سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 215 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

آقای تجلی

سلام

بعضی وقتا بعضی ها میان یک جمله یک کلمه یک پیام میگن آدم دگرگون می‌کنند

واقعا نمیدونم چطور از شما بابت این دیدگاه های قشنگتون ممنون باشم

.من امروز کامنت سعیده عزیز رو میخوندم که تعهد داد که روی عشق مودت کار کند .

من خیلی فکر کردم من باید چطور آنقدر محکم قوی باشم که بتونم روی خودم کار کنم .

به این تصمیم رسیدم که منم تعهد بدم که امروز 5/7/1402باید درآمد خودم را افزایش بدم ولی جرات این رو نداشتم بیام من هم تعهد بدم ولی این پیام شما به من قدرت داد انرژی داد تا بتونم بگم منم تو دفتر خودم تعهد دادم تا سه ماه آینده درآمدم افزایش بدم صبح که این نوشتم توی دفترم یه نشونه آمد بعد از اون نشونه دیدگاه شما نشونه بعدی شد

انشالله که خدا راه را برایم با

این نشونه ها باز می‌کند .یه چیز جالب که شما درباره سپاس گذاری میگین .من همسرم یه مدتی هرروز میرفتیم پیاده روی بوستان علوی و به بهترین نوع که خودمون احساس خوب بود سپاس گذاری میکردیم آنقدر از این فضای زیبا درختان قشنگ طبیعت عالی شکر و سپاس گذاری میکردیم بدون هیچ هیاهوی دست هم می‌گرفتیم وبا هم شعر می خواندیم

خوشحال شاد خندانم

قدر دنیا رو میدانم

دست بزنم من پا بکوبم من ……

آنقدر احساس عالی هر دو ما داشتیم که باهیچ چیزی

عوض نمی‌کردیم آنقدر شاد و پر انرژی بدویم که خدا می‌داند

ما بعد اون مدت سپاس گذاری شدید از خداوند و مکان که زندگی می‌کنیم .

خدا مارو صاحب فرزند کرد که بعد از چند سال حتی دکتر هم میگفت شما مشکل ندارین ولی ما به هیچ وجه بچه دار نمی‌شدیم.

ولی تو اون موقعه خدا یک فرزند به ما عطا کرد که باور کردنش برای ما بعد از چند سال غیر قابل ممکن بود .

وتو همون موقعه

صاحبِ خانه ای بزرگ حتی هیچ کسی نمی توانستن باور کند

من همسرم تو مدت یک هفته فقط نوشتیم اون خانه دلخواه رو باورتون نمی‌شود.

صاحب خونه ما پول پیش واجاره رو زیاد کرده بود ما حتی هزینه پرداخت اون خانه رو هم نداشتیم ولی با کلی احساس خوب فقط اون خانه دلخواه را نوشتیم

چه اتفاقی افتاد

ما اجاره خونه 70 متری رو هم نداشتیم ولی خدا تو این یک هفته معجزه اش رو به ما نشون داد و ما صاحب خونه 150 متری با همون کیفیت که می‌خواستیم بهمون دادحتی بهتر از اون چیزی که فکر می‌کردیم

خونه تازه ساز آپارتمانی دو خوابه حتی مدل ایفونی که گفتم همون جور بود

.و دوباره بعد از اون سپاس گذاری از اون خانه زیبا و اون پارک و درختان و هوای عال محیط خوب

خدا ما رو هدایت کرد به یک شهر زیبا همون شهری که استاد قبل از مهاجرت به آمریکا در اون مکان زندگی می‌کرد

بله کرج رو میگم

واقعا این شهر بی‌نظیر است نمیدونم از کجاش بگم از درختان زیبا از فضا و خانه های زیبا از محیط پیاده روی برای مردم این شهر از مردمان خوب وعالی که همه انگار تو این شهر جمع شدن وجز آدم خوب در اینجا چیزی نیست .

و آب هوا براتون نگم که یخورده دلتون آب کنم

واقعا عالی هست این مکان برای من که از قم امدم برای من بهشت بیش نیست .ما باید توی قم فقط کولر گازی جواب مارو میداد ولی اینجا حتی کولر هم روشن نمیکنم بعضی وقتا آنقدر سرد ما یک ماه پیش توی پارک بودیم آدم ها با کاپشان آمده بودن باورتون نمی‌شود آنقدر سرد بود که ما زود برگشتیم .از آب شیرین بگم که ما توی قم که باید یا هزینه دستگاه آب شیرین کن می‌دادیم یا هر روز آب با دبه بگیریم ولی اینجا به رایگان آب استفاده می‌کنیم لذت میبریم .از آدم های ثروت مند بگم که اینجا بیشتر ماشین های مدل بالا میبینم ولذت میبریم از این شهر خوب عالی

این گفتم برای اون سپاس گذاری که شما میگین توی پارک میرین انجام میدن اون سپاس گذاری بهترین هارو برای ما رقم زد.

و اینجا که گفتین مصاحبه با دوستان استاد میگن

ذربین رو باید روی یک نقطه خاص از کاغذ نگهداری تا اون کانون عدسی یک نقطه ی داغ روی کاغذ درست کنه وکاغذ آتیش بگیره

واقعا شما از شاگردان برتر عالی استاد هستین واقعا تحسینتون میکنم که آنقدر نکات جالب عالی رو میگین و باعث شدین پاشنه آشیل منم پیدا بشه .من یکی از مشکلاتم همین که رو یک نقطه متمرکز نیستم مثلا الان دارم تمرین انجام میدم وسطش یهو یچیز به ذهنم میخوره میره اون کار انجام میدم وبعد دوباره میام روی تمرین نوشتن یا هر کار دیگه .نمیدونم چطور این کانون توجه روی یک کار رو باید انجام بدم آخه من یک آدم عجول هستم البته الان خیلی بهتر شدم ولی در کل ی کاری به ذهنم میاد این کار قبل رها میکنم .این جمله استاد از زبان شما برای من یک دگرگون در من ایجاد کرد

واقعا از لطف شما ممنون ولذت میبرم از وجود همچین شاگرد استاد

و به خودم افتخار میکنم که همشهری من هستین

.براتون همیشه آرزو بهترین ها رو میکنم و پر از شادی و سلامتی خوشبختی آرامش وثروت فراوان و همیشه غرق نعمت های خدا باشین لذت ببرین