https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-13 20:51:402023-11-26 04:45:17سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229
388نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
اول فیلم که دوربین ازخانه دورمیشدنمیدونم چراحس عجیبی داشتم،الان میفهمم چرابه اینجامیگین پرادایس واقعاخودِبهشته،الان میفهمم چرااستادپیچک هاودرختچه هارو قطع ومحیطوپاکسازی میکنه،اینجاباقطع کردن تموم نمیشه چقدررررسرسبزه الله اکبراین همه عظمت وزیبایی وفراوانی…
جریان ازاین قراره که من تمام علائم یه مریضی رو داشتم وخیلی نگران بودم همسرم گف برو دکتر یه چکاپ کامل انجام بده راستش نگران شدم تودلم گفتم خدایاخودموسپردم به خودت
رفتم یه سری آزمایشات وسونوگرافی ودکترهای مختلف….
توهرمرحله که نتایج ازمایشات میومد قلبم تندتندمیزد که نتیجه قراره چی بشه ووقتی دکترمیگفت عالیه نتایج ،شماهیچیت نیس لبریزارحسِ شکرگذاری میشدم تااینکه رسیدم به مرحله اخرونتیجه سونوگرافی که دیگه تیرِاخربودوازشنیدن نتیجه این یکی شدیدامضطرب ونگران بودم بعدِ معاینه واینا گف سالمی همه چی اوکیه،
ازمطب دراومدم وسط خیابون میخواستم سجده شکربرم،خدایاشکرتتتتتتتت اخه چطوری؟؟؟تمام علائم مریضی رو داشتم قبل ازمایش اینا به هردکتری میرفتم میگفتن احتمالامریضی ولی ازنتیجه ازمایشات خودشونم شگفت زده شده بودن
دوباره خدابه درخواستم پاسخ مثبت داده بودخدایاشکرت ولی خب یکم نیازبه استراحت جسمی وروحی داشتم قرارهم بودفردا صب که چهارشنبه بود بریم شهرِ دیگه که وقت دکترمادرشوهرم بود…
اصلا پای رفتن نداشتم،به همسرم هرچقدگفتم اجازه بده اینبارمن نیام اذیت میشم نیازدارم باخودم تنهاباشم قانع نشدگفتم یه حسی میگه نریم قبول نکردگف میریم وتوهم بایدبیای نمیشع که تنهام بذاری
برخلافِ میلم رفتم همینکه رسیدیم اون شهرومادرشوهرم اینارفتن مطب چنددیقه نشده برگشتن گفتن ازاقوام دکترفوت شدن امروزوفردا که چهارشنبه پتجشنبس نمیان جمعه هم تعطیله موندشنبه…
وخداچقدراحت همه چیوبهمون میگه ولی اطرافیان وگاهاخودِ ماجدیش نمیگیریم…
درطول این یکی دو روز که اون شهرمونده بودیم یه اتفاقایی افتادوناخواسته تضادهایی بوجوداومدکه حالم خیلی خیلی گرفته شدکنترل مغزم ازدستم خارج شدوبهم ریختم
جاداره داخل پرانتربگم 2سال بودیه پیج کاری داشتم زمان وانرژی زیادی هم میذاشتم که بازخوردِ جالبی نداش نهااایتاااا 15تالایک،فوقش هم 50 تاویو داشت پست هام که بعدشم باگ خورداینستا کلاپیجمو پاک کردودسترسیم کاملاقطع شدهزینه کردم باهرسختی برگردوندم که فالوورامو ازدست ندم فالورامم تقریبا300نفر، هرمدل فعالیت میکردم این ارقام بیشترازاین نمیشد که ازطرفی پیجمم پاک شدبعدشم فیلترینگ….
نورُعلی نور شد تقریبا دیگه هیچ فعالیتی نداشتم
بالاخره باهزینه برگردوندم جالبه کسی که پیجموبرگردوند بعدِگرفتن هزینه گف این پیج دیگه به دردنمیخوره یه پیجِ مرده شده
باچندتاازاساتیددیگه هم که ازاینستاسررشته داشتن پرسیدم گفتن پاک کن یکی دیگع بزن خیلی سختمممم بود اینهمه زحمت کشیدم تازه شده این…
اینوپاک کنم ازصفربسازم؟
همینجوری مونده بود منم چندباری خواستم پاک کنم انگاریکی تودلم میگف فعلا دست نگه دار….
مردد بودم چیکارکنم ازطرفی حرفای اساتیداینستا که میگفتن ازالگوریتم خارج شده وپیج مرده وازطرفی هم مدام حرف اقای سیدعلی خوشدل توذهنم تکرارمیشدکه الگوریتم من قلبمه نه چیزایی که بقیه میگن وتواینستاهس
میگفتم اخه چجوری قلب الگوریتم میده این کجااون کجا!!!!
ومابین همه این زمزمه های ذهنی گفتم خدایاخودت یه گوشه پیجموبگیرمن کلافه شدم ازافکارِ خودم دیگه نمیدونم چی درستع چی غلط
که اون روزی که حالم بخاطریه تضادی بهم خورده بود،اصلاااحوصله هیچیونداشتم غمِ عجیبی رو دلم سنگینی میکردمیدونستم فرکانس مخرب میفرستم به جهان هسدی اما نمیدونستم چطوری بایدتواین شرایط که توجاده بودیم وشرایط مساعدنبودبراقدم زدن وهواخوری و….خودمو آروم کنم
فقط یادمه اینوگفتم خدایاخودت کمکم کن اروم شم
میدونم دوسم داری ولی الان شدیدانیازدارم بهم یادآوری کنی یه نشونه میخام
توجاده بودیم داشتیم برگشتیم بارون اومدیه چن تاعکس گرفتم حالم بهترشدخدا یکی ازنشونه هاشو فرستاداخه من عاشق عکاسی وبارون وجاده ام
فک کن ترکیب این سه تاچی میشه ولی مغزم بقدری نجوامیکردنمیتونستم تمرکزکنم رو زیبایی ها
گالریموچک کردم ببینم چطوری شده عکسایی که گرفتم یهوهدایت شدم به فیلم چندثانیه ای که پارسال همین موقع ازلحظه بارش باران روشیشه ماشین گرفته بودم وهربار میخاستم پستش کنم انگار یکی توقلبم میگف الان نه هنوزوقتش نرسیده!
فیلمه حسش بقدرییییییی عالیهههه میلیون هاباردیدمش ولی بازم دیدنی به وجدمیام اون حالِ خوبه درمن متجلی میشه عاشقشممم
اینستارو بازکردم یکم بچرخم خواسم پرت بشه با یه نت داغون وفیلترشکنی که هی قطع میشد،
یهوانگاربهم گفته شداون فیلمی که پارسال گرفتی رو پست کن اونم تواین وضعیت
بدون فکرهمینجوری صرفابخاطرسرگرمی یه ریلزساختم( بااهنگ اروم اروم اومدبارون،شدیم عاشق زدیم بیرون….)که حسِ خوبه اون کلیپ رو هزاران برابرمیکرد…
خواستم پستش کنم یهواین ایده به ذهنم رسید اسم پیجمم تگ کنم همینکارو کردم بااینکه ذهنم شدیدانجوامیکردمگه چن نفرمیخان ببینن چه برسه کپی کنن که آبدیتو تگ کنی…
بدون ادیت بدون فیلتر بدونِ کپشن وهشتگ خاصی
فقط نوشتم بارون ینی نقطه چین تاخدا….برای خداپستش کردم برای مخاطب خاصم
که ابری بودهوای دلم وشرایط باریدن نداشتم
بعدش دیگه ندونستم پست شدنشد چون نتم کامل قطع شد
اومدیم خونه هی آلارم میومد روگوشیم توجه نمیکردم بازکردم دیدم آغاااااااااا چندهزارتااااااااشده این ریلرز چندیننننننن نفر پست واستوریش کردن وچون آیدی پیجمو نوشته بودم مجبورشدن تگ کنن پیجمو که باعث شده بیشتردیده بشه وفالورا هدایت شن به پیجم
چشام اشکی شدمیدونی به خدا گفتم یه نشونه که بهم یاداوری بشه دوسم داری واون اینجوری نشانه هارو فرستاد بهش گفتع بودم گوشه پیجمو بگیر ترکوندبا یه ریلزساده براش پست گذاشتم چجوری نگاش کردچجوری ویو ولایک وشِیروسیووکامنت وفالورآوردبرام...
حالامنم مث ابر بی اختیارمیباریدم ازلطف خدا
ازتوجهش به ریلزی که براش گذاشته بودم …
الان دوسه روزازپستم میگذره نزدیک 30هزارشده
کلی فالوور برام اومده
وقتی اینستارو بازکردم خودش بهم تبریک گفت که ادامه بده کارِ شماپسندیده اس باورت میشه؟همون اینستایی که پیجمو پاک کرده بودوکارایی نداش وهی بهم خطامیداد الان هی بهم میگه آلارم میده به پست گذاری ادامه بدم…
وقتی آمارو نشون میداد فک میکردم 3هزاره بعددیدم اینستاهی میگه تبریک پست شما به بیش ازاین رقم رسید دقت کردم دیدم نه بابا کجای کاری 30 هزارتاشده …باورش سخت بود نمیتونستم چیزیکه چشام میبینه رو باورکنم 30 هزارتا مگه میشه؟؟؟
الان شده این رقم وحتی الان که دارم اینوتایپ میکنم آلارمه که میاد ازلایک ها کامنت ها فالورهای جدید…
الان میفهمم سیدعلی خوشدل چرامیگف الگوریتم من قلبمه
جالبه اساتیدی که گفته بودن پاک کن پیجتوبه دردنمیخوره بادیدن این اتفاق متحیربودن که چجوری یهوترکیدریلزت وپیجت دوباره جون گرفت!
اونانمیدونستن خدای من خدای ناممکن های ممکن ها که جای خوددارد…
نمیدونستن که خدامرده هارم زنده میکنه زنده کردن پیج که چیزی نیس
یادِ وکیلی افتادم که استادوقتی میخاس مهاحرت کنه میگف آمریکا که اصلااااا بهش فکرهم نکن غولِ آخره عمرااااا نمیشه ولی شد
مدتهااااابود میخاستم پیجموپاکسازی کنم ویه فایل های اموزشی تهیه کرده بودم که چطوری فعالیت کنم تواین فضاوهمینجوری مونده بودن ودست ودلم به فعالیت نمیرفت نمیدونستم فعالیت بکنم نکنم،ولی بعدِ این اتفاق درکوتاه ترین زمان ممکن سریعاپیجوپاکسازی کردم واموزشهارو دیدم ونتایج بهترهم شد
حس میکردم خدامیگه استارتش بامن،جون دادنش بامن ادامه دادنش باتو…
الله یکتاخواستم بگم منم دوستت دارم
شکزکه بی هوا هوامو داری،حواست به من هس حتی وقتی من حواسم نیست…
راستش کامنت هایی که قبلامیذاشتم برای دیده شدن وگرفتن لایک بود
ولی وقتی روی خودم کارکردم،تمام تمرکزم رو خودم بود اینکه به جواب این سوال برسم ازکجا آمده ام آمدنم بهرِ چه بود؟
خیلی نتایج تغییرکردوهمه چی قشنگترشد
وقتی دنبالِ خداباشی بچسبی بهش همه میان دنبالِ تو دوس دارن باتوباشن وقتی توجهت به خداوزیبایی هاش باشه خداتوجه همه رو به توجلب میکنه
وقتی اینویادگرفتم که کامنت هایی که میذارم ردپایی باشه برای شناخت بیشترخودم رشدفردیم برای اینکه قانون تکاملم رو اینجاثبت کنم که هرجاذهنم نجواکرد برگردم به عقب ومرورکنم ازچه مسیری اومدم که کامنت قشنگ شماهاهمین کارو کرد
هرجایی که ردپای خداباشه دِلی باشه
مث آهنرباجذب میکنه همه قشنگی هاوخوبی هارو
کامنتت اتفاق خوبی رو برام یاداوری کردکه برای دوسه روزپیشه…
بخاطرزلزله پارسال وویرانی های که توشهرمون به بار آوردخونه ماهم رفت…وخداروشکر که رفت
خونه رو ازمون گرفت ولی یچیزایی بهمون داد که باعقل منطقی حداقل 5تا10سال بایدتقلامیکردیم بهشون برسیم ،همه ضررکردن مارشدمالی،شخصیتی،عاطفی،حالِ خوب و….داشتیم وخیلی چیزابه زندگیمون اضافه شدکه توکامنت های قبلی گفتم…
خلاصه ماهدایت شدیم به جایی که دور ازشهر زندگی میکنیم ومعمولا ماشین اینا این طرفها کم پیدامیشه
یه چندتاتاکسی داره که مسیرشون به مرکزِ شهره وتوساعت های خاصی هسدن بقیه ساعتها بخوای بری بیرون نمیتونی ماشین پیداکنی
سلام به استاد عزیز ،خانم شایسته و خانواده بینظیر و توحیدیم
Welcomeback استاد
انقدر از دیدن لحظه به لحظه این فایل لذت بردم
راستش دیشب میخواستم گزارش یه معجزه رو توی جلسه 5 قدم سوم براتون بنویسم ، ولی با دیدن این همه زیبایی و این حس فوق العاده که از دیدن این فایل ساده ولی پر از انرژی پیدا کردم که با خودم گفتم همینجا از معجزه ربت بگو که همه بدونن
اینم کپی پیست کامنتم
بنام خداوند مهربان
(( و اما بنعمت ربک فحدث))
سلام استاد عزیزم
دقایقی پیش شاهد برنامه ریزی معجزه وار ربم بودم و اومدم که اینجا بگم واقعا قانون جواب میده
و خداوند هنوزم ، هر روز درحال معجزه کردنه
و واقعا نمیدونم با چقدر پول میشد اونهمه همزمانی رو برنامه ریزی کرد
و اینه قدرت رب من
لا حول ولا قوه الا بالله
و اما داستان
نمیخوام درباره درست و غلط بودن اصلا قضیه صحبت کنم ، فقط در مورد معجزه ای که شاهدش بودم
همسر من چندسال پیش بیمار یک دکتر سرشناس بود ، یعنی نامبر وان در اون تخصص و از دکترهای بنام
خب چند سالی وقفه افتاد و اینطوری شد که اون دکتر دیگه هیچ بیمار جدیدی قبول نمیکرد و هرگز بجز کسانی که پیشش پرونده داشتند نوبت نمیداد و این اصلا غیر قابل بحث بود.و شماره پرونده ما هم منقضی شده بود برای چند سال پیشش نرفتن و راهی وجود نداشت با عقل انسانی!
حالا از اینجا برنامه ریزی خدا:
گواهینامه همسرم داشت منقضی میشد ، دکتر راهنمایی رانندگی ارجاع داد به کمیته پرشکی
و اونجا هم برای اون مود خاص ناباورانه ارجاع دادن به همین آقای دکتر دسترسی ناپذیر
بنابراین چون نامه وجود داشت ناگزیر شد همسرمو ببینه و از همین فرصت استفاده کرد و معاینه هم شد و دستور آزمایش براش داد و نامه برای یه دکتر فوق العاده دیگه
تا همینجا هم معجزه بود ولی اصل قضیه فراتره
ما رفتیم پیش دکتر دیگه ایشون فوق العاده عالی بودن ولی باز ارجاع دادن به دکتر خودمون
و ما بدون تعیین وقت رفتیم مطب
با یه احساسی که اصلا حالا مارو قبول میکنه یا نه
در مطب بسته بود و یه برگه ای پشت در زده بودن از فلان تاریخ تا فلان تاریخ مطب تعطیله
خب ما صبر کردیم تا اون زمان گذشت
دوباره بدون هماهنگی قبلی رفتیم مطب
این بار دوباره یه برگه زده بودن و ساعت کاری مطب رو تغییر داده بودن
میخواستیم برگردیم
همسرم دستگیره رو گرفت و باور نکردنی …. در باز بود
ما چه صحنه ای دیدیم
مطب کاملا در حال بازسازی بود
چند تا کارگر مشغول دکور کردن مطب بودن و منشی ها درحال جابجایی پرونده ها
مراجعی وجود نداشت
ولی بطرز باورنکردنی هیچ کسی از ورود ما ممانعتی نکرد
و بعدش کی از یکی از اتاق ها اومد بیرون
خود آقای دکتر دست نیافتنی(به عقل انسانی)
بطرز باور نکردنی ماروو پذیرفت و بصورت وی آی پی کار مارو انجام داد ، سیستمش درحال جابجایی بود از طریق موبایلش دارو رو ثبت کرد!!!
و من فقط میگفتم خدا خدا
این کار خداست
از اقای دکتر تشکر کردیم که تو اون وضعیت ما رو پذیرفت
ولی میدونستم و داشتم برنامه ریزی دیوانه کننده ربم رو می دیدم.
لا حول ولا قوه الا بالله
بقول استاد اونوقت که اون خانم فارسی زبان توی سفارت آمریکا در فرانسه کارهاشونو ردیف کرده بودن ، با چقدر پول و آشنا و رابطه و چی و چه و چه میشد یه همچین همزمانی رو ایجاد کرد
دکتری که دست نیافتنیه ، تو برنامه های تلویزیون شاید بتونی ببینیش ، منشی هایی که یه جواب دارن : نه . مطبی که از شلوغیش با خودم دفتر نکات کامنتا رو برده بودم بخونم تا مدت زمان انتظارو کار مفیدی کرده باشم ، و جالب اینجاست اینم بدونین بعد از رفتن ما در مطبو قفل کردن !!!
یعنی بعد از ورود ما هم قفلش کردن دیگه کسی نیاد
خددددا برای ما باز گذاشته بودش
معجزه ها وجود دارن
هر روز و هر روز
و این خداوند حقیقتا لایق ستایش و سجدست
و اگر اینجوری معجزه میکنه ، چرا در رسوندن من به آرزوهام چنان معجزاتی نکنه که از راه هایی که به عقل زمینی من نمیرسه ، مردم بگن اینا گنج پیدا کردن.
دوستان عزیزم
قانون عمل میکنه
احساس خوب=اتفاقات خوب
فقط سعی در ایمان آوردن=معجزات باورنکردنی در زندگی شما
فقط سعی در تغییر شخص خودتون = دیدن یه روی دیگه از این دنیایی که فکر میکردین مثل کف دست میشناسینش
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر
ممنونم استاد
شما فوق العاده اید
برای تمام دوستانم پک کامل کامل کامل سعادت در دنیا و آخرت رو از خداوند قادرم طلب میکنم
بنام خدای محقق کننده خواستههایم به زیبایی به آسانی و به عزت
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که من را هر قدم به سوی بهترینها هدایت میکند
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که من را با این خانواده بینظیر همراه کرد
خداوند را شاکر و سپاسگذارم که من را شایسته تماشای این زیبایی پر از آرامش پر از رحمت الهی خودش قرار داده است
چقدر این فایل زیبا و آموزنده برای امروز من لازم و ضروری بود
امروز که من راهی سفری کوتاه هستم
در این فایل باورهای شما برای من بهترین هدایت خداوند بود
ـــــــــ
خدایا شکرت که ما رو روی بالهای خودت میگذاری و به سفری میبری چند هزار کیلومتر آن طرفتر و با بهترین انسانهای الهی ات مواجه میکنی
زیباییهای جهانت را به ما نشان میدهی
آسانیها و راحتیها را در زمان مناسب و در مکان مناسب به ما نشان میدهی
خدایا شکرت که لحظه لحظه سفرمان در صحت و سلامت و شادی هستیم
تو هستی که در تمام سفرها پیشاپیش ما قدم برمیداری و ما جا پای تو میگذاریم
خداوندا امروز هم ما را در زمان مناسب و مکان مناسب به زیبایی الهی خودت قرار بده خدایا تو صاحب این سفر هستی تو خواستههای ما را میدانی تو علاقه ما را میدانی تو اهداف ما را میدانی ما را هدایت بکن به الهی ترین و بهترینها
خداوندا تو از ما به نیاز ما آگاهتری و ما به تو اعتماد میکنیم اعتماد میکنیم به اینکه هر وقت نیازی به وجود بیاید پاسخش هم خودت میدهی هیچ جای نگرانی نیست
وقتی که به تو اعتماد داشته باشیم هیچ جای دلواپسی نیست وقتی به تو اعتماد داشته باشیم اسودگی سراسر وجودمان را پرکرده است
وقتی به تو اعتماد داشته باشیم راهها باز میشوند، انسانها به خدمت ما در میآیند قدمهایمان را تو برمیداری
وقتی به تو اعتماد کنیم همه چیز راحتتر از آن چیزی که فکرش را کنیم انجام میشود
تو چیزی میبینی که ما نمیبینیم پس به تو اعتماد میکنم
در همسفری با شما در این خانواده زیبا آدم دیگری شدهام رشد کرده ام وارد مدارجدیدی شده ام خودم میدانم خودم میفهمم از تجربیاتم میفهمم از آنچه که در زندگیم در حال وقوع است میفهمم که در مدار دیگری قرار گرفتهام
از آزادیهایی که برایم پیش میآید ازرونق کسبوکارم و.مشتریان با کیفیتی که هر روز دارم
از پول و ثروت الهی که به آسانی در زندگیم جاری شده است و خیلی چیزهای دیگر
من هم در همسفری به شما یاد گرفتم که تمرکزم را بر روی اصل بگذارم در همسفری با شما یاد گرفتم که سبک شوم هر چیزی که مرا از هرچیزی که مرا از رسیدن به خواستههایم دور میکند سبک شوم
حواشی را کنار بگذارم و سبک شوم
من هم درونم سبک شده است باز هم میشود بهترش کرد باز هم باید بهبودش دهم و سبکتر از اینش کنم
آنقدر سبک که به پرواز درآیم من در همسفری با این آگاهیها درونم مانند تراکمپر شما باید سبک میشد و پاک میشد
یاد گرفتم تمرکزم را بر زیباییها بر آسانیها بر فراوانیها قرار دهم به لحظه لحظه زندگی عشق بورزم دوست دارم هنوز هم بهتر شود هنوز هم با کیفیتتر شود فکر میکنم از پس شکر تمام رویدادهای زیبای زندگیم بر نمیآیم و باید بیشتر و بیشتر از اینها شاکر باشم
سپاس از انسانهای نازنینی که خداوند در زندگیم قرار داده که با دعای خیرشان با رفتارشان با کلامشان من را بیشتر به سمت ایمان و اعتماد به خدا سوق میدهند
کسانی که برای من کلام خداوند شدند دستان خداوند شدند من لحظه به لحظه باید شکر بگویم باید خوشحال باشم از توجه خداوند به خودم خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم تو صاحب سفر من هستی تو صاحب سفر من و دخترم هستی تو خواستههای ما را میدانی تو علایق ما را میدانی تو اهداف ما را میدانی پس ما را به عزتمندانهترین زیباترین سادهترین راها هدایت کن
این فایل درس سپاس، درس اعتماد، درس آسان شدن برای آسانیهاست
خدایم را دوست دارم عاشقانه شما دو استاد نازنین را دوست دارم که با عشق تلاش برای رشد ما دارید
ـــــــ
سپاسگزارم که منظره زیبایی رو از این بهشت فوق العاده برای ما به نمایش میگذارید چقدر فراوانی چقدر ثروت چقدر نعمت هر لحظه از خودم میپرسم این انسان چه کرده واقعا چه کرده چطور بستر وجودیاش برای تجربه اینهمه زیبایی این همه سادگی این همه لطف و رحمت و برکت آماده شده است
خدایا شکرت واقعاً درک میکنم که چقدر میتواند درگیر شدن با این فایلها و هر روز درگیر سایت بودن و نوشتن و کامنت گذاشتن چقدر میتونه در بالا رفتن مدار انسان کمک کند
سلام ب استاد دوس داشتنی ام و مریم مهربانم! وسلام ب دوستای بهشتی ام..
استاد جانم رسیدن بخیر باشه همیشه ب سفر خوش خرم سلامت باشین، استاد جانم من چقدر لدت میبرم وقتی پرادایس وشما دو عزیز اونجا میبینم واقعا تیکه از بهشته از زندگی ساده توحیدیتون از رابطتون از طرز لباس پوشیدنتون اندام قشنگتون چهره دوس داشتنیتون ، خلاصه از همه رفتارتون لدت میبرم وسعی میکنم درزندگیم اجرا کنم واقعا بهم آرامش میدیداستاد جان روزی نمیشه ک من صداتو یا تصویرتونبینم تحسنتون نکنم استادجانم درسته کم کامنت مینویسم ولی تمام فایلای سفر ب دورآمریکا هرکدام چندبار نگاه میکردم لذت میبردم واقعا تو زندگیم تاثیرگذاشته بی نهایت ازتون ممنون بابت شما وسایت بی نظیرتون خدارو هزاران بارشکر میکنم ک خداوند ازطریق شما مارو ب این مسیر زیبا هدایت میکنه ، استاد جانم این سری سفرتون برای من خیلی درسا داشت ی سری مشکلات داشتم تاحدودی حل شدن ب امیدخدا از پیشرفتایی ک کردم از موفقیتام براتون ب زودی زود مینویسم …عاشقتونم ،بهشت نعمتاش گوارای وجودتون !!!
پس انسان باید به خوراک خود بنگرد, که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم, آنگاه زمین را با شکافتنى [لازم] شکافتیم, پس در آن دانه رویانیدیم, و انگور و سبزى, و زیتون و درخت خرما, و باغ هاى انبوه, و میوه و چراگاه
اما این قسمت که همش من داشتم در مورد فراوانی و دیدن زیبایی ها سپاسگذارم میکردم ، استاد دمت گرم دیگه با این صحنه های زیبایی که از قاب درون برا ما گرفتی ،چقدر فضای این پارادایس بهشتی و زیباست و چقدر همه چی فراوان هست ، سبزی درختان اینقدر زیبا بود که آدم به وج میاد از این عظمت خداوند …..
استاد این حرف های مریم جان بد جور به دلم من نشصت واقعا راست میگه همه جا همه چی فراوان هست ، فقط باید در مسیر فراوانی باشی ….
چقدر رنگ این تراکمپر زیباست و چقدر استاد داره با ذوق تمیزش میکنه ، آسا کریم سپاسگذارم ازت
اما آین دریاچه ی زیبا ، وقتی استاد پرید داخلش دقیقا حس اینو داشتم که من پریدم و چقدر سبک تو آب بودم ، واقعا از این زیبایی هر چه بگم کمه
چه باور های جالبی از این آموزش های استاد داریم یاد میگیریم ، و استاد من ، شما و این روند زندگی را الگو خودم قرار دادم ….
استاد خبر خوب اینه هر روز صبح من با این سریال زندگی خودمو شروع میکنم
سلام استاد عزیز خیلی تو این فایل کیف کردم و احساس سپاس گذاری تون به من و همسرم منتقل شد واقعا وقتی داشتین حرف میزدین به وضوح انرژی مثبتی که تو سپاسگذاریتون بود رو ما هم دریافت کردیم چه برسه به خدا، انشاله تو پرادایس بیشتر برامون صحبت کنین واقعا وقتی حرف میزنین من حس صداقت و انرژی رو ازتون میگیرم راستی از تراک کمپر تشکر کردین اما یادتون رفت از نینجا بابت کباب هایی که درست کرد تشکر کنین
سلام عزیزانم دوستان سایت و استاد و مریم شایسته بزرگوار
اولین باری که کسی رو میبینم
ماشین رو آنقدر عالی و دقیق میشوره آنقدر با حال و با عشق و آنقدر بابت هر لحظه شکر گذاری میکنه خدایا واقعا شکرت بابت این الگو الگویی که من دارم هر لحظه میسازم و یاد میگیرم باید ببینیم
خدا ما رو به مرحله بهتر هدایت میکنه به سفر بعدی بهتر جمله ایی که شنیده میشه از استاد….
چقدر اینجا جنسش شبیه بهشتی که قرآن از آن یاد میکنه..
باسلام خدا قوت بهتون استاد عزیز و مریم خانم زیبا من هم با شما همسفر هستم روزی 4 و5 ساعت با سایت بی نظیرتون روزم رو سپری میکنم . خواستم به نوبه ی خودم از شما تشکر کنم .من تازه واردم و از اینکه هدایت شدم به سایتتون از رب العالمین سپاسگزارم ومن با شما لذت بردم از سفر هر جا که شکر خدارو به جا آوردین من هم شکر کردم .من چند تاکامنت برای فایلهای سفر نامه ارسال کردم.و فایل 218 هستم ودیدم که فایل جدید فرستادید گفتم آخرین فایلتون رو ببینم چقد منظره خانه تون زیباست و این زیبایها لایق شماست چون جهان رو نعمتهای خدارو زیبا میبینید و خداوند زیبایهایش رو هم در این دنیا و دنیای آخرت نصیبتون میکنه..خدا از انسان چی میخاد مگه ؟؟؟همین که از نعمتهایش استفاده کنید و شکر گزارش باشین و رها ودر لحظه باشین و لذت ببرین همین ..استاد عزیز خیلی خلاصه وار بگم براتون که من یک زن خانه دار هستم چند روز اول که هدایت شدم به سایتتون از خدا خواستم که یک منبع درآمدی داشته باشم .. خدا هم رسوند در کمال ناباوری و من میخاستم با درآمدم وسایل جواهر دوزی که مهارت دارم بخرم و مشغول کار شم و باز هدایت شدم به قانون سلامت شمای عزیز و میخام 21 روز دیگه ثبت نام کنم دوره رو به امید الله.. و از امروز شروع کردم از اونجایی که تو فایلهای سفر ها فرمودین یک وعده و آن هم… و من دارم اجراش میکنم و امیدوارم که اولا سلامتی کامل رو به دست بیارم و هم زیبا اندام بشم و من مشکل کم کاری تیروئید دارم . اصلا استاد من فکرشو رو هم نمیکردم از دورهاتون بتونم شرکت کنم من کجا و استاد منش کجا و من دارم نتیجه شکرگزاریهای چندین ماه رو میبینم که چطور به خدا نگم از کجا جورش میکنی نگمچه جوری و از کجا ؟؟ .. خدا دستم رو گرفت آورد سایت استاد منش بعد شغل بعد دوره رو تهیه میکنم به امید خودش .. استاد جان از تمام زحمتهای که میکشید از راهی که انتخاب کردین و خدا شما رو هدایت به زیبایها کرد من هم خدا و از شما کمال تشکر را دارم ومن بعد نتیجه گیری ام حتما نظرم رو ارسال خواهم کرد با آرزویی موفقیت تما م بچه ها دوره و سعادتمندی استاد و خانم مریم شایسته ی عزیزم که دلم میخاد در بغلشون بگیرم ..خیلی دوستتان دارم .
واااااوووو خدای مننننن ویووووروووو
اول فیلم که دوربین ازخانه دورمیشدنمیدونم چراحس عجیبی داشتم،الان میفهمم چرابه اینجامیگین پرادایس واقعاخودِبهشته،الان میفهمم چرااستادپیچک هاودرختچه هارو قطع ومحیطوپاکسازی میکنه،اینجاباقطع کردن تموم نمیشه چقدررررسرسبزه الله اکبراین همه عظمت وزیبایی وفراوانی…
چقدلذت میبرم ازسفرهای شماجوری محوسفرنامه هامیشم انگارخودم اون لحظه اونجام
حسِ خوبِ توآپ پریدن زیرِ نمِ باران قابل وصف نیس چقدآرزومه همچین لحظه ای روتجربه کنم،همین الان خودمو گذاشتم جایِ شماوتجسمش کردم تمام خستگی هام رفت مغزم دراوج خستگی بودولی آروم شد…حتی اومدن توسایتِ شماخستگی هاومنفی هاوآشفتگی هارومیشوره میبره واتفاقات خوبی رقم میزنه چه برسه به عمل کردن آموزه هاتون….
به خودم قول دادم تمام اتفاقات خوبو اینجا ثبت کنم وازخودم ردپابذارم تایادم نره
کجابهترازاینجا؟همیشه دردسترسه
نگران نیستی کسی باخوندنش مسخرت کنه باورنکنه قضاوتت کنه فک کنه توهم زدی یاهرچیزِ دیگه ای…
ازچی بگم ازکجابگم !؟
جریان ازاین قراره که من تمام علائم یه مریضی رو داشتم وخیلی نگران بودم همسرم گف برو دکتر یه چکاپ کامل انجام بده راستش نگران شدم تودلم گفتم خدایاخودموسپردم به خودت
رفتم یه سری آزمایشات وسونوگرافی ودکترهای مختلف….
توهرمرحله که نتایج ازمایشات میومد قلبم تندتندمیزد که نتیجه قراره چی بشه ووقتی دکترمیگفت عالیه نتایج ،شماهیچیت نیس لبریزارحسِ شکرگذاری میشدم تااینکه رسیدم به مرحله اخرونتیجه سونوگرافی که دیگه تیرِاخربودوازشنیدن نتیجه این یکی شدیدامضطرب ونگران بودم بعدِ معاینه واینا گف سالمی همه چی اوکیه،
باورم نمیشدگفتم مطمئنی؟دکترخندیدگف چیه دوس داشتی مریض باشی؟
چشام مث الان پرِ اشک شد
ازمطب دراومدم وسط خیابون میخواستم سجده شکربرم،خدایاشکرتتتتتتتت اخه چطوری؟؟؟تمام علائم مریضی رو داشتم قبل ازمایش اینا به هردکتری میرفتم میگفتن احتمالامریضی ولی ازنتیجه ازمایشات خودشونم شگفت زده شده بودن
هرروزحالِ روحیم بهتروبهترمیشدوکلی اتفاقات خوب می افتاد،چقدتونستم باکمک خداپول بسازم چقدورودی مالی خوبی داشتم…
گذشت وگذشت تااینکه دوباره یه سری علائم شروع شدکه همسرم بازمضطرب شدوهی میگف برو دکتر
انگاری دکترهایی که رفتی اون نتیجه نهایی رو نتونستن تشخیص بدن هی اصرارمیکردبرم دکترولی اینباردیگه نگران نبودم وته دلم قرص بود
اونقدراصرارکردبرخلاف میلم مجبورشدم روزِ دوشنبه صبح زود بیدارشم نمازبخونم وآماده شم که برم آزمایش، که درکمال ناباوری یهو گف نرو صبرکن اگه علائم برطرف نشدمیری(قراربودبریم دوسه روزی شهرِ دیگه ماددشوهرموببریم دکتر گف ازاونجابرگردیم بعد)
خداشاهده همون لحظه که هنوزآفتاب طلوع نکرده با یه حالتی که آدم دستش ازهمه جاکوتاه میشه گفتم خدایاخودت به دادم برس واقعاسختمه ازمایش ودکتررفتن،همسرم خندیدکه تنبلی نکن بایدمطمئن شیم ازسلامتیت ورفت سرِ کار ومن همچنان دربین الطلوعین باخدام باتمام وجودم حرف میزدم
روزِسه شنبه ظهرتمام علائم برطرف شدوهمسرم خیلی خوشحال ومتعجب بودواینباراونم مطمئن شدهیچی نیس وسالمم
دوباره خدابه درخواستم پاسخ مثبت داده بودخدایاشکرت ولی خب یکم نیازبه استراحت جسمی وروحی داشتم قرارهم بودفردا صب که چهارشنبه بود بریم شهرِ دیگه که وقت دکترمادرشوهرم بود…
اصلا پای رفتن نداشتم،به همسرم هرچقدگفتم اجازه بده اینبارمن نیام اذیت میشم نیازدارم باخودم تنهاباشم قانع نشدگفتم یه حسی میگه نریم قبول نکردگف میریم وتوهم بایدبیای نمیشع که تنهام بذاری
برخلافِ میلم رفتم همینکه رسیدیم اون شهرومادرشوهرم اینارفتن مطب چنددیقه نشده برگشتن گفتن ازاقوام دکترفوت شدن امروزوفردا که چهارشنبه پتجشنبس نمیان جمعه هم تعطیله موندشنبه…
وخداچقدراحت همه چیوبهمون میگه ولی اطرافیان وگاهاخودِ ماجدیش نمیگیریم…
درطول این یکی دو روز که اون شهرمونده بودیم یه اتفاقایی افتادوناخواسته تضادهایی بوجوداومدکه حالم خیلی خیلی گرفته شدکنترل مغزم ازدستم خارج شدوبهم ریختم
جاداره داخل پرانتربگم 2سال بودیه پیج کاری داشتم زمان وانرژی زیادی هم میذاشتم که بازخوردِ جالبی نداش نهااایتاااا 15تالایک،فوقش هم 50 تاویو داشت پست هام که بعدشم باگ خورداینستا کلاپیجمو پاک کردودسترسیم کاملاقطع شدهزینه کردم باهرسختی برگردوندم که فالوورامو ازدست ندم فالورامم تقریبا300نفر، هرمدل فعالیت میکردم این ارقام بیشترازاین نمیشد که ازطرفی پیجمم پاک شدبعدشم فیلترینگ….
نورُعلی نور شد تقریبا دیگه هیچ فعالیتی نداشتم
بالاخره باهزینه برگردوندم جالبه کسی که پیجموبرگردوند بعدِگرفتن هزینه گف این پیج دیگه به دردنمیخوره یه پیجِ مرده شده
باچندتاازاساتیددیگه هم که ازاینستاسررشته داشتن پرسیدم گفتن پاک کن یکی دیگع بزن خیلی سختمممم بود اینهمه زحمت کشیدم تازه شده این…
اینوپاک کنم ازصفربسازم؟
همینجوری مونده بود منم چندباری خواستم پاک کنم انگاریکی تودلم میگف فعلا دست نگه دار….
مردد بودم چیکارکنم ازطرفی حرفای اساتیداینستا که میگفتن ازالگوریتم خارج شده وپیج مرده وازطرفی هم مدام حرف اقای سیدعلی خوشدل توذهنم تکرارمیشدکه الگوریتم من قلبمه نه چیزایی که بقیه میگن وتواینستاهس
میگفتم اخه چجوری قلب الگوریتم میده این کجااون کجا!!!!
ومابین همه این زمزمه های ذهنی گفتم خدایاخودت یه گوشه پیجموبگیرمن کلافه شدم ازافکارِ خودم دیگه نمیدونم چی درستع چی غلط
که اون روزی که حالم بخاطریه تضادی بهم خورده بود،اصلاااحوصله هیچیونداشتم غمِ عجیبی رو دلم سنگینی میکردمیدونستم فرکانس مخرب میفرستم به جهان هسدی اما نمیدونستم چطوری بایدتواین شرایط که توجاده بودیم وشرایط مساعدنبودبراقدم زدن وهواخوری و….خودمو آروم کنم
فقط یادمه اینوگفتم خدایاخودت کمکم کن اروم شم
میدونم دوسم داری ولی الان شدیدانیازدارم بهم یادآوری کنی یه نشونه میخام
توجاده بودیم داشتیم برگشتیم بارون اومدیه چن تاعکس گرفتم حالم بهترشدخدا یکی ازنشونه هاشو فرستاداخه من عاشق عکاسی وبارون وجاده ام
فک کن ترکیب این سه تاچی میشه ولی مغزم بقدری نجوامیکردنمیتونستم تمرکزکنم رو زیبایی ها
گالریموچک کردم ببینم چطوری شده عکسایی که گرفتم یهوهدایت شدم به فیلم چندثانیه ای که پارسال همین موقع ازلحظه بارش باران روشیشه ماشین گرفته بودم وهربار میخاستم پستش کنم انگار یکی توقلبم میگف الان نه هنوزوقتش نرسیده!
فیلمه حسش بقدرییییییی عالیهههه میلیون هاباردیدمش ولی بازم دیدنی به وجدمیام اون حالِ خوبه درمن متجلی میشه عاشقشممم
اینستارو بازکردم یکم بچرخم خواسم پرت بشه با یه نت داغون وفیلترشکنی که هی قطع میشد،
یهوانگاربهم گفته شداون فیلمی که پارسال گرفتی رو پست کن اونم تواین وضعیت
بدون فکرهمینجوری صرفابخاطرسرگرمی یه ریلزساختم( بااهنگ اروم اروم اومدبارون،شدیم عاشق زدیم بیرون….)که حسِ خوبه اون کلیپ رو هزاران برابرمیکرد…
خواستم پستش کنم یهواین ایده به ذهنم رسید اسم پیجمم تگ کنم همینکارو کردم بااینکه ذهنم شدیدانجوامیکردمگه چن نفرمیخان ببینن چه برسه کپی کنن که آبدیتو تگ کنی…
بدون ادیت بدون فیلتر بدونِ کپشن وهشتگ خاصی
فقط نوشتم بارون ینی نقطه چین تاخدا….برای خداپستش کردم برای مخاطب خاصم
که ابری بودهوای دلم وشرایط باریدن نداشتم
بعدش دیگه ندونستم پست شدنشد چون نتم کامل قطع شد
اومدیم خونه هی آلارم میومد روگوشیم توجه نمیکردم بازکردم دیدم آغاااااااااا چندهزارتااااااااشده این ریلرز چندیننننننن نفر پست واستوریش کردن وچون آیدی پیجمو نوشته بودم مجبورشدن تگ کنن پیجمو که باعث شده بیشتردیده بشه وفالورا هدایت شن به پیجم
چشام اشکی شدمیدونی به خدا گفتم یه نشونه که بهم یاداوری بشه دوسم داری واون اینجوری نشانه هارو فرستاد بهش گفتع بودم گوشه پیجمو بگیر ترکوندبا یه ریلزساده براش پست گذاشتم چجوری نگاش کردچجوری ویو ولایک وشِیروسیووکامنت وفالورآوردبرام...
حالامنم مث ابر بی اختیارمیباریدم ازلطف خدا
ازتوجهش به ریلزی که براش گذاشته بودم …
الان دوسه روزازپستم میگذره نزدیک 30هزارشده
کلی فالوور برام اومده
وقتی اینستارو بازکردم خودش بهم تبریک گفت که ادامه بده کارِ شماپسندیده اس باورت میشه؟همون اینستایی که پیجمو پاک کرده بودوکارایی نداش وهی بهم خطامیداد الان هی بهم میگه آلارم میده به پست گذاری ادامه بدم…
وقتی آمارو نشون میداد فک میکردم 3هزاره بعددیدم اینستاهی میگه تبریک پست شما به بیش ازاین رقم رسید دقت کردم دیدم نه بابا کجای کاری 30 هزارتاشده …باورش سخت بود نمیتونستم چیزیکه چشام میبینه رو باورکنم 30 هزارتا مگه میشه؟؟؟
اخه تواین دوسال اینهمه زور زده بودم نهاااایتا15تالایک و50تاویو میخورد
الان شده این رقم وحتی الان که دارم اینوتایپ میکنم آلارمه که میاد ازلایک ها کامنت ها فالورهای جدید…
الان میفهمم سیدعلی خوشدل چرامیگف الگوریتم من قلبمه
جالبه اساتیدی که گفته بودن پاک کن پیجتوبه دردنمیخوره بادیدن این اتفاق متحیربودن که چجوری یهوترکیدریلزت وپیجت دوباره جون گرفت!
اونانمیدونستن خدای من خدای ناممکن های ممکن ها که جای خوددارد…
نمیدونستن که خدامرده هارم زنده میکنه زنده کردن پیج که چیزی نیس
یادِ وکیلی افتادم که استادوقتی میخاس مهاحرت کنه میگف آمریکا که اصلااااا بهش فکرهم نکن غولِ آخره عمرااااا نمیشه ولی شد
مدتهااااابود میخاستم پیجموپاکسازی کنم ویه فایل های اموزشی تهیه کرده بودم که چطوری فعالیت کنم تواین فضاوهمینجوری مونده بودن ودست ودلم به فعالیت نمیرفت نمیدونستم فعالیت بکنم نکنم،ولی بعدِ این اتفاق درکوتاه ترین زمان ممکن سریعاپیجوپاکسازی کردم واموزشهارو دیدم ونتایج بهترهم شد
حس میکردم خدامیگه استارتش بامن،جون دادنش بامن ادامه دادنش باتو…
الله یکتاخواستم بگم منم دوستت دارم
شکزکه بی هوا هوامو داری،حواست به من هس حتی وقتی من حواسم نیست…
سلام ب دوست عزیزم
ازت سپاسگزارم بابت کامنت پراز عشقی ک نوشتی چقددد ایمانمو قوی تر کرد
الله اکبر از قدرت خدا
فقط کافیه رو خودش حساب کنیم
چ بی منت پاسخ میده و همه رو ب سمتت روانه میکنه
الهی صدهزار بارشکرت
خییلی تحسینت میکنم بابت ایمانت
و نتیجه ی شیرینی ک ازش گرفتی
نمیدونی چ حالی شدم بغض گلومو گرفت و چشام بارونی شد
چ حس قشنگی داره سپردن کارها ب خدا و دیدن خدا
لمس حضورش
سپاسگزارم عزیزم بابت تجربه ی این حس قشنگ و رویایی
ان شاالله همیشه موفق باشی و دستت تو دست خداوند باشه
واینکه عاشقتمممم
سلام زکیه جان
ممنون ازحسن توجهت
راستش کامنت هایی که قبلامیذاشتم برای دیده شدن وگرفتن لایک بود
ولی وقتی روی خودم کارکردم،تمام تمرکزم رو خودم بود اینکه به جواب این سوال برسم ازکجا آمده ام آمدنم بهرِ چه بود؟
خیلی نتایج تغییرکردوهمه چی قشنگترشد
وقتی دنبالِ خداباشی بچسبی بهش همه میان دنبالِ تو دوس دارن باتوباشن وقتی توجهت به خداوزیبایی هاش باشه خداتوجه همه رو به توجلب میکنه
وقتی اینویادگرفتم که کامنت هایی که میذارم ردپایی باشه برای شناخت بیشترخودم رشدفردیم برای اینکه قانون تکاملم رو اینجاثبت کنم که هرجاذهنم نجواکرد برگردم به عقب ومرورکنم ازچه مسیری اومدم که کامنت قشنگ شماهاهمین کارو کرد
هرجایی که ردپای خداباشه دِلی باشه
مث آهنرباجذب میکنه همه قشنگی هاوخوبی هارو
کامنتت اتفاق خوبی رو برام یاداوری کردکه برای دوسه روزپیشه…
بخاطرزلزله پارسال وویرانی های که توشهرمون به بار آوردخونه ماهم رفت…وخداروشکر که رفت
خونه رو ازمون گرفت ولی یچیزایی بهمون داد که باعقل منطقی حداقل 5تا10سال بایدتقلامیکردیم بهشون برسیم ،همه ضررکردن مارشدمالی،شخصیتی،عاطفی،حالِ خوب و….داشتیم وخیلی چیزابه زندگیمون اضافه شدکه توکامنت های قبلی گفتم…
خلاصه ماهدایت شدیم به جایی که دور ازشهر زندگی میکنیم ومعمولا ماشین اینا این طرفها کم پیدامیشه
یه چندتاتاکسی داره که مسیرشون به مرکزِ شهره وتوساعت های خاصی هسدن بقیه ساعتها بخوای بری بیرون نمیتونی ماشین پیداکنی
ساعت 1ظهریه کارِ فوری ویهویی پیش اومد،شوهرمم سرِ کاربود نمیتونس منو برسونه
میگفتم خدایاچه کنم الان؟
خونمون طبقه بالاس ویه جاییه که کلللل اون محوطه واطرافش تادوردست دیده میشه یه ویوی خیلی عالی داره که عاشقشم
ازبالکن نگاکردم دیدم هیچ خبری ازتاکسی وماشین نیس اذان ظهرگفت،منم آماده باعجله ومضطرب ازدر خارج میشدم که یهوته دلم یکی گف اروم باش وقتِ نمازه،
دوباره برگشتم….
گفتم خدایا ازبالکن یباردیگه هم نگامیکنم نشونه بده بهم اگه تاکسی باشه ینی صلاحه برم اگه نه نمیرم
دیدم اعععععع تاکسی وایساده اونجا
ولی باآرامش نمازوخوندم
بعدکه نگاکردم دیدم تاکسی نیس ولی ته دلم قرص بودکه خداحواسش هس برو
ایستگاه تاکسی ها ازخونه مافاصله داره همینجوری باحالِ خوب ازدر اومدم بیرون یه تاکسی جلوم سبزشدهمون لحظه،ووایساد
باخوشحالی سوارمیشدم که راننده گف دخترم الان ظهره مرکزشهرشدیدا ترافیکه منم خستم تامقصدنمیرم،الانم اتفاقی شدازاین مسیر اومدم تایجاهایی میرسونم که اونجاتاکسی اینازیاده گفتم باش فقط بریم توکل به خدا درحالیکه تومرکزشهرکارداشتم وسختم بود اونجاپیاده شدن تودلم گفتم کاش میشدتامرکزشهربره دیرم شده
یکم مونده بود به همون جایی که قراربودمنوپیاده کنه سه تامسافرسوارشد
گفت تاکجامیرین؟ گفتن تامرکزشهر
راننده ازآینه بهم نگاکردگفت دخترم خدای توعه ها میبینی؟
خداباتوبوده بایدتامرکزشهربرم
نمیدونی چقدرررررررررخوشحال وشکرگذارخدابودم چشام اشکی شد
خدایاتوچقددد ریززز وباجزییات به خواسته هامون توجه میکنی
چقدلایق خدابودنی
چقدخوبه که دارمت
تومسیرهم بااون خانومادوست شدیم وازقضا چقددددذهن مثبتی داشتن آگاهانه روخودشون کارکرده بودن وتوجهشون روچیزای مثبت بود حالم عالی شدباهم صحبتی باهاشون
وبعدِپیاده شدن هرپیاده رویی میرسیدم همون لحظه قرمزمیشدوازتوشحالی بال درمی آوردم وشکرمیکردم خداحتی جوری همه چیوتنظیم میکنه که تمام چراغ هارو برام قرمزمیکنه ماشین هارونگه میداره من راحت ردشم
این اتفاق بارهاااااوبارهاااااا برام افتاده
لنگ ظهرهیچ ماشینی تواون منطقه ای که زندگی میکنیم پیدانمیشه ولی کارِ خدانشدنداره…
منم عاشقتم عزیزم خیلی کامنتت حالموخوب کرد
سلام دوست هم فرکانسی من
با خوندن کامنت شما اشک ریختم.انگار این کامنت صحبت و نشونه از طرف خدا به من بود.
منم یک ماه ونیم هست که پیج آموزشی زدم و خیلی استرس داشتم وبجای حال خوب همش شرک کردم و واقعی روی کمک خداوند حساب نکرده بودم.
الان دیگه خسته شدم گفتم برم تو سایت. دنبال نشونه بودم که به کامنت شما رسیدم و نوری از امید تو دلم روشن شد.
دقیقا موضوع پیج اینستاگرام و لطف خداوند و حساب کردن فقط روی او .
این فقط نشانه من بود.
الگوریتم من قلب منه
چه پیام زیبایی .آره منم پیج خودمو پیج الهی می دونم .
و روی خدا حساب باز می کنم و حتما اون منو هدایت می کنه.
ممنون که پیام خدا از شما به من رسید که فقط او را بپرستم و فقط روی خدا حساب باز کنم.
خدایا پیج من را خودت هر جور صلاح هست راه ببر .من بر ترسام غلبه کردم و تو من را هدایت کن .
ممنون دوست هم فرکانسی من.
یقین دارم خدا هر دوی ما را یاری می کنه .
تا وقتی خدا هست همه چیز عالیه .
خدایی که شجاعت زدن پیج را به من داد خودش من را راهنمایی می کنه.
الگوریتم قلب منه
فرشته جان من عاشق اسم فرشته ام،چقداسمت قشنگه
نام نام های فانتزی که روی آیدی وایمیل واینامیذارم فرشته است واقعااین اسموخیلی دوس دارم
وجالبراینکه منم ساداتم میبینی؟قوانین الهی به همین ظرافت وهمینقدردقیق کارمیکنه…
ممنون ازتوجهت ووقتی که برای خوندن کامنتم گذاشتی
راستش این چند روزی بخاطر یه مسائلی حس میکردم ازمسیرخارج شدم ودیگه وقت نمیذاشتم براسایت
ارزش موفقیت هام درمغزم کمرنگ وبی اهمیت جلوه داده میشد،وهمش مغزم نجوامیکرد یادم رفته بود ازکجا به کجا رسیدم یادم رفته بود باتمام وجودم خداروشکرکنم،این کامنت شماتلنگربودباعث شدیادم بیاد ازکجا به کجااومدم ودوباره قوت قلب گرفتم
راسته که میگن باخداباش پادشاهی کن،بچسب بهش همه میان دنبال تو،نه که توبری دنبال فالوور،مشتری و…
همین الان همون ریلز نزدیک 70 هزارتاشده وهروقت اینستارو بازمیکنم لایکه که ازاون پست میاد
،دراون پست خدا یجوری ازخودش ردپاگذاشته که نه پاک میشه نه تموم میشه عنایت ولطفش…
فقط نیم نگاهی خواستم ازش این شد،به اندازه نیمچه ایمانی که داشتم نتیجه این شد اگه کانون توجهم تمرکزم خداباشه اگه ایمان کامل داشته باشمچی میشه؟!
قشنگی ماجرا اونجاس که من روحیه هنری دارم وازبچگی عاشق فیلمبرداری وکارای هنری وطبیعت وگل وگیاه وزیبایی های خدابودم وهسدم
ازبچگی به ریزترین جزییات زیبایی های طبیعت واطرافم توجه میکردم وغرق تماشامیشدم چیزایی که بقیه نمیدیدن ووقتی متوجه میشدن مسخرم میکردن که آخه یدونه برگ مگه چیه که وقت میذاری عکس هنری بگیری ویه فایل دارم توگوشیم پُررررررره ازعکس وفیلم ازتجربه های ناب ولحظه هایی که روح آدمو نوازش میده مث صدای پرنده ای که صبح زود روشاخه درخت میخونده صداشو ضبط کردم مث پرواز پرنده ها درآسمان،لحظه باریدن برف وباران،مث گل ریزی که توگوشه خیابون رویده بود،ریزش برگهای پاییزی،جوجه های تازه ازتخم دراومده،گل هاوچمن هایی که شبنم اومده وقطره قطره آب داشتن،لحظه طلوع وغروب آفتاب وکلی فایل دیگه که اینارو ادیت کرده بودم اهنگ ومتنی گذاشته بودم که حس وحالشو چندین برابرکرده بود…
وهمینجوری توگوشیم مونده بودنمیدونستم کجابایراینارو استفاده کنم
وقتی این ریلزم ترکید،یه ایده بهم الهام شد متوجه تواناییم شدم تااین لحظه میگفتم اگه بخوام بجزپیج کاری به پیج دیگه فکرکنم درچه حوزه ای میتونم فعالیت کنم وسردرگم میشدم نمیدونستم واقعا به چی علاقه دارم
ایده خدااین بود یه پیج بزن بااسم ورسم خدا
وزیبایی های خدارو بانگاه خودت تواین پیج به تصویربکش
باورت میشه درکسری ازثانیه پیجو ساختم وراه انداختمش وقتی شروع کردم تازه فهمیدم ارهههههههه خودشهههههه این همونی بود که مدتهااااادنبالش میگشتم پیداش کردممممم خدایاااااشکرتتتتتتت
روحم داره نفس میکشه،حس میکنم تازه دارم زندگیوشروع میکنم
خیلی زودهم رونق گرفته هروقت میرم رو اون اکانت کلیییییی لایک وکامنت ودایرکت پرازعشق میبینم اومده
اغلب همشون این جمله روتکرارمیکنن عاشق حس وحال پیجت شدم…
راست هم میگن چون باایده وهدایت الهی وعشق وعلاقه پیجو زدم وعاشقانه فعالیت میکنم
راستش امروزازتلاشام توشغلم خسته شده بودم…وورودی مالی نداشتم
یه اتفاقی افتاد خدابرام خستگیاموجبران کرد رشدمالی داشتم وهمه تعجب میکردن که چجوری؟
نمیدونم چجوری حقیقتش خودمم جاخوردم فقط میدونم صبح به محض اینکه بیدارشدم ازخداخواستم یه نگاه به وضعیت نمودارمالی وسازمانم بندازه…
ویکاری بکنه
ولی اون کاری نکرد شاهکاری کردکه متعجب بودن همه…
خوشحالم که کامنتم باعث شدیبارِ دیگه یادت بیادروخودت وخدات حساب کنی
رفیق گلم به ادامه دادنت ادامه بده
خدا بدهکارکسی نمیمونه…
اگردقت کنی تمام کامنت های من غلط املایی داره بقدری پرازهیجان وتندتندتایپ میکنم واصلا هم چک نمیکنم چی نوشتم هرچی ازدلم برمیادرو صفحه میارم وبابت این اشتباه تایپی هاعذرمیخوام
بنام خداوند مهربان
سلام به استاد عزیز ،خانم شایسته و خانواده بینظیر و توحیدیم
Welcomeback استاد
انقدر از دیدن لحظه به لحظه این فایل لذت بردم
راستش دیشب میخواستم گزارش یه معجزه رو توی جلسه 5 قدم سوم براتون بنویسم ، ولی با دیدن این همه زیبایی و این حس فوق العاده که از دیدن این فایل ساده ولی پر از انرژی پیدا کردم که با خودم گفتم همینجا از معجزه ربت بگو که همه بدونن
اینم کپی پیست کامنتم
بنام خداوند مهربان
(( و اما بنعمت ربک فحدث))
سلام استاد عزیزم
دقایقی پیش شاهد برنامه ریزی معجزه وار ربم بودم و اومدم که اینجا بگم واقعا قانون جواب میده
و خداوند هنوزم ، هر روز درحال معجزه کردنه
و واقعا نمیدونم با چقدر پول میشد اونهمه همزمانی رو برنامه ریزی کرد
و اینه قدرت رب من
لا حول ولا قوه الا بالله
و اما داستان
نمیخوام درباره درست و غلط بودن اصلا قضیه صحبت کنم ، فقط در مورد معجزه ای که شاهدش بودم
همسر من چندسال پیش بیمار یک دکتر سرشناس بود ، یعنی نامبر وان در اون تخصص و از دکترهای بنام
خب چند سالی وقفه افتاد و اینطوری شد که اون دکتر دیگه هیچ بیمار جدیدی قبول نمیکرد و هرگز بجز کسانی که پیشش پرونده داشتند نوبت نمیداد و این اصلا غیر قابل بحث بود.و شماره پرونده ما هم منقضی شده بود برای چند سال پیشش نرفتن و راهی وجود نداشت با عقل انسانی!
حالا از اینجا برنامه ریزی خدا:
گواهینامه همسرم داشت منقضی میشد ، دکتر راهنمایی رانندگی ارجاع داد به کمیته پرشکی
و اونجا هم برای اون مود خاص ناباورانه ارجاع دادن به همین آقای دکتر دسترسی ناپذیر
بنابراین چون نامه وجود داشت ناگزیر شد همسرمو ببینه و از همین فرصت استفاده کرد و معاینه هم شد و دستور آزمایش براش داد و نامه برای یه دکتر فوق العاده دیگه
تا همینجا هم معجزه بود ولی اصل قضیه فراتره
ما رفتیم پیش دکتر دیگه ایشون فوق العاده عالی بودن ولی باز ارجاع دادن به دکتر خودمون
و ما بدون تعیین وقت رفتیم مطب
با یه احساسی که اصلا حالا مارو قبول میکنه یا نه
در مطب بسته بود و یه برگه ای پشت در زده بودن از فلان تاریخ تا فلان تاریخ مطب تعطیله
خب ما صبر کردیم تا اون زمان گذشت
دوباره بدون هماهنگی قبلی رفتیم مطب
این بار دوباره یه برگه زده بودن و ساعت کاری مطب رو تغییر داده بودن
میخواستیم برگردیم
همسرم دستگیره رو گرفت و باور نکردنی …. در باز بود
ما چه صحنه ای دیدیم
مطب کاملا در حال بازسازی بود
چند تا کارگر مشغول دکور کردن مطب بودن و منشی ها درحال جابجایی پرونده ها
مراجعی وجود نداشت
ولی بطرز باورنکردنی هیچ کسی از ورود ما ممانعتی نکرد
و بعدش کی از یکی از اتاق ها اومد بیرون
خود آقای دکتر دست نیافتنی(به عقل انسانی)
بطرز باور نکردنی ماروو پذیرفت و بصورت وی آی پی کار مارو انجام داد ، سیستمش درحال جابجایی بود از طریق موبایلش دارو رو ثبت کرد!!!
و من فقط میگفتم خدا خدا
این کار خداست
از اقای دکتر تشکر کردیم که تو اون وضعیت ما رو پذیرفت
ولی میدونستم و داشتم برنامه ریزی دیوانه کننده ربم رو می دیدم.
لا حول ولا قوه الا بالله
بقول استاد اونوقت که اون خانم فارسی زبان توی سفارت آمریکا در فرانسه کارهاشونو ردیف کرده بودن ، با چقدر پول و آشنا و رابطه و چی و چه و چه میشد یه همچین همزمانی رو ایجاد کرد
دکتری که دست نیافتنیه ، تو برنامه های تلویزیون شاید بتونی ببینیش ، منشی هایی که یه جواب دارن : نه . مطبی که از شلوغیش با خودم دفتر نکات کامنتا رو برده بودم بخونم تا مدت زمان انتظارو کار مفیدی کرده باشم ، و جالب اینجاست اینم بدونین بعد از رفتن ما در مطبو قفل کردن !!!
یعنی بعد از ورود ما هم قفلش کردن دیگه کسی نیاد
خددددا برای ما باز گذاشته بودش
معجزه ها وجود دارن
هر روز و هر روز
و این خداوند حقیقتا لایق ستایش و سجدست
و اگر اینجوری معجزه میکنه ، چرا در رسوندن من به آرزوهام چنان معجزاتی نکنه که از راه هایی که به عقل زمینی من نمیرسه ، مردم بگن اینا گنج پیدا کردن.
دوستان عزیزم
قانون عمل میکنه
احساس خوب=اتفاقات خوب
فقط سعی در ایمان آوردن=معجزات باورنکردنی در زندگی شما
فقط سعی در تغییر شخص خودتون = دیدن یه روی دیگه از این دنیایی که فکر میکردین مثل کف دست میشناسینش
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر
ممنونم استاد
شما فوق العاده اید
برای تمام دوستانم پک کامل کامل کامل سعادت در دنیا و آخرت رو از خداوند قادرم طلب میکنم
بنام خدای محقق کننده خواستههایم به زیبایی به آسانی و به عزت
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که من را هر قدم به سوی بهترینها هدایت میکند
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که من را با این خانواده بینظیر همراه کرد
خداوند را شاکر و سپاسگذارم که من را شایسته تماشای این زیبایی پر از آرامش پر از رحمت الهی خودش قرار داده است
چقدر این فایل زیبا و آموزنده برای امروز من لازم و ضروری بود
امروز که من راهی سفری کوتاه هستم
در این فایل باورهای شما برای من بهترین هدایت خداوند بود
ـــــــــ
خدایا شکرت که ما رو روی بالهای خودت میگذاری و به سفری میبری چند هزار کیلومتر آن طرفتر و با بهترین انسانهای الهی ات مواجه میکنی
زیباییهای جهانت را به ما نشان میدهی
آسانیها و راحتیها را در زمان مناسب و در مکان مناسب به ما نشان میدهی
خدایا شکرت که لحظه لحظه سفرمان در صحت و سلامت و شادی هستیم
تو هستی که در تمام سفرها پیشاپیش ما قدم برمیداری و ما جا پای تو میگذاریم
خداوندا امروز هم ما را در زمان مناسب و مکان مناسب به زیبایی الهی خودت قرار بده خدایا تو صاحب این سفر هستی تو خواستههای ما را میدانی تو علاقه ما را میدانی تو اهداف ما را میدانی ما را هدایت بکن به الهی ترین و بهترینها
خداوندا تو از ما به نیاز ما آگاهتری و ما به تو اعتماد میکنیم اعتماد میکنیم به اینکه هر وقت نیازی به وجود بیاید پاسخش هم خودت میدهی هیچ جای نگرانی نیست
وقتی که به تو اعتماد داشته باشیم هیچ جای دلواپسی نیست وقتی به تو اعتماد داشته باشیم اسودگی سراسر وجودمان را پرکرده است
وقتی به تو اعتماد داشته باشیم راهها باز میشوند، انسانها به خدمت ما در میآیند قدمهایمان را تو برمیداری
وقتی به تو اعتماد کنیم همه چیز راحتتر از آن چیزی که فکرش را کنیم انجام میشود
تو چیزی میبینی که ما نمیبینیم پس به تو اعتماد میکنم
در همسفری با شما در این خانواده زیبا آدم دیگری شدهام رشد کرده ام وارد مدارجدیدی شده ام خودم میدانم خودم میفهمم از تجربیاتم میفهمم از آنچه که در زندگیم در حال وقوع است میفهمم که در مدار دیگری قرار گرفتهام
از آزادیهایی که برایم پیش میآید ازرونق کسبوکارم و.مشتریان با کیفیتی که هر روز دارم
از پول و ثروت الهی که به آسانی در زندگیم جاری شده است و خیلی چیزهای دیگر
من هم در همسفری به شما یاد گرفتم که تمرکزم را بر روی اصل بگذارم در همسفری با شما یاد گرفتم که سبک شوم هر چیزی که مرا از هرچیزی که مرا از رسیدن به خواستههایم دور میکند سبک شوم
حواشی را کنار بگذارم و سبک شوم
من هم درونم سبک شده است باز هم میشود بهترش کرد باز هم باید بهبودش دهم و سبکتر از اینش کنم
آنقدر سبک که به پرواز درآیم من در همسفری با این آگاهیها درونم مانند تراکمپر شما باید سبک میشد و پاک میشد
یاد گرفتم تمرکزم را بر زیباییها بر آسانیها بر فراوانیها قرار دهم به لحظه لحظه زندگی عشق بورزم دوست دارم هنوز هم بهتر شود هنوز هم با کیفیتتر شود فکر میکنم از پس شکر تمام رویدادهای زیبای زندگیم بر نمیآیم و باید بیشتر و بیشتر از اینها شاکر باشم
سپاس از انسانهای نازنینی که خداوند در زندگیم قرار داده که با دعای خیرشان با رفتارشان با کلامشان من را بیشتر به سمت ایمان و اعتماد به خدا سوق میدهند
کسانی که برای من کلام خداوند شدند دستان خداوند شدند من لحظه به لحظه باید شکر بگویم باید خوشحال باشم از توجه خداوند به خودم خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم تو صاحب سفر من هستی تو صاحب سفر من و دخترم هستی تو خواستههای ما را میدانی تو علایق ما را میدانی تو اهداف ما را میدانی پس ما را به عزتمندانهترین زیباترین سادهترین راها هدایت کن
این فایل درس سپاس، درس اعتماد، درس آسان شدن برای آسانیهاست
خدایم را دوست دارم عاشقانه شما دو استاد نازنین را دوست دارم که با عشق تلاش برای رشد ما دارید
ـــــــ
سپاسگزارم که منظره زیبایی رو از این بهشت فوق العاده برای ما به نمایش میگذارید چقدر فراوانی چقدر ثروت چقدر نعمت هر لحظه از خودم میپرسم این انسان چه کرده واقعا چه کرده چطور بستر وجودیاش برای تجربه اینهمه زیبایی این همه سادگی این همه لطف و رحمت و برکت آماده شده است
خدایا شکرت واقعاً درک میکنم که چقدر میتواند درگیر شدن با این فایلها و هر روز درگیر سایت بودن و نوشتن و کامنت گذاشتن چقدر میتونه در بالا رفتن مدار انسان کمک کند
بینهایت قدردان شما هستم بینهایت سپاسگزارم خداوندهستم
ب نام خداوند مهربان!
سلام ب استاد دوس داشتنی ام و مریم مهربانم! وسلام ب دوستای بهشتی ام..
استاد جانم رسیدن بخیر باشه همیشه ب سفر خوش خرم سلامت باشین، استاد جانم من چقدر لدت میبرم وقتی پرادایس وشما دو عزیز اونجا میبینم واقعا تیکه از بهشته از زندگی ساده توحیدیتون از رابطتون از طرز لباس پوشیدنتون اندام قشنگتون چهره دوس داشتنیتون ، خلاصه از همه رفتارتون لدت میبرم وسعی میکنم درزندگیم اجرا کنم واقعا بهم آرامش میدیداستاد جان روزی نمیشه ک من صداتو یا تصویرتونبینم تحسنتون نکنم استادجانم درسته کم کامنت مینویسم ولی تمام فایلای سفر ب دورآمریکا هرکدام چندبار نگاه میکردم لذت میبردم واقعا تو زندگیم تاثیرگذاشته بی نهایت ازتون ممنون بابت شما وسایت بی نظیرتون خدارو هزاران بارشکر میکنم ک خداوند ازطریق شما مارو ب این مسیر زیبا هدایت میکنه ، استاد جانم این سری سفرتون برای من خیلی درسا داشت ی سری مشکلات داشتم تاحدودی حل شدن ب امیدخدا از پیشرفتایی ک کردم از موفقیتام براتون ب زودی زود مینویسم …عاشقتونم ،بهشت نعمتاش گوارای وجودتون !!!
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
و سلام به همه ی دوستان
فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاء صَبًّا , ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ,فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا, وَعِنَبًا وَقَضْبًا, وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا, وَحَدَائِقَ غُلْبًا, وَفَاکِهَهً وَأَبًّا
پس انسان باید به خوراک خود بنگرد, که ما آب را به صورت بارشى فرو ریختیم, آنگاه زمین را با شکافتنى [لازم] شکافتیم, پس در آن دانه رویانیدیم, و انگور و سبزى, و زیتون و درخت خرما, و باغ هاى انبوه, و میوه و چراگاه
اما این قسمت که همش من داشتم در مورد فراوانی و دیدن زیبایی ها سپاسگذارم میکردم ، استاد دمت گرم دیگه با این صحنه های زیبایی که از قاب درون برا ما گرفتی ،چقدر فضای این پارادایس بهشتی و زیباست و چقدر همه چی فراوان هست ، سبزی درختان اینقدر زیبا بود که آدم به وج میاد از این عظمت خداوند …..
استاد این حرف های مریم جان بد جور به دلم من نشصت واقعا راست میگه همه جا همه چی فراوان هست ، فقط باید در مسیر فراوانی باشی ….
چقدر رنگ این تراکمپر زیباست و چقدر استاد داره با ذوق تمیزش میکنه ، آسا کریم سپاسگذارم ازت
اما آین دریاچه ی زیبا ، وقتی استاد پرید داخلش دقیقا حس اینو داشتم که من پریدم و چقدر سبک تو آب بودم ، واقعا از این زیبایی هر چه بگم کمه
چه باور های جالبی از این آموزش های استاد داریم یاد میگیریم ، و استاد من ، شما و این روند زندگی را الگو خودم قرار دادم ….
استاد خبر خوب اینه هر روز صبح من با این سریال زندگی خودمو شروع میکنم
در پناه حق
سلام استاد عزیز خیلی تو این فایل کیف کردم و احساس سپاس گذاری تون به من و همسرم منتقل شد واقعا وقتی داشتین حرف میزدین به وضوح انرژی مثبتی که تو سپاسگذاریتون بود رو ما هم دریافت کردیم چه برسه به خدا، انشاله تو پرادایس بیشتر برامون صحبت کنین واقعا وقتی حرف میزنین من حس صداقت و انرژی رو ازتون میگیرم راستی از تراک کمپر تشکر کردین اما یادتون رفت از نینجا بابت کباب هایی که درست کرد تشکر کنین
خیلی دوستون دارم.
سلام عزیزانم دوستان سایت و استاد و مریم شایسته بزرگوار
اولین باری که کسی رو میبینم
ماشین رو آنقدر عالی و دقیق میشوره آنقدر با حال و با عشق و آنقدر بابت هر لحظه شکر گذاری میکنه خدایا واقعا شکرت بابت این الگو الگویی که من دارم هر لحظه میسازم و یاد میگیرم باید ببینیم
خدا ما رو به مرحله بهتر هدایت میکنه به سفر بعدی بهتر جمله ایی که شنیده میشه از استاد….
چقدر اینجا جنسش شبیه بهشتی که قرآن از آن یاد میکنه..
باران فراوان و شنا کردن همزمان
بدون ترس از هیچی
بدون ناراحتی
خدارو شکر آنقدر اتفاق های خوب دوباره میبینم..هیکل زیبای استاد شکرت…
استاد ممنونم بابت فیلم هاتون
بابت رفتارتون..
بابت فیلم برداری و آهنگ عالی …
با درررررررون واقعا عالی
هیچ فیلمبرداری ندیدم آنقدر حس عاشقی به بیننده بده ..
ممنونم مریم جان شایسته عزیزم
خدا قوت بهت بده عزیز دل همه بچه های سایت و من خدا روشکر
بابت خروس ها بابت تمپا …بابت بازی فوتبال با حال استاد..منچسترسیتی و آرسنال الهی همیشه لبت خندون باشه استاد عزیزم …
خدایا شکرت برای این همه تمیزی
شکرت برای این همه عشق
شکر
شکر
شکر
باسلام خدا قوت بهتون استاد عزیز و مریم خانم زیبا من هم با شما همسفر هستم روزی 4 و5 ساعت با سایت بی نظیرتون روزم رو سپری میکنم . خواستم به نوبه ی خودم از شما تشکر کنم .من تازه واردم و از اینکه هدایت شدم به سایتتون از رب العالمین سپاسگزارم ومن با شما لذت بردم از سفر هر جا که شکر خدارو به جا آوردین من هم شکر کردم .من چند تاکامنت برای فایلهای سفر نامه ارسال کردم.و فایل 218 هستم ودیدم که فایل جدید فرستادید گفتم آخرین فایلتون رو ببینم چقد منظره خانه تون زیباست و این زیبایها لایق شماست چون جهان رو نعمتهای خدارو زیبا میبینید و خداوند زیبایهایش رو هم در این دنیا و دنیای آخرت نصیبتون میکنه..خدا از انسان چی میخاد مگه ؟؟؟همین که از نعمتهایش استفاده کنید و شکر گزارش باشین و رها ودر لحظه باشین و لذت ببرین همین ..استاد عزیز خیلی خلاصه وار بگم براتون که من یک زن خانه دار هستم چند روز اول که هدایت شدم به سایتتون از خدا خواستم که یک منبع درآمدی داشته باشم .. خدا هم رسوند در کمال ناباوری و من میخاستم با درآمدم وسایل جواهر دوزی که مهارت دارم بخرم و مشغول کار شم و باز هدایت شدم به قانون سلامت شمای عزیز و میخام 21 روز دیگه ثبت نام کنم دوره رو به امید الله.. و از امروز شروع کردم از اونجایی که تو فایلهای سفر ها فرمودین یک وعده و آن هم… و من دارم اجراش میکنم و امیدوارم که اولا سلامتی کامل رو به دست بیارم و هم زیبا اندام بشم و من مشکل کم کاری تیروئید دارم . اصلا استاد من فکرشو رو هم نمیکردم از دورهاتون بتونم شرکت کنم من کجا و استاد منش کجا و من دارم نتیجه شکرگزاریهای چندین ماه رو میبینم که چطور به خدا نگم از کجا جورش میکنی نگمچه جوری و از کجا ؟؟ .. خدا دستم رو گرفت آورد سایت استاد منش بعد شغل بعد دوره رو تهیه میکنم به امید خودش .. استاد جان از تمام زحمتهای که میکشید از راهی که انتخاب کردین و خدا شما رو هدایت به زیبایها کرد من هم خدا و از شما کمال تشکر را دارم ومن بعد نتیجه گیری ام حتما نظرم رو ارسال خواهم کرد با آرزویی موفقیت تما م بچه ها دوره و سعادتمندی استاد و خانم مریم شایسته ی عزیزم که دلم میخاد در بغلشون بگیرم ..خیلی دوستتان دارم .
سلام
به استاد عباس منش عزیز وخانم شایسته
واقعا همیشه این کلمه استاد عباس منش
رومن به خودم میگم که هر چقدر به زیبای
ها توجه کنی از اون جنس بیشتر بیشتر
وارد زندگیت میشه از اون دسته از نعمتهای
خداوند وبیشتر بیشتر لذت میبری من توی
اصفهان هستم امشب آب زاینده رود را آزاد
کردن وداشتم لذت میبردم وداشتم زیبای های
خداوند رو تایید و تحسین میکردم توی ذهنم
واقعا تا زمانی که من اونجا بودم خدارو شکر
میکردم وباخداوند صحبت می کردم در مورد
خواسته هام و زیبای های که خداوند به من
داده سپاس گذاری می کردم و خیلی خیلی
من حال کردم وعشق می کردم و به خودم هر
لحظه می گفتم ببین چقدر خداوند زیبای داره
که من هنوز توی مدارش قرار نگرفتم که ببینم
ببین چقدر در این دنیای پهناور زیبای هست
که این یک نقطه از اون زیبای هاست و چشم
های من باز یک نعمت بی نظیر خداونده که
خداوند به من اعطا کرد که من این همه زیبای
را با چشم های خدم ببینم و از تعریف دیگران
زیبای خداوند رو نشنوم وبا گوشت استخون
پوست اون زیبای های خداوند را لمس کنم
حسشون کنم واقعا خیلی خیلی ممنونم از لطف
پروردگار عزیز باز هدایت شدم به یک فایل بسیار
زیبا وتراکمپر زیبا ولذت بخش واون دریاچه زیبا
وباران باران بی نهایت زیباست اون لحظهای که
جان میبخشد به تمام کره خاکی و زیبا میسازد
همه چیرو این باران واقعا بسیار نعمت بی نظیر و
بی پایانیه این باران خدارو صد هزار مرتبه شکر
بابت تمام زیبای های خداوند متعال وخدارو شکر
بابت تمام کسانی که در این مدار وقشنگی قرار
گرفتن که هر کسی یک نعمت و زیبای که از خداوند
میبینه وله اشتراک میگذارد که دقیقا توهم خودتو
اونجا تصور می کنی واز اون زیبای لذت میبری
وبیشتر سپاس گذارتر وامیدوار تر میشی خدارو
شکر بابت تمام نعمت های که به ما دادی و در
طول روز به ما میدی سپاس فراوان از استاد عباس
وخانم شایسته عزیز انشاالله که همیشه زیبای سر
راه شما و تمام اون کسانی که میخوان قرار بگیرد
بنام خدا
سلام بر پیامبر زمانه استاد عباسمنش عزیز
سلام بر خانوم شایسته عزیز
خدایا شکرت ازدیدین این همه صحنه های زیبا
شکرت از دیدین ودریافت این همه آگاهی ناب
خداقوت عزیزان دل
چقدر شیک بعداز سفر همه جا رو تمیز کردین
وچقدر این انرژی ناب احساس میشه
واقعا سفر یکی از سازنده ترین مسیر زندگی هست
سفر یعنی ساختن خودمون
سفر یعنی شناختن خودمون وهمسفرمون
استاد عزیز وخانوم شایسته عزیز
خیلی خیلی لذت بردم از تجربیات جدیدتون وکلی درس آموختم
بسیار از شنای استادلذت بردم
لذت بردم ازاین عشق بی نظیری رو دارین تجربه میکنید
عشقی که جملاتش پر از انرژی نابه
چه لذتی بردم از دراز کشیدن وپی اس بازی کردن استاد جان
یه لحظه خودم رو اونجا تجسم کردم
عجب بازی میکنین استاد جان
عجب گلی دس خوش
انشاالله یه روزی باهم بازی میکنیم
دقیقا تیم مورد علاقه وچندین ساله من سیتی
ممنووونم از به اشتراک گذاشتن این همه آگاهی ناب
نوش جانتون این همه شادی وسلامتی