https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2023-09-25 01:03:072023-09-27 05:42:59سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 216
501نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
امروز با دیدن این فایل یه همزمانی خیلی جالب برام رخ داد که دوست دارم براتون تعریف کنم، داشتم با هیجان و عشق این قسمت 216 سفر به دور آمریکا رو می دیدم و لذت میبردم، یهو به همسرم گفتم بیا ببین زیبایی های کلوریدا رو، یهو همسرم زد زیر خنده و با هم کلی خندیدیم به اینکه فلوریدا و کلورادو رو با هم قاطی گفتم، هنوز چند ثانیه نگذشته بود و هنوز خنده رو لبم بود یهو استاد جان، دقیقا همین جابه جایی تو تلفظشون اتفاق افتاد و خودشون هم خندیدن و این سینرژی خنده و شادی از همین اتفاق کوچیک چرخ خورد از امریکا تا ایران، و چقدر خوبه ساده گرفتن و راحت خندیدن
کنار همه زیباییهای این قسمت یه نکته قابل توجه و قدردانی برام،فیلم گرفتن با درون درحالیکه استاد و مریم جان خودشون تو ماشین در حال حرکت بودن برام خیلی تحسین برانگیز و جدید بود، تحسین میکنم شما عزیزان رو که حتی تو استفاده از قابلیتهای درون هم دارید هرروز از خودتون میپرسید
چطور از این بهتر؟
چطور از این جذابتر؟
و هرروز جور جدیدی برامون فیلمبرداری میکنید
خیلی به هیجان اومدم انگار که واقعا یه شخص سومی داشت از ماشین در حال حرکت فیلم میگرفت
هدایت دورن بچه بینظیر هم واقعا مهارت میخواد و تمرکز که ماشالله عااالی از پسش براومدید، افرین بهتون
یه ماجرای دیگه دوس دارم براتون تعریف کنم
امروز یه خبر بهم رسید که خیلی منو بهم ریخت، همسرم تازه کارش رو عوض کرده و کارفرما از روز اول بارها بهش گفته بود که نمیذارم از لحاظ مالی دغدغه داشته باشی فقط تمرکزت رو کارت باشه
و امروز روز واریز حقوق بود و ما کلی هیجان داشتیم که قراره کارفرما چقدر واریز کنه، وقتی حقوق واریز شد و از حداقل اداره کاری هم کمتر بود هردومون کلی بهم ریختیم، داشتم خودخوری میکردم و سر کارفرماش نق میزدم و به شوهرم میگفتم زنگ بزن بهش اینو بگو اونو بگو که …..
یهو از ذهنم گذشت و خداوند روزی دهنده بی حساب است و آروم شدم
ویهو یادم افتاد حتی برا اینکه هدایت بشیم به سمت اینکه چطور با کارفرما رایزنی کنیم نیاز به احساس خوب داریم و این احساس خوبه که تمرکز میاره و مهمترین اصل تمرکزه
کاملا آروم شدم پاشدم غذا رو بار گذاشتم، با حوصله میوه ارایی کردم گذاشتم جلو همسرم، براش دمنوش ریختم و با خودم گفتم الان بهترین کمک به همسرم اینه که از جانب من خیالش راحت باشه که حالم خوبه و تحت هر شرایطی کنارشم، نه نیاز به راهنما داره نه مشاور که اگه نیاز بشه خودش ازم میپرسه
یادم افتاد که رزاق خداست و اونه که از خزانه غیب میبخشه
وقتی حالم بهتر شد کم کم یادم افتاد که امروز از کارفرما خودم یه درخواست داشتم و راحت اوکی گرفتم پس کارفرمای دلسوز و قدردان هم فراوانه
یادم افتاد امروز برا یه مساله ای که ماههاست تو محیط کارم درگیرشم یه راه حل پیدا کردم و کارفرمام شدیدا خوشحال شد و استقبال کرد
یادم افتاد که همین یک ماه اخیر چندین راه درامدی برامون باز شده از جاهایی که فکرشم نمیکردیم
بعد یهو پاشدم اومدم اینجا پیش شما بینظیرها که با هم زیباییها رو ببینیم و کنار هم کیف کنیم
الان که دارم به انتهای این کامنت میرسم اونقدر حالم عالیه که نگو انگار نه انگار چندساعت پیش چه حالی داشتم
شما به آموزش‌ها به خوبی عمل کردید. صد بار شده که موقع واریز حقوق، نتونستم اینطور راحت بگم: خدا رزاقه! این رفتار شما را می‌گویند توکل…می‌گویند تقوا! زنده باد!
پول و نعمت و ثروت بیشتر و بیشتر به سمتتون میاد انشالله. شما یک تیم عالی هستید که خیلی باعث ذوق من شد.
من در 44 سالگی به خاطر مشاغل سخت از کارم بازنشسته شدم و بعدش به تنها چیزی که فکر میکردم این بود که: دیگه بسمه! میخوام فقط با خانمم، رفیق و عشق خودم همکار باشم!
به لطف خدا توانستم این کار را انجام بدهم. و الان حالم با تمام آن سال‌های شاغل بودن در کارخانه، سر سوزنی هم قابل مقایسه نیست.
برایتان دعا میکنم که یک شغل عالی و پرسود و لذت بخش، در کنار هم راه بیندازید و دیگر هیچ وقت منتظر واریز حقوق نباشید، چون شایسته بهترینها هستید ….هیچ چیز بهتر از همکار شدن با کسی نیست که دوستش داری، مثل استاد و مریم شایسته جان.
خداروشکر گذارم که امروزهم بهم هدیه داد که دراین مسیر توحیدی قدم بردارم
واین سریال زیبارو دوباره دنبال کنم وادامه بدم البته دیروز من میخواستم کامنت بنویسم که گفتم بذار یدفعه دیگه فایل رو ببینم وبا تمرکز لازم درمورد زیبایی هاش بنویسم
واقعا این جمله ای که ما زیبایی هارو رها میکنیم برای اینکه به زیبایی های بیشتر برسیم توی این سفر داره کاملا بهم ثابت میشه چون هر قسمتش زیبایی های بیشتری از قسمت قبل میبینم
انگار کلرادو یه پکیج کامل از زیبایی هاست اینکه یه قسمتش با اون پوشش گیاهی جالب وخشک وروبه رو سرسبز و وسطش یه دریاچه به این زیبایی اینو داره بهم میگه که خالق این زیبایی ها فقط خودش میدونه دلیلش چیه که به این صورت خلق کرده
یه لحضه تو چهره خانم شایسته میشد دید که غرق اون محیط زیبا شده اخه مگه میشه ببینی یه همچین زیبایی رو وغرقش نشی
استادی که توی اون اب کم صندلیش رو گذاشته بود وداشت لذت میبرد وشکر گذاری میکرد هدایت شد به این دریاچه بزرگ وزیبا
تو ی یکی از کامنت های دوستان بود که فکنم اقای اسدالله زرگوشی عزیز نوشته بودند که من گفتم یه چیزی کمه که اونطوری که باید وشاید ذوق نمیکنم برای این زیبایی ها که فهمیدم یه چیزی تونگاه من کمه اون تکراری شدنه زیبایی هاست
که استاد یه جوری شکر گذاری میکنه انگار که واقعا تا حالا اب ندیده واقعا این نوع عملکرد بی نظیره هزران بار استاد تحسینتون میکنم برای این نگرشی که برای خودتون ایجاد کردید
واقعا این درون ایده بی نظیریه مثل بچه پرنده دنبال ماشین میومد وداشت زیبایی هارو شکار میکرد یه لحضه فکر کردم یه نفر داره اینجوری فیلم برداری میکنه واقعا فوق العاده بود خدایا شکرت برای این تکنولوژی بی نظیر
اون مسیر سربالایی که برای پیاده روی رفتین با اون ریشه درخت ها چقدر زیبا بودند اون گل های وحشی اون افتابی که میخورد به اون سنگا ویه رنگ قرمزی بهش داده بود فوق العاده زیبا بود
واقعا لذت بردن از لحضه های زندگی واز این عمری که در حال گذر هست خودش یه هنره که هرکسی بتونه این هنر لذت بردن از لحضه های زندگیشو یاد بگیره میشه گفت بهشتو تجربه کرده
تحسین میکنم اون خانم های رو که از یه جای دیگه ای اومدن که اونجا پیاده روی کنند ولذت ببرند
این که از اون طبیعت نهایت لذت رو ببری و وهم اونجاهم غذاتو بخوری
من بارها گفتم به خودم وبازم میگم که این مردم امریکا لیاقت هر انچه رو دارند کسب کردند چقدر این شهر تمیزه چقدر زیباست حتی یدونه من اشغال ندیدم تو کل این قسمت های سریال که دیدم
اون پارک به اون زیبایی با اون گل های قشنگ چقدر گلهای قشنگی داشتن واقعا زیبا بود خدایا هزاران بار شکرت برای این همه زیبایی که قطعا لیاقتش رو دارم ودر مسیرش هستم که دارم میبینم
خدایا شکرت که امروز هم اجازه دادی این زیباییها رو ببینم
واقعا زیباییهای کلرادو تمومی نداره…تازه استاد میگه ما هنوز فک کنم یک صدمشم نگشتیم خدایا شکرت
احساس شور و شوق و شگفتی از دیدن زیباییها و همچنین سپاسگزاری برای اونها توسط استاد و مریم جان چقدر تو این قسمت برای من بولد شد
سپاسگزاری از دیدن زیباییها تمام وجود مریم جون رو فرا گرفته میگه واقعاً نمی تونم از این بیشتر سپاسگزار باشم خیلی سفر رویایی شده خدایا شکرت
استاد وقتی که بعد از پیاده روی به دریاچه میرسه چه ذوقی می کنه از دیدن آب و دریاچه،ابرای بارانی و…و سپاسگزاری می کنه انگار اولین باره داره چنین زیباییهایی رو می بینه هیچوقت براش عادی و تکراری نمیشه
این شور و شوق و شادی و احساس سپاسگزاری بی اندازه از دیدن زیباییها با تمام وجود، رمز و راز موفقیت استاد و داشتن موقعیتی است که در حال حاضر داره
ارتباط معنوی پیوسته با خدا
آزادی زمانی
آزادی مکانی
آزادی مالی
روابط عالی با همه و رابطه رویایی با عزیز دلش
سلامتی عالی و بینظیر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
من خدا رو شکر همیشه سپاسگزار خداوند بودم و الان هم آگاهانه تر و با توجه بیشتر سپاسگزاری می کنم ولی هنوز به گرد پای استاد هم نمیرسم
خدا رو شکر که همیشه میتونم خودمو بهبود بدم
وقتی که استاد درون عزیزمون رو میفرسته بالا روح منم باهاش به پرواز در میاد چقدر عظمت آفرینش و قدرت خداوند رو بیشتر و وسیعتر درک می کنم هر بار گریه ام میگیره از این همه شگفتی و شکوه و عظمت
خدایا من چقدر هیچی نیستم در برابر بزرگی و عظمتت…و تو چقدر لطیف و کریم و بخشنده ای در عین قدرت
خدایا شکرت که این درون هم منو بتو نزدیکتر می کنه
خدا رو شکر که وقتی دیدگاهمون توحیدی باشه هر چیزی میتونه ما رو به تو برسونه
خدا رو شکر همیشه و در همه حال
در پناه رب العالمین پر از آرامش و نور الهی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
امروز فیلم باربی 2023 رو دیدم, خیلی بنظرم از قوانین زندگی رو در این فیلم به وضوح بیان کردن, من انگار خیلی درس گرفتم از باربی. قضیه اینه که یک باربی در سرزمین باربی ها یک اشکالاتی پیدا میکنه و میره پیش یک باربی عجیب و غریب که کمکش کنه, باربی عجیب بهش میگه چرا اینطور شدی؟ باربی میگه من به مرگ فکر کردم, باربی عجیب اینجا جیغ میکشه و میگه تو با فکر کردن به مرگ یک پورتال باز کردی برای خراب شدن خودت و باید بری به دنیای واقعی به دنبال ریشه ی این فکر و ……. بنظرم خیلی جای تفسیر داره این فیلم
بعد از یک مسافرت هدایتی دوباره اومدم و دارم کامنت میزارم از این سفر 5 روزه جدید و جذابی که رفتیم ،
خدایا شکرت
دیدن سریال سفر به دور امریکای جدید مارو هم به سمت سفر رفتن هدایت کرد ،
با تجربه های جدید و زیبا
با هم سفرهای جدید و تجربه های جالبی که داشتیم ..
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
با کلی انرژی و درس های خوب برگشتیم
تو این سفر بازم رشد کردیم و بهتر عمل کردیم نسبت به قبل ، آگاهی های دوازده قدمم کلی کمکمون کرد .
اینبار بیشتر سعی کردم تو لحظه باشم .
موقعی که تو خونه نشستی و فایل های سفر استاد رو میبینی با یک دقت و تمرکزی نگاه میکنیم و با همه ی وجود خواسته ماهم میشه سفر رفتن که نگو ولی موقعی که تو سفریم گاهی میشه که دیگه اون حسه نیست گاهی اوقات که یادم میومد باخودم میگفتم من با یک دقت و لذتی سفر به امریکارو دنبال میکنم که نگو ولی الان که خودم تو سفرم چرا اون لذته اون شکلی نیست یا کمتره ؟!!
فهمیدم واسه اینکه سعی نمیکنم فقط تو لحظه باشم و حواسم به ورودی ها باشه و واقعا لذت ببرم و به زیبایی های سفرم توجه کنم ،
همش حرفهای استاد و مریم جون یادم میومد در مورد مریم جون اینکه تو سفر اگه مسیر شون طولانی میشد یا مشکلی پیش میومد یا هرچیزی اخم به ابروی مریم جون نمیاد و فقط توجهش به زیبایی هاس و کلی چیزای دیگه که تو ذهنم همشون مرور میشد ،
تغییر مدارمون رو با همسفر هامون میدیدیم که حال اونا چه جوریه و چه شکلی سفر رو تجربه و سپری میکنن و من و همسرم چه شکلی ، زمین تا آسمون متفاوت بود مدارمون کلی بالاتر رفته بود و بهتر شده بود نسبت به همسفرامون که خانوادی همسرم بودن ،
این سفر کوتاه کلی برامون درست داشت کلی لذت شادی لبخند و تجربه های جدید ،
گاهی هم میشد که یک خورده سخت میگذشت و جو یکم بد میشد ولی ما در مقابل سعی کردیم فقط به زیبایی ها توجه کنیم و حس مون رو خوب نگه داریم ،
خلاصه که کلی لذت بردیم و خوش گذشت بهمون
خدایا شکرت …
ازتون سپاسگزارم استاد بی نظیرم و مریم جون دوست داشتنی که باعث این تغییرات و داشتن این تجربه های جدید تو زندگی مون شدین …
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و همینطور سلام به سرکار محترم خانم شایسته عزیز،همچنین سلام به شما دوست عزیزی که به مهر مشغول مطالعه این کامنت هستید.
