https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-28 06:59:552023-08-30 01:03:23سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 202
539نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه اى است آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود نزدیک است که روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى کند و این مثلها را خدا براى مردم مى زند و خدا به هر چیزى داناست (35)
سلام به یاران بهشتی این زمین
سلام به خانواده صمیمی عباس منش
استاد عزیزم اینجا یه بهشت واقعی بود باور کن شبیه نقاشی بود انگار خدا بیکار بوده نشسته از سر ذوقش این بهشتو نقاشی کرده
این پاداش به کسایی هستش که تنها و تنهاخدارا پرستش میکنم
الله اکبر از این ویوی زیبا
اون ابرهای سفید و پنبه ای و پفکی
اون درختهان سربه فلک کشیده کاج
اون آسمان آبی خوشرنگ
اونمحیط تمیز و زیبا
اون آرامشی که در اون محیط زیبا بود
دوست داری ساعتها زیر طاق اسمون فقط دراز بکشی و از این فضا لذت ببری
فبای آلا ربکما تکذبان
پس کدامین نعمتهای پروردگار را تکذیب میکنید
چقدر این فضا پر از انرژی مثبت بود خدایا صدهزار مرتبه شکرت دوست دارم همچین فضایی رو تجربه کنم و همه جا عطر خدا را حس کنم
این روزها فقط یاد این دوبیتی از باباطاهر میفتم که دوست دارم تو این فایل هم بنویسمش
بصحرا بنگرم صحرا تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه ودر و دشت نشان روی زیبای تو بینم
خدایاشکرت برای این گوشی اپل 14 که انقد قشنگ تمام جزییات به نمایش میزاره اتگار ما خودمون اونجا هستیم و اون زیبایها رو میبینم با چشم خودمون با اون کیفیت فوق العاده اش
بریم سراغ فایل امروز و ترک این بهشت زیبا و رفتن به بهشت رویایی دیگه
وای من عاشق این جاده و درختهای سرسبزش شدم دوست دارم منم توش پیاده روی کنم ساعتها جای بکر و زیبا
اون رو خانه بسیار زیبا با اون سنگهای خوشگل رنگی رنگیش
الله اکبر از این همه نعمت
اخه آمریکا چقدر میتونه زیبا باشه که این همه فضای بی نظیر برای کمپ زدن داره
مثل اون خانواده ای که خودشونو مجهز کردا بودند به سلاح الله اکبر با اون گاری اگ اشتباه نکنم و چادر و حتی سایبان چادر و ماشین زیبای قرمزشون تو اون فضای بکر و بهشتی کمپ زده بودند و در پناه خدا یکتا بودند راحت
استاد تحسین میکنم اندام رویایتونو عین یه پسربچه نوجوان شدید
مریم عزیز شمارو هم تحسین میکنم که پا به پای استاد همه جا میرید و هیج وقت خسته نمیشی و با لذت از دیدن زیبایها و ناشناخته ها استقبال میکنی و حتی میگی این رودخانه خیلی عالی که میتونیم توش حموم کنیم .اونم حموم اب سرد لذت بخشه به نظرم
من تو رودخانه اب سرد دوش نگرفتم اما پارسال رقته بودیم نوشهر شمال خیلی نوشهر خوشگله یه جای بهشتی
یه کار خوبی که کردند اینه کنار دریا پلاژ زدن جای خانومها روآقایوون جدا کردند برای شنا کردند و قسمت پلاژ خانومها رو چادر و داربست زدند که راحت برای خودت شنا کنی
البته ناگفته نمونه که کلا میشه تو دریا شنا کرد ولی خب چون کشور اسلامی هستش باید حداقل یکم حجاب رعایت بشه اما این پلاژ خیلی خوبه
داخل پلاژ یه قسمتی دازه به اسم حموم بعد شنا دوش بگیری مثل استخر اما آبش سرده ولی همین که بری زیر دوش اب اون سردی حس نمیکنی انقد لذت بخشه
الانم شما خیلی راحت برعکس همه به جای اینکه غر بزنی چه کاری من تو این اب سرد دوش بگیرم فردا مریض میشم اما به راحتی حتی خودتون پیشنهاد میدید و این الگوی بی نظیری هستید برای ما خانومها
در مورد اون سنگها وای چقد صخره هاش خوشگل بود و سنگهاش نرم دقیقا اون تیکه سنگی که برداشتید شبیه چاقو بود و یاد انسانهای اولیه افتادم که با همین سنگها چاقو درست کردند و چقدرم با خود سنگ میشد چاقو رو تیز کرد ینی این باور میده که آقا جان جواب هر مسیله تو دل مسیله هست پس نگران چیزی نباش تو فقط کارتو انجام بده هر اتفاقی بیفته قطعا به نفع توعه واز مسایل استقبال کن
خدایا صدهزار مرتبه شکرت واقعا
مریم عزیز و اسناد عزیزتحسین میکنم رابطه رویایتونو چقد شوخیهای باحالی با هم میکنید در اوج احترام و از بودن در کنار هم لذت میبرید و از ناشناخته ها استقبال میکنید و میرید تو دلشون و این نشون از جسارت و جسور بودن
شما داره که مثل یه بچه کنجکاوی میکنید هر چیزی به درستی کشف کنید و خدا هم به جواب درست هدایتتون میکنه
من عاشقتونم
و چقد تحسین میکنم مریم عزیز انقد قشنگ و راحت از شما تعریف میکنه و نکات مثبت شخصیت شما رو بولد میکنه
این نهایت احترام و دوست داشتنو عشق و علافه به هم بدون وابستگی و آزادی هستش
واقها رابطه شما الهیه اگه ما هم تمرکز بر نکات مثبت اطراف بکنیم و و هر زیبایی و رو بهبود شخصیتمون روز به روز کار کنیم قطعا ماهم در مدار همین رابطه قرار میگیریم و من همچین رابطه ای رو از خدا میخام
نکات مهم رابطه شما و مریم جان
رفیق و پایه هم در هرکاری
یار هم.
جسارت و شجاعت هردوتاتون
رفتن تو دل ناشناخته ها
استقبال از تغییر با لذت
نه اینکه کسی و مجبور کنه که توام باید تغییر کنی و این رفتارو انجام بدی
تحسین نکات مثبت شخصیتی هم
احترام و محبت و دوست داشتن و علاقه شما به هم
احترام گذاشتن به علایق و سلایق هم بدون تغییر دیگری
لذت بردن در کنار هم وووو
واقعا خدابا صدهزار مرتبه شکرت برای رابطه الهی شما دو استاد عزیز غار حرای من
بازم فضای رویایی اینجا و پیاده روی استا و مریم عزبز
خداقوتتون باشه استاد ک مریم جان
منم پیاده روی و کوهنوردی دوست دارم که اگه درکنار یارت باشه اونم بدون وابستگی در نهایت آزادی این مسبر و کوهنوردی و پیاده روی بران آسون میشه و لذت میبری از ناشناخته ها
هرجند من الان برای رفتن تو دل ناشناخته قدمهای کوچک برمیدارم حتی اگ با ترس باشه
امیدوارم همه در مسبر توحید ثابت قدم باشیم
خدایا شکرت برای این وای فای که دارم به راحتی ازش استفاده میکنم که نکات مهمی که از این فایل یاد گرفتم بنویسم به اندازه درکم
خدایا شکرت برای حس و حال خوبم
خدایا شکرت برای روز به این قشنگی
خدایا شکرت برای یاران بهشتی ام
خدایاشکرت برای استادو مریم بی نطیرم
امیدوازم همگی هرجایی هستید در بهترین حالت خودتون باشید
چقدر قشنگ تفاوت دو نوع کنجکاوی توضیح دادید من لذت بردم و تحسینت کردم انقد قشنگ رو خودت کار کردی که در مورد چیزهای بی مورد کنجکاوی نمیکنی.و چیزی که من دارم روش کار میکنم چون اول کارم هنوز جز شخصیتم نشده گاهی تز دستم در میره و کنجکاو میشم
بعد خودم چون دارم این مورد حذف میکنم هنوز ادمهای اطرافم اون جور که بخای تغیبر نکرده اند چرا؟چون هنوز من تو وجودم کنجکاوی بی مورد هست
مثلا من استاد خوشنویسی ام با وجود اینکه آقاست اما خیلی کنجکاوه و سعی میکنم به این موردش توجه نکنم
مثلا با یه خانومی تو کلاس دوست شدم ازم پرسید که فلانی همکارته یا فامیلیش کیه.یا عه باشگاه هم میری چه باشگاهی میریگاهی میگم بگم اخه چکار داری میپرسی باز میگم ولش کن چون من هنوز اون کنجکاوی تو وجودم هست که تز طربق دیکران دارم میبینم
خیلی تحسینت کردم افرین به شما.منم خیلی دوست دارم این رفتارها و عادتهای نادرست ترک بدم و سعی زیاد میکنم واقعا ترک بدم اما هنوز هستن
امیدوارم منم مثل شما در مورد طبیعت وجهان و خداوند و نعمتهاش فقط کنجکاوی کنم.هرچند دارم آگاهانه این کارو انجام میدم
نوزاد نازتم ببوس عزیزم من عاشق بچه هام مخصوصا وقتی شیر میخوزند و بوی شیرشون ادم مست میکنه
تسلیت میگم فوت عمه مهربان و بزرگوارتون رو قطعا جایگاهش بهشته
تحسینت میکنم پسر که انقد قشنگ ذهنتو کنترل کردی
یاد خودگ افتادم 7سال پیش که مادرم فوت کرد من نمیگم مثل شما اما کنترل ذهنم از بقیه خانواده بیشتر بود خداراشکر و همیشه براش قرآن و نماز میخوندم
این کارها حس و حالمو خوب میکرد
یه تجربه ای بگم من چون مجرد بودم خب با پدر و مادر زندگی میکردم بعد از مرگ مادرم یه جوری انگار تمام مسیولیت خانه رو دوش من بود جاهایی کم میاوردم و نمیتوتستم ذهنمو کنترل کنم تا 6 ماه من این حالت داشتم چرا؟چون من مادرم خیلی مهربان بود و مهمانوار و همه کارها رو خودش انجام میداد اما همه مسیولیت چون رو دوش من بود سختم بود یه دفه فک کن تو یه بلندی ایستادی و هواست نیست و زیر پات خالی میشه دقیقا این حالت بودم گاهی ناامید میشدم گاهی انقد گریه میکردم اما گاهی هم ذهنمو کنترل میکردم اینم بگم من فقط بخاطر مسیولیت بود اینجور بودم وگرنه مثلا شادتر ار بقیه بودم ولی خلاصه بعدا فکر کردم اقا فکر کن خونه خودته اصلا و ازدواج کردی پس بپذیر این شرایطو و با لذت پیش ببر
این فکر باعث شد نحوه زندگیم عوض بشه و دیگه ناراحت نمیشدم سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب کنم و خداراشکر این اتفاق افتاد و با زندگی راه اومدم و قشنگ تر شد برام
به به اقا جواد چقد کامنت بوی خدا داد منم لذت بردم از حس و حال خوبت
و خداراشکر میکنم این حس و حال خوب رو با ما به اشتراک گذاشتی
سپاسگزارم ازت برادر عزیزم
تحسینت میکنم برای رابطه قشنگت با خانومت و بچه هات
چقدر ایده خداوند زیبا بود یه تغیبرساده که منجر به این همه حس و حال و فرکانس عالی شد خداراشکر واقعا
ایده های خداوند همیشه عالی هستند و همیشه و در هرکاری باید ازش کمک بگیریم
من خودم چند وقته که کار میکنم سعی میکنم به هدایتهای خداوند عمل کتم حتی امروز خواستم برم باشکاه برادرزاده ام گفت منم میام گفتم بیا بعد گفت عمه چی میپوشی منم همون لحظه گفتم ببینم خدا به چه لباسی منو هدایت میکنه
برادر زاده ام خندیدولی من حسم خوب بود رفتم سر کشو کمد برادرزاده ام چن تا تاب دراورد گفت اینو بپوش گفتم نه یهو چشمم افتاد به یه تابی خداگفت اونو بردار دقیقا همینو گفت وقبلش بهش فکر نکرده بودم به برادرزاده ام گفتم خداگفت اینو بپوش دیگه اونم خندید .هرچند خونواده ام درک نمیکنن اینها رو اما من میدونم کار خداست و بهش ایمان دارم و سعی میکنم هرچه میگه عمل کنم
کامنتو خوندم چقدر من عاشقت هستم عاشق وصل شدنت به خدا
وقتی کامنتو خوندم یه لحظه موندم خدای من من بعضی جاها شرک میوزرم اصلا هم فکر نمیککم شرکه و یاد صحبت استادافتادم میگه شرک دردل مومن مثل راه رفتن مورچه در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاهه
چقدر شرکهای مخفی و پنهان در ما وجود داره
من بواسطه کارم با دستی از دستان خدا آشنا شدم که برای سفر کاریم منو راهنمایی کردو تمام تجربیاتشو رو برای من گفت هرچند ایشون باور نادرست زیاد داره اما انقد به من محبت داره بدون اینکه همو بشناسیم و از طریق کلاس خوشنویسم به صورت هدایتی با من اشنا شد و در مورد این تجربه و سفر کاری که قراره برم توضبح داد و راهتمایی کرد حتی من وسایلی میخاستم که نداشتم خودش پیشنهاد داد من دارم بهت میدم
یا خیلی راهنمایی دیگه که بعدا در موردش صحبت میکنم
امشب از طرف اون اداره ایشون پیامی برای من فرستاد که باید برای سفر اماده بشم (اینم بگم ایشون اصلا تو این سفر نیستش و قبلا بوده)
و با من تماس گرفت تو صحبتهامون گفت ریس و کارمندای این اداره سرشون خیلی شلوغه باید خیلی پی گیر باشی وگرنه یادشون میره منم حرفشو قبول کردم اما الان فهمیدم که منم شرک ورزیدم
و یاد این جمله تو حرفات افتادم که گفتید
وقتی روی خودت کار میکنی شما هدایت میشی به آدم های درست ،حالا ممکنه ی وقتایی هم ی چیز های ناخواسته بشنوی یا ببینی
چرا؟
چون ما تو محیط ایزوله نیستیم
اما همینکه تلاش کنیم تو زمان های بیشتری از روز مثبت بمونیم ،خودش بقیه کارها رو پیش میبره
که به من یاداوری شدکه اگ هنوز ناخواسته هست تو زندکیت بهشون توجع نکن همین که آدمهای زندگیت داره تغیبر میکنه ینی تو تغییر کردی و اینها رو خدااورده و سعی کن تمام و کمال ورودیهاتو کنترل کنی
این خانوم با اخلاق و مهربان و زیبا رو و خوش صیرت و قلب پاک
اصلا یه فرشته ای انگار در زندکی من که خدا سر راه من اورده که منو راهنمایی کنه
یا چیز دیگه یادم افتاد که شرک ورزیدم
دامادمون یه کار اداری داره دوسال پیگیرشه اماکارهاش دیر جواب داده میشه ذهن من نمیتونه قبول کنه چرا دیر داره پیش میره
بارها داداشم گفت بنده خدا بیا برو تهران پی گیر کارت شو بابا دوسال زمان رفته اینجا تو ایران اگ پیگیر کارت نباشی که کارتو راه نمیندازن و منم چقدر اینو باور کردم و شرک ورریدم
وقتی گفتی اون دوستم بهم گفته
همکارم بهت گفت تو چرا نمیری حضوری پیگیر انتقالیت بشی؟ بابا مملکت همش برپایه دروغه،اینا تا بالاسرشون واینستی کارت رو انجام نمیدن،تو بیخیالی، همین فردا برو ساری ،باید بهشون فرس وارد کنی باید گردنشون بیفتی !
بعد من داشتم دقیقا عین حیوان نجیب خدا ،یک عدد بزغاله با چشم های گرد از حدقه بیرون زده ،نگاهش میکردم.
چون داشتم با تمرکز زیاااد، هرچی ازین گوش وارد شده بود رو ازون گوش بیرون میکردم:)))
ی چند ثانیه ای به سکوت گذشت و همکارم دید بزغاله پاسخگوی صحبت های گرانقدر شرک آلودش نیست ،خودش بیخیال شد.
دلم میخواست بهش بگم آخههه بنده ی خدااا،دووورت بگردم،همین باور هارو داری که چند ساله میخوای زودتر از موعد بازنشسته بشی ولی نمیتونی ،کارت راه نمیفته
منِ بزغاله،مگه مغز اون یکی حیوان نجیب خدا رو خوردم که بیام دل به دل حرفای شما بدم …؟
قدرت دست کیه؟فرمانروا کیه؟ اونیکه اراده کنه میتونه همین الان جون مارو بگیره کیه؟
بعد من بیام شهدِ شیرین زندگی توحیدی رو با چهارتا حرف سمی آلوده کنم به چه قیمت ؟که هم صحبت بشم با بقیه ؟
هزارسال میخوام هم صحبت نداشته باشم
خدایا منو ببخش و هرلحظه هدایتم کن
چقدر تحسینت کردم سعیده جام انقد قشنگ رو خودت کار کردی و باعث شد منم بیشتر رو خودم کار کنم و مواظب حرفای بقیه باشم که قبول نکنم و توجه ندم بهشون
و بگم قدرت دست خداست
و رو خدا فقط حساب باز کنم
هرچند آگاهانه دارم رو ورودیها کار میکنم اما باید بیشتر کار کنم
سپاسگزارم ازت بخاطر کامنت بی نظریت
به خاطر ایه های قرانی که میاری در مورد خدا
به خاطر کنترل ذهن قویت
به خاطر توحیدی بودنت
به خاطر کار کردن رو خودت
به خاطر نکاتی مهمی که برای ما به اشتراک میزاری عزیز دلم
دیدن نقطه آبی پروفایل منو سر ذوق و شوق اورد مثل کودکی که چیزی میبینه و ذوق میکنه حس میکنم اون لحظه خدا از طریق بندگانش محبتشو به من نشان میده خدابا صد هزار مرتبه شکرت.خخخخ
سپاسگزارم که به من محبت داری و همیشه برام کامنت میزاری
سپاسگزارم که کلامت به تحسین کردنه
قطعا شما خودت لایق تحسینی عزیزم و نگاه زیبابی داری که همه رو تحسین میکنی
(و کل و چم خو مونین)
جهت شوخی
خدارا شکر کامنت من حس حالتو خوب کرده و باعث شده خودتو در اون فضای بهشتی ببینی
خودمم حس میکنم یکم پیشرفت کردم و مدارم بالا تر رفته و این کامنت نوشتن خیلی کمکم کرد به قول استاد و خیلی نکته ها یاد میکیرم
مثلا اون روز تو کامنت اقای مقدم اینو به من گفت که مثل بچه ها وقتی هرچیزی برای اطرافیان مثلا مامانشون تعریف میکنن و خوشحال میشن مام باید با خدا همینطور باشیم و دارم این کارو انجام میدم میگم خدایا وای ببین این کارم چه قشنگ شده یا خدایا مثلا این لباسم چه خوشگله چه بهم میاد و غیره
انقدم حالم خوب میشه و از تمام وسایلی که تو خونه هستند و در خدمت من کار میکنند سپاسگزاری میکنم ینی لباسی ک میندازم لباس شویی بارها شکرگزاری میکنم که این لباسشویی هست و لازم نیست من انقد زحمت لباس شستن کنم و هی میگم کارها میشه ار این راحت تر بشه حتی تکاملشونو توضیح میدم که مثلا به چه تضادی برخوردند الان به این نقطه اتوماتیک وار رسیدند و حتی میتونه بهتر از این باشه خدایا شکرت
حتی یه چیزی بگم سید جان من نمیدونم باور میکنی یا گاهی نمیدونم چی بنویسم همین که شروع میکنم بسم الله گفتن بخدا قسم خودش میگه اینارو بنویس
حتی این کامنتم گفتم خدایا چی بنویسم بسم الله رو که گفتم یاد ایه نورالسماوات و الارض افتادم و نوشتم دیگه بقیه اش اومد و نوشتم
ینی قبلش هیج ایده ای ندارم برای نوشتن و کم میاره اما خودش میگه و مینویسم
و خوشحالم از این بابت خدایا صد هزار مرتبه شکرت
حتی گاهی تو کامنتهای بچهام همبن طورم
دیشب کامنت سید علی خوشدل و خوندم گفتم چی بنویسم خدایا رفتم چن تا کامنت خوندم یه دفه گفت برو بنویس ینی من هیچی یادم نبود و خودش نوشت
اعتبار همه چی تو زندگیم دارم میدم به خدا به خودش قسم چون خودش قشنگ داره هدایتم میکنه برای هر چیزی و به راحتی همه چی پیش میره
نمیدونم فامیلبت ارزشمنده یا پس وندیه که خودت کناد اسمت گذاشتی اما به هرحال مهم نیست چون من لفظ ارزشمندو بکار میبرم منظورت خود باارزشته عزیز دلم
کامنت پرمحتوا ودلی بود خیلی لذت بردم اش
چه خاطره قشنگی رو تعریف کردی قشنگ حس و حال و شوق کودکانتو درک کردم چون خودمم کلا کودک درونم فعاله
الان که دارم این کامنتو مینویسم توی پارک نشستم روی نیمکت و زیر اسمون خدا با محیط تمیزی که به لطف پارکبانان عزیز درست شده
صدای زیبایی که از آبیاری قطره ای که پارکبنان باز گذاشتند که درختها و چمنها رو اب بدهند میشنوم خیلی لذت بخش
یه لحظه کودک درونم فعال شد رفتم جلوی اب وای ابی که به درختها و چمنها میخورد زیر نور خورشید به رنگین کمون زیبا درست شده که بی نظیر بود وقتی رفتم جلوتر ابی که پخش میشد به بدنم و صورتم خورد و شکرکزاری کردم
ینی دقیق عین بچه ها
اینو نوشتم بگم حستو درک میکنم تو دختر توحیدی خدایی
منم دلم خواست بیام روستاتونو ببینم و لذت ببرم
کلا من روستا وفضا و مردمان پاک و ساده دلشونو دوست دارم
افرین به شجاعتت و ایمانت عزبزم که بر ترست غلبه کردی و با سگها روبرو شدی و سگها خودشوک راهشو کج کردند وقتی دیدن بابا فرزانه خانوم ما به خدا وصله نمیترسه بریم سراغ کسی دیگه و جایی دیکه
من خودم در برابر حیوانات بی آزارم ترسوم اما خیلی دوست دارم برش غلبه کنم و قدمهای کوچک هم برمیدارم براشون
از کامنتت بی نهایت لذت بردم
سپاسگرارم که خدا لطفشو و محبتشو در غالب شما به من داشت که اسم منو در کامنتت بیاری
منم خیلی چیزها از بچه ها یاد میگیرم
اون روز اقای مقدم کامنتی برام گذاشتن در پاسخ کامتتی که بهشون دادم و این نکته رو بهم باد دادن که بچه ها خیلی شوق و ذوق دارند و هرچیزی رو میبینن سریع میرن برای مادرشون یا بقیه تعریف میکنن ما در برابر خدام باید اینطور باشیم لحظه لحظه زندگیمون بشه با خدا صحبت کردند به این صورت همه چیو براش با شوق تعریف کنیم تا مثل یه مامان کنار خودمون حسش کنیم و من خیلی خوشحال شدم این نکته رو بهم یاد دادند الان چند روزه هر کاری میکنم میگم خدایا بیا ببین مثلا این جا کلیدیم چه خوشگل شده یا خدایا ببین موهامو خرگوشی بستم چه ناز شدم خدای من
فقط و فقط لذت میبرم درکنارش و دوست دارم همه چیوبراش تعریف کنم.یه حسی گفت اینو برات بنویسم که حس و حالت عالی تر بشه و اینطور با خدا صحبت کنی و نترسی و نگران نباشی خودش نگهدار توعه .نگهدار منه.نگهدار همه مونه
خوشحال شدم که حستو خوب تر کردی و شروع کردی به نوشتن کامنت
یه چیزی بگم الان که تو پارک نشستم چند تا پیرزن خوش رو و خوش صحبت کنارم رد شدند اتفافا اسم امریکام اوردن خخخخ.یکیشون رفته بود دستشویی پارک اومد ار بقیه تشکر کرد که کیفشو براش نگهه داشتند و گفت دستشوییش خیلی تمیزربوده حتی مایع دستسوییم داشته
یه لحظه گفتم ببین خدا نشانه ها شو اینطور میفرسته چون من به تمیزی پارک توجه کردم به تمیزی امریکا تو فایلهای استاد توجه میکنم الان این خانوم اومد گفت دستشویشش پارک تمیز بوده
خیلی خوشحال شدم خداراشکر
خیلی دوست دارم فرزانه جان در پناه الله یکتا هرجایی هستی بهترین موقعیت خودت باشی عشق من
کامنتتو در جواب سعیده خانوم خوندم …چقدر لذت بردم از کامنت
از ایمانت
از اعتمادت به خدا
از تمرکزی کار کردن رو خودت
از نترس بودن و جسارتت
از هدایت خدا تو زندگیت
از مشتریهای فراوانت
از اعتماد به نفس بالات
خیلی خیلی لذت بردم عزیزم
تحسین میکنم شمارو اقا یوسف برای موفقیتهات
انگار این کامتت هدایت خدا بود برای من چون من برای هدفم کمی ترس دارم اما شروعش کردم ولی هی با همین حرفایی که خدا کنارته خدا خیلی دوست داره وقتی تا اینجای هدفت هدایتت کرده بقیشم میکنه نگران نباش توکل و اعتماد کن به من .رو من فقط حساب باز کن قول میدم کلی نعمت و ثروتت بهت بدم
آقا یوسف عزیز منم ازوقتی دارم رو خودم کار میکنم خیلی هدایتهای خدا تو زندگیم بوده اما فکر میکنم شایدزیاد کار نمیکنم برای باورهای ثروتم دقیق نمیدونم هی میگم شاید باوری هست که پیشرفت انچنانی ندارم اینم بگم من چند ماه دارم تمرکزی کار میکنم تازه ماه سومم.خخخ
الانم برای این هدفم که گفتم یه کسایی که تجربه داشتن تو این کار میان باورهای منفی میدن.یکم ادمو میترسون اما من هی میگم من میرم تجربه کسب کنم خدا نعمت و ثروت برای من میرسونه.اگرم الان نداد من سمت خودمو انجام دادم و هر اتفاقی برای من بیفته بهترینه
بنام خدای نور آسمانها و زمین
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿35﴾
خدا نور آسمانها و زمین است مثل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى و آن چراغ در شیشه اى است آن شیشه گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى افروخته مى شود نزدیک است که روغنش هر چند بدان آتشى نرسیده باشد روشنى بخشد روشنى بر روى روشنى است خدا هر که را بخواهد با نور خویش هدایت مى کند و این مثلها را خدا براى مردم مى زند و خدا به هر چیزى داناست (35)
سلام به یاران بهشتی این زمین
سلام به خانواده صمیمی عباس منش
استاد عزیزم اینجا یه بهشت واقعی بود باور کن شبیه نقاشی بود انگار خدا بیکار بوده نشسته از سر ذوقش این بهشتو نقاشی کرده
این پاداش به کسایی هستش که تنها و تنهاخدارا پرستش میکنم
الله اکبر از این ویوی زیبا
اون ابرهای سفید و پنبه ای و پفکی
اون درختهان سربه فلک کشیده کاج
اون آسمان آبی خوشرنگ
اونمحیط تمیز و زیبا
اون آرامشی که در اون محیط زیبا بود
دوست داری ساعتها زیر طاق اسمون فقط دراز بکشی و از این فضا لذت ببری
فبای آلا ربکما تکذبان
پس کدامین نعمتهای پروردگار را تکذیب میکنید
چقدر این فضا پر از انرژی مثبت بود خدایا صدهزار مرتبه شکرت دوست دارم همچین فضایی رو تجربه کنم و همه جا عطر خدا را حس کنم
این روزها فقط یاد این دوبیتی از باباطاهر میفتم که دوست دارم تو این فایل هم بنویسمش
بصحرا بنگرم صحرا تو بینم به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هر جا بنگرم کوه ودر و دشت نشان روی زیبای تو بینم
خدایاشکرت برای این گوشی اپل 14 که انقد قشنگ تمام جزییات به نمایش میزاره اتگار ما خودمون اونجا هستیم و اون زیبایها رو میبینم با چشم خودمون با اون کیفیت فوق العاده اش
بریم سراغ فایل امروز و ترک این بهشت زیبا و رفتن به بهشت رویایی دیگه
وای من عاشق این جاده و درختهای سرسبزش شدم دوست دارم منم توش پیاده روی کنم ساعتها جای بکر و زیبا
اون رو خانه بسیار زیبا با اون سنگهای خوشگل رنگی رنگیش
الله اکبر از این همه نعمت
اخه آمریکا چقدر میتونه زیبا باشه که این همه فضای بی نظیر برای کمپ زدن داره
مثل اون خانواده ای که خودشونو مجهز کردا بودند به سلاح الله اکبر با اون گاری اگ اشتباه نکنم و چادر و حتی سایبان چادر و ماشین زیبای قرمزشون تو اون فضای بکر و بهشتی کمپ زده بودند و در پناه خدا یکتا بودند راحت
استاد تحسین میکنم اندام رویایتونو عین یه پسربچه نوجوان شدید
مریم عزیز شمارو هم تحسین میکنم که پا به پای استاد همه جا میرید و هیج وقت خسته نمیشی و با لذت از دیدن زیبایها و ناشناخته ها استقبال میکنی و حتی میگی این رودخانه خیلی عالی که میتونیم توش حموم کنیم .اونم حموم اب سرد لذت بخشه به نظرم
من تو رودخانه اب سرد دوش نگرفتم اما پارسال رقته بودیم نوشهر شمال خیلی نوشهر خوشگله یه جای بهشتی
یه کار خوبی که کردند اینه کنار دریا پلاژ زدن جای خانومها روآقایوون جدا کردند برای شنا کردند و قسمت پلاژ خانومها رو چادر و داربست زدند که راحت برای خودت شنا کنی
البته ناگفته نمونه که کلا میشه تو دریا شنا کرد ولی خب چون کشور اسلامی هستش باید حداقل یکم حجاب رعایت بشه اما این پلاژ خیلی خوبه
داخل پلاژ یه قسمتی دازه به اسم حموم بعد شنا دوش بگیری مثل استخر اما آبش سرده ولی همین که بری زیر دوش اب اون سردی حس نمیکنی انقد لذت بخشه
الانم شما خیلی راحت برعکس همه به جای اینکه غر بزنی چه کاری من تو این اب سرد دوش بگیرم فردا مریض میشم اما به راحتی حتی خودتون پیشنهاد میدید و این الگوی بی نظیری هستید برای ما خانومها
در مورد اون سنگها وای چقد صخره هاش خوشگل بود و سنگهاش نرم دقیقا اون تیکه سنگی که برداشتید شبیه چاقو بود و یاد انسانهای اولیه افتادم که با همین سنگها چاقو درست کردند و چقدرم با خود سنگ میشد چاقو رو تیز کرد ینی این باور میده که آقا جان جواب هر مسیله تو دل مسیله هست پس نگران چیزی نباش تو فقط کارتو انجام بده هر اتفاقی بیفته قطعا به نفع توعه واز مسایل استقبال کن
خدایا صدهزار مرتبه شکرت واقعا
مریم عزیز و اسناد عزیزتحسین میکنم رابطه رویایتونو چقد شوخیهای باحالی با هم میکنید در اوج احترام و از بودن در کنار هم لذت میبرید و از ناشناخته ها استقبال میکنید و میرید تو دلشون و این نشون از جسارت و جسور بودن
شما داره که مثل یه بچه کنجکاوی میکنید هر چیزی به درستی کشف کنید و خدا هم به جواب درست هدایتتون میکنه
من عاشقتونم
و چقد تحسین میکنم مریم عزیز انقد قشنگ و راحت از شما تعریف میکنه و نکات مثبت شخصیت شما رو بولد میکنه
این نهایت احترام و دوست داشتنو عشق و علافه به هم بدون وابستگی و آزادی هستش
واقها رابطه شما الهیه اگه ما هم تمرکز بر نکات مثبت اطراف بکنیم و و هر زیبایی و رو بهبود شخصیتمون روز به روز کار کنیم قطعا ماهم در مدار همین رابطه قرار میگیریم و من همچین رابطه ای رو از خدا میخام
نکات مهم رابطه شما و مریم جان
رفیق و پایه هم در هرکاری
یار هم.
جسارت و شجاعت هردوتاتون
رفتن تو دل ناشناخته ها
استقبال از تغییر با لذت
نه اینکه کسی و مجبور کنه که توام باید تغییر کنی و این رفتارو انجام بدی
تحسین نکات مثبت شخصیتی هم
احترام و محبت و دوست داشتن و علاقه شما به هم
احترام گذاشتن به علایق و سلایق هم بدون تغییر دیگری
لذت بردن در کنار هم وووو
واقعا خدابا صدهزار مرتبه شکرت برای رابطه الهی شما دو استاد عزیز غار حرای من
بازم فضای رویایی اینجا و پیاده روی استا و مریم عزبز
خداقوتتون باشه استاد ک مریم جان
منم پیاده روی و کوهنوردی دوست دارم که اگه درکنار یارت باشه اونم بدون وابستگی در نهایت آزادی این مسبر و کوهنوردی و پیاده روی بران آسون میشه و لذت میبری از ناشناخته ها
هرجند من الان برای رفتن تو دل ناشناخته قدمهای کوچک برمیدارم حتی اگ با ترس باشه
امیدوارم همه در مسبر توحید ثابت قدم باشیم
خدایا شکرت برای این وای فای که دارم به راحتی ازش استفاده میکنم که نکات مهمی که از این فایل یاد گرفتم بنویسم به اندازه درکم
خدایا شکرت برای حس و حال خوبم
خدایا شکرت برای روز به این قشنگی
خدایا شکرت برای یاران بهشتی ام
خدایاشکرت برای استادو مریم بی نطیرم
امیدوازم همگی هرجایی هستید در بهترین حالت خودتون باشید
همتونو دوست دارم
سلام به رویای عزیز
چقد کامنت عالی بود تحسینت میکنم عزیزم
چقدر قشنگ تفاوت دو نوع کنجکاوی توضیح دادید من لذت بردم و تحسینت کردم انقد قشنگ رو خودت کار کردی که در مورد چیزهای بی مورد کنجکاوی نمیکنی.و چیزی که من دارم روش کار میکنم چون اول کارم هنوز جز شخصیتم نشده گاهی تز دستم در میره و کنجکاو میشم
بعد خودم چون دارم این مورد حذف میکنم هنوز ادمهای اطرافم اون جور که بخای تغیبر نکرده اند چرا؟چون هنوز من تو وجودم کنجکاوی بی مورد هست
مثلا من استاد خوشنویسی ام با وجود اینکه آقاست اما خیلی کنجکاوه و سعی میکنم به این موردش توجه نکنم
مثلا با یه خانومی تو کلاس دوست شدم ازم پرسید که فلانی همکارته یا فامیلیش کیه.یا عه باشگاه هم میری چه باشگاهی میریگاهی میگم بگم اخه چکار داری میپرسی باز میگم ولش کن چون من هنوز اون کنجکاوی تو وجودم هست که تز طربق دیکران دارم میبینم
خیلی تحسینت کردم افرین به شما.منم خیلی دوست دارم این رفتارها و عادتهای نادرست ترک بدم و سعی زیاد میکنم واقعا ترک بدم اما هنوز هستن
امیدوارم منم مثل شما در مورد طبیعت وجهان و خداوند و نعمتهاش فقط کنجکاوی کنم.هرچند دارم آگاهانه این کارو انجام میدم
نوزاد نازتم ببوس عزیزم من عاشق بچه هام مخصوصا وقتی شیر میخوزند و بوی شیرشون ادم مست میکنه
دوست دارم سپاسگزارم که برامون نوشتی
سلام به سید علی عزیز برادر دوست داشتنی ام
تسلیت میگم فوت عمه مهربان و بزرگوارتون رو قطعا جایگاهش بهشته
تحسینت میکنم پسر که انقد قشنگ ذهنتو کنترل کردی
یاد خودگ افتادم 7سال پیش که مادرم فوت کرد من نمیگم مثل شما اما کنترل ذهنم از بقیه خانواده بیشتر بود خداراشکر و همیشه براش قرآن و نماز میخوندم
این کارها حس و حالمو خوب میکرد
یه تجربه ای بگم من چون مجرد بودم خب با پدر و مادر زندگی میکردم بعد از مرگ مادرم یه جوری انگار تمام مسیولیت خانه رو دوش من بود جاهایی کم میاوردم و نمیتوتستم ذهنمو کنترل کنم تا 6 ماه من این حالت داشتم چرا؟چون من مادرم خیلی مهربان بود و مهمانوار و همه کارها رو خودش انجام میداد اما همه مسیولیت چون رو دوش من بود سختم بود یه دفه فک کن تو یه بلندی ایستادی و هواست نیست و زیر پات خالی میشه دقیقا این حالت بودم گاهی ناامید میشدم گاهی انقد گریه میکردم اما گاهی هم ذهنمو کنترل میکردم اینم بگم من فقط بخاطر مسیولیت بود اینجور بودم وگرنه مثلا شادتر ار بقیه بودم ولی خلاصه بعدا فکر کردم اقا فکر کن خونه خودته اصلا و ازدواج کردی پس بپذیر این شرایطو و با لذت پیش ببر
این فکر باعث شد نحوه زندگیم عوض بشه و دیگه ناراحت نمیشدم سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب کنم و خداراشکر این اتفاق افتاد و با زندگی راه اومدم و قشنگ تر شد برام
خدا روح تمام رفتگانو شاد کنه
بازم تحسینت میکنم که به ذهنت کنترل داشتی
هرجایی هستی موفق و شاد باشی
سلام به اقا جواد دوست هم فرکانسی عزیزم
به به اقا جواد چقد کامنت بوی خدا داد منم لذت بردم از حس و حال خوبت
و خداراشکر میکنم این حس و حال خوب رو با ما به اشتراک گذاشتی
سپاسگزارم ازت برادر عزیزم
تحسینت میکنم برای رابطه قشنگت با خانومت و بچه هات
چقدر ایده خداوند زیبا بود یه تغیبرساده که منجر به این همه حس و حال و فرکانس عالی شد خداراشکر واقعا
ایده های خداوند همیشه عالی هستند و همیشه و در هرکاری باید ازش کمک بگیریم
من خودم چند وقته که کار میکنم سعی میکنم به هدایتهای خداوند عمل کتم حتی امروز خواستم برم باشکاه برادرزاده ام گفت منم میام گفتم بیا بعد گفت عمه چی میپوشی منم همون لحظه گفتم ببینم خدا به چه لباسی منو هدایت میکنه
برادر زاده ام خندیدولی من حسم خوب بود رفتم سر کشو کمد برادرزاده ام چن تا تاب دراورد گفت اینو بپوش گفتم نه یهو چشمم افتاد به یه تابی خداگفت اونو بردار دقیقا همینو گفت وقبلش بهش فکر نکرده بودم به برادرزاده ام گفتم خداگفت اینو بپوش دیگه اونم خندید .هرچند خونواده ام درک نمیکنن اینها رو اما من میدونم کار خداست و بهش ایمان دارم و سعی میکنم هرچه میگه عمل کنم
واقعا اعتبار همه چیز ما به خداست خداراشکر
در پناه الله یکتا باشی برادر عزبزم
سلام به نسرین خانوم عزیز و دوست داشتنی
دُت شیرین زوان کورد
سفر به خیر و سلامت بای نازارم خویشکه عزیزم
خداراشکر بر ترست غلبه کردی و رفتی تو دل سفر
سفری که سراسر زیبایی و عزت نفس و نعمت برات به همراه داره
افرین به تو دختر شیرین زبان
تحسینت میکنم به خاطر اعتماد به نفس بالات که تو اون جمع اتوبوس تونستی خودتو قشنگ معرفی کنی و تمرین پیام باررگانی رو انجام بدی
افرین به شجاعتت و جسارتت
افرین به شما که راحت از لیدر تور در مورد کارش درخواست کردید و ایشون از روی عشقش به کارش توضیح داد
دمت گرم واقعا
حدایاشکر داری به سمت تجربه زیبایهای بیشتری میری و چقد خدا تو این راه دستاتشو میفرسته برای براوردن خواسته های تو عزیزدلم
همون جوری که خودت گفتی که به کمکت اومدن
تحسینت میکنم انقد بزرگ شدی و رشد کردی و پیشرفت تو شخصیت ایجاد کردی عزیزدلم
انشالله در بهترین زمان و موقعیت خودت باشی عزیزم
و بهترینها رو در این سفر توحیدی برایت از خداوند منان خواستارم
قلبمی عزیزم
سلام به سعیده جان توحیدی
کامنتو خوندم چقدر من عاشقت هستم عاشق وصل شدنت به خدا
وقتی کامنتو خوندم یه لحظه موندم خدای من من بعضی جاها شرک میوزرم اصلا هم فکر نمیککم شرکه و یاد صحبت استادافتادم میگه شرک دردل مومن مثل راه رفتن مورچه در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاهه
چقدر شرکهای مخفی و پنهان در ما وجود داره
من بواسطه کارم با دستی از دستان خدا آشنا شدم که برای سفر کاریم منو راهنمایی کردو تمام تجربیاتشو رو برای من گفت هرچند ایشون باور نادرست زیاد داره اما انقد به من محبت داره بدون اینکه همو بشناسیم و از طریق کلاس خوشنویسم به صورت هدایتی با من اشنا شد و در مورد این تجربه و سفر کاری که قراره برم توضبح داد و راهتمایی کرد حتی من وسایلی میخاستم که نداشتم خودش پیشنهاد داد من دارم بهت میدم
یا خیلی راهنمایی دیگه که بعدا در موردش صحبت میکنم
امشب از طرف اون اداره ایشون پیامی برای من فرستاد که باید برای سفر اماده بشم (اینم بگم ایشون اصلا تو این سفر نیستش و قبلا بوده)
و با من تماس گرفت تو صحبتهامون گفت ریس و کارمندای این اداره سرشون خیلی شلوغه باید خیلی پی گیر باشی وگرنه یادشون میره منم حرفشو قبول کردم اما الان فهمیدم که منم شرک ورزیدم
و یاد این جمله تو حرفات افتادم که گفتید
وقتی روی خودت کار میکنی شما هدایت میشی به آدم های درست ،حالا ممکنه ی وقتایی هم ی چیز های ناخواسته بشنوی یا ببینی
چرا؟
چون ما تو محیط ایزوله نیستیم
اما همینکه تلاش کنیم تو زمان های بیشتری از روز مثبت بمونیم ،خودش بقیه کارها رو پیش میبره
که به من یاداوری شدکه اگ هنوز ناخواسته هست تو زندکیت بهشون توجع نکن همین که آدمهای زندگیت داره تغیبر میکنه ینی تو تغییر کردی و اینها رو خدااورده و سعی کن تمام و کمال ورودیهاتو کنترل کنی
این خانوم با اخلاق و مهربان و زیبا رو و خوش صیرت و قلب پاک
اصلا یه فرشته ای انگار در زندکی من که خدا سر راه من اورده که منو راهنمایی کنه
یا چیز دیگه یادم افتاد که شرک ورزیدم
دامادمون یه کار اداری داره دوسال پیگیرشه اماکارهاش دیر جواب داده میشه ذهن من نمیتونه قبول کنه چرا دیر داره پیش میره
بارها داداشم گفت بنده خدا بیا برو تهران پی گیر کارت شو بابا دوسال زمان رفته اینجا تو ایران اگ پیگیر کارت نباشی که کارتو راه نمیندازن و منم چقدر اینو باور کردم و شرک ورریدم
وقتی گفتی اون دوستم بهم گفته
همکارم بهت گفت تو چرا نمیری حضوری پیگیر انتقالیت بشی؟ بابا مملکت همش برپایه دروغه،اینا تا بالاسرشون واینستی کارت رو انجام نمیدن،تو بیخیالی، همین فردا برو ساری ،باید بهشون فرس وارد کنی باید گردنشون بیفتی !
بعد من داشتم دقیقا عین حیوان نجیب خدا ،یک عدد بزغاله با چشم های گرد از حدقه بیرون زده ،نگاهش میکردم.
چون داشتم با تمرکز زیاااد، هرچی ازین گوش وارد شده بود رو ازون گوش بیرون میکردم:)))
ی چند ثانیه ای به سکوت گذشت و همکارم دید بزغاله پاسخگوی صحبت های گرانقدر شرک آلودش نیست ،خودش بیخیال شد.
دلم میخواست بهش بگم آخههه بنده ی خدااا،دووورت بگردم،همین باور هارو داری که چند ساله میخوای زودتر از موعد بازنشسته بشی ولی نمیتونی ،کارت راه نمیفته
منِ بزغاله،مگه مغز اون یکی حیوان نجیب خدا رو خوردم که بیام دل به دل حرفای شما بدم …؟
قدرت دست کیه؟فرمانروا کیه؟ اونیکه اراده کنه میتونه همین الان جون مارو بگیره کیه؟
بعد من بیام شهدِ شیرین زندگی توحیدی رو با چهارتا حرف سمی آلوده کنم به چه قیمت ؟که هم صحبت بشم با بقیه ؟
هزارسال میخوام هم صحبت نداشته باشم
خدایا منو ببخش و هرلحظه هدایتم کن
چقدر تحسینت کردم سعیده جام انقد قشنگ رو خودت کار کردی و باعث شد منم بیشتر رو خودم کار کنم و مواظب حرفای بقیه باشم که قبول نکنم و توجه ندم بهشون
و بگم قدرت دست خداست
و رو خدا فقط حساب باز کنم
هرچند آگاهانه دارم رو ورودیها کار میکنم اما باید بیشتر کار کنم
سپاسگزارم ازت بخاطر کامنت بی نظریت
به خاطر ایه های قرانی که میاری در مورد خدا
به خاطر کنترل ذهن قویت
به خاطر توحیدی بودنت
به خاطر کار کردن رو خودت
به خاطر نکاتی مهمی که برای ما به اشتراک میزاری عزیز دلم
از همنیجا میبوسمت
سلام به حمید حنیف
چقد کامنت توحیدی بود اقا حمید برادر عزیزم
ماشالا به این همه اطلاعات
سپاسگزارم ازت که این حجم اطلاعات داری و برای ما به اشتراک میزاری که ما هم یاد بگیریم
چه قشنگ در مورد اون سنگها توضیح دادی و منم کلی لذت بردم اول اینکه تحسینت کردم بخاطر اطلاعات قویت و اینکه در هر چیزی اطلاعاتت زیاده ماشالا
دوم اینکه فهمیدم که علت شکستن اون سنگها چیه
سپاسگزارم ازت
در ضمن شعر سهراب که نوشتی خیلی قشنگ بود لذت بردم
در پناه الله یکتا شاد و سعادتمند و در پرتور نور الله یکتا هر لحظه بدرخشی
سلام به اقای مهندس جان
دیدن نقطه آبی پروفایل منو سر ذوق و شوق اورد مثل کودکی که چیزی میبینه و ذوق میکنه حس میکنم اون لحظه خدا از طریق بندگانش محبتشو به من نشان میده خدابا صد هزار مرتبه شکرت.خخخخ
سپاسگزارم که به من محبت داری و همیشه برام کامنت میزاری
سپاسگزارم که کلامت به تحسین کردنه
قطعا شما خودت لایق تحسینی عزیزم و نگاه زیبابی داری که همه رو تحسین میکنی
(و کل و چم خو مونین)
جهت شوخی
خدارا شکر کامنت من حس حالتو خوب کرده و باعث شده خودتو در اون فضای بهشتی ببینی
خودمم حس میکنم یکم پیشرفت کردم و مدارم بالا تر رفته و این کامنت نوشتن خیلی کمکم کرد به قول استاد و خیلی نکته ها یاد میکیرم
مثلا اون روز تو کامنت اقای مقدم اینو به من گفت که مثل بچه ها وقتی هرچیزی برای اطرافیان مثلا مامانشون تعریف میکنن و خوشحال میشن مام باید با خدا همینطور باشیم و دارم این کارو انجام میدم میگم خدایا وای ببین این کارم چه قشنگ شده یا خدایا مثلا این لباسم چه خوشگله چه بهم میاد و غیره
انقدم حالم خوب میشه و از تمام وسایلی که تو خونه هستند و در خدمت من کار میکنند سپاسگزاری میکنم ینی لباسی ک میندازم لباس شویی بارها شکرگزاری میکنم که این لباسشویی هست و لازم نیست من انقد زحمت لباس شستن کنم و هی میگم کارها میشه ار این راحت تر بشه حتی تکاملشونو توضیح میدم که مثلا به چه تضادی برخوردند الان به این نقطه اتوماتیک وار رسیدند و حتی میتونه بهتر از این باشه خدایا شکرت
حتی یه چیزی بگم سید جان من نمیدونم باور میکنی یا گاهی نمیدونم چی بنویسم همین که شروع میکنم بسم الله گفتن بخدا قسم خودش میگه اینارو بنویس
حتی این کامنتم گفتم خدایا چی بنویسم بسم الله رو که گفتم یاد ایه نورالسماوات و الارض افتادم و نوشتم دیگه بقیه اش اومد و نوشتم
ینی قبلش هیج ایده ای ندارم برای نوشتن و کم میاره اما خودش میگه و مینویسم
و خوشحالم از این بابت خدایا صد هزار مرتبه شکرت
حتی گاهی تو کامنتهای بچهام همبن طورم
دیشب کامنت سید علی خوشدل و خوندم گفتم چی بنویسم خدایا رفتم چن تا کامنت خوندم یه دفه گفت برو بنویس ینی من هیچی یادم نبود و خودش نوشت
اعتبار همه چی تو زندگیم دارم میدم به خدا به خودش قسم چون خودش قشنگ داره هدایتم میکنه برای هر چیزی و به راحتی همه چی پیش میره
بازم سپاسگزارم که نوشتی و حس خوب بهم دادی
منم دوست دارم
در پناه الله یکتا باشی سید جان
سلام به فرزانه عزیزو ارزشمندم
نمیدونم فامیلبت ارزشمنده یا پس وندیه که خودت کناد اسمت گذاشتی اما به هرحال مهم نیست چون من لفظ ارزشمندو بکار میبرم منظورت خود باارزشته عزیز دلم
کامنت پرمحتوا ودلی بود خیلی لذت بردم اش
چه خاطره قشنگی رو تعریف کردی قشنگ حس و حال و شوق کودکانتو درک کردم چون خودمم کلا کودک درونم فعاله
الان که دارم این کامنتو مینویسم توی پارک نشستم روی نیمکت و زیر اسمون خدا با محیط تمیزی که به لطف پارکبانان عزیز درست شده
صدای زیبایی که از آبیاری قطره ای که پارکبنان باز گذاشتند که درختها و چمنها رو اب بدهند میشنوم خیلی لذت بخش
یه لحظه کودک درونم فعال شد رفتم جلوی اب وای ابی که به درختها و چمنها میخورد زیر نور خورشید به رنگین کمون زیبا درست شده که بی نظیر بود وقتی رفتم جلوتر ابی که پخش میشد به بدنم و صورتم خورد و شکرکزاری کردم
ینی دقیق عین بچه ها
اینو نوشتم بگم حستو درک میکنم تو دختر توحیدی خدایی
منم دلم خواست بیام روستاتونو ببینم و لذت ببرم
کلا من روستا وفضا و مردمان پاک و ساده دلشونو دوست دارم
افرین به شجاعتت و ایمانت عزبزم که بر ترست غلبه کردی و با سگها روبرو شدی و سگها خودشوک راهشو کج کردند وقتی دیدن بابا فرزانه خانوم ما به خدا وصله نمیترسه بریم سراغ کسی دیگه و جایی دیکه
من خودم در برابر حیوانات بی آزارم ترسوم اما خیلی دوست دارم برش غلبه کنم و قدمهای کوچک هم برمیدارم براشون
از کامنتت بی نهایت لذت بردم
سپاسگرارم که خدا لطفشو و محبتشو در غالب شما به من داشت که اسم منو در کامنتت بیاری
منم خیلی چیزها از بچه ها یاد میگیرم
اون روز اقای مقدم کامنتی برام گذاشتن در پاسخ کامتتی که بهشون دادم و این نکته رو بهم باد دادن که بچه ها خیلی شوق و ذوق دارند و هرچیزی رو میبینن سریع میرن برای مادرشون یا بقیه تعریف میکنن ما در برابر خدام باید اینطور باشیم لحظه لحظه زندگیمون بشه با خدا صحبت کردند به این صورت همه چیو براش با شوق تعریف کنیم تا مثل یه مامان کنار خودمون حسش کنیم و من خیلی خوشحال شدم این نکته رو بهم یاد دادند الان چند روزه هر کاری میکنم میگم خدایا بیا ببین مثلا این جا کلیدیم چه خوشگل شده یا خدایا ببین موهامو خرگوشی بستم چه ناز شدم خدای من
فقط و فقط لذت میبرم درکنارش و دوست دارم همه چیوبراش تعریف کنم.یه حسی گفت اینو برات بنویسم که حس و حالت عالی تر بشه و اینطور با خدا صحبت کنی و نترسی و نگران نباشی خودش نگهدار توعه .نگهدار منه.نگهدار همه مونه
خوشحال شدم که حستو خوب تر کردی و شروع کردی به نوشتن کامنت
یه چیزی بگم الان که تو پارک نشستم چند تا پیرزن خوش رو و خوش صحبت کنارم رد شدند اتفافا اسم امریکام اوردن خخخخ.یکیشون رفته بود دستشویی پارک اومد ار بقیه تشکر کرد که کیفشو براش نگهه داشتند و گفت دستشوییش خیلی تمیزربوده حتی مایع دستسوییم داشته
یه لحظه گفتم ببین خدا نشانه ها شو اینطور میفرسته چون من به تمیزی پارک توجه کردم به تمیزی امریکا تو فایلهای استاد توجه میکنم الان این خانوم اومد گفت دستشویشش پارک تمیز بوده
خیلی خوشحال شدم خداراشکر
خیلی دوست دارم فرزانه جان در پناه الله یکتا هرجایی هستی بهترین موقعیت خودت باشی عشق من
سلام به اقای احمدی فر
کامنتتو در جواب سعیده خانوم خوندم …چقدر لذت بردم از کامنت
از ایمانت
از اعتمادت به خدا
از تمرکزی کار کردن رو خودت
از نترس بودن و جسارتت
از هدایت خدا تو زندگیت
از مشتریهای فراوانت
از اعتماد به نفس بالات
خیلی خیلی لذت بردم عزیزم
تحسین میکنم شمارو اقا یوسف برای موفقیتهات
انگار این کامتت هدایت خدا بود برای من چون من برای هدفم کمی ترس دارم اما شروعش کردم ولی هی با همین حرفایی که خدا کنارته خدا خیلی دوست داره وقتی تا اینجای هدفت هدایتت کرده بقیشم میکنه نگران نباش توکل و اعتماد کن به من .رو من فقط حساب باز کن قول میدم کلی نعمت و ثروتت بهت بدم
آقا یوسف عزیز منم ازوقتی دارم رو خودم کار میکنم خیلی هدایتهای خدا تو زندگیم بوده اما فکر میکنم شایدزیاد کار نمیکنم برای باورهای ثروتم دقیق نمیدونم هی میگم شاید باوری هست که پیشرفت انچنانی ندارم اینم بگم من چند ماه دارم تمرکزی کار میکنم تازه ماه سومم.خخخ
الانم برای این هدفم که گفتم یه کسایی که تجربه داشتن تو این کار میان باورهای منفی میدن.یکم ادمو میترسون اما من هی میگم من میرم تجربه کسب کنم خدا نعمت و ثروت برای من میرسونه.اگرم الان نداد من سمت خودمو انجام دادم و هر اتفاقی برای من بیفته بهترینه
بازم سپاسگزارم که نوشتی حس و حالمو خوب کردی
انشالله لحظه لحظه زندگیت نور خدا باشع