سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 203 - صفحه 9

561 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 976 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    الله اکبر به این همه زیباایی

    خدایاا شکرت که دارم این زیبایی های جهانتو میبینم خدایاا شکرت که سراسر وجودم لبریز شده از یک حس فوق العاده از دیدن این همه نعمت وفراااوانی

    خدایااا تو چقدر زیبایی که اینقدر زیبایی وقشنگی برامون آفریدی

    خدایااا فقط ویووو رو ببین چه منظره ایه خدایاااا

    یعنی دیوااانه این کوهم من

    یکی از بزرگترین لذتهایی که تجربش کردم کوه نوردی بوده ودیدن اونومناظری که فقط میشه از بالای کوه دیده

    واین کوهای سر سبز با این درخت ها سر به فلک کشیده ویک دشت سر سبز از علف زار هاا که گوزنم داره خدایااا

    چقدر حاالم خووب شد با دیدن این سفر به دور امریکاا چقدر انرژیم بالا رفت چقدر خواسته درونم شکل گرفت

    خدااایا شکرت شکرت

    واقعا این جهان تموم نشدنیه منابعش

    واز بی نهایت طریق داره کار خودشو انجام میده به طوری که مولای درزش نمیره

    یعنی همه چیز توی طبیعت داره روند خودشو پیش میبره مثل همین سگ آبی که اومد جلوی رود خونه رو بسته ودرختای اون محل رو قطع کرده وباعث بجود اومدن اون دشت زیبا شده.که خدا می دونه اون دشت چه تاثیری روی اقلیم وشرایط زندگی جانورای اون منطقه گذاشته وبراشون مفید بوده حضور اون سگ آبی

    خدایاا شکرت اوون کوه هااا واون سر سبزی اصلااا ررررد دادم من

    اون رد پاها نشونه اینه که اون منطقه خیلی جای بکریه که اینقدر رفت آمد دارندحیونا توش

    اون رد پاهم اگر اشتباه نکنم برای گربه وحشی باید باشه.

    خدایا شکرت که چشمام لیاقت دیدن این زیبایی هاتو داره

    ووجودم خواهان همچین منظره هاای هسه

    خدایاا شکرت

    استاد عزیرم ومریم خانم پر انرژیم دمتون گرم خیلی لذت بردم

    بیشتر از این جاها برید وکمپ بکنید وبرامون فیلم بگیرید که واقعا من دیواانه همچین مناظریم

    هرکجا که هستین در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    حسین عبادی گفته:
    مدت عضویت: 1862 روز

    بنام خداونمده بخشنده ومهربانم…

    سلام به استاد و مریم نازنی.سلام به خواهر برادرای گلم سلامممم

    «هُوَ الَّذى یُنَزّلُ عَلى‌ عَبدِهِ ءایتٍ بَیّنتٍ لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلُمتِ الَى النّورِ …؛ [12]

    او کسى است که آیات روشنى بر بنده‌اش نازل مى‌کند تا شما را از تاریکیها به سوى نور خارج کند….».

    شک نداشت باشه خدا برای تو مسیر رودهای زندگیت رو باز میکنه.

    خدا همان خداوند توانایی که یوسف رو از ته چاه به پادشاهی رسوند.

    خدا همون خدایی که سلیمان رو غنی کرد و موسی رو عزت نفس داد.کلامش را نافذ کرد.

    خدا همون خدایی که ذکریارو فرزند داد همون خداییه که محمد را هدایت کرد و قران را به قلبش نازل کرد.

    تو چجور خدارو مبینی؟

    تو چجور باورش کردی؟

    تو چجوری احساسش میکنی؟

    خدا همه اینارو برای ما فرستاد تا بگه اگه برای بقیه بنده هام شده برای تو هم میشه

    فقط باید داءما اینارو برای خودت مرور کنی تا باورت نسبت به پروردگارت تغییر کنه

    خدای حقیقی این نیست که پارتی بازی کنه

    خدای حقیقی بین بندهاش هیچ فرقی نمیزاره

    اشکال از ماست که طبق افکار خودمون شناختمیش..

    اشکال از ماست که ازش ترسیدم.که هیچ وقت باهاش طرح دوستی و عشق نریختیم.

    و سعی نکردیم خود واقعیش رو بشناسیم و ببینیم و درک کنیم.

    .

    خدای خوبم خدای مهربانم به من درک و اگاهی شناخت خودت رو بده

    خدای عاشق و بزرگم به من هر لحظه ایمان و عشق و احساس الهی خودت رو بده

    خدایا ازت میخوام دستمو بگیری و با همه وجودم خودم رو در آغوشت رها کنم.

    خدایا خوبم خودت از قلبم اگاهی .که تنها تورو میپرستم و تنها از تو یاری میجویم…

    “ایاک نعبد و ایاک نستعین‌”

    خیلی دوست داشتم این مناجات رو از یه کلیپ در اوردم که برای اقای غروی بود

    امید ورام شماهم لذت برده باشید…

    ——————————————————————————————————————–

    و اما سریال چقدر خوبه که این زیبایی هارو رها کردیم و میریم برای زیبایی های بیشتررررررررررررر خدایا شکرت سپاس ازتو…

    من چند سالی به لطف خدا کوله گردی میکردم…

    یه سال جزیره هرمز یودم 7 تا 8 روزی کمپ کرده بودم و زندگی میکردم…

    خیلی لذت بخش بود یه شبهایی تویه چادرم میخوابیدم یه شبهایی زیر اسمون خدا که ستاره رو فرش میکرد برام که لذت ببرم و سقف خونم اسمون بود و فرش خونم ماسه های سرمه جزیره هرمز…و موسیقی خونم صدای موج دریا که هر روز اغوشش رو باز میکرد و من رو در خودش جا میداد و لذت میبردم از هم اغوشی باش (شنا کردن هر روزم)

    تو سفرام خیلی بزرگ شدم ولی اگاهیای امروز رو نداشتم .خیلی چیزها یاد گرفتم . بتونم تنها سفر کنم تنها لذت ببرم تنها کیف کنم و تنها با خدای خودم راز و نیاز کنم….

    خدا همیشه هدایتم میکرد ادمهایی تویه مسیرم قرار میداد که پر از درس بودن پر از رهایی بودن و پراز تجربه و ازشون یاد میگرفتم…

    یه شب هوا خیلی طوفانی بود من پشت یه تخت سنگی چادر زد بودم و یه اتیش بزرگی راه انداخت بودم و شب رو کنار اتیش با صدای موج دریاااااا صدای موج دریا

    اونشب انگار دریا خیلی دلش پر بود و میخواست با من حرف بزنه و منم گوش میدادم و کوش میدادم تا که خوابم برد…..

    صب که بیدار شدم دیدم یه خانوم و اقایی با یه موتور هیلوووو اومدن گفتم این موتور ایرانی نیست

    رفتم و دیدم اره سلام کردم دیدم خانوم به فارسی باهام سلام کرد (موتورشون BMW بود)

    گفتم بهشون ایرانی هستی گفت اره با یه لحججه خارجی ایرانی….

    نشستم پیششون اقایی که باهش بود فارسی بلد نبود باهاش دست دادم و نشستم پیششون…

    صحبت کردیم اسم خانوم مریم بود ولی ماری صداش میکردن….

    بچه اصفهان بود و خیللی سال بود که ایتالیا زندگی میکرد و دوستش که الان اسمش یادم نیست المانی بود…

    برام جالب شد گفتم چجوریه داستانتون…

    گفت من ایتالیا شاغل هستم و طراح و معمار هستم و اقایی که باهاش بود پرستار بود و المان شاغل بود و اهل المان بود المانی بود

    (یاد خانوم شهریاری بزرگ افتادم الان.الهی که حال دلشون عالی باش در پناه رب)

    گفتم چطور شد که اومدید ایران؟؟؟

    گفت من و اقایی که اسمش یادم نیست دوست هستن و باهم تصمیم گرفتن که سفر کنن با موتور.

    .گفنم شما ایتالیا اقا المان گفت اره و خندید…گفت من اومدم المان و از الملن سفرو شروع کردیم

    کنجکاو شدم گفتم خب این سفر چند ماه طول میکشه گفتن حدود شیش ماه در نظرمون که اکثر جاهای دنیارو سفر بریم…

    جالب تر شد برام

    گفتم پس کار زندگیتون چی میشه؟؟

    گفت من استعفا دادم از کارم و اقاهم استفعا داد….گفتم واقعااا گفت اره

    خب چرا استفعا دادید؟؟؟

    گفت تصمیم گرفتیم که دیگه همیشه توی سفر باشیم و زیبایی های دنیارو ببینم و لذت بریم از زندگی

    گفتم پس خرجتون چطور در میارید؟؟

    گفت حالا داریم زمانی که تمام شد میریم یه کشوری و چند وقتی کار میکنیم و مجداد راهی سفر میشیم…

    چقدر برام جالب بود برای دین زیبایی ها از همچیزشون گذشتن کار خونه کشور و حتی پول…..

    نمیدونم شاید اگر من بودم میگفتم با موتور نمیشه شاید اگر من بودم میگفتم حتماااا باید یه کمپر فوق العاده باشه یا یه جایی مناسب..

    ولی هستن الگوهایی مثل استاد مثل مریم بانو و مثل ماری و دوستش که برای دیدن زیبایی ها همجا ورود میکنه و لذت میبرن خیلی جالب بود برام اون خانوم واقا داشتن چادر رو جمع میکردن با اینکه فکر کنم ماشینشون کمپر بود تویه چادر خوابیده بودن و لذت میبرن همین چند وقتی که تویه طبیعت هستن…

    واقعا طبیعت و دیدن جاهای که نرفتی قشنگه مثلا ماری و دوستش از اونسر دنیا اومده بودن برای دیدن زیبایی کشومون که حالی و نفسی دوباره تازه کنن و لذت ببرن این قشنگه که نه خسته میشی نه هیچ چیزه دیگه ای چون هدایت پشتش چون دیدن زیبایی ها پشتش پس خدا هم چندین چند برابر برات راه رو هموار تر میکنه و قشنگتر.

    استاد و مریم بانو نوش جانتون این همه لطف خدااااا الهی شکرررررررررررررر برای نشون دادن این زیبایی ها و یاد اوری گذشت ما که داشتیم چنین چیزایرو ولی چون اگاه نبودیم و چون توی مدار نبودیم یادمونمیره از لذتاش از نگاه خدا از سپاس گزاری و از این همه قشنگی که نصیب چشممون شده بود دوستتون درام…..مرسی که بهمون یاد میدید قشنگ دیدن رو وغذای مغز روووووووو…..

    از این به بعد به امید الله بلدیم دیگه چطور لذت ببریم وثبت کنیم توی مغزمونننن و هدایت بشیم به بهترین شکل الهی شکرت رب من

    در پناه جان جانان رب العالمین شاد سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    سپیده منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    هوالمحبوب

    سلامی به خنکای نسیم کوهستانی خدمت استاد عزیزم و مریم جااان شایسته️️

    و سلام خدمت دوستان عزیزم در این سفر رویایی

    از کاور زیبای این فایل حدس میزدم با کلی زیبایی قراره دوبااره با کلی زیبایی رو به رو بشم

    استاد عزیزم چقدر این رابطه عالیه که شما از لذتی که مریم جون از سپاسگزاریشون در اون فضا تجربه کردند،شما اینطوری لذت میبرید و اینطور با شوق از فضا و صدای آب و لذت شکرگذاری و….صحبت میکنید..

    این نشان می‌دهد که شما دو عزیز چقدر به هم نزدیک هستید و اینکه واقعا میگن دو روح در یک تن همینه..یعنی از نظر فرکانس و مدار یکی هستید…من این رابطه زیبا و این عشق فوق‌العاده رو تحسین میکنم و بسیار سپاسگزار خداوند هستم برای داشتن الگوهایی چون شما دو عزیز و اینکه من در زمانه ای هستم که شما زندگی میکنید…خدایا شکرررررت

    مریم جون مطمئن هستم که وقتی روی یک تخته سنگ بنشینم در هوای خنک کوهستانی و همراه با موسیقی آب ،، چه سپاسگزاریهایی از درونمون می جوشد و بر صفحه دفترمان به یادگار ثبت میشود…

    هر وقت شما دو عزیز بهم میگید عاشقتم…من میگم منم عااااشق هر دوتونممممممم️️️️️️

    پیاده روی و قانون سلامتی،،چطور میشه با یک وعده در روز اینطوری شاداب و سلامت و بدون خستگی ساعتها پیاده روی کرد؟؟ من از صمیم قلبم زیبایی و جوانی و اندام فوق‌العاده تونو تحسین میکنم…چقدر عالی به نکات توجه میکنید ،اینکه مریم جون گفتن اینکه بدن ما اینهمه مفصل داره پیامی است که باید تحرک داشته باشیم..یعنی برای هر کاری در وجود مون میتونیم پیام خداوند رو دریافت کنیم،که شما دیگه استادش هستید.

