اون انسانی که حاضر شد بره ته یک چاهی عمیق زمان و انرژی بزاره تا به خودش ثابت کنه تا پا روی ترس هاش بزاره که آی ملت این چاه چاه شیطان نیست اصلا شیطانی داخل این چاه نیست
استاد از یه جایی به بعد روحم خسته شد؛
وَالضُّحَى ﴿1﴾
قسم به روز روشن
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
و قسم به شب به هنگام آرامش آن
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى
که خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است
از اینکه توی زندانی زندانی شده بود با باورهایی که هیچ اصل و اساسی نداشتند
انگار یه عمری توی رودخونه ای خروشان بودم که داشتم بر خلاف جهتش حرکت میکردم
از یه جایی به بعد حرف ها رو میشنیدم ولی این قلبم بود که می پذیرفت،سمانه هیچ کاری نکرد فقط از ته دلش از خدا طلب کمک کرد…
وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ ۚ
و خدای شما فرمود که مرا بخوانید تا استجابت کنم دعای شما را
نمیدونم از این جا به بعدش چی بنویسم چند بار پاک کردم چون از این جا به بعد من کاره ای نبودم خودش می بردت هر جا دلش خواست …
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست
فقط زمانی که از خدا میخواهم و خداوند استجابت میکند تا زمانی که قراره برسم به ساحل خیلی قشنگه خیلی عاشقانست،( بغضم گرفت)
چون وقتی یادم میاد چه طوری منو در آغوشش گرفت تا برسم به ساحل……
و ساحل من جایییه که رابطه ام با خدا عالیه
آرامش دارم
نعمت ها دارم
وفقط خوده خدا میداند که تا وقتی من در مسیر صراط المستقیم باشم چه نعمت ها وثروت ها خواهم داشت و خلق کنم……
استاد و مریم جان سپاسگزار شما هستم،به خاطر به تصویر کشاندن چنین طبیعت هایی به خاطر عمل به قوانین بدون تغییر خداوند که لحظه به لحظه زندگی با شما برای من نکات قابل تامل و مهم است
خدایا صدهزار بار شکر که راه نشانم داده ای وبازهم میدهی….
الهی شکرت
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز .
در واقع استاد به مسئله ای اشاره کردید که تا حد بسیار بالایی در زندگی روزمره بیش از نود در صد مردم و یا حتی بیشتر جریان داره و شاخص اینگونه حرفها و باورها بیشتر در شهرهای مذهبی رواج بیشتری داره و این موضوع باعث شد که من به عمق خودم در سن کودکی سفر کنم و باورهای مشابه با این موضوع رو بررسی کنم .
و اما پی بردم که باورهای مذهبی چقدر به این شکل درب های تفکر انسانها رو بسته و این تفاوت رو حالا بهتر متوجه میشم چون متوجه شدم که من هدایت شدم به سایت زیبای استاد عباس منش و چقددددرررر از اون فضای خرافاتی دور شدم و تفاوت از زمین تا آسمان هست .
خوب همونطور که خودتون هم میدونید استاد واسه ما که در قم که مذهبی ترین شهر دنیاست متولد شدیم و تا سن نوجوانی در قم بودیم و بعدش هم که یزد که ساکن شدیم و یزد هم دست کمی از لحاظ باورهای مذهبی نسبت به قم نداره و ، این باورهای مذهبی ریشه در عمق بینهایت جهان مادی داره و من هم مستثنا از این خرافات نبودم .
برای مثال از کتب ادعیه شروع کنم که خودش یکی از عامل های شرک و حاصل عدم تفکر و برداشت های سطحی هست که از همه چیز در این زمینه شاخص تره به نظرم که واسه هر اتفاقی و واسه ایجاد هر شرایطی یه دعا درست کردن و فک میکنن که اگه کسی بخواد به خواسته ای برسه یه دعا میخونه و اون دعا مثل ورد عمل کرده و اون خواسته انجام میشه و البته برای کسانی که باورش دارن کار میکنه اما نمیدونن که به وجود اومدن اون خوسته به خاطر اینه که در موردش فکر میکنن و توجه میکنن و احساسشون در مورد اون خواسته خوبه به این دلیله که اتفاق می افته نه به خاطر اون دعا و یا ورد .
به همین دلیل بسیاری از انسانها امامزاده ها رو مثل بت خانه و بت پرستش میکنن و تقاضا و خواستشون رو از بتها میخوان و حتی بعضی شفا هم میگیرن و فکر میکنن که اون امامزادهه شفا داد ، نمیدونن که شفا دهنده ی حقیقی که ربّ تمام جهانیان هست شفا داد و به همین دلیل سطحی فکر کردن میپذیرن که بله این دعا کار کرد یا این امامزاده جواب داد .
مثال همین چاه جمکران در قم که مردم نامه مینویسن و میندازن تو چاه و خیلی هاشون هم به خواستشون میرسن و چون آگاه نیستند که قانون توجه به خواسته و احساس خوبه که خواسشون رو اجابت میکنه و چون سطحی میبینن فکر میکنن که چاه خواستشونو برآورده کرد .
و از این بابت خوشحالم که خداوند هدایتم کرد به این مسیر بسیار زیبای توحیدی که با قانون کار میکنه و هرگز تغییری در این قانون بسیار زیبا و دقیق ایجاد نمیشه و اصلا قشنگیش به همین قانون غیر تغییر هست .خدایا شکرت واسه این مسیر بینهایت زیبا و توحیدی .
خدایا هزاران مرتبه شکر واسه راه راستی که من رو هدایت کردی همان راهی که در اون نعمتها و ثروتهای بینهایت وجود داره و به صورت کاملا طبیعی وارد زندگیم شده و میشود.
خداوند مهربانم از تو سپاسگذارم برای وجود استاد عباس منش و خانم شایسته که بعد از تو که تمام دلخوشیم هستی این دو بنده ی شایستهی تو دلخوشیم هستند و افتخار میکنم که آگاهانه قدم جای پای این دو عزیز بگذارم و با قانون جهان هستی و با توحید به تو وصل شوم که هر آنچه که هستم و دارم از آن توست .، هر نفسم و هر ضربان قلبم .
خداوندا مرا در این احساس زیبای سپاسگذاری بیشتر و بیشتر قرار بده که بهترین احساس برای من است ،
خداوند مهربانم ای ربِّ العالمین ای که تمام قدرتها به دست زیبای توست ، تنها تو مرا کفایت میکنی ،
تنها و تنها و تنها تو را میپرستم و تنها و تنها و تنها از تو یاری میطلبم .
در پناه حضرت دوست باشید که او بهترین شنوای داناست