https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-20 03:01:082023-08-21 20:26:25سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 198
628نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و هزاران درود به دواستاد آسانگیرم ،عاشقتونم که انقدر هروز آسانگیرتراز دیروز در پی بهبود بیشتر ولذت بیشتراززندگی هستید
تحسین میکنم این حداز مسؤلیتی که مسئولان جاده وراهنمایی رانندگی برعهده میگیرن و یک جاده ای مثل همچین جاده هایی رو بنا میکنن تا رانندگی دراین دره وو درن دشت سالمتر و مناسبتر پیش بره
استادجان چقدرهربار که جلوترمیریم اون لحن صدای شما پرآرامشتره چقدر آدم باصداتون آرامش میگیره یک صدایی که همش ازاحساس لیاقت میاد از عزت نفسو ایمانو آگاهی میاد
اصلا نوع کلامتون نفوذ کلامتون از اولین فایل تواین سایت با نهصدوهشتمین فایل زمین تاآسمون متفاوته
یعنی اگه بشینیم ازاول فایلهاروبررسی کنیم ازهمه نظرشمافقط درحال بهبود شخصیت خودتون بودید وهستید و جهان لاجرم به فرکانس لیاقت و ارزشمندی شماپاسخ داده و نعمت پشت نعمت سفر پشت سفر آسانی پشت آسانی کرور کرور وارد زندگی شمامیکنه
تحسینت میکنم مرد مؤمن که خداوند عادلانه به قطه ای ازجهانش هدایتت کرده که اکثریت قریب به اتفاق مردم دوست دارن شادی و لذت رو تجربه کنن،خودشونو طبیعت خداشون رو تجربه کنن
چقدر این آدم رو تحسین کردم که یک آروی بااین طولوقد وصل کرده به تریلی و یک ماشین سوار بر تریلی،خودشو مجهز به الله اکبر کرده و عازم سفرشده تابره خودش کلی عشقوحال کنه لذت ببره خدایاشکرت
الله اکبرازین ترکیب رنگی که خداوند در طبیعتش پخش کرده یک طیف رنگیِ ترکیبیِ زردوسبز که روح آدم رو سرشاراز ارامش میکنه قلب آدم رو جلا میده ودریک کلام آدم رو به وجد میاره این حداز خلاقیت در نقاش زبردست خالق کیهان
من اونموقعاکه ده سالم بود برنامه های بابراس رو آخرشبا شبکه ی چهار باعشق میشستم میدیدم و همیشه برام سؤال بود که یعنی اینجور طبیعت در کل کره ی زمین وجود داره یانداره؟
و خدا جواب سوالم رو بعدازسالیانه سال داد و گفت ببین نقاشیهای بابراس الهام گرفته از نقاشیهای طبیعت منه،توطبیعتم نقاشی میکشم که از توصیف فقط رنگش عاجزی که بخوای بازبان جسم اون رنگ رو وصف کنی
الله اکبرازینهمه سرسبزیو لطافتی که کل جاده هارو احاطه کرده بخداکه اینجا خوده خوده بهشته،چقدر بهشته خداوند تحسین برانگیزه چقدر من هربار بیشتر خودم رو عاجز میبینم دربرابر یگانه قدرتمندم دربرابر عظمت و زیبایی جهانش خدایا من رو ببخش اگر نمیتوانم شکر تمامی نعمتهایت رو به جابیارم
استادجان چقدر دوست دارم این شخصیتتون رو که باطبیعت یکی میشیدو ازهمه مهمتر هربارازدوره ی سفررفتنتون روآسونتر میگیرید
چون هدف اصلی شماازسفرکردن لذت بردن بیشتره،شناخت بیشترخود وطبیعت وخداونده بخاطرهمین خداهم هدایتتون کرد به مسیری از قانون سلامتی که بیشترین وقت از عمرتون رو صرف رسیدن بع هدفتون کنید
شمادقیقا برخلاف باور عموم جامعه رفتارمیکنید که رفتن به طبیعت روکاره سختو طاقت فرسا میدونن و اونقدر یه غذا پختن یا یه چایی درست کردن تو طبیعت رو پردردسر فرض میکنن که حاضرن از رفتن به طبیعت منصرف بشن واین دردسرا رونکشن
من خودم وقتی حرف ازرفتن به طبیعت رو میزنم همسرم چنان سختش میکنه که من واقعا منصرف میشم ازرفتن به طبیعت،چون معمولاهمسرم تمایلش اینه که حتماباید باشخص خاصی به طبیعت بریم تابهمون خوش بگذره،
حتماباید کباب گوشتومرغ ببریم که بهمون بچسبه،حتماباید چای باآتیشو دودودم درست بشه تا اون چای بچسبه وووو
کلی ازین عادتها که هربارهم میخواد به این منوال پیش بره،و حاضرنیست به جای کباب یک غذای ساده ووآسون ببریم چون فکرمیکنه این کار کاره آدمای بی پولو فقیربیچارست
اماشمارو که میبینم چندین روزه توسفر هستید و دووعده غذابیشتر درست نکردید،بایک دستگاه بسیارساده و کل ظرفتون هم یک کاردو یک چنگال و تِمااام
واقعا چرا مااینقدر بخودمون سخت میگیریم وقتی که یه تفریح ساده رو میخوایم تجربه کنیم
خدای من چقدر واقعالذتبخشه وچقدردوست دارم این نوع سفرکردن رو
درخلوت طبیعت،سکوت طبیعت،اینترنت ماهواره ای،یک دستگاه گریل برقیِ آسان پز،درکنار یک کدبانوی زبردست،و یک استادِ ابراهیمگونه که در هر نقطه از صحراووبیابانِ جهان روی خدای قدرتمندش حساب بازکرده و سوت زنان داره بهترین لذت دنیارو میبره
فارغ ازینکه بیرون اطرافش چه خبرهست،فقط وفقط بهبود شخصیت خودش هست و خداهم هربار اون رو به سمت آدمای همسنگخودش هدایت میکنه خدایاششکرت
مریم جان چقدر هربار صورتتون شفاف تر و جوانترمیشه تحسینتون میکنم که انقدر عالی پابه پای عشقتون دارید پیش میرید و چقدر نتایج عالی داره برای شمادوزوج عزیز رقم میخوره
من هم یک مدتی قانون سلامتی رو خیلی خوب پیش رفتم اما اونقدر تحت تأثیرحرفای اطرافیان قرارگرفتم و نطراتشون برام پررنگ شد که متأسفانه ازمسیرخارج شدم،اماان شالله سعی میکنم اینبارمتفاوت عمل کنم،چون وقتی یکسری نشانه های ناجالب رو که ازجسمم میبینم خیلی بهم میریزم که چرا من نقشه ی مسیره درست رو بلدم و دارم آگاهانه خودمو ازمسیردرست کج میکنم و هربار به تعویق میندازم اون مسیردرست رو برم
ان شالله که بتونم باایمانو باتعهدبهتری به مسیردرستم برگردم
استادجان دیدگاهی که از دوست عزیزمون راجب خودتون خوندید،دقیقادوستمون درست میگه
من ازهمون روز اولی که صدای شمارو شنیدم بخدا که اون کلام شمادرقلبم نفوذ کرد،دقیقا حس میکردم که این حرفایی رو که بیان میکنید خودتون دارید بهشون عمل میکنید،این نیست که نصیحت الکی به شاگرداتون بکنید و مخفیانه جوری عمل کنید که خلاف حرفاتون باشه
من سالیانه سال دیگه متنفراز نصیحت شده بودم مخصوصا توی خانوادم که خودشون یک چیزی به مامیگفتن و در عمل خودشون دریغ از یذره عمل کردن
البته نصیحتهایی که فرع بودن روخودشون تقریبا رعایت میکردن،اما وقتی یک نصیحتی که واقعا اصل زندگی بود رو وقتی بیان میکردن اون وقت هیچموقه نمیدیدم اون اصل رو رعایت کنن،بخاطرهمین گوشوذهنم حساس شده به اون آدمایی که عالمِ بی عملن
من خودم وقتی دیدم خیلی دقیق نمیتونم اصل قانون رو اجراکنم تو جنبه های مختلف زندگیم،تصمیم گرفتم زیپ دهنم رو محکم ببندم و نخوام چیزیو بیان کنم کهخودم در عمل کردن بهش عاجزوناتوانم
استادجان واقعاخیلی خوبه که آدم همیشه سرسپرده و تسلیم به درگاه خداوند باشه و برای هدفمون تلاش کنیم و اون نتیجه ی مدنظر و روش رسیدن به هدفمون رو به خدا بسپاریم،اما اونقدر منِ نوعی کله شقی کردم برای رسیدن به اهدافم و راه رسیدن به اون هدف رو خودم خواستم تعیین کنم،وقتی هم که نتیجه ی مورد نظرم رو نمیگیرم ته ذهنم میخوام خدارو مقصر ماجرابدونم
و نه تنها ازمسیرناامید میشیم دست آخرهم میگیم من بدبختم و بدبخت هم ازدنیاخواهم رفت،و هدیه گرفتن برای خودمون که چه عرض کنم هزارجور سرزنشو بدوبیراه هم بخودمون میگیم و انتظارم داریم خدا بهترینارو توزندگیمون جاری کنه
اونقدر ما دچار خودسرزنشی ها شدیم که حداقل به اندازه ی نصف اون سالها زمان نیازداره تادوباره خودمون رو لایق و ارزشمند بدونیم
من هم این روزها هرکاری که توی خونه انجام میدم ونتیجش نتیجه ی موردنظرم میشه ازاینجاشروع کردم که خودم رو مهمون یک چای عطری گلابیِ خوشمزه کنم،و چقدر اون لحظه که چای رو مینوشم حسش با بقیه ی روزای دیگه متفاوت هست
و اتفاقی که میوفته اینه که وقتی هم داوطلبانه کمک کسی میرم اون طرف اونقدر به من لطفومحبت داره و انقدر خوب ازمن پذیرایی میکنه که میفهمم ازوقتی خودم برای کاری که انجام میدم ارزش قائلم طرف مقابلم هم برای خودم و کارم ارزش قائل شده
چیزی که قبلا همیشه جواب برعکس میدیدم،ونه تنها قدردانی ازمن نمیشد بلکه یک وظیفه ازطرف من میدونستن
خداروصدهزارمرتبه شکر که این آگاهی ها به من یادآوری شد که اونقدراهم که فکرمیکردم نتیجه ای ازاین مسیر نگرفتم نیست،من توخیلی اززمینه ها که روی ارزشمندی خودم کارکردم و توقعم رو ازدیگران اوردم پایین و توقعم رو ازخودم بالابردم که خودم باید بخودم احترام بگذارم،خودم به احترام خودم باید کلامو بردارم،ونیازی به هدیه وو تشکر دیگران نداشته باشم
نتیجش میشه عزتواحترام هم ازطرف جهان به من هم ازطرف آدما به من
تاچه زمانی؟؟تازمانی که خخخوودم برای خودم ارزش قائل باشم،و روی بهبود شخصیت خودم کارکنم
اونوقت نتیجش میشه، ورودکلی خیروبرکتو نعمت دیگه به زندگیم،به روحم،به سلامتیم،به آرامشم،به لذت بردن بیشتر از روابطم باخودم باهمسرم فرزندم و اطرافیان
خدارو شکر بخاطر این دست از فایلهاتون که پرازآگاهیِ نابه
هرکجا هستید شادوسلامت و همیشه درحال بهبود در همه ی جنبه های زندگیتون باشید
خدایا شکرت بابت این کشور زیبا ، چقدر جاده های ایمن و خوبی داره و چقدر زیبایی
چقدر درخت کنار جاده هست ، نا محدود درخت وجود داره ، شکر خدایی که رزق و روزی تمام این درختان رو میده تا رشد کنند
خدایا شکرت بابت این کامیون که یک RV بهش وصله و یک ماشین روی آن ، دارند میروند مسافرت و با امکانات فول لذت میبرند. خدایا شکرت بابت ثروت بی نهایتت خدایا شکرت بابت این همه آزادی که در این کشور وجود داره
تحسین میکنم شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که روی خودتون کار کردید هدایت شدید به این همه زیبایی
و خداوند شما را در مداری قرار داد که فقط به زیبایی برخورد میکنید به آزادی برخورد میکنید واقعا شما را تحسین میکنم و سپاسگذار خداوندی هستم که قوانینی را وضع کرده که هر کسی هر کجای دنیا با هر شرایطی بتونه مدار خودش رو تغییر بده
تحسین میکنم شما استاد عزیز که چقدر فوق العاده روی باورهای فراوانی خودتون کار کردید که خداوند شما را در مداری قرار داده که به فراوانی برخورد کنید
آزادی زمانی ، آزادی مکانی ، استقلال مالی ، مسافرت های فوق العاده سرشار از زیبایی و آب و هوای فوق العاده ،تراک کمپر با فراروانی امکانات ، سرویس بهداشتی در دل طبیعیت ، دوش حمام در در طبیعیت ، برق در دل طبیعیت ، ظرف شویی در دل طبیعیت، اینترنت ماهواره ای با سرعت فوق العاده در دل طبیعت ، کولر و بخاری در دل طبیعیت ، امکانات فول برای پخت غذا در دل طبیعیت، در جایی که این پهباد استاد هرچقدر بالا رفت دیدیم که یک نفر هم توی اون منطقه نبود
خدایا شکرت که یک گریل برقی رو در دل طبیعت روشن میکند و بدون دردسر یک غذای خوشمزه درست میکنید ، نه قراره مسیر عوض کنید ، نه قراره برید رستوران تویصف وایسید، خیلی لذت بخش و ساده در طبیعیت غذای خودتون رو درست میکنید و لذت میبرید.
این نتیجه تغییر باورهاست و قرار گرفتن در مدار فراوانی هست.
تحسین میکنم شما استاد عزیز را و چقدر به ما انگیزه میدید که روی خودمون کار کنیم و این باور را در ما ایجاد میکنید که هست هست ، بی نهایت ثروت هست ، بی نهایت فرصت هست
سوره لیل خداوند میفرماید: که تلاش شما پراکنده است مگر کسی که تصدیق کند زیبایی را و اورا آسان میکنیم برای آسانی
براستی آنقدر زیبایی دیدم و وجود داشت که فقط بخواهیم تحسین کنیم وقت این داستان نمیگنجه،، مگراین زیبایی ها پایان داره ،،الله اکبر خدایا منو ببخش به غیر از تو رو میارم ،،من ببخش عظمت و بزرگی تورا نادیده گرفتم و به ریسمانی به جز ت چنگ زدم وای دریغا از این همه ریسمان پوسیده که جز به چاه نابودی مسیری ندارن،، خدایا بابت این زیبایی ها که توی این قسمت دیدم بینهایت سپاسگزارم و ازاین ماشین زیبا تا جاده بینهایت عالی (یکی از آرزوهای من رانندگی توی جادهایی که چاله چوله نداشته باشند و راحت بتونم رانندگی کنم ،،جاده خطکشی باشه و علائم داشته باشه)،، این دیواره سنگی زیبای کوه که بینهایت عالی تراشیده شده،،تا خونه های چوبی توی کوهستانی زیبا که که آرامش موج میزد ازاونها،،از تراک کمپر زیبا وماشین فوردکه این همه امکانات دارند از دوش تا برق تا کوار و…
خدایا شکر بخاطر کولارادو (سوئیس) واقعا زیبا و دل انگیز بود و از ته دل آرزو کردم اونجا برم و تجربه کنم ،،، خدایا هدایتم کن اگر از مسیر خارج شدم خدایا دوباره منو برگردون به مسیر دیدن زیبایی ها و تقوا و توکل فقط برتو،،، خدای من توقادری بر انجام هرکاری ازت سپاسگزارم برای الان و گذشته و آینده ام
استادهای عزیز مریم خانوم و آقای عباس منش بینظرید و بینهایت ازتون ممنونم بخاطر این نگاه زیبابین و سادگی زندگیتون
واقعا با این فیلم، مساله ای که چند ماه ذهنم رو درگیر کرده بود حل شد.
شما تو این فیلم به یه نکته خیلی جالبی اشاره کردین ؛
((که اگر تمرکزمون رو بزاریم رو اینکه چجوری ثروتمون رو بیشتر کنیم از مسیر دور میشیم در نهایت افسرده میشیم
دیگه نمیتونیم رو پیشرفت و شخصیتمون کار کنیم
چون به هر اندازه ک رو شخصیتمون کار کنیم ثروت خود به خود میاد نیازی نیست توجهمون رو بزاریم رو تعداد صفرهای درآمدمون))
واقعیتش استاد
این چند ماه من هدفم این بود ک رو شخصیتم کار کنم اعتماد به نفسمو بیشتر کنم و واقعا این چند هفته رو خودم کار کردم و از درون احساس خوشبختی میکردم
ولی از بس ذهنم درگیر این بود که چه شغلی داشته باشم چجوری درآمدمو بیشتر کنم
حواسم از پیشرفت شخصیتم پرت شد و انقد فکر شغل و درآمد بودم که از مسیر (پیشرفت شخصیتم) دور شدم در نهایت افسرده شدم و در نهایت نه رو شخصیتم تونستم کار کنم نه رو درآمدم.
در سوره لیل خداوند میفرماید: که تلاش شما پراکنده است مگر کسی که تصدیق کند زیبایی را و اورا آسان میکنیم برای آسانی
براستی آنقدر زیبایی دیدم و وجود داشت که فقط بخواهیم تحسین کنیم وقت این داستان نمیگنجه،، مگراین زیبایی ها پایان داره ،،الله اکبر خدایا منو ببخش که به غیر از تو رو میارم ،،منو ببخش عظمت و بزرگی تورا نادیده گرفتم و به ریسمانی به جز تو چنگ زدم وای دریغا از این همه ریسمان پوسیده که جز به چاه نابودی مسیری ندارن،، خدایا بابت این زیبایی ها که توی این قسمت دیدم بینهایت سپاسگزارم و ازاین ماشین زیبا تا جاده بینهایت عالی (یکی از آرزوهای من رانندگی توی جادهایی که چاله چوله نداشته باشند و راحت بتونم رانندگی کنم ،،جاده خطکشی باشه و علائم داشته باشه)،، این دیواره سنگی زیبای کوه که بینهایت عالی تراشیده شده،،تا خونه های چوبی توی کوهستانی زیبا که آرامش موج میزد ازاونها،،از تراک کمپر زیبا وماشین فوردکه این همه امکانات دارند از دوش تا برق تا کوار و…
خدایا شکر بخاطر کولارادو (سوئیس) واقعا زیبا و دل انگیز بود و از ته دل آرزو کردم اونجا برم و تجربه کنم ،،، خدایا هدایتم کن اگر از مسیر خارج شدم خدایا دوباره منو برگردون به مسیر دیدن زیبایی ها و تقوا و توکل فقط برخودت،،، خدای من توقادری بر انجام هرکاری ..ازت سپاسگزارم برای الان و گذشته و آینده ام
استادهای عزیز مریم خانوم و آقای عباس منش بینظرید و بینهایت ازتون ممنونم بخاطر این نگاه زیبابین و سادگی در زندگیتون
با دیدن زیبایی زندگی شما منم دارم کم کم به صورت تکاملی نزدیک میشم به این نوع زندگی
امروز فهمیدم که خونه ای که به تازگی ساکنش شدیم ویو زیبا وپراز ارامش داره بدون اینکه متوجه بشم هدایت شدیم به زندگی در این خانه
واین از دیدن فایلهای زندگی شماست که ناخوداگاه منو برده تو اون مدار
به این نتیجه رسیدم زمانی که دائم فایلارو میبینم ناخوداگاه میشه مدل زندگی من ونزدیک به زندگی شما با توجه به مداری که توش هستم خدای من درست مثل رانندگی که اولش سخته وباید کل حواست باشه ولی با تکرار دیگه میشینه تو ناخوداگاهت و اسون میشه و حتی گاها متوجه نمیشیدو ساعت ها رانندگی کردید بدون این که تمرکز خاصی گذاشته باشید برای رانندگی
خدای زیبایم خدای مهربانم ازت ممنونم بخاطر اگاهی هایی که داری بهم نشون میدی بخاطر وجود استاد بخاطر وجود مریم جون نازنین که دارن اینجوری زیبایی هاتو بهم نشون میدن بدون اینکه منو بشناسن یا دیده باشن این قدرت تویه که افرادی رو اینچنین عاشق اینکار میکنی که باعث رشد من بشن ازتون ممنونم استاد عزیزم ومریم دوست داشتنی وبارها وبارها خدا رو شاکرم که خلق کرد چنین اشرف مخلوقاتی که واقعا لایق سجده هستن و ستودنی
سلام استاد عزیزم و مریم بانو گل چقدر این چند روز بهم خوش گذشته انگار خودم همراه شما هستم این همه زیبایی انسان رو به وجد میاره چقدر همه چیز میتونه آسون باشه اینکه بری سفر و. نگران هیچ چیز نباشی نه برق نه اینترنت نه حمام همه چیز توی این فایلها تحسین برانگیز هست استاد عزیزم وقتی مریم عزیز گفتند که در روز چند تیکه ظرف بیشتر کثیف نمیشه گفتم چه عالی چون همیشه از ظرف شستن گله دارم چه خوبه که هر روز همه چیز آسون تر میشه خدایا شکرت سپاسگزارم
سلام و درود فراوان بر شما که مشغول مطالعه این متن هستید…
چقدر زیبایی های کشور آمریکا تحسین برانگیز است
فکر کنم تمثیلی از کل کشورهای دنیا در ایالت متحده موجود است
ایالت کلورادو که معروف به سوئیس امریکاست،یا به قول خانم شایسته سوئیس کلورادو ای اروپاست…خخخخخخخ
فکر کنم قسمت183سفر به دور آمریکا بود که استاد به ال ای لوسانجلس رفتند که کافه بارها ومغازه هاشم بسیار شبیه به تهران بود وانگاری استاد به ایران سفر کرده بودند…
یا ایالتی که خود استاد ساکن هستند فلوریدا…که استاد گفتند مرکزش میامی بسیار شبیه به اسپانیا است ومردماش هم اسپانیایی صحبت میکنند…
راستی استاد بزرگ بهتون وهم ایالتی هاتون تبریک میگم ،ورود لیونل مسی رو به اینتر میامی….حالا که شما ساکن ایالت فلوریدا هستید و مسی هم جذب فرکانس شما شده،به ایالت اتون اومده،یه سفرهم به میامی برید و از یکی از بازی های لئو مسی فایل تهیه کنید وبرامون بزارید…
بله واقعاً عددهای بانکی دلیل خوشبختی نیست… مثلاً من یه ماشین پراید دارم به یک کبابی میرم ویک نفر دیگه یک ماشین خارجی گرون قیمت داره اون هم میاد اونجا کباب بخوره،من باحسرت به ماشین اون نگاه میکنم و میگم خوش به حالش چقدر پولداره ماشین اش عجب آپشن ها داره…
اون شخص هم اگر تکاملی اون ماشین رونخریده باشه و با چک ووام وقرض اون ماشین گرون قیمت رو خریده باشه،میگه خوش به حال این بنده خدا یک پراید داره بدون قرض ووام خریدش وراحت غذاشو میخوره اصلا هم نگران نیست که یکی یه خط روش بندازه….
آره ثروتی که تکاملی به دست میاد خیلی لذت داره،ولی ثروتی که باقرض ووام ونزول به دست میاد نه برکتی داره،نه لذتی،فقط برشکستت میکنه و اون چیزی هم که داری رو ازت میگیره…. سپاسگزارم
واااای از اگاهی های این قسمت… میخوام جیغ بزنم از خوشحالی :)))
دیشب ، به سوالی در عقل کل برخورد کردم که اشنا بود! سوال خودم بودش که پارسال پرسیده بودم و گفته بودم که اگر یک روز پول در نیارم احساس بی ارزشی میکنم و دوستان خیلی خوب راهنماییم کرده بودن
یادمه تا یه مدت هر وقت این حس سراغم میومد میرفتم کامنت های دوستان رو اون سوال رو میخوندم تا کم کم تونستم یه مقدار قبول کنم که ارزشمندی من در وجودمه نه در توانایی من در پول ساختن
موضوعی که هنوز راجبش مقاومت داشتم و استاد دقیقااا جوابش رو تو این فایل دادن! و دیدم که دیدگاهم درست بود
چون تو اون سوال در جواب به خودم نوشتم که امروز من شغلی ندارم در حال حاضر، اما احساس بهتری نسبت به همه تایم هایی دارم که داشتم کار میکردم!
چون من واقعا قدر ندونستم، واقعا لذت نبردم از لحظه به لحظه هایی که اجازه داشتم روی رشته مورد علاقم کار کنم و فقط هی میگفتم چیکار کنم ماه بعد درامدم بیشتر بشه، چیکار کنم بیشتر پول بسازم و هرچقدر هم تقلا میکردم نمیتونستم از یه حدی بالاتر برم
الان میفهمم که چقدرررر کج فهمی داشتم تو درک قانون! من میخواستم قانون رو یاد بگیرم که پول دربیارم بیشتر که حالم بهتر بشه ، در صورتی که من فقط باید حالمو بهتر میکردم و اون موقع ناخوداگاه از قانون هم استفاده میکردم و پول بیشتر میشد شاید اصلا به این تضادِ از دست دادن کارم برنمیخوردم
اما الان واقعاااااا خوشحالم و احساس ارزشمندی میکنم، وقتی حرفای خودمو تو اون سوال میخوندم باورم نمیشد که این من بودم! من این حرفارو واقعا به خودم میزدم من فکر میکردم یدون داشتن تخصص و درامد بی ارزشم…. در صورتی که الان میفهمم باید نگاه میکردم به میزان حس لیاقتم، به میزان کنترل خشمم، به میزان تواناییم برای توجه به نکات مثبت ، به میزان سپاسگزار بودنم
و اونا اصل بود نه صفرهای حساب بانکی
خدایاااااا سپاسگزارم که من رو هدایت کردی، صبح تو ستاره قطبی ازت خواستم من رو به فایلی هدایت کنی که حالم رو دگرگون کنه و بیشتر منو غرق شادی و لذت بکنه و توام انجامش دادی واسم
دیگه یاد گرفتم خداجونم، فهمیدم اصل چیه ، حالا نوبت این هست که مدام تمرینش کنم تا توی ناخوداگاهم هم نقش ببنده و صرفا یه اطلاعات گوشه مغزم نباشه بلکه تبدیل بشه به سبک زندگیم
کمکم کن که بتونم به زودی تو کشور مورد علاقم، تو رشته مورد علاقه ام کار کنم و این بار به جای کشتن خودم واسه درامد بیشتر، هرکاری بکنم تا باور های ثروت ساز بیشتر، احساس لیاقت بیشتر، احساس کمبود کمتر و ایمان بیشتری داشته باشم و از لحظه به لحظه ش لذت ببرم
مطمئنم انقدر پول واسم میفرستی که لعلک ترضی بهم اثبات بشه
خدایا شکرت که به جای فیلم دیدن انتخاب کردم اگاهانه همچین محتواهای سطح بالایی ببینم و برایند حالم در طول روز بی نهایت عالی باشه
به نام اللهِ مهربان و نازنینم، به نام ربّ العالمینِ قشنگم، به نام اللهِ صمد و بی نیازم.
سلام مجدد از تریبونِ همین فایل، به همه ی اعضای خانواده ی صمیمی و دوست داشتنی ام، به میزبان های نازنینم استاد جان و مریم جان و تک تکِ بچه ها.
سلام به گل های تو خونه :)
در کامنتِ قبلی نوشتم که حس میکنم زود بر میگردم، برگشتم:)))
سوالی که از خودم پرسیده بودم و ادامه ی جواب هام:
خُب سمانه جانم، تو که انقدر قشنگ و زیبا سخن میگویی بگو بدانیم که:
تو چه موفقیت هایی داشتی؟ داری؟
از لطف و فضلِ خدا تونستم این موارد رو خلق کنم برای خودم:
74- قبلا نجواها که میومدن، شاخ و برگ میگرفتن، گسترش پیدا میکردن و جاهای دیگه هم حمله میکردن، یعنی خود مختار بودن، من نظارت و کنترلی نداشتم، من تو باد بودم، الان بهتر شدم، از وقتی فهمیدم کنترل ذهن چیه، همون لحظه قیچی برمیدارم کاتشون میکنم، مسیر فکرهامو عوض میکنم، دارم بهتر میشم تو این مهارت، تو پرورشِ این عضله ی حال خوب کن.
75- در زمینه ی اینکه ببینم حس چی میگه، بهتر شدم بهتر عمل میکنم، سنسورهام نسبت به شهود بهتر دارن کار میکنن، برخلاف گذشته که منطقی بودن غالبِ رفتارهای من بود.
76- تو مسافرت ها، موقع بیرون رفتن از خونه، مهمونی و … هر طور راحت ترم و خودم دوست دارم اقدام میکنم، نحوه ی لباس پوشیدنم، آرایش کردن یا نکردن و … همه تو حیطه ی خودم و احساسمه، بخوام انجام میدم، نخوام سبکبال و رها انجام نمیدم. خیلی بهتر از قبلم شدم.
77- تجربه هایی رو انجام دادم فارغ از نظر و قضاوت مردم: کوتاهیِ موهای بلندم به سبکِ کاملا کوتاه و پسرونه، به عبارتی تا یه پله مونده به کچلِ مطلق رفتم و راضی ام :)))))
78- در زمینه ی ارتباطات و گفتگو با جنسِ مذکر پیشرفت کردم، صحبت میکنم، تحسین میکنم، قبلا خیلی بسته بودم و خجالتی و معذب.
اتفاقا الان بهتر درک میکنم به جز خانواده ی خودم، چقدر اقایونِ نازنینی در این جهانِ خداوند وجود دارن: بسیار باادب، با ملاحظه، مهربان، خوشرو، نجیب، با معرفت، با ایمان، توحیدی، تلاشگر، صادق و …
قبلا گاردِ امنیتیِ خیلی بالایی داشتم نسبت به جنسِ مذکر، گاردم کمی بهتر شده و تونستم زیبایی های جنسِ مذکر رو بهتر ببینم و درک کنم و ترسم هم کمتر شده، چون توکلم بالاتر رفته، چون رفتم تو مدارِ امنیتِ خدا.
همه چیز در محضرِ خداوند شفاف، روشن، امن و زیباست.
79- در زمینه ی سوال پرسیدن، بهتر شدم.
پرسیدنِ دلیلِ چیزی.
پرسیدن و راهنمایی خواستن از چیزی که بلد نیستم.
قبلا خجالت میکشیدم، مخصوصا اگه حس میکردم شاید طرف مسخره کنه بگه چه بی اطلاعاتیه این دیگه…
ناخودآگاه روم نمیشد بپرسم چون خجالت میکشیدم، کسرِ شانم میومد اینطور به نطر بیام که بلد نیستم و …
الان راحت ترم. راحت تر میپرسم، میرم جایی.
مثل دیروز که بیمارستان بودم، رفتم خیلی شیک و مجلسی از چند نفر اونجا سوال پرسیدم.
جالبیش چی بود؟
نفر اول یه اقای کمی بی حوصله بود، من اما بااعتماد به نفس، جواب گرفتم. رفتم پیش نفر دوم: یه خانم بود با لبخند مواجه شدیم که تازه همکار بغلی اش اونم اومد جواب داد به من.
دقیقا همونی که استاد میگن: جهان میاد به کمک ما، وقتی حسمون خوبه.
اومدم برم پذیرش سوال دیگه ای بپرسم، دیدم خانمه کمی بی حوصله است ولی گفتم تا نوبت من شه خوش اخلاق میشه، همون موقع دیدم آقای خوشرویی که دفعه پیش اومده بودم بیمارستان برای خواهرم و ازش سوال پرسیدم و عالی جواب داد، اومد نشست صندلیِ بغل اون خانمه، گفتم بله، این آقا فرستاده شده برای من، جوابمو داد عالی و خوش اخلاق و من سرخوش و شاداب اومدم بیرون…
80- راستی اینم که تو محیط بیمارستانی من حالم انقدر خوبه، خودش موفقیته، رشده، بهبوده…
قبلا بیمارستان واسم حس کمی ترس و اضطراب داشت، الان بهتر شدم، سرخوش، مست و ملنگ :)))))))
ملت خسته، کلافه، من شاد و شنگول و در حالِ کشف و شهودِ قوانین توی بیمارستان :))))))))
دیگه فرقی نداره، تو خونه، خیابون، پارک، بیمارستان، مهمونی، روستا، سفر، تفریح و … باشم، افتادم دنبال قشنگی و قوانین.
81- بیشتر دارم خوش اخلاقی میکنم، بیشتر دارم خوش اخلاقی دریافت میکنم، بیشتر متوجهِ زیبایی، مهربونیِ اطرافم میشم، قبلا حواس و توجهم کمتر به این چیزا بود و متوجه نمیشدم…
82- وقتی صدایی میاد، گفتگوی بلندی، حالتی که شاید حسِ نازیبا بده بهم، اعراض میکنم، دور میشم از محیط…
یادمه قبلا اگه صدایی میومد میرفتم دمِ چشمیِ در خونه و راه پله رو دید میزدم ببینم چی به چیه، کی به کیه، مدتهاست اینکار رو نمیکنم، تو چیزی که بهم ارتباط نداره کمتر ورود میکنم. حالم هم اتفاقا خیلی بهتره.
یادمه چند وقت پیش که رفتم پیش خواهرم بیمارستان به عنوان همراه، تو راهرو یه بنده خدایی داد و بیداد میکرد، سمانه ی ورژن جدید به جای اینکه مثلِ بقیه و گذشته ی خودش بره دم در ببینه چی شده؟ سریع در اتاقمون رو بستم، آهنگ شاد گذاشتم و به خواهرم گفتم سریع بیا فضا رو عوض کنیم. (کنترل ذهن).
به به از این تغییر.
موارد مشابه، آهنگ های توحیدی میذارم، فایل استاد رو پلی میکنم و رها میشم از فضای نازیبا.
آخرش که اومدیم ترخیص بشه آبجیم دیدم یکی از کارکنان عزیز بیمارستان استاد رو میشناسه، اومده بود تو اتاق متوجه شده بود من دارم فایل استاد گوش میدم، بهم گفت عباس منشی هستی، ذوق کردم که یه نفری پیدا شد اینجا که استاد رو میشناسه، نشونه ی جالبی بود، فرصت گفتگو نشد و ترخیص شد خواهرم و خارج شدیم، ولی خاطره ی باحالی شد برام.
83- باورهای امیدبخش و کمک کننده بهم رو بهتر درک میکنم و پذیرفتم نسبت به قبلم.
84- بهتر و با جزئیات بیشتری هدایت میگیرم از خدا در امورِ مختلف.
85- سطحِ توقعم از بیرون کمتر شده.
86- چیزهایی که برای خودم یا منزل نیاز بوده رو گذاشتم تو لیست درخواستهام از خدا، و بهشون رسیدم، موارد زیادی مینویسم همیشه و اکثراً تیک می خورن.
87- با همسایه هامون با عشق و احترام بیشتری روبه رو میشم، قبلا ترجیح میدادم هیچکی نیاد سر راهم تا رودر رو شیم.
88- برای ارسالِ عشقم به عزیزانم خیلی راحت تر و از روش محبوبِ خودم استفاده میکنم بیشتر، بدونِ هیچ احساسِ کم کاری و نجوا و …
من پیامک میزنم، قلب میفرستم واسه عزیزانم تو پیامک. یه دونه قلب رنگیِ بزرگ میفرستم.
و کلی حس خوب دارم خودم، کلی هم حس خوب از عزیزانم دریافت میکنم.
89- تو ذهنم، نجوا، یکی رو سرزنش میکرد، از جانب اون با من یکی بدو میکرد، انقدر جلو میرفت که کینه میگرفتم از فرد، در حالیکه همه ی این داستانها تو ذهن من بودن و وجود خارجی نداشتن.
الان کمی در این زمینه هم بهتر شدم، سریع نجوا رو کات میکنم.
به نام خداونده بخشنده ی هستی بخش
سلام و هزاران درود به دواستاد آسانگیرم ،عاشقتونم که انقدر هروز آسانگیرتراز دیروز در پی بهبود بیشتر ولذت بیشتراززندگی هستید
تحسین میکنم این حداز مسؤلیتی که مسئولان جاده وراهنمایی رانندگی برعهده میگیرن و یک جاده ای مثل همچین جاده هایی رو بنا میکنن تا رانندگی دراین دره وو درن دشت سالمتر و مناسبتر پیش بره
استادجان چقدرهربار که جلوترمیریم اون لحن صدای شما پرآرامشتره چقدر آدم باصداتون آرامش میگیره یک صدایی که همش ازاحساس لیاقت میاد از عزت نفسو ایمانو آگاهی میاد
اصلا نوع کلامتون نفوذ کلامتون از اولین فایل تواین سایت با نهصدوهشتمین فایل زمین تاآسمون متفاوته
یعنی اگه بشینیم ازاول فایلهاروبررسی کنیم ازهمه نظرشمافقط درحال بهبود شخصیت خودتون بودید وهستید و جهان لاجرم به فرکانس لیاقت و ارزشمندی شماپاسخ داده و نعمت پشت نعمت سفر پشت سفر آسانی پشت آسانی کرور کرور وارد زندگی شمامیکنه
تحسینت میکنم مرد مؤمن که خداوند عادلانه به قطه ای ازجهانش هدایتت کرده که اکثریت قریب به اتفاق مردم دوست دارن شادی و لذت رو تجربه کنن،خودشونو طبیعت خداشون رو تجربه کنن
چقدر این آدم رو تحسین کردم که یک آروی بااین طولوقد وصل کرده به تریلی و یک ماشین سوار بر تریلی،خودشو مجهز به الله اکبر کرده و عازم سفرشده تابره خودش کلی عشقوحال کنه لذت ببره خدایاشکرت
الله اکبرازین ترکیب رنگی که خداوند در طبیعتش پخش کرده یک طیف رنگیِ ترکیبیِ زردوسبز که روح آدم رو سرشاراز ارامش میکنه قلب آدم رو جلا میده ودریک کلام آدم رو به وجد میاره این حداز خلاقیت در نقاش زبردست خالق کیهان
من اونموقعاکه ده سالم بود برنامه های بابراس رو آخرشبا شبکه ی چهار باعشق میشستم میدیدم و همیشه برام سؤال بود که یعنی اینجور طبیعت در کل کره ی زمین وجود داره یانداره؟
و خدا جواب سوالم رو بعدازسالیانه سال داد و گفت ببین نقاشیهای بابراس الهام گرفته از نقاشیهای طبیعت منه،توطبیعتم نقاشی میکشم که از توصیف فقط رنگش عاجزی که بخوای بازبان جسم اون رنگ رو وصف کنی
الله اکبرازینهمه سرسبزیو لطافتی که کل جاده هارو احاطه کرده بخداکه اینجا خوده خوده بهشته،چقدر بهشته خداوند تحسین برانگیزه چقدر من هربار بیشتر خودم رو عاجز میبینم دربرابر یگانه قدرتمندم دربرابر عظمت و زیبایی جهانش خدایا من رو ببخش اگر نمیتوانم شکر تمامی نعمتهایت رو به جابیارم
استادجان چقدر دوست دارم این شخصیتتون رو که باطبیعت یکی میشیدو ازهمه مهمتر هربارازدوره ی سفررفتنتون روآسونتر میگیرید
چون هدف اصلی شماازسفرکردن لذت بردن بیشتره،شناخت بیشترخود وطبیعت وخداونده بخاطرهمین خداهم هدایتتون کرد به مسیری از قانون سلامتی که بیشترین وقت از عمرتون رو صرف رسیدن بع هدفتون کنید
شمادقیقا برخلاف باور عموم جامعه رفتارمیکنید که رفتن به طبیعت روکاره سختو طاقت فرسا میدونن و اونقدر یه غذا پختن یا یه چایی درست کردن تو طبیعت رو پردردسر فرض میکنن که حاضرن از رفتن به طبیعت منصرف بشن واین دردسرا رونکشن
من خودم وقتی حرف ازرفتن به طبیعت رو میزنم همسرم چنان سختش میکنه که من واقعا منصرف میشم ازرفتن به طبیعت،چون معمولاهمسرم تمایلش اینه که حتماباید باشخص خاصی به طبیعت بریم تابهمون خوش بگذره،
حتماباید کباب گوشتومرغ ببریم که بهمون بچسبه،حتماباید چای باآتیشو دودودم درست بشه تا اون چای بچسبه وووو
کلی ازین عادتها که هربارهم میخواد به این منوال پیش بره،و حاضرنیست به جای کباب یک غذای ساده ووآسون ببریم چون فکرمیکنه این کار کاره آدمای بی پولو فقیربیچارست
اماشمارو که میبینم چندین روزه توسفر هستید و دووعده غذابیشتر درست نکردید،بایک دستگاه بسیارساده و کل ظرفتون هم یک کاردو یک چنگال و تِمااام
واقعا چرا مااینقدر بخودمون سخت میگیریم وقتی که یه تفریح ساده رو میخوایم تجربه کنیم
خدای من چقدر واقعالذتبخشه وچقدردوست دارم این نوع سفرکردن رو
درخلوت طبیعت،سکوت طبیعت،اینترنت ماهواره ای،یک دستگاه گریل برقیِ آسان پز،درکنار یک کدبانوی زبردست،و یک استادِ ابراهیمگونه که در هر نقطه از صحراووبیابانِ جهان روی خدای قدرتمندش حساب بازکرده و سوت زنان داره بهترین لذت دنیارو میبره
فارغ ازینکه بیرون اطرافش چه خبرهست،فقط وفقط بهبود شخصیت خودش هست و خداهم هربار اون رو به سمت آدمای همسنگخودش هدایت میکنه خدایاششکرت
مریم جان چقدر هربار صورتتون شفاف تر و جوانترمیشه تحسینتون میکنم که انقدر عالی پابه پای عشقتون دارید پیش میرید و چقدر نتایج عالی داره برای شمادوزوج عزیز رقم میخوره
من هم یک مدتی قانون سلامتی رو خیلی خوب پیش رفتم اما اونقدر تحت تأثیرحرفای اطرافیان قرارگرفتم و نطراتشون برام پررنگ شد که متأسفانه ازمسیرخارج شدم،اماان شالله سعی میکنم اینبارمتفاوت عمل کنم،چون وقتی یکسری نشانه های ناجالب رو که ازجسمم میبینم خیلی بهم میریزم که چرا من نقشه ی مسیره درست رو بلدم و دارم آگاهانه خودمو ازمسیردرست کج میکنم و هربار به تعویق میندازم اون مسیردرست رو برم
ان شالله که بتونم باایمانو باتعهدبهتری به مسیردرستم برگردم
استادجان دیدگاهی که از دوست عزیزمون راجب خودتون خوندید،دقیقادوستمون درست میگه
من ازهمون روز اولی که صدای شمارو شنیدم بخدا که اون کلام شمادرقلبم نفوذ کرد،دقیقا حس میکردم که این حرفایی رو که بیان میکنید خودتون دارید بهشون عمل میکنید،این نیست که نصیحت الکی به شاگرداتون بکنید و مخفیانه جوری عمل کنید که خلاف حرفاتون باشه
من سالیانه سال دیگه متنفراز نصیحت شده بودم مخصوصا توی خانوادم که خودشون یک چیزی به مامیگفتن و در عمل خودشون دریغ از یذره عمل کردن
البته نصیحتهایی که فرع بودن روخودشون تقریبا رعایت میکردن،اما وقتی یک نصیحتی که واقعا اصل زندگی بود رو وقتی بیان میکردن اون وقت هیچموقه نمیدیدم اون اصل رو رعایت کنن،بخاطرهمین گوشوذهنم حساس شده به اون آدمایی که عالمِ بی عملن
من خودم وقتی دیدم خیلی دقیق نمیتونم اصل قانون رو اجراکنم تو جنبه های مختلف زندگیم،تصمیم گرفتم زیپ دهنم رو محکم ببندم و نخوام چیزیو بیان کنم کهخودم در عمل کردن بهش عاجزوناتوانم
استادجان واقعاخیلی خوبه که آدم همیشه سرسپرده و تسلیم به درگاه خداوند باشه و برای هدفمون تلاش کنیم و اون نتیجه ی مدنظر و روش رسیدن به هدفمون رو به خدا بسپاریم،اما اونقدر منِ نوعی کله شقی کردم برای رسیدن به اهدافم و راه رسیدن به اون هدف رو خودم خواستم تعیین کنم،وقتی هم که نتیجه ی مورد نظرم رو نمیگیرم ته ذهنم میخوام خدارو مقصر ماجرابدونم
و نه تنها ازمسیرناامید میشیم دست آخرهم میگیم من بدبختم و بدبخت هم ازدنیاخواهم رفت،و هدیه گرفتن برای خودمون که چه عرض کنم هزارجور سرزنشو بدوبیراه هم بخودمون میگیم و انتظارم داریم خدا بهترینارو توزندگیمون جاری کنه
اونقدر ما دچار خودسرزنشی ها شدیم که حداقل به اندازه ی نصف اون سالها زمان نیازداره تادوباره خودمون رو لایق و ارزشمند بدونیم
من هم این روزها هرکاری که توی خونه انجام میدم ونتیجش نتیجه ی موردنظرم میشه ازاینجاشروع کردم که خودم رو مهمون یک چای عطری گلابیِ خوشمزه کنم،و چقدر اون لحظه که چای رو مینوشم حسش با بقیه ی روزای دیگه متفاوت هست
و اتفاقی که میوفته اینه که وقتی هم داوطلبانه کمک کسی میرم اون طرف اونقدر به من لطفومحبت داره و انقدر خوب ازمن پذیرایی میکنه که میفهمم ازوقتی خودم برای کاری که انجام میدم ارزش قائلم طرف مقابلم هم برای خودم و کارم ارزش قائل شده
چیزی که قبلا همیشه جواب برعکس میدیدم،ونه تنها قدردانی ازمن نمیشد بلکه یک وظیفه ازطرف من میدونستن
خداروصدهزارمرتبه شکر که این آگاهی ها به من یادآوری شد که اونقدراهم که فکرمیکردم نتیجه ای ازاین مسیر نگرفتم نیست،من توخیلی اززمینه ها که روی ارزشمندی خودم کارکردم و توقعم رو ازدیگران اوردم پایین و توقعم رو ازخودم بالابردم که خودم باید بخودم احترام بگذارم،خودم به احترام خودم باید کلامو بردارم،ونیازی به هدیه وو تشکر دیگران نداشته باشم
نتیجش میشه عزتواحترام هم ازطرف جهان به من هم ازطرف آدما به من
تاچه زمانی؟؟تازمانی که خخخوودم برای خودم ارزش قائل باشم،و روی بهبود شخصیت خودم کارکنم
اونوقت نتیجش میشه، ورودکلی خیروبرکتو نعمت دیگه به زندگیم،به روحم،به سلامتیم،به آرامشم،به لذت بردن بیشتر از روابطم باخودم باهمسرم فرزندم و اطرافیان
خدارو شکر بخاطر این دست از فایلهاتون که پرازآگاهیِ نابه
هرکجا هستید شادوسلامت و همیشه درحال بهبود در همه ی جنبه های زندگیتون باشید
بنام خدای مهربان
خدایا شکرت بابت این کشور زیبا ، چقدر جاده های ایمن و خوبی داره و چقدر زیبایی
چقدر درخت کنار جاده هست ، نا محدود درخت وجود داره ، شکر خدایی که رزق و روزی تمام این درختان رو میده تا رشد کنند
خدایا شکرت بابت این کامیون که یک RV بهش وصله و یک ماشین روی آن ، دارند میروند مسافرت و با امکانات فول لذت میبرند. خدایا شکرت بابت ثروت بی نهایتت خدایا شکرت بابت این همه آزادی که در این کشور وجود داره
خدایا شکرت بابت این ترکیب رنگی قشنگ علف ها ، چقدر قشنگ چقدر قشنگ خدایا شکرت میکنم
تحسین میکنم شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که روی خودتون کار کردید هدایت شدید به این همه زیبایی
و خداوند شما را در مداری قرار داد که فقط به زیبایی برخورد میکنید به آزادی برخورد میکنید واقعا شما را تحسین میکنم و سپاسگذار خداوندی هستم که قوانینی را وضع کرده که هر کسی هر کجای دنیا با هر شرایطی بتونه مدار خودش رو تغییر بده
تحسین میکنم شما استاد عزیز که چقدر فوق العاده روی باورهای فراوانی خودتون کار کردید که خداوند شما را در مداری قرار داده که به فراوانی برخورد کنید
آزادی زمانی ، آزادی مکانی ، استقلال مالی ، مسافرت های فوق العاده سرشار از زیبایی و آب و هوای فوق العاده ،تراک کمپر با فراروانی امکانات ، سرویس بهداشتی در دل طبیعیت ، دوش حمام در در طبیعیت ، برق در دل طبیعیت ، ظرف شویی در دل طبیعیت، اینترنت ماهواره ای با سرعت فوق العاده در دل طبیعت ، کولر و بخاری در دل طبیعیت ، امکانات فول برای پخت غذا در دل طبیعیت، در جایی که این پهباد استاد هرچقدر بالا رفت دیدیم که یک نفر هم توی اون منطقه نبود
خدایا شکرت که یک گریل برقی رو در دل طبیعت روشن میکند و بدون دردسر یک غذای خوشمزه درست میکنید ، نه قراره مسیر عوض کنید ، نه قراره برید رستوران تویصف وایسید، خیلی لذت بخش و ساده در طبیعیت غذای خودتون رو درست میکنید و لذت میبرید.
این نتیجه تغییر باورهاست و قرار گرفتن در مدار فراوانی هست.
تحسین میکنم شما استاد عزیز را و چقدر به ما انگیزه میدید که روی خودمون کار کنیم و این باور را در ما ایجاد میکنید که هست هست ، بی نهایت ثروت هست ، بی نهایت فرصت هست
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره لیل خداوند میفرماید: که تلاش شما پراکنده است مگر کسی که تصدیق کند زیبایی را و اورا آسان میکنیم برای آسانی
براستی آنقدر زیبایی دیدم و وجود داشت که فقط بخواهیم تحسین کنیم وقت این داستان نمیگنجه،، مگراین زیبایی ها پایان داره ،،الله اکبر خدایا منو ببخش به غیر از تو رو میارم ،،من ببخش عظمت و بزرگی تورا نادیده گرفتم و به ریسمانی به جز ت چنگ زدم وای دریغا از این همه ریسمان پوسیده که جز به چاه نابودی مسیری ندارن،، خدایا بابت این زیبایی ها که توی این قسمت دیدم بینهایت سپاسگزارم و ازاین ماشین زیبا تا جاده بینهایت عالی (یکی از آرزوهای من رانندگی توی جادهایی که چاله چوله نداشته باشند و راحت بتونم رانندگی کنم ،،جاده خطکشی باشه و علائم داشته باشه)،، این دیواره سنگی زیبای کوه که بینهایت عالی تراشیده شده،،تا خونه های چوبی توی کوهستانی زیبا که که آرامش موج میزد ازاونها،،از تراک کمپر زیبا وماشین فوردکه این همه امکانات دارند از دوش تا برق تا کوار و…
خدایا شکر بخاطر کولارادو (سوئیس) واقعا زیبا و دل انگیز بود و از ته دل آرزو کردم اونجا برم و تجربه کنم ،،، خدایا هدایتم کن اگر از مسیر خارج شدم خدایا دوباره منو برگردون به مسیر دیدن زیبایی ها و تقوا و توکل فقط برتو،،، خدای من توقادری بر انجام هرکاری ازت سپاسگزارم برای الان و گذشته و آینده ام
استادهای عزیز مریم خانوم و آقای عباس منش بینظرید و بینهایت ازتون ممنونم بخاطر این نگاه زیبابین و سادگی زندگیتون
خدایا شکرت که تونستم ببینم و بنویسم
سلام خدمت استاد عزیزم و شایسته زیبا
واقعا با این فیلم، مساله ای که چند ماه ذهنم رو درگیر کرده بود حل شد.
شما تو این فیلم به یه نکته خیلی جالبی اشاره کردین ؛
((که اگر تمرکزمون رو بزاریم رو اینکه چجوری ثروتمون رو بیشتر کنیم از مسیر دور میشیم در نهایت افسرده میشیم
دیگه نمیتونیم رو پیشرفت و شخصیتمون کار کنیم
چون به هر اندازه ک رو شخصیتمون کار کنیم ثروت خود به خود میاد نیازی نیست توجهمون رو بزاریم رو تعداد صفرهای درآمدمون))
واقعیتش استاد
این چند ماه من هدفم این بود ک رو شخصیتم کار کنم اعتماد به نفسمو بیشتر کنم و واقعا این چند هفته رو خودم کار کردم و از درون احساس خوشبختی میکردم
ولی از بس ذهنم درگیر این بود که چه شغلی داشته باشم چجوری درآمدمو بیشتر کنم
حواسم از پیشرفت شخصیتم پرت شد و انقد فکر شغل و درآمد بودم که از مسیر (پیشرفت شخصیتم) دور شدم در نهایت افسرده شدم و در نهایت نه رو شخصیتم تونستم کار کنم نه رو درآمدم.
ازتون سپاسگزارم که با این فیلم هدایت شدم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره لیل خداوند میفرماید: که تلاش شما پراکنده است مگر کسی که تصدیق کند زیبایی را و اورا آسان میکنیم برای آسانی
براستی آنقدر زیبایی دیدم و وجود داشت که فقط بخواهیم تحسین کنیم وقت این داستان نمیگنجه،، مگراین زیبایی ها پایان داره ،،الله اکبر خدایا منو ببخش که به غیر از تو رو میارم ،،منو ببخش عظمت و بزرگی تورا نادیده گرفتم و به ریسمانی به جز تو چنگ زدم وای دریغا از این همه ریسمان پوسیده که جز به چاه نابودی مسیری ندارن،، خدایا بابت این زیبایی ها که توی این قسمت دیدم بینهایت سپاسگزارم و ازاین ماشین زیبا تا جاده بینهایت عالی (یکی از آرزوهای من رانندگی توی جادهایی که چاله چوله نداشته باشند و راحت بتونم رانندگی کنم ،،جاده خطکشی باشه و علائم داشته باشه)،، این دیواره سنگی زیبای کوه که بینهایت عالی تراشیده شده،،تا خونه های چوبی توی کوهستانی زیبا که آرامش موج میزد ازاونها،،از تراک کمپر زیبا وماشین فوردکه این همه امکانات دارند از دوش تا برق تا کوار و…
خدایا شکر بخاطر کولارادو (سوئیس) واقعا زیبا و دل انگیز بود و از ته دل آرزو کردم اونجا برم و تجربه کنم ،،، خدایا هدایتم کن اگر از مسیر خارج شدم خدایا دوباره منو برگردون به مسیر دیدن زیبایی ها و تقوا و توکل فقط برخودت،،، خدای من توقادری بر انجام هرکاری ..ازت سپاسگزارم برای الان و گذشته و آینده ام
استادهای عزیز مریم خانوم و آقای عباس منش بینظرید و بینهایت ازتون ممنونم بخاطر این نگاه زیبابین و سادگی در زندگیتون
خدایا شکرت که تونستم ببینم و بنویسم
به نام خداوند زیبایی ها وفراوانی ها
سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جون زیبایم
فایلتون منو به فکر فرو برد
با دیدن زیبایی زندگی شما منم دارم کم کم به صورت تکاملی نزدیک میشم به این نوع زندگی
امروز فهمیدم که خونه ای که به تازگی ساکنش شدیم ویو زیبا وپراز ارامش داره بدون اینکه متوجه بشم هدایت شدیم به زندگی در این خانه
واین از دیدن فایلهای زندگی شماست که ناخوداگاه منو برده تو اون مدار
به این نتیجه رسیدم زمانی که دائم فایلارو میبینم ناخوداگاه میشه مدل زندگی من ونزدیک به زندگی شما با توجه به مداری که توش هستم خدای من درست مثل رانندگی که اولش سخته وباید کل حواست باشه ولی با تکرار دیگه میشینه تو ناخوداگاهت و اسون میشه و حتی گاها متوجه نمیشیدو ساعت ها رانندگی کردید بدون این که تمرکز خاصی گذاشته باشید برای رانندگی
خدای زیبایم خدای مهربانم ازت ممنونم بخاطر اگاهی هایی که داری بهم نشون میدی بخاطر وجود استاد بخاطر وجود مریم جون نازنین که دارن اینجوری زیبایی هاتو بهم نشون میدن بدون اینکه منو بشناسن یا دیده باشن این قدرت تویه که افرادی رو اینچنین عاشق اینکار میکنی که باعث رشد من بشن ازتون ممنونم استاد عزیزم ومریم دوست داشتنی وبارها وبارها خدا رو شاکرم که خلق کرد چنین اشرف مخلوقاتی که واقعا لایق سجده هستن و ستودنی
دوستتون دارم
سلام استاد عزیزم و مریم بانو گل چقدر این چند روز بهم خوش گذشته انگار خودم همراه شما هستم این همه زیبایی انسان رو به وجد میاره چقدر همه چیز میتونه آسون باشه اینکه بری سفر و. نگران هیچ چیز نباشی نه برق نه اینترنت نه حمام همه چیز توی این فایلها تحسین برانگیز هست استاد عزیزم وقتی مریم عزیز گفتند که در روز چند تیکه ظرف بیشتر کثیف نمیشه گفتم چه عالی چون همیشه از ظرف شستن گله دارم چه خوبه که هر روز همه چیز آسون تر میشه خدایا شکرت سپاسگزارم
سلام و درود فراوان بر شما که مشغول مطالعه این متن هستید…
چقدر زیبایی های کشور آمریکا تحسین برانگیز است
فکر کنم تمثیلی از کل کشورهای دنیا در ایالت متحده موجود است
ایالت کلورادو که معروف به سوئیس امریکاست،یا به قول خانم شایسته سوئیس کلورادو ای اروپاست…خخخخخخخ
فکر کنم قسمت183سفر به دور آمریکا بود که استاد به ال ای لوسانجلس رفتند که کافه بارها ومغازه هاشم بسیار شبیه به تهران بود وانگاری استاد به ایران سفر کرده بودند…
یا ایالتی که خود استاد ساکن هستند فلوریدا…که استاد گفتند مرکزش میامی بسیار شبیه به اسپانیا است ومردماش هم اسپانیایی صحبت میکنند…
راستی استاد بزرگ بهتون وهم ایالتی هاتون تبریک میگم ،ورود لیونل مسی رو به اینتر میامی….حالا که شما ساکن ایالت فلوریدا هستید و مسی هم جذب فرکانس شما شده،به ایالت اتون اومده،یه سفرهم به میامی برید و از یکی از بازی های لئو مسی فایل تهیه کنید وبرامون بزارید…
بله واقعاً عددهای بانکی دلیل خوشبختی نیست… مثلاً من یه ماشین پراید دارم به یک کبابی میرم ویک نفر دیگه یک ماشین خارجی گرون قیمت داره اون هم میاد اونجا کباب بخوره،من باحسرت به ماشین اون نگاه میکنم و میگم خوش به حالش چقدر پولداره ماشین اش عجب آپشن ها داره…
اون شخص هم اگر تکاملی اون ماشین رونخریده باشه و با چک ووام وقرض اون ماشین گرون قیمت رو خریده باشه،میگه خوش به حال این بنده خدا یک پراید داره بدون قرض ووام خریدش وراحت غذاشو میخوره اصلا هم نگران نیست که یکی یه خط روش بندازه….
آره ثروتی که تکاملی به دست میاد خیلی لذت داره،ولی ثروتی که باقرض ووام ونزول به دست میاد نه برکتی داره،نه لذتی،فقط برشکستت میکنه و اون چیزی هم که داری رو ازت میگیره…. سپاسگزارم
دومین کامنت من در این فایل
واااای از اگاهی های این قسمت… میخوام جیغ بزنم از خوشحالی :)))
دیشب ، به سوالی در عقل کل برخورد کردم که اشنا بود! سوال خودم بودش که پارسال پرسیده بودم و گفته بودم که اگر یک روز پول در نیارم احساس بی ارزشی میکنم و دوستان خیلی خوب راهنماییم کرده بودن
یادمه تا یه مدت هر وقت این حس سراغم میومد میرفتم کامنت های دوستان رو اون سوال رو میخوندم تا کم کم تونستم یه مقدار قبول کنم که ارزشمندی من در وجودمه نه در توانایی من در پول ساختن
موضوعی که هنوز راجبش مقاومت داشتم و استاد دقیقااا جوابش رو تو این فایل دادن! و دیدم که دیدگاهم درست بود
چون تو اون سوال در جواب به خودم نوشتم که امروز من شغلی ندارم در حال حاضر، اما احساس بهتری نسبت به همه تایم هایی دارم که داشتم کار میکردم!
چون من واقعا قدر ندونستم، واقعا لذت نبردم از لحظه به لحظه هایی که اجازه داشتم روی رشته مورد علاقم کار کنم و فقط هی میگفتم چیکار کنم ماه بعد درامدم بیشتر بشه، چیکار کنم بیشتر پول بسازم و هرچقدر هم تقلا میکردم نمیتونستم از یه حدی بالاتر برم
الان میفهمم که چقدرررر کج فهمی داشتم تو درک قانون! من میخواستم قانون رو یاد بگیرم که پول دربیارم بیشتر که حالم بهتر بشه ، در صورتی که من فقط باید حالمو بهتر میکردم و اون موقع ناخوداگاه از قانون هم استفاده میکردم و پول بیشتر میشد شاید اصلا به این تضادِ از دست دادن کارم برنمیخوردم
اما الان واقعاااااا خوشحالم و احساس ارزشمندی میکنم، وقتی حرفای خودمو تو اون سوال میخوندم باورم نمیشد که این من بودم! من این حرفارو واقعا به خودم میزدم من فکر میکردم یدون داشتن تخصص و درامد بی ارزشم…. در صورتی که الان میفهمم باید نگاه میکردم به میزان حس لیاقتم، به میزان کنترل خشمم، به میزان تواناییم برای توجه به نکات مثبت ، به میزان سپاسگزار بودنم
و اونا اصل بود نه صفرهای حساب بانکی
خدایاااااا سپاسگزارم که من رو هدایت کردی، صبح تو ستاره قطبی ازت خواستم من رو به فایلی هدایت کنی که حالم رو دگرگون کنه و بیشتر منو غرق شادی و لذت بکنه و توام انجامش دادی واسم
دیگه یاد گرفتم خداجونم، فهمیدم اصل چیه ، حالا نوبت این هست که مدام تمرینش کنم تا توی ناخوداگاهم هم نقش ببنده و صرفا یه اطلاعات گوشه مغزم نباشه بلکه تبدیل بشه به سبک زندگیم
کمکم کن که بتونم به زودی تو کشور مورد علاقم، تو رشته مورد علاقه ام کار کنم و این بار به جای کشتن خودم واسه درامد بیشتر، هرکاری بکنم تا باور های ثروت ساز بیشتر، احساس لیاقت بیشتر، احساس کمبود کمتر و ایمان بیشتری داشته باشم و از لحظه به لحظه ش لذت ببرم
مطمئنم انقدر پول واسم میفرستی که لعلک ترضی بهم اثبات بشه
خدایا شکرت که به جای فیلم دیدن انتخاب کردم اگاهانه همچین محتواهای سطح بالایی ببینم و برایند حالم در طول روز بی نهایت عالی باشه
سپاسگزاااارم
به نام اللهِ مهربان و نازنینم، به نام ربّ العالمینِ قشنگم، به نام اللهِ صمد و بی نیازم.
سلام مجدد از تریبونِ همین فایل، به همه ی اعضای خانواده ی صمیمی و دوست داشتنی ام، به میزبان های نازنینم استاد جان و مریم جان و تک تکِ بچه ها.
سلام به گل های تو خونه :)
در کامنتِ قبلی نوشتم که حس میکنم زود بر میگردم، برگشتم:)))
سوالی که از خودم پرسیده بودم و ادامه ی جواب هام:
خُب سمانه جانم، تو که انقدر قشنگ و زیبا سخن میگویی بگو بدانیم که:
تو چه موفقیت هایی داشتی؟ داری؟
از لطف و فضلِ خدا تونستم این موارد رو خلق کنم برای خودم:
74- قبلا نجواها که میومدن، شاخ و برگ میگرفتن، گسترش پیدا میکردن و جاهای دیگه هم حمله میکردن، یعنی خود مختار بودن، من نظارت و کنترلی نداشتم، من تو باد بودم، الان بهتر شدم، از وقتی فهمیدم کنترل ذهن چیه، همون لحظه قیچی برمیدارم کاتشون میکنم، مسیر فکرهامو عوض میکنم، دارم بهتر میشم تو این مهارت، تو پرورشِ این عضله ی حال خوب کن.
75- در زمینه ی اینکه ببینم حس چی میگه، بهتر شدم بهتر عمل میکنم، سنسورهام نسبت به شهود بهتر دارن کار میکنن، برخلاف گذشته که منطقی بودن غالبِ رفتارهای من بود.
76- تو مسافرت ها، موقع بیرون رفتن از خونه، مهمونی و … هر طور راحت ترم و خودم دوست دارم اقدام میکنم، نحوه ی لباس پوشیدنم، آرایش کردن یا نکردن و … همه تو حیطه ی خودم و احساسمه، بخوام انجام میدم، نخوام سبکبال و رها انجام نمیدم. خیلی بهتر از قبلم شدم.
77- تجربه هایی رو انجام دادم فارغ از نظر و قضاوت مردم: کوتاهیِ موهای بلندم به سبکِ کاملا کوتاه و پسرونه، به عبارتی تا یه پله مونده به کچلِ مطلق رفتم و راضی ام :)))))
78- در زمینه ی ارتباطات و گفتگو با جنسِ مذکر پیشرفت کردم، صحبت میکنم، تحسین میکنم، قبلا خیلی بسته بودم و خجالتی و معذب.
اتفاقا الان بهتر درک میکنم به جز خانواده ی خودم، چقدر اقایونِ نازنینی در این جهانِ خداوند وجود دارن: بسیار باادب، با ملاحظه، مهربان، خوشرو، نجیب، با معرفت، با ایمان، توحیدی، تلاشگر، صادق و …
قبلا گاردِ امنیتیِ خیلی بالایی داشتم نسبت به جنسِ مذکر، گاردم کمی بهتر شده و تونستم زیبایی های جنسِ مذکر رو بهتر ببینم و درک کنم و ترسم هم کمتر شده، چون توکلم بالاتر رفته، چون رفتم تو مدارِ امنیتِ خدا.
همه چیز در محضرِ خداوند شفاف، روشن، امن و زیباست.
79- در زمینه ی سوال پرسیدن، بهتر شدم.
پرسیدنِ دلیلِ چیزی.
پرسیدن و راهنمایی خواستن از چیزی که بلد نیستم.
قبلا خجالت میکشیدم، مخصوصا اگه حس میکردم شاید طرف مسخره کنه بگه چه بی اطلاعاتیه این دیگه…
ناخودآگاه روم نمیشد بپرسم چون خجالت میکشیدم، کسرِ شانم میومد اینطور به نطر بیام که بلد نیستم و …
الان راحت ترم. راحت تر میپرسم، میرم جایی.
مثل دیروز که بیمارستان بودم، رفتم خیلی شیک و مجلسی از چند نفر اونجا سوال پرسیدم.
جالبیش چی بود؟
نفر اول یه اقای کمی بی حوصله بود، من اما بااعتماد به نفس، جواب گرفتم. رفتم پیش نفر دوم: یه خانم بود با لبخند مواجه شدیم که تازه همکار بغلی اش اونم اومد جواب داد به من.
دقیقا همونی که استاد میگن: جهان میاد به کمک ما، وقتی حسمون خوبه.
اومدم برم پذیرش سوال دیگه ای بپرسم، دیدم خانمه کمی بی حوصله است ولی گفتم تا نوبت من شه خوش اخلاق میشه، همون موقع دیدم آقای خوشرویی که دفعه پیش اومده بودم بیمارستان برای خواهرم و ازش سوال پرسیدم و عالی جواب داد، اومد نشست صندلیِ بغل اون خانمه، گفتم بله، این آقا فرستاده شده برای من، جوابمو داد عالی و خوش اخلاق و من سرخوش و شاداب اومدم بیرون…
80- راستی اینم که تو محیط بیمارستانی من حالم انقدر خوبه، خودش موفقیته، رشده، بهبوده…
قبلا بیمارستان واسم حس کمی ترس و اضطراب داشت، الان بهتر شدم، سرخوش، مست و ملنگ :)))))))
ملت خسته، کلافه، من شاد و شنگول و در حالِ کشف و شهودِ قوانین توی بیمارستان :))))))))
دیگه فرقی نداره، تو خونه، خیابون، پارک، بیمارستان، مهمونی، روستا، سفر، تفریح و … باشم، افتادم دنبال قشنگی و قوانین.
81- بیشتر دارم خوش اخلاقی میکنم، بیشتر دارم خوش اخلاقی دریافت میکنم، بیشتر متوجهِ زیبایی، مهربونیِ اطرافم میشم، قبلا حواس و توجهم کمتر به این چیزا بود و متوجه نمیشدم…
82- وقتی صدایی میاد، گفتگوی بلندی، حالتی که شاید حسِ نازیبا بده بهم، اعراض میکنم، دور میشم از محیط…
یادمه قبلا اگه صدایی میومد میرفتم دمِ چشمیِ در خونه و راه پله رو دید میزدم ببینم چی به چیه، کی به کیه، مدتهاست اینکار رو نمیکنم، تو چیزی که بهم ارتباط نداره کمتر ورود میکنم. حالم هم اتفاقا خیلی بهتره.
یادمه چند وقت پیش که رفتم پیش خواهرم بیمارستان به عنوان همراه، تو راهرو یه بنده خدایی داد و بیداد میکرد، سمانه ی ورژن جدید به جای اینکه مثلِ بقیه و گذشته ی خودش بره دم در ببینه چی شده؟ سریع در اتاقمون رو بستم، آهنگ شاد گذاشتم و به خواهرم گفتم سریع بیا فضا رو عوض کنیم. (کنترل ذهن).
به به از این تغییر.
موارد مشابه، آهنگ های توحیدی میذارم، فایل استاد رو پلی میکنم و رها میشم از فضای نازیبا.
آخرش که اومدیم ترخیص بشه آبجیم دیدم یکی از کارکنان عزیز بیمارستان استاد رو میشناسه، اومده بود تو اتاق متوجه شده بود من دارم فایل استاد گوش میدم، بهم گفت عباس منشی هستی، ذوق کردم که یه نفری پیدا شد اینجا که استاد رو میشناسه، نشونه ی جالبی بود، فرصت گفتگو نشد و ترخیص شد خواهرم و خارج شدیم، ولی خاطره ی باحالی شد برام.
83- باورهای امیدبخش و کمک کننده بهم رو بهتر درک میکنم و پذیرفتم نسبت به قبلم.
84- بهتر و با جزئیات بیشتری هدایت میگیرم از خدا در امورِ مختلف.
85- سطحِ توقعم از بیرون کمتر شده.
86- چیزهایی که برای خودم یا منزل نیاز بوده رو گذاشتم تو لیست درخواستهام از خدا، و بهشون رسیدم، موارد زیادی مینویسم همیشه و اکثراً تیک می خورن.
87- با همسایه هامون با عشق و احترام بیشتری روبه رو میشم، قبلا ترجیح میدادم هیچکی نیاد سر راهم تا رودر رو شیم.
88- برای ارسالِ عشقم به عزیزانم خیلی راحت تر و از روش محبوبِ خودم استفاده میکنم بیشتر، بدونِ هیچ احساسِ کم کاری و نجوا و …
من پیامک میزنم، قلب میفرستم واسه عزیزانم تو پیامک. یه دونه قلب رنگیِ بزرگ میفرستم.
و کلی حس خوب دارم خودم، کلی هم حس خوب از عزیزانم دریافت میکنم.
89- تو ذهنم، نجوا، یکی رو سرزنش میکرد، از جانب اون با من یکی بدو میکرد، انقدر جلو میرفت که کینه میگرفتم از فرد، در حالیکه همه ی این داستانها تو ذهن من بودن و وجود خارجی نداشتن.
الان کمی در این زمینه هم بهتر شدم، سریع نجوا رو کات میکنم.
و …
این داستان ادامه دارد :)
الهی، بارالها، بی نهایت سپاس گزارتم.