سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 230 - صفحه 7

375 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3145 روز

    سلام و خدا قوت بر استاد عباس منش عزیز و بزرگوار و سرکارخانم شایسته عزیز

    بی نهایت سپاسگزارم برای این فایل زیبا و دیدنی

    چقدر این قسمت سفر به دور آمریکا جدای از اینکه کلی زیبایی پرودایس را به نمایش گذاشته بود وتمرکزمان را بر روی نکات مثبت و فراوانی حاکم بر جهان هستی قرار داد سرشار از موارد آموزشی بود که به صورت رایگان و کاربردی در اختیار بچه های سفر به دور آمریکا قرار گرفت…

    اول از همه استاد چقدر عالی درباره رژیم غذایی مناسب صحبت کردند و گفتند که مثلاً چای و قهوه را از رژیم غذایی حذف کردند و با بهترین نوشیدنی جهان یعنی آب خودشان و عزیز دلشان سیراب می‌شوند و با حذف چای و نوشیدنی های ناسالم چقدر در وقت و انرژی و سرمایه شان صرفه جویی کرده اند…

    وچه آسان و ساده و سریع خانم شایسته با ترکیب گوشت و نمک سالم ترین و خوