https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-20 03:01:082023-08-21 20:26:25سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 198
628نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر آگاهی دادی این فایل بهم که رها باشم و نچسبم به شرایط مالی و باید توجهم به درونم و تغییرات درونیم باشه خدایا شکرت چقدر این فایل به موقع اومد روی سایت
چقدر عالیه که بعد هر هدف به خودتون جایزه میدید من باید چندین بار این فایل رو گوش بدم و بیشتر به درک برسم
و اما در مورد سفر
چقدر این مسیر زیباست منو انداخت یاد سفری که حدود دوماه پیش رفته بودم شمال
استاد دقیقا این جاده ای که کنار جاده ی اصلی سربالایی رفته بود رو هم دیدم توی مسیر تهران به شمال چندین جا رو همین جوری درست کردن و خیلی شیک و مجلسی
و از زیبایی های سفرم بگم براتون این درختای بلند توی این منو یاد پنلگ دره ی شیرگاه انداخت
رفتیم آمل و بابل و شیرگاه و روستای چالی…..
خیلی خوش گذشت استاد تهران هوا گرم بود وقتی داشتیم نزدیک فیروزکوه میشدیم هوا کم کم شروع شد به خنک شدن وای که چه هوای بینظیری بود 5 ساعت توی راه بودیم
نهار رو رفتیم کنار یه چشمه توی دل طبیعت نوش جان کردیم نهار هنوز تموم نشده بود پشت سرم رو نگاه کردم دیدم هیچی معلوم نیست همه جا رو مه گرفته بود اصلا صحنه ی رویایی شده بود انقدر لذت بردم رفتم و کلی توی مه پیاده روی کردم سر پایین و سربالایی کنار چشمه ای که واقعا زیبا بود
یکم که گذشت دیگه اصلا هیچی معلوم نبود مه غلیظ غلیظ شده بود هوای خنک و بهاری اصلا رویایی بود
دوباره به مسیر ادامه دادیم که نم نمای بارون شروع به باریدن کردن منم که عاشق بارونم و کلا شیشه ی ماشین رو پایین گذاشته بودم و نم بارون میخورد به صورتم یه حس خوب و لطیفی بهم میداد
نزدیکای شب رسیدیم به روستای چالی هر سمتی رو میدیدم یا گاو بود آزاد داشت برای خودش میچرید یا مرغ و خروس و غاز و اردک معجزه بود همون لحظه که رسیدیم ویلا من دلم طاقت نیاورد دیدن زیباییها رو از دست بدم تا هوا تاریک شد من داشتم بیرون میچرخیدم رفتم و از اون گاو فیلم گرفتم کلی عکس گرفتم و از فضای سرسبز و کوهستانی لذت میبردم فردا که بیدار شدم اینقدر ذوق داشتم که ساعت 4ونیم بود بیدار شدم تا کارام رو انجام دادم ساعت 6 خورشید هنوز طلوع نکرده بود با برادرم زدیم بیرون رفتیم نون بگیریم برای صبحانه شون منم مثل شما از همون شروع دوره ی قانون سلامتی یک وعده غذایی شدم
خلاصه ما رفتیم بیرون دیدم هوای خیلی عالیه گفتم بریم پیاده روی رفتم دوساعت رفت پیاده روی کردیم دوساعت برگشت توی مسیر چقدر به جاهای زیبایی هدایت شدیم رفتیم شالیزار چه عطر برنجی پیچیده بود توی فضا دیوانه میشد آدم برادرم صبحانه هم نخورده بود حسابی گرسنه شده بود
همه جا سبز سبز بود پوشیده از درخت و شالیزار و درختای نارنج خیلی زیبا بود هوا بینظیر بود
رفتیم توی دل جنگل به سمت پلنگ دره پر از گاو بود هوا عالی عالی بود همه تمیز تمیز بود
دقیقا این صحنه هایی که دیدم توی این فایل رو من تجربه کردم واقعا لذت بخشه
موقع برگشت رفتیم فریدون کنار و کلی شنا و آب بازی کردم توی دریا واقعا حس خوبی به آدم میده خورشید داشت غروب میکرد من توی آب بودم صحنه ای که داشتم از غروب خورشید میدیدم دیوانه ام میکرد
خدایا شکرت چه تجربه ی فوقالعاده ای بود
کلی فیلم گرفتم از سفرم و گذاشتم توی کانال تلگرامم در مسیر توحید
بهترین بهترینها رو براتون آرزومندم انشاالله که هر جایی در این کره ی خاکی هستین سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
امیدوارم همین الان که دارید این دیدگاه من رو می خوانید حال دلتون عالی باشه
چقدر لذت بردم از این دل نوشتهی شما
الهی شکر
الهی صد هزار مرتبه شکر که اینقدر بهتون خوش گذشته
من قبلاً راجع به پلنگ دره مطالعه کردم
خودم قم زندگی می کنم و هدفم اینه که حتماً برم
چون نویسنده خیلی از زیبایی های مدهوش کننده اس تعریف کرده بود:)))
چقدر کار خوبی کردین که برامون از خاطره های شیرین و دلنشین سفرتون نوشتید ، سپاسگزارم
این یه هدایت بود برای من که ان شا الله به زودی منم به این مکان جادویی هدایت میشم
خدا رو شکر به خاطر نعمت برادر داشتن
البته من فقط خواهر دارم :) ولی خب خدا خودش خوب برادری برام می کنه بارها مرام و معرفتی واقعاً مثل یه داداش هوامو داشته
خدا رو شکر به خاطر داشتن کانون گرم خانواده
خدا رو شکر که تو یکی از زیباترین کشورهای دنیا (ایران) زندگی می کنیم که آب و هوای چهار فصل داره و واقعاً جادویی هستش
یعنی برای منی که قم زندگی می کنم و آب و هوای خشک کویری داره
اگه تو اوج گرما بخواهم برم سفر توی یه جای بی نظیر و خوش و آب هوای بهاری
جاهای زیادی هست که برم
اگه تو اوج سرمای زمستون هم بخواهم برم یه جایی که آب و هوای بهشتی و بهاری داشته باشه جاهای زیادی هست مثلاً بندرعباس که زمستونش رو استاد هم شخصاً در فایل های سفر به دور امریکا سفارش کرده
و
حتماً و حتماً تا قبل از مهاجرت از ایران میرم تجربش می کنم
راستی گفتم قم آب و هواش کویریه
انصافاً از حق نگذریم اینقدرررر شهرداری و سازمان زیباسازی شهر قم روی فضای سبز و درخت کاری و … خوب عمل کرده که جا داره من خودم شخصاً سجده شکر به جا بیارم
اینقدر که هوا دلپذیر تر و پاک تر و خنک تر شده
یعنی امسال، سال 1402 شهر قم (مخصوصاً منطقهی پردیسان که من زندگی میکنم) از نظر آب و هوا اکسیژن پراکنده در هوا و انرژی مثبتِ طبیعت اصلا و ابداً قابل مقایسه با 1392 نیست
حالا من فقط دارم راجع به طبیعتش صحبت می کنم
انصافاً از نظر اقتصادی و فرهنگی هم قم بیییی نظیر رشد کرده و دیگه اصلاً اون فضای تعصبی رونداره
اصلاً یه سری از منطقه های بالاشهر که شما میری قدم میزنی می بینی دخترها اینقدر آزادانه لباس پوشیدن و راحتن
شاید تشخیصش سخت باشه اصلا اینجا قمه یا تهران :)
خلاصه که احساسم نسبت به شهرم خیلی خوبه
خدایا شکرت
چه حرفای خوبی رو بهم گفتی و نوشتم
نرگس خانم دوست موحد من خوشحالم به خاطر نتایج خوبتون و خداوند رو شاکرم
چقدر عالیه که آدم زیباییهای مکانی که توش زندگی میکنه رو تحسین کنه تا به جای بهتری هدایت بشه
من قم نرفتم ولی وقتی داشتم نوشته های شما رو میخوندم تجسم کردم و دیدم چه جای باحالیه
ان شاءالله که به بهترین و زیباترین کشور هدایت میشید استاد عباسمنش هم یک روزی در قم زندگی میکرده الان در بهترین و زیباترین و ثروتمند ترین کشور دنیا داره زندگی میکنه
اگر استاد تونسته شما هم میتونی
منم میتونم
هر کسی که در مسیر درست باشه و جای پای استاد قدم برداره میتونه
خدایا شکرت
ان شاءالله که هر آرزو ای که دارید در بهترین زمان و در بهترین مکان براتون برآورده بشه
خدایا شکرت به خاطر اینکه قانون رو میدونم، به خاطر اینکه میدونم همین که میدونم بزرگترین سپاسگذاری منه، شکرت وقتی فکر میکنم به اینکه اگه بدون درک قانون و دونستنش میمردم چه خالی داشتم تازه ارزش این نعمت رو میدونم.
خدایا شکرت به خاطر سید حسین عباسمنش که خیلی ساده و راحت و سریع و عالی و پرفکت به ما اموزش داد قانون رو و داره ادامه میده.
خدایا شکرت به خاطر مریم شایسته که این همه فایل هارو خوب اماده میکنه،همین حضورش یه نعمته، استاندارد های منو از رابطه و دختر مورد علاقم به مراتب بالاتر برده.
خدایا شکرت که من بهترینم و همیشه دورم بهترین ها هستن، شکرت که سید حسین عباسمنش بهترینه، شکرت که بین میلیون ها فردی که تو این حوزه کار میکنن دست منو گرفتی و اوردی اینجا.
خدایا شکرت بهترین الگوی من تو زندگیم سید حسینه، تو خیلی موارد شاید همه موارد، تو 80،90 درصد حتی فکر میکنم شاید 100 درصد مواقع یه الگوی بی نظیره.
واقعا کیه که خودش مثال باشه؟
خدایا شکرت به هاطر اینکه تمام وقتم ازادم 24 ساعت دست خودمه،یادمه موقعی که اونقدر برام کار پیش میومد که وقت نداشتم حتی سرمو بخارونم،همش از اینور به اونور الکی.
خدایا شکرت که پدر و مادرم و خواهر و برادرم پیشم هستن میدونم خیلیا هستن که پدر و مادرشون بیرون از خونه شاغلن و شاید ختی نتونن زیاد همدیگرو ببینن.
خدایا شکرت به هاطر اینکه خونمون پنجره داره و میتونم صبح ها خورشید رو ببینم و شب ها ماه رو یادم نمیره قبلش کرج بودیم و تو مغازمون زندکی میکردیم که زیر زمین بود و نمیفهمیدیدم کی صبح میشه کی شب میشه چون نوری نمیومد و ساعتمون هم خراب بود.
خدایا شکرت به خاطر اینکه 2سال سالم و قوی و سلامتم و هر روز داره بدنم قویتر میشه یادم نمیره قبلش هر سه ماه مصدوم بودم و ارزو میکردم بتونم راه برم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه میتونم نفس بکشم راخت یادم نمیره بیماری رو گرفته بودم ارزو میکردم بتونم راحت نفس بکشم
خدایا شکرت به هاطر اینکه خواهرم برام میرقصه، اهنگ میخونه، صداش رو بزرگ و کوچیکمیکنه یادم نمیره خانواکی بیماری رو گرفته بودیم نمیتونست حرف بزنه اصلا. خدایا شکرت.
خدایا شکرت نذاشتی برم بلاروس برای فوتبالم.
خدایا شکرت تو همه تستا که میرفتم خط میخوردم
خدایا شکرت به هاطر اینکه بابا دارم مامان دارم داداش دارم خواهر دارم. از صمیم قلبم از ته ته اعماق وجودم شکرت.
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو مسیریم که عاشقشم،تو مسیری هستم که دوستش دارم و از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت میبرم.
خدایا شکرت به خاطر همین که میتونم بنویسم و ببینم خدایا شکرت رو، اگه چشم نداشتم نه میتونستم تایپ کنم نه میتونستم ببینم اسم قشنگتو.
خدایا شکرت که دیشب تا نوشتم این غذاهارو میخوام سه سوت امروز مادرم رو هدایت کردی که بگیره برام بدونه اینکه من چیزی بگم بهش.
خدایا شکرت که اینقدر پیشرفت کردم تو فوتبالم که جهان رو شوکه میکنم شکرت به هاطر اینکه اینقدر قویم کردی که کولاک میکنم،خدایا شکرت به خاطر اینکه ارزوم بود 40 تا روپایی بزنمالان مثل اب خوردن 2000تا میزنم ارزوم بود یه ارسال کنم الان بهترین ارسالای حهان رو دارم ارزوم بود یه دونه یک در مقابل یک برم الان بهترین مدافع حهانم خدایا شکرت.
خدایا شکرت اونقدر خجالتی بودم که مهمون میومد میرفتم یه گوشه تا برم، نمیتونستم نه بگم، هرکی میخواست بهم زور میگفت الان میرم وسط ترمینال هواپیما میگم ادیب کیه، به هرکی بخوام نه میگم و مهمم نیست برام چه فکری میکنه، تو هر حایی اراده کنم با هرکی اراده کنم رفیق میشم.
خدایا الان تو بهترین خالتم دمت گرم نمیخوامبزم عقب، میخوام یه بارم شده برم جلوتر و استپ نکنم میخوام تو شرایط عالی بهتر بشم. دوست دارم خودت هدایتم کن.
سپاسگذارم که این خانواده هر روز یه اسطوره تربیت وخلق میشود
سپاشگذارم
سپاسگذارم بابت مکتوبات خوبت
خدایا شکرت به خاطر اینکه قانون رو میدونم، به خاطر اینکه میدونم همین که میدونم بزرگترین سپاسگذاری منه، شکرت وقتی فکر میکنم به اینکه اگه بدون درک قانون و دونستنش میمردم چه خالی داشتم تازه ارزش این نعمت رو میدونم.
خدایا شکرت به خاطر سید حسین عباسمنش که خیلی ساده و راحت و سریع و عالی و پرفکت به ما اموزش داد قانون رو و داره ادامه میده.
خدایا شکرت به خاطر مریم شایسته که این همه فایل هارو خوب اماده میکنه،همین حضورش یه نعمته، استاندارد های منو از رابطه و دختر مورد علاقم به مراتب بالاتر برده.
