https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-10 23:50:092023-09-13 02:33:40سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 209
368نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یه روز عالی دیگه رو از این سفر شگفت انگیز بانامت ای مهربانترین مهربانان آغاز میکنیم
سلام به استاد عزیز ومریم جان گرامی وتک تک دوستانم در این سایت الهی
حرکت در جاده ای کوهستانی وسرسبز وبادرختان سبز سر به فلک کشیده وآسمان آبی بسیار بسیار زیبا که پهنه ای از آن را ابرهای سفید برفی پوشیده شده وانعکاس این رنگ بر پوشش سبز دو طرف جاده ونور خورشید چقدر رویایی است واینطور که از شواهد مشخص هست هوا فوق العاده عالی ورویایی است خدایا شکرت مگه میشه این حجم از زیبایی ،ثروت نعمت را با زبان توصیف کرد الان متوجه میشم که چرا استاد تو فایل آرامش در پرتو آگاهی قسمت 5 میگویند سکوت زبان طبیعت است زبان خداست وقتی در این طبیعت شگفت انگیز قرار میگیری واین حجم از زیبایی رو میبینی جز سپاسگزاری وسجده بر درگه معبود مگه میشه حرفی زد ویا کاری کرد فقط باید لذت ببری وشاد باشی وبی جهت نیست مریم جان میگن سفر تو را از تمام متعلقات جدا میکنه چون درسفر در لحظه ای در آن لحظه زندگی میکنی نه بفکر گذشته ای نه آینده ودقیقا این معجزه سفر است
در هرلحظه سعی میکنی با تفکر در مورد نعمتها ودیدن این زیبایی ها به صدق بالحسنی برسی
در ادامه مسیر حرکت در جاده ای تمیز وپرپیچ وخم وفوق العاده زیبا که چشم انداز روبرو صحنه های رویایی را به نمایش گذاشته آنقدر رنگ این کوهها ودرختان متنوع هست نمیتونی رنگ خاصی رو براش انتخاب کنی الله اکبر از این زیبایی این است قدرت وعظمت پروردگار خداجون شکرت که چشمانم را لایق دیدن این زیبایی ها کردی
چقدر این مردم ستودنی وتحسین برانگیزند که در دل این کوههای عظیم با خراشیدن سنگهای کوه جاده هایی فوق العاده صاف وایمن رابوجود آوردند تلاش وهمت این مردم ستودنی است چون آگاه هستند تنهاراه بیشتر شدن نعمت وثروت سپاسگزاری به خاطر نعمتهایی است که دارند واین افراد بااین تدابیر راههایی باز میکنند تا این شادی این انرژی را در سرتاسر این کشور پهناور گسترش دهند
چقدر حس فوقالعاده ای داره رانندگی در این جاده که تا چشم کار میکنه زیبایی است وثروت و ماشینهای لوکس ولاکچری که از مقابل و از کنارت عبور میکنند
هرچی در طول مسیر پیش میریم واقعا کلمه کم میارم برا توصیف این زیبایی ها خدایا عظمتت رو شکر
و آن فورد قرمز رنگ که با دوسرنشین بهشتی سلطان این جاده زیباست
چقدر این خانم که مریم جان اشاره کردند خوشرو وخوش برخورد ومهربان بود که با کمال میل تمام اطلاعات لازم را در اختیار شما دواستاد عزیزم قرار داد منم از ایشون سپاسگزارم چرا که ماهم از اطلاعات ایشون در کنار شما استفاده کردیم وهزار ماشاالله چه پیر زن شاد وپرانرژی بود
واطراق در استیک پارک زیبا با یه ویو عالی
چقدر این دوتا سگ که یکی لباس شنا سبز ویکی قرمز پوشیده بودند جالب وبامزه بودند وچه ایده ای که هردو را بایک طناب به هم بسته بودند واقعا این مردم تحسین برانگیزند که تو لذتها وشادیهاشون حیوانات خانگی اشون هم سهیم میکنند واین یعنی احترام به مخلوق خداوند
چقدر این آب رویایی وزیبا بود
چه رابطه قشنگ وتحسین برانگیزی داشتند آن خانم وآقا
وچقدر این مردم با خودشون در صلح اند که هرکسی مشغول کار خودش هست هرکس هرجور دوست داره از هرلحظه اش لذت میبره یکی سوار قایق یا آن خانم باردار در حالی که بارداره ایستاده رو قایق ویا آن خانم مسن با دو آقا که آهنگ هم گذاشتند دیگه نهایت لذته
ورود به یه والمارت بی نظیر، تمیز وبزرگ وپراز فروانی متنوع ودر بسته بندی های عالی خرید گوشت یا ریوای اصل با استخوان 7 بسته و 4 بسته بلوبری خداروصدهزار مرتبه شکر نوش جان گوارای وجود
چقدر آسمان در این لحظه فوق العاده وزیبا بود وچقدر آن مردی که عقب ماشین نشسته شاد وپرانرژی وخوش برخورده که سفارش مریم جان را قبول کرد تابرای ایشان ساز بزنه خدایا شکرت بخاطر انسانهای فوق العاده
ودر پایان هم تصاویر فوق العاده زیبایی که توسط درون گرفته شدکه از بالا تمام این زیبایی ها جلوه ای خاص داره خدایا شکرت
استاد جان با این فایلهای سفر به دور آمریکا چقدر ساده تر میتونم آگاهی بقیه فایلها مانند فایل مفهوم فرکانس وچگونگی تنظیم آن رو درک کنم وبا شناختن قوانین جهان وعمل کردن به آنها در زندگیم
میتوانم اتفاقات دلخواهم را در زندگی خلق کنم وقتی که آگاه میشم به این موضوع که در هرلحظه با توجه به افکارم دارم فرکانسهایی بر پایه واساس آن افکار به جهان ارسال میکنم پس تلاش میکنم افکارم را به سمت چیزهای مثبت وزیبایی ها جهت بدهم تا اتفاقات وشرایط دلخواهم را تجربه کنم
استاد جان ومریم عزیز از شما صمیمانه سپاسگزارم از دواستاد گرامی
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
رنگها میرقصن و جاشون رو به هم میدن، سبز، قهوه ای، آبی، سرخ، سفید، زرد
و چقدر عالیه که هرچیزی رو به رنگی میبینیم، صحنه ها منو یاد نقاشی های استاد بابراس میندازه و خدای این همه زیبایی و رنگ
جالبه که این همه تنوع رنگها در عالم خلقت تنها بازی نور با چشمان ماست، جالبه نه!
و بسیاری از حیوانات همه چیز رو سیاه و سفید میبینند
چه معجزه ای هست انعکاس نور و از اون جذاب تر دستگاه چشم ما
مرکب های رهوار و ساخته ی فکر و الهامات بشر چه میکنه، چقدر همه ماشین ها خوبن
هر فرد مسنی تو فایلا میبینیم به یه کاری مشغوله و با عشق و حوصله و تمرکز کارش رو داره به بهترین شکل ممکن انجام میده، انگار که بهش گفتن این شخصی که داره ازت درخواست خدمات میکنه بالاترین مقام کشوریه و تو باید بهترین خودت رو ارائه بدی
حتی اون مردیکه موسیقی میزنه وقتی مریم جان ازش درخواست میکنه بنوازه، از مریم جان میپرسه چه اهنگی رو میخوایید بزنم با یه دقت خاصی به سلیقه کسیکه ازش درخواستی داشته احترام میذاره هرچند که حین خدمتی نیست که بگیم لابد جز وظایف کاریش تعریف شده که بپرسه
اونقدر همگی عمیقا در لحظه ی حال هستند که شگفت آوره بدون توجه به اینکه اطراف چی میگذره
دقت کردید اون خانمیکه روی قایقش ایستاده بارداره و تو این وضعیت داره چه ورزش سختی که نیاز به تمرکز و قدرت بدنی بالایی داره رو انجام میده، افرین به بدن اماده اش و انگیزه و اراده اش
هرکسی کنار رودخونه مشغوله با علایقش و داره لذت میبره از لحظه هاش
چقدر ثروت فوق العاده است و چه امکانات رفاهی برا ادم مهیا میکنه
ممنون به خاطر این همه آرامش که با این فایلا به ما میدید استادجان، ما هم با شما در سفر هستیم و لذت میبریم
چقد اون آقاهه که ساز زد و خوند چقدددد در صلح بودن و واسه دل خودش خوندن چقد حالمو خوب کرد و این آهنگ که مریم جون چه قشنگ بود بهش گفت هرچی مورد علاقه خودته بزن و واقعا هرچه از دل برآید بر دل نشیند.
خوشحالم خیلی خوشحالم اینجا هست و این چیزارو بهمون بصورت آنلاین این روزها نشون داده میشه . بخدا تئی پیچ های جاده قشنگ بدنم پیچ و تاب میخورد و دام و روحم اونجا بود .
خدایا شکرت که تو این روز که یه در تضادم دیدن و حس این زیباییهای دنیای خدای خوب بهم شور و حس زندگی زیبارو میده.
چقدر زیبایی ازاون کوه های با صفا چه ارامشی داره این طبیعت واین رابطه
وسیرنشدنی هست به به افرین به اینهمه سلیقه که میدونید چه وقت دوربین ثابت باشه چه وقتی درچرخش سپاس مریم خانم جان
یه ترانه هست که میگه کدوم کوه کمر بوی توداره یار. کدوم ماه جلوه روی توداره یار
واقعا ای یار ومولا ما سپاس ازابنهمهزیبایی
ازانسانهایی که جفت جفت عشق میورزیدندبهمدیگه چقدر راحت
اون خانم که فکرکنم باردار بود چقدر راحت روی قایق بود
اگه اینجا بود ازداخل ماشین نمیذاشتند پیاده بشه طرف.
چقدر انسان باید توکل داشته باشه ورها باشه
تازه من نگاه اون اب میکردم میگفتم الان یه تمساح شاید تواب باشه ولی چقدر ماروترسوندن ازاین کشور که اگه یه جوب اب باشه باخودم میگم الان یه موجودی مارومیکشه داخل
همش برای ما جهان دهمی ها هست که نتونیم ازهمون اول زیبایی ببینیم. خب وللش(البته قبلا الان که من وهمه بچه ها جهان اولی هستیم وبه تمام دنیاهم سفرمیکنیم ودستمونو به خاک همه کشورها میزنیم وفقط لذت میبریم وسپاسگزاری میکنیم
ولی کیف کردم ازاونهمه درخت. که خیلی هم کوهها پردرخت نبودوسبزباشه یعنی زیرش پرچمن باشه. ولی اونهمه درخت واون ابرها
اینها هیچ وقت خسته کننده نیستند مثل یک اثر ناب هست ازیه استاد که باتمام وجود چند سال کارکرده وبعداجراش میکنه واگر هزارمرتبه گوش کنی بازهم دوست داری گوش کنی مثل اثر استاد شجریان ولطفی یا استاد شجریان وعثمان اصلا عالی عالی.
همون پیرمرد گیتاریست چقدر جالب راحت نشسته داره ساز میزنه به نظر منکه با اصلش چندان فرق نداشت واحساسشم خوب بود
به نام یگانه خالق جهان هستی و نیستی ، تنها کسی که رفاقت را برای ما سنگ تمام میگذارد به شرط آنکه قبل از هر چیز به او و وجودش باور داشته باشیم، کسی که همه چیز به ما میدهد بی آنکه حتی ذره ای برای آرزو ها و درخواست های ما ایراد بگیرد.
به نام او که به من اجازه نوشتن را داد تا بتوانم درباره ی این سریال شگفت انگیز سخن بگویم
سلام گرم من به استاد عزیزم که من را بهتر و بیشتر با رَبَّم آشنا کرد و همین طور به مریم جان که همیشه با ویدئو های فوق العاده اش آرامش هنده هرچه بیشتر وجود رَبَّم میشود
و سلام به تمام دوستان عباسمنشی
من سمیرا هستم همسر حمید جان
بارها و بارها خواستم کامنت بزارم اما هنوز توانایی آن در من ایجاد نشده بود تا استاد با صدای همیشه آرامش دهنده اش در یک کلیپ دیگر فرمودند که بچه ها بنویسید
از ابتدای تصاویر زیبایی که چشم نواز بود برای من دیدن طبیعت بکر جنگل سبز رنگ که در بالایش ابرهای کومولوس در آسمان آبی به زیبایی می درخشید بسیار لذت بخش بود، کوه ها با رنگ بندی هایشان وای خدای من قله کوه را قرمز کرده عجب رخی داده ای پروردگارم ،از جاده تمیز و زیبا که در هر چند متری شانه برای کسانی که عاشق دیدن طبیعت هستن ، محو تماشا بودم که نرده های قهوه ای رنگ کنار جاده به من میگفت سمیرا اینجا آب هست و ای کاش که استاد عزیز در اینجا بایستد و این زیبایی را نشانم دهد.
الهی صد هزار مرتبه شکر و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که دقیقا در همانجا ایستادند.
عجب خانم مسن پر حوصله ای که چقدر از این حوصله زیاد مریم جان تعریف کردند.
واااااااااااااااااااااااای خدای من عجب چشمه زیبایی چه سگهای نازی چگونه اینقدر راحت باهم بازی می کنند . چه زوج دوست داشتنی که در آب با هم ورزش می کنند ، خانم بارداری که بدون در نظر گرفتن از وضعیتش روی چشمه با اسکیت برد کار میکرد،کمی آنطرف تر هم عده ای هستند که خیلی راحت و در صلح برای خود موسیقی پخش می کنند و نوشیدنی مینوشند
مثل همیشه استاد پر حوصله درون بچه را به پرواز در می آورد و جزیره زیبا و کوچکی که درون چشمه قرار دارد را به چشم می کشد از زیبایی رنگ درختان که سبز کم رنگ تا سبز پر رنگ ، خاکستری و. در گوشه هایی هم اثراتی از زرد که نشان دهنده آمدن پاییز است.
فروشگاه فوق العاده عالی والمارت که چقدر رنگا رنگ و منظم همه چیز را در خود جای داده است تا نیاز ها را رفع کند
به به عجب میوه های تازه ای عجب سبزی های فرشی چقدر رنگ های زیبایی دارند ، رنگ بندی آنان من را به وجد می آورد
بلوبری ها را چقدر منظم چیده اند، همه چیز اتکت خورده و راحت می توان بر حسب نیاز خودت انتخاب کنی
عجب گوشت های تازه ای و چه وکیوم و بهداشتی ، گوشت ها برای همه سلیقه ها چیده شده بودند از وزن کم تا بزرگ،از تیکه تا چرخ کرده به به عجب همه چیز وکیوم و بهداشتی است چقدر لذت بخش است.
از غروب آفتاب بیرون فروشگاه هم که دیگر نمیتوان گفت:چه آسمانی آبی و بنفش در هم آمیخته بودند اما نه فقط در دیدمن اینگونه بود اندکی آنطرف تر قرمز و آبی و زرد و نارنجی هم در چشم بودند، از صبر و حوصله مریم جان عزیزم بسیار متشکرم که این را به من هم نیز یاد میدهد در کنار مرد گیتار نواز نشست و با صبر تمام لحظاتی را که آهنگ مینواخت برای ما فیلم گرفت و چقدر قشنگ با حوصله مینواخت آن آقای به ظاهر مسن اما در باطن در صلح با خودش بود و به نواختن که ازش لذت میبرد می پرداخت.
خدای من زیبایی ها و در صلح و آرامش بودن ها بسیار زیاد بودند اما همه در خاطرم نمانده که آنها را بگویم
بسیار بسیار از استاد عزیزم و مریم جان عزیزم سپاسگزارم
یا رب شکرت که چنین راه پرشکوهی را سر راهم قرار دادی
از رَبّ جهانیان آرزومندم که همه شما عزیزان غرق در آرامش و رحمت اش قرار بگیرید و همیشه سعادتمند،ثروتمند، موفق و موید باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
خدارو بی نهایت بار شکرت برای تمومه زیبایی این فایل بهشتی و توحیدی خدارو میلیاردها بار شکرت
برای این همه سلامتی ثروت خوشبختی عشق و عشق الهی خدارو میلیاردها بارشکرت
خدارو میلیاردها بارشکرت برای این همه در صلح بودن استاد و مریم جون خوشگل خدارو میلیاردها بار شکرت
من تازه میفهمم که استاد تو دوره دوازده قدم بهمون گفتن که کشورها و سران کشورها اشتباه نیستند بلکه نتیجه ی افکار و فرکانس و باورهای اون مردم هستند تازه میفهمم یعنی چی
این همه مردم تو امریکا با خودشون در صلح و هماهنگی هستن علکی نیست که کشورشون پیشرفته و فوق العاده و عالی هست و هر روز خدارو بی نهایت بار شکر داره باز پیشرفت میکنه چون نتیجه ی افکار و باوراشون هست زندگی تو کشور بینظیر امریکا و جهان با دقتی بی نهایت این چیدمان رو داره انجام میده با دستان خودش ادمها رو مطابق با فرکانسشون جابجا میکنه و همین اقایی که گیتار فوق العاده زد برامون و چقد ارامشبخش خوند از لحاظ مالی هم زیاد ماشین چنان خفنی نداشت اما با خودش بی نهایت در صلح و ارامش بود و این ارامش از صداش بیان میشد خدارو میلیاردها بار شکرت و برای همین هست که استاد ومریم جون که اینقد بی نهایت با خودشون در صلح هستند هم به کشوری فوق العاده بینظیر و معرکه مثل امریکا هدایت شدند خدارو میلیاردها بارشکر و واقعا با تموم وجودم استاد و مریم جون فوق العاده تمومه موفقیتاتون و از جمله در صلح بودن با خودتون رو تحسین میکنم بی نهایت خدارو میلیاردها بار شکرت
موزیک فوق العاه ارامشبخش طبیعت ناب و بکری که استاد عزیزم و مریم جون هدایت شدن خدارو میلیاردها بار شکرت
خدارو هزاران مرتبه شکر می کنم که تونستم زیبایی های این فایل رو هم ببینم وروزم رو با دیدن این فایل قشنگ آغاز کنم.
صبح نتونستم کامنتم رو بنویسم ولی الان بهترین موقع برای نوشتن کامنتم بود واز خدا هدایت می خوام برای نوشتن این کامنت.
خدایا شکرت چه آسمان زیباو خوش رنگی با این ابرهای زیبا که مثل نقاشی میمونن ومنظره ی به این قشنگی رو به وجود آورده.واون درختان زیباوسرسبز واون جاده ی تمیز و زیبا رو واون فروشگاه بزرگ پر از مواد غدایی و پر از مشتری رو.
خانم شایسته به نکته ی خوبی اشاره کردید که در سفر انگار همه ی اونچه رو که داره فراموش میکنع و انگار بیشتر در لحظه زندگی میکنه.
وتحسین میکنم اون افرادی رو که داخل اون رودخانه وکنار هم داشتن از این زیبایی ها لذت میبردن وبیشترباخودوهمه چیز در صلح بودند.
استاد جان براتون سفری پر از سلامتی وزیبایی رو آرزو می کنم وامیدوا م این سفرتون همچنان ادامه داشته باشه.
و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را که از سوی پروردگارشان به آنان نازل شده برپا می داشتند، بی تردید از برکات آسمان و زمین بهره مند می شدند. از آنان گروهی میانه رو و معتدل اند، و بسیاری از آنان بد است آنچه را انجام می دهند. (مائده66)
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگار، بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. (مائده67)
سلام و سلاااااامتی و نوووور و عششششق فراوانِ فراوان از روشنی قلبم به استاد های نازنینم و اعضای خانواده توحیدی قشششنگم
صدای سعیده رو میشششنوید از شیفت صبح ،استیبل،با لذت،پر از رحمت خداوند، وسط مدارِ آسونی ها …
درحالیکه ده تا تختمون پراز مریض های بدحاله و کلی پیگیری های شیفت صب،سعیده دوتا مریض داره یکیش استیبل ،یکی دیگه هم باید با اعزام هوایی بره به امید خدا تهران و فقط منتظریم هلیکوپتر بیاد …
نمیدونم تا کجا میتونم بنویسم و برام کاری پیش میاد یانه ،اما نمیزارم قسمتِ کمالگرای سعیده غلبه کنه و لیاقت صلات رو ازم بگیره …
این روز ها، همه چیز بسی عجیب غریب و قشنگه..
هوای خنک شهریور ماه نوید رسیدن پائیز رو به ارمغان آورده …و البته ماه مهر … ماهِ سعیده
دارم نزدیک میشم به زمانی که به ندای شیرینأَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ فرمانروا با بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ پاسخ دادم .
و از آغوشش پریدم به زمین و جهان مادی …
و بعد از سی سال، به امید خدا …قراره این قشنگترین فصل پائیز زندگیم تا به اینجا باشه …
چون من بالاخره صاحب خودمو پیدا کردم و تونستم به نورش وصل بشم …
و دیگه توی این دنیا هیچ چیز قشنگترین ازین وجود نداره…
پیدا کردن نورِ خداوند=احساس خوشبختی بی قید وشرط
احساس خوشبختی بی قیدوشرط=زندگی در لحظه
زندگی در لحظه=امیدو عشقوآرامشو رهایی
دیگه وقتی آدم به اینجا میرسه،رها میشه از مقصد و نتیجه و از مسیر لذت میبره …
و همین رهایی باعث میشه نتایج خود به خود وارد زندگیت بشه …
مثل چی؟
مثل اینکه من اینجا نشستم پا رو پا گذاشتم…نامه ی انتقالیم رو توی کارتابلم چک میکنم میبینم داره بدون هیچ فرسی قدم به قدم جلو میره توسط دستان نازنین خداوند …
درحالیکه بقیه روزی صدبار بهم میگن،تو باید روزی هزار بار برای هر مرحله،زنگ بزنی تا کارت رو انجام بدن!
به قول استاد :اونا دروغ نمیگن!ولی منم دروغ نمیگم!
اونا دارند اتفاقات مدار خودشون رو تجربه میکنند و من مدار خودمو …
بازم به قول استاد تو قدم نه :
وقتی روی خودت کار میکنی ،جهانت از جهان خانواده ت،دوستت،همکارت جدا میشه …تو یک سیاره و یک کشور و یک شهر و یک محله دارید زندگی میکنید،اما توی یک مدار جدا با اتفاقات متفاوت …
این میشه که بچه ها میرن سر ویزیت ،اغلب دارند بحث بی مورد میکنند با پزشک و آخرشم به دلخوری ختم میشه …
بعد من با پزشکی رفتم ویزیت که وارد بخش شد با لبخند گفت سلااااام ،حاااالتون چطوررره؟ گفتم عااالی ،گفت خدااااروشششکر منممم عاااالیم …
پزشکی که وقتی ازش سوال شخصی بپرسی و بگی ببخشید وقتتو گرفتم میگه من کار ارزشمندتر ازین ندارم که جواب شمارو بدم …
به قول استاد:توی این جهان دو قطبی ،همه چیز هست،مهم اینکه ما چی رو میخوایم و داریم به چی توجه میکنیم؟
لذت بردم از حرفات دقیقا اون جا ک گفتی موقع دیدن اون خانم باردار قیافت دیدنی شد یاد خودم افتادم اول واقعا فک میکردم یه چیزیه تو دلش گذاشته ک اگه افتاد غرق نشه :)
یه خسته نباشید و کلی تحسین نثارت میکنم سعیده ی عزیز که با اینکه سرکاری ماشاالله به این همه انرژی و عشق و اینهمه حرفهای ناب و این تمرکزی که دارید آفرین بهتون ..مرسی بابت حرفهای قشنگتون من واقعا انرژی گرفتم و حس و حالم جا اومد از این صحبتهاتون ..خداروشکر میکنم بابت نتایج قشنگی که گرفتین امیدوارم همیشه موفق باشی و همینجور نظرات وکامنتهای زیباتون رو بخونیم و انرژی بگیریم ازتون
سلام سعیده جان قشنگم. چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم. خدا رو شکر می کنم برای حالی که داری و مداری که توش هستی.
خیلی تحسینت می کنم به خاطر این نتایجی که برای خودت رقم زدی.
سعیده عزیزم امروز اتفاقا یادت کردم. در بخش آی سی یوی بیمارستانی در تهران که برادرم یک ماهه اونجا بستریه.
رفته بودم عیادت که کلاً از پشت شیشه نمی شه مریض رو دید، مخصوصا اگه مریض مثل برادر من از نظر هوشیاری وضعیت مناسبی نداشته باشه، دیدار و مطلع شدن از حالش سخت می شه.
ایستاده بودم که یهو پرستار بهم اشاره کرد که برم دم در آی سی یو. وقتی رفتم گفت که باید برای انجام یک کار پزشکی ازم رضایت بگیرن. گفتم باشه. و در زمانی که منتظر بودم کارها انجام بشه و نامه رو آماده کنند که انگشت بزنم، بهم گفت بیا برو مریضت رو ببین. من مونده بودم. چون پرستارهای این بخش حتی وقتی همراه ها التماس هم می کنن، نمی ذارن کسی بره داخل آی سی یو. (و البته که به لحاظ پزشکی کار درستی می کنن.)
خلاصه گان پوشیدم و رفتم و برادرم رو دیدم. بعد اومدم از حالش پرسیدم که چرا روند بهبودی بسیار کُنده، چرا یک ماهه تغییر محسوسی نکرده و با این همه آنتی بیوتیک هنوز عفونت داره و…(سوالی که بارها از دکترها و پرستارها پرسیده بودم ولی قانع نشده بودم)، بعد ایشون با حوصله و مهربونی و محبت و لطف انقدر دقیق و قابل فهم و با جزئیات بهم توضیح داد که خیلی آروم شدم. و با اینکه در واقعیت هیچ چیز تغییر نکرده بود، با حال خوب اومدم بیرون.
اون خانم پرستار انقدر با خودش در صلح بود و انقدر حالش با خودش و جهان خوب بود که همهش فکر می کردم اسمش باید سعیده باشه. :)
و در تمام مدت داشتم توی دلم خدا رو شکر می کردم که اینطوری دستان خودش رو برای کمک به من و آرامش دادن بهم می فرسته.
و خیلی یادت افتادم سعیده جانم. برات بهترین ها رو از خدای وهاب و رزاق طلب می کنم. روی شونه های خداوند سوار باشی و همین طور در مدار سلامتی و آسونی و زیبایی و ثروت لذت ببری عزیزم.
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اووست.
درود بیکران مجدد به استادان جاان دروود و سلام بر دوستان الهیه عزیزم.
وااای ازیییین قسمت سفر به دور آمریکاایه زیباااا.بی نظییییر بود.از جاده های پر پیچ و خم در دل کوهای سر به فلک کشیده پوشیده از درخت چههه لذتی بردم.دلم رانندگی در همچین جاده ای رو خوااست.عاشق جاده های کوهستانیم البته زمانی که خودم راننده باشم.ناخواسته اگه راننده نباشم یکم میترسم.اینطور مواقع حواسمو میدم به زیبایی های اطراف و میگم
گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میداارد
استاد جان دست فرمونتون دست مریزااد داره واقعا.
یعنیییی با این قانون سلامتی چقدر زندگیی سادست.خداای من بری تو دل همچین والمارت عظیمی دو قلم جنس گوشت و بلوبری برداری بیای بیرون.ازین ساده تر و زیباتر و خوشمزه تر مگه میشه.شکرت که ماهم درین مسیریم.
واای بااانو جاان شایستهههه چه کردین با این عزت نفس زیباتون که رفتین ویدیو این آغایی که گیتار زدنو گرفتین.بی نظیییییر بوووود.لذت بردم.چقد آهنگش قشنگ بوود اگه اشتباه نکنم داستان مردی بود که از ال ای برگشته شهرشون و اومده که رویاشو تو شهرش زندگی کنه که یه دختری بوده رویاش و ای دل غااافل که دختر شعر مااا نیییست حالا ایشونم هی call to her میکرده :):):):):):):))))))))))
خیلیییی آغااهه قشنگ خوووند.ازونجایی که تجربه ی گیتار زدن و خوندن رو دارم قشنگ میفهمم مهارت و تلاش و پشتکار میخواد که بتونی اینجوری گیتار بزنی آکوردارو قشنگ بگیری و صداتو گامشو رعایت کنی و همراه با گیتاری که میزنی در جای درست بخونی و اوج بگیری و باز صداتو بیاری پایین بدون اینکه نرمی صدات گرفته بشه.
وااای که در حین گووش کردن و لذت بردن منو برد به زمانی که گیتار میزدمو اصلا زمان و مکان رو فرامووش میکردم.عاااشقه گیتار زدنم.خدایا شکرت که فهمیدم این نعمت و استعدادمو.گیتارم اینجا همراهم نیست اما میتونم اینجا یه گیتار دیگه بگیرم و با استاد فوق العادم اینترنتی کلاس بردارم و ادامه بدم و لذت ببرم.همیشه ازینکه تو ایران نمیتونستم بخونم ناراحت بودم.
بذارین اینم تعریف کنم استاد جان و مریم بانوی شایسته و دوستان عزیزم براتون.
دوستان در داانشگاه متوجه شده بودن که من میخونم.یبار صبح که قشنگ انگاری همه چی به زیباترین حالت منظم و چیده شده بودم به محضه حضور در کلاس استادم گفتن نگین امروز برامون یه آهنگ بخون که کلاس رو با خوندن تو شروع کنیم.
دسته بر قضا منم چون احتمالش رو میدادم از قبل خودم رو برای آهنگ سوغاتیه بانو هایده آماده کرده بودم .استااد جان با اعتماد به نفس گفتم sure .why not? it’s my honor و شروع به خوندن کردم و عشق جانمم فیلمشو گرفت و گاهی نگاهش میکنم و گوش میکنمش.انقدددر زیباا خوندم که خودم غرق لذت شدم.
استادم وقتی تموم شد بسیااار لذت برده بودن و چقدر تعریف کردن و بهم گفتن تو بااید این صدارو با دیگران سهیم شی و بذاری به گوش همه برسه.با اینکه معنیه شعر رو نمیدونست اما میگفت متوجه شدم که از یک عشق زیبا صحبت میکنه.روز آخر پایان کلاس ها به همه استادا میگفت نگین برای من آواز خونده صداش عالیه و چقدر تحسین همه رو شنیدم و لذت بردم.
خدایااا شکرت برای این نعمت زیباات.البته جا داره بگم که این صدای بی نظیر رو از پدر عزیزم به ارث بردم و ایشون قرآن رو زیبا تلاوت میکنن و من آواااز.ترکیب قشنگی شدیم :)))))))))))))) منم قدیما سر صف و تو تمام جلسات مهم مدرسه باید میرفتم قرآن میخوندم.چقدر مسابقه شرکت کردم و جایزه گرفتم.خدایا شکرت برای تجربه ی اون روزهای زیبااا که منه الان رو ساخته.انصافا خودمو تحسین میکنم.دمم گرم.
استااد جان این قسمت متوجه نشدم که هنوز تو ایالت کلرادو هستین یا نه؟ گمونم ایالت بزرگیه یا چون تقریبا 1 روز یا دو روز در میون فایل میذارین به چشم من خیلی وقته تو این ایالتین.استااد واقعااا دمتون گرم چقدر با حوصله همه جارو میرین و میبینین و از هیچ زیبایی نمیگذرین.لذت میبرم ازین اخلاقتون.ممنون که با ماهم به اشتراک میگذارید.
بنام خدایی که زیباست وخالق زیبایی هاست
یه روز عالی دیگه رو از این سفر شگفت انگیز بانامت ای مهربانترین مهربانان آغاز میکنیم
سلام به استاد عزیز ومریم جان گرامی وتک تک دوستانم در این سایت الهی
حرکت در جاده ای کوهستانی وسرسبز وبادرختان سبز سر به فلک کشیده وآسمان آبی بسیار بسیار زیبا که پهنه ای از آن را ابرهای سفید برفی پوشیده شده وانعکاس این رنگ بر پوشش سبز دو طرف جاده ونور خورشید چقدر رویایی است واینطور که از شواهد مشخص هست هوا فوق العاده عالی ورویایی است خدایا شکرت مگه میشه این حجم از زیبایی ،ثروت نعمت را با زبان توصیف کرد الان متوجه میشم که چرا استاد تو فایل آرامش در پرتو آگاهی قسمت 5 میگویند سکوت زبان طبیعت است زبان خداست وقتی در این طبیعت شگفت انگیز قرار میگیری واین حجم از زیبایی رو میبینی جز سپاسگزاری وسجده بر درگه معبود مگه میشه حرفی زد ویا کاری کرد فقط باید لذت ببری وشاد باشی وبی جهت نیست مریم جان میگن سفر تو را از تمام متعلقات جدا میکنه چون درسفر در لحظه ای در آن لحظه زندگی میکنی نه بفکر گذشته ای نه آینده ودقیقا این معجزه سفر است
در هرلحظه سعی میکنی با تفکر در مورد نعمتها ودیدن این زیبایی ها به صدق بالحسنی برسی
در ادامه مسیر حرکت در جاده ای تمیز وپرپیچ وخم وفوق العاده زیبا که چشم انداز روبرو صحنه های رویایی را به نمایش گذاشته آنقدر رنگ این کوهها ودرختان متنوع هست نمیتونی رنگ خاصی رو براش انتخاب کنی الله اکبر از این زیبایی این است قدرت وعظمت پروردگار خداجون شکرت که چشمانم را لایق دیدن این زیبایی ها کردی
چقدر این مردم ستودنی وتحسین برانگیزند که در دل این کوههای عظیم با خراشیدن سنگهای کوه جاده هایی فوق العاده صاف وایمن رابوجود آوردند تلاش وهمت این مردم ستودنی است چون آگاه هستند تنهاراه بیشتر شدن نعمت وثروت سپاسگزاری به خاطر نعمتهایی است که دارند واین افراد بااین تدابیر راههایی باز میکنند تا این شادی این انرژی را در سرتاسر این کشور پهناور گسترش دهند
چقدر حس فوقالعاده ای داره رانندگی در این جاده که تا چشم کار میکنه زیبایی است وثروت و ماشینهای لوکس ولاکچری که از مقابل و از کنارت عبور میکنند
هرچی در طول مسیر پیش میریم واقعا کلمه کم میارم برا توصیف این زیبایی ها خدایا عظمتت رو شکر
و آن فورد قرمز رنگ که با دوسرنشین بهشتی سلطان این جاده زیباست
چقدر این خانم که مریم جان اشاره کردند خوشرو وخوش برخورد ومهربان بود که با کمال میل تمام اطلاعات لازم را در اختیار شما دواستاد عزیزم قرار داد منم از ایشون سپاسگزارم چرا که ماهم از اطلاعات ایشون در کنار شما استفاده کردیم وهزار ماشاالله چه پیر زن شاد وپرانرژی بود
واطراق در استیک پارک زیبا با یه ویو عالی
چقدر این دوتا سگ که یکی لباس شنا سبز ویکی قرمز پوشیده بودند جالب وبامزه بودند وچه ایده ای که هردو را بایک طناب به هم بسته بودند واقعا این مردم تحسین برانگیزند که تو لذتها وشادیهاشون حیوانات خانگی اشون هم سهیم میکنند واین یعنی احترام به مخلوق خداوند
چقدر این آب رویایی وزیبا بود
چه رابطه قشنگ وتحسین برانگیزی داشتند آن خانم وآقا
وچقدر این مردم با خودشون در صلح اند که هرکسی مشغول کار خودش هست هرکس هرجور دوست داره از هرلحظه اش لذت میبره یکی سوار قایق یا آن خانم باردار در حالی که بارداره ایستاده رو قایق ویا آن خانم مسن با دو آقا که آهنگ هم گذاشتند دیگه نهایت لذته
ورود به یه والمارت بی نظیر، تمیز وبزرگ وپراز فروانی متنوع ودر بسته بندی های عالی خرید گوشت یا ریوای اصل با استخوان 7 بسته و 4 بسته بلوبری خداروصدهزار مرتبه شکر نوش جان گوارای وجود
چقدر آسمان در این لحظه فوق العاده وزیبا بود وچقدر آن مردی که عقب ماشین نشسته شاد وپرانرژی وخوش برخورده که سفارش مریم جان را قبول کرد تابرای ایشان ساز بزنه خدایا شکرت بخاطر انسانهای فوق العاده
ودر پایان هم تصاویر فوق العاده زیبایی که توسط درون گرفته شدکه از بالا تمام این زیبایی ها جلوه ای خاص داره خدایا شکرت
استاد جان با این فایلهای سفر به دور آمریکا چقدر ساده تر میتونم آگاهی بقیه فایلها مانند فایل مفهوم فرکانس وچگونگی تنظیم آن رو درک کنم وبا شناختن قوانین جهان وعمل کردن به آنها در زندگیم
میتوانم اتفاقات دلخواهم را در زندگی خلق کنم وقتی که آگاه میشم به این موضوع که در هرلحظه با توجه به افکارم دارم فرکانسهایی بر پایه واساس آن افکار به جهان ارسال میکنم پس تلاش میکنم افکارم را به سمت چیزهای مثبت وزیبایی ها جهت بدهم تا اتفاقات وشرایط دلخواهم را تجربه کنم
استاد جان ومریم عزیز از شما صمیمانه سپاسگزارم از دواستاد گرامی
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
سلام استاد جان و مریم عزیزم
جاده ای سراسر از زیبایی
جاده آرومه
درختها مودب و آروم ایستادن
ابرها آروم درگذرن
کوهها آروم و استوار
رنگها میرقصن و جاشون رو به هم میدن، سبز، قهوه ای، آبی، سرخ، سفید، زرد
و چقدر عالیه که هرچیزی رو به رنگی میبینیم، صحنه ها منو یاد نقاشی های استاد بابراس میندازه و خدای این همه زیبایی و رنگ
جالبه که این همه تنوع رنگها در عالم خلقت تنها بازی نور با چشمان ماست، جالبه نه!
و بسیاری از حیوانات همه چیز رو سیاه و سفید میبینند
چه معجزه ای هست انعکاس نور و از اون جذاب تر دستگاه چشم ما
مرکب های رهوار و ساخته ی فکر و الهامات بشر چه میکنه، چقدر همه ماشین ها خوبن
هر فرد مسنی تو فایلا میبینیم به یه کاری مشغوله و با عشق و حوصله و تمرکز کارش رو داره به بهترین شکل ممکن انجام میده، انگار که بهش گفتن این شخصی که داره ازت درخواست خدمات میکنه بالاترین مقام کشوریه و تو باید بهترین خودت رو ارائه بدی
حتی اون مردیکه موسیقی میزنه وقتی مریم جان ازش درخواست میکنه بنوازه، از مریم جان میپرسه چه اهنگی رو میخوایید بزنم با یه دقت خاصی به سلیقه کسیکه ازش درخواستی داشته احترام میذاره هرچند که حین خدمتی نیست که بگیم لابد جز وظایف کاریش تعریف شده که بپرسه
اونقدر همگی عمیقا در لحظه ی حال هستند که شگفت آوره بدون توجه به اینکه اطراف چی میگذره
دقت کردید اون خانمیکه روی قایقش ایستاده بارداره و تو این وضعیت داره چه ورزش سختی که نیاز به تمرکز و قدرت بدنی بالایی داره رو انجام میده، افرین به بدن اماده اش و انگیزه و اراده اش
هرکسی کنار رودخونه مشغوله با علایقش و داره لذت میبره از لحظه هاش
چقدر ثروت فوق العاده است و چه امکانات رفاهی برا ادم مهیا میکنه
ممنون به خاطر این همه آرامش که با این فایلا به ما میدید استادجان، ما هم با شما در سفر هستیم و لذت میبریم
سلام نفیسه جان
حال دلت عالی
چقدر لذت بردم از اشاره ات به این موضوع که اینهمه رنگ بازی نور با چشمان ماست
افرین دقیقااا همینه و چه شگفتی بزرگی هست این دستگاه چشمان
سپاسگزارم از این یاداوری زیبااا
و اون خانم باردار
اتفاقا منم دقت کردم و چقدر برام تحسین برانگیز بود
به قول شما جه بدن اماده ای و چه انگیزه ای و چه حال خووووشی
در پناه الله خوش باشی عزیزم
سلام
چقد احساسای متفاوتی داشت این فایل برام
هم باهاش اشک ریختم هم ذوق کردم
هم کلی امید توش پیدا کردم
هم کلی حال و هوامو عوض کرد
چقد اون آقاهه که ساز زد و خوند چقدددد در صلح بودن و واسه دل خودش خوندن چقد حالمو خوب کرد و این آهنگ که مریم جون چه قشنگ بود بهش گفت هرچی مورد علاقه خودته بزن و واقعا هرچه از دل برآید بر دل نشیند.
خوشحالم خیلی خوشحالم اینجا هست و این چیزارو بهمون بصورت آنلاین این روزها نشون داده میشه . بخدا تئی پیچ های جاده قشنگ بدنم پیچ و تاب میخورد و دام و روحم اونجا بود .
خدایا شکرت که تو این روز که یه در تضادم دیدن و حس این زیباییهای دنیای خدای خوب بهم شور و حس زندگی زیبارو میده.
ممنون استاد و مریم عزیز
سلام واحترام فراوان استاد گل
الیاسم
چقدر زیبایی ازاون کوه های با صفا چه ارامشی داره این طبیعت واین رابطه
وسیرنشدنی هست به به افرین به اینهمه سلیقه که میدونید چه وقت دوربین ثابت باشه چه وقتی درچرخش سپاس مریم خانم جان
یه ترانه هست که میگه کدوم کوه کمر بوی توداره یار. کدوم ماه جلوه روی توداره یار
واقعا ای یار ومولا ما سپاس ازابنهمهزیبایی
ازانسانهایی که جفت جفت عشق میورزیدندبهمدیگه چقدر راحت
اون خانم که فکرکنم باردار بود چقدر راحت روی قایق بود
اگه اینجا بود ازداخل ماشین نمیذاشتند پیاده بشه طرف.
چقدر انسان باید توکل داشته باشه ورها باشه
تازه من نگاه اون اب میکردم میگفتم الان یه تمساح شاید تواب باشه ولی چقدر ماروترسوندن ازاین کشور که اگه یه جوب اب باشه باخودم میگم الان یه موجودی مارومیکشه داخل
همش برای ما جهان دهمی ها هست که نتونیم ازهمون اول زیبایی ببینیم. خب وللش(البته قبلا الان که من وهمه بچه ها جهان اولی هستیم وبه تمام دنیاهم سفرمیکنیم ودستمونو به خاک همه کشورها میزنیم وفقط لذت میبریم وسپاسگزاری میکنیم
ولی کیف کردم ازاونهمه درخت. که خیلی هم کوهها پردرخت نبودوسبزباشه یعنی زیرش پرچمن باشه. ولی اونهمه درخت واون ابرها
اینها هیچ وقت خسته کننده نیستند مثل یک اثر ناب هست ازیه استاد که باتمام وجود چند سال کارکرده وبعداجراش میکنه واگر هزارمرتبه گوش کنی بازهم دوست داری گوش کنی مثل اثر استاد شجریان ولطفی یا استاد شجریان وعثمان اصلا عالی عالی.
همون پیرمرد گیتاریست چقدر جالب راحت نشسته داره ساز میزنه به نظر منکه با اصلش چندان فرق نداشت واحساسشم خوب بود
واون غروب کنار ش چقدر رنگهای زیبا
استاد جان اگه رانندگی باماشین وخیلی خوب نیستید
ولی راندن درون وخوووووب بلدید واون تصاویر شکارناب
افرین لذت بردم
خیلی همه چیز خوب هست وعالی. اونم تمامل واستادی میخواد. واقعا احساسم بیشتروقتها عالی هست وهرروز اتفاقات خوبی میفته
خدایا سپاسگزارتم ممنونتم خداجون
وازشما که زحمتهای زیادی میکشید
به نام یگانه خالق جهان هستی و نیستی ، تنها کسی که رفاقت را برای ما سنگ تمام میگذارد به شرط آنکه قبل از هر چیز به او و وجودش باور داشته باشیم، کسی که همه چیز به ما میدهد بی آنکه حتی ذره ای برای آرزو ها و درخواست های ما ایراد بگیرد.
به نام او که به من اجازه نوشتن را داد تا بتوانم درباره ی این سریال شگفت انگیز سخن بگویم
سلام گرم من به استاد عزیزم که من را بهتر و بیشتر با رَبَّم آشنا کرد و همین طور به مریم جان که همیشه با ویدئو های فوق العاده اش آرامش هنده هرچه بیشتر وجود رَبَّم میشود
و سلام به تمام دوستان عباسمنشی
من سمیرا هستم همسر حمید جان
بارها و بارها خواستم کامنت بزارم اما هنوز توانایی آن در من ایجاد نشده بود تا استاد با صدای همیشه آرامش دهنده اش در یک کلیپ دیگر فرمودند که بچه ها بنویسید
از ابتدای تصاویر زیبایی که چشم نواز بود برای من دیدن طبیعت بکر جنگل سبز رنگ که در بالایش ابرهای کومولوس در آسمان آبی به زیبایی می درخشید بسیار لذت بخش بود، کوه ها با رنگ بندی هایشان وای خدای من قله کوه را قرمز کرده عجب رخی داده ای پروردگارم ،از جاده تمیز و زیبا که در هر چند متری شانه برای کسانی که عاشق دیدن طبیعت هستن ، محو تماشا بودم که نرده های قهوه ای رنگ کنار جاده به من میگفت سمیرا اینجا آب هست و ای کاش که استاد عزیز در اینجا بایستد و این زیبایی را نشانم دهد.
الهی صد هزار مرتبه شکر و سپاسگزار استاد عزیزم هستم که دقیقا در همانجا ایستادند.
عجب خانم مسن پر حوصله ای که چقدر از این حوصله زیاد مریم جان تعریف کردند.
واااااااااااااااااااااااای خدای من عجب چشمه زیبایی چه سگهای نازی چگونه اینقدر راحت باهم بازی می کنند . چه زوج دوست داشتنی که در آب با هم ورزش می کنند ، خانم بارداری که بدون در نظر گرفتن از وضعیتش روی چشمه با اسکیت برد کار میکرد،کمی آنطرف تر هم عده ای هستند که خیلی راحت و در صلح برای خود موسیقی پخش می کنند و نوشیدنی مینوشند
مثل همیشه استاد پر حوصله درون بچه را به پرواز در می آورد و جزیره زیبا و کوچکی که درون چشمه قرار دارد را به چشم می کشد از زیبایی رنگ درختان که سبز کم رنگ تا سبز پر رنگ ، خاکستری و. در گوشه هایی هم اثراتی از زرد که نشان دهنده آمدن پاییز است.
فروشگاه فوق العاده عالی والمارت که چقدر رنگا رنگ و منظم همه چیز را در خود جای داده است تا نیاز ها را رفع کند
به به عجب میوه های تازه ای عجب سبزی های فرشی چقدر رنگ های زیبایی دارند ، رنگ بندی آنان من را به وجد می آورد
بلوبری ها را چقدر منظم چیده اند، همه چیز اتکت خورده و راحت می توان بر حسب نیاز خودت انتخاب کنی
عجب گوشت های تازه ای و چه وکیوم و بهداشتی ، گوشت ها برای همه سلیقه ها چیده شده بودند از وزن کم تا بزرگ،از تیکه تا چرخ کرده به به عجب همه چیز وکیوم و بهداشتی است چقدر لذت بخش است.
از غروب آفتاب بیرون فروشگاه هم که دیگر نمیتوان گفت:چه آسمانی آبی و بنفش در هم آمیخته بودند اما نه فقط در دیدمن اینگونه بود اندکی آنطرف تر قرمز و آبی و زرد و نارنجی هم در چشم بودند، از صبر و حوصله مریم جان عزیزم بسیار متشکرم که این را به من هم نیز یاد میدهد در کنار مرد گیتار نواز نشست و با صبر تمام لحظاتی را که آهنگ مینواخت برای ما فیلم گرفت و چقدر قشنگ با حوصله مینواخت آن آقای به ظاهر مسن اما در باطن در صلح با خودش بود و به نواختن که ازش لذت میبرد می پرداخت.
خدای من زیبایی ها و در صلح و آرامش بودن ها بسیار زیاد بودند اما همه در خاطرم نمانده که آنها را بگویم
بسیار بسیار از استاد عزیزم و مریم جان عزیزم سپاسگزارم
یا رب شکرت که چنین راه پرشکوهی را سر راهم قرار دادی
از رَبّ جهانیان آرزومندم که همه شما عزیزان غرق در آرامش و رحمت اش قرار بگیرید و همیشه سعادتمند،ثروتمند، موفق و موید باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت اساتید بزرگم
خدارو بی نهایت بار شکرت برای تمومه زیبایی این فایل بهشتی و توحیدی خدارو میلیاردها بار شکرت
برای این همه سلامتی ثروت خوشبختی عشق و عشق الهی خدارو میلیاردها بارشکرت
خدارو میلیاردها بارشکرت برای این همه در صلح بودن استاد و مریم جون خوشگل خدارو میلیاردها بار شکرت
من تازه میفهمم که استاد تو دوره دوازده قدم بهمون گفتن که کشورها و سران کشورها اشتباه نیستند بلکه نتیجه ی افکار و فرکانس و باورهای اون مردم هستند تازه میفهمم یعنی چی
این همه مردم تو امریکا با خودشون در صلح و هماهنگی هستن علکی نیست که کشورشون پیشرفته و فوق العاده و عالی هست و هر روز خدارو بی نهایت بار شکر داره باز پیشرفت میکنه چون نتیجه ی افکار و باوراشون هست زندگی تو کشور بینظیر امریکا و جهان با دقتی بی نهایت این چیدمان رو داره انجام میده با دستان خودش ادمها رو مطابق با فرکانسشون جابجا میکنه و همین اقایی که گیتار فوق العاده زد برامون و چقد ارامشبخش خوند از لحاظ مالی هم زیاد ماشین چنان خفنی نداشت اما با خودش بی نهایت در صلح و ارامش بود و این ارامش از صداش بیان میشد خدارو میلیاردها بار شکرت و برای همین هست که استاد ومریم جون که اینقد بی نهایت با خودشون در صلح هستند هم به کشوری فوق العاده بینظیر و معرکه مثل امریکا هدایت شدند خدارو میلیاردها بارشکر و واقعا با تموم وجودم استاد و مریم جون فوق العاده تمومه موفقیتاتون و از جمله در صلح بودن با خودتون رو تحسین میکنم بی نهایت خدارو میلیاردها بار شکرت
موزیک فوق العاه ارامشبخش طبیعت ناب و بکری که استاد عزیزم و مریم جون هدایت شدن خدارو میلیاردها بار شکرت
عاشقتونم
مشتاقانه و عاشقاانه منتظر فایل بهشتی بعدی هستم
در پناه الله یکتا باشید
به نام خدای مهربان
سلام دارم خدمت خانواده ی بزرگم
خدارو هزاران مرتبه شکر می کنم که تونستم زیبایی های این فایل رو هم ببینم وروزم رو با دیدن این فایل قشنگ آغاز کنم.
صبح نتونستم کامنتم رو بنویسم ولی الان بهترین موقع برای نوشتن کامنتم بود واز خدا هدایت می خوام برای نوشتن این کامنت.
خدایا شکرت چه آسمان زیباو خوش رنگی با این ابرهای زیبا که مثل نقاشی میمونن ومنظره ی به این قشنگی رو به وجود آورده.واون درختان زیباوسرسبز واون جاده ی تمیز و زیبا رو واون فروشگاه بزرگ پر از مواد غدایی و پر از مشتری رو.
خانم شایسته به نکته ی خوبی اشاره کردید که در سفر انگار همه ی اونچه رو که داره فراموش میکنع و انگار بیشتر در لحظه زندگی میکنه.
وتحسین میکنم اون افرادی رو که داخل اون رودخانه وکنار هم داشتن از این زیبایی ها لذت میبردن وبیشترباخودوهمه چیز در صلح بودند.
استاد جان براتون سفری پر از سلامتی وزیبایی رو آرزو می کنم وامیدوا م این سفرتون همچنان ادامه داشته باشه.
در پناه خدا
باسلام و خداقوت
خانم شایسته زدی تو خال،طبیعت گردی واقعا استرس رو از بین میبره
وقتی ک فشار کاری میره بالا ب طبیعت پناه می برم برای ازبین بردن استرس زندگی شهری
واقعا طبیعت گردی فشار روحی و روانی رو از بین میبره و انرژی ذهنی بالایی ب انسان میده مخصوصا اگر کار فکری داشته باشی
آقای عباس منش فدایی داری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿65﴾
و اگر اهل کتاب ایمان می آوردند و پرهیزکاری میکردند، یقیناً گناهانشان را محو می کردیم، و آنان را در بهشت های پر نعمت در می آوردیم. (مائده65)
وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ ۚ مِنْهُمْ أُمَّهٌ مُقْتَصِدَهٌ ۖ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یَعْمَلُونَ ﴿66﴾
و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را که از سوی پروردگارشان به آنان نازل شده برپا می داشتند، بی تردید از برکات آسمان و زمین بهره مند می شدند. از آنان گروهی میانه رو و معتدل اند، و بسیاری از آنان بد است آنچه را انجام می دهند. (مائده66)
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ ﴿6٧﴾
ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگار، بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. (مائده67)
سلام و سلاااااامتی و نوووور و عششششق فراوانِ فراوان از روشنی قلبم به استاد های نازنینم و اعضای خانواده توحیدی قشششنگم
صدای سعیده رو میشششنوید از شیفت صبح ،استیبل،با لذت،پر از رحمت خداوند، وسط مدارِ آسونی ها …
درحالیکه ده تا تختمون پراز مریض های بدحاله و کلی پیگیری های شیفت صب،سعیده دوتا مریض داره یکیش استیبل ،یکی دیگه هم باید با اعزام هوایی بره به امید خدا تهران و فقط منتظریم هلیکوپتر بیاد …
نمیدونم تا کجا میتونم بنویسم و برام کاری پیش میاد یانه ،اما نمیزارم قسمتِ کمالگرای سعیده غلبه کنه و لیاقت صلات رو ازم بگیره …
این روز ها، همه چیز بسی عجیب غریب و قشنگه..
هوای خنک شهریور ماه نوید رسیدن پائیز رو به ارمغان آورده …و البته ماه مهر … ماهِ سعیده
دارم نزدیک میشم به زمانی که به ندای شیرینأَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ فرمانروا با بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ پاسخ دادم .
و از آغوشش پریدم به زمین و جهان مادی …
و بعد از سی سال، به امید خدا …قراره این قشنگترین فصل پائیز زندگیم تا به اینجا باشه …
چون من بالاخره صاحب خودمو پیدا کردم و تونستم به نورش وصل بشم …
و دیگه توی این دنیا هیچ چیز قشنگترین ازین وجود نداره…
پیدا کردن نورِ خداوند=احساس خوشبختی بی قید وشرط
احساس خوشبختی بی قیدوشرط=زندگی در لحظه
زندگی در لحظه=امیدو عشقوآرامشو رهایی
دیگه وقتی آدم به اینجا میرسه،رها میشه از مقصد و نتیجه و از مسیر لذت میبره …
و همین رهایی باعث میشه نتایج خود به خود وارد زندگیت بشه …
مثل چی؟
مثل اینکه من اینجا نشستم پا رو پا گذاشتم…نامه ی انتقالیم رو توی کارتابلم چک میکنم میبینم داره بدون هیچ فرسی قدم به قدم جلو میره توسط دستان نازنین خداوند …
درحالیکه بقیه روزی صدبار بهم میگن،تو باید روزی هزار بار برای هر مرحله،زنگ بزنی تا کارت رو انجام بدن!
به قول استاد :اونا دروغ نمیگن!ولی منم دروغ نمیگم!
اونا دارند اتفاقات مدار خودشون رو تجربه میکنند و من مدار خودمو …
بازم به قول استاد تو قدم نه :
وقتی روی خودت کار میکنی ،جهانت از جهان خانواده ت،دوستت،همکارت جدا میشه …تو یک سیاره و یک کشور و یک شهر و یک محله دارید زندگی میکنید،اما توی یک مدار جدا با اتفاقات متفاوت …
این میشه که بچه ها میرن سر ویزیت ،اغلب دارند بحث بی مورد میکنند با پزشک و آخرشم به دلخوری ختم میشه …
بعد من با پزشکی رفتم ویزیت که وارد بخش شد با لبخند گفت سلااااام ،حاااالتون چطوررره؟ گفتم عااالی ،گفت خدااااروشششکر منممم عاااالیم …
پزشکی که وقتی ازش سوال شخصی بپرسی و بگی ببخشید وقتتو گرفتم میگه من کار ارزشمندتر ازین ندارم که جواب شمارو بدم …
به قول استاد:توی این جهان دو قطبی ،همه چیز هست،مهم اینکه ما چی رو میخوایم و داریم به چی توجه میکنیم؟
همون هارو وارد زندگیمون میکنیم.
کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا
و ما به هر دو فرقه به لطف پروردگارت مدد خواهیم داد، که لطف و عطای پروردگار تو از هیچکس دریغ نخواهد شد.(اسرا20)
دقیقا مثل اون خانم باردار توی این قسمت سفرنامه که ایستاده داشت پارو میزد ،یعنی قیافه ی من دیدنی بود،اولش که نمیخواستم باور کنم بارداره اصلا …
چرا ؟!بخاطر تجربه ی داغون خودم …
بخاطر تموم اتفاقات وحشتناک جسمی وروحی که توی بارداری خودم تجربه کردم …
ولی الان دیگه قانون رو از حفظم…
همه ی اون تجربیات برای همون مدار داغون خودم بوده ،و این تجربیات فوق العاده ی خانوم باردار قایق سوار تجربه ی مدار فوق العاده ی خودش
خدا به هیچ کس ظلم نمیکنه …
و عدل خداوند بی نقصه….
این مائیم که تصمیم میگیریم
و به قول آیه الکرسی قشنگم:
راه از بیراهه مشخص شده وجادهی آسفالت پر از نعمت در دسترس همه هست …
این مائیم که انتخاب میکنیم به سرپرستی الله
از ظلمات خود ساخته مون به سمت نورش بریم و وارد صراط المستقیم بشیم …
یا به سرپرستی هرکسی غیر از الله از نور به سمت تاریکی بریم و بزنیم جاده خاکی …
بزارید یک مثال دیگه بزنم !
دیشب یک پولی به حساب همه ی ما واریز شد به اسم اضافه کار …
بعد همکارم با سی سال سابقه که حقوقش دوبرابر منه،گفت خداروشکر که این پول رو ریختن ،من دیگه خالی خالی بودم تا آخر ماه هیچی نداشتم!
بعد من ی نگاه کردم به حسابم دیدم نصف حقوقم هنوز سرجاشه!
حساب پس اندازمم که دست نخورده هست !
چقدر هم من از اول ماه خرج کردم برای چیز های مختلف …
من که همون سعیده م تو همین شغل !
همون یک سال پیش رفت سوپر مارکت ،مجبور شد بخاطر نداشتن موجودی ،نصف خریدش رو برگردونه!
الان پس چی شده ؟
مگه شغلمو عوض کردم ؟
مگه بیشتر از بقیه دریافتی دارم ؟
مگه خرجم کمتره؟
نه فقط دارم تلاش میکنم وارد فرکانس ثروت بشم و دارم میبینم نتیجه ش رو به وضوح …
که تنها چیزی که داره عوض میشه باور های منه،نه هیچ عاملی بیرونی دیگه ای …
تازه به قول استاد شما میتونی مثال ثروت رو به حساب و کتاب بیاری
ولی این حال خوب ،این آرامش ،این امید ،این قلب روشن ،این احساس خوشبختی مگه به حساب و کتاب میاد …؟!
خدارو صدهزاااااار مرتبه شکر برای همینجای زندگیییییییم
خدایااااا رااااضیم ازت … راضی باش ازم …
نه پناهگاهی جز تو دارم …نه دلبری به قشنگی تو …
حاضر نیستم یک ثانیه بدون عشقت نفس بکشم …
توحید ،اون چیزی که من براش زنده م و نه هیچ چیز دیگه …
خدایا ازت ممنونم برای این تجربه ی عشقت …
ازت ممنونم خدا ….
بوس به کله ت … باشه ؟!
تموم تلاشمو میکنم انسان درست و بنده ی خوبی باشم برات،توهم من روی دوشت سوار کن …میخوام تا آخرین لحظه ی عمرم تو برام قدم برداری…
الحق و الانصاف که هیچ لذتی بالاتر از زندگی هدایتی نیست …
ازت سپاسگزارم استاد عباسمنش عزیزم
استاد ابراهیم تبار من
دوستت دارم بی نهایت
به امید دیدار روی ماهت با بهترین نتایج در بهترین زمان و مکان
ساقی به نور باده برافروز جامِ ما
مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم
ای بیخبر ز لذتِ شربِ مدامِ ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما
سلام عزیزم چه قد زیبا مینویسی
لذت بردم از حرفات دقیقا اون جا ک گفتی موقع دیدن اون خانم باردار قیافت دیدنی شد یاد خودم افتادم اول واقعا فک میکردم یه چیزیه تو دلش گذاشته ک اگه افتاد غرق نشه :)
بعدش گفتم بابا خودشه بارداره و چه قد سحسین کردمش
خوشحالم ک کنارتونم سعیده جونم
بوس به کلت:)
سلام به دوست عزیز سعیده خانم
یه خسته نباشید و کلی تحسین نثارت میکنم سعیده ی عزیز که با اینکه سرکاری ماشاالله به این همه انرژی و عشق و اینهمه حرفهای ناب و این تمرکزی که دارید آفرین بهتون ..مرسی بابت حرفهای قشنگتون من واقعا انرژی گرفتم و حس و حالم جا اومد از این صحبتهاتون ..خداروشکر میکنم بابت نتایج قشنگی که گرفتین امیدوارم همیشه موفق باشی و همینجور نظرات وکامنتهای زیباتون رو بخونیم و انرژی بگیریم ازتون
سپاسگزارم ازت
سلام سعیده جان قشنگم. چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم. خدا رو شکر می کنم برای حالی که داری و مداری که توش هستی.
خیلی تحسینت می کنم به خاطر این نتایجی که برای خودت رقم زدی.
سعیده عزیزم امروز اتفاقا یادت کردم. در بخش آی سی یوی بیمارستانی در تهران که برادرم یک ماهه اونجا بستریه.
رفته بودم عیادت که کلاً از پشت شیشه نمی شه مریض رو دید، مخصوصا اگه مریض مثل برادر من از نظر هوشیاری وضعیت مناسبی نداشته باشه، دیدار و مطلع شدن از حالش سخت می شه.
ایستاده بودم که یهو پرستار بهم اشاره کرد که برم دم در آی سی یو. وقتی رفتم گفت که باید برای انجام یک کار پزشکی ازم رضایت بگیرن. گفتم باشه. و در زمانی که منتظر بودم کارها انجام بشه و نامه رو آماده کنند که انگشت بزنم، بهم گفت بیا برو مریضت رو ببین. من مونده بودم. چون پرستارهای این بخش حتی وقتی همراه ها التماس هم می کنن، نمی ذارن کسی بره داخل آی سی یو. (و البته که به لحاظ پزشکی کار درستی می کنن.)
خلاصه گان پوشیدم و رفتم و برادرم رو دیدم. بعد اومدم از حالش پرسیدم که چرا روند بهبودی بسیار کُنده، چرا یک ماهه تغییر محسوسی نکرده و با این همه آنتی بیوتیک هنوز عفونت داره و…(سوالی که بارها از دکترها و پرستارها پرسیده بودم ولی قانع نشده بودم)، بعد ایشون با حوصله و مهربونی و محبت و لطف انقدر دقیق و قابل فهم و با جزئیات بهم توضیح داد که خیلی آروم شدم. و با اینکه در واقعیت هیچ چیز تغییر نکرده بود، با حال خوب اومدم بیرون.
اون خانم پرستار انقدر با خودش در صلح بود و انقدر حالش با خودش و جهان خوب بود که همهش فکر می کردم اسمش باید سعیده باشه. :)
و در تمام مدت داشتم توی دلم خدا رو شکر می کردم که اینطوری دستان خودش رو برای کمک به من و آرامش دادن بهم می فرسته.
و خیلی یادت افتادم سعیده جانم. برات بهترین ها رو از خدای وهاب و رزاق طلب می کنم. روی شونه های خداوند سوار باشی و همین طور در مدار سلامتی و آسونی و زیبایی و ثروت لذت ببری عزیزم.
(به نام خدواند یکتای هدایتگر)
سلام بهت سعیده عزیزم
چقدر قشنگ نوشتی مثل همیشه واقعا تحسینت میکنم که انقدر خوب داری روی خودت کار میکنی
یه جوری با خدا عشق بازی میکنی که آدم دلش میخواد صد بار عاشق این خدا بشه
واقعا دمت گرم که داری از شغل فعلیت لذت میبری و این رو با تمام وجودت فهمیدی که هر وقت بتونی عاشق پرستاری باشی به مدار های بالاتر هدایت میشی
من هم سعی میکنم این دیدگاه رو مثل شما تو زندگیم استفاده کنم و زیبایی و نکات مثبت الانم رو ببینم تا هدایت بشم به چیزای بهتر و قشنگتر
شاد و سلامت وموفق باشی دوست عزیزم
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اووست.
درود بیکران مجدد به استادان جاان دروود و سلام بر دوستان الهیه عزیزم.
وااای ازیییین قسمت سفر به دور آمریکاایه زیباااا.بی نظییییر بود.از جاده های پر پیچ و خم در دل کوهای سر به فلک کشیده پوشیده از درخت چههه لذتی بردم.دلم رانندگی در همچین جاده ای رو خوااست.عاشق جاده های کوهستانیم البته زمانی که خودم راننده باشم.ناخواسته اگه راننده نباشم یکم میترسم.اینطور مواقع حواسمو میدم به زیبایی های اطراف و میگم
گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میداارد
استاد جان دست فرمونتون دست مریزااد داره واقعا.
یعنیییی با این قانون سلامتی چقدر زندگیی سادست.خداای من بری تو دل همچین والمارت عظیمی دو قلم جنس گوشت و بلوبری برداری بیای بیرون.ازین ساده تر و زیباتر و خوشمزه تر مگه میشه.شکرت که ماهم درین مسیریم.
واای بااانو جاان شایستهههه چه کردین با این عزت نفس زیباتون که رفتین ویدیو این آغایی که گیتار زدنو گرفتین.بی نظیییییر بوووود.لذت بردم.چقد آهنگش قشنگ بوود اگه اشتباه نکنم داستان مردی بود که از ال ای برگشته شهرشون و اومده که رویاشو تو شهرش زندگی کنه که یه دختری بوده رویاش و ای دل غااافل که دختر شعر مااا نیییست حالا ایشونم هی call to her میکرده :):):):):):):))))))))))
خیلیییی آغااهه قشنگ خوووند.ازونجایی که تجربه ی گیتار زدن و خوندن رو دارم قشنگ میفهمم مهارت و تلاش و پشتکار میخواد که بتونی اینجوری گیتار بزنی آکوردارو قشنگ بگیری و صداتو گامشو رعایت کنی و همراه با گیتاری که میزنی در جای درست بخونی و اوج بگیری و باز صداتو بیاری پایین بدون اینکه نرمی صدات گرفته بشه.
وااای که در حین گووش کردن و لذت بردن منو برد به زمانی که گیتار میزدمو اصلا زمان و مکان رو فرامووش میکردم.عاااشقه گیتار زدنم.خدایا شکرت که فهمیدم این نعمت و استعدادمو.گیتارم اینجا همراهم نیست اما میتونم اینجا یه گیتار دیگه بگیرم و با استاد فوق العادم اینترنتی کلاس بردارم و ادامه بدم و لذت ببرم.همیشه ازینکه تو ایران نمیتونستم بخونم ناراحت بودم.
بذارین اینم تعریف کنم استاد جان و مریم بانوی شایسته و دوستان عزیزم براتون.
دوستان در داانشگاه متوجه شده بودن که من میخونم.یبار صبح که قشنگ انگاری همه چی به زیباترین حالت منظم و چیده شده بودم به محضه حضور در کلاس استادم گفتن نگین امروز برامون یه آهنگ بخون که کلاس رو با خوندن تو شروع کنیم.
دسته بر قضا منم چون احتمالش رو میدادم از قبل خودم رو برای آهنگ سوغاتیه بانو هایده آماده کرده بودم .استااد جان با اعتماد به نفس گفتم sure .why not? it’s my honor و شروع به خوندن کردم و عشق جانمم فیلمشو گرفت و گاهی نگاهش میکنم و گوش میکنمش.انقدددر زیباا خوندم که خودم غرق لذت شدم.
استادم وقتی تموم شد بسیااار لذت برده بودن و چقدر تعریف کردن و بهم گفتن تو بااید این صدارو با دیگران سهیم شی و بذاری به گوش همه برسه.با اینکه معنیه شعر رو نمیدونست اما میگفت متوجه شدم که از یک عشق زیبا صحبت میکنه.روز آخر پایان کلاس ها به همه استادا میگفت نگین برای من آواز خونده صداش عالیه و چقدر تحسین همه رو شنیدم و لذت بردم.
خدایااا شکرت برای این نعمت زیباات.البته جا داره بگم که این صدای بی نظیر رو از پدر عزیزم به ارث بردم و ایشون قرآن رو زیبا تلاوت میکنن و من آواااز.ترکیب قشنگی شدیم :)))))))))))))) منم قدیما سر صف و تو تمام جلسات مهم مدرسه باید میرفتم قرآن میخوندم.چقدر مسابقه شرکت کردم و جایزه گرفتم.خدایا شکرت برای تجربه ی اون روزهای زیبااا که منه الان رو ساخته.انصافا خودمو تحسین میکنم.دمم گرم.
استااد جان این قسمت متوجه نشدم که هنوز تو ایالت کلرادو هستین یا نه؟ گمونم ایالت بزرگیه یا چون تقریبا 1 روز یا دو روز در میون فایل میذارین به چشم من خیلی وقته تو این ایالتین.استااد واقعااا دمتون گرم چقدر با حوصله همه جارو میرین و میبینین و از هیچ زیبایی نمیگذرین.لذت میبرم ازین اخلاقتون.ممنون که با ماهم به اشتراک میگذارید.
حسااابی بهتون خووش بگذره استادان عشق.
در پناه حق باشید