https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-13.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2023-09-25 01:03:072023-09-27 05:42:59سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 216
501نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
والا خواهر من بی تقصیرم! استاد گازشو گرفته ما دستمون ترک ماشینشه هی داریم دنبالش می دویم گاهی هم کشیده میشیم رو جاده خخخ
چه جالب که شما هم احساس منو داشتید خدایی خیلی حس هام دقیق شدن و امروز نشونه هاشو دیدیم که کامنت ها چند بار در روز و زود به زود منتشر شد و دوره جدید اومد روی سایت.
فریبا جان! نه ببخشید فهیمه جان خخخ امیدوارم همراه همسر دلبند و نازنینتان از زیبائی های بی نظیر خداوند سیراب بشید و بیاید و برای ما تعریف کنین و ما لذتشو ببریم.و قطعآ نگاه زیبابین شما ، شما را هدایت خواهد کرد به تجربه این زیبائی ها.
فهیمه عزیز ممنونم از همراهی همیشگیتون و کامنت زیبایی که نوشتید و لطف و محبت سخاوتمندانه تان. سلامت باشید و شاداب و سعادتمند و ثروتمند .یا حق
کامنتتو که خوندم خیلی تحسینت کردم هم بابت درکت از قوانین و هم اینکه چقدر رشد کردید و زیبا می نویسید.دوست داشتم برایت بنویسم ولی فرصت نشد و این فرکانسم خدا رو شکر بوسیله شما پاسخ داده شد و ازین بابت ازتون ممنونم.
خیلی خوشحالم کردید وقتی از نتایج و اتفاقات خوب و تجربیات زیبات خبر دادی و خداوند رو ازین بابت شاکر و سپاسگزارم.
ممنونم رفیق که رفیق نیمه راه نبودی و به تعهدتون عمل کردید و این باارزشترین ارزش و ویژگی شخصیتی است که در خودتون ساختین و تقویتش کردین و این تعهد زمینه ساز هر موفقیت و پیشرفتی در زندگیتان خواهد بود. راجع به قانون دوره سلامتی من احساسم اینست که این دوره تاثیرش در خانمها از لحاظ سلامتی بیشتر خواهد بود چون خیلی از بیماریهای خود ایمنی بیشتر در خانمها شایع است تا در آقایون و اینکه پوستو شفاف و روشن میکنه مثل مریم جان ولی مهمترین حسنش که من به همین دلیل سراغ این دوره رفتم انرژی بالایی است که با اجرای این دوره کسب می کنید و خواب آرام و راحت. قطعآ در زمان مناسب به این دوره هم هدایت می شید و نشانه ها و الهامات خداوند را برایش دریافت خواهی کرد.
ممنونم از اینکه برایم نوشتید و سبب شدید احساسم از خواندن کامنتتون رو با شما به اشتراک بگذارم. قطعآ در این مسیر زیبا شاهد موفقیت ها و نعمت ها و ثروت های بیشترت خواهیم بود.در پناه حق دوست عزیز
وقتی از محله های قدیمی و کوچه خیابان های یزد گفتی ناخودآگاه یاد دوست فرزانه جناب آقای دکتر محمد حسین پاپلی یزدی افتادم که اهل یزد هستند و یکی از سرمایه های کشورمان، نمی دانم ایشان را می شناسید یا نه ولی ایشان یک رمان سه چهار جلدی دارند با عنوان شازده حمام که وقایع و اتفاقات فرهنگی اجتماعی سالهای 1340 و پنجاه رو در آن به زیبایی نوشته اند و درسها و پندهای بسیاری دارد . و من در سمیناری در ایلام با ایشون آشنا و دوست شدم و رمان ایشان منو ترغیب کرد به یزد سفر کنم و یکی از بهترین سفرهای عمرم را در یزد داشتم.البته ما در اردکان مستقر بودیم و هر روز یک قسمتی از این استان زیبا رو می گشتیم از جمله خود شهر یزد و کویرش.کامنتت منو کجا برد خخخ با اینکه خانم فهیمه زارع هم همشهری شماست و خیلی برای هم کامنت نوشته ایم ولی هیچ وقت چنین چیزی یادم نبود و این کوچه و محله ذهن منو یاد اون بزرگوار انداخت که برایشان سلامتی و طول عمر از خداوند بخشنده خواستارم .
توصیه میکنم اگه این رمان رو نخوندین برای آشنایی با بافت قدیمی یزد و محله های آن این رمان و بخونید که قطعا برای شما لذت بخش تر است، برگردیم به کامنتتون،امان از ذهن بیقراررر
خوشحالم که هدایت شدید به این سایت الهی. واقعا واژه هدایت کلمه مناسبی برای بودن در این سایت است زیرا هر کسی این لیاقت و شایستگی را پیدا نمی کند مه عضور این سایت باشد و به آموزه های آن دسترسی داشته باشد.
خواهر عزیزم منیژه عزیز خوشحالم که در کنار هم در این بهشت خداوند هستیم و چه قشنگ یادی هم از بقیه دوستان کردید، در مورد سید علی جان یه کامنت تو دوره احساس لیاقت گذاشته بود و اشاره کرده بود که هنوز در سفر است و جاهای مختلف را دارد تجربه می کند و فک کنم در گرجستان بودند.
ممنونم از کامنتتون ، ممنونم از نگاه زیبابینتون،راستی صبحتون بخیرررر! صبحتون قشنگ !
برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و سعادن و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز یا حق
دیشب قبل از خوابیدن حرف تو پیش کشیده شد در منزل ما و امروز صبح به محض اینکه از خواب بیدار شدم بار دیگر هدایت شدم به کامنت تو!
دیشب داشتم هنگام خواب با دخترم عشق بازی می کردم و بغلم گرفته بودمش و میبوسیدم و نوازشش می کردم و باهاش حرف میزدم و بهش میگفتم میدونی چقدر دوست دارم؟ میدونی میبینمت یاد خدا میفتم و خدا رو بابت داشتنش شکر گزارم؟ که ازم پرسید مگه خدا رو میبینی؟ گفته آره چرا نتونم ببینم دخترم؟ وقتی برام میخندی خدا رو میبینم! وقتی موهاتو نوازش میکنم مو هاتو میبینم! وقتی صداتو میشنوم خدا رو میبینم (و الان که دارم اینا رو تایپ میکنم اذان صبح به گوشم می رسد؛ اینم تائید خدا!) وقتی صورت ماهتو میبینم خدا رو میبینم! و بعدش بهم گفت آره من خدا رو تو دلم می بینم و حسش میکنم. بعدش بهم گفت من قندول بابامم! منم (با اینکه از تعجب دهانم باز شده بود به روی خودم نیا وردم که چجور شما و حرفاتونو بخاطر سپرده) بهش گفتم آره تو قندول بابایی؛ پاکیزه بهترین اسمو روت گذاشته و منم ازین به بعد بهت میگم قندول بابا و بعدش بهم گفت اون دوستتون رو من خیلی دوسش دارم و عاشقشم. گفتم اون فرشته خداست منم دوسش دارم و عاشقشم!
و الان صبح هدایت شدم به کامنتت و اشکهایم جاری شد! با خودم گفتم خدایا چه عبادتی زیباتر از خواندن این کامنت در این اول صبحی! و چقدرررر حال دلم خووووبه!
نوشته بودی خدایاااا همه بنده های عاشقت که اینجا حضور دارند همه ما را هدایت کن همه ما را بغل کن همه ما را به جا های زیبا هدایت کن که بیشتر برای مان خوش بگذرد زنده گی عالی را تجربه کنیم و تو از چشم های قشنگ ما به جهانت نگاه کنی خدایا خودت درجه بلند و عالی در دنیا و اخرت نصیب مان کن
گفتم خدایا این بنده بهشتی ات چه قدر دل بزرگی داره که اول برای بقیه دعا میکنه بعد خودش!
چقدررررر راحت با خدا حرف میزنه؟ چقدررررر قشنگ راز و نیااااز میکنه و اینها همش از نوریست که تو بر این دل تابانده ای! همش از عنایتی است که تو به این فرشته ات داشته ای.
باااااور کن هر کسی نمی تواند با خدا حرف بزند! بااااور کن هر کسی نمی تواند لایق گفتگو با خدا باشد! بااااور کن این جملات که بر زبان میاوری را یکیشونو من نمیتونم بگم! هر کسی توانش رونداره! هر کسی این در برویش گشوده نشده! و گفتم خدایا اگر من همین حرفهای پاکیزه ات را در این وقت صبح تکرار کنم و بخوانم برایم از هزاران رکعت نماز بهتر است!
کدام عبادتی می تواند وجود تو را در من فریاد بزند و اشکهایم را جاری کند؟ مگر عبادت به دولا و خم شدن و سجده کردن است! مگر عبادت به تکرار یکسری جملات است که لق لقه دهانمان شده و نمی فهمیم حتی چه می گوئیم. بقول سعیده عزیز نماز من همین غار حراست! نماز من خواندن همین جملات فرشته هایت است. این حرفایی که با خدا گفتی پاکیزه جان برای من از هزاران مناجات و دعای سفارش شده برای ارتباط با خدا بهتر است! اصلا من آن جملات و نمی فهمم! ولی این جملات تو را لمس میکنم! اینها مناجات واقعین که منو به خدا و انرژی بی پایانش متصل می کنند! چه باک بگویند مناجات نامه انبیاء را رها کرده ام و مناجات نامه پاکیزه را میخوانم؟! مگر هدف ارتباط با خدا نیست. من خدا را در این حرفها میبینم و لمس میکنم.
هر کس در این جهان نابینا باشد در جهان دیگر نیز نابینا خواهد بود.
سعدی
هر که امروز نبیند به جهان طلعت دوست
غالب آن است که فرداش نباشد دیدار
شاید اگر بنشینم و تمام طول روز به این دو آیه و شعر زیبا فکر کنم به جرات می گویم باز هم کم است.هر کدام ازین جملات خودش کتابی است!
وقتی خدا می گوید هر کس در این جهان نابینا باشد، در جهان دیگر نیز نابینا خواهد بود. تو بخوان هر کس در این جهان ثروتمند باشد در جهان دیگر نیز ثروتمند خواهد بود.؛هر کس در این جهان زندگیش خوب باشد در جهان دیگر نیز زندگیش خوب خواهد بود.هر کس در این جهان حالش خوب باشد در جهان دیگر نیز حالش خوب خواهد بود؛هر کس در این جهان خوب زندگی کرده باشد در جهان دیگر نیز خوب زندگی خواهد کرد و …
میدانم کوچکی و بزرگی برای ما هست برای خدا نیست! چقدرررر زیبا گفتی! چقدر این جملات عمیق و توحیدین! فقط میتوانم تحسینت کنم و از خداوند سپاسگزاری کنم برای این فرشته نازنینش. میدانم به زیبایی تو قادر به سخن گفتن با خداوند نیستم اما از رب العالمین میخواهم وجود مبارکت، وجود متعالیت را متعالی تر کند و فاصله ای نگذارد بین آنچه در دل داری با آنچه در زندگیت داری! خداااایاااااشکرررررررت خداااایااااا بی نهایت شکرررررررت که روز مرا با این مناجات صبج گاهی ساختی. در پناه حق بنده بی نظیر خدااااا
درگذشت پدر عزیز و بزرگوارتون رو تسلیت میگم بهتون و آرزو میکنم خداوند به شما صبر عطا نماید. خدا رو شکر که عضو این سایت الهی هستید و دیدگاهتون نسبت به مرگ با باورهای عامه مردم تفاوت دارد و این سبب می شود احساس خیلی بهتری نسبت به این اتفاق به ظاهر ناگوار داشته باشید. ممنونم که وقت گذاشتید و با اینکه در شرایط معمولی ای نبودید پاسخ من را دادید. مطمئنم خداوند به درخواست های ما پاسخ داده است و عزیزانم را در زمان و مکان مناسب ملاقات خواهم کرد. برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و بهروزی و سعادت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
اول از همه تبریک میگم بهتون بابت اسم زیبایی که دارید. راستش نمی دونستم معنی اسمتون چیه و اینکه آقا هستین یا خانم!
اسمتون رو که سرچ کردم نوشته بود آیسان نامی جذاب و زیبا با ریشه ترکی و فارسی که به معنای مثل ماه، همانند ماه است. و هدایتتان به این فایل هم نشان دهنده اینست که درونتان هم مثل اسمتان زیباست.
یه تبریک دیگه هم بهتون بگم بابت اینکه در حال تحصیل در بالاترین سطوح علمی هستید و همزمان در حال تحصیل در این مکتب الهی و در بهترین دانشگاه و نزد بهترین استاد. زیرا ترکیب این دو دانش واقعآ برای تعالی خودتان و کمک به جامعه غوغا می کند.
شما به همراه خانم صادقی دومین بانویی هستین در این سایت که در رشته پزشکی مشغول تحصیل هستید و من افتخار آشنایی باهاتون رو دارم. وقتی تو کامنتتون نوشته بودید که من مسئولیتش رو می‌پذیرم واقعا کیف کردم و متوجه شدم که در چه فرکانس خوبی هستین.
خدا رو شکر آموزش های استاد؛ آموزش بهتر زندگی کردنه و مثل سالاد کنار غذا می مونه که به خوشمزگی و هضم بهتر و لذت بیشتر ما از غذا (زندگی) کمک میکنه. لذا اینها مقوله ها و موضوعات مجزایی نیستند که یکی مانع انجام دیگری بشه. میدونم که درسهای رشته پزشکی سنگین اند و نیاز به تلاش و تمرکز بالایی برای کسب موفقیت دارند. اما همانطور که در کامنتتون اشاره کردید این آگاهی ها سبب آسان شدنتان برای آسانی ها می شود و می تواند تمایز بزرگی را در شما نسبت به سایر همکلاسی هاتون بوجود بیاورد. پس به قول استاد ارزش وقت گذاشتن دارد. و خودتون هم به زیبایی اشاره کردید که کارکردن رو خودتون از هر کار دیگه ای مهم تره حتی از درس خوندن و این تفکر زیباتون واقعآ جای تحسین دارد. قطعا با این دیدگاه زیبا هدایت می شوید به نعمت ها و ثروت های بیشتر زیرا قانون بدون تغییر خداوند همینست.
از اینکه انتخاب شده اید برای هدایت خداوند به خودتون تردیدی راه ندهید. همه کسانی که در این سایت الهی هستند و دارند رو خودشون کار می کنند، هدایت یافتگان پروردگار بخشنده و مهربان هستند. زیرا هیچ اتفاقی در این جهان اتفاقی نیست و نخواهد بود.
برایتان از خداوند وهاب سلامتی و سعادت و ثروت و خوشبختی آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق
سلام و درود خداوند بروی ماه فهیمه عزیز
والا خواهر من بی تقصیرم! استاد گازشو گرفته ما دستمون ترک ماشینشه هی داریم دنبالش می دویم گاهی هم کشیده میشیم رو جاده خخخ
چه جالب که شما هم احساس منو داشتید خدایی خیلی حس هام دقیق شدن و امروز نشونه هاشو دیدیم که کامنت ها چند بار در روز و زود به زود منتشر شد و دوره جدید اومد روی سایت.
فریبا جان! نه ببخشید فهیمه جان خخخ امیدوارم همراه همسر دلبند و نازنینتان از زیبائی های بی نظیر خداوند سیراب بشید و بیاید و برای ما تعریف کنین و ما لذتشو ببریم.و قطعآ نگاه زیبابین شما ، شما را هدایت خواهد کرد به تجربه این زیبائی ها.
فهیمه عزیز ممنونم از همراهی همیشگیتون و کامنت زیبایی که نوشتید و لطف و محبت سخاوتمندانه تان. سلامت باشید و شاداب و سعادتمند و ثروتمند .یا حق
سلام و درود خداوند بر خدیجه عزیزم
کامنتتو که خوندم خیلی تحسینت کردم هم بابت درکت از قوانین و هم اینکه چقدر رشد کردید و زیبا می نویسید.دوست داشتم برایت بنویسم ولی فرصت نشد و این فرکانسم خدا رو شکر بوسیله شما پاسخ داده شد و ازین بابت ازتون ممنونم.
خیلی خوشحالم کردید وقتی از نتایج و اتفاقات خوب و تجربیات زیبات خبر دادی و خداوند رو ازین بابت شاکر و سپاسگزارم.
ممنونم رفیق که رفیق نیمه راه نبودی و به تعهدتون عمل کردید و این باارزشترین ارزش و ویژگی شخصیتی است که در خودتون ساختین و تقویتش کردین و این تعهد زمینه ساز هر موفقیت و پیشرفتی در زندگیتان خواهد بود. راجع به قانون دوره سلامتی من احساسم اینست که این دوره تاثیرش در خانمها از لحاظ سلامتی بیشتر خواهد بود چون خیلی از بیماریهای خود ایمنی بیشتر در خانمها شایع است تا در آقایون و اینکه پوستو شفاف و روشن میکنه مثل مریم جان ولی مهمترین حسنش که من به همین دلیل سراغ این دوره رفتم انرژی بالایی است که با اجرای این دوره کسب می کنید و خواب آرام و راحت. قطعآ در زمان مناسب به این دوره هم هدایت می شید و نشانه ها و الهامات خداوند را برایش دریافت خواهی کرد.
ممنونم از اینکه برایم نوشتید و سبب شدید احساسم از خواندن کامنتتون رو با شما به اشتراک بگذارم. قطعآ در این مسیر زیبا شاهد موفقیت ها و نعمت ها و ثروت های بیشترت خواهیم بود.در پناه حق دوست عزیز
سلام و درود خداوند بر بانو حکمتیان عزیز
وقتی از محله های قدیمی و کوچه خیابان های یزد گفتی ناخودآگاه یاد دوست فرزانه جناب آقای دکتر محمد حسین پاپلی یزدی افتادم که اهل یزد هستند و یکی از سرمایه های کشورمان، نمی دانم ایشان را می شناسید یا نه ولی ایشان یک رمان سه چهار جلدی دارند با عنوان شازده حمام که وقایع و اتفاقات فرهنگی اجتماعی سالهای 1340 و پنجاه رو در آن به زیبایی نوشته اند و درسها و پندهای بسیاری دارد . و من در سمیناری در ایلام با ایشون آشنا و دوست شدم و رمان ایشان منو ترغیب کرد به یزد سفر کنم و یکی از بهترین سفرهای عمرم را در یزد داشتم.البته ما در اردکان مستقر بودیم و هر روز یک قسمتی از این استان زیبا رو می گشتیم از جمله خود شهر یزد و کویرش.کامنتت منو کجا برد خخخ با اینکه خانم فهیمه زارع هم همشهری شماست و خیلی برای هم کامنت نوشته ایم ولی هیچ وقت چنین چیزی یادم نبود و این کوچه و محله ذهن منو یاد اون بزرگوار انداخت که برایشان سلامتی و طول عمر از خداوند بخشنده خواستارم .
توصیه میکنم اگه این رمان رو نخوندین برای آشنایی با بافت قدیمی یزد و محله های آن این رمان و بخونید که قطعا برای شما لذت بخش تر است، برگردیم به کامنتتون،امان از ذهن بیقراررر
خوشحالم که هدایت شدید به این سایت الهی. واقعا واژه هدایت کلمه مناسبی برای بودن در این سایت است زیرا هر کسی این لیاقت و شایستگی را پیدا نمی کند مه عضور این سایت باشد و به آموزه های آن دسترسی داشته باشد.
خواهر عزیزم منیژه عزیز خوشحالم که در کنار هم در این بهشت خداوند هستیم و چه قشنگ یادی هم از بقیه دوستان کردید، در مورد سید علی جان یه کامنت تو دوره احساس لیاقت گذاشته بود و اشاره کرده بود که هنوز در سفر است و جاهای مختلف را دارد تجربه می کند و فک کنم در گرجستان بودند.
ممنونم از کامنتتون ، ممنونم از نگاه زیبابینتون،راستی صبحتون بخیرررر! صبحتون قشنگ !
برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و سعادن و ثروت آرزو میکنم دوست عزیز یا حق
سلام و درود خداوند بر فرشته مهربانش پاکیزه عزیز
دیشب قبل از خوابیدن حرف تو پیش کشیده شد در منزل ما و امروز صبح به محض اینکه از خواب بیدار شدم بار دیگر هدایت شدم به کامنت تو!
دیشب داشتم هنگام خواب با دخترم عشق بازی می کردم و بغلم گرفته بودمش و میبوسیدم و نوازشش می کردم و باهاش حرف میزدم و بهش میگفتم میدونی چقدر دوست دارم؟ میدونی میبینمت یاد خدا میفتم و خدا رو بابت داشتنش شکر گزارم؟ که ازم پرسید مگه خدا رو میبینی؟ گفته آره چرا نتونم ببینم دخترم؟ وقتی برام میخندی خدا رو میبینم! وقتی موهاتو نوازش میکنم مو هاتو میبینم! وقتی صداتو میشنوم خدا رو میبینم (و الان که دارم اینا رو تایپ میکنم اذان صبح به گوشم می رسد؛ اینم تائید خدا!) وقتی صورت ماهتو میبینم خدا رو میبینم! و بعدش بهم گفت آره من خدا رو تو دلم می بینم و حسش میکنم. بعدش بهم گفت من قندول بابامم! منم (با اینکه از تعجب دهانم باز شده بود به روی خودم نیا وردم که چجور شما و حرفاتونو بخاطر سپرده) بهش گفتم آره تو قندول بابایی؛ پاکیزه بهترین اسمو روت گذاشته و منم ازین به بعد بهت میگم قندول بابا و بعدش بهم گفت اون دوستتون رو من خیلی دوسش دارم و عاشقشم. گفتم اون فرشته خداست منم دوسش دارم و عاشقشم!
و الان صبح هدایت شدم به کامنتت و اشکهایم جاری شد! با خودم گفتم خدایا چه عبادتی زیباتر از خواندن این کامنت در این اول صبحی! و چقدرررر حال دلم خووووبه!
نوشته بودی خدایاااا همه بنده های عاشقت که اینجا حضور دارند همه ما را هدایت کن همه ما را بغل کن همه ما را به جا های زیبا هدایت کن که بیشتر برای مان خوش بگذرد زنده گی عالی را تجربه کنیم و تو از چشم های قشنگ ما به جهانت نگاه کنی خدایا خودت درجه بلند و عالی در دنیا و اخرت نصیب مان کن
گفتم خدایا این بنده بهشتی ات چه قدر دل بزرگی داره که اول برای بقیه دعا میکنه بعد خودش!
چقدررررر راحت با خدا حرف میزنه؟ چقدررررر قشنگ راز و نیااااز میکنه و اینها همش از نوریست که تو بر این دل تابانده ای! همش از عنایتی است که تو به این فرشته ات داشته ای.
باااااور کن هر کسی نمی تواند با خدا حرف بزند! بااااور کن هر کسی نمی تواند لایق گفتگو با خدا باشد! بااااور کن این جملات که بر زبان میاوری را یکیشونو من نمیتونم بگم! هر کسی توانش رونداره! هر کسی این در برویش گشوده نشده! و گفتم خدایا اگر من همین حرفهای پاکیزه ات را در این وقت صبح تکرار کنم و بخوانم برایم از هزاران رکعت نماز بهتر است!
کدام عبادتی می تواند وجود تو را در من فریاد بزند و اشکهایم را جاری کند؟ مگر عبادت به دولا و خم شدن و سجده کردن است! مگر عبادت به تکرار یکسری جملات است که لق لقه دهانمان شده و نمی فهمیم حتی چه می گوئیم. بقول سعیده عزیز نماز من همین غار حراست! نماز من خواندن همین جملات فرشته هایت است. این حرفایی که با خدا گفتی پاکیزه جان برای من از هزاران مناجات و دعای سفارش شده برای ارتباط با خدا بهتر است! اصلا من آن جملات و نمی فهمم! ولی این جملات تو را لمس میکنم! اینها مناجات واقعین که منو به خدا و انرژی بی پایانش متصل می کنند! چه باک بگویند مناجات نامه انبیاء را رها کرده ام و مناجات نامه پاکیزه را میخوانم؟! مگر هدف ارتباط با خدا نیست. من خدا را در این حرفها میبینم و لمس میکنم.
رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا (آیه 9 سوره المزمل)
صاحب اختیار مشرق و مغرب نیست معبودی جز الله اورا کارساز و نگهبان خود بگیر
مَن کانَ فی هذِه اَعمی فَهُو فی الاخره اَعمی. قرآن_اسراءآیۀ72
هر کس در این جهان نابینا باشد در جهان دیگر نیز نابینا خواهد بود.
سعدی
هر که امروز نبیند به جهان طلعت دوست
غالب آن است که فرداش نباشد دیدار
شاید اگر بنشینم و تمام طول روز به این دو آیه و شعر زیبا فکر کنم به جرات می گویم باز هم کم است.هر کدام ازین جملات خودش کتابی است!
وقتی خدا می گوید هر کس در این جهان نابینا باشد، در جهان دیگر نیز نابینا خواهد بود. تو بخوان هر کس در این جهان ثروتمند باشد در جهان دیگر نیز ثروتمند خواهد بود.؛هر کس در این جهان زندگیش خوب باشد در جهان دیگر نیز زندگیش خوب خواهد بود.هر کس در این جهان حالش خوب باشد در جهان دیگر نیز حالش خوب خواهد بود؛هر کس در این جهان خوب زندگی کرده باشد در جهان دیگر نیز خوب زندگی خواهد کرد و …
میدانم کوچکی و بزرگی برای ما هست برای خدا نیست! چقدرررر زیبا گفتی! چقدر این جملات عمیق و توحیدین! فقط میتوانم تحسینت کنم و از خداوند سپاسگزاری کنم برای این فرشته نازنینش. میدانم به زیبایی تو قادر به سخن گفتن با خداوند نیستم اما از رب العالمین میخواهم وجود مبارکت، وجود متعالیت را متعالی تر کند و فاصله ای نگذارد بین آنچه در دل داری با آنچه در زندگیت داری! خداااایاااااشکرررررررت خداااایااااا بی نهایت شکرررررررت که روز مرا با این مناجات صبج گاهی ساختی. در پناه حق بنده بی نظیر خدااااا
سلام و درود خداوند بر خواهر عزیزم بانو حکیمیان
درگذشت پدر عزیز و بزرگوارتون رو تسلیت میگم بهتون و آرزو میکنم خداوند به شما صبر عطا نماید. خدا رو شکر که عضو این سایت الهی هستید و دیدگاهتون نسبت به مرگ با باورهای عامه مردم تفاوت دارد و این سبب می شود احساس خیلی بهتری نسبت به این اتفاق به ظاهر ناگوار داشته باشید. ممنونم که وقت گذاشتید و با اینکه در شرایط معمولی ای نبودید پاسخ من را دادید. مطمئنم خداوند به درخواست های ما پاسخ داده است و عزیزانم را در زمان و مکان مناسب ملاقات خواهم کرد. برایتان در این مسیر زیبا سلامتی و بهروزی و سعادت آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
سلام و درود خداوند بر بانو آیسان عزیز
اول از همه تبریک میگم بهتون بابت اسم زیبایی که دارید. راستش نمی دونستم معنی اسمتون چیه و اینکه آقا هستین یا خانم!
اسمتون رو که سرچ کردم نوشته بود آیسان نامی جذاب و زیبا با ریشه ترکی و فارسی که به معنای مثل ماه، همانند ماه است. و هدایتتان به این فایل هم نشان دهنده اینست که درونتان هم مثل اسمتان زیباست.
یه تبریک دیگه هم بهتون بگم بابت اینکه در حال تحصیل در بالاترین سطوح علمی هستید و همزمان در حال تحصیل در این مکتب الهی و در بهترین دانشگاه و نزد بهترین استاد. زیرا ترکیب این دو دانش واقعآ برای تعالی خودتان و کمک به جامعه غوغا می کند.
شما به همراه خانم صادقی دومین بانویی هستین در این سایت که در رشته پزشکی مشغول تحصیل هستید و من افتخار آشنایی باهاتون رو دارم. وقتی تو کامنتتون نوشته بودید که من مسئولیتش رو می‌پذیرم واقعا کیف کردم و متوجه شدم که در چه فرکانس خوبی هستین.
خدا رو شکر آموزش های استاد؛ آموزش بهتر زندگی کردنه و مثل سالاد کنار غذا می مونه که به خوشمزگی و هضم بهتر و لذت بیشتر ما از غذا (زندگی) کمک میکنه. لذا اینها مقوله ها و موضوعات مجزایی نیستند که یکی مانع انجام دیگری بشه. میدونم که درسهای رشته پزشکی سنگین اند و نیاز به تلاش و تمرکز بالایی برای کسب موفقیت دارند. اما همانطور که در کامنتتون اشاره کردید این آگاهی ها سبب آسان شدنتان برای آسانی ها می شود و می تواند تمایز بزرگی را در شما نسبت به سایر همکلاسی هاتون بوجود بیاورد. پس به قول استاد ارزش وقت گذاشتن دارد. و خودتون هم به زیبایی اشاره کردید که کارکردن رو خودتون از هر کار دیگه ای مهم تره حتی از درس خوندن و این تفکر زیباتون واقعآ جای تحسین دارد. قطعا با این دیدگاه زیبا هدایت می شوید به نعمت ها و ثروت های بیشتر زیرا قانون بدون تغییر خداوند همینست.
از اینکه انتخاب شده اید برای هدایت خداوند به خودتون تردیدی راه ندهید. همه کسانی که در این سایت الهی هستند و دارند رو خودشون کار می کنند، هدایت یافتگان پروردگار بخشنده و مهربان هستند. زیرا هیچ اتفاقی در این جهان اتفاقی نیست و نخواهد بود.
برایتان از خداوند وهاب سلامتی و سعادت و ثروت و خوشبختی آرزو میکنم دوست عزیز. یا حق