    واااای از زیبایی این مسیر،این کوهستان،هوای خنک صبحگاهی رو احساس میکردم..اصلا نمیدونم به کجا نگاه کنم..هرچی این فیلم و ببینم کمه…آسمان رو ببینم یا زمین؟؟

    خدایا خودت چقدررر زیبایی؟؟؟؟!!!

    الله اکبر از عظمت خلقت،،اسب آبی اینقدر قشنگ این چوبها رو برش زده بود به صورت اریب که انگار واقعا کار اره برقی بود…چه سدی،،من تاحالا اینقدر با دقت به کار اسبهای آبی توجه نکرده بودم،استاد عزیزم چقدر زیبا گفتید که احتمالا اینکار هزار سال و نسلهای زیادی از اسبهای آبی است که همچنین تغییری در طبیعت ایجاد کردند..در همه چیز قانون رو میبینید و به ما یادآوری میکنید،،«قانون تکامل و اینکه تغییر یک روند است» ..چه طبیعت بکریه اونجا و واقعا شجاعتتون تحسین برانگیزه که با وجود اینهمه حیوان که رد پاهاشونو به ما نشان دادید اونجا به راحتی قدم میزدید..

    البته این نتیجه باور قانون احساس خوب= اتفاق خوب

    هر چقدر از زیبایی این طبیعت بگم باز هم کمه..پر از طراوت و تازگی و سرزندگی به حق که، این جاده میلیونها ویو داره

    دو شب و سه روز گذشت در دل یکی از زیباییهای خلقت و بریم برای ادامه سفر…

    باز هم سپاسگزارم که شادیها و لذتها و زیباییها رو با ما به اشتراک میگذارید…عاشقانه سپاسگزار الله یکتا هستم که من رو در مدار دیدن اینهمه زیبایی قرار داده و برای چشمان عزیزم که به من امکان دیدن و لذت بردن میدهند نیز سپاسگزارم..

    عاشقتونممممم مننننن️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2518 روز

    بنام خدای زیباییها

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستان همسفرم

    من بازم اومدم تا بنویسیم از تجارب زیبایی که دارم کسب میکنم تا ایمان و یقین خودم به این مسیر بیشتر بشه

    الان که دارم این کامنت رو می نویسم توی منطقه قلعه رودخان هستم

    استاد جانم بازم شاگرد اول شد و بر یکی دیگه ازترس هاش غلبه کرد ترس جدا شدن از گروه تور

    لیدر گفت قراره از از مسیر طولانی پله ای برین بالا و برسین به قلعه

    منم با چند تا دوستام راه افتادم وقتی داشتیم بالا میرفتیم دیدم اونا کم آوردن و هی میخوان بشینن اما من به لطف دوره سلامتی سرحال و قبراق ادامه میدیم تا اینکه ی سوم مسیر رو که اومدم دیدم نمیتونم مناظر اینا بمونم بنابراین تصمیم گرفتم تنهایی برم اما ترس داشتم از جدا شدن از بچه ها

    اما همونجا دای شما توی سرم پیچید که اگر می‌ترسی ایمان نداری بنابراین تصمیم گرفتم برم تو دل ترسم

    اولش دیدم من هستم و یکی از پسرهای گروه گفتم اگه شما هستین منم میلم که ادامه بدیم اما بعدش که فکر کردم دیدم اینم باز نشان از ترس من داره که میخواد یکی پایش باشه بنابراین به خودم یادآوری کردم که خدا با منه از چی می‌ترسی برو اون حواسش بهت هست

    اونایی که پله های قلعه رو رفتن بالا میدونن من دارم چی میگم

    بنابراین راه افتادم تنهای تنها و رفتم مسیر هزارتایی پله ها رو طی کردم و رسیدم به قلعه و بخودم آفرین گفتم که از گروه 30 نفره فقط من فاتح قلعه شدم و از اون پسره هم خبری نبود

    استاد جان توی مسیر چقدر لبخند زدم به غریبه ها و تشویقشون کردم برای ادامه دادن .خدا رو شکر دیدم چقدر در ارتباط برقرار کردن با غریبه ها پیشرفت کردم همون چیزی که قبل سفر نوشته بودم

    وقتی داشتم برمی‌گشتند تا از بچه ها رو دیدم و چند نفرشون که پسر هم بودن چقدر تشویقم کردن

    احساس غرور میکردم ی غرور مفید چون به دل یکی دیگه از ترس هام غلبه کردم

    و البته که این اقدام نتیجه ی دوره سلامتیه با وجود اینکه من کامل به دوره هم عمل نکردم ولی اون چربی و پروتئین هایی که توی این دو سال خوردم امروز نتیجش رو دیدم که چقدر سر حال بودم با وجود اینکه هزار پله رو رفتم و اومدم پایین

    سپاسگزارم استاد عزیزم

    احساس میکنم عین ی کشاورزی هستم که الان داره نتایجش رو برداشت میکنم کشاورزی که سختی و زجری نکشیده فقط روی ذهنش کار کرده

    فعلا تا تجربه ای دیگه بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2998 روز

      سلام به نسرین عزیز،نسرین شجاع

      نسرین جان چقدر خوشحال شدم وتحسینت کردم بخاطر شجاعتی که به خرج دادی وبر ترست غلبه کردی

      احسنت به تو عزیزم

      آفرین ،مرحبا چه حس قشنگیه آن حس غلبه بر ترس وآن حس پیروزی

      از شاگرداستاد عباسمنش غیر از این نمیشه توقع داشت

      سپاسگزارم عزیز دلم که از تجربه هات ردپا می‌گذاری تا ماهم لذت ببریم ویادمون بمونه ایمان بی عمل حرف مفت

      وجودت سرشار از عشق ونور الهی

      امیدوارم هرلحظه در بهترین مکان وبهترین زمان باشید وتجربه خیلی خوب وخوشی را در این سفر پیش رو داشته باشید

      میبوسمت

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    زینب مظفری گفته:
    مدت عضویت: 712 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و مهربون و مریم جان پرانرژی و همه دوستان…

    اول از همه بگم چقدر لذت بردم از این همه زیبایی و سرسبزی و ظرافت خداوند در خلق این مناظر زیبا و دل انگیز… واقعا انسان با دیدن ایییییییین همه زیبایی جان دوباره میگیره .

    استادجان،من از ابتدای این دوره از سفر با شما همراه بودم چون دوست داشتم ذهنم متمرکز بشه روی زیبایی ها و خودمو همراه شما احساس میکردم تا این روحیه و تفکر درمورد اینکه فقط در این جهان زیبایی وجود داره ولاغیر ،در من بنیادین و نهادینه بشه..

    راستش دیشب ازطرف خداوند برام هدایت اومد ک این قسمت رو حتما ببینم، چون خسته بودم خوابیدم و ندیدم فایل رو، صبح ک از خواب بلند شدم احساس کردم هم پسر و هم دخترم دوباره انگار ی جورایی سرماخوردن،سعی کردم فقط به سلامتی توجه کنم و ترس رو ازخودم دور کنم، بعد ک این قسمت از سفر رو دیدم و شما با مریم جان درمورد سلامتی صبحت میکردین متوجه شدم داستان از چه قراره….

    با تک تک سلول هام از خداوند سپاسگذارم ک هرلحظه ما رو به سمت آگاهی های درست به سمت زیبایی ها ، سلامتی و آرامش هدایت میکنه..

    ب حق ک خدایی و فرمانروایی سزاوار اوست فقط…

    در پناه الله یکتا همه مان، سالم و تندرست، ثروتمند و سپاس گذار باشیم و بمانیم

    ان شاءالله..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    بهنام عباسیان گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلام به استاد وخانم شایسته مهربان

    آغاز قایل رو خانم شایسته شروع کرد با تمرین اول صبح ‌‌‌‌‌‌‌‌‌××××××قطبی×××××××××÷

    تمرین سپاسگزاری

    توجه رو اول صبح میزاریم روی توجه به نکات مثبت

    خدایا شکرت

    به به از این درخت های خوشکل

    به به از این چمن های زیبا

    و چقدر احساس انسان عالی میشه با پیاده روی در روی این چمنها ومناظر بهشتی

    و وقتی سدی را که سگهای آبی درست کرده بودند

    وهدایت شده بودند توسط خداوند در ساختن سد

    الله اکبر از بزرگی خدا و قدرت خدا رو حس کردم

    وما با دیدن چنین مهندسی دقیقی باید تفکر کنیم در قدرت رب خوبم

    که خدایی که به یک سگ آبی هدایت هاش رو میگه

    چطور ما باور نمی‌کنیم که ما رو هم میتونه هدایت کنه

    ولی ما انسانها باید

    الذین یومنون بالغیب شویم

    یعنی به خدایی که نمی‌بینیم ایمان بیاوریم

    تا کارها انجام بشه

    استاد چان باورت میشه

    چون من شغلم رانندگی ماشین سنگینه

    هر چا شما دارید رانندگی میکنید منم

    دقیقا همراه با شما دارم

    رانندگی میکنم

    وهمون لذتی که شما می‌برید منم میبرم

    چون همون جاده وهم قشنگی رو منم همزمان تجربه میکنم خدایا شکرت

    وهم لذت میبرم

    وهم پول خلق میکنم

    خدا را صد هزار مرتبه شکر

    درسته استاد هر کسی میتونه با همین چیزی که

    همین الان داره

    بره تو

    دل طبیعت یا پارک یا کوه

    واز همین چیزی که در اختیار داره لذت ببره

    حتما لازم نیست تویوتا افرود

    یا فورد f150باشه

    فعلا اگه 405 داری یا پراید یا موتور یا دوچرخه میتونی

    از زندگیت لذت ببری

    وجالب اینجاست

    وقتی تو با هر آنچه که داری در حال لذت بردن از زندگیت

    هستی خواسته ات نزدیک بیخ گوشته

    4 روز پیش چاتون خالی

    گوشت ومرغ گرفتم

    وجلوتر هم دوغ گوسفندی گرفتم

    ودر داخل یخچال ماشین که 4 روز یکبار تمیز میشه و بر از یخ قالبی که بغل کفی تریلی بسته میشه گذاشتم

    وظهر کنار جاده زیر در ختان سرسبز وایسادم و گوشت کباب درست

    کردم وخیلی جاتون خالی خوش گذشت

    و با همین ماشین سنگین که همه بدو بدو دارند‌

    من هم از علاقه ای که دارم هم زرنگ هستم

    هم از مسیر لذت میبرم

    همین الان هم این کامنت

    رو از اسکله شهید رجایی بار زدم برای تهران

    و منتظر برگه خروجی هستم

    بجه ها میخواستم بگم تو هر شرایطی

    با همون چیزی که هست لذت ببرید

    خدا نگهدارتون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      فاطمه احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2643 روز

      سلام اقای بهنام عباسیان

      واقعا چقدر عالی راننده بودن رو از دید لذت نشون دادین.من یه مدتی کارم باراننده های ماشین سنگین بود وحتی یک مورد هم ندیدم که از این کار لذت ببرن وجالبه اونهایی که معتاد بودن همه بهونه می آوردن وکلی دلایل منفی میگفتن که ربطش بدن به معتاد بودن.اصلا شما از مردم عادی هم بپرسین که چرا راننده ها معتاد میشن میگن به هزار دلیل که خوابمون کافی نیست واسترس داریم وخونه نیستیمو و… ای کاش این طرز فکر بین راننده های ما ایجاد بشه که از شرایط لذت ببرن وهمش دنبال بهونه تراشی ومنفی های شغلشون نباشن.من خودم دوست داشتم اگر مرد بودم راننده ترانزیت بودم واین چیزهایی که گفتین ومن خیلی بیشتر رو توی ذهنم تجسم کردم همیشه واینکه چه چیزی لذت بخش تر از اینکه آدم شغلش طوری باشه که همیشه در سفر باشه وبه جای اینکه مثل آقایون دیگه خیلی تلاش کنین وقت خالی کنین وبخواین دوروز برین سفر وچقدر سفرها تجربه های آدم رو بیشتر میکنه ومیتونی با این تجربه هایی که به دست میاری زندگی راحت تری داشته باشی.امیدوارم که همیشه در این راه پیشرفت داشته باشین وبراتون آرزوی موفقیت می کنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سولماز ستاری گفته:
    مدت عضویت: 2292 روز

    با سلام ووقت به خیر خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:

    اول از همه بگم من قبلا فکر میکردم که پیاده روی در سراشیبی و بلعکسش ،کاملا برای مفاصل ضرر داره و البته گفته های اطرافیان هم تایید کننده این فکر من بود،چون محل زندگی من،روی پستی و بلندی هس و هر از گاهی که با همسرم پیاده روی سربالایی میرفتیم ،اقوام میگفتن که سربالایی نروید براتون ضرر داره،و من همش میگفتم کاش من یه جای صاف زندگی میکردم که براحتی بتونیم پیاده روی کنیم و دقیقا از وقتی این حرفا رو شنیدم دیگه حتی رغبت خاصی هم به پیاده روی نداشتم و درآرزوی یه جای فلت بودم،تا اینکه شما در این فایل گفتید که هایکینگ خیلی هم عالیه و کلی به مفاصل بدن کمک میشه،پس من دیگه این باور مثبت رو جایگزین باور منفی خودم میکنم و بالذت به پیاده روی میروم .

    خیلی خیلی ممنونم که این نکته مهم رو آموزش دادید.

    و اینکه اون سدآبی که درست شده بود و جاهای پای حیوانات و اون طبیعت زیبا که واقعا زبان قاصر هس از توصیفش.فقط میگم خدایا شکرت

    و درآخر اون جاده زیبا و ابرهای توی آسمون ،بسیار دیدنی بودند.

    سپاسگزارم از استاد گرامی و خانم شایسته گل که زیباییهارو باهامون شریک میشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2643 روز

    سلام استاد عزیز وخان شایسته عزیز

    دیروز جلوی دفترم یه قاصدک زیبا بود که خیلی برام جالب بود هی با گردش باد میرفت ومی اومد جلی در دفتر ودوبار میرفت ومی اومد .خیلی احساس خوبی داشتم از اینکه این قاصدک هدفش این بود که جلوی چشم من باشه وبا گردش زیباش حس رها شدن وخوش بودن رو بهم میداد.یه لحظه برام سوال پیش اومد این قاصدک از کجا اومده اینجا همش درخت های بزرگه وقاصدکی نیست که توی هوا پخش بشه ویه نشونه ای از خدادیدم که شاید الان نفهمم ولی بعدا علتش رومیفهمم که چرا اینجا اومده.امروز که توی این فایل خانم شایسته یه قاصدک رو فوت کرد گفتم چقدر جالب که دقیقا همون موقعی که من به قاصدک دقت کردم یکی هم اون سر دنیا اونو فوت کرد به امید برآورده شدن آرزوی همه بچه های این سایت.مطمینم که همه بچه های این سایت درصدد برآورده شدن آرزوهاشون هستن.چه مثل من قاصدک رو دیروز از نزدیک دیده باشن یا ندیده باشن.شاید خدا میخواست اینو بهم بفهمونه که وقتی به چیزی توجه کنی مهم نیست یه شخصی چقدر ازت دور باشه من اینقدر قدرت دارم که عین همونو از اون سر دنیا بهت نشون بدم.یا اینکه آدمها اگر توی مدار هم باشن تجربه های مشابه دارن.یا اینکه من اینقدر قدرت دارم که تورو به آرزو هات برسونم همونطور که اینقدر قدرت داشتم که خانم شایسته رو به آرزوهاش برسونم.باز هم از استاد مهربون وخانم شایسته مهربون سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    اکرم مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خالق زیباییها

    واوست که بر ای شما گوش ودیده ودل پدید آورد ولی اندکی سپاسگزاری می کنید.(مؤمنون 87)

    سلام به استاد عزیزم وهم سفر بهشتی شون مریم جان

    سلام به دوستان جزیره بهشت ،دوستانی که شاید به لحاظ فیزیکی فاصله زیادی باهم داشته باشیم ولی مثل یاران بهشتی به لحاظ فاصله فرکانسی دقیقا در یک مدار هستیم .

    وای عاشق دفتر سپاسگزاری هستم که معجزاتی دیدم از این سپاسگزاری که یکی از نتایجش همین دیروز برایم اتفاق افتاد سپاسگزاری برای ماشین که داشتیم وتبدیل شد به ماشین صفر با امکانات عالی تر واپشن های بیشتر تازه سقفش هم مثل ماشین های استاد که باز می شود سان روف داره الهی شکرت .

    چقدر زیباست مثل مریم جان در دل طبیعت بشینی وسپاسگزاری هارو از اعماق وجودت لمس کنی وبنویسی چقدر لذت بخش که عاشقانه با خدا در دل طبیعت با دفتر زیبات راز ونیاز کنی ،استاد جان شما شیوه درست سفر کردن به ما یاددادی که بریم در دل طبیعت خدا کمپ کنیم واز مناظر طبیعی لذت ببریم ودست سازه های زیبای موجودات خدارو ببینیم .

    واقعا مناظر این سفر مثل عکس پستال های زیبا بود وبسیار قشنگ که فقط فقط باید از خدا بابت این هم زیبایی سپاسگزاری کرد وبس .

    استاد ومریم عزیزم ممنون بابت سفر جذاب تون که هزاران نفر با خودتون شریک می کنید وممنون بابت آرزوهایی که برای بچه ها کردید با پرواز قاصدک های قشنگ حتما همین طور هست که هزاران برابر به خودتون برمی گردد .ممنون بابت ماشین که خریدید وراحت سفر می کنید ومارو با خودتون می برید ممنون از مریم جان که درحال پیاده روی که فیلمبرداری وصحبت کمی سخت میشه این لطف درحق ما میکنه که برامون فیلم می گیره وتشکر بابت گوشی با کیفیتی که استاد جان خریده برای همه چیز از خدا وبعد از شما سپاسگزارم عاشقتونم .

    ممنون از دوستانم که کامنت خوندند بهترین لحظه ها ،سپاسگزاری ها وعالی ترین باورها رو از خدا براتون آرزو دارم وبزرگترین سفرکه سفر از آدم قبل از سایت استاد به بعداز سایت استاد هست با باورهای درست وزندگی دربالاترین سطح که به عنوان اشرف مخلوقات لایقش هستیم رو براتون آرزومندم.

    عاشقتونم فعلا خدا نگهدار .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    سلام عاشقتونممم

    خداجووون شکرت قوی سالمم

    خداجووونی تو چه جاهای خوشگلیداری رو میکنی برام سپاس گزارم من

    چه درختای خاستنی خلنی منم عاشق کووووهم و خاهم بود من واقعا واقعا اول ارزوی داشتن سفر باشما که انقد ایمانتون قویه مزریددد تو دل طبیعت تو دل قدرت های خدا و تسلیم هستید و سپاسگزار بعد مثل اینکه حسم کردم خدانونیم گبت باش براورده شده خیلی حس خوبی دارم انگاررر باهاتووون سفر بودم همه جونم روح و نفسشو گرفت اون انرژی خالص طبیعت واقعا خدا راست میگه تو حرکت کن عاشه حل مسله هات باش خدا یکی زکی میبینی حل شدن ددپای تدا رو میبینی با قدرت و مهربونی از جاهای قشنگ از مسله اای مختلف ردت میکنه راهو برات باز میکنه خدااااجوووون هزار مرتبه هزار باااار میگم سپاسگزارم واقعاااا که منو با تو خدااای حللل مسال با تو خدای پاک با تو خدای مراقب و محابظ بنده هات هواشونو داری بهشون عشق میدی رشدشون میدی عاشقتمممم

    چقددد زندگی میتونه رویایی رویایی تر باشه

    وااای قاصدکو بگووو واقعا باورش کردم و اتساس کردم زندگیم پر از شادی بیشتر انرژی و خوشبختی بیشتر شددد

    من آرزو میکنم برای دوتا جراغ راهنمام استاد و مریم جای دوتا راهنمای مسیر جادوییی زندگی کردن دستشونو ببوسم و ارزوی بی نهایت خوشبختی بی نهایت سلامتیو دارم و میدونم راه خدا سادگیه

    میدونم راه خدا بهتر بهتر شدن

    عشق بیشتر خواستن وحرکت کردنه

    و چقدم راحت میشه کلی حرکت کرد کلی حرکتای جادویی و پر برکتو دید میشه کلی زیبایی ها دید مثل سد خرسای ابی وااااقعا عالییی شمااا

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: