سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 208 - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام استاد خوش هیکل من

بانوی زیبا و قوی سلام به روی ماهت

بچهای سایت سلام و عرض ادب خدمت همتون

.

بببیییییننننننن اصلا چشمام از صبحه قلبیه و فقد دلم میخاست زودتر تنها شم که بیام تو سایت کامنت بزارم

اول از همه طریقه استفاده از قانون رو در طول روز میخام بگم

من ی هدفی دارم اونم اینه ک از بویین زهرا به قزوین بریم چون احساس میکنم اگه بریم روند پیشرفتم سریعتره

تصمیم گرفتم اول از همه هفت روز روزه بگیرم تا در هرلحظه یادم باشه که باید کنترل ذهن کنم

خوب صبح که همه جی تو خونه عالی بود

رفتم بویین کار بانکی داشتم رفتم بانک (بهشون گفتم من توحسابم پوله ولی چرا میزنه موجودی نداره؟)

گفت حساب اتباع رو از تهران دولت بسته و ما کاری نمیتونیم بکنیم

ذهنم میخاست شروع کنه….

در لحظه جلوشو گرفتم گفتم اشکال نداره نمیتونم حسابم رو ببندم؟ گفتن نه حسابتون مسدوده هیچکاری نمیتونین بکنین

لبخند زدم و کارتم رو برداشتم و گفتم خدایا شکرت

همونجور که داشتم از بانک میومدم بیرون گفتم خوب خداجونم حالا کجا برم که هرچقدر دلم خاست کارت بانکی داشته باشه یا سیمکارت بگیرم .؟

گفتم خداجونم بهترین رفیقم هدایتم با تو

رفتم ی بانک دیگه که اون مسدود نبود ولی تاریخ انقضاش داره تموم میشه

14نفر جلوتر از من بودن

نشستم قسمت 208 سفربه دور امریکا رو گذاشتم و نگاه کردم

همین ک فایل تموم شد نوبت منم رسید

رفتم داستان رو گفتم گفتن باید بری شعبه دیگه درذمن هروقت انقضاش تموم شد و از کار افتاد بیار بعد درستش میکنیم

من با لبخند و احساس خوب و ارامش: باشه خیلی ممنونم

و اومدم بیرون

و باز به خدا گفتم خودت هدایتم کن به جاها و مسیرهایی که براحتی کارت عابر بانک داشته باشم

و رفتم سمت پارک قشنگ شهرمون

انصافن عجب هوایی بود امروز

وای خدای من روزه گرفتن باعث شد تا خود غروب حتی یکبار هم احساسم بد نشه

حتی یکبار هم غر نزنم شکایت نکنم

همش صدق بلحسنا بود

همش تحسین همش شکرگذاری همش احساس خوب بود

خدایا یاری ام کن ادامه بدم

خدایا خودت میدونی من تو دفترم نوشتم که وقتی رفتیم قزوین میخام چه شرایطی رو تجربه کنم؟

بهت گفتم میخام به چه چیزهایی برسم میخام با چه ادمهایی اشنا بشم

میخام کجاها برم؟

همرو بهت گفتم و ثبت کردم

دوستان بخدا حتی یک نشونه هم از رفتن به قزوین دیده نمیشه

من سریه پیش که ازادیم رو بدست اوردم به خدا تکیه کرده بودم و بدون دیدن هیچ نشونه ای ادامه میدادم

بعد از چندروز نشونه هارو نشونم داد و بعد از دوماه خلق شد

من الان میرم تو سایت شیپور و دیوار خونه نگا میکنم برای اجاره

نوشتم که میخام چه شرایطی رو تجربه کنم

دارم با عمق وجودم تو شهرستانمون با احساس عالی میگردم

الان که دارم این کامنت رو مینویسم ذهنم میگه ننویس فرشته اگه نرفتین چی؟ اگه ضایع شدی چی؟

بزار بنویسم

میخام ردپا بمونه

میخام بنویسم و بگم من اینکارارو کردم 99٪مطمعنم میریم

1٪ اگه نرفتیم بهترین اتفاقات رو در پیش‌رو دارم

مقاومت نکن ذهن عزیزم

امروز مگه ندیدی خدا چیگفت

گفت با مهربانی و صبوری اجازه بده که اونا نقشه هاشون رو بچینن

و منم نقشه میچینم

خدا نقشه چیده برای من اینو بمن گفت

من 6ماهه هرروز میرم بویین چرا الان اتوبوس میاد میره چرا الان سوار اتوبوس میشم ؟

چون خدا میخاد برم تو فضای شهر نشینی

من عاشق شهرم

خدا کمکم میکنه من میدونم به کی ایمان دارم

مومن واقعی کسیه ک به غیب ایمان داره

اگه مومن هستی ایمان داشته باش که خداوند میتونه از جایی ک فکرشم نمیکنی ببرت به شهر

به خاسته ات میرسونتت

فرشته عزیزم زندگیه تو متفاوته

چون تو انسان متفاوتی هستی

فرشته تو میخای مهاجرت کنی که بزرگتر شی پس میشه

فرشته تو میخای کاری رو کنی که حتی پدرت هم از انجام دادنش بیم داره

پس تو خیلی شجاعی

لیاقتت اینکه ک به خاسته ات برسی

خدایا من میدونم که میتونم

پروردگارا فرشته جز تو پناهی نداره

خودت میدونی که همشون دارن تلاش میکنن که نرین قزوین ولی تو همه برنامه هاتو چیدی

تو از همه لحاظ باعشق در انتظار این سفر و این مهاجرتی

تو با عشق میخای بری تو دل ترسهات میخای بری ک بزرگتر بشی

مطمعن باش که میری

ولی بازم اگه 1٪نرفتی بدون اینجا برات بهترین اتفاق ها میوفته که با نتایج عالیتر از شهرستان به شهر بزرگتر میری

خدای مهربونم سپاسگزارم برای این همه زیبایی و قدرتت

این بمونه رد ما از من تا ببینم مسیر زندگیم به کجا میره……

1402/6/18

.

.

بریم سراغ زیبایی های این فایل بینظیر

خدایا حالا که این همه زیبایی رو نشونم دادی حتما من لایق تجربه این زیبایی هام مس منم میخام کار ندارم چجوری

ببین خدای من گلهارو من که دلم واقعن رفت برای دیدن از نزدیکشون

خدایا من عاشق این اسمون و این کوهای با عظمت و درختا هستم

هرچی بیشتر از سفر استاد میگذره بیشتر میفهمم ک جقدررررر با تمام وجودم میخام که رفتن به کوه رو تجربه کنم اصلا شده یکی از ارزوهای هرروزم

خدای من سپاسگزارم برای ابشاری ک اب گاواراش روی صورتم پاچید اخ چه عشقی کردم چشمام رو بستم و از تهه قلبم حسش کردم حس سپاسگزاری تمام وجودم رو لرزوند حس خوب اون لحظه ای قطره های ریز اب از بالا رو صورتت میریزه دیوانه کنندس

خدای من استخر وسط کوه؟

مگه میشه دیوانه نشد من دیوانه شدم وقتی محیط اطراف رو دیدم

من دیوانه شدم وقتی دیدم وسط استخر ابه و دور تا دورش کوه و درخت

خدای من خدای من خدای من

اونجا که اون لاکپشته واستاده بود و استاد گفتن استاد ادوی هم داره خیلییی باهال بود قشنگ واقعن شبی‌ش بود خیلی خندیدم اونجا

.

خیلی شنا کر ن لاکپشت ها قشنگ بود و جالب

ببین خدای من ماهییییی هارو ببین

خدایا شکرت جقدر فراوانی از کوچیک گرفته تا بزرگ چقدر زیباان

خدایا شکرت

استاد هرچقدر بخام زیبایی های فایل رو بگم بازم میبینم یک دهمش هم تاحالا نگفتم

واقعن خداروشکر خداروشکر خداروشکر

احساس شما رو میشه از چهرتون دریافت کرد که سراسر وجودتون فقد سپاسگزاریه و لعلک ترضی هستید

استاد ماهم انشالله جاپای شما میذاریم و این کوهای یخبندان رو رد میکنیم و میرسیم به قله میرسیم به همه این تجربه هایی ک شما دارید تجربه اش میکنید

خداروصد هزاران مرتبه شکر برای رابطه بینظیر شما دونفر

منم میخام منم میخام منم میخام

خدایا هرچی استاد داره منم میخام

خدایا هدایتم کن به مسیری ک رسیدن به این خاسته ها برام اسونتر بشه

و دراخر هم به تمیزی و نظافت سرویس های بهداشتی اشاره ای میکنم و کامنت قشنگم رو تموم میکنم

واقعن دلم نمیخاد ننویسم ولی واقعن طولانی شد

ولی ارزش خوندن و وقت گذاشتن رو داره

همتون رو خیلی دوست دارم خداروشکر که هستین

عاشقتونم استاد و مریم جونم

عاشقتم فرشته عاشقتم خداجونم

فعلا خدانگهدار همتون