سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 209 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت استاد عزیزم مریم خانم شایسته و سایر دوستان جان

بی مقدمه شروع کنم که مدتیه جدی تر دارم رو خودم کار میکنم و اینبار واقعا دیگه نمیخام آشغالا رو بندازم زیر میز، من خیلی جاها خوب عمل کردم ولی یه مشکل داشتم اونهم اینه که ضعف های شخصیتیم رو برطرف نکردم یا بهتره بگم خیلی برطرف نکردمو همین که مثبت تر شدم و اونا کم شدن منم گفتم خب پس بزار بیشتر رو ثروت کار کنم بعدا که درامدم بیشتر شد و اوضاع خیلی بهتر شد رو اونا جدی تر کار میکنم غافل از اینمه تا اونا برطرف نشن و مرتب درگیرشون باشم نمیتوم اونطور که دلم میخاد پیشرفت کنم، خب من حالم خوب همچی اوکی درامد رو به رشد، ولی مشکلم اینه که سریع از کوره در میرم، اینبار که متعهد شدم جدی رو خودم کار کنم و بچسبم به فایلا سفر و کامنت و… باز این عصبی شدنا مشکل درست کرد و این زنگ جدی به صدا درومد که آقا جان تا کی میخای حستو خوب کنی و کار کنی رو خودت ولی تا مسئله ای بشه قاطی کنی و حست بد بشه و دو سه روز بمونی تو احساس بد ناشی از عصبانیتت، اینجور مرتب افت فرکانسی داری و نه از نظر شخصیتی تغییر خاصی میکنی نه درامدی چون مرتب فرکانسا نوسان دارن و نتیجه پایداری توشون نیست، اومدم یه اهرم رنج و لذت عالی نوشتم در رابطه با عصبی شدن و مشکلاتش و آرام بودن و آرامش و مزیت هایی که داره، حدودا دو هفته پیش وه واقعا روزی 3 بار صب بعد بیداری شب قبل خواب و ظهر میخوندمشو میخونم و در موردش با خودم حرف میزدم و اوضاع داشت خوب پیش میرفت، تا اینکه دیروز یکی دو مورد اتفاق افتاد که یکیشون اگر دو هفته قبل هم انجام میشد قطعا جر و بحثی درست میکردم شدید ولی خیلی خوب اهرم کار خودشو کرد و گفت هم عصبی بشی فلان میشه و بهمان و کل او سیاهیا اومد جلو چشمم، من به نظرم باید خیلی خودمو تحسین میکردم که تو این مدت کم اینقد خوب عمل کردم ولی فقط یه تعریف ریز و گذشتم تا امروز که باز مسئله ای شد و وارد یه بحثی شدم و یه لحظه عصبی شدم و حتی چیزی که تو دستم بود رو کوبیدم زمین، هرچند کمی دیر ولی باز اهرم شروع کرد و کلا سکوت کردم ولی خب عصبی شدم اونهم زیاد واسه حداقل چند لحظه وه باز به نظرم خیلی بهتر از حتی دو هفته پیشم عمل کردم و البته بخشیدم خودم رو وه سخت نگرفتم به خودم ولی خب حسم خیلی خوب نیست حتی الان که دارم مینویسم وه از خدا هدایت خواستم و هدایت شدم به این دو آیه

وَٱسۡتَعِینُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰهِۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَهٌ إِلَّا عَلَى ٱلۡخَٰشِعِینَ (45)

از صبر و نماز یارى بخواهید، و یقیناً این کار جز بر فروتنان، گران و دشوار است

بَلَىٰۚ مَنۡ أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ وَهُوَ مُحۡسِنٞ فَلَهُۥٓ أَجۡرُهُۥ عِندَ رَبِّهِۦ وَلَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ (١١٢)

آرى، هر کس خود را [با تمام وجود] تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد، پاداش او نزد پروردگارش [محفوظ ] است و نه خوفى بر آنهاست و نه اندوهگین شوند

احساس میکنم با بیشتر کار کردن رو خودم و تو سایت بودن بهتر صلات میکنم و آیه قشنگ داره بهم میگه که باید بتونم آستانه تحملم رو ببرم بالا و از خدا میخام که هدایتم کنه به راهکارهایی که نتیجه بهتری واسم داشته باشن و آیه دوم اینکه تسلیم باشم و هرچی میشه رو بپذیرم و نیکو کار تر بشم یا به قولی نیکو رفتار تر بشم و بیشتر رو آروم بودنم کار کنم و ادامه بدم آروم بودن رو و قطعا خداوند پاداشمو میده، خدا رو شکر میکنم رفته رفته حسم داره بهتر میشه و میخام دیگه حواسمو بدم به فایل و زیباییاش که کلا از این فضا خارج بشم.

جاده رویایی اول فایل و اون درختای باریک و سبز روشن وه انبوه درختا واقعا زیباست، آسمون قشنگ که تقریبا نصف ابره و نصف آبی نیلی فوق العاده و بعضی کوه ها که انگار قرمز رنگن و ترکیب رنگا واقعا جالب شده، ادامه جاده و کلی کوه و صخره و عجیبه برام که تو بعضی از صخره ها کلی درخت هست و بعضیا نیست و شاید جنس اون کوه ها و صخره ها فرق داره همونطور که رنگشون هم بعضا فرق داره.

خیلی خوشم میاد وقتی با این آب و تاب از خوبی های یه آدم حرف میزنید و حتی دید ما که تو خونه ایم رو هم به اون شخص خوب میکنید و فقط همین یه مورد رو اگر بتونم مثل شما انجام بدم تو روابطم پیشرفت عالیی میکنم تضمینی.

چه جای بکر و زیبایی، یه دریاچه پر از آب و کلی کوه و درخت و آرامش خاصی توش موج میزنه، مردمی که اومدن انگار همه دارن مراقبه میکنن و کلا نوع محیط آرامبخشه و همه هم در آرامشن، نحوه ارتباط برقرار کردنتون با غریبه ها رو واقعا تحسین میکنم و به دور از هر قضاوتی راحت با مردم صحبت میکنید و همیشه هم بازخوردش عالیه.

فروشگاه والمارت که واقعا تمیزه و کلا فروشگاه ها واسم نمادی از فراوانی هستن و همیشه توجه میکنم به این موضوع که بقالیای کوچیکی که تو هر محله ای بودن الان تبدیل شدن به این فروشگاه های بزرگ و متعدد با امکانات و اجناس خیلی متنوع، یخچالای بدون در، قفسه های شیک، از هر کالایی کلی تنوع، بعد جالبه هم میوه و صیفی جات هست هم گوشت و مواد پروتئینی هم شویندها و بهداشتی و همه چیز و همه چیز، محلی که حساب کتاب صورت میگیره کلی پیشرفته و اینا همه واقعا منطق قویی هستن واسه اثبات فراوانی، نوش جونتون استیک های خوش رنگ و لذیذی که متنوعن و سالهاست داریم گوشت، مرغ ماهی تخم مرغ حبوبات لبنیات میوه و کلی چیز رو استفاده میکنیم و همیشه هست و هیچ چیزی کم نشده و تازه چقدر فراوون تر و متنوع شده، در حالی که جمعیت هم بیشتر شده و استفاده از مواد غذایی و همه اجناس هم کلی بیشتر شده.

اون آقایی که آهنگ میزد و میخوند رو تحسین میکنم که فارق از هر چیزی داشت کارشو انجام میداد و به نظر من صدای خیلی خوبی هم نداشت ولی اوکی بود با خودش و دمش گرم و دم شما هم گرم که موندین و ازش فیلم گرفتین و کلی احساس خوب و مهم بودن بهش دادین.

درون و تصاویر قشنگش که واقعا شده جزئی از زندگیمون و به نظرم ما بچه های سایت هممون یه حس خاصی داریم به درون چون واقعا تصاویر زیبایی میگیره و البته سپاسگزار شما استاد عزیز هستم که درون رو هدایت میکنید.

هممون رو به خداوند بزرگ میسپارم.