سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 200 - صفحه 4

666 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    به به عجب فایلی بود خدای من شکرت واقعا از زیبایی های این کوهستان هر چقدر بگم کم گفتم چقدر تصویری زیبایی بود درخت ها در کنار کوه های بلند و آسمان ابی و ابرهای سفید الهی شکرت میتونم این زیبایی ها رو ببینیم آبشار که دیگه دیونم کرد چقدر آب زلالی بود و منم مثل اون خانم و آقا چقدر دوس داشتم بپرم تو آب واقعا تحسینشون میکنم پا به پای هم میپریدن و خستگی ناپذیر بودن حتی با اینکه اون آقا ترس داشت ولی بر ترسش غلبه میکرد و می پرید با هر بار پریدنش ترسش کمتر میشد و بلاخره آخرین بار زودتر از خانومه پرید احسنت بهش این نشون میده همه ترس ها یک توهم هستن فقط کافیه به ترست غلبه کنی اونوقت ترس پریدن ترس موفقیت و یا هر ترس دیگه ای پنهان میشه …این فایل منو یاد سال گذشته با عزیز دلم مائده انداخت مائده واقعا هدیه خداست و بی نهایت برای وجود ارزشمندش شکر گذار خدام .1.5 سال پیش رفته بودیم شمخال نزدیک مشهد یجای کوهستانی و پر از آبشار و مسیرش جوری بود که باید از آبشار ها می پریدی منم از ارتفاع میترسم ولی یادمه به ترسم غلبه میکردم از تمام اون آبشار ها اولین نفر بودم میپریدم و اما مائده من عزیز دلم که من بهش تایگر میگم تو اون همه خانوم و اقا پا به پای من اولین نفر بود و می پرید چقدر من این دختر فوق العاده شجاع رو تحسینش کردم و همچنانم هر بار یادم میاد تحسینش میکنم …ممنونم استاد برای اینکه این همه زیبایی جهان رو با ما به اشتراک میزارین الان واقعا منو برد تو اون سفری که کلی بهمون خوش گذشت …. و خواسته دوباره ای درونمون شکل گرفت که دوباره اون آبشارها رو تجربه کنیم…همچیو یادم اوردی انشااالله هفته آینده مجدد با مائده یه همچین جای فوق العاده ای میریم ….خدایا شکرت……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    حمیداکبریان گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    ای دمت گرم شیر دختر چقدر از پشت قاب گوشی برات ذوق کردم واقعا نترس؛ شجاع،زیبا،دارای عزت نفس واقعی،تو دل برو،فیتنس ،خندان ،شاداب ،ماچ به کله ات دختروچقدر اون پسر باید شاکر باشه که همچین دختری به عنوان حالا دوست و همراه حتی نقش مربی وراهنما براش داره واقعا تفاوت این دونفر وقتی دفعه اول پریدند تو آب درنظر بگیرید چطور دختره به دوربین خانم شایسته لایک میداد و ذوق میکرد ولی پسره ترس همراه با خجالت درچهر ه اش نمایان بود واثری از خنده وشادابی در او نمیدیدیم من خودم ترس از ارتفاع ندارم البته به نسبت عرض میکنم وگرنه در ارتفاعات بالا هرکسی یه نقطه تسلیم وترسی داره من ازبچگی ونوجوانی به خاطر اینکه خونه پدربزرگم حدود70الی 80تا درخت خیلی بزرگ گردو داشتن وهرسال اواخرشهریور واوایل مهر حدود شاید20روز گردو می تکاندیم ومن وعموبزرگم کار درختهای بزرگتر انجام میدادیم بالای درخت بااستفاده از یک چوب بلند 4متری نازک ومحکم در شرایطی که باید تعادلت راحفظ کنی و دودستی با اون چوب به سر شاخه ها ضربه بزنی تا گردوها بریزن وهرچقدر راحتر روی شاخه ها بایستی اولا ترس واسترس نداری ثانیا به راحتی گردوها را می تکانی واما کسانی که ترس دارند ومیان بالای درخت چنان دو دستی به شاخه میچسبن که عملا نمیتوانن اون چوب بلند دست بگیرن و دست وپاهایشان شروع به رعشه میکند واین آقا پسر دقیقا وقتی روی صخره دو دستی سنگ وگرفته بود وپشتش به آب بود منو یاد استرس دوستانی که روی درخت گردو می امدن انداخت وترسی که داشت حس میکردم اما تحسین بزرگتر رفتار این خانم بود گرچه فاصله دور بود و صحبتها را نمیشنیدیم ولی زبان بدنش کاملا هویدا بود که نه تنها به پسره استرسی نمیده بلکه با رفتاروکلامش نه تنها اون راتحقیر نمیکنه بلکه اعتماد به نفسی به اون داد که درآخر به بالاترین قسمت پرتگاه رفتن ودر صورتی که اینجا بالاترین ارتفاع را داشت اما پسره این دفعه بدون معطلی با دختره پریدن توی آب وقشنگ تاثیر الگو را در این مدت کمتراز نیم ساعت وچیره شدن برترسها وکشف ناشناخته جدید را دیدیم چیزی که استاد بارها اشاره کردن ودر این فایل هم در مورد آن یعنی الگو پذیری به زیبایی ودرستی صحبت کردن واین درس بزرگی داشت که بدون قضاوت کردن وتحت تاثیر باورهای عموم مردم در مورد کارهای که مختص به مردان هست ویا این کارها زنانه نیست قرار نگیریم وفایل 200 سفر به دور آمریکا یک کلاس عملی در مورد عزت نفس ،الگو پذیری،قضاوت نکردن،واینکه خانمها به خود باوری برسند وبه تواناییهای خودشان ایمان بیاورن ودرپایان خدارا شکر میکنم وسپاسگذار استاد وخانم شایسته وهمه دوستان خانواده بزرگ عباس منش هستم

    درپناه الله یکتا همگی ثروتمند وسعادتمند زندگی کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1583 روز

    سلام مجدد

    فایل معرکه ای رو که برامون گداشتید رو دیدم وبرگشتم..چقدر جالب بود معرکه بود ،بینظیر بود ،،چقدر خوبه که استاد عزیزم شما عملی بهمون درسهای زندگی میدید ..من واقعا درس گرفتم از شجاعت اون خانم چقدر عالی بود ،،چقدر قشنگ شنا می‌کرد و چقدر قوی بودن واقعا شجاعت به جنس یک انسان بستگی نداره بله کاملا درسته که ممکنه یه خانم بتونه کارهایی رو انجام بده که خیلی از آقایون حتی فکر کردن به اون کارهام براشون ترسناک باشه ..

    چقدر مناظر شگفت انگیزی ممنونم بخاطر شیر این صحنه های دل انگیز ،چقدر رنگ درختا جالب ودیدنی هستن..چقدر کوهستانش دیدنی بود وای خدایا یعنی من دیوانه شدم ،کلا من خیلی کوه رو دوست دارم واقعا ابشارش قشنگ بود خیلی خیلی لذت بردم ،،چقدر تحسین میکنم شمارو خانم شایسته عزیزم که کم نمیارید و پا به پای استاد پیش میرید ..

    خوش بحال اون خانم خیلی دوست داشتم احساس اون خانم رو تجربه کنم که ببینم چه حس وحالی داره بخواد بره بالای سخره به اون شیبداری که به قول استاد مثل یه دیوار بود واز اون بالا بپره داخل آب، ،کیف کردم از جسارت اون خانم ،از شنایی که بلد بود چقدر خوب بود..خیلی حس باحالی دارم ..

    اگه بخوام بنویسم درمورد زیبایی‌های این تصویر واقعا باید ساعتها بیدار بمونم ..کلا بگم استاد عزیییییییییزم ..ممنونم ممنونم وواقعا سپاسگزارم که اینقدر قشنگ برامون فیلم گرفتید وبا دل توضیح دادین ودرس دادین ممنونم ممنونم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رامین پیغمبری گفته:
    مدت عضویت: 783 روز

    سلام

    به استاد های عزیزم آقای عباس منش عزیز وخانم شایسته عزیز

    واقعا من خیلی از شما دارم درس های خیلی عالی

    میگیرم توی این فایلهای سریال سفربه دور آمریکا

    خیلی ممنونم

    توی ذهن من شیطان داشت صحبت میکرد که نه تو تنهایی با همسرت نری جای خطرناکه کسی اونجا

    نیست اگه مشکلی پیش بیاد چه کار می‌کنی

    چطور میتونی اون مشکل را اوکی کنی مثل حیوانات

    درنده و حتی انسان اگه مشکلی پیش بیارن چی

    بعد خدا شاهد که همون لحظه صدای لطیف دیگه ای اومد که نه اگر تو روی خودت کار کرده باشی به من توکل کنی یا هر کس دیگه ای هم همین کار را کرده باشه به من توکل کنه کاملا در امانه

    یا اون شجاعت اون خانم دقیقا خیلی برای من

    تحسین برانگیز بود واقعا من خودم یک لحظه برای

    ارتفاع اون جا ترسیدم ولی بار دوم که باهم که پریدن خیلی ریلکس تر بودم چون که دیدم که

    یک بار دیگه پریدن گفتم اوکیه پس واقعا اگر هر کاری رامی خوای انجام بدی اگر بری چند اولگوی موفق توی اون کار پیدا کنی که نجوا های ذهنت آرام بگیرن خیلی راحت تر توی اون کار موفق تر میشوی دقیقا من دوتا بچه دارم که یکی بزرگه پسره

    وکوچیکه دختر پسر من خیلی عشق پرش ارتفاع که

    از زمان یک سالش بود خیلی از ارتفاع های زیاد که بیش از یک نیم متر بود که برای یک بچه توی این

    سن خیلی زیاده ولی می‌پرید ومن هم مراقب بودم

    که بد زمین نخوره ومیپرید ومیپرید بعد برای خودش دست میزد و دختر من هم میبینه که پسرم می پره اون هم انرژی میگیره ولی پره واقعا همیشه

    یک اولگوی موفق دوراهم می‌تونه مثل خودش موفق کنه خدارا شکر واقعا برای این همه نعمت

    سپاسی گذارم از استاد عباس منش عزیز وخانم شایسته عزیز که واقعا اولگوهای بسیار عالی هستند

    در زندگی برای من وسپاس گذارم از تمام دوستای

    هم فرکانس خودم بازهم خدارا شکر برای تمام نعمت های بی‌نظیر ش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نفیسه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1666 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و بینهایت سپاسگذارم برای تهیه این فایل ها که بسیار آموزنده و بسیار هدفمند هست

    الله اکبر از این همه زیبایی

    الله اکبر از این همه آگاهی

    الله اکبر از این همه فراوانی

    الله اکبر از این همه عظمت

    استاد این فایل منو دیوونه کرد وقتی دیدمش ….

    چقدر این کوهستان ها زیبا هستن

    چقدر به آدم قدرت میدن ، استاد همیشه کوه برای من نماد قدرت و عظمت و یه جورایی در مقابلش سکوت میکنم و فقط نگاه میکنم .

    من زیاد سفر میرم و زیاد توی جاده میرم و همیشه دیدن کوه ها و ابرها و آسمان شب در حاده برام حیرت آوره .

    دو هفته پیش که توی جاده داشتم رانندگی میکردم ،شب بود ساعت 12و بقیه همسفرام یا خواب بودن یا در سکوت و هر کس تو حال خودش بود .

    منم محو آسمون بودم و چقدر دلم میخواست بزنم کنار و آسمون رو نگاه کنم و زیر نور مهتاب و آسمان پر ستاره و کهکشانی طورش با خدای خودم مناجات کنم . اما باید میرفتم و ادامه میدادم مسیر رو تا به یه جایی برسیم . توی همین حال هوا بودم که سرعتمو کمتر کردم تا بیشتر از این زیبایی لذت ببرم ،موزیک آروم رو پلی کردم و مشغول لذت بردن از این فضا شدم . من بسیار بسیار رانندگی در شب رو دوست دارم و یکی از لذت های من هست . خیلی دوست دارم این تجربه رو تنهایی داشته باشم ولی هنوز اتفاق نیافتاده ،امید به الله که بتونم تجربه اش کنم. توی همین حال و هوا بودم که یهو احساس کردم یه کم ماشین هندل نیست و صدای غیر طبیعی از عقب میاد ،اول جدی نگرفتم اما از یه جایی به بعد فهمیدم مشکلی پیش اومده زدم کنار و اومدم پایین و برادرم ماشین رو چک کرد دیدیم بله ….. چرخ عقب پنچر شده و باید لاستیک رو عوض میکردیم . استاد من اینقدر خوشحال شدم … چون میتونستم الان آسمون رو با فراق بال ببینم …. من فقط محو تماشای آسمون شدم و برای خودم چای ریختم و خوردم تا برادرم لاستیک رو تعویض کرد . توی همین حین متوجه شدم همسفری هام دارن میترسن از اینکه کنار جاده در شب وایستادیم و سریع میخوان کار تموم بشه که راه بی افتیم ،ولی من اصلاً ترسی نداشتم و سپاسگذار بودم برای این تجربه که تونستم داشته باشمش . و از همون شب این خواسته رو دارم که تجربه اقامت در کویر رو داشته باشم . چون بینهایت آسمونش زیباست.

    و اما این تصاویر و صحبت های شما درباره ترس منو یاد این انداخت که چی شد من عوض شدم . تا همین

    چند سال پیش هم منم میترسیدم ، منم توی سفرها میترسیدم . منم از شبا میترسیدم ،از موقعیت های جدید میترسیدم ، از آدم های جدید میترسیدم ،از حیوانات میترسیدم ،از ارتفاع میترسیدم ، ولی الان انگار تموم اون ترسها رفته و جاشون رو یه حس انگیزه برای تجربه ناشناخته ها گرفته…

    وقتی ویدئو رو داشتم میدیدم قبل از اینکه شما درباره این موضوع صحبت کنید من داشتم به همین موضوع فکر میکردم . گفتم چقدر پسره میترسه چرا نمیپره ،چه دلی داره .. دمش گرم،و وقتی دختره داشت میگفت که بپر ،تو دلم گفتم تو که داری میگی بپر خودت دلشو داری که بپری … ولی وقتی که دیدم دوتایی شون رفتن و دختره با انگیزه میرفت و میخواست بپره و از اون آقا پسر جلوتر میرفت و ترسی نداشت واقعاً تحسینش کردم و گفتم دمت گرم دختر … تو چه دل محکمی داری منی که فکر میکردم ترسام رفته و اینو دیدم فهمیدم هنوز چقدر میترسم ولی تو با این حرکتت جلوی دوربین خانواده عباس منش کلی مرز ترس ها رو برای این قوم قبیله جابجا کردی … چقدر این آدم ها نیاز داشتن به جسارت تو و حالا که استاد هم درموردش صحبت کردن اصلا انگیزه ایی و الگویی شدی برای اینکه خیلی از ترسامون رو واردش بشیم . ترس کارهایی که جلوی ما هست و میترسیم انجامش بدیم . البته اینم بگم که این آدم حتما قبلا تکاملش رو درباره پرش از ارتفاع طی کرده و تجربه های دیگه هم داشته ولی هربار این تجربه ها رو هیجانی تر میکنه ،اما برای من درسش اینه که نفیسه خانوم ترساتو نادیده بگیر جرأت کن و وارد اون ترس هایی شو که ذهنت برات ساخته ، تجزیه تحلیل هاشو نادیده بگیر ، به نجواهاش اهمیت نده ،با دلایل و الگوهایی که داری به خودت این اجازه رو بده تجربه اش کنی ، اجازه بده این جریان رحمت وارد زندگیت بشه … و بدون هیچ تجزیه و تحلیلی اجازه لمسش رو بده .

    مث اون دختر که به پشت سرش نگاه نمیکرد که چقدر داره ارتفاع میگیره !

    چقدر قراره بترسه !

    چقدر قراره آب سرد شوک آور باشه !

    و هزاران دلیلی که ذهن توی این لحظات پشت سرهم نجوا میکنه و مارو مردد از انجام کار .

    من توی زندگیم خیلی توی این دوراهی ها قرار گرفتم

    خیلی تصمیمات اساسی داشتم ،

    خیلی ترسهایی جلوم بود که وقتی واردش شدم و پشت سرم رو نگاه نکردم و تجربه اش کردم از مواهبش تونستم استفاده کنم . مواهب فقط تجربه اون لذت نیست

    مواهب وارد شدن به ترسها اینه که تو بزرگ میشی

    اینه که آماده میشی برای مدار بعدی

    اینه که آسون میشی برای آسونی ها

    اینه که میشی مث همون ایه ایی که خدا میگه مومنان مث سربهایی هستند که پیوسته پیکار میکنن

    دیگه اینقدر محکم شدی که چیزی نمیترسونت

    در واقع لازیدنکم میشیم … خداوند مارو می افزاید

    چقدر این فایل تاثیر گذار بود چقدر لذت بردم چقدر به موقع بود ، مث همیشه که هر فایلی اومد دقیقاً مال اون موقع من بود و حرف خداوند بود برای من

    الان یه سری ترس و شک هایی درونم هست که دارم سعی میکنم مشکل رو حل کنم واین فایل سندی بود که بتونم ترساهمو نادیده بگیرم و اجازه تجربه شخصیت جدیدم رو به خودم بدم .

    مث گذشته که هرجا تغییر کردم منو یه لِول بالا برد ،و همین یه دونه ،یه دونه تغییر باعث شد من این مسیر رو بیام بالا و حالا که میبینم ترس های گذشته من برام رفع و رجوع شده هنوز واسه بعضی ها ترسه خندم میگیره … از اینکه چقدر این مسیر تکاملی طی شد چقدر این مسیر آروم بود و من نفهمیدم کی این شخصیت به اینجا رسید . بعد از اینکه من پا روی ترسهام گذاشتم به عنوان یه دختر باعث شدم خیلی ها مسیر منو ادامه بدن … و اونا هم پیشرفت کردن … چون منو دیدن …. تحسینم کردن ….

    به قول استاد تنها راهی که میشه به دیگران کمک کرد همینه ….. تو فقط برو نتایج ات به کمک بقیه میره …

    مث من که با دیدن نتایج استاد دارم مسیرشو ادامه میدم . دارم پا میذارم جای رد پاهای شما استاد که بتونم تجربه های زیبایی از ارزوهامو کسب کنم .

    پشت سرمم نگاه نمیکنم . مث شما که اینقدر توی همه فایل ها میگید به اطرافتون کار نداشته باشید ،شبکه مجازی …. ، خانواده……. دوست ……. رییس‌جمهور……. نماینده مجلس ……. قوانین وضع شده …….. تصمیمات گرفته شده و هزاران عوامل بیرونی که تمرکزمون رو از روی خودمون برمیداره .

    این فایل اینقدر آگاهی دهنده بود که دلم نمیخواد نوشتن رو تموم کنم ….. دلم میخواد بنویسم

    دلم میخواد بگم از نتایجی که کتاب رویاها بخش 5در من ساخت ….. ترسهایی که واردش شدم ، قدرتی که گرفتم …

    استاد من کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو خیللللللیییییییییییی دوسش دارم بینهایت

    یکسره میخونم ….. یکسره نت برداری میکنن ،مینویسم . چون خیلی آدم نوشتاری هستم با خوندن و نوشتن ارتباط میگیرم و من بارها این کتاب رو نوشتم اینقدر دفتر پر کردم . که نمیشه براش ساعت تعیین کرد .

    توی کتاب رویاها وقتی مکالمات شما با خداوند رو میخونم با اینکه صدبار خوندم ولی بازم برام تازگی داره ….اینقدر منو تحت تاثیر قرار میده که همیشه توی ترسهام و تصمیماتم سراغ این بخش میرم و هدایت میشم .

    ریشه همه ترسهای ما قدرت دادن به عوامل بیرونی هست ، وقتی میترسیم از کار جدید ، میترسیم از آدم های جدید ،میترسیم از مکان های جدید ،حتی میترسیم از خوراکی های جدید …. همش ترس از عوامل بیرونیه …. اگر بدونیم و باور کنیم قدرت عظیمی درون ما همراه ما هست و ما رو هدایت میکنه دیگه ترس واقعاً جایگاهی نداره . ترس همونیه که شیطان و ذهن با ایجادش تو رو از هزاران تجربه زیبا دور میکنه … مث انیمیشن گربه چکمه پوش که ترس باعث شد نتونه زندگی کنه .. نتونه خیلی چیزها رو تجربه کنه … توی محدودیت زندگی کرد …. خواسته هاشو سرکوب کرد ، فرار کرد و به درجه اسفل سافلین رسید …. تا اینکه یه جایی به خودش اومد ، و وارد ترسش شد و جنگید و فرار نکرد …. و تونست ادامه بده زندگیشو

    تونست بعد دیگه ایی از زندگی رو تجربه کنه ،وارد ناشناخته ها بشه ، وارد ترسهاش بشه ،شخصیتش رو عوض کنه و در نهایت نسخه بهتری از خودش ساخت که رنگ زندگیش عوض شد و تجربه هایی رو کسب کرد که توی 8تا جون قبلی اثری ازشون نبود و ظرفش بزرگ شد

    خدایا شکرت که هدایتم کردی بار دیگه و مسیر رو برام باز کردی ، یه پله بالاتر رفتم ،یه درک بزرگ تری رسیدم ، ظرفم بزرگتر شد ، قلبم بازتر شد

    خدایا شکرت برای این طبیعت زیبا که در قالب کلمات نمیگنجه که وصف شون کنم ،به قول شما استاد عین کارت پستال هست . اینقدر زیبا هست که آدم سر میشه از دیدنش

    خدایا شکرت برای وجود استاد و مریم عزیزم دو نازنینی که توی زندگیم دارم و براشون بهترینها رو آرزو دارم . دوستون دارم در پناه حق سربلند و پیروز باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خوش تیپم و مریم بانو و دوستای هم مسیر عزیز خودم

    استاد چقدر حس خوبی داشتی و چقدر دریافت کردم فرکانس مثبت شما را در میان این جنگل انبوه و کوهستانهای قشنگ واقعا لذت بردم از رنگ سبز فسفری درختان که احساس قشنگی به ادم میده چقدر آسمون صاف و آبی بود واقعا دلم خواست من یه تجربه ای در مورد صحبتهای استاد جدیدا داشتم میگم ایشالا کمک کننده باشه

    واقعا قبول دارم که ترسها عامل اصلی عقب ماندن ما انسانهاست و تفاوت ادمها از زدن تو دل ترسها ایجاد میشه من خودم همیشه دوس داشتم با ماشین خارج از کشور بخصوص ترکیه برم و با خیال راحت بگردم هر جا دوس داشتم بمونم همیشه ترس داشتم تا اینکه براساس آموزه های استاد دلو زدم به دریا کاپوتاژ کردم و با خانمم رفتیم انقدر ترس داشتم قبل رفتن نجوای ذهنی داشتم که اونجا تصادف کنی چی؟ ماشین خراب بشه چی؟ جاده هارو گم کنی چی؟ با همه این ترسها رفتم و باز هم چون استاد ترابوزن و ریزه ترکیه کلا شمال ترکیه رو تعریف کرده بودن خیلی دلم میخواست ببینم به خدا رفتم انقدر این سفر جالب و باحال بود یه جاهایی از ترکیه رو رفتم که خود ترکها کمتر میومدن انقدر آبشار جنگل دیدم واقعا یه جاهایی بود که عین همین جاهایی که استاد الان رفتن انقدر برترسهام غلبه کردم که حتی چند بار هم کمپ زدم تو این کشور موندم و کلی لذت بردم به خدا بعد این سفر حس کردم خیلی بزرگ شدم هم به کلی ترسهام غلبه کردم هم کلی چیز یاد گرفتم تازه الان خواسته جدید شکل گرفته که چرا اروپا نرم با ماشین یا برام قابل قبول شد که خیلی از کشورها را برنامه بزارم برم

    استاد به قول شما جهان به ادمها به اندازه شجاعت و ایمانشان پاداش میدهد

    این تجربه من بود از پا رو ترس گذاشتن که واقعا بعدش خندم میگیره ذهنم از چه چیزهایی منو میترسوند ولی انجام دادم یعنی قسم میخورم بعد این سفر انگار من 20 سال بزرگتر و با تجربه تر و شجاع تر شدم

    و یاد گرفتمبه قول استاد ترس خط قرمزم باشه تا ترس بیاد سراغم تصمیم گرفتم سریع برم تو دلش چون پاداش پارو ترس گذاشتن رو گرفتم و فهمیدم که ترسها همشون توهم هستن

    استاد در ضمن واقعا پایه گذار این سفر من سریال سفر به دور امریکا بود بچه ها دقیقا من فهمیدم که همین نگاه کردن سریال سفر به دور آمریکا باعث چه فرکانسهایی میشود و ایمان دارم که به زودی همین جاهایی که استاد تو امریکا میرن رو من هم میرم

    در پناه رب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    حامد احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1708 روز

    به نام خدای وهابم

    سلام خدمت همه عزیزان

    چقدر دوست داشتم این فایل رو و کلی نکات ریز و درشت داشت که میتونیم ازش تو زندگی مون استفاده کنیم واسه پیشرفت و رفتن تو دل ترس هامون و نکته هایی که استاد عزیزم اشاره کردن الگوهایی رو پیدا کنیم برای خودمون چون الگو ها باعث میشه که باور کنیم که میشود.اول از همه از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان سپاسگزارم به خاطر سریال سفرنامه که به قسمت 200 رسید،200 قسمت ممارست و عشق و تلاش و توجه به زیبایی ها واقعا تحسین برانگیز این شور و شوق شما برای نشون دادن این همه زیبایی کلا باورهای ما و طرز فکر مارو راجع‌به آمریکا و مردم آمریکا به کلی تغییر دادین یه جوری شده که الان دیگه همه بچه های سایت دوست دارن بیان آمریکا زندگی واقعا چه کردین با ما️️

    اما در رابطه با فایل واقعا زیبایی های این قسمت بسیار عالی و فوقالعاده بود درختان سرسبز و زیبا آسمون آبی با ابرهای اسفنجی آدم رو یاد تابلو های بابراس میندازه. و استادی که استاد پیدا کردن جاهای جدید و بکر و خداوند که همیشه استاد رو هدایت میکنه اینبار به یک مکان جدید و زیبای دیگه هدایت کرده . چقدر پوستر این قسمت فوق العاده و زیبا بود.اون سنگ هایی که خانم شایسته از تو آب برداشته بودن واقعا بینظیر بودن با رنگ های فوق‌العاده مخصوصا اونیکه شبیه قلب بود.اون خانم واقعا چقدر نترس و شجاع بود فکر کنم اصلا صخره و ترس تو ذهنش تعریف نشده بود ماشالله به این حد از شجاعت به خدا چندین بار تحسینش کردم به خاطر این شجاعتش با اینکه خانم بود ولی مثل بچه دهاتی ها از کوه و صخره میرفت بالا اونم با پای برهنه تازه از اون ارتفاع شیرجه هم میزد لامصب اصلا یه شیر زنی واسه خودش یاد یه خاطره افتادم آقا ما تو شهرمون یه رودخونه داریم تو کامنت های قبلیم هم اشاره کردم یه جایی هست شهرداری آورده آلاچیق اینا درست کرده جمعه خیلی شلوغ میشه پارسال که رفته بودیم واسه شنا جایی واسه شیرجه زدن نداره محلی یه تراکتور آوردن گذاشتن لب آب از اون تراکتور قدیمی ها نه مثل تراکتور استاد که شیک و لاکچری. از اونایی که بالای لاستیک عقبش یه جا واسه نشستن داره که ارتفاعش فکر کنم یک متر و 70،80 سانت بیشتر نباشه که خیلی ارتفاع زیادی نبود خلاصه ملت میرفتن رو اون و شیرجه میزدن منم رفتم باور کنید به زور شیرجه میزدم اصلا آدم نمیتونه از ترس پایینُ نگاه کنه از اون ارتفاع کم ها ولی این خانم‌ خیلی عادی از اون ارتفاع شیرجه میزد جلل خالق واقعا نمیدونم چی بگم.

    باز هم سپاسگزارم از اساتید عزیزم به خاطر این همه احساس خوبی که با ما به اشتراک میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1583 روز

    سلام

    من هنوز فایل بی‌نظیری که برامون آپلود کردین رو تماشا نکردم ،تازه دانلودش کردم فقط میخوام درمورد تصویری که برای این فایل انتخاب کردین صحبت کنم ..واقعا خدا قوت خدا قوت به شما دو بزرگوار ..عملگرایی شما واقعا قابل تحسینه ،،200 تا شد ایولا ،ایولا ،،،چقدر عکس جذابی چقدر جالب چه تصویر فوق العاده ای همین تصویر هزاران نکته جالب وزیباداره که بخوام دربارش صحبت کنم ،،من توی این تصویر دوتا آدم سخاوتمند بزرگوار رو میبینم که مثل کوه پشت هم هستند،،این عشق ومحبت شما واقعا مثال زدنی هست ،،چقدر تغییر کردین استاد، اصلا دیگه گذشته خودتون رو بیاد میارید نه مطمئنم نه ولی اگر هم یادتون بیاد حتما خودتون رو تحسین میکنید واقعا هم باید به خودتون یه آفرین درست حسابی بگید، ،خلق شما خلق بی نظیری هست ،،خدارابارها شکر میکنم بخاطر شما که توی زندگی من هستید ،،چقدر منظره باصفایی ،چه درختای قشنگ وخوشرنگی توی تصویر هست ،،چقدر آسمونش آبیه وای خدایا چه آب زولالی،چقدر قشنگه خدایا شکرت واقعا چشم وروح انسان رو جلا میده ،،خانم شایسته عزیزم ممنونم بخاطر اینکه پشتکار داشتید واین سریال عالی رو برای ما ساختید ممنونم استاد عزیزدلم که قبول کردین پیشنهاد مریم جان رو ،،واقعا یکی از دلخوشی های من شده سریال‌های شما ، چقدر فرکانس این سریال‌ها بالاست واقعا عالیه ..هرچی از شما دوبزرگوار تشکر وقدردانی کنم بازم کمه ،،زنده باشید برامون ممنونم ،،،چقدر اندام‌های شما قشنگ شده بعداز قانون سلامتی ،چقدر این سخره ها قشنگ هستن خلاصه بینهایت ازتون ممنونیم وخدارا بخاطر شما شکر میکنیم ..

    من برم سریال رو ببینم …دوستون دارم ،یعنی واقعا عاشقونم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نرگس حلوایی زاده گفته:
    مدت عضویت: 932 روز

    من اینارو فهمیدم از زندگی که جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست

    که بین من و آرزوهای دور بغیراز خودم هیچی دیوار نیست

    سلام

    سلام به استاد همه چی تمام و یار سنگین و رنگینش و سلام به شما همراهان و دوستان مشتاق آموزش

    چقدر این مناظر زیبا هستن چقدر آسمون و زمین دست به دست هم دادند برای خلق زیبایی

    چه آرامشی چه طبیعتی چه ابی چه هوایی به به

    فتبارک الله احسن الخالقین

    درخت ها همگی هم شکل ،چه صخره های قشنگی

    کی میتونه به این هماهنگی همه چی رو کنار هم دیزاین کنه بدون هیچ ایرادی؟

    این همه رنگ مختلف و جنس متفاوت کنار هم بچینه بدون اینکه تضادی بینشون بتونی پیدا کنی؟

    سنگ های رنگی رنگی کف آب نشون از زلالی آب دارند چه رنگ های ملیح و قشنگی،:))))

    چقدر همه چی قشنگه خدایا زبانم قاصره از وصف طبیعتت ،از بیان عظمتت ،از زیبایی دنیایی که به زیبایی خلق کردی، خدای خوبم بی نهایت تورا سپاس

    ممنونم استاد مهربونم که این زیبایی و عظمت رو با ما به اشتراک میزارید

    با دیدن ترس اون آقا که دل دل میکرد بپره یانه و داشت با ذهنش کلنجار میرفت به این فکر افتادم که من چقدر ترس هام مانع پیشرفتم شدن؟؟؟

    کجاها اصلا نفهمیدم که این ترس و بی ایمانی و نداشتن توکله که نمیزاره قدم بردارم

    که مثل وزنه به پام زنجیر شدن و نمیزارن حتی تکون بخورم

    چند مورد که به ترسم غالب شدم رو داشتم مرور میکردم عجب حس نابی داشتم ، بعد از اینکه انجامش دادم چه حس غرور و شعفی، و حس بد اینکه چرا زودتر نتونستم خودم رو قانع کنم که انجامش بدم

    و چه زیبا شما فرمودین که الگو گرفتن از آدما چقدر میتونه انگیزه باشه برای ما، که درک کنیم برای موفقیت نه سن مطرحه نه جنس و نه هیچ عامل دیگه ای، من یک خانمم که چند وقتیه باشما آشنا شدم و تو این مدت کم خیلی تغییر کردم

    طوری که خود قبلیم برام غریبه شده وقتی یاد کارها و افکار قبل میوفتم تعجب میکنم و البته به قول شما پله پله دارم تکامل پیدا میکنم بی هیچ عجله و شتابی

    و چقدر این فرمایش شما به دلم نشست که شجاعت رو به ما یادآوری کردین

    نباید منتظر نباشیم کسی مارو خوشبخت کنه

    اینکه برای لذت بردن از عمر و زندگی همه چی داریم

    باورهاست که کارها رو انجام میده

    من باید باورم رو درست کنم ،باور به اینکه بعنوان یک زن هیچ محدودیتی برای خوشبختی و احساس خوب داشتن ندارم

    احساس خوب من بسته به هیچ شخص خاص یا اتفاق خاصی نیست

    ممنونم از این همه آگاهی که سخاوتمندانه با ما درمیون میزارید و کلمه به کلمه حرف های شما درسه اگر که در مدارش باشیم میتونیم درکش کنیم و قانون ها رو با سخنانتون هربار به ما گوشزد میکنید

    امیدوارم همیشه مثل الان جوان و سالم و سربلند ببینمتون

    حق نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    ابوذر معین الدینی گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    سلام استاد عزیز

    خدای من چقدر زیباست این کشور چقدر تنوع آب و هوایی و پوشش گیاهی داره چقدر همه چیز برای تفریح و گردش محیا هست چقدر امنیت بالا هست که میشه با خیال راحت هر نقطه ای کمپ کرد چقدر بکر و دست نخورده هست هوای بینهایت تمیز ابرهای خوشگل و آسمان آبی دوست داشتنی از دیدن این فایل خیلی لذت بردم و دوس دارم چندین و چندین بار ببینمش

    همیشه عاشق این سفر به اینجور جاها بودم و هستم

    چقدر این ماشین فورد همه چیز تموم و عالیه و خداوند برای اینجور جاها به افرادی که لیاقتش رو دارن و قدرش رو میدونن هدیه کرده و این که استاد هوای ماشین رو داره و باهاش با نهایت آرامش و دقت رانندگی میکنه و بهش فشار نمیاره و احترام میذاره بهش قابل ستایش و تحسینه مطمئنا این از باورهای قدرتمند شما میاد که طبیعت به افرادی که به ثروت و دارایی احترام میگذارن بیشتر و بیشتر و بیشتر میده تا بتونن بیشتر و بیشتر و بیشتر لذت ببرن خدا رو به خاطر اینکه میتونم اینجور چیزها رو ببینم و ازتون یاد بگیرم سپاسگذارم

    من شیفته این ایالت و منطقه آمریکا شدم

    میتونم هوای اونجا رو حس کنم که به پوستم میخوره و نوازشش میکنهیه نقطه که شرجی و رطوبت کم و سرسبز هست پوشش گیاهی رویایی داره

    بهشت رو میبینم لذت میبرم سپاسگذاری

    به این فکر میکنم سپاسگذاری مگه چیزی جز لذت بردن از همون دقیقه و لحظه هست

    این که شما توی لحظاتتون دنبال زیبایی و نکات مثبت میگردین و ذهنتون رو شرطی کردین برای جستجوی اینجور چیزا یعنی انتهای سپاسگذاری و مدیتیشن

    عاشق اینم که از خداجونم به خاطر اینکه چشمهامو باز کرده تا ببینم اینجور درسها رو سپاسگذاری کنم و بگم باید بیشتر شکرگذار و جستجوگر باشم تا هدایت به زیبایی بیشتر رو به سمت خودم دعوت کنم

    چقدر انسانها با خودشون در صلح هستن و از ریا و تذویر فاصله دارن بی شک این یک نشانه بینهایت عالیه

    این که هرچقدر این خصوصیت رو در خودت زیاد کنی و دستت رو در دست رب العالمین بگذاری بی شک به سمت هرآنچه خوبی هست هدایت میشی

    جرات و جسارت و شجاعت اون خانم واقعا برام قابل ستایش بود اینکه خودش رو از پیله ترس رها کرده بود کسی که لذت اون پرش و شنا رو میخواد بچشه باید از یک ترس رها بشه و ترس از ارتفاع و سردی اب رو به جون بخره تا بنونه لذتش رو ببره این که اون اقا برای بار دوم سریعتر و راحتتر پرید هم برای من درس داشتهمیشه ترسها اولش بزرگ نشون میدن خودشون رو یا شاید ما اونا رو بزرگ کردیم

    اره فک کنم دومی درست تر هست

    این که استاد تمام زندگیشو با قانون میبینه و زندگی میکنه قابل ستایش و تحسینه

    این که سبک زندگیش بر طبق قانونه

    کسی که سبک زندگیش یر مبنای قانون هست یعنی ایمان بالایی داره

    این که حرف از تجسم میزنه یعنی با پوست و گوشت و استخوانش قانون رو باور داره و غرق دنیای اون شده

    من چند وقتیه تمام تمرکزم روی این هست که بتونم عمل به قانون رو لایف استایل زندگیم کنم بی شک خیلی خیلی خوشحال میشم راهنمایی شما رو در این مسیر بدونم

    خیلی خوبه یک فایل درباره تصویرسازی داشته باشین که ما هم از چگونگی انجامش از شما یاد بگیریم

    سپاسگذارم از اینکه اینهمه زیبایی رو با ما شریک میشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: