دیدگاه زیبا و تأثیرگذار الهه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
استاد عزیزم مریم جانم چقدر ازتون ممنونم که این همه مدت ما رو همراه خودتون ب زیبایی های کلورادو بردین و تمام تمرکزمون روی نکات مثبت سفر و زیبایی های طبیعت بود و ترکیب جادوییش با دوره احساس لیاقت اصلا پاییز منو ساخته. واقعا کجا میتونیم همچین سفرنامه ای پیدا کنیم که تمامِ تمامِ تمامش تمرکز بر زیبایی ها و شکرگزاری و هدایت باشه؟!
چقدر خداوند رو سپاسگزارم که منو ب این مسیر راست هدایت کرد. مصداقِ بارزِ مسیر کسانی که بهشون نعمت داده. از درون بچه ممنونم که زیبایی های این بهشت رو از دید پرنده بهمون نشون داد.
استاد جونم مشغول شستن تراک کمپر هیولاست. چقدر این تراک کمپر جادوییه. چقدر دوست دارم لذت سفر باهاشو تجربه کنم. چقدر من رنگشو دوس دارم. استاد جونم و مریم مریم جونم، این تیکه ک داشتین ماشین رو میشستین، چقدر سرشار از حس سپاسگزاری و توحید بود. صحبتهایی که این قسمت کردین همش توحید بود. همش شکرگزاری بود. همش حال خوب بود. همش الگوی رابطه زیبا و هماهنگ و در صلح بود. همش همراهی و تفاهم و عشق واقعی بود. خدایا شکرت برای شنیدن این صحبتها.
استاد انقدر با لذت تراک کمپر رو میشورین که دلم خواست تجربش کنم. اونم تو همچین محیط طبیعی و جنگلی با شوینده های هیولا و فراوانی آب بدون نگرانی از کمبود. شیرجه زدن توی دریاچه آب شیرین چشمه رو دلم میخواد تجربش کنم. عاشقتونم که اینقدر توجهتون به زیبایی های مکان زندگیتونه و هیچوقت براتون تکراری نمیشه و همیشه ی همیشه دارین از ته دل صدق بالحسنی میکنید و هر بار در پاسخ این سیستم بی نقص سنیسره للیسری میشین. نوش جان و روحتون که بی نهایت لایقش هستید. باران رحمت که همیشه داره بر این بهشت زیبا میباره و همیشه نماد فراوانی رو جلوی چشمتون میاره و بازم سپاسگزاری و قدردانی و افزودن نعمتها.
استاد جونم چقدر با تمرکز فوتبال بازی می کنید. واقعا چقدر خوبه که یه کاری رو انقدر با تمرکز انجام بدین. این خودش یه نوع مدیتیشن و خالی کردن ذهن از 100 هزار رشته فکری در طول روز هست.
رابطه قشنگتون رو بی نهایت تحسین میکنم. میتونم فرکانس آرامشی که تو خونتون جاریه رو دریافت کنم..چه کِیفی داره در کنار کسی زندگی کنی که کاملا حرف همو میفهمید و با هم همفکر و همراه و هم عقیده اید. دو نفر که اول عشق ب خود و صلح درونی رو در خودشون دارن و از لبریز عشق درونشون ب هم میبخشن و این یعنی رابطه سالم و پر از صلح و عشق واقعی. این جنس از رابط رو برای خودم و تمام دوستان سایت چه مجرد و چه متاهل آرزومندم و بی صبرانه و با عشق منتظر سفرنامه پاییزیتون میمونم.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229548MB29 دقیقه
مریم جونم
چقد حرف قشنگی زدی که گفتی “خدایا این سفر مال توئه”
چقدر بار از روی دوشم برداشتی چقد ادب بهم یاد دادی
بله خدایا سفر مال توئه خواب مال توئه بیداری مال توئه جزء جزء زندگیم مال توئه
یاد این عبارت قدیماافتادم که اعتقاد داشتن وقتی یک معجزه ایی برای کسی پیش میاد میگفتن ببین این پاداش کدوم کار خوبش بوده
و احساس میکنم این روشنی که تو قلبم افتاد از روکردن دیشبم به خدا و پشت کردنم به خلق ضعیف خدا بود
از این به بعد به قشنگی شما با خدا صحبت میکنم بهمین رهایی
بنظرم غیر از ازادی مکانی و مالی و زمانی، یک ازادی دیکه هم هست که بهش رسیدم و اون آزادی روح هست
روحم از زیر بار مسئولیت سنگین مالک بودن اومد بیرون من به آزادی روحی رسیدم
واقعا “مالک” بودن فقط در برازنده ی خدا ست برازنده ی فرمانروای هستی
کاش جایگاه خودمون رو توی این هستی بدونیم و لذت ببریم و لذت ببریم
سلام استاد جونم سلام مریم عشق
سلام به خانواده ی گلم
استاد من از دیدن این فایل نشستم به گریه کردن
یــــــــــــــــــــــــــــــــــک ماه سفر بودی، یک ماه لذت بردی، یک ماه از خدا درخواست داشتی، بعد اومدی گفتی خدایا بارون بفرست من میخوام تو حالت بارونی شناااااا کنم!!!!؟؟؟
میدونی چی توی ذهنم پخش شد؟؟؟ واااای چقد زشت!؟ “خجالت “بکش مرد. یعنی شما از درخواست هات باید خجالت میکشیدی، خواسته ی زیاد در نظر من پررویی بود.
من مدتها بود تمرینات درخواستم رو انجام نمیدادم چون خسته شده بودم از خواسته های کوچیک و قلبم هم با خواسته های بزرگم نبود خودم رو لایق نمیدیدم
و خدا رو هم به این حالت میدیدم که بسه خجالت بکش(بنطرم بدلیل زندگی کودکیم و محرومیتم بود)
گریه کردم از این حجم از پاسخگو بودن خدا، از این حجم پتانسیلی که دنیا داره واسه جواب دادن به خواسته هامون از این حجم لیاقتی که ادم میتونه داشته باشه، از این حجم احساس لیاقتی که ادم میتونه در خودش بیدار کنه
دیشب دست کشیدم از یک مخلوق ضعیف و گفتم نمیخوام دیگه اون زندگی رو ادامه بدم من خدای خودم رو دارم من خدا رو که دیدم دیگه نخواستم به کمترش رضایت بدم
و امروز هدایت شدم به این فایل و خدا بود که با من حرف میزد و عشق خدا بود که توی قلبم میریخت
خدا اینقدر اجابت کننده بود و من بهش پشت کرده بودم!!!!!؟؟؟؟ خدا اینقدر منتظره بخوام تا با عشق اجابت کنه واسم انوقت من اینقدر برای کمترین خواسته هام خودم رو کوچیک خلق ضعیف کرده بودم
چکار کردی با من
احساس میکنم خدا هم داره با من گریه میکنه، میگه اره دیوونه همینقدر من عاشقم به تو، اره همینقدر من منتظرم تو رو کنی به من
نمیتونم کامل کنم