https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-17 05:15:152023-09-19 06:24:01سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 212
306نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت برای یه سفر دیگه یه طبیعت دیگه و یه روز دیگه با استاد ومریم خانم و باز هم با سخاوت تمام همه چیزو به ما نشون میدن ومن از شما سپاسگزارم
چقدر خوبن این تریلها ابتدای هر تریل یه تابلو راهنما هستش اینقدر هم سرسبز و زیبان دلم میخواد فقط قدم بزنم این زیباییها رو نگاه کنم باز هم رسیدیم به یه رود دیگه چقدر این کشور پر آب و پر بارانه برا همین طبیعت سرسبزی داره مبارکتون باشه این نعمتها خدایا به ما هم بده
واقعا قدم زدن حال میده تو این هوا میرم توی رودخونه پاهامو میزارم توی آب سرد اوووووووووو به قول مریم خانم زنبوره برخلاف جهت رود قدم میزنم و راه میرم میررررررم ومیررررررررم و حس خوب و عشق رو از این آب زلال و پاک میگیرم نفس میکشم و از این اکسیژن ناب و این آسمون بسیار زیبا و این همه سرسبزی اطراف حالم خوب میشه خدایا شکرت
به رسم اسداله عزیز یا این آهنگ افتادم
هوایی رو که تو نفس میکشی دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر من این ماهو ماه عسل میکنم
همه عمر من سجده کردم به تو من از حسرت غیر تو خالیم
هنوزم زمان پرستیدنت برام هیچ فرقی نداره کیم
خدایا شکرت برای این تصاویر زیبا برای این درون بچه برای استاد و مریم خانم زیبا
والا فقط باید نگاه کنم و حس کنم منم اونجام و حرفی نزنم
بزن بریم هات اسپرینگ ورودی تمیز و مرتب با آدمهایی تمیز و مرتب سولاریوم هم داره چقدر جای خوبی برای استراحت و نوشیدن آب طعم داره با لیمو وخیار و آهنگ و به به
قدم میزنیم میرسیم ورودی غار از پله ها پایین میریم گرماشو حس میکنم بخار آب گرم رو روی تنم حس میکنم گرمای کف پامو به خاط راه رفتن روی زمین گرم حس میکنم بعدش میشینم روی اون سنگهای گرم به قول مریم جون سلولهام داره باز میشه و مواد لازم رو از طریق هو ا و کف زمین و بخار و آبگرم و همه جوره مواد معدنی لازم رو جذب میکنه خدایا شکرت
بعدش شلنگ آب سرد رو میگرم رو بدنم تا حسابی خنک بشهچقدر حسش خوبه خدایا شکرت توی این هوای گرم دوبار و باز همون گرما از طریق بخار هوا از طریق کف زمین و سنگها به بدنم میرسه و من حسش میکنم
بازم جاده سرسبز اووووووووووویه خونه بالای کوه وسط درختا زندگی توش باید خیلی دلپذیر باشه یه هواپیما هم از بالاسرمون رد شد چقدر نزدیکه
شیشه رو پایین میکشیم تا هوای تمیز به صورتمون بخوره بعد اون غار آب گرم این هوا میچسبه
یه دریاچه کوچوی زیبا با کلی آدم باحال که هرکسی سرش به کار خودش گرمه و داره از این طبیعت لذت میبره حتی بچه های کوچولو هم با اون قایقهای تخت دارن کیف میکنن توی سطح آب خدایا شکرت
استاد گشنش شده و داره بساط نهارو آماده میکنه اوووو نینجای نازنین چی پخته نوش جونتون گوارای وجود
خدایا سپاسگزارم برای وجود این سایت و این اساتید و این دوستان که باعث میشه حال من خوب باشه از همه چیز و همه کس فارغ بشم حسم خوب بشه خدایا شکرت
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر، شایسته خانم و همسفران عزیزم – سفر به دور آمریکا _ قسمت 20
دیدن این تصاویر زیبا از ارتفاع و دیدن درختان سرو زیبا و کوه هایی در دوردست در کنار رودخانه ای روان، منو یاد نقاشی های باب راس میندازه و چقدر این تصاویر به لطف تصاویر این درون و موسیقی پس زمینه اش ، زیبا و چشم نواز هستند و روح و ذهنمان را سیراب می کنند. چقدر رانندگی در چنین مسیرهایی لذت بخش و مفرح است و اصلا گذر زمان را نمیشود احساس کرد. دیدن این کوه های زیبا هم منو برد به خاطرات کودکی و نوجوانیم و دیدن کارتون بچه های کوه آلپ. و این مسیر تریل پیاده روی
زیبا که طبق معمول تابلویی در ابتدای مسیر به ما اطلاعات لازم و کافی رو در مورد مسیر به ما می دهد و چقدر دیدن این سرویس و خدمات به گردشگران و توریست ها و این وحدت رویه ستودنی و قابل تحسین است. و چقدر رویایی و جذابه و شگفت انگیزه این پرنده ساخت بشر که دست براش تکون میدی و میاد میشینه تو آغوشت. جل الخالق! خدایا شکرررررت بابت این همه نعمت .یارب تو را سپاس بابت اینهمه زیبایی.
بریم سراغ چشمه های آب گرم (HOT_SPRINGS) و صفایی به بدنمون بدیم. واقعیتش چشمه های آب گرم خیلی دیده ام چه در استانمون چه در جاهای دیگر مثل سرعین ولی تا به حال چشمه آب گرم درون غار تا به حال ندیده بودم و این هم از معجزات خداوند و از برکات سفرنامه است.
وقتی که استاد وارد این مرکز میشن و با خانمی که پشت پیشخوان قرار دارند صحبت می کنند یه خانم دیگه ای در قسمت جلوتر و نزدیک ورودی
شیک و آنکارد و مرتب با بدنی صاف که منو یاد ایست خبر دارهای نظامی میندازه وایستاده و چقدر دیدن این صحنه (دقیقه 5:36 ) برای من ستودنی است. و نشان از تعهد بالای افراد به وظیفه و کاریست که انجام می دهند. در حالی که در نگاه اول بودن یا نبودن آن فرد فرقی نمیکنه! یا اگه اون شخص نشسته یاشه یا شل و ول و ریلکس باشه به جایی بر نخوره ولی این شکل و شمایل برای این شخص تعریف شده است و وظیفه و کارش اینه که این احساس خوب و این احترام فوق العاده رو به بازدید کننده و گردشگر بدهد که هم گردشگر احساس خوب و احساس احترام کند و هم از دیدن چنین فردی و چنین احترام و استقبالی به وجد بیاید!
وارد سالن سولاریوم (solarium) میشیم که برای استراحت و ریلکس کردن منظور شده است. وقتی که وارد این سالن شدیم سوالی که درذهن من اومد این بود که واقعآ چه حکمتیه که هر کجا استاد میرن اینقدر خلوته و انگار بصورت اختصاصی برای ایشون در نظر گرفته شده یا ما داریم فیلم می بینیم و فضا از قبل چیده شده؟! و جوابی که به ذهنم اومد این بود که همه اینها فقط میتونه نتیجه یه چیز باشه اونم بودن در زمان مناسب در مکان مناسب! اگر تخت های سالن استراحت و ریلکسیشن رو دقت کرده باشید همگی خالی بودن! و این تائیدیست بر این پیش فرض ذهنیم.
آقا لذت بودن در این حمام و سونای آب گرم طبیعی یه طرف لذت دوش آب سرد یه طرف! اینو کسانی می تونند درک کنند که در سونا دوش آب سرد گرفته باشند یا از جکوزی آب گرم پریده باشند به حوضچه آب سرد! اینقــــــدِه خوووووووبـــــه!
تاثیر چشمه آب گرم و آرامش و ریلکسیشنی که ایجاد میکنه رو به وضوح در صورت مریم جان میشه مشاهده کرد و مطمئنم یه خواب باکیفیت رو بدنش داره فریاد میزنه و انگار خودشم از این تاثیر و واکنش بدنش متعجب و حیرت زده است!
دیدن این کلبه زیبا در دل کوه و جنگل چقدر زیباست و داشتن یه کلبه جنگلی زیبا هم رفت جزء خواسته ها و آرزوهایم.و همزمان دیدن یک هواپیمای غول پیکر زیبا از نمای زیر آن و در ادامه مسیر دیدن یک هواپیمای خفن دیگر که مثل ماشین های مدل بالا فیس متفاوتی داشت ، نشان بودن فرودگاه در کنار این جاده زیبا دارد و همه جوره جنس ما جوره!
تمرین کردن و لذت بردن از قایق سواری در این رودخانه کم عمق هم ابتکار جالبیست که لذت خودش را دارد. و از نحوه هدایت و پارو زدن بچه ها کلی لذت بردم. عزیزان اگر تصور می کنید پارو زدن و هدایت قایق کار خیلی راحتیه، سخت در اشتباهید! زیرا این تجربه ایست که خودم دارم و هنگامی که یک قایق بادی 6 نفره گرفتم تا مدتی پارو زدن و هدایت قایق برایم سخت بود و با تمرین فوت و فن کار رو یاد گرفتم و اینجور نیست که برای بار اول پارو دست بگیرید و قایق سواری کنید( ایموجی خنده اشک دار با یادآوری خاطرات خودم)
یکی دیگه از عجایب خداوند و شگفتی هایش همین ماسه کنار رودخونه است که انگار ساحل دریاست! در حالی که میدونیم و دیدیم که کنار رودخونه به دلیل جریان سریع و تند آب معمولا سنگ های ریز و درشت فروان دیده میشه نه ماسه های ریز و اینم از نکات حالب این فایل بود. جل الخالق!
این رودخونه ای که استاد برای اطراق و صرف نهار در تصاویر نشون دادن دقیقآ عین رودخانه جنگل تیلاکنار متل قو (سلمانشهر) است و کسانی که این مسیر رو رفتن قطعآ اینو تائید می کنند. و باز هم قانون سلامتی و نهاری لذیذ با دستگاه خفن نینجا! آقا ما هر چی گشتیم منطقه آزاد لوازم خانگی به چشممون نخورد یا اینکه ما به اون پاساژها هدایت نشدیم وگرنه دوست داشتم اگه این مدل دستگاه گریل رو دیدم بخرم که ان شاالله اینم اجابت میشه. نووووش جووونتــــــون این غذای لذیذ و خوش رنگ.
و آخرین جمله رو از قول مریم جان بگم که از صبح که این فایل رو دیدم تو ذهنم حک شد و واقعآ جملات ایشون هم مثل استاد باید با طلا نوشت و آن اینکه هیچ چیز با کلاس تر از تمیزی نیست! راجع به این جمله میتوان صفحه ها نوشت از بس عمیق و پر مفهومه و دوست دارم عزیزان برای لحظاتی هم شده به این جمله فکر کنند. ممنونم بابت این فایل زیبا و خداوند را شاکرم بابت درسهای زیادی که از این فایل گرفتم. در پناه حق عزیزان.
پس ندایش را اجابت کردیم و آنچه از آسیب و سختی به او بود برطرف نمودیم، و خانواده اش را [که در حادثه ها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او عطا کردیم که رحمتی از سوی ما و مایه پند و تذکری برای عبادت کنندگان بود.(84)
و صاحب ماهی [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. (87)
پس [ندای] او را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و نازایی همسرش را برای وی اصلاح نمودیم، آنان همواره در کارهای خیر میشتافتند، و ما را از روی امید و بیم می خواندند، و پیوسته در برابر ما فروتن بودند. (90)
و آن [زن را یاد کن] که دامن خود را پاک نگه داشت، پس ما از روح خود در او دمیدیم و او و پسرش را نشانه ای [بزرگ از قدرت خود] برای جهانیان قرار دادیم. (91)
الله مهربان من،من نمیدونم،شما میدونی،من بلد نیستم،شما بلدی،بهم کمک کن تا یکبار دیگه سعادت هم صحبتی با بندگان صالحت رو داشته باشم.شما به قلب من آگاهی ومیدونی من برای یک جمله نوشتن به نور شما فقیرم،دستم رو بگیر و هدایتم کن همونطور که خودت گفتی سرپرست اهل ایمانی و اونها رو از ظلمات نفس خودشون به سمت نورت هدایت میکنی
تو که نور آسمون ها و زمینی،مارو از زیر آورهای خود ساخته نجات بده ،همونطور که ایوب و یونس و اسماعیل و ادریس و مریم …رو نجات دادی…
سلام و سلامتی و نور و عشق ورحمت الله یکتا به استادِ دلبرم،به دلبرِ شیرین استادم و به بندگان صالح خداوند مقیم در غارحرای 1445 هجری قمری
الهی که هرجای این دنیا،زیر آسمون پهناور خداوند هستید،حال دلتون عالیِ عالی باشه …
در حال حاضر عین مخلوق نجیب خدا،بزغاله ی عزیزم زل زدم به صفحه ی لپ تاپ و نمیدونم چی باید بنویسم و همچنان منتظر هدایت الله،به قول استاد وقتی مطمئنی اونطرف خط یکی هست که به تماس شما پاسخ میده،گوشی رو برمیداری زنگ میزنی!
پس من چرا تماس رو برقرار نکنم؟
بالاخره که جواب میده …
همیشه جواب داده!
استاد تو جلسه 5 قدم ده میگه:
شما وقتی قرآن رو مطالعه میکنی میبینی الله همش داره میگه فلانی این درخواست رو داشت،اجابت شد!
نمیاد بگه چه جوری که! میگه انجام شد!
یعنی داره باور سازی میکنه!که امکان پذیره !شدنیه!
حالا ما میایم همش درگیری چگونگی میشیم!
چه جوری میخواد فلان ثروت وارد زندگیم بشه؟
چه جوری فلان بیماریم درمان بشه؟
چه جوری فلان رابطه ی عاطفی ایجاد بشه؟
چه جوری اون مهاجرت اتفاق میفته؟
مسئله اینکه اصلا ما باور داریم این اتفاق شدنیه؟
آیا ایمان داریم یک الله ی هست که قدرت کل جهان دستشه ؟
که ویژگی خودش رو در تنها آیه ای که با إِذَا سَأَلَکَ شروع میشه اینطور اعلام کرده:
چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به نداى کسى که مرا بخواند پاسخ مىدهم.
پس قدم اول: باید باور کنیم درخواست های ما قطعا و حتما اجابت میشه!
وقتی باور میکنیم مسیرش هم قدم به قدم به ما گفته میشه…
مثلا تو همین صفحه ی 329 قرآن که من برای نوشتن کامنت بهش هدایت شدم و در ابتدای کامنت نوشتم
آیه های 82 تا 92 سوره انبیا الله انقدر خووشگل و شیرین داره به ما هینت میده و میگه:
سلیمان از ما ملک و ثروت خواست،ما حتی دیوها رو به خدمت سلیمان درآوردیم.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
ایوب از ما درخواست کمک کرد،ما هم درد و رنجش رو برطرف کردیم،هم خانواده ش رو بهش برگردوندیم.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
یونس به خودش ظلم کرد،افتاد تو دل کوسه،گفت خدایا من اشتباه کردم،تو نجاتم بده،ماهم ببخشیدیمش و از دل کوسه آوردیمش بیرون!
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
زکریا درخواست فرزند میکنه،میگه من خیلی سنم بالاست ولی دلم یک وارث میخواد و بهم بچه بده و خداوند بهشون یحیی رو هدیه میده.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
حالا منِ سعیده که ادعا میکنم خیلی این روزها تمرکزم روی قرآنه،چقدر تونستم از همین آیه های سوره انبیا برای خودم باورسازی کنم از قدرت الله ….؟
همون الله ی که اونارو نجات داده و خواسته هاشون رو به آسونی بهشون عطا کرده،همون الله ، ایلیا ی 4 ساله رو که افتاده توی چاه و سرش دچار خونریزی میشه رو نجات میده …امروز صحیح و سلامت از بخش icu مرخصش میکنه میره بخش و بعدشم انشالله خونه …
منِ سعیده چقدر حواسم هست درس بگیرم ازین آیات و اتفاقات؟
منِ سعیده چند مرده حلاجم این وسط …؟
چقدر دیگه میتونم توحیدی عمل کنم؟
به همون میزان ظرف نعمتم آماده ی دریافت خواسته هام میشه
همون طور که الله در ادامه ی آیه فوق العاده ی186 بقره میگه :
پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند
نمونه ش همین کامنت،من واقعا هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بنویسم،اما ایمانم رو نشون دادم،وضو گرفتم،لپ تاپ رو باز کردم و اومدم تو سایت،نیت صلاتِ سایت کردم و قرآن رو باز کردم و آیاتی که اومد رو نوشتم …
سمتِ خودم رو درست انجام دادم و منتظر هدایت الله موندم تا سمت خودش رو خوب انجام بده و بهم بگه چی بنویسم …
و این اتفاق افتاد …
چون من باور داشتم خداوند حتما به من میگه!
آیا برای خواسته های دیگه م هم همین قدر باور سفت و سخت دارم؟
عیب که از خداوند نیست،عیب از ظرف دریافت منه،من باید تلاشمو بیشتر کنم وگرنه به الله قسم خداوند از ما مشتاقتر ما به خواسته هامون برسیم.
یک نکته ی قشنگ دیگه که دلم میخواد درمورد این ایات بنویسم و یکبار دیگه نگاه سیستمی بودن خداوند رو که از استادعباسمنش یاد گرفتم برای خودم مرور کنم اینکه :
توی این آیه ها تموم درخواست ها به سمت رب،به صورت مفرده!
چون قدرت دست یک نفره!دست فرمانرواست!
و پاسخ این درخواست ها به صورت جمعه و از این کلمه استفاده شده:
فَاسْتَجَبْنَا:پس [ندای] او را اجابت کردیم
پس درخواست ها،خواسته ها،هرچیزی که هست فقط و فقط برای یک قدرت رب ارسال میشه.
هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک میدهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است.
تمامی درخواست ها حتما و قطعا از لطف پروردگار اجابت میشه.
و بعد به صورت سیستم و از طریق بینهایت دستانت خداوند وارد زندگی ما میشه …
پس منِ سعیده، هرچیزی که بخوام درخواستش رو به الله میدم.سمت خودم رو درست و عالی انجام میدم تا مرحله ی دریافت انجام بشه و منتظر هدایت ها و دستان بینظیر خداوند میمونم.
ایزی ایزی تامام تامام … :)
خدای بزرگ و قشنگ و دلبر و شیرین زبونم،هرکسی ندونه،من میدونم که هیییییچی نداشتم برای نوشتن و شما کمکم کردی که بنویسم تا درک و آگاهیم بالاتر بره،فرکانسم اوج بگیره،قلبم به نور ایمانت روشن بشه و سعادت هم صحبتی با بندگان صالحت رو داشته باشم.دوستت دارم و میبوسمت و مررررسی که هستی تو تموم لحظه های زندگیم.تموم کار وبار زندگیم رو به شما میسپااارم که به حال ما بندگانت آگاهی…جااانی و دلی …ای دل و جاااااانم همه توووووو
سلام سعیده ی عزیزم. بهت تبریک میگم این درک از آیات قرآن رو .من واقعا لذت میبرم وتا جایی که برام مقدور باشه کامنتهات که قرآنی ونکات قرآنی داره رو تو دفترم می نویسم عزیزم.
خواهر قشنگ ونازم خداروبابت وجودت ،بابت وجود این سایت ،بابت وجود استاد عزیزو این مکان الهی وبابت وجود نت که کمکم میکنه تا به این سایت الهی وصل بشم شکر میگم .
خواهر زیبا صورت وزیبا سیرتم!
بازهم برامون از قران ودرکهایی که ازش میگیری بنویس.
من خودم به تنهایی همیشه هر فایلی استاد میذاره منتطرم تا کامنت قرآنی تو رو بخونم.
ممنونم عزیزم که برامون با قلم زیبا ودرک الهیت می نویسی.
برات آرزوی خوشبختی ،سعادت وثروت روز افزون از درگاه الله یکتا دارم.
سلام سعیده ی عزیزم. بهت تبریک میگم این درک از آیات قرآن رو .من واقعا لذت میبرم وتا جایی که برام مقدور باشه کامنتهات که قرآنی ونکات قرآنی داره رو تو دفترم می نویسم عزیزم.
خواهر قشنگ ونازم خداروبابت وجودت ،بابت وجود این سایت ،بابت وجود استاد عزیزو این مکان الهی وبابت وجود نت که کمکم میکنه تا به این سایت الهی وصل بشم شکر میگم .
خواهر زیبا صورت وزیبا سیرتم!
بازهم برامون از قران ودرکهایی که ازش میگیری بنویس.
من خودم به تنهایی همیشه هر فایلی استاد میذاره منتطرم تا کامنت قرآنی تو رو بخونم.
ممنونم عزیزم که برامون با قلم زیبا ودرک الهیت می نویسی.
برات آرزوی خوشبختی ،سعادت وثروت روز افزون از درگاه الله یکتا دارم.
روی ماهتو می بوسم عزیزم.
فقط اگر ممکنه بگید از کدوم سایت به صفحه تصادفی از قران هدایت میشید.من راستش گشتم ولی نتونستم پیدا کنم. سایتهایی که پیدا کردم به یک آیه هدایت می کرد.
امروز داشتم به سوره انبیا فکر میکردم، چند وقت قبل وقتی از خداوند در مورد یه تصمیم هدایت خواستم و قرآن رو باز کردم این سوره برام اومد،
من معنیش رو خونده بودم اما کلیت اون رو درک نکرده بودم و خیلی دوست داشتم بدونم اون معنای اصلی این سوره رو، و امشب پاسخم رو از کامنت تو که توی ایمیلم اومد دریافت کردم،
خدا رو شکر میکنم به خاطر اجابتش، همیشه اجابت میکنه،
فقط من باید ظرف دریافتم رو وسیع کنم،
خدایا شکرت،
چقدر این سایت جای عالیه برای افزایش آگاهی و دریافت هدایت های خداوند،
چقدر کامنت های تو عالیه،
ممنون که مینویسی و همه بچه های سایت رو سرشار میکنی از نور آگاهی،
خداوند خودش قطعا بهت پاداش میده به خاطر این آگاهی های که کسب میکنی و اون رو با عشق و سخاوت در اختیار کسانی قرار میدی که تو فرکانس دریافتش هستند. کاری که تو میکنی درست مثل کاری هست که استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عشق انجام میدن، ممنونم ازت سعیده عزیزم. انشاءالله به تمام خواسته هات میرسی،
که از صمیم قلبم دوسش دارم ” و عاشقانه، عاشقش هستم ”
الهی شکر که به ما استاد گرامی رو دادی ”
مریم شایسته ای دادی ”
که شایسته ست ”
سعیده نازنین و عشق رو دادی ”
الهی شکر ”
به خاطر تک تک دوستان ”
چقدر من خوشبختم ”
که این همه ثروت و نعمت دارم”
خدایا زبانم قاصره ”
از عظمتت ” از شکوهت ”
اول چقدر خوشحال شدم که ایلیا خوب شدن ” خدا رو شکر ” خیلی خوشحال شدم که نوشتی ” فدای خواهر ”
و بازم خدارو شاکرم که فرصت داد که کامنت خواهر گلم رو بخونم و خبر خوب شدن ایلیا” رو بشنوم ”
دستت طلا سعیده جان”
که برام نوشتی و نقطه ی آبی شما رو دریافت کردم ”
و چقدر خوشحال شدم ”
به هر حال کسی بدش نمیاد از خواهر گلش ” پیامی دریافت کنه ” ولی با توجه به اینکه دوستان براتون می نویسن و حجم کامنت ها زیاده ممکنه شما هم نرسید به تک تکشون جواب بدید ”
به هر حال مقصر خودتی از بس خوب می نویسی . خخخخ
بچه ها رو دست به قلم میکنید ”
خدا سایه ات ” رو برامون حفظ کنه ” و همیشه باشید
بنده به شخصه ” ارادت خاصی به خواهرم نازنینم
دارم و با تمام وجود دوسش دارم و این دوست داشتن انتهایی ندارد ”
سپاسگزاری من از دریافت این لطف و محبت شما،به کلمات نمیان،امیدوارم خداوند من رو لایق این عشق و نور ورحمت الهی کنه،و من رو در این مسیر ثابت قدم نگه داره،و در کنار این خانواده ی عزیز توحیدی تا آخرعمرم بمونم که تموم زندگیم پر از صلات الله باشه…
بینهایت ممنونم که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و با این نقطه ی آبی من رو شرمنده ی لطفتون کردید.
همیشه در پناه الله یکتا،غرق احساس عمیق خوشبختی باشید.
خیلی خوشحالم و خیلی راضیم و خیلی سپاسگزارم از خداوند مهربانم که هدایت شدم باز هم از دیدگاه های دلنشین و توحیدی شما لذت ببرم و درس یاد بگیرم
سعیده جان یادته چند وقت پیش محبت کردی و به سوالم در پاسخ به اینکه چطور عاشق کارم بشم یه چند تا مثال زدی!!!
من عمیق به اون حرف هایت فکر کردم و انصافاً تلاش کردم و تلاش کردم و تلاش می کنم
تا هرروز بیشتر حسم رو نسبت به کارم خوب کنم و شرایطی رو فراهم کنم (طبق فصل شش کتاب رویاهایی که رویا نیستند، من عاشق این فصلم برای من بی نهایت تاثیر گذار هستش) تا زندگی به سبک شخصی رو در تمام جنبه های زندگی ام از جمله کارم اعمال کنم
خب… :))
یه ایدهی خیلی خوبی به ذهنم رسیده که یه سری از پیگیری های تلفنی و کار های اینترنتی و … رو
میرم می نشینم تو بوستان جنگلی علوی (قبلاً هم تو کامنت هایم گفتم رویایی ترین مکان شهرم هستش یعنی انرژژژژژژییییی خالص خداوند رو من اینجا دریافت می کنم از بس که زیباست و شگفت انگیزه، عاشقشم) با عشق اونجا انجام میدهم یعنی هم کاره… هم لذت بردنِ و هم تفریح
هر از گاهی هم کلاغ ها و اونواع پرنده ها و شاپرک ها و قاصدک ها و گربه ها و خلاصه زیبایی ها خداوند رو در جای جای پارک می کنم کلیییی لذت می برم و بعضی ها وقت ها از دست کاراشون کلی می خندم، مخصوصاً گربه ها:)))
اومدم به صورت ترکیبی جلسه 6 قدم 1 و جلسه 4 قدم دوم رو گوش میدهم
فایل های باور های ثروت ساز دانلودی هم
اون هایی که بیشتر برای من تاثیر گذاره و حسم میگه بهشون نیاز دارم گوش میدهم
و…
و دو تا اهرم رنج و لذت برای دو تا هدف اساسی که خیلی هم دور از دسترس نیست رو نوشتم و هر روز روزی چند بار می خوانمش و خیلی امید دارم
امید به روزهای خیلی خیلی قشنگ تر
انصافاً این روزهام هم قشنگ هست ولی من خیلییی بیشتر از این رو می خواهم
می خواهم برسم به اونجایی که وقتی می خواهم ویدیو ضبط کنم بفرستم برای استاد
با اطمینان و قدرت بگم که من هیچچچ ربطی به اون محمد حسین قبلی ندارم
خلاصه
سعیده خانم عزیز حرف برای گفتن بسیار است ولی … خیلی خیلی بیشتر دوست دارم از نتایجم بیام بگم
این چند وقته هم چون یه سری اقدامات عملی انجام دادم مثلاً همین ایدهی رفتن و توی پارک کار هامو انجام دادن
فکر می کنم استارتش از همون پاسخی بود که شما اونجا به من دادی
سلام و خدا قوت خانم شهریاری ماشالله به اینهمه مداومت و موشکافی و ریز شدن در آیات خداوند که شما دارین
خانم شهریاری دیشب من پیام آقای زرگوشی رو باز کردم بخونم چون ایمیل این کامنت شما نیومده بود بعد بقول خودتون هدایتی تموم که شد دیدم ااااه
پیام بعدش شمایین و دقیقا وقتی بود که قبلش پاسخ شما رو در کامنت قبلیم که نشانگر لطف و محبت شماست خونده بودم .
اول میخام یه ماجرای جالب براتون بگم
دیشب بقصد رسیدن به یک کار اداری در امروز صبح که الان همونجا تو نوبتم راه افتادم غروب اومدم تو جاده مشهد از شهرمون حدود 3 ساعتی تا مشهد راهه نهایت 3و نیم ساعت
ساعت 5 راه افتادم گفتم خوبه ساعت 8 تا نهایت 9 با ترافیک اون ساعت میرسم مشهد استراحت میکنم و فردا انشالله میرم دنبال کارا
همینجوری تنهایی انداختم تو جاده و دِ بگاز
بین راه هی داشت خوابم میگرفت قهوه و میوه و تخمه و اب و دیگه کم مونده بود آبهای رادیاتور و شیشه شور ماشین رو هم بخورم که خوابم نیاد برسم
ضمن اینکه جلسه 5 قدم سوم هم داشت هی پشت سر هم پلی میشد صداشم توی بلندگوی ماشین
امااااا
از اونجایی که
هر مسیر بدو بدویی مسیر اشتباه است (امام …)
ناگهان با سرعت 120 تا یک دفعه دیدم جلو تر پلیس داره نگه میداره کم کردم تا رسیدم دیدم خدا بده برکت
ماشینه که قطار شده پشت سر هم
یعنی یک ترافیکی که بیا و ببین و رفتم در دل حرکت جوهری لاک پشتی ملت
تا یک نیم ساعتی که بقول استاد مثل اون گربه بود کتکها رو میخورد واستادیم و نمه نمه رفتیم مثلا 50 تا 100 متری جلو تر
شب شده و منم پیش بینی کردم میرسم مشهد و نماز رو اونجا بخونم
هی کم کم جلو که رفیتم دیدم نه بابا قفله
گفتم الخیر فی ما وقع
البته کماکان داشتم فایل گوش میدادم و تخمه میشکستم
چشمم افتاد به یه کامیونت که زده بود کنار ، قشنگ خوابیده بود گفتم الان وقتشه و ناباورانه در یک عملیات هدایت طلبانه زدم بیرون و ور کنار جاده یه فرش پهن کردم وضو گرفتن همانا و نماز خوندن همان
بعد ملت میومدن کنار من که میرسیدند شیشه رو میدادن پایین و با نگرانی میگفتند آقا چه خبره چرا ترافیک باز نمیشه و من میخندیدم میگفتم من دارم نماز باز شدن ترافیک میخونم شمام بیا پایین
ملت با نا امیدی ادامه میدادند و با ناله و غر میرفتند جلو 5 متر 5 متر
برای اونا میشد با ناله و غر زمونه طی
برای ما میشه با ساغر و می زمونه طی
و دوباره اومدم توی ماشین این دفعه صندلی عقب ، فایل رو پلی کردم و آروم گرفتم خوابیدم .
همچییین راحت
و بعد نمدونم چه تایمی شاید یک ساعت بیشتر از صدای تریلی ها و کامیونها که خرناسه میکشیدند و میرفتند بالا بیدار شدم دیدم اه باز شده با سرعت 20 تا 30 تا ملت دارن میرن
پریدم پشت فرمون و یا علی
بعد دو سه کیلومتری تصادفی بود که جمع شده بود و پلیس داشت ملت رو رد میکرد .
اما جالبیش تو این بود که چون تازه مسیر باز شده بود پشتش ماشین زیاد بود و عملا شما از 50 60 تا بیشتر نمتونستی بری منم توی لاین سرعت مثلا با 65 تا میرفتم دیدم یه نفری پشت سرم گیر داده هی چراغ میده
یک زانتیای بود بهش راه دادم بیاد بره و افتادم پشت سرش
دمش گرم شده بود رهگشای ما
الهام خانوم بقول آقا ابراهیم سایت،گفت پشت سر همین بگاز برو با 120 تا میرفت منم پشت سرش اون جلو راه رو باز میکرد منم بدون نگرانی و اینور اونور کردن و چراغ دادن شده بودم ممدِ اونا و از فامیلاشون که انگار قرار بود با هم برسیم .
جالبیش اینجا بود که به اول مشهد که رسیدم دیدم ااااهههه اون ماشینی که جلو من توی ترافیک بود و قیافشو از بر کرده بودم و پلاکشو
تازه داره میاد و من با کمال سرعت از بغلش گذشتم و رسیدم خونه
الانم که 9 صبحه اینجام
و این داستان ترکیبش با اون فایل استاد که میگفتند هر کی هر جا هست جای درستشه
و این که هر مسیر سختی اشتباه است و هر عجله ای و بدو بدویی هم اشتباه است کلی برام درس باحال داشت .
همه اونایی که اینجا هستیم میدونیم که ما قبلا این نبودیم
قبلا بوق یکسره بقول آقا رضای عطار روشن بوق بیابونی میزدیم توی ترافیک و میخاستیم از روی سر ملت با ماشین پرواز کنیم له کنیم ملت رو بریم جلو .اما این صبر این آرامش و این پیروی از هدایت رو همه مون توی همینجا یاد گرفتیم و من البته یه کلاس درس هم داشتم خیلی فشرده و عالی در دانشگاه آموزش عالی بنایی و ساختمون سازی
که همه ایمان آوردند که این آدم اون آدم روز اول نیست
ممنون که تا آخرش اومدین و خوندین .
یه روز هم مثل الان که منتظرم نوبتم بشه و مثل بقیه هی نمیرم بپرسم خانوم پس چی شد نوبت ما شد یا نه ما از شهرستان اومدیم راهمون دوره بچمون رو گازه و …
باید بشینم این داستان بنایی رو سیر تا پیاز بنویسم که خودش یک کتاب باحال میشه
بقول رزا در قسمت 37 گفتگو با دوستان اگه گوش کنین قول میدم یک داستان خیلی باحال براتون بگم (نقل به مضمون)
آقاااااا،آقاااااا خیییییلی نامررردیه یک نفر انقدر خوب مینویسسه،انقدر کم کامنت بزااااره!!!!!
یعنی دمتون گرم،دوبار کامنتتون رو خوندم و کللی خندددیم از جملاتتون،ازین خنده انفجاری های معروف خودم ….
ازین خنده ها که هروقت توی بخش پیش میاد بچه ها میگن باز سعیده دیوونه شد :))))))))
دمتون گرم،عالی بود!
این یک درخواست کاملا رسمی و اداری و جدی از طرف خواهرتونه،لطفا بیشتر بنویسید …
ما مشتاق خوندن دست نوشته هاتون هستییییم
یک کلاس آموزشی جذاب همراه با تمرکز بر آموزش اصل در لفاف یک خاطره با معجون طنز
آقا جواد عزیزم،الهی که همیشه غرق عشق خداوند باشی،در زمان مناسب،درمکان مناسب قرار بگیری و جهانت سرشار از انسان های شایسته ای باشه که همییییشه به کمکتون میان …
این درک و فهم و نتیجه گیری عالی شما را از این آیات تحسین می کنم واقعا دمت گرم
همیشه وارد سایت که میشم کامنتها را به صورت امتیاز مرتب میکنم تا دیدگاه شما را زود ببینم و بخونمش
دیشب اومدم تو سایت دیدم کامنتت در بین کامنتهای برتر نیست چون دیر کامنت گذاشته بودین
یه هفتهای هم میشه از سایت استاد ایمیل درباره فعالیتت برام ارسال نمیشه واسه همین در صفحه اول سایت در قسمت دیدگاههای برتر دانلودها وارد پروفایلت شدم و تا دیدگاهت را زودتر ببینم و بخونمش
واقعا دمت گرم خیلی چیزا از شما یاد گرفتم و برات آرزوی موفقیت در تمانی جنبههای زندگیت دارم
ازت بینهایت سپاسگزارم که من رو غرق عشق و نور خداوند کردی،تحسین شما تجلی قشنگی روح خودته برادر عزیزم،ازت ممنونم که وقت ارزشمندت رو میزاری و کامنتای من رو میخونی،خداوند به من لیاقت بده دست کوچیکی باشم برای گسترش عشقش…
برات از الله یکتا،از هرچیزی که خودت میخوای،بهترینش رو درخواست میکنم و مهمتر از همه ی خواسته هات،الهی که همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی.
استاد مدتیه احساسم فوقالعاده هس اینجوری بگم خب یکم بهتررر یکم جادوییی تر یکم دیگه جادویی رویایی تر
خلاصه بگم دارم کلی لذت میبرم
استاد من عاشق تمیزی شدم
من عاشق حرکت و کار های راحت و لذت بخشم
من عاشق افراد دور برم که میان ادم لذت بخش و مسله حل کن و فوقاعاده هستم
استاد نمیدونی باورهاااییی جادویی پیدا کردک مثل الماس باارزش و دوس داشتنی
عاشق این زندگیم عاشق نوررر خوشید عاشق پیشرفت کردنم
عاااشق سپاسگزاری و لذت بردنم
عاشق هدایتهای ویژه و به موقع ام
عاااشق ارامش
عاشق بی زمانی بی مکانی
عاشق زندگیه درست وقتی واقعا از ته قلب دوس داری اینارو ارام اروم میان واردت میشن وارد قلبت کلی نور میشه و تو رو میبرن تو اون تو اسمونا توی خورشید حس فوق اعاده ای دارم
چه جاهای رویایی سر سبز جاده های پیچ پیچی چه ماشین هواپیما های خفنی استاد چه ماشینی هم ماشینه هم خونه واااقعااا مگه رویاییی ترم داریم و حباط به جادوییی هر چب مبری جاهای قشنگ تر با صفا تر مثل خودتون کشف مبکنید چقد حرکت لذت بخش چقد کارهامیتونن راحت باشن چقد زندگی میتونه رویایی و پر از لبخند و سپاسگزاری باشه اوووف منم عاشق اب گرممم و اینکه بدنم کلی کیف کنه به قول مریم جان همه سلول هام دارن باز میشن چقد منم حمامو اب داغ دوس دارم بخارو دوس دارم بعدش احساس میکنم کلی پوستم سفید درخشان تر شده
اوووف چه باحال فقط استفاده و لذت اب داغ اب یخ اب داغ اب یخ چه بدن ورزیده و خفنی واقعاااا عاشقتونم
خب بعدم غذای روزانه یه کباب دبش یه بشقااااب پررر از گوشت و کلی مسله راحت حل میشن بااین فایل ها واقعا سمااا ارزشمندید و چیزاییی ارزشمندم میسازید من کتاب هارو دارم و فایل های سفرنامه رو و تعدادی روز شمار زندگی بود دیدم
الان تصمیم به مرور کتاب رویاهایی که رویا نیستند روزانه گرفتم به همراه کتاب شکرگزاری راندا برن واقعا زندگیمووو جادوییی کردی واقعااا سپاسگزارم از ته ته ته قلبم
خب براتون ارزو پیرشفت لذت ثروت و سلامتی بیشترو دارم و خیلی نوشحالم تو این مسیر جادووویییم خدااااجون شکرت
ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید
سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه دوستان پرانرژیم
زیبایهای سفرنامه قسمت212
یادیه مطلبی افتادم دست پا شکسته یادم هست میگم چون بمحض اینکه اومدم بنویسم حسم گفت اینم بنویس جالبه،یه موعظه گری هر هفته میومد تو کلیسا یه مطلب رو عنوان میکرد بعد مخاطبین عصبانی شدن، به مشورت نشستن گفتن این بابا فراموشی گرفته ما هر هفته میایم همین مطالب تکراری میگه مگه ما وقتمون رو از سر راه اوردیم،خلاصه تصمیم بر این شد این هفته اگه مطالب تکراری گفت با جدیت بهش اعلام کنند، خلاصه دوباره موعظه گر همین مطالب گذشته رو عنوان کرد، و بهش اعتراض کردن، اونم گفت بله خودم در جریانم از این مطالب، آیا به گفته های من عمل کردید هر هفته میام میبینم همین آش و همین کاسه، آیا به این گفته ها عمل کردید؟
حمید جان 100درصد منظورم تو هستی توجه به هر چی، باعث میشکه که از جنس همون اتفاقات برات بیفته مثلا احساس گناه یا قربانی باشه باعث میشه اتفاقاتی رو جذب کنی که از اساس این موضوع باشه که بهت حس قربانی یا حس گناه رو بیشتر بهت بده و نه صرفا حتما اون اتفاق، دقت کن از اساس اون موضوع، حالا که قانون اینه، قانون الهی ثابت و با دقت ریاضی وار حتی به پیامبرانشم تبعیض قائل نشده توجهت رو بزار با عشق به زیبایها، بزار از اساس اون موضوع برات اتفاق بیفته.
خدای من چه جاده زیبای کوهستانی با یه آبشار لذتبخش دیگه، چه غار آبگرم طبیعی خدای من، چقدر همه چی عالی و منظم هست، چقدر سبک زیبایی داره، یاد خزینه های قدیم میفتم البته خیلی بچه بودم یه خاطرات مبهمی ازش دارم، چه لذتی داره تو غار سنگی با بخار عالی، همه چی طبیعیش واقعا لذتبخش، استاد چه عرقی کرده، چه ذوقی میکنه ای جان، دمتگرم استاد خدایی از هر موقعیتی برای ورزش استفاده میکنی، یعنی این غول کمالگرایی رو تو وجودتون تو نطفه خفه کردید خدایی دمتونگرم، خدایی چقدر رابطه تون رو تحسین میکنم استاد تو غاز داره نفس نفس میزنه بعد ابراز عشقش رو با یه عاشقتم به مریم جان ابراز میکنه یعنی انقدر ناخوداگاه شده این ابراز عشق دیگه شده براش عادت، بعد از یه سونا با بخار غار واقعا یه ابمیوه طبیعی با طعم لیمو لذتبخشه.خدایا صدهزارمرتبه شکرت.
چه منظره زیبایی با یه تابلو پر از ممنوعیت که استاد با یه کلمه خلاصش کرد گفت آقا جان کرم نریزید، یعنی انقدر ذهن استاد به آسانی عادت کرده به آسان انجام شدن کارها، حتی تو خوندن تابلوها ساده سازی میکنه، چه روخونه زیبایی الهی شکرت واقعا زیباست، وچقدر قایق سواری لذتبخش هست، اصلا اکثر مردم امریکا لذت بردن تو وجودشونه واقعا بهونه نمیارن از هر فرصتی واس لذت استفاده میکنند، الهی شکرت
چه لذتی داره خوردن استیک تو طبیعت، چه اسیتک برشته و لذیذی نوش جونتون، و چقدرم با فوتبال لیگ جزیره میچسبه.چقدرم مریم جان رو تحسین میکنم که انقدر با سلیقه و مرتب و تمیز هست.وجمله قشنگش که هیچ چیز با کلاستر از تمیزی نیست.
و خدا شما را از درون مادرانتان برون آورد، در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها [=ابزار سه گانه شناخت] قرارداد، باشد تا سپاس گزارید.
به نام خداوند مهربانم
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان همسفرم در این سفر زیبا
اول کامنتم دوتا آیه نوشتم خوب دلیلش این بود وقتی دوستان اول کامنتشون با آیه شروع میکردند به من که کمتر قرآن میخوندم به آگاهی هایم اضافه می شد و اولش گفتم حتما برای زیبا تر بودن کامنت آیه قرآن مینویسند بعد متوجه شدم من چقدر باورهام خراب بود، من از منبع دور هستم که این فکر اشتباه کردم در واقع تمام افرادی که آیه نوشتند اون آیه های قرآنی که در روز خوندند را با ما به اشتراک گذاشتند تا ما هم بهره ببریم، اصلا چه خوب میشه همه اونهای که کامنت میخواهند بنویسند با یه آیه شروع کنند اینطور همه کلی آیه میخونیم، چقدر از آیه های قرآن برای ما بازگو میشه، بعد که این باورم را درست کردم گفتم خوب حالا دلم میخواد رندومی آیه قرآن برام باز بشه به خودم گفتم چطوری دوستان هدایتی آیه ها را میخونند، و از خدا خواستم من هم دوست دارم هدایتی آیه ها رو بخونم، یک لحظه خداوند بهم الهام کرد برو نرم افزاری که تو گوشیت هست چطوریه آیا راهی داره رندومی آیه بیاره تا رفتم داخل نرم افزار دیدم یه کلید داره برای آیه های رندومی، اصلا بخدا تا حالا ندیده بودمش ولی همین امروز که قصد کردم آیه ها رندومی بخونم این کلید رو دیدم و کلی خدا رو شکر کردم، خدایا شکرت که در لحظه پاسخ میدی ، و در آخر هم تحسین میکنم این زیبایی ها و فراوانی نعمت آب و طبیعت سر سبز و شهر و خیابان تمیز و منظم و مردم شاد،
اون غار گرم عالی بود عجب جای خفنی بود از کجا توانستند اینجا را کشف کنند و سولاریمش هم خیلی عالی بود هم نور گیر داشت هم کلی گلدون و درختچه و فواره با صدای آب و موزیک لایت و نوشیدنی طعم دار و خنک و صندلی استراحت عالی و تمیزی و مرتب بودن اونجا.
در کنار رودخانه و اون عشقی که افراد سوار قایق داشتند لذت بخش بود چون همشون در حال عشق ورزیدن بودند از قایقی که دوتا نوجوان دختر و پسر بود عشق داشتند تا دوتا قایق مادر و بچه هاش، و خلاصه همه در حال لذت بردن بودند، و در آخر هم تمیزی و نطافت کمپر به وسیله خانم شایسته عزیز، ایشون همه ی ما خانم ها را کد بانو کرده و ما هم از ایشون الگو گرفتیم و محیط زندگیمون را تمیز و برنیو میکنیم واقعا هیچی با کلاس تر از تمیزی نیست، و تمیزی و نظم و آراستگی محیطی که هستی بهت آرامش و لذت بیشتر میده
به نام خداوندی که به زیبایی هر چه تماتر هدایت می کند
سلام خدمت دو استاد نازنین و زیبا
نمیدونم گفتگوی بین خدا و استاد قبل سفر چی بوده که به چنین جاهای زیبا و نابی هدایت شده اند و قطعا گفتگوی بسیار لذت بخشی بوده!چون منی که تازه دارم قوانین رو درک میکنم بسیار مسرت بخشه که به هر چی فکر میکنم،روی هر چیزی تمرکز میکنم و هر چیزی رو آگاهانه تجسم میکنم می بینم از جنس همون و خیلی بهتر از اونی که مد نظر من بود خدا برام در نظر گرفت و خوشا به حال استادم که تکاملش رو طی کرده و شده یکی از صالحین،یکی از وارثین!
تو سفری که به شمال زیبا داشتم جریان این هدایت برایم خیلی آشکارتر شد بقول ابراهیم عزیز کلا این سفر با سفرای قبلی خیلی فرق داشت!چون اون موقع ها تنهایی می رفتم ولی اینبار در هر نقطه حضور خدا رو احساس میکردم!وقتی بارون شدیدی میومد و همه جا در طراوات و آرامش و سکون فرا می رفت،وقتی قطره قطره های شبنم بعد بارون روی برگ ها و گلبرگ ها می نشست!قدرت خدا رو میدیدم!وقتی باد ابرها رو توی آسمون جمع میکرد و من به یاد اون آیه که میگه تمام آسمان را مسخر شما کردیم میافتادم!وقتی آبی که از بارش باران در رودخانه ها رقص کنان به سمت دریا می رفتند همون جا نگاه خدا رو میدیدم!وقتی عظمت دریا!عظمت آب و موج های زیبا رو میدیدم خدا در گوشم زمزمه میکرد همه ی این ها رو برای توخلق کردم و قطرات اشک گوشه ی چشمانم نقش می بست!وقتی رقص و پایکوبی مردم خوشحال رو میدیدم با خودم میگفتم همینه!لحظه لحظه ی زندگی باید با لذت و خوشی سر بشه وقتی هر جایی رو نگاه میکردم ردپای زیبای خدا رو میدیدم خیلی چیزا برام آشکار میشد که همه ی این نظم و هماهنگی رو قدرتی بزرگ چون معبودم هدایت میکنه!ولی قبلا بادی به هر سو بودم و اصلا از قانون هدایت چیزی نمی دونستم و هر چی پیش میومد فکر میکردم همیشه برای همه اینطوریه!ولی این سفر با اینکه مدت زمانش کوتاه بود ولی به خداوندی خدا هر آنچه را که خواسته بودم تو این سفر کوتاه مدت تجربه کردم و لذت بردم
الان من اگه ماه آینده دوباره فرصت یه سفر دیگه برام پیش بیاد بهتر میتونم روی خواسته هام و هر آنچه که میخوام تجربه اش کنم تمرکز میکنم و این هم یکی از ویژگی های تحسین برانگیز استاد هست که آگاهانه هر آنچه رو که میخواد تجربه کنه با ارسال فرکانس های درست خودش رو در مدار دریافت اون خواسته ها قرار میده!!!
یه همسفری داشتم تو این سفر که عاااشق گاو بود و هر روز برام عکس های اونا رو در طبیعت زیبای سوییس می فرستاد و میگفت آرزوم اینه که یه جایی اینطوری بتونم با اونا عکس بگیرم و کلا از این قانون و خدا و قدرت تجسم چیزی نمیدونه ولی ناآگاهانه میخواست !که توی یکی از روزا که بارون بشدت میبارید و نمی شد پیاده رفت گفتم بیا دوتایی پیاده روی کنم ولی ایشون گفتند خیس میشم منم گفتم اصلا برای خیس شدن اومدیم اگه قرار بود تر و تمیز و خشک بمونیم چه لزومی داشت بیاییم اینجا و ایشون پذیرفتند!بعده مدتی که رفتیم زیر بارون و خیس شدیم بالای یه تپه ی بزرگی که آدم به سختی میتونه بایسته دیدیم سه تا گاو خوشگل و خوش رنگ بین چمن های زیبا در هوای ابری و بارانی مشغول چریدن هستند و تا نگاهمون به اینا افتاد دوتایی باهم گفتیم وااااای و رفتیم و عکس های بسیار زیبایی که بخدا انگار دشت های سرسبز سوئیس بود که در آرامش کامل بالای یه تپه ی نسبتا بلند بودن و چقدر لذت بردیم از اینکه همونی که قبل سفر خواسته بودیم شد!دوستم که خیلی شوکه شده بود گفت چطوری میشه که این طوری میشه و هر چیزی که واقعا و از ته دل میخواییم برامون انجام میشه؟!من تو دلم فقط گفتم خدا و ایشون چون به این جور چیزا اعتقادی ندارن هیچی نگفتم ولی دیدم که با خواستن از ته دل میشه هر آنچه رو که میخوای بدست بیاری!!!
من قبل سفر و طی سفرهای دور امریکا هر آنچه رو که استاد و مریم جان از دیدنش لذت برده بودن و منم همون لحظه برام خواسته شده بود طی این سفر تجربه کردم و هر لحظه سپاسگذار خدایم که در جا اجابت میکند و هدایت می کند و فکر میکنم ما شاگردان استاد با دیدن این فایل ها ظرف خواسته هامونم بزرگ میشه و فرق ما با سایره افراد در همینه مثلا دوستم میگفت من دیگه آرزویی ندارم چون آنچه که میخواستم شد ولی منی که شاگرد چنین استادی هستم سقف آرزوهام رو بزرگ و خواسته هام رو بی نهایت میکنم و آرزوی سفر کردن به دور دنیا و دیدن تموم کشورها رو تو سرم می پرورونم چون میدونم می رسم به کمک الله مهربانم!چون میدونم من اومدم لذت های زیادی رو کسب کنم و هر آنچه رو که بخوام میتونم بدست بیارم
ممنون و سپاسگذار استاد و مریم زیبا هستم که ما رو مهمون یک پیاده روی جانانه در تریل سرسبز کردند،ما رو مهمون یه رودخانه ی بسیار شفاف و زیبا کردند،ما رو مهمون یه سونای بسیار گرم در دل کوهها کردند،ما رو مهمون یه غذای لذیذ و خوشمزه به سبک قانون سلامتی و دیدن تمیزی و پاکیزگی مریم عزیز شدیم که تراک رو هم مانند خونه عین دسته گل نگه میدارن!
روز دیگر از این سفر شگفت انگیز ورویایی را با نامت ای بخشاینده ترین ومهربان ترین مهربانان آغاز میکنیم
در ابتدا بنر این فایل زیبا شخصی که چه آرامش خیالی داره وچه حس فوق العادهای به مخاطبش میده
این احساس آرامش وسبکی ورهایی نتیجه باورهای توحیدی وشجاعت وجسارتی است که مریم جان در هر فایل از خود نشان داده وبرا من درسها دارد بشرط ایمان
این سفری است که به من یاد میده خوشبختی یعنی لذت بردن از هرچیزی که آن میتونه صدای جوش وخروش آب از یک رودخانه جاری باشه یا صدای قدمهایم در تریلهای پیادروی ،آسمان آبی که پهنه ای از آن با ابرهای سفید حجیمی پوشیده شده شاید در تمام این فایلها این آسمان وابر وپوشش گیاهی ودرختان سبز وتنومندکه حتی در رنگ خود هم تنوع منحصر بفردی دارند تکراری باشه ولی هردفعه برای ما احساس فوق العاده ای به همراه داره
هردفعه که فایل جدید میاد اگر کسی بیرون از ما نظاره گر باشه شاید خرده بگیره اینا که همش تکراریه ولی برای من فهیمه پراز درس هست پراز نکته وآگاهی ودر عین حال شگفتی هر روز دارم در این فایلها نمونه عینی و عملی از آگاهیهای دوره های استاد را میبینم وتحسین میکنم
هر روز بیشتر وبیشتردارم نتایج توکل وسرسپردگی،باورداشتن به نعمت ووفراوانی،نچسبیدن به زیبایی ها و لذت بردن از آنها وهدایت شدن به زیباییهای بیشتر وشگفت انگیزتر وتحسین کردن هرچیزی هرشخصی در هر سن هرجنس از هر دین ومذهبی را میبینم وآگاهانه تایید میکنم بله این است رمز موفقیت
با این فایلهای سفرنامه هرروز باور های قدرتمندکننده ای در مورد ثروت ونعمت ودسترسی آسان به آن واینکه همه به یک اندازه به این ثروت ونعمت ها دسترسی داریم به شرط ایمان در ناخودآگاه ما شکل میگیره وچقدر عالی میشه که ما با لذت بردن بیشتر حتی از پرواز هواپیما در این آسمان آبی وفرود آن ویا آن خانه زیبا در بین آن درختان وماندن در احساس خوب این باورهارا در ذهن خود نهادینه کنم و یاد بگیرم چون مریم جان واستادعزیز ،تحسین کردن وسپاس گزاری ورها کردن واشتیاق داشتن در نگاه کردن به هرچیزی هرچند کوچک، آنقدر تمرین کنم تا جزئی از شخصیتم شود
ودر هر فایل احترامی که این مردم برای کشور خود وبرای نعمتها وثروتهای جاری آن قائلند برام تحسین برانگیز هست اینکه بسته به موقعیت هر جایی بانصب یه تابلو به طور مختصر بیان میکنند سگ باخود نبرید آتش روشن نکنید کمپ نزنید وتیراندازی نکنید واین یعنی احترام به طبیعت ،واین یعنی سپاسگزاری از این طبیعت زیبا
ویه مورد دیگه که متوجه شدم این مردم ذهن های ثروت مندی دارند ویاد گرفتند از ساده ترین روشها ثروت آفرینی کنند وچقدر قابل تحسین وستودنی هستند
یکی دیگه از ویژه گیهای فایلها این است که خانواده های زیادی میبینم حتی با بچه های کوچیک در حال لذت بردن وشادی کردن هستند
داره برام باور پذیر میشه که زن ومرد به یک اندازه توانمند هستند وقتی میبینم خانمی با دوبچه کوچیک بدون همسرش آمده تا از تعطیلی آخر هفته اش واین مکان بینظیر نهایت استفاده را ببره ویا آن خانمی که به تنهایی ایستاده برا روی قایق در حال پارو زدن هست
وچقدر برام باور پذیر میشه این باور که روابط عالی وعاشقانه وجود داره آن هم به فراوانی وسن هم نمیشناسه
یاد میگیرم من به جای یاد دادن ترس ونگرانی به فرزندانم اعتماد به نفس و جرأت وشجاعت یاد بدم اجازه بدم تا توانایی های خود را محک بزنند وپا روی ترسهایشان بزارند وخود را قوی تر کنند برای قدمهای بعدی وبرعکس آنچه تاکنون فکر میکردم متوجه میشم نظام خانواده در این کشور جریان داره ومستحکم هست وهر طرف بدون وابستگی مسئولیت زندگی خود را میپذیره
استادجان زیبایی های این شهر فوق العاده از آن تصاویری که درون گرفت بی نظیر است وآنقدر این زیبایی ها چشم نواز است که در قوه تخیلم نمیگنجد فقط دوست دارم ساعتها بشینم وبا معبودم باخالق این زیبایی ها در کنار این رودخانه جاری در علفزارها زیر سایه درختان مراقبه کنم سجده شکر به جا آورم
سپاسگزارم از شما ومریم عزیز که هرروز نمای جدیدی از زیبایی وشگفتی این جهان زیبا را به ما نشان میدهید
سلااااااااااااااااااامی گرم به همگی
بنام خدا
خدایا شکرت برای یه سفر دیگه یه طبیعت دیگه و یه روز دیگه با استاد ومریم خانم و باز هم با سخاوت تمام همه چیزو به ما نشون میدن ومن از شما سپاسگزارم
چقدر خوبن این تریلها ابتدای هر تریل یه تابلو راهنما هستش اینقدر هم سرسبز و زیبان دلم میخواد فقط قدم بزنم این زیباییها رو نگاه کنم باز هم رسیدیم به یه رود دیگه چقدر این کشور پر آب و پر بارانه برا همین طبیعت سرسبزی داره مبارکتون باشه این نعمتها خدایا به ما هم بده
واقعا قدم زدن حال میده تو این هوا میرم توی رودخونه پاهامو میزارم توی آب سرد اوووووووووو به قول مریم خانم زنبوره برخلاف جهت رود قدم میزنم و راه میرم میررررررم ومیررررررررم و حس خوب و عشق رو از این آب زلال و پاک میگیرم نفس میکشم و از این اکسیژن ناب و این آسمون بسیار زیبا و این همه سرسبزی اطراف حالم خوب میشه خدایا شکرت
به رسم اسداله عزیز یا این آهنگ افتادم
هوایی رو که تو نفس میکشی دارم راه میرم بغل میکنم
تو با من بمون تا ته این سفر من این ماهو ماه عسل میکنم
همه عمر من سجده کردم به تو من از حسرت غیر تو خالیم
هنوزم زمان پرستیدنت برام هیچ فرقی نداره کیم
خدایا شکرت برای این تصاویر زیبا برای این درون بچه برای استاد و مریم خانم زیبا
والا فقط باید نگاه کنم و حس کنم منم اونجام و حرفی نزنم
بزن بریم هات اسپرینگ ورودی تمیز و مرتب با آدمهایی تمیز و مرتب سولاریوم هم داره چقدر جای خوبی برای استراحت و نوشیدن آب طعم داره با لیمو وخیار و آهنگ و به به
قدم میزنیم میرسیم ورودی غار از پله ها پایین میریم گرماشو حس میکنم بخار آب گرم رو روی تنم حس میکنم گرمای کف پامو به خاط راه رفتن روی زمین گرم حس میکنم بعدش میشینم روی اون سنگهای گرم به قول مریم جون سلولهام داره باز میشه و مواد لازم رو از طریق هو ا و کف زمین و بخار و آبگرم و همه جوره مواد معدنی لازم رو جذب میکنه خدایا شکرت
بعدش شلنگ آب سرد رو میگرم رو بدنم تا حسابی خنک بشهچقدر حسش خوبه خدایا شکرت توی این هوای گرم دوبار و باز همون گرما از طریق بخار هوا از طریق کف زمین و سنگها به بدنم میرسه و من حسش میکنم
بازم جاده سرسبز اووووووووووویه خونه بالای کوه وسط درختا زندگی توش باید خیلی دلپذیر باشه یه هواپیما هم از بالاسرمون رد شد چقدر نزدیکه
شیشه رو پایین میکشیم تا هوای تمیز به صورتمون بخوره بعد اون غار آب گرم این هوا میچسبه
یه دریاچه کوچوی زیبا با کلی آدم باحال که هرکسی سرش به کار خودش گرمه و داره از این طبیعت لذت میبره حتی بچه های کوچولو هم با اون قایقهای تخت دارن کیف میکنن توی سطح آب خدایا شکرت
استاد گشنش شده و داره بساط نهارو آماده میکنه اوووو نینجای نازنین چی پخته نوش جونتون گوارای وجود
خدایا سپاسگزارم برای وجود این سایت و این اساتید و این دوستان که باعث میشه حال من خوب باشه از همه چیز و همه کس فارغ بشم حسم خوب بشه خدایا شکرت
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر، شایسته خانم و همسفران عزیزم – سفر به دور آمریکا _ قسمت 20
دیدن این تصاویر زیبا از ارتفاع و دیدن درختان سرو زیبا و کوه هایی در دوردست در کنار رودخانه ای روان، منو یاد نقاشی های باب راس میندازه و چقدر این تصاویر به لطف تصاویر این درون و موسیقی پس زمینه اش ، زیبا و چشم نواز هستند و روح و ذهنمان را سیراب می کنند. چقدر رانندگی در چنین مسیرهایی لذت بخش و مفرح است و اصلا گذر زمان را نمیشود احساس کرد. دیدن این کوه های زیبا هم منو برد به خاطرات کودکی و نوجوانیم و دیدن کارتون بچه های کوه آلپ. و این مسیر تریل پیاده روی
زیبا که طبق معمول تابلویی در ابتدای مسیر به ما اطلاعات لازم و کافی رو در مورد مسیر به ما می دهد و چقدر دیدن این سرویس و خدمات به گردشگران و توریست ها و این وحدت رویه ستودنی و قابل تحسین است. و چقدر رویایی و جذابه و شگفت انگیزه این پرنده ساخت بشر که دست براش تکون میدی و میاد میشینه تو آغوشت. جل الخالق! خدایا شکرررررت بابت این همه نعمت .یارب تو را سپاس بابت اینهمه زیبایی.
بریم سراغ چشمه های آب گرم (HOT_SPRINGS) و صفایی به بدنمون بدیم. واقعیتش چشمه های آب گرم خیلی دیده ام چه در استانمون چه در جاهای دیگر مثل سرعین ولی تا به حال چشمه آب گرم درون غار تا به حال ندیده بودم و این هم از معجزات خداوند و از برکات سفرنامه است.
وقتی که استاد وارد این مرکز میشن و با خانمی که پشت پیشخوان قرار دارند صحبت می کنند یه خانم دیگه ای در قسمت جلوتر و نزدیک ورودی
شیک و آنکارد و مرتب با بدنی صاف که منو یاد ایست خبر دارهای نظامی میندازه وایستاده و چقدر دیدن این صحنه (دقیقه 5:36 ) برای من ستودنی است. و نشان از تعهد بالای افراد به وظیفه و کاریست که انجام می دهند. در حالی که در نگاه اول بودن یا نبودن آن فرد فرقی نمیکنه! یا اگه اون شخص نشسته یاشه یا شل و ول و ریلکس باشه به جایی بر نخوره ولی این شکل و شمایل برای این شخص تعریف شده است و وظیفه و کارش اینه که این احساس خوب و این احترام فوق العاده رو به بازدید کننده و گردشگر بدهد که هم گردشگر احساس خوب و احساس احترام کند و هم از دیدن چنین فردی و چنین احترام و استقبالی به وجد بیاید!
وارد سالن سولاریوم (solarium) میشیم که برای استراحت و ریلکس کردن منظور شده است. وقتی که وارد این سالن شدیم سوالی که درذهن من اومد این بود که واقعآ چه حکمتیه که هر کجا استاد میرن اینقدر خلوته و انگار بصورت اختصاصی برای ایشون در نظر گرفته شده یا ما داریم فیلم می بینیم و فضا از قبل چیده شده؟! و جوابی که به ذهنم اومد این بود که همه اینها فقط میتونه نتیجه یه چیز باشه اونم بودن در زمان مناسب در مکان مناسب! اگر تخت های سالن استراحت و ریلکسیشن رو دقت کرده باشید همگی خالی بودن! و این تائیدیست بر این پیش فرض ذهنیم.
آقا لذت بودن در این حمام و سونای آب گرم طبیعی یه طرف لذت دوش آب سرد یه طرف! اینو کسانی می تونند درک کنند که در سونا دوش آب سرد گرفته باشند یا از جکوزی آب گرم پریده باشند به حوضچه آب سرد! اینقــــــدِه خوووووووبـــــه!
تاثیر چشمه آب گرم و آرامش و ریلکسیشنی که ایجاد میکنه رو به وضوح در صورت مریم جان میشه مشاهده کرد و مطمئنم یه خواب باکیفیت رو بدنش داره فریاد میزنه و انگار خودشم از این تاثیر و واکنش بدنش متعجب و حیرت زده است!
دیدن این کلبه زیبا در دل کوه و جنگل چقدر زیباست و داشتن یه کلبه جنگلی زیبا هم رفت جزء خواسته ها و آرزوهایم.و همزمان دیدن یک هواپیمای غول پیکر زیبا از نمای زیر آن و در ادامه مسیر دیدن یک هواپیمای خفن دیگر که مثل ماشین های مدل بالا فیس متفاوتی داشت ، نشان بودن فرودگاه در کنار این جاده زیبا دارد و همه جوره جنس ما جوره!
تمرین کردن و لذت بردن از قایق سواری در این رودخانه کم عمق هم ابتکار جالبیست که لذت خودش را دارد. و از نحوه هدایت و پارو زدن بچه ها کلی لذت بردم. عزیزان اگر تصور می کنید پارو زدن و هدایت قایق کار خیلی راحتیه، سخت در اشتباهید! زیرا این تجربه ایست که خودم دارم و هنگامی که یک قایق بادی 6 نفره گرفتم تا مدتی پارو زدن و هدایت قایق برایم سخت بود و با تمرین فوت و فن کار رو یاد گرفتم و اینجور نیست که برای بار اول پارو دست بگیرید و قایق سواری کنید( ایموجی خنده اشک دار با یادآوری خاطرات خودم)
یکی دیگه از عجایب خداوند و شگفتی هایش همین ماسه کنار رودخونه است که انگار ساحل دریاست! در حالی که میدونیم و دیدیم که کنار رودخونه به دلیل جریان سریع و تند آب معمولا سنگ های ریز و درشت فروان دیده میشه نه ماسه های ریز و اینم از نکات حالب این فایل بود. جل الخالق!
این رودخونه ای که استاد برای اطراق و صرف نهار در تصاویر نشون دادن دقیقآ عین رودخانه جنگل تیلاکنار متل قو (سلمانشهر) است و کسانی که این مسیر رو رفتن قطعآ اینو تائید می کنند. و باز هم قانون سلامتی و نهاری لذیذ با دستگاه خفن نینجا! آقا ما هر چی گشتیم منطقه آزاد لوازم خانگی به چشممون نخورد یا اینکه ما به اون پاساژها هدایت نشدیم وگرنه دوست داشتم اگه این مدل دستگاه گریل رو دیدم بخرم که ان شاالله اینم اجابت میشه. نووووش جووونتــــــون این غذای لذیذ و خوش رنگ.
و آخرین جمله رو از قول مریم جان بگم که از صبح که این فایل رو دیدم تو ذهنم حک شد و واقعآ جملات ایشون هم مثل استاد باید با طلا نوشت و آن اینکه هیچ چیز با کلاس تر از تمیزی نیست! راجع به این جمله میتوان صفحه ها نوشت از بس عمیق و پر مفهومه و دوست دارم عزیزان برای لحظاتی هم شده به این جمله فکر کنند. ممنونم بابت این فایل زیبا و خداوند را شاکرم بابت درسهای زیادی که از این فایل گرفتم. در پناه حق عزیزان.
سلام به برای عزیزم
سپاسگزارم که نوشتی یه کامنت پر از نکته و جز به جز انگار فایل از اول دیدم با دقت بیشتر
خیلی قشنگ توصیفش کردی
یه چیزی تو کامنتت نوشتی که دیدن این چشمه های اب گرم منو یاد چشمه های اب گرم استانمون داره
مگه ایلام چشمه آب گرم داره
برام جالب بود گفتی
اخه از دوستم در مورد اب گرم ایلام نشنیده بودم و گرنه بقیه جاهای تفریحیشو گفته بود یا تو اینستا دیده بودم
تجربه پارو زدن قایق هم عالی گفتی اخه منم فک کردم عه بچه ها انجام میدن چه راحته خخخخ نمیدونستم سخته
راسی هر منتظر جواو کامنتت بیم وتم شاید جواو دایته و هنو تایید نویه در مورد
ادرس فایله یا اسم فایل بوشی ارا یارو خواسته
بعد دواره وتم شاید حتما خوت نتواستی جواو بیت که بچم پیدای کم یا
اگریش اویشی خدا هدایت بکی مشکل نیه برا حتما خدا و روش تر خوی هدایت که
اصراری بر ای کاره نیه حتما در زمان و مکان مناسب و ای چشته هدایت اویمن
بازم مرسی که نوشتی
دلت شاد و لویت خنه بو
در پناه خدا بویت
خدا را شکر که به سلامتی خوت و خانوادتیش و سفر هاتی
یا حق
سلام مجدد و برای عزیزم
اقا بوخش کامنتت امرو رسیه دسم
مه چون خیلی طول کیشا کامنتت
صبح ای کامنت نویسام ارات دیم عه کامنتت رسیه بعد هاتم ویرایش بکم دیم در اتتظار تاییده وتم عیب نره حتما حکمت دره و خدا خوی زانه
بابت جواوت دست درد نکه
سپاسگزارم برا
پیدای کردم خورت کم
ای بیل چشته بوشم دیشو چیمنه عروسی دت رفیق براکم چنه خوش بی البته داداشم نیشت چوپی بگریم وت غریبه ان
ولی مه هراهنگ خونسیا قر و نام کمرداشتم و گرد برارزا بویچکلم خومان قر دیایمن
ایمه جور او خزلیل طرف اویه قاطیه عروسیمان اگ قاطی ناو پیال نارقصن نیزانم خوشان نیته اویشن ژن ناو و نام رقص درد نیخوای.خخخخ
وتم یه تعریف کم کمی خکش بویت
باز مرسی نویسای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِکَ ۖ وَکُنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ ﴿٨٢﴾
و از شیطان ها کسانی را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصی و کارهایی غیر از آن انجام می دادند، و ما نگهبان آنان بودیم. (82)
وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿٨٣﴾
و ایوب را [یاد کن] هنگامی که پروردگارش را ندا داد که مرا آسیب و سختی رسیده و تو مهربان ترین مهربانانی. (83)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ ۖ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَىٰ لِلْعَابِدِینَ ﴿٨4﴾
پس ندایش را اجابت کردیم و آنچه از آسیب و سختی به او بود برطرف نمودیم، و خانواده اش را [که در حادثه ها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او عطا کردیم که رحمتی از سوی ما و مایه پند و تذکری برای عبادت کنندگان بود.(84)
وَإِسْمَاعِیلَ وَإِدْرِیسَ وَذَا الْکِفْلِ ۖ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿٨5﴾
و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را [یاد کن] که همه از شکیبایان بودند. (85)
وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِی رَحْمَتِنَا ۖ إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿٨6﴾
و آنان را در رحمت خود درآوردیم، چون از شایستگان بودند. (86)
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿٨٧﴾
و صاحب ماهی [حضرت یونس] را [یاد کن] زمانی که خشمناک [از میان قومش] رفت و گمان کرد که ما [زندگی را] بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس در تاریکی ها [ی شب، زیر آب، و دل ماهی] ندا داد که معبودی جز تو نیست تو از هر عیب و نقصی منزّهی، همانا من از ستمکارانم. (87)
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ ۚ وَکَذَٰلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ ﴿٨٨﴾
پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم؛ و این گونه مؤمنان را نجات می دهیم. (88)
وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ ﴿٨٩﴾
و زکریا را [یاد کن] زمانی که پروردگارش را ندا داد: پروردگارا! مرا تنها [و بی فرزند] مگذار؛ و تو بهترین وارثانی. (89)
فَاسْتَجَبْنَالَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَىٰ وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ ۚ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ ﴿٩٠﴾
پس [ندای] او را اجابت کردیم و یحیی را به او بخشیدیم و نازایی همسرش را برای وی اصلاح نمودیم، آنان همواره در کارهای خیر میشتافتند، و ما را از روی امید و بیم می خواندند، و پیوسته در برابر ما فروتن بودند. (90)
وَالَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آیَهً لِلْعَالَمِینَ ﴿٩١﴾
و آن [زن را یاد کن] که دامن خود را پاک نگه داشت، پس ما از روح خود در او دمیدیم و او و پسرش را نشانه ای [بزرگ از قدرت خود] برای جهانیان قرار دادیم. (91)
إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿٩٢﴾
و بی تردید این آیین شماست در حالی که آیینی یگانه است و منم پروردگار شما پس مرا بپرستید. (92)
======================================================================
الله مهربان من،من نمیدونم،شما میدونی،من بلد نیستم،شما بلدی،بهم کمک کن تا یکبار دیگه سعادت هم صحبتی با بندگان صالحت رو داشته باشم.شما به قلب من آگاهی ومیدونی من برای یک جمله نوشتن به نور شما فقیرم،دستم رو بگیر و هدایتم کن همونطور که خودت گفتی سرپرست اهل ایمانی و اونها رو از ظلمات نفس خودشون به سمت نورت هدایت میکنی
تو که نور آسمون ها و زمینی،مارو از زیر آورهای خود ساخته نجات بده ،همونطور که ایوب و یونس و اسماعیل و ادریس و مریم …رو نجات دادی…
========================================================================
سلام و سلامتی و نور و عشق ورحمت الله یکتا به استادِ دلبرم،به دلبرِ شیرین استادم و به بندگان صالح خداوند مقیم در غارحرای 1445 هجری قمری
الهی که هرجای این دنیا،زیر آسمون پهناور خداوند هستید،حال دلتون عالیِ عالی باشه …
در حال حاضر عین مخلوق نجیب خدا،بزغاله ی عزیزم زل زدم به صفحه ی لپ تاپ و نمیدونم چی باید بنویسم و همچنان منتظر هدایت الله،به قول استاد وقتی مطمئنی اونطرف خط یکی هست که به تماس شما پاسخ میده،گوشی رو برمیداری زنگ میزنی!
پس من چرا تماس رو برقرار نکنم؟
بالاخره که جواب میده …
همیشه جواب داده!
استاد تو جلسه 5 قدم ده میگه:
شما وقتی قرآن رو مطالعه میکنی میبینی الله همش داره میگه فلانی این درخواست رو داشت،اجابت شد!
نمیاد بگه چه جوری که! میگه انجام شد!
یعنی داره باور سازی میکنه!که امکان پذیره !شدنیه!
حالا ما میایم همش درگیری چگونگی میشیم!
چه جوری میخواد فلان ثروت وارد زندگیم بشه؟
چه جوری فلان بیماریم درمان بشه؟
چه جوری فلان رابطه ی عاطفی ایجاد بشه؟
چه جوری اون مهاجرت اتفاق میفته؟
مسئله اینکه اصلا ما باور داریم این اتفاق شدنیه؟
آیا ایمان داریم یک الله ی هست که قدرت کل جهان دستشه ؟
که ویژگی خودش رو در تنها آیه ای که با إِذَا سَأَلَکَ شروع میشه اینطور اعلام کرده:
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ
چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به نداى کسى که مرا بخواند پاسخ مىدهم.
پس قدم اول: باید باور کنیم درخواست های ما قطعا و حتما اجابت میشه!
وقتی باور میکنیم مسیرش هم قدم به قدم به ما گفته میشه…
مثلا تو همین صفحه ی 329 قرآن که من برای نوشتن کامنت بهش هدایت شدم و در ابتدای کامنت نوشتم
آیه های 82 تا 92 سوره انبیا الله انقدر خووشگل و شیرین داره به ما هینت میده و میگه:
سلیمان از ما ملک و ثروت خواست،ما حتی دیوها رو به خدمت سلیمان درآوردیم.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
ایوب از ما درخواست کمک کرد،ما هم درد و رنجش رو برطرف کردیم،هم خانواده ش رو بهش برگردوندیم.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
یونس به خودش ظلم کرد،افتاد تو دل کوسه،گفت خدایا من اشتباه کردم،تو نجاتم بده،ماهم ببخشیدیمش و از دل کوسه آوردیمش بیرون!
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
زکریا درخواست فرزند میکنه،میگه من خیلی سنم بالاست ولی دلم یک وارث میخواد و بهم بچه بده و خداوند بهشون یحیی رو هدیه میده.
نگفت چه جوری!گفت این کار انجام شد.
حالا منِ سعیده که ادعا میکنم خیلی این روزها تمرکزم روی قرآنه،چقدر تونستم از همین آیه های سوره انبیا برای خودم باورسازی کنم از قدرت الله ….؟
همون الله ی که اونارو نجات داده و خواسته هاشون رو به آسونی بهشون عطا کرده،همون الله ، ایلیا ی 4 ساله رو که افتاده توی چاه و سرش دچار خونریزی میشه رو نجات میده …امروز صحیح و سلامت از بخش icu مرخصش میکنه میره بخش و بعدشم انشالله خونه …
منِ سعیده چقدر حواسم هست درس بگیرم ازین آیات و اتفاقات؟
منِ سعیده چند مرده حلاجم این وسط …؟
چقدر دیگه میتونم توحیدی عمل کنم؟
به همون میزان ظرف نعمتم آماده ی دریافت خواسته هام میشه
همون طور که الله در ادامه ی آیه فوق العاده ی186 بقره میگه :
فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند
نمونه ش همین کامنت،من واقعا هیچ ایده ای نداشتم که چی باید بنویسم،اما ایمانم رو نشون دادم،وضو گرفتم،لپ تاپ رو باز کردم و اومدم تو سایت،نیت صلاتِ سایت کردم و قرآن رو باز کردم و آیاتی که اومد رو نوشتم …
سمتِ خودم رو درست انجام دادم و منتظر هدایت الله موندم تا سمت خودش رو خوب انجام بده و بهم بگه چی بنویسم …
و این اتفاق افتاد …
چون من باور داشتم خداوند حتما به من میگه!
آیا برای خواسته های دیگه م هم همین قدر باور سفت و سخت دارم؟
عیب که از خداوند نیست،عیب از ظرف دریافت منه،من باید تلاشمو بیشتر کنم وگرنه به الله قسم خداوند از ما مشتاقتر ما به خواسته هامون برسیم.
یک نکته ی قشنگ دیگه که دلم میخواد درمورد این ایات بنویسم و یکبار دیگه نگاه سیستمی بودن خداوند رو که از استادعباسمنش یاد گرفتم برای خودم مرور کنم اینکه :
توی این آیه ها تموم درخواست ها به سمت رب،به صورت مفرده!
چون قدرت دست یک نفره!دست فرمانرواست!
و پاسخ این درخواست ها به صورت جمعه و از این کلمه استفاده شده:
فَاسْتَجَبْنَا:پس [ندای] او را اجابت کردیم
پس درخواست ها،خواسته ها،هرچیزی که هست فقط و فقط برای یک قدرت رب ارسال میشه.
طبق آیه
کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا
هر یک از این دو گروه را از عطای پروردگارت، بهره و کمک میدهیم؛ و عطای پروردگارت هرگز (از کسی) منع نشده است.
تمامی درخواست ها حتما و قطعا از لطف پروردگار اجابت میشه.
و بعد به صورت سیستم و از طریق بینهایت دستانت خداوند وارد زندگی ما میشه …
پس منِ سعیده، هرچیزی که بخوام درخواستش رو به الله میدم.سمت خودم رو درست و عالی انجام میدم تا مرحله ی دریافت انجام بشه و منتظر هدایت ها و دستان بینظیر خداوند میمونم.
ایزی ایزی تامام تامام … :)
خدای بزرگ و قشنگ و دلبر و شیرین زبونم،هرکسی ندونه،من میدونم که هیییییچی نداشتم برای نوشتن و شما کمکم کردی که بنویسم تا درک و آگاهیم بالاتر بره،فرکانسم اوج بگیره،قلبم به نور ایمانت روشن بشه و سعادت هم صحبتی با بندگان صالحت رو داشته باشم.دوستت دارم و میبوسمت و مررررسی که هستی تو تموم لحظه های زندگیم.تموم کار وبار زندگیم رو به شما میسپااارم که به حال ما بندگانت آگاهی…جااانی و دلی …ای دل و جاااااانم همه توووووو
سلام سعیده ی عزیزم. بهت تبریک میگم این درک از آیات قرآن رو .من واقعا لذت میبرم وتا جایی که برام مقدور باشه کامنتهات که قرآنی ونکات قرآنی داره رو تو دفترم می نویسم عزیزم.
خواهر قشنگ ونازم خداروبابت وجودت ،بابت وجود این سایت ،بابت وجود استاد عزیزو این مکان الهی وبابت وجود نت که کمکم میکنه تا به این سایت الهی وصل بشم شکر میگم .
خواهر زیبا صورت وزیبا سیرتم!
بازهم برامون از قران ودرکهایی که ازش میگیری بنویس.
من خودم به تنهایی همیشه هر فایلی استاد میذاره منتطرم تا کامنت قرآنی تو رو بخونم.
ممنونم عزیزم که برامون با قلم زیبا ودرک الهیت می نویسی.
برات آرزوی خوشبختی ،سعادت وثروت روز افزون از درگاه الله یکتا دارم.
روی ماهتو می بوسم عزیزم.
سلام سعیده ی عزیزم. بهت تبریک میگم این درک از آیات قرآن رو .من واقعا لذت میبرم وتا جایی که برام مقدور باشه کامنتهات که قرآنی ونکات قرآنی داره رو تو دفترم می نویسم عزیزم.
خواهر قشنگ ونازم خداروبابت وجودت ،بابت وجود این سایت ،بابت وجود استاد عزیزو این مکان الهی وبابت وجود نت که کمکم میکنه تا به این سایت الهی وصل بشم شکر میگم .
خواهر زیبا صورت وزیبا سیرتم!
بازهم برامون از قران ودرکهایی که ازش میگیری بنویس.
من خودم به تنهایی همیشه هر فایلی استاد میذاره منتطرم تا کامنت قرآنی تو رو بخونم.
ممنونم عزیزم که برامون با قلم زیبا ودرک الهیت می نویسی.
برات آرزوی خوشبختی ،سعادت وثروت روز افزون از درگاه الله یکتا دارم.
روی ماهتو می بوسم عزیزم.
فقط اگر ممکنه بگید از کدوم سایت به صفحه تصادفی از قران هدایت میشید.من راستش گشتم ولی نتونستم پیدا کنم. سایتهایی که پیدا کردم به یک آیه هدایت می کرد.
ممنون عزیزم
سلام به خواهر عزیزم سعیده خانم
چه قدر شما خوبید
چه قدر شما بی نظیرین
خدایا شکرت که در مدار خوندن کامنت شما قرار گرفتم
خدایا شکرت که با دوستانی همچون شما در این سایت حضور دارم
چه قدر فرکانس این کامنت های شما بالاست که دل هر خواننده ای رو مجذوب میکنه
با اینکه ایمیل خودم رو برای دریافت کامنت شما دریافت کردم ولی قبل اینکه ایمیل بیاد
پیام شمارو پیدا میکنم و میخونم
مبارکت باشه این همصحبتی با پروردگار
واقعن مبارکت باشه همین الان که دارم مینویسم برات اشکام در اومد چون میدونم چه حسی داره هم صحبت شدن با رب هم صحبت شدن با خالق
از خداوند وهاب میخام به هر خواسته ای که داری برسی خواهر عزیز
الهی آمین
چند بار میخاستم برات بنویسم وازشما تشکر کنم و الان براتون نوشتم
باز هم برامون بنویس
انشاالله هر جا این پیام رو میخونی در بهترین حس باشی
سلام سعیده عزیزم،
ممنونم ازت،
امروز داشتم به سوره انبیا فکر میکردم، چند وقت قبل وقتی از خداوند در مورد یه تصمیم هدایت خواستم و قرآن رو باز کردم این سوره برام اومد،
من معنیش رو خونده بودم اما کلیت اون رو درک نکرده بودم و خیلی دوست داشتم بدونم اون معنای اصلی این سوره رو، و امشب پاسخم رو از کامنت تو که توی ایمیلم اومد دریافت کردم،
خدا رو شکر میکنم به خاطر اجابتش، همیشه اجابت میکنه،
فقط من باید ظرف دریافتم رو وسیع کنم،
خدایا شکرت،
چقدر این سایت جای عالیه برای افزایش آگاهی و دریافت هدایت های خداوند،
چقدر کامنت های تو عالیه،
ممنون که مینویسی و همه بچه های سایت رو سرشار میکنی از نور آگاهی،
خداوند خودش قطعا بهت پاداش میده به خاطر این آگاهی های که کسب میکنی و اون رو با عشق و سخاوت در اختیار کسانی قرار میدی که تو فرکانس دریافتش هستند. کاری که تو میکنی درست مثل کاری هست که استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عشق انجام میدن، ممنونم ازت سعیده عزیزم. انشاءالله به تمام خواسته هات میرسی،
بنام خالقمون
سلام و درود فراوان
بر خواهر گلم ”
بر خواهر نازنینم ”
وقت عالی ”
متعالی ”
که از صمیم قلبم دوسش دارم ” و عاشقانه، عاشقش هستم ”
الهی شکر که به ما استاد گرامی رو دادی ”
مریم شایسته ای دادی ”
که شایسته ست ”
سعیده نازنین و عشق رو دادی ”
الهی شکر ”
به خاطر تک تک دوستان ”
چقدر من خوشبختم ”
که این همه ثروت و نعمت دارم”
خدایا زبانم قاصره ”
از عظمتت ” از شکوهت ”
اول چقدر خوشحال شدم که ایلیا خوب شدن ” خدا رو شکر ” خیلی خوشحال شدم که نوشتی ” فدای خواهر ”
و بازم خدارو شاکرم که فرصت داد که کامنت خواهر گلم رو بخونم و خبر خوب شدن ایلیا” رو بشنوم ”
دستت طلا سعیده جان”
که برام نوشتی و نقطه ی آبی شما رو دریافت کردم ”
و چقدر خوشحال شدم ”
به هر حال کسی بدش نمیاد از خواهر گلش ” پیامی دریافت کنه ” ولی با توجه به اینکه دوستان براتون می نویسن و حجم کامنت ها زیاده ممکنه شما هم نرسید به تک تکشون جواب بدید ”
به هر حال مقصر خودتی از بس خوب می نویسی . خخخخ
بچه ها رو دست به قلم میکنید ”
خدا سایه ات ” رو برامون حفظ کنه ” و همیشه باشید
بنده به شخصه ” ارادت خاصی به خواهرم نازنینم
دارم و با تمام وجود دوسش دارم و این دوست داشتن انتهایی ندارد ”
کمال تشکر رو دارم ” و بهتون خسته نباشید میگم ”
بازم برامون بنویسید ”
در پناه الله مهربان باشی ”
دست گلت ”
توی دست الله
با صدای بلند که تمام بچه های سایت بشنوند ”
دوست دارم و عاشقتم”
مواظب خودت باش
”
ای فرشته ی عاشق “
برادر عزیزم ،آقا سید،سلام بروی ماهتون
سپاسگزاری من از دریافت این لطف و محبت شما،به کلمات نمیان،امیدوارم خداوند من رو لایق این عشق و نور ورحمت الهی کنه،و من رو در این مسیر ثابت قدم نگه داره،و در کنار این خانواده ی عزیز توحیدی تا آخرعمرم بمونم که تموم زندگیم پر از صلات الله باشه…
بینهایت ممنونم که وقت ارزشمندتون رو گذاشتید و با این نقطه ی آبی من رو شرمنده ی لطفتون کردید.
همیشه در پناه الله یکتا،غرق احساس عمیق خوشبختی باشید.
به نام خداوند مهربانی ها و فراوانی ها
سلام و درود خدمت شما دوست عزیزم سعیده خانم
الهی شکر
خیلی خوشحالم و خیلی راضیم و خیلی سپاسگزارم از خداوند مهربانم که هدایت شدم باز هم از دیدگاه های دلنشین و توحیدی شما لذت ببرم و درس یاد بگیرم
سعیده جان یادته چند وقت پیش محبت کردی و به سوالم در پاسخ به اینکه چطور عاشق کارم بشم یه چند تا مثال زدی!!!
من عمیق به اون حرف هایت فکر کردم و انصافاً تلاش کردم و تلاش کردم و تلاش می کنم
تا هرروز بیشتر حسم رو نسبت به کارم خوب کنم و شرایطی رو فراهم کنم (طبق فصل شش کتاب رویاهایی که رویا نیستند، من عاشق این فصلم برای من بی نهایت تاثیر گذار هستش) تا زندگی به سبک شخصی رو در تمام جنبه های زندگی ام از جمله کارم اعمال کنم
خب… :))
یه ایدهی خیلی خوبی به ذهنم رسیده که یه سری از پیگیری های تلفنی و کار های اینترنتی و … رو
میرم می نشینم تو بوستان جنگلی علوی (قبلاً هم تو کامنت هایم گفتم رویایی ترین مکان شهرم هستش یعنی انرژژژژژژییییی خالص خداوند رو من اینجا دریافت می کنم از بس که زیباست و شگفت انگیزه، عاشقشم) با عشق اونجا انجام میدهم یعنی هم کاره… هم لذت بردنِ و هم تفریح
هر از گاهی هم کلاغ ها و اونواع پرنده ها و شاپرک ها و قاصدک ها و گربه ها و خلاصه زیبایی ها خداوند رو در جای جای پارک می کنم کلیییی لذت می برم و بعضی ها وقت ها از دست کاراشون کلی می خندم، مخصوصاً گربه ها:)))
اومدم به صورت ترکیبی جلسه 6 قدم 1 و جلسه 4 قدم دوم رو گوش میدهم
فایل های باور های ثروت ساز دانلودی هم
اون هایی که بیشتر برای من تاثیر گذاره و حسم میگه بهشون نیاز دارم گوش میدهم
و…
و دو تا اهرم رنج و لذت برای دو تا هدف اساسی که خیلی هم دور از دسترس نیست رو نوشتم و هر روز روزی چند بار می خوانمش و خیلی امید دارم
امید به روزهای خیلی خیلی قشنگ تر
انصافاً این روزهام هم قشنگ هست ولی من خیلییی بیشتر از این رو می خواهم
می خواهم برسم به اونجایی که وقتی می خواهم ویدیو ضبط کنم بفرستم برای استاد
با اطمینان و قدرت بگم که من هیچچچ ربطی به اون محمد حسین قبلی ندارم
خلاصه
سعیده خانم عزیز حرف برای گفتن بسیار است ولی … خیلی خیلی بیشتر دوست دارم از نتایجم بیام بگم
این چند وقته هم چون یه سری اقدامات عملی انجام دادم مثلاً همین ایدهی رفتن و توی پارک کار هامو انجام دادن
فکر می کنم استارتش از همون پاسخی بود که شما اونجا به من دادی
دوست داشتم برایت بنویسم و تشکر کنم
بهترین ها رو برای شما خواستارم
فعلاً خدا نگهدار
سلام و خدا قوت خانم شهریاری ماشالله به اینهمه مداومت و موشکافی و ریز شدن در آیات خداوند که شما دارین
خانم شهریاری دیشب من پیام آقای زرگوشی رو باز کردم بخونم چون ایمیل این کامنت شما نیومده بود بعد بقول خودتون هدایتی تموم که شد دیدم ااااه
پیام بعدش شمایین و دقیقا وقتی بود که قبلش پاسخ شما رو در کامنت قبلیم که نشانگر لطف و محبت شماست خونده بودم .
اول میخام یه ماجرای جالب براتون بگم
دیشب بقصد رسیدن به یک کار اداری در امروز صبح که الان همونجا تو نوبتم راه افتادم غروب اومدم تو جاده مشهد از شهرمون حدود 3 ساعتی تا مشهد راهه نهایت 3و نیم ساعت
ساعت 5 راه افتادم گفتم خوبه ساعت 8 تا نهایت 9 با ترافیک اون ساعت میرسم مشهد استراحت میکنم و فردا انشالله میرم دنبال کارا
همینجوری تنهایی انداختم تو جاده و دِ بگاز
بین راه هی داشت خوابم میگرفت قهوه و میوه و تخمه و اب و دیگه کم مونده بود آبهای رادیاتور و شیشه شور ماشین رو هم بخورم که خوابم نیاد برسم
ضمن اینکه جلسه 5 قدم سوم هم داشت هی پشت سر هم پلی میشد صداشم توی بلندگوی ماشین
امااااا
از اونجایی که
هر مسیر بدو بدویی مسیر اشتباه است (امام …)
ناگهان با سرعت 120 تا یک دفعه دیدم جلو تر پلیس داره نگه میداره کم کردم تا رسیدم دیدم خدا بده برکت
ماشینه که قطار شده پشت سر هم
یعنی یک ترافیکی که بیا و ببین و رفتم در دل حرکت جوهری لاک پشتی ملت
تا یک نیم ساعتی که بقول استاد مثل اون گربه بود کتکها رو میخورد واستادیم و نمه نمه رفتیم مثلا 50 تا 100 متری جلو تر
شب شده و منم پیش بینی کردم میرسم مشهد و نماز رو اونجا بخونم
هی کم کم جلو که رفیتم دیدم نه بابا قفله
گفتم الخیر فی ما وقع
البته کماکان داشتم فایل گوش میدادم و تخمه میشکستم
چشمم افتاد به یه کامیونت که زده بود کنار ، قشنگ خوابیده بود گفتم الان وقتشه و ناباورانه در یک عملیات هدایت طلبانه زدم بیرون و ور کنار جاده یه فرش پهن کردم وضو گرفتن همانا و نماز خوندن همان
بعد ملت میومدن کنار من که میرسیدند شیشه رو میدادن پایین و با نگرانی میگفتند آقا چه خبره چرا ترافیک باز نمیشه و من میخندیدم میگفتم من دارم نماز باز شدن ترافیک میخونم شمام بیا پایین
ملت با نا امیدی ادامه میدادند و با ناله و غر میرفتند جلو 5 متر 5 متر
برای اونا میشد با ناله و غر زمونه طی
برای ما میشه با ساغر و می زمونه طی
و دوباره اومدم توی ماشین این دفعه صندلی عقب ، فایل رو پلی کردم و آروم گرفتم خوابیدم .
همچییین راحت
و بعد نمدونم چه تایمی شاید یک ساعت بیشتر از صدای تریلی ها و کامیونها که خرناسه میکشیدند و میرفتند بالا بیدار شدم دیدم اه باز شده با سرعت 20 تا 30 تا ملت دارن میرن
پریدم پشت فرمون و یا علی
بعد دو سه کیلومتری تصادفی بود که جمع شده بود و پلیس داشت ملت رو رد میکرد .
اما جالبیش تو این بود که چون تازه مسیر باز شده بود پشتش ماشین زیاد بود و عملا شما از 50 60 تا بیشتر نمتونستی بری منم توی لاین سرعت مثلا با 65 تا میرفتم دیدم یه نفری پشت سرم گیر داده هی چراغ میده
یک زانتیای بود بهش راه دادم بیاد بره و افتادم پشت سرش
دمش گرم شده بود رهگشای ما
الهام خانوم بقول آقا ابراهیم سایت،گفت پشت سر همین بگاز برو با 120 تا میرفت منم پشت سرش اون جلو راه رو باز میکرد منم بدون نگرانی و اینور اونور کردن و چراغ دادن شده بودم ممدِ اونا و از فامیلاشون که انگار قرار بود با هم برسیم .
جالبیش اینجا بود که به اول مشهد که رسیدم دیدم ااااهههه اون ماشینی که جلو من توی ترافیک بود و قیافشو از بر کرده بودم و پلاکشو
تازه داره میاد و من با کمال سرعت از بغلش گذشتم و رسیدم خونه
الانم که 9 صبحه اینجام
و این داستان ترکیبش با اون فایل استاد که میگفتند هر کی هر جا هست جای درستشه
و این که هر مسیر سختی اشتباه است و هر عجله ای و بدو بدویی هم اشتباه است کلی برام درس باحال داشت .
همه اونایی که اینجا هستیم میدونیم که ما قبلا این نبودیم
قبلا بوق یکسره بقول آقا رضای عطار روشن بوق بیابونی میزدیم توی ترافیک و میخاستیم از روی سر ملت با ماشین پرواز کنیم له کنیم ملت رو بریم جلو .اما این صبر این آرامش و این پیروی از هدایت رو همه مون توی همینجا یاد گرفتیم و من البته یه کلاس درس هم داشتم خیلی فشرده و عالی در دانشگاه آموزش عالی بنایی و ساختمون سازی
که همه ایمان آوردند که این آدم اون آدم روز اول نیست
ممنون که تا آخرش اومدین و خوندین .
یه روز هم مثل الان که منتظرم نوبتم بشه و مثل بقیه هی نمیرم بپرسم خانوم پس چی شد نوبت ما شد یا نه ما از شهرستان اومدیم راهمون دوره بچمون رو گازه و …
باید بشینم این داستان بنایی رو سیر تا پیاز بنویسم که خودش یک کتاب باحال میشه
بقول رزا در قسمت 37 گفتگو با دوستان اگه گوش کنین قول میدم یک داستان خیلی باحال براتون بگم (نقل به مضمون)
استیکر گذاری کامنت رو واگذار میکنم به خودتون
و به خدای خودتون میسپارم ش
برادر عزییزم آقا جواد،سلام بروی ماهت
آقاااااا،آقاااااا خیییییلی نامررردیه یک نفر انقدر خوب مینویسسه،انقدر کم کامنت بزااااره!!!!!
یعنی دمتون گرم،دوبار کامنتتون رو خوندم و کللی خندددیم از جملاتتون،ازین خنده انفجاری های معروف خودم ….
ازین خنده ها که هروقت توی بخش پیش میاد بچه ها میگن باز سعیده دیوونه شد :))))))))
دمتون گرم،عالی بود!
این یک درخواست کاملا رسمی و اداری و جدی از طرف خواهرتونه،لطفا بیشتر بنویسید …
ما مشتاق خوندن دست نوشته هاتون هستییییم
یک کلاس آموزشی جذاب همراه با تمرکز بر آموزش اصل در لفاف یک خاطره با معجون طنز
آقا جواد عزیزم،الهی که همیشه غرق عشق خداوند باشی،در زمان مناسب،درمکان مناسب قرار بگیری و جهانت سرشار از انسان های شایسته ای باشه که همییییشه به کمکتون میان …
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان
سلام خانم شهریاری عزیز
این درک و فهم و نتیجه گیری عالی شما را از این آیات تحسین می کنم واقعا دمت گرم
همیشه وارد سایت که میشم کامنتها را به صورت امتیاز مرتب میکنم تا دیدگاه شما را زود ببینم و بخونمش
دیشب اومدم تو سایت دیدم کامنتت در بین کامنتهای برتر نیست چون دیر کامنت گذاشته بودین
یه هفتهای هم میشه از سایت استاد ایمیل درباره فعالیتت برام ارسال نمیشه واسه همین در صفحه اول سایت در قسمت دیدگاههای برتر دانلودها وارد پروفایلت شدم و تا دیدگاهت را زودتر ببینم و بخونمش
واقعا دمت گرم خیلی چیزا از شما یاد گرفتم و برات آرزوی موفقیت در تمانی جنبههای زندگیت دارم
امید عزیزم،سلام بروی ماهت
ازت بینهایت سپاسگزارم که من رو غرق عشق و نور خداوند کردی،تحسین شما تجلی قشنگی روح خودته برادر عزیزم،ازت ممنونم که وقت ارزشمندت رو میزاری و کامنتای من رو میخونی،خداوند به من لیاقت بده دست کوچیکی باشم برای گسترش عشقش…
برات از الله یکتا،از هرچیزی که خودت میخوای،بهترینش رو درخواست میکنم و مهمتر از همه ی خواسته هات،الهی که همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشی.
قلبِ فراوان
به نام خدای مهربان روزی بخش
استاد مدتیه احساسم فوقالعاده هس اینجوری بگم خب یکم بهتررر یکم جادوییی تر یکم دیگه جادویی رویایی تر
خلاصه بگم دارم کلی لذت میبرم
استاد من عاشق تمیزی شدم
من عاشق حرکت و کار های راحت و لذت بخشم
من عاشق افراد دور برم که میان ادم لذت بخش و مسله حل کن و فوقاعاده هستم
استاد نمیدونی باورهاااییی جادویی پیدا کردک مثل الماس باارزش و دوس داشتنی
عاشق این زندگیم عاشق نوررر خوشید عاشق پیشرفت کردنم
عاااشق سپاسگزاری و لذت بردنم
عاشق هدایتهای ویژه و به موقع ام
عاااشق ارامش
عاشق بی زمانی بی مکانی
عاشق زندگیه درست وقتی واقعا از ته قلب دوس داری اینارو ارام اروم میان واردت میشن وارد قلبت کلی نور میشه و تو رو میبرن تو اون تو اسمونا توی خورشید حس فوق اعاده ای دارم
استاد مریم جاااام از ته قلبم سپاسگزارم خداجونی نمیدونی چقد لذت بردم واقعا شکرت
چه جاهای رویایی سر سبز جاده های پیچ پیچی چه ماشین هواپیما های خفنی استاد چه ماشینی هم ماشینه هم خونه واااقعااا مگه رویاییی ترم داریم و حباط به جادوییی هر چب مبری جاهای قشنگ تر با صفا تر مثل خودتون کشف مبکنید چقد حرکت لذت بخش چقد کارهامیتونن راحت باشن چقد زندگی میتونه رویایی و پر از لبخند و سپاسگزاری باشه اوووف منم عاشق اب گرممم و اینکه بدنم کلی کیف کنه به قول مریم جان همه سلول هام دارن باز میشن چقد منم حمامو اب داغ دوس دارم بخارو دوس دارم بعدش احساس میکنم کلی پوستم سفید درخشان تر شده
اوووف چه باحال فقط استفاده و لذت اب داغ اب یخ اب داغ اب یخ چه بدن ورزیده و خفنی واقعاااا عاشقتونم
خب بعدم غذای روزانه یه کباب دبش یه بشقااااب پررر از گوشت و کلی مسله راحت حل میشن بااین فایل ها واقعا سمااا ارزشمندید و چیزاییی ارزشمندم میسازید من کتاب هارو دارم و فایل های سفرنامه رو و تعدادی روز شمار زندگی بود دیدم
الان تصمیم به مرور کتاب رویاهایی که رویا نیستند روزانه گرفتم به همراه کتاب شکرگزاری راندا برن واقعا زندگیمووو جادوییی کردی واقعااا سپاسگزارم از ته ته ته قلبم
خب براتون ارزو پیرشفت لذت ثروت و سلامتی بیشترو دارم و خیلی نوشحالم تو این مسیر جادووویییم خدااااجون شکرت
یارب العالمین
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید
سلام به دو زوج خوشبخت بهشتی
سلام به همه دوستان پرانرژیم
زیبایهای سفرنامه قسمت212
یادیه مطلبی افتادم دست پا شکسته یادم هست میگم چون بمحض اینکه اومدم بنویسم حسم گفت اینم بنویس جالبه،یه موعظه گری هر هفته میومد تو کلیسا یه مطلب رو عنوان میکرد بعد مخاطبین عصبانی شدن، به مشورت نشستن گفتن این بابا فراموشی گرفته ما هر هفته میایم همین مطالب تکراری میگه مگه ما وقتمون رو از سر راه اوردیم،خلاصه تصمیم بر این شد این هفته اگه مطالب تکراری گفت با جدیت بهش اعلام کنند، خلاصه دوباره موعظه گر همین مطالب گذشته رو عنوان کرد، و بهش اعتراض کردن، اونم گفت بله خودم در جریانم از این مطالب، آیا به گفته های من عمل کردید هر هفته میام میبینم همین آش و همین کاسه، آیا به این گفته ها عمل کردید؟
حمید جان 100درصد منظورم تو هستی توجه به هر چی، باعث میشکه که از جنس همون اتفاقات برات بیفته مثلا احساس گناه یا قربانی باشه باعث میشه اتفاقاتی رو جذب کنی که از اساس این موضوع باشه که بهت حس قربانی یا حس گناه رو بیشتر بهت بده و نه صرفا حتما اون اتفاق، دقت کن از اساس اون موضوع، حالا که قانون اینه، قانون الهی ثابت و با دقت ریاضی وار حتی به پیامبرانشم تبعیض قائل نشده توجهت رو بزار با عشق به زیبایها، بزار از اساس اون موضوع برات اتفاق بیفته.
خدای من چه جاده زیبای کوهستانی با یه آبشار لذتبخش دیگه، چه غار آبگرم طبیعی خدای من، چقدر همه چی عالی و منظم هست، چقدر سبک زیبایی داره، یاد خزینه های قدیم میفتم البته خیلی بچه بودم یه خاطرات مبهمی ازش دارم، چه لذتی داره تو غار سنگی با بخار عالی، همه چی طبیعیش واقعا لذتبخش، استاد چه عرقی کرده، چه ذوقی میکنه ای جان، دمتگرم استاد خدایی از هر موقعیتی برای ورزش استفاده میکنی، یعنی این غول کمالگرایی رو تو وجودتون تو نطفه خفه کردید خدایی دمتونگرم، خدایی چقدر رابطه تون رو تحسین میکنم استاد تو غاز داره نفس نفس میزنه بعد ابراز عشقش رو با یه عاشقتم به مریم جان ابراز میکنه یعنی انقدر ناخوداگاه شده این ابراز عشق دیگه شده براش عادت، بعد از یه سونا با بخار غار واقعا یه ابمیوه طبیعی با طعم لیمو لذتبخشه.خدایا صدهزارمرتبه شکرت.
چه منظره زیبایی با یه تابلو پر از ممنوعیت که استاد با یه کلمه خلاصش کرد گفت آقا جان کرم نریزید، یعنی انقدر ذهن استاد به آسانی عادت کرده به آسان انجام شدن کارها، حتی تو خوندن تابلوها ساده سازی میکنه، چه روخونه زیبایی الهی شکرت واقعا زیباست، وچقدر قایق سواری لذتبخش هست، اصلا اکثر مردم امریکا لذت بردن تو وجودشونه واقعا بهونه نمیارن از هر فرصتی واس لذت استفاده میکنند، الهی شکرت
چه لذتی داره خوردن استیک تو طبیعت، چه اسیتک برشته و لذیذی نوش جونتون، و چقدرم با فوتبال لیگ جزیره میچسبه.چقدرم مریم جان رو تحسین میکنم که انقدر با سلیقه و مرتب و تمیز هست.وجمله قشنگش که هیچ چیز با کلاستر از تمیزی نیست.
الهی شکرت بابت این همه زیبایی
بهنام خداوند بخشنده مهربان
خدای مناینجا چقدر زیباست
هم استایل قدیم وحفظ کردن و هم تکنولوژی رو قاطیش کردن
چقدر این انسانها زندگی و زندگی کردن رو خوب درک کردن
هم حفظ کردن و هماستفاده میکنن ازشون
من که واقعا لذت میبرم از این نوع استفاده کردن از نعمتها
من حاظرم پول بیشتر بدهم (پول بلیط)اماواقعا با لذت تمام استفاده کنم از امکانات ،بهممزه بده
در منطقه جاده هراز کوهی هست ب اسم آبگرم
غار مانند نیست اما خوب آب درمانی هست و پر از گوگرد و مواد معدنی
طبیعت امریکا شبیه نقاشی نقاشان میمونه
والاه بخدا
رودخانه و جنگل و سرسبزی و کوه و زیبایی و
منی کههمیشه تو طبیعتهستم ب وجد آورد
لطفا توگل سرچکنیدکوه نمارستان ییلاق دریوک(آبشار دریوک)
ویلای ما در همانجاست
استاد منم اگه شما رومیدیدم شاید چند تا اسکات میرفتم تو اون فضا
تصویر مریم جان دقیقا مثل یک نوجوان هست
زیبایی پوست صورت و شفافیتصورتشون
ماشالا بهشون و افرین به اراده
گوارای وجودتون نوشیدنی خنک
ما بعد از اینهمه آب بازی و بودن تو غار بازم خسته نمیشیم
البته فکرکنممن خسته میشدم و میگفتم استراحت کنم
اما خوب شما با متفاوت عمل کردن متفاوت دارین زندگیمیکنین ومن لذت بردن و حالاها جای کار داره که یاد بگیرم
مسیری که شما طی کردین من و یاد زمینهای کشاورزی انداخت
و فکر میکردمکه شما تنها هستینتو اون مسیر اما یهو دیدم شونصدتا آدم ظاهر شدن از لاب لای بوته ها
دمشون گرمکه همه جا هستن ،یعنی واقعا دمشونگرم
اینا دیگه اخرت تفریحا
دقیقا اگهمن و همسرم و دخترم بودیمهمونجا بساط کباب شاندیزی رو براه مینداختیم
خداوند رو سپاسگذارم ب خاطر دیدن زیبایی هاش
من توفست 24 ساعته هستم در حال حاضر
و با دقت ب گوشتهای لذیذتان نگاه کردم تا جذب عالی داشته باشم برای فیریزر بزرگم
من هم این استقلال مالی رو دوست دارم تجربه کنم
این نعمت در ناز ونعمت بودن و فراهمکردنآنچه که دوست دارم و احتیاجمه در بالاترین استاندارد ممکن
سفر به سفر شما کاملتر میشوید
من متوجه شدم لباسهای بانو همان یکدست هست بیشتر
همانطور که خودشونگفتن در قدم 3 جلسه 2
خیلی ساده تر لباس میپوشن چون انتخاب خودشون هست
و ایناز مهم نبودن نظر مردمهست
و خودواقعیشون هستن
من هم شما رو تحسین میکنم مریمخانم
(همراه با دست برای شما بلند میشم )
چون این تحول برای شما و گذشته شما بسیار تغییرات بزرگی هست (ب گفته خودتون)
من هم هنوز نتوستم سادگی لباس رومهمان خودم بکنم
خیلی خیلی شمارو دوست دارم
و سپاسگذارم بخاطر دست ودلبازیتون در ثبت کردن زیبایی ها
پریسا شعبانی از شهر زیبای آمل
حدید: آیه 3
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و اوست دانای به همه چیز.
نحل: آیه 78
وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
و خدا شما را از درون مادرانتان برون آورد، در حالی که چیزی نمیدانستید و برای شما گوش و دیدگان و دلها [=ابزار سه گانه شناخت] قرارداد، باشد تا سپاس گزارید.
به نام خداوند مهربانم
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز و تمام دوستان همسفرم در این سفر زیبا
اول کامنتم دوتا آیه نوشتم خوب دلیلش این بود وقتی دوستان اول کامنتشون با آیه شروع میکردند به من که کمتر قرآن میخوندم به آگاهی هایم اضافه می شد و اولش گفتم حتما برای زیبا تر بودن کامنت آیه قرآن مینویسند بعد متوجه شدم من چقدر باورهام خراب بود، من از منبع دور هستم که این فکر اشتباه کردم در واقع تمام افرادی که آیه نوشتند اون آیه های قرآنی که در روز خوندند را با ما به اشتراک گذاشتند تا ما هم بهره ببریم، اصلا چه خوب میشه همه اونهای که کامنت میخواهند بنویسند با یه آیه شروع کنند اینطور همه کلی آیه میخونیم، چقدر از آیه های قرآن برای ما بازگو میشه، بعد که این باورم را درست کردم گفتم خوب حالا دلم میخواد رندومی آیه قرآن برام باز بشه به خودم گفتم چطوری دوستان هدایتی آیه ها را میخونند، و از خدا خواستم من هم دوست دارم هدایتی آیه ها رو بخونم، یک لحظه خداوند بهم الهام کرد برو نرم افزاری که تو گوشیت هست چطوریه آیا راهی داره رندومی آیه بیاره تا رفتم داخل نرم افزار دیدم یه کلید داره برای آیه های رندومی، اصلا بخدا تا حالا ندیده بودمش ولی همین امروز که قصد کردم آیه ها رندومی بخونم این کلید رو دیدم و کلی خدا رو شکر کردم، خدایا شکرت که در لحظه پاسخ میدی ، و در آخر هم تحسین میکنم این زیبایی ها و فراوانی نعمت آب و طبیعت سر سبز و شهر و خیابان تمیز و منظم و مردم شاد،
اون غار گرم عالی بود عجب جای خفنی بود از کجا توانستند اینجا را کشف کنند و سولاریمش هم خیلی عالی بود هم نور گیر داشت هم کلی گلدون و درختچه و فواره با صدای آب و موزیک لایت و نوشیدنی طعم دار و خنک و صندلی استراحت عالی و تمیزی و مرتب بودن اونجا.
در کنار رودخانه و اون عشقی که افراد سوار قایق داشتند لذت بخش بود چون همشون در حال عشق ورزیدن بودند از قایقی که دوتا نوجوان دختر و پسر بود عشق داشتند تا دوتا قایق مادر و بچه هاش، و خلاصه همه در حال لذت بردن بودند، و در آخر هم تمیزی و نطافت کمپر به وسیله خانم شایسته عزیز، ایشون همه ی ما خانم ها را کد بانو کرده و ما هم از ایشون الگو گرفتیم و محیط زندگیمون را تمیز و برنیو میکنیم واقعا هیچی با کلاس تر از تمیزی نیست، و تمیزی و نظم و آراستگی محیطی که هستی بهت آرامش و لذت بیشتر میده
به نام خداوندی که به زیبایی هر چه تماتر هدایت می کند
سلام خدمت دو استاد نازنین و زیبا
نمیدونم گفتگوی بین خدا و استاد قبل سفر چی بوده که به چنین جاهای زیبا و نابی هدایت شده اند و قطعا گفتگوی بسیار لذت بخشی بوده!چون منی که تازه دارم قوانین رو درک میکنم بسیار مسرت بخشه که به هر چی فکر میکنم،روی هر چیزی تمرکز میکنم و هر چیزی رو آگاهانه تجسم میکنم می بینم از جنس همون و خیلی بهتر از اونی که مد نظر من بود خدا برام در نظر گرفت و خوشا به حال استادم که تکاملش رو طی کرده و شده یکی از صالحین،یکی از وارثین!
تو سفری که به شمال زیبا داشتم جریان این هدایت برایم خیلی آشکارتر شد بقول ابراهیم عزیز کلا این سفر با سفرای قبلی خیلی فرق داشت!چون اون موقع ها تنهایی می رفتم ولی اینبار در هر نقطه حضور خدا رو احساس میکردم!وقتی بارون شدیدی میومد و همه جا در طراوات و آرامش و سکون فرا می رفت،وقتی قطره قطره های شبنم بعد بارون روی برگ ها و گلبرگ ها می نشست!قدرت خدا رو میدیدم!وقتی باد ابرها رو توی آسمون جمع میکرد و من به یاد اون آیه که میگه تمام آسمان را مسخر شما کردیم میافتادم!وقتی آبی که از بارش باران در رودخانه ها رقص کنان به سمت دریا می رفتند همون جا نگاه خدا رو میدیدم!وقتی عظمت دریا!عظمت آب و موج های زیبا رو میدیدم خدا در گوشم زمزمه میکرد همه ی این ها رو برای توخلق کردم و قطرات اشک گوشه ی چشمانم نقش می بست!وقتی رقص و پایکوبی مردم خوشحال رو میدیدم با خودم میگفتم همینه!لحظه لحظه ی زندگی باید با لذت و خوشی سر بشه وقتی هر جایی رو نگاه میکردم ردپای زیبای خدا رو میدیدم خیلی چیزا برام آشکار میشد که همه ی این نظم و هماهنگی رو قدرتی بزرگ چون معبودم هدایت میکنه!ولی قبلا بادی به هر سو بودم و اصلا از قانون هدایت چیزی نمی دونستم و هر چی پیش میومد فکر میکردم همیشه برای همه اینطوریه!ولی این سفر با اینکه مدت زمانش کوتاه بود ولی به خداوندی خدا هر آنچه را که خواسته بودم تو این سفر کوتاه مدت تجربه کردم و لذت بردم
الان من اگه ماه آینده دوباره فرصت یه سفر دیگه برام پیش بیاد بهتر میتونم روی خواسته هام و هر آنچه که میخوام تجربه اش کنم تمرکز میکنم و این هم یکی از ویژگی های تحسین برانگیز استاد هست که آگاهانه هر آنچه رو که میخواد تجربه کنه با ارسال فرکانس های درست خودش رو در مدار دریافت اون خواسته ها قرار میده!!!
یه همسفری داشتم تو این سفر که عاااشق گاو بود و هر روز برام عکس های اونا رو در طبیعت زیبای سوییس می فرستاد و میگفت آرزوم اینه که یه جایی اینطوری بتونم با اونا عکس بگیرم و کلا از این قانون و خدا و قدرت تجسم چیزی نمیدونه ولی ناآگاهانه میخواست !که توی یکی از روزا که بارون بشدت میبارید و نمی شد پیاده رفت گفتم بیا دوتایی پیاده روی کنم ولی ایشون گفتند خیس میشم منم گفتم اصلا برای خیس شدن اومدیم اگه قرار بود تر و تمیز و خشک بمونیم چه لزومی داشت بیاییم اینجا و ایشون پذیرفتند!بعده مدتی که رفتیم زیر بارون و خیس شدیم بالای یه تپه ی بزرگی که آدم به سختی میتونه بایسته دیدیم سه تا گاو خوشگل و خوش رنگ بین چمن های زیبا در هوای ابری و بارانی مشغول چریدن هستند و تا نگاهمون به اینا افتاد دوتایی باهم گفتیم وااااای و رفتیم و عکس های بسیار زیبایی که بخدا انگار دشت های سرسبز سوئیس بود که در آرامش کامل بالای یه تپه ی نسبتا بلند بودن و چقدر لذت بردیم از اینکه همونی که قبل سفر خواسته بودیم شد!دوستم که خیلی شوکه شده بود گفت چطوری میشه که این طوری میشه و هر چیزی که واقعا و از ته دل میخواییم برامون انجام میشه؟!من تو دلم فقط گفتم خدا و ایشون چون به این جور چیزا اعتقادی ندارن هیچی نگفتم ولی دیدم که با خواستن از ته دل میشه هر آنچه رو که میخوای بدست بیاری!!!
من قبل سفر و طی سفرهای دور امریکا هر آنچه رو که استاد و مریم جان از دیدنش لذت برده بودن و منم همون لحظه برام خواسته شده بود طی این سفر تجربه کردم و هر لحظه سپاسگذار خدایم که در جا اجابت میکند و هدایت می کند و فکر میکنم ما شاگردان استاد با دیدن این فایل ها ظرف خواسته هامونم بزرگ میشه و فرق ما با سایره افراد در همینه مثلا دوستم میگفت من دیگه آرزویی ندارم چون آنچه که میخواستم شد ولی منی که شاگرد چنین استادی هستم سقف آرزوهام رو بزرگ و خواسته هام رو بی نهایت میکنم و آرزوی سفر کردن به دور دنیا و دیدن تموم کشورها رو تو سرم می پرورونم چون میدونم می رسم به کمک الله مهربانم!چون میدونم من اومدم لذت های زیادی رو کسب کنم و هر آنچه رو که بخوام میتونم بدست بیارم
ممنون و سپاسگذار استاد و مریم زیبا هستم که ما رو مهمون یک پیاده روی جانانه در تریل سرسبز کردند،ما رو مهمون یه رودخانه ی بسیار شفاف و زیبا کردند،ما رو مهمون یه سونای بسیار گرم در دل کوهها کردند،ما رو مهمون یه غذای لذیذ و خوشمزه به سبک قانون سلامتی و دیدن تمیزی و پاکیزگی مریم عزیز شدیم که تراک رو هم مانند خونه عین دسته گل نگه میدارن!
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
سلام خدمت تک تک دوستان عزیزم
خدای من دیوانه شدم با دیدن این فایل
خدایا شکرت بابت این همه فراوانی
درن بچه چه کرد با ما
چه صحنه های زیبایی رو به تصویر کشید
خدایا شکرت بخاطر پیشرفت تکنولوژی
چه جایی ایست کردین استاد
چه مسیر زیبایی برای پیاده روی داشت یه سمت رودخانه ی فوقالعاده صدای آب
از وسط چمنزار رد میشی بوی سبزه ها دیوانه میکنه آدمو بعد میرسی به جایی که کلی آدمهای شاد و پر انرژی جمع شدن برای خوشگذرونی و لذت بردن
واو استاد چه حمام بخاری گرفتین واقعا حال میده هوا گرم بری زیر آب سرد
چقدر زیبا گفتن که مثل غار حرا میمونه با این حرف بدنم یه احساس خاصی داشت یاد حضرت محمد و قرآن افتادم
خانم شایسته با اون غذای خوشمزه و لذیذی که آماده کردین دهنم آب افتاد چه رنگ و بویی داشت نوش جونتون
چقدر راحت و ساده شده غذا خوردنتون خدایا شکرت
خدایا شکرت بخاطر وجود استاد عباسمنشو خانم و شایسته و دوستان توحیدیم در زندگیم این مسیر واقعا معجزه است
خیلی خوشحالم که در مسیر توحید هستم و هر روز دارم عمیقتر میشم در این مسیر زیبا
بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که همیشه غرق در شادی، لذت، سلامتی، ثروت سعادتمندی باشید
عاشقتونم بینهایت
بنام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
روز دیگر از این سفر شگفت انگیز ورویایی را با نامت ای بخشاینده ترین ومهربان ترین مهربانان آغاز میکنیم
در ابتدا بنر این فایل زیبا شخصی که چه آرامش خیالی داره وچه حس فوق العادهای به مخاطبش میده
این احساس آرامش وسبکی ورهایی نتیجه باورهای توحیدی وشجاعت وجسارتی است که مریم جان در هر فایل از خود نشان داده وبرا من درسها دارد بشرط ایمان
این سفری است که به من یاد میده خوشبختی یعنی لذت بردن از هرچیزی که آن میتونه صدای جوش وخروش آب از یک رودخانه جاری باشه یا صدای قدمهایم در تریلهای پیادروی ،آسمان آبی که پهنه ای از آن با ابرهای سفید حجیمی پوشیده شده شاید در تمام این فایلها این آسمان وابر وپوشش گیاهی ودرختان سبز وتنومندکه حتی در رنگ خود هم تنوع منحصر بفردی دارند تکراری باشه ولی هردفعه برای ما احساس فوق العاده ای به همراه داره
هردفعه که فایل جدید میاد اگر کسی بیرون از ما نظاره گر باشه شاید خرده بگیره اینا که همش تکراریه ولی برای من فهیمه پراز درس هست پراز نکته وآگاهی ودر عین حال شگفتی هر روز دارم در این فایلها نمونه عینی و عملی از آگاهیهای دوره های استاد را میبینم وتحسین میکنم
هر روز بیشتر وبیشتردارم نتایج توکل وسرسپردگی،باورداشتن به نعمت ووفراوانی،نچسبیدن به زیبایی ها و لذت بردن از آنها وهدایت شدن به زیباییهای بیشتر وشگفت انگیزتر وتحسین کردن هرچیزی هرشخصی در هر سن هرجنس از هر دین ومذهبی را میبینم وآگاهانه تایید میکنم بله این است رمز موفقیت
با این فایلهای سفرنامه هرروز باور های قدرتمندکننده ای در مورد ثروت ونعمت ودسترسی آسان به آن واینکه همه به یک اندازه به این ثروت ونعمت ها دسترسی داریم به شرط ایمان در ناخودآگاه ما شکل میگیره وچقدر عالی میشه که ما با لذت بردن بیشتر حتی از پرواز هواپیما در این آسمان آبی وفرود آن ویا آن خانه زیبا در بین آن درختان وماندن در احساس خوب این باورهارا در ذهن خود نهادینه کنم و یاد بگیرم چون مریم جان واستادعزیز ،تحسین کردن وسپاس گزاری ورها کردن واشتیاق داشتن در نگاه کردن به هرچیزی هرچند کوچک، آنقدر تمرین کنم تا جزئی از شخصیتم شود
ودر هر فایل احترامی که این مردم برای کشور خود وبرای نعمتها وثروتهای جاری آن قائلند برام تحسین برانگیز هست اینکه بسته به موقعیت هر جایی بانصب یه تابلو به طور مختصر بیان میکنند سگ باخود نبرید آتش روشن نکنید کمپ نزنید وتیراندازی نکنید واین یعنی احترام به طبیعت ،واین یعنی سپاسگزاری از این طبیعت زیبا
ویه مورد دیگه که متوجه شدم این مردم ذهن های ثروت مندی دارند ویاد گرفتند از ساده ترین روشها ثروت آفرینی کنند وچقدر قابل تحسین وستودنی هستند
یکی دیگه از ویژه گیهای فایلها این است که خانواده های زیادی میبینم حتی با بچه های کوچیک در حال لذت بردن وشادی کردن هستند
داره برام باور پذیر میشه که زن ومرد به یک اندازه توانمند هستند وقتی میبینم خانمی با دوبچه کوچیک بدون همسرش آمده تا از تعطیلی آخر هفته اش واین مکان بینظیر نهایت استفاده را ببره ویا آن خانمی که به تنهایی ایستاده برا روی قایق در حال پارو زدن هست
وچقدر برام باور پذیر میشه این باور که روابط عالی وعاشقانه وجود داره آن هم به فراوانی وسن هم نمیشناسه
یاد میگیرم من به جای یاد دادن ترس ونگرانی به فرزندانم اعتماد به نفس و جرأت وشجاعت یاد بدم اجازه بدم تا توانایی های خود را محک بزنند وپا روی ترسهایشان بزارند وخود را قوی تر کنند برای قدمهای بعدی وبرعکس آنچه تاکنون فکر میکردم متوجه میشم نظام خانواده در این کشور جریان داره ومستحکم هست وهر طرف بدون وابستگی مسئولیت زندگی خود را میپذیره
استادجان زیبایی های این شهر فوق العاده از آن تصاویری که درون گرفت بی نظیر است وآنقدر این زیبایی ها چشم نواز است که در قوه تخیلم نمیگنجد فقط دوست دارم ساعتها بشینم وبا معبودم باخالق این زیبایی ها در کنار این رودخانه جاری در علفزارها زیر سایه درختان مراقبه کنم سجده شکر به جا آورم
سپاسگزارم از شما ومریم عزیز که هرروز نمای جدیدی از زیبایی وشگفتی این جهان زیبا را به ما نشان میدهید
درپناه حق
شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت