سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203 - صفحه 21

به نام صاحب عشق

سلام به خانواده گرامی

اولین نکته برا ذهن من وقتی مریم جان این شاخته گیاه که نوکش یه عالمه قاصدک داره آورد جلو دوربین و قبلش برا هممون شروع کرد به آرزوهای قشنگ وقتی دعا کردی من فیلم نگهداشتم و یکی از آرزوهام که سالها دنبالشم برا خداوند با احساس اینکه بموقع رخ میده اعلام کردم و فیلم پلی کردم،مریم بانوی عزیز شروع کرد به فوت کردن ،،هممون میدونیم تمام اتفاقات و نتایج از باورهامون سرچشمه میگیره اما با فوت کردن این قاصدک ها یا فوت کردن شمع تولد یا …..اینا فقط بازی های خلاق ذهنی هستند که باعث میشند تا ذهن بهتر بتونه با یسری نشانه ها و بازی ها خودشو با خواسته هاش هماهنگ کنه و بتونه با باور بیشتری کار کنه

من وقتی داشتم به این احساس خوب و رها بودن شما در این طبیعت بکر نگاه میکردم یاد یکی از خواسته های خودم افتادم که خدایا شکرت از اینکه من تونسته ام بعد از یسری مراحل و آزمون و خطاها و باورهای اشتباهی اما بالاخره تونستم خودمو به خدا بسپارم

حالا یه راهنمایی کنم دوستان عزیز رو برا بهتر درک کردن رها بودن در هر موضوع،هرزمان میخواهید با ذهنتون بتونید خودتونو رها کنید اول اون خواسته رو وقتی بهش فکر و تجسم میکنید بعد از چندروز ببینید بازم همون نوع یا همون جنس و فقط میخواهید یا نه با گذشت چندروز یا چندوقت اون دیگه از ذهنتون پاک میشه و شما ازش زده میشید و به مرور هردفه حالت آنالوگ اینور اونور میپرید،،وقتی واقعا پی به این آنالوگ بودن خودتون پی بردید و به این نتیجه رسیدید و احساس ناتوانی واقعی کردید که چرا من در این مورد آنالوگ هستم و به این مرحله رسیدید که من واقعا نمیدونم کدوم یکی رو انتخاب کنم اونوقته که میتونید کارو به خدا بسپارید و اجازه بدید خودش به راحتی و با لذت شما رو به خواسته تون هدایت کنه

*وقتی شما دو عزیز دارید بابت داشتن اینهمه اعضای سالم و ارزشمند جسمانی سپاسگذاری میکنید باعث شد منم بیشتر پی به اعضای باارزش خودم ببرم که هیچ کجای دنیا نمیشه پیداشون کرد و من باید شبانه روز به خداوند بگم خدایا ممنونم ازت که این ابزارها و سلاح های ارزشمند رو در اختیار من گذاشتی وگرنه بدون اینا چگونه میخواستم زندگی کنم

بقول مرتضی جاوید فکر کنیم این چشمهامون رو تازه بهمون هدیه دادن اونوقت چگونه و با چه احساسی شکرگذاری میکردیم*

این معمولی نشدن نعمت ها خیلی مهمه،همیشه نیازمند یادآوری و بیدار بودن آگاهی ست وگرنه هیچ چیز جذاب نخواهد بود چونکه ما جذاب نیستیم،اگه ما جذاب باشیم و جذاب بمونیم همه چیز هم جذابه،نشانه ها و گفتار خداوند همیشه جاری و پویاست دیشب یکی از دوستان اومده بود اینجا چنددقیقه داشت حرف میزد با اینکه خودش اغلب یه آدم سپاسگذار نیست اما دیشب میگفت بیشتر ما آدمها انگار اصل زندگی رو گم کردیم همش میخواهیم بدوئیم برا آسایش زندگی اینجوری وقتی میرسیم به آسایش زندگی دیگه میخواهیم بدوئیم دنبال ارامش زندگی،،وقتی من اینو شنیدم گفتم پس من از همین الان چرا هم آسایش هم آرامش زندگی رو با هم نداشته باشم که بعد بخوام حسرت بخورم

وقتی مریم بانو این قاصدک هارو فوت میکنه و برامون دعای خیر میکنه ما هم برا شما دعای خیر همیشگی میکنیم که اینقدر باعث خوشحالی و آموختن خوشبختی واقعی مون هستید و اینقدر به کار و شغل خودتون اهمیت و ارزش قائل میشید همین یه نکته خودش کلی الگو و درس برامون داره که ببین هرکسی باید فقط کار مپرد علاقه خودشو انجام بده و باور داشته باشه که نیاز نیست شغل دیگه ای انجام بده برا کسب ثروت،،

اینجایی که این بیورها باعث شدن اینجا آب جمع بشه و درختی سبز نشه باعث شده که یه فضای سبز رویایی ایجاد بشه و یه تفاوت بسیار زیبایی ایجاد بشه ،من به این فکر افتادم که هر تضاد یا نداشتنی بد نیست بلکه میتونه باعث یه عالمه نعمت و زیبایی دیگه ای بشه که ما بعدش بهتر درک میکنیم

مثل خودم در مسیر زندگیم اینگونه شده ام و الان هم هرچیزی ندارم همیشه سعی میکنم با عشق بهش احساس و انرژی بدم وقتی میتونم براش عشق بفرستم دیگه خیالم راحت تر میشه که من به راحتی و بزودی بهش میرسم و این مسیر رسیدن بهش برام یه خاطره ای دلنشین و لذتبخش باقی میمونه

عاشق همتونم

خدا عاشقتون باشه.