https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-10 23:50:092023-09-13 02:33:40سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 209
368نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
به به هرچه روکه می بینیم زیبایی وزیبایی وزیبایی هست،خداروصدهزارمرتبه شکر که امروز هم لطف زندگی وشادی ودیدن اینهمه عشق وصلح وصفا روبما داد،چقدر عالیه این مناظر خداروشکر،همه جا زیبا رنگارنگ وپراز صفا وعشق ونورهست .
خدایا چقدر عشق داره این خانم مُسن که داره خدمت رسانی میکنه وبااین سن فکرنمیکنه دنیاش به آخررسیده،خدایی براش ذوق کردم ،خداوند حفظش کنه باحال خوب وتن سالم.آقای نوازنده باچه تیپ زیبا وآهنگ زیبایی می نوازه عالیه.
خوش بحال این مردم که باخودش وباحیواناتشون هم درصلح وحال خوب هستند،خداروشکر.
انگاردارم به یه تابلوی زیبا آفرینش نگاه می کنم یعنی اینها واقعی اند،چقدررنگها زیبا وزنده اند،انگارکه بهترین طراح ها اینهاروطرح کردند وساخته اند ،احسنت.
دریا ودریا،زیبایی وآرامش،رنگ وعشق.
باید پارونزد وا داد
بایددل روبدریا داد
واقعا باید دل روبدریا داد وذوق کرد وخدارو ستود،وسپاسگزاری رو درهرلحظه داشت.
سلام ودرود بر استاد عزیز خانم شایسته جان وهمفرکانسیهای عزیزم
چقدر خوشحالم که در کنار هم هستیم ویک خانواده ایم
استاد هر وقت به سایت سر میزنم وهربار که فایل جدید سفرتون را میبینم دل تو دلم نیست تا اینکه تماشا کنم وبا شما همسفر بشم وزیبائیها را در کنار شما تماشا کنم چقدر زیبائیها چقدر حال خوب داشتن استاد چشمهامون عادت میکنن به دیدن زیباییها درسته اینجا ممکنه یه سری نازیباییها هم هست اما باتمرکز روی خواسته ها وقشنگیها میتونیم در بهشت باشیم استاد نمیدونید چقدر حالم خوبه
استاد امروز داشتم دوره ی بی نظیر دوازه قدم جلسه 4را گوش میدادم فکر میکنم که شما فرمودیدشما اینجا هستید چون ما باهم همفرکانستریم ومن چقدر ذوق زده شدم از اینکه در مسیر درست هستم ودر کنار استادی چون شما ومریم گلم که عاشقشم دارم رشد میکنم ممنونم واقعا ازتون چیزی که برای من توی تمام سفرتون جذابه در صلح بودن مردمان آن کشوره واحترام گذاشتنشون به هم دیگه که واقعا قابل تحسینه
سلام به استاد عزیز چقدر زیبا بود این منظره‌ای بینظیر وقتی نگاه میکردم حس این که اونجا بودم بهم دست داد
واقعا تمام اتفاقات زندگی بیرون نمون رو خودمون خلق میکنیم آگاهانه
همجا حضور خدا احساس میشه
سکوت بهترین تعریف هست بعضی وقتها نمیدونم هر چی از زیبایی های این فایل گفته بشه کم هست مکان مناسب زمان مناسب مثل اثر انگشت می مونه هر بار زیبایی های خاص خودش رو داره با فرکانس موجود اون لحظه که هستی دریافت زیبایی های متفاوت
خدارو شکر میکنم که خالق یکتای دارم که قانون زیبایی مثل این این فایل گذاشته هیچ تغییر درش نیست تفاوت هم ندارن براش به مقدار فرکانس بهت میده خدایا شکرت
وای اول فیلم چقدر اون جاده ها و مناظرش دیوانه کننده بودن
یه قسمتی از صخره ها انگار زر ورق طلا کشیده بودن
استاد وقتی داشتید از فروشگاه خرید میکردین بخاطره پولی که دارین و میتونین گوشت هرچقدر که میخواین تهیه کنید خداروشکر کردم
خانوم شایسته که داشتن تو استیت پارک فیلم میگرفتن ابرهای تو آسمون چقدر پفکی و خوشگل شده بودن.
اون قسمتی که اون آقا به زیبایی گیتار میزدن و میخوندن چقدر اسمون رویایی بودو درختی که کنار ماشینشون بود شکل قلب بود
و درآخر فیلمی که با درون گرفتین بسیار زیبا بود، وای کوه های دور دست رنگشون آبی پررنگ بود، ارتعاشات روی آب بسیار رویایی بودفقط اون قسمتی که داشتین از اون خانم و آقا فیلم برداری می کردین با خودم گفتم استاد انگار داره از عروس و داماد فیلم برداری میکنهاستاد یه کم دیگه دوربین رو روشون نگه میداشتین، آقاهه داشت با پارو میزد به درون
سلام به همه دوستان و همراهان و بویژه سلامی پر از مهر خدمت استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز.
خیلی قبول داشتم این حرف دقیق رو که سفر،تو رو در موقعیت حال و اکنون میذاره.لذت بردم از حس خوب جاده های زیبا و مناظر چشم نواز و اون آقای نوازنده و چقدر زیبا بود که بعدش آهنگ اصلی رو پلی کردید.به به! آفرین به سلیقتون و حس و حال تون.چقدر چسبید این آهنگ.مثل خودم چقد اهل گوشت هستید :)
زیبایی های سفرتون صد چندان باد.
یاد اون حرف شمس الحق تبریزی اوفتادم که انسان وقتی در جستجوی عشق باشه،به ناچار بایستی سفر رو شروع کنه…
سفری که سرانجامش خودشناسیه..
سفرتون بخیررررررر استاد.
همراهتون هستیم و از این موهبت بسیار شاد و سپاسگزاریم.
بسیار ممنونم از اشتراک گذاری این زیبایی ها. من عاشق طبیعت آمریکام، یادمه وقتی برای اولین باز طبیعتگردی آمریکا رو کردم گفتم‌که آها، این آپریکاست، این آمریکایی هست که بداش اومدم، درختای زیبا، بلند ، سرسبز و آسمون‌ماک و زیبا طفارغ از سیسات، به دور از انتخابات، مادیاتی که مدام بهش میچسبیم و وابسته میشیم.
من عاشق این مکان زیبایی هستم‌که نشون دایدن، با رودخونه، سرسبزی ه هست و افراد شاد. اکرژی طبیعت بینظیره، منی که یکبار تجربه کردم انگار فهمیدم که روح و روانم‌میخواد همچین چیزی رو. وای من عاشق آهنگ کانری شدم‌که آخر فویل گذشاتین، من عاشق اینم که یک رنچ اسب برای خودم داتشه باشم و خونم اونجا باشه. هروقت دلم خواست سوار اسب خوشگل قهوه ای بشم ، هروقتم دلم هوای شهرکرد، نزدیک شهر باشم و برم و لذتشو ببرم ، امابگ باز شب به آرامش و انرژی مثبت برگردم. عاشق اینم که جایی که هستم‌من رو جدا کنه از نگرانی ها، جداکنه از آنجه بهش میجسبیم و از روح ما نیست ،خدایی نیست. ثروت رو میخوام‌که جنینی آزادی رو داشته باشم، ثروت رو میخوام که بدون نگرانی هرطور خواستم زندمی کنم، ثروت رو میخوام برای اینکه آرزوهای اینچنینی رو با خسال راحت ممکن کنم.
◀چقدر این جاده پر پیچ خم و زیباست . درختانی که از صخره ها رشد کردن و همینطور قدرت انسان که صخره ها را تراش داده و این جاده ها رو در دل این کوهستان ساختن . بی نظیره این هارمونی .خداروشکر
همیشه با توجه با الگوهای قدیمی فکر میکردم که ادم های مسن حوصله صحبت کردن و کار کردن ندارن .
اما این جا در امریکا افراد مسن بازشسته هستن اما کار میکنن با اینکه قطعا نیازی ندارن و موقع اینقدر شفاف توضیح میدن یا میرقصن و لباس شاد میپوشن و میرن سفر و باعث میشه که الگوهای قبلی از بین برن که میشه جر دیگه زیست قرار نیست از یه باور اشتباه رو بریم
خیلی این ازادی و عزت نفس رو دوست دارم که هرکس واسه دل خودش زندگی میکنه و لباس های دلخواهش رو میپوشه و اصلا نگاه قضاوت گر ندارن . اما اینجا ایران وقتی جای اصل با فرع عوض میشه چیزهای بی اهمیت اصل میشن اما
اصل ها بی اهمیت میشن .
هرکس خالق زندگی خودشه . خداروشکر
با این اهنگ زیبای Smoky Mountain Rain – By Ronnie Milsap با این تصاویر روی دریاچه حالمو عوض کرد
تو این فایل خلاقیت خانم شایسته رو تحسین میکنم بخاطر نوع سازی ک اون اقا زد و بعد از نواختن اهنگش، همون اهنگ رو روی فایل گذاشتن، اهنگی ک در استدیو ضبط شده.
افرین ب خانم شایسته ی عزیز
بازم اینجا دوس دارم این رو بگم ک :
چقدرررر ثروتمند شدن و ثروتمند بودن باشکوه است. چقدررر لذتبخش است
بری فروشگاه و هرررچی ک دوس داری و احتیاج داری رو بخری؛ بدون اینکه برات مهم باشه ک قیمتش چقدره.
استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان گوشت و میوه شون رو خریداری کردن و رفتن.
وااااقعااااا این یکی از نعمتهای بزرگ ماهست ک بریم فروشگاه و هرچی نیاز داریم رو بدون نگاه کردن ب قیمتش بخریم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر ک من هم همین الان این نعمت رو دارم ک برم فروشگاه و خرید کنم یا برای همسرم خریدهارو تکس کنم و اخر هفته ها ، همسرم همیشه با دست پر و خرید مواد غذایی و غیره ب خونه میاد.
شاید برای خیییلی از ماها این خیییلی عادی شده و طبیعی شده ولی
ما دوستانی ک داریم توی این سایت روی خودمون کار مبکنیم باید تک تک این نعمتهای کوچیک و بزرگمون رو” ببینیم” چشم نعمت بین داشته باشیم.
و الان دوس داشتم برای خودم یاداوری کنم با دیدن خرید استاد و بگم و سپاسگزاری کنم ب خودم بگم ک این نعمت کوچکی نیست. خییلی ها شاید همین خرید کردن و ب فروشگاه رفتن، آرزوشون باشه. ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر من دارم این نعمت رو.
امروز به لطف خدا فرصت شد بیام پروژه مهاجرت به مدار بالاتر گام 7و8 رو ببینم وگوش بدم…
که نگم چقدر دیوانه شدم، چقدر قلبم باز شد، قبلا این فایلهارو دیده و شنیده بودم، ولی درکی که امروز از شنیدنش داشتم با وقتیکه سال قبل گوش داده بودنشون هزار پله تفاوت داشت!!!
استاد که همونه، حرفهام که همونه!!!
پس چی تغییر کرده؟؟؟
منه مینا تغییر کردم، به لطف الله مهربان وهمت خودم، من خواستم که تغییر کنم اونم بنیادین…
بعد با همون حس خوبی که داشتم با صدای قشنگ استاد قشنگم چرت بعداز ظهرم رو زدم وقتی بیدار شدم گفتم همین حالو بگیرم برم جلو، و روز جمعه ام رو پر هیجانتر کنم…
اومدم یه فایل از سفر به دور امریکا رو انتخاب کردم دیدم،قسمت 210، باز حالم عالیتر شد، بعد گفتم یه قسمت دیگه ببینم اومدم سراغ همین فایل قسمت 209….
دیدم وشنیدم تا دقیقه 6، اونجا که مریم جان گفت بریم از بیرون این طبیعت زیبا رو ببینیم!!!!
و گفت:طبیعت خیلی به ادم حس ارامش میده، وخیلی میکنه ادم رو از تعلقاتی که داشتی!!!!
آدم رو تو لحظه نگه میداره!!!!!
اقا اینارو که گفت، یه لحظه یه چراغی توی کل وجودم روشن شد….
یه صدایی درونم گفت: مینا یادته تو هم همچین آرزو و خواسته ای رو داشتی؟؟
یادته دلت همیشه میخواست مثل استاد ومریم جان توی لحظه زندگی کنی و حالا مدتهاست به لطف خدا این آرزو وخواسته ات شده جزئی از زندگیت؟؟؟
یادته چقدر همش استرس داشتی یا تو گذشته بودی یا تو آینده..
گفتم آررررره یادمه…..
گفت وقتشه برگردی به اول مسیر وبیبینی چطور شروع کردی!!!!
گفتم چطوری؟ منکه یادم نمیاد؟؟
گفت: برو اولین کامنتت رو بخون ببین چی نوشته بودی…..
رفتم دیدم وخوندم….وااااای خدای من، هنگ کرده بودم، 3 سال قبل…
abasmanesh.com
-the-paradise-239/comment-page-5/#comment-861301
1 دی 1400، خیلی برام جالب بود، که من ماها توسایت بودم سایت رو قشنگ شخم زده بودم تا کسی رو که تونسته بود منو باحرفهاش تسخیر کنه بشناسمش، والحق که تونسته بودم تا حدود زیادی بشناسمش، چون با هر حرفی که زد من روحم باهاش میرفت و همزاد پنداری کرد و تا باورش کرد با تمام وجود….
کامنتم رو که خوندم، همون صدا گفت:خب مینا خانم یادته روی فایل قسمت 170، سفر به دور امریکا کامنتت، کامنت منتخب برای اون فایل شد و کامنت برگزیده؟
abasmanesh.com
گفتم آره یادمه، گفت: برو کامنتت رو بخون!!!!
رفتم خوندم دیدم ای وااااای برمن، راست میگه، من چقدر ارزوم بود که مثل استاد ومریم جان توی لحظه زندگی کنم، وچقدر از صمیم قلبم از خدا میخواستم که ایمانی ورهایی از جنس ایمان استاد ومریم جان بهم بده…
صدا بهم گفت: یادته استاد تو چندتا فایل بعد کامنت تو رو همراه کامنت دوستان خوند و در مورد خواسته وآرزوت راهکار داد و موقعه خوندن کامنتت سرش رو به عنوان تایید چندبار بالا وپایین برد و ازت تشکر کرد که به چیزهای مهمی اشاره کردی تو کامنتت و بعد به تو وهر انکه خواهان رهایی ودر لحظه زندگی کردن هست راهکارهای عالی داد !!!
abasmanesh.com
صدا دوباره نرمتر، زیباتر وبا عشق تر گفت: خب تو بهشون عمل کردی و حالا مدتهاست که حال دلت خوبه و نه غمی از گذشته در قلبت هست ونه ترسی از آینده!!!!!
یه کم فکر کردم بهش گفتم، اونجورییام که میگی نیست…
من هنوز 5 درصد هم نتونستم ایمانم رو به حد ایمان وتوکل ورهایی استاد و مریم جان برسونم..
گفت: بی انصافی نکن…
بشین یه کم خود امروزت رو با 3 سال قبلت، با 2 سال قبلت، با چند ماه قبلت حتی با چند هفته قبلت مقایسه کن…
تو مینای سابقی؟
همونکه هر جا میرفت آسمونش یه رنگ بود؟ همیشه ابری وبارونی؟
پر از خشم وکینه از گذشته و پر از درد وغم گذشته و پر از ترس از آینده؟
ایا تو اون مینایی هستی که هر جا میرفت همش نگران بود…
هیچوقت نمی تونست از لحظه هاش لذت ببره؟؟
همیشه دلواپس بود؟
هر جا جسمش بود روحش نبود و هر جا روحش بود جسمش نبود؟؟؟
چقدر وابستگی داشت به همه چیزش؟
چقدر قضاوت دیگران براش مهم بود؟.
از چه خوشیهایی سرسری میگذشت که به خاطر ترسهاش؟
چقدر فکر وذهنش رو خسته میکرد با افکار پوچ؟
چقدر وقتش رو میذاشت برای نصیحت کردن دیگران؟.
چقدر ناسپاس بود ونعمت ها رو نمی دید و طبیعت وبرکاتش رو چیز معمولی ودم دستی تصور میکرد که حالا در اختیار همه هست دیگه …
تو اون مینایی؟؟؟
گفتم نه واقعا، اره خدای قشنگم آره صدای دلنشین و ارامبخش درونم، آره صدای قلبم تو راست میگی..
من خیلی تغییر کردم..
من از استاد ومریم جان هر چه آموختم رو در حد توانم اجرا کردم وبهشون عمل کردم…
وبرای همینه که شکر الله، بیشتر ساعات شبانه روز خوشحالم و دنبال هر چیزی که زیباست میگردم تا چشمهام همواره زیبایی ببینه و گوشهام همواره زیبایی بشنوه و فکرهام رو زیبا نگهدارم، وقلبم رو برای دریافت الهاماتت باز نگه دارم و بیشتر گفتگوهام در طول شبانه روز راز و نیاز باتو باشه…
توی دنیایی که اطرافیانم مثل گذشته ی من درگیر نادانی ها وجهالت ها وناسپاسی هاشون هستند….
به قول استاد موندن تو افکار منفی (احساس بد)یعنی دست کردن توی آتیش!!
با هر دلیل وبهانه ای اینکارو انجام بدی یعنی سوختی یعنی بعدش عذابش میاد سراغت…
واقعا که حقیقت محض هست…
و براستی که من با تمام وجودم این راهکار شمارو بهش عمل کردم والان شکر خدا جوری شده انقدر که به منفی ها و خاطرات بد واصلا هر چیز بی اهمیتی فکر نمی کنم، در اکثر اوقات شبانه روز حالم خوبه، با خودم وجهان هستی در صلح وسازشم…
و هیچ چیز دیگه اون اهمییت رو برام نداره که ذهنم رو درگیرش کنم نه در گذشته ونه در آینده وحتی در لحظه ی حال….
من باور کردم که همه چیز در لحظه اتفاق میفته، پس چرا حالم رو خوب نگه ندارم که لحظه به لحظه ام زیبا اتفاق بیفته؟ اصلا مگه چیزی وکسی در بیرون می تونه حالم رو بد کنه وقتی من نخوام؟؟؟؟
خدایا چقدر وچطور باید ازت تشکر کنم که تو راضی باشی ازم؟
به خاطر اینکه توسط این دوتا فرشته ی مهربون منو هدایت کردی به مسیر درست بندگی وزندگی…
هزاران بار حمد وسپاست میکنم خدای مهربونم..
خدای زیبا ودلنشین من….
استاد ومریم عزیزم و من همواره وهمیشه، این خواسته وآرزو رو دارم که ایمانی و رهایی از جنس ایمان ورهایی ویکتاپرستی شما دو عزیز دل داشته باشم…
امیدوارم هر لحظه وهمیشه، در پناه امن خداوند باشید ان شالله
درود براستادعزی ومریم جان وهمه دوستان وهمخانواده ایهای عزیزوموفق وشادم.
خداروشکربرای اینهمه زیبایی،نعمت وحال خوب دراین فایل.
به به هرچه روکه می بینیم زیبایی وزیبایی وزیبایی هست،خداروصدهزارمرتبه شکر که امروز هم لطف زندگی وشادی ودیدن اینهمه عشق وصلح وصفا روبما داد،چقدر عالیه این مناظر خداروشکر،همه جا زیبا رنگارنگ وپراز صفا وعشق ونورهست .
خدایا چقدر عشق داره این خانم مُسن که داره خدمت رسانی میکنه وبااین سن فکرنمیکنه دنیاش به آخررسیده،خدایی براش ذوق کردم ،خداوند حفظش کنه باحال خوب وتن سالم.آقای نوازنده باچه تیپ زیبا وآهنگ زیبایی می نوازه عالیه.
چقدر عشق وعشق وعشق،صلح باخود وصفا،زیبایی ونور دراین تصاویرهست ،مناظر بینظیر و…زبانم قاصره ازبیان وتوصیف این مناظر .
خوش بحال این مردم که باخودش وباحیواناتشون هم درصلح وحال خوب هستند،خداروشکر.
انگاردارم به یه تابلوی زیبا آفرینش نگاه می کنم یعنی اینها واقعی اند،چقدررنگها زیبا وزنده اند،انگارکه بهترین طراح ها اینهاروطرح کردند وساخته اند ،احسنت.
دریا ودریا،زیبایی وآرامش،رنگ وعشق.
باید پارونزد وا داد
بایددل روبدریا داد
واقعا باید دل روبدریا داد وذوق کرد وخدارو ستود،وسپاسگزاری رو درهرلحظه داشت.
چقدراون خانم ایستاده داره بامهارت خودش خوش میگذرونه،کلا همگی باصلح وخوشحالی دارند لذت میبرند،خداروشکر.
چقدر فراوانی وحال خوب ولذت ،صلح باخودشون وبا اطرافیانشون دراین فیلم دیده میشه،حتی برای مریم‌جون هم که درحال فیلم گرفتنه باشادی برخورد میکنند.
بازهم خریدهای استاد ومریم جون وذوق کردنهامون به به،چقدرحال امروزم خوب شد،خداروشکربرای مناظر وحقایق زیبای جهان،خداروشکر برای فراوانی ونعمت ،خداروشکر برای فروشگاهها واجناس عالی که موجودهست،خدایا آخه چقدر آرامش،زیبایی وتوانایی روببینیم وتحسین کنیم.عالی وبی نظیره.ممنون مریم بانوی شیرین برای ثبت مناظر وآهنگ زیبایی که برامون گذاشتید.
به نام خداوند عشق
به نام خداوند پاکی ها
خدایا شکرت به خاطر عظمتت
به خاطر اینکه حمایتم میکنی
به خاطر اینکه هستی
به خاطر این که هستم
خدایا دوستت دارم
خدایا شکرت به خاطر این مناظر زیبا
چقدر باشکوه هست از اون بالا زیبای ها رادیدن
دوستت دارم خدا
دوستت دارم باوفا
دوستت دارم
دارم آهنگ با اشعار مولانای جان را گوش میدم
بیا بیا دلدار من
درآ درآ در کارمن
تویی تویی گلزار من گلزار من
بگو بگو اسرار من اسرار من
تویی تویی هم کیش من
تویی تویی هم خویش من
!!
!!!
!!!
به راستی که هر کسی مدت زمانی با ماست
پدر ومادرمان در برهه ی خاصی باما هستند
همین طور فرزندانمان
ونزدیکترین،کسمان،همسر
ولی تنها خداست
خداست که لحظه به لحظه کنارمان بوده و هست
او پشتیبان ماست
او ما را رها نمی‌کند
چه قدر لذت بردم از دیدن این فایل شما
چه آهنگ زیبا و عارفانه ای روی فیلم گذاشته بودید
کاش می‌دانستم به چه معناست
استاد نازنینم گفتید درخواست کردن از عزت نفس میاد
درخواست میکنم معنی شعر را کنار فیلم بگذارید
دوستتون دارم
با تشکر وسپاس فراوان
سلام ودرود بر استاد عزیز خانم شایسته جان وهمفرکانسیهای عزیزم
چقدر خوشحالم که در کنار هم هستیم ویک خانواده ایم
استاد هر وقت به سایت سر میزنم وهربار که فایل جدید سفرتون را میبینم دل تو دلم نیست تا اینکه تماشا کنم وبا شما همسفر بشم وزیبائیها را در کنار شما تماشا کنم چقدر زیبائیها چقدر حال خوب داشتن استاد چشمهامون عادت میکنن به دیدن زیباییها درسته اینجا ممکنه یه سری نازیباییها هم هست اما باتمرکز روی خواسته ها وقشنگیها میتونیم در بهشت باشیم استاد نمیدونید چقدر حالم خوبه
استاد امروز داشتم دوره ی بی نظیر دوازه قدم جلسه 4را گوش میدادم فکر میکنم که شما فرمودیدشما اینجا هستید چون ما باهم همفرکانستریم ومن چقدر ذوق زده شدم از اینکه در مسیر درست هستم ودر کنار استادی چون شما ومریم گلم که عاشقشم دارم رشد میکنم ممنونم واقعا ازتون چیزی که برای من توی تمام سفرتون جذابه در صلح بودن مردمان آن کشوره واحترام گذاشتنشون به هم دیگه که واقعا قابل تحسینه
استاد عزیزم آرزوی سلامتی وطول عمر براتون دارم
سلام به استاد عزیز چقدر زیبا بود این منظره‌ای بینظیر وقتی نگاه میکردم حس این که اونجا بودم بهم دست داد
واقعا تمام اتفاقات زندگی بیرون نمون رو خودمون خلق میکنیم آگاهانه
همجا حضور خدا احساس میشه
سکوت بهترین تعریف هست بعضی وقتها نمیدونم هر چی از زیبایی های این فایل گفته بشه کم هست مکان مناسب زمان مناسب مثل اثر انگشت می مونه هر بار زیبایی های خاص خودش رو داره با فرکانس موجود اون لحظه که هستی دریافت زیبایی های متفاوت
خدارو شکر میکنم که خالق یکتای دارم که قانون زیبایی مثل این این فایل گذاشته هیچ تغییر درش نیست تفاوت هم ندارن براش به مقدار فرکانس بهت میده خدایا شکرت
قسمت209
وای اول فیلم چقدر اون جاده ها و مناظرش دیوانه کننده بودن
یه قسمتی از صخره ها انگار زر ورق طلا کشیده بودن
استاد وقتی داشتید از فروشگاه خرید میکردین بخاطره پولی که دارین و میتونین گوشت هرچقدر که میخواین تهیه کنید خداروشکر کردم
خانوم شایسته که داشتن تو استیت پارک فیلم میگرفتن ابرهای تو آسمون چقدر پفکی و خوشگل شده بودن.
اون قسمتی که اون آقا به زیبایی گیتار میزدن و میخوندن چقدر اسمون رویایی بودو درختی که کنار ماشینشون بود شکل قلب بود
و درآخر فیلمی که با درون گرفتین بسیار زیبا بود، وای کوه های دور دست رنگشون آبی پررنگ بود، ارتعاشات روی آب بسیار رویایی بودفقط اون قسمتی که داشتین از اون خانم و آقا فیلم برداری می کردین با خودم گفتم استاد انگار داره از عروس و داماد فیلم برداری میکنهاستاد یه کم دیگه دوربین رو روشون نگه میداشتین، آقاهه داشت با پارو میزد به درون
سلام به همه دوستان و همراهان و بویژه سلامی پر از مهر خدمت استاد عباسمنش و خانوم شایسته عزیز.
خیلی قبول داشتم این حرف دقیق رو که سفر،تو رو در موقعیت حال و اکنون میذاره.لذت بردم از حس خوب جاده های زیبا و مناظر چشم نواز و اون آقای نوازنده و چقدر زیبا بود که بعدش آهنگ اصلی رو پلی کردید.به به! آفرین به سلیقتون و حس و حال تون.چقدر چسبید این آهنگ.مثل خودم چقد اهل گوشت هستید :)
زیبایی های سفرتون صد چندان باد.
یاد اون حرف شمس الحق تبریزی اوفتادم که انسان وقتی در جستجوی عشق باشه،به ناچار بایستی سفر رو شروع کنه…
سفری که سرانجامش خودشناسیه..
سفرتون بخیررررررر استاد.
همراهتون هستیم و از این موهبت بسیار شاد و سپاسگزاریم.
سلام‌استاد و خانم‌شایسته،
بسیار ممنونم از اشتراک گذاری این زیبایی ها. من عاشق طبیعت آمریکام، یادمه وقتی برای اولین باز طبیعتگردی آمریکا رو کردم گفتم‌که آها، این آپریکاست، این آمریکایی هست که بداش اومدم، درختای زیبا، بلند ، سرسبز و آسمون‌ماک و زیبا طفارغ از سیسات، به دور از انتخابات، مادیاتی که مدام بهش میچسبیم و وابسته میشیم.
من عاشق این مکان زیبایی هستم‌که نشون دایدن، با رودخونه، سرسبزی ه هست و افراد شاد. اکرژی طبیعت بینظیره، منی که یکبار تجربه کردم انگار فهمیدم که روح و روانم‌میخواد همچین چیزی رو. وای من عاشق آهنگ کانری شدم‌که آخر فویل گذشاتین، من عاشق اینم که یک رنچ اسب برای خودم داتشه باشم و خونم اونجا باشه. هروقت دلم خواست سوار اسب خوشگل قهوه ای بشم ، هروقتم دلم هوای شهرکرد، نزدیک شهر باشم و برم و لذتشو ببرم ، امابگ باز شب به آرامش و انرژی مثبت برگردم. عاشق اینم که جایی که هستم‌من رو جدا کنه از نگرانی ها، جداکنه از آنجه بهش میجسبیم و از روح ما نیست ،خدایی نیست. ثروت رو میخوام‌که جنینی آزادی رو داشته باشم، ثروت رو میخوام که بدون نگرانی هرطور خواستم زندمی کنم، ثروت رو میخوام برای اینکه آرزوهای اینچنینی رو با خسال راحت ممکن کنم.
به نام خداوند جان افرین
سلام به دوستان
◀چقدر این جاده پر پیچ خم و زیباست . درختانی که از صخره ها رشد کردن و همینطور قدرت انسان که صخره ها را تراش داده و این جاده ها رو در دل این کوهستان ساختن . بی نظیره این هارمونی .خداروشکر
همیشه با توجه با الگوهای قدیمی فکر میکردم که ادم های مسن حوصله صحبت کردن و کار کردن ندارن .
اما این جا در امریکا افراد مسن بازشسته هستن اما کار میکنن با اینکه قطعا نیازی ندارن و موقع اینقدر شفاف توضیح میدن یا میرقصن و لباس شاد میپوشن و میرن سفر و باعث میشه که الگوهای قبلی از بین برن که میشه جر دیگه زیست قرار نیست از یه باور اشتباه رو بریم
خیلی این ازادی و عزت نفس رو دوست دارم که هرکس واسه دل خودش زندگی میکنه و لباس های دلخواهش رو میپوشه و اصلا نگاه قضاوت گر ندارن . اما اینجا ایران وقتی جای اصل با فرع عوض میشه چیزهای بی اهمیت اصل میشن اما
اصل ها بی اهمیت میشن .
هرکس خالق زندگی خودشه . خداروشکر
با این اهنگ زیبای Smoky Mountain Rain – By Ronnie Milsap با این تصاویر روی دریاچه حالمو عوض کرد
🟣🟠🟤🟢
سلام ب استاد و خانم شایسته
تو این فایل خلاقیت خانم شایسته رو تحسین میکنم بخاطر نوع سازی ک اون اقا زد و بعد از نواختن اهنگش، همون اهنگ رو روی فایل گذاشتن، اهنگی ک در استدیو ضبط شده.
افرین ب خانم شایسته ی عزیز
بازم اینجا دوس دارم این رو بگم ک :
چقدرررر ثروتمند شدن و ثروتمند بودن باشکوه است. چقدررر لذتبخش است
بری فروشگاه و هرررچی ک دوس داری و احتیاج داری رو بخری؛ بدون اینکه برات مهم باشه ک قیمتش چقدره.
استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان گوشت و میوه شون رو خریداری کردن و رفتن.
وااااقعااااا این یکی از نعمتهای بزرگ ماهست ک بریم فروشگاه و هرچی نیاز داریم رو بدون نگاه کردن ب قیمتش بخریم.
خدارو صد هزار مرتبه شکر ک من هم همین الان این نعمت رو دارم ک برم فروشگاه و خرید کنم یا برای همسرم خریدهارو تکس کنم و اخر هفته ها ، همسرم همیشه با دست پر و خرید مواد غذایی و غیره ب خونه میاد.
شاید برای خیییلی از ماها این خیییلی عادی شده و طبیعی شده ولی
ما دوستانی ک داریم توی این سایت روی خودمون کار مبکنیم باید تک تک این نعمتهای کوچیک و بزرگمون رو” ببینیم” چشم نعمت بین داشته باشیم.
و الان دوس داشتم برای خودم یاداوری کنم با دیدن خرید استاد و بگم و سپاسگزاری کنم ب خودم بگم ک این نعمت کوچکی نیست. خییلی ها شاید همین خرید کردن و ب فروشگاه رفتن، آرزوشون باشه. ولی خدارو صد هزار مرتبه شکر من دارم این نعمت رو.
ممنونم بخاطر این فایل و یاداوری نعمتهام
موفق تر از قبل باشید.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم…
امروز به لطف خدا فرصت شد بیام پروژه مهاجرت به مدار بالاتر گام 7و8 رو ببینم وگوش بدم…
که نگم چقدر دیوانه شدم، چقدر قلبم باز شد، قبلا این فایلهارو دیده و شنیده بودم، ولی درکی که امروز از شنیدنش داشتم با وقتیکه سال قبل گوش داده بودنشون هزار پله تفاوت داشت!!!
استاد که همونه، حرفهام که همونه!!!
پس چی تغییر کرده؟؟؟
منه مینا تغییر کردم، به لطف الله مهربان وهمت خودم، من خواستم که تغییر کنم اونم بنیادین…
بعد با همون حس خوبی که داشتم با صدای قشنگ استاد قشنگم چرت بعداز ظهرم رو زدم وقتی بیدار شدم گفتم همین حالو بگیرم برم جلو، و روز جمعه ام رو پر هیجانتر کنم…
اومدم یه فایل از سفر به دور امریکا رو انتخاب کردم دیدم،قسمت 210، باز حالم عالیتر شد، بعد گفتم یه قسمت دیگه ببینم اومدم سراغ همین فایل قسمت 209….
دیدم وشنیدم تا دقیقه 6، اونجا که مریم جان گفت بریم از بیرون این طبیعت زیبا رو ببینیم!!!!
و گفت:طبیعت خیلی به ادم حس ارامش میده، وخیلی میکنه ادم رو از تعلقاتی که داشتی!!!!
آدم رو تو لحظه نگه میداره!!!!!
اقا اینارو که گفت، یه لحظه یه چراغی توی کل وجودم روشن شد….
یه صدایی درونم گفت: مینا یادته تو هم همچین آرزو و خواسته ای رو داشتی؟؟
یادته دلت همیشه میخواست مثل استاد ومریم جان توی لحظه زندگی کنی و حالا مدتهاست به لطف خدا این آرزو وخواسته ات شده جزئی از زندگیت؟؟؟
یادته چقدر همش استرس داشتی یا تو گذشته بودی یا تو آینده..
گفتم آررررره یادمه…..
گفت وقتشه برگردی به اول مسیر وبیبینی چطور شروع کردی!!!!
گفتم چطوری؟ منکه یادم نمیاد؟؟
گفت: برو اولین کامنتت رو بخون ببین چی نوشته بودی…..
رفتم دیدم وخوندم….وااااای خدای من، هنگ کرده بودم، 3 سال قبل…
abasmanesh.com
-the-paradise-239/comment-page-5/#comment-861301
1 دی 1400، خیلی برام جالب بود، که من ماها توسایت بودم سایت رو قشنگ شخم زده بودم تا کسی رو که تونسته بود منو باحرفهاش تسخیر کنه بشناسمش، والحق که تونسته بودم تا حدود زیادی بشناسمش، چون با هر حرفی که زد من روحم باهاش میرفت و همزاد پنداری کرد و تا باورش کرد با تمام وجود….
کامنتم رو که خوندم، همون صدا گفت:خب مینا خانم یادته روی فایل قسمت 170، سفر به دور امریکا کامنتت، کامنت منتخب برای اون فایل شد و کامنت برگزیده؟
abasmanesh.com
گفتم آره یادمه، گفت: برو کامنتت رو بخون!!!!
رفتم خوندم دیدم ای وااااای برمن، راست میگه، من چقدر ارزوم بود که مثل استاد ومریم جان توی لحظه زندگی کنم، وچقدر از صمیم قلبم از خدا میخواستم که ایمانی ورهایی از جنس ایمان استاد ومریم جان بهم بده…
صدا بهم گفت: یادته استاد تو چندتا فایل بعد کامنت تو رو همراه کامنت دوستان خوند و در مورد خواسته وآرزوت راهکار داد و موقعه خوندن کامنتت سرش رو به عنوان تایید چندبار بالا وپایین برد و ازت تشکر کرد که به چیزهای مهمی اشاره کردی تو کامنتت و بعد به تو وهر انکه خواهان رهایی ودر لحظه زندگی کردن هست راهکارهای عالی داد !!!
abasmanesh.com
صدا دوباره نرمتر، زیباتر وبا عشق تر گفت: خب تو بهشون عمل کردی و حالا مدتهاست که حال دلت خوبه و نه غمی از گذشته در قلبت هست ونه ترسی از آینده!!!!!
یه کم فکر کردم بهش گفتم، اونجورییام که میگی نیست…
من هنوز 5 درصد هم نتونستم ایمانم رو به حد ایمان وتوکل ورهایی استاد و مریم جان برسونم..
گفت: بی انصافی نکن…
بشین یه کم خود امروزت رو با 3 سال قبلت، با 2 سال قبلت، با چند ماه قبلت حتی با چند هفته قبلت مقایسه کن…
تو مینای سابقی؟
همونکه هر جا میرفت آسمونش یه رنگ بود؟ همیشه ابری وبارونی؟
پر از خشم وکینه از گذشته و پر از درد وغم گذشته و پر از ترس از آینده؟
ایا تو اون مینایی هستی که هر جا میرفت همش نگران بود…
هیچوقت نمی تونست از لحظه هاش لذت ببره؟؟
همیشه دلواپس بود؟
هر جا جسمش بود روحش نبود و هر جا روحش بود جسمش نبود؟؟؟
چقدر وابستگی داشت به همه چیزش؟
چقدر قضاوت دیگران براش مهم بود؟.
از چه خوشیهایی سرسری میگذشت که به خاطر ترسهاش؟
چقدر فکر وذهنش رو خسته میکرد با افکار پوچ؟
چقدر وقتش رو میذاشت برای نصیحت کردن دیگران؟.
چقدر ناسپاس بود ونعمت ها رو نمی دید و طبیعت وبرکاتش رو چیز معمولی ودم دستی تصور میکرد که حالا در اختیار همه هست دیگه …
تو اون مینایی؟؟؟
گفتم نه واقعا، اره خدای قشنگم آره صدای دلنشین و ارامبخش درونم، آره صدای قلبم تو راست میگی..
من خیلی تغییر کردم..
من از استاد ومریم جان هر چه آموختم رو در حد توانم اجرا کردم وبهشون عمل کردم…
وبرای همینه که شکر الله، بیشتر ساعات شبانه روز خوشحالم و دنبال هر چیزی که زیباست میگردم تا چشمهام همواره زیبایی ببینه و گوشهام همواره زیبایی بشنوه و فکرهام رو زیبا نگهدارم، وقلبم رو برای دریافت الهاماتت باز نگه دارم و بیشتر گفتگوهام در طول شبانه روز راز و نیاز باتو باشه…
توی دنیایی که اطرافیانم مثل گذشته ی من درگیر نادانی ها وجهالت ها وناسپاسی هاشون هستند….
به قول استاد موندن تو افکار منفی (احساس بد)یعنی دست کردن توی آتیش!!
با هر دلیل وبهانه ای اینکارو انجام بدی یعنی سوختی یعنی بعدش عذابش میاد سراغت…
واقعا که حقیقت محض هست…
و براستی که من با تمام وجودم این راهکار شمارو بهش عمل کردم والان شکر خدا جوری شده انقدر که به منفی ها و خاطرات بد واصلا هر چیز بی اهمیتی فکر نمی کنم، در اکثر اوقات شبانه روز حالم خوبه، با خودم وجهان هستی در صلح وسازشم…
و هیچ چیز دیگه اون اهمییت رو برام نداره که ذهنم رو درگیرش کنم نه در گذشته ونه در آینده وحتی در لحظه ی حال….
من باور کردم که همه چیز در لحظه اتفاق میفته، پس چرا حالم رو خوب نگه ندارم که لحظه به لحظه ام زیبا اتفاق بیفته؟ اصلا مگه چیزی وکسی در بیرون می تونه حالم رو بد کنه وقتی من نخوام؟؟؟؟
خدایا چقدر وچطور باید ازت تشکر کنم که تو راضی باشی ازم؟
به خاطر اینکه توسط این دوتا فرشته ی مهربون منو هدایت کردی به مسیر درست بندگی وزندگی…
هزاران بار حمد وسپاست میکنم خدای مهربونم..
خدای زیبا ودلنشین من….
استاد ومریم عزیزم و من همواره وهمیشه، این خواسته وآرزو رو دارم که ایمانی و رهایی از جنس ایمان ورهایی ویکتاپرستی شما دو عزیز دل داشته باشم…
امیدوارم هر لحظه وهمیشه، در پناه امن خداوند باشید ان شالله