خدایا شکرت که من بهترینم و همیشه دورم بهترین ها هستن، شکرت که سید حسین عباسمنش بهترینه، شکرت که بین میلیون ها فردی که تو این حوزه کار میکنن دست منو گرفتی و اوردی اینجا.
خدایا شکرت بهترین الگوی من تو زندگیم سید حسینه، تو خیلی موارد شاید همه موارد، تو 80،90 درصد حتی فکر میکنم شاید 100 درصد مواقع یه الگوی بی نظیره.
واقعا کیه که خودش مثال باشه؟
خدایا شکرت به هاطر اینکه تمام وقتم ازادم 24 ساعت دست خودمه،یادمه موقعی که اونقدر برام کار پیش میومد که وقت نداشتم حتی سرمو بخارونم،همش از اینور به اونور الکی.
خدایا شکرت که پدر و مادرم و خواهر و برادرم پیشم هستن میدونم خیلیا هستن که پدر و مادرشون بیرون از خونه شاغلن و شاید ختی نتونن زیاد همدیگرو ببینن.
خدایا شکرت به هاطر اینکه خونمون پنجره داره و میتونم صبح ها خورشید رو ببینم و شب ها ماه رو یادم نمیره قبلش کرج بودیم و تو مغازمون زندکی میکردیم که زیر زمین بود و نمیفهمیدیدم کی صبح میشه کی شب میشه چون نوری نمیومد و ساعتمون هم خراب بود.
خدایا شکرت به خاطر اینکه 2سال سالم و قوی و سلامتم و هر روز داره بدنم قویتر میشه یادم نمیره قبلش هر سه ماه مصدوم بودم و ارزو میکردم بتونم راه برم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه میتونم نفس بکشم راخت یادم نمیره بیماری رو گرفته بودم ارزو میکردم بتونم راحت نفس بکشم
خدایا شکرت به هاطر اینکه خواهرم برام میرقصه، اهنگ میخونه، صداش رو بزرگ و کوچیکمیکنه یادم نمیره خانواکی بیماری رو گرفته بودیم نمیتونست حرف بزنه اصلا. خدایا شکرت.
خدایا شکرت نذاشتی برم بلاروس برای فوتبالم.
خدایا شکرت تو همه تستا که میرفتم خط میخوردم
خدایا شکرت به هاطر اینکه بابا دارم مامان دارم داداش دارم خواهر دارم. از صمیم قلبم از ته ته اعماق وجودم شکرت.
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو مسیریم که عاشقشم،تو مسیری هستم که دوستش دارم و از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت میبرم.
خدایا شکرت به خاطر همین که میتونم بنویسم و ببینم خدایا شکرت رو، اگه چشم نداشتم نه میتونستم تایپ کنم نه میتونستم ببینم اسم قشنگتو.
خدایا شکرت که دیشب تا نوشتم این غذاهارو میخوام سه سوت امروز مادرم رو هدایت کردی که بگیره برام بدونه اینکه من چیزی بگم بهش.
خدایا شکرت که اینقدر پیشرفت کردم تو فوتبالم که جهان رو شوکه میکنم شکرت به هاطر اینکه اینقدر قویم کردی که کولاک میکنم،خدایا شکرت به خاطر اینکه ارزوم بود 40 تا روپایی بزنمالان مثل اب خوردن 2000تا میزنم ارزوم بود یه ارسال کنم الان بهترین ارسالای حهان رو دارم ارزوم بود یه دونه یک در مقابل یک برم الان بهترین مدافع حهانم خدایا شکرت.
خدایا شکرت اونقدر خجالتی بودم که مهمون میومد میرفتم یه گوشه تا برم، نمیتونستم نه بگم، هرکی میخواست بهم زور میگفت الان میرم وسط ترمینال هواپیما میگم ادیب کیه، به هرکی بخوام نه میگم و مهمم نیست برام چه فکری میکنه، تو هر حایی اراده کنم با هرکی اراده کنم رفیق میشم.
خدایا الان تو بهترین خالتم دمت گرم نمیخوامبزم عقب، میخوام یه بارم شده برم جلوتر و استپ نکنم میخوام تو شرایط عالی بهتر بشم. دوست دارم خودت هدایتم کن.
خداراشکر که توی این مدار هستم تا این زیبایی هارو ببینم
واقعا چقدر این کشور زیباست و پر از درختان و پوشش گیاهیه.
چقدر جادها تمیز و زیبا و صاف و بدونه هیچ زدگی یا خرابی هست و چقدر لذت میبرم که این جادها در کنارشون همش درخت گیاه گل و چمنه که این جاده رو زیباتر کرده
خداراشکر همیشه زیبایی های فایلها و اطراف خودم رو تحسین میکنم و با این تحسین کردن چند روز پیش رفتیم مسافرت دوروزه توی طبیعت و خداوند مارو هدایت کرد به کلی زیبایی که تاحالا نرفته بودم و کلی لذت بردم
تو دل بیابان یه دره حدود 100 متر ارتفاع که راه داشت که کف دره و توی این دره یه رودخانه زیبا پر از درختان بید در کنار رود و البته پر از ماهی های کوچک که براخودشون زندگی میکردن
من توی این دوروز همش این طبیعت رو تحسین میکردم و میگفتم ببین و زیبایی هارو تحسین کنیم هدایت میشیم به زیبایی های بیشتر
جاتون خالی ظهر وقتی هوا گرم شد و اب هن خب کم بود گرم شدم رفتم توی اب و دیدم چقدر اب عالیه برای یه شنای عالی و یاد حرف استاد افتادم که میگفت اگر اطرافتون رودخونه یا دریا یا چشمه هست حتما برید توی اب چون امحلاح و مواد معدنی که اب داره جذب پوست میشه و کلی از بیماریهای پوستی بر طرف میشه
وقتی شب شد چقدر ستارهای ریز و درشت دیدم و توی چادر خابیدیم و به خودم گفتم حتما باید صبح زود بیدار بشم و طلوع افتاب رو توی این طبیعت ببینم
و البته صبح قبل از اینکه گوشم زنگ بخوره بیدار شدم و رفتم بالای یکی از کوهها و طبیعت اطراف و درختان و رودخونه و طلوع افتاب رو دیدم چقدر لذت برم و انرژی گرفتم
من خیلی به طبیعت علاقه دارم و دوست دارم همیشه توی طبیعت باشم و همه جارو بگردم
خداراشکر میکنم که توی این سایت هستم و میتونم طبیعت و زیبایی بیشتری ببینم
سلام به استاد عزیز و مریم بانو نازنین و دوستان گرامی
خدارو هزاران بار شکرت بابت دیدن این حجم از زیبایی
جلل خالق ک این محیط چقدر زیباست از ترکیب رنگ های مزرعه ک انگار جعبه مداد رنگی رو کنار هم چیدی تا درختان سربه فلک کشیده با بوته ها وعلف های لابه لای آنها که چه ترکیب زیبایی درست کردن این ما بینم خورشید زیبا و آسمون آبی وزلال که تکمیل کننده اینهمه زیبایی بود خداروشکر که تونستم این فایل رو ببینم
واقعا خداروشکر بابت اینهمه امکانات عالی و ساده ک زندگی رو لذت بخش تر کرده،یه تراکمپر هرچند کوچیک اما بسیار کارآمد چقدر امکانات عالی داره ،یه وسیله کوچیک ک چقدر غذاهای لذیذ درست میکنه ،یه اینترنت همراه ک همیشه ودر هر جا میتونی ازش استفاده بکنی شکرت . زندگی خیلی لذت بخش و ساده است واقعا
به نام اللهِ مهربان و نازنینم، به نام ربّ العالمینِ قشنگم، به نام اللهِ صمد و بی نیازم.
سلام مجدد از تریبونِ همین فایل، به همه ی اعضای خانواده ی صمیمی و دوست داشتنی ام، به میزبان های نازنینم استاد جان و مریم جان و تک تکِ بچه ها.
سلام به گل های تو خونه :)
در کامنتِ قبلی نوشتم که حس میکنم زود بر میگردم، برگشتم:)))
سوالی که از خودم پرسیده بودم و ادامه ی جواب هام:
خُب سمانه جانم، تو که انقدر قشنگ و زیبا سخن میگویی بگو بدانیم که:
تو چه موفقیت هایی داشتی؟ داری؟
از لطف و فضلِ خدا تونستم این موارد رو خلق کنم برای خودم:
74- قبلا نجواها که میومدن، شاخ و برگ میگرفتن، گسترش پیدا میکردن و جاهای دیگه هم حمله میکردن، یعنی خود مختار بودن، من نظارت و کنترلی نداشتم، من تو باد بودم، الان بهتر شدم، از وقتی فهمیدم کنترل ذهن چیه، همون لحظه قیچی برمیدارم کاتشون میکنم، مسیر فکرهامو عوض میکنم، دارم بهتر میشم تو این مهارت، تو پرورشِ این عضله ی حال خوب کن.
75- در زمینه ی اینکه ببینم حس چی میگه، بهتر شدم بهتر عمل میکنم، سنسورهام نسبت به شهود بهتر دارن کار میکنن، برخلاف گذشته که منطقی بودن غالبِ رفتارهای من بود.
76- تو مسافرت ها، موقع بیرون رفتن از خونه، مهمونی و … هر طور راحت ترم و خودم دوست دارم اقدام میکنم، نحوه ی لباس پوشیدنم، آرایش کردن یا نکردن و … همه تو حیطه ی خودم و احساسمه، بخوام انجام میدم، نخوام سبکبال و رها انجام نمیدم. خیلی بهتر از قبلم شدم.
77- تجربه هایی رو انجام دادم فارغ از نظر و قضاوت مردم: کوتاهیِ موهای بلندم به سبکِ کاملا کوتاه و پسرونه، به عبارتی تا یه پله مونده به کچلِ مطلق رفتم و راضی ام :)))))
78- در زمینه ی ارتباطات و گفتگو با جنسِ مذکر پیشرفت کردم، صحبت میکنم، تحسین میکنم، قبلا خیلی بسته بودم و خجالتی و معذب.
اتفاقا الان بهتر درک میکنم به جز خانواده ی خودم، چقدر اقایونِ نازنینی در این جهانِ خداوند وجود دارن: بسیار باادب، با ملاحظه، مهربان، خوشرو، نجیب، با معرفت، با ایمان، توحیدی، تلاشگر، صادق و …
قبلا گاردِ امنیتیِ خیلی بالایی داشتم نسبت به جنسِ مذکر، گاردم کمی بهتر شده و تونستم زیبایی های جنسِ مذکر رو بهتر ببینم و درک کنم و ترسم هم کمتر شده، چون توکلم بالاتر رفته، چون رفتم تو مدارِ امنیتِ خدا.
همه چیز در محضرِ خداوند شفاف، روشن، امن و زیباست.
79- در زمینه ی سوال پرسیدن، بهتر شدم.
پرسیدنِ دلیلِ چیزی.
پرسیدن و راهنمایی خواستن از چیزی که بلد نیستم.
قبلا خجالت میکشیدم، مخصوصا اگه حس میکردم شاید طرف مسخره کنه بگه چه بی اطلاعاتیه این دیگه…
ناخودآگاه روم نمیشد بپرسم چون خجالت میکشیدم، کسرِ شانم میومد اینطور به نطر بیام که بلد نیستم و …
الان راحت ترم. راحت تر میپرسم، میرم جایی.
مثل دیروز که بیمارستان بودم، رفتم خیلی شیک و مجلسی از چند نفر اونجا سوال پرسیدم.
جالبیش چی بود؟
نفر اول یه اقای کمی بی حوصله بود، من اما بااعتماد به نفس، جواب گرفتم. رفتم پیش نفر دوم: یه خانم بود با لبخند مواجه شدیم که تازه همکار بغلی اش اونم اومد جواب داد به من.
دقیقا همونی که استاد میگن: جهان میاد به کمک ما، وقتی حسمون خوبه.
اومدم برم پذیرش سوال دیگه ای بپرسم، دیدم خانمه کمی بی حوصله است ولی گفتم تا نوبت من شه خوش اخلاق میشه، همون موقع دیدم آقای خوشرویی که دفعه پیش اومده بودم بیمارستان برای خواهرم و ازش سوال پرسیدم و عالی جواب داد، اومد نشست صندلیِ بغل اون خانمه، گفتم بله، این آقا فرستاده شده برای من، جوابمو داد عالی و خوش اخلاق و من سرخوش و شاداب اومدم بیرون…
80- راستی اینم که تو محیط بیمارستانی من حالم انقدر خوبه، خودش موفقیته، رشده، بهبوده…
قبلا بیمارستان واسم حس کمی ترس و اضطراب داشت، الان بهتر شدم، سرخوش، مست و ملنگ :)))))))
ملت خسته، کلافه، من شاد و شنگول و در حالِ کشف و شهودِ قوانین توی بیمارستان :))))))))
دیگه فرقی نداره، تو خونه، خیابون، پارک، بیمارستان، مهمونی، روستا، سفر، تفریح و … باشم، افتادم دنبال قشنگی و قوانین.
81- بیشتر دارم خوش اخلاقی میکنم، بیشتر دارم خوش اخلاقی دریافت میکنم، بیشتر متوجهِ زیبایی، مهربونیِ اطرافم میشم، قبلا حواس و توجهم کمتر به این چیزا بود و متوجه نمیشدم…
82- وقتی صدایی میاد، گفتگوی بلندی، حالتی که شاید حسِ نازیبا بده بهم، اعراض میکنم، دور میشم از محیط…
یادمه قبلا اگه صدایی میومد میرفتم دمِ چشمیِ در خونه و راه پله رو دید میزدم ببینم چی به چیه، کی به کیه، مدتهاست اینکار رو نمیکنم، تو چیزی که بهم ارتباط نداره کمتر ورود میکنم. حالم هم اتفاقا خیلی بهتره.
یادمه چند وقت پیش که رفتم پیش خواهرم بیمارستان به عنوان همراه، تو راهرو یه بنده خدایی داد و بیداد میکرد، سمانه ی ورژن جدید به جای اینکه مثلِ بقیه و گذشته ی خودش بره دم در ببینه چی شده؟ سریع در اتاقمون رو بستم، آهنگ شاد گذاشتم و به خواهرم گفتم سریع بیا فضا رو عوض کنیم. (کنترل ذهن).
به به از این تغییر.
موارد مشابه، آهنگ های توحیدی میذارم، فایل استاد رو پلی میکنم و رها میشم از فضای نازیبا.
آخرش که اومدیم ترخیص بشه آبجیم دیدم یکی از کارکنان عزیز بیمارستان استاد رو میشناسه، اومده بود تو اتاق متوجه شده بود من دارم فایل استاد گوش میدم، بهم گفت عباس منشی هستی، ذوق کردم که یه نفری پیدا شد اینجا که استاد رو میشناسه، نشونه ی جالبی بود، فرصت گفتگو نشد و ترخیص شد خواهرم و خارج شدیم، ولی خاطره ی باحالی شد برام.
83- باورهای امیدبخش و کمک کننده بهم رو بهتر درک میکنم و پذیرفتم نسبت به قبلم.
84- بهتر و با جزئیات بیشتری هدایت میگیرم از خدا در امورِ مختلف.
85- سطحِ توقعم از بیرون کمتر شده.
86- چیزهایی که برای خودم یا منزل نیاز بوده رو گذاشتم تو لیست درخواستهام از خدا، و بهشون رسیدم، موارد زیادی مینویسم همیشه و اکثراً تیک می خورن.
87- با همسایه هامون با عشق و احترام بیشتری روبه رو میشم، قبلا ترجیح میدادم هیچکی نیاد سر راهم تا رودر رو شیم.
88- برای ارسالِ عشقم به عزیزانم خیلی راحت تر و از روش محبوبِ خودم استفاده میکنم بیشتر، بدونِ هیچ احساسِ کم کاری و نجوا و …
من پیامک میزنم، قلب میفرستم واسه عزیزانم تو پیامک. یه دونه قلب رنگیِ بزرگ میفرستم.
و کلی حس خوب دارم خودم، کلی هم حس خوب از عزیزانم دریافت میکنم.
89- تو ذهنم، نجوا، یکی رو سرزنش میکرد، از جانب اون با من یکی بدو میکرد، انقدر جلو میرفت که کینه میگرفتم از فرد، در حالیکه همه ی این داستانها تو ذهن من بودن و وجود خارجی نداشتن.
الان کمی در این زمینه هم بهتر شدم، سریع نجوا رو کات میکنم.
و اوست آن که دریا را رام کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زیورهایی برای پوشیدن از آن بیرون آورید. و میبینی که کشتیها، سینهیدریا را شکافته [و پیش میروند.] و به سراغ فضل و لطف او بروید و شاید سپاسگزار باشید. (14)
کلا آیه هایی ک توش فضل میادا من خیلی دوس دارم
اینم یکیشه
اول از همه آخرش گفته لعلهم
شاید شکر گذار باشید
این لعل به معنی شاید شانسی نیست
درسترش اینکه امید است که شکر گذار باشید
خدا داره چی میگه
اول یه سری نعمتو میاد مرور میکنه
ک اصن خیلی هاش ب چشم ما نمیاد
بعدم میاد میگه ما اینا رو ب شما دادیم امید است که شکر گذار باشید
چ قدر این شکر گذاری مهمه
با اون چیزی ک تا حالا من از قرآن دیدم من کافر کاملم همین الان اعتراف میکنم من شکر گذار نیستم پس قطعا وارد دسته کافرا میشم
دو میلیون بار این تو ذهنم مرور شده ک اینم بنویس که
وقتی خدا ب ما یه نعمتی میده فک کن انگار داره نگاه میکنه ک من شکرش میکنم یا نه
اگ شکرش کنم نعمت رو گنده میکنه
اگ نکنم تو بهترین حالت من تو مرحله قبل می موو نممم
خیلی این مهمه
ما همش میگیم باور باور
اصل جنس اینجاس
چرا شیطان اون زمانی ک از درگاه خدا داشت میرفت بیرون ب خدا
میگ من یه کاری میکنم که تو اکثر بنده هاتو شکرگذاز پیدا نکنی
یعنی تفاوت مسیر خدا و شیطان شکرگذاریه
اینقدر مهم این موضوع
وقتی خدا میگ اگ شما شکر کنید من بر شما میافزایم
لازیدنکم
یعنی میترکونه
اینایی رو دارم برای خودم میگم شاید ی جایی دلم بشکنه دست برداره از این مسیری ک واقعا تهش شکر نیس تهش کفره
من ب زبون خیلی خوب میتونم صحبت کنم بنویسم با اینکه آدم درونگرایی هستم ولی نمیتونم عمل کنم هنوز خدا تو ذهنم بده هنوزم سراینکه پولو بهم نداده اونجوری ک دلم میخاد باهاش مشکل دارم و خودم خودمو میشناسم
موفقیت مثل ایر انگشته برای هرکسی مسیرش متفاوته
برای مجید مرادی قطعا از آشتی با خدا شکرگذاری و تجسم میگذره
چون این ارتباط با خدا یه روزی همه زندگی من بوده الان ازش دور
شدم ولی استرس نرسیدن به ثروت فلجم کرده نمیذاره برم ب سمتش
خبر خوب اینکه اگ آزاد بشه این انرژی عین فنر منو میچسبونه ب خدا و خواسته هام
و هرگاه به یکی از آن مشرکان مژده [تولد] دختر داده شود، چهرهاش سیاه میشود، در حالی که خشم خود را فرومیبرد. (58) به خاطرمژده تلخی که به او داده شده، از میان مردم فراری میشود. آیا این دختر را همراه با ننگ و خفت نگاه دارد؟ یا او را در خاک پنهان کند؟بدانید که چه بد قضاوت میکنند! (59)
من بارها این آیه رو خونده بودم
هربار که میخوندم میگفتم
نوچ نوچ نوچ چ آدمای بدی بودن
بچه هاشون زنده ب گور میکردن
ببین خدا داره بت میگه هیچ وقت این کارو نکن
بعد ب خودم میگفتم ایول ب خودم ک این کارو نمیکنم چ بنده خوبیم من
لپ خودمو باید میکشیدم
ولی واقعا معنیش اینه؟ خدا اینقدر بیکاره ک اینجوری حرف بزنه؟
نه این شکلی نیس
اول
از لفظ مشرک استفاده کرده یعنی طرف شرک ورزیده
دوم خجالت کشیده یعنی معلوم نیس حتی اون زنده ب گور کردنا
انجام داده یا نه ولی شرمسار شده
تهشو بگم نظرررررر بقیههههه براش مهم بوده
زندگی میکرده برای بقیه
ک با دختردار شدن سرخرده شده
یعنی
یه لحظه ب خودم فک کردم دیدم چ قدر مشرکم
چن میلیون بار ب صورت ناخودآگاه یا خودآگاه طبق نظر بقیه عمل کردم؟
نظر بقیه برام مهم شده
خجالت کشیدم از خدا
اینقدر بهم نعمت داده
من هنوز مثل اعراب دوران جاهلیت رفتار میکنم
واقعا این آیه فقط یه مثال
کجاها شده یه لباسو واسه نظر بقیه پوشیدیم یا نپوشیدیم
این همه عمل بینی و فلان جا و بهمان جا واسه همین شرکه دیگه
ک طرف خجالت میکشه از فلان قسمت بدنش میره عملش میکنه که خوشگل بشه
واقعا عجیب و غریب بود این آیه
و چنتا چیز اول از کلمه مشرک استفاده شده
دوم از خجالت زدگی و مهم بودن نظر بقیه استفاده شده
و سوم اصن معلوم نیس ک اون دخترو زنده ب گور کرده یا نه
یعنی قصد این آیه اون عمل نیس
قصدش تاکید کردن روی مهم بودن نظر بقیه اس
اصن همین ک اینو اینجا نوشتم روحم سبک شد خدایا شکرت
بگو: «کسانی را که به جای او [معبود خود] پنداشتید، بخوانید. [آنها] نه اختیاری دارند که از شما دفع زیان کنند و نه [آنکه بلایی را از شما] بگردانند. (56)
آیه ی امشبو برای این انتخاب کردم چون توش در مورد ایمان به خدا و نتیجه گرفتن از ایمان صحبت شده
بذار قصه رو یه جور خوشگل بچینیم
فک کن تو مشکل مالی داری
میری میشینی رو به قبله
به خدا میگی خدایا من مشکل مالی دارم
اینو حلش کن و یه جوری حلش کن که من ثروتمند بشم مثل سلیمانت
مگه خدا شنوا نیست؟
مگه خدا نگفته که من دعاهای شما رو اجابت میکنم
پس باید اجابت کنه
طبق همین آیه
یه مشکلی که پیش میاد تو باید بری دم در خونه خدات
حالا اونی که خداش الله باشه
واقعا طبق این آیه نباید مشکلش روی زمین بمونه
همین الان دعا کن
همین الان خودم دعا میکنم
خدایا مشکل مالی منو برای همیشه حل کن
خدایا به من اونقدر نعمت بده اونقدر ثروت بده که نتونم بشمارمشون
خدا به من میده حالا؟
چرا پس نمیده
واقعا داستان چیه
این چه خدایی شد پس
طبق قرآن خودشم عمل نمیکنه؟
حداقل باید پای حرفی که زده وایسه دیگه؟
چرا از خدا جواب نمیگیرم؟
چون متاسفانه فقط زبونی از خدای خودم درخواست میکنم
میدونم این خدایی که از بچگی باهاش حرف زدم زوری نداره که
به نظر من زور اون فلانی که چنتا خونه داره از خدا بیشتره
زبونی خیلی حرفا میشه زد
ولی کو عمل؟
من زبونی میگم خدا خیلی خوبه
خدا خیلی بخشنده اس
ولی دلی که اینا رو قبول ندارم
مشکل اینکه من میرم رو به قبله میشینم ولی اونی که دعا میکنم رو به روش خدا نیست
اینقدر خداهای مختلف برای خودم ساختم و همشون بین منو خدا نشستن که اصن صدام به خدا نمیرسه
جدی من امروز پیگیر رفتارام شدم
آیه شب قبل بخونید
گفتم اگه کسی خجالت بکشه یعنی خداش شده اونی که جلوش شرمنده شدیم
دیدم چه قدر مشرکم
دیدم جلو خیلی ها شرمنده میشم
دیدم خیلی کارها رو برای خیلی ها میکنم
دیدم تو طول روز یه کارم برای رضایت خدا انجام نمیدم
ولی هزار تا کارا برای رضایت بقیه انجام میدم
دیدم ماشینمو بد جا پارک نمیکنم برای ده سانت جلوتر بردنش که یه موقع یه نفر دیگه بخاد پشت سرم پارک کنه و اون یه نفر نگه که این آدم چرا یکم جلوتر نرفته کلی به خودم سختی دادم
ولی هیچ کار خاصی برای رضایت خدا نکردم
واقعا تک به تک رفتارام خدا نیست
خدا گمشده
خدا رو خیلی وقته گمش کردم
بعد میگم پول؟
تو از منبع دوری
مگه میشه تو سرد باشه بعد ببینی بخاری ته سالنه ولی تو ب جاش میری دستو میکنی تو برفا دم در
تو از منبع ثروت دوری
من خیلی دورم
چون اصن در طول روز کاری با خدا ندارم
اگه جایی کارم گیر بیوفته و بخام یه کار مهمی انجام بدم یه لحظه میگم توکل بهش
اونقدرم معرفت داره که بارمو روی زمین نذاره بمونه
ولی موقع رفاه نمیگم توکل به خودت میگم توکل به مامانم به بابام به فلانی
به زبون نمیارم از رفتارام میفهمم
ایناس که باعث شده همه رو خدا کنیم الا خود خدا رو
اصن چه قدر خدا توی زندگی خود من کم رنگه
خب همیناس که نمیذاره برم بچسبم به منبع ثروت
مگه خدا وعده ی فراوانی نداده
من چشمم به اون مشتری است ولی
من چشمم به دست اون مشتری است که برام کار میفرسته
اینا اشتباهه
نمیگم دست روی دست بذارم
نه
اتفاقا اگه باور داشته باشم راه میوفتم
ولی
باید یادم باشه که توکل کنم به خدا
قسمت خودمو انجام بدم
با علم به اینکه من ضعیفم
با قبول اینکه من هیچی نیستم
خدای منه که همه چی
اندازه یه مورچه اون یه گام خودمو بردارم
اون نه میلیون گام دیگه رو بذارم خدا برام برداره
بذارم اون برکت به عملم بده
بذارم اون چرخ زندگی مو بچرخونه
قصد این آیه اینه
تو اگه توکل واقعیت به خدا باشه
به خدایی که دوس داره تو ثروتمند بشی نه خدایی دروغکی
به خدایی که دوس داره تو سالم باشی تو روابط خوب داشته باشی
به خدایی که برگی بدون اجازه ی اون از درخت نمیوفته
اگه واقعا بهش تکیه کنی
اگه واقعا قدرتشو قبول کنی
خودش همه جوره برات میترکونه
حتی از خودش باید بخوایم که هدایتمون کنه به سمت ساخت باورهای ثروستاز
خدایا منو به سمت ساخت این باورهای پولساز هدایت کن
اون وقت یهو میبینی با یه چیدمان خوشگل خدا
با یه اتفاقی که جلو چشم خودت میوفته
چنان باوری توی منو شما ایجاد میشه که
اگه کل آدمهای روی زمینم دست به دست هم میدادن نمیتونستن اینجوری باور سازی کنن
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که باز هم دارم از زیبایی های کلرادو لذت میبرم از جاده های
ایمنی برای تریلی ها واز درختان سرسبز و قشنگ از کوههای بلند و جذاب از تونل های فوق العاده زیبا برای لذت بردن بوی خدا را حس کردن
چقدر این آمریکا هر جتی این جاده ها پر از فراوانی ونعمت چقدر مردم خوب از این ثروت استفاده میکنند برای لذت بردن با تریلی آرویوماشین حمل می کنند تا هر کجای رفتن وسایل لذت بردن مهیا باشه تشکر از شما عزیزان که زحمت میکشید واین تصاویر را برای ما خلق می کنید
رسیدیم به سوئیس آمریکا چقدر طبیعت بکر وتمیزی واقعا این جا بوی خدا را حس کردیم از سکوت و زیبایی این پارک فرست چقدر لذت بخش کردید زندگی کردن را همیشه در حال بهبود وراحتی در سفر های قبلی از وسایل دیگه استفاده کردید که خیلی معایب داشت ولی الان با تجربه های جدید غذای گریل شده استفاده میکنید نوش
جان این همه لذت وشادی واقعا سفر کردن انسان را پخته تر وبا تجربه تر می کند
حتی این پیشرفت را در این سفر به خوبی می توان حس کرد که شما استاد عزیز اینقدر عالی روی فایل ها از آموزش استفاده میکنید که این فایل ها هم سیر وسیاحت شده هم آموزش میده هم زیبایی ها را به تصویر می کشد
تشکر از یزدان عزیز که این قدر عالی فایل سفر به دوره آمریکا قسمت 193 گوش دادن و نکات عالی ومثبت این فایل را گوشزد کردن
واقعا زندگی یعنی زندگی شما عزیزان بهترین الگوی زندگی من شما هستید هم همیشه در حال حرکت وپیشرفت هم در لحظه زندگی کردن و لذت بردن از زندگی
دوست دارم من هم این روند زندگی را برای خودم خلق کنم وبه آموزش های شما عمل کنم چراکه تمام فایل ها شما پر از آگاهی ودرس زندگی است
وبه این گفته شما برسم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
خدایا من را آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
یعنی هر لحظه چشمهام رو میبستم و سعی میکردم تجسم کنم منم توی این مسیر همراه شما هستم
چقدر لذت بخشه
خدایا شکرت
خدایا چقدر این دستگاه نینجا عالیه چقدر راحت و چقدر با ظاهر زیبایی غذا رو اماده میکنه
وای مریم جان چقدر خوبه ک اینقدر راحت غذا اماده میشه و چقدر خوبه ک اینقدر ظرف کم کثیف میشه
اینها نکات بسیار مهمی هست برای سفر .من اینقدر سر این پختن غذا و شستن ظروف اذیت میشم ک گفتم فقط میخوام برم هتل و از این سفرها دیگ نمیام
اونقدر ک باید زمان برای نظافت و .. بذاریم ک فقط از سفر خستگی میمونه
و الان با دیدن شما چقدر شکر گزار خداوندم چقدر خوبه ک میشه اینقدر راحت سفر کرد و ساده و زیبا و لذت بخش
من خیلی مشتاقم ک دوره قانون سلامتی رو تهیه کنم اما نمیدونم میتونم برای دو تا بچهامم اجرایی کنم
چون این خیلی عالیه ک پر انرژی باشی ولی احساس گرسنگی و ضعف نداشته باشی تازه کلی هم توی زمانت صرفه جویی میشه
نوش جانتون باشه این استیک خوشمزه
و صحبتهای استاد ک فوق العاده است مث همیشه
استاد خوشبختی رو توی پیشرفت شخصیتتون احساس میکنید چقدر زیبا خدایا یعنی میشه یک روز منم در همچنین جایگاهی باشم.
و چنین احساسی رو تجربه کنم و لذت ببرم برای ما ک اول راه هستیم گاهی خیلی سخت میشه
استاد سپاسگزارم واقعا ک یه الگوی بی نظیر هستید ک رویاهایی رو رونمایی میکنید رویاهایی رو بیان میکنید ک من حتی نمیتونستم تصور کنم میشه بهشون فکر کرد چه برسه به اینک زندگیشون کرد
عاشقتونم خدایا سپاسگزارم ازت ک منو هدایت کردی
خدایا سپاسگزارم ک منو در مسیر درست قرار دادی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدایا سپاسگزارم بابت قوانین بدون تغییرت ک امید روتوی دل من زنده نگه داشته ک اگر استاد تونستن ، دوستان تونستن من هم میتونم
امروز قدم دو از دوازده قدم رو خریدم و متعهد شدم مجدد از ابتدا قدم اول سپس قدم دوم رو ببینم و تا متهعدانه انجام ندادم تمرینها رو کامنت نذارم.
امروز با دیدن این کلیپ گفتم این هم نشانه لذت ببر از تغییر شخصیتت لذت ببر از ی ادم دیگ شدن
لذت ببر از اینک این ماه تونستی بهتر از ماه قبل کنترل ذهن کنی
باید به خودم پاداش بدم
باید از خودم سپاسگزاری کنم از اینکه همراهی میکنه
باید حواسم باشه به خودم به احساسم به اینک ابن همه تعهد و تمرکز و تلاشش رو بدون پاداش نذارم
باید بدونم ک ارزشمندم و کارهایی ک دارم این مدت انجام میدم کارهای بسیار مهمی هست ک تیک خوردن هر هدفی باید با سپاسگزاری و پاداش باشه تا بهتر به جانم بشینه و بشه انگیزه و بشه پشتکار بیشتر
خدایاسپاسگزارم
افوض امری الی الله ان اله بصیر بلعباد
من خودم رو سپردم به الله به خداوندی ک مرا بیشتر از من دوست داره
مثلا اینکه هدف نباید پول باشه بلکه باید هدف بهبود وضعیت کنونی باشه و خیر رسوندن که این میتونه توی کاری که داریم انجامش میدیم باشه که من تلاش کنم که در حد صد در صد توانم رو براش بزارم و پول و ثروت چاره ای ندارن جز اینکه به سمتم بیان
و اینکه هر روز و هرماهون باید با روز قبل و ماه بعدمون فرق کنه و در روند پیشرفت باشیم
و اینکه زندگی رو باید ساده گرفت که بتونیم لذت بیشتری ببریم
سلام به استاد عزیزم وبانوشایسته گرانقدر وسلام به تک تک دوستان در این سفر شگفت انگیز و رویایی
میگم شگفت انگیز چون هیچ کدوم از ماها خبر نداریم این همسفری با دواستاد توحیدی ودوستانی که همه از جنس نورند چه معجزاتی به همراه خواهد داشت
وبقول استاد هرکسی به اندازه ظرف وجودش به اندازه ای که رو خودش کار کرده به اندازه ای که شخصیتش را بهبود بخشیده به اندازه ای که تلاش کرده تا از زیباییها لذت ببره وایمان وتوکلش از دیدن این حجم از زیبایی وامکانات ،مردمانی که باخودشون درصلح اند به خالق یکتا بیشتر شده ودر یک کلمه آرام ورها بود ودر درونش احساس خوشبختی میکنه معجزاتی متفاوت از بقیه را تجربه میکنه .
حرکت در جاده ای در دل کوهستان که یک طرف دره با پوشش گیاهی متنوع وزیبا وآن کوهایی پوشیده از درختان سربه فلک کشیده وتنومند و وروبرو آسمان آبی با آن ابرهای سفید
چقدر قابل تحسین وستودنی هستند این مردم که برای آسایش وراحتی دیگران در این جاده ای که سرپایینی باشیب تند داره تدبیری اندیشیدند برای ماشینهای سنگین که اگر به هر علتی ترمز ماشین کار نکرد ماشین را هدایت کنند به RUNAWAY که به این منظور در نظر گرفتند احسنت به این ایده واحسنت به این فکر چون خیلی مواقع که تو جاده ایم وقتی ماشین سنگینی جلوما حرکت میکنه ومیخواد از ماشین روبرویی سبقت بگیره وطول میکشه به همسرم میگم خب شما هم سبقت بگیر میگه نه میدونی چقدر باید دور موتورش روببره بالا تا سبقت بگیره واگر راه براش باز نباشه دوباره باید دور موتور را بیاره پایین من که متوجه این حرفها نمیشم ولی بارها وبارها همسرم را هنگام رانندگی تحسین کردم که این قدر با دقت رانندگی میکنه وحواسش به همه چی هست
بریم بقیه فایل
استاد من صبح یکبار بی صدا فایل را نگاه کردم وفقط از این حجمزیبایی لذت بردم وبعد که تنها شدم دوباره فایل را نگاه کردم وصحبتهای شما را گوش دادم
این جاده با این امکانات با این حجم از فراوانی ونعمت صحنه فوق العاده رویایی میدونید استاد صبح که بی صدا فایل را نگاه کردم خودم را نقطه ای دیدم در وسط یک دایره که به هرطرف که نگاه میکردم جلوه ای از عظمت خالق و فقط زیبایی بود وفراوانی
کوهستانی پوشیده از درختان سرسبز وسر به فلک کشیده،دره ای پوشیده از درختان سرسبز،چمنهایی از ترکیب رنگها که فوق العاده اند وآسمانی آبی با ابرهای پفکی ،تلألو اشعه های خورشید در بین شاخه های درختان، مسیر جنگلی ، هوای مطبوع وخنک که از همین جا هم میشه این خنکی هوا را حس کرد وخودمون را آنجادر آن فضا تصور کرد ،خانه های چوبی در دل جنگل مگه میشه این زیباییها را توصیف کردچه اصلا این زیبا یی ها در قالب کلمه وحرف نمیگنجه فقط باید سر تعظیم دربرابر خالق این زیبایی ها فروبیارم وسجده شکر بجا آورم ولذت ببرم ومثل استادم ومریم بانو به هرطرف که مینگرم بگم خدایا شکرت
پس خدایا شکرت به خاطر این کوهستان باعظمت واین درختان سرسبز
خدایا شکرت بخاطر این چمنهای فوقالعاده
خدایا شکرت به خاطر این آسمان آبی کلا حس میکنم تو این سفر رنگ آبی آسمان رنگ خاصی شده خیلی خاص ولذت بخش
خدایا شکرت بخاطر خورشید وگرماش وتلالو اشعه هاش که زندگی بخش هست
خدایا شکرت به خاطر این هوای مطبوع
خدایا شکرت بخاطر این سوئیس آمریکا
خدایا شکرت بخاطر این طبیعت واین خلوتگاه واین سکوت چرا که در سکوت میتوان وجود خدا را حس کرد
خدایا شکرت بخاطر گریل فوقالعاده که هم آشپزی را آسان کرده وغذارا خوشمزه تر ولذیذ تر وهم باعث شده فضای داخل کمپر عالی باشه وهم کارها آسانتر وساده تر انجام بشه
خدایا شکرت بخاطر امکانات تراک کمپر که مجهز به دوش آب گرم وآب سرده
خدایا هزاران هزار بار تو راشکر وسپاس
خدایا شکرت بخاطر دواستاد توحیدی دوستان توحیدی
نکته کلیدی
احترام به سلایق وعلائق همدیگه
ودر پایان صحبتهای استاد در خصوص کامنت یزدان عزیز در قسمت 193 سفر به دور آمریکا ونتیجه آن
وقتی فرد در مسیر درست باشه وخودش را بهبود ببخشه واگر مسیر درست باشه بر ترسهاش غلبه کنه ایمان وتوکلش بیشتر بشه وعجله نکنه وقانون تکامل را طی کنه لاجرم نعمت،ثروت ،سلامتی خودش میاد این قانون بدون تغییر خداونده که اتفاق می افته
ومن این رو به عینه تجربه کردم وقتی که آمدم رو خودم کار کردم با توجه به زیباییها در فایلهای سفر به دور آمریکاسری قبل و ورودیهام را کنترل کردم واحساسم را خوب نگه داشتم در شرایطی که در نظر بقیه نه تنها بد بلکه خیلی ناراحت کننده بود ولی من در درون آرام بودم چون با این تضاد خودم را شناختم داشته هام را دیدم که فکر میکردم عادی هست سپاسگزارتر شدم ایمان وتوکلم با تمام وجودم بود قبل از این تضاد هم ایمان وتوکل داشتم ولی در حرف والان فقط سکوت وعمل (هرچند گاهی وقتها نجواها به طرقی که به ذهن ما نمیرسه دست بکار میشن ولی چون تو مسیری وداری ادامه میدی راه به جایی نمیبرند )
در برخورد این تضاد خدا را بیشتر شناختم بیشتر عاشقش شدم وهرروز حسش میکنم تا جایی کم آوردم بهم گفت فهیمه من هستم هواتو دارم با وجود اینکه سر کار نبود به همان اندازه یه مقدار کمتر ورودی مالی داشتم بدون اینکه من در محل کارم باشم قرار دادم را یکسال تمدید میکنند حقوق وپاداشم را اضافه میکنند
اینا را کی برام انجام میده همون خدایی که میگه من هستم نگران هیچی نباش همان خدایی که دستانی از خودش که با من هیچ نسبت خونی وفامیلی ندارند برای یاری وکمک من میفرسته درسته استاد خوشبختی در درون خودمون هست وقتی تو از درون رشد کنی احساست خوب باشه به هرچیزی که میخوای میرسی:ثروت،سلامتی،لذت،شادی،یاروهمراه خوب،عشق…
سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به این مسیر هدایت کرد
چقدر کامنتت خوب بود چقدر تحت تاثیر کامنتت قرار گرفتم و نکته طلایی احترام به سلایق و علایق همدیگه چه نکته خوبی رو اشاره کردی آفرین به شما از شما سپاسگزارم به خاطر رد پای خوبی که به جا گذاشتی
بهترینها رو براتون آرزو میکنم همیشه موفق و سربلند باشید
سپاسگزار وجودتم ممنون که وقت گذاشتی وبرام کامنت گذاشتی خوبی فایلهای سفر به دور آمریکا همینه که هرکدام از ماها با خواندن کامنتهای همدیگه نکات زیاد هم یاد میگیریم وهم تکرار میشه وجودتون سرشار از نور الهی
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز
سلام خدمت دوستان عزیزم
خدایا شکرت چقدر این فایل عالیه
چقدر آگاهی دادی این فایل بهم که رها باشم و نچسبم به شرایط مالی و باید توجهم به درونم و تغییرات درونیم باشه خدایا شکرت چقدر این فایل به موقع اومد روی سایت
چقدر عالیه که بعد هر هدف به خودتون جایزه میدید من باید چندین بار این فایل رو گوش بدم و بیشتر به درک برسم
و اما در مورد سفر
چقدر این مسیر زیباست منو انداخت یاد سفری که حدود دوماه پیش رفته بودم شمال
استاد دقیقا این جاده ای که کنار جاده ی اصلی سربالایی رفته بود رو هم دیدم توی مسیر تهران به شمال چندین جا رو همین جوری درست کردن و خیلی شیک و مجلسی
و از زیبایی های سفرم بگم براتون این درختای بلند توی این منو یاد پنلگ دره ی شیرگاه انداخت
رفتیم آمل و بابل و شیرگاه و روستای چالی…..
خیلی خوش گذشت استاد تهران هوا گرم بود وقتی داشتیم نزدیک فیروزکوه میشدیم هوا کم کم شروع شد به خنک شدن وای که چه هوای بینظیری بود 5 ساعت توی راه بودیم
نهار رو رفتیم کنار یه چشمه توی دل طبیعت نوش جان کردیم نهار هنوز تموم نشده بود پشت سرم رو نگاه کردم دیدم هیچی معلوم نیست همه جا رو مه گرفته بود اصلا صحنه ی رویایی شده بود انقدر لذت بردم رفتم و کلی توی مه پیاده روی کردم سر پایین و سربالایی کنار چشمه ای که واقعا زیبا بود
یکم که گذشت دیگه اصلا هیچی معلوم نبود مه غلیظ غلیظ شده بود هوای خنک و بهاری اصلا رویایی بود
دوباره به مسیر ادامه دادیم که نم نمای بارون شروع به باریدن کردن منم که عاشق بارونم و کلا شیشه ی ماشین رو پایین گذاشته بودم و نم بارون میخورد به صورتم یه حس خوب و لطیفی بهم میداد
نزدیکای شب رسیدیم به روستای چالی هر سمتی رو میدیدم یا گاو بود آزاد داشت برای خودش میچرید یا مرغ و خروس و غاز و اردک معجزه بود همون لحظه که رسیدیم ویلا من دلم طاقت نیاورد دیدن زیباییها رو از دست بدم تا هوا تاریک شد من داشتم بیرون میچرخیدم رفتم و از اون گاو فیلم گرفتم کلی عکس گرفتم و از فضای سرسبز و کوهستانی لذت میبردم فردا که بیدار شدم اینقدر ذوق داشتم که ساعت 4ونیم بود بیدار شدم تا کارام رو انجام دادم ساعت 6 خورشید هنوز طلوع نکرده بود با برادرم زدیم بیرون رفتیم نون بگیریم برای صبحانه شون منم مثل شما از همون شروع دوره ی قانون سلامتی یک وعده غذایی شدم
خلاصه ما رفتیم بیرون دیدم هوای خیلی عالیه گفتم بریم پیاده روی رفتم دوساعت رفت پیاده روی کردیم دوساعت برگشت توی مسیر چقدر به جاهای زیبایی هدایت شدیم رفتیم شالیزار چه عطر برنجی پیچیده بود توی فضا دیوانه میشد آدم برادرم صبحانه هم نخورده بود حسابی گرسنه شده بود
همه جا سبز سبز بود پوشیده از درخت و شالیزار و درختای نارنج خیلی زیبا بود هوا بینظیر بود
رفتیم توی دل جنگل به سمت پلنگ دره پر از گاو بود هوا عالی عالی بود همه تمیز تمیز بود
دقیقا این صحنه هایی که دیدم توی این فایل رو من تجربه کردم واقعا لذت بخشه
موقع برگشت رفتیم فریدون کنار و کلی شنا و آب بازی کردم توی دریا واقعا حس خوبی به آدم میده خورشید داشت غروب میکرد من توی آب بودم صحنه ای که داشتم از غروب خورشید میدیدم دیوانه ام میکرد
خدایا شکرت چه تجربه ی فوقالعاده ای بود
کلی فیلم گرفتم از سفرم و گذاشتم توی کانال تلگرامم در مسیر توحید
بهترین بهترینها رو براتون آرزومندم انشاالله که هر جایی در این کره ی خاکی هستین سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
عاشقتونم بینهایت
سلام به شما نرگس خانم عزیز
امیدوارم همین الان که دارید این دیدگاه من رو می خوانید حال دلتون عالی باشه
چقدر لذت بردم از این دل نوشتهی شما
الهی شکر
الهی صد هزار مرتبه شکر که اینقدر بهتون خوش گذشته
من قبلاً راجع به پلنگ دره مطالعه کردم
خودم قم زندگی می کنم و هدفم اینه که حتماً برم
چون نویسنده خیلی از زیبایی های مدهوش کننده اس تعریف کرده بود:)))
چقدر کار خوبی کردین که برامون از خاطره های شیرین و دلنشین سفرتون نوشتید ، سپاسگزارم
این یه هدایت بود برای من که ان شا الله به زودی منم به این مکان جادویی هدایت میشم
خدا رو شکر به خاطر نعمت برادر داشتن
البته من فقط خواهر دارم :) ولی خب خدا خودش خوب برادری برام می کنه بارها مرام و معرفتی واقعاً مثل یه داداش هوامو داشته
خدا رو شکر به خاطر داشتن کانون گرم خانواده
خدا رو شکر که تو یکی از زیباترین کشورهای دنیا (ایران) زندگی می کنیم که آب و هوای چهار فصل داره و واقعاً جادویی هستش
یعنی برای منی که قم زندگی می کنم و آب و هوای خشک کویری داره
اگه تو اوج گرما بخواهم برم سفر توی یه جای بی نظیر و خوش و آب هوای بهاری
جاهای زیادی هست که برم
اگه تو اوج سرمای زمستون هم بخواهم برم یه جایی که آب و هوای بهشتی و بهاری داشته باشه جاهای زیادی هست مثلاً بندرعباس که زمستونش رو استاد هم شخصاً در فایل های سفر به دور امریکا سفارش کرده
و
حتماً و حتماً تا قبل از مهاجرت از ایران میرم تجربش می کنم
راستی گفتم قم آب و هواش کویریه
انصافاً از حق نگذریم اینقدرررر شهرداری و سازمان زیباسازی شهر قم روی فضای سبز و درخت کاری و … خوب عمل کرده که جا داره من خودم شخصاً سجده شکر به جا بیارم
اینقدر که هوا دلپذیر تر و پاک تر و خنک تر شده
یعنی امسال، سال 1402 شهر قم (مخصوصاً منطقهی پردیسان که من زندگی میکنم) از نظر آب و هوا اکسیژن پراکنده در هوا و انرژی مثبتِ طبیعت اصلا و ابداً قابل مقایسه با 1392 نیست
حالا من فقط دارم راجع به طبیعتش صحبت می کنم
انصافاً از نظر اقتصادی و فرهنگی هم قم بیییی نظیر رشد کرده و دیگه اصلاً اون فضای تعصبی رونداره
اصلاً یه سری از منطقه های بالاشهر که شما میری قدم میزنی می بینی دخترها اینقدر آزادانه لباس پوشیدن و راحتن
شاید تشخیصش سخت باشه اصلا اینجا قمه یا تهران :)
خلاصه که احساسم نسبت به شهرم خیلی خوبه
خدایا شکرت
چه حرفای خوبی رو بهم گفتی و نوشتم
نرگس خانم دوست موحد من خوشحالم به خاطر نتایج خوبتون و خداوند رو شاکرم
باز هم برامون بنویسید
پایدار و ثروتمند باشی
سلام هم خانواده ای عزیزم
سپاسگزارم بابت کامنت فوقالعاده ای که برام نوشتین
چقدر عالیه که آدم زیباییهای مکانی که توش زندگی میکنه رو تحسین کنه تا به جای بهتری هدایت بشه
من قم نرفتم ولی وقتی داشتم نوشته های شما رو میخوندم تجسم کردم و دیدم چه جای باحالیه
ان شاءالله که به بهترین و زیباترین کشور هدایت میشید استاد عباسمنش هم یک روزی در قم زندگی میکرده الان در بهترین و زیباترین و ثروتمند ترین کشور دنیا داره زندگی میکنه
اگر استاد تونسته شما هم میتونی
منم میتونم
هر کسی که در مسیر درست باشه و جای پای استاد قدم برداره میتونه
خدایا شکرت
ان شاءالله که هر آرزو ای که دارید در بهترین زمان و در بهترین مکان براتون برآورده بشه
خیلی دلی مینویسم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه قانون رو میدونم، به خاطر اینکه میدونم همین که میدونم بزرگترین سپاسگذاری منه، شکرت وقتی فکر میکنم به اینکه اگه بدون درک قانون و دونستنش میمردم چه خالی داشتم تازه ارزش این نعمت رو میدونم.
خدایا شکرت به خاطر سید حسین عباسمنش که خیلی ساده و راحت و سریع و عالی و پرفکت به ما اموزش داد قانون رو و داره ادامه میده.
خدایا شکرت به خاطر مریم شایسته که این همه فایل هارو خوب اماده میکنه،همین حضورش یه نعمته، استاندارد های منو از رابطه و دختر مورد علاقم به مراتب بالاتر برده.
خدایا شکرت که من بهترینم و همیشه دورم بهترین ها هستن، شکرت که سید حسین عباسمنش بهترینه، شکرت که بین میلیون ها فردی که تو این حوزه کار میکنن دست منو گرفتی و اوردی اینجا.
خدایا شکرت بهترین الگوی من تو زندگیم سید حسینه، تو خیلی موارد شاید همه موارد، تو 80،90 درصد حتی فکر میکنم شاید 100 درصد مواقع یه الگوی بی نظیره.
واقعا کیه که خودش مثال باشه؟
خدایا شکرت به هاطر اینکه تمام وقتم ازادم 24 ساعت دست خودمه،یادمه موقعی که اونقدر برام کار پیش میومد که وقت نداشتم حتی سرمو بخارونم،همش از اینور به اونور الکی.
خدایا شکرت که پدر و مادرم و خواهر و برادرم پیشم هستن میدونم خیلیا هستن که پدر و مادرشون بیرون از خونه شاغلن و شاید ختی نتونن زیاد همدیگرو ببینن.
خدایا شکرت به هاطر اینکه خونمون پنجره داره و میتونم صبح ها خورشید رو ببینم و شب ها ماه رو یادم نمیره قبلش کرج بودیم و تو مغازمون زندکی میکردیم که زیر زمین بود و نمیفهمیدیدم کی صبح میشه کی شب میشه چون نوری نمیومد و ساعتمون هم خراب بود.
خدایا شکرت به خاطر اینکه 2سال سالم و قوی و سلامتم و هر روز داره بدنم قویتر میشه یادم نمیره قبلش هر سه ماه مصدوم بودم و ارزو میکردم بتونم راه برم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه میتونم نفس بکشم راخت یادم نمیره بیماری رو گرفته بودم ارزو میکردم بتونم راحت نفس بکشم
خدایا شکرت به هاطر اینکه خواهرم برام میرقصه، اهنگ میخونه، صداش رو بزرگ و کوچیکمیکنه یادم نمیره خانواکی بیماری رو گرفته بودیم نمیتونست حرف بزنه اصلا. خدایا شکرت.
خدایا شکرت نذاشتی برم بلاروس برای فوتبالم.
خدایا شکرت تو همه تستا که میرفتم خط میخوردم
خدایا شکرت به هاطر اینکه بابا دارم مامان دارم داداش دارم خواهر دارم. از صمیم قلبم از ته ته اعماق وجودم شکرت.
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو مسیریم که عاشقشم،تو مسیری هستم که دوستش دارم و از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت میبرم.
خدایا شکرت به خاطر همین که میتونم بنویسم و ببینم خدایا شکرت رو، اگه چشم نداشتم نه میتونستم تایپ کنم نه میتونستم ببینم اسم قشنگتو.
خدایا شکرت که دیشب تا نوشتم این غذاهارو میخوام سه سوت امروز مادرم رو هدایت کردی که بگیره برام بدونه اینکه من چیزی بگم بهش.
خدایا شکرت که اینقدر پیشرفت کردم تو فوتبالم که جهان رو شوکه میکنم شکرت به هاطر اینکه اینقدر قویم کردی که کولاک میکنم،خدایا شکرت به خاطر اینکه ارزوم بود 40 تا روپایی بزنمالان مثل اب خوردن 2000تا میزنم ارزوم بود یه ارسال کنم الان بهترین ارسالای حهان رو دارم ارزوم بود یه دونه یک در مقابل یک برم الان بهترین مدافع حهانم خدایا شکرت.
خدایا شکرت اونقدر خجالتی بودم که مهمون میومد میرفتم یه گوشه تا برم، نمیتونستم نه بگم، هرکی میخواست بهم زور میگفت الان میرم وسط ترمینال هواپیما میگم ادیب کیه، به هرکی بخوام نه میگم و مهمم نیست برام چه فکری میکنه، تو هر حایی اراده کنم با هرکی اراده کنم رفیق میشم.
خدایا الان تو بهترین خالتم دمت گرم نمیخوامبزم عقب، میخوام یه بارم شده برم جلوتر و استپ نکنم میخوام تو شرایط عالی بهتر بشم. دوست دارم خودت هدایتم کن.
خدایا شکرت.
سلام وصد سلام ادیب جان
سپاسگذارم بابت بودنت
سپاسگذارم که این خانواده هر روز یه اسطوره تربیت وخلق میشود
سپاشگذارم
سپاسگذارم بابت مکتوبات خوبت
خدایا شکرت به خاطر اینکه قانون رو میدونم، به خاطر اینکه میدونم همین که میدونم بزرگترین سپاسگذاری منه، شکرت وقتی فکر میکنم به اینکه اگه بدون درک قانون و دونستنش میمردم چه خالی داشتم تازه ارزش این نعمت رو میدونم.
خدایا شکرت به خاطر سید حسین عباسمنش که خیلی ساده و راحت و سریع و عالی و پرفکت به ما اموزش داد قانون رو و داره ادامه میده.
خدایا شکرت به خاطر مریم شایسته که این همه فایل هارو خوب اماده میکنه،همین حضورش یه نعمته، استاندارد های منو از رابطه و دختر مورد علاقم به مراتب بالاتر برده.
خدایا شکرت که من بهترینم و همیشه دورم بهترین ها هستن، شکرت که سید حسین عباسمنش بهترینه، شکرت که بین میلیون ها فردی که تو این حوزه کار میکنن دست منو گرفتی و اوردی اینجا.
خدایا شکرت بهترین الگوی من تو زندگیم سید حسینه، تو خیلی موارد شاید همه موارد، تو 80،90 درصد حتی فکر میکنم شاید 100 درصد مواقع یه الگوی بی نظیره.
واقعا کیه که خودش مثال باشه؟
خدایا شکرت به هاطر اینکه تمام وقتم ازادم 24 ساعت دست خودمه،یادمه موقعی که اونقدر برام کار پیش میومد که وقت نداشتم حتی سرمو بخارونم،همش از اینور به اونور الکی.
خدایا شکرت که پدر و مادرم و خواهر و برادرم پیشم هستن میدونم خیلیا هستن که پدر و مادرشون بیرون از خونه شاغلن و شاید ختی نتونن زیاد همدیگرو ببینن.
خدایا شکرت به هاطر اینکه خونمون پنجره داره و میتونم صبح ها خورشید رو ببینم و شب ها ماه رو یادم نمیره قبلش کرج بودیم و تو مغازمون زندکی میکردیم که زیر زمین بود و نمیفهمیدیدم کی صبح میشه کی شب میشه چون نوری نمیومد و ساعتمون هم خراب بود.
خدایا شکرت به خاطر اینکه 2سال سالم و قوی و سلامتم و هر روز داره بدنم قویتر میشه یادم نمیره قبلش هر سه ماه مصدوم بودم و ارزو میکردم بتونم راه برم.
خدایا شکرت به خاطر اینکه میتونم نفس بکشم راخت یادم نمیره بیماری رو گرفته بودم ارزو میکردم بتونم راحت نفس بکشم
خدایا شکرت به هاطر اینکه خواهرم برام میرقصه، اهنگ میخونه، صداش رو بزرگ و کوچیکمیکنه یادم نمیره خانواکی بیماری رو گرفته بودیم نمیتونست حرف بزنه اصلا. خدایا شکرت.
خدایا شکرت نذاشتی برم بلاروس برای فوتبالم.
خدایا شکرت تو همه تستا که میرفتم خط میخوردم
خدایا شکرت به هاطر اینکه بابا دارم مامان دارم داداش دارم خواهر دارم. از صمیم قلبم از ته ته اعماق وجودم شکرت.
خدایا شکرت به خاطر اینکه تو مسیریم که عاشقشم،تو مسیری هستم که دوستش دارم و از ثانیه به ثانیه زندگیم لذت میبرم.
خدایا شکرت به خاطر همین که میتونم بنویسم و ببینم خدایا شکرت رو، اگه چشم نداشتم نه میتونستم تایپ کنم نه میتونستم ببینم اسم قشنگتو.
خدایا شکرت که دیشب تا نوشتم این غذاهارو میخوام سه سوت امروز مادرم رو هدایت کردی که بگیره برام بدونه اینکه من چیزی بگم بهش.
خدایا شکرت که اینقدر پیشرفت کردم تو فوتبالم که جهان رو شوکه میکنم شکرت به هاطر اینکه اینقدر قویم کردی که کولاک میکنم،خدایا شکرت به خاطر اینکه ارزوم بود 40 تا روپایی بزنمالان مثل اب خوردن 2000تا میزنم ارزوم بود یه ارسال کنم الان بهترین ارسالای حهان رو دارم ارزوم بود یه دونه یک در مقابل یک برم الان بهترین مدافع حهانم خدایا شکرت.
خدایا شکرت اونقدر خجالتی بودم که مهمون میومد میرفتم یه گوشه تا برم، نمیتونستم نه بگم، هرکی میخواست بهم زور میگفت الان میرم وسط ترمینال هواپیما میگم ادیب کیه، به هرکی بخوام نه میگم و مهمم نیست برام چه فکری میکنه، تو هر حایی اراده کنم با هرکی اراده کنم رفیق میشم.
خدایا الان تو بهترین خالتم دمت گرم نمیخوامبزم عقب، میخوام یه بارم شده برم جلوتر و استپ نکنم میخوام تو شرایط عالی بهتر بشم. دوست دارم خودت هدایتم کن.
خدایا شکرت.
سلام به همسفرای عزیزم
دوباره یه فایل جدید و زیبایی های جدیدتر
خداراشکر که توی این مدار هستم تا این زیبایی هارو ببینم
واقعا چقدر این کشور زیباست و پر از درختان و پوشش گیاهیه.
چقدر جادها تمیز و زیبا و صاف و بدونه هیچ زدگی یا خرابی هست و چقدر لذت میبرم که این جادها در کنارشون همش درخت گیاه گل و چمنه که این جاده رو زیباتر کرده
خداراشکر همیشه زیبایی های فایلها و اطراف خودم رو تحسین میکنم و با این تحسین کردن چند روز پیش رفتیم مسافرت دوروزه توی طبیعت و خداوند مارو هدایت کرد به کلی زیبایی که تاحالا نرفته بودم و کلی لذت بردم
تو دل بیابان یه دره حدود 100 متر ارتفاع که راه داشت که کف دره و توی این دره یه رودخانه زیبا پر از درختان بید در کنار رود و البته پر از ماهی های کوچک که براخودشون زندگی میکردن
من توی این دوروز همش این طبیعت رو تحسین میکردم و میگفتم ببین و زیبایی هارو تحسین کنیم هدایت میشیم به زیبایی های بیشتر
جاتون خالی ظهر وقتی هوا گرم شد و اب هن خب کم بود گرم شدم رفتم توی اب و دیدم چقدر اب عالیه برای یه شنای عالی و یاد حرف استاد افتادم که میگفت اگر اطرافتون رودخونه یا دریا یا چشمه هست حتما برید توی اب چون امحلاح و مواد معدنی که اب داره جذب پوست میشه و کلی از بیماریهای پوستی بر طرف میشه
وقتی شب شد چقدر ستارهای ریز و درشت دیدم و توی چادر خابیدیم و به خودم گفتم حتما باید صبح زود بیدار بشم و طلوع افتاب رو توی این طبیعت ببینم
و البته صبح قبل از اینکه گوشم زنگ بخوره بیدار شدم و رفتم بالای یکی از کوهها و طبیعت اطراف و درختان و رودخونه و طلوع افتاب رو دیدم چقدر لذت برم و انرژی گرفتم
من خیلی به طبیعت علاقه دارم و دوست دارم همیشه توی طبیعت باشم و همه جارو بگردم
خداراشکر میکنم که توی این سایت هستم و میتونم طبیعت و زیبایی بیشتری ببینم
در پناه الله یکتا شادو موفق باشید
سلام به استاد عزیز و مریم بانو نازنین و دوستان گرامی
خدارو هزاران بار شکرت بابت دیدن این حجم از زیبایی
جلل خالق ک این محیط چقدر زیباست از ترکیب رنگ های مزرعه ک انگار جعبه مداد رنگی رو کنار هم چیدی تا درختان سربه فلک کشیده با بوته ها وعلف های لابه لای آنها که چه ترکیب زیبایی درست کردن این ما بینم خورشید زیبا و آسمون آبی وزلال که تکمیل کننده اینهمه زیبایی بود خداروشکر که تونستم این فایل رو ببینم
واقعا خداروشکر بابت اینهمه امکانات عالی و ساده ک زندگی رو لذت بخش تر کرده،یه تراکمپر هرچند کوچیک اما بسیار کارآمد چقدر امکانات عالی داره ،یه وسیله کوچیک ک چقدر غذاهای لذیذ درست میکنه ،یه اینترنت همراه ک همیشه ودر هر جا میتونی ازش استفاده بکنی شکرت . زندگی خیلی لذت بخش و ساده است واقعا
به نام اللهِ مهربان و نازنینم، به نام ربّ العالمینِ قشنگم، به نام اللهِ صمد و بی نیازم.
سلام مجدد از تریبونِ همین فایل، به همه ی اعضای خانواده ی صمیمی و دوست داشتنی ام، به میزبان های نازنینم استاد جان و مریم جان و تک تکِ بچه ها.
سلام به گل های تو خونه :)
در کامنتِ قبلی نوشتم که حس میکنم زود بر میگردم، برگشتم:)))
سوالی که از خودم پرسیده بودم و ادامه ی جواب هام:
خُب سمانه جانم، تو که انقدر قشنگ و زیبا سخن میگویی بگو بدانیم که:
تو چه موفقیت هایی داشتی؟ داری؟
از لطف و فضلِ خدا تونستم این موارد رو خلق کنم برای خودم:
74- قبلا نجواها که میومدن، شاخ و برگ میگرفتن، گسترش پیدا میکردن و جاهای دیگه هم حمله میکردن، یعنی خود مختار بودن، من نظارت و کنترلی نداشتم، من تو باد بودم، الان بهتر شدم، از وقتی فهمیدم کنترل ذهن چیه، همون لحظه قیچی برمیدارم کاتشون میکنم، مسیر فکرهامو عوض میکنم، دارم بهتر میشم تو این مهارت، تو پرورشِ این عضله ی حال خوب کن.
75- در زمینه ی اینکه ببینم حس چی میگه، بهتر شدم بهتر عمل میکنم، سنسورهام نسبت به شهود بهتر دارن کار میکنن، برخلاف گذشته که منطقی بودن غالبِ رفتارهای من بود.
76- تو مسافرت ها، موقع بیرون رفتن از خونه، مهمونی و … هر طور راحت ترم و خودم دوست دارم اقدام میکنم، نحوه ی لباس پوشیدنم، آرایش کردن یا نکردن و … همه تو حیطه ی خودم و احساسمه، بخوام انجام میدم، نخوام سبکبال و رها انجام نمیدم. خیلی بهتر از قبلم شدم.
77- تجربه هایی رو انجام دادم فارغ از نظر و قضاوت مردم: کوتاهیِ موهای بلندم به سبکِ کاملا کوتاه و پسرونه، به عبارتی تا یه پله مونده به کچلِ مطلق رفتم و راضی ام :)))))
78- در زمینه ی ارتباطات و گفتگو با جنسِ مذکر پیشرفت کردم، صحبت میکنم، تحسین میکنم، قبلا خیلی بسته بودم و خجالتی و معذب.
اتفاقا الان بهتر درک میکنم به جز خانواده ی خودم، چقدر اقایونِ نازنینی در این جهانِ خداوند وجود دارن: بسیار باادب، با ملاحظه، مهربان، خوشرو، نجیب، با معرفت، با ایمان، توحیدی، تلاشگر، صادق و …
قبلا گاردِ امنیتیِ خیلی بالایی داشتم نسبت به جنسِ مذکر، گاردم کمی بهتر شده و تونستم زیبایی های جنسِ مذکر رو بهتر ببینم و درک کنم و ترسم هم کمتر شده، چون توکلم بالاتر رفته، چون رفتم تو مدارِ امنیتِ خدا.
همه چیز در محضرِ خداوند شفاف، روشن، امن و زیباست.
79- در زمینه ی سوال پرسیدن، بهتر شدم.
پرسیدنِ دلیلِ چیزی.
پرسیدن و راهنمایی خواستن از چیزی که بلد نیستم.
قبلا خجالت میکشیدم، مخصوصا اگه حس میکردم شاید طرف مسخره کنه بگه چه بی اطلاعاتیه این دیگه…
ناخودآگاه روم نمیشد بپرسم چون خجالت میکشیدم، کسرِ شانم میومد اینطور به نطر بیام که بلد نیستم و …
الان راحت ترم. راحت تر میپرسم، میرم جایی.
مثل دیروز که بیمارستان بودم، رفتم خیلی شیک و مجلسی از چند نفر اونجا سوال پرسیدم.
جالبیش چی بود؟
نفر اول یه اقای کمی بی حوصله بود، من اما بااعتماد به نفس، جواب گرفتم. رفتم پیش نفر دوم: یه خانم بود با لبخند مواجه شدیم که تازه همکار بغلی اش اونم اومد جواب داد به من.
دقیقا همونی که استاد میگن: جهان میاد به کمک ما، وقتی حسمون خوبه.
اومدم برم پذیرش سوال دیگه ای بپرسم، دیدم خانمه کمی بی حوصله است ولی گفتم تا نوبت من شه خوش اخلاق میشه، همون موقع دیدم آقای خوشرویی که دفعه پیش اومده بودم بیمارستان برای خواهرم و ازش سوال پرسیدم و عالی جواب داد، اومد نشست صندلیِ بغل اون خانمه، گفتم بله، این آقا فرستاده شده برای من، جوابمو داد عالی و خوش اخلاق و من سرخوش و شاداب اومدم بیرون…
80- راستی اینم که تو محیط بیمارستانی من حالم انقدر خوبه، خودش موفقیته، رشده، بهبوده…
قبلا بیمارستان واسم حس کمی ترس و اضطراب داشت، الان بهتر شدم، سرخوش، مست و ملنگ :)))))))
ملت خسته، کلافه، من شاد و شنگول و در حالِ کشف و شهودِ قوانین توی بیمارستان :))))))))
دیگه فرقی نداره، تو خونه، خیابون، پارک، بیمارستان، مهمونی، روستا، سفر، تفریح و … باشم، افتادم دنبال قشنگی و قوانین.
81- بیشتر دارم خوش اخلاقی میکنم، بیشتر دارم خوش اخلاقی دریافت میکنم، بیشتر متوجهِ زیبایی، مهربونیِ اطرافم میشم، قبلا حواس و توجهم کمتر به این چیزا بود و متوجه نمیشدم…
82- وقتی صدایی میاد، گفتگوی بلندی، حالتی که شاید حسِ نازیبا بده بهم، اعراض میکنم، دور میشم از محیط…
یادمه قبلا اگه صدایی میومد میرفتم دمِ چشمیِ در خونه و راه پله رو دید میزدم ببینم چی به چیه، کی به کیه، مدتهاست اینکار رو نمیکنم، تو چیزی که بهم ارتباط نداره کمتر ورود میکنم. حالم هم اتفاقا خیلی بهتره.
یادمه چند وقت پیش که رفتم پیش خواهرم بیمارستان به عنوان همراه، تو راهرو یه بنده خدایی داد و بیداد میکرد، سمانه ی ورژن جدید به جای اینکه مثلِ بقیه و گذشته ی خودش بره دم در ببینه چی شده؟ سریع در اتاقمون رو بستم، آهنگ شاد گذاشتم و به خواهرم گفتم سریع بیا فضا رو عوض کنیم. (کنترل ذهن).
به به از این تغییر.
موارد مشابه، آهنگ های توحیدی میذارم، فایل استاد رو پلی میکنم و رها میشم از فضای نازیبا.
آخرش که اومدیم ترخیص بشه آبجیم دیدم یکی از کارکنان عزیز بیمارستان استاد رو میشناسه، اومده بود تو اتاق متوجه شده بود من دارم فایل استاد گوش میدم، بهم گفت عباس منشی هستی، ذوق کردم که یه نفری پیدا شد اینجا که استاد رو میشناسه، نشونه ی جالبی بود، فرصت گفتگو نشد و ترخیص شد خواهرم و خارج شدیم، ولی خاطره ی باحالی شد برام.
83- باورهای امیدبخش و کمک کننده بهم رو بهتر درک میکنم و پذیرفتم نسبت به قبلم.
84- بهتر و با جزئیات بیشتری هدایت میگیرم از خدا در امورِ مختلف.
85- سطحِ توقعم از بیرون کمتر شده.
86- چیزهایی که برای خودم یا منزل نیاز بوده رو گذاشتم تو لیست درخواستهام از خدا، و بهشون رسیدم، موارد زیادی مینویسم همیشه و اکثراً تیک می خورن.
87- با همسایه هامون با عشق و احترام بیشتری روبه رو میشم، قبلا ترجیح میدادم هیچکی نیاد سر راهم تا رودر رو شیم.
88- برای ارسالِ عشقم به عزیزانم خیلی راحت تر و از روش محبوبِ خودم استفاده میکنم بیشتر، بدونِ هیچ احساسِ کم کاری و نجوا و …
من پیامک میزنم، قلب میفرستم واسه عزیزانم تو پیامک. یه دونه قلب رنگیِ بزرگ میفرستم.
و کلی حس خوب دارم خودم، کلی هم حس خوب از عزیزانم دریافت میکنم.
89- تو ذهنم، نجوا، یکی رو سرزنش میکرد، از جانب اون با من یکی بدو میکرد، انقدر جلو میرفت که کینه میگرفتم از فرد، در حالیکه همه ی این داستانها تو ذهن من بودن و وجود خارجی نداشتن.
الان کمی در این زمینه هم بهتر شدم، سریع نجوا رو کات میکنم.
و …
این داستان ادامه دارد :)
الهی، بارالها، بی نهایت سپاس گزارتم.
سلام به همگی امیدوارم حال دلتون توپ باشه
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم
مثل همیشه میگم که قرار نیست که تمام این حرفا درست باشه این برداشتهای من با علم الان منه
سوره نحل آیه ١۴
وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴿١۴﴾
و اوست آن که دریا را رام کرد تا از آن گوشت تازه بخورید و زیورهایی برای پوشیدن از آن بیرون آورید. و میبینی که کشتیها، سینهیدریا را شکافته [و پیش میروند.] و به سراغ فضل و لطف او بروید و شاید سپاسگزار باشید. (14)
کلا آیه هایی ک توش فضل میادا من خیلی دوس دارم
اینم یکیشه
اول از همه آخرش گفته لعلهم
شاید شکر گذار باشید
این لعل به معنی شاید شانسی نیست
درسترش اینکه امید است که شکر گذار باشید
خدا داره چی میگه
اول یه سری نعمتو میاد مرور میکنه
ک اصن خیلی هاش ب چشم ما نمیاد
بعدم میاد میگه ما اینا رو ب شما دادیم امید است که شکر گذار باشید
چ قدر این شکر گذاری مهمه
با اون چیزی ک تا حالا من از قرآن دیدم من کافر کاملم همین الان اعتراف میکنم من شکر گذار نیستم پس قطعا وارد دسته کافرا میشم
دو میلیون بار این تو ذهنم مرور شده ک اینم بنویس که
وقتی خدا ب ما یه نعمتی میده فک کن انگار داره نگاه میکنه ک من شکرش میکنم یا نه
اگ شکرش کنم نعمت رو گنده میکنه
اگ نکنم تو بهترین حالت من تو مرحله قبل می موو نممم
خیلی این مهمه
ما همش میگیم باور باور
اصل جنس اینجاس
چرا شیطان اون زمانی ک از درگاه خدا داشت میرفت بیرون ب خدا
میگ من یه کاری میکنم که تو اکثر بنده هاتو شکرگذاز پیدا نکنی
یعنی تفاوت مسیر خدا و شیطان شکرگذاریه
اینقدر مهم این موضوع
وقتی خدا میگ اگ شما شکر کنید من بر شما میافزایم
لازیدنکم
یعنی میترکونه
اینایی رو دارم برای خودم میگم شاید ی جایی دلم بشکنه دست برداره از این مسیری ک واقعا تهش شکر نیس تهش کفره
من ب زبون خیلی خوب میتونم صحبت کنم بنویسم با اینکه آدم درونگرایی هستم ولی نمیتونم عمل کنم هنوز خدا تو ذهنم بده هنوزم سراینکه پولو بهم نداده اونجوری ک دلم میخاد باهاش مشکل دارم و خودم خودمو میشناسم
موفقیت مثل ایر انگشته برای هرکسی مسیرش متفاوته
برای مجید مرادی قطعا از آشتی با خدا شکرگذاری و تجسم میگذره
چون این ارتباط با خدا یه روزی همه زندگی من بوده الان ازش دور
شدم ولی استرس نرسیدن به ثروت فلجم کرده نمیذاره برم ب سمتش
خبر خوب اینکه اگ آزاد بشه این انرژی عین فنر منو میچسبونه ب خدا و خواسته هام
سوره نحل آیه ۵٨ و ۵٩
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿۵٨﴾ یَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَیُمْسِکُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ ۗ أَلَاسَاءَ مَا یَحْکُمُونَ ﴿۵٩﴾
و هرگاه به یکی از آن مشرکان مژده [تولد] دختر داده شود، چهرهاش سیاه میشود، در حالی که خشم خود را فرومیبرد. (58) به خاطرمژده تلخی که به او داده شده، از میان مردم فراری میشود. آیا این دختر را همراه با ننگ و خفت نگاه دارد؟ یا او را در خاک پنهان کند؟بدانید که چه بد قضاوت میکنند! (59)
من بارها این آیه رو خونده بودم
هربار که میخوندم میگفتم
نوچ نوچ نوچ چ آدمای بدی بودن
بچه هاشون زنده ب گور میکردن
ببین خدا داره بت میگه هیچ وقت این کارو نکن
بعد ب خودم میگفتم ایول ب خودم ک این کارو نمیکنم چ بنده خوبیم من
لپ خودمو باید میکشیدم
ولی واقعا معنیش اینه؟ خدا اینقدر بیکاره ک اینجوری حرف بزنه؟
نه این شکلی نیس
اول
از لفظ مشرک استفاده کرده یعنی طرف شرک ورزیده
دوم خجالت کشیده یعنی معلوم نیس حتی اون زنده ب گور کردنا
انجام داده یا نه ولی شرمسار شده
تهشو بگم نظرررررر بقیههههه براش مهم بوده
زندگی میکرده برای بقیه
ک با دختردار شدن سرخرده شده
یعنی
یه لحظه ب خودم فک کردم دیدم چ قدر مشرکم
چن میلیون بار ب صورت ناخودآگاه یا خودآگاه طبق نظر بقیه عمل کردم؟
نظر بقیه برام مهم شده
خجالت کشیدم از خدا
اینقدر بهم نعمت داده
من هنوز مثل اعراب دوران جاهلیت رفتار میکنم
واقعا این آیه فقط یه مثال
کجاها شده یه لباسو واسه نظر بقیه پوشیدیم یا نپوشیدیم
این همه عمل بینی و فلان جا و بهمان جا واسه همین شرکه دیگه
ک طرف خجالت میکشه از فلان قسمت بدنش میره عملش میکنه که خوشگل بشه
واقعا عجیب و غریب بود این آیه
و چنتا چیز اول از کلمه مشرک استفاده شده
دوم از خجالت زدگی و مهم بودن نظر بقیه استفاده شده
و سوم اصن معلوم نیس ک اون دخترو زنده ب گور کرده یا نه
یعنی قصد این آیه اون عمل نیس
قصدش تاکید کردن روی مهم بودن نظر بقیه اس
اصن همین ک اینو اینجا نوشتم روحم سبک شد خدایا شکرت
آیه 56 سوره اسرا
قُلِ ادْعُوا الَّذِینَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا یَمْلِکُونَ کَشْفَ الضُّرِّ عَنکُمْ وَلَا تَحْوِیلًا ﴿۵۶﴾
بگو: «کسانی را که به جای او [معبود خود] پنداشتید، بخوانید. [آنها] نه اختیاری دارند که از شما دفع زیان کنند و نه [آنکه بلایی را از شما] بگردانند. (56)
آیه ی امشبو برای این انتخاب کردم چون توش در مورد ایمان به خدا و نتیجه گرفتن از ایمان صحبت شده
بذار قصه رو یه جور خوشگل بچینیم
فک کن تو مشکل مالی داری
میری میشینی رو به قبله
به خدا میگی خدایا من مشکل مالی دارم
اینو حلش کن و یه جوری حلش کن که من ثروتمند بشم مثل سلیمانت
مگه خدا شنوا نیست؟
مگه خدا نگفته که من دعاهای شما رو اجابت میکنم
پس باید اجابت کنه
طبق همین آیه
یه مشکلی که پیش میاد تو باید بری دم در خونه خدات
حالا اونی که خداش الله باشه
واقعا طبق این آیه نباید مشکلش روی زمین بمونه
همین الان دعا کن
همین الان خودم دعا میکنم
خدایا مشکل مالی منو برای همیشه حل کن
خدایا به من اونقدر نعمت بده اونقدر ثروت بده که نتونم بشمارمشون
خدا به من میده حالا؟
چرا پس نمیده
واقعا داستان چیه
این چه خدایی شد پس
طبق قرآن خودشم عمل نمیکنه؟
حداقل باید پای حرفی که زده وایسه دیگه؟
چرا از خدا جواب نمیگیرم؟
چون متاسفانه فقط زبونی از خدای خودم درخواست میکنم
میدونم این خدایی که از بچگی باهاش حرف زدم زوری نداره که
به نظر من زور اون فلانی که چنتا خونه داره از خدا بیشتره
زبونی خیلی حرفا میشه زد
ولی کو عمل؟
من زبونی میگم خدا خیلی خوبه
خدا خیلی بخشنده اس
ولی دلی که اینا رو قبول ندارم
مشکل اینکه من میرم رو به قبله میشینم ولی اونی که دعا میکنم رو به روش خدا نیست
اینقدر خداهای مختلف برای خودم ساختم و همشون بین منو خدا نشستن که اصن صدام به خدا نمیرسه
جدی من امروز پیگیر رفتارام شدم
آیه شب قبل بخونید
گفتم اگه کسی خجالت بکشه یعنی خداش شده اونی که جلوش شرمنده شدیم
دیدم چه قدر مشرکم
دیدم جلو خیلی ها شرمنده میشم
دیدم خیلی کارها رو برای خیلی ها میکنم
دیدم تو طول روز یه کارم برای رضایت خدا انجام نمیدم
ولی هزار تا کارا برای رضایت بقیه انجام میدم
دیدم ماشینمو بد جا پارک نمیکنم برای ده سانت جلوتر بردنش که یه موقع یه نفر دیگه بخاد پشت سرم پارک کنه و اون یه نفر نگه که این آدم چرا یکم جلوتر نرفته کلی به خودم سختی دادم
ولی هیچ کار خاصی برای رضایت خدا نکردم
واقعا تک به تک رفتارام خدا نیست
خدا گمشده
خدا رو خیلی وقته گمش کردم
بعد میگم پول؟
تو از منبع دوری
مگه میشه تو سرد باشه بعد ببینی بخاری ته سالنه ولی تو ب جاش میری دستو میکنی تو برفا دم در
تو از منبع ثروت دوری
من خیلی دورم
چون اصن در طول روز کاری با خدا ندارم
اگه جایی کارم گیر بیوفته و بخام یه کار مهمی انجام بدم یه لحظه میگم توکل بهش
اونقدرم معرفت داره که بارمو روی زمین نذاره بمونه
ولی موقع رفاه نمیگم توکل به خودت میگم توکل به مامانم به بابام به فلانی
به زبون نمیارم از رفتارام میفهمم
ایناس که باعث شده همه رو خدا کنیم الا خود خدا رو
اصن چه قدر خدا توی زندگی خود من کم رنگه
خب همیناس که نمیذاره برم بچسبم به منبع ثروت
مگه خدا وعده ی فراوانی نداده
من چشمم به اون مشتری است ولی
من چشمم به دست اون مشتری است که برام کار میفرسته
اینا اشتباهه
نمیگم دست روی دست بذارم
نه
اتفاقا اگه باور داشته باشم راه میوفتم
ولی
باید یادم باشه که توکل کنم به خدا
قسمت خودمو انجام بدم
با علم به اینکه من ضعیفم
با قبول اینکه من هیچی نیستم
خدای منه که همه چی
اندازه یه مورچه اون یه گام خودمو بردارم
اون نه میلیون گام دیگه رو بذارم خدا برام برداره
بذارم اون برکت به عملم بده
بذارم اون چرخ زندگی مو بچرخونه
قصد این آیه اینه
تو اگه توکل واقعیت به خدا باشه
به خدایی که دوس داره تو ثروتمند بشی نه خدایی دروغکی
به خدایی که دوس داره تو سالم باشی تو روابط خوب داشته باشی
به خدایی که برگی بدون اجازه ی اون از درخت نمیوفته
اگه واقعا بهش تکیه کنی
اگه واقعا قدرتشو قبول کنی
خودش همه جوره برات میترکونه
حتی از خودش باید بخوایم که هدایتمون کنه به سمت ساخت باورهای ثروستاز
خدایا منو به سمت ساخت این باورهای پولساز هدایت کن
اون وقت یهو میبینی با یه چیدمان خوشگل خدا
با یه اتفاقی که جلو چشم خودت میوفته
چنان باوری توی منو شما ایجاد میشه که
اگه کل آدمهای روی زمینم دست به دست هم میدادن نمیتونستن اینجوری باور سازی کنن
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدا را شکر که باز هم دارم از زیبایی های کلرادو لذت میبرم از جاده های
ایمنی برای تریلی ها واز درختان سرسبز و قشنگ از کوههای بلند و جذاب از تونل های فوق العاده زیبا برای لذت بردن بوی خدا را حس کردن
چقدر این آمریکا هر جتی این جاده ها پر از فراوانی ونعمت چقدر مردم خوب از این ثروت استفاده میکنند برای لذت بردن با تریلی آرویوماشین حمل می کنند تا هر کجای رفتن وسایل لذت بردن مهیا باشه تشکر از شما عزیزان که زحمت میکشید واین تصاویر را برای ما خلق می کنید
رسیدیم به سوئیس آمریکا چقدر طبیعت بکر وتمیزی واقعا این جا بوی خدا را حس کردیم از سکوت و زیبایی این پارک فرست چقدر لذت بخش کردید زندگی کردن را همیشه در حال بهبود وراحتی در سفر های قبلی از وسایل دیگه استفاده کردید که خیلی معایب داشت ولی الان با تجربه های جدید غذای گریل شده استفاده میکنید نوش
جان این همه لذت وشادی واقعا سفر کردن انسان را پخته تر وبا تجربه تر می کند
حتی این پیشرفت را در این سفر به خوبی می توان حس کرد که شما استاد عزیز اینقدر عالی روی فایل ها از آموزش استفاده میکنید که این فایل ها هم سیر وسیاحت شده هم آموزش میده هم زیبایی ها را به تصویر می کشد
تشکر از یزدان عزیز که این قدر عالی فایل سفر به دوره آمریکا قسمت 193 گوش دادن و نکات عالی ومثبت این فایل را گوشزد کردن
واقعا زندگی یعنی زندگی شما عزیزان بهترین الگوی زندگی من شما هستید هم همیشه در حال حرکت وپیشرفت هم در لحظه زندگی کردن و لذت بردن از زندگی
دوست دارم من هم این روند زندگی را برای خودم خلق کنم وبه آموزش های شما عمل کنم چراکه تمام فایل ها شما پر از آگاهی ودرس زندگی است
وبه این گفته شما برسم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
خدایا من را آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
به نام الله مهربان
سلام به استاد عزیزم ومریم بانوی دوست داشتنی
خدایا شکرت سپاسگزارم بابت حضورم در این سایت
استاد سپاسگزارم مریم عزیز و بسیار زیبا سپاسگزارم
خداااایا چقدر این فضای سبز و طبیعت زیباست
یعنی هر لحظه چشمهام رو میبستم و سعی میکردم تجسم کنم منم توی این مسیر همراه شما هستم
چقدر لذت بخشه
خدایا شکرت
خدایا چقدر این دستگاه نینجا عالیه چقدر راحت و چقدر با ظاهر زیبایی غذا رو اماده میکنه
وای مریم جان چقدر خوبه ک اینقدر راحت غذا اماده میشه و چقدر خوبه ک اینقدر ظرف کم کثیف میشه
اینها نکات بسیار مهمی هست برای سفر .من اینقدر سر این پختن غذا و شستن ظروف اذیت میشم ک گفتم فقط میخوام برم هتل و از این سفرها دیگ نمیام
اونقدر ک باید زمان برای نظافت و .. بذاریم ک فقط از سفر خستگی میمونه
و الان با دیدن شما چقدر شکر گزار خداوندم چقدر خوبه ک میشه اینقدر راحت سفر کرد و ساده و زیبا و لذت بخش
من خیلی مشتاقم ک دوره قانون سلامتی رو تهیه کنم اما نمیدونم میتونم برای دو تا بچهامم اجرایی کنم
چون این خیلی عالیه ک پر انرژی باشی ولی احساس گرسنگی و ضعف نداشته باشی تازه کلی هم توی زمانت صرفه جویی میشه
نوش جانتون باشه این استیک خوشمزه
و صحبتهای استاد ک فوق العاده است مث همیشه
استاد خوشبختی رو توی پیشرفت شخصیتتون احساس میکنید چقدر زیبا خدایا یعنی میشه یک روز منم در همچنین جایگاهی باشم.
و چنین احساسی رو تجربه کنم و لذت ببرم برای ما ک اول راه هستیم گاهی خیلی سخت میشه
استاد سپاسگزارم واقعا ک یه الگوی بی نظیر هستید ک رویاهایی رو رونمایی میکنید رویاهایی رو بیان میکنید ک من حتی نمیتونستم تصور کنم میشه بهشون فکر کرد چه برسه به اینک زندگیشون کرد
عاشقتونم خدایا سپاسگزارم ازت ک منو هدایت کردی
خدایا سپاسگزارم ک منو در مسیر درست قرار دادی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدایا سپاسگزارم بابت قوانین بدون تغییرت ک امید روتوی دل من زنده نگه داشته ک اگر استاد تونستن ، دوستان تونستن من هم میتونم
امروز قدم دو از دوازده قدم رو خریدم و متعهد شدم مجدد از ابتدا قدم اول سپس قدم دوم رو ببینم و تا متهعدانه انجام ندادم تمرینها رو کامنت نذارم.
امروز با دیدن این کلیپ گفتم این هم نشانه لذت ببر از تغییر شخصیتت لذت ببر از ی ادم دیگ شدن
لذت ببر از اینک این ماه تونستی بهتر از ماه قبل کنترل ذهن کنی
باید به خودم پاداش بدم
باید از خودم سپاسگزاری کنم از اینکه همراهی میکنه
باید حواسم باشه به خودم به احساسم به اینک ابن همه تعهد و تمرکز و تلاشش رو بدون پاداش نذارم
باید بدونم ک ارزشمندم و کارهایی ک دارم این مدت انجام میدم کارهای بسیار مهمی هست ک تیک خوردن هر هدفی باید با سپاسگزاری و پاداش باشه تا بهتر به جانم بشینه و بشه انگیزه و بشه پشتکار بیشتر
خدایاسپاسگزارم
افوض امری الی الله ان اله بصیر بلعباد
من خودم رو سپردم به الله به خداوندی ک مرا بیشتر از من دوست داره
استادم در پناه الله مهربان باشید.
شلام خدمت همه دوستان
الهی شکر
واقعا خیلی نکته داشت تو این فایل استاد
مثلا اینکه هدف نباید پول باشه بلکه باید هدف بهبود وضعیت کنونی باشه و خیر رسوندن که این میتونه توی کاری که داریم انجامش میدیم باشه که من تلاش کنم که در حد صد در صد توانم رو براش بزارم و پول و ثروت چاره ای ندارن جز اینکه به سمتم بیان
و اینکه هر روز و هرماهون باید با روز قبل و ماه بعدمون فرق کنه و در روند پیشرفت باشیم
و اینکه زندگی رو باید ساده گرفت که بتونیم لذت بیشتری ببریم
و اینکه برای خودمون جایزه بزاریم
و ….
الهی شکر الهی شکر الهی شکر
بنام خداوندی که خالق زیباییها ست
سلام به استاد عزیزم وبانوشایسته گرانقدر وسلام به تک تک دوستان در این سفر شگفت انگیز و رویایی
میگم شگفت انگیز چون هیچ کدوم از ماها خبر نداریم این همسفری با دواستاد توحیدی ودوستانی که همه از جنس نورند چه معجزاتی به همراه خواهد داشت
وبقول استاد هرکسی به اندازه ظرف وجودش به اندازه ای که رو خودش کار کرده به اندازه ای که شخصیتش را بهبود بخشیده به اندازه ای که تلاش کرده تا از زیباییها لذت ببره وایمان وتوکلش از دیدن این حجم از زیبایی وامکانات ،مردمانی که باخودشون درصلح اند به خالق یکتا بیشتر شده ودر یک کلمه آرام ورها بود ودر درونش احساس خوشبختی میکنه معجزاتی متفاوت از بقیه را تجربه میکنه .
حرکت در جاده ای در دل کوهستان که یک طرف دره با پوشش گیاهی متنوع وزیبا وآن کوهایی پوشیده از درختان سربه فلک کشیده وتنومند و وروبرو آسمان آبی با آن ابرهای سفید
چقدر قابل تحسین وستودنی هستند این مردم که برای آسایش وراحتی دیگران در این جاده ای که سرپایینی باشیب تند داره تدبیری اندیشیدند برای ماشینهای سنگین که اگر به هر علتی ترمز ماشین کار نکرد ماشین را هدایت کنند به RUNAWAY که به این منظور در نظر گرفتند احسنت به این ایده واحسنت به این فکر چون خیلی مواقع که تو جاده ایم وقتی ماشین سنگینی جلوما حرکت میکنه ومیخواد از ماشین روبرویی سبقت بگیره وطول میکشه به همسرم میگم خب شما هم سبقت بگیر میگه نه میدونی چقدر باید دور موتورش روببره بالا تا سبقت بگیره واگر راه براش باز نباشه دوباره باید دور موتور را بیاره پایین من که متوجه این حرفها نمیشم ولی بارها وبارها همسرم را هنگام رانندگی تحسین کردم که این قدر با دقت رانندگی میکنه وحواسش به همه چی هست
بریم بقیه فایل
استاد من صبح یکبار بی صدا فایل را نگاه کردم وفقط از این حجمزیبایی لذت بردم وبعد که تنها شدم دوباره فایل را نگاه کردم وصحبتهای شما را گوش دادم
این جاده با این امکانات با این حجم از فراوانی ونعمت صحنه فوق العاده رویایی میدونید استاد صبح که بی صدا فایل را نگاه کردم خودم را نقطه ای دیدم در وسط یک دایره که به هرطرف که نگاه میکردم جلوه ای از عظمت خالق و فقط زیبایی بود وفراوانی
کوهستانی پوشیده از درختان سرسبز وسر به فلک کشیده،دره ای پوشیده از درختان سرسبز،چمنهایی از ترکیب رنگها که فوق العاده اند وآسمانی آبی با ابرهای پفکی ،تلألو اشعه های خورشید در بین شاخه های درختان، مسیر جنگلی ، هوای مطبوع وخنک که از همین جا هم میشه این خنکی هوا را حس کرد وخودمون را آنجادر آن فضا تصور کرد ،خانه های چوبی در دل جنگل مگه میشه این زیباییها را توصیف کردچه اصلا این زیبا یی ها در قالب کلمه وحرف نمیگنجه فقط باید سر تعظیم دربرابر خالق این زیبایی ها فروبیارم وسجده شکر بجا آورم ولذت ببرم ومثل استادم ومریم بانو به هرطرف که مینگرم بگم خدایا شکرت
پس خدایا شکرت به خاطر این کوهستان باعظمت واین درختان سرسبز
خدایا شکرت بخاطر این چمنهای فوقالعاده
خدایا شکرت به خاطر این آسمان آبی کلا حس میکنم تو این سفر رنگ آبی آسمان رنگ خاصی شده خیلی خاص ولذت بخش
خدایا شکرت بخاطر خورشید وگرماش وتلالو اشعه هاش که زندگی بخش هست
خدایا شکرت به خاطر این هوای مطبوع
خدایا شکرت بخاطر این سوئیس آمریکا
خدایا شکرت بخاطر این طبیعت واین خلوتگاه واین سکوت چرا که در سکوت میتوان وجود خدا را حس کرد
خدایا شکرت بخاطر گریل فوقالعاده که هم آشپزی را آسان کرده وغذارا خوشمزه تر ولذیذ تر وهم باعث شده فضای داخل کمپر عالی باشه وهم کارها آسانتر وساده تر انجام بشه
خدایا شکرت بخاطر امکانات تراک کمپر که مجهز به دوش آب گرم وآب سرده
خدایا هزاران هزار بار تو راشکر وسپاس
خدایا شکرت بخاطر دواستاد توحیدی دوستان توحیدی
نکته کلیدی
احترام به سلایق وعلائق همدیگه
ودر پایان صحبتهای استاد در خصوص کامنت یزدان عزیز در قسمت 193 سفر به دور آمریکا ونتیجه آن
وقتی فرد در مسیر درست باشه وخودش را بهبود ببخشه واگر مسیر درست باشه بر ترسهاش غلبه کنه ایمان وتوکلش بیشتر بشه وعجله نکنه وقانون تکامل را طی کنه لاجرم نعمت،ثروت ،سلامتی خودش میاد این قانون بدون تغییر خداونده که اتفاق می افته
ومن این رو به عینه تجربه کردم وقتی که آمدم رو خودم کار کردم با توجه به زیباییها در فایلهای سفر به دور آمریکاسری قبل و ورودیهام را کنترل کردم واحساسم را خوب نگه داشتم در شرایطی که در نظر بقیه نه تنها بد بلکه خیلی ناراحت کننده بود ولی من در درون آرام بودم چون با این تضاد خودم را شناختم داشته هام را دیدم که فکر میکردم عادی هست سپاسگزارتر شدم ایمان وتوکلم با تمام وجودم بود قبل از این تضاد هم ایمان وتوکل داشتم ولی در حرف والان فقط سکوت وعمل (هرچند گاهی وقتها نجواها به طرقی که به ذهن ما نمیرسه دست بکار میشن ولی چون تو مسیری وداری ادامه میدی راه به جایی نمیبرند )
در برخورد این تضاد خدا را بیشتر شناختم بیشتر عاشقش شدم وهرروز حسش میکنم تا جایی کم آوردم بهم گفت فهیمه من هستم هواتو دارم با وجود اینکه سر کار نبود به همان اندازه یه مقدار کمتر ورودی مالی داشتم بدون اینکه من در محل کارم باشم قرار دادم را یکسال تمدید میکنند حقوق وپاداشم را اضافه میکنند
اینا را کی برام انجام میده همون خدایی که میگه من هستم نگران هیچی نباش همان خدایی که دستانی از خودش که با من هیچ نسبت خونی وفامیلی ندارند برای یاری وکمک من میفرسته درسته استاد خوشبختی در درون خودمون هست وقتی تو از درون رشد کنی احساست خوب باشه به هرچیزی که میخوای میرسی:ثروت،سلامتی،لذت،شادی،یاروهمراه خوب،عشق…
سپاسگزار خداوندی هستم که مرا به این مسیر هدایت کرد
وسپاسگزار شما استاد عزیز وبانو شایسته مهربان ودوست داشتنی
درپناه حق
به نام هدایت الله
سلام به خواهر عزیزم فهیمه دوست هم فرکانسی
چقدر کامنتت خوب بود چقدر تحت تاثیر کامنتت قرار گرفتم و نکته طلایی احترام به سلایق و علایق همدیگه چه نکته خوبی رو اشاره کردی آفرین به شما از شما سپاسگزارم به خاطر رد پای خوبی که به جا گذاشتی
بهترینها رو براتون آرزو میکنم همیشه موفق و سربلند باشید
سلام به آقای روحی عزیز ودوست ارزشمندم
سپاسگزار وجودتم ممنون که وقت گذاشتی وبرام کامنت گذاشتی خوبی فایلهای سفر به دور آمریکا همینه که هرکدام از ماها با خواندن کامنتهای همدیگه نکات زیاد هم یاد میگیریم وهم تکرار میشه وجودتون سرشار از نور الهی