https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-11.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-20 22:43:592023-09-23 00:13:59سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 214
424نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
داشتم به این موضوع فکر میکردم که کسانی که به این مسیر هدایت شدند واز همه مهم تر متعهد هستن که در این مسیر بمونن وتا اخر عمر به این شیوه زندگی کنند خیلی تفاوت دارند با بقیه مردم وجامعه
توی یکی از فایل های لایو استاد که میگفتن کسی که فک میکنه احساس خوب داشتن کار راحتیه بیاد همیشه احساسش خوب باشه واقعا عمل به این قوانین کار راحتی نیست وبه خاطر همینه که پاداشم داره کنترل ذهن کار راحتی نیست اینکه تو شرایطی که تضادها دوره ت مردن بتونی ذهنتو کنترل کنی وکانون توجه تو کنترل کنی
اینکه بتونی ایمانتو حفظ کنی بتونی صبر داشته باشی وبر خلاف جامعه که همه به یه نحوی به منفی ها توجه میکنند وهمه عوامل بیرونی رو مقصر میدونند تو یه جور دیگه ای نگاه کنی
این نوع عمل کردن به قانونه که تفاوت ایجاد میکنه وتورو در مسیری قرار میده که فقط زیبایی ها باشه
به شخصه فهمیدم که برای یه یک لحضه که ذهن رو رها کنی چه جنجالی به پا میکنه وچجوری نجواها کنترل رو به دست میگیرن و برات جهنمی میسازن که خودت هم میمونی چیشد
بخاطر همینه که استاد همیشه اسرار میکنه که پایبند باشیم به اموزش ها ومتعهد باشیم که تو این مسیر بمونیم وحتی برای یک روز چیت دی نکنیم
چون همون لحضه خودشو نشون نمیده بلکه یه جایی که فکرشم نمیکنی با یه ناخواسته روبه رو میشی که خودتم
میمونی که این از کجا اب میخوره وتغییرات انقد بدیهی
اتفاق میفته که فک میکنی طبیعیه وپیش خودت میگی که این که باید اینجوری میشد
به قول استاد اگه قانون رو بلد باشی سورپرایز نمیشی
دیگه نه سوپرایز میشی برای چیزی که به دست اوردی
ونه سورپرایز میشی برای نا خواسته ای که برات اتفاق افتاده
اما بریم سراغ زیبایی های این فایل
دوباره اب ودوباره سنگ ودوباره غلبه نرمی وانعطاف پذیر بودن بر سختی
استاد تحسینتون میکنم که باخانم شایسته که هرچقدر زیبایی هارو میبینید براتون تکرار میشه امروز بادیدن این فایل یلحضه ذهنم گفت تو هرقسمت که ما همش سنگ واب رومیبینیم اما واقعا شما چقدر توانا هستید تواین موضوع که اجازه نمیدید که زیبایی ها براتون تکرار بشه
واین تفاوت شما با من وخیلی از مردمه که اجازه نمیدید که براتون تکراری بشه زیبایی ها وخداروشکر میکنید بابت این زیبایی ها
چقدر این اب قشنگ این سنگ هارو تراش داده وبهشون یه شکل هندسی داده که انقدر زیبا در بیان
تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقدر شجاعانه از روی اون سنگ ها میپریدن و با شجاعت میرفتن لبه اون سنگ ها واین یعنی در لحضه بودن وزندگی اب تنی کردن در حوض چه اکنون است
چقدر مسیر این رودخونه زیبا بود با اون سنگ های که مسیر اب رو زیباتر کردن بودن
استاد اون میوه وحشی رو که میگفتید غیر قابل خوردنه یه حالت شبیه گوجه فرنگی داره زیاد دیدم ازش بیشتر شبیه یه نوع میوه دیگه هست که اونم تو جاهای کوهستانی رشد میکنه اما قابل خوردنه وطرفهای مناطق بختیاری زیاده
هنوز توی تون کوها برف هست این نشون میده توی این فصل اون منطقه چقدر هواش معتدله وچقدر باید دلچسب باشه اون نسیم صبح گاهی که ادم بعد بیدار شدن حس میکنه خدایا هزاران بار شکرت
اون تابلویی که اونجا زدن وگیاه های منطقه رو معرفی کردن
یه گل داخلشون بود که ما بهش میگیم گلاله گزیزه که اول بهار هرسال رشد میکنه و قابل خوردنه وخیلی هم قشنگه ونماد اومدنه بهاره خیلی برام جالب بود که اونجاهم هست
سپاسگذارم استاد عزیز بابت تمام زحمت هایی که میکشید واینطور عاشقانه برای ما فیلم میگیرید
خیلی خدارو سپاسگزارم که تو این مدار پر از لذت و پاکی هس حتی فکر هام محدود و نامحدود داریم که فکرای نامحدود کنننده کمک میکنن حرکت کنیم بهمون امید و نشاط میدن فکرای محدود کننده از حرکت متوقف مون میکنن و نمیزارن حرکت کنیم چقدخوبه چقد احساس سبکی میکنم با نشانه های قشنگ واضح که برام فرستادی همیشه میخاستم برم شمال میومدم به همسری میگفتم اونم میگف ساله دیگه ساله دیگه منم باور کرده بودم و همین طور نرفتیم یا میگفتم بخایم بریم سفر من کلی چیزا میخام که ندارم
الان خداروشکر این باورها شکسته شدن خدا بهمون حرکت داده و عشق داریم راهی یه سفر جادویی پر از لذت میشیم و میدونم هر کجا هر چی لازم شه خودت جور میکنی و خیلی ساده سعی میکنم وسایل بردارم و واقعا سپاسگزارم تو دلم ای عروسیه خخخ چقددد من سفرو دوس دارم چقددد من حرکت و دوس دارم چقد جاهای قشنگ دلم پر میزنه جاهای رویایی گوشیتو برداری فیلم بگیری کباب بزنی بستنی خیلی چیزاااا یوووو هو دلتون شاد سالم ثروتمند باشید
چقدر حس خوب چقدر حال زیبا و شکرگزاری که هر چقدر سپاسگذاری کنیم کمه
واقعا زیباست به مانند بهشت ولی در این جهان
سنگهایی که فرم خاصی گرفتن به مرور زمان و زیبایی این منظره را چندین برابر کرده چقدر سنگها تمیزن چقدر براقن چقدر حس خوبی میدن
درختهایی که بیشتر توی نقاشی ها دیدم انقدر شاخ و برگشون منظم هستند انگاری هر ساله هرس میشن
چه رودخانه شفافی چقدر تمیزه خنکی آب رو از تصویر حس کردم
ابشار کوچک و زیبا صداای دلنشینی به طبیعت داده
چه پل قشنگی عجب رنگی کاملا هم خوانی داره با این منظره زیبا
و وسط این زیبایی بی نظیر دوتا فرشته دوست داشتنی که این زیبایی را با ما سهیم شدن
حس بی نظیری داره با همسفر خوب وسط بهشت باشی و فقط از زیبایی ها حرف بزنی فقط زیبایی ها را نشونه بگیری
چقدر حالم خوب میشه وقتی شما رو میبینم که برعکس بقیه مردم جهان هر کدوم دنبال حال خوب خودتون هستید و با عشق و احترام باهم برخورد میکنید انگاری شما ساخته شدید تا خدا لذت ببره از قدرتش
واقعا لیاقت اشرف مخلوقات همینه انقدر حال دلتون خوبه که برای ریشه درخت سپاسگزار هستید
واقعا در این فایل متوجه شدم چقدر به زیبایی توجه میکنید بعید میدونم به ذهنم برسه که بایت ریشه درخت سپاسگذاری کنم
استادان تمرکز بر زیبایی هستید و چنین توجه و حالی رو از خدواند خواستارم
کنجکاوی شما در دیدن تمام زیبایی ها باعث شجاعت شما هم شده جاهایی میرید که صعب العبوره ولی میرید تا بیشتر لمس کنید زیبایی رو و جالبتر اینه هر دو پابه پای هم میرید بدون ترس بدون بهانه انکاری مسابقه ست
بله دقیقا مسابقه کشف زیباییه
اگر قرار باشه اسمی برای این زندگی زیبای شما بزارم میگم سفر برای کشف زیبایی
چه مسابقه ی هیجان انگیزی
مسابقه ای که جایزش حال خوبه ثروته روابط زیباست سلامتیه ارامشه از همه مهم تر کشف درونت و کشف خدای درونته
جایزه در لحظه داده میشه نیاز به مقصد نداری در طول مسیر جایزه ها داده میشه
خدای مهربونم سپاسگزارم دعوتم کردی به این مسابقه زیبا هر لحظه هدایتم کن به دیدن زیبایی های بیشتر
استاد عزیزم خانم شایسته نازنینم بسیار از شما سپاسگذارم که ما رو همسفر خود کردید تا در کنار شما شاهد این همه زیبایی و قدرت خداوند باشیم
نکته مثبت اول رود کوچولو زیبایی که از دل کوهها به بیرون جریان داره
نکته مثبت دوم سنگهای صاف و صیقلی ای که به طرز حیرت انگیزی بوجود اومدن و آب از میان اونها جریان داره، چقدر این سنگها باحال هستن
نکته مثبت سوم درختهایی که از دل سنگ بیرون زدن، عجیبه چطور درخت از دل سنگ رشد کرده و انقدر بزرگ شده
نکته مثبت چهارم حجم آب زیادی تو این لحظه داره از دل کوه بیرون میاد، واقعاً چقدر فراوانی آب هست خدایا شکرت
نکته مثبت پنجم سپاسگزاری کردن مریم جون از طبیعت، چقدر شما شخصیت سپاسگزاری رو ایجاد کردی در خودت که نعمت وجود ریشه‌های درختان رو هم میبینی و قدرش رو میدونی!
نکته مثبت ششم میوه‌های وحشی ای که به رنگ قرمز فوق‌العاده درومدن و دارن خود نمایی میکنن و امیدوارم طعم و خاصیت خوبی هم داشته باشن
نکته مثبت هفتم گل‌های صورتی ای که کنار این میوه‌های وحشی درومده
نکته مثبت هشتم ماشین زیبایی که طراحیش کردن برای کمپ کردن و کایاک داره، دوچرخه کوهستان، اسکیت برد داره و کلی نعمت دیگه برای اینکه بیای و لذت ببری
نکته مثبت نهم خانم آقا مسنی که اومدن در این مکان بهشتی و دارن عکس میگیرن و زیبایی‌های این مکان مقدس رو تجربه میکنن
نکته مثبت دهم تریل هایی که درست کردن که منتهی میشه به ویو‌های فوق‌العاده از کوه و دشت پوشیده از درخت سرو
نکته مثبت یازدهم عکس گل‌های زیبایی که به صورت وحشی در این منطقه زیبا رشد میکنه و چقدر زیبا و فوق‌العاده هستن واقعاً زیبا هستن
نکته مثبت دوازدهم سنگ زیبایی که مریم جون دستش گرفت که روی یک کلبه قشنگ رو طراحی کردن
نکته مثبت سینزدهم جاده‌های کوهستانی بسیار زیبا که پر از درخت و سرسبزی و زیبایی هست و همینطوری به سمت پایین کوهستان پیش میره و زیبایی هاش هر لحظه بیشتر و بیشتر میشه
خداروشکر که در مدار تماشا و تجربه این زیبایی ها هستم
چقدر من دوست دارم که این همه دیدنی و زیبایی را در یک سکوت و خلوت میشه دنبال کرد
اینکه در ارامشی که طبیعت به من ارزانی میکنه بتونم زیبایی هاش رو ببینم و لمس کنم تااینکه صدها نفر برای دیدن این زیبایی ها بیان که هرکدوم هم یک فرکانس خاصی دارن
شما بیشتر در این سکون با فرکانس طبیعت همراه میشید بافرض اینکه افراد دیگه ای هم برای تماشای این زیبایی ها اومدن اونقدر با خود درصلح هستن که بخش ارامی از طبیعت میشن
این خواسته به شدت در من شکل گرفته که هرگاه به طبیعت میرم در ارامش و خلوتی اون قرار بگیرم و نهایتا کنار انسانهای ارام
.
به چه طبیعتی دعوت میشید
سراسر ارامش و زیبایی و سپاس
اون صخره های زیبا که با جریان و قدرت اب هرکدوم به شکلی دراومدن
نوش جان این همه آرامش
واقعا طبیعت سخاوتمندانه به ما خدمت میکنه و چقدر خوبه که همینجوری که تحویل میگیریم حتی بهتر تحویل بدیم
مریم جان لذت بردم از سپاس گزاریت از ریشه های درختها که حرکت رو برات اسونتر و هموارتر کرده بودن
اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید. و سپاهیان آسمان و زمین فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
تا مردان و زنانى را که ایمان آورده‌اند در باغهایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است، درآورد و در آن جاویدان بدارد، و بدیهایشان را از آنان بزداید؛ و این [فرجام نیک] در پیشگاه خدا کامیابى بزرگى است.
خدای عزیز و شیرین و دلبندم،صاحب سعیده،صاحب قلب و روح و جان و تنم،مدیر کیهان و کهکشان ها،نظمِ ضربان قلبم،ولی و سرپرست من،ازت طلب هدایت و کمک و نور و رحمت میکنم برای اینکه به تعهدم پایدار بمونم،همیشه در مدار توحیدت در حال صعود باشم،خدایا خودت گفتی وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ تو که من رو خلق کردی و از رگ گردنم بهم نزدیکتری ،به قلب من آگاهی و میدونی جهاد با نفس،سخت ترین جهاده،تو میدونی من چقدر دارم تلاش میکنم خودم رو از هر قید وبندی آزاد کنم،تو میدونی دارم از چه پرداخت بهایی حرف میزنم،چی رو برات توضیح بدم وقتی خودت کنارمی و میبینی برای رسیدن به توحید با چه وسوسه هایی در حال جنگم.خدایا من هرچقدرم تلاش کنم،اونیکه شما بهش نور ندی،هیچ وقت روشن نمیشه،پس سخاوتمندانه نه به اندازه ی لیاقت من،به میزان وهابیتت به من ببار.خدایا خودت خوب میدونی استاد هیچ احتیاجی به نوشته های من نداره،خودت میدونی اگر من ننویسم،اینجا پر از کامنت های باارزش و توحیدیه که نبود من احساس نمیشه.این منم که احتیاج دارم به نوشتن،این منم که احتیاج دارم به این صلات،منم که با نوشتن قلبم روشن میشه،منم که با نوشتن از خودم ردپا میزارم برای خودم.منم که با نوشتن یک قدم به توحید نزدیکتر میشم،پس دستمو بگیر و اجازه ی نوشتن رو صادر کن!دلم میخواد آهنگ هلن رو برات بخونم تا لبخند شیرینت رو به چشمم ببینم…
الحمدالله برای سعادت رسیدن به قسمت 214؛برای تذکر خودم که از مدار شکرگزاری خارج نشم یکبار دیگه به خودم یاد آوری میکنم وقتی سریال های این سایت شروع شده بود،من توی سایت نبودم که هیچ،از قوانین جهان بی خبر بودم که هیییچ،خدا میدونه تو چه در ودیواری بودم ….
چقدر طول کشید من از زیر آورهای خودساخته،تسلیم بشم،ندای رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ سر بدم تا بتونم یک روزنه ای باریک پیدا کنم برای نجات پیدا کردن،یک سال طول کشید تا بهمن ماه 1400 جهان من رو لایق ورود به سایت استاد بدونه!
تا مهر 1401 من بودم و یک کویر تشنه ….استاد بود و چشمه چشمه آبِ گوارایِ آگاهی …
پاییز پارسال سریال سفر به دور آمریکا دوباره شروع شد و من تازه رسیده بودم به فرکانس دیدنش…و گه گداری کامنت گذاشتن اونم با تلاش زیاد ….حالا در آستانه ی مهر 1402 من اینجام،نودونه درصد قسمت ها رو به محض آپلود شدن نگاه کردم و کامنت هم گذاشتم …
این یعنی چی؟یعنی بالا رفتن مدار به شکل تصاعدی…فقط خداوند میدونه اگر من ثابت قدم باشم توی این مسیر،به امید خدا مهر 1403 کجام ودرحال چه تجربیاتیم….الهی شکر …الهی هزار مرتبه شکر
از قضا دیشب از سرتنبلی،بدون نوشتن ستاره قطبی خوابیدم،این شد که همزات شیطان اومد وسط و شروع کرد به نجوا کردن!
خلاصه با فرکانس خوبی نخوابیدن همانا و صبح با همون فرکانس بیدار شدن همانا …
ولی من اون آدمی نیستم که به این شطان ملعون رو بدم،پاشدم وضوگرفتم خودمو بستم به قرآن و نماز وشکرگزاری…اوضاع بهتر شد…تونستن چندتا جواب به کامنت بچه ها بدم،اما هرکاری کردم نمیتونستم برای فایل جدید کامنت بنویسم…
قشنگ طناب دور دستام رو حس میکردم!
باید تسلیم میشدم و یک روز کامل رو خراب میکردم؟
نه من آدم تسلیم شدن نیستم!
حالا وقت اجرای کنترل ذهن در عمل بود،برای به خاک نشوندن پشت شیطان و ضربه فنی کردنش!
راحت ترین کار این بود که برم یک مهمونی،دیدن یک دوست،یا تماس با یک نفر و صحبت کردن باهاش و …
خداوند بر من شاهده،اگر میخواستم زنگ بزنم به دوستام،اول 500 تا فحش میخوردم که چرا اومدم گرگان و بهشون نگفتم و بعد انقدر برام مهمونی و دورهمی و دور دور بزارن که اصلا وقت نکنم به نجواهای ذهنم فکر کنم!
این کار راحتی بود برای من،اما من چی میخواستم؟
اینور داستان یک بچه پرو هست که وقتی فرکانسش افت میکنه به خدا میگه وظیفه ی توعه حال منو خوب کنی،نه جایی میرم نه از کسی درخواست میکنم،انقدر منتظرت میمونم تا خودت نورت رو برام بفرستی!
این شد که لباس پوشیدم و وضو گرفتم و رفتم برای پیاده روی …
راه رفتم و قرآن گوش دادم …راه رفتم و اسماالحسنی گوش دادم …راه رفتم و به ربنا گوش دادم …
انقدر ممارست کردم که از درد ریز توی قلبم حس کردم شیطان داره دمشو میزاره روی کولش و فرار میکنه …
و ندای الله داره بهم میرسه …اینو از روشن شدن قلبم میفهمیدم …
اذان ظهر بود و من رسیدم به مسجد امیر خیابون شالیکوبی گرگان…
با احساس خیلی بهتر از صبح و عشق و نورش رفتم نماز ظهرم روخوندم …
نمازم که تموم شد،چشمم افتاد به بنر روی دیوار ،یک آیه نوشته بود روش برای راهنمای خوندن نماز غفلیه ….
و «ذوالنون» را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم، تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم.»
شاید برای بقیه ی آدم ها اون یک بنر ساده بود،ولی برای من نه!من صدای الله رو میشنیدم که داره باهام صحبت میکنه،میگه حواسم بهت هست،افتادی تو دل کوسه،خودت افتادی،خودت به خودت ظلم کردی،اما داری طلب بخشش میکنی،از من کمک میخوای …من نجاتت میدم سعیده ….
حالا نور قلبم ده برابر شد،رفتم یک قرآن برداشتم و تکیه دادم به دیوار،درحالیکه جمعیت درحال دعا و توسل بودن…چشامو بستم و باهاش حرف زدم …
گفتم تو به قلب من آگاهی،توحید اون چیزی که من براش زنده م و نفس میکشم،من به عشق تو میخوابم،به عشق تو بیدار میشم،ثروت رو میخوام تا بتونم بندگی تورو بکنم،سلامتی رو میخوام تا تموم عمرم راحت عبادتت رو بکنم،عشقِ توحیدی میخوام برای اینکه تموم زندگیم صلات تو باشه،برای اینکه تموم زندگیم رنگ تو باشه …
تو…تو….الله …تو اونی که من میخوامش …
من …من …من اونیم که جونمم برات میدم …
دستمو بگیر …هدایتم کن …باهام حرف بزن …..
قرآن رو باز کردم و صفحه ای از قرآن باز شد که من هربار با خوندن این آیات احساس جنون میکنم …واقعا حضرت موسی تو چه فرکانسی بوده که قادر به شنیدن صدای الله بوده؟ من حتی با خوندن آیاتش قلبم به لرزه میفته …
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ
و من تو را برگزیده‌ام. پس به آنچه وحى مى‌شود گوش فرا دار.
منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.
خدایا …خدایا …
دل بریدن از تو دیگه کار من نیست
دلبری به جز تو دیگه یار من نیست
دل بریدن از تو دیگه کار من نیست
عاشقی نکردن تو مرام من نیست
دیگه الله با این آیه ها برام سنگ تموم گذاشت…
اون بچه پرویی که تموم مسیر پیاده رویش رو قرآن گوش داد تا کنترل ذهنش رو دست بگیره،تموم مسیر برگشت رو با آهنگ عمو حسنِ دنیا،تو خیابونا شلنگ تخته مینداخت :))))))
یه طرف جنگه یه ور خنده یه ور مسخره بازی
نبینم یه وقت اینجا، کسی به کم بشه راضی
نه نمیدیم امون اصن
میخوای بشینی تو نمون اصن
از همین حالا تا خود صبح رو ریپیته عمو حسن
(نرو حالا خیلی زوده، نرو حالا خیلی زوده)
خلاصه بگم رفقا،نبینم یک وقت اینجا،کسی به کم بشه راضی!
همه ی ما یک وقتایی افسار ذهنمون از دستمون خارج میشه،نورِ خدارو گم میکنیم و جایی هم که نور نباشه،تاریکی هست!
تاریکی به خودی خود،موجودیتت نداره!مائیم که لامپ رو اشتباهی خاموش کردیم!
حالا توی تاریکی پیدا کردن پریز یکم سخته!
باید آروم آروم قدم برداری!
دستتو بکشی به دیوار،انقدر بگردی تا بالاخره پریز روی پیداکنی!
اما پیدا میشه!نور میاد! تاریکی موندگار نیست!
الله،ولی و سرپرست ماست برای اینکه مارو از تاریکی های خودمون به سمت نورش بره …
خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است.
خدای عزیز و دلبرم،میدونم که اگر کمکم نمیکردی من قادر به نوشتن یک جمله هم نبودم،ازت ممنونم که یکبار دیگه بهم لیاقت هم نشینی با بندگان صالحت دادی …
خدایا اگر تو دستمون رو نگیری و هدایتمون نکنی ما حتما گمراهیم…
سلام و سلامتی و‌نور و عشق الله برای قلب مهربون شما و خانوم نازنینتون و‌کوچولوی قشنگتون
خداوند به قلب من آگاهه چقدر خوووشحال شدم از دیدن نقطه ی آبی شما و قلبم روشن شد.
نمیدونید من با کامنت های شما و فاطمه جون چقدر ذوق میکنم،اصلا خداوند من رو هدایت کرده به شما نازنین ها که به چشم ببینم ،باور کنم ،میششه میشششه!
آدم هایی هستند که به شدت باهم هم مدارند و بال پرواز همند!
اصلا من کامنت شمارو خوندم که در ادامه ش فاطمه جووون نوشته بود!
گفتم ایووول! چقدر باااحال!
همینه !
اینو جزو درخواستی هام مینویسم!
یک بال پرواز توحیدی که دقییقا عین خودته! مثل آقا رسول و فاطمه جون!
عاششقتونم و از خداوند براتون بهترین‌ِ بهترین هارو میخوام.الهی که همیشه غرق نور‌و عشق و سلامتی و ثروت بی حساب باشید و خداوند شمارو در کنارهم نگه داره به زیبایی هرچه تمام تر
دعا میکنم هر روزتون زیباتر از یک روز قبل و خوشبختیتون هر ثانیه از ثانیه قبل بیشتر بیشتر بشه..