1_چقدر مناظر متنوع و زیبایی از طبیعت خداوند خدایا شکرت!!!! خیلی جالبه استاد و مریم جان دقیقه‌ایی از کلامشان نمی‌گذرد که این جمله را نگفته باشند!
2_تنوع دریاچه پرآب و دشت و کوه و جنگل و ابر و آسمان چقدر معجون رویایی واکسیر جانبخشی می‌شود؛ خدایا شکرت!!!
3_این موزیک دل‌انگیز چه چاشنی خوشمزه‌ای و گوش نوازی به مناظر طبیعی چشم نواز داده است! خدایا شکرت!!!
4_ای کاش استاد جان و مریم خانم همینطور که همیشه به مهر و لطف ما را در دیدن این همه مناظر طبیعی قشنگ میهمان می‌کنند همیشه میکروفون‌هایشان را نیز کنار یقه خود بگذارند تا صدای یکنواختی در ویدیوها داشته باشیم گاهی اوقات که از هم فاصله می‌گیرند صداها مفهوم نیست؛خیلی ممنون می‌شوم اگر به این نکته دقت و توجه کنند.
همانطور که به نکته‌ای که یکی از دوستان در گذاشتن صدای طبیعت روی ویدیوها اشاره نمودند استاد جان و مریم خانم مراعات کردند در جاهایی صدای دل‌انگیز آب را حذف ننمودند خدایا شکرت!!!
5_چقدر شهر تمیز ؛خلوت و زیبایی! خدایا شکرت!!!
6_دقت کرده‌اید؟جاده‌های آمریکا مملو از تابلوهای راهنمایی است درست برعکس ایران که یا تابلو کمه یا تابلو در جای درست نصب نشده!!!!
7_خدایا شکرت؛چقدر این مناظر پیاده‌روی در کوهستان و جنگل‌های با درختانی که ریشه‌های تنومندشان از زیر خاک پیداست زیبا و دیدنیست؛خدایا شکرت!!!!
8_خدایا شکرت؛صرف ناهار در دل طبیعتی زیبا و رویایی چقدر میتونه دلچسب باشه ؛ خدایا شکرت!!!
9_واوووو؛خدایا شکرت!!!! چقدر باغ قشنگی ؛چقدر گلهای زیبایی؛پله‌های سنگی بانرده‌های چوبی که حکایت از مواد و مصالح موجود در همان منطقه را دارد؛خدایا شکرت!!!!
10_نوشیدن آب توسط پرنده قشنگ؛خدایا شکرت!!!! نوشیدن شهد گل توسط زنبورهای کوچک و دیدنی چه منظره‌های زیبایی است؛خدایا شکرت!!!!
11_آبنمای زیبا همراه با شرشر آب حوضچه‌ای پر از آب زلال و سکه‌های بی‌شمار خدایا شکرت!!!!
12_گلهای شیپوری پرطراوت؛خدایا شکرت!!!!
13_صنایع دستی قشنگ و زیبا؛پروانه‌های رنگارنگ؛خدایا شکرت!!!!
14_قسمت بچه‌ها یا باغچه بچه‌ها؛چقدر ایده جالبی!! خدایا شکرت!!!!
15_آشیانه سگ آبی یا Beaver خدایا شکرت!!!
16_جمله پایانی و طلایی از خانم شایسته:
واقعا همه نیازها در لحظه پاسخ داده می‌شود؛خدایا شکرت!!!!
به نظرم این میتونه شاه کلید و رمز همه بچه‌های سایت عباس منش باشه هممون به نوعی با این همزمانی برخورد داشته‌ایم.
وقتی به قوانین پایبندیم و متعهدانه به آنها عمل میکنیم؛نیازها در لحظه پاسخ داده می‌شود؛خدایا شکرت!!!!
برایتان از خداوند مهربان شادی؛ سلامتی؛ ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم .به خدای مهربان می‌سپارمتان، خدانگهدار.
سلام به همگی دوستان خوبم امیدوارم حالتون عالی باشه
••خدایاشکرت که فرصت دارم کامنت بنویسم و مقداری توجه روی سایت بگذارم ،هرچند سعی میکنم هرروز با آگاهیها زندگی کنم به اونها عمل کنم و‌کنترل ذهن داشته باشم اما نوشتن کامنت و بودن در سایت یه چیز دیگه س؛از خداوند عزیزم میخوام شرایطم رو بصورتی هماهنگ کنه که وقت آزاد برای سایت داشته باشم(الهی آمین).
••خدایاشکرت که یادت همیشه موجب آرامش منه ؛ اینروزها که در شغل جدیدی وارد شدم خواسته هام در مورد کاری که دلم میخواد داشته باشم کمکم برام واضح و واضح تر میشن ، در کل حس میکنم لازم بود وارد اینکار بشم تا از طریق تضادهایی که پیش میاد بتونم خودمو بهتر بشناسم، از روز اولی که کارمو شروع کردم تضادهایی پیش اومد که باید کنترل ذهن میکردم،باید توجهم رو به سمت دنیای بزرگتری هدایت میکردم، باید باورهای جدیدمو مرور میکردم، باید خودمو بیشتر از قبل به خدا وصل میکردم و به نظرم همین جایی که هستم بهترین مکان در زمان مناسبه چون همه چیزش باهم دست به دست هم دادن و دارن رشدم میدن ؛
مسئولیت پذیرتر شدم و میگم این شرایط رو خودم خلق کردم دمم گرم که قدرت خلق کنندگی دارم دمم گرم که قراره بهترشو بسازم و فرکانسهای قبلی مهم نیست همین حالا مهمه .
حدودا 10 روزه از مهاجرتم میگذره روزهای متفاوتی پشت سر گذاشتم آدمهای متفاوتی دیدم اتفاقات مختلفی رخ داد ،در برخورد با آدمها بغضم میگیره و یواشکی اشک میریزم از دلهایی که خداوند برام نرم کرده که تمام تلاششون رو میکنن تا راحت باشم. روز اول خانمی که به گفته خودش خیلی کاربلد و با تجربه بود بهم گفت اگه میخوای کارو بگیری باید زبون باز باشی باید چرب زبونی کنی باید پاچه خواری کنی گفت هرکی چاپلوسی کرده کارش راه افتاده،خندیدم و گفتم نیاز به پاچه خواری نیست هرچی بشه برام خیره، مهم نیس حتما اینجا پذیرفته بشم برای من کار زیاده….
اون خانم ساکت شد و دیگه چیزی نگفت _ من در اینکاری که هستم روراست و صادق بودم به معنای واقعی خوده خودم بودم گفتم من برای رضایت درونیم کار میکنم اونچیزی که آموزش دیدمو اجرا میکنم شاید کامل نباشه ولی بهترین چیزیه که در توانم هست ،بعضی مواقع کاری کردم که شاید دیده نمیشد ولی حس کردم اگر انجام بدم رضایت درونیم بیشتر میشه بلافاصله دست به عمل میشدم.
توی همین 10 روز احساسات مختلفی تجربه کردم و مهمتر از همه فهمیدم میل به قربانی بودن خیلی شدیدی در وجودم هست ،قبلا اینقدر برام واضح نبود اما تو موقعیتهای مختلف که قرار گرفتم مظلوم نمایی ها و میل به قربانی بودن خودشونو نشون دادن(خدایاشکرت )
•• به این زودی 10 روز گذشت و من چقدر خوشحالم که از روز اول پول ساختنم شروع شد این یعنی مدار ثروتم رشد داشته برای من خیلی نتیجه بزرگیه چون قبلا اینجوری نبود و چندین مورد مصاحبه باید میرفتم ، یه حسی بهم میگه قرارداد یکماهه ات که تموم شد چندروزی برو شمال برو دریا …. و دوباره بیاسر کارت یا کار دیگری که هدایتت میکنیم …دریا حسمو معنوی تر میکنه پس به این صدای درونم گوش میدم و انشاالله اواخر مهر کوله بار سفر به شمال زیبا رو میبندم و راهی میشم .
•• خدایاشکرت که تونستم بنویسم و احساسم بهتر بشه.
دوستتون دارم استاد عزیزم خانم شایسته باحال و دوستان خوبم که واقعا دلم تنگ شده برای خوندن کامنتهای قشنگتون ، بزرگترین دغدغه ام اینه که فرصتی فراهم بشه تا بتونم کامنت هارو با تمرکز بخونم. انشاالله در موقعیت مناسب قرار بگیرم و خداوند هماهنگش کنه الهی آمین.
سلام عزیزان دل، دوستان ناب عباسمنشی من
امروز با دیدن این فایل یه همزمانی خیلی جالب برام رخ داد که دوست دارم براتون تعریف کنم، داشتم با هیجان و عشق این قسمت 216 سفر به دور آمریکا رو می دیدم و لذت میبردم، یهو به همسرم گفتم بیا ببین زیبایی های کلوریدا رو، یهو همسرم زد زیر خنده و با هم کلی خندیدیم به اینکه فلوریدا و کلورادو رو با هم قاطی گفتم، هنوز چند ثانیه نگذشته بود و هنوز خنده رو لبم بود یهو استاد جان، دقیقا همین جابه جایی تو تلفظشون اتفاق افتاد و خودشون هم خندیدن و این سینرژی خنده و شادی از همین اتفاق کوچیک چرخ خورد از امریکا تا ایران، و چقدر خوبه ساده گرفتن و راحت خندیدن
کنار همه زیباییهای این قسمت یه نکته قابل توجه و قدردانی برام،فیلم گرفتن با درون درحالیکه استاد و مریم جان خودشون تو ماشین در حال حرکت بودن برام خیلی تحسین برانگیز و جدید بود، تحسین میکنم شما عزیزان رو که حتی تو استفاده از قابلیتهای درون هم دارید هرروز از خودتون میپرسید
چطور از این بهتر؟
چطور از این جذابتر؟
و هرروز جور جدیدی برامون فیلمبرداری میکنید
خیلی به هیجان اومدم انگار که واقعا یه شخص سومی داشت از ماشین در حال حرکت فیلم میگرفت
هدایت دورن بچه بینظیر هم واقعا مهارت میخواد و تمرکز که ماشالله عااالی از پسش براومدید، افرین بهتون
یه ماجرای دیگه دوس دارم براتون تعریف کنم
امروز یه خبر بهم رسید که خیلی منو بهم ریخت، همسرم تازه کارش رو عوض کرده و کارفرما از روز اول بارها بهش گفته بود که نمیذارم از لحاظ مالی دغدغه داشته باشی فقط تمرکزت رو کارت باشه
و امروز روز واریز حقوق بود و ما کلی هیجان داشتیم که قراره کارفرما چقدر واریز کنه، وقتی حقوق واریز شد و از حداقل اداره کاری هم کمتر بود هردومون کلی بهم ریختیم، داشتم خودخوری میکردم و سر کارفرماش نق میزدم و به شوهرم میگفتم زنگ بزن بهش اینو بگو اونو بگو که …..
یهو از ذهنم گذشت و خداوند روزی دهنده بی حساب است و آروم شدم
ویهو یادم افتاد حتی برا اینکه هدایت بشیم به سمت اینکه چطور با کارفرما رایزنی کنیم نیاز به احساس خوب داریم و این احساس خوبه که تمرکز میاره و مهمترین اصل تمرکزه
کاملا آروم شدم پاشدم غذا رو بار گذاشتم، با حوصله میوه ارایی کردم گذاشتم جلو همسرم، براش دمنوش ریختم و با خودم گفتم الان بهترین کمک به همسرم اینه که از جانب من خیالش راحت باشه که حالم خوبه و تحت هر شرایطی کنارشم، نه نیاز به راهنما داره نه مشاور که اگه نیاز بشه خودش ازم میپرسه
یادم افتاد که رزاق خداست و اونه که از خزانه غیب میبخشه
وقتی حالم بهتر شد کم کم یادم افتاد که امروز از کارفرما خودم یه درخواست داشتم و راحت اوکی گرفتم پس کارفرمای دلسوز و قدردان هم فراوانه
یادم افتاد امروز برا یه مساله ای که ماههاست تو محیط کارم درگیرشم یه راه حل پیدا کردم و کارفرمام شدیدا خوشحال شد و استقبال کرد
یادم افتاد که همین یک ماه اخیر چندین راه درامدی برامون باز شده از جاهایی که فکرشم نمیکردیم
بعد یهو پاشدم اومدم اینجا پیش شما بینظیرها که با هم زیباییها رو ببینیم و کنار هم کیف کنیم
الان که دارم به انتهای این کامنت میرسم اونقدر حالم عالیه که نگو انگار نه انگار چندساعت پیش چه حالی داشتم
مرسی که هستین، دوستون دارم
سلام به نفیسه خانم عزیز و همسر عزیزشون
از خواندن کامنت شما، خیلی حالم خوب شد، مرسی!
شما به آموزش‌ها به خوبی عمل کردید. صد بار شده که موقع واریز حقوق، نتونستم اینطور راحت بگم: خدا رزاقه! این رفتار شما را می‌گویند توکل…می‌گویند تقوا! زنده باد!
پول و نعمت و ثروت بیشتر و بیشتر به سمتتون میاد انشالله. شما یک تیم عالی هستید که خیلی باعث ذوق من شد.
من در 44 سالگی به خاطر مشاغل سخت از کارم بازنشسته شدم و بعدش به تنها چیزی که فکر میکردم این بود که: دیگه بسمه! میخوام فقط با خانمم، رفیق و عشق خودم همکار باشم!
به لطف خدا توانستم این کار را انجام بدهم. و الان حالم با تمام آن سال‌های شاغل بودن در کارخانه، سر سوزنی هم قابل مقایسه نیست.
برایتان دعا میکنم که یک شغل عالی و پرسود و لذت بخش، در کنار هم راه بیندازید و دیگر هیچ وقت منتظر واریز حقوق نباشید، چون شایسته بهترینها هستید ….هیچ چیز بهتر از همکار شدن با کسی نیست که دوستش داری، مثل استاد و مریم شایسته جان.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
سلام خدمت شما علی آقای عزیز و های فرکانس
خیلی ممنونم که به کامنتم حسن نظر داشتید و سپاس که وقت گذاشتید و پاسخ دادید
اینجا تنها جایی هست که بدون ترس از قضاوت شدن میتونی راحت حرفاتو بگی و انرژی مثبت دریافت کنی
سپاس از استاد عزیزم بابت راه اندازی این سایت توحیدی
ممنونم علی اقا که با کلام گرمتون برامون دعای خیر کردید
ان شالله شما هم در کنار همسر دلبندتون عاشقانه زندگی و کار کنید و لذت ببرید
پیروز و شاد و پر روزی باشید
بنام خدایی که سپاسگزاری را گذاشت تا من اینروزها بیش از هرچیز به ان پناه ببرم
سپاسگزارم که چشمانی برای دیدن تمام این زیبایی ها به من عطا کردی
سپاسگزارم که گوشهایی برای شنیدن دم به دم اگاهی های جهان هستی به من عطا کردی
سپاسگزارم که با هرنفس حیاتی نو به من میبخشی
سپاسگزارم که انشگشتانم تمام سپاس تو را مینویسد و زیبایی هایی حهانت را با تحسین به نگارش در میاورد
سپاسگزارم
خدایم شکرت
سپاسگزارم که در فضایی از آگاهی زندگی میکنم
سپاسگزارم که اطرافم را انسانهای دوست داشتنی و پرازآرامش پر کرده اند
سپاسگزارم که امکانات بسیاری برای اسان شدن زندگی ام دارم انقدر که شمارش انها از عهده ام خارج است
سپاسگزارم
خدایم شکرت
سپاسگزارم که امروز خبر رسید دوستم به خواسته اش رسیده است خوشحالم برایش
سپاسگزارم که تحقق خواسته او یعنی اسان شدن راه تحقق خواسته من
سپاسگزارم که برایم سپاسگزاری را قرار دادی تا هران که لازم است ارتعاشم را بهبود دهم
.
خدایم شکرت
قدردان تو هستم
سپاسگزاری هایم تمامی ندارد
وقتی به فقط بدنم بیاندیشم ساعتها سپاس دارد
وفتی فقط به طبیعت بیاندیشم ساعتها
سپاسگزاری در پی دارد
وقتی به امکاناتم بیاندیشم همینطور
و چه حال خوشی میدهد حتی برای تعداد معدودی از انچه تو برایم به اسانی قرار دادی سپاسگزاری کردن
چه حال نابی دارد
خدایاشکرت
.
خوشحالم که من رو به چنین سرزمین جادویی اوردی که هم چشمانم سیراب شود هم روح و روانم
خدایاشکرت
. ــــــــــــــــ.
از چند روز پیش الهامی دریافت کردم که گفت فقط سپاسگزاری کن، فقط در هر لحظه و هر شرایط سپاسگزاری کن
و طی این چند روز کارم همین است
از من خواسته شده من هم با تمام وجود انجام میدهم
و خوب میدانم چرا چنین به من گفته شد
ـــــــــــ
عاشقشم که حواسش به من هست که بهم نریزم
که کم نیارم
که مومن بش بمونم
عاشقتم خدایم️
بنام الله یکتا
خدایاهزار مرتبه شکرت
از دیروز تا حالا ی سفر کوتاه اومدم ب همراه خانواده مادریم
خدایااا ، خودت چطوری پلن میریزی
وقتی توی قسمتهای اول این دوره سفرنامه استاد اون زمین های دایره ای رو نشون دادن که مثل پالت ابرنگ بود
چقدر برام جالب اومد
و دیروز ، خدایاااا
گوگل مپ زده بودیم که راه پیدا کنیم
دقیقا مثل همون زمینهای دایره ای تو مسیر فیروزکوه ب گدوک بود
ی لحظه موندم
خدایا، واقعا با توجه ب چیزی تو مدار همون قرار میگیریم
الان محل زندگیم هوا ب شدت گرم و شرجی
ولی اینجا که اومدیم دمای هوا تو روز نهایت 15 درجه
ی هوای ملس که هی ابری میشه، صاف میشه
هدایت شدیم ب ی ویلای عالی
توی جای بکر
کوههای پوشیده از درخت
ابرهای پایین اومده
اب چشمه
بالکن دلباز
میوه جنگلی
خداروشکر
امروز با همون لباس خونم، تیشرت و شلوار
رفتم قدم زدم
رااحت
یاد اون صحنه هایی افتادم که توی سفرنامه میدیدم خانم شایسته ، با ی لباس راحت و ی جفت کتونی قدم میزدن و مناظر ب ما نشون میدادن
خدایا هزار مرتبه شکرت برای هدایتم ب این مکان زیبا
تو راه برگشت ب ویلا چشمم ب ی حوض تمیز و سنگ فرش شده خورد که اب چشمه ب اون میریخت
ی لحظه ایستادم ب خودم گفتم من تو فالهای سفرنامه استاد رو دیدم که پاش میداشت تو اب و میگفت یخه و از ته دلم میخواستم که تجربه کنم
حالا هدایت شدم در کمتر از دو هفته
کتونی و جورابم دراوردم و پام گذاشتم تو اب
واای یخخخ بود
بعد کلی اب ب صورتم زدم بدون نگرانی از ریختن ارایش
( تقریبا ٩۵ درصد اوقات ارایشم محدود ب ی ضدافتاب و ی بالم لب شده اون ۵ درصد هم ی رژ و ریمل شاید)
اگه قبلا بود اصلا پام رو هم تو اب نمیزدم
چون ب خاطر خیس سدن پوشیدن جوراب سخت میشد و ب خاطر ریختن ریمل یا خط چشم اب ب صورتم نمیزدم
ولی این دفعه فقط دلم میخواست تجربه کنم
چقدر اون حس ازادی لذت بخشه رها بودن، ساده بودن
نگران قضاوت دیگران نبودن
فقط ب زیبایی ها توجه کردن
استاد از شما و خانم شایسته ممنونم که ما رو همسفر خودتون کردین
و توجه ب این زیبایی ها من ب زیبایی های بیشتر هدایت کرد
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته نازنین
وهمه ی دوستان عزیزم در این مسیر توحیدی
خداروشکر گذارم که امروزهم بهم هدیه داد که دراین مسیر توحیدی قدم بردارم
واین سریال زیبارو دوباره دنبال کنم وادامه بدم البته دیروز من میخواستم کامنت بنویسم که گفتم بذار یدفعه دیگه فایل رو ببینم وبا تمرکز لازم درمورد زیبایی هاش بنویسم
واقعا این جمله ای که ما زیبایی هارو رها میکنیم برای اینکه به زیبایی های بیشتر برسیم توی این سفر داره کاملا بهم ثابت میشه چون هر قسمتش زیبایی های بیشتری از قسمت قبل میبینم
انگار کلرادو یه پکیج کامل از زیبایی هاست اینکه یه قسمتش با اون پوشش گیاهی جالب وخشک وروبه رو سرسبز و وسطش یه دریاچه به این زیبایی اینو داره بهم میگه که خالق این زیبایی ها فقط خودش میدونه دلیلش چیه که به این صورت خلق کرده
یه لحضه تو چهره خانم شایسته میشد دید که غرق اون محیط زیبا شده اخه مگه میشه ببینی یه همچین زیبایی رو وغرقش نشی
استادی که توی اون اب کم صندلیش رو گذاشته بود وداشت لذت میبرد وشکر گذاری میکرد هدایت شد به این دریاچه بزرگ وزیبا
تو ی یکی از کامنت های دوستان بود که فکنم اقای اسدالله زرگوشی عزیز نوشته بودند که من گفتم یه چیزی کمه که اونطوری که باید وشاید ذوق نمیکنم برای این زیبایی ها که فهمیدم یه چیزی تونگاه من کمه اون تکراری شدنه زیبایی هاست
که استاد یه جوری شکر گذاری میکنه انگار که واقعا تا حالا اب ندیده واقعا این نوع عملکرد بی نظیره هزران بار استاد تحسینتون میکنم برای این نگرشی که برای خودتون ایجاد کردید
واقعا این درون ایده بی نظیریه مثل بچه پرنده دنبال ماشین میومد وداشت زیبایی هارو شکار میکرد یه لحضه فکر کردم یه نفر داره اینجوری فیلم برداری میکنه واقعا فوق العاده بود خدایا شکرت برای این تکنولوژی بی نظیر
اون مسیر سربالایی که برای پیاده روی رفتین با اون ریشه درخت ها چقدر زیبا بودند اون گل های وحشی اون افتابی که میخورد به اون سنگا ویه رنگ قرمزی بهش داده بود فوق العاده زیبا بود
واقعا لذت بردن از لحضه های زندگی واز این عمری که در حال گذر هست خودش یه هنره که هرکسی بتونه این هنر لذت بردن از لحضه های زندگیشو یاد بگیره میشه گفت بهشتو تجربه کرده
تحسین میکنم اون خانم های رو که از یه جای دیگه ای اومدن که اونجا پیاده روی کنند ولذت ببرند
این که از اون طبیعت نهایت لذت رو ببری و وهم اونجاهم غذاتو بخوری
من بارها گفتم به خودم وبازم میگم که این مردم امریکا لیاقت هر انچه رو دارند کسب کردند چقدر این شهر تمیزه چقدر زیباست حتی یدونه من اشغال ندیدم تو کل این قسمت های سریال که دیدم
اون پارک به اون زیبایی با اون گل های قشنگ چقدر گلهای قشنگی داشتن واقعا زیبا بود خدایا هزاران بار شکرت برای این همه زیبایی که قطعا لیاقتش رو دارم ودر مسیرش هستم که دارم میبینم
بادیدن اون زنبور عسل یاد ایه قران افتادم
(وَأوْحى رَبُّکَ إلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى بُیُوْتآ وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا یَعْرشُوْنَ».)
وخدا میگه ما به زنبور عسل وحی کردیم که چیکار کنه وهدایتش کردیم
خدایی که زنبور عسل رو هدایت میکنه چطور میشه انسانی رو که از روح خودش درش دمیده هدایت نکنه
آنکه با نمرود، این احسان کند
ظلم، کی با موسیِ عمران کند
به قول استاد خدا همیشه داره میگه به همه داره میگه اما این ماهستیم که باید بشنویم واون پرده رو برداریم و فاصله روحمون با ذهنمون رو کم کنیم
خدایا هزاران بار شکرت برای تمام این زیبایی ها
درپناه حق
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانوی شایسته ام
سلام به دوستان و هم خانواده ای های عزیزم
امید بخدا که حال همگی عالی عالی باشه
و روزتون پر از یاد خدا وخیر و برکت و موفقیت باشه
و هر روز بهتر و زیباتر از امروز باشه…الهی آمین
خدایا شکرت که امروز هم اجازه دادی این زیباییها رو ببینم
واقعا زیباییهای کلرادو تمومی نداره…تازه استاد میگه ما هنوز فک کنم یک صدمشم نگشتیم خدایا شکرت
احساس شور و شوق و شگفتی از دیدن زیباییها و همچنین سپاسگزاری برای اونها توسط استاد و مریم جان چقدر تو این قسمت برای من بولد شد
سپاسگزاری از دیدن زیباییها تمام وجود مریم جون رو فرا گرفته میگه واقعاً نمی تونم از این بیشتر سپاسگزار باشم خیلی سفر رویایی شده خدایا شکرت
استاد وقتی که بعد از پیاده روی به دریاچه میرسه چه ذوقی می کنه از دیدن آب و دریاچه،ابرای بارانی و…و سپاسگزاری می کنه انگار اولین باره داره چنین زیباییهایی رو می بینه هیچوقت براش عادی و تکراری نمیشه
این شور و شوق و شادی و احساس سپاسگزاری بی اندازه از دیدن زیباییها با تمام وجود، رمز و راز موفقیت استاد و داشتن موقعیتی است که در حال حاضر داره
ارتباط معنوی پیوسته با خدا
آزادی زمانی
آزادی مکانی
آزادی مالی
روابط عالی با همه و رابطه رویایی با عزیز دلش
سلامتی عالی و بینظیر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
من خدا رو شکر همیشه سپاسگزار خداوند بودم و الان هم آگاهانه تر و با توجه بیشتر سپاسگزاری می کنم ولی هنوز به گرد پای استاد هم نمیرسم
خدا رو شکر که همیشه میتونم خودمو بهبود بدم
وقتی که استاد درون عزیزمون رو میفرسته بالا روح منم باهاش به پرواز در میاد چقدر عظمت آفرینش و قدرت خداوند رو بیشتر و وسیعتر درک می کنم هر بار گریه ام میگیره از این همه شگفتی و شکوه و عظمت
خدایا من چقدر هیچی نیستم در برابر بزرگی و عظمتت…و تو چقدر لطیف و کریم و بخشنده ای در عین قدرت
خدایا شکرت که این درون هم منو بتو نزدیکتر می کنه
خدا رو شکر که وقتی دیدگاهمون توحیدی باشه هر چیزی میتونه ما رو به تو برسونه
خدا رو شکر همیشه و در همه حال
در پناه رب العالمین پر از آرامش و نور الهی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام استاد مهربان و خانم شایسته عزیز,
امروز فیلم باربی 2023 رو دیدم, خیلی بنظرم از قوانین زندگی رو در این فیلم به وضوح بیان کردن, من انگار خیلی درس گرفتم از باربی. قضیه اینه که یک باربی در سرزمین باربی ها یک اشکالاتی پیدا میکنه و میره پیش یک باربی عجیب و غریب که کمکش کنه, باربی عجیب بهش میگه چرا اینطور شدی؟ باربی میگه من به مرگ فکر کردم, باربی عجیب اینجا جیغ میکشه و میگه تو با فکر کردن به مرگ یک پورتال باز کردی برای خراب شدن خودت و باید بری به دنیای واقعی به دنبال ریشه ی این فکر و ……. بنظرم خیلی جای تفسیر داره این فیلم
ممنونم از همه ی زحماتتون
دوستتون دارم
به نام خالق زیبایی ها
سلام :)
بعد از یک مسافرت هدایتی دوباره اومدم و دارم کامنت میزارم از این سفر 5 روزه جدید و جذابی که رفتیم ،
خدایا شکرت
دیدن سریال سفر به دور امریکای جدید مارو هم به سمت سفر رفتن هدایت کرد ،
با تجربه های جدید و زیبا
با هم سفرهای جدید و تجربه های جالبی که داشتیم ..
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایاشکرت
با کلی انرژی و درس های خوب برگشتیم
تو این سفر بازم رشد کردیم و بهتر عمل کردیم نسبت به قبل ، آگاهی های دوازده قدمم کلی کمکمون کرد .
اینبار بیشتر سعی کردم تو لحظه باشم .
موقعی که تو خونه نشستی و فایل های سفر استاد رو میبینی با یک دقت و تمرکزی نگاه میکنیم و با همه ی وجود خواسته ماهم میشه سفر رفتن که نگو ولی موقعی که تو سفریم گاهی میشه که دیگه اون حسه نیست گاهی اوقات که یادم میومد باخودم میگفتم من با یک دقت و لذتی سفر به امریکارو دنبال میکنم که نگو ولی الان که خودم تو سفرم چرا اون لذته اون شکلی نیست یا کمتره ؟!!
فهمیدم واسه اینکه سعی نمیکنم فقط تو لحظه باشم و حواسم به ورودی ها باشه و واقعا لذت ببرم و به زیبایی های سفرم توجه کنم ،
همش حرفهای استاد و مریم جون یادم میومد در مورد مریم جون اینکه تو سفر اگه مسیر شون طولانی میشد یا مشکلی پیش میومد یا هرچیزی اخم به ابروی مریم جون نمیاد و فقط توجهش به زیبایی هاس و کلی چیزای دیگه که تو ذهنم همشون مرور میشد ،
تغییر مدارمون رو با همسفر هامون میدیدیم که حال اونا چه جوریه و چه شکلی سفر رو تجربه و سپری میکنن و من و همسرم چه شکلی ، زمین تا آسمون متفاوت بود مدارمون کلی بالاتر رفته بود و بهتر شده بود نسبت به همسفرامون که خانوادی همسرم بودن ،
این سفر کوتاه کلی برامون درست داشت کلی لذت شادی لبخند و تجربه های جدید ،
گاهی هم میشد که یک خورده سخت میگذشت و جو یکم بد میشد ولی ما در مقابل سعی کردیم فقط به زیبایی ها توجه کنیم و حس مون رو خوب نگه داریم ،
خلاصه که کلی لذت بردیم و خوش گذشت بهمون
خدایا شکرت …
ازتون سپاسگزارم استاد بی نظیرم و مریم جون دوست داشتنی که باعث این تغییرات و داشتن این تجربه های جدید تو زندگی مون شدین …
عاشقتونم &
مهرآفرین پاک را یاد باد
سه‌شنبه چهارم شهریور 1402 ساعت 14 و 47 دقیقه.
سلام به استاد عزیزم سید حسین عباس منش و همینطور سلام به سرکار محترم خانم شایسته عزیز،همچنین سلام به شما دوست عزیزی که به مهر مشغول مطالعه این کامنت هستید.
1_چقدر مناظر متنوع و زیبایی از طبیعت خداوند خدایا شکرت!!!! خیلی جالبه استاد و مریم جان دقیقه‌ایی از کلامشان نمی‌گذرد که این جمله را نگفته باشند!
2_تنوع دریاچه پرآب و دشت و کوه و جنگل و ابر و آسمان چقدر معجون رویایی واکسیر جانبخشی می‌شود؛ خدایا شکرت!!!
3_این موزیک دل‌انگیز چه چاشنی خوشمزه‌ای و گوش نوازی به مناظر طبیعی چشم نواز داده است! خدایا شکرت!!!
4_ای کاش استاد جان و مریم خانم همینطور که همیشه به مهر و لطف ما را در دیدن این همه مناظر طبیعی قشنگ میهمان می‌کنند همیشه میکروفون‌هایشان را نیز کنار یقه خود بگذارند تا صدای یکنواختی در ویدیوها داشته باشیم گاهی اوقات که از هم فاصله می‌گیرند صداها مفهوم نیست؛خیلی ممنون می‌شوم اگر به این نکته دقت و توجه کنند.
همانطور که به نکته‌ای که یکی از دوستان در گذاشتن صدای طبیعت روی ویدیوها اشاره نمودند استاد جان و مریم خانم مراعات کردند در جاهایی صدای دل‌انگیز آب را حذف ننمودند خدایا شکرت!!!
5_چقدر شهر تمیز ؛خلوت و زیبایی! خدایا شکرت!!!
6_دقت کرده‌اید؟جاده‌های آمریکا مملو از تابلوهای راهنمایی است درست برعکس ایران که یا تابلو کمه یا تابلو در جای درست نصب نشده!!!!
7_خدایا شکرت؛چقدر این مناظر پیاده‌روی در کوهستان و جنگل‌های با درختانی که ریشه‌های تنومندشان از زیر خاک پیداست زیبا و دیدنیست؛خدایا شکرت!!!!
8_خدایا شکرت؛صرف ناهار در دل طبیعتی زیبا و رویایی چقدر میتونه دلچسب باشه ؛ خدایا شکرت!!!
9_واوووو؛خدایا شکرت!!!! چقدر باغ قشنگی ؛چقدر گلهای زیبایی؛پله‌های سنگی بانرده‌های چوبی که حکایت از مواد و مصالح موجود در همان منطقه را دارد؛خدایا شکرت!!!!
10_نوشیدن آب توسط پرنده قشنگ؛خدایا شکرت!!!! نوشیدن شهد گل توسط زنبورهای کوچک و دیدنی چه منظره‌های زیبایی است؛خدایا شکرت!!!!
11_آبنمای زیبا همراه با شرشر آب حوضچه‌ای پر از آب زلال و سکه‌های بی‌شمار خدایا شکرت!!!!
12_گلهای شیپوری پرطراوت؛خدایا شکرت!!!!
13_صنایع دستی قشنگ و زیبا؛پروانه‌های رنگارنگ؛خدایا شکرت!!!!
14_قسمت بچه‌ها یا باغچه بچه‌ها؛چقدر ایده جالبی!! خدایا شکرت!!!!
15_آشیانه سگ آبی یا Beaver خدایا شکرت!!!
16_جمله پایانی و طلایی از خانم شایسته:
واقعا همه نیازها در لحظه پاسخ داده می‌شود؛خدایا شکرت!!!!
به نظرم این میتونه شاه کلید و رمز همه بچه‌های سایت عباس منش باشه هممون به نوعی با این همزمانی برخورد داشته‌ایم.
وقتی به قوانین پایبندیم و متعهدانه به آنها عمل میکنیم؛نیازها در لحظه پاسخ داده می‌شود؛خدایا شکرت!!!!
برایتان از خداوند مهربان شادی؛ سلامتی؛ ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم .به خدای مهربان می‌سپارمتان، خدانگهدار.
به نام خداوند جان و خرد
سلام به همگی دوستان خوبم امیدوارم حالتون عالی باشه
••خدایاشکرت که فرصت دارم کامنت بنویسم و مقداری توجه روی سایت بگذارم ،هرچند سعی میکنم هرروز با آگاهیها زندگی کنم به اونها عمل کنم و‌کنترل ذهن داشته باشم اما نوشتن کامنت و بودن در سایت یه چیز دیگه س؛از خداوند عزیزم میخوام شرایطم رو بصورتی هماهنگ کنه که وقت آزاد برای سایت داشته باشم(الهی آمین).
••خدایاشکرت که یادت همیشه موجب آرامش منه ؛ اینروزها که در شغل جدیدی وارد شدم خواسته هام در مورد کاری که دلم میخواد داشته باشم کمکم برام واضح و واضح تر میشن ، در کل حس میکنم لازم بود وارد اینکار بشم تا از طریق تضادهایی که پیش میاد بتونم خودمو بهتر بشناسم، از روز اولی که کارمو شروع کردم تضادهایی پیش اومد که باید کنترل ذهن میکردم،باید توجهم رو به سمت دنیای بزرگتری هدایت میکردم، باید باورهای جدیدمو مرور میکردم، باید خودمو بیشتر از قبل به خدا وصل میکردم و به نظرم همین جایی که هستم بهترین مکان در زمان مناسبه چون همه چیزش باهم دست به دست هم دادن و دارن رشدم میدن ؛
مسئولیت پذیرتر شدم و میگم این شرایط رو خودم خلق کردم دمم گرم که قدرت خلق کنندگی دارم دمم گرم که قراره بهترشو بسازم و فرکانسهای قبلی مهم نیست همین حالا مهمه .
حدودا 10 روزه از مهاجرتم میگذره روزهای متفاوتی پشت سر گذاشتم آدمهای متفاوتی دیدم اتفاقات مختلفی رخ داد ،در برخورد با آدمها بغضم میگیره و یواشکی اشک میریزم از دلهایی که خداوند برام نرم کرده که تمام تلاششون رو میکنن تا راحت باشم. روز اول خانمی که به گفته خودش خیلی کاربلد و با تجربه بود بهم گفت اگه میخوای کارو بگیری باید زبون باز باشی باید چرب زبونی کنی باید پاچه خواری کنی گفت هرکی چاپلوسی کرده کارش راه افتاده،خندیدم و گفتم نیاز به پاچه خواری نیست هرچی بشه برام خیره، مهم نیس حتما اینجا پذیرفته بشم برای من کار زیاده….
اون خانم ساکت شد و دیگه چیزی نگفت _ من در اینکاری که هستم روراست و صادق بودم به معنای واقعی خوده خودم بودم گفتم من برای رضایت درونیم کار میکنم اونچیزی که آموزش دیدمو اجرا میکنم شاید کامل نباشه ولی بهترین چیزیه که در توانم هست ،بعضی مواقع کاری کردم که شاید دیده نمیشد ولی حس کردم اگر انجام بدم رضایت درونیم بیشتر میشه بلافاصله دست به عمل میشدم.
توی همین 10 روز احساسات مختلفی تجربه کردم و مهمتر از همه فهمیدم میل به قربانی بودن خیلی شدیدی در وجودم هست ،قبلا اینقدر برام واضح نبود اما تو موقعیتهای مختلف که قرار گرفتم مظلوم نمایی ها و میل به قربانی بودن خودشونو نشون دادن(خدایاشکرت )
•• به این زودی 10 روز گذشت و من چقدر خوشحالم که از روز اول پول ساختنم شروع شد این یعنی مدار ثروتم رشد داشته برای من خیلی نتیجه بزرگیه چون قبلا اینجوری نبود و چندین مورد مصاحبه باید میرفتم ، یه حسی بهم میگه قرارداد یکماهه ات که تموم شد چندروزی برو شمال برو دریا …. و دوباره بیاسر کارت یا کار دیگری که هدایتت میکنیم …دریا حسمو معنوی تر میکنه پس به این صدای درونم گوش میدم و انشاالله اواخر مهر کوله بار سفر به شمال زیبا رو میبندم و راهی میشم .
•• خدایاشکرت که تونستم بنویسم و احساسم بهتر بشه.
دوستتون دارم استاد عزیزم خانم شایسته باحال و دوستان خوبم که واقعا دلم تنگ شده برای خوندن کامنتهای قشنگتون ، بزرگترین دغدغه ام اینه که فرصتی فراهم بشه تا بتونم کامنت هارو با تمرکز بخونم. انشاالله در موقعیت مناسب قرار بگیرم و خداوند هماهنگش کنه الهی آمین.
در پناه الله باشید
بنام خداوند مهربان
سلام به زوج زیبا و خوشبخت و مهربان
سلام به تمام دوستای عزیز و هم فرکانسی من
خدایاااااا هزاران بار شکرت .به قول پاکیزه عزیزم
کرور کرور شکرت برای این همه نعمت برای این همه اتفاقات عالی
امروز داشتم فکر میکردم که خدایا کی میتونم برای فایل جدید کامنت بزارم و کامنتهای بچه هارو بخونم
الان که دارم مینویسم ی موقعیتی پیش اومده ک بکوب میتونم تا یک یا دو ساعت دیگه کامنت بخونم و بنویسم
خدایا شکرت برای این هم زمانی ها
.
بزارید اول یکم از اتفاقات ماه شهریور بگم
.
من تا یک ماهه قبل یک شیفت میرفتم سرکار و بعدظهر هم میرفتم سالن
چون خونمون تو روستا بود و خودم میومدم شهرستان برای کار ظهرا میرفتم پارک یا کتابخونه برای اینکه زمان خوبی بود رو خودم کارکنم .
همون موقع ها لیزر فوکس هرروز فایلهای استاد رو نوت برداری میکردم و یهو دیدم دلیل اینکه من دارم میرم سالنی ک هیچی بهم یاد نمیده فقد ترس از کمبوده
خلاصه ی هفته اینا طول کشید تا هم از کارم اومدم بیرون هم از سالن
واقعن سخت بود برای منی ک بیشتر از 500نداشتم این تصمیم
من اومدم بیرون بدون اینکه مادرم و حتی کسی بدونه
صبح میومدم تا غروب تو کتابخونه و پارک فقد کار میکردم رو خودم
خیلی حالم خوب بود احساس خوبی به تصمیمی ک گرفته بودم داشتم
تا یک یک هفته اینجوری بود داستان که ی روز زنگ زدن بهم و گفتن کلاس شنیون شروع شده یک شنبه بیا
کلاسام شروع شد خداروشکر ازون ور بابام 500بهم داد تا یک ماه کرایه ماشینمم داشتم
دیگه هروز میومدم سالن
از قضا ک وسایل هم نداشتم با صاحب سالن حرف زدم و اونم بهم گفت من همه وسایل هارو بهت میدم
مونده بود مدل
خدای مهربونم بهم گفت برو و هرجا دختری دیدی بهشون بگو که دنبال مدل هستی
منم اینکارو کردم
خیلییی همه چی عالی بود
گذشت و گذشت من هرروز بلا استثنا مبومدم تمرین
استادمون اشکالاتم رو میگرفت
هرروز از قبل بهتر میزدم
مدل هم اوکی شد برام
با یکی دوتاشون دوست شدم دیگه کم کم مدل میخاستم اونا میومدن
جالب اینجاست صاحب سالن جز من به کسی وسایل هاشو نمیداد
کی جز خدا داره انجام میده کارامو؟
الان یک ماه گذشته خیلی تو شنیون خوب شدم قبلا نمیتونستم حتی ی فر کنم الان شنیون میزنم
نمیگم عالیی میزنم چون تازه شروع شده کلاسام
همین چندروز پیش یکی از سالن های معروف شهر بهم گفتن دستیار برای رنگ میخام
دیشب سالن قبلیی ک میرفتم بهم زنگ زد گفت دستیار میخام
تو این شهرستانی ک همه دنبال سالنن ولی کسی قبولشون نمیکنه بمن درخاست کار میشه
الان هدفم اینه ک مهرجرت کنیم به شهر
هرچقدرم اینجا بخاد برام همه چی اوکی باشه ولی من دوستدارم برم جای بزرگتر
حتی قبل از اینکه مهاجرت کنیم ی ایده خوب بهم داده شد
حالا باید تصمیم بگیرم که کقتی رفتم شهر تو حوزه شنیون برم یا رنگ
یکیش رو انتخاب میکنم
نشونه ها همه میگن خیلیی زود مهاجرت میکنیم
انشالله به زودی میام و از مهاجرتم بهتون خبر میدم
من خاسته هام رو گفتم و لایق رسیدن بهشونم
احساسم خوبه و در مسیر درستی هستم
از پروردگارم میخام خیلی بیشتر در مسیر باشم و بیشتر بمن از لطف و کرمت خودش بده
ازش میخام منو از شر نجواهای شیطان درامان نگه داره و کمکم کنه .
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خدایا خاسته هایم را به تو میسپارم
خدایا من نوشتم ک دوستدارم وقتی رفتیم قزوین چکار هایی کنم چه شرایطی رو ایجاد کنم برای خودم
همه چیز رو بهت گفتم خودت هدایتم کن
راستی اینم از ی اتفاقی ک همین نیم ساعت پیش رفتم فلشم رو درست کنم با دوستم بودیم
از من پول نگرفت ولی از دوستم گرفت خیلییی خداروشکر میکنم خدایا شکرت
انشالله بیشتر در مسیر باشم و بیشتر اتفاقات قشنگتری رقم بزنم و بیام بنویسم براتون
فعلا در پناه الله یکتا باشیم