https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-13 20:51:402023-11-26 04:45:17سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 229
388نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
گفتیم: همگی از آن [مرتبه و مقام] فرود آیید؛ چنانچه از سوی من هدایتی برای شما آمد، پس کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین شوند. (38)
امروز یه فایلی گوش میدادم از استاد امیر شریفی
توش میگفت که اگه چیزی به دلتون افتاده یعنی قابل رسیدن هستش
اینو من قبلا بارها شنیده بودم
ولی هیچ وقت نفهمیده بودمش
تا امروز که دوباره شنیدم خیلی حس خوبی بهم داد
مثلا برای خودم زمانی که من رفتم نوشته های قبلیم رو خوندم دیدم که توی نوشته هام هستش که مثلا من میتونم درآمد دلاری داشته باشم ولی خب این چیزی بود که برای منطقی کردن باورهام نوشته بودما خیلی ساده از روش رد شده بودم نمیدونستم که خودم میتونم یه روزی تجربه اش کنم و اون اتفاق افتاد
بعد از این قضیه من واقعا به این رسیدم که خیلی از خواسته های ما قبلش خدا به دلمون میندازه
اینم راسی بگم که توی همین فایل که گوش میکردم
امیر شریفی میگفت که اگه خواسته ای میاد توی ذهن شما اونا خدا آورده وارد ذهنتون کرده
و تو میتونی بگی که نه بابا نمیشه نمیرسم ولی خدا که میدونه تو میتونی بهش برسی اونو وارد ذهنت کرده
بعد از اون من هدایت شدم به این آیه
واقعا خیلی وقتا یه سری خواسته ها به دل ما میوفته
خیلی وقتها فک میکنیم که قابل رسیدن نیستن یا هرچه چیز دیگه ای
ولی واقعا اینا هدایت های خداس
و بعدش در ادامه میگه آنهایی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی دارن نه غمی
یعنی خدا خواسته رو توی دلت میندازه
بعد راه کار کردن روی باورهاتم بهت میگه
یعنی آش با جاش مال خودشه
یه باره دیگه
تو نشستی یه گوشه یهو به دلت میوفته من اگه مثلا یه فیدلیتی داشتم خیلی خوب میشدا
همون موقع ذهنت میگه برو بابا اون قیمتش خیلی زیاده تو درآمدت اینقدره
نجواهای شیطان شروع میشه
در صورتی که وقتی با احساس خوب مثل آب شدن قند توی دلت اون رسیده به ذهنت و بعدش یهو ذهنت زورش از تو بیشتر میشه و میگی ولش کن بابا در اصل داری خودتو محروم میکنی
چون خدا اگه اونو به دلت میندازه راه رسیدن بهش رو هم به دلت میندازه
یعنی چی؟
مثلا بهت میگه که برو روی باورهات کار کن به روش گاز و ترمز
اصن یه بار بشین با خودت دو دو تا چهار تا کن ببین چه جوری میشه به اون خواسته برسی
یا مثلا اگه الان من اینجام که دارم کامنت مینویسم چون میخام مدار مالیم رو ببرم بالاتر
و به خدا گفتم که من تسلیمم هرچی تو بگی
نتیجه ام نمیخام اصن
ولی میخام که دلم از کثیفی های فقر پاک بشه
تو دوس داشتی نتیجه بده دوسم نداشتی نده
من دیشب اینو به خدا گفتم
و خدا صب از طریق یکی از دستای خدا اینجا برام ریپلای کرده بود یکی از کامنت ها رو
و توشم گیر داده بود که بازم کامنت بنویس
منم گفتم خدایا تسلیمم هرچی تو بگی
این موردیه که اگه یکیم ب خودمون بیایم میتونیم توی زندگیمون خیلی ببینیم
مثلا الان برای خوده من اینجوریه که دیگه اصن دلم ماشین ایرانی حتی صفرشم دلم نمیخاد دوس دارم حداقلش یه ماشین خارجی شاسی حتی رده پایینش سوار بشم
اینکه چ قدر بر اساس این آیه گوش به فرمان خدا ام دیگه با خودشه و امیدوارم بیشتر درون منو پاک کنه و یاد بگیرم که کاری با بیرون نداشته باشم
هرچی که درونه مربوط به منو خداست باهم دیگه باید روش کار کنیم
هر اتفاقی مال بیرونه مال خداس من نباید فوضولی کنم من بنده ام رب خداس ارباب خداس من کاره ای نیستم
دقیقا یاد داستان خضر و حضرت و موسی میوفتم که میرن باهم دیگه و خضر بهش میگه هرچی دیدی ساکت باش
ولی موسی نمیتونه تحمل کنه و آخرش دیگه کفر خضر در میادو بهش دلایل اون اتفاقات یکی یکی میگه
ولی چیزی که قشنگه اینکه خیلی از کارهای خدا رو ما ازش سر در نمیاریم
برای همینه که ما نمیدونیم چه جوری به خواسته هامون میرسیم
برای همینه که ما نبایددددد بدونیم چه جوری
چون انسانیم
چون عجولیم و با یه ذهن خیلی محدود میخایم کار خدایی رو بکنیم که اصن ما پیشش هیچیم و همین فوضولی کردنه باعث احساس بد میشه وقتی احساس بد شد یعنی سامانه فوق پیشرفته ی احساس میگه که داری فکرهای بد میکنی داری خلاف خواسته هات میری جلو و همین باعث میشه که ما عمرمون به بطالت بگذره
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
سلام به آقا مجید عزیز دوست مومن و ثروتمندم …ازتون سپاسگزارم که این کامنت رو اینجا منتشر کردید کلی ازش انگیزه گرفتم و حالم بهتر از اونی شد که هست بهتون تبریک میگم بابت افزایش درامدتون انشالله که هر روز به این روند رشدتون ادامه بدید و برسید به جایی که از تمام ابعاد زندگیتون بشید مصداق لعلک ترضی….و چقد اون قسمت کامنتتون به دلم نشست و قلبن باهاش ارتباط برقرار کردم که نوشته بودید وقتی خدا یه چیزی رو به دلتون میندازه درواقع پتانسیل رسیدن و داشتن اون رو درشما دیده و تنها کاره ما برای رسیدن بهش لذت بردن از مسیره رسیدن به اون خواسته هاست و کار کردن روی خودمون بصورت لذت بخش ،،،نه اینکه حرص بزنیم و عجله کنیم رها و تسلیم …البته که من تو این موارد خیلی جای کار دارم و لی تو همین نتایج کوچیکم هم خیلی روزا به خدا میگم خدایا شکرت که از فضلت بهم میدی و یه دوستی یه جایی تو همین سایت یه جمله زیبا نوشته بود که همش توذهنم میاد مواقعی که حالم خیلی خوبه و نوشته بود عدل خدا شامل حال همه موجوداتش میشه ولی فضلش شامل یه عده خاصی میشه مثه همون مثال معلن مدرسه که استاد تو فایل حزن تو قران میگه که معلم درسشو با عشق به همه دانش اموزا میگه ولی به اون کسی که بیشتر پیگیره و بیشتر مشتاقه توجه بیشتری هم میکنه….وخلاصه که با این کامنتم میخواستم ازتون قلبن سپاسگزاری کنم که وجود دارید در این دنیا و اینجا باعث شدید من حال خوبم بهتربشه ….این کامنتم انشالله کامبک قدرتمند من به سایت و نوشتن وصلات بیشتر تو سایت میشه به امید رب…….خدایا شکرت
من جزء افرادی بودم که کامنتهاتون رو میخوندم ولی یه مدت دور شدم بودم از این فضا
و خداروشکر چند وقتی میشه دوباره شروع کردم به خوندن و فعالیت در سایت
و چه خوب بابت این همزمانی
وقتی ایمیل برام اومد که شما کامنت گذاشتین خیلی حس خوبی گرفتم چون یه جورایی مطمئن بودم قراره آیه ای رو داخلش بیان کنید و در موردش صحبت کنید
معمولا هر بار که فرصت میشد و کامنت هاتون رو میخوندم
، من هم در مورد آیه ای که قرار میدادین فکر میکردم و این باعث میشد ذهنم درگیر کلام خدا باشه و تلاشم رو بکنم برای درک و عمل بهش
با توجه به متن و آیه که نوشتید
وقتی خدا میگه فقط در لحظه باشید و ایمان داشته باشید نه اندوهی دارید نه غمی
همین رو بهمون میگه که
من هدایت میکنم
الهام میکنم
شما همون لحظه، در لحظه انجامش بده به بعدش چی میشه،چطوری و… فکر نکن
به میشه یا نمیشه فکر نکن لحطه ای فکر نکن و انجام بده و لذت ببر
و بعد نتیجه ش رو میبینی
البته با توجه به صحبت های استاد هدایت هایی که الان شرایط انجام شون رو داریم و فقط در حد یه عمل و نشون دادن ایمانمون به رب
فکر کنم خیلی هامون این تجربه رو داشتیم که وقتی به صدای قلب گوش دادیم و کاری رو انجام دادیم چقدر برامون لذت بخش بوده و به طبع احساس خوب نتایج خوب رو هم برامون رقم زده
خیلی خوشحالم که مجدد میتونم کامنت های ارزشمندتون رو بخونم
با درود و سلام خدمت آقای مرادی عزیز .. آقا مرادی عزیز شما خیلی وقته تاخیر داشتید .. هر چند با خبرهای خوب اومدید به امید خدا در آمدتون بالای 75 میلیون تومان رسیده انشالله همین طوری تصاعدی بره بالا و بالاتر و هر روز با خبرهای خوب و موفقیت های مالی بیشتری بیاید اینجا و برامون باورهای قدرتمندتری ایجاد کنید و برای این رشد و پیشرفت پولی و مالی تحسین تون می کنم خدایا شکرت ..
در مورد خواسته مون که به دلمون یهویی میوفته راست گفتید .. این جمله ی آقای شریفی رو هم از دکتر الهه قمیشی بارها شنیدم که یک شعری هم از مولانا گفتند اینکه
این طلب در تو گروگان خداست .. زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست
یعنی هر چیزی به دلمون بیوفته سزاوار اجابتش هستیم ..
مثلاً همین دیرور آبگوشت درست کرده بودم توی دیزی سنگی روی شعله ی خیلی آرام تا اینکه امروز جا بیوفته و جاتون خالی نوش جان کنم .. پیش خودم گفتم با این دیزی یک بارون خوشکل می چسبه!!!! البته دوست داشتم یک دوست و یا میهمانی خوب و هم فرکانس هم از گرد راه برسه و با هم نوش جان کنیم .. و امروز اون بارون خوشکله آومد و کلی شکرگذاری کردم و خوشحال شدم .. ولی اون یار شفیق و رفیقی که گفتم نیومد .. بعدش خوب که فکر کردم به خودم گفتم بهترین یار و شفیق من خودم خودشه .. اون خدای یگانه هر لحظه با منهه .. بعدش ی نگاهی به اون آسمون کردم و گفتم خدایااآاا شکرت که بهترین رفیق و مونسم تو هستی و کنارم بودی و در ضمن آبگوشت هم دوست داشتی !!!!! کلی هم خندیدم و خوشحال شدم ..
آقای مرادی عزیز ممنون و سپاسگذارم برای این آیه های نابی که پیدا می کنید و برامون آنالیز می کنید واقعا تحسین تون می کنم مرسی مرسی ممنون
انشالله میآید از اون ماشین خوشکله ی خارجی که دوست داشتید و خریدید برامون می نویسید به امید خدا
درود و سلام خدمت آقای مرادی عزیز ممنون و سپاسگذارم برای اینکه اون چراغ آبی خوش خبری رو برام روشن کردید نمیدؤنید چقدر خوشحال شدم قبل از اینکه بازش کنم و ببینم چه کسی برام پاسخ فرستاده آنقدر با شوق و ذوق از خداوند سپاسگذاری کردم و با صدای بلند گفتم خدایااآاا شکرت هر کس این چراغ آبی رو روشن کرد انشالله چراغ امید و طلایی قلبش روشن بشه..خدایا شکرت
بله یهو دیدم آقای مرادی عزیز پشت خط بودند ..
آقای مرادی عزیز در مورد اینکه خداوند سریع الجواب هستش هیچ شکی در اون نیست . از اونجایی که بقول استاد به هر چی توجه کنیم از همان جنس توجه وارد زندگی مون میشه .. خب می خوام خودم رو آنالیز کنم .. یعنی چرا بعضی چیزا زود اتفاق میوفته و بعضی چیزا ی کم زمان میبره..
صبح ها وقتی از خواب شیرینم و رختخوابم و زمین و زمان ماه و ستاره تا طلوع خورشید و آسمان و ابرها رو کلی ناز و نوازش می کنم و قربون صدقه شون میرم و با ذوق و شوق تشکر و سپاسگذاری می کنم و دفترم هم که کنار تختخوابم هستش و بعدش با کلی ناز و نوازش و شکرگذاری بازشون می کنم و شروع می کنم به نوشتن . همین جوری که از پنجره به آسمون زیبا نگاه می کنم و سپاسگذاری هامو می نویسم کلی هم در لحظه ذوق می کنم و از خداوند شکر گذاری می کنم و انگار یهویی دلم بارون می خواد خب فایل قسمت 229 رو هم که دیده بودم استاد هم دلش بارون می خواست و بعدش شیرجه زد توی دریاچه .. خب حالا چه اتفاقی میوفته .. دقیقا این همزمانی ها اتفاق میوفته خدا رو شکر
خب حالا به این نتیجه رسیدم که در مورد پول هم همین کار رو انجام بدم یعنی تا چشمو باز کردم پولمو بردارم نگاهش کنم و سپاسگذاری هر روز صبگاهی داشته باشم .. در واقع من من تعدادی از پول های مختلف ( انواع پول های کلیکسونی قدیم و دو تا یک دلاری و یک 20 یورویی و پول رایج جیرنگی) رو داخل یک وسیله ای کنار همین دفتر هام گذاشتم که روزها نگاهشون کنم و یک مطلب شکرگذاری هم توی یک کاغذ کوچیک نوشتم با گیره بهش وصل کردم .. تصمیم گرفتم هر روز صبح اول وقت تا چشم باز کردم و می خوام بخوابم یک سپاسگذاری جانانه از آن پول ها انجام بدم یعنی بعبارتی تمرکز لیزی روی پول ..بعدش میام نتایجم رو اعلام می کنم..
خُب آقای مرادی عزیز فکر کنم شغل و حرفه ی شما توی طلا و جواهر باشه .. که انگشتر منو تشخیص دادید و تحسین تون کردم که چشمان تیزبین پولی و مالی دارید.. بله این انگشتر قدیمی جواهر زمرد سبز هستش که یک تک نگین سبز زمرد وسطش داره که از مادر خدا بیامرزم به من ارث رسیده .. موقع تقسیم ارث با خواهرم میبایست ارزش این انگشتر رو می فهمیدیم .. برای همین این انگشتر رو بردم جواهر فروشی مظفریان داخل استانبول یا مخبرالدوله فکر کنم دقیقا یادم نیست .. و چند جای دیگه.. ولی تمام آنها گفتند ارزش خاصی ندارد و الان زمردها و جواهرهای جدید و قشنگ و زیبا زدند و سنگ زمرد شما زیاد جالب نیست و ما هم از این چیزها نمی خریم ..خلاصه هر کی ی چیزی گفت چون من بقصد فروش برده بودم .. خلاصه از نظر آنها بی ارزش ولی از نظر خودم خیلی هم با ارزش هستش و خیلی هم دوستش دارم و احساس ثروتمندی بهم دست میده چون ظاهراً خیلی چشمگیر هستش .. خودم هم خیلی دوستش دارم
ممنون و سپاسگذارم از توجه تون .. انگار با این پاسخگویی کامنت شما امروز نشانه ام رو برای نتایج مالی دریافت کردم
مرسی مرسی آقای مرادی عزیز که امروز م رو با کامنت شما شروع کردم که سبب خیر و برکت برام شده و مشخص شد که امروز هدفم چی هستش خدایاااااا شکرت ممنون و سپاسگذارم خدایااا
سلام استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی
خدایا شکرت بابت تمام این زیبایی ها
خدایا شکرت که دیده هایمان را به زیبایی ها عادت میدهی
خدایا شکرت که هدایت مان میکنی
خدایا شکرت که وجودت سبب حال خوب روح و روان ما میشود
خدایا شکرت که در قلب هایمان حضور داری الهی صد هزار بار شکرت شکرت
خدایا کرور کرور شکرت برای این همه زیباییی
خدایا شکرت برای این همه فراوانی
خدایا شکرت برای این همه سرسبزی چقدرر لذت بردم چقدررر لذتبخش هست دیدن زیبایی ها
استاد عاشق تان هستم که به زیبایی از قانون استفاده کردین و چنین زنده گی زیبا ساختین
نوش جان تان باشد خداوند خیر دنیا و اخرت برای تان بدهد خداوند ثروت بیشتر برای تان بدهد چقدرر لذت بردم از دیدن چنین ملکی در امریکا
به گفته خودتان که بیشتر از صد ها بار گفتین بچه ها یک راننده تکسی بودم حالا به لطف خدا و عمل به قانون به همه چیز رسیدم
این یعنی چی ؟
یعنی میشود پاکیزه میشود چنین ملکی داشت
یعنی میشود فراوان هست نعمت در جهان
فقط تو باورش کن که میشود به هر چی دوست داری برسی
استاد شما برایم باور ساختین که میشود چون جهان سرشار از نعمت هست تو بگو چی میخواهی خدایا شکرت شکرت
شما یاد مان دادین که میشود همه چیز با هم داشت
رابطه عالی
ثروت بی نهایت
عشق خدا
سلامتی
ارامش
حال خوب همه چیز میتوان داشت
خدایااا شکرت شکرت شکرت
استاد عاشق عکس تان شدم چقدررر نگاه کردنش لذت دارد پر از عشق و احساس خوب هست
اصلا فایل های تان پر از احساس خوب هست چون جلوه زیبایی های خدا هست
چقدررر لذت میبرم از این همه نعمت ثروت
چقدرر لذت میبرم از فراوانی خدا
چقدرر لذت میبرم از رابطه قشنگ تان که سراسر زیبایی هست لطف هست محبت هست عشق هست احترام هست مهربانی هست سپاسگذاری هست من تحسین میکنم رابطه قشنگ تان را
چقدررررر پارادایس زیباست چقدررر رویایی هست چقدر انرژی مثبت دارد خدایااااااا با تمام وجودم شکرت شکرت شکرت
من عاشق خداوند هستم بیبین استاد خداوند چقدرر وهاب هست چقدرررر کریم هست چقدررر بزرگ هست همه چیز میشود همه کس را به شرط اینکه باورش کنیم به شرطی اینکه از قانونش پیروی کنیم
به شرطی اینکه بدانیم نیروی در جهان هست که عاشقانه در خدمت ما هست عاشق ما هست هوا خواه ما هست کمک کننده ما هست نگران نباشیم توکل کنیم
خدایااا شکرت که حضورت سبب دلگرمی مان میشود
استاد چقدررر شیستشوی تان را دوست دارم با جان و دل با لذت انجام میدهد و سپاسگذاری میکنید از این تراک کمپر زیبا
خدایاا شکرت
استاد سپاسگذار تان هستم که ما را همسفر خود ساختین و شادی های تان را با ما شریک کردید استاد تشکر تشکر تشکر
خدایاااااااا شکرت که مرا با چنین انسان مهربان آشنا ساختی خدایااا بنده هایت این قدر مهربان هست یا الله دیوانه میشوم بابت مهربانی و عشقت
خدایاااا کرور کروررر شکرت
چقدرررر فراوانی هست بیبین آب دریاچه قشنگ را بیبین باران نعمت الهی الله بیبین قدرت الله را
خدایااا شکرت برای تمام زیبایی ها و قشنگی ها
استاد چقدررر لذت بردم از شنای تان نوش جان تان تمام لذت های که میبرید
خدایاااا شکرت شکرت شکرت
چقدرررررر باران قشنگ بارید خدایا شکرت
چقدرررررررر پارادایس از بالا قشنگ هست چقدرر خوب هست همه چیز با نگاهی خدا بیبینیم زیبا زیبا زیبا
استاد با دیدن همه فایل هایت یگانه جمله که بسیاررر بلند در زهنم گفته میشود این هست که پاکیزه آرزو های به حقیقت میپیوندد
خواسته های به حقیقت می پیوندد
یعنی پاکیزه میشود میشود میشود
خدایااااا شکرت برای این همه نعمت
الهی سپاسگذارت هستم بابت زیباییی های جهانت
خدا جانم مهربانم تویی آگاه تویی دانا به تک تک ما خودت بساز که تو قشنگ میسازی تو زیبا میسازی تو عالی میسازی
خدایا تو از رگ گردن نزدیک تر هستی تو از خواسته ها و نیاز هایمان آگاه هستی خودت جا های قشنگ ما را ببر با افراد قشنگ رو به رو بساز که لذت ببریم عشق کنیم حال کنیم اشک شوق بریزم
خدا جانم خودت بهترین های عالم تقدیم مان کن
خدا جانم خودت خودت خودت هدایت مان کن نگذار از مسیر دور شویم خودت ایمان مان را قوی بساز
استاد عجیب این قسمت من زیبایی متحیر کننده تری از پرادایس ب چشمم خورد، نمیدونم تاثیر تمرکز بر نکات مثبت بیشترم هست بعد از این سفرتون، احساس میکنم چشمم نعمت بین تر شده، احساس میکنم بزرگتر شدم و حالا زیبایی ها برام زیباتر شدن.
من اصن کل فایل محو نعمتی ک پروردگار مسخر شما کرده شدم، همش میگفتم ببین نتایج استاد رو. ببین نعمتی ک پروردگار بخشاینده میبخشه چیه؟ اینه مسخر شدن، اینه نتیجه ایمان و عمل.
وقتی فکر میکنم با ادامه دادن این مسیر و پایداری در اون قراره ب چنین جاهای زیبایی برسم، خیلی ذوق میکنم میگم ینی قراره منم ب اینجاها برسم؟
استاد جان معنی فضل پرورگار رو ب ما نشون دادین، بهمون نشون دادین اون خدای رزاق رو ک چنین رزقی میده.
آره ما با دیدن این نتایج تون، این آرامش تون، این عشق و رابطه بهشتی تون، این کلبه و این ملک و این دریاچه ایمان مون ب خدا بیشتر میشه. پس بیشتر و بیشتر بهمون از نعماتی ک پروردگار مسخرتون کرده نشون بدین، بزارین دهن این ذهن رو با دیدن زندگی شما ببندیم، بهش بگیم ببین این همون خدایی ک ب استادم اینچنین خوان نعمتش را گسترده، خدای من و خدای استادم یکی است.چه زیبا خدای رزاق و وهاب را ب من شناساندید.
و این ما هستیم ک چنین استاد جانی داریم، چنین عشقی ب آموزش ک از جان و دل قوانین ساده و شسته رفته رو برامون میگه. و من من من فراموشکارم و آنچنان ک شایسته است سپاسگزار و قدردان نیستم.
وقتی ب این همه نعمت و برکتی ک خداوند ب این کشور بخشیده نگاه میکنم متوجه میشم اصل سپاسگزاری و درستکاری کار خودش رو کرده و این همه نعمت ب این مردم بخشیده.آخه ببین تو این همه نعمت رو، این همه مزارع سرسبز، خاک حاصل خیز، باران، آسمون و هوای رویایی اش امکانات و ثروت و ثروت.
باید در عمل شما دو استاد عزیز دقیق شوم، این حجم از تعهد خانم شایسته واقعا ستودنیه، کامنت دوست عزیزمون سید علی منو ب فکر برد ب خوب نکته ای دقت کردن، آقا تو شب خسته از سفر 1 ماهه برگردی بعد صبح ساعت 6 و نیم بلند شی برای سپاسگزاری اون هم بری یه ویو انتخاب کنی و با جان و دلت بری بشینی بنویسی؟؟
می بینی تعهد رو؟
دیگه تو وقتی راه راستی رو انتخاب کردی و نتایج گرفتی، توی اون هی قوی و قوی تر میشی تا نعمت بیشتری دریافت کنی، نه اینکه صرفا یه تمرین و مشق ببینی. فهمیدم دلیل نتایح پایدار و روز ب روز بزرگتر شدن اش رو. جانم ب این تعهد نوش جان هرکس ک با ایمان عمل میکنه نه صرفا حرف زدن و من ک میدانم میدانم گفتن.
چه زیبا سپاسگزاری میکنید از نعماتی ک خداوند بهتون داده، فردای مسافرت ماشین رو برند نیو میکنیم، چقدر مرد عمل هستین، منظم، مسئولیت پذیر و قدردان.
من عاشق اون مکالمه بین تون شدم ک از تجربیات سفرتون میگفتید بهم، ک چقدر بعد از سفر رابطه بهتری با یکدیگر ساختین، چقدر رشد کردین. و از خداوند خواهانم چنین رابطه ای ک باعث رشد یکدیگر شویم ب یاد هم بیاوریم از خوبی ها و هدایت های خداوند، ک بسیار سفر بریم و بیشتر و بهتر یکدیگر رو بشناسیم، همکاری و تعامل کنیم، از یکدیگر بخاطر انجام مسئولیت سمت خود سپاسگزاری کنیم.
آدم اگر ب خداوند اعتماد کنه کارها خیلی راحت تر از اون چیزی ک فکر میکنه انجام میشه.
خدایا تو صاحب این سفر هستی و علایق ما رو میدونی تو مارا هدایت کن.
آخ ک من عاشق اون بارون و هوای پرادایس شدم، خدا برای ما هم باد بشارت دهنده اش رو فرستاده ک ب زودی خبر از بارون میدهند و من باورن رو واقعا یک نعمت بزرگ میدونم و هربار میباره میگم خدایا شکرت برای این رزق و برکت.
عاشق اون خونه فرندلی و دوست داشتنی، مبل های راحت و زیبا، آینه ها، تی وی خفن، استراحت و لذت بردن و تفریح کردن تون، رابطه زیباتون شدم. من هم عاشق تیم پرقدرت منچستر سیتی هستم آدم لذت میبره از بازی باکیفیت شون. و پپ رو همیشه تحسین کردم برای این همه دستاوردهای پایدار.
استاد عزیز اینقدر این دو سریال برای ما پر از آگاهی و مفیدن که هر چی از شما تشکر کنم کمه
بعد از چهار سال هنوز وقتی نگاه میکنیم برایمان تازگی داره چنان با ذوق و شوق مینشینیم نگاه میکنیم که فکر میکنیم برای اولین بار است الان چند شبی میشه برای سومین بار داریم سفر دور آمریکا دو میبینیم هر موقع دلمون برای تصویرتان تنگ میشه سریالها رو میبینیم
هم به باور سازی ما کمک میکنه هم به کنترل ذهن ما کمک میکنه
هم دید ما رو نسبت به مسائل و افرادمثبت میکند که وقتی هر جا میرویم همه انسانها خوب هستن اینطور نگاه کردن و باور داشتن به ما کمک میکند که همه کارهامون با راحتی و آسونی انجام میشود و خداوند انسانهای خوب رو سر راه ما قرار میدهد تا کمک به ما کنن
استاد خیلی دوستتون دارم چقدر راحت سفر میرین هر چیزی رو سخت نمیگیرین چون رو باورهاتون زیاد کار کردین ان شاالله بااستفاده و گوش دادن فایلها و عمل کردن با اونها بتونیم زودتر با خواسته هامون برسیم و شخصیتمون رو تغییر بدهیم وقتی شخصیتمون عوض بشه کل زندگیمون رشد میکند کسب کارمون رشد میکند
سلام سلام به استاد عزیزم به مریم جان و به همه ی عزیزان ساکن این سایت.
استاد جانم شما با این فایلهای بی نظیر زندگی منو زیر و رو کردین. و من دارم قوانین رو عالی می آموزم به لطف خداوند و شما. پس جایزه ی شما باید کامنتهای بی نظیر گذاشت دیگه؟! که صبحها که کامنت میخونین صبحتون حسابی به خیر بشه
استاد قشنگم ما چند ماه به صورت روتین صبح که از خواب پاشدیم سفر به دور آمریکا دیدیم و چقدر لذت بردیم، من عاشق سرسبزی و گیاهانم و الان یک روزه که سفری اومدم پر از سرسبزی و گیاهایی که همشون فوق العادن و رویایی. خدارو شکر میکنم برای قوانین فوق العاده ی جهان هستی و قدرت خلقی که درونم ازش آگاه شدم. استاد نگم که به لطف تمرکز بر سفر به دور آمریکا و دوره ی دوازده قدم چرخهای زندگیم چقدر روان شده و افتادم توی سرازیری و سوت بلبلی زنان دارم میرم . گاها چیزهایی که تصور میکنم به آنی اتفاق می افتن.
خیلی خیلی حس خوبیه . برای این سفری که اومدم گفتم (به قول استاد) خدایا من میخوام بهم خوش بگذره مابقیش با تو
استاد شما جلو جلو میری راه رو برای ما هموار میکنی و ما ازتون یاد میگیریم. هر سفر شما نه تنها شمارو بزرگتر، پخته تر و آپگرید میکنه بلکه همه ی عباس منشی ها رو هم میبره روی سکوی پرواز
سلام به استاد عزیزم ومریم جان وهمینطور دوستان عباسمنشی خودم،استاد فقط بگم که عاشقت هستم وخدای بزرگ وبه خاطر وجود ارزشمندت سپاسگزارم هر روز باید یه فایل تصویری ازتون ببینم تا حالم خوب بشه،استاد به معنای واقعی عاشقت هستم وارسال روز تولدم از خدای بزرگ خواستم انقد بهم فرصت بده تا به بزرگترین آرزوم که دیدن شماس برسم البته با کلی احساس واشک،استاد خداروشکر که سلامت رسیدین به پارادایم زیبا،
من دیدم که شما با وجود اینهمه خاطره وتفریح برگشتین وحال روحی تون عالیه واصلا دلتنگی اون جاهای زیبا رو که دیدین ندارین استاد من یه مشکل بزرگ که هم خودم وهم دختر وپسر داریم اینه که اگه جایی بریم مثلا درحد یه روز بعد از برگشت تا چن روز حالمون بده وبه شدت دلتنگی میکنیم طوری که هرچی خوش میگذره بعدش با دلتنگی خراب میشه مثلا اگه یه مهمونی شام بریم فردا حالم خرابه ودلتنگ عزیزانم مثلا چن وقت پیش با یه دوستی رفتیم مسافرت وقتی رسیدیم خونه ودوستان رفت حال ما خراب بود دلتنگی وگریه وبی انگیزه بودیم حتی نمیتونستیم دوش بگیریم فقط عمگین دراز میکشیدیم تا چن روز بعد حالمون آروم آروم خوب شد مثلا اگه من یه نصف روز پیش مادرم باشم وبرگردم تا چن روز افسرده ودلتنگم،امروز به این فکر میکردم شما اینهمه مسافرت ومهمونی میرید وقتی برمیگردید بازم عالی هستین،مثلا من دیونه میشم وقتی فکر میکنم شما بعد ازمدت طولانی که با مریم عزیز هستین میرین میرید نمپا وتا مدت ها از هم دور هستین آخه مگه میشه مثلا من اگه جای مریم جان بودم وای نمیدونم چیکار میکردم مطمعنن نمیموندم،وووووواینکه استاد من به این فکر میکنم این دنیا کوتاهه وشما هم که تک پسر هستین چطور میتونید این دوری از مادر وخواهر وخانواده رو تحمل کنید مگه این دنیا چقد ارزش داره که شما از خانواده ت دوری ولذت دیدنشون رو از دست میدی وخدای نکرده اگه عزیزی وازدست بدین حسرت میخورین،استاد میخام صادقانه حرفمو بگم امروز صبح به این فکر میکردم تا همین الان هم حالم گرفته س که این دنیا با وجود شما زیبا همین که احساس میکنم شما هم یه گوشه روی این زمین هستین ویه روز میبینمتون دلم آرومه اگه یه وقت خدای نکرده شما نباشین من دیونه میشم ومطمئن که افسرده و،،،،،نگم که زندگی میشه رنج وعذاب برام،استاد چیکار کنم از اینهمه دلتنگی خلاص شم واگه کسی از عزیزانم میره بهم نریزم،استاد ودوستان راهنماییم کنید
چقدر اینجا زیباست و اون جاده های صاف چقدر قشنگن .. از اون بالا همه چیز به راحتی دیده میشه ..
یه دونه درخت توی دریاچه بود خیلی باحال بود
عهههه اون کامیون قزمزه رو کی خریدید؟؟!! چه باحال بود !!!
8000 کیلومتر سفر و در عین ارامش و خداروشکر سلامت سلامت … من هر وقت سوار ماشینم میشم و میخوام جایی برم،، میگم خدایا توکل بر تو و هوام رو داشته باش و مراقبم باش… و واقعا همیشه به طرز معجزه اسایی خداوند مراقبم بوده و سالم سلامت بودم …
چقدر جالب بود برام ،، شما سپاسگزاریتون هم در عمله !!!
یعنی من فکر میکردم همین بگم خدایا شکرت برای ماشینم ،، فکر میکردم همین کافیه ولی مثلا ماشینم کثیفه !!! ولی شما سپاسگزاریتون از ماشین در عمله و میگی خدایا شکرت که این خودرو اینقدر توی این سفر به ما حال داده و حالا شما هم حال اساسی بهش میدید و قسنگ قشنگ اون رو با اسپری پاک کننده تمیز تمیز کردید و میخواید ببریدش کامل چک آپ کنید موتور ماشین زو….
دریاچه و اون بارون زیبا و قطرات زیبای روی دریاچه چقدرررر حس خوبی داره و صدای چک چک قطرات بارون و اون دایره هایی که روی اب دریاچه ایجاد میکنند خیلی زیباس..
فکز میکردم زندگی پولداری یعنی خوردن و گشتن و هیچ کاری نکردنه و هیچ مسیله ای نداشتنه !!!
ولی زندگی پولداری یعنی همش بگردی و همش لذت ببری و به هر حل مسئله ای که برخورد کنی همون لحظه پول میدی و یه ابزار حرفه ای خفن میخری مثل ماهواره استار لینک و یه خونه ی با امکانات خفن نصب میمنی روی ماشینت و میری سفر و حالش رو میبری…
زندکی پولداری زندگی بدون مسئله نیست.. ببکه زندکی پولداری یعنی هر وقت به هر مسئله ای برخوزد کنی خیلی راحت پول میدی و یه وسیله ی خفن و حرفه ای میخری و کارات رو راحتتر و لذت بخش تر انجام میدی و مسائلت رو سریعتر و راحتتر و لذت بخش تر حل میکنی..
درست مثل این میمونه یه زمین کشاورزی بزرگ داری و میخوای شخمش بزنی… اولش خیلی سخت به نظر میرسه ولی با ابزاری به نام پول میتونی یه تراکتور حرفه ای بخری و یه راننده براش استخدام کنی و یا خودت سوار تراکتور شی و با لذت زمین رو شخم بزنی و حالش زو ببری..
پس این جمله که (( هر که بامش بیش برفش بیشتر )) … اره اوکی …ولی پول میدم ماشین برف روب استخدام میکنم واز دیدن بزف لذت میبرم و یا چوب اسکی میخزم و میزم از اون همه برف لذتش رو میبرم !!!
اینا رو به این دلیل نوشتن که مقاومتم نسبت به پول کم شه چون من همیشه فکر میکردم کسی که پول داره هیچ مسیله ای هم نداره و فقط میخوزه و میخوابه و میگزده !!!
ولی اینجوری نیست…
میخوره و میگرده و مسائلش زو با پول به راحتی حل میکنه ..
الهی صد هزار مرتبه شکرت که هستی و هوای منو خیلی داری و من هدایت میکنی
استاد عزیز و نازنین و بزرگوار و توحیدی سلام
خانم شایسته عزیز و نازنین سلام
دوستان جان ، خانواده عزیز و نازنین و بزرگوار و دوست داشتنی من سلام
بعد از مدتها امروز نیروی پرقدرت و پراز شوروشوق و احساس خوب و ناب تا همین الان داره میگه برو و بنویس
منهم تسلیم شدم و گفتم چشم
شاید چیزهائی که مینویسم ربطی به موضوع فایل بینظیر و فوق العاده استاد عزیز و مریم نازنین نداشته باشه
اما باید بنویسم و به یاری الله یکتا مینویسم ، الهی با مید تو
من از اول آبانماه قدم دوازده دوره فوق العاده دوازده قدم رو به لصف الله یکتا شروع کردم و ذهنم هراز چند وقتی میگفت خوب حالا تو چک آپ فرکانسی چی میخوای بنویسی و چی داری که بنویسی و حالا که چی و از این داستانها …
یادمه خرداد ماه که من فکر کنم تو قدم هفتم بودم ، وقتی فکر میکنم استاد تازه سفر رو شروع کرده بودند و کامنتهای دوستان هم بعد از فایها مثل همیشه انقلابی به پا کرده بود ، وقتی کامنتهای سید علی خوشدل عزیز و نازنین و دیگر دوستان خوب و الهی رو توی سایت میخوندم شور حال دیگه در وجودم به پا شده بود . مخصوصا کامنتهای سید علی خوشدل عزیزم که با آیه هایی از قرآن همراه بود انقلابی رو تو وجود من بپا کرده بود . البته که کامنتی هم نوشتم و حسی به من میگفت تو چرا قرآن نمی خونی و چرا به خوبی سید علی عزیز قرآن بلد نیستی بخونی و یاد حرفهای استاد عزیزم می افتادم گه میگفت خودتون رو با کسی مقایسه نکنید شما نمیدونید دیگران چقدر روی خودشون کار کردن و از کجا شروع کردن . یکجا سید علی عزیز نوشته بود که فکر کنم الهامی و به دلیلی ساعت حدود سه از خواب بیدار شدن و جواب مسئله رو حل کردن و داستان حل شد .
من دوبار قبلا تو همین دوره ها شاید بعد از دیدن فایلهای فوق العاده رضا عطار روشن عزیز و نازنین بود، با صدای بلند توی خواب شنیده بودم فلق بطور واضح و مشخص و یکبار هم به من گفته شد تسلیم و چیزی در این عنوان و با این معنی
ایده اینکه صبحها زودتر بیدار شم و ستاره قطبی رو بنویسم و روی خودم کار کنم در من شکل گرفت ، البته فایلا انگیزشی استاد رو هم هر روز صبح قبل از شروع کارو فعالیت گوش میدادم که میگن شما وقتی موفق میشدو نتیجه میگیرید که شبها دیرتر میخوابید و صبحها زودتر بیدار میشید . من صبحها زودتر بیدار شدم شروع کردم به نوشتن . روی خودم کار کردن احساس کردم باید حرکت کنم نصف شبها بیدار میشدم میرفتم روی تراس به آسمان نگاه میکردم لذت میبردم احساس کردم باید حرکت کنم شروع کردم به پیاده روی آروم آروم به سمت بیرون از شهر توی دل تاریکی رفتن نیروی بهم میگفت باید بری توی دل ترسها باید حرکت کنی ، هر روز بهتر و بهتر شدم با احساس خوب و باشوروشوق خیلی زیاد هر روز زودتر از خواب بیدار میشدم اول قرآن سوره حمد و اخلاص و فلق و ناس اونهائی که بلد بودم ، خوندن سوره حمد بعد از آموزه ها و دوره های استاد انقلابی در من بپا میکنه چنان لذت و احساس خوبی در من بوجود میاره که قابل وصف نیست .
تنها هروز با شور و شوق میزدم بیرون توی دل تاریکی و سعی کردم از مسیری برم که کسی نباشه و تنها باشم با خدا حرف میزدم و فایل گوش میدادم و شکر گزاری میکردم و با احساس خوب لذت میبردم کیف میکردم و حال میکردم و میکنم
پر از احساس خوب و ناب و لذت شادی خوشحالی و شورو شوق زیاد دیگه ترسهام کم شده بود و دیگه نمیترسیدم از تنهائی و تاریکی در بیرون از شهر و بیابان و داشتم لذت میبردم وقتی طلوع زیبای خورشید رو توی بیابان و جاهای بکر میدیدم و میبینم ، نسیم صبحگاهی سر صبح و سحر و بانگ خوندن خروسها و پرواز پرندها روح منو نوازش میکرد و میکنه
از لحضه لحضه روزها لذت میبردم و لذت میبرم .
من مدارم تغییر کرده بود خودم متوجه این تغییر شده بودم و منتظر اتفاقات خوب و الهامات خداوند بودم ، آرام و با عشق داشتم روی خودم کار میکردم و انتظار زیادی هم از خودم نداشتم و داشتم لذت میبردم و میدونم که باید تکاملم طی بشه فقط من باید ادامه بدم و با قدرت در این مسیر الهی حرکت کنم و ادامه بدم …..
وقتی اولین هزار تومانی رو پیدا کردم ، داشتم فریاد میزدم و از خدا شکر گزاری و سپاسگزاری میکردم ، چون این یک نشانه بود برای من که تو داری مسیر رو درست میری و ادامه بده ، چند روز گذشت ذهن داشت میگفت دیدی اتفاقی بود دیگه خبری نیست دیدی …. بعد یه مدت دیگه یه هزاری دیگه الله اکبر انقلابی در من بپاشد ، چون استاد گفته بود که وقتی درای درست حرکت میکنی نشانه ها میاد و من ایمان و باور داشتم از خدا هر روز یه نشانه دیگه میخواستم .
یه روز یه گوشه هزاری پیدا کردم برداشتم و انداختم گفتم نه من بهتر میخوام حرکت کردم ، یاد حرف استاد افتادم گفت وقتی که داری در مسیر درست میری یه طلا پول یا یه تیکه طلا پیدا میکنی …. برگشتم تیکه پول هزاری رو از زمین برداشتم گفتم خدایا شکرت اینهم یه نشانه دیگه گذاشتم جیبم و بردم گذاشتم لای دفترم مثل پولهای دیگه و شکر گزاری کردم بابتش ….
دیگه وقتی هر روز پول پیدا میکردم پیش خودم گفتم شاید قرار نیست من دیگه کار دیگه ای بکنم فقط قراره من پول پیدا کنم . پولها فقط تا این زمان هزار تومانی بود اما شده بود هر روز ….
چند روز گذشت پولی پیدا نکردم نجواهای ذهن شروع شد …
روزی که ده هزار تومانی پیدا کردم انقلابی در من بپا شد و من یاد تمرینی افتادم که استاد میگه وقتی پولی رو خرج میکنه بگید خدایا شکرت که پرداخت شد . ده برابرش برگشت و واریز شد بحسابم . قانون داشت به وضوح هرچه تمامتر جواب میداد و من در مدار خوبیها بودم .
چند روز گذشت پائیز شروع شد و بخاطر سردی هوا من چن مدتی بیرون نرفتم .
حالام بدشد احساس خوبی نداشتم
تصمیم گرفتم با لباس گرمتر برم بیرون و توی همون روز اول که مسیر رو عوض کردم و به مسیر دورتری رفتم دوباره یه نشانه دیگه و یه ده هزارتومانی دیگه . الله اکبر خدایا شکرت
پولهارو با عشق میارم صاف میکنم و باعشق لای دفتر شکر گزاریهام میزارم و مینویسم و تاریخ میزنم و سپاسگزاری و شکرگزاری میکنم .
و قول داده بودم که باید تا پایان قدم دوازده دوره بی نظیر دوازده قدم هر روز به این مسیر ادامه بدم .
دیرو زدخترم با من اومد و چند وقتی هست که یه ایده ای اومد که با دوچرخه برو بیرون و منهم چند وقتیه که با دوچرخه دارم از این مسیر زیبا لذت میبرم . با دختر گلم با دوچرخه رفتیم و بینهایت لذت بردیم تو تاریکی و زمان سپیده دم تو دل طبیعت بینهایت لذت بردیم کیف کردیم حال کردیم عشق دادیم عشق گرفتیم و من بینهایت کر گزاری و سپاسگزاری کردم .
امروز نجواها اومد که امروز دیگه به خودت استراحت بده بمون خونه حالا فردا میری دیروز هم که بیشتر موندی بیرون .
اما یدالله فوق ایدیهم . من به قدرت خدا ساعت چهار ونیم صبح بیدار بودم پاشدم دوش گرفتم مثل هر روز قآن خوندم و نجواها خاموش شد . با عشق لباس پوشیدم زدم بیرون .
چند وقتی بود ندائی میگفت از همون مسیر اول که تردد بیشتری داره امروز برو و چند روز هم بود که از این مسیر میرفتم
توی دلم گفتم این مسیر اولین مسیری که شروع کردم به حرکت ولی اینجا تا حالا پولی پیدا نکردم .
الهامی بهم گفت اگه توی مدارش باشی اینجا هم پیدا میکنی رفتم و چون بعد از برگشتن آماده میشم و میرم سر کار معمولا تنظیم میکنم تا یه مسیر میرم و بر میگردم . خواستم برگردم ساعت رو نگاه کردم دیدم زوده چون امروز زودتر اومدم وقت بیشتری دارم . ندا گفت برو بالاتر . سربالائی بود نیاز به رکاب و پا زدن بیشتر بود . پیاده شدم مثل هر روز رو به سمت شروق
و بسمت طلوع خورشید و بسمت قبله شده دستهامو مثل هر روز باز کردم گفتم ….
خدایا من تسلیمم خدایا من آماده هستم من قلبمو باز میکنم خدایا من اجازه میدم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از توکمک و یاری میجویم
خدایا منو هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ، نه راه کسانی که به انها غضب کرده ای و نه راه گمراهان .
الهی صد هزار مرتبه شکرت که هستی و هوای منو خیلی داری و من هدایت میکنی .
و بعد از شکر گزاری با قدرت حرکت کردم بسمت بالاتر رفتن
و توجهم هر روز به اینه که من پول و چیزی پیدا میکنم چون تا حالا بغیر پول یه فلش که پایان نامه دکتری یه عزیزی رو پیدا کردم که به دستش رسوندم و یه دسته کلید که بغیر از تعدای کلید دوتا کلید گاوصندوق هم داشت….
توی تاریکی احساس کردم که یه اسکناس دوهزار تومانی افتاده کنار جاده . ردشدم گفتم موقع برگشت نگاه میکنم اگه پول بود و برای من باشه برش میدارم . تردد زیاد شده بود رفت آمد داشت کم کم زساد میشد اما هوا همچنان تاریک بود .
تا انتهای مسیر رفتم موقع برگشت یاد پوله افتادم ، دیدم هنوز از اومجا رد نشدم سرعتم رو کم کردم رسیدم دیدم بله یه اسکناس تا نشده روی زمین تو تاریکی هوا تشخیص ندادم . از دوچرخه پیاده شدم رفتم پول رو برداشتم دیدم کنارش هم هست اول فکر کردم کناری پونصد هزار تومانی نوه برداشتم دیدم تراور پنجان هزار تومانه ، باز هم پول بود براشتم دیدم بابا اونی که فکر میکردم دوهزار تومانیه ، تراور صد هزار تومانیه . بازهم پول روی زمین بود پول نوی تا نشده تروار پنجاه هراز تومانی و صد هزار تومانی نو نو نو .
اولا وقتی پول پیدا میکردم وقتی میخواستم بردارم دور و بر خودم رو نگاه میکردم ببینم کسی نباشه ، اما امروز با خیال راحت داشتم پولهارو جمع میکردم و ایمان داشتم دیگران اون پولهارو ندیدن و نمیبینند و امنها برای منه و در مداره منه ..
خدارو شکر که گردش مالیه من میانگین در ماه شاید بالغ بر 20 میلیارد تومان باشه که البته خوب همش برای من نیست اما پول زیادی رو هر روز به واسطه شغلی که دارم میبینم و بحاسبم میاد و برادشت میشه . اما پیدا کردن یک هزار تومانی چنان در من لذت و نیری ایجاد کرد وقتی فهمیدم که در مسیر درستی قراردازم که قابل وصف نیست .
پولهارو گذاشتم جیبم و خیالم راحت شد که نمی افته سوار دوچرخه شدم و تو دل تاریکی که کم کم داشت سپیده هم میزد شاید هم زده بود . مات و مبهوت رو به خدا کردم خدایا به هر طرف نکاه میکردم پول نو روی زمین بود انگار یکی برای من اونهارو ریخته بود روی زمین .
من این حالت پول جمع کردن روی زمین رو فقط توی خوابها و رویاهام دیده بودم که هرچی دارم پول و یا طلائی که پیدا کردم رو جمع میکنم بازهم هست و هی داره بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه مثل الماسهائی که استاد ازشون داره مثال میزنه .
توی مسیر داشتم اشک و شوق رو فریاد میزدم داشتم با تمام وجودم گریه میکردم و خق حق رو فریاد میکشیدم . نمیدونم چی باید بگم و چی بنویسم
واقعا نمیدونم این حس رو چه جوری باید بیان کنم .
من ایمان و باور دارم خداوند همه چیز میشود همه کس را ، به شرطی پا کی دل
من به خداوند و الهامات او ایمان و باور دارم به باور دارم که خداوند بمن که پاکترین و مقدسترین انسان روی کره زمین هستم الهام میکند .
و الهامات و اتفاقات خوب زمانی میافتد که من آرام هستم و آرامش دارم و از زندگی لذت میبرم و شادم و خوشحالم و احساس خوبی دارم و شوروشوق خیلی زیادی دارم .
من به خداوند اعتماد کامل دارم من به اجابت وعده خداوند ایمان و باور دارم .
ما به اندازه ای که ایمان و باور داریم میتوانیم جهان رو به تسخیر خودمون در بیاوریم .
وقتی رسیدم خونه همسر عزیزم از خواب مثل همیشه بیدار شد تا برام صبحانه رو آماده کنه ، بهش گفتم دوباره پول پیدا کردم ، پرسدم فکر میکنی چقدر ، گفت پنجاه هزار تومان وقتی مبلغ رو بهش گفتم و اشکهای منو دید چشاش پر اشک شد فقط داشت نگاه میکرد .
وقتی سوار سرویس شدم که بیام سر کار همکارم از چشهای سرخ شدم که از شدت گریه قرمز شده یه چیزهائی فهمید ، فکر کرد که نخوابیدم .
مثل هر روز توی سرویس اختصاصی و فوق العاده خوبی شکر خدا دارم داشتم فایل گوش میدادم اشک امانم نمیداد ، ندائی گفت دیگه امروز فایل گوش نده و بزار اشکات نیاد . فایل و قطع کردم . الله اکبر رادیو پخش ماشین داشت این آهنگ ای رو پخش میکرد.
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همیجوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه نیم من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
خدایا من تسلیمم خدایا من آماده هستم خدایا من قلبمو بازمیکنم خدایا من اجازه میدهم
خدایا تنها تورامیپرستم و تنها از تو کمک و یاری می جویم
خدایا منو هدایت کن یه راه راست ، به راه کسانی که نعمت داده ای به آنها ، نه راه کسانی که غضب کرده ای به آنها و نه راه گمراهان
وقتی از مسافرت میایم دلمون تو خونه آروم میگیره و حس خوبی داره
من حتی وقتی از بیرون رفتن برمیگردم به خونه ازش تشکر میکنم که هست و دارمش خدایا شکرت بابت همه چیز
خدایا من پرادایس خونه زیبایمون چقدر عالی چقدر بینظیر
اول که دریاچه و خانه چوبی و سپس درون بچه رفت تو آسمون و دل ما رو برود به بی نهایت خودش خیلی زیبا بود تا چشم کار میکرد درختان سرسبز و جاده رویایی وسط درختان بی نظیر بود
استاد یه جزیره کوچیک تو دریاچه دارید یه درخت و مقداری سبزه
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی گرانقدر و همه ی دوستان این خانواده عباسمنشی
خب از چی بگم از کجا شروع کنم ،از طبیعت سر سبز پارادایس از درختانش ،از چمن و علف مرغ و جوجه ها و خروسها ،از زیبایی و کیفیت درون بچه،از کیفیت هدایت درون بچه توسط استاد که چقدر ماهرانه مارو میبره به بالای اسمون و نعمت و زیبایی های خدارو بهمون نشون میده،
خداییش از هر چهار طرف که نگاه میکنی موقعیت و شرایط پارادایس اصلا یک چیز دیگریست نسبت به زمینهای همسایه ولی واقعا اون خانه ویلایی همسایه که به رنگ توسی هست خیلی با حاله خیلی حس خوبی بهت میده،آرامشی که در اون منطقه حاکمه قلبمو آرام میکنه یک مراقبه به تمام معناست
،اون اتوبان مستقیم با خط کشی های زیبا و چشم نواز داخل درختها،نظمی که ماشینها روی اتوبان حرکت میکنند ،اون کامیون قرمز رنگ خشکل داخل پارادایس،برگشت درون بچه پیش استاد وقتی که ماموریتش را به خوبی انجام داده
،و اما عزیز دل همگی ما خانم شایسته عزیز با چه شور و شوقی سلام میکنه به بچه های سفر به دور آمریکا و این مکان بهشتی یعنی پارادایس و استاد عزیزم با تراک کمپر و فوردش که چقدر برای من درس داشت به رسم سپاسگذاری از تراک کمپر و فورد فردای شبی که رسیدند خونه آنهارا تمیز کرد،بهشون رسید و به فورد همقول سرویس کامل روغن و وسایل لازم را داد و مریم بانوی عزیز که صبح زود سپاسگذاریش را با تمیز کردن داخل تراک کمپر به اون اعلام کرد
،استاد چقدر خوب در مورد سفر و برگشتش به سلامتی و نکات مثبت و مهمتر از همه سپاسگذاری از خدای مهربان را انجام داد واقعا من هر بار که سپاسگذاری از خدا را توسط استاد میشنوم انگار که یک مرد آسمانی حرف میزنه
و چقدر آروم و با حوصله تراک کمپر را تمیز میکند و چقدر صمیمانه و عاشقانه از عزیز دلشون سپاسگذاری میکنند بخاطر غذا درست کردن و تقسیم کار و کار کردن روی سایت(راستی به قول استاد اون سپاسگذاریهای هر روزه خانم شایسته در دفترشون خیلی باعث رخ دادن اتفاقات خوب براشون بوده)
و همون جایی که روی سنگها صبح زود در پارادایس سپاسگذاریشون رو نوشتند با خودم گفتم براستی اگر خودم در اون شرایط بودم این کارو زیاد جدی نمیگرفتم ولی هرچند که میگذره برایم بهتر درک میشود که همون کارهای ساده و ریز هستند که اصل کاری هستند و همه ی زندگی بر روی آنها بنا میشه چون خیلی از ماها تا یکم رشد میکنیم از شکرگذاری غافل میشویم،هر رفتارتون برای من درس بزرگیه
از خداوند سپاسگذارم که منو با شما اشنا کرد و از شما سپاسگذارم که صمیمانه و خیلی بی غرور و خاکی و ساده با این شرایط و اوضاع مالی که توش هستید زندگیتون را با ما تقسیم میکنید خیلی ازتون ممنونم،
استاد عزیزم هر بار که میگی از خدا خواستم که باران ببارد تا بپرم توی آب اشک عشقی که به خدا داری و رابطه ای که با او داری از چشمهایم سرازیر میشود ، به قول یکی از زندانیانی که در زندان با یوسف پیامبر بود(اگر خدایی که تو میگویی به مهربانی توست منم اونو دوست دارم )
چقدر شما خوبید استاد چقدر خوبید شما الله اکبر ،خداروشکر که نشان داد به ما با الگویی چون شما که هر کی با من باشه من کافیم براش،
آرامشی که بعد شنا کردن در نشستن و بازی کردنتون همراه اون باران شدید بود با تمام وجودم حسش کردم و حسش کردم گرمی داخل کلبه را و نرمی مبلها و صدای بارون و دسته بازی که با یک اشاره کارمیکنه ،و آرامشی که داشتید در اون لحظه بودید فقط در اون لحظه داشتید بازی میکردید و دیگر هیچ به خدا حسش کردم ،
من بیشترین تاثیری که از فایلها میگیرم واقعا زندگی کردن شما در همون لحظه ست ،فقط در همون لحظه شنا میکنید،در همون لحظه غذا میخورید،در همون لحظه فقط به مرغ و خروسها غذا میدهید،یعنی فقط و فقط در لحظه ی حال هستید و این بزرگترین نشانه یک مومن است
،خدایا بخاطر بزرگی خودت،بخاطر این ماه و خورشید و زمینو آسمانهایت،بخاطر اون همه ستارگان و کهکشانهایت,بخاطر این قوانین بدون تغییرت،بخاطر بزرگی بنده گانت که خیلی از ما ها خودمون درک نکردیم چقدر بزرگ هستیم ،بخاطر هر چیزی که خلق کردی نور رحمت و آرامشت را در دل همه ی دوستانم از جمله استاد عزیز و مریم بانوی شایسته را از چیزی که هست هر روز بیشتر و بیشتر کن الهی آمین
.سپاسگذارم ازت پروردگارا که ساعت4بامداد نذاشتی بخوابم گفتی بنویس،
پروردگارا سپاسگذارم بخاطر لحظه به لحظه زندگیم که همراهم هستی و من خیلی وقتها پیشت نیستم(ایمنی دیدیم و نا ایمن شدیم)
ازت میخام که استاد عزیزمون با مریم بانو دوست داشتنی را همیشه در جوار رحمت خودت قرار بدی و هر روز بهتر از دیروز بشند و همه ما را هم در طی این مسیر توحید و دیدن زیبایی ها و تجربه ی نعمتهایت یاری کنی و کمکمون کنی که هر روز ما را سپاسگذارتر ببینی ،سپاسگذارم
ممنون از شما استاد عزیزم و خدا را شاکرم بخاطر همه چیز و همه نعمتهایی که به ما داده از جمله چشمها، دستها ،انرژی ،حس خوبی که با این وقت شب الهامات خدارا تایپ میکنه،
سوره ی بقره آیه 38
سلام به دوستان عزیزم امیدوارم عالی باشید
امروز یکی از دوستان روی یکی از کامنتهای من کامنت گذاشتن و انگیزه شد که دوباره بیام اینجا بنویسم
اول یکم خبر خوب بدم من به لطف خدا درآمدم به ماهی 75 میلیون رسیده
و کلی خوده این درآمده باور پذیر کرده برام ادامه ی مسیر رو
اما امشبم میخام یه آیه دیگه بنویسم و چیزی که به دلم میوفته از اون آیه رو اینجا مینویسم
قرارم نیست الزاما اینا درست باشه اینا فقط برداشت های منه
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿٣٨﴾
گفتیم: همگی از آن [مرتبه و مقام] فرود آیید؛ چنانچه از سوی من هدایتی برای شما آمد، پس کسانی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین شوند. (38)
امروز یه فایلی گوش میدادم از استاد امیر شریفی
توش میگفت که اگه چیزی به دلتون افتاده یعنی قابل رسیدن هستش
اینو من قبلا بارها شنیده بودم
ولی هیچ وقت نفهمیده بودمش
تا امروز که دوباره شنیدم خیلی حس خوبی بهم داد
مثلا برای خودم زمانی که من رفتم نوشته های قبلیم رو خوندم دیدم که توی نوشته هام هستش که مثلا من میتونم درآمد دلاری داشته باشم ولی خب این چیزی بود که برای منطقی کردن باورهام نوشته بودما خیلی ساده از روش رد شده بودم نمیدونستم که خودم میتونم یه روزی تجربه اش کنم و اون اتفاق افتاد
بعد از این قضیه من واقعا به این رسیدم که خیلی از خواسته های ما قبلش خدا به دلمون میندازه
اینم راسی بگم که توی همین فایل که گوش میکردم
امیر شریفی میگفت که اگه خواسته ای میاد توی ذهن شما اونا خدا آورده وارد ذهنتون کرده
و تو میتونی بگی که نه بابا نمیشه نمیرسم ولی خدا که میدونه تو میتونی بهش برسی اونو وارد ذهنت کرده
بعد از اون من هدایت شدم به این آیه
واقعا خیلی وقتا یه سری خواسته ها به دل ما میوفته
خیلی وقتها فک میکنیم که قابل رسیدن نیستن یا هرچه چیز دیگه ای
ولی واقعا اینا هدایت های خداس
و بعدش در ادامه میگه آنهایی که از هدایتم پیروی کنند نه ترسی دارن نه غمی
یعنی خدا خواسته رو توی دلت میندازه
بعد راه کار کردن روی باورهاتم بهت میگه
یعنی آش با جاش مال خودشه
یه باره دیگه
تو نشستی یه گوشه یهو به دلت میوفته من اگه مثلا یه فیدلیتی داشتم خیلی خوب میشدا
همون موقع ذهنت میگه برو بابا اون قیمتش خیلی زیاده تو درآمدت اینقدره
نجواهای شیطان شروع میشه
در صورتی که وقتی با احساس خوب مثل آب شدن قند توی دلت اون رسیده به ذهنت و بعدش یهو ذهنت زورش از تو بیشتر میشه و میگی ولش کن بابا در اصل داری خودتو محروم میکنی
چون خدا اگه اونو به دلت میندازه راه رسیدن بهش رو هم به دلت میندازه
یعنی چی؟
مثلا بهت میگه که برو روی باورهات کار کن به روش گاز و ترمز
اصن یه بار بشین با خودت دو دو تا چهار تا کن ببین چه جوری میشه به اون خواسته برسی
یا مثلا اگه الان من اینجام که دارم کامنت مینویسم چون میخام مدار مالیم رو ببرم بالاتر
و به خدا گفتم که من تسلیمم هرچی تو بگی
نتیجه ام نمیخام اصن
ولی میخام که دلم از کثیفی های فقر پاک بشه
تو دوس داشتی نتیجه بده دوسم نداشتی نده
من دیشب اینو به خدا گفتم
و خدا صب از طریق یکی از دستای خدا اینجا برام ریپلای کرده بود یکی از کامنت ها رو
و توشم گیر داده بود که بازم کامنت بنویس
منم گفتم خدایا تسلیمم هرچی تو بگی
این موردیه که اگه یکیم ب خودمون بیایم میتونیم توی زندگیمون خیلی ببینیم
مثلا الان برای خوده من اینجوریه که دیگه اصن دلم ماشین ایرانی حتی صفرشم دلم نمیخاد دوس دارم حداقلش یه ماشین خارجی شاسی حتی رده پایینش سوار بشم
اینکه چ قدر بر اساس این آیه گوش به فرمان خدا ام دیگه با خودشه و امیدوارم بیشتر درون منو پاک کنه و یاد بگیرم که کاری با بیرون نداشته باشم
هرچی که درونه مربوط به منو خداست باهم دیگه باید روش کار کنیم
هر اتفاقی مال بیرونه مال خداس من نباید فوضولی کنم من بنده ام رب خداس ارباب خداس من کاره ای نیستم
دقیقا یاد داستان خضر و حضرت و موسی میوفتم که میرن باهم دیگه و خضر بهش میگه هرچی دیدی ساکت باش
ولی موسی نمیتونه تحمل کنه و آخرش دیگه کفر خضر در میادو بهش دلایل اون اتفاقات یکی یکی میگه
ولی چیزی که قشنگه اینکه خیلی از کارهای خدا رو ما ازش سر در نمیاریم
برای همینه که ما نمیدونیم چه جوری به خواسته هامون میرسیم
برای همینه که ما نبایددددد بدونیم چه جوری
چون انسانیم
چون عجولیم و با یه ذهن خیلی محدود میخایم کار خدایی رو بکنیم که اصن ما پیشش هیچیم و همین فوضولی کردنه باعث احساس بد میشه وقتی احساس بد شد یعنی سامانه فوق پیشرفته ی احساس میگه که داری فکرهای بد میکنی داری خلاف خواسته هات میری جلو و همین باعث میشه که ما عمرمون به بطالت بگذره
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام به آقا مجید عزیز دوست مومن و ثروتمندم …ازتون سپاسگزارم که این کامنت رو اینجا منتشر کردید کلی ازش انگیزه گرفتم و حالم بهتر از اونی شد که هست بهتون تبریک میگم بابت افزایش درامدتون انشالله که هر روز به این روند رشدتون ادامه بدید و برسید به جایی که از تمام ابعاد زندگیتون بشید مصداق لعلک ترضی….و چقد اون قسمت کامنتتون به دلم نشست و قلبن باهاش ارتباط برقرار کردم که نوشته بودید وقتی خدا یه چیزی رو به دلتون میندازه درواقع پتانسیل رسیدن و داشتن اون رو درشما دیده و تنها کاره ما برای رسیدن بهش لذت بردن از مسیره رسیدن به اون خواسته هاست و کار کردن روی خودمون بصورت لذت بخش ،،،نه اینکه حرص بزنیم و عجله کنیم رها و تسلیم …البته که من تو این موارد خیلی جای کار دارم و لی تو همین نتایج کوچیکم هم خیلی روزا به خدا میگم خدایا شکرت که از فضلت بهم میدی و یه دوستی یه جایی تو همین سایت یه جمله زیبا نوشته بود که همش توذهنم میاد مواقعی که حالم خیلی خوبه و نوشته بود عدل خدا شامل حال همه موجوداتش میشه ولی فضلش شامل یه عده خاصی میشه مثه همون مثال معلن مدرسه که استاد تو فایل حزن تو قران میگه که معلم درسشو با عشق به همه دانش اموزا میگه ولی به اون کسی که بیشتر پیگیره و بیشتر مشتاقه توجه بیشتری هم میکنه….وخلاصه که با این کامنتم میخواستم ازتون قلبن سپاسگزاری کنم که وجود دارید در این دنیا و اینجا باعث شدید من حال خوبم بهتربشه ….این کامنتم انشالله کامبک قدرتمند من به سایت و نوشتن وصلات بیشتر تو سایت میشه به امید رب…….خدایا شکرت
سلام دوست عزیزم
آقا مجید عزیز
چقدر خوشحال شدم مجدد کامنت گذاشتین
من جزء افرادی بودم که کامنتهاتون رو میخوندم ولی یه مدت دور شدم بودم از این فضا
و خداروشکر چند وقتی میشه دوباره شروع کردم به خوندن و فعالیت در سایت
و چه خوب بابت این همزمانی
وقتی ایمیل برام اومد که شما کامنت گذاشتین خیلی حس خوبی گرفتم چون یه جورایی مطمئن بودم قراره آیه ای رو داخلش بیان کنید و در موردش صحبت کنید
معمولا هر بار که فرصت میشد و کامنت هاتون رو میخوندم
، من هم در مورد آیه ای که قرار میدادین فکر میکردم و این باعث میشد ذهنم درگیر کلام خدا باشه و تلاشم رو بکنم برای درک و عمل بهش
با توجه به متن و آیه که نوشتید
وقتی خدا میگه فقط در لحظه باشید و ایمان داشته باشید نه اندوهی دارید نه غمی
همین رو بهمون میگه که
من هدایت میکنم
الهام میکنم
شما همون لحظه، در لحظه انجامش بده به بعدش چی میشه،چطوری و… فکر نکن
به میشه یا نمیشه فکر نکن لحطه ای فکر نکن و انجام بده و لذت ببر
و بعد نتیجه ش رو میبینی
البته با توجه به صحبت های استاد هدایت هایی که الان شرایط انجام شون رو داریم و فقط در حد یه عمل و نشون دادن ایمانمون به رب
فکر کنم خیلی هامون این تجربه رو داشتیم که وقتی به صدای قلب گوش دادیم و کاری رو انجام دادیم چقدر برامون لذت بخش بوده و به طبع احساس خوب نتایج خوب رو هم برامون رقم زده
خیلی خوشحالم که مجدد میتونم کامنت های ارزشمندتون رو بخونم
در پناه الله باشید
خداکارشو بلده
با درود و سلام خدمت آقای مرادی عزیز .. آقا مرادی عزیز شما خیلی وقته تاخیر داشتید .. هر چند با خبرهای خوب اومدید به امید خدا در آمدتون بالای 75 میلیون تومان رسیده انشالله همین طوری تصاعدی بره بالا و بالاتر و هر روز با خبرهای خوب و موفقیت های مالی بیشتری بیاید اینجا و برامون باورهای قدرتمندتری ایجاد کنید و برای این رشد و پیشرفت پولی و مالی تحسین تون می کنم خدایا شکرت ..
در مورد خواسته مون که به دلمون یهویی میوفته راست گفتید .. این جمله ی آقای شریفی رو هم از دکتر الهه قمیشی بارها شنیدم که یک شعری هم از مولانا گفتند اینکه
این طلب در تو گروگان خداست .. زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست
یعنی هر چیزی به دلمون بیوفته سزاوار اجابتش هستیم ..
مثلاً همین دیرور آبگوشت درست کرده بودم توی دیزی سنگی روی شعله ی خیلی آرام تا اینکه امروز جا بیوفته و جاتون خالی نوش جان کنم .. پیش خودم گفتم با این دیزی یک بارون خوشکل می چسبه!!!! البته دوست داشتم یک دوست و یا میهمانی خوب و هم فرکانس هم از گرد راه برسه و با هم نوش جان کنیم .. و امروز اون بارون خوشکله آومد و کلی شکرگذاری کردم و خوشحال شدم .. ولی اون یار شفیق و رفیقی که گفتم نیومد .. بعدش خوب که فکر کردم به خودم گفتم بهترین یار و شفیق من خودم خودشه .. اون خدای یگانه هر لحظه با منهه .. بعدش ی نگاهی به اون آسمون کردم و گفتم خدایااآاا شکرت که بهترین رفیق و مونسم تو هستی و کنارم بودی و در ضمن آبگوشت هم دوست داشتی !!!!! کلی هم خندیدم و خوشحال شدم ..
آقای مرادی عزیز ممنون و سپاسگذارم برای این آیه های نابی که پیدا می کنید و برامون آنالیز می کنید واقعا تحسین تون می کنم مرسی مرسی ممنون
انشالله میآید از اون ماشین خوشکله ی خارجی که دوست داشتید و خریدید برامون می نویسید به امید خدا
خدایاااا شکرت که دل ها با یاد تو آرام می گیرد
خدایاااا ممنون و سپاسگذارم
سلام رویا خانم
مرسی از اینکه همیشه به من لطف دارید
شما یکی از کسایی هستید ک خیلی ازش انرژی خوب میگیرم
نوش جونتون آبگوشتی ک خوردید واقعا اگ ما بتونیم فقط داستان احساس رو بفهمیم و اینک هر لحظه خدا رو کنارمون احساس کنیم بقیه چیزا حل شده اس
چ قدر جالب ک خدا اینقدر سریع ب درخواستون جواب داده
اگ این برای شما شده
نتایج مالی هم میتونه اتفاق بیوفته
بهتون تبریک میگم
راسی عکستون رو دیدم خوبی م زیاد توی عکس هس ولی چ قدر مدل انگشترتون خوشگله
عکس واضح نبود ولی فک میکنم جواهر بود با یه طراحی جذاب
موفق باشید
درود و سلام خدمت آقای مرادی عزیز ممنون و سپاسگذارم برای اینکه اون چراغ آبی خوش خبری رو برام روشن کردید نمیدؤنید چقدر خوشحال شدم قبل از اینکه بازش کنم و ببینم چه کسی برام پاسخ فرستاده آنقدر با شوق و ذوق از خداوند سپاسگذاری کردم و با صدای بلند گفتم خدایااآاا شکرت هر کس این چراغ آبی رو روشن کرد انشالله چراغ امید و طلایی قلبش روشن بشه..خدایا شکرت
بله یهو دیدم آقای مرادی عزیز پشت خط بودند ..
آقای مرادی عزیز در مورد اینکه خداوند سریع الجواب هستش هیچ شکی در اون نیست . از اونجایی که بقول استاد به هر چی توجه کنیم از همان جنس توجه وارد زندگی مون میشه .. خب می خوام خودم رو آنالیز کنم .. یعنی چرا بعضی چیزا زود اتفاق میوفته و بعضی چیزا ی کم زمان میبره..
صبح ها وقتی از خواب شیرینم و رختخوابم و زمین و زمان ماه و ستاره تا طلوع خورشید و آسمان و ابرها رو کلی ناز و نوازش می کنم و قربون صدقه شون میرم و با ذوق و شوق تشکر و سپاسگذاری می کنم و دفترم هم که کنار تختخوابم هستش و بعدش با کلی ناز و نوازش و شکرگذاری بازشون می کنم و شروع می کنم به نوشتن . همین جوری که از پنجره به آسمون زیبا نگاه می کنم و سپاسگذاری هامو می نویسم کلی هم در لحظه ذوق می کنم و از خداوند شکر گذاری می کنم و انگار یهویی دلم بارون می خواد خب فایل قسمت 229 رو هم که دیده بودم استاد هم دلش بارون می خواست و بعدش شیرجه زد توی دریاچه .. خب حالا چه اتفاقی میوفته .. دقیقا این همزمانی ها اتفاق میوفته خدا رو شکر
خب حالا به این نتیجه رسیدم که در مورد پول هم همین کار رو انجام بدم یعنی تا چشمو باز کردم پولمو بردارم نگاهش کنم و سپاسگذاری هر روز صبگاهی داشته باشم .. در واقع من من تعدادی از پول های مختلف ( انواع پول های کلیکسونی قدیم و دو تا یک دلاری و یک 20 یورویی و پول رایج جیرنگی) رو داخل یک وسیله ای کنار همین دفتر هام گذاشتم که روزها نگاهشون کنم و یک مطلب شکرگذاری هم توی یک کاغذ کوچیک نوشتم با گیره بهش وصل کردم .. تصمیم گرفتم هر روز صبح اول وقت تا چشم باز کردم و می خوام بخوابم یک سپاسگذاری جانانه از آن پول ها انجام بدم یعنی بعبارتی تمرکز لیزی روی پول ..بعدش میام نتایجم رو اعلام می کنم..
خُب آقای مرادی عزیز فکر کنم شغل و حرفه ی شما توی طلا و جواهر باشه .. که انگشتر منو تشخیص دادید و تحسین تون کردم که چشمان تیزبین پولی و مالی دارید.. بله این انگشتر قدیمی جواهر زمرد سبز هستش که یک تک نگین سبز زمرد وسطش داره که از مادر خدا بیامرزم به من ارث رسیده .. موقع تقسیم ارث با خواهرم میبایست ارزش این انگشتر رو می فهمیدیم .. برای همین این انگشتر رو بردم جواهر فروشی مظفریان داخل استانبول یا مخبرالدوله فکر کنم دقیقا یادم نیست .. و چند جای دیگه.. ولی تمام آنها گفتند ارزش خاصی ندارد و الان زمردها و جواهرهای جدید و قشنگ و زیبا زدند و سنگ زمرد شما زیاد جالب نیست و ما هم از این چیزها نمی خریم ..خلاصه هر کی ی چیزی گفت چون من بقصد فروش برده بودم .. خلاصه از نظر آنها بی ارزش ولی از نظر خودم خیلی هم با ارزش هستش و خیلی هم دوستش دارم و احساس ثروتمندی بهم دست میده چون ظاهراً خیلی چشمگیر هستش .. خودم هم خیلی دوستش دارم
ممنون و سپاسگذارم از توجه تون .. انگار با این پاسخگویی کامنت شما امروز نشانه ام رو برای نتایج مالی دریافت کردم
مرسی مرسی آقای مرادی عزیز که امروز م رو با کامنت شما شروع کردم که سبب خیر و برکت برام شده و مشخص شد که امروز هدفم چی هستش خدایاااااا شکرت ممنون و سپاسگذارم خدایااا
به نام الله مهربان
خدایااا شکرت شکرت شکرت
سلام استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی
خدایا شکرت بابت تمام این زیبایی ها
خدایا شکرت که دیده هایمان را به زیبایی ها عادت میدهی
خدایا شکرت که هدایت مان میکنی
خدایا شکرت که وجودت سبب حال خوب روح و روان ما میشود
خدایا شکرت که در قلب هایمان حضور داری الهی صد هزار بار شکرت شکرت
خدایا کرور کرور شکرت برای این همه زیباییی
خدایا شکرت برای این همه فراوانی
خدایا شکرت برای این همه سرسبزی چقدرر لذت بردم چقدررر لذتبخش هست دیدن زیبایی ها
استاد عاشق تان هستم که به زیبایی از قانون استفاده کردین و چنین زنده گی زیبا ساختین
نوش جان تان باشد خداوند خیر دنیا و اخرت برای تان بدهد خداوند ثروت بیشتر برای تان بدهد چقدرر لذت بردم از دیدن چنین ملکی در امریکا
به گفته خودتان که بیشتر از صد ها بار گفتین بچه ها یک راننده تکسی بودم حالا به لطف خدا و عمل به قانون به همه چیز رسیدم
این یعنی چی ؟
یعنی میشود پاکیزه میشود چنین ملکی داشت
یعنی میشود فراوان هست نعمت در جهان
فقط تو باورش کن که میشود به هر چی دوست داری برسی
استاد شما برایم باور ساختین که میشود چون جهان سرشار از نعمت هست تو بگو چی میخواهی خدایا شکرت شکرت
شما یاد مان دادین که میشود همه چیز با هم داشت
رابطه عالی
ثروت بی نهایت
عشق خدا
سلامتی
ارامش
حال خوب همه چیز میتوان داشت
خدایااا شکرت شکرت شکرت
استاد عاشق عکس تان شدم چقدررر نگاه کردنش لذت دارد پر از عشق و احساس خوب هست
اصلا فایل های تان پر از احساس خوب هست چون جلوه زیبایی های خدا هست
چقدررر لذت میبرم از این همه نعمت ثروت
چقدرر لذت میبرم از فراوانی خدا
چقدرر لذت میبرم از رابطه قشنگ تان که سراسر زیبایی هست لطف هست محبت هست عشق هست احترام هست مهربانی هست سپاسگذاری هست من تحسین میکنم رابطه قشنگ تان را
چقدررررر پارادایس زیباست چقدررر رویایی هست چقدر انرژی مثبت دارد خدایااااااا با تمام وجودم شکرت شکرت شکرت
من عاشق خداوند هستم بیبین استاد خداوند چقدرر وهاب هست چقدرررر کریم هست چقدررر بزرگ هست همه چیز میشود همه کس را به شرط اینکه باورش کنیم به شرطی اینکه از قانونش پیروی کنیم
به شرطی اینکه بدانیم نیروی در جهان هست که عاشقانه در خدمت ما هست عاشق ما هست هوا خواه ما هست کمک کننده ما هست نگران نباشیم توکل کنیم
خدایااا شکرت که حضورت سبب دلگرمی مان میشود
استاد چقدررر شیستشوی تان را دوست دارم با جان و دل با لذت انجام میدهد و سپاسگذاری میکنید از این تراک کمپر زیبا
خدایاا شکرت
استاد سپاسگذار تان هستم که ما را همسفر خود ساختین و شادی های تان را با ما شریک کردید استاد تشکر تشکر تشکر
خدایاااااااا شکرت که مرا با چنین انسان مهربان آشنا ساختی خدایااا بنده هایت این قدر مهربان هست یا الله دیوانه میشوم بابت مهربانی و عشقت
خدایاااا کرور کروررر شکرت
چقدرررر فراوانی هست بیبین آب دریاچه قشنگ را بیبین باران نعمت الهی الله بیبین قدرت الله را
خدایااا شکرت برای تمام زیبایی ها و قشنگی ها
استاد چقدررر لذت بردم از شنای تان نوش جان تان تمام لذت های که میبرید
خدایاااا شکرت شکرت شکرت
چقدرررررر باران قشنگ بارید خدایا شکرت
چقدرررررررر پارادایس از بالا قشنگ هست چقدرر خوب هست همه چیز با نگاهی خدا بیبینیم زیبا زیبا زیبا
چقدررر جهان زیباست
چقدررررررررررر درختان زیبا هستن چقدررر سرک ها زیباست
چقدررررر ملک تان زیباست نوش جان تان
تحسین میکنم ازادی مالی تان را
از همه مهم تحسین میکنم عشق تان را نسبت به ارباب جهان
خدایاااااااا صد هزار مرتبه شکرت
استاد چقدررررر کوچ های تان قشنگ هست چقدرر رنگش زیباست چقدرر راحت هست نوش جان تان
نوش جان تان این همه لذت
استاد با دیدن همه فایل هایت یگانه جمله که بسیاررر بلند در زهنم گفته میشود این هست که پاکیزه آرزو های به حقیقت میپیوندد
خواسته های به حقیقت می پیوندد
یعنی پاکیزه میشود میشود میشود
خدایااااا شکرت برای این همه نعمت
الهی سپاسگذارت هستم بابت زیباییی های جهانت
خدا جانم مهربانم تویی آگاه تویی دانا به تک تک ما خودت بساز که تو قشنگ میسازی تو زیبا میسازی تو عالی میسازی
خدایا تو از رگ گردن نزدیک تر هستی تو از خواسته ها و نیاز هایمان آگاه هستی خودت جا های قشنگ ما را ببر با افراد قشنگ رو به رو بساز که لذت ببریم عشق کنیم حال کنیم اشک شوق بریزم
خدا جانم خودت بهترین های عالم تقدیم مان کن
خدا جانم خودت خودت خودت هدایت مان کن نگذار از مسیر دور شویم خودت ایمان مان را قوی بساز
ما را به جز خیالت فکر دیگر نباشد
در هیچ سر خیالی زین خوبتر نباشد
به نام خداوندی ک بی حساب می بخشاید
سلام ب استاد عزیز و دوستانم
استاد عجیب این قسمت من زیبایی متحیر کننده تری از پرادایس ب چشمم خورد، نمیدونم تاثیر تمرکز بر نکات مثبت بیشترم هست بعد از این سفرتون، احساس میکنم چشمم نعمت بین تر شده، احساس میکنم بزرگتر شدم و حالا زیبایی ها برام زیباتر شدن.
من اصن کل فایل محو نعمتی ک پروردگار مسخر شما کرده شدم، همش میگفتم ببین نتایج استاد رو. ببین نعمتی ک پروردگار بخشاینده میبخشه چیه؟ اینه مسخر شدن، اینه نتیجه ایمان و عمل.
وقتی فکر میکنم با ادامه دادن این مسیر و پایداری در اون قراره ب چنین جاهای زیبایی برسم، خیلی ذوق میکنم میگم ینی قراره منم ب اینجاها برسم؟
استاد جان معنی فضل پرورگار رو ب ما نشون دادین، بهمون نشون دادین اون خدای رزاق رو ک چنین رزقی میده.
آره ما با دیدن این نتایج تون، این آرامش تون، این عشق و رابطه بهشتی تون، این کلبه و این ملک و این دریاچه ایمان مون ب خدا بیشتر میشه. پس بیشتر و بیشتر بهمون از نعماتی ک پروردگار مسخرتون کرده نشون بدین، بزارین دهن این ذهن رو با دیدن زندگی شما ببندیم، بهش بگیم ببین این همون خدایی ک ب استادم اینچنین خوان نعمتش را گسترده، خدای من و خدای استادم یکی است.چه زیبا خدای رزاق و وهاب را ب من شناساندید.
و این ما هستیم ک چنین استاد جانی داریم، چنین عشقی ب آموزش ک از جان و دل قوانین ساده و شسته رفته رو برامون میگه. و من من من فراموشکارم و آنچنان ک شایسته است سپاسگزار و قدردان نیستم.
وقتی ب این همه نعمت و برکتی ک خداوند ب این کشور بخشیده نگاه میکنم متوجه میشم اصل سپاسگزاری و درستکاری کار خودش رو کرده و این همه نعمت ب این مردم بخشیده.آخه ببین تو این همه نعمت رو، این همه مزارع سرسبز، خاک حاصل خیز، باران، آسمون و هوای رویایی اش امکانات و ثروت و ثروت.
باید در عمل شما دو استاد عزیز دقیق شوم، این حجم از تعهد خانم شایسته واقعا ستودنیه، کامنت دوست عزیزمون سید علی منو ب فکر برد ب خوب نکته ای دقت کردن، آقا تو شب خسته از سفر 1 ماهه برگردی بعد صبح ساعت 6 و نیم بلند شی برای سپاسگزاری اون هم بری یه ویو انتخاب کنی و با جان و دلت بری بشینی بنویسی؟؟
می بینی تعهد رو؟
دیگه تو وقتی راه راستی رو انتخاب کردی و نتایج گرفتی، توی اون هی قوی و قوی تر میشی تا نعمت بیشتری دریافت کنی، نه اینکه صرفا یه تمرین و مشق ببینی. فهمیدم دلیل نتایح پایدار و روز ب روز بزرگتر شدن اش رو. جانم ب این تعهد نوش جان هرکس ک با ایمان عمل میکنه نه صرفا حرف زدن و من ک میدانم میدانم گفتن.
چه زیبا سپاسگزاری میکنید از نعماتی ک خداوند بهتون داده، فردای مسافرت ماشین رو برند نیو میکنیم، چقدر مرد عمل هستین، منظم، مسئولیت پذیر و قدردان.
من عاشق اون مکالمه بین تون شدم ک از تجربیات سفرتون میگفتید بهم، ک چقدر بعد از سفر رابطه بهتری با یکدیگر ساختین، چقدر رشد کردین. و از خداوند خواهانم چنین رابطه ای ک باعث رشد یکدیگر شویم ب یاد هم بیاوریم از خوبی ها و هدایت های خداوند، ک بسیار سفر بریم و بیشتر و بهتر یکدیگر رو بشناسیم، همکاری و تعامل کنیم، از یکدیگر بخاطر انجام مسئولیت سمت خود سپاسگزاری کنیم.
آدم اگر ب خداوند اعتماد کنه کارها خیلی راحت تر از اون چیزی ک فکر میکنه انجام میشه.
خدایا تو صاحب این سفر هستی و علایق ما رو میدونی تو مارا هدایت کن.
آخ ک من عاشق اون بارون و هوای پرادایس شدم، خدا برای ما هم باد بشارت دهنده اش رو فرستاده ک ب زودی خبر از بارون میدهند و من باورن رو واقعا یک نعمت بزرگ میدونم و هربار میباره میگم خدایا شکرت برای این رزق و برکت.
عاشق اون خونه فرندلی و دوست داشتنی، مبل های راحت و زیبا، آینه ها، تی وی خفن، استراحت و لذت بردن و تفریح کردن تون، رابطه زیباتون شدم. من هم عاشق تیم پرقدرت منچستر سیتی هستم آدم لذت میبره از بازی باکیفیت شون. و پپ رو همیشه تحسین کردم برای این همه دستاوردهای پایدار.
سپاسگزارم بابت تهیه این فایل
در پناه الله
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم دوست داشتنی
سلام به دوستان همدل و آگاه و ثروتمندم
استاد عزیز اینقدر این دو سریال برای ما پر از آگاهی و مفیدن که هر چی از شما تشکر کنم کمه
بعد از چهار سال هنوز وقتی نگاه میکنیم برایمان تازگی داره چنان با ذوق و شوق مینشینیم نگاه میکنیم که فکر میکنیم برای اولین بار است الان چند شبی میشه برای سومین بار داریم سفر دور آمریکا دو میبینیم هر موقع دلمون برای تصویرتان تنگ میشه سریالها رو میبینیم
هم به باور سازی ما کمک میکنه هم به کنترل ذهن ما کمک میکنه
هم دید ما رو نسبت به مسائل و افرادمثبت میکند که وقتی هر جا میرویم همه انسانها خوب هستن اینطور نگاه کردن و باور داشتن به ما کمک میکند که همه کارهامون با راحتی و آسونی انجام میشود و خداوند انسانهای خوب رو سر راه ما قرار میدهد تا کمک به ما کنن
استاد خیلی دوستتون دارم چقدر راحت سفر میرین هر چیزی رو سخت نمیگیرین چون رو باورهاتون زیاد کار کردین ان شاالله بااستفاده و گوش دادن فایلها و عمل کردن با اونها بتونیم زودتر با خواسته هامون برسیم و شخصیتمون رو تغییر بدهیم وقتی شخصیتمون عوض بشه کل زندگیمون رشد میکند کسب کارمون رشد میکند
خدایا شکرت سپاسگزارتم بابت این جمع دوست داشتنی
یاحق
به نام الله یکتاااااا
سلام سلام به استاد عزیزم به مریم جان و به همه ی عزیزان ساکن این سایت.
استاد جانم شما با این فایلهای بی نظیر زندگی منو زیر و رو کردین. و من دارم قوانین رو عالی می آموزم به لطف خداوند و شما. پس جایزه ی شما باید کامنتهای بی نظیر گذاشت دیگه؟! که صبحها که کامنت میخونین صبحتون حسابی به خیر بشه
استاد قشنگم ما چند ماه به صورت روتین صبح که از خواب پاشدیم سفر به دور آمریکا دیدیم و چقدر لذت بردیم، من عاشق سرسبزی و گیاهانم و الان یک روزه که سفری اومدم پر از سرسبزی و گیاهایی که همشون فوق العادن و رویایی. خدارو شکر میکنم برای قوانین فوق العاده ی جهان هستی و قدرت خلقی که درونم ازش آگاه شدم. استاد نگم که به لطف تمرکز بر سفر به دور آمریکا و دوره ی دوازده قدم چرخهای زندگیم چقدر روان شده و افتادم توی سرازیری و سوت بلبلی زنان دارم میرم . گاها چیزهایی که تصور میکنم به آنی اتفاق می افتن.
خیلی خیلی حس خوبیه . برای این سفری که اومدم گفتم (به قول استاد) خدایا من میخوام بهم خوش بگذره مابقیش با تو
استاد شما جلو جلو میری راه رو برای ما هموار میکنی و ما ازتون یاد میگیریم. هر سفر شما نه تنها شمارو بزرگتر، پخته تر و آپگرید میکنه بلکه همه ی عباس منشی ها رو هم میبره روی سکوی پرواز
صدها بار ازتون ممنونم
سلام به استاد عزیزم ومریم جان وهمینطور دوستان عباسمنشی خودم،استاد فقط بگم که عاشقت هستم وخدای بزرگ وبه خاطر وجود ارزشمندت سپاسگزارم هر روز باید یه فایل تصویری ازتون ببینم تا حالم خوب بشه،استاد به معنای واقعی عاشقت هستم وارسال روز تولدم از خدای بزرگ خواستم انقد بهم فرصت بده تا به بزرگترین آرزوم که دیدن شماس برسم البته با کلی احساس واشک،استاد خداروشکر که سلامت رسیدین به پارادایم زیبا،
من دیدم که شما با وجود اینهمه خاطره وتفریح برگشتین وحال روحی تون عالیه واصلا دلتنگی اون جاهای زیبا رو که دیدین ندارین استاد من یه مشکل بزرگ که هم خودم وهم دختر وپسر داریم اینه که اگه جایی بریم مثلا درحد یه روز بعد از برگشت تا چن روز حالمون بده وبه شدت دلتنگی میکنیم طوری که هرچی خوش میگذره بعدش با دلتنگی خراب میشه مثلا اگه یه مهمونی شام بریم فردا حالم خرابه ودلتنگ عزیزانم مثلا چن وقت پیش با یه دوستی رفتیم مسافرت وقتی رسیدیم خونه ودوستان رفت حال ما خراب بود دلتنگی وگریه وبی انگیزه بودیم حتی نمیتونستیم دوش بگیریم فقط عمگین دراز میکشیدیم تا چن روز بعد حالمون آروم آروم خوب شد مثلا اگه من یه نصف روز پیش مادرم باشم وبرگردم تا چن روز افسرده ودلتنگم،امروز به این فکر میکردم شما اینهمه مسافرت ومهمونی میرید وقتی برمیگردید بازم عالی هستین،مثلا من دیونه میشم وقتی فکر میکنم شما بعد ازمدت طولانی که با مریم عزیز هستین میرین میرید نمپا وتا مدت ها از هم دور هستین آخه مگه میشه مثلا من اگه جای مریم جان بودم وای نمیدونم چیکار میکردم مطمعنن نمیموندم،وووووواینکه استاد من به این فکر میکنم این دنیا کوتاهه وشما هم که تک پسر هستین چطور میتونید این دوری از مادر وخواهر وخانواده رو تحمل کنید مگه این دنیا چقد ارزش داره که شما از خانواده ت دوری ولذت دیدنشون رو از دست میدی وخدای نکرده اگه عزیزی وازدست بدین حسرت میخورین،استاد میخام صادقانه حرفمو بگم امروز صبح به این فکر میکردم تا همین الان هم حالم گرفته س که این دنیا با وجود شما زیبا همین که احساس میکنم شما هم یه گوشه روی این زمین هستین ویه روز میبینمتون دلم آرومه اگه یه وقت خدای نکرده شما نباشین من دیونه میشم ومطمئن که افسرده و،،،،،نگم که زندگی میشه رنج وعذاب برام،استاد چیکار کنم از اینهمه دلتنگی خلاص شم واگه کسی از عزیزانم میره بهم نریزم،استاد ودوستان راهنماییم کنید
عاشقتونم
سلام
به به پرادایس زیبا و طبیعت بی نظیر بهشت خدایی ..
چقدر اینجا زیباست و اون جاده های صاف چقدر قشنگن .. از اون بالا همه چیز به راحتی دیده میشه ..
یه دونه درخت توی دریاچه بود خیلی باحال بود
عهههه اون کامیون قزمزه رو کی خریدید؟؟!! چه باحال بود !!!
8000 کیلومتر سفر و در عین ارامش و خداروشکر سلامت سلامت … من هر وقت سوار ماشینم میشم و میخوام جایی برم،، میگم خدایا توکل بر تو و هوام رو داشته باش و مراقبم باش… و واقعا همیشه به طرز معجزه اسایی خداوند مراقبم بوده و سالم سلامت بودم …
چقدر جالب بود برام ،، شما سپاسگزاریتون هم در عمله !!!
یعنی من فکر میکردم همین بگم خدایا شکرت برای ماشینم ،، فکر میکردم همین کافیه ولی مثلا ماشینم کثیفه !!! ولی شما سپاسگزاریتون از ماشین در عمله و میگی خدایا شکرت که این خودرو اینقدر توی این سفر به ما حال داده و حالا شما هم حال اساسی بهش میدید و قسنگ قشنگ اون رو با اسپری پاک کننده تمیز تمیز کردید و میخواید ببریدش کامل چک آپ کنید موتور ماشین زو….
دریاچه و اون بارون زیبا و قطرات زیبای روی دریاچه چقدرررر حس خوبی داره و صدای چک چک قطرات بارون و اون دایره هایی که روی اب دریاچه ایجاد میکنند خیلی زیباس..
فکز میکردم زندگی پولداری یعنی خوردن و گشتن و هیچ کاری نکردنه و هیچ مسیله ای نداشتنه !!!
ولی زندگی پولداری یعنی همش بگردی و همش لذت ببری و به هر حل مسئله ای که برخورد کنی همون لحظه پول میدی و یه ابزار حرفه ای خفن میخری مثل ماهواره استار لینک و یه خونه ی با امکانات خفن نصب میمنی روی ماشینت و میری سفر و حالش رو میبری…
زندکی پولداری زندگی بدون مسئله نیست.. ببکه زندکی پولداری یعنی هر وقت به هر مسئله ای برخوزد کنی خیلی راحت پول میدی و یه وسیله ی خفن و حرفه ای میخری و کارات رو راحتتر و لذت بخش تر انجام میدی و مسائلت رو سریعتر و راحتتر و لذت بخش تر حل میکنی..
درست مثل این میمونه یه زمین کشاورزی بزرگ داری و میخوای شخمش بزنی… اولش خیلی سخت به نظر میرسه ولی با ابزاری به نام پول میتونی یه تراکتور حرفه ای بخری و یه راننده براش استخدام کنی و یا خودت سوار تراکتور شی و با لذت زمین رو شخم بزنی و حالش زو ببری..
پس این جمله که (( هر که بامش بیش برفش بیشتر )) … اره اوکی …ولی پول میدم ماشین برف روب استخدام میکنم واز دیدن بزف لذت میبرم و یا چوب اسکی میخزم و میزم از اون همه برف لذتش رو میبرم !!!
اینا رو به این دلیل نوشتن که مقاومتم نسبت به پول کم شه چون من همیشه فکر میکردم کسی که پول داره هیچ مسیله ای هم نداره و فقط میخوزه و میخوابه و میگزده !!!
ولی اینجوری نیست…
میخوره و میگرده و مسائلش زو با پول به راحتی حل میکنه ..
موفق باشید..
بسم الله الرحمن ارحیم
بنام خداوند بخشنده مهریان
خدایا من تسلیمم خدایا من آماده هستم خدایا من قلبمو بازمیکنم خدایا من اجازه میدهم
خدایا تنها تورامیپرستم و تنها از تو کمک و یاری می جویم
خدایا منو هدایت کن یه راه راست ، به راه کسانی که نعمت داده ای به آنها ، نه راه کسانی که غضب کرده ای به آنها و نه راه گمراهان
خدایاشکر خدایاشکرت خدایاشکرت .خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت که هستی و هوای منو خیلی داری و من هدایت میکنی
استاد عزیز و نازنین و بزرگوار و توحیدی سلام
خانم شایسته عزیز و نازنین سلام
دوستان جان ، خانواده عزیز و نازنین و بزرگوار و دوست داشتنی من سلام
بعد از مدتها امروز نیروی پرقدرت و پراز شوروشوق و احساس خوب و ناب تا همین الان داره میگه برو و بنویس
منهم تسلیم شدم و گفتم چشم
شاید چیزهائی که مینویسم ربطی به موضوع فایل بینظیر و فوق العاده استاد عزیز و مریم نازنین نداشته باشه
اما باید بنویسم و به یاری الله یکتا مینویسم ، الهی با مید تو
من از اول آبانماه قدم دوازده دوره فوق العاده دوازده قدم رو به لصف الله یکتا شروع کردم و ذهنم هراز چند وقتی میگفت خوب حالا تو چک آپ فرکانسی چی میخوای بنویسی و چی داری که بنویسی و حالا که چی و از این داستانها …
یادمه خرداد ماه که من فکر کنم تو قدم هفتم بودم ، وقتی فکر میکنم استاد تازه سفر رو شروع کرده بودند و کامنتهای دوستان هم بعد از فایها مثل همیشه انقلابی به پا کرده بود ، وقتی کامنتهای سید علی خوشدل عزیز و نازنین و دیگر دوستان خوب و الهی رو توی سایت میخوندم شور حال دیگه در وجودم به پا شده بود . مخصوصا کامنتهای سید علی خوشدل عزیزم که با آیه هایی از قرآن همراه بود انقلابی رو تو وجود من بپا کرده بود . البته که کامنتی هم نوشتم و حسی به من میگفت تو چرا قرآن نمی خونی و چرا به خوبی سید علی عزیز قرآن بلد نیستی بخونی و یاد حرفهای استاد عزیزم می افتادم گه میگفت خودتون رو با کسی مقایسه نکنید شما نمیدونید دیگران چقدر روی خودشون کار کردن و از کجا شروع کردن . یکجا سید علی عزیز نوشته بود که فکر کنم الهامی و به دلیلی ساعت حدود سه از خواب بیدار شدن و جواب مسئله رو حل کردن و داستان حل شد .
من دوبار قبلا تو همین دوره ها شاید بعد از دیدن فایلهای فوق العاده رضا عطار روشن عزیز و نازنین بود، با صدای بلند توی خواب شنیده بودم فلق بطور واضح و مشخص و یکبار هم به من گفته شد تسلیم و چیزی در این عنوان و با این معنی
ایده اینکه صبحها زودتر بیدار شم و ستاره قطبی رو بنویسم و روی خودم کار کنم در من شکل گرفت ، البته فایلا انگیزشی استاد رو هم هر روز صبح قبل از شروع کارو فعالیت گوش میدادم که میگن شما وقتی موفق میشدو نتیجه میگیرید که شبها دیرتر میخوابید و صبحها زودتر بیدار میشید . من صبحها زودتر بیدار شدم شروع کردم به نوشتن . روی خودم کار کردن احساس کردم باید حرکت کنم نصف شبها بیدار میشدم میرفتم روی تراس به آسمان نگاه میکردم لذت میبردم احساس کردم باید حرکت کنم شروع کردم به پیاده روی آروم آروم به سمت بیرون از شهر توی دل تاریکی رفتن نیروی بهم میگفت باید بری توی دل ترسها باید حرکت کنی ، هر روز بهتر و بهتر شدم با احساس خوب و باشوروشوق خیلی زیاد هر روز زودتر از خواب بیدار میشدم اول قرآن سوره حمد و اخلاص و فلق و ناس اونهائی که بلد بودم ، خوندن سوره حمد بعد از آموزه ها و دوره های استاد انقلابی در من بپا میکنه چنان لذت و احساس خوبی در من بوجود میاره که قابل وصف نیست .
تنها هروز با شور و شوق میزدم بیرون توی دل تاریکی و سعی کردم از مسیری برم که کسی نباشه و تنها باشم با خدا حرف میزدم و فایل گوش میدادم و شکر گزاری میکردم و با احساس خوب لذت میبردم کیف میکردم و حال میکردم و میکنم
پر از احساس خوب و ناب و لذت شادی خوشحالی و شورو شوق زیاد دیگه ترسهام کم شده بود و دیگه نمیترسیدم از تنهائی و تاریکی در بیرون از شهر و بیابان و داشتم لذت میبردم وقتی طلوع زیبای خورشید رو توی بیابان و جاهای بکر میدیدم و میبینم ، نسیم صبحگاهی سر صبح و سحر و بانگ خوندن خروسها و پرواز پرندها روح منو نوازش میکرد و میکنه
از لحضه لحضه روزها لذت میبردم و لذت میبرم .
من مدارم تغییر کرده بود خودم متوجه این تغییر شده بودم و منتظر اتفاقات خوب و الهامات خداوند بودم ، آرام و با عشق داشتم روی خودم کار میکردم و انتظار زیادی هم از خودم نداشتم و داشتم لذت میبردم و میدونم که باید تکاملم طی بشه فقط من باید ادامه بدم و با قدرت در این مسیر الهی حرکت کنم و ادامه بدم …..
وقتی اولین هزار تومانی رو پیدا کردم ، داشتم فریاد میزدم و از خدا شکر گزاری و سپاسگزاری میکردم ، چون این یک نشانه بود برای من که تو داری مسیر رو درست میری و ادامه بده ، چند روز گذشت ذهن داشت میگفت دیدی اتفاقی بود دیگه خبری نیست دیدی …. بعد یه مدت دیگه یه هزاری دیگه الله اکبر انقلابی در من بپاشد ، چون استاد گفته بود که وقتی درای درست حرکت میکنی نشانه ها میاد و من ایمان و باور داشتم از خدا هر روز یه نشانه دیگه میخواستم .
یه روز یه گوشه هزاری پیدا کردم برداشتم و انداختم گفتم نه من بهتر میخوام حرکت کردم ، یاد حرف استاد افتادم گفت وقتی که داری در مسیر درست میری یه طلا پول یا یه تیکه طلا پیدا میکنی …. برگشتم تیکه پول هزاری رو از زمین برداشتم گفتم خدایا شکرت اینهم یه نشانه دیگه گذاشتم جیبم و بردم گذاشتم لای دفترم مثل پولهای دیگه و شکر گزاری کردم بابتش ….
دیگه وقتی هر روز پول پیدا میکردم پیش خودم گفتم شاید قرار نیست من دیگه کار دیگه ای بکنم فقط قراره من پول پیدا کنم . پولها فقط تا این زمان هزار تومانی بود اما شده بود هر روز ….
چند روز گذشت پولی پیدا نکردم نجواهای ذهن شروع شد …
روزی که ده هزار تومانی پیدا کردم انقلابی در من بپا شد و من یاد تمرینی افتادم که استاد میگه وقتی پولی رو خرج میکنه بگید خدایا شکرت که پرداخت شد . ده برابرش برگشت و واریز شد بحسابم . قانون داشت به وضوح هرچه تمامتر جواب میداد و من در مدار خوبیها بودم .
چند روز گذشت پائیز شروع شد و بخاطر سردی هوا من چن مدتی بیرون نرفتم .
حالام بدشد احساس خوبی نداشتم
تصمیم گرفتم با لباس گرمتر برم بیرون و توی همون روز اول که مسیر رو عوض کردم و به مسیر دورتری رفتم دوباره یه نشانه دیگه و یه ده هزارتومانی دیگه . الله اکبر خدایا شکرت
پولهارو با عشق میارم صاف میکنم و باعشق لای دفتر شکر گزاریهام میزارم و مینویسم و تاریخ میزنم و سپاسگزاری و شکرگزاری میکنم .
و قول داده بودم که باید تا پایان قدم دوازده دوره بی نظیر دوازده قدم هر روز به این مسیر ادامه بدم .
دیرو زدخترم با من اومد و چند وقتی هست که یه ایده ای اومد که با دوچرخه برو بیرون و منهم چند وقتیه که با دوچرخه دارم از این مسیر زیبا لذت میبرم . با دختر گلم با دوچرخه رفتیم و بینهایت لذت بردیم تو تاریکی و زمان سپیده دم تو دل طبیعت بینهایت لذت بردیم کیف کردیم حال کردیم عشق دادیم عشق گرفتیم و من بینهایت کر گزاری و سپاسگزاری کردم .
امروز نجواها اومد که امروز دیگه به خودت استراحت بده بمون خونه حالا فردا میری دیروز هم که بیشتر موندی بیرون .
اما یدالله فوق ایدیهم . من به قدرت خدا ساعت چهار ونیم صبح بیدار بودم پاشدم دوش گرفتم مثل هر روز قآن خوندم و نجواها خاموش شد . با عشق لباس پوشیدم زدم بیرون .
چند وقتی بود ندائی میگفت از همون مسیر اول که تردد بیشتری داره امروز برو و چند روز هم بود که از این مسیر میرفتم
توی دلم گفتم این مسیر اولین مسیری که شروع کردم به حرکت ولی اینجا تا حالا پولی پیدا نکردم .
الهامی بهم گفت اگه توی مدارش باشی اینجا هم پیدا میکنی رفتم و چون بعد از برگشتن آماده میشم و میرم سر کار معمولا تنظیم میکنم تا یه مسیر میرم و بر میگردم . خواستم برگردم ساعت رو نگاه کردم دیدم زوده چون امروز زودتر اومدم وقت بیشتری دارم . ندا گفت برو بالاتر . سربالائی بود نیاز به رکاب و پا زدن بیشتر بود . پیاده شدم مثل هر روز رو به سمت شروق
و بسمت طلوع خورشید و بسمت قبله شده دستهامو مثل هر روز باز کردم گفتم ….
خدایا من تسلیمم خدایا من آماده هستم من قلبمو باز میکنم خدایا من اجازه میدم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از توکمک و یاری میجویم
خدایا منو هدایت کن به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای ، نه راه کسانی که به انها غضب کرده ای و نه راه گمراهان .
خدایاشکر خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت که هستی و هوای منو خیلی داری و من هدایت میکنی .
و بعد از شکر گزاری با قدرت حرکت کردم بسمت بالاتر رفتن
و توجهم هر روز به اینه که من پول و چیزی پیدا میکنم چون تا حالا بغیر پول یه فلش که پایان نامه دکتری یه عزیزی رو پیدا کردم که به دستش رسوندم و یه دسته کلید که بغیر از تعدای کلید دوتا کلید گاوصندوق هم داشت….
توی تاریکی احساس کردم که یه اسکناس دوهزار تومانی افتاده کنار جاده . ردشدم گفتم موقع برگشت نگاه میکنم اگه پول بود و برای من باشه برش میدارم . تردد زیاد شده بود رفت آمد داشت کم کم زساد میشد اما هوا همچنان تاریک بود .
تا انتهای مسیر رفتم موقع برگشت یاد پوله افتادم ، دیدم هنوز از اومجا رد نشدم سرعتم رو کم کردم رسیدم دیدم بله یه اسکناس تا نشده روی زمین تو تاریکی هوا تشخیص ندادم . از دوچرخه پیاده شدم رفتم پول رو برداشتم دیدم کنارش هم هست اول فکر کردم کناری پونصد هزار تومانی نوه برداشتم دیدم تراور پنجان هزار تومانه ، باز هم پول بود براشتم دیدم بابا اونی که فکر میکردم دوهزار تومانیه ، تراور صد هزار تومانیه . بازهم پول روی زمین بود پول نوی تا نشده تروار پنجاه هراز تومانی و صد هزار تومانی نو نو نو .
اولا وقتی پول پیدا میکردم وقتی میخواستم بردارم دور و بر خودم رو نگاه میکردم ببینم کسی نباشه ، اما امروز با خیال راحت داشتم پولهارو جمع میکردم و ایمان داشتم دیگران اون پولهارو ندیدن و نمیبینند و امنها برای منه و در مداره منه ..
خدارو شکر که گردش مالیه من میانگین در ماه شاید بالغ بر 20 میلیارد تومان باشه که البته خوب همش برای من نیست اما پول زیادی رو هر روز به واسطه شغلی که دارم میبینم و بحاسبم میاد و برادشت میشه . اما پیدا کردن یک هزار تومانی چنان در من لذت و نیری ایجاد کرد وقتی فهمیدم که در مسیر درستی قراردازم که قابل وصف نیست .
پولهارو گذاشتم جیبم و خیالم راحت شد که نمی افته سوار دوچرخه شدم و تو دل تاریکی که کم کم داشت سپیده هم میزد شاید هم زده بود . مات و مبهوت رو به خدا کردم خدایا به هر طرف نکاه میکردم پول نو روی زمین بود انگار یکی برای من اونهارو ریخته بود روی زمین .
من این حالت پول جمع کردن روی زمین رو فقط توی خوابها و رویاهام دیده بودم که هرچی دارم پول و یا طلائی که پیدا کردم رو جمع میکنم بازهم هست و هی داره بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه مثل الماسهائی که استاد ازشون داره مثال میزنه .
توی مسیر داشتم اشک و شوق رو فریاد میزدم داشتم با تمام وجودم گریه میکردم و خق حق رو فریاد میکشیدم . نمیدونم چی باید بگم و چی بنویسم
واقعا نمیدونم این حس رو چه جوری باید بیان کنم .
من ایمان و باور دارم خداوند همه چیز میشود همه کس را ، به شرطی پا کی دل
من به خداوند و الهامات او ایمان و باور دارم به باور دارم که خداوند بمن که پاکترین و مقدسترین انسان روی کره زمین هستم الهام میکند .
و الهامات و اتفاقات خوب زمانی میافتد که من آرام هستم و آرامش دارم و از زندگی لذت میبرم و شادم و خوشحالم و احساس خوبی دارم و شوروشوق خیلی زیادی دارم .
من به خداوند اعتماد کامل دارم من به اجابت وعده خداوند ایمان و باور دارم .
ما به اندازه ای که ایمان و باور داریم میتوانیم جهان رو به تسخیر خودمون در بیاوریم .
وقتی رسیدم خونه همسر عزیزم از خواب مثل همیشه بیدار شد تا برام صبحانه رو آماده کنه ، بهش گفتم دوباره پول پیدا کردم ، پرسدم فکر میکنی چقدر ، گفت پنجاه هزار تومان وقتی مبلغ رو بهش گفتم و اشکهای منو دید چشاش پر اشک شد فقط داشت نگاه میکرد .
وقتی سوار سرویس شدم که بیام سر کار همکارم از چشهای سرخ شدم که از شدت گریه قرمز شده یه چیزهائی فهمید ، فکر کرد که نخوابیدم .
مثل هر روز توی سرویس اختصاصی و فوق العاده خوبی شکر خدا دارم داشتم فایل گوش میدادم اشک امانم نمیداد ، ندائی گفت دیگه امروز فایل گوش نده و بزار اشکات نیاد . فایل و قطع کردم . الله اکبر رادیو پخش ماشین داشت این آهنگ ای رو پخش میکرد.
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همیجوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه نیم من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید
تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
خدایا من تسلیمم خدایا من آماده هستم خدایا من قلبمو بازمیکنم خدایا من اجازه میدهم
خدایا تنها تورامیپرستم و تنها از تو کمک و یاری می جویم
خدایا منو هدایت کن یه راه راست ، به راه کسانی که نعمت داده ای به آنها ، نه راه کسانی که غضب کرده ای به آنها و نه راه گمراهان
خدایاشکر خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم خدایاسپاسگزارم
الهی صد هزار مرتبه شکرت که هستی و هوای منو خیلی داری و من هدایت میکنی .
به نام خداوند جان و جهان آفرین
حکیم سخن در زبان آفرین
به نام خداوند خورشید و ماه
خداوند هادی گر رهنما
سلام استاد و مریم جان
رسیدن بخیر راه سفر سلامت
خوش،اومدید به خونه
وقتی از مسافرت میایم دلمون تو خونه آروم میگیره و حس خوبی داره
من حتی وقتی از بیرون رفتن برمیگردم به خونه ازش تشکر میکنم که هست و دارمش خدایا شکرت بابت همه چیز
خدایا من پرادایس خونه زیبایمون چقدر عالی چقدر بینظیر
اول که دریاچه و خانه چوبی و سپس درون بچه رفت تو آسمون و دل ما رو برود به بی نهایت خودش خیلی زیبا بود تا چشم کار میکرد درختان سرسبز و جاده رویایی وسط درختان بی نظیر بود
استاد یه جزیره کوچیک تو دریاچه دارید یه درخت و مقداری سبزه
خیلی قشنگ بود دلم میخواست بدم اونجا بشینم بنویسم خدایا شکرت
استاد جان چه زیبا گفتید وقتی تراک را تمیز میکردید و این رسم سپاسگزاری نامیدید
خیلی حرف داشت برایم
من هم این رسم زیبا را در کارهایم اجرا میکنم
و از تک تک اونها تشکر میکنم
و بابت فراوانی نعمت در زندگیم دید زیباتری پیدا کردم
مریم جان شما سرشار از انرژی هستید صبح زود بیدار شدید و کارها رو انجام دادیدحالا شب قبل از راه رسیدید ولی نگذاشتید فکرتون
به انجام ندادن و فردا کردن برود ایول که به خوبی انجام شد
این درس عالی است که چرا امروز و فردا میکنم
هر چه هست همین لحظه است وبا عمل نشان دادید جلو نشخوار های ذهنی را میگیرید
این سفرنامه تعهد و ایمان به انجام تمرینات سپاسگزاری و توجه بر نکات مثبت را عملا یاد داد
و شما چه عالی تمرکز کردید بر زیبایی ها و آن را بدست آوردید
تبریک و صدها هزاران تبریک بابت این شادی ها و کارهای عالی که انجام دادید
جور دیگر باید زیست
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
و شما در تمرینات عملی سفرنامه جور دیگر باید دید را یادمان دادید
سپاسگزارم از شما بابت این آموزش عالی
سپاسگزارم از دوستان بابت کامنتها ی عالی شون
سپاسگزارم از دو دوست جدیدمان
شینا جان و محمد حسن عزیزای خاله زیبا با کامنتها ی قشنگتون
از همه دوستان و عزیزان که تو این سفر بودند و بهترین کامنتها رو نوشتن سپاسگزارم
بهترین ها تقدیم لحظات تون باد
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
به به به به چه حال و هوایی
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی گرانقدر و همه ی دوستان این خانواده عباسمنشی
خب از چی بگم از کجا شروع کنم ،از طبیعت سر سبز پارادایس از درختانش ،از چمن و علف مرغ و جوجه ها و خروسها ،از زیبایی و کیفیت درون بچه،از کیفیت هدایت درون بچه توسط استاد که چقدر ماهرانه مارو میبره به بالای اسمون و نعمت و زیبایی های خدارو بهمون نشون میده،
خداییش از هر چهار طرف که نگاه میکنی موقعیت و شرایط پارادایس اصلا یک چیز دیگریست نسبت به زمینهای همسایه ولی واقعا اون خانه ویلایی همسایه که به رنگ توسی هست خیلی با حاله خیلی حس خوبی بهت میده،آرامشی که در اون منطقه حاکمه قلبمو آرام میکنه یک مراقبه به تمام معناست
،اون اتوبان مستقیم با خط کشی های زیبا و چشم نواز داخل درختها،نظمی که ماشینها روی اتوبان حرکت میکنند ،اون کامیون قرمز رنگ خشکل داخل پارادایس،برگشت درون بچه پیش استاد وقتی که ماموریتش را به خوبی انجام داده
،و اما عزیز دل همگی ما خانم شایسته عزیز با چه شور و شوقی سلام میکنه به بچه های سفر به دور آمریکا و این مکان بهشتی یعنی پارادایس و استاد عزیزم با تراک کمپر و فوردش که چقدر برای من درس داشت به رسم سپاسگذاری از تراک کمپر و فورد فردای شبی که رسیدند خونه آنهارا تمیز کرد،بهشون رسید و به فورد همقول سرویس کامل روغن و وسایل لازم را داد و مریم بانوی عزیز که صبح زود سپاسگذاریش را با تمیز کردن داخل تراک کمپر به اون اعلام کرد
،استاد چقدر خوب در مورد سفر و برگشتش به سلامتی و نکات مثبت و مهمتر از همه سپاسگذاری از خدای مهربان را انجام داد واقعا من هر بار که سپاسگذاری از خدا را توسط استاد میشنوم انگار که یک مرد آسمانی حرف میزنه
و چقدر آروم و با حوصله تراک کمپر را تمیز میکند و چقدر صمیمانه و عاشقانه از عزیز دلشون سپاسگذاری میکنند بخاطر غذا درست کردن و تقسیم کار و کار کردن روی سایت(راستی به قول استاد اون سپاسگذاریهای هر روزه خانم شایسته در دفترشون خیلی باعث رخ دادن اتفاقات خوب براشون بوده)
و همون جایی که روی سنگها صبح زود در پارادایس سپاسگذاریشون رو نوشتند با خودم گفتم براستی اگر خودم در اون شرایط بودم این کارو زیاد جدی نمیگرفتم ولی هرچند که میگذره برایم بهتر درک میشود که همون کارهای ساده و ریز هستند که اصل کاری هستند و همه ی زندگی بر روی آنها بنا میشه چون خیلی از ماها تا یکم رشد میکنیم از شکرگذاری غافل میشویم،هر رفتارتون برای من درس بزرگیه
از خداوند سپاسگذارم که منو با شما اشنا کرد و از شما سپاسگذارم که صمیمانه و خیلی بی غرور و خاکی و ساده با این شرایط و اوضاع مالی که توش هستید زندگیتون را با ما تقسیم میکنید خیلی ازتون ممنونم،
استاد عزیزم هر بار که میگی از خدا خواستم که باران ببارد تا بپرم توی آب اشک عشقی که به خدا داری و رابطه ای که با او داری از چشمهایم سرازیر میشود ، به قول یکی از زندانیانی که در زندان با یوسف پیامبر بود(اگر خدایی که تو میگویی به مهربانی توست منم اونو دوست دارم )
چقدر شما خوبید استاد چقدر خوبید شما الله اکبر ،خداروشکر که نشان داد به ما با الگویی چون شما که هر کی با من باشه من کافیم براش،
آرامشی که بعد شنا کردن در نشستن و بازی کردنتون همراه اون باران شدید بود با تمام وجودم حسش کردم و حسش کردم گرمی داخل کلبه را و نرمی مبلها و صدای بارون و دسته بازی که با یک اشاره کارمیکنه ،و آرامشی که داشتید در اون لحظه بودید فقط در اون لحظه داشتید بازی میکردید و دیگر هیچ به خدا حسش کردم ،
من بیشترین تاثیری که از فایلها میگیرم واقعا زندگی کردن شما در همون لحظه ست ،فقط در همون لحظه شنا میکنید،در همون لحظه غذا میخورید،در همون لحظه فقط به مرغ و خروسها غذا میدهید،یعنی فقط و فقط در لحظه ی حال هستید و این بزرگترین نشانه یک مومن است
،خدایا بخاطر بزرگی خودت،بخاطر این ماه و خورشید و زمینو آسمانهایت،بخاطر اون همه ستارگان و کهکشانهایت,بخاطر این قوانین بدون تغییرت،بخاطر بزرگی بنده گانت که خیلی از ما ها خودمون درک نکردیم چقدر بزرگ هستیم ،بخاطر هر چیزی که خلق کردی نور رحمت و آرامشت را در دل همه ی دوستانم از جمله استاد عزیز و مریم بانوی شایسته را از چیزی که هست هر روز بیشتر و بیشتر کن الهی آمین
.سپاسگذارم ازت پروردگارا که ساعت4بامداد نذاشتی بخوابم گفتی بنویس،
پروردگارا سپاسگذارم بخاطر لحظه به لحظه زندگیم که همراهم هستی و من خیلی وقتها پیشت نیستم(ایمنی دیدیم و نا ایمن شدیم)
ازت میخام که استاد عزیزمون با مریم بانو دوست داشتنی را همیشه در جوار رحمت خودت قرار بدی و هر روز بهتر از دیروز بشند و همه ما را هم در طی این مسیر توحید و دیدن زیبایی ها و تجربه ی نعمتهایت یاری کنی و کمکمون کنی که هر روز ما را سپاسگذارتر ببینی ،سپاسگذارم
ممنون از شما استاد عزیزم و خدا را شاکرم بخاطر همه چیز و همه نعمتهایی که به ما داده از جمله چشمها، دستها ،انرژی ،حس خوبی که با این وقت شب الهامات خدارا تایپ میکنه،
دوستتون دارم خدانگهدار.