سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 219 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

با درود و احترام

به درستی که قسمتهای سریال سفر به دور امریکا خودش به تنهایی میشه واحدهای عملی دانشگاه علوم تحقیقاتی عباسمنش.

استاد توحیدی عزیزم واقعا ازتون سپاسگزارم

قدردان شما هستم همیشه… .

چه درسهای خوبی میشه از این قسمت گرفت…!!!

قبل از هر چیز از خانم شایسته ی عزیزم سپاسگزارم که در هر شرایطی دوربین به دست آماده ی ثبت زیبایی ها و به اشتراک گذاشتنشون با ما هستن.

وقتی اون 2 آقا رو دیدم که با سختی داشتن از اون کوه بالا میرفتن و استاد بهشون گفتن: مسیر سختی رو انتخاب کرده اید و اون آقا جواب داد: بهتره بگیم مسیر احمقانه… واقعا به صورت عملی بهم نشون داد که مسیر موفقیت و رسیدن به نتیجه هم میتونه هموار و لذت بخش باشه هم میتونه سخت و طاقت فرسا… همه اش بستگی به این داره که تو کدوم مسیر رو انتخاب می کنی؟ و در دید وسیع تر، در واقع انتخاب مسیر و اینکه چه راههایی برای رسیدن به هدف برات نمایان میشه و به ذهنت میرسه بستگی به این داره که باورت چیه؟ آیا باور داری میشه به آسونی به هدفت برسی یا برای رسیدن به هدفت باید پدرت دربیاد و خیلی تلاش کنی؟؟؟

استاد و خانم شایسته دقیقا به همون جایی رفتند که اون 2بزرگوار میخواستن بروند اما از 2 مسیر متفاوت، استاد و خانم شایسته به راحتی از مسیر مشخص شده رفتند، هم از مسیر لذت بردند هم تونستن برای ما فیلم بگیرند و هم انرژی و وقت کمتری مصرف کردند برای رسیدن به قله ولی اون 2 مرد، به سختی با صرف انرژی بیشتر و حتی میشه گفت خطر بیشتر(خطر افتادن) و طبیعیه که از اون مسیر سنگلاخ نمیشه دوربین به دست بالا رفت و زیبایی های مسیر رو ثبت کرد و به اشتراک گذاشت…

و این نکته در ذهن من تداعی شد که مسیر رسیدن به موفقیت میشه خیلی راحت باشه و میشه به راحتی نفس کشیدن آدم به نتیجه ی دلخواهش برسه و چقدر خوبه این باور ! و از خدا خواستم منو و همه ی شما عزیزان رو همواره هدایت کنه به مسیرهای هموار و زیبا تا رسیدن به مقصودمون که نه تنها راحت برسیم بلکه کلی هم از مسیر لذت ببریم… آمین یا رب العالمین

یه درس دیگه که گرفتم از اون نقاشان با ذوقی بود که کنار دریاچه بساط نقاشیشون رو پهن کرده و هر کس داشت اون چیزی رو که میدید به تصویر می کشید و از نوع و سبک هر کدوم میشد، زاویه دیدشون رو فهمید … در واقع این نشون میده که هر فرد بسته به زاویه ی دیدش دنیا رو متفاوت از اطرافیانش میبینه و دنیای 2 نفر میتونه کاملا متفاوت از هم باشه حتی اگه هر دو به هم خیلی نزدیک باشن یا حتی اگه هر دو به یک نقطه نگاه کنند!!! درست مثل 2نفر که به یک پنجره نگاه می کنند یکی کثیفی شیشه ی پنجره رو میبینه و دیگری منظره ی زیبای پشت شیشه رو و خیلی راحت میشه حدس زد از طرف هرکدام چه فرکانسی داره به جهان ارسال میشه و هر کدام چطور دارن نتیجه ی نگاهشون و فرکانسی که میفرستند رو در قالب آدمها، شرایط و اتفاقات می بینند…

و این رو هم میشه فهمید که وقتی از یک اتفاقِ به ظاهر ناخوشایند ناراحت میشیم، کافیه زاویه ی دیدمون رو عوض کنیم تا به احساس کمی بهتر برسیم و این کار رو باید آگاهانه انجام بدیم و انقدر آگاهانه تمرین کنیم تا در ضمیر ناخودآگاهمون نقش ببنده و تبدیل بشه به عادت.

اون نقاشان با ذوق هر کدوم نگاه خودشونو داشتن ثبت می کردن ولی اثر هنری همه شون بی نظیر و بسیار ارزشمند بود و اینکه هر کدام داشتن از کاری که انجام میدادن لذت میبردن و فان بود واسشون پس در نتیجه دنیا لذت و فان بیشتری براشون به ارمغان میاره و نکته ی دیگه اینکه سن کمی هم نداشتن و این واقعا قابل تحسینه که وقتی سنشون بالا میره نمیگن از ما که گذشت دیگه و عمرشون رو به بطالت نمیگذرونن و بدون توجه به سن و سال و شرایط، اون کاری که دوست دارن رو انجام میدن… درود بر چنین انسانهایی که برای خودشون انقدر ارزش قائلند که از عمرشون نهایت استفاده رو میبرند…و این خودش از احساس لیاقت میاد و اعتماد به نفس بالا که احساس می کنند میتونند و انجامش میدهند، هم اثر هنری خلق می کنند هم لذت میبرند از کاری که انجام میدهند و هم میتونند درآمد کسب کنند از این راه، هم میتونند هدیه های قشنگ به اطرافیانشون بدهند و مهم تر اینکه در اون لحظه ی کشیدنِ نقاشی، تمام توجهشون به زیباییِ اون منظره ای هست که می بینند و این دقیقا تمرینِ عملیِ تمرکز بر نکات مثبت هست. :)

نکته ی قابل تقدیر دیگه، اقدام خانم شایسته ی عزیز است که با اینکه مشغول تدوین و کارهای سایت بودند وقتی متوجه ی عروس و داماد در حال عکاسی شدند کارشون رو زمین گذاشتن و فوری دروبین به دست رفتن برای شکار و ثبت لحظه های زیبا.

مراسم عروسی ساده و قشنگ…

لباس عروس ساده و قشنگ…

آرایش عروس ساده و قشنگ…

کلا فکر می کنم مردمان این سرزمین همه چیز را ساده می گیرند و در سادگیشون یک لطافت روح نهفته است بدون چشم و هم چشمی و ….

و اینکه عروس خانم کفش اسپرت به پا کرده بود خودش نشون میده چقدر برای راحتی خودش ارزش قائله و چقدر همه چیزو برای خودش راحت و ساده کرده و داره بیشتر لذت میبره بدون توجه به حرف مردم، بدون توجه به مد و …

اون صحنه هم که پرنده ها با احساس امنیت کامل کنار دریاچه داشتن حمام آفتاب میگرفتند رو هم خیلی دوست داشتم .

زیبایی دریاچه ی محصور شده میان کوهها و رنگ زیبای دریاچه که انعکاس آبی آسمان بود واقعا توصیف ناپذیره و نشون دهنده ی اینه که وقتی خدا دست به کار نقاشی میشه بهترین اثر هنری خلق میشه و فقط میشه گفت: تبارک الله و احسن الخالقین

خدایا از تو برای تمام این زیبایی ها سپاسگزارم

از تو سپاسگزارم که دیدن این مناظر زیبا را سهم نگاهمان کردی.

استاد متشکرم. خانم شایسته متشکرم.

به خدا می سپارمتون.