عاشقتم دوست الهی من چقدر باخوندن کامنتهاتون انرژی میگیرم،چقدر تحسینت میکنم عزیزم که انقدرخوب ازآیات الهی یادمیکنی،واقعا به شاگردزرنگایی مثل شما غبطه میخورم که انقدر عالی دارید ازصبروصلات تو زندگیتون یاری میطلبید
من به شخصه هنوز نتونستم افسار این اسب چموشم رو به درستی به دست بگیرم وخیلی زود باکوچکترین مسئله ای به خشم میام
واقعا که سخت ترین جهاد جهادبانفسه
دوست عزیزم واقعابرات ازخداوند بهترین مسیر خیروبرکت رو آرزومندم،من همه ی کامنتهات رو باعشق میخونم،ازینکه پرستارپرانرژیی هستی و همیشه آسون میشی برای آسونیها رو هم بارهاوبارها تحسینتون کردم
سلام و درود و رحمت خداوند بر سعیده نورانی و زیبای پروردگارم. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت وجود گرانقدر شما. الهی که حال دلت عالی عالی باشه و این کامنت رو در بهترین زمان و مکان دریافت کنی. از صمیم قلبم تحسینتون میکنم و بینهایت از این کامنت لذت بردم. چقدر تحسینت میکنم که وقتی نجواهای ذهن شروع میشه خودتون رو می‌بندین به قرآن. منم چندباری که نجواها شروع میشدن خودمو میبستم به سرم آیت الکرسی. همون‌جوری که آنژیوکت و بقیه متعلقات به سرم وصل میشه و به بیمار وصل میکنن، همون‌جوری یه گوشی و هندزفری بهم وصله و توی خلوت و تنهایی خودم آیت الکرسی گوش میدم یا سوره های دیگه. تا وقتی حالم خوب بشه.
وقتی هدایت خواستم که برای نوشتن کامنت آیه ای رو برات بنویسم، هدایت شدم به این آیه 25 سوره ابراهیم. ولی خب این دو آیه با هم لذت موضوع رو بیشتر میکنه.
این «کلمه طیبه» دنیایی از معنی داره در خودش. نمیدونم چی بنویسم براش که اصل معنی قربانی نشه از طرفی کاسه پلاستیکی من ظرفیت دریافتش رو داشته باشه.
یک باور توحیدی ، یا یک مفهوم مقدس یا یک حقیقت بزرگ یا بقول خود قرآن یک کلمه طیبه، یه کلام ناب و مطهر که خداوند تشبیهش میکنه به یک درخت که اصل و تنه اون درخت در زمین استواره ولی شاخه هاش توی آسمون گسترده شده. این همون باور توحیدیه که استاد توی آموزشها میگه، توی ذهن و وجود ما ثابته ولی فرکانسهای ذهنی ما در سراسر جهان داره منتشر میشه و اتفاقات و شرایط رو برامون رقم میزنه. یبار دیگه آیات 24 و 25 رو بخون و بعد از اون برگرد به کامنت خودت و دوباره بخونش. تا بدونی چرا من باید هدایت میشدم به این آیات. من هدایت شدم تا اینها رو برای شما بنویسم. و در واقع این آیات رزق شما بود . من خودم تازه دارم یاد میگیرم.
یه باور توحیدی و ناب و مطهر و مقدس همیشه به ثمر میشینه. هر وقت به تکامل برسه به اذن و اراده الهی ، ما به مدار دریافت نتایجش وارد میشیم.
ببین چقدر فرقه بین کلمه طیبه و باور توحیدی با باور ناپاک و غیر توحیدی. کیو دیدی با دروغگویی و حرفهای بیهوده و فحش دادن و بحثهای فرسایشی به نتیجه برسه توی زندگی؟؟ کیو دیدی توی مزرعه علف هرز بکاره و کلی سود کنه؟ شما هیچوقت نمی‌شنوی فلان کشاورز با کاشت علف هرز کشاورز نمونه شد و کلی ثروت از فروش محصول عایدش شد. این قانون جهانه، علف هرز محصول نمیده. باور پلید آدم رو به رشد و پیشرفت و تعالی نمیرسونه. باور توحیدیه که انسان رو رشد میده و به اوج میرسونه، باور توحیدیه که فرکانسهای مثبتش در سراسر گستره کیهان پخش میشه و نتایج و اتفاقات خوب و مثبت و عالی رو برامون بوجود میاره.
ببین من معمولاً ترجمه‌ها رو که کپی پیست میکنم تو پرانتزی ها رو پاک میکنم، چون اینها مطالب ذهن مترجمه. ولی بعضی وقتا که میبینم با اصل آیه در تضاد نیست نگهش میدارم. این کلید واژه برای شما حتماً آشناست «وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ» دقیقاً میدونم شما هم به همونی فکر میکنی که من فکر میکنم. طبق قوانین بدون تغییر الهی یا طبق مشیت الهی یعنی هیچ راه دور زدن قانون وجود نداره، یعنی «بما کسبت ایدیهم»«بما کانوا یعملون»«بما قدمت ایدیهم» طرف از تهران راه افتاده توی جاده، رسیده تابلو 10 کیلومتری اهواز، میگه چرا نمی‌رسیم به مشهد. (ایموجی با دست کوبیدن تو پیشونی)
سعیده جان، شما تمام تلاشتو کردی در مدار توحید باشی، و کلمه طیبه رو در عمل محقق کنی، طبق قانون بدون تغییر خداوند بزودی نتایجش رو دریافت خواهی کرد.
چقدر فرقه بین اون آدمی که عزت نفسش رو گره زده به حضور دیگران، به آویزون بودن به بقیه و شرایط و عوامل بیرونی ، با اون انسان موحدی که روی ارتباطش با خداوند کار میکنه، تا حالش بد بشه و نجوای شیطانی بیاد بلافاصله برمیگرده به درون خودش و شروع میکنه به تلاش برای برقراری ارتباط با خداوند. با اصل ، با حقیقت.
از صمیم قلبم تحسینت میکنم، و بهت افتخار میکنم و بهت تبریک میگم. انسان موحد و نورانی.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره منور باشی به نور توحید و قرآن، و متنعم از بینهایت نعمت و ثروت و شادی و سلامتی.
سلام به حمیدِ حنیف عزیزم،ممنونم که یکبار دیگه با نقطه ی آبیت قلب من رو روشن کردی،ازت سپاسگزارم که سخاوتمندانه آگاهی های قرآنیت رو در اختیار من قرار میدی.
هر نقطه ی آبی که برام میاد، من رو غرق عشق الله میکنه و بهم احساس خوشبختی بی قید و شرط میده!
حالا اگر این نقطه ی آبی از طرف آتشنشانِ ابراهیم نشان باشد،با محتوای قرآن دیگه میشه به تعبیر قرآن میشه نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
نورانی تر ازون میدونی چی میشه؟
اینکه این آیه24و 25 ابراهیم رو 3 بار در یک 24 ساعت دریافت کنم!
اولی از داداش حسین(عبادی)،دومی خودم بعد نماز بهش هدایت بشم و تیرآخر از حمیدحنیف!
اینجاست که حجت برمن تمامه …
توحید اصل و اساسه،مسیری که دارم میرم به شدت درسته،و بزودی وعده ی خداوند محقق میشود!
ازت سپاسگزارم بی نهایت!
و آماده باش این نور قرآنیت رو با نور قرآنی در حد ظرف پلاستیکم پاسخ بدم …
امروز بعد نماز عصر هدایت شدم به این آیه های قشنگ سوره ی نورکه مطمئنم خودت بارها خوندیش و بهش هدایت شدی:
بگو که خدا را فرمان برید و رسول را اطاعت کنید. پس اگر اطاعت نکردید بر او بار رسالت اوست و بر شما بار تکلیف خویش است، و اگر او را اطاعت کنید هدایت (و سعادت) خواهید یافت، و بر رسول جز ابلاغ روشن رسالت تکلیفی نیست.
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
یادته استاد میگفت فایل های من رو اینجوری گوش کنید که هر جمله ای شنیدید که نیاز به درک بیشتر داشت فایل رو پوز کنید و بهش فکر کنید و درموردش با خودتون حرف بزنید؟
من بعد خوندن این دوتا آیه استپ خوردم!
شروع کردم با خودم حرف زدن:
سعیده چقدر به الله ایمان داری؟
چقدر بهش اعتماد داری؟
چقدر ایمان داری این کتاب از طرف خداونده و واضح و روشن مسیر رو مشخص کرده؟
دیدم جواب هام همش مثبت صد در صده!
گفتم ببین الله داره میگه:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛
و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛
و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند،
آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت.
گفتم سعیده،با این ایمان و اعتقادی که داری به الله و به این کتاب که بارها میگه وعده ی خداوند حقه و حتما محقق میشه
با این یقین و ایمان،چطور میشینی روی خودت کار میکنی؟چقدر با آرامش و اعتماد که این مسیر حتما جواب میده،روی اهدافت لیزر فوکس میزاری؟چقدر میتونی به قول آقا ابراهیم:کربشی،کوربشی،لال بشی،فقط روی خودت کار کنی…؟ممارست به خرج بدی و ادامه بدی و مطمئن باشی خیلی زود و به راحتی به هرچیزی که دلت میخواد میرسی؟
همینطور که داشتم فکر میکردم و با خودم حرف میزدم،یک ایده اومد که برو ریشه (وعد) رو سرچ کن توی قرآن و ببین چندبار اومده و چیا گفته!
طبق سرچ من در سایت آنلاین قرآن؛این ریشه 151 مورد توی 130 تا آیه تکرار شده.
اما من اسپسفیک، دنبال آیه هایی بودم که الله میگه وعده ی من حقه تا ازشون استفاده کنم برای باورپذیری و ایمان بیشترم برای ادامه ی مسیر با قدرت بیشتر!
آیه های بینظیری رو پیدا کردم که هیچ توضیح اضافه ای هم نمیخواد واقعا،فقط کافیه هروقت دلسرد شدیم،یا داشتیم ناامید میشدیم،یا دچار همزات شیطان شدیم که نکنه این مسیر جواب نده،کافیه بیایم اینارو بخونیم تا قلبمون منور به نور ایمان بشه و قدم های استوارتری برداریم و نشونه ای بشیم برای بقیه که باور کنند وعده ی خداوند حقه!اینطوری به گسترش جهان هم کمک میکنیم،و هرکسی بخواد به گسترش جهان کمک کنه،حتما الله کمکش میکنه،همونطور که خودش گفته:
ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند و گام هایتان را محکم و استوار می سازد
آیه هایی که برای خودم جدا کردم ازین سرچ قرآنی،اینجا مینویسم که هروقت من،شما و هر دوست نازنین دیگه ای که این کامنت رو میخونه،هوای ناامیدی بهمون سر زد،بیایم این نور و عشق الله رو بخونیم و انرژی بگیریم ازش برای رهایی از ظلمات خودمون ،با ایمان بیشتر پیش بریم،و اجازه بدیم خداوند مارو به سمت نور مطلق خودش هدایت کنه.الهی آمین.
و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی آنان را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، درآوریم، در آن جاودانه اند. وعده خدا حق است، و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟
خدا به مردان مؤمن و زنان مؤمن بهشتهایى را وعده داده است که جویها در آن جارى است، و بهشتیان همواره در آنجایند و نیز خانه‌هایى نیکو در بهشت جاوید. ولى خشنودى خدا از همه برتر است که پیروزى بزرگ، خشنودى خداوند است.
چون کار به پایان آید، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نیز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف کردم. و برایتان هیچ دلیل و برهانى نیاوردم جز آنکه دعوتتان کردم شما نیز دعوت من اجابت کردید؛ پس مرا ملامت مکنید، خود را ملامت کنید. نه من فریادرس شمایم، نه شما فریادرس من. از اینکه مرا پیش از این شریک خدا کرده بودید بیزارم. زیرا براى ستمکاران عذابى است دردآور.
و بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگردانیدیم تا دیده‌اش روشن شود و حزن و اندوهش به کلی برطرف گردد و نیز به طور یقین بداند که وعده خدا حق است، لیکن اکثر آنان از این حقیقت آگاه نیستند.
ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، و بترسید از روزی که هیچ پدری چیزی [از عذاب دوزخ را] از فرزندش دفع نمی کند، و نه هیچ فرزندی دفع کننده چیزی از [عذاب] پدر خویش است. بی تردید وعده خدا حق است، پس زندگی دنیا شما را نفریبد، و مبادا شیطان شما را به [کرم و رحمت] خدا مغرور کند.
ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، برای آنان غرفه هایی است که از فراز آنها غرفه هایی دیگر بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است. خدا این وعده را داده است؛ خدا خلف وعده نمی کند.
پس صبر کن که وعده خدا راست است. پس -چه پاره‌اى از آنچه را که به آنان وعده داده‌ایم، به تو بنمایانیم، چه تو را از دنیا ببریم- [در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانیده مى‌شوند.
بارخدایا! قرآن را به حق نازل کردی و به درستی هم نازل شده، بارالها! میل و رغبت مرا به قرآن، بزرگ گردان و آن را روشنایی دیده و شفای دل و بَرَنده غم، غصّه و اندوهم قرار ده. خداوندا! زبانم را به خواندن قرآن زینت ده و چهره ام را به سبب آن نیکوئی بخش و پیکرم را به پیروی آن نیرومند فرما و میزان عملم را به تبعیّت آن سنگین گردان و خواندن قرآن را شب و روز با توفیق فرمانبرداری روزی ام فرما و مرا با پیغمبرت، حضرت محمدصلی الله علیه وآله وسلم و آل برگزیده اش محشور گردان.
دعا میکنم این سرچ قرآنی ،برای همه ی ما ایمان و باور و استقامت بیشتری به ارمغان بیاره،برای ادامه دادن مسیر ،رسیدن به صراط المستقیم پر از نعمت و ساختن بهشت دنیا با یاری الله …الله که وعده اش حق است و هرگز خلف وعده نمیکند.
واقعا خوش به حال انی که پرستارش تو باشی ، تو بی نظیری دختر ، این همه جدی روی خودت کار می کنی، پروفایل شما را دیدم که چندین محصول خریدی و همه را مثل بنز خوندی و اجرا کردی و رشد صعودی داری ، خدا را صد هزار بار شکر برای وجود عزیزانی مثل تو ، تو بی نظیری ، الهی هستی ، همیشه کامنت های تو را می خونم و لذت می برم همه را ذخیره می کنم هر وقت نجواها شروع میشه میام سراغ کامنت های شما ، یکی از خواسته هام از خدا اینه که من هم من سعیده جان خوب و قشنگ و الهی بنویسم و عمل کنم .
، چند روز پیش برخورد بدی از دوستی دیدم ، پرسیدم من مجاب کارم اشتباه أست که این برخورد را دیدم ، هنوز پیدا نکردم ولی در کامنت دیروز شما خوندم ، من باید کر ، کور ، لال باشم و فقط روی خودم کار کنم ، این را تو دفترم بزرگ نوشتم گذاشتم حلوم تا یادم نرم ، کر و کور و لال باشم فقط ایات الهی را ببینم . دختر تو بی نظیری
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه.
این هدایت های قرآنی شما چیزی خیلی بیشتر از یه کاسه پلاستیکی بود. حداقلش یه دریاچه بود که براحتی منو توی خودش غرق کرد. اعتراف میکنم از یه جایی به بعد دیگه نمیتونستم درک کنم ، کشش و توانش رو نداشتم و اگر خداوند از فضل و علم و آگاهی خودش بر من رحمتی نفرسته من در جهل و ظلم خودم باقی خواهم بود.
واقعاً عجب سرچی رو انجام دادی. ریشه کلمه وعد و اونم «وعده های حق».
استاد توی دوازده قدم میگه چی میشه که یه باور ساخته بشه. اینکه کی بهمون میگه و ما چقدر بهش اعتماد داریم ، و چند بار این باور رو تکرار میکنیم …
خدا میگه، قدرت مطلق، فرمانروای مطلق، هیچ احتیاجی به انسان نداره و چندین بار این باور رو تکرار میکنه که آقا «وعده من حق و حقیقته و هیچ خلف وعده ای در کار نیست»
ولی چی میشه که باز من به شیطانی اعتماد میکنم که خودش اعتراف کرده من بهتون وعده دروغ میدم ،خلف وعده میکنم ، آخرش هم عذاب میاد سراغ ظالمین.
خدایا خدایا واقعاً از عمق قلب و جانم ازت میخوام که من رو از همزات و وسوسه های شیطانی حفظ کنی.
ازت ممنونم سعیده عزیزم. از اینکه نتایج سرچ های بینظیرت رو به من و بقیه دوستان سخاوتمندانه هدیه میدی، این همون کلمه طیبه است. چیزی که منتشر میکنی منشأ اثر خیر و برکت در زندگی بقیه میشه.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت ، بخاطر این هم مداری.
پرتو نور حق همیشه تابنده بر قلب نازنینت بهترین بنده خدا ، هدایت شده خدا
امروز صبح مثل همیشه نیت کردم و شروع کردم به خوندن کامنتت و جوابهام از عاشقانه های خدای قشنگ و دلبر می گیرم از عشقبازیتون دلم ضعف میره و میگم الله اکبر به این همه دلبری
الهی اقیانوسی بی پایان بشه برات عزیزدلم سعیده زیبا رو و زیبا سیرت
سعیده جانم امروز در کامنت شما دومین بار بود که به این آیات سوره نور هدایت شدم
خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است
امشب که از خداوند برای موضوعی هدایت خواستم مجدد به این آیه نورانی برای سومین بار در این چند روزه هدایت شدم
سعیده جان شما پر آگاهی و عشق آیات حق هستید میشه لطفا در مورد این آیه بیشتر بنویسید دوست دارم از قلب شما دریافت کنم.
خدایاشکرت که مراکجاهاهدایت می گردانی هرچه قدراین زیباییهایت رامی بینم سیرنمی شوم زیبای من
ازطرح های هندسی شکل گرفته باقدرت بیکران آب شگفت انگیزت تاکوههاودرختان سرسبزومیوه های کوهی ات وآسمان آبی، خدایاتوچقدرعشقی، آرام آرام ازهمه چیزهای مخرب جدایم کردی بخصوص تلویزیون والان همین تلویزیون شده لبریزدرس وتجارب عالی ودیدن شکوه وعظمت بی پایانت ودوفرشته ای که زندگیم رابه واسطه آنهاکه دستان توبودندبه بهشت عظیمی تبدیل کردی واینطورمریم عزیزم از آفریده هاودرختان عظیمت شکرگزاری وقدردانی می کند.این هاهمه اش دگرگونی باورهایم شد، همین کلام های مثبت وزیباباورهایم رادگرگون کردوتمرکزذره بینی روی کلام به کلام استادم وعمل کردن به صحبتهای ناب ایشان ،همین که این دوفرشته کنارهم هستندوجذب همین رفتارشان باعث شده من وعزیزدلم هم همیشه کنارهم باشیم واززندگی نهایت لذت راببریم به لطف خداوندم.
بازهم ممنونم اشکم درمی آیدازاین همه معجزات درزندگیم ووجودم .
چقدرآرامش هدیه عالی بودبرایم که امروزازسلولی ترین داشته هایم شکرگزارباشم ،صبح هابااحساس عالی بیدارشدن وازاینکه روزوشبی دیگرهدیه زنده بودن رابه من عطاکرده ای وتعظیم روبرویت که بی نظیر ترین حس هست برایم.
هرروزخلق روزی عالی برای خودم خودخودم که باارزش ترین شخصیت است وقتی قدرخودرابدانم خداوندهم به یمن این قدردانی چنین فایل های بینظیری راروزیم می کندتاروزم کامل تروزیباترجلوه کند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
و سلام به همه دوستانم که مدار بالا و خوش فرکانس هستن
روز و روزگارتون پر از خیر و برکت و شادی باشه
خدایا عظمتت رو شکر بزرگیت رو شکر قدرتت رو شکر…
تنوع و گوناگونی شکل و اندازه سنگها و طرح های هندسی بی نظیرشون هر بیننده ای رو مات و مبهوت می کنه بخصوص وقتی که از بالای کوه به سمت پایین نگاه می کنیم ابهت و عظمتش چندین برابر دیده میشه
الله اکبر…واقعاً باورنکردنیه
صدای ریزش آب اون پایین چه وهم آلود و اسرار آمیزه چه طنین ملکوتی ای داره
نور خورشید که روی سطح پشت بوم این سنگها میتابه ببین چه تلألؤ و انعکاس طلایی ای ایجاد کرده
بوته های پراکنده ای که از دل سنگ به اون سختی بیرون زده و رشد کرده
چه قدرتی غیر از خدا پشت این پدیده ها نهفته است؟
خدایا شکرت بر این رابطه عاطفی رویایی و دور از وابستگی که بین استاد و مریم جون وجود داره استاد میگه من عاشقتم و مریم جون با تمام وجودش میگه منممم و دستشو روی قلبش میزاره
خیلی تحسین می کنم مریم بانو رو که با شجاعت و جسارت رو اون سنگهای تنومند داخل آب با اون شکلهای عجیب و غریبشون راهشو پیدا می کنه و پیش میره و الگوی حی و حاضریه برای ما خانمها که ترسها مانع حرکتمون نشه خدا رو شکر که منم خیلی ازش یاد گرفتم و عمل می کنم
خدا رو شکر که حتی ریشه های درختها هم بیهوده از خاک بیرون نزدن و پی انجام کاری هستن کمک می کنن رهگذرها بشکل ایمن تری از این مسیرهای سربالایی و سراشیبی عبور کنن و لیز نخورن
و چه زیبا مریم جان هم از اونها و هم از تنه درختها تشکر کرد
سپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداونده
و باز هم یک جمله طلایی دیگه از مریم بانوی عزیزم
واقعا طبیعت خیلی سخاوتمندانه داره بما نعمت و برکت میده و من قدرشو میدونم..یعنی سعی می کنم قدرشو بدونم
وقتی که تصاویر رو با دید درون نگاه می کنیم چقدر بیشتر و بهتر عظمت و قدرت خدا رو درک می کنیم خدا رو شکر برای درون عزیز و پیشرفت تکنولوژی
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که با دیدن این فایلهای سفر بدور امریکا هم تمرکزمونو روی زیباییها میزاریم و لذت میبریم هم توحید و خداشناسیمون پر رنگتر میشه تقویت میشه و هم لبریز از احساس سپاسگزاری نسبت به خدای مهربان میشیم که تمام آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و ابرها و باران و کوهها و شب و روز و… رو مسخر ما انسانها کرده تا هم خودمون خوب زندگی کنیم و هم دنیا رو جای بهتری برای زندگی دیگران کنیم
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر، شایسته خانم و همسفران عزیزم . سفر به دور آمریکا _ قسمت 22
دیدن هر سکانس و هر قسمت از این تصاویر زیبا منو پرت میکنه به تجربه های مشابهی که در زندگیم داشتم و حال و هوا و مرور آن تجربیات و خاطره ها را در ذهنم مرور میکنه.
وقتی که برای سومین بار این تصاویر زیبا رو نگاه می کردم این خاطرات و این تجربه ها بیشتر و بیشتر برایم پررنگ تر شد. و من و به فکر عمیقی فرو برد که چقدر تجربیات و نعمت هایی که خداوند در زندگیم قرار داده و بمن بخشیده و من تجربه کرده ام بیشمارند که هر صحنه و هر سکانسی منو به سمتی میکشونه و این تصاویر رو در ذهنم شبیه سازی می کنه و بیادم میاره که چه نعمت هایی رو دارم و برایم عادی شده یا اصلا نعمت نمی دیدم و چقدر غافلانه زندگی کرده ام و بر احوالات و وقایع اطرافم بی توجه بوده ام! و این تلنگر خوبی بود برایم که بیشتر سپاسگزار نعمت ها و الطاف خداوند باشم و آگاهانه تر زندگی کنم و بیشتر نعمت ها و زیبائی های زندگیم را ببینم و لذت ببرم.
این اتفاق رو هم از معجزات و ثمرات دیدن سفرنامه می دانم که سبب شد متوجه بشم نعمت هایم چقدر زیاد است و خداوند وهاب و بخشنده چقدر زیبایی و نعمت به من بخشیده است و من آنگونه که باید و شایسته است شکرشان را بجا نیاورده ام و از غافلان بوده ام و اگر این سایت اهی و آموزه های استاد نبود معلوم نبود سر از کجا در بیاورم و جمود فکریم تا چه وقت ادامه می یافت. شایدم تا زمان مرگ! (استیکر وحشت + استیکر دو دست در کنار گوش)
الان یاد مصاحبه جالبی از ایلان ماسک افتادم که دوست دارم با عزیزانم نیز به اشتراک بگذارم زیرا تامل در سخن بزرگان خالی از لطف نیست!
از ایلان ماسک سوال کردند:
چرا به پروژه های افزایش طول عمر علاقمند نیستی؟
آیا مشتاق نیستی که بیشتر از شکل معمول عمر کنی؟
و چقدر پاسخ ایلان ماسک به این پرسش قابل تامل و توحیدی است!
ایشان برای لحظاتی به فکر عمیقی فرو رفتند و برای لحظاتی سکوت گفتند:
به نظرم نیاز نیست تلاش کنیم تا انسانها خیلی زیاد عمر کنند! زیرا این سبب جمود فکری و درجا زدن جامعه میشه! زیرا حقیقت اینست که اکثر انسان ها تفکراتشون رو تغییر نمیدن تا میمیرن!
و اگر آنها قرار باشه نمیرند؛ در ایده ها و تفکرات قدیمی گیر خواهند کرد و جامعه پیشرفت نخواهد کرد!
ما هم اکنون هم مشکل حاکمیت پیرها رو داریم و رهبران بسیاری از کشورها خیلی پیر هستند و این ارتباط برقرار کردن با مردم رو غیر ممکن میکنه!
و دیدم خدا رو شکر که ما مثل اکثریت جهان نیستیم زیرا ما هر روز تلاش می کنیم ورژن بهتری از خودمان بسازیم و خودمان را آپدیت تر کنیم و ارتقا بدیم. از طرف دیگه دیدم چقدر این انسان بزرگ و توحیدی است که حاضر نیست در مسیری که خلاف ذات و قانونمندی های خداوند است حرکت کنه و چه نگاه زیبایی به مرگ داره! در حالی که بیشتر عبادات مردم و روحانیون و حتی فقها از ترس مرگه! و یاد سخن استاد افتادم که می گفتند هدف خداوند از خلق جهان رشد کردن و رشد دادن آنست و اگر مرگی در کار نبود آیا این پیشرفت اتفاق می افتاد؟ و هزاران درس دیگه که این سوال و جواب کوتاه برای ما دارد که قطعآ عزیزانم به خیلی از آنها واقفند.
بر گردیم به زیبائی های این فایل و اشاره ای کنم به خاطرات و تصاویر مشابهی که برایم زنده کرد و احساس خوب × احساس خوب شد. صحنه ها و تصاویر ده دقیقه ابتدایی فایل برایم یادآور زیبائی ها و خاطرات قشنگی بود که در استان خودم و در 50 کیلومتری ایلام و در مسیر ایلام به مهران در مکانی به اسم ویژ دَروَن تجربه کرده ام. جالب است بدانید دمای این منطقه در تابستان تا 50 درجه سانتیگراد هم بالا می رود و واقعآ بادی که به صورت آدم میخورد اینقدر سوزان است که انگار دارند صورتت رو تیغ میزنند ولی شگفتی خداوند وقتی بیشتر می شود که وقتی وارد این دره می شوید و در آبی که از چشمه های بالا دست و خروجی سد ایلام می آید شنا می کنید اختلاف دمای 30 درجه ای رو تجربه می کنید و نقش و نگار و طرح هایی که جریان آب در این مسیر بوجود آورده حیرت آور است. دیدن تخم و لانه انواع پرندگان در مسیر نیز از جاذبه های فراموش نشدی این دره عمیق و بلند و طولانی است.
اگه وقت بگذارید و در اینترنت کلمه ویژدرون رو سرچ کنید عکس ها و فیلم هایی از این جاذبه زیبای خداوندی را خواهید دید که خالی از لطف نیست. بد نیست بدانید واژه ویژ در زبان کردی به معنی عمیق و واژه دَروَن به معنی دره است. از این رو ترکیب واژگان ویژدرون به معنی درهٔ عمیق با ارتفاع زیاد و تنگ است.
مورد بعدی مربوط به دقیقه 13 فایل است که یک ون رو می بینیم که به شکل یک خانه متحرک تجهیز شده است و دیدن آن منو برد به خاطرات نوجوانی و دیدن کارتون پرین یا همان باخانمان! و احساسات و حال و هوای آن سالها رو در من زنده کرد. چقدر کارتونهای این چنینی رو دوست داشتم و انگار کارتون نبود و واقعیت بود. این کارتون در 53 قسمت و در کشور ژاپن بر اساس رمانی فرانسوی ساخته شده که خلاصه آن رو برای یادآوری خودم و عزیزانی که آن را دیده اند در ادامه می آورم و درود میفرستم بر کارگردان و نویسنده و همه عوامل این کارتون زیبا.
داستان کارتون:
پرین پاینداواین دختر یک مادر انگلیسی-هندی به نام ماری و یک پدر فرانسوی به نام ادموند است که در همان ابتدای داستان در بوسنی می‌میرد. قبل از مرگ، ادموند از همسرش و پرین می‌خواهد که به زادگاهش، ماروکورت، جایی که پدربزرگ پرین، ویلفران، صاحب یک کارخانه و یک عمارت خانوادگی است، بازگردند. پرین و مادرش در سفر خود به فرانسه یک استودیوی عکاسی مسافرتی را اداره میکنند. اما با رسیدن به پاریس، ماری بیمار میشود. اگرچه آنها هر چیزی را که برای دارو خرج میکنند می فروشند، اما ماری در نهایت می‌میرد. در بستر مرگ، او فاش میکند که پرین نباید انتظار استقبال از پدربزرگش را داشته باشد. ویلفران به شدت با ازدواج ادموند مخالفت کرد و به همین دلیل از پرین متنفر بود.
پس از دفن، پرین سفری سخت را به ماروکورت آغاز میکند و تقریباً 150 کیلومتر (93 مایل) را با پای پیاده طی میکند و به سختی از گرسنگی جان سالم به در می‌برد. هنگامی که آنجا می‌آید، او هویت مستعار “اورلی” را برای خود برمی‌گزیند. ماروکور شهری است که وظیفه اصلی آن نگهداری نیروی کار کارخانه پنبه‌اش است که مالک آن آقای Paindavoine است. به این ترتیب، آقای Paindavoine نابینا و سختگیر عملاً حاکم محلی شهر است و همه از او می‌ترسند، حتی خواهرزاده غیرمسئول او که انتظار دارد کارخانه را به ارث ببرد.
اورلی شغل هل دادن گاری‌های ریلی را در کارخانه تضمین میکند. با این حال، به زودی، او به مترجم کارخانه ارتقا یافت، زیرا او هم فرانسوی و هم انگلیسی را روان صحبت میکند. در نهایت، از طریق کارآمدی، وفاداری، و (بدون اینکه خیلی‌ها بدانند) شفقت او، منشی شخصی ویلفران میشود و دعوت میشود در عمارت او زندگی کند. ویلفران به تدریج به اورلی علاقه‌مند میشود، کسی که بدون اینکه از او بخواهد به همراه همیشگی او تبدیل شده‌است. اورلی که خیلی به پدربزرگش نزدیک میشود، در مورد زندگی شخصی او می‌آموزد: ویلفران که تقریباً هیچ خویشاوند دوست داشتنی ندارد، جستجوی ادموند را آغاز کرده‌است تا او را به خانه بیاورد. اورلی ارتباطات خارجی خود را ترجمه میکند اما جرأت نمیکند بگوید که جستجوی او بیهوده است، زیرا ویلفران نفرت خود را از همسر و دختر ادموند پنهان نمیکند و آنها را به خاطر دزدیدن پسرش سرزنش میکند، که اورلی را آزار می‌دهد.
سرانجام ویلفران از مرگ زودرس ادموند در بوسنی مطلع میشود. خبر بد تقریباً کشنده است، زیرا ولفران غمگین میشود و تنها از طریق مراقبت پرشور اورلی، که به او کمک میکند تا بهبود یابد، از مصیبت جان سالم به در می‌برد. ویلفران از اورلی سپاسگزار است. در طی ملاقات «مادبزرگ فرانسوا» مسن، که زمانی دایه ادموند بود، او اعلام کرد که اورلی فرشته ای است که خدا برای نجات او فرستاده‌است، زیرا چنین عشق بی قید و شرطی برای یک غریبه بی نظیر است. فرانسوا، دوست مشترک اورلی از زمان ورود او به ماروکورت، پاسخ می‌دهد که فرشته به طرز عجیبی شبیه ادموند است. ویلفران فوراً وکیل خود را می‌فرستد تا پیشینه اورلی را بررسی کند و همچنین تصدیق میکند که اگر او واقعاً نوه اوست، باید حرفهای وحشتناکی دربارهٔ ادموند گفته‌است.
پس از دریافت تاییدیه مبنی بر اینکه اورلی واقعاً پرین است، ویلفران تحت عمل جراحی خطرناک چشم قرار می‌گیرد تا چهره نوه اش را ببیند. وی همچنین دستور ساخت مهدکودک و خوابگاه‌های سالم برای کارگران کارخانه را می‌دهد.
مورد آخری که میخواهم به آن اشاره کنم و کامنتم رو خاتمه بدم دقیقه 18 فایل است که چند نفر در حال سلفی گرفتن و عکس گرفتن هستند و منظره زیبایی در پائین دستشان جلوه خاصی به آن فضا داده است.و یاد آور فضای سبز و استراحت گاهی است که در بالای تله کابین رامسر ساخته شده و دور تا دورش بوسیله نرده های استیل زیبا محصور شده و چشم انداز بسیار زیبایی رو برای عکس گرفتن و تماشا کردن طبیعت بوجود آورده است که واقعآ زیباست. زندگیتان سرشار از زیبائی ها عزیزان. در پناه خداوند باشید.یا حق
ممنونم از کامنت تون که با خوندش کلاااا مثل روح سرگردان به همه جا کشیده شدم…
رفتم به خاطرات سفر های گذشته و به قول شما وقتی خوب فکر کردم دیدم واقعاااااااااا براشون شکرگزار نبودم ، یعنی در حین سفر شکرگزاری میکردم که طبیعیه ولی الان که مدتی ازشون گذشته منم فراموش کرده بودم…
خدایا چقدر ناسپاسم ، به درگاهت شرمنده شدم..
ممنونم برادرخوبم بابت این یادآوری مهم …
و این کارتون…اوووههه خدایااااااااا
انگار همین دیروز بود که از مدرسه میومدم و هنوز لباسهای فرم مدرسه تنم بود میشستم پای تلویزیون و منتظر برنامه کودک :))))
دختری به نام نل هم برام جالب و هیچان انگیز بود :)
ممنونم بابت نقل ماجرای کل داستان پرین کلی خاطره زنده شد..
و چقدر هم ی زمانی آهنگ این برنامه رو زنگ گوشیهامون بود :)))))
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
و اما نکته ایی که خیلییییییییییییی برام قابل تأمل بود ، بیانِ مصاحبه ایلان ماسک بود !!!!
و نظر ایشون در مورد مرگ !!
واقعا آدمها الکی بزرگ نمیشن و
به شهرت و نام نیک نمیرسن..
مگر خودشون و خدای خودشون رو خوب شناخته باشن….
چه پاسخ کامل و جامعی..
و ممنون ازشما بابت نگاه زیباتون ، چه قشنگ گفتین :
چقدر این انسان بزرگ و توحیدی است که حاضر نیست در مسیری که خلاف ذات و قانونمندی های خداوند است حرکت کنه و چه نگاه زیبایی به مرگ داره
ممنونم ازتون به خاطر این کامنت پر بار و پر محتوا…
و ممنونم از معرفی ویژدرون …
امیدوارم بهترین اتفاقات زندگیتون رو در کنار همسر گلتون و شینای عزیز تجربه کنید..
خوشحالم که منطقه زیبا ویژدرون رو معرفی کردید تا به اون رسیدن سریع تصاویر رو جستجو کردم و دیدم و بعد به خوندن کامنت ادامه دادم چقدر زیبا و شگفت انگیز بود
خیلی سپاسگزارم که اون منطقه رو معرفی کردید امیدوارم در پاییز امسال بتونم از اونجا دیدن کنم و از نزدیک از زیبایی ها لذت ببرم
در خصوص مصاحبه ایلان ماسک من هم زمانی که گوش کردم به هوش و ذکاوت این مرد آفرین گفتم با این جواب زیبا و برای من هم کلام استاد تداعی شد که جهان در حال رشد هست و ما همباید رشد کنیم در کل این مرد از نظر من بینظیره
اول تحسینت میکنم انقد قشنگ قسمتهای مهم فایل رو باز کردی و خاطرات قشنگی گفتی
اون قسمت داستان پرین خیلی زیبا بود خوشم اومد و دوباره یاداور دوران کودکی شد اما خیلی تحسینت میکنم حافظه فوی داری تمام داستانهای کودکی یادته
مورد بعد بازم ازت سپاسگزارم که همیشه صحبتهای ایلان ماسک برامون مینویسی و قانون دوباره تکرار میشه که ادمهای موفق چقد به قانون عمل میکنن و در زمان حال بسرمیبرند و فکر میکنن نه گذشته و آیینده و این درس بزرگی هست که حتی نگاهشوم درباره مرگ باعث رشد و پیشرفت جهانه خیلی زیبا بود ممنون ازت
مورد بعدی در مورد ویژدرون بود اره دقبقا از بالا شبیه ویژدرونه خیلی زیباست انشالله درزمانش تجربه اش میکنم
هر دفعه که کامنت شما ر میبینم با اشتیاق کامل پای خواندن کامنتتون می‌نشینم و سراپا چشم میشم
این دفعه هم تا چشمم به کامنتتون خورد گفتم آخه جون آقای زر گوشی کامنت گذاشته اما وقتی فهمیدم که میخواهید داستان پرین تعرریف کنید گفتم. اه آه برای چی میخوای. تعریف کنی آخه؟
خلاصه ب هدایت اعتماد کرده و شدوع ب خوندن کردم وسط مسطا گفتم چ خوبه برو گوگل این داستان سرچ کنم ببینم اگر مفصل تر بود بخونم خیلی جذاب بود حتما داستانش تهیه میکنم ب امید الله
خیلی خوب بود منو یاد نعمت هایی که خداوند بهمون داده انداخت ولی ما اصلا توجه نمی‌کنیم که همه این لحظه لحظه ها همگی نعمت های خداوند هست که به ما داده ولی ما این قدر راحت از کنارشون می‌گذریم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای همه نعمت های که تا حالا بهم دادی واز این ببعد خواهی داد
وی هنگامی که کتابگونه و لفظ قلم صحبت میکند بسیار شیرین تر و خواستنی میشود(نقطه) خخخخخخ
لذت بردم اسدالله عزیزم و با قلبم بهت آفرین گفتم واسه دقتت ازینکه چقدر زیبا هر نقطه از آمریکا و این فایل رو تعمیم دادی به جاهای زیبای ایران خودمون و خاطرات شیرین خودت
واقعا جمله همه جای جهان آسمون یک رنگه رو با تمام وجود تو کامنتت حس کردم و خیلی حافظه خوبی داری داستان پرین رو یجوری با جزئیات دقیق تعریف کردی من حس کردم الان جلوت داری نگاه میکنی و برای ما توضیح میدیش خخخخخخخ
خداروشکر میکنم که در مدار خواندن کامنتهای شما قرار میگیرم
خدارو سپاسگزارم که هر لحظه هوای منو به شدت داره حتی تو کامنتها با اینکه دیگه اکثر شاگردای استاد خودشون میتونن استادی کنن و درسها آموزش بدهند و الگوهای نمونه هستن حداقل برای اشخاصی مثل من که پر از ترمز و پر از باورهای سیمانی هستم و هر بار بهترین کامنتها بهترین متن‌ها بهترین نتیجه گیری ها جلوی روی من باز میشه و من میخونم و میخونم و این تکرار مقدس بالاخره اثر خودش رو میزاره دقیقا مثل حرکت آب که نقش و نگار خودش رو روی سنگ سخت می اندازه
خدارو سپاس
خیلی خوشحال شدم از یادآوری کارتون پرین
سپاسگزار شما هستم
میدونی، ما دهه شصتی ها تمام دلخوشی و سرگرمی مون دیدن کارتن های ساعت 5 بود حالا می فهمم چرا انیمیشن های اون موقع رو چرا انقدر دوست داشتم و بدام جذاب بود چون دقیقا مطابق با قوانین بدون تغییر خداوند ساخته شده بودن و با روح و روان آدم سازگار بود هنوزم پخش مجدد میشه و دخترم تماشا میکنه منم با علاقه و البته ایندفعه آگاهانه نگاه میکنم و لذت میبرم و تحسین میکنم شخصیت اول اون انیمیشن ها رو
شاید تنها قسمت شیرین خاطرات دوران بچگیم همین لحظات بود و همین
و برام جالب بود که شما این برنامه رو دیدی برادرای من اصلا اینگونه فیلم‌ها رو تماشا نمی کردن و من اون زمانا فکر میکردم برنامه کودک مخصوص دختراس ، چون مجری هم خانم بود دیگه این باوره به یقین تبدیل شده بود
باز ی باوری که تو ناخودآگاهم هست همین دختر و پسر کردن در بسیاری از مسائل
این کار برا دختراس این رفتار برای پسراس
انقدر تو شهر به ظاهر مذهبی من انقدر تو خانواده من جنسیت از هم تفکیک بودن و هستن که دیگه عشقی نمیمونه واسه ابراز ، اونایی که تو همچین خانواده هایی بزرگ شدن میفهمن درک میکنن که من چی میگم
تا اوج جوانی نه روی هیچ پسری رو دیده باشی نه با این جماعت حرفی زده باشی یکدفعه بخواهی با یکی ازین بندگان مریخی خدا بری تو یه خونه
چه شود!!!
کجای این زندگی میشه مشترک والا تا حالا که همه چی جدا بود چطور یک شبه به اشتراک برسیم….
بگذریم
هدف فقط یادآوری لحظات خوش کودکی دنیای بدون هیاهوی درونی و پر از جنب و جوش بیرونی سی سال پیش بود و یادآوری بخودم که 30 سال زمان ندارم تا بخوام تک تک اون باورها رو درست کنم فقط لحظه حال رو دریابم فکر گذشته و دغدغه آینده رو نداشته باشم خدا بامنه خداوند عزیزم همراه لحظات منه تا اونا رو شیرین کنه برام
خداجونم سپاسگزار همراهی همیشگی هستم سپاسگزار این سایت به شدت معنوی هستم
سپاسگزار تک تک عزیزانم با این نوشته های دلنشین هستم
سپاسگزار استاد جونی و بانوی بسیار بسیار شایسته ی عزیز هستم
سپاسگزار لحظه ی امید
اون لحظه ی شوقی که ته دل آدما مثل آب شدن قند ، چقدر شیرینه، اون لحظه ی شوق رو خیلی دوست دارم و سپاسگزار خداوند هستم برای همون لحظه م
همه شماها رو دوست دارم براتون سلامت سعادت عشق ثروت و شادی از خداوند مهربان از خداوند قادر
خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم از نوشته ی خوبتون بخصوص پاسخ ایلان ماسک در مورد افزایش طول عمر و داستان زیبای پرین که اشکمو جاری ساخت…. عالی بود. امروز هم جمعه ست، سریال پرین رو حتما میبینم… و مهم تر از همه ایده ی ویژ درون عالی بود، سرچ کردم عالی بود دقیقا همونی بود که توضیح داده بودید خیلی خوب بود. اینکه بعضی از دوستان مثل شما ایده هایی که به ذهنشون میرسه رو میگن خیلی کمک کننده ست برای دیدن زیبایی های بیشتر، تصاویری رو هم که استاد عباسمنش بزرگوار و یار همیشگیشون خانم شایسته ی عزیز در قاب دوربین واسمون بارگذاری می کنند هم بسیار عالیست چرا که اینها رو در هیچ قسمت از گوگل به این زیبایی نمیشه پیدا کرد و میشه گفت واقعا تصاویر و فیلمهایی که در سریالهای سایت عباسمنش دات کام موجوده واقعا منحصر به فرد هستند، بی نظیر، تکرار نشدنی و چشم نواز برای تمام چشمهای زیبا بین دنیا، درود خدا بر استاد و یار و همراه ایشون و تمام ما همراهان اولین و بهترین سایت توحیدی و قشنگ دنیا یعنی سایت tasvirkhani.com و فقط ارزو دارم فیلمهایی که استاد و مریم بانوی عزیز برامون زحمت می کشن بارگذاری می کنند در سایت، تا جایی که میشه آهنگ روش گذاشته نشه بخصوص جاهایی که با گوشی خودشون از رودخانه ها، ابشارها، دریاها و کلا هرجایی که آب روان دارد، ضبط می کنند. آمین یا رب العالمین.:)
فرصت خوندن و کامنت گذاشتن نداشتم,(در انتهای پروژه هستم و به زمان تحویل نزدیک)
چقدر این کامنتت زیبا بود شاید متمایز بودنش به دلیل اشاره به مرز و بوم کشور بینظیر خودمون بود که بقول شما یا یکی از دوستان که گفت : ما همه زیبایی های آمریکا رو در کشور خودمون داریم اما اون آدم ها رو نداریم
آدم‌هایی شاکر و متمدن و با فرهنگ و یکتا پرست
آدم‌هایی که آگاهی های نابشون نذاشته به دام مذهب و مذهبیون بیفتن
ما جوری به این خاک و مرز و بوم نگاه میکنیم که انگار هیچ وقت از ما نبوده و ما به اینجا تبعید شدیم.
البته من حرف استاد رو قبول دارم که این مرزها رو دولت ها درست کردند و گرنه در گذشته هیچ حد و مرزی نبوده
حکومت ها دیوار ها رو ساختند تا آگاهی نشر پیدا نکنه
آگاهی دشمن استبداد و راهکار آزادی و استقلاله
و ابزار جهل و مذهب زنجیر و دیوار و سد رشد و گسترش آگاهی اند
اما داستان زیبای باخانمان چقدر نوستالژیک بود و چقدر خاطرات زیبای کودکی مارو دوباره زنده کرد
و البته پر از درس بود که جای توضیح و تشریحش اینجا نیست
سلام سلام به اسدالله عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم
آقا ما دیروز که کامنت ها منتشر شد، داشتم برای مامان و بابام به درخواست خودشون ماکارونی درست می کردم و در این بین هم گفتم یکم از کامنت شما را بخونم، و همین که شروع کردم آنقدر جذاب و زیبا نوشته بودید، چیزی نمانده بود که ماکارونی به سیرت اولش برگرده. باز خدا را شکر مامان بابام ماکارونی نرم دوست دارند، و گرنه باید راهی سطل آشغال میشد.
خب امروز خدای مهربونم به من این اجازه را داده که لایق تشکر و تحسین از بندگان خاصش باشم.
خدایا شکررررررررت بخاطر این نعمت که می‌توانم از بندگان خاص ات تشکر کنم.
اول از همه اون دره ای که گفتید رفتم سرچ کردم، بینهایت زیبا بود. خدایا من دوست دارم این زیبایی رو تجربه کنم، چطوری؟ نمیدونم.
واقعا زیباست.
اون نوشته ای که در مورد ایلان ماسک گفتید: اون دیگه حرف نداشت.
کارتون پرین رو از کجا آوردی؟ تمام خاطراتم با اون کارتون برایم زنده شد. خیلی قشنگ بود. من چقدر سبک زندگیش و توانایی هایی که داشت رو دوست داشتم و با اون همزادپنداری می کردم.
مررررسی اسدالله عزیز بخاطر این کامنت های زیبایی که می نویسی.
خدا را شکر که دوباره به من بدهکار شدید.(کلی خنده ی شیطانی)
در ضمن بهت نارنگی هم نمیدیم.زورت بیاد.
از خدای مهربان میخوام که دلت همیشه شاد، لبت خندان، آرامش و آسایش ات برقرار، گشت و گذار ت مداوم، حس و حالت عرفانی و مست حضور خدای مهربان باشی.
درود و سلام بر دوست عزیز و الهیم و برادر بزرگم جناب آقای زرگوشی.
روزتوون پر از خیر و برکت و صفا باشه برادر و داداش بزرگوارم.
اولین باره که براتون کامنت میگذارم ولی واجب دونستم بر خودم که بابت این کامنت زیباتون و تمام کامنت های ارزشمندی که در سایت میگذارید ازتون تشکر کنم.
میدونید دیدن همیشگیه کامنت های شما با این پر مغز بودنشون و کامنت های زیبایی که دوستان الهیه دیگر همچون وجییه بانو همسر بزرگوارشون و خانم رضوان یوسفی و خانم کاکاوند و همه و همه که عاشقانه برای هم مینویسید و در کمال احترام و زیبایی پاسخ هم رو میدید برای من نمود فراوانی و ثروت رو داره.
خدا میدونه چقدر از خوندنشون لذت میبرم.از طریق شما به عزیزان دیگر هدایت شدم و کامنت های اون هارو هم میخونم و غرق شوق و ایمان و سرخوشی میشم.
شما و کامنت های پر محتوا و زیباتون برای من به طرز زیبایی فراوانی رو فریاد میزنه.فراوانی درک، فراوانی آگاهی، فراوانی درک ارزشمندی خودتون که چقدر زیبا و با برنامه برای خودتون اهمیت قایل میشید و برای رشد هر لحظتون قدم برمیدارید، فراوانی دوستان ارزشمند دیگری که اونها هم درین مسیر یعنی رشد خودشون قدم برمیدارن و این هارمونی زیبایی که از رد و بدل شدن خالصانه آگاهی ها و تجربیات اینجا موج میزنه بی نظیره.
دوس دارم بهتون بگم داداش و واقعا این کلمه از اعماق قلبم بر زبانم جاری میشه.
داداشه عزیزم باید ازتون تشکر کنم بابت چند موضوع.
ابتدا اینکه با خوندن کامنت هاتون در یک فایل که خاطرم نیست کدوم بود از طریق شما به کتاب زیبای باشگاه 5 صبحی ها هدایت شدم و باید بگم که این کتاب رو از همون لحظه که تو کامنت شما خوندم شروع کردم به خوندنش و تاثیر بی نظیری در من گذاشت.اینجور بگم که اول وقتی دیدم شما گفته بودید روزها از ساعت 4 یا 5 صبح بیدار میشید خیلی تحسینتون کردم و منم تونستم این درخواست زیبام رو با خوندن این کتاب ریشه هاشو تقویت کنم و الان تقریبا یک ماهی بیشتره که صبح های زود بیدار میشم و عادت سابق خودمو که شروع روزم با معاشرتی نوشتاری با رب العالمینه رو تو بالکن رویایی خونمون انجام میدم و این لذت بیشتر هر روز رو شما درش دخیل بودید.
دوم خوندن تعهد زیبا و منظمی که به خودتون داده بودید که بدهی هاتونو بپردازید و کامنت دیگرتون که پرداخت کرده بودید بسیار منو سرخوش و سپاسگزارتر کرد و خوشحال تر شدم ازین جسارت و ایمانی که به خرج دادید و نوشتید و ماحصل ایمانتون و نتیجش رو هم به نگارش درآورده بودید که این هم باز موجب قوی تر شدن ایمان من به ادامه دادن بود.
همچنین چقدر زیبا بود اون تعهد خانوادگیه قشنگتون برای طی کردن اون مسیر الهی که مبلغ زیادی رو تو 7 ماه تسویه کردید.
بازهم ازینکه تو سفر زیبایی که با خانواده ی الهیتون داشتین و این هدیه رو به خودتون و خانوادتون داده بودین من حسابی سر کیف شدم.اونجا که مینوشتید دختر ماهتون از خستگی خوابش برده و پاهای نازنین شماهم از خستگی بی رمق شده اما هنوز همسر دلبرتون در حال پاساژ درمانیه و بیشتر برای شماهم خرید میکنه خیلی لذت بخش بود.
همینطور از راهنمایی های زیبایی که یکی از دوستان عزیزمون رو در دوره ی قانون آفرینش کرده بودید و حتی لینک کامنت های قبلیتون رو گذاشته بوید خیلی لذت بردم.
آقای زرگوشی داداشه عزیزم شما واقعا به عنوان برادری بزرگتر با این عزم و اراده و ادامه دادنتون و این نظم و هماهنگی و ثابت قدمی که دارید قابل ستایش تقدیر و تحسین و الگو برداری هستید.ازتون ممنون که برای من معنای زیبای فراوانی نعمت و آگاهی هارو به نحوی دیگر معنا بخشیدید.
در مورد این کامنت بی نظیرتون دیگه واقعا کولاااک بود.چی بگم انصافا.به قول یکی از مکالمات عاشقانتون با خواهر عزیزم وجیهه بانو چی باید گفت جز سکووت.
فقط اینو بگم وقتی این کارتون پرین رو گفتید من دیواانه وار سر خوش شدم.آخه من نتونسته بودم ببینمش و وقتی خلاصش رو گفتید انگاری که یه کار ناتموم داشتم که این کارتون بوده و الان فهمیدم داستانش چی بوده و از ذوق انصافا در پوسته خودم نمیگنجیدم که یه کنجکاویه دیرینه پاسخ داده شد.
اینجور بگم که رفتم سریع یوتیوب و 7 قسمتش رو دیدم و قشنگ سیر شدم ازش.بعد متوجه شدم که چه کارتون پر محتوایی بوووده.انصافا لذت بردم.تو این 7 قسمت من کلی درس گرفتم ازین کارتون.گاها به شوخی با دوستام صحبت میکردیم میگفتیم که کارتون های زمان ما همش ناراحتی و ناکامی بوده اما وقتی الان این کارتون رو چند قسمتش رو دیدم متوجه شدم اتفاقا برعکس.شاید این روحیه ی تلاش پشتکار صبر و ادامه دادن و امید رو از همین کارتون ها یاد گرفتیم.من انصافا از نسل دهه ی 60 خیلیی خوشم میاد هرچند من آخراش هستم.
خودشون پر تلاش بودن و چه فرزندانی رو تحویل جامعه دادن و تربیت کردن.دیگه از دختر نازنین شما که از همین سن کم تحت آموزش پدر بزرگواری چون شما یاد گرفته چطور ثروت بسازه و چطور کارش رو تبلیغ کنه میتونیم اینجا مثال بزنیم.
داداش و برادر عزیزم صحبتم خیلییی به درازا کشید.خیلی وقت بود دوست داشتم برای تشکر ازتون کامنت براتون بنویسم و فکر نمیکردم گفتنی هام انقد زیاد باشه تازه کوتاهش کردم :)))))))))))
صمیمانه تحسینتون میکنم و خووشحالم که درین مسیر الهی رشد و بالندگی و تجربه ی این دنیای زیبا با شما بزرگوار هم مسیرم که کامنت های بی نظیرتون در کنار فایل های بی نظیر استاد مثل قندی هست که کنار چایی آتیشی با طعم هل لذت اون چایی رو صد چندان میکنه به روحم میشینه و دلچسب ترش میکنه.
از خداوند عالمین کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست براتون قلبی پر از نور خدا دلی شاد لبی خندون تنی سالم روابطی خداگونه و جیبی پر از پول و برکت میخوام.
نگین چه اسم زیبائی! نمی دانم تا به حال به این اسم که مثل خودتون زیباست دقت کرده اید یا نه؟! برایم سوال پیش آمد این آدمها هستند که اسم ها رو زیبا می کنند یا اسم ها هستند که آدمها رو زیبا می کنند؟ و سریع جواب سوالم را گرفتم که این ماهیت وجودی و ارزشی که آدمها در وجودشان دارند است که به اسم ها اعتبار و معنا می بخشند و اسم زیبای شما هم به دلیل وجود زیبایتان است که به چشم من زیباست!
نمیدانم چند بار کامنتتون رو خوندم؟! ولی هر بار که خواستم برایت بنویسم ارجاع داده شدم به کامنتت و از آنجا به کامنت های گذشته ات! و هی مشتاق تر و جذابتر کامنت هاتونو دنبال کردم و خوندم!
با خودم فکر کردم مگه من این کامنت ها رو لایک نکردم پس چرا خیلی جاها برام تازگی داره؟ و جواب اومد که چون چشم های تو دیده و خونده ولی چون در فرکانسش نبودی درکش نکردی!!! و چقدر تحسینتون کردم که کامنت های منو بهتر از خودم بیاد داشتید و برایم مرور کردید!!!
هر بار که دست به کیبورد بردم احساسی بمن میگفت دست نگه دار! میدونی چیه خواهر عزیزم دلم میخواست بیشتر در این احساس خوب بمانم؛ دلم میخواست تنها بودم و یدل سیر گریه کنم! نه از سر غم! نه از سر خوشحالی؟ نه از سر شوق! نه! بلکه از سر رهایی!!! استیبل استیبلم؛ رهای رها؛ انگار جسمم هست و روحم نیست! و چقدر این احساسم ناب است! قطراتی اشک از چشمانم می چکد اما اشک هایم را می دزدم! نمی خواهم همکارانم که در اطاقم حضور دارند و گرم صحبت خودشان هستند تغییر و حس و حال متفاوتم رو متوجه شوند، به همین دلیل خودم رو به پشت مانیتور می دزدم. دقیقا مصداق این مصرع سعدی شیرین سخن شده ام که :
هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
تا به حال تصورم از فراوانی فقط ثروت و نعمت بود و چه زیبا به من آموختی که فراوانی هر چیزی می تواند باشد! فراوانی درک، فراوانی آگاهی، فراوانی ارزشمندی خود ، فراوانی دوست خوب ، فراوانی حال خوب، فراوانی احساس خوب ، فراوانی …
دیشب که کامنتتون رو خوندم بیشتر ذوقم برای شنیدن خبر 5 صبحی شدنت بود عزیز و اینکه شما دومین نفری هستید که اطلاع میدین این عادت رو در خودتون ساختید و از انرژی و این لحظات ناب استفاده می کنید برای اتصال به منبع انرژی هستی و تنظیم فرکانستون و ساختن یک روز عالی، نووووش جانتان و گوارااااای وجودتان. قطعآ اثرات این سبک زندگی و لایف استایل خیر و برکت و فراوانی زندگیتون رو دو چندان خواهد کرد. و امروز که هدایت شدم به بازخوانی کامنت های دیگرتون چقدر لذت بردم و موفقیت هایتان را ستودم و ایمانتان را تحسین کردم و به وجودتان افتخار کردم در این سایت الهی. مررررررسی که هستی.
وقتی چند تا از آخرین کامنت هاتون رو مرور کردم بارها و بارها تحسینتون کردم و با خودم گفتم این شمائید که باید بیائید و از موفقیت ها و ایمانی که دارید و در عمل نشان دادید برایمان صحبت کنید از مهاجرتتون از کرمان زیبا تا استانبول رویایی ؛ از 2069 روز تداوم و ممارست حضور در این سایت الهی. شاید هر کسی جای شما بود میگفت من به خواسته ام رسیدم و در فضای جدید و شرایط جدید خودش را غرق می کرد و لزومی به ادامه مسیر و کار کردن و ساختن خودش نمی دید و این ویژگی نیک شما هم برایم ستودنیست و الگوی مناسبی هستید در این مسیر زیبا برایم تا بیاموزم و تجربه کنم.
خوشحالم در کنار جانانتان عاشقانه و سعادتمندانه زندگی میکنید و هدایت شدید به نعمت ها و زیبائی های بهتر و بیشتر و این وعده خداوند به فرشتگان نازنینش است.
دوس دارم بهتون بگم داداش و واقعا این کلمه از اعماق قلبم بر زبانم جاری میشه. ممنونم بابت این احساس زیبا و قلب نورانی و پاکتون و ابراز لطف و محبتتون.مایه افتخار و خوشوقتی من است خواهر نازنینم.نگین عزیز فرکانس کلمات و جملاتت و حس وحالت را کاملا دریافت کردم و من هم آرزو میکنم این احساس ناب رو شما هم هزاران بار بیشتر تجربه کنید و به خودتان برگردد که قطعآ چنین خواهد بود. صمیمانه و از ته دلم بعنوان یک برادر بزرگتر دوستتان دارم و خداوند را شاکرررم که در مدار و فرکانس چنین فرشته بهشتی ای قرار گرفتم. برایتان بهترین؛ زیباترین؛ شادمانه ترین؛ عاشقانه ترین؛ الهی ترین و توحیدی ترین لحظات را برایتان در کنار جانانتان در شهر زیبای استانبول آرزو میکنم. غرق نعمت و ثروت و فراوانی باشید خواهر عزیزم.یا حق
درود و سلام مجدد بر جناب زرگوشی عزیز و بزرگوار داداشه الهیه من که برای نعمت حضورتون از خداوند روزی بخش سپاااسگزارم.
داداشه عزیزم کلمات قابل بیان این حس و حال زیبا و الهی که با کامنت زیباتون برام به ارمغان آورد نیستن.
چقدر شما بزرگوارید چقدر در کلمات و ادای احساسات نابتون در این محبت و مهرتون درین عشق خالصتون سخاوتمندانه و بی دریغ کلام خدارو جاری میکنید و چقدر زیبا به کلمات معنا میبخشید.
این نگاه زیبا بین شماست که اسم من رو خودم رو پیغام من رو زیبا میبینید و سپاس از بیان این احساس زیباتون.
خداای من نمیدونم چی بگم در مقابل این پیغام سراسر الهی چقدر سپاااسگزار خداوندم برای لایق بودنم برای دریافتش.سپااسگزارم که به ندای قلب نورانیتون گوش کردید و برام انقدر زیبا نوشتید.
خدا میدونه چقدر لذت بردم و سرخوش شدم و هی نگاه میکردم به سمت بالا میگفتم خدا جون چقد عشقیییییی چقد عزیزی چقد عاااشقتم چقد زیبا باهام از طریق فرشتگان بی نظیرت صحبت میکنی.خداای من زبونم انصافا بند میاد.
داداشه عزیزم امیدوارم که پیام های من براتون مفید بوده باشه.امیدوارم چیزی درخور که شایسته ی روح والای شماست رو داشته باشن.
هرچند که ایمان دارم و باور دارم که این خود ما هستیم که اگر به دنبال راه حل باشیم خوب میفهمیم هر پیام چه چیزیو میخواد به ما بگه و تمام این ها اثر خداونده عالم هست و نه چیزی دیگه و من فقط هر زمان که حس کردم برای خودم لازمه چند سطری رو درین دریای ثروت و آگاهی درین سایت فرازمینی به نگارش درآوردم و از خداوند عالمین خواستم که خودش به کلامم برای آرامش قلب خودم برکت بده و هر کس هر زمانی در هر مکانی بهشون هدایت شد کلید مسالش رو یا قوت قلبش رو یا پیغامی که میخواهی از طریقشون به قلبش جاری کنی رو دریافت کنه.
شما که دیگه بی نظیرید در دریافت پیغام ها و هدایت ها و نشانه های رب العالمین و این همت و جسارت و مداومتتون ستودنیست.
داداشه عزیزم آره 2069 روز تو این دنیای الهی عضو هستم اما به قول استاد عباسمنش تعداد روز عضو بودن در سایت گواه بر چیزی نیست این عمل و ادامه دادنه.
انصافا شاید کامنت کم گذاشتم تو این مدت اما به ندرت پیش اومده که یک روز هم تو سایت نباشمو کامنت نخونم یا فایل گوش نکنم و اینجا اصلا تنها جایی هست که قلبمو روشن میکنه راه رو نشونم میده و ایمانمو مستحکم میکنه.
خداوند عالم رو برای این ثروت بی حسابی که بهم بخشیده سپاسگزارم.امیدوارم درک کنم لیاقت بیشترم رو برای درک آگاهی های بیشتر و ایمانم خالص تر بشه.
میدونید به قول استاد عباسمنش خداوند دید منطقی به انسان داره و منم سعی کردم خودم رو همونجور که هستم بپذیرم و فهمیدم که باید همیشه بیشتر و بیشتر و بهتر و بهتر و با کیفیت تر و با کیفیت تر ازش بخوام.
میدونید تازه دارم میفهمم چرا خدا مشتاقتره که بیشتر ازش بخواهیم و چرا مشتاقه که بهمون ببخشه.تازه دارم درکش میکنم.
من حتی تازه دارم بیشتر متوجه میشم چقدر این سایت ارزشمنده و اصلا نمیتونم ازش دست بکشم.میخوام دنیا و آرزوهامو فتح کنم :))))))))))))))))
دیگه حضور شما عزیزانه دل و کامنتهای بی نظیرتون زمانی که اینجا یعنی درین شهر تنها هستم مرهم و همراه منه.دقیقا معنای دقیق اون جملتون که تو یکی از کامنتاتون گفتید ما اینجا جمع خواهران و برادرن همیم برام معنای واقعی داره و ازین جمع لذت میبرم و بهش میبالم و سرخوشم از داشتنش.
داداشه عزیزم منم صمیمانه دوستون دارم و براتون از خداوند منان بهترین نعمت هارو خواستارم همونهایی که وقتی بهشون میرسین و نشونه هاشونو میبینید قند تو دلتون آب میشه اشک شوقی که از لطافت و پاکی قلبتونه بر چشمان زیباتون جاری کنه.
رااستی بابت اینکه گفتید خوشحالید که با جانه دلم درینجا زندگی میکنیم و برام آرزوهای خوب کردید هم با تمام قلبم سپاسگزارتونم.اتفاقا چند روز پیش دومین سالگرد عقدمون بود ، دومین سالگرد پیوندمون و واقعا خیلی از تصمیمون خوشحال و راضییم به لطف خدا.عمیقا دوست داریم یه روز اینجا درین مکان بهشتی میزبان شما و همسر عزیزتون و دختر عشقتون باشیم.
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین
وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی
داشتم به این موضوع فکر میکردم که کسانی که به این مسیر هدایت شدند واز همه مهم تر متعهد هستن که در این مسیر بمونن وتا اخر عمر به این شیوه زندگی کنند خیلی تفاوت دارند با بقیه مردم وجامعه
توی یکی از فایل های لایو استاد که میگفتن کسی که فک میکنه احساس خوب داشتن کار راحتیه بیاد همیشه احساسش خوب باشه واقعا عمل به این قوانین کار راحتی نیست وبه خاطر همینه که پاداشم داره کنترل ذهن کار راحتی نیست اینکه تو شرایطی که تضادها دوره ت مردن بتونی ذهنتو کنترل کنی وکانون توجه تو کنترل کنی
اینکه بتونی ایمانتو حفظ کنی بتونی صبر داشته باشی وبر خلاف جامعه که همه به یه نحوی به منفی ها توجه میکنند وهمه عوامل بیرونی رو مقصر میدونند تو یه جور دیگه ای نگاه کنی
این نوع عمل کردن به قانونه که تفاوت ایجاد میکنه وتورو در مسیری قرار میده که فقط زیبایی ها باشه
به شخصه فهمیدم که برای یه یک لحضه که ذهن رو رها کنی چه جنجالی به پا میکنه وچجوری نجواها کنترل رو به دست میگیرن و برات جهنمی میسازن که خودت هم میمونی چیشد
بخاطر همینه که استاد همیشه اسرار میکنه که پایبند باشیم به اموزش ها ومتعهد باشیم که تو این مسیر بمونیم وحتی برای یک روز چیت دی نکنیم
چون همون لحضه خودشو نشون نمیده بلکه یه جایی که فکرشم نمیکنی با یه ناخواسته روبه رو میشی که خودتم
میمونی که این از کجا اب میخوره وتغییرات انقد بدیهی
اتفاق میفته که فک میکنی طبیعیه وپیش خودت میگی که این که باید اینجوری میشد
به قول استاد اگه قانون رو بلد باشی سورپرایز نمیشی
دیگه نه سوپرایز میشی برای چیزی که به دست اوردی
ونه سورپرایز میشی برای نا خواسته ای که برات اتفاق افتاده
اما بریم سراغ زیبایی های این فایل
دوباره اب ودوباره سنگ ودوباره غلبه نرمی وانعطاف پذیر بودن بر سختی
استاد تحسینتون میکنم که باخانم شایسته که هرچقدر زیبایی هارو میبینید براتون تکرار میشه امروز بادیدن این فایل یلحضه ذهنم گفت تو هرقسمت که ما همش سنگ واب رومیبینیم اما واقعا شما چقدر توانا هستید تواین موضوع که اجازه نمیدید که زیبایی ها براتون تکرار بشه
واین تفاوت شما با من وخیلی از مردمه که اجازه نمیدید که براتون تکراری بشه زیبایی ها وخداروشکر میکنید بابت این زیبایی ها
چقدر این اب قشنگ این سنگ هارو تراش داده وبهشون یه شکل هندسی داده که انقدر زیبا در بیان
تحسین میکنم خانم شایسته رو که انقدر شجاعانه از روی اون سنگ ها میپریدن و با شجاعت میرفتن لبه اون سنگ ها واین یعنی در لحضه بودن وزندگی اب تنی کردن در حوض چه اکنون است
چقدر مسیر این رودخونه زیبا بود با اون سنگ های که مسیر اب رو زیباتر کردن بودن
استاد اون میوه وحشی رو که میگفتید غیر قابل خوردنه یه حالت شبیه گوجه فرنگی داره زیاد دیدم ازش بیشتر شبیه یه نوع میوه دیگه هست که اونم تو جاهای کوهستانی رشد میکنه اما قابل خوردنه وطرفهای مناطق بختیاری زیاده
هنوز توی تون کوها برف هست این نشون میده توی این فصل اون منطقه چقدر هواش معتدله وچقدر باید دلچسب باشه اون نسیم صبح گاهی که ادم بعد بیدار شدن حس میکنه خدایا هزاران بار شکرت
اون تابلویی که اونجا زدن وگیاه های منطقه رو معرفی کردن
یه گل داخلشون بود که ما بهش میگیم گلاله گزیزه که اول بهار هرسال رشد میکنه و قابل خوردنه وخیلی هم قشنگه ونماد اومدنه بهاره خیلی برام جالب بود که اونجاهم هست
سپاسگذارم استاد عزیز بابت تمام زحمت هایی که میکشید واینطور عاشقانه برای ما فیلم میگیرید
درپناه خدا
به نام تنها فرمانروای مهربان و بخشنده
سلام به استاد خانم شایسته و دوستاندهم فرکانسی
خیلی خدارو سپاسگزارم که تو این مدار پر از لذت و پاکی هس حتی فکر هام محدود و نامحدود داریم که فکرای نامحدود کنننده کمک میکنن حرکت کنیم بهمون امید و نشاط میدن فکرای محدود کننده از حرکت متوقف مون میکنن و نمیزارن حرکت کنیم چقدخوبه چقد احساس سبکی میکنم با نشانه های قشنگ واضح که برام فرستادی همیشه میخاستم برم شمال میومدم به همسری میگفتم اونم میگف ساله دیگه ساله دیگه منم باور کرده بودم و همین طور نرفتیم یا میگفتم بخایم بریم سفر من کلی چیزا میخام که ندارم
الان خداروشکر این باورها شکسته شدن خدا بهمون حرکت داده و عشق داریم راهی یه سفر جادویی پر از لذت میشیم و میدونم هر کجا هر چی لازم شه خودت جور میکنی و خیلی ساده سعی میکنم وسایل بردارم و واقعا سپاسگزارم تو دلم ای عروسیه خخخ چقددد من سفرو دوس دارم چقددد من حرکت و دوس دارم چقد جاهای قشنگ دلم پر میزنه جاهای رویایی گوشیتو برداری فیلم بگیری کباب بزنی بستنی خیلی چیزاااا یوووو هو دلتون شاد سالم ثروتمند باشید
به نام خدا سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسه عزیز
با این که نمیدوستم در مورد چی بنویسم اما این احساس به من میگفت باید کامنتی بنویسم
تصمیم گرفتم در مورد مقایسه بنویسم
چون امروز من درگیر این حس بودم اما توی فایل ها استاد هیچوقت این موضوع رو ندیدیم
استاد هیچوقت تراک کمپر خودش رو با ون دیگران مقایسه نمیکنه یا زیبایی های فلوریدا رو با کلورادو مقایسه نمیکنه
نمیدونم چطور و با چه باوری استاد این حس برتری جویی رو در خودش از بین برده
اما قطعا طالب برتری نبودن و فقط دنبال پیشرفت به نسبت خودمون بودن برامون ارامش و پیشرفت و موفقیت به ارمغان میاره
من فهمیدم که ما خیلی زود دستاورد هامونو فراموش میکنیم
قطعا نجوا از جانب شیطان است تا مومنان را غمگین کند
و این نجوا ها خیلی زود از یاد ما میبرند که کی بودیم کجا بودیم و از چه راهی رسیدیم
و این قطعا کار ماست که بارها و بارها و بارها پیشرفت خودمون به نسبت گذشته خودمون رو به یاد بیاریم و نعمت پروردگار برخودمون رو یاد کنیم
جز این نیست که کل معنی زندگی اروم بودن لذت بردن از هرچیزی که به ما ارزانی داشته شده ست
اما امان از این ذهن چموش امان از این نجوا های شیطان
امروز فهمیدم اینجا جاییع که باید خیلی بیشتر از این ها روی خودم کار کنم
اگر چه تغیر یه باور نیاز به مدامت داشته باشه اما سخت نیست ، حداقل سخت تر از سنگی که اب مثل مته سوراخش کرده نیست
بنام تنها هستی بخش جهان
سلام استاد نازنینم
سلام خانم شایسته عزیز
سلام دوستان هم فرکانسی
سفری زیبا با همسفران زیبا
از کدوم زیبایی بنویسم که تمام شدنی نیست
چقدر حس خوب چقدر حال زیبا و شکرگزاری که هر چقدر سپاسگذاری کنیم کمه
واقعا زیباست به مانند بهشت ولی در این جهان
سنگهایی که فرم خاصی گرفتن به مرور زمان و زیبایی این منظره را چندین برابر کرده چقدر سنگها تمیزن چقدر براقن چقدر حس خوبی میدن
درختهایی که بیشتر توی نقاشی ها دیدم انقدر شاخ و برگشون منظم هستند انگاری هر ساله هرس میشن
چه رودخانه شفافی چقدر تمیزه خنکی آب رو از تصویر حس کردم
ابشار کوچک و زیبا صداای دلنشینی به طبیعت داده
چه پل قشنگی عجب رنگی کاملا هم خوانی داره با این منظره زیبا
و وسط این زیبایی بی نظیر دوتا فرشته دوست داشتنی که این زیبایی را با ما سهیم شدن
حس بی نظیری داره با همسفر خوب وسط بهشت باشی و فقط از زیبایی ها حرف بزنی فقط زیبایی ها را نشونه بگیری
چقدر حالم خوب میشه وقتی شما رو میبینم که برعکس بقیه مردم جهان هر کدوم دنبال حال خوب خودتون هستید و با عشق و احترام باهم برخورد میکنید انگاری شما ساخته شدید تا خدا لذت ببره از قدرتش
واقعا لیاقت اشرف مخلوقات همینه انقدر حال دلتون خوبه که برای ریشه درخت سپاسگزار هستید
واقعا در این فایل متوجه شدم چقدر به زیبایی توجه میکنید بعید میدونم به ذهنم برسه که بایت ریشه درخت سپاسگذاری کنم
استادان تمرکز بر زیبایی هستید و چنین توجه و حالی رو از خدواند خواستارم
کنجکاوی شما در دیدن تمام زیبایی ها باعث شجاعت شما هم شده جاهایی میرید که صعب العبوره ولی میرید تا بیشتر لمس کنید زیبایی رو و جالبتر اینه هر دو پابه پای هم میرید بدون ترس بدون بهانه انکاری مسابقه ست
بله دقیقا مسابقه کشف زیباییه
اگر قرار باشه اسمی برای این زندگی زیبای شما بزارم میگم سفر برای کشف زیبایی
چه مسابقه ی هیجان انگیزی
مسابقه ای که جایزش حال خوبه ثروته روابط زیباست سلامتیه ارامشه از همه مهم تر کشف درونت و کشف خدای درونته
جایزه در لحظه داده میشه نیاز به مقصد نداری در طول مسیر جایزه ها داده میشه
خدای مهربونم سپاسگزارم دعوتم کردی به این مسابقه زیبا هر لحظه هدایتم کن به دیدن زیبایی های بیشتر
استاد عزیزم خانم شایسته نازنینم بسیار از شما سپاسگذارم که ما رو همسفر خود کردید تا در کنار شما شاهد این همه زیبایی و قدرت خداوند باشیم
بی صبرانه منتظر فایلهای زیباتون هستم
سفرتون پر از لحظات زیبا و هیجان انگیز
به نام خدای مهربان
نکات مثبت قسمت 214 سفر به دور آمریکا
نکته مثبت اول رود کوچولو زیبایی که از دل کوهها به بیرون جریان داره
نکته مثبت دوم سنگهای صاف و صیقلی ای که به طرز حیرت انگیزی بوجود اومدن و آب از میان اونها جریان داره، چقدر این سنگها باحال هستن
نکته مثبت سوم درختهایی که از دل سنگ بیرون زدن، عجیبه چطور درخت از دل سنگ رشد کرده و انقدر بزرگ شده
نکته مثبت چهارم حجم آب زیادی تو این لحظه داره از دل کوه بیرون میاد، واقعاً چقدر فراوانی آب هست خدایا شکرت
نکته مثبت پنجم سپاسگزاری کردن مریم جون از طبیعت، چقدر شما شخصیت سپاسگزاری رو ایجاد کردی در خودت که نعمت وجود ریشه‌های درختان رو هم میبینی و قدرش رو میدونی!
نکته مثبت ششم میوه‌های وحشی ای که به رنگ قرمز فوق‌العاده درومدن و دارن خود نمایی میکنن و امیدوارم طعم و خاصیت خوبی هم داشته باشن
نکته مثبت هفتم گل‌های صورتی ای که کنار این میوه‌های وحشی درومده
نکته مثبت هشتم ماشین زیبایی که طراحیش کردن برای کمپ کردن و کایاک داره، دوچرخه کوهستان، اسکیت برد داره و کلی نعمت دیگه برای اینکه بیای و لذت ببری
نکته مثبت نهم خانم آقا مسنی که اومدن در این مکان بهشتی و دارن عکس میگیرن و زیبایی‌های این مکان مقدس رو تجربه میکنن
نکته مثبت دهم تریل هایی که درست کردن که منتهی میشه به ویو‌های فوق‌العاده از کوه و دشت پوشیده از درخت سرو
نکته مثبت یازدهم عکس گل‌های زیبایی که به صورت وحشی در این منطقه زیبا رشد میکنه و چقدر زیبا و فوق‌العاده هستن واقعاً زیبا هستن
نکته مثبت دوازدهم سنگ زیبایی که مریم جون دستش گرفت که روی یک کلبه قشنگ رو طراحی کردن
نکته مثبت سینزدهم جاده‌های کوهستانی بسیار زیبا که پر از درخت و سرسبزی و زیبایی هست و همینطوری به سمت پایین کوهستان پیش میره و زیبایی هاش هر لحظه بیشتر و بیشتر میشه
عاشقتونم
بنام خدای تمام زیبایی هاا
بنام یگانه پروردگارم که برایم کافیست
خداروشکر که در مدار تماشا و تجربه این زیبایی ها هستم
چقدر من دوست دارم که این همه دیدنی و زیبایی را در یک سکوت و خلوت میشه دنبال کرد
اینکه در ارامشی که طبیعت به من ارزانی میکنه بتونم زیبایی هاش رو ببینم و لمس کنم تااینکه صدها نفر برای دیدن این زیبایی ها بیان که هرکدوم هم یک فرکانس خاصی دارن
شما بیشتر در این سکون با فرکانس طبیعت همراه میشید بافرض اینکه افراد دیگه ای هم برای تماشای این زیبایی ها اومدن اونقدر با خود درصلح هستن که بخش ارامی از طبیعت میشن
این خواسته به شدت در من شکل گرفته که هرگاه به طبیعت میرم در ارامش و خلوتی اون قرار بگیرم و نهایتا کنار انسانهای ارام
.
به چه طبیعتی دعوت میشید
سراسر ارامش و زیبایی و سپاس
اون صخره های زیبا که با جریان و قدرت اب هرکدوم به شکلی دراومدن
نوش جان این همه آرامش
واقعا طبیعت سخاوتمندانه به ما خدمت میکنه و چقدر خوبه که همینجوری که تحویل میگیریم حتی بهتر تحویل بدیم
مریم جان لذت بردم از سپاس گزاریت از ریشه های درختها که حرکت رو برات اسونتر و هموارتر کرده بودن
خدایاشکرت از این همه درس و اگاهی
عاشق این همه صلح درونتون هستم
عاشق این ارامشتون
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا
به راستی ما برای تو پیروزی آشکاری فراهم آوردیم
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا
تا خداوند از گناه گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدایت کند.
وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا
و پیروزی شکست‌ناپذیری نصیب تو کند.
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ ۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا
اوست که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد، تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید. و سپاهیان آسمان و زمین فقط در سیطره مالکیّت و فرمانروایی خداست؛ و خدا همواره دانا و حکیم است.
لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا
تا مردان و زنانى را که ایمان آورده‌اند در باغهایى که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است، درآورد و در آن جاویدان بدارد، و بدیهایشان را از آنان بزداید؛ و این [فرجام نیک] در پیشگاه خدا کامیابى بزرگى است.
=========================================================================================
خدای عزیز و شیرین و دلبندم،صاحب سعیده،صاحب قلب و روح و جان و تنم،مدیر کیهان و کهکشان ها،نظمِ ضربان قلبم،ولی و سرپرست من،ازت طلب هدایت و کمک و نور و رحمت میکنم برای اینکه به تعهدم پایدار بمونم،همیشه در مدار توحیدت در حال صعود باشم،خدایا خودت گفتی وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ تو که من رو خلق کردی و از رگ گردنم بهم نزدیکتری ،به قلب من آگاهی و میدونی جهاد با نفس،سخت ترین جهاده،تو میدونی من چقدر دارم تلاش میکنم خودم رو از هر قید وبندی آزاد کنم،تو میدونی دارم از چه پرداخت بهایی حرف میزنم،چی رو برات توضیح بدم وقتی خودت کنارمی و میبینی برای رسیدن به توحید با چه وسوسه هایی در حال جنگم.خدایا من هرچقدرم تلاش کنم،اونیکه شما بهش نور ندی،هیچ وقت روشن نمیشه،پس سخاوتمندانه نه به اندازه ی لیاقت من،به میزان وهابیتت به من ببار.خدایا خودت خوب میدونی استاد هیچ احتیاجی به نوشته های من نداره،خودت میدونی اگر من ننویسم،اینجا پر از کامنت های باارزش و توحیدیه که نبود من احساس نمیشه.این منم که احتیاج دارم به نوشتن،این منم که احتیاج دارم به این صلات،منم که با نوشتن قلبم روشن میشه،منم که با نوشتن از خودم ردپا میزارم برای خودم.منم که با نوشتن یک قدم به توحید نزدیکتر میشم،پس دستمو بگیر و اجازه ی نوشتن رو صادر کن!دلم میخواد آهنگ هلن رو برات بخونم تا لبخند شیرینت رو به چشمم ببینم…
به خاطر تو میخونم یا تو یا هیچ کس دیگه
قدر چشاتو میدونم یا تو یا هیچ کس دیگه
به خاطر تو میشکنم یا تو یا هیچ کس دیگه
من از تو دل نمیکنم یا تو یا هیچ کس دیگه
========================================================================================
سلام به استاد دلبرم،به دلبر شیرین استادم،به رفیق های نازنین توحیدی قشنگم
الحمدالله برای سعادت رسیدن به قسمت 214؛برای تذکر خودم که از مدار شکرگزاری خارج نشم یکبار دیگه به خودم یاد آوری میکنم وقتی سریال های این سایت شروع شده بود،من توی سایت نبودم که هیچ،از قوانین جهان بی خبر بودم که هیییچ،خدا میدونه تو چه در ودیواری بودم ….
چقدر طول کشید من از زیر آورهای خودساخته،تسلیم بشم،ندای رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ سر بدم تا بتونم یک روزنه ای باریک پیدا کنم برای نجات پیدا کردن،یک سال طول کشید تا بهمن ماه 1400 جهان من رو لایق ورود به سایت استاد بدونه!
تا مهر 1401 من بودم و یک کویر تشنه ….استاد بود و چشمه چشمه آبِ گوارایِ آگاهی …
پاییز پارسال سریال سفر به دور آمریکا دوباره شروع شد و من تازه رسیده بودم به فرکانس دیدنش…و گه گداری کامنت گذاشتن اونم با تلاش زیاد ….حالا در آستانه ی مهر 1402 من اینجام،نودونه درصد قسمت ها رو به محض آپلود شدن نگاه کردم و کامنت هم گذاشتم …
این یعنی چی؟یعنی بالا رفتن مدار به شکل تصاعدی…فقط خداوند میدونه اگر من ثابت قدم باشم توی این مسیر،به امید خدا مهر 1403 کجام ودرحال چه تجربیاتیم….الهی شکر …الهی هزار مرتبه شکر
از قضا دیشب از سرتنبلی،بدون نوشتن ستاره قطبی خوابیدم،این شد که همزات شیطان اومد وسط و شروع کرد به نجوا کردن!
خلاصه با فرکانس خوبی نخوابیدن همانا و صبح با همون فرکانس بیدار شدن همانا …
ولی من اون آدمی نیستم که به این شطان ملعون رو بدم،پاشدم وضوگرفتم خودمو بستم به قرآن و نماز وشکرگزاری…اوضاع بهتر شد…تونستن چندتا جواب به کامنت بچه ها بدم،اما هرکاری کردم نمیتونستم برای فایل جدید کامنت بنویسم…
قشنگ طناب دور دستام رو حس میکردم!
باید تسلیم میشدم و یک روز کامل رو خراب میکردم؟
نه من آدم تسلیم شدن نیستم!
حالا وقت اجرای کنترل ذهن در عمل بود،برای به خاک نشوندن پشت شیطان و ضربه فنی کردنش!
راحت ترین کار این بود که برم یک مهمونی،دیدن یک دوست،یا تماس با یک نفر و صحبت کردن باهاش و …
خداوند بر من شاهده،اگر میخواستم زنگ بزنم به دوستام،اول 500 تا فحش میخوردم که چرا اومدم گرگان و بهشون نگفتم و بعد انقدر برام مهمونی و دورهمی و دور دور بزارن که اصلا وقت نکنم به نجواهای ذهنم فکر کنم!
این کار راحتی بود برای من،اما من چی میخواستم؟
اینور داستان یک بچه پرو هست که وقتی فرکانسش افت میکنه به خدا میگه وظیفه ی توعه حال منو خوب کنی،نه جایی میرم نه از کسی درخواست میکنم،انقدر منتظرت میمونم تا خودت نورت رو برام بفرستی!
این شد که لباس پوشیدم و وضو گرفتم و رفتم برای پیاده روی …
راه رفتم و قرآن گوش دادم …راه رفتم و اسماالحسنی گوش دادم …راه رفتم و به ربنا گوش دادم …
انقدر ممارست کردم که از درد ریز توی قلبم حس کردم شیطان داره دمشو میزاره روی کولش و فرار میکنه …
و ندای الله داره بهم میرسه …اینو از روشن شدن قلبم میفهمیدم …
اذان ظهر بود و من رسیدم به مسجد امیر خیابون شالیکوبی گرگان…
با احساس خیلی بهتر از صبح و عشق و نورش رفتم نماز ظهرم روخوندم …
نمازم که تموم شد،چشمم افتاد به بنر روی دیوار ،یک آیه نوشته بود روش برای راهنمای خوندن نماز غفلیه ….
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَىٰ فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ
و «ذوالنون» را [یاد کن] آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتى نداریم، تا در [دل] تاریکیها ندا درداد که: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم.»
شاید برای بقیه ی آدم ها اون یک بنر ساده بود،ولی برای من نه!من صدای الله رو میشنیدم که داره باهام صحبت میکنه،میگه حواسم بهت هست،افتادی تو دل کوسه،خودت افتادی،خودت به خودت ظلم کردی،اما داری طلب بخشش میکنی،از من کمک میخوای …من نجاتت میدم سعیده ….
حالا نور قلبم ده برابر شد،رفتم یک قرآن برداشتم و تکیه دادم به دیوار،درحالیکه جمعیت درحال دعا و توسل بودن…چشامو بستم و باهاش حرف زدم …
گفتم تو به قلب من آگاهی،توحید اون چیزی که من براش زنده م و نفس میکشم،من به عشق تو میخوابم،به عشق تو بیدار میشم،ثروت رو میخوام تا بتونم بندگی تورو بکنم،سلامتی رو میخوام تا تموم عمرم راحت عبادتت رو بکنم،عشقِ توحیدی میخوام برای اینکه تموم زندگیم صلات تو باشه،برای اینکه تموم زندگیم رنگ تو باشه …
تو…تو….الله …تو اونی که من میخوامش …
من …من …من اونیم که جونمم برات میدم …
دستمو بگیر …هدایتم کن …باهام حرف بزن …..
قرآن رو باز کردم و صفحه ای از قرآن باز شد که من هربار با خوندن این آیات احساس جنون میکنم …واقعا حضرت موسی تو چه فرکانسی بوده که قادر به شنیدن صدای الله بوده؟ من حتی با خوندن آیاتش قلبم به لرزه میفته …
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ
و من تو را برگزیده‌ام. پس به آنچه وحى مى‌شود گوش فرا دار.
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی
منم، من، خدایى که جز من خدایى نیست، پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار.
خدایا …خدایا …
دل بریدن از تو دیگه کار من نیست
دلبری به جز تو دیگه یار من نیست
دل بریدن از تو دیگه کار من نیست
عاشقی نکردن تو مرام من نیست
دیگه الله با این آیه ها برام سنگ تموم گذاشت…
اون بچه پرویی که تموم مسیر پیاده رویش رو قرآن گوش داد تا کنترل ذهنش رو دست بگیره،تموم مسیر برگشت رو با آهنگ عمو حسنِ دنیا،تو خیابونا شلنگ تخته مینداخت :))))))
یه طرف جنگه یه ور خنده یه ور مسخره بازی
نبینم یه وقت اینجا، کسی به کم بشه راضی
نه نمیدیم امون اصن
میخوای بشینی تو نمون اصن
از همین حالا تا خود صبح رو ریپیته عمو حسن
(نرو حالا خیلی زوده، نرو حالا خیلی زوده)
خلاصه بگم رفقا،نبینم یک وقت اینجا،کسی به کم بشه راضی!
همه ی ما یک وقتایی افسار ذهنمون از دستمون خارج میشه،نورِ خدارو گم میکنیم و جایی هم که نور نباشه،تاریکی هست!
تاریکی به خودی خود،موجودیتت نداره!مائیم که لامپ رو اشتباهی خاموش کردیم!
حالا توی تاریکی پیدا کردن پریز یکم سخته!
باید آروم آروم قدم برداری!
دستتو بکشی به دیوار،انقدر بگردی تا بالاخره پریز روی پیداکنی!
اما پیدا میشه!نور میاد! تاریکی موندگار نیست!
الله،ولی و سرپرست ماست برای اینکه مارو از تاریکی های خودمون به سمت نورش بره …
الله اون کسی که باید صداش بزنیم
الله اون پناهگاهی که دنبالش میگردیم
الله خودش نوره …نور آسمون ها و زمین …
کجا دنبال نور بگردیم وقتی خوددددش نوووره ؟
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است.
خدای عزیز و دلبرم،میدونم که اگر کمکم نمیکردی من قادر به نوشتن یک جمله هم نبودم،ازت ممنونم که یکبار دیگه بهم لیاقت هم نشینی با بندگان صالحت دادی …
خدایا اگر تو دستمون رو نگیری و هدایتمون نکنی ما حتما گمراهیم…
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
اى پروردگار ما، بر ما شکیبایى ببار و ما را ثابت‌قدم گردان و بر کافران پیروز ساز.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.
رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
پروردگارا! رحمتی از نزد خود به ما عطا کن، و برای ما در کارمان زمینه هدایتی فراهم آور.
رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
سلام به آبجی سعیده توحیدی
بنده صالح خدا
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر
چقدر میشه از کامنت شما خواهر توحیدی ایده و الهام گرفت
خدارا شاکرم که در مدار هدایت به خوندن کامنت شما قرار گرفتم
آبجی سعیده واقعا گوش دادن قرآن را به هر چیزی ترجیح میدم
مخصوصا موقعی که دیگه لامپ اتصال به خدا خیلی نورش کم میشه
میگم چی حالا خوب میکنه
چی قلبما روشن میکنه
گوش دادن به قرآن
آروم آروم آرومم میکنه
چقدر خوب میتونی احساست را رسد کنی و مچ ذهنت رابگیری و شیطون از خودت دور کنی
نمیدونم ولی احساسم اینه که هر چی جلو میریم
دوستان فرکانس توحید و ایمانشون داره بالا میره انگاری که این نور داره همه را در خودش حل میکنه
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
هروقت بهش تکیه کردیم و فقط گفتیم تو،
دستمونا گرفت و راه رابرامون باز کرد
وای خدا چقدر ما خوشبختیم که با این بندگان موحد و توحیدی همکلام و همفرکانسیم
خدارا هزاران بار شکر برای وجود نازنین و توحیدی شما آبجی سعیده
الهی که تنتون سلامت باشه همیشه و همیشه تو اوج خوشحالی و لذت درونی و بندگی الله یکتا باشی
و نورش را هر لحظه در قلبت حس کنی
البته که الان هم همینطوره
ولی این راه بینهایته و هر بار مزش بهتر و لذت‌بخش‌تره
درپناه کریمانه الله یکتا باشی همیشه.
برادر عزیزم آقا رسول،سلاااام بروی ماهت
سلام و سلامتی و‌نور و عشق الله برای قلب مهربون شما و خانوم نازنینتون و‌کوچولوی قشنگتون
خداوند به قلب من آگاهه چقدر خوووشحال شدم از دیدن نقطه ی آبی شما و قلبم روشن شد.
نمیدونید من با کامنت های شما و فاطمه جون چقدر ذوق میکنم،اصلا خداوند من رو هدایت کرده به شما نازنین ها که به چشم ببینم ،باور کنم ،میششه میشششه!
آدم هایی هستند که به شدت باهم هم مدارند و بال پرواز همند!
اصلا من کامنت شمارو خوندم که در ادامه ش فاطمه جووون نوشته بود!
گفتم ایووول! چقدر باااحال!
همینه !
اینو جزو درخواستی هام مینویسم!
یک بال پرواز توحیدی که دقییقا عین خودته! مثل آقا رسول و فاطمه جون!
عاششقتونم و از خداوند براتون بهترین‌ِ بهترین هارو میخوام.الهی که همیشه غرق نور‌و عشق و سلامتی و ثروت بی حساب باشید و خداوند شمارو در کنارهم نگه داره به زیبایی هرچه تمام تر
دعا میکنم هر روزتون زیباتر از یک روز قبل و خوشبختیتون هر ثانیه از ثانیه قبل بیشتر بیشتر بشه..
به امید دیدن روی ماهتون در بهترین زمان و‌مکان
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان
سلام سعیده ی عزیزم خواهر مؤمن و توحیدیم
عاشقتم دوست الهی من چقدر باخوندن کامنتهاتون انرژی میگیرم،چقدر تحسینت میکنم عزیزم که انقدرخوب ازآیات الهی یادمیکنی،واقعا به شاگردزرنگایی مثل شما غبطه میخورم که انقدر عالی دارید ازصبروصلات تو زندگیتون یاری میطلبید
من به شخصه هنوز نتونستم افسار این اسب چموشم رو به درستی به دست بگیرم وخیلی زود باکوچکترین مسئله ای به خشم میام
واقعا که سخت ترین جهاد جهادبانفسه
دوست عزیزم واقعابرات ازخداوند بهترین مسیر خیروبرکت رو آرزومندم،من همه ی کامنتهات رو باعشق میخونم،ازینکه پرستارپرانرژیی هستی و همیشه آسون میشی برای آسونیها رو هم بارهاوبارها تحسینتون کردم
دوست دارم ساعتها بادوستانی مثل شما صحبت کنم،و انرژی الهی بگیرم
نمیدونی باخوندن تک تک موضوعاتی که بیان میکنی قلب من چقدر هیجانی میشه
عاشقتم عاشقتم دوست الهی من،ان شالله بهترینها رو خداوند بلندمرتبه روانه ی زندگیتون کنه
ان شالله همیشه لایق پرخیروبرکت ترین زندگی باشی
هرکجاهستی به خدای خیرالحافظین میسپارمت
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ»
(ﺁﻳﺎ ﻧﺪﺍﻧﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺜﻠﻲ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﻛﻠﻤﻪ ﭘﺎﻙ [ ﻛﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺑﻪ ﺗﻮﺣﻴﺪ ﺍﺳﺖ] ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭﺧﺖ ﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ، ﺭﻳﺸﻪ ﺍﺵ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﻭ ﭘﺎﺑﺮﺟﺎ ﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﺍﺵ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ)
«تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»
(ﻣﻴﻮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻣﻰﺩﻫﺪ. ﻭ ﺧﺪﺍ ﻣَﺜَﻞ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﻣﻰ ﺯﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﺷﻮﻧﺪ. ؛ سوره ابراهیم 24-25)
سلام و درود و رحمت خداوند بر سعیده نورانی و زیبای پروردگارم. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت وجود گرانقدر شما. الهی که حال دلت عالی عالی باشه و این کامنت رو در بهترین زمان و مکان دریافت کنی. از صمیم قلبم تحسینتون میکنم و بینهایت از این کامنت لذت بردم. چقدر تحسینت میکنم که وقتی نجواهای ذهن شروع میشه خودتون رو می‌بندین به قرآن. منم چندباری که نجواها شروع میشدن خودمو میبستم به سرم آیت الکرسی. همون‌جوری که آنژیوکت و بقیه متعلقات به سرم وصل میشه و به بیمار وصل میکنن، همون‌جوری یه گوشی و هندزفری بهم وصله و توی خلوت و تنهایی خودم آیت الکرسی گوش میدم یا سوره های دیگه. تا وقتی حالم خوب بشه.
وقتی هدایت خواستم که برای نوشتن کامنت آیه ای رو برات بنویسم، هدایت شدم به این آیه 25 سوره ابراهیم. ولی خب این دو آیه با هم لذت موضوع رو بیشتر میکنه.
این «کلمه طیبه» دنیایی از معنی داره در خودش. نمیدونم چی بنویسم براش که اصل معنی قربانی نشه از طرفی کاسه پلاستیکی من ظرفیت دریافتش رو داشته باشه.
یک باور توحیدی ، یا یک مفهوم مقدس یا یک حقیقت بزرگ یا بقول خود قرآن یک کلمه طیبه، یه کلام ناب و مطهر که خداوند تشبیهش میکنه به یک درخت که اصل و تنه اون درخت در زمین استواره ولی شاخه هاش توی آسمون گسترده شده. این همون باور توحیدیه که استاد توی آموزشها میگه، توی ذهن و وجود ما ثابته ولی فرکانسهای ذهنی ما در سراسر جهان داره منتشر میشه و اتفاقات و شرایط رو برامون رقم میزنه. یبار دیگه آیات 24 و 25 رو بخون و بعد از اون برگرد به کامنت خودت و دوباره بخونش. تا بدونی چرا من باید هدایت میشدم به این آیات. من هدایت شدم تا اینها رو برای شما بنویسم. و در واقع این آیات رزق شما بود . من خودم تازه دارم یاد میگیرم.
یه باور توحیدی و ناب و مطهر و مقدس همیشه به ثمر میشینه. هر وقت به تکامل برسه به اذن و اراده الهی ، ما به مدار دریافت نتایجش وارد میشیم.
«وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبِیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبِیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ» (ﻭ ﻣَﺜَﻞ ﻛﻠﻤﻪ ﻧﺎﭘﺎﻙ [ﻛﻪ ﻋﻘﺎﻳﺪ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﺑﻲ ﭘﺎﻳﻪ ﺍﺳﺖ] ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﻳﺸﻪ ﻛﻦ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻗﺮﺍﺭ ﻭ ﺛﺒﺎﺗﻲ ﻧﺪﺍﺭﺩ ؛ 26)
ببین چقدر فرقه بین کلمه طیبه و باور توحیدی با باور ناپاک و غیر توحیدی. کیو دیدی با دروغگویی و حرفهای بیهوده و فحش دادن و بحثهای فرسایشی به نتیجه برسه توی زندگی؟؟ کیو دیدی توی مزرعه علف هرز بکاره و کلی سود کنه؟ شما هیچوقت نمی‌شنوی فلان کشاورز با کاشت علف هرز کشاورز نمونه شد و کلی ثروت از فروش محصول عایدش شد. این قانون جهانه، علف هرز محصول نمیده. باور پلید آدم رو به رشد و پیشرفت و تعالی نمیرسونه. باور توحیدیه که انسان رو رشد میده و به اوج میرسونه، باور توحیدیه که فرکانسهای مثبتش در سراسر گستره کیهان پخش میشه و نتایج و اتفاقات خوب و مثبت و عالی رو برامون بوجود میاره.
«یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَهِ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ»
ﺧﺪﺍ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻧﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺛﺎﺑﺖ ﻗﺪم ﻭ ﭘﺎﺑﺮﺟﺎ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﺩ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﻣﻰﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ [ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺣﻜﻤﺘﺶ ] ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﻫﺪ .(٢٧)
ببین من معمولاً ترجمه‌ها رو که کپی پیست میکنم تو پرانتزی ها رو پاک میکنم، چون اینها مطالب ذهن مترجمه. ولی بعضی وقتا که میبینم با اصل آیه در تضاد نیست نگهش میدارم. این کلید واژه برای شما حتماً آشناست «وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ» دقیقاً میدونم شما هم به همونی فکر میکنی که من فکر میکنم. طبق قوانین بدون تغییر الهی یا طبق مشیت الهی یعنی هیچ راه دور زدن قانون وجود نداره، یعنی «بما کسبت ایدیهم»«بما کانوا یعملون»«بما قدمت ایدیهم» طرف از تهران راه افتاده توی جاده، رسیده تابلو 10 کیلومتری اهواز، میگه چرا نمی‌رسیم به مشهد. (ایموجی با دست کوبیدن تو پیشونی)
سعیده جان، شما تمام تلاشتو کردی در مدار توحید باشی، و کلمه طیبه رو در عمل محقق کنی، طبق قانون بدون تغییر خداوند بزودی نتایجش رو دریافت خواهی کرد.
چقدر فرقه بین اون آدمی که عزت نفسش رو گره زده به حضور دیگران، به آویزون بودن به بقیه و شرایط و عوامل بیرونی ، با اون انسان موحدی که روی ارتباطش با خداوند کار میکنه، تا حالش بد بشه و نجوای شیطانی بیاد بلافاصله برمیگرده به درون خودش و شروع میکنه به تلاش برای برقراری ارتباط با خداوند. با اصل ، با حقیقت.
از صمیم قلبم تحسینت میکنم، و بهت افتخار میکنم و بهت تبریک میگم. انسان موحد و نورانی.
در پناه جان جانان رب العالمین همواره منور باشی به نور توحید و قرآن، و متنعم از بینهایت نعمت و ثروت و شادی و سلامتی.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
سلام به حمیدِ حنیف عزیزم،ممنونم که یکبار دیگه با نقطه ی آبیت قلب من رو روشن کردی،ازت سپاسگزارم که سخاوتمندانه آگاهی های قرآنیت رو در اختیار من قرار میدی.
هر نقطه ی آبی که برام میاد، من رو غرق عشق الله میکنه و بهم احساس خوشبختی بی قید و شرط میده!
حالا اگر این نقطه ی آبی از طرف آتشنشانِ ابراهیم نشان باشد،با محتوای قرآن دیگه میشه به تعبیر قرآن میشه نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ
نورانی تر ازون میدونی چی میشه؟
اینکه این آیه24و 25 ابراهیم رو 3 بار در یک 24 ساعت دریافت کنم!
اولی از داداش حسین(عبادی)،دومی خودم بعد نماز بهش هدایت بشم و تیرآخر از حمیدحنیف!
اینجاست که حجت برمن تمامه …
توحید اصل و اساسه،مسیری که دارم میرم به شدت درسته،و بزودی وعده ی خداوند محقق میشود!
ازت سپاسگزارم بی نهایت!
و آماده باش این نور قرآنیت رو با نور قرآنی در حد ظرف پلاستیکم پاسخ بدم …
امروز بعد نماز عصر هدایت شدم به این آیه های قشنگ سوره ی نورکه مطمئنم خودت بارها خوندیش و بهش هدایت شدی:
قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ
بگو که خدا را فرمان برید و رسول را اطاعت کنید. پس اگر اطاعت نکردید بر او بار رسالت اوست و بر شما بار تکلیف خویش است، و اگر او را اطاعت کنید هدایت (و سعادت) خواهید یافت، و بر رسول جز ابلاغ روشن رسالت تکلیفی نیست.
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا ۚ وَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
یادته استاد میگفت فایل های من رو اینجوری گوش کنید که هر جمله ای شنیدید که نیاز به درک بیشتر داشت فایل رو پوز کنید و بهش فکر کنید و درموردش با خودتون حرف بزنید؟
من بعد خوندن این دوتا آیه استپ خوردم!
شروع کردم با خودم حرف زدن:
سعیده چقدر به الله ایمان داری؟
چقدر بهش اعتماد داری؟
چقدر ایمان داری این کتاب از طرف خداونده و واضح و روشن مسیر رو مشخص کرده؟
دیدم جواب هام همش مثبت صد در صده!
گفتم ببین الله داره میگه:
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛
و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛
و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند،
آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت.
گفتم سعیده،با این ایمان و اعتقادی که داری به الله و به این کتاب که بارها میگه وعده ی خداوند حقه و حتما محقق میشه
با این یقین و ایمان،چطور میشینی روی خودت کار میکنی؟چقدر با آرامش و اعتماد که این مسیر حتما جواب میده،روی اهدافت لیزر فوکس میزاری؟چقدر میتونی به قول آقا ابراهیم:کربشی،کوربشی،لال بشی،فقط روی خودت کار کنی…؟ممارست به خرج بدی و ادامه بدی و مطمئن باشی خیلی زود و به راحتی به هرچیزی که دلت میخواد میرسی؟
همینطور که داشتم فکر میکردم و با خودم حرف میزدم،یک ایده اومد که برو ریشه (وعد) رو سرچ کن توی قرآن و ببین چندبار اومده و چیا گفته!
طبق سرچ من در سایت آنلاین قرآن؛این ریشه 151 مورد توی 130 تا آیه تکرار شده.
اما من اسپسفیک، دنبال آیه هایی بودم که الله میگه وعده ی من حقه تا ازشون استفاده کنم برای باورپذیری و ایمان بیشترم برای ادامه ی مسیر با قدرت بیشتر!
آیه های بینظیری رو پیدا کردم که هیچ توضیح اضافه ای هم نمیخواد واقعا،فقط کافیه هروقت دلسرد شدیم،یا داشتیم ناامید میشدیم،یا دچار همزات شیطان شدیم که نکنه این مسیر جواب نده،کافیه بیایم اینارو بخونیم تا قلبمون منور به نور ایمان بشه و قدم های استوارتری برداریم و نشونه ای بشیم برای بقیه که باور کنند وعده ی خداوند حقه!اینطوری به گسترش جهان هم کمک میکنیم،و هرکسی بخواد به گسترش جهان کمک کنه،حتما الله کمکش میکنه،همونطور که خودش گفته:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ
ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند و گام هایتان را محکم و استوار می سازد
آیه هایی که برای خودم جدا کردم ازین سرچ قرآنی،اینجا مینویسم که هروقت من،شما و هر دوست نازنین دیگه ای که این کامنت رو میخونه،هوای ناامیدی بهمون سر زد،بیایم این نور و عشق الله رو بخونیم و انرژی بگیریم ازش برای رهایی از ظلمات خودمون ،با ایمان بیشتر پیش بریم،و اجازه بدیم خداوند مارو به سمت نور مطلق خودش هدایت کنه.الهی آمین.
========================================================================
الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ ۖ وَاللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَفَضْلًا ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿بقره٢6٨﴾
شیطان، شما را از تهیدستی و فقر می ترساند،و شما را به کار زشت امر می کند، و خدا شما را از سوی
خود وعده آمرزش و فزونی رزق می دهد؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست.
========================================================================
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا﴿نسا١٢٢﴾
و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی آنان را در بهشت هایی که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، درآوریم، در آن جاودانه اند. وعده خدا حق است، و راستگوتر از خدا در گفتار کیست؟
========================================================================
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَأَجْرٌ عَظِیمٌ ﴿مائده٩﴾
خدا به کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ است.
========================================================================
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(توبه9)
خدا به مردان مؤمن و زنان مؤمن بهشتهایى را وعده داده است که جویها در آن جارى است، و بهشتیان همواره در آنجایند و نیز خانه‌هایى نیکو در بهشت جاوید. ولى خشنودى خدا از همه برتر است که پیروزى بزرگ، خشنودى خداوند است.
========================================================================
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ(یونس 55)
آگاه باشید که هر چه در آسمانها و زمین است ملک خداست و هم آگاه باشید که وعده خدا همه حق محض است، ولی اکثر خلق از آن آگه نیستند.
========================================================================
وَقَالَ الشَّیْطَانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ ۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی ۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِیَّ ۖ إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(ابراهیم 22)
چون کار به پایان آید، شیطان گوید: خدا به شما وعده داد و وعده او درست بود و من نیز به شما وعده دادم ولى وعده خود خلاف کردم. و برایتان هیچ دلیل و برهانى نیاوردم جز آنکه دعوتتان کردم شما نیز دعوت من اجابت کردید؛ پس مرا ملامت مکنید، خود را ملامت کنید. نه من فریادرس شمایم، نه شما فریادرس من. از اینکه مرا پیش از این شریک خدا کرده بودید بیزارم. زیرا براى ستمکاران عذابى است دردآور.
========================================================================
جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ ۚ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا(مریم 61)
بهشت های جاویدی که [خدای] رحمان به بندگانش وعده داده در حالی که اکنون از نظرها پنهان است، یقیناً وعده خدا آمدنی است.
========================================================================
فَرَدَدْنَاهُ إِلَىٰ أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ(قصص 13)
و بدین وسیله ما موسی را به مادرش برگردانیدیم تا دیده‌اش روشن شود و حزن و اندوهش به کلی برطرف گردد و نیز به طور یقین بداند که وعده خدا حق است، لیکن اکثر آنان از این حقیقت آگاه نیستند.
========================================================================
بِنَصْرِ اللَّهِ ۚ یَنْصُرُ مَنْ یَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ(روم5)
به یاری خدا، که خدا هر که را بخواهد نصرت و فیروزی می‌بخشد و اوست که مقتدر و مهربان است
وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ(روم 6)
این وعده خداست که خدا هرگز خلاف وعده نکند، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
========================================================================
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ(روم 60)
پس صبر کن که وعده خدا حق است. مباد آنان که به مرحله یقین نرسیده‌اند، تو را بى‌ثبات و سبکسر گردانند.
========================================================================
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ(لقمان8)
نصیب آنان که ایمان آورده‌اند و کارهاى شایسته کرده‌اند، باغهاى پر نعمت بهشت است.
خَالِدِینَ فِیهَا ۖ وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ(لقمان9)
که در آن بهشت ابد همیشگی خواهند بود، این وعده خدا محقّق و حتمی است، و او مقتدر و آگاه است.
========================================================================
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَاخْشَوْا یَوْمًا لَا یَجْزِی وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَیْئًا ۚ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ(لقمان33)
ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، و بترسید از روزی که هیچ پدری چیزی [از عذاب دوزخ را] از فرزندش دفع نمی کند، و نه هیچ فرزندی دفع کننده چیزی از [عذاب] پدر خویش است. بی تردید وعده خدا حق است، پس زندگی دنیا شما را نفریبد، و مبادا شیطان شما را به [کرم و رحمت] خدا مغرور کند.
========================================================================
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا ۖ وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ(فاطر5)
اى مردم، وعده خدا حق است. زندگى دنیا شما را نفریبد، و آن شیطان فریبنده به خدا مغرورتان نگرداند.
========================================================================
لَٰکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّهٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ(20 زمر)
ولی کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، برای آنان غرفه هایی است که از فراز آنها غرفه هایی دیگر بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است. خدا این وعده را داده است؛ خدا خلف وعده نمی کند.
========================================================================
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَالْإِبْکَارِ(غافر55)
صبر کن که وعده خدا حق است. براى گناهت آمرزش بخواه و هر شامگاه و بامداد، به ستایش پروردگارت تسبیح بگوى.
========================================================================
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۚ فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ(غافر77)
پس صبر کن که وعده خدا راست است. پس -چه پاره‌اى از آنچه را که به آنان وعده داده‌ایم، به تو بنمایانیم، چه تو را از دنیا ببریم- [در هر صورت آنان] به سوى ما بازگردانیده مى‌شوند.
========================================================================
أَللهُمَّ بِالحَقِّ أَنْزَلْتَهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ، أَللهُمَّ عَظِّمْ رَغْبَتی فیهِ وَاجْعَلْهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدْری و ذَهاباً لِهَمِّی وَ غَمّی وَ حُزْنی اللهمَّ زَیِّنْ بِهِ لِسانی وَ جَمِّلْ بِه وَجْهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّلْ بِهِ میزانی وَارْزُقْنی تِلاوَتَهُ عَلی طاعَتِکَ آناءَ اللّیلِ وَ أَطْرافَ النَّهارِ، وَاحْشُرْنی مَعَ النَّبِیِّ محمّدٍ وَ آلِهِ الأَخْیارِ؛
بارخدایا! قرآن را به حق نازل کردی و به درستی هم نازل شده، بارالها! میل و رغبت مرا به قرآن، بزرگ گردان و آن را روشنایی دیده و شفای دل و بَرَنده غم، غصّه و اندوهم قرار ده. خداوندا! زبانم را به خواندن قرآن زینت ده و چهره ام را به سبب آن نیکوئی بخش و پیکرم را به پیروی آن نیرومند فرما و میزان عملم را به تبعیّت آن سنگین گردان و خواندن قرآن را شب و روز با توفیق فرمانبرداری روزی ام فرما و مرا با پیغمبرت، حضرت محمدصلی الله علیه وآله وسلم و آل برگزیده اش محشور گردان.
دعا میکنم این سرچ قرآنی ،برای همه ی ما ایمان و باور و استقامت بیشتری به ارمغان بیاره،برای ادامه دادن مسیر ،رسیدن به صراط المستقیم پر از نعمت و ساختن بهشت دنیا با یاری الله …الله که وعده اش حق است و هرگز خلف وعده نمیکند.
در پناه نورِ آسمون ها وزمین
سلام پرستار الهی ، سعیده نورانی ،
واقعا خوش به حال انی که پرستارش تو باشی ، تو بی نظیری دختر ، این همه جدی روی خودت کار می کنی، پروفایل شما را دیدم که چندین محصول خریدی و همه را مثل بنز خوندی و اجرا کردی و رشد صعودی داری ، خدا را صد هزار بار شکر برای وجود عزیزانی مثل تو ، تو بی نظیری ، الهی هستی ، همیشه کامنت های تو را می خونم و لذت می برم همه را ذخیره می کنم هر وقت نجواها شروع میشه میام سراغ کامنت های شما ، یکی از خواسته هام از خدا اینه که من هم من سعیده جان خوب و قشنگ و الهی بنویسم و عمل کنم .
، چند روز پیش برخورد بدی از دوستی دیدم ، پرسیدم من مجاب کارم اشتباه أست که این برخورد را دیدم ، هنوز پیدا نکردم ولی در کامنت دیروز شما خوندم ، من باید کر ، کور ، لال باشم و فقط روی خودم کار کنم ، این را تو دفترم بزرگ نوشتم گذاشتم حلوم تا یادم نرم ، کر و کور و لال باشم فقط ایات الهی را ببینم . دختر تو بی نظیری
بی نظیری ……..بی نظیری
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه.
این هدایت های قرآنی شما چیزی خیلی بیشتر از یه کاسه پلاستیکی بود. حداقلش یه دریاچه بود که براحتی منو توی خودش غرق کرد. اعتراف میکنم از یه جایی به بعد دیگه نمیتونستم درک کنم ، کشش و توانش رو نداشتم و اگر خداوند از فضل و علم و آگاهی خودش بر من رحمتی نفرسته من در جهل و ظلم خودم باقی خواهم بود.
واقعاً عجب سرچی رو انجام دادی. ریشه کلمه وعد و اونم «وعده های حق».
استاد توی دوازده قدم میگه چی میشه که یه باور ساخته بشه. اینکه کی بهمون میگه و ما چقدر بهش اعتماد داریم ، و چند بار این باور رو تکرار میکنیم …
خدا میگه، قدرت مطلق، فرمانروای مطلق، هیچ احتیاجی به انسان نداره و چندین بار این باور رو تکرار میکنه که آقا «وعده من حق و حقیقته و هیچ خلف وعده ای در کار نیست»
ولی چی میشه که باز من به شیطانی اعتماد میکنم که خودش اعتراف کرده من بهتون وعده دروغ میدم ،خلف وعده میکنم ، آخرش هم عذاب میاد سراغ ظالمین.
وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنۡ هَمَزَٰتِ ٱلشَّیَٰطِینِ
خدایا خدایا واقعاً از عمق قلب و جانم ازت میخوام که من رو از همزات و وسوسه های شیطانی حفظ کنی.
ازت ممنونم سعیده عزیزم. از اینکه نتایج سرچ های بینظیرت رو به من و بقیه دوستان سخاوتمندانه هدیه میدی، این همون کلمه طیبه است. چیزی که منتشر میکنی منشأ اثر خیر و برکت در زندگی بقیه میشه.
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت ، بخاطر این هم مداری.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
در پناه هدایت های سراسر نور رب العالمین همواره قلب نازنینت منور به نور الله باشه ، ای انسان نورانی و موحد. بهت افتخار میکنم.
سلام به سعیده جان فرشته حق روی زمین
پرتو نور حق همیشه تابنده بر قلب نازنینت بهترین بنده خدا ، هدایت شده خدا
امروز صبح مثل همیشه نیت کردم و شروع کردم به خوندن کامنتت و جوابهام از عاشقانه های خدای قشنگ و دلبر می گیرم از عشقبازیتون دلم ضعف میره و میگم الله اکبر به این همه دلبری
الهی اقیانوسی بی پایان بشه برات عزیزدلم سعیده زیبا رو و زیبا سیرت
سعیده جانم امروز در کامنت شما دومین بار بود که به این آیات سوره نور هدایت شدم
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است
امشب که از خداوند برای موضوعی هدایت خواستم مجدد به این آیه نورانی برای سومین بار در این چند روزه هدایت شدم
سعیده جان شما پر آگاهی و عشق آیات حق هستید میشه لطفا در مورد این آیه بیشتر بنویسید دوست دارم از قلب شما دریافت کنم.
الهی که حال دلت پر از عشق و شادی خدایی باشه
الهی هر لحظه ات خدایی باشه
خیییلی دوست دارم
درودبه استادخوش تیپ وخوش سفرم ومریم جانم
وهمه دوستان عالیم
خدایاشکرت که مراکجاهاهدایت می گردانی هرچه قدراین زیباییهایت رامی بینم سیرنمی شوم زیبای من
ازطرح های هندسی شکل گرفته باقدرت بیکران آب شگفت انگیزت تاکوههاودرختان سرسبزومیوه های کوهی ات وآسمان آبی، خدایاتوچقدرعشقی، آرام آرام ازهمه چیزهای مخرب جدایم کردی بخصوص تلویزیون والان همین تلویزیون شده لبریزدرس وتجارب عالی ودیدن شکوه وعظمت بی پایانت ودوفرشته ای که زندگیم رابه واسطه آنهاکه دستان توبودندبه بهشت عظیمی تبدیل کردی واینطورمریم عزیزم از آفریده هاودرختان عظیمت شکرگزاری وقدردانی می کند.این هاهمه اش دگرگونی باورهایم شد، همین کلام های مثبت وزیباباورهایم رادگرگون کردوتمرکزذره بینی روی کلام به کلام استادم وعمل کردن به صحبتهای ناب ایشان ،همین که این دوفرشته کنارهم هستندوجذب همین رفتارشان باعث شده من وعزیزدلم هم همیشه کنارهم باشیم واززندگی نهایت لذت راببریم به لطف خداوندم.
بازهم ممنونم اشکم درمی آیدازاین همه معجزات درزندگیم ووجودم .
چقدرآرامش هدیه عالی بودبرایم که امروزازسلولی ترین داشته هایم شکرگزارباشم ،صبح هابااحساس عالی بیدارشدن وازاینکه روزوشبی دیگرهدیه زنده بودن رابه من عطاکرده ای وتعظیم روبرویت که بی نظیر ترین حس هست برایم.
هرروزخلق روزی عالی برای خودم خودخودم که باارزش ترین شخصیت است وقتی قدرخودرابدانم خداوندهم به یمن این قدردانی چنین فایل های بینظیری راروزیم می کندتاروزم کامل تروزیباترجلوه کند،خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانوی شایسته
و سلام به همه دوستانم که مدار بالا و خوش فرکانس هستن
روز و روزگارتون پر از خیر و برکت و شادی باشه
خدایا عظمتت رو شکر بزرگیت رو شکر قدرتت رو شکر…
تنوع و گوناگونی شکل و اندازه سنگها و طرح های هندسی بی نظیرشون هر بیننده ای رو مات و مبهوت می کنه بخصوص وقتی که از بالای کوه به سمت پایین نگاه می کنیم ابهت و عظمتش چندین برابر دیده میشه
الله اکبر…واقعاً باورنکردنیه
صدای ریزش آب اون پایین چه وهم آلود و اسرار آمیزه چه طنین ملکوتی ای داره
نور خورشید که روی سطح پشت بوم این سنگها میتابه ببین چه تلألؤ و انعکاس طلایی ای ایجاد کرده
بوته های پراکنده ای که از دل سنگ به اون سختی بیرون زده و رشد کرده
چه قدرتی غیر از خدا پشت این پدیده ها نهفته است؟
خدایا شکرت بر این رابطه عاطفی رویایی و دور از وابستگی که بین استاد و مریم جون وجود داره استاد میگه من عاشقتم و مریم جون با تمام وجودش میگه منممم و دستشو روی قلبش میزاره
خیلی تحسین می کنم مریم بانو رو که با شجاعت و جسارت رو اون سنگهای تنومند داخل آب با اون شکلهای عجیب و غریبشون راهشو پیدا می کنه و پیش میره و الگوی حی و حاضریه برای ما خانمها که ترسها مانع حرکتمون نشه خدا رو شکر که منم خیلی ازش یاد گرفتم و عمل می کنم
خدا رو شکر که حتی ریشه های درختها هم بیهوده از خاک بیرون نزدن و پی انجام کاری هستن کمک می کنن رهگذرها بشکل ایمن تری از این مسیرهای سربالایی و سراشیبی عبور کنن و لیز نخورن
و چه زیبا مریم جان هم از اونها و هم از تنه درختها تشکر کرد
سپاسگزاری نزدیکترین فرکانس به خداونده
و باز هم یک جمله طلایی دیگه از مریم بانوی عزیزم
واقعا طبیعت خیلی سخاوتمندانه داره بما نعمت و برکت میده و من قدرشو میدونم..یعنی سعی می کنم قدرشو بدونم
وقتی که تصاویر رو با دید درون نگاه می کنیم چقدر بیشتر و بهتر عظمت و قدرت خدا رو درک می کنیم خدا رو شکر برای درون عزیز و پیشرفت تکنولوژی
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که با دیدن این فایلهای سفر بدور امریکا هم تمرکزمونو روی زیباییها میزاریم و لذت میبریم هم توحید و خداشناسیمون پر رنگتر میشه تقویت میشه و هم لبریز از احساس سپاسگزاری نسبت به خدای مهربان میشیم که تمام آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و ابرها و باران و کوهها و شب و روز و… رو مسخر ما انسانها کرده تا هم خودمون خوب زندگی کنیم و هم دنیا رو جای بهتری برای زندگی دیگران کنیم
در پناه رب العالمین شاد و سلامت باشید
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر، شایسته خانم و همسفران عزیزم . سفر به دور آمریکا _ قسمت 22
دیدن هر سکانس و هر قسمت از این تصاویر زیبا منو پرت میکنه به تجربه های مشابهی که در زندگیم داشتم و حال و هوا و مرور آن تجربیات و خاطره ها را در ذهنم مرور میکنه.
وقتی که برای سومین بار این تصاویر زیبا رو نگاه می کردم این خاطرات و این تجربه ها بیشتر و بیشتر برایم پررنگ تر شد. و من و به فکر عمیقی فرو برد که چقدر تجربیات و نعمت هایی که خداوند در زندگیم قرار داده و بمن بخشیده و من تجربه کرده ام بیشمارند که هر صحنه و هر سکانسی منو به سمتی میکشونه و این تصاویر رو در ذهنم شبیه سازی می کنه و بیادم میاره که چه نعمت هایی رو دارم و برایم عادی شده یا اصلا نعمت نمی دیدم و چقدر غافلانه زندگی کرده ام و بر احوالات و وقایع اطرافم بی توجه بوده ام! و این تلنگر خوبی بود برایم که بیشتر سپاسگزار نعمت ها و الطاف خداوند باشم و آگاهانه تر زندگی کنم و بیشتر نعمت ها و زیبائی های زندگیم را ببینم و لذت ببرم.
این اتفاق رو هم از معجزات و ثمرات دیدن سفرنامه می دانم که سبب شد متوجه بشم نعمت هایم چقدر زیاد است و خداوند وهاب و بخشنده چقدر زیبایی و نعمت به من بخشیده است و من آنگونه که باید و شایسته است شکرشان را بجا نیاورده ام و از غافلان بوده ام و اگر این سایت اهی و آموزه های استاد نبود معلوم نبود سر از کجا در بیاورم و جمود فکریم تا چه وقت ادامه می یافت. شایدم تا زمان مرگ! (استیکر وحشت + استیکر دو دست در کنار گوش)
الان یاد مصاحبه جالبی از ایلان ماسک افتادم که دوست دارم با عزیزانم نیز به اشتراک بگذارم زیرا تامل در سخن بزرگان خالی از لطف نیست!
از ایلان ماسک سوال کردند:
چرا به پروژه های افزایش طول عمر علاقمند نیستی؟
آیا مشتاق نیستی که بیشتر از شکل معمول عمر کنی؟
و چقدر پاسخ ایلان ماسک به این پرسش قابل تامل و توحیدی است!
ایشان برای لحظاتی به فکر عمیقی فرو رفتند و برای لحظاتی سکوت گفتند:
به نظرم نیاز نیست تلاش کنیم تا انسانها خیلی زیاد عمر کنند! زیرا این سبب جمود فکری و درجا زدن جامعه میشه! زیرا حقیقت اینست که اکثر انسان ها تفکراتشون رو تغییر نمیدن تا میمیرن!
و اگر آنها قرار باشه نمیرند؛ در ایده ها و تفکرات قدیمی گیر خواهند کرد و جامعه پیشرفت نخواهد کرد!
ما هم اکنون هم مشکل حاکمیت پیرها رو داریم و رهبران بسیاری از کشورها خیلی پیر هستند و این ارتباط برقرار کردن با مردم رو غیر ممکن میکنه!
و دیدم خدا رو شکر که ما مثل اکثریت جهان نیستیم زیرا ما هر روز تلاش می کنیم ورژن بهتری از خودمان بسازیم و خودمان را آپدیت تر کنیم و ارتقا بدیم. از طرف دیگه دیدم چقدر این انسان بزرگ و توحیدی است که حاضر نیست در مسیری که خلاف ذات و قانونمندی های خداوند است حرکت کنه و چه نگاه زیبایی به مرگ داره! در حالی که بیشتر عبادات مردم و روحانیون و حتی فقها از ترس مرگه! و یاد سخن استاد افتادم که می گفتند هدف خداوند از خلق جهان رشد کردن و رشد دادن آنست و اگر مرگی در کار نبود آیا این پیشرفت اتفاق می افتاد؟ و هزاران درس دیگه که این سوال و جواب کوتاه برای ما دارد که قطعآ عزیزانم به خیلی از آنها واقفند.
بر گردیم به زیبائی های این فایل و اشاره ای کنم به خاطرات و تصاویر مشابهی که برایم زنده کرد و احساس خوب × احساس خوب شد. صحنه ها و تصاویر ده دقیقه ابتدایی فایل برایم یادآور زیبائی ها و خاطرات قشنگی بود که در استان خودم و در 50 کیلومتری ایلام و در مسیر ایلام به مهران در مکانی به اسم ویژ دَروَن تجربه کرده ام. جالب است بدانید دمای این منطقه در تابستان تا 50 درجه سانتیگراد هم بالا می رود و واقعآ بادی که به صورت آدم میخورد اینقدر سوزان است که انگار دارند صورتت رو تیغ میزنند ولی شگفتی خداوند وقتی بیشتر می شود که وقتی وارد این دره می شوید و در آبی که از چشمه های بالا دست و خروجی سد ایلام می آید شنا می کنید اختلاف دمای 30 درجه ای رو تجربه می کنید و نقش و نگار و طرح هایی که جریان آب در این مسیر بوجود آورده حیرت آور است. دیدن تخم و لانه انواع پرندگان در مسیر نیز از جاذبه های فراموش نشدی این دره عمیق و بلند و طولانی است.
اگه وقت بگذارید و در اینترنت کلمه ویژدرون رو سرچ کنید عکس ها و فیلم هایی از این جاذبه زیبای خداوندی را خواهید دید که خالی از لطف نیست. بد نیست بدانید واژه ویژ در زبان کردی به معنی عمیق و واژه دَروَن به معنی دره است. از این رو ترکیب واژگان ویژدرون به معنی درهٔ عمیق با ارتفاع زیاد و تنگ است.
مورد بعدی مربوط به دقیقه 13 فایل است که یک ون رو می بینیم که به شکل یک خانه متحرک تجهیز شده است و دیدن آن منو برد به خاطرات نوجوانی و دیدن کارتون پرین یا همان باخانمان! و احساسات و حال و هوای آن سالها رو در من زنده کرد. چقدر کارتونهای این چنینی رو دوست داشتم و انگار کارتون نبود و واقعیت بود. این کارتون در 53 قسمت و در کشور ژاپن بر اساس رمانی فرانسوی ساخته شده که خلاصه آن رو برای یادآوری خودم و عزیزانی که آن را دیده اند در ادامه می آورم و درود میفرستم بر کارگردان و نویسنده و همه عوامل این کارتون زیبا.
داستان کارتون:
پرین پاینداواین دختر یک مادر انگلیسی-هندی به نام ماری و یک پدر فرانسوی به نام ادموند است که در همان ابتدای داستان در بوسنی می‌میرد. قبل از مرگ، ادموند از همسرش و پرین می‌خواهد که به زادگاهش، ماروکورت، جایی که پدربزرگ پرین، ویلفران، صاحب یک کارخانه و یک عمارت خانوادگی است، بازگردند. پرین و مادرش در سفر خود به فرانسه یک استودیوی عکاسی مسافرتی را اداره میکنند. اما با رسیدن به پاریس، ماری بیمار میشود. اگرچه آنها هر چیزی را که برای دارو خرج میکنند می فروشند، اما ماری در نهایت می‌میرد. در بستر مرگ، او فاش میکند که پرین نباید انتظار استقبال از پدربزرگش را داشته باشد. ویلفران به شدت با ازدواج ادموند مخالفت کرد و به همین دلیل از پرین متنفر بود.
پس از دفن، پرین سفری سخت را به ماروکورت آغاز میکند و تقریباً 150 کیلومتر (93 مایل) را با پای پیاده طی میکند و به سختی از گرسنگی جان سالم به در می‌برد. هنگامی که آنجا می‌آید، او هویت مستعار “اورلی” را برای خود برمی‌گزیند. ماروکور شهری است که وظیفه اصلی آن نگهداری نیروی کار کارخانه پنبه‌اش است که مالک آن آقای Paindavoine است. به این ترتیب، آقای Paindavoine نابینا و سختگیر عملاً حاکم محلی شهر است و همه از او می‌ترسند، حتی خواهرزاده غیرمسئول او که انتظار دارد کارخانه را به ارث ببرد.
اورلی شغل هل دادن گاری‌های ریلی را در کارخانه تضمین میکند. با این حال، به زودی، او به مترجم کارخانه ارتقا یافت، زیرا او هم فرانسوی و هم انگلیسی را روان صحبت میکند. در نهایت، از طریق کارآمدی، وفاداری، و (بدون اینکه خیلی‌ها بدانند) شفقت او، منشی شخصی ویلفران میشود و دعوت میشود در عمارت او زندگی کند. ویلفران به تدریج به اورلی علاقه‌مند میشود، کسی که بدون اینکه از او بخواهد به همراه همیشگی او تبدیل شده‌است. اورلی که خیلی به پدربزرگش نزدیک میشود، در مورد زندگی شخصی او می‌آموزد: ویلفران که تقریباً هیچ خویشاوند دوست داشتنی ندارد، جستجوی ادموند را آغاز کرده‌است تا او را به خانه بیاورد. اورلی ارتباطات خارجی خود را ترجمه میکند اما جرأت نمیکند بگوید که جستجوی او بیهوده است، زیرا ویلفران نفرت خود را از همسر و دختر ادموند پنهان نمیکند و آنها را به خاطر دزدیدن پسرش سرزنش میکند، که اورلی را آزار می‌دهد.
سرانجام ویلفران از مرگ زودرس ادموند در بوسنی مطلع میشود. خبر بد تقریباً کشنده است، زیرا ولفران غمگین میشود و تنها از طریق مراقبت پرشور اورلی، که به او کمک میکند تا بهبود یابد، از مصیبت جان سالم به در می‌برد. ویلفران از اورلی سپاسگزار است. در طی ملاقات «مادبزرگ فرانسوا» مسن، که زمانی دایه ادموند بود، او اعلام کرد که اورلی فرشته ای است که خدا برای نجات او فرستاده‌است، زیرا چنین عشق بی قید و شرطی برای یک غریبه بی نظیر است. فرانسوا، دوست مشترک اورلی از زمان ورود او به ماروکورت، پاسخ می‌دهد که فرشته به طرز عجیبی شبیه ادموند است. ویلفران فوراً وکیل خود را می‌فرستد تا پیشینه اورلی را بررسی کند و همچنین تصدیق میکند که اگر او واقعاً نوه اوست، باید حرفهای وحشتناکی دربارهٔ ادموند گفته‌است.
پس از دریافت تاییدیه مبنی بر اینکه اورلی واقعاً پرین است، ویلفران تحت عمل جراحی خطرناک چشم قرار می‌گیرد تا چهره نوه اش را ببیند. وی همچنین دستور ساخت مهدکودک و خوابگاه‌های سالم برای کارگران کارخانه را می‌دهد.
مورد آخری که میخواهم به آن اشاره کنم و کامنتم رو خاتمه بدم دقیقه 18 فایل است که چند نفر در حال سلفی گرفتن و عکس گرفتن هستند و منظره زیبایی در پائین دستشان جلوه خاصی به آن فضا داده است.و یاد آور فضای سبز و استراحت گاهی است که در بالای تله کابین رامسر ساخته شده و دور تا دورش بوسیله نرده های استیل زیبا محصور شده و چشم انداز بسیار زیبایی رو برای عکس گرفتن و تماشا کردن طبیعت بوجود آورده است که واقعآ زیباست. زندگیتان سرشار از زیبائی ها عزیزان. در پناه خداوند باشید.یا حق
درودی بیکران به برادر خوب و باصفام
ممنونم از کامنت تون که با خوندش کلاااا مثل روح سرگردان به همه جا کشیده شدم…
رفتم به خاطرات سفر های گذشته و به قول شما وقتی خوب فکر کردم دیدم واقعاااااااااا براشون شکرگزار نبودم ، یعنی در حین سفر شکرگزاری میکردم که طبیعیه ولی الان که مدتی ازشون گذشته منم فراموش کرده بودم…
خدایا چقدر ناسپاسم ، به درگاهت شرمنده شدم..
ممنونم برادرخوبم بابت این یادآوری مهم …
و این کارتون…اوووههه خدایااااااااا
انگار همین دیروز بود که از مدرسه میومدم و هنوز لباسهای فرم مدرسه تنم بود میشستم پای تلویزیون و منتظر برنامه کودک :))))
دختری به نام نل هم برام جالب و هیچان انگیز بود :)
ممنونم بابت نقل ماجرای کل داستان پرین کلی خاطره زنده شد..
و چقدر هم ی زمانی آهنگ این برنامه رو زنگ گوشیهامون بود :)))))
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
و اما نکته ایی که خیلییییییییییییی برام قابل تأمل بود ، بیانِ مصاحبه ایلان ماسک بود !!!!
و نظر ایشون در مورد مرگ !!
واقعا آدمها الکی بزرگ نمیشن و
به شهرت و نام نیک نمیرسن..
مگر خودشون و خدای خودشون رو خوب شناخته باشن….
چه پاسخ کامل و جامعی..
و ممنون ازشما بابت نگاه زیباتون ، چه قشنگ گفتین :
چقدر این انسان بزرگ و توحیدی است که حاضر نیست در مسیری که خلاف ذات و قانونمندی های خداوند است حرکت کنه و چه نگاه زیبایی به مرگ داره
ممنونم ازتون به خاطر این کامنت پر بار و پر محتوا…
و ممنونم از معرفی ویژدرون …
امیدوارم بهترین اتفاقات زندگیتون رو در کنار همسر گلتون و شینای عزیز تجربه کنید..
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلام آقای زرگوشی عزیز
خوشحالم که منطقه زیبا ویژدرون رو معرفی کردید تا به اون رسیدن سریع تصاویر رو جستجو کردم و دیدم و بعد به خوندن کامنت ادامه دادم چقدر زیبا و شگفت انگیز بود
خیلی سپاسگزارم که اون منطقه رو معرفی کردید امیدوارم در پاییز امسال بتونم از اونجا دیدن کنم و از نزدیک از زیبایی ها لذت ببرم
در خصوص مصاحبه ایلان ماسک من هم زمانی که گوش کردم به هوش و ذکاوت این مرد آفرین گفتم با این جواب زیبا و برای من هم کلام استاد تداعی شد که جهان در حال رشد هست و ما همباید رشد کنیم در کل این مرد از نظر من بینظیره
در پناه الله یکتا باشید
سلام به برای عزیزم
اول تحسینت میکنم انقد قشنگ قسمتهای مهم فایل رو باز کردی و خاطرات قشنگی گفتی
اون قسمت داستان پرین خیلی زیبا بود خوشم اومد و دوباره یاداور دوران کودکی شد اما خیلی تحسینت میکنم حافظه فوی داری تمام داستانهای کودکی یادته
مورد بعد بازم ازت سپاسگزارم که همیشه صحبتهای ایلان ماسک برامون مینویسی و قانون دوباره تکرار میشه که ادمهای موفق چقد به قانون عمل میکنن و در زمان حال بسرمیبرند و فکر میکنن نه گذشته و آیینده و این درس بزرگی هست که حتی نگاهشوم درباره مرگ باعث رشد و پیشرفت جهانه خیلی زیبا بود ممنون ازت
مورد بعدی در مورد ویژدرون بود اره دقبقا از بالا شبیه ویژدرونه خیلی زیباست انشالله درزمانش تجربه اش میکنم
بازم سپاسگزارم ازت داداش
سلام آقای زرگوشی
هر دفعه که کامنت شما ر میبینم با اشتیاق کامل پای خواندن کامنتتون می‌نشینم و سراپا چشم میشم
این دفعه هم تا چشمم به کامنتتون خورد گفتم آخه جون آقای زر گوشی کامنت گذاشته اما وقتی فهمیدم که میخواهید داستان پرین تعرریف کنید گفتم. اه آه برای چی میخوای. تعریف کنی آخه؟
خلاصه ب هدایت اعتماد کرده و شدوع ب خوندن کردم وسط مسطا گفتم چ خوبه برو گوگل این داستان سرچ کنم ببینم اگر مفصل تر بود بخونم خیلی جذاب بود حتما داستانش تهیه میکنم ب امید الله
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزم
وهمه اعضای خانواده عباس منشی
وای چقدر خوب نوشتید آقای زرگوش عزیز
با تعریف کردن داستان فیلم با خانمان
منو بردی به گذشته چقدر خوب بود
چقدر با لذت برنامه کودک نگاه میکردیم
واقعا ما از زندگی لذت بردیم
بچه های الان فقط سرشون توی گوشیه
اگر هم برنامه کودک میبینن اکثرا جنگیه
خیلی خوب بود منو یاد نعمت هایی که خداوند بهمون داده انداخت ولی ما اصلا توجه نمی‌کنیم که همه این لحظه لحظه ها همگی نعمت های خداوند هست که به ما داده ولی ما این قدر راحت از کنارشون می‌گذریم
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای همه نعمت های که تا حالا بهم دادی واز این ببعد خواهی داد
بازم ازتون سپاسگزارم آقای زرگوش عزیز
پیروز ومانا باشید
بنام نام یزدان
سلام خدمت اسدالله شیرپسرخدا
وی هنگامی که کتابگونه و لفظ قلم صحبت میکند بسیار شیرین تر و خواستنی میشود(نقطه) خخخخخخ
لذت بردم اسدالله عزیزم و با قلبم بهت آفرین گفتم واسه دقتت ازینکه چقدر زیبا هر نقطه از آمریکا و این فایل رو تعمیم دادی به جاهای زیبای ایران خودمون و خاطرات شیرین خودت
واقعا جمله همه جای جهان آسمون یک رنگه رو با تمام وجود تو کامنتت حس کردم و خیلی حافظه خوبی داری داستان پرین رو یجوری با جزئیات دقیق تعریف کردی من حس کردم الان جلوت داری نگاه میکنی و برای ما توضیح میدیش خخخخخخخ
دوس داشتنی هستی دختر کوچولوت رو ببوس از سمت من
اسد عزیزم سلام
ممنونم از کامنت زیبات،
من این مصاحبه ایلان ماسک رو دیدم،
فرم تعمق کردنش رو دیدی برای پاسخ؟؟
اگر نگاه به چشماش کرده باشی،میفهمی که کلام خدا داشت بهش الهام میشد،
هرچند شاید ناآگاهانه،اما به خدا من گفتم همون لحظه، که این جملات،جملات خداونده که توسط ایلان ماسک زده شد،
جوابش وااااااقعا بی نقص بود،
جوابش رو میشه با اندازه یه کتاب تفسیر کرد،
اره داداش،ما یه چوب خط عمری داریم،که باید از این فرصت استفاده زیبا بکنیم،
وگرنه اگه اون دنیا هم وجود داشته باشه و بدون دستاورد از اینجا بریم،اونجا هم کلاهمون پس معرکه س،
شاد باشی داداش و ثروتمند
سلام اقای زرگوشی
ممنون بابت کامنت فوق العاده زیباتون و بهتون تبریک میگم واقعا
بابت تجربه ی همچین فضاهای زیبایی ک توصیف کردید
مثل ویژدرون ک من همین الان با ی سرچ توی گوگل عاشقش شدم و از خداوند میخوام ک من رو بهش هدایت کنه تا لذت ببرم
همینطور رامسر و کلا شمال کشور رو از نزدیک ببینم
ممنون بابت نوشتن خلاصه کارتون پرین ک من تا اخر خوندمش و لذت بردم
عالی بود
درپناه الله یکتا
سلام آقای زرگوشی بزرگوار
سپاسگزارم از کامنت زیباتون
مثل همیشه عالی هستین شما.
اشاره تون به منطقه ویژدرون و زیبایی هاش توجه منو جلب کردو
عکس های خوشگل این منطقه رو تو گوگل دیدم وتحسین کردم .
چقدر من خودم از مرگ می ترسیدم چه عبادتهایی از سر ترس از مرگ میکردم ……
خیلی عالی مفهوم مرگ رو توضیح دادین و مصاحبه ایلان ماسک ونوع نگاهش به مرگ رو .
ان شاالله همیشه سالم وشاد وثروتمند باشین .
سلام به آقای زرگوشی عزیز و بزرگوار
خداروشکر میکنم که در مدار خواندن کامنتهای شما قرار میگیرم
خدارو سپاسگزارم که هر لحظه هوای منو به شدت داره حتی تو کامنتها با اینکه دیگه اکثر شاگردای استاد خودشون میتونن استادی کنن و درسها آموزش بدهند و الگوهای نمونه هستن حداقل برای اشخاصی مثل من که پر از ترمز و پر از باورهای سیمانی هستم و هر بار بهترین کامنتها بهترین متن‌ها بهترین نتیجه گیری ها جلوی روی من باز میشه و من میخونم و میخونم و این تکرار مقدس بالاخره اثر خودش رو میزاره دقیقا مثل حرکت آب که نقش و نگار خودش رو روی سنگ سخت می اندازه
خدارو سپاس
خیلی خوشحال شدم از یادآوری کارتون پرین
سپاسگزار شما هستم
میدونی، ما دهه شصتی ها تمام دلخوشی و سرگرمی مون دیدن کارتن های ساعت 5 بود حالا می فهمم چرا انیمیشن های اون موقع رو چرا انقدر دوست داشتم و بدام جذاب بود چون دقیقا مطابق با قوانین بدون تغییر خداوند ساخته شده بودن و با روح و روان آدم سازگار بود هنوزم پخش مجدد میشه و دخترم تماشا میکنه منم با علاقه و البته ایندفعه آگاهانه نگاه میکنم و لذت میبرم و تحسین میکنم شخصیت اول اون انیمیشن ها رو
شاید تنها قسمت شیرین خاطرات دوران بچگیم همین لحظات بود و همین
و برام جالب بود که شما این برنامه رو دیدی برادرای من اصلا اینگونه فیلم‌ها رو تماشا نمی کردن و من اون زمانا فکر میکردم برنامه کودک مخصوص دختراس ، چون مجری هم خانم بود دیگه این باوره به یقین تبدیل شده بود
باز ی باوری که تو ناخودآگاهم هست همین دختر و پسر کردن در بسیاری از مسائل
این کار برا دختراس این رفتار برای پسراس
انقدر تو شهر به ظاهر مذهبی من انقدر تو خانواده من جنسیت از هم تفکیک بودن و هستن که دیگه عشقی نمیمونه واسه ابراز ، اونایی که تو همچین خانواده هایی بزرگ شدن میفهمن درک میکنن که من چی میگم
تا اوج جوانی نه روی هیچ پسری رو دیده باشی نه با این جماعت حرفی زده باشی یکدفعه بخواهی با یکی ازین بندگان مریخی خدا بری تو یه خونه
چه شود!!!
کجای این زندگی میشه مشترک والا تا حالا که همه چی جدا بود چطور یک شبه به اشتراک برسیم….
بگذریم
هدف فقط یادآوری لحظات خوش کودکی دنیای بدون هیاهوی درونی و پر از جنب و جوش بیرونی سی سال پیش بود و یادآوری بخودم که 30 سال زمان ندارم تا بخوام تک تک اون باورها رو درست کنم فقط لحظه حال رو دریابم فکر گذشته و دغدغه آینده رو نداشته باشم خدا بامنه خداوند عزیزم همراه لحظات منه تا اونا رو شیرین کنه برام
خداجونم سپاسگزار همراهی همیشگی هستم سپاسگزار این سایت به شدت معنوی هستم
سپاسگزار تک تک عزیزانم با این نوشته های دلنشین هستم
سپاسگزار استاد جونی و بانوی بسیار بسیار شایسته ی عزیز هستم
سپاسگزار لحظه ی امید
اون لحظه ی شوقی که ته دل آدما مثل آب شدن قند ، چقدر شیرینه، اون لحظه ی شوق رو خیلی دوست دارم و سپاسگزار خداوند هستم برای همون لحظه م
همه شماها رو دوست دارم براتون سلامت سعادت عشق ثروت و شادی از خداوند مهربان از خداوند قادر
می طلبم
سلام آقای زر گوشی عزیز
ممنون از معرفی دره ویژ درون در استان ایلام
من رفتم تو اینترنت سرچ کردم خیلی زیبا وافسانه ای بود وچند تا ویدیو از دره دیدم بسیا ر زیبا بود وهیجان
انگیز
انشاالله یه روز بیام ایلام واز این دره ی زیبادیدن کنم
ممنون از معرفی دره
در پناه رب
درود خدا بر شما
خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم از نوشته ی خوبتون بخصوص پاسخ ایلان ماسک در مورد افزایش طول عمر و داستان زیبای پرین که اشکمو جاری ساخت…. عالی بود. امروز هم جمعه ست، سریال پرین رو حتما میبینم… و مهم تر از همه ایده ی ویژ درون عالی بود، سرچ کردم عالی بود دقیقا همونی بود که توضیح داده بودید خیلی خوب بود. اینکه بعضی از دوستان مثل شما ایده هایی که به ذهنشون میرسه رو میگن خیلی کمک کننده ست برای دیدن زیبایی های بیشتر، تصاویری رو هم که استاد عباسمنش بزرگوار و یار همیشگیشون خانم شایسته ی عزیز در قاب دوربین واسمون بارگذاری می کنند هم بسیار عالیست چرا که اینها رو در هیچ قسمت از گوگل به این زیبایی نمیشه پیدا کرد و میشه گفت واقعا تصاویر و فیلمهایی که در سریالهای سایت عباسمنش دات کام موجوده واقعا منحصر به فرد هستند، بی نظیر، تکرار نشدنی و چشم نواز برای تمام چشمهای زیبا بین دنیا، درود خدا بر استاد و یار و همراه ایشون و تمام ما همراهان اولین و بهترین سایت توحیدی و قشنگ دنیا یعنی سایت tasvirkhani.com و فقط ارزو دارم فیلمهایی که استاد و مریم بانوی عزیز برامون زحمت می کشن بارگذاری می کنند در سایت، تا جایی که میشه آهنگ روش گذاشته نشه بخصوص جاهایی که با گوشی خودشون از رودخانه ها، ابشارها، دریاها و کلا هرجایی که آب روان دارد، ضبط می کنند. آمین یا رب العالمین.:)
سلام داش اسداله
دلتنگ شده بودم
فرصت خوندن و کامنت گذاشتن نداشتم,(در انتهای پروژه هستم و به زمان تحویل نزدیک)
چقدر این کامنتت زیبا بود شاید متمایز بودنش به دلیل اشاره به مرز و بوم کشور بینظیر خودمون بود که بقول شما یا یکی از دوستان که گفت : ما همه زیبایی های آمریکا رو در کشور خودمون داریم اما اون آدم ها رو نداریم
آدم‌هایی شاکر و متمدن و با فرهنگ و یکتا پرست
آدم‌هایی که آگاهی های نابشون نذاشته به دام مذهب و مذهبیون بیفتن
ما جوری به این خاک و مرز و بوم نگاه میکنیم که انگار هیچ وقت از ما نبوده و ما به اینجا تبعید شدیم.
البته من حرف استاد رو قبول دارم که این مرزها رو دولت ها درست کردند و گرنه در گذشته هیچ حد و مرزی نبوده
حکومت ها دیوار ها رو ساختند تا آگاهی نشر پیدا نکنه
آگاهی دشمن استبداد و راهکار آزادی و استقلاله
و ابزار جهل و مذهب زنجیر و دیوار و سد رشد و گسترش آگاهی اند
اما داستان زیبای باخانمان چقدر نوستالژیک بود و چقدر خاطرات زیبای کودکی مارو دوباره زنده کرد
و البته پر از درس بود که جای توضیح و تشریحش اینجا نیست
سپاسگزارم از آگاهی هایی که به ما دادی
در پناه الله یکتا
شاد و پیروز و ثروتمند باشید
به نام خدای زیبا آفرین
سلام سلام به اسدالله عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم
آقا ما دیروز که کامنت ها منتشر شد، داشتم برای مامان و بابام به درخواست خودشون ماکارونی درست می کردم و در این بین هم گفتم یکم از کامنت شما را بخونم، و همین که شروع کردم آنقدر جذاب و زیبا نوشته بودید، چیزی نمانده بود که ماکارونی به سیرت اولش برگرده. باز خدا را شکر مامان بابام ماکارونی نرم دوست دارند، و گرنه باید راهی سطل آشغال میشد.
خب امروز خدای مهربونم به من این اجازه را داده که لایق تشکر و تحسین از بندگان خاصش باشم.
خدایا شکررررررررت بخاطر این نعمت که می‌توانم از بندگان خاص ات تشکر کنم.
اول از همه اون دره ای که گفتید رفتم سرچ کردم، بینهایت زیبا بود. خدایا من دوست دارم این زیبایی رو تجربه کنم، چطوری؟ نمیدونم.
واقعا زیباست.
اون نوشته ای که در مورد ایلان ماسک گفتید: اون دیگه حرف نداشت.
کارتون پرین رو از کجا آوردی؟ تمام خاطراتم با اون کارتون برایم زنده شد. خیلی قشنگ بود. من چقدر سبک زندگیش و توانایی هایی که داشت رو دوست داشتم و با اون همزادپنداری می کردم.
مررررسی اسدالله عزیز بخاطر این کامنت های زیبایی که می نویسی.
خدا را شکر که دوباره به من بدهکار شدید.(کلی خنده ی شیطانی)
در ضمن بهت نارنگی هم نمیدیم.زورت بیاد.
از خدای مهربان میخوام که دلت همیشه شاد، لبت خندان، آرامش و آسایش ات برقرار، گشت و گذار ت مداوم، حس و حالت عرفانی و مست حضور خدای مهربان باشی.
شما را به خدای مهربونم می‌سپارم.
درود و سلام بر دوست عزیز و الهیم و برادر بزرگم جناب آقای زرگوشی.
روزتوون پر از خیر و برکت و صفا باشه برادر و داداش بزرگوارم.
اولین باره که براتون کامنت میگذارم ولی واجب دونستم بر خودم که بابت این کامنت زیباتون و تمام کامنت های ارزشمندی که در سایت میگذارید ازتون تشکر کنم.
میدونید دیدن همیشگیه کامنت های شما با این پر مغز بودنشون و کامنت های زیبایی که دوستان الهیه دیگر همچون وجییه بانو همسر بزرگوارشون و خانم رضوان یوسفی و خانم کاکاوند و همه و همه که عاشقانه برای هم مینویسید و در کمال احترام و زیبایی پاسخ هم رو میدید برای من نمود فراوانی و ثروت رو داره.
خدا میدونه چقدر از خوندنشون لذت میبرم.از طریق شما به عزیزان دیگر هدایت شدم و کامنت های اون هارو هم میخونم و غرق شوق و ایمان و سرخوشی میشم.
شما و کامنت های پر محتوا و زیباتون برای من به طرز زیبایی فراوانی رو فریاد میزنه.فراوانی درک، فراوانی آگاهی، فراوانی درک ارزشمندی خودتون که چقدر زیبا و با برنامه برای خودتون اهمیت قایل میشید و برای رشد هر لحظتون قدم برمیدارید، فراوانی دوستان ارزشمند دیگری که اونها هم درین مسیر یعنی رشد خودشون قدم برمیدارن و این هارمونی زیبایی که از رد و بدل شدن خالصانه آگاهی ها و تجربیات اینجا موج میزنه بی نظیره.
دوس دارم بهتون بگم داداش و واقعا این کلمه از اعماق قلبم بر زبانم جاری میشه.
داداشه عزیزم باید ازتون تشکر کنم بابت چند موضوع.
ابتدا اینکه با خوندن کامنت هاتون در یک فایل که خاطرم نیست کدوم بود از طریق شما به کتاب زیبای باشگاه 5 صبحی ها هدایت شدم و باید بگم که این کتاب رو از همون لحظه که تو کامنت شما خوندم شروع کردم به خوندنش و تاثیر بی نظیری در من گذاشت.اینجور بگم که اول وقتی دیدم شما گفته بودید روزها از ساعت 4 یا 5 صبح بیدار میشید خیلی تحسینتون کردم و منم تونستم این درخواست زیبام رو با خوندن این کتاب ریشه هاشو تقویت کنم و الان تقریبا یک ماهی بیشتره که صبح های زود بیدار میشم و عادت سابق خودمو که شروع روزم با معاشرتی نوشتاری با رب العالمینه رو تو بالکن رویایی خونمون انجام میدم و این لذت بیشتر هر روز رو شما درش دخیل بودید.
دوم خوندن تعهد زیبا و منظمی که به خودتون داده بودید که بدهی هاتونو بپردازید و کامنت دیگرتون که پرداخت کرده بودید بسیار منو سرخوش و سپاسگزارتر کرد و خوشحال تر شدم ازین جسارت و ایمانی که به خرج دادید و نوشتید و ماحصل ایمانتون و نتیجش رو هم به نگارش درآورده بودید که این هم باز موجب قوی تر شدن ایمان من به ادامه دادن بود.
همچنین چقدر زیبا بود اون تعهد خانوادگیه قشنگتون برای طی کردن اون مسیر الهی که مبلغ زیادی رو تو 7 ماه تسویه کردید.
بازهم ازینکه تو سفر زیبایی که با خانواده ی الهیتون داشتین و این هدیه رو به خودتون و خانوادتون داده بودین من حسابی سر کیف شدم.اونجا که مینوشتید دختر ماهتون از خستگی خوابش برده و پاهای نازنین شماهم از خستگی بی رمق شده اما هنوز همسر دلبرتون در حال پاساژ درمانیه و بیشتر برای شماهم خرید میکنه خیلی لذت بخش بود.
همینطور از راهنمایی های زیبایی که یکی از دوستان عزیزمون رو در دوره ی قانون آفرینش کرده بودید و حتی لینک کامنت های قبلیتون رو گذاشته بوید خیلی لذت بردم.
آقای زرگوشی داداشه عزیزم شما واقعا به عنوان برادری بزرگتر با این عزم و اراده و ادامه دادنتون و این نظم و هماهنگی و ثابت قدمی که دارید قابل ستایش تقدیر و تحسین و الگو برداری هستید.ازتون ممنون که برای من معنای زیبای فراوانی نعمت و آگاهی هارو به نحوی دیگر معنا بخشیدید.
در مورد این کامنت بی نظیرتون دیگه واقعا کولاااک بود.چی بگم انصافا.به قول یکی از مکالمات عاشقانتون با خواهر عزیزم وجیهه بانو چی باید گفت جز سکووت.
فقط اینو بگم وقتی این کارتون پرین رو گفتید من دیواانه وار سر خوش شدم.آخه من نتونسته بودم ببینمش و وقتی خلاصش رو گفتید انگاری که یه کار ناتموم داشتم که این کارتون بوده و الان فهمیدم داستانش چی بوده و از ذوق انصافا در پوسته خودم نمیگنجیدم که یه کنجکاویه دیرینه پاسخ داده شد.
اینجور بگم که رفتم سریع یوتیوب و 7 قسمتش رو دیدم و قشنگ سیر شدم ازش.بعد متوجه شدم که چه کارتون پر محتوایی بوووده.انصافا لذت بردم.تو این 7 قسمت من کلی درس گرفتم ازین کارتون.گاها به شوخی با دوستام صحبت میکردیم میگفتیم که کارتون های زمان ما همش ناراحتی و ناکامی بوده اما وقتی الان این کارتون رو چند قسمتش رو دیدم متوجه شدم اتفاقا برعکس.شاید این روحیه ی تلاش پشتکار صبر و ادامه دادن و امید رو از همین کارتون ها یاد گرفتیم.من انصافا از نسل دهه ی 60 خیلیی خوشم میاد هرچند من آخراش هستم.
خودشون پر تلاش بودن و چه فرزندانی رو تحویل جامعه دادن و تربیت کردن.دیگه از دختر نازنین شما که از همین سن کم تحت آموزش پدر بزرگواری چون شما یاد گرفته چطور ثروت بسازه و چطور کارش رو تبلیغ کنه میتونیم اینجا مثال بزنیم.
داداش و برادر عزیزم صحبتم خیلییی به درازا کشید.خیلی وقت بود دوست داشتم برای تشکر ازتون کامنت براتون بنویسم و فکر نمیکردم گفتنی هام انقد زیاد باشه تازه کوتاهش کردم :)))))))))))
صمیمانه تحسینتون میکنم و خووشحالم که درین مسیر الهی رشد و بالندگی و تجربه ی این دنیای زیبا با شما بزرگوار هم مسیرم که کامنت های بی نظیرتون در کنار فایل های بی نظیر استاد مثل قندی هست که کنار چایی آتیشی با طعم هل لذت اون چایی رو صد چندان میکنه به روحم میشینه و دلچسب ترش میکنه.
از خداوند عالمین کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست براتون قلبی پر از نور خدا دلی شاد لبی خندون تنی سالم روابطی خداگونه و جیبی پر از پول و برکت میخوام.
در پناه حق باشید.
سلام و درود خداوند بر نگین عزیز
نگین چه اسم زیبائی! نمی دانم تا به حال به این اسم که مثل خودتون زیباست دقت کرده اید یا نه؟! برایم سوال پیش آمد این آدمها هستند که اسم ها رو زیبا می کنند یا اسم ها هستند که آدمها رو زیبا می کنند؟ و سریع جواب سوالم را گرفتم که این ماهیت وجودی و ارزشی که آدمها در وجودشان دارند است که به اسم ها اعتبار و معنا می بخشند و اسم زیبای شما هم به دلیل وجود زیبایتان است که به چشم من زیباست!
نمیدانم چند بار کامنتتون رو خوندم؟! ولی هر بار که خواستم برایت بنویسم ارجاع داده شدم به کامنتت و از آنجا به کامنت های گذشته ات! و هی مشتاق تر و جذابتر کامنت هاتونو دنبال کردم و خوندم!
با خودم فکر کردم مگه من این کامنت ها رو لایک نکردم پس چرا خیلی جاها برام تازگی داره؟ و جواب اومد که چون چشم های تو دیده و خونده ولی چون در فرکانسش نبودی درکش نکردی!!! و چقدر تحسینتون کردم که کامنت های منو بهتر از خودم بیاد داشتید و برایم مرور کردید!!!
هر بار که دست به کیبورد بردم احساسی بمن میگفت دست نگه دار! میدونی چیه خواهر عزیزم دلم میخواست بیشتر در این احساس خوب بمانم؛ دلم میخواست تنها بودم و یدل سیر گریه کنم! نه از سر غم! نه از سر خوشحالی؟ نه از سر شوق! نه! بلکه از سر رهایی!!! استیبل استیبلم؛ رهای رها؛ انگار جسمم هست و روحم نیست! و چقدر این احساسم ناب است! قطراتی اشک از چشمانم می چکد اما اشک هایم را می دزدم! نمی خواهم همکارانم که در اطاقم حضور دارند و گرم صحبت خودشان هستند تغییر و حس و حال متفاوتم رو متوجه شوند، به همین دلیل خودم رو به پشت مانیتور می دزدم. دقیقا مصداق این مصرع سعدی شیرین سخن شده ام که :
هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
تا به حال تصورم از فراوانی فقط ثروت و نعمت بود و چه زیبا به من آموختی که فراوانی هر چیزی می تواند باشد! فراوانی درک، فراوانی آگاهی، فراوانی ارزشمندی خود ، فراوانی دوست خوب ، فراوانی حال خوب، فراوانی احساس خوب ، فراوانی …
دیشب که کامنتتون رو خوندم بیشتر ذوقم برای شنیدن خبر 5 صبحی شدنت بود عزیز و اینکه شما دومین نفری هستید که اطلاع میدین این عادت رو در خودتون ساختید و از انرژی و این لحظات ناب استفاده می کنید برای اتصال به منبع انرژی هستی و تنظیم فرکانستون و ساختن یک روز عالی، نووووش جانتان و گوارااااای وجودتان. قطعآ اثرات این سبک زندگی و لایف استایل خیر و برکت و فراوانی زندگیتون رو دو چندان خواهد کرد. و امروز که هدایت شدم به بازخوانی کامنت های دیگرتون چقدر لذت بردم و موفقیت هایتان را ستودم و ایمانتان را تحسین کردم و به وجودتان افتخار کردم در این سایت الهی. مررررررسی که هستی.
وقتی چند تا از آخرین کامنت هاتون رو مرور کردم بارها و بارها تحسینتون کردم و با خودم گفتم این شمائید که باید بیائید و از موفقیت ها و ایمانی که دارید و در عمل نشان دادید برایمان صحبت کنید از مهاجرتتون از کرمان زیبا تا استانبول رویایی ؛ از 2069 روز تداوم و ممارست حضور در این سایت الهی. شاید هر کسی جای شما بود میگفت من به خواسته ام رسیدم و در فضای جدید و شرایط جدید خودش را غرق می کرد و لزومی به ادامه مسیر و کار کردن و ساختن خودش نمی دید و این ویژگی نیک شما هم برایم ستودنیست و الگوی مناسبی هستید در این مسیر زیبا برایم تا بیاموزم و تجربه کنم.
خوشحالم در کنار جانانتان عاشقانه و سعادتمندانه زندگی میکنید و هدایت شدید به نعمت ها و زیبائی های بهتر و بیشتر و این وعده خداوند به فرشتگان نازنینش است.
دوس دارم بهتون بگم داداش و واقعا این کلمه از اعماق قلبم بر زبانم جاری میشه. ممنونم بابت این احساس زیبا و قلب نورانی و پاکتون و ابراز لطف و محبتتون.مایه افتخار و خوشوقتی من است خواهر نازنینم.نگین عزیز فرکانس کلمات و جملاتت و حس وحالت را کاملا دریافت کردم و من هم آرزو میکنم این احساس ناب رو شما هم هزاران بار بیشتر تجربه کنید و به خودتان برگردد که قطعآ چنین خواهد بود. صمیمانه و از ته دلم بعنوان یک برادر بزرگتر دوستتان دارم و خداوند را شاکرررم که در مدار و فرکانس چنین فرشته بهشتی ای قرار گرفتم. برایتان بهترین؛ زیباترین؛ شادمانه ترین؛ عاشقانه ترین؛ الهی ترین و توحیدی ترین لحظات را برایتان در کنار جانانتان در شهر زیبای استانبول آرزو میکنم. غرق نعمت و ثروت و فراوانی باشید خواهر عزیزم.یا حق
درود و سلام مجدد بر جناب زرگوشی عزیز و بزرگوار داداشه الهیه من که برای نعمت حضورتون از خداوند روزی بخش سپاااسگزارم.
داداشه عزیزم کلمات قابل بیان این حس و حال زیبا و الهی که با کامنت زیباتون برام به ارمغان آورد نیستن.
چقدر شما بزرگوارید چقدر در کلمات و ادای احساسات نابتون در این محبت و مهرتون درین عشق خالصتون سخاوتمندانه و بی دریغ کلام خدارو جاری میکنید و چقدر زیبا به کلمات معنا میبخشید.
این نگاه زیبا بین شماست که اسم من رو خودم رو پیغام من رو زیبا میبینید و سپاس از بیان این احساس زیباتون.
خداای من نمیدونم چی بگم در مقابل این پیغام سراسر الهی چقدر سپاااسگزار خداوندم برای لایق بودنم برای دریافتش.سپااسگزارم که به ندای قلب نورانیتون گوش کردید و برام انقدر زیبا نوشتید.
خدا میدونه چقدر لذت بردم و سرخوش شدم و هی نگاه میکردم به سمت بالا میگفتم خدا جون چقد عشقیییییی چقد عزیزی چقد عاااشقتم چقد زیبا باهام از طریق فرشتگان بی نظیرت صحبت میکنی.خداای من زبونم انصافا بند میاد.
داداشه عزیزم امیدوارم که پیام های من براتون مفید بوده باشه.امیدوارم چیزی درخور که شایسته ی روح والای شماست رو داشته باشن.
هرچند که ایمان دارم و باور دارم که این خود ما هستیم که اگر به دنبال راه حل باشیم خوب میفهمیم هر پیام چه چیزیو میخواد به ما بگه و تمام این ها اثر خداونده عالم هست و نه چیزی دیگه و من فقط هر زمان که حس کردم برای خودم لازمه چند سطری رو درین دریای ثروت و آگاهی درین سایت فرازمینی به نگارش درآوردم و از خداوند عالمین خواستم که خودش به کلامم برای آرامش قلب خودم برکت بده و هر کس هر زمانی در هر مکانی بهشون هدایت شد کلید مسالش رو یا قوت قلبش رو یا پیغامی که میخواهی از طریقشون به قلبش جاری کنی رو دریافت کنه.
شما که دیگه بی نظیرید در دریافت پیغام ها و هدایت ها و نشانه های رب العالمین و این همت و جسارت و مداومتتون ستودنیست.
داداشه عزیزم آره 2069 روز تو این دنیای الهی عضو هستم اما به قول استاد عباسمنش تعداد روز عضو بودن در سایت گواه بر چیزی نیست این عمل و ادامه دادنه.
انصافا شاید کامنت کم گذاشتم تو این مدت اما به ندرت پیش اومده که یک روز هم تو سایت نباشمو کامنت نخونم یا فایل گوش نکنم و اینجا اصلا تنها جایی هست که قلبمو روشن میکنه راه رو نشونم میده و ایمانمو مستحکم میکنه.
خداوند عالم رو برای این ثروت بی حسابی که بهم بخشیده سپاسگزارم.امیدوارم درک کنم لیاقت بیشترم رو برای درک آگاهی های بیشتر و ایمانم خالص تر بشه.
میدونید به قول استاد عباسمنش خداوند دید منطقی به انسان داره و منم سعی کردم خودم رو همونجور که هستم بپذیرم و فهمیدم که باید همیشه بیشتر و بیشتر و بهتر و بهتر و با کیفیت تر و با کیفیت تر ازش بخوام.
میدونید تازه دارم میفهمم چرا خدا مشتاقتره که بیشتر ازش بخواهیم و چرا مشتاقه که بهمون ببخشه.تازه دارم درکش میکنم.
من حتی تازه دارم بیشتر متوجه میشم چقدر این سایت ارزشمنده و اصلا نمیتونم ازش دست بکشم.میخوام دنیا و آرزوهامو فتح کنم :))))))))))))))))
دیگه حضور شما عزیزانه دل و کامنتهای بی نظیرتون زمانی که اینجا یعنی درین شهر تنها هستم مرهم و همراه منه.دقیقا معنای دقیق اون جملتون که تو یکی از کامنتاتون گفتید ما اینجا جمع خواهران و برادرن همیم برام معنای واقعی داره و ازین جمع لذت میبرم و بهش میبالم و سرخوشم از داشتنش.
داداشه عزیزم منم صمیمانه دوستون دارم و براتون از خداوند منان بهترین نعمت هارو خواستارم همونهایی که وقتی بهشون میرسین و نشونه هاشونو میبینید قند تو دلتون آب میشه اشک شوقی که از لطافت و پاکی قلبتونه بر چشمان زیباتون جاری کنه.
رااستی بابت اینکه گفتید خوشحالید که با جانه دلم درینجا زندگی میکنیم و برام آرزوهای خوب کردید هم با تمام قلبم سپاسگزارتونم.اتفاقا چند روز پیش دومین سالگرد عقدمون بود ، دومین سالگرد پیوندمون و واقعا خیلی از تصمیمون خوشحال و راضییم به لطف خدا.عمیقا دوست داریم یه روز اینجا درین مکان بهشتی میزبان شما و همسر عزیزتون و دختر عشقتون باشیم.
در پناه حق باشید.