https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-10.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-19 01:37:152023-09-21 06:18:23سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 213
319نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از صمیم قلبم آرزو دارم که بفضل خدای مهربان حال همگی عالی عالی باشه و روزگارتون پر از خی
خدایا شکرت خدایا شکرت استاد جان خوابتونو دیدم خیلی خوشحالم دیشب قبل خواب یه مناجات و گفتگوی قشنگی با خدا داشتم خب هر شب باش صحبت می کنم…اما انگار جنس گفتگوها همیشه به یک منوال نیست بعضی وقتا سیم آدم بیشتر وصل میشه دیشب هم از اون شبا بود و اشکم جاری بود خدا رو شکر بر این حال خوب و احساس ناب
خواب دیدم توی خیابون جلوی یک ساختمان بزرگ با چند نفر ناشناس مشغول صحبت هستم که استاد رو دیدم اومد و همینطور که از کنار ما رد میشد بمن نگاه کرد و دستشو بعلامت سلام بالا آورد و من هم همونطور جوابشو دادم و رفت…
بعد که گفتگوم با اون افراد به پایان رسید دوان دوان و با اشتیاق اومدم بسمت جایی که استاد رفته بود وای چی بگم که با چه صحنه باشکوهی روبرو شدم دیدم جایی شبیه به فضای همین رودخونه و درختهای سرسبزی که تو این فایل می بینیم هست و دوستان عزیزم همه زن و مرد دختر و پسر لب رودخونه کیپ تا کیپ کنار همدیگه نشستن پاهاشونو تو آب گذاشتن و دارن با هم گپ میزنن من بلند سلام کردم به همه استاد گفت عه اومدی بیا اینجا و فضای باز کنار دوستان رو بمن نشون داد انگار که قرار بود من صحبت کنم.. با چه اشتیاقی بطرف استاد رفتم با هم دست دادیم..استاد همینطور با محبت دستمو تو دستش نگهداشته بود و با هم صحبت می کردیم ازش پرسیدم پس خانم شایسته کو؟ که دیدم مریم جان شادان و خندان نمایان شد و من هم پیش اون رفتم… وای خدایا چه حالی داشتم بقول یکی از دوستان حال اون موقع خودمو خریدارم…
بعد از خواب بیدار شدم و اینقدر حس خوبی داشتم که تا مدتی توی تختخواب موندم و هی وقایع خوابمو مرور می کردم
من دیروز و امروز یه مقدار تو خونه کار اضافی داشتم فایلو دوبار دیدم و مقدار زیادی از کامنتهای دوستانو خوندم ولی وقت نکردم کامنت بنویسم اما این خواب اینقدر حس خوبی بمن داد که حیفم اومد با دوستانم به اشتراک نگذارم
اینقدر واقعی بنظر میامد که با تمام وجود احساسش کردم نمیشه بگم جای دوستان خالی چون همه تون اونجا حضور داشتین
خدایا شکرت برای این خواب زیبا که می دونم بالاخره به واقعیت میرسه
از استاد عزیزم و مریم گلم بینهایت سپاسگزارم
از دوستان نازنینم خیلی ممنونم
خدا رو شکر که همزمان با استاد بر روی این کره خاکی زندگی می کنم
در پناه خدا روزگارتون پر از خیر و برکت و ثروت و نعمت باشه
ممنونم که به کامنتم توجه کردی و برای پاسخ دادن براش وقت گذاشتی
ریحانه جان خیلی هم خوشحال میشم منو خاله صدا کنی چی از این بهتر
سپاسگزارم از لطفی که در باره من و دخترام داشتی واقعاً یکی از سپاسگزاریهای همیشگی ما همینه که که با هم در این مسیر هستیم نصف بیشتر حرفهامون توی تماسهای تصویریمون راجع به فایلهای استاد و کامنتهای دوستان و تمرکز بر نکات مثبته خدا رو بینهایت شکر
خیلی دوستت دارم و از کامنتت کلی انرژی مثبت گرفتم
در پناه خدا آرزوهاتو زندگی کنی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
سلامی گرم به تمامی زیبابینان و جویندگان زیبایی،امیدوارم حالتون عالی باشه
°°خداروشکر قسمت 213 اومد روی سایت و بنده لیاقت داشتم ببینم و لذت ببرم و هرلحظه خودمو تو فضاهای بینظیرش تجسم کنم خدای خوبم من دلم میخواد مناظر شگفت انگیز ایران و جهان رو ببینم و زندگیمو با سفر بگذرونم خودت هدایتم کن،خودت ایده بده مثل همیشه الهی آمین.
•• خدایاشکرت امروز چهارمین روزیه که مهاجرت کردم و به خوبی و خوشی این مدت رو سپری کردم، دیشب توجهم روی تضادی بود که بهش برخوردم تو ذهنم مدام درگیری بود : «ای بابا این کار مناسبم نیست، ای بابا این که باب میلم نیست ، حالا کجا برم ؟ حالا چی میشه؟اصلا چرا وارد اینکار شدم؟ » تا آخرای شب در تصمیم گیری دچار تردید بودم نمیتونستم ندای قلبم رو بشنوم، موقع خواب شکرگزاریامو نوشتم کمی آروم شدم احساسم بهتر شد ،بعد از چند دقیقه که سرمو روی متکا گذاشته بودم صدایی از اعماق قلبم شنیدم خیلی به جا و به موقع بود :
«نجمه جان تو از روز اول که رسیدی تو این شهر فورا رفتی سرکار، خیلی زود کار برات پیدا شد، درسته که آزمایشی هستی ولی ببین نجمه جان تو از روز اول پول ساختی!! امروز روز چهارمته و تو همچنان در حال پول ساختنی! چرا اینو نمیبینی ؟ چرا نمیبینی مدار ثروتت رو؟ چرا فقط به ویژگی های کار که مدنظرت نیست چسبیدی؟ مگه از قبل برات فرش قرمز پهن کرده بودن که به این زودی رفتی سرکار؟ خدارو شکر کن که انقدر زود کار پیدا کردی بدون اینکه از قبل شناختی از این شهر داشته باشی! نجمه عزیز متوجه کانون توجهت باش!!»
همین مکالمه کافی بود تا استغفار کنم ، خدایا من چقدر فراموشکارم! باید خیلی هم خوشحال باشم که سریعا رفتم مصاحبه …باید یادم باشه خیلی تغییر کردم چون هنگام مصاحبه هیچ استرسی نداشتم اصلا درگیر پذیرفته شدن نبودم، میگفتم پارتی من خداست، من نیازمند کار نیستم،من لایقم ارزشمندم ،جایی که کار میکنم باید لیاقت من وکارمو داشته باشند ،من در جایی کار میکنم که قدردانم باشند،من در جایی قرارداد خواهم بست که لیاقت صداقتم،درستکاری ام، مسئولیت پذیری ام،وقت شناسی ام و …رو داشته باشند …حالا چرا درگیر شدی که اینکار مورد پسندت نیست؟؟! این تضاد رو به نفع خودت تموم کن تا کار عالیتری پیدا کنی !
استاد جان به همین راحتی ندای قلبم ،آب روی آتیش شد و بسیار بسیار آروم شدم استغفار کردم و با احساس خوبی خوابیدم .
••دوباره امروز صبح توی کارم مسئله ای پیش اومد که یکم پیچ در پیچ شده بود اشکم رو دراورد ،رفتم سرویس توی آیینه به چشمای پر از اشکم خیره شدم گفتم نجمه خودت کردی! مسئولیتشو بپذیر! چرا هربار تو کارت گره میوفته؟ ی ترمز ریزی داری باید پیداش کنی.این بغض و اشک و حس بد کاری رو حل نمیکنه باید افکارت رو کنترل کنی و این هم ی تضاده الگوی تکرارشونده س که توی کار قبلیتم پیش اومده بود پس همین الان خداروشکر کن که تونستی بفهمیش و ازین ببعد روی افکارت بهتر متمرکز باش تا از ریشه حلش کنی، اگر به خودت برگردی برنده شدی اگر حست بد باشه باختی بدم باختی! حالا تصمیم با خودت! به محض اینکه این گفتگوها ردو بدل شد ومن خودمو با خوردن ی لیوان آب آروم کرده بودم ورق برگشت! شرایط جوری پیش رفت که گره باز شد! استاد نمیدونم چیشد کاری که ذهنم میگفت این خوب نیس،برو بازم شرکتهای دیگه ،برو خودت مدیریت کن! و فلان و فلان!! یهو معجزه شد ! یکدفعه ای یاد تسلیم بودن افتادم (باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد خودش میبردتت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست) استاد من تسلیم شدم چون با پای خودم نرفتم مصاحبه خدا خودش منو آورده بود از قبل اینکارو برام تدارک دیده بود ،من تسلیم شدم خودمو رها کردم سبک شدم ….استاد جان ظهر قرارداد بستم، با شرایطم موافقت شد، مزایا و معایب کار رو نوشتم دیدم مزایا خیلی بیشتره فقط الکی معایبو تو ذهنم گنده کرده بودم، حقوقی که قبلا تجسمش میکردم میگفتم برای شروع خوبه و قابل باوره برای ذهنم همون حقوق رو موافقت کردن(ولی به خودم قول دادم ماه بعد باید افزایشش بدم) آزادی عملم توکار زیاده،اونقدرا خسته نمیشم که نتونم به سایت سربزنم چون یکی از اولویتهای مهمم برای کارم این بود که کار راحتی پیداکنم که هرروز بتونم وقتمو تو سایت بگذرونم و در کل خیلی خسته کننده نباشه، تو دلم میخواستم قراردادم یکماهه باشه( قبلا تجسمش کرده بودم) که بعد از یکماه به خوبی درموردش تصمیم بگیرم که میخوام ادامه بدم یا نه ،بدون اینکه حرفی بزنم خودشون گفتن فعلا یکماهه بنویسیم وای توی دلم عروسی بود خدایاشکرت امروز چقدر معجزه برام فرستادی سپاسگزارتم خدای خوبم،
•• استادجان من هیچ ایده ای برای موندن در این شهر،کاری که بعدا باید انجام بدم، جایی که باید زندگی کنم ندارم! فقط به قدم اول به ایده اولی که خدا توی دلم انداخته بود عمل کردم بهم گفت برو همون شهری که دوست داری و فلان کارو پیگیر باش و انجام بده ! توضیحی برای این اقدامم به کسی از خانوادم ندادم گفتم به امید خدا میرم فقط همین! استاد جان حتی این کاری که بهم الهام شده مرتبط با رشته تحصیلیم نیست بخاطر همین مدتی طول کشید تا خودمو قانع کنم که به ایده خداوند عمل کنم در نهایت گفتم نتیجه هرچی بشه خیره، من به وضوح دیدم خداوند عزیز چطوری منو کشید به سمت این ایده در بهترین زمان ممکن. خدایاشکرت حس خوبی به خودم دارم همینکه جرات و جسارت داشتم نخواستم از قبل کلی برنامه ریزی کنم همینکه هیچ ترسی نداشتم بهم حس رضایتمندی میده. ،نجمه عزیزم نجمه مهربونم،نجمه قشنگم ممنون که پا روی ترست گذاشتی تو بینظیری.
••استاد عزیزم سپاسگزارتون هستم که آموزشهاتون اونقدر تاثیر گذاره که آدم رو زیرو رو میکنه .
بنام خدای مهربانیها سلام ب استاد وخانم شایسته ودوستان همفرکانسی فایل دیروز دیدم چندین بار نگاه کردم وهزاران بار خدا رو شکر کردم وتبریک گفتم ب استاد ومریم ب درجه ای رسیدند ک بودن هیچ دغدغه ای از لحظه های عمرشان لذت میبرند خوش بحالشون مبارک شون باش فوق العاده زیبا بود از دوستان خوبم ک کامنت مینویسن خیلی تشکر میکنم واقعآ از خوندنشون لذت میبرم فعلآ من اندر خم ی کوچه ام از خدا سپاسگزارم بابت تمام نعمتهای ک بهم داده امیدوارم ی روز بیام در مورد ب صلح رسیدنم براتون بنویسم ممنون تشکر
خدا را شکر بخاطر این صبح زیبا بخاطر هوای پاک و آسمان صاف آبی ، خدایا شکرت بخاطر این نسیم بهاری و خنک خدایا شکرت بخاطر اینکه همه چیز را مهیا کردی تا فقط لذت ببریم
خدا را سپاسگزارم که با هدایتمون به این مکان باعث شد تا ما زیبایی های متفاوت تری ببینیم
چقد جالب بودند این سه هدهای سیقلی اصلا برق میزند تو اول فایل اون سخره بزرگه منو یاد مسابقات سخره نوردی انداخت چه آب تمیز و خنکی از بین این سنگها عبور میکنه هر کجا نگاه میکنی نعمت و زیبایی موج میزنه خدا را شکر بخاطر وجود این دو فرشته الهی این استادان مسیر معرفت خداوند
چقد خوبه و تحسین برانگیز بود نصب این تابلو رعایت مواردی در خصوص حفظ و نگهداری طبیعت
چقد این باعث فرهنگ سازی شده
چقد خوب رعایت میکنند و قدر طبعت رو میدونند چه مکان فوق العاده زیبایی که حتی از میان این همه سخره و رودخانه و چشمه و جنگل ی جاده همه میگذره که موتور سوران اونجا داشتند با عشق موتور سواری میکردند
خدا را شکر همه جور مکان تفریحی توی این کشور فراهم شده تا انسان مجذوب قدرت آفریدگار بشه
خدایا شکرت بخاطر اینکه چشم دیدن این فایل ارزشمند رو بهم عطا نمودی باشد که سپاسگزار و ثنا گوی درگاهت باشم
راه درک زیبایی و قدرت و عظمت تو از این فایلها میگذره و من باید هر روز بیشتر با گوشت و پوست و استخوانم تایید کنم لحظه به لحظه این زیباییها رو تحسین میکنم این شخصیت خوبی که هر دوی شما برای خودتون ساختید قوی و سپاسگزار و کاشف و تجربه کننده هر چیز کنجکاوی و علاقه و شوق و ذوق شما ستودنی ست با کوچکترین چیز شگفت زده میشد و تحسین میکنید بهم عشق میورزید و سپاسگزار میشید خدا را شکر که بیدارم کردی و راه رو نشانم دادی ای کسی که هدایت من رو بر خود واجب کردی به شرطی خودم هم بخواهم و در مسیر هدایت و شناخت تو قدم بردارم بخوانید مرا تا اجابت کنم شما رو
خدایا شکرت بخاطر اینکه هر روز بیناتر میشوم هر روز ذهنم شرطی تر میشه برای سپاسگزاری عمیق که حال آدم رو خوب میکنه
سلام استاد عزیزم مرسی از شما که ما را با خودتون همراه کردید واجازه دادید ماهم با شما دونازنین همسفر این جاده ها وزیبائیهاش بشیم نمیدونید ما چقدر لذت میبریم وچقدر آگاهی کسب میکنیم اینکه هر جا میریم لذت ببریم
استاد باورتون نمیشه قبلا وقتی میرفتیم جایی برای گردش اونقدری که توفکر این بودیم که چی برای خوردن ببریم چی درست کنیم توفکر دیدن زیبائیها نبودیم تازه وقتی میخواستیم بریم هرگز تنهایی نمیرفتیم وباید همسفر داشته باشیم خصوصا در مداری بودیم که اونها افرادی بودن که به جای صحبت از زیباییها صحبتهای منفی اونم تو دل طبیعت زیبا
استاد من عاشق دیدن زیبائیها هستم دیگه عاشق تنها رفتن با اعضای خانواده هستم وچیزی که هیچ وقت تجربش نکرده بودم وهمیشه یک گردان لشکر به دنبال خودمون راه می انداختیم اما عید امسال یک سفر شمال با اعضای خانواده خودم وهمسر وپسرهام وچقدر عالی بود چقدر بهمون خوش گذشت وچقدر حالمون خوب بود واینها به خاطر یه کوچولو آگاهی پیدا کردن توجه به زیباییها وتمرکز روی اونها بود واینها درسهای خدای مهربانم ودستهای نازنینش بودن وهستن استاد عاشق شما وخانم شایسته ی گلم هستم وآرزوی طول عمری با عزت براتون دارم یا حق
سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز ،خانم شایسته گرامی و همه همسفرای این مسیر سعادت .
خدارو شاکرم برای قوانین ثابت ،بی نقص و یکسان برای همه ما، که فرصت و قدرت خلق رو به همه ما داده که مثل خودش خلق کنیم و لذت ببریم .
ممنونم استاد عزیز که با این سریال های زیبا و بی بدیلتون مفهوم کشور پهناور و زیبا رو به من فهموندید همچنین مفهوم زیبایی ،نظم ،خواستن و اینکه چقدر فراوانی وجود داره .
مفهوم اینکه از لحظه لحظه زندگیمون فقط با تغییر نوع نگاه و نگرشمون و در لحظه بودن استفاده کنیم چون خیلی از مناظری که شما دارید تجربه میکنید رو شاید خیلی از ما دیده باشیم ولی با نگاه سطحی و از همه مهمتر توجه به کمبود و در لحظه نبودن هیچ لذتی ازش نبردیم .
تو این ویدیو هم مثل همه ویدیو هاتون سرشار از توجه به زیبایی ها بود ،مناظر زیبا ،جنگل ،رودخونه ، صیقلی که آب به اون سنگها داده بود واقعا عالی بود ،انگار نقاشی کشیده بودن .
اون مناظر کف دره که بقولی نتیجه اکتشاف و این حس دنبال زیبایی رفتنتون باعث شد ببینیمشون واقعا عالی بود .
ممنون که مارو تو این تجربه های فوق العادتون در کنار لذت از زیبایی های این طبیعت خدادادی سهیم میکنید ،اینکه ما خیلی به راحتی و سادگی از دریچه دوربین شما در قالب صفحه گوشی یا کامپیوتر میتونیم زیبایی رو ببینیم .
خداوند به شما خیر بده که با این تصاویر زیبا ، نه تنها دل ما را شاد می کنید بلکه برای کسی مثل من که عاشق امریکاست ، باعث اشنایی بیشتر با این سرزمین می شید
خدا را شاکرم که دوستانی بسیار عالی مثل شما دارم و بسیار سپاسگزارم که می تونیم این همه زیبایی را ببینیم ، ماشین قدرتمند که من ارزوش رو از ده سال پیش داشتم طبیعت بسیار خوب و تقریبا بکر که دل هر ادمی رو جلا می ده ، چقدر رودخانه داره امریکا ، من با دیدن اب به یاد نعمتها و سپاسگزاری خدا می افتم و چقدر شما درست و زیبا گفتید در مورد اب چشمه ، واقعا این اب که شما نوش جان کردید یک اب معدنی فوق العاده هست ، سرشار از مواد معدنی مفید برا بدن
استاد من بسیار سپاسگزارم از جنابعالی و بانو ، که با به اشتراک گذاشتن این فایلها ، عمق دید ما را به جهان مادی و نحوی درست زندگی کردن بیشتر می کنید خداوند پشت و پناه شما باشد .
الان که این کامنت رو مینویسم ساعت ده و چهل دقیقه صبح چهارشنبه 29 شهریوره
من 7 خرداد به واسطه تضادی که بهش برخوردم شروع کردم به کار کردن با تعهد روی خودم و یکی دیگه از خاسته هایی که داشتم (داشتن کار دوم) چند روزیه به حقیقت پیوسته
کاری راحت باکلاس و با یک صاحب کار فوقالعاده
همین الان اقا احمد همسایه و سبزی فروش محل داره به گربه اش غذا میده و باهاش سر و کله میزنه چون گربه خونگی نیست ولی اقا احمد ازش یه جورایی نگه داری میکنه
توی خاب هم خیلی خوشحال میشدم که ببینم چند وقت بعد سر همچین کاری هستم ، یه کار خوب با صاحب کار خوب با همسایه های خوب اون هم درحالی که محل کار من پیاده حدود 2 دقیقه یا کمتر از در خونه فاصله داره
این فایل و دیدن سنگ ها برای این روز های من درس بزرگی داشت
سنگ سخترین سخته و اب نرمترین نرم اما همین مداومت اب به سنگ شکل داده و این تصاویر و مناظر خارقالعاده رو ایجاد کرده
یاد شعر ملک الشعرا بهار توی کتاب پنجم دبستانم افتادم
هنوز هم اون شعر رو حفظم
جدا شد یکی چشمه از کوهسار
به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت
کرم کرده راهی ده ای نیک بخت
زدش سیلی و گفت دور ای پسر
نجنبیدم از سیل زور ازمای
که ای تو ؟! که پیش تو افتم زه پای
نشد چشمه از پاسخ سنگ سرد
به کندن در استاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید و کوشش نمود
کز ان سنگ خارا رهی برگشود
زه کوشش به هرچیز خواهی رسید
به هرچیز خواهی کماهی رسید
شکل های روی سنگ ها برای من یاداور بهبود های کوچک داعمی بود
یاداور نامید نشدن
تسلیم نشدن در برابر ترس خود و تسلیم بودن در برابر خدا
یاداور این نکته که همون خدایی که من رو از اون حال به این حال اورد
و تونست در این مدت حدودا 100 روزه ده ها خاسته منو ایجاد کنه مسلما میتونه برای من معجزات بزرگ تری هم رقم بزنه
خاسته هایی که این مدت بهش رسیدم رو نمینویسم چون نیاز به توضیحات طولانی داره اما بار ها با خودم تکرار میکنم تا برای خودم هم یاداوری بشه که ره درست است و ره رو استوار
بنام خدای مهربان
سلام به دو استاد عزیز دلم و دوستان نازنینم
از صمیم قلبم آرزو دارم که بفضل خدای مهربان حال همگی عالی عالی باشه و روزگارتون پر از خی
خدایا شکرت خدایا شکرت استاد جان خوابتونو دیدم خیلی خوشحالم دیشب قبل خواب یه مناجات و گفتگوی قشنگی با خدا داشتم خب هر شب باش صحبت می کنم…اما انگار جنس گفتگوها همیشه به یک منوال نیست بعضی وقتا سیم آدم بیشتر وصل میشه دیشب هم از اون شبا بود و اشکم جاری بود خدا رو شکر بر این حال خوب و احساس ناب
خواب دیدم توی خیابون جلوی یک ساختمان بزرگ با چند نفر ناشناس مشغول صحبت هستم که استاد رو دیدم اومد و همینطور که از کنار ما رد میشد بمن نگاه کرد و دستشو بعلامت سلام بالا آورد و من هم همونطور جوابشو دادم و رفت…
بعد که گفتگوم با اون افراد به پایان رسید دوان دوان و با اشتیاق اومدم بسمت جایی که استاد رفته بود وای چی بگم که با چه صحنه باشکوهی روبرو شدم دیدم جایی شبیه به فضای همین رودخونه و درختهای سرسبزی که تو این فایل می بینیم هست و دوستان عزیزم همه زن و مرد دختر و پسر لب رودخونه کیپ تا کیپ کنار همدیگه نشستن پاهاشونو تو آب گذاشتن و دارن با هم گپ میزنن من بلند سلام کردم به همه استاد گفت عه اومدی بیا اینجا و فضای باز کنار دوستان رو بمن نشون داد انگار که قرار بود من صحبت کنم.. با چه اشتیاقی بطرف استاد رفتم با هم دست دادیم..استاد همینطور با محبت دستمو تو دستش نگهداشته بود و با هم صحبت می کردیم ازش پرسیدم پس خانم شایسته کو؟ که دیدم مریم جان شادان و خندان نمایان شد و من هم پیش اون رفتم… وای خدایا چه حالی داشتم بقول یکی از دوستان حال اون موقع خودمو خریدارم…
بعد از خواب بیدار شدم و اینقدر حس خوبی داشتم که تا مدتی توی تختخواب موندم و هی وقایع خوابمو مرور می کردم
من دیروز و امروز یه مقدار تو خونه کار اضافی داشتم فایلو دوبار دیدم و مقدار زیادی از کامنتهای دوستانو خوندم ولی وقت نکردم کامنت بنویسم اما این خواب اینقدر حس خوبی بمن داد که حیفم اومد با دوستانم به اشتراک نگذارم
اینقدر واقعی بنظر میامد که با تمام وجود احساسش کردم نمیشه بگم جای دوستان خالی چون همه تون اونجا حضور داشتین
خدایا شکرت برای این خواب زیبا که می دونم بالاخره به واقعیت میرسه
از استاد عزیزم و مریم گلم بینهایت سپاسگزارم
از دوستان نازنینم خیلی ممنونم
خدا رو شکر که همزمان با استاد بر روی این کره خاکی زندگی می کنم
در پناه خدا روزگارتون پر از خیر و برکت و ثروت و نعمت باشه
سلام ماااامی جونم!
چه خواب باحالی دیدین!! (ایموجی ذوق)
میتونم تصور کنم که چه احساسی داشتین توی خواب…من حتی با مرورش هم کلی ذوق کردم و قند تو دلم آب شد :))))
به امید خدا به زودی به واقعیت تبدیل میشه و استاد و مریم جان رو از نزدیک در آغوش می گیریم :)
عاشقتونم (قلب قلب قلب)
سلام یاسی جانم
دختر عزیز و ته تغاری خودم ممنونم که برام نوشتی
من هنوز هم بعد گذشت چند روز هر وقت خوابم بیادم میاد پر از احساس شعف و شادمانی میشم
درسته که خواب بود ولی برای من یه نشونه است و نشان از واقعیت داره
انشاءالله در تمام مراحل زندگی نور خدا رو با همه وجود توی قلبت احساس کنی و بینهایت نعمت و ثروت و عشق و سلامتی و موفقیت و خیر و برکت تو زندگیت جاری باشه
(بوس و قلب فراوان)
سلاااااااااااااااامممممم و صد سلاااااااااااااااامممممم به فاطمه بانوی نازنینم
مامان سلیمی عزیز سایت که همیشه با خوندن کامنتهاش لبخند به لبم میاد
بهههه
بهههههه
اول مه اون حس قبل از خوابتونو خریدارم عزیزم…
چقدرررر خوبه وقتی توفیق ارتباط با نور منبع رو پیدا میکنی…
خدایا شکرت
بعدم که اون خوابتون :)))
خیلییییییییییییی عالی یود و عالی هم تعریف کردین ، ممنونم
همون احساس خوبتون یعنی ان شاءالله اتفاقات عالی در راهند…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
دوست تون دارم
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام بروی ماه وجیهه خانوم گلم
ممنونم و تحسینت می کنم که با این چهره خندانت حتی قبل از اینکه نوشته شما رو بخونم لبخند رو لبم میشینه
بله انشاءالله اتفاقات عالی برای همه ما در راهند
با شما که قراره یه سفر اختصاصی به امریکا داشته باشیم یادتون که نرفته؟(ایموجی چشمان ستاره ای)
در پناه خدا شاد و سلامت و متنعم از نعمتهای بی پایان دنیوی و اخروی باشی
سلاااااااااااااااامممممم سلااام …
اییییییییییییییی جاااانم
ان شاءالله عزیزم
حتماااا همینطور خواهد بود عزیزم ، و اتفاقات عالی برای همگی مون در راهند وقتی بنده خدایی هستیم که الرحمنِ …. الرحیمِ …
وهابِ … کریمِ … خالقِ … جلالِ … عظیمِ و هزااااران هزار صفت عالی و متعالی داره واقعا چرا که نه ؟؟؟!!! :)))
یعنی من عاشقتونم با اون ایموجی چشم ستاره ایی تون …
و این یادآوری دلچسبتون ، دلم قنج رفت که با هم این سفر رو بریم… بهههه بهههه چه شود..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
ممنونم برام نوشتین با عشق و افتخار و شادی خوندمش
الهی همیشه دل مهربونتون شاد و تنتون سلامت و حاجت هاتون روا باشه…
میبوسمتون دوست ارزشمندم
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام سلام سلام سلاااامم
نمیدونی چقدر ذوق کردم و چه احساس عجیبی رو تجربه کردم
واوووو
خانوادگی در سایت باشین
همه عالی روی خودشون کار کنن
ای خدااا
چقدر زیباسسستتت
میشه شمارو خاله صدا کنم؟
چقدر ذوق کردم چقدر قشنگه چققدددررر قشنگه خدایاشکرت من واقعا تحسینتون میکنم
اشکم دراومد
چقدر خوبید شما و دخترای عزیزتوون
خداروشکر که باهم در مسیر هستید و ادامه میدید
عاااااشقتووووونممممم
هزاران سلام و درود به ریحانه عزیزم
ممنونم که به کامنتم توجه کردی و برای پاسخ دادن براش وقت گذاشتی
ریحانه جان خیلی هم خوشحال میشم منو خاله صدا کنی چی از این بهتر
سپاسگزارم از لطفی که در باره من و دخترام داشتی واقعاً یکی از سپاسگزاریهای همیشگی ما همینه که که با هم در این مسیر هستیم نصف بیشتر حرفهامون توی تماسهای تصویریمون راجع به فایلهای استاد و کامنتهای دوستان و تمرکز بر نکات مثبته خدا رو بینهایت شکر
خیلی دوستت دارم و از کامنتت کلی انرژی مثبت گرفتم
در پناه خدا آرزوهاتو زندگی کنی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی
به نام رب هدایتگرم،تنها قدرتِ جهانیان
سلامی گرم به تمامی زیبابینان و جویندگان زیبایی،امیدوارم حالتون عالی باشه
°°خداروشکر قسمت 213 اومد روی سایت و بنده لیاقت داشتم ببینم و لذت ببرم و هرلحظه خودمو تو فضاهای بینظیرش تجسم کنم خدای خوبم من دلم میخواد مناظر شگفت انگیز ایران و جهان رو ببینم و زندگیمو با سفر بگذرونم خودت هدایتم کن،خودت ایده بده مثل همیشه الهی آمین.
•• خدایاشکرت امروز چهارمین روزیه که مهاجرت کردم و به خوبی و خوشی این مدت رو سپری کردم، دیشب توجهم روی تضادی بود که بهش برخوردم تو ذهنم مدام درگیری بود : «ای بابا این کار مناسبم نیست، ای بابا این که باب میلم نیست ، حالا کجا برم ؟ حالا چی میشه؟اصلا چرا وارد اینکار شدم؟ » تا آخرای شب در تصمیم گیری دچار تردید بودم نمیتونستم ندای قلبم رو بشنوم، موقع خواب شکرگزاریامو نوشتم کمی آروم شدم احساسم بهتر شد ،بعد از چند دقیقه که سرمو روی متکا گذاشته بودم صدایی از اعماق قلبم شنیدم خیلی به جا و به موقع بود :
«نجمه جان تو از روز اول که رسیدی تو این شهر فورا رفتی سرکار، خیلی زود کار برات پیدا شد، درسته که آزمایشی هستی ولی ببین نجمه جان تو از روز اول پول ساختی!! امروز روز چهارمته و تو همچنان در حال پول ساختنی! چرا اینو نمیبینی ؟ چرا نمیبینی مدار ثروتت رو؟ چرا فقط به ویژگی های کار که مدنظرت نیست چسبیدی؟ مگه از قبل برات فرش قرمز پهن کرده بودن که به این زودی رفتی سرکار؟ خدارو شکر کن که انقدر زود کار پیدا کردی بدون اینکه از قبل شناختی از این شهر داشته باشی! نجمه عزیز متوجه کانون توجهت باش!!»
همین مکالمه کافی بود تا استغفار کنم ، خدایا من چقدر فراموشکارم! باید خیلی هم خوشحال باشم که سریعا رفتم مصاحبه …باید یادم باشه خیلی تغییر کردم چون هنگام مصاحبه هیچ استرسی نداشتم اصلا درگیر پذیرفته شدن نبودم، میگفتم پارتی من خداست، من نیازمند کار نیستم،من لایقم ارزشمندم ،جایی که کار میکنم باید لیاقت من وکارمو داشته باشند ،من در جایی کار میکنم که قدردانم باشند،من در جایی قرارداد خواهم بست که لیاقت صداقتم،درستکاری ام، مسئولیت پذیری ام،وقت شناسی ام و …رو داشته باشند …حالا چرا درگیر شدی که اینکار مورد پسندت نیست؟؟! این تضاد رو به نفع خودت تموم کن تا کار عالیتری پیدا کنی !
استاد جان به همین راحتی ندای قلبم ،آب روی آتیش شد و بسیار بسیار آروم شدم استغفار کردم و با احساس خوبی خوابیدم .
••دوباره امروز صبح توی کارم مسئله ای پیش اومد که یکم پیچ در پیچ شده بود اشکم رو دراورد ،رفتم سرویس توی آیینه به چشمای پر از اشکم خیره شدم گفتم نجمه خودت کردی! مسئولیتشو بپذیر! چرا هربار تو کارت گره میوفته؟ ی ترمز ریزی داری باید پیداش کنی.این بغض و اشک و حس بد کاری رو حل نمیکنه باید افکارت رو کنترل کنی و این هم ی تضاده الگوی تکرارشونده س که توی کار قبلیتم پیش اومده بود پس همین الان خداروشکر کن که تونستی بفهمیش و ازین ببعد روی افکارت بهتر متمرکز باش تا از ریشه حلش کنی، اگر به خودت برگردی برنده شدی اگر حست بد باشه باختی بدم باختی! حالا تصمیم با خودت! به محض اینکه این گفتگوها ردو بدل شد ومن خودمو با خوردن ی لیوان آب آروم کرده بودم ورق برگشت! شرایط جوری پیش رفت که گره باز شد! استاد نمیدونم چیشد کاری که ذهنم میگفت این خوب نیس،برو بازم شرکتهای دیگه ،برو خودت مدیریت کن! و فلان و فلان!! یهو معجزه شد ! یکدفعه ای یاد تسلیم بودن افتادم (باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد خودش میبردتت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست) استاد من تسلیم شدم چون با پای خودم نرفتم مصاحبه خدا خودش منو آورده بود از قبل اینکارو برام تدارک دیده بود ،من تسلیم شدم خودمو رها کردم سبک شدم ….استاد جان ظهر قرارداد بستم، با شرایطم موافقت شد، مزایا و معایب کار رو نوشتم دیدم مزایا خیلی بیشتره فقط الکی معایبو تو ذهنم گنده کرده بودم، حقوقی که قبلا تجسمش میکردم میگفتم برای شروع خوبه و قابل باوره برای ذهنم همون حقوق رو موافقت کردن(ولی به خودم قول دادم ماه بعد باید افزایشش بدم) آزادی عملم توکار زیاده،اونقدرا خسته نمیشم که نتونم به سایت سربزنم چون یکی از اولویتهای مهمم برای کارم این بود که کار راحتی پیداکنم که هرروز بتونم وقتمو تو سایت بگذرونم و در کل خیلی خسته کننده نباشه، تو دلم میخواستم قراردادم یکماهه باشه( قبلا تجسمش کرده بودم) که بعد از یکماه به خوبی درموردش تصمیم بگیرم که میخوام ادامه بدم یا نه ،بدون اینکه حرفی بزنم خودشون گفتن فعلا یکماهه بنویسیم وای توی دلم عروسی بود خدایاشکرت امروز چقدر معجزه برام فرستادی سپاسگزارتم خدای خوبم،
•• استادجان من هیچ ایده ای برای موندن در این شهر،کاری که بعدا باید انجام بدم، جایی که باید زندگی کنم ندارم! فقط به قدم اول به ایده اولی که خدا توی دلم انداخته بود عمل کردم بهم گفت برو همون شهری که دوست داری و فلان کارو پیگیر باش و انجام بده ! توضیحی برای این اقدامم به کسی از خانوادم ندادم گفتم به امید خدا میرم فقط همین! استاد جان حتی این کاری که بهم الهام شده مرتبط با رشته تحصیلیم نیست بخاطر همین مدتی طول کشید تا خودمو قانع کنم که به ایده خداوند عمل کنم در نهایت گفتم نتیجه هرچی بشه خیره، من به وضوح دیدم خداوند عزیز چطوری منو کشید به سمت این ایده در بهترین زمان ممکن. خدایاشکرت حس خوبی به خودم دارم همینکه جرات و جسارت داشتم نخواستم از قبل کلی برنامه ریزی کنم همینکه هیچ ترسی نداشتم بهم حس رضایتمندی میده. ،نجمه عزیزم نجمه مهربونم،نجمه قشنگم ممنون که پا روی ترست گذاشتی تو بینظیری.
••استاد عزیزم سپاسگزارتون هستم که آموزشهاتون اونقدر تاثیر گذاره که آدم رو زیرو رو میکنه .
در پناه حق تعالی باشید
بنام خدای مهربانیها سلام ب استاد وخانم شایسته ودوستان همفرکانسی فایل دیروز دیدم چندین بار نگاه کردم وهزاران بار خدا رو شکر کردم وتبریک گفتم ب استاد ومریم ب درجه ای رسیدند ک بودن هیچ دغدغه ای از لحظه های عمرشان لذت میبرند خوش بحالشون مبارک شون باش فوق العاده زیبا بود از دوستان خوبم ک کامنت مینویسن خیلی تشکر میکنم واقعآ از خوندنشون لذت میبرم فعلآ من اندر خم ی کوچه ام از خدا سپاسگزارم بابت تمام نعمتهای ک بهم داده امیدوارم ی روز بیام در مورد ب صلح رسیدنم براتون بنویسم ممنون تشکر
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به روایتگران داستان عشق و زیبایی
سلام به همسفران خوبم در ایالت سرسبز کلورادو
خدا را شکر بخاطر این صبح زیبا بخاطر هوای پاک و آسمان صاف آبی ، خدایا شکرت بخاطر این نسیم بهاری و خنک خدایا شکرت بخاطر اینکه همه چیز را مهیا کردی تا فقط لذت ببریم
خدا را سپاسگزارم که با هدایتمون به این مکان باعث شد تا ما زیبایی های متفاوت تری ببینیم
چقد جالب بودند این سه هدهای سیقلی اصلا برق میزند تو اول فایل اون سخره بزرگه منو یاد مسابقات سخره نوردی انداخت چه آب تمیز و خنکی از بین این سنگها عبور میکنه هر کجا نگاه میکنی نعمت و زیبایی موج میزنه خدا را شکر بخاطر وجود این دو فرشته الهی این استادان مسیر معرفت خداوند
چقد خوبه و تحسین برانگیز بود نصب این تابلو رعایت مواردی در خصوص حفظ و نگهداری طبیعت
چقد این باعث فرهنگ سازی شده
چقد خوب رعایت میکنند و قدر طبعت رو میدونند چه مکان فوق العاده زیبایی که حتی از میان این همه سخره و رودخانه و چشمه و جنگل ی جاده همه میگذره که موتور سوران اونجا داشتند با عشق موتور سواری میکردند
خدا را شکر همه جور مکان تفریحی توی این کشور فراهم شده تا انسان مجذوب قدرت آفریدگار بشه
خدایا شکرت بخاطر اینکه چشم دیدن این فایل ارزشمند رو بهم عطا نمودی باشد که سپاسگزار و ثنا گوی درگاهت باشم
راه درک زیبایی و قدرت و عظمت تو از این فایلها میگذره و من باید هر روز بیشتر با گوشت و پوست و استخوانم تایید کنم لحظه به لحظه این زیباییها رو تحسین میکنم این شخصیت خوبی که هر دوی شما برای خودتون ساختید قوی و سپاسگزار و کاشف و تجربه کننده هر چیز کنجکاوی و علاقه و شوق و ذوق شما ستودنی ست با کوچکترین چیز شگفت زده میشد و تحسین میکنید بهم عشق میورزید و سپاسگزار میشید خدا را شکر که بیدارم کردی و راه رو نشانم دادی ای کسی که هدایت من رو بر خود واجب کردی به شرطی خودم هم بخواهم و در مسیر هدایت و شناخت تو قدم بردارم بخوانید مرا تا اجابت کنم شما رو
خدایا شکرت بخاطر اینکه هر روز بیناتر میشوم هر روز ذهنم شرطی تر میشه برای سپاسگزاری عمیق که حال آدم رو خوب میکنه
با خدا باش و پادشاهی کن
بی خدا باش و هرچه خواهی کن
سلام استاد عزیزم مرسی از شما که ما را با خودتون همراه کردید واجازه دادید ماهم با شما دونازنین همسفر این جاده ها وزیبائیهاش بشیم نمیدونید ما چقدر لذت میبریم وچقدر آگاهی کسب میکنیم اینکه هر جا میریم لذت ببریم
استاد باورتون نمیشه قبلا وقتی میرفتیم جایی برای گردش اونقدری که توفکر این بودیم که چی برای خوردن ببریم چی درست کنیم توفکر دیدن زیبائیها نبودیم تازه وقتی میخواستیم بریم هرگز تنهایی نمیرفتیم وباید همسفر داشته باشیم خصوصا در مداری بودیم که اونها افرادی بودن که به جای صحبت از زیباییها صحبتهای منفی اونم تو دل طبیعت زیبا
استاد من عاشق دیدن زیبائیها هستم دیگه عاشق تنها رفتن با اعضای خانواده هستم وچیزی که هیچ وقت تجربش نکرده بودم وهمیشه یک گردان لشکر به دنبال خودمون راه می انداختیم اما عید امسال یک سفر شمال با اعضای خانواده خودم وهمسر وپسرهام وچقدر عالی بود چقدر بهمون خوش گذشت وچقدر حالمون خوب بود واینها به خاطر یه کوچولو آگاهی پیدا کردن توجه به زیباییها وتمرکز روی اونها بود واینها درسهای خدای مهربانم ودستهای نازنینش بودن وهستن استاد عاشق شما وخانم شایسته ی گلم هستم وآرزوی طول عمری با عزت براتون دارم یا حق
به نام خدای زیبا و زیبایی
سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد عزیز ،خانم شایسته گرامی و همه همسفرای این مسیر سعادت .
خدارو شاکرم برای قوانین ثابت ،بی نقص و یکسان برای همه ما، که فرصت و قدرت خلق رو به همه ما داده که مثل خودش خلق کنیم و لذت ببریم .
ممنونم استاد عزیز که با این سریال های زیبا و بی بدیلتون مفهوم کشور پهناور و زیبا رو به من فهموندید همچنین مفهوم زیبایی ،نظم ،خواستن و اینکه چقدر فراوانی وجود داره .
مفهوم اینکه از لحظه لحظه زندگیمون فقط با تغییر نوع نگاه و نگرشمون و در لحظه بودن استفاده کنیم چون خیلی از مناظری که شما دارید تجربه میکنید رو شاید خیلی از ما دیده باشیم ولی با نگاه سطحی و از همه مهمتر توجه به کمبود و در لحظه نبودن هیچ لذتی ازش نبردیم .
تو این ویدیو هم مثل همه ویدیو هاتون سرشار از توجه به زیبایی ها بود ،مناظر زیبا ،جنگل ،رودخونه ، صیقلی که آب به اون سنگها داده بود واقعا عالی بود ،انگار نقاشی کشیده بودن .
اون مناظر کف دره که بقولی نتیجه اکتشاف و این حس دنبال زیبایی رفتنتون باعث شد ببینیمشون واقعا عالی بود .
ممنون که مارو تو این تجربه های فوق العادتون در کنار لذت از زیبایی های این طبیعت خدادادی سهیم میکنید ،اینکه ما خیلی به راحتی و سادگی از دریچه دوربین شما در قالب صفحه گوشی یا کامپیوتر میتونیم زیبایی رو ببینیم .
خدایا شکرت برای این همه حس خوب و عالی
با سلام خدمت استاد عزیز و بانوی گرامی شایسته
خداوند به شما خیر بده که با این تصاویر زیبا ، نه تنها دل ما را شاد می کنید بلکه برای کسی مثل من که عاشق امریکاست ، باعث اشنایی بیشتر با این سرزمین می شید
خدا را شاکرم که دوستانی بسیار عالی مثل شما دارم و بسیار سپاسگزارم که می تونیم این همه زیبایی را ببینیم ، ماشین قدرتمند که من ارزوش رو از ده سال پیش داشتم طبیعت بسیار خوب و تقریبا بکر که دل هر ادمی رو جلا می ده ، چقدر رودخانه داره امریکا ، من با دیدن اب به یاد نعمتها و سپاسگزاری خدا می افتم و چقدر شما درست و زیبا گفتید در مورد اب چشمه ، واقعا این اب که شما نوش جان کردید یک اب معدنی فوق العاده هست ، سرشار از مواد معدنی مفید برا بدن
استاد من بسیار سپاسگزارم از جنابعالی و بانو ، که با به اشتراک گذاشتن این فایلها ، عمق دید ما را به جهان مادی و نحوی درست زندگی کردن بیشتر می کنید خداوند پشت و پناه شما باشد .
به نام خدای کافی برای بنده
استاد عزیز وخانم شایسته سلام
الان که این کامنت رو مینویسم ساعت ده و چهل دقیقه صبح چهارشنبه 29 شهریوره
من 7 خرداد به واسطه تضادی که بهش برخوردم شروع کردم به کار کردن با تعهد روی خودم و یکی دیگه از خاسته هایی که داشتم (داشتن کار دوم) چند روزیه به حقیقت پیوسته
کاری راحت باکلاس و با یک صاحب کار فوقالعاده
همین الان اقا احمد همسایه و سبزی فروش محل داره به گربه اش غذا میده و باهاش سر و کله میزنه چون گربه خونگی نیست ولی اقا احمد ازش یه جورایی نگه داری میکنه
توی خاب هم خیلی خوشحال میشدم که ببینم چند وقت بعد سر همچین کاری هستم ، یه کار خوب با صاحب کار خوب با همسایه های خوب اون هم درحالی که محل کار من پیاده حدود 2 دقیقه یا کمتر از در خونه فاصله داره
این فایل و دیدن سنگ ها برای این روز های من درس بزرگی داشت
سنگ سخترین سخته و اب نرمترین نرم اما همین مداومت اب به سنگ شکل داده و این تصاویر و مناظر خارقالعاده رو ایجاد کرده
یاد شعر ملک الشعرا بهار توی کتاب پنجم دبستانم افتادم
هنوز هم اون شعر رو حفظم
جدا شد یکی چشمه از کوهسار
به ره گشت ناگه به سنگی دچار
به نرمی چنین گفت با سنگ سخت
کرم کرده راهی ده ای نیک بخت
زدش سیلی و گفت دور ای پسر
نجنبیدم از سیل زور ازمای
که ای تو ؟! که پیش تو افتم زه پای
نشد چشمه از پاسخ سنگ سرد
به کندن در استاد و ابرام کرد
بسی کند و کاوید و کوشش نمود
کز ان سنگ خارا رهی برگشود
زه کوشش به هرچیز خواهی رسید
به هرچیز خواهی کماهی رسید
شکل های روی سنگ ها برای من یاداور بهبود های کوچک داعمی بود
یاداور نامید نشدن
تسلیم نشدن در برابر ترس خود و تسلیم بودن در برابر خدا
یاداور این نکته که همون خدایی که من رو از اون حال به این حال اورد
و تونست در این مدت حدودا 100 روزه ده ها خاسته منو ایجاد کنه مسلما میتونه برای من معجزات بزرگ تری هم رقم بزنه
خاسته هایی که این مدت بهش رسیدم رو نمینویسم چون نیاز به توضیحات طولانی داره اما بار ها با خودم تکرار میکنم تا برای خودم هم یاداوری بشه که ره درست است و ره رو استوار
درود وعرض ادب وارادت خدمت استاد قدرتمند وبینظیرم جناب عباسمنش وخانوم شایسته ای که پابه پای استادبینظیر درمسیر درحرکت است
خدایاصدها هزارمرتبه ازت قدردانم
من ایمان دارم هیچ زمانی برای تغییر دیر نیست
همین که بخواهیم تغییر کنیم این خواسته در ما شکل میگیره وباعث میشه اولین قدم روبرداریم
بقیه رو هم با توکل به خدا و یکی یکی پیش میریم و تکامل رو طی میکنیم
فقط کافیست که باورهای مخرب رو شناسایی کنیم
و با باورهای قدرتمند کننده را جایگزین کنیم
من باوردارم که آموزش های شما بینظیرهست وبهترین اتفاقات راوارد زندگی من می کند
خدای فراوانی ها وخدای نعمت های بدون منت ازاینکه استاد عباسنمش بینظیررادرمسیرم قراردادی صدهاهزارمرتبه ازت قدردانم
به نام رب تنها فرمانروا
سلام به استاد ومریم عزیز آقا واقعا خدا قوتتون بده با این فیلم هایی که برای ما میگیرین وهمه اش آگاهی است وچیزی جز زیبایی در آن نیست
سلام به دوستان عزیز در این سایت الاهی خدا به شما هم قوت بده برای نوشتن این کامنت های ناب وجذاب وپر از آگاهی ونکات مثبت
هر بار دیدن این فیلم ها اصلا انگار تکراری درونش نیست همه چی جدید وتازه وجذاب است
آب روان شکل سنگ ها طبیعت سبز فضای تمیز انسان های با خود در صلح همه وهمه جدید وتازه است
ما میبینیم وفقط لذت میبریم وواقعا زمان را نداریم وقتی میبینیم و کامنت میخوانیم
از همه یک تشکر ویژه دارم برای این اتفاقات
واز خداوند بزرگ ممنونم که ما را در این مسیر قرار داد
در پناه الله شاد سالم وسلامت باشید