https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-01 00:16:142023-09-07 07:42:17سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 204
454نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
گفتم یه فایل ببینم تا حواس ذهنم رو از این همه نجوا پرت کنم که با فایل جدید سفر به دور آمریکا روبرو شدم
خیلی خوشحال شدم و گل از گلم شکفت
خدایا شکرت
شکرت که دوباره میتونم زیبایی ببینم
دوباره میتونم صدای استاد جان رو بشنوم
خدایا شکرت که 16 دقیقه در زمان حال زندگی کردم
تصاویر اول فایل منو یاد جاده شمال و سد کرج و اون حوالی انداخت یادش بخیر روزایی رو که میرفتیم سفر و اون مناظر زیبا رو میدیدم سیر نمیشدم به همسرم میگفتم چقدر زود رسیدیم
نمای کلی شهر ازین بالا چقدر زیباس عاشق دیدن همچین صحنه هایی هستم
آقا این جاده ها چقدر صاف، چقدر شفاف، چقدر تمیز، اصلا جنس آسفالت فرق میکنه
چقدر وسعت فضا هست خونه ها با فاصله زیادی از هم قرار دارن توی ایران همچین بافتی بیشتر توی روستاها دیده میشه و من بعید میدونم شهری باشه که خونه ها، توش متراکم نباشن و با فاصله زیادی از هم ساخته شده باشن، استاد خاله من هم یه سفر رفته بود کانادا و فیلمی که برامون میفرستاد دقیقا همچین ساختاری از خونه ها و ماشین های خوشگل و درختان و طبیعت رو داشت
چه ویزیتور سنتر شیکی
ووووو فضای استراحت خانمها و آقایون جدا
وقتی با مکان خالی از جمعیت روبرو شدم یاد زمانهایی افتادم که مخصوصا تابستونا و عید نوروز، هر شهری میرفتیم وای آدم بود که می دیدی ، یعنی اوایل که فایلای سفرنامه رو میدیدم هر جا میرفتید خلوت خلوت با خودم میگفتم آمریکا جمعیت نداره هیچ آدم و به اصطلاح شلوغی و ازدحامی ندیدم بعد که متوجه شدم تقریبا 300 میلیون جمعیت داره و مقایسه کردم با ایران خودمون گفتم وووووو پس وسعت و پهناوری این کشور چقدر زیاده که آدما توش پخشند
سیلورتن رو عشقه، خیلی هومی و هیستوری کال و کوچولو و باحاله
استاد مگه نمیگن انرژی یعنی آب و برق و گاز اونجا و سایر کشورها گرونه بجز ایران البته ،،، پس چجوریه که اون آقاهه بدون هیچ چشمداشتی یک تانکر آب به شما میده واقعا؟ و به قول مریم عزیزم به محض اینکه خاسته ای داشته باشیم خداوند راهشو میگه
و صدای بوق قطار، به نظرم ازون لوکوموتیو های قدیمی اومد که تو فیلمها میدیدم قبلا البته، انشالله تو فایل بعدی ببینم چطوریه صداش که قشنگ بود
حالا بریم سراغ مغازه ها
وااای خدای من تنها سوپر مارکت شهر
الان اینجا بود سوپر مارکت و مغازه خوراکی فقط یدونه توی شهر باشه!!!! نه هرگز ، به قول ابراهیم عزیزم که از شهر قم عبور کردن ، سوهان اکبر و ننه ها ، سوهان اصغر و عمه ها و همینجوری مغازه پشت مغازه که از هر صنفی عین قارچ مغازه درمیاد البته اینو هم بگم که این قضیه رو من از دید فراوانی می بینم و نمیگم که چشم و هم چشمی میکنن
بعد برای غذا چه جای خوبی پیدا کردیم یه تیکه از بهشت چقدر رویایی چقدر بی نظیر صدای آبشار دیوونم کرد من که هر موقع میرم طبیعت اشتهام باز میشه و دو برابر غذا میخورم شما رو نمیدونم ولی طبق قانون سلامتی عمل کردن فکر کنم اشتها رو هم کنترل میکنه
چه مغازه های باحالی همش رنگ بود رو رنگ بود و رنگ چه اکسسوری ها و دکوری های شیکی یه درسی که از مریم جون یاد گرفتم اینکه اصلا دکوری و مجسمه و اکسسوری و چیزای تزئینی خرید نمیکنه اگه من بودم دلم میخاس خرید کنم ولی ازین به بعد جلوی خودمو میگیرم واقعا لازم نداریم
باز متوجه تفاوت مغازه های اینجا با اونجا شدم اینکه تو سالهای اخیر تقریبا همه دوربین گذاشتن ولی اونجا نه، چقدر اعتماد چقدر عالی، چقدر آدم آرامش میگیره
الان دیگه خیلی از خونه ها هم دم درشون دوربین گذاشتن و من با خودم میگفتم چرااا واقعا چرا شاید آدم مهمی اند و بد خواه دارن یا خیلی ثروتمندن و پول و طلا زیاد دارن باشه ،هر چقدر هم که مهم باشی و پولدار به اندازه استاد نیستی که، چرا فکر میکنی دیگران میتونن بلایی سرت بیارن
خدا رو شکر من ازین فکرا دور شدم
آقا چه کشوهای چوبی با حالی جون میده جواهراتت رو بزاری توش
دوباره دیدم روی تیشرتها نوشته شده سیلورتن یعنی این مردم چقدر با خودشون در صلحند که اینا رو میخرن و می پوشن
بخدا اگه به من لباسی بدن که روش نوشته شده باشه قم نه تنها پولی به ازاش نمیدم که هیچ حتی اگه رایگانم باشه اینکارو نمیکنم حالا نمیدونم دلیلش از کمبود عزت نفسه یا نه قمی ها طوری رفتار کردن که وجهه خوبی نداشته باشن تو کشور
البته که عملکرد هر کس بخودش مربوطه ولی من با تیشرت ، کلاه و هرچی که نماد شهرم باشه مخالفم تازه پسرم میگفت مامان پلاک ماشینو از تهران بگیریم همونطور که بعضی از دوستان و فامیل از شهرهای اطراف پلاک گرفتن ولی من دارم یاد میگیرم که زیبایی هاشو ببینم تا پرت بشم به شهر دیگه ای
باز یه موضوع دیگه ای توجه منو جلب کرد اینکه مردمان اونجا با عشق پرچم کشورشون رو نصب کردن اون بالا ولی این روزا پرچم سیاهه که از در و دیوار شهرم آویزونه اونجا بجز پرچم آمریکا هیچ پرچم دیگه ای ندیدم حالا بعضی ایالت ها هم پرچم خودشون ولی اینجا تا دلت بخواد نماد و پرچم رنگارنگ به مناسبت های مختلف ، اصلن یه اکیپی داره شهر داری، در طول سال فقط تو خیابونا پرچم میزنن پرچم جمع میکنن
آخر فایل فکر کردم گروه سرود مسن ها و بازنشستگان هست بعد دیدم میخان موزیک بنوازن جالب اینجا بود که چند نفری به راحتی زانو زدن نشستن پایین و براحتی ایستادن چقدر سلامت چقدر سالم تحسین میکنم چقدر با روحیه چقدر با نشاط چقدر هماهنگ چقدر آبی یکدست
شبت بخیر عزیزم . البته فکر کنم وقتی پیام من رو بخونی دیگه صبح باشه..
واااای خیلیییی خندیدم با کامنتت ، ١ بار چند ساعت پیش خوندم و خندیدم، بعد گم کردم کامنت شمارو اصلا نمیدونستم کامنت به اسم کی بود، گفتم باید بگردم پیداش کنم و بهش بگم که چه خنده ی از تهِ دلی رو بهم هدیه کردی عزیزم … چند صفحه کامنت دوباره خوندم تا پیدات کردم…
وای بازم خندم گرفت اونجا که گفتی
(بخدا اگه به من لباسی بدن که روش نوشته شده باشه قم نه تنها پولی به ازاش نمیدم که هیچ حتی اگه رایگانم باشه اینکارو نمیکنم)
ممنونم ازت که حسِ خوب دادی بهم.
امروز بعد از خوندنِ پاسخ یکی از دوستانِ عزیز (سمانه صوفی) به کامنتم و خوندن حرفای قشنگشون که مام باید به کامنتِ بچه ها پاسخ بدیم، همونجا تصمیم گرفتم اینکارو کنم و فکر کنم امروز شما چهارمین نفر باشی ، برای همین مشتاق شدم کامنتتون رو پیدا کنم و تشکر کنم .
سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست،بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید
سلام همسفران عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه
فکر کنم شما پنجم یا ششم آگست سفر رو شروع کردین ولی ما یکم سپتامبر داریم این زیبایی های بینظیر رو میبینیم یعنی این قسمتهای واقعا قشنگی که هوش از سرمون پرونده و نتایج پربرکتی ایجاد کرده قسمت 193 تا الان که 204 هستیم مربوط به هفته اول سفرتونه ولی برای ما نزدیک به یکماه زمان برده به والله هنوزم هضم نکردم باورکنید هنوزم در حیرتم ازین حجم وسیع نعمتها ،اگر اونجا بودم و فقط تو یکهفته اینهمه زیبایی به وجودم تزریق شده بود قطعا از ذوق و هیجان فراوون خواب از سرم میپرید ،از خورد و خوراک میوفتادم ،اصلا به معنای واقعی کلمه دیوونه میشدم !
مرا هزار زبان فصیح بایستی که شکر نعمت وی کردمی یکی ز هزار
خدا میدونه در هفته های بعدی چقدر طبیعت عالی و آگاهی های نابی میبینیم و چقدر معجزات زندگیمون بیشتر میشه تو کامنتا میخونم که دوستان عزیزم رفتن سفر یا در حال آماده شدن برای مسافرت هستند و هدایتی حرکت کردن چقدر تحسینشون کردم و چقدر خوشحال شدم برای سفرهایی که هرکدومش شخصیت بهتری برامون میسازه و وقتی از سفر برمیکردیم ،بزرگ شدن و وسیع شدن رو به وضوح میفهمیم خدایاشکرت .
……………………………………………………………………..
• وای خدای من چه جاده ای چه کوههایی چقدر قشنگه چطور توصیفش کنم خدایا از همین اولین منظره چشمام پر از اشک شد ، پنجره کنار تختمو باز کردم باد خنکی میوزه همزمانی این منظره جاده و کوههای رویاییش و نسیم خنکی ک الان به صورتم میخوره حس و حالم رو خیلی واقعی تر کرده ،خودم رو تصور کردم در همچین جاده ای در حالیکه شیشه ماشینو پایین زدم و ی دستم رو آوردم بیرون از ماشین که بیشتر و بیشتر ازین منظره و خنکاش استفاده کنم و دارم با خودم بلند بلند ترانه میخونم: ((مستو گیجم، منو از این وسط جمع کن، ببرم جایی که هیچ کسی نباشه،حالِ من خوبه هیچ کسو نمیشناسم ،تو رو میبینم محوِ توست حواسم)) نمیدونم چرا این ! ولی قطعا توصیف حالم با همین آهنگ شهاب تیام ممکنه!!! هههههه
خدایاشکرت چقدر جاده های آمریکا پهناوره هزاران بار شکرت چه شهر کوهپایه ای و قشنگی ،چقدر خلوته شبیه شهرکای صنعتی اینجاس مخصوصا رنگ بام خونه ها ،این شهر جون میده برای گذروندن ی تعطیلات آخر هفته آروم و دلچسب ! چقدر تجربه بینظیری میتونه باشه
استاد با قاطعیت میگم من نجمه نیستم اگر یکروزی به سیلورتن سفر نکنم! هنوز واردش نشدید خیلی با این شهر کوچولو ارتباط گرفتم حتما روزی میرسه که واردش بشم و تو همین جاده رویایی در همین فصل سال آهنگ شهاب تیامو به یاد الان که کامنتو مینویسم گوش بدم و بگم یادش بخیر اونروزا کجا بودی و الان کجایی نجمه.«این کامنت بماند یادگار »
امشب اتفاقی افتاد که باعث شد نگاهم به زندگی وخواسته هام واضحتر و جدیتر بشه،دوست دوران بچگی و صمیمی ترین دوستِ برادرم که سی وخورده ای سنش بود و انسان خیلی خوبی بود فوت کرد و به دیار باقی شتافت برادرم گریه میکرد همه ناراحت بودند و میگفتن هنوز سنی نداشت ،جوون مردن خیلی سخته و ازین حرفا! در لحظات اولیه شنیدن این خبر حالم خوب بود و با خودم مرور میکردم این دنیا لحظه ای بیش نیست در برابر عظمت دنیای ابدی ،همه ما روزی باید بریم به جای همیشگیمون به مامانم گفتم اینجا گذره همه میریم پیش خالق و چی بهتر از این ، ولی بعد چند ساعت با شنیدن گریه های برادرم نزدیک بود کنترل ذهنمو از دست بدم ومثل بقیه غصه بخورم ولی زود رفتم تو حیاط زیر نور مهتابِ زیبا راه رفتم و حرف زدم از اون انسان مهربون تشکر کردم بخاطر خوبیاش بخاطر این نام نیکی که ازش باقی میمونه چون همه بعد از یکبار برخورد میفهمیدن چقدر انسان پاک و شریفیه ،مدام گذرا بودن این دنیا رو مرور کردم و حسم اونقدر خوب شد که اشک ریختم از نزدیکی به خدا.همین امشب بهم تلنگری وارد شد ، نجمه از کجا معلومه فردا زنده باشی ؟ حتی یکساعت بعد ؟ یک دقیقه بعد؟ تو برای چی اومدی به این جهان؟
من اومدم تا تجربه کنم و لذت ببرم، چی رو تجربه کنی؟ از چی لذت ببری؟ این سوال دست به قلمم کرد و نوشتم و نوشتم از خواسته هام ،از چیزهایی که دوست دارم داشته باشم، از جاهایی که دوست دارم اونجا باشم، از شغلی که میخوام ،از روابطی ک میخوام، از ثروتی ک میخوام، از شخصیتی که میخام ، از سلامتی که میخام ،از سبک قشنگ زندگی ک میخام….
نوشتم ونوشتم خیلی واضح خیلی دقیق ، خودمو دیدم تو زندگی رویایی که میخوام ، تپش قلبم رفت بالا بی اختیار اشک میریختم…. مرگ دوست عزیزمون امشب برای من تلنگری بود که جدیتر باشم برای اهدافم …با خودم گفتم من اگه الان بمیرم روحم حسرت چه چیزایی رو میخوره که نذاشتم تجربه کنه ؟ اگر الان بمیرم راضیم ؟؟؟ آیا وقتی با اون کسی که میتونستم باشم مواجه شم راضیم؟؟؟و جواب محکم و قاطعانه خیر بود با این سوالا چنان تنم مور مور شد که قفل شدم من هنوز خیلی چیزا رو تجربه نکردم دوست دارم تجربه کنم……نجمه جان پس محکم باش جهاد اکبر راه بنداز ،جدیتر ادامه بده هرروز فقط در جهت خواسته هات باش…
بخدا که انسان خیلی فراموشکاره چرا یادم میره وظیفه من در این جهان مادی تجربه و لذت بردنه
وظیفه من تو این جهان خوب زیستنه
وظیفه من گسترش دادن خودم و جهان اطرافمه … استغفرالله ربی و اتوب الیه
همین امشب هدایت شدم به قسمت 43 گفتگو با دوستان و چقدرررررر مرتبط بود با گفتگوهای امشب با خودم الهی شکرت.
من بعد از اون گفتگوها با خودم سبکتر شدم حس میکنم بزرگتر شدم …..
• بریم بقیه داستان : رسیدیم به شهر سیلورتن و ویزیتور سنتری که مثل شهرش کوچولو موچولوعه ولی پر از قشنگی ،پر از زیبایی، تحسین برانگیزه که حتی شهری به این کوچیکی ویزیتور سنتر داره قطعا بخاطر حجم زیاد گردشگرانیه که به این منطقه سفر میکنند و در کل کارشون درسته اطلاعات خوبی به گردشگران میدن وچقدر سود میاره برای شهرشون چه ایده خوبی بوده این ویزیتور سنترها . از تکامل حمل و نقل فیلم گرفتید اهمیت تکامل برامون مرور میشه ممنون مریم خانم حتی از رست روم تمیز و قشنگش فیلم گرفتین چه حس خوبی داره وقتی گفتید بوی خوبی میده من بوی اسانس سیب قرمز به نظرم اومد چون پنجره اتاقم بازه و درختای سیب تو حیاط فراوونن بوی سیب تو کل فضا هست و ناخودآگاه هر بوی خوبی رو بوی عطر سیب حس میکنم !!!
تو بخش اطلاعات عمومی از تفریحات این منطقه گفتن که حتما میریم لذت میبریم، چندسال پیش سفر یکروزه زمستانه داشتم قرار بود زیپ لاین بریم ولی بخاطر برف سنگین اون منطقه زیپ لاینش تعطیل بود و حتی تله کابینش بخاطرهمین فرصت نشد تجربه ش کنم ولی به خودم قول میدم در سفرهای آینده حتما حتما زیپ لاین و پرش از صخره و اصلن هرچیزی که وجود داشتو تجربه کنم الهی آمین.
•وای خدایا انگار تو تابلوی نقاشی دارین رانندگی میکنین چه قشنگه این جاده ها و این شهر چه ساختمونای قشنگی داره چقدر خوبه که تو شهرای کوچیک ساختمونا بلند نیستن و تمام زیباییای پشت ساختمونا مثل درختا وکوهها دیده میشه چه حس و حال قشنگتری داره الهی شکرت بخاطر این مرد دوچرخه سوار مهربان که بدون چشم داشت شمارو به خونش برد تا مخزن آب کمپر رو پر کنید چقدر سخاوتمند ! این مرد میتونست در قبالش هزینه گزافی بگیره چون شما گردشگر هستین و جایی رو نمیشناسین ولی خداوند دلشو نرم کرد البته میدونم حتما شما هم به طرز جادوئی با این مرد ارتباط موثر بر قرار کردین خدایاشکرت به محض اینکه آدم نیازی پیدا میکنه خداوند راهها رو فراهم میکنه ،چه خونه قشنگی داره …استاد من از وقتی تو این مسیرم خیلی لطیف شدم هروقت مهربونی ببینم همینکه اعتبارشو به خدا میدم اشکام سرازیر میشه حتی برای چیزای کوچیک ، مثلا رفتم نونوایی سنگک، پول نون ساده رو داده بودم اما نون کنجدی برام آورد گفت اینو شما ببرید …یا اینکه در حال آب خوردن تو پارک بودم از شیر آبی ک باید با دست فشارش میدادم یکی اومد شیر آبو برام نگه داشت بعدشم بجای اینکه من تشکر کنم اون گفت به آدمای خوبی مثل شما باید کمک کرد و رفتتتتت همین اتفاقا دلمو زیرو رو میکنه خدارو بیادم میاره الهی شکرت
•چه ماشینهای متنوع و لوکسی توی این شهر دیدیم چه رنگای قشنگی، صدای قطارم میاد به به چی ازاین بهتر! بریم بگردیم با قطار و لذت ببریم تو فصل های قبل تور با کشتی رفتیم ایندفه با قطار میریم ،
•وارد تنها فروشگاه سیلورتن میشیم چقدر تمیزه میریم سمت مواد غذایی و قطعا گوشت میخریم دیگه! درسته که ندیدیم چی خریدین ولی چشم بسته میگم فقط گوشت و شاید تمشک اگه خودم بیام که همینارو میخرم ! اصن مگه میشه چیزای دیگه خرید؟ به به چه میوه هایی داره چقدر منظم چیدن چقدر رنگوارنگ ،آسمون آبی رو ببین چه قشنگه خدایا این ابر سفید با منظره کوه و درختای جاده چقدر قشنگه الله اکبر
•عالیه این جایی که برای غذا خوردن انتخاب کردین آبشار و کوه و درخت و هوای بینظیر یعنی همه چی رو باهم داره خدایاشکرت
•و همراه مریم خانم میریم بازار گردی ، دمت گرم که بفکر مائی میدونی که خانما عاشق خریدن به به دقیقا رفتین فروشگاهی که باب میل خانماس همه چی داخلش پیدا میشه از زیور آلات گرفته تا لباس و کلی تابلو و عروسک و ازاین کلاه پوستیا که تو فصل قبل خریدید و کشوهای چوبی که صنایع دستی محسوب میشه و سنگهای جواهر بینظیر که فکر کنم آمِتیست باشه و هزاران چیز دیگه ای که وجود داشت، راستی دیگه لیوان هر منطقه رو نمیخرید؟
•و در آخر دیدن این گروه از افراد مسن چقدر حس امید و زندگی میداد با این لباسهای همرنگ و شاد ، خدایاشکرت یک قسمت دیگه از زیبایی های سفرنامه رو دیدم و تونستم کامنت بذارم و توجه کنم به نکات مثبت و خواسته هام .
امروز روز دومی هست که من تعهد دادم به خودم که هرروز هرجور شده کامنت بزارم روی سایت چون دوست دارم ذهنم رو فقط ورودی مثبت بدم و خب کامنت گذاشتن حواس من رو متمرکز میکنه روی زیبایی ها و قشنگی ها و خب قاعدتا اصلا توجه من نمیتونه به چیز های نازیبا بره
خدایا شکرت بابت این سایت فوق العاده که این امکان رو فراهم کرده
چند وقتی میشه که از فضای سایت و پیشرفت و کار کردن روی خودم دور شده بودم، فکر میکردم بیرون خبریه، بیرون حال خوبه بیشتریه، قضاوت میکردم خودمو با بقیه و این باعث شد به سبک شخصی خودم شک کنم و بزنم زیر تعهد هام و مسیر زیبایی که داشتم پیش میرفتم
حس و حاب اون موقع ها که تمرکزی روی خودم کار میکردم رو که به یاد میارم واقعا بینظیر بود چون صبح تا شب ورودی مناسب به ذهنم میدادم و درگیر سایت و کار کردن روی مهارت هام بودم دقیق میدونستم که دارم چیکار میکنم کجای مسیرم و شکل فکر کردن مغزم هم تغییر کرده بود و نتیجش احساس فوق العاده خوب و آرامش بود..
بعدش که دقیقا نمیدونم از کجا شروع شد، شروع کردم به دور شدن از این مسیر زیبای سایت، دور شدن از کار کردن روی دوره ایی که همین اوایل تابستون تهیه اش کردم(دوره فوق العاده کشف قوانین)، و فکر میکنم اگر اشتباه نکنم همه این دوری ها با این جمله شروع شد که: نه حالا این فلان کار رو بکنم که اشکال نداره بابا.. یعنی یک کاری که میدونستم منو از مسیر دور میکنه اما انجامش دادم و همینطور افتادم توی سیکل معیوب
به طوری که الان دقیقا نمیدونم کجای مسیر هستم دوباره باید از کجا شروع کنم چطوری دوباره بیفتم رو غلتک.. نمیدونم چطوری باید تمرین کنم، فایل ببینم، کار کنم، مهارتام رو ببرم بالا
امااا
به خودم تعهد دادم که هر قدمی که لازم باشه رو انجام میدم و باتمرکز بالا دیگه توی همین مسیر هستم الان اتفاقا این تعهد دیگه کشکی نیست چون رفتم دورامو زدم و برگشتم و دیدم بابا بیرون هیچ خبری نیست اون حال فوق العاده رو من میخوام اون حس وحال که خدارو با تک تک سلول هام حس کنم اون حس و حال پیشرفت
(الانم صدای زیبای اذون صبح رو دارم میشنوم و من دست ازنوشتن برمیدارم و در طول اذان با خدای خودم صحبت میکنم)
…..
همینطور که بالاتر اشاره کردم من دوره کشف قوانین رو شروع کردم اول های تابستان اما خیلی ضعیف خیلی ناجور و واقعا انگار نه انگار که چه شور و شوقی قبل از تهیه این دوره داشتم. بارها به خدا میگفتم خدایا اگه من این دوره رو بگیرم تک تک تمریناتش رو سلولی انجام میدم اما فراموش کردم منِ انسان، موجود فراموش کاری هستم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم که دوباره دوره رو شروع کنم (با اینکه تا جلسه 6 اش هم بیشتر پیش نرفتم) اما الان بعد از این فایل قراره واقعا دیگه جلسه اول رو گوش کنم با دقت تمام و تمریناتش رو با جزییات انجام بدم ان شاءا… خداوند هدایتم کند، آره اینقدر میخوام سرم و گرم بازی خودم کنم گرم سبک شخصی خودم کنم که وقت فکر کردن به چرت و پرت هم نداشته باشم و درنتیجه احساس خوبی هم داشته باشم
یکی از کارهایی که کمک میکنه حالمون عالی بشه توجه به نکات مثبت هستش خب پس بریم این فایل قشنگی که استاد و خانم شایسته برامون اماده کردن رو ببینیم و تحسین کنیم زیبایی هارو لتس گو..
واو..
این جاده کوهستانی زیبا و سرسبز منو یاد جاده های شمال خودمون میندازه، چقدر دلم هوای شمال رو کرد خدایا هدایتم کن.. تو قدرتش و داری.
سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که اینقدر با ذوق و شوق برای ما سفر به دور آمریکا رو اماده میکنن و فیلم میگیرند از همه زیبایی های این سفر
چقدر بعد از دیدن قسمت های این سفرها و صحبت های استاد که درمورد خوبی های این کشور زیبا میگن خواسته زندگی کردن در آمریکا در من شکل گرفته، عجب کشور فوق العاده ایی هست واقعا خدایا شکرت..
بریم یک نگاهی به ویزیتور سنتر این شهر زیبا بندازیم ببینیم چی برامون داره.
خانم شایسته عزیز متشکرم بابت توضیحاتتون.
ای جانم! اون اقای مهربان که کارشو ول میکنه و میخواد مخزن آب شمارو پر کنه من چی بگم واقعا دمش گرم و صد در صد این بخاطر خالص بودن فرکانس های خودتون هستش که مردم حتی کارشونم ول میکنن تا به شما خیری برسونند. چقدر حس فوق العاده ایی داره این سبک زندگی، این احساس لیاقتی که همچین چیزیو منعکس میکنه در زندگی استاد و خانم شایسته.
چه شهر باحالیه ها یک لحظه خودمو جای اون اقای دوچرخه سوار تصور. کردم که از محل کارش میره خونه و این ویو کوه های زیبا رو میبینه چقدر فوق العاده باحاله خدای من!!
واقعا خدایاشکرت بخاطر این ادم های فوق العاده
به محض اینکه ادمی نیازی پیدا میکنه خداوند به سرعت جواب میده به نیاز هاش
واقعا همینه چرا باید نگران چیزی بود وقتی یک همچین نیرو اجابت کننده ایی رو نزدیکی خودمون داریم تازه نیاز هارو به عزتمندانه ترین شکل ممکن هم برطرف میکنه پس دیگه مشکل چیه.
تنها سوپر مارکت این شهر:)
واقعا خیلی شهر باحالیهههه چقدر همه چیز باحاله ادما. باحالن لوکیشن شهر که وسط کوه هاست چقدر دلنشین و زیباست
به به! چه فضای رویایی برای غذا خوردن برای لذت بردن از طبیعت خداوند خدایاشکرت واقعا خدایا صد هزار بار شکرت که اینقدر این جهان رو زیبا خلق کردی
خدایا منم میخوام ازینا ها حواست که هست مگه نه؟!
معلومه که هست
به به صدای آب و این ابشار فوق العاده و به به اقا به به صفا باشه
…
حس کنجکاوی خانم شایسته توی دیدن مغازه هایی که میره رو. واقعا دوست دارم این حس کنجکاوی به زندگی ادم معنی میبخشه
خداروسپاسگزارم بابت این فایل فوق العاده که زیبایی فقط به ما نشون داد
خوشحالم که دوباره مسیر زیبارو قراره شروع کنم
و تا آخر عمر هم این مسیر رو ادامه بدم و به خودم تعهد بدم که هیچ روزی رو چیت نمیکنم
سلام وعرض ادب و احترام خدمت استاد عباسمنش و عزیر دلش که دیگه الان عزیز همه ما شده و همه رفیقان عزیزم . همین نیم ساعت پیش تمرین ستاره قطبی رو نوشتم و میخواستم بخوابم که یه حسی بهم گفت برو سایت و اومدم دیدم بله فایل جدید اومده با یه عکس فوق العاده زیبا استاد اون ویوی پشت سرتون واقعا دیوانه میکنه آدم بی نهایت زیبا و فوق العاده و بینظیره و شما دو استاد عزیز چقدر بهم میاین اصلا این عکس با شما زیباییش دو برابر شده چقدر خدا رو شکر با قانون سلامتی خوشتیپ و خوشگل موشگل شدین یه عالمه بببووووووسسسسس و قلب و گل تقدیم شما دو عزیز دوست داشتنی.
Welcome to silverton خدا موندم چی بنویسم چقدر زیبایی چقدر تمیزی چقدر نعمت چقدر ثروت چقدر فراوانی دیدیم تو این فصل از سفرنامه واقعا که بینظیره آمریکا کوه های پوشیده از درختان کاج سرسبز و زیبا، گیاهان و گلهای خوشگل و رنگی خیابون های تر تمیز ماشینهای فوق العاده و آدم هایی که فارق از سن و سالشون فقط دنبال یه راهی واسه لذت بردن از زندگی شون هستن. و خدایی که همیشه هوای استاد رو داره فقط کافیه که استاد یه چیزی نیاز داشته باشه تا خدا بلافاصله یکی از دستانش رو برای کمک به استاد بفرستِ بابا آخه مگه میشه مگه داریم یه همچین چیزی مگه میتونه این همه اتفاقات جالب و شگفت انگیز واسه یه آدم بیافته؟ آخه مگه میشه یه آدم اینقد کارهاش و حرفاش بوی خدا بده، آخه مگه میشه یه نفر اینقد راحت رو دوش خدا بشینه و راحت کاراش انجام بشه، مگه یه آدم چقدر میتونه آسون بشه واسه آسونیها که فقط از یکی بپرسه که آقا ما آب میخوایم طرف کارش رو ول کنه با دوچرخه تو رو ببره تا خونش و بهت آب بده!!! خدایا سپاسگزارم ازت که انقدر هوای استاد رو داری آخه اونم بنده خوبی واسه توئه اون فقط رو خودت حساب میکنه اون فقط از خودت حساب میبره و کارش گسترش توحید و یکتا پرستی آخه اون دست ما رو گرفت تو رو به شنا سوند، قرآنِت رو به ما یاد داد روش زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو بهمون یاد داد چون ما فقط دنبال پول بودیم به خاطر پول اومدیم تو سایت ولی ما خیلی چیزهای با ارزشتر از اون چیزیکه میخواستیم رو یاد گرفتیم،اون بهمون گفت که ازت نترسیم و باهات دوست باشین،اون بهمون چگونه فکر خدا رو خوندن رو یاد داد، اون سپاسگزاری از نعمت هامون رو بهمون یاد داد، اون توجه به نکات مثبت رو یاد دادآخه ما ازت یه خدای جبار و خشمگین ساخته بودیم تو ذهنمون اون به ما گفت خدا خیلی مهربونتر از این حرفاس خدا ما رو خیلی دوست داره خیلی هوا همه مونُ داره اون بهمون گفت تو داری هر لحظه باهامون حرف میزنی و هدایتمون میکنی خدایا ما رو ببخش که بنده توحیدی تو نبودیم خدایا ما رو ببخش اگه رو همه حساب میکردیم جز تو خدایا ما رو ببخش که از همه میمیترسیدیم و قدرت رو تو ذهنمون به کسای دیگه میدادیم (رئیس،سپاهی،اطلاعاتی )خدایا ما رو ببخش که بهت شرک ورزیدیم خدایا ما رو ببخش که خیلی وقتها فراموشت کردیم ،آخه استاد میگه تو خیلی خیلی مهربونی میگه تو توبه پذیری و اگه ما هزار بارم اشتباه کنیم بازم ما رو میبخشی بازم دستمونُ میگیری آخه تو رحمان و رحیمی و غفوری آخه فرمانروای کل کیهانی
تو کسی هستی که حتی یک برگ درخت بدون اجازه ات نمی افته تو کسی هستی که به یه مورچه تو دل خاک روزی میرسونی ولی ما فراموش کاریم و زود تو رو و نعمت ها تو از یاد میبریم.
خدایا حتی واسه یه لحظه کوچیک هم ما رو به حال خودمون رها نکن
خدایا قدرتی به بهمون که بتونیم سپاسگزار نعمت های بی پاینت باشیم
خدایا ما رو به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت دادی هدایت فرما
خدایا سپاسگزارم به خاطر استاد عزیزم و خانم شایسته و این سایت توحیدی و همه اعضای این خانواده بینظیره خدایا سپاسگزارم که همه ما رو از یه طریقی با این سایت آشنا کردی تا تو رو بهتر بشناسیم
خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی تا این کامنت رو بنویسم
واقعا که قابل تحسین هستین که اینقدر قشنگ وریز به تمام نکات وقانونی که استاد به ما آموزش دادن اشاره کردین وبه ما هم یادآوری کردین که کجا بودیم وبا چه هدفی وبطور معجزه آسایی
هرکدوم از یه راهی وارد این سایت الهی شدیم. اومدیم که پولداربشیم اماشیفته وعاشق خداوند شدیم انگار که گمشده ای داشتیم پیداش کردیم وبه ثروت اصلی دست یافتیم.
سلام به خواهر گلم فاطمه خانم عزیز. سپاسگزارم از لطفی که دارید بله دقیقا ثروت اصلی یعنی خداوند یعنی خوشبختی یعنی لذت بردن از نعمت های الانت یعنی این حس خوبی که از خوندن این کامنت فوقالعاده تون گرفتنم.امیدوارم که هر روز موفق تر باشید و در این مسیر الهی و توحیدی ثابت قدم باشید و هر روز از موفقیت ها تون برامون بنویسید
جاده زیبا را طی کرده و به ویزیتور سنتر سیلورتون می رسیم شهری بسیار کوچک شبیه به روستاهایی در شمال ایران کلبه ای چوبی کوچک که در ورودی آن سیر تکاملی شهر و حمل و نقل مردم این شهر را به تصویر کشیده و نقشه ی آن نیز بر روی دیواری که به رنگ سبز خوشرنگی است نصب شده بود.
طبق معمول هر کجا که شهر، استیت پارک، نشنال پارک و یا محلی برای اقامت مسافران و توریستها داشته سرویس بهداشتی بسیار تمیزی هم دارد مانند دیگر قسمتهای آن حتی کوچکترین زوایای هر کجای ان، تمیز و مرتب و منظم است.
شهری با کلبه ها و خانه هایی رنگارنگ که خبری از برج و آسمان خراش و ترید پیاده روی و داون تاون و……در آن نیست و انسان های مهربانی دارد که به نظر می رسد همیشه سکوت در این جا حکم فرما است . استاد برای پر کردن تانک آب ترک به دعوت شخصی که تنها از او آدرس محلی را می خواستند به خانه او هدایت شدند و مخزن تراک خود را پر کردبد . به همین سادگی و راحتی.خداوند شما را به بهترینها هدایت می کند.
قطاری که ما تنها صدای آن را شنیدیم. باید قدیمی باشد. قرار است گشتی با آن بزنید.
تنها سوپر مارکت این شهر که نیازهای عموم مردم را برطرف می کرد با میوه های خوشمزه ، مواد غذایی مورد نیاز و….. هر چیزی که بخواهی بود.
درختانی به رنگ سبز تیره که خبری از دریاچه و رودخانه این جا نیست و با تپه هایی سبز احاطه شده است.
بالاخره رودخانه و آبشاری بسیار کوچک نمایان شد. استاد و خانم شایسته همواره به زیباترین مکان ها هدایت می شوند مگر می شود جایی زیبا باشد و آنها در آن مکان نباشند هر کجا بهترین باشد حتما هدایت خواهند شد به همان زیبایی و آرامش که نه تنها آنها که ما هم لذت می بریم لذتی چند جانبه هم می بینیم و هم صدای استاد و خانم شایسته عزیز را می شنویم و هم درسهای فراوان تازه ای می گیریم. هر بار ما بیست واحد دانشگاهی را پاس می کنیم و در این دانشگاه بزرگ جهانی از استاد بهترین مطالب، آگاهی ها، باورها و زیباییها را یاد می گیریم و اگر در همان لحظه استاد از ما امتحان بگیرند بهترین نمره را خواهیم گرفت و به فایل بعدی که همان واحد بعدی دانشگاه استاد است هدایت می شویم و چالشهایی را برای خود ایجاد و سعی می کنیم که از پس ان بر آییم.
مغازه های کوچک با اجناسی معمولی تی شرت های رنگارنگ، عروسک های جذاب، ملزومات و دکوریجات گوناگون، کلاه پوست سمور که خانم شایسته پیش از این اصل آن را خریده بودند، صندوقچه های دست ساز چوبی، کیف و اکسسوری های خاص، زیر بشقابی های دست باف و پتوهایی کاموایی و …. گل های بسیار زیبا در ورودی مغازه ها.
ارکستری که بیشتر از افراد مسن با سازهای متفاوت تشکیل شده بود با لباس های هماهنگ آبی رنگ که برای عکسی به یادگار در دو ردیف ایستاده و نشسته گرد هم بودند در کنار ساختمانهای قدیمی زیبا که پرچم آمریکا طبق معمول در اهتزاز است در زیر آسمان ابری نقره فام پنبه ای شکل.
سلام خدمت استاد ارزشمندم و مریم خانم شایسته و همراهان گرامی
تصویر فایل جدید حاکی از این بود که تو این شهر کوچیک قراره بازم صدای (وای خدای من درونم) در بیاد.
.
شگفت زده میشم وقتی اینهمه زیبایی رو دریک قاب میبینم و چه خدایی است که برای اینهمه زیبایی سنگ تموم گذاشته و جز شکر راهی نیست.
اون ابی آسمون رو به هیچ وجه نمیتونم قناعت کنم زیادش میخوام و کوههای رفیع و بیشتر .
وقتی وارد یه شهر جدید میشین اونهمه نظم آگاهی در مورد شهرجدید با ویزیتور سنتر : مکانی که با آرامش اطلاعات مناسب و میده ، مثال زدنیه.
وقتی مرکز اطلاعات یک شهر رو با همه جزئیات از نقشه و کارت گرفته تا تابلو ها و دست سازه ها و پوشاک و ….یکجا ارائه میشن ،
یاد حرف استاد می افتم که در فایل زندگی در بهشت گفته بودن مینویسن تا با برنامه جلو برن و …..
و این سنتر به قول مریم جاان انقد homy, historical و کوچولو اما با کیفیته که نقشه راه رو با زبون قانون بهت میده تا کامل با توجه به سلیقت از مسیر لذت ببری و انتخابهای درخور و شایسته داشته باشی .
چقدر میتونه راهگشا باشه تا از زمانت لذت کافی رو ببری خدایا شکرت
چیز دیگه ایی که بسیار قابل تحسین بود حرکت مرد دوچرخه سوار بود که جمله ( دهنده باش تا طبیعت در تو جاری شود) برام تداعی کرد.
آنقدر رهایی و آرامش و حس دیگر دوستی زیاده که ورای هر فکر و نظری کمک میکنه که حال خودش خوب بشه وگرنه میدونست اب مورد نیاز خیلی جاهای دیگه در دسترس ، اما حس مثبت این حرکت رو برای خودش خلق میکنه و این جریان مثبت براش ادامه داره .
دستان پرمهر خداوند در جهان، به زیبایهای جهان باشکوه(لحظه به لحظه) اضافه میکنه ، و کسی را یارای شکرگزاری در خور یزدان پاک نیست.
چه گروه موسیقی باحالی تقریبا تو رنج سنی یکسان، ای کاش یه کوچولو مینواختن، اما فقط برای برداشتن تصویر جمعی اومده بودن با منظره ایی عالی از شهر پررنگ و لعاب و کوههای سبز پشت سرشون.
فرداش چه مدرسهای میخوان اجرا کنن خدا میدونه ولی مطمئنا خوش میگذره
با دیدن این جمع صمیمی احساس کردم لابلای این کوهها چقدر زندگی با طعم طبیعت و دورهمی با ( سلیقه و هنر یکسان)، پررنگ شده و حسابی ثمر داده و شده تمرکزشون رو چیزی که دوست دارن و زندگی رو زنده زندگی میکنن.
بابت الگوهای موفق و شاد سپاسگزار خداوند هستم .
ممنونم از خداوندی که هرلحظه حمایتم میکنه و هرگاه یادم نیست اونه که همیشه یاد منه و فراموشم نمیکنه.
درود بر استاد گرانقدر و مریم مهربان خداروشکر بابت این ویدئو ک سرشار از انرژی مثبت و زیباییست طبیعت بکر و بی نظیر ارامش و انرژی خوبی ک در سطح شهر هست رو میشه ب وضوح دید ،محبت بی چشم داشت مرد مهربون، مرد و زنای تو خیابون ک با سازشون و لباس خوشرنگشون ارامش دهنده بودن فروشگاهای پر از وسیله های سنتی و زیبا و لطف شمادو عزیز ک ب تصویر کشیدین زیباییهارو برامون…
اینها همه تصاویری از خداست اما با رنگ و شکل مختلف 🩷🩷🩷
سپاس گذار لحظه ها ی زیبا و انرژی قشنگی ک در سرتاسر تصویر نمایانه
همینطور که داشتم اخر شب تو جام کامنتای قسمت بعدی رو میخوندم تا یه خواب قشنگ داشته باشم دیدم قسمت جدید اومده انقد خوشحال شدم که نگوووو
خانم شایسته ممنونم که کوچیکترین زیبایی و نکته مثبتی هم دستتون در نمیره حتی یه گل کوچیک
در طول فایل این نکته نظرمو جلب کرد که چقد همه ی افرادی که با شما برخورد میکنن مهربون و خوش برخورد و خنده رو هستن چقد بی منت براتون کار انجام میدن بی منت لبخند میزنن بی منت کمک میکنن و چقد باور لیاقت تاثیر داره تو این مورد چقد باور عزت نفس تاثیر داره چقد باور همه انسانها دستانی از طرف خدا هستند تاثیر داره چقد باور خداوند هدایت میکنه تاثیر داره
بخاطر این میگم عزت نفس و لیاقت چون شما خودتونو لایق دونستین که اون اقا از کارش بزنه به شما کمک کنه باوری که دارم تمام تلاشمو میکنم درستش کنم من تازه فهمیدم یه ترمز بزرگ دارم و اونم اینه که نمیتونم قبول کنم کسی بهم کمک کنه انگار حس میکنم نباید به طرفم زحمت بدم و این باور محدود کننده راه های کمک افراد رو برام سد کرده و میفهمم بخاطر باورهامه و باز هم برمیگردیم به بحث شیرین احساس عدم لیاقت باور ریشه داری که جلوی خیلی از نعمت هارو گرفته
یه باور دیگه ای که به شما کمک میکنه اینه که باور دارین همه ی انسانها خوب هستن چون از خود خدا هستن مقایسه میکنم با افرادی که میگن مثلا ترکها فلانن لرها فلانن شمالی ها فلانن بازاری ها فلانن دکترا اینطورین اینا اونطورین خب معلومه جهان چیزی جز باوری که دارن بهشون نشون نمیده جهان باورهاشونو تایید میکنه خدا هدایتشون میکنه در واقع خب من از وقتی با شما اشنا شدم اگاهانه باورمو تغییر دادم که همه ی مردم خوبن چون خداوند درون مخلوقاتش پنهان شده ما همه از خداییم و روح خدایی نمیتونه خوب نباشه و اگرم رفتاری دیدم که دوست نداشتم قطعا بخاطر باورهای منه قطعا من یه فرکانسی فرستادم که اون رفتار رو دیدم اینو روزی صدبار به خودم میگم و این ایه ی قران هم روش مهر تایید میزنه«هر خیری که بهتون میرسه از طرفه منه(خداوند) و هر شری که بهتون میرسه از طرف خودتونه»
یه باور دیگم که الان به ذهنم رسید باز برمیگرده به این جمله ی زیبا که مورد علاقمه «هرچه کنی به خودکنی گر همه نیک و بد کنی» یعنی استاد با این نیت به دیگران کمک میکنه،لبخند میزنه ،محبت میکنه که داره اون اتفاف رو برای خودش خلق میکنه
نکته ی بعدی که توجهمو جلب کرد این بود که اون افراد مسن چقد شاداب بودن چقد حس زندگی داشتن عمیقا و از ته دلم تحسینشون کردم اینجا دیدم یه عده به یه سنی که میرسن برای خودشون قبر و کفن میخرن!!! خب که چی بشه فکر میکنیم بعد مرگمون قحطی کفن و قبر میاد ؟؟؟خب چرا تا اخرین قطره ی خونمون زندگی نمیکنیم ؟
ممنون از شما استاد عزیزم و خانم شایسته جانم و خانواده ی نورانیم
(( مریم جان اشاره کرده گفته این هست رحمت خداوند این هست وعده خداوند این هست بهشت خداوند ))
«و زمانی که به صورت زیبایی استاد در این عکس نگاه کنی حس میکنی در ادامه حرف مریم عزیز گفته باور کن بیبین وعده خداوند را بیبین رحمت خداوند را
پس برای من وعده خداوند حق بود و هست برای تو هم حق هست باورش کن »
داشتم با خدا حرف میزدم راستی یک نامه زیبا نوشتم نامه عاشق به معشوق
ساعت 1:9 شب هست و همین طور به آسمان نگاه داشتم من عاشق مهتاب هستم آسمان هم امشب زیاد زیبا و دل انگیز هست آخر افریده اش کیست ؟؟ خدای زیبایم خالق زیبایی ها
همین طور حرف میزدم که صورتم پر از اشک شد به قدرت خدا می دیدم به آسمان بزرگش و زیبایش به مهتاب قشنگش که هیچ احدی قادر به ساختنش نیست
داشتم میگفتم خدایا خودت مرا به یقین برسان قسمی که ابراهیمت رساندی مگر خودت نبودی که به یقین رساندیش
قسمی که مریم مقدس از شدت اندوه در وقت زایمان اش گفت کاش پیش از این ها میمردم
خودت نبودی برایش گفتی اندوه گین مباش و برایش آب و خرما تازه مهیا کردی
گفت ؛ برای تو نکردیم ؟
ساکت ماندم بخداا شرمنده شدم
با صداقت اگر جواب بدهیم خدا برای کدام مان هست که خدایی نکرده هست که مهر نورزیده که محبت نکرده که لطف نکرده که رحمت نکرده ؟
از زمانی که چشم باز کردیم در این دنیا مادی فقط خدا هست که محبت کرده عشق را نثار مان کرده خواسته های مان را اجابت کرده
پیش از به دنیا آمدن ما روزی ما را مهیا کرده هست
چرا فراموش میکنم ؟
چرا این قدر فراموشکار هستم ؟
با خود میگفتم خدایا اگر همین چشم های قشنگم را تو نمیدادی آیا میتوانستم زیبای این آسمان در این شب قشنگ بیبینم چقدرر من ناتوان هستم در برابر تو
چقدر ناشکرر هستم
خدایاااا کرور کرور شکرت
دیدم فایل جدید آمده در دانلود گذاشتم که فردا بیبینم و کمنتم را هم فردا نوشته کنم
با همان صورت پر از اشک سر به بالش گذاشتم که این آیه تکرار در زهنم
وَالضُّحَى ﴿1﴾ قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1) وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾ و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2) مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3) وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4) وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾ و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شوی (5)
خصوصا این آیت که میگوید وبه زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شوی
گفت : باور میکنی این آیه من را
با جان دل قبول میکنی که من برایت بی نهایت عطا میکنم
راست بگویم ساکت ماندم چشمم باز شد سرم را بالا کردم نمیشود به خودم دروغ بگویم یکی این هست که انسان فقط به حرف میگوید بلی
یکی واقعا باور هست یقین هست
که خداوند خودش آگاه هست که از کدام دسته هستی
در همین لحظه یاد حرف استاد افتیدم در یکی از فایل هایشان شنیده بودم
گفتن خداوند به همه ما میگوید که برایت ثروت میدهم یا ثروتمند میسازمت یا ثروتمند میشوی وعده من ( خدا ) حق هست همین حرف ها را گفتن دقیق حضور زهن ندارم
استاد گفت : کیست که این حرف را باور کند آیا ما باور میکنیم که بلی خداوند من را ثروتمند میسازد یا بی نهایت ثروت برایم میبخشد
استاد در همان فایل گفت به همه ما حداقل یکبار گفته شده ولی کیست که بشنود باور کند
گفت زمانی که به من گفته شد من میلیون بار با خودم این ندای خداوند را تکرار کردم باور کردم تکرار کردم
حالا همه ما نتیجه این اعتماد هایش را به خدا میبینیم
به خودم میگویم این حرف ها را
روزانه ده ها بار صدای خدا را میشنوم که میگوید آرام باش من هستم
نگران چی هستی من بیمه قشنگ زنده گی ات هستم من میسازم برایت
همه چیز در دست من هست
صبح خوش هستم چاشت دوباره یادم میرود
چرا ؟
چون باور نمیکنم تکرار نمیکنم
یاد مان باشد که خداوند رفیق همه ماست به همه ما خدایی کرده هست به محمد ابراهیم علی موسی مریم عباسمنش همه ما ها
به نام خدای مهربانی ها
سلام به نام زیبای خداوند
سلام به استاد عشق
سلام به شایسته ترین شایسته ها
سلام به هم کلاسیها و هم فرکانسی های عزیزم
یه چرتی زده بودم و ساعت 2 بیدار شدم
گفتم یه فایل ببینم تا حواس ذهنم رو از این همه نجوا پرت کنم که با فایل جدید سفر به دور آمریکا روبرو شدم
خیلی خوشحال شدم و گل از گلم شکفت
خدایا شکرت
شکرت که دوباره میتونم زیبایی ببینم
دوباره میتونم صدای استاد جان رو بشنوم
خدایا شکرت که 16 دقیقه در زمان حال زندگی کردم
تصاویر اول فایل منو یاد جاده شمال و سد کرج و اون حوالی انداخت یادش بخیر روزایی رو که میرفتیم سفر و اون مناظر زیبا رو میدیدم سیر نمیشدم به همسرم میگفتم چقدر زود رسیدیم
نمای کلی شهر ازین بالا چقدر زیباس عاشق دیدن همچین صحنه هایی هستم
آقا این جاده ها چقدر صاف، چقدر شفاف، چقدر تمیز، اصلا جنس آسفالت فرق میکنه
چقدر وسعت فضا هست خونه ها با فاصله زیادی از هم قرار دارن توی ایران همچین بافتی بیشتر توی روستاها دیده میشه و من بعید میدونم شهری باشه که خونه ها، توش متراکم نباشن و با فاصله زیادی از هم ساخته شده باشن، استاد خاله من هم یه سفر رفته بود کانادا و فیلمی که برامون میفرستاد دقیقا همچین ساختاری از خونه ها و ماشین های خوشگل و درختان و طبیعت رو داشت
چه ویزیتور سنتر شیکی
ووووو فضای استراحت خانمها و آقایون جدا
وقتی با مکان خالی از جمعیت روبرو شدم یاد زمانهایی افتادم که مخصوصا تابستونا و عید نوروز، هر شهری میرفتیم وای آدم بود که می دیدی ، یعنی اوایل که فایلای سفرنامه رو میدیدم هر جا میرفتید خلوت خلوت با خودم میگفتم آمریکا جمعیت نداره هیچ آدم و به اصطلاح شلوغی و ازدحامی ندیدم بعد که متوجه شدم تقریبا 300 میلیون جمعیت داره و مقایسه کردم با ایران خودمون گفتم وووووو پس وسعت و پهناوری این کشور چقدر زیاده که آدما توش پخشند
سیلورتن رو عشقه، خیلی هومی و هیستوری کال و کوچولو و باحاله
استاد مگه نمیگن انرژی یعنی آب و برق و گاز اونجا و سایر کشورها گرونه بجز ایران البته ،،، پس چجوریه که اون آقاهه بدون هیچ چشمداشتی یک تانکر آب به شما میده واقعا؟ و به قول مریم عزیزم به محض اینکه خاسته ای داشته باشیم خداوند راهشو میگه
و صدای بوق قطار، به نظرم ازون لوکوموتیو های قدیمی اومد که تو فیلمها میدیدم قبلا البته، انشالله تو فایل بعدی ببینم چطوریه صداش که قشنگ بود
حالا بریم سراغ مغازه ها
وااای خدای من تنها سوپر مارکت شهر
الان اینجا بود سوپر مارکت و مغازه خوراکی فقط یدونه توی شهر باشه!!!! نه هرگز ، به قول ابراهیم عزیزم که از شهر قم عبور کردن ، سوهان اکبر و ننه ها ، سوهان اصغر و عمه ها و همینجوری مغازه پشت مغازه که از هر صنفی عین قارچ مغازه درمیاد البته اینو هم بگم که این قضیه رو من از دید فراوانی می بینم و نمیگم که چشم و هم چشمی میکنن
بعد برای غذا چه جای خوبی پیدا کردیم یه تیکه از بهشت چقدر رویایی چقدر بی نظیر صدای آبشار دیوونم کرد من که هر موقع میرم طبیعت اشتهام باز میشه و دو برابر غذا میخورم شما رو نمیدونم ولی طبق قانون سلامتی عمل کردن فکر کنم اشتها رو هم کنترل میکنه
چه مغازه های باحالی همش رنگ بود رو رنگ بود و رنگ چه اکسسوری ها و دکوری های شیکی یه درسی که از مریم جون یاد گرفتم اینکه اصلا دکوری و مجسمه و اکسسوری و چیزای تزئینی خرید نمیکنه اگه من بودم دلم میخاس خرید کنم ولی ازین به بعد جلوی خودمو میگیرم واقعا لازم نداریم
باز متوجه تفاوت مغازه های اینجا با اونجا شدم اینکه تو سالهای اخیر تقریبا همه دوربین گذاشتن ولی اونجا نه، چقدر اعتماد چقدر عالی، چقدر آدم آرامش میگیره
الان دیگه خیلی از خونه ها هم دم درشون دوربین گذاشتن و من با خودم میگفتم چرااا واقعا چرا شاید آدم مهمی اند و بد خواه دارن یا خیلی ثروتمندن و پول و طلا زیاد دارن باشه ،هر چقدر هم که مهم باشی و پولدار به اندازه استاد نیستی که، چرا فکر میکنی دیگران میتونن بلایی سرت بیارن
خدا رو شکر من ازین فکرا دور شدم
آقا چه کشوهای چوبی با حالی جون میده جواهراتت رو بزاری توش
دوباره دیدم روی تیشرتها نوشته شده سیلورتن یعنی این مردم چقدر با خودشون در صلحند که اینا رو میخرن و می پوشن
بخدا اگه به من لباسی بدن که روش نوشته شده باشه قم نه تنها پولی به ازاش نمیدم که هیچ حتی اگه رایگانم باشه اینکارو نمیکنم حالا نمیدونم دلیلش از کمبود عزت نفسه یا نه قمی ها طوری رفتار کردن که وجهه خوبی نداشته باشن تو کشور
البته که عملکرد هر کس بخودش مربوطه ولی من با تیشرت ، کلاه و هرچی که نماد شهرم باشه مخالفم تازه پسرم میگفت مامان پلاک ماشینو از تهران بگیریم همونطور که بعضی از دوستان و فامیل از شهرهای اطراف پلاک گرفتن ولی من دارم یاد میگیرم که زیبایی هاشو ببینم تا پرت بشم به شهر دیگه ای
باز یه موضوع دیگه ای توجه منو جلب کرد اینکه مردمان اونجا با عشق پرچم کشورشون رو نصب کردن اون بالا ولی این روزا پرچم سیاهه که از در و دیوار شهرم آویزونه اونجا بجز پرچم آمریکا هیچ پرچم دیگه ای ندیدم حالا بعضی ایالت ها هم پرچم خودشون ولی اینجا تا دلت بخواد نماد و پرچم رنگارنگ به مناسبت های مختلف ، اصلن یه اکیپی داره شهر داری، در طول سال فقط تو خیابونا پرچم میزنن پرچم جمع میکنن
آخر فایل فکر کردم گروه سرود مسن ها و بازنشستگان هست بعد دیدم میخان موزیک بنوازن جالب اینجا بود که چند نفری به راحتی زانو زدن نشستن پایین و براحتی ایستادن چقدر سلامت چقدر سالم تحسین میکنم چقدر با روحیه چقدر با نشاط چقدر هماهنگ چقدر آبی یکدست
خدایا شکرت
ما که حالشو بردیم باشد تا رستگار شویم
ماچ به کله هاتون
سلام ژیلا جون
شبت بخیر عزیزم . البته فکر کنم وقتی پیام من رو بخونی دیگه صبح باشه..
واااای خیلیییی خندیدم با کامنتت ، ١ بار چند ساعت پیش خوندم و خندیدم، بعد گم کردم کامنت شمارو اصلا نمیدونستم کامنت به اسم کی بود، گفتم باید بگردم پیداش کنم و بهش بگم که چه خنده ی از تهِ دلی رو بهم هدیه کردی عزیزم … چند صفحه کامنت دوباره خوندم تا پیدات کردم…
وای بازم خندم گرفت اونجا که گفتی
(بخدا اگه به من لباسی بدن که روش نوشته شده باشه قم نه تنها پولی به ازاش نمیدم که هیچ حتی اگه رایگانم باشه اینکارو نمیکنم)
ممنونم ازت که حسِ خوب دادی بهم.
امروز بعد از خوندنِ پاسخ یکی از دوستانِ عزیز (سمانه صوفی) به کامنتم و خوندن حرفای قشنگشون که مام باید به کامنتِ بچه ها پاسخ بدیم، همونجا تصمیم گرفتم اینکارو کنم و فکر کنم امروز شما چهارمین نفر باشی ، برای همین مشتاق شدم کامنتتون رو پیدا کنم و تشکر کنم .
سلام به الهام عزیزم
خوشحالم که دوستان گل زیادی پیدا کردم تو این سایت
منم دو سه روز پیش داشتم اسم دوستان عزیزم که تو سایت با کامنت هاشون باهاشون آشنا هستم رو تو ذهنم مرور میکردم سی نفر به بالا شدن.
خدا رو شکر که من با این همه انسان فوق العاده آشنا هستم و از بودن معنوی در کنارشون استفاده میکنم لذت میبرم و احساس خوبی پیدا میکنم
سپاسگزار نگاه مهربان شما هستم عزیزم
شاد و ثروتمند و سلامت در دنیا و آخرت باشید
به نام تنها قدرت مطلق جهان،رب هدایتگر
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند
سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست،بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید
سلام همسفران عزیزم امیدوارم حالتون عالی باشه
فکر کنم شما پنجم یا ششم آگست سفر رو شروع کردین ولی ما یکم سپتامبر داریم این زیبایی های بینظیر رو میبینیم یعنی این قسمتهای واقعا قشنگی که هوش از سرمون پرونده و نتایج پربرکتی ایجاد کرده قسمت 193 تا الان که 204 هستیم مربوط به هفته اول سفرتونه ولی برای ما نزدیک به یکماه زمان برده به والله هنوزم هضم نکردم باورکنید هنوزم در حیرتم ازین حجم وسیع نعمتها ،اگر اونجا بودم و فقط تو یکهفته اینهمه زیبایی به وجودم تزریق شده بود قطعا از ذوق و هیجان فراوون خواب از سرم میپرید ،از خورد و خوراک میوفتادم ،اصلا به معنای واقعی کلمه دیوونه میشدم !
مرا هزار زبان فصیح بایستی که شکر نعمت وی کردمی یکی ز هزار
خدا میدونه در هفته های بعدی چقدر طبیعت عالی و آگاهی های نابی میبینیم و چقدر معجزات زندگیمون بیشتر میشه تو کامنتا میخونم که دوستان عزیزم رفتن سفر یا در حال آماده شدن برای مسافرت هستند و هدایتی حرکت کردن چقدر تحسینشون کردم و چقدر خوشحال شدم برای سفرهایی که هرکدومش شخصیت بهتری برامون میسازه و وقتی از سفر برمیکردیم ،بزرگ شدن و وسیع شدن رو به وضوح میفهمیم خدایاشکرت .
……………………………………………………………………..
• وای خدای من چه جاده ای چه کوههایی چقدر قشنگه چطور توصیفش کنم خدایا از همین اولین منظره چشمام پر از اشک شد ، پنجره کنار تختمو باز کردم باد خنکی میوزه همزمانی این منظره جاده و کوههای رویاییش و نسیم خنکی ک الان به صورتم میخوره حس و حالم رو خیلی واقعی تر کرده ،خودم رو تصور کردم در همچین جاده ای در حالیکه شیشه ماشینو پایین زدم و ی دستم رو آوردم بیرون از ماشین که بیشتر و بیشتر ازین منظره و خنکاش استفاده کنم و دارم با خودم بلند بلند ترانه میخونم: ((مستو گیجم، منو از این وسط جمع کن، ببرم جایی که هیچ کسی نباشه،حالِ من خوبه هیچ کسو نمیشناسم ،تو رو میبینم محوِ توست حواسم)) نمیدونم چرا این ! ولی قطعا توصیف حالم با همین آهنگ شهاب تیام ممکنه!!! هههههه
خدایاشکرت چقدر جاده های آمریکا پهناوره هزاران بار شکرت چه شهر کوهپایه ای و قشنگی ،چقدر خلوته شبیه شهرکای صنعتی اینجاس مخصوصا رنگ بام خونه ها ،این شهر جون میده برای گذروندن ی تعطیلات آخر هفته آروم و دلچسب ! چقدر تجربه بینظیری میتونه باشه
استاد با قاطعیت میگم من نجمه نیستم اگر یکروزی به سیلورتن سفر نکنم! هنوز واردش نشدید خیلی با این شهر کوچولو ارتباط گرفتم حتما روزی میرسه که واردش بشم و تو همین جاده رویایی در همین فصل سال آهنگ شهاب تیامو به یاد الان که کامنتو مینویسم گوش بدم و بگم یادش بخیر اونروزا کجا بودی و الان کجایی نجمه.«این کامنت بماند یادگار »
امشب اتفاقی افتاد که باعث شد نگاهم به زندگی وخواسته هام واضحتر و جدیتر بشه،دوست دوران بچگی و صمیمی ترین دوستِ برادرم که سی وخورده ای سنش بود و انسان خیلی خوبی بود فوت کرد و به دیار باقی شتافت برادرم گریه میکرد همه ناراحت بودند و میگفتن هنوز سنی نداشت ،جوون مردن خیلی سخته و ازین حرفا! در لحظات اولیه شنیدن این خبر حالم خوب بود و با خودم مرور میکردم این دنیا لحظه ای بیش نیست در برابر عظمت دنیای ابدی ،همه ما روزی باید بریم به جای همیشگیمون به مامانم گفتم اینجا گذره همه میریم پیش خالق و چی بهتر از این ، ولی بعد چند ساعت با شنیدن گریه های برادرم نزدیک بود کنترل ذهنمو از دست بدم ومثل بقیه غصه بخورم ولی زود رفتم تو حیاط زیر نور مهتابِ زیبا راه رفتم و حرف زدم از اون انسان مهربون تشکر کردم بخاطر خوبیاش بخاطر این نام نیکی که ازش باقی میمونه چون همه بعد از یکبار برخورد میفهمیدن چقدر انسان پاک و شریفیه ،مدام گذرا بودن این دنیا رو مرور کردم و حسم اونقدر خوب شد که اشک ریختم از نزدیکی به خدا.همین امشب بهم تلنگری وارد شد ، نجمه از کجا معلومه فردا زنده باشی ؟ حتی یکساعت بعد ؟ یک دقیقه بعد؟ تو برای چی اومدی به این جهان؟
من اومدم تا تجربه کنم و لذت ببرم، چی رو تجربه کنی؟ از چی لذت ببری؟ این سوال دست به قلمم کرد و نوشتم و نوشتم از خواسته هام ،از چیزهایی که دوست دارم داشته باشم، از جاهایی که دوست دارم اونجا باشم، از شغلی که میخوام ،از روابطی ک میخوام، از ثروتی ک میخوام، از شخصیتی که میخام ، از سلامتی که میخام ،از سبک قشنگ زندگی ک میخام….
نوشتم ونوشتم خیلی واضح خیلی دقیق ، خودمو دیدم تو زندگی رویایی که میخوام ، تپش قلبم رفت بالا بی اختیار اشک میریختم…. مرگ دوست عزیزمون امشب برای من تلنگری بود که جدیتر باشم برای اهدافم …با خودم گفتم من اگه الان بمیرم روحم حسرت چه چیزایی رو میخوره که نذاشتم تجربه کنه ؟ اگر الان بمیرم راضیم ؟؟؟ آیا وقتی با اون کسی که میتونستم باشم مواجه شم راضیم؟؟؟و جواب محکم و قاطعانه خیر بود با این سوالا چنان تنم مور مور شد که قفل شدم من هنوز خیلی چیزا رو تجربه نکردم دوست دارم تجربه کنم……نجمه جان پس محکم باش جهاد اکبر راه بنداز ،جدیتر ادامه بده هرروز فقط در جهت خواسته هات باش…
بخدا که انسان خیلی فراموشکاره چرا یادم میره وظیفه من در این جهان مادی تجربه و لذت بردنه
وظیفه من تو این جهان خوب زیستنه
وظیفه من گسترش دادن خودم و جهان اطرافمه … استغفرالله ربی و اتوب الیه
همین امشب هدایت شدم به قسمت 43 گفتگو با دوستان و چقدرررررر مرتبط بود با گفتگوهای امشب با خودم الهی شکرت.
من بعد از اون گفتگوها با خودم سبکتر شدم حس میکنم بزرگتر شدم …..
• بریم بقیه داستان : رسیدیم به شهر سیلورتن و ویزیتور سنتری که مثل شهرش کوچولو موچولوعه ولی پر از قشنگی ،پر از زیبایی، تحسین برانگیزه که حتی شهری به این کوچیکی ویزیتور سنتر داره قطعا بخاطر حجم زیاد گردشگرانیه که به این منطقه سفر میکنند و در کل کارشون درسته اطلاعات خوبی به گردشگران میدن وچقدر سود میاره برای شهرشون چه ایده خوبی بوده این ویزیتور سنترها . از تکامل حمل و نقل فیلم گرفتید اهمیت تکامل برامون مرور میشه ممنون مریم خانم حتی از رست روم تمیز و قشنگش فیلم گرفتین چه حس خوبی داره وقتی گفتید بوی خوبی میده من بوی اسانس سیب قرمز به نظرم اومد چون پنجره اتاقم بازه و درختای سیب تو حیاط فراوونن بوی سیب تو کل فضا هست و ناخودآگاه هر بوی خوبی رو بوی عطر سیب حس میکنم !!!
تو بخش اطلاعات عمومی از تفریحات این منطقه گفتن که حتما میریم لذت میبریم، چندسال پیش سفر یکروزه زمستانه داشتم قرار بود زیپ لاین بریم ولی بخاطر برف سنگین اون منطقه زیپ لاینش تعطیل بود و حتی تله کابینش بخاطرهمین فرصت نشد تجربه ش کنم ولی به خودم قول میدم در سفرهای آینده حتما حتما زیپ لاین و پرش از صخره و اصلن هرچیزی که وجود داشتو تجربه کنم الهی آمین.
•وای خدایا انگار تو تابلوی نقاشی دارین رانندگی میکنین چه قشنگه این جاده ها و این شهر چه ساختمونای قشنگی داره چقدر خوبه که تو شهرای کوچیک ساختمونا بلند نیستن و تمام زیباییای پشت ساختمونا مثل درختا وکوهها دیده میشه چه حس و حال قشنگتری داره الهی شکرت بخاطر این مرد دوچرخه سوار مهربان که بدون چشم داشت شمارو به خونش برد تا مخزن آب کمپر رو پر کنید چقدر سخاوتمند ! این مرد میتونست در قبالش هزینه گزافی بگیره چون شما گردشگر هستین و جایی رو نمیشناسین ولی خداوند دلشو نرم کرد البته میدونم حتما شما هم به طرز جادوئی با این مرد ارتباط موثر بر قرار کردین خدایاشکرت به محض اینکه آدم نیازی پیدا میکنه خداوند راهها رو فراهم میکنه ،چه خونه قشنگی داره …استاد من از وقتی تو این مسیرم خیلی لطیف شدم هروقت مهربونی ببینم همینکه اعتبارشو به خدا میدم اشکام سرازیر میشه حتی برای چیزای کوچیک ، مثلا رفتم نونوایی سنگک، پول نون ساده رو داده بودم اما نون کنجدی برام آورد گفت اینو شما ببرید …یا اینکه در حال آب خوردن تو پارک بودم از شیر آبی ک باید با دست فشارش میدادم یکی اومد شیر آبو برام نگه داشت بعدشم بجای اینکه من تشکر کنم اون گفت به آدمای خوبی مثل شما باید کمک کرد و رفتتتتت همین اتفاقا دلمو زیرو رو میکنه خدارو بیادم میاره الهی شکرت
•چه ماشینهای متنوع و لوکسی توی این شهر دیدیم چه رنگای قشنگی، صدای قطارم میاد به به چی ازاین بهتر! بریم بگردیم با قطار و لذت ببریم تو فصل های قبل تور با کشتی رفتیم ایندفه با قطار میریم ،
•وارد تنها فروشگاه سیلورتن میشیم چقدر تمیزه میریم سمت مواد غذایی و قطعا گوشت میخریم دیگه! درسته که ندیدیم چی خریدین ولی چشم بسته میگم فقط گوشت و شاید تمشک اگه خودم بیام که همینارو میخرم ! اصن مگه میشه چیزای دیگه خرید؟ به به چه میوه هایی داره چقدر منظم چیدن چقدر رنگوارنگ ،آسمون آبی رو ببین چه قشنگه خدایا این ابر سفید با منظره کوه و درختای جاده چقدر قشنگه الله اکبر
•عالیه این جایی که برای غذا خوردن انتخاب کردین آبشار و کوه و درخت و هوای بینظیر یعنی همه چی رو باهم داره خدایاشکرت
•و همراه مریم خانم میریم بازار گردی ، دمت گرم که بفکر مائی میدونی که خانما عاشق خریدن به به دقیقا رفتین فروشگاهی که باب میل خانماس همه چی داخلش پیدا میشه از زیور آلات گرفته تا لباس و کلی تابلو و عروسک و ازاین کلاه پوستیا که تو فصل قبل خریدید و کشوهای چوبی که صنایع دستی محسوب میشه و سنگهای جواهر بینظیر که فکر کنم آمِتیست باشه و هزاران چیز دیگه ای که وجود داشت، راستی دیگه لیوان هر منطقه رو نمیخرید؟
•و در آخر دیدن این گروه از افراد مسن چقدر حس امید و زندگی میداد با این لباسهای همرنگ و شاد ، خدایاشکرت یک قسمت دیگه از زیبایی های سفرنامه رو دیدم و تونستم کامنت بذارم و توجه کنم به نکات مثبت و خواسته هام .
امشب با حس سبکی خاصی کامنت نوشتم الهی شکرت
یا حق
به نام خدای زیبایی ها
سلام…
واقعا این سفر فوق العادست
امروز روز دومی هست که من تعهد دادم به خودم که هرروز هرجور شده کامنت بزارم روی سایت چون دوست دارم ذهنم رو فقط ورودی مثبت بدم و خب کامنت گذاشتن حواس من رو متمرکز میکنه روی زیبایی ها و قشنگی ها و خب قاعدتا اصلا توجه من نمیتونه به چیز های نازیبا بره
خدایا شکرت بابت این سایت فوق العاده که این امکان رو فراهم کرده
چند وقتی میشه که از فضای سایت و پیشرفت و کار کردن روی خودم دور شده بودم، فکر میکردم بیرون خبریه، بیرون حال خوبه بیشتریه، قضاوت میکردم خودمو با بقیه و این باعث شد به سبک شخصی خودم شک کنم و بزنم زیر تعهد هام و مسیر زیبایی که داشتم پیش میرفتم
حس و حاب اون موقع ها که تمرکزی روی خودم کار میکردم رو که به یاد میارم واقعا بینظیر بود چون صبح تا شب ورودی مناسب به ذهنم میدادم و درگیر سایت و کار کردن روی مهارت هام بودم دقیق میدونستم که دارم چیکار میکنم کجای مسیرم و شکل فکر کردن مغزم هم تغییر کرده بود و نتیجش احساس فوق العاده خوب و آرامش بود..
بعدش که دقیقا نمیدونم از کجا شروع شد، شروع کردم به دور شدن از این مسیر زیبای سایت، دور شدن از کار کردن روی دوره ایی که همین اوایل تابستون تهیه اش کردم(دوره فوق العاده کشف قوانین)، و فکر میکنم اگر اشتباه نکنم همه این دوری ها با این جمله شروع شد که: نه حالا این فلان کار رو بکنم که اشکال نداره بابا.. یعنی یک کاری که میدونستم منو از مسیر دور میکنه اما انجامش دادم و همینطور افتادم توی سیکل معیوب
به طوری که الان دقیقا نمیدونم کجای مسیر هستم دوباره باید از کجا شروع کنم چطوری دوباره بیفتم رو غلتک.. نمیدونم چطوری باید تمرین کنم، فایل ببینم، کار کنم، مهارتام رو ببرم بالا
امااا
به خودم تعهد دادم که هر قدمی که لازم باشه رو انجام میدم و باتمرکز بالا دیگه توی همین مسیر هستم الان اتفاقا این تعهد دیگه کشکی نیست چون رفتم دورامو زدم و برگشتم و دیدم بابا بیرون هیچ خبری نیست اون حال فوق العاده رو من میخوام اون حس وحال که خدارو با تک تک سلول هام حس کنم اون حس و حال پیشرفت
(الانم صدای زیبای اذون صبح رو دارم میشنوم و من دست ازنوشتن برمیدارم و در طول اذان با خدای خودم صحبت میکنم)
…..
همینطور که بالاتر اشاره کردم من دوره کشف قوانین رو شروع کردم اول های تابستان اما خیلی ضعیف خیلی ناجور و واقعا انگار نه انگار که چه شور و شوقی قبل از تهیه این دوره داشتم. بارها به خدا میگفتم خدایا اگه من این دوره رو بگیرم تک تک تمریناتش رو سلولی انجام میدم اما فراموش کردم منِ انسان، موجود فراموش کاری هستم.
به همین دلیل تصمیم گرفتم که دوباره دوره رو شروع کنم (با اینکه تا جلسه 6 اش هم بیشتر پیش نرفتم) اما الان بعد از این فایل قراره واقعا دیگه جلسه اول رو گوش کنم با دقت تمام و تمریناتش رو با جزییات انجام بدم ان شاءا… خداوند هدایتم کند، آره اینقدر میخوام سرم و گرم بازی خودم کنم گرم سبک شخصی خودم کنم که وقت فکر کردن به چرت و پرت هم نداشته باشم و درنتیجه احساس خوبی هم داشته باشم
یکی از کارهایی که کمک میکنه حالمون عالی بشه توجه به نکات مثبت هستش خب پس بریم این فایل قشنگی که استاد و خانم شایسته برامون اماده کردن رو ببینیم و تحسین کنیم زیبایی هارو لتس گو..
واو..
این جاده کوهستانی زیبا و سرسبز منو یاد جاده های شمال خودمون میندازه، چقدر دلم هوای شمال رو کرد خدایا هدایتم کن.. تو قدرتش و داری.
سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که اینقدر با ذوق و شوق برای ما سفر به دور آمریکا رو اماده میکنن و فیلم میگیرند از همه زیبایی های این سفر
چقدر بعد از دیدن قسمت های این سفرها و صحبت های استاد که درمورد خوبی های این کشور زیبا میگن خواسته زندگی کردن در آمریکا در من شکل گرفته، عجب کشور فوق العاده ایی هست واقعا خدایا شکرت..
بریم یک نگاهی به ویزیتور سنتر این شهر زیبا بندازیم ببینیم چی برامون داره.
خانم شایسته عزیز متشکرم بابت توضیحاتتون.
ای جانم! اون اقای مهربان که کارشو ول میکنه و میخواد مخزن آب شمارو پر کنه من چی بگم واقعا دمش گرم و صد در صد این بخاطر خالص بودن فرکانس های خودتون هستش که مردم حتی کارشونم ول میکنن تا به شما خیری برسونند. چقدر حس فوق العاده ایی داره این سبک زندگی، این احساس لیاقتی که همچین چیزیو منعکس میکنه در زندگی استاد و خانم شایسته.
چه شهر باحالیه ها یک لحظه خودمو جای اون اقای دوچرخه سوار تصور. کردم که از محل کارش میره خونه و این ویو کوه های زیبا رو میبینه چقدر فوق العاده باحاله خدای من!!
واقعا خدایاشکرت بخاطر این ادم های فوق العاده
به محض اینکه ادمی نیازی پیدا میکنه خداوند به سرعت جواب میده به نیاز هاش
واقعا همینه چرا باید نگران چیزی بود وقتی یک همچین نیرو اجابت کننده ایی رو نزدیکی خودمون داریم تازه نیاز هارو به عزتمندانه ترین شکل ممکن هم برطرف میکنه پس دیگه مشکل چیه.
تنها سوپر مارکت این شهر:)
واقعا خیلی شهر باحالیهههه چقدر همه چیز باحاله ادما. باحالن لوکیشن شهر که وسط کوه هاست چقدر دلنشین و زیباست
به به! چه فضای رویایی برای غذا خوردن برای لذت بردن از طبیعت خداوند خدایاشکرت واقعا خدایا صد هزار بار شکرت که اینقدر این جهان رو زیبا خلق کردی
خدایا منم میخوام ازینا ها حواست که هست مگه نه؟!
معلومه که هست
به به صدای آب و این ابشار فوق العاده و به به اقا به به صفا باشه
…
حس کنجکاوی خانم شایسته توی دیدن مغازه هایی که میره رو. واقعا دوست دارم این حس کنجکاوی به زندگی ادم معنی میبخشه
خداروسپاسگزارم بابت این فایل فوق العاده که زیبایی فقط به ما نشون داد
خوشحالم که دوباره مسیر زیبارو قراره شروع کنم
و تا آخر عمر هم این مسیر رو ادامه بدم و به خودم تعهد بدم که هیچ روزی رو چیت نمیکنم
خدایا متشکرم:))
به نام خدای هدایتگرم
سلام وعرض ادب و احترام خدمت استاد عباسمنش و عزیر دلش که دیگه الان عزیز همه ما شده و همه رفیقان عزیزم . همین نیم ساعت پیش تمرین ستاره قطبی رو نوشتم و میخواستم بخوابم که یه حسی بهم گفت برو سایت و اومدم دیدم بله فایل جدید اومده با یه عکس فوق العاده زیبا استاد اون ویوی پشت سرتون واقعا دیوانه میکنه آدم بی نهایت زیبا و فوق العاده و بینظیره و شما دو استاد عزیز چقدر بهم میاین اصلا این عکس با شما زیباییش دو برابر شده چقدر خدا رو شکر با قانون سلامتی خوشتیپ و خوشگل موشگل شدین یه عالمه بببووووووسسسسس و قلب و گل تقدیم شما دو عزیز دوست داشتنی.
Welcome to silverton خدا موندم چی بنویسم چقدر زیبایی چقدر تمیزی چقدر نعمت چقدر ثروت چقدر فراوانی دیدیم تو این فصل از سفرنامه واقعا که بینظیره آمریکا کوه های پوشیده از درختان کاج سرسبز و زیبا، گیاهان و گلهای خوشگل و رنگی خیابون های تر تمیز ماشینهای فوق العاده و آدم هایی که فارق از سن و سالشون فقط دنبال یه راهی واسه لذت بردن از زندگی شون هستن. و خدایی که همیشه هوای استاد رو داره فقط کافیه که استاد یه چیزی نیاز داشته باشه تا خدا بلافاصله یکی از دستانش رو برای کمک به استاد بفرستِ بابا آخه مگه میشه مگه داریم یه همچین چیزی مگه میتونه این همه اتفاقات جالب و شگفت انگیز واسه یه آدم بیافته؟ آخه مگه میشه یه آدم اینقد کارهاش و حرفاش بوی خدا بده، آخه مگه میشه یه نفر اینقد راحت رو دوش خدا بشینه و راحت کاراش انجام بشه، مگه یه آدم چقدر میتونه آسون بشه واسه آسونیها که فقط از یکی بپرسه که آقا ما آب میخوایم طرف کارش رو ول کنه با دوچرخه تو رو ببره تا خونش و بهت آب بده!!! خدایا سپاسگزارم ازت که انقدر هوای استاد رو داری آخه اونم بنده خوبی واسه توئه اون فقط رو خودت حساب میکنه اون فقط از خودت حساب میبره و کارش گسترش توحید و یکتا پرستی آخه اون دست ما رو گرفت تو رو به شنا سوند، قرآنِت رو به ما یاد داد روش زندگی کردن و لذت بردن از زندگی رو بهمون یاد داد چون ما فقط دنبال پول بودیم به خاطر پول اومدیم تو سایت ولی ما خیلی چیزهای با ارزشتر از اون چیزیکه میخواستیم رو یاد گرفتیم،اون بهمون گفت که ازت نترسیم و باهات دوست باشین،اون بهمون چگونه فکر خدا رو خوندن رو یاد داد، اون سپاسگزاری از نعمت هامون رو بهمون یاد داد، اون توجه به نکات مثبت رو یاد دادآخه ما ازت یه خدای جبار و خشمگین ساخته بودیم تو ذهنمون اون به ما گفت خدا خیلی مهربونتر از این حرفاس خدا ما رو خیلی دوست داره خیلی هوا همه مونُ داره اون بهمون گفت تو داری هر لحظه باهامون حرف میزنی و هدایتمون میکنی خدایا ما رو ببخش که بنده توحیدی تو نبودیم خدایا ما رو ببخش اگه رو همه حساب میکردیم جز تو خدایا ما رو ببخش که از همه میمیترسیدیم و قدرت رو تو ذهنمون به کسای دیگه میدادیم (رئیس،سپاهی،اطلاعاتی )خدایا ما رو ببخش که بهت شرک ورزیدیم خدایا ما رو ببخش که خیلی وقتها فراموشت کردیم ،آخه استاد میگه تو خیلی خیلی مهربونی میگه تو توبه پذیری و اگه ما هزار بارم اشتباه کنیم بازم ما رو میبخشی بازم دستمونُ میگیری آخه تو رحمان و رحیمی و غفوری آخه فرمانروای کل کیهانی
تو کسی هستی که حتی یک برگ درخت بدون اجازه ات نمی افته تو کسی هستی که به یه مورچه تو دل خاک روزی میرسونی ولی ما فراموش کاریم و زود تو رو و نعمت ها تو از یاد میبریم.
خدایا حتی واسه یه لحظه کوچیک هم ما رو به حال خودمون رها نکن
خدایا قدرتی به بهمون که بتونیم سپاسگزار نعمت های بی پاینت باشیم
خدایا ما رو به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت دادی هدایت فرما
خدایا سپاسگزارم به خاطر استاد عزیزم و خانم شایسته و این سایت توحیدی و همه اعضای این خانواده بینظیره خدایا سپاسگزارم که همه ما رو از یه طریقی با این سایت آشنا کردی تا تو رو بهتر بشناسیم
خدایا سپاسگزارم که هدایتم کردی تا این کامنت رو بنویسم
سلام حامد عزیز دوست خوبم
لذتبردم از کامنتتون عالی بود.
واقعا که قابل تحسین هستین که اینقدر قشنگ وریز به تمام نکات وقانونی که استاد به ما آموزش دادن اشاره کردین وبه ما هم یادآوری کردین که کجا بودیم وبا چه هدفی وبطور معجزه آسایی
هرکدوم از یه راهی وارد این سایت الهی شدیم. اومدیم که پولداربشیم اماشیفته وعاشق خداوند شدیم انگار که گمشده ای داشتیم پیداش کردیم وبه ثروت اصلی دست یافتیم.
وچقدر زیبا ودلنشین باخدای خودت صحبت کردی وسپاسگزاری کردی.
سپاسگزارم بخاطر کامنت بی نظیرتون.خداروشکر که درمسیر درست قرار گرفتین وبراتون آرزوی بهترینهارو دارم شاد وسالم وثروتمند وموفق باشید.
سلام به خواهر گلم فاطمه خانم عزیز. سپاسگزارم از لطفی که دارید بله دقیقا ثروت اصلی یعنی خداوند یعنی خوشبختی یعنی لذت بردن از نعمت های الانت یعنی این حس خوبی که از خوندن این کامنت فوقالعاده تون گرفتنم.امیدوارم که هر روز موفق تر باشید و در این مسیر الهی و توحیدی ثابت قدم باشید و هر روز از موفقیت ها تون برامون بنویسید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته
جاده زیبا را طی کرده و به ویزیتور سنتر سیلورتون می رسیم شهری بسیار کوچک شبیه به روستاهایی در شمال ایران کلبه ای چوبی کوچک که در ورودی آن سیر تکاملی شهر و حمل و نقل مردم این شهر را به تصویر کشیده و نقشه ی آن نیز بر روی دیواری که به رنگ سبز خوشرنگی است نصب شده بود.
طبق معمول هر کجا که شهر، استیت پارک، نشنال پارک و یا محلی برای اقامت مسافران و توریستها داشته سرویس بهداشتی بسیار تمیزی هم دارد مانند دیگر قسمتهای آن حتی کوچکترین زوایای هر کجای ان، تمیز و مرتب و منظم است.
شهری با کلبه ها و خانه هایی رنگارنگ که خبری از برج و آسمان خراش و ترید پیاده روی و داون تاون و……در آن نیست و انسان های مهربانی دارد که به نظر می رسد همیشه سکوت در این جا حکم فرما است . استاد برای پر کردن تانک آب ترک به دعوت شخصی که تنها از او آدرس محلی را می خواستند به خانه او هدایت شدند و مخزن تراک خود را پر کردبد . به همین سادگی و راحتی.خداوند شما را به بهترینها هدایت می کند.
قطاری که ما تنها صدای آن را شنیدیم. باید قدیمی باشد. قرار است گشتی با آن بزنید.
تنها سوپر مارکت این شهر که نیازهای عموم مردم را برطرف می کرد با میوه های خوشمزه ، مواد غذایی مورد نیاز و….. هر چیزی که بخواهی بود.
درختانی به رنگ سبز تیره که خبری از دریاچه و رودخانه این جا نیست و با تپه هایی سبز احاطه شده است.
بالاخره رودخانه و آبشاری بسیار کوچک نمایان شد. استاد و خانم شایسته همواره به زیباترین مکان ها هدایت می شوند مگر می شود جایی زیبا باشد و آنها در آن مکان نباشند هر کجا بهترین باشد حتما هدایت خواهند شد به همان زیبایی و آرامش که نه تنها آنها که ما هم لذت می بریم لذتی چند جانبه هم می بینیم و هم صدای استاد و خانم شایسته عزیز را می شنویم و هم درسهای فراوان تازه ای می گیریم. هر بار ما بیست واحد دانشگاهی را پاس می کنیم و در این دانشگاه بزرگ جهانی از استاد بهترین مطالب، آگاهی ها، باورها و زیباییها را یاد می گیریم و اگر در همان لحظه استاد از ما امتحان بگیرند بهترین نمره را خواهیم گرفت و به فایل بعدی که همان واحد بعدی دانشگاه استاد است هدایت می شویم و چالشهایی را برای خود ایجاد و سعی می کنیم که از پس ان بر آییم.
مغازه های کوچک با اجناسی معمولی تی شرت های رنگارنگ، عروسک های جذاب، ملزومات و دکوریجات گوناگون، کلاه پوست سمور که خانم شایسته پیش از این اصل آن را خریده بودند، صندوقچه های دست ساز چوبی، کیف و اکسسوری های خاص، زیر بشقابی های دست باف و پتوهایی کاموایی و …. گل های بسیار زیبا در ورودی مغازه ها.
ارکستری که بیشتر از افراد مسن با سازهای متفاوت تشکیل شده بود با لباس های هماهنگ آبی رنگ که برای عکسی به یادگار در دو ردیف ایستاده و نشسته گرد هم بودند در کنار ساختمانهای قدیمی زیبا که پرچم آمریکا طبق معمول در اهتزاز است در زیر آسمان ابری نقره فام پنبه ای شکل.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای هدایتگرم
سلامی گرم به استاد خودم و خانم شایسته فرشته
اومدم روی سایت تا بزنم روی نشونم ببینم درس امروز چیه
دیدم فایل جدید اومده روی سایت
از اولش دیدم این جنس زیبایی خیلی متفاوت تر از زیبایی های دیگه ست که بد جور به دل من میشینه
یه شهر کوچیک
ساختمونهای رنگی
آدم های صمیمی قدیمی که هنوز بی منت مهربونی میکنن
خیابون های خلوت که میشه وسطش نشست و عکس گرفت
سوغاتی فروشی کوچولو
سوپر مارکت کوچولو که میتونی توش بچه گیت رو ببینی
اون وقتیکه راه میرفتی بین قفسه ها و قدت فقط به قفسه اول میرسید
به پیشخوان مغازه دار که باید روی پنجه وایمیستادیم و پول مچاله توی دستمون رو بهش میدادیم
خانم میانسال مهربونی که بیش از دهها بار خودمم هم شاهدش بودم در همین آمریکا ,که با عششششششق اطلاعات میدن به مخاطب
حتی اگر اگر فقط مخاطب سلام کنه و اشتیاق توی صورتش باشه
بقیه راه رو با اطلاعات شیرینشون طی میکنن
خدارو هزار بار شکر
خدا با این فایل بهم گفت ،این زیبایی خونت اومده بود پایین
زیبایی که خدا رو شکر خیلی زیاد هست
اما مثل بدن که انواع مختلفی ویتامین نیاز داره
امروز روح من این نوع زیبایی رو کم داشت
که خدا هم به وعده اش عمل کرد
و من رو آورد نشوند جلوی این جعبه شیشه ای مانیتور
و پرتم کرد توی بچه گیم
چقدر کیف داد
دیشب فول مون بود (ماه کامل) معروف بود به ماه کامل آبی
جاتون خالی رفتیم آبزروتوری شهر ،همون رصدخانه ،و طلوع ماه رو نگاه کردیم
.
3 صب بیدار شدم دیدم انگار توی حیاط مهتابی روشن کردن
به ماه نگاه کردم گفتم مرسی که یه ساعت زودتر بیدارم کردی تا جلوه گری برام
دفترمو برداشتم در حالیکه چشمام از خواب آبریزش داشت ،شروع کردم آرزوهامو نوشتم
ما در این سایت و در کنار این دو فرشته یاد گرفتیم
هر جا فرکانسمون خیلی خوبه به خواسته هامون فکر کنیم
مثل اون صحرا با شن روان سفید که استاد توی سفر به دور آمریکا قبلی رفته بودن و نشستن با خانم شایسته آرزو و اهدافشون رو نوشتن
القصه ، بعدش مثل بقیه شبها رفتم پشت پنجره و بیرون رو نگاه کردم و هر چه خواستم با خالقم گفتم
یواش یواش که شب داشت چادرش رو پس میزد ،احساس کردم هوا داره مه آلود میشه
تا ساعت 5:30 که دیدم .
بللللللله
کل کوچه رو مه گرفت
آنقدر رویایی بود که در وصف نمی گنجه
و من فقط خدارو شکر کرد
درجه رطوبت بالا
و صدای جیر جیرک ها که همیشه من رو دیوونه میکنه
با مه غلیظ
با نسیم سحر و بوی باغچه
نمیدونم من رو کجا برد
فقط میدونم یک قدمی یار بودم
و حائلی بینمون نبود
فقط تشکر کردم
اینارو گفتم که بگم ،
و بهتره بگم یادآوری کنم
برای هممون
که وقتی قلابت میندازی توی حلقه زیبایی
انقدررررررر برات زیبایی میاد پشت هم
که وقت نمیکنی حتی خاطره هاش رو ثبت کنی توی ذهنت
مثل اون ماشینای شهر فرهنگ بچه گی که توی یه دقیقه کلی چیز قشنگ میدیدیم
این وسط بیزنس هم سر جاش داره کار خودش رو میکنه
مشتری دو روز پیش خرید کرده بود و هنوز پرداخت نکرده بود
معمولا بعد از یک روز که مشتری پرداخت نکنه ،کنسل میکنم خرید رو
میگم شاید پشیمون شده خودش روش نمیشه کنسل کنه
اما این مشتری یه حس دیکه ای بهم داد
انگار خدا بهم گفت براش صبر کن
براش دو روز صبر کردم
و همین امروز پرداخت کرد و جنس رو براش فرستادم به امید الله
خداوند همه چیز میشود همه کس را
به شرط ایمان
به شرط دوری
از
شیطان
استاد در آخر بگم ،اگر یه وقتی اومدید سمت کالیفرنیا
سرچ کنید شهری به نام Solvang
(سالونگ سیتی )
یه سبک اروپایی جالبی داره با همین ساختمونهای رنگی بامزه
بی نهایت به خاطر این فایل سپاسگذارم
به نام حضرت عشق
سلام خدمت استاد ارزشمندم و مریم خانم شایسته و همراهان گرامی
تصویر فایل جدید حاکی از این بود که تو این شهر کوچیک قراره بازم صدای (وای خدای من درونم) در بیاد.
.
شگفت زده میشم وقتی اینهمه زیبایی رو دریک قاب میبینم و چه خدایی است که برای اینهمه زیبایی سنگ تموم گذاشته و جز شکر راهی نیست.
اون ابی آسمون رو به هیچ وجه نمیتونم قناعت کنم زیادش میخوام و کوههای رفیع و بیشتر .
وقتی وارد یه شهر جدید میشین اونهمه نظم آگاهی در مورد شهرجدید با ویزیتور سنتر : مکانی که با آرامش اطلاعات مناسب و میده ، مثال زدنیه.
وقتی مرکز اطلاعات یک شهر رو با همه جزئیات از نقشه و کارت گرفته تا تابلو ها و دست سازه ها و پوشاک و ….یکجا ارائه میشن ،
یاد حرف استاد می افتم که در فایل زندگی در بهشت گفته بودن مینویسن تا با برنامه جلو برن و …..
و این سنتر به قول مریم جاان انقد homy, historical و کوچولو اما با کیفیته که نقشه راه رو با زبون قانون بهت میده تا کامل با توجه به سلیقت از مسیر لذت ببری و انتخابهای درخور و شایسته داشته باشی .
چقدر میتونه راهگشا باشه تا از زمانت لذت کافی رو ببری خدایا شکرت
چیز دیگه ایی که بسیار قابل تحسین بود حرکت مرد دوچرخه سوار بود که جمله ( دهنده باش تا طبیعت در تو جاری شود) برام تداعی کرد.
آنقدر رهایی و آرامش و حس دیگر دوستی زیاده که ورای هر فکر و نظری کمک میکنه که حال خودش خوب بشه وگرنه میدونست اب مورد نیاز خیلی جاهای دیگه در دسترس ، اما حس مثبت این حرکت رو برای خودش خلق میکنه و این جریان مثبت براش ادامه داره .
دستان پرمهر خداوند در جهان، به زیبایهای جهان باشکوه(لحظه به لحظه) اضافه میکنه ، و کسی را یارای شکرگزاری در خور یزدان پاک نیست.
چه گروه موسیقی باحالی تقریبا تو رنج سنی یکسان، ای کاش یه کوچولو مینواختن، اما فقط برای برداشتن تصویر جمعی اومده بودن با منظره ایی عالی از شهر پررنگ و لعاب و کوههای سبز پشت سرشون.
فرداش چه مدرسهای میخوان اجرا کنن خدا میدونه ولی مطمئنا خوش میگذره
با دیدن این جمع صمیمی احساس کردم لابلای این کوهها چقدر زندگی با طعم طبیعت و دورهمی با ( سلیقه و هنر یکسان)، پررنگ شده و حسابی ثمر داده و شده تمرکزشون رو چیزی که دوست دارن و زندگی رو زنده زندگی میکنن.
بابت الگوهای موفق و شاد سپاسگزار خداوند هستم .
ممنونم از خداوندی که هرلحظه حمایتم میکنه و هرگاه یادم نیست اونه که همیشه یاد منه و فراموشم نمیکنه.
خداروشاکرم بی نهایت
در پناه خدا شاد پیروز و سلامت و ثروتمند باشید.
درود بر استاد گرانقدر و مریم مهربان خداروشکر بابت این ویدئو ک سرشار از انرژی مثبت و زیباییست طبیعت بکر و بی نظیر ارامش و انرژی خوبی ک در سطح شهر هست رو میشه ب وضوح دید ،محبت بی چشم داشت مرد مهربون، مرد و زنای تو خیابون ک با سازشون و لباس خوشرنگشون ارامش دهنده بودن فروشگاهای پر از وسیله های سنتی و زیبا و لطف شمادو عزیز ک ب تصویر کشیدین زیباییهارو برامون…
اینها همه تصاویری از خداست اما با رنگ و شکل مختلف 🩷🩷🩷
سپاس گذار لحظه ها ی زیبا و انرژی قشنگی ک در سرتاسر تصویر نمایانه
به نام نامی دوست که هرچه دارم از اوست
همینطور که داشتم اخر شب تو جام کامنتای قسمت بعدی رو میخوندم تا یه خواب قشنگ داشته باشم دیدم قسمت جدید اومده انقد خوشحال شدم که نگوووو
خانم شایسته ممنونم که کوچیکترین زیبایی و نکته مثبتی هم دستتون در نمیره حتی یه گل کوچیک
در طول فایل این نکته نظرمو جلب کرد که چقد همه ی افرادی که با شما برخورد میکنن مهربون و خوش برخورد و خنده رو هستن چقد بی منت براتون کار انجام میدن بی منت لبخند میزنن بی منت کمک میکنن و چقد باور لیاقت تاثیر داره تو این مورد چقد باور عزت نفس تاثیر داره چقد باور همه انسانها دستانی از طرف خدا هستند تاثیر داره چقد باور خداوند هدایت میکنه تاثیر داره
بخاطر این میگم عزت نفس و لیاقت چون شما خودتونو لایق دونستین که اون اقا از کارش بزنه به شما کمک کنه باوری که دارم تمام تلاشمو میکنم درستش کنم من تازه فهمیدم یه ترمز بزرگ دارم و اونم اینه که نمیتونم قبول کنم کسی بهم کمک کنه انگار حس میکنم نباید به طرفم زحمت بدم و این باور محدود کننده راه های کمک افراد رو برام سد کرده و میفهمم بخاطر باورهامه و باز هم برمیگردیم به بحث شیرین احساس عدم لیاقت باور ریشه داری که جلوی خیلی از نعمت هارو گرفته
یه باور دیگه ای که به شما کمک میکنه اینه که باور دارین همه ی انسانها خوب هستن چون از خود خدا هستن مقایسه میکنم با افرادی که میگن مثلا ترکها فلانن لرها فلانن شمالی ها فلانن بازاری ها فلانن دکترا اینطورین اینا اونطورین خب معلومه جهان چیزی جز باوری که دارن بهشون نشون نمیده جهان باورهاشونو تایید میکنه خدا هدایتشون میکنه در واقع خب من از وقتی با شما اشنا شدم اگاهانه باورمو تغییر دادم که همه ی مردم خوبن چون خداوند درون مخلوقاتش پنهان شده ما همه از خداییم و روح خدایی نمیتونه خوب نباشه و اگرم رفتاری دیدم که دوست نداشتم قطعا بخاطر باورهای منه قطعا من یه فرکانسی فرستادم که اون رفتار رو دیدم اینو روزی صدبار به خودم میگم و این ایه ی قران هم روش مهر تایید میزنه«هر خیری که بهتون میرسه از طرفه منه(خداوند) و هر شری که بهتون میرسه از طرف خودتونه»
یه باور دیگم که الان به ذهنم رسید باز برمیگرده به این جمله ی زیبا که مورد علاقمه «هرچه کنی به خودکنی گر همه نیک و بد کنی» یعنی استاد با این نیت به دیگران کمک میکنه،لبخند میزنه ،محبت میکنه که داره اون اتفاف رو برای خودش خلق میکنه
نکته ی بعدی که توجهمو جلب کرد این بود که اون افراد مسن چقد شاداب بودن چقد حس زندگی داشتن عمیقا و از ته دلم تحسینشون کردم اینجا دیدم یه عده به یه سنی که میرسن برای خودشون قبر و کفن میخرن!!! خب که چی بشه فکر میکنیم بعد مرگمون قحطی کفن و قبر میاد ؟؟؟خب چرا تا اخرین قطره ی خونمون زندگی نمیکنیم ؟
ممنون از شما استاد عزیزم و خانم شایسته جانم و خانواده ی نورانیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام یگانه معشوق من
به نام خدایی نازنینم دلبر نازم
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم عزیزم و سلام به بچه های زیبا و دوست داشتنی
میدانن چیست اینجا این سایت اولین مکانی هست که من حرف های دلم را بدون سانسور میگویم از قلبم مینویسم بدون قضاوت بدون هیچی فقط به خدایم مینویسم
استاد عزیزم چقدررر عکس شما و مریم عزیز زیبا دوست داشتنی هست
(( مریم جان اشاره کرده گفته این هست رحمت خداوند این هست وعده خداوند این هست بهشت خداوند ))
«و زمانی که به صورت زیبایی استاد در این عکس نگاه کنی حس میکنی در ادامه حرف مریم عزیز گفته باور کن بیبین وعده خداوند را بیبین رحمت خداوند را
پس برای من وعده خداوند حق بود و هست برای تو هم حق هست باورش کن »
داشتم با خدا حرف میزدم راستی یک نامه زیبا نوشتم نامه عاشق به معشوق
ساعت 1:9 شب هست و همین طور به آسمان نگاه داشتم من عاشق مهتاب هستم آسمان هم امشب زیاد زیبا و دل انگیز هست آخر افریده اش کیست ؟؟ خدای زیبایم خالق زیبایی ها
همین طور حرف میزدم که صورتم پر از اشک شد به قدرت خدا می دیدم به آسمان بزرگش و زیبایش به مهتاب قشنگش که هیچ احدی قادر به ساختنش نیست
داشتم میگفتم خدایا خودت مرا به یقین برسان قسمی که ابراهیمت رساندی مگر خودت نبودی که به یقین رساندیش
قسمی که مریم مقدس از شدت اندوه در وقت زایمان اش گفت کاش پیش از این ها میمردم
خودت نبودی برایش گفتی اندوه گین مباش و برایش آب و خرما تازه مهیا کردی
گفت ؛ برای تو نکردیم ؟
ساکت ماندم بخداا شرمنده شدم
با صداقت اگر جواب بدهیم خدا برای کدام مان هست که خدایی نکرده هست که مهر نورزیده که محبت نکرده که لطف نکرده که رحمت نکرده ؟
از زمانی که چشم باز کردیم در این دنیا مادی فقط خدا هست که محبت کرده عشق را نثار مان کرده خواسته های مان را اجابت کرده
پیش از به دنیا آمدن ما روزی ما را مهیا کرده هست
چرا فراموش میکنم ؟
چرا این قدر فراموشکار هستم ؟
با خود میگفتم خدایا اگر همین چشم های قشنگم را تو نمیدادی آیا میتوانستم زیبای این آسمان در این شب قشنگ بیبینم چقدرر من ناتوان هستم در برابر تو
چقدر ناشکرر هستم
خدایاااا کرور کرور شکرت
دیدم فایل جدید آمده در دانلود گذاشتم که فردا بیبینم و کمنتم را هم فردا نوشته کنم
با همان صورت پر از اشک سر به بالش گذاشتم که این آیه تکرار در زهنم
وَالضُّحَى ﴿1﴾ قسم به روز در آن هنگام که آفتاب بر آید (و همه جا را فرا گیرد). (1) وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾ و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد. (2) مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾ که خداوند هرگز تو را وانگذاشته، و مورد خشم قرار نداده است. (3) وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾ و مسلما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. (4) وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾ و به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شوی (5)
خصوصا این آیت که میگوید وبه زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا میکند که خشنود شوی
گفت : باور میکنی این آیه من را
با جان دل قبول میکنی که من برایت بی نهایت عطا میکنم
راست بگویم ساکت ماندم چشمم باز شد سرم را بالا کردم نمیشود به خودم دروغ بگویم یکی این هست که انسان فقط به حرف میگوید بلی
یکی واقعا باور هست یقین هست
که خداوند خودش آگاه هست که از کدام دسته هستی
در همین لحظه یاد حرف استاد افتیدم در یکی از فایل هایشان شنیده بودم
گفتن خداوند به همه ما میگوید که برایت ثروت میدهم یا ثروتمند میسازمت یا ثروتمند میشوی وعده من ( خدا ) حق هست همین حرف ها را گفتن دقیق حضور زهن ندارم
استاد گفت : کیست که این حرف را باور کند آیا ما باور میکنیم که بلی خداوند من را ثروتمند میسازد یا بی نهایت ثروت برایم میبخشد
استاد در همان فایل گفت به همه ما حداقل یکبار گفته شده ولی کیست که بشنود باور کند
گفت زمانی که به من گفته شد من میلیون بار با خودم این ندای خداوند را تکرار کردم باور کردم تکرار کردم
حالا همه ما نتیجه این اعتماد هایش را به خدا میبینیم
به خودم میگویم این حرف ها را
روزانه ده ها بار صدای خدا را میشنوم که میگوید آرام باش من هستم
نگران چی هستی من بیمه قشنگ زنده گی ات هستم من میسازم برایت
همه چیز در دست من هست
صبح خوش هستم چاشت دوباره یادم میرود
چرا ؟
چون باور نمیکنم تکرار نمیکنم
یاد مان باشد که خداوند رفیق همه ماست به همه ما خدایی کرده هست به محمد ابراهیم علی موسی مریم عباسمنش همه ما ها
خداییش بهترین وکیل هست
ربُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا
همان خدای مشرق و مغرب عالم که جز او هیچ خدایی نیست او را بر خود وکیل و نگهبان اختیار کن
ولی مهم این هست که کی باور میکند به صدای خدا که یقین دارد که همین هست و غیر این نیست
ایمان چیزی هست که همیشه داشته باشی نی وقتی که خوش باشی همه چیز عالی باشد مومن باشی وقتی اوضاع چیزی که تو فکر میکردی پیش نرفت فراموش کنی ندای خداوند را
ایمان ایمان ایمان زیاد مهم هست پاکیزه عزیزم
ایمانی که همیشه همرایت باشد
نی اینکه صبح مومن باشی چاشت مشرک شب کافر
ایمانی که همیشه خدا را حاضر و ناضر بیبینی
همیشه به ندای خدا یقین داشته باشی
به چیزی که در دست خداست و نمیبینی یقین داشته باشی
تمام اینا را به خودم گفتم و ثبت کردم به پاکیزه فراموشکار به پاکیزه سال های بعد که هر وقت فراموش کرد بیاید و رد قدم هایش را بیبیند
چون خدا گفت به آینده خودت ثبت کن نمیدانم چی برنامه دارد هر چه باشد میدانم بهترین هست
و من هم حرف های که در قلبم آمد بدون ریا اینجا ثبت کردم
دوستتت دارم خدایا
بی نهایت دوستتتت دارم
من نهایت تلاشم را میکنم که به ندا هایت ایمان بیاورم
بیایم سر فایل استاد
نوش جانت استاد این زنده گی زیبا این مناظر قشنگ
حق ات هست چون به ندای الله ایمان داری
این زنده گی بهشتی وعده خداوند برایت بود و شما هم باور کردین امروز دارین و صفا میکنن
من هم مثل شما میباشم میخواهم مثل شما شوم ایمان بیاورم و جای قدم های شما پا بگذارم و خدا را باور کنم
نوش جان تان نوش جان تان
چقدر این مکان زیباست
پاک ،تمیز ،سرسبز،زیبا ، آب و هوای عالی،
بهشت خداوند هست واقعا زیباست
چقدرررر وزیتورسنتر اینجا زیبا کوچک هست قندول هست
این شهر چقدر زیبا و دوست داشتنی هست چقدررر زیبا هست کوچک و مختصر
استاد من در این فایل تان فقط وعده خداوند و دستان خداوند میبینم
بیبین این آدم کار خودش رها کرد آمد با عشق به شما کمک کند
خدایا شکرت چقدر مهربانی هست چقدرر دنیا سرشار از آدم های خوب و بی نظیر هست
تنها سوپر مارکیت این شهر به شکل محلی نیست بلکه خود شهر هم شکل محلی دارد قشنگ و زیبا
چقدررررررررر این شهر زیبا هست چقدر بی نظیر هست
خانه هایشان چقدر قشنگ هست رنگ های که به کار رفته هست چقدرر زیباست
مثل کارتون زیباست
زیاد زیباست تحسین میکنم این همه زیبایی را
چقدرر مکان زیبا را پیدا کردین استاد که غذا بر بدن بزنن نوش جان تان
چقدررر این خانم خوش برخورد بودن این همیش تاثیرات انرژی خوب شما دو عزیز هست
زیاد شهر قشنگ بود فردا دوباره با تمام جزیات و زیبایی هایش میبینم این فایل را
خدایااااااااااااا کرور کرورررررر ررررررر شکرت
شکرت شکرت شکرت
دوستتتتان دارم
با خدا شاد شاد ثروتمند سعادتمند باشیم زیر سایه خدا باشیم
الهی امین
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم..
سلام به پاکیزه عزیز ودوست داشتنی
چقدر لذت بردم از کلمه به کلمه کامنتت
چقدر تحسینت کردم چه برداشت وتفسیر بینظیری از بنر فایل داشتید چقدر از آن نامه ات احساس خوب وعالی گرفتم
وآن آیه هایی که در ذهنت تکرار شد برای امروز من بودپاکیزه جان تو دستی شدی تا با نوشتن نامه ات پیامخداوند را برایم بیاوری
سپاسگزار وجودتم
واین قلب پاک وبی آلایشت را تحسین میکنم
وجودت سرشار از عشق الهی
روی چون ماهت را میبوسم
یا حق
به نام پروردگار جهان هستی
به نام یگانه معشوق من
سلام خدا بر قلب پاک صورت زیبا و وجود ارزشمند فهیمه عزیزم
سپاسگذارت هستم عزیز که برای من نوشتی
خدا را شکرت که پیامم حس خوب برایت منتقل کرد
همه چیز خداست
همه چیز خداست
خداست دگه هر وقت همیشه هر زمان برایت بهترین ها را میخواهد حس خوب میخواهد شادی میخواهد عشق میخواهد زنده گی عالی میخواهد …….. چیز های خوب میخواهد
الهی زنده گیت پر شود از حس های خوب فهیمه عزیزم
مرسی جان من
الهی خداوند بهترین های عالم نصیبت کند هر چی شادی و عشق هست مال شما
شاد و ثروتمند باشی عزیزم
سلام به دوست خوش قلبم.
گقنی آیات قرآنی رو که نوشتی خوندم آروم اشکام از گوشه ی چشمام سرازیر شد، به راستی که خداوند وفا دار ترینه وفاداران است
خییییلی ممنونم از کامنت زیبایی که نوشتی و با قلبت با خداوند ارتباط برقرار کردی.
به چیز جالبی که توی کامتت بچه ها من رو متحیر کرده اینه که اکثر بچه ها دیشب با دیدن ماه کامل قلبشون به تپش افتاد، حسی که دیشب من داشتم.
از خدای واحد براتون خیر و توحید بینهایت رو خواستارم
به نام یگانه معشوق جهان هستی
سلام خدا بر قلب پاک و وجود ارزشمندت برادر مهربان توحیدی من
ابراهیم خلیل الله
تشکر میکنم که برایم نوشتی برادر خوبم
اشک هایت جایگاه الماس و بالاتر از آن را برای خدا دارد
چون همش بخاطر عشق الله هست
بخاطر لطیف شدن تان هست
نوشجان تان این عشق بازی با خداوند
من شما را بی نهایت تحسین میکنم چون همیشه سیم تان وصل به خداست
ایمان تان قوی هست
به قانون عالی عمل میکنن
همیشه در حال بهتر شدن خودتان هستین
من ماه را زیاد دوست دارم و همیشه زمانی برش نگاه میکنم قدرت خداوند برایم بیشتر میشود همیشه ماه به طرف من لبخند میزند که لبخند خداست
خدایا کرور کرور شکرت
تشکر برادر عزیزم که برایم نوشتی
در پناه الله هر روز شاد و ثروتمند باشی
توحید سرلوحه زنده گیت قرار بگیرد
ابراهیم عزیز این را هم بگویم همیشه اسم شما را که میبینم اولین چیز که در زهنم میاید توحید هست پس مبارک تان باشد زنده گی توحیدی.
خوشبحال تان رفیق خدا
به نام خالق زیبایی ها
سلام بر خواهر گلم
سلام بر پاکیزه ی عزیز
الحق که پاکیزه ای؟
سلام بر این دختر پاک و خدایی ”
ای انسان پراز توحید ”
چقدر زیبا نوشتی ”
چرا اینجوری می نویسی ”
چرا اینجوری میکنی دختر ”
به جدم قسم که نتونستم
چند خط بخونم ”
و ازبس گریه کردم.
من خودم احساسیم و الان که کامنت تو خودم نتونستم،
ادامشو بخونم”
دختر قشنگ و نازنین
حرفات خیلی سنگین بود و
اونجایی که گفتی منو به یقین برسون من نتونستم ادامه بدم و ….
الله اکبر .
الله اکبر ”
آگه اینجوری بنویسی من دیوانه میشم.
به خدا ….
در پناه الله و اون رفیقت
همیشگیت باشی …
ببخشید من نتونستم ادامه بدم…
و منقلب شدم ….
وجودت پر از عشق
به نام خداوندی عشق و ارامش
سلام به برادر پر انرژی من
سلام به برادر عزیز من
سلام به برادر خوش قلب من
سید عظیم عزیز و دوست داشتنی
شما بهترین هستین
شما عشق هستین
شما بی نظیر هستین
شما بهشتی هستین
شما پر از انرژی هستین
شما رفیق خدا هستین
شما تکه از خدا هستین
شما لایق هستین
شمااا بهترین بهترین بهترین هستین
مرد قوی و قشنگ
مرسی مرسی که این قدر زیبا مینویسی
این قدر پر از انرژی هستین
مرسی که این قدر خوب هستین
دوستتت دارم برادر عزیزم
الهی همیشه شاد باشی با خدا باشی بهترین باشی ثروتمند باشی با عشق باشی
و همیشه لذت ببری
دوست خوش قلب من
به نام خداوند توانا
خداوند توانا به هر کاری
سلاه به روی ماه استاد عباس منش عزیزم که ابراهیم زمان است و همراه وفادارش مریم بانوی زیبا
پاکیزه جان مرحبا
پاکیزه جان دست مریزاد
چجوری روی خودت کار کردی که نردبان توحید رو ده تا پله ده تا پله بالا میری!!!!!!!
دوست داشتم نوید این رو بدم بهت که امشب یکی از دستان نازنین خدا شدی برای من و خدا با کامنت شما دلمو قرص کرد.
خیلی حال و هوای کامنتت رو دوست داشتم، سیو کردم تا همیشه بتونم درسهای توحیدی باهاش مرور کنم.
آیه هایی که نوشتی دقیقا وصف حال من بود.
الله اکبر
الله اکبر
سبحان الله
سبحان الله
پاکیزه جان سیرتت هم مثل صورتت زیباست
پاکیزه جان تحسینت میکنم بابت این مناجاتت
پاکیزه جان همیشه بنویس برایمان
وقتی رفیق شفیق خدا هستی پس با سخاوت بنویس مثل الان
هر چه به قلبت جاری میشود بنویس
کامنتت خواب رو ازم گرفت!!!!!
زندگیت غرق نور الله یکتا
زندگیت غرق نعمت و ثروت کرور کرور
راستی تا یادم نرفته بگم که من کرور کرور رو از کامنتهای شما یاد گرفتم و عجیب به دلم نشست و همیشه توی شکرگزاری هام ازش استفاده میکنم.
منتظر شنیدن خبرهای فوق العاده خوب ازت هستم پاکیزه عزیز
نور الله هدایتگر راهت دختر بی نظیر و هم فرکانسم
در پناه جان جانان، یگانه الله توانا و وهاب باشید و همیشه بدرخشی.