https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/11/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-11-18 23:12:132023-11-26 04:25:22سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 230
375نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
آقا اول اینکه به رکورد 30 تا شنا سوئدی استاد رسیدم!
اولای سفر به دور آمریکا و بعد دیدن تمرینهای استاد خارج از باشگاه، از 10 تا شنا سوئدی روزانه، آهسته آهسته خودم رو به رکورد 30 تا رسوندم! دیروز 4 تا ست 30 تایی شنا رفتم…کف اتاق محل کارم و حین انجام کار! احساس خیلی خوبی داشت، این تغییر آهسته و مستمر در رکوردم که با مقایسه با رکورد استاد حاصل شد. دمت گرم استاد، که سبب تغییر شدی!
اما خیلی خوشحال شدم که شنیدم شماها رستوران رفتن در مسافرت رو کلا ترک کرده یین!
چند سال پیش برادرم برای چند ماه یک مغازه ی آش فروشی اجاره کرد و این شغل را پیشه کرد. یک روز من حلبهای روغن مورد استفاده اش رو کنار دیوار مغازه دیدم. وقتی راجع بهشون پرس و جو کردم، دیدم روغن نباتی درجه 2 هستند که برای آشپزخانه های عمومی تهیه شده اند و آن وقت متوجه شدم که چه روغنی در هنگام تولید غذا در خارج از خانه مصرف میشود! خب، این فرآیند نشان میدهد که تولید غذا در محلهای عمومی، تابع استانداردهای خاصی است که شاید برای همه ی ما قابل قبول نباشد… بخصوص که تابع دوره قانون سلامتی هم باشیم.
آقا خدا رو خوش نمیاد فیل و فنجون رو با هم مقایسه کنید! آخه تراک کمپر قد و قواره ی آر وی هست که کنار هم میذاریدشون؟! :)) ولی جدی دمش گرم این تراک کمپر که طرفدارانش رو روسفید کرد! خیلی حال میکنم که استاد آنقدر انعطاف پذیره که حتی روی آر وی که سالها در دریم برد ش حضور داشته، تعصب به خرج نمیده و اذعان میکنه که نسبت به تراک کمپر، کمبودهایی داره!
خب، این قسمت به تجلیل از عوامل پشت صحنه سفر تعلق داشت… از فلاش تانک کمپر بگیر تا ابزارآلات استفاده نشده جعبه ابزار. من این حضور و غیاب آخر مسافرت رو دوست داشتم. برای رسیدن به بهبود مستمر کارها ، این مرور، لازمه که خودم عمرا انجامش نمیدم! آخه خسته م میشه! ولی تحسین نثار شما!
آخر شبی همه خوابیده ن و من دارم چیز تایپ میکنم. آقا میترسم ترانه بنویسم و بقیه از دیمبل دامبل سرو صداش بیدار شن. اینه که خودتون بخونید و آهنگش رو بزنید:
آهای دختر چوپون
آهای دختر چوپون
دل دیوونه رو کشوندی تو دشت و بیابون
از این سو…
به اون سو
چه پاک و آشناست ساده نگاهت
چه بی ریاست نجابت سلامت
من حتی توی خوابم نمیدیدم
که چشمام وا بشه به روی ماهت
از تو پس کوچه ی تنهای دل
عشق تو منو صدا کرد…
خودمو بی خبر از من گرفت
با غم عشق آشنا کرد…
آهای دختر چوپون…
اهکی! فکر کردین میذارم بدون رقص بخوابین! خیال خام کردین!
یواش، آهسته اینو نوشتم تا کسی بیدار نشه!
حالام دارم یواش از ته حلق اینا رو مینویسم: آهنگشو خودتون بزنین، قرش رو هم خودتون بدین. الان به وقت شیراز خییییلی دیره، همه خوابن! شب به خیر.
این دل بی تربیت رو اگه زودتر ، کمی بیشتر به حرفش گوش داده بودم، بیشتر از سالهای کار کردنم تو کارخونه لذت میبردم. قطعا به همون دلیل، نتایج مالیم هم از اون کار، بهتر و بهتر میشد. ایمان دارم!
این تیکه شیر مادر و تخم مرغای پارادایس، منو یاد استاد هادی عامل انداخت! حس کردم داری کشتی گزارش میکنی!
راستی، روز پرستار رو هم به سعیده شهریاری فلورانس نایتینگل تبریک میگم!:)))
این عادت، مال دوره باشگاه رفتنم هست. از سالهای باشگاه فقط همین مونده…بقیه ش رو پیاده روی میکنم.
رسول، یه روز پیاده روی های صبحم رو طی ده سال آخر خدمتم توی کارخانه حساب کردم، شد حدود 10 هزار کیلومتر! دارم فکر میکنم به اینکه روزی 30 تا شنا که برم، سر چند سال چقدر میشه و چه اثراتی روی هیکل و خلق و خوم باقی میگذاره؟
میدونی، اون پیاده روی روزانه رو به این خاطر شروع کردم که دیگه نمیتونستم روزی 10 کیلومتر، صبحهها بدوم! دیسک شدید کمر گرفته بودم که با همون پیاده روی صبحها، تو کارخونه مون فقط، بعد 4 سال درست شد. اون عادت، سلامتیم رو بهم برگردوند.
کتاب اثرمرکب، همین اثر رو روی من گذاشته، تامام!
الانم دارم فکر میکنم رقصیدن شبانه شما رو با تمرین آخر شب اتفاقات مثبت ، تو خونه خودمون کپی کنم! دمت گرم که هستی! یه چند سال دیگه خودمون کتاب اثرمرکب، ورژن خودمون رو مینویسیم!
بچه های گلت رو ببوس. کنار دریا خیلی بهتون خوش بگذره. الان بهترین تایم شمال رفتن هست.
فاطمه بانو، اثرات تمارین سپاسگزاری و شاکر بودن بی وقفه را در نوشته هایتان به وفور میبینم.
آفرین، عجب مسیری!
چند سال قبل که وضعیت مالی و کاریم حسابی خیط بود، یه دفتر خریدم و این تمرین را شروع کردم، واسه ی خودم.
نتایجش بعد از یکسال فوق العاده شد.
همکارهایم میگفتن: تو داری تو اون دفتره چی مینویسی، هر روز؟!
بعد کم کم این عادت در اتاق کار ما به دو نفر دیگر هم سرایت کرد.
چه عادت معرکه ای و چه اتفاقات خوبی که بعدش سر برآورد!
امیدوارم با کلام و قلمت جادو کنی و زندگی خودت و اطرافیانت رو تحت تاثیر خوبی و نیکیهات قرار بدی، چون خوبی، لاجرم خوبی میاورد و شما، استاد این مقوله هستید.
باعث خوشبختی است که این کامنت مورد توجه قرار گرفته، خدا را سپاس.
بله، سعی میکنم همیشه پرانرژی و شاد باشم. هرچند همیشه موفق نیستم. مثلا همین الان داشتم با بچه هایم تندی و تحکم میکردم که فکر میکنم به آن نیاز داشتند! ممنون که برایم کامنت نوشتید، تا آن را خواندم، دوباره عادی شدم!
خدا را شکر که با آهنگ شادی کردید و رقصیدید. خیلی مفتخر و شاد شدم. کامنتهای شما هم فوق العاده است، ازتان ممنونم.
خیلی خوشحالم که کامنت باعث شادی و سرور شما شده است.
به نظرم آمد که داشتن بار طنز و وجود لبخند روی لب خواننده در عین توجه به نکات مثبت،بیشتر به ماهیت و خواسته ی این وبسایت نزدیک باشد، بنابراین آن را پیشه کردم.
البته ذهن شاد و شادی طلب شماست که شما را به وجد میاورد… خودتان هستید که شادی را پدید میآورید و دامن میزنید، با توجه به کلمات و مطالبی که بار طنز دارند. همه چیز در وجود خود شماست.
همیشه به شادی و خنده باشید و در همه ی ابعاد، نتایج عالی بگیرید.
سلام یه رفقای عزیزم
خدا را شکر که دوباره تونستم اینجا کامنت بذارم.
آقا اول اینکه به رکورد 30 تا شنا سوئدی استاد رسیدم!
اولای سفر به دور آمریکا و بعد دیدن تمرینهای استاد خارج از باشگاه، از 10 تا شنا سوئدی روزانه، آهسته آهسته خودم رو به رکورد 30 تا رسوندم! دیروز 4 تا ست 30 تایی شنا رفتم…کف اتاق محل کارم و حین انجام کار! احساس خیلی خوبی داشت، این تغییر آهسته و مستمر در رکوردم که با مقایسه با رکورد استاد حاصل شد. دمت گرم استاد، که سبب تغییر شدی!
اما خیلی خوشحال شدم که شنیدم شماها رستوران رفتن در مسافرت رو کلا ترک کرده یین!
چند سال پیش برادرم برای چند ماه یک مغازه ی آش فروشی اجاره کرد و این شغل را پیشه کرد. یک روز من حلبهای روغن مورد استفاده اش رو کنار دیوار مغازه دیدم. وقتی راجع بهشون پرس و جو کردم، دیدم روغن نباتی درجه 2 هستند که برای آشپزخانه های عمومی تهیه شده اند و آن وقت متوجه شدم که چه روغنی در هنگام تولید غذا در خارج از خانه مصرف میشود! خب، این فرآیند نشان میدهد که تولید غذا در محلهای عمومی، تابع استانداردهای خاصی است که شاید برای همه ی ما قابل قبول نباشد… بخصوص که تابع دوره قانون سلامتی هم باشیم.
آقا خدا رو خوش نمیاد فیل و فنجون رو با هم مقایسه کنید! آخه تراک کمپر قد و قواره ی آر وی هست که کنار هم میذاریدشون؟! :)) ولی جدی دمش گرم این تراک کمپر که طرفدارانش رو روسفید کرد! خیلی حال میکنم که استاد آنقدر انعطاف پذیره که حتی روی آر وی که سالها در دریم برد ش حضور داشته، تعصب به خرج نمیده و اذعان میکنه که نسبت به تراک کمپر، کمبودهایی داره!
خب، این قسمت به تجلیل از عوامل پشت صحنه سفر تعلق داشت… از فلاش تانک کمپر بگیر تا ابزارآلات استفاده نشده جعبه ابزار. من این حضور و غیاب آخر مسافرت رو دوست داشتم. برای رسیدن به بهبود مستمر کارها ، این مرور، لازمه که خودم عمرا انجامش نمیدم! آخه خسته م میشه! ولی تحسین نثار شما!
آخر شبی همه خوابیده ن و من دارم چیز تایپ میکنم. آقا میترسم ترانه بنویسم و بقیه از دیمبل دامبل سرو صداش بیدار شن. اینه که خودتون بخونید و آهنگش رو بزنید:
آهای دختر چوپون
آهای دختر چوپون
دل دیوونه رو کشوندی تو دشت و بیابون
از این سو…
به اون سو
چه پاک و آشناست ساده نگاهت
چه بی ریاست نجابت سلامت
من حتی توی خوابم نمیدیدم
که چشمام وا بشه به روی ماهت
از تو پس کوچه ی تنهای دل
عشق تو منو صدا کرد…
خودمو بی خبر از من گرفت
با غم عشق آشنا کرد…
آهای دختر چوپون…
اهکی! فکر کردین میذارم بدون رقص بخوابین! خیال خام کردین!
یواش، آهسته اینو نوشتم تا کسی بیدار نشه!
حالام دارم یواش از ته حلق اینا رو مینویسم: آهنگشو خودتون بزنین، قرش رو هم خودتون بدین. الان به وقت شیراز خییییلی دیره، همه خوابن! شب به خیر.
سلام سعیده فلورانس نایتینگل، روزت مبارک
دیشب هرچی چشم چشم کردم تا کامنتها بیاد و روزت رو تبریک بگم، نیومد. این بود که خوابم برد.
امروز صبح، همه چی یادم رفته بود. کامنتت رو که خوندم، دوباره یادم اومد!
دوباره روزت مبارک
ببین خدا به خاطر انتقالی تو، روز پرستار گرفته بوده و به همه گل و شیرینی و معوقات داده! اینجوریاست!
برات آرزو میکنم که آرزو بدلت نمونه هیچ وقتت.در کمتر از سه سوت مقدر بشه،همه چی برات!
نیکا و نیلا رو ببوس
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
سلام بر عالیجناب عشق
آقو، دمت گرم! :))))
چقدر این چهره شیطون طناز بهت میاد!
این دل بی تربیت رو اگه زودتر ، کمی بیشتر به حرفش گوش داده بودم، بیشتر از سالهای کار کردنم تو کارخونه لذت میبردم. قطعا به همون دلیل، نتایج مالیم هم از اون کار، بهتر و بهتر میشد. ایمان دارم!
این تیکه شیر مادر و تخم مرغای پارادایس، منو یاد استاد هادی عامل انداخت! حس کردم داری کشتی گزارش میکنی!
راستی، روز پرستار رو هم به سعیده شهریاری فلورانس نایتینگل تبریک میگم!:)))
باشد که رستگار شوم!
سلام به عشق عالیجناب عشق
به به…چه کامنتی!
مثل یک تابلوی خوش رنگ از پاییز برگ ریز بود، با چاشنی خوشحالی و سرور کودکانه.
چه خوب که در یک مسافرت دلچسب هستید. انشالله بهتون خوش بگذره و به زودی کاکو حبیب هم بهتون ملحق بشه.
این جمله هاتون فوق العاده بود:
مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…
برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…
برای خواهر و برادر مون ..همچنین..
میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!
آفرین.
اینو همین الان نوشتم تا بذارم زیر شیشه میزم تو محل کار
امروز صبحم به خیر شد.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
سلام به رسول جان خودم
ممنون رفیق! رکورد تو هم که عالیه!
این عادت، مال دوره باشگاه رفتنم هست. از سالهای باشگاه فقط همین مونده…بقیه ش رو پیاده روی میکنم.
رسول، یه روز پیاده روی های صبحم رو طی ده سال آخر خدمتم توی کارخانه حساب کردم، شد حدود 10 هزار کیلومتر! دارم فکر میکنم به اینکه روزی 30 تا شنا که برم، سر چند سال چقدر میشه و چه اثراتی روی هیکل و خلق و خوم باقی میگذاره؟
میدونی، اون پیاده روی روزانه رو به این خاطر شروع کردم که دیگه نمیتونستم روزی 10 کیلومتر، صبحهها بدوم! دیسک شدید کمر گرفته بودم که با همون پیاده روی صبحها، تو کارخونه مون فقط، بعد 4 سال درست شد. اون عادت، سلامتیم رو بهم برگردوند.
کتاب اثرمرکب، همین اثر رو روی من گذاشته، تامام!
الانم دارم فکر میکنم رقصیدن شبانه شما رو با تمرین آخر شب اتفاقات مثبت ، تو خونه خودمون کپی کنم! دمت گرم که هستی! یه چند سال دیگه خودمون کتاب اثرمرکب، ورژن خودمون رو مینویسیم!
بچه های گلت رو ببوس. کنار دریا خیلی بهتون خوش بگذره. الان بهترین تایم شمال رفتن هست.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
سلام به فاطمه بانوی مقتدر
مرسی از تعریف شما دوست گل.
چقدر خوبه که به سلامتی خودتون و خانواده اهمیت میدین و از ترانه و آهنگ خوشتون میاد.
خیلی ذوق دارم که چالش جدید رسول خانکی رو شروع کنم از امشب.
توی کامنتی که همین پایین برام نوشته، توضیحش داده.
یادم آمد که شما هم با بچه ها، میتونید انجامش بدید! خیلی باحاله و نتیجه ش داشتن یک خانواده نمونه مثل خانواده رسول هست.
دعا میکنم خودت و خانواده محترمتون، همیشه بخندید و شاد باشید.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
سلام به مادر مهربان و مقتدر سایت
فاطمه بانو، اثرات تمارین سپاسگزاری و شاکر بودن بی وقفه را در نوشته هایتان به وفور میبینم.
آفرین، عجب مسیری!
چند سال قبل که وضعیت مالی و کاریم حسابی خیط بود، یه دفتر خریدم و این تمرین را شروع کردم، واسه ی خودم.
نتایجش بعد از یکسال فوق العاده شد.
همکارهایم میگفتن: تو داری تو اون دفتره چی مینویسی، هر روز؟!
بعد کم کم این عادت در اتاق کار ما به دو نفر دیگر هم سرایت کرد.
چه عادت معرکه ای و چه اتفاقات خوبی که بعدش سر برآورد!
امیدوارم با کلام و قلمت جادو کنی و زندگی خودت و اطرافیانت رو تحت تاثیر خوبی و نیکیهات قرار بدی، چون خوبی، لاجرم خوبی میاورد و شما، استاد این مقوله هستید.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
سلام به پاکیزه ی عزیز و گرانقدر
مشرف فرمودید، بانو!
باعث خوشبختی است که این کامنت مورد توجه قرار گرفته، خدا را سپاس.
بله، سعی میکنم همیشه پرانرژی و شاد باشم. هرچند همیشه موفق نیستم. مثلا همین الان داشتم با بچه هایم تندی و تحکم میکردم که فکر میکنم به آن نیاز داشتند! ممنون که برایم کامنت نوشتید، تا آن را خواندم، دوباره عادی شدم!
خدا را شکر که با آهنگ شادی کردید و رقصیدید. خیلی مفتخر و شاد شدم. کامنتهای شما هم فوق العاده است، ازتان ممنونم.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
سلام به فرشته ی کوچک سایت
ممنونم از بذل توجه و محبت شما بانوی گرانقدر
خیلی خوشحالم که کامنت باعث شادی و سرور شما شده است.
به نظرم آمد که داشتن بار طنز و وجود لبخند روی لب خواننده در عین توجه به نکات مثبت،بیشتر به ماهیت و خواسته ی این وبسایت نزدیک باشد، بنابراین آن را پیشه کردم.
البته ذهن شاد و شادی طلب شماست که شما را به وجد میاورد… خودتان هستید که شادی را پدید میآورید و دامن میزنید، با توجه به کلمات و مطالبی که بار طنز دارند. همه چیز در وجود خود شماست.
همیشه به شادی و خنده باشید و در همه ی ابعاد، نتایج عالی بگیرید.
سلام به فاطمه بانوی گل
خداوند خانواده محترمتان را همیشه در کنار هم و به شادی بدارد.
آن چالش داداش زسول، اصل و اساسش، داشتن انرژی و سرزندگی، قبل از خوابیدن است. همان چیزی که در تمرین ستاره قطبی، اصل است.
این مساله میتواند با تعریف کردن چند لطیفه قبل از خواب هم حاصل شود.
خب، خانم من هم در این سایت نیست و این اصلا مساله ای برای اوکی شدن ما با همدیگر نیست. راه با هم شاد بودن را پیدا میکنیم.
به همسر گرامی و عزیزتان و بچه های گلتان سلام برسانید.
همیشه لبتان پر از خنده ودلتان در کنار همدیگر ، شاد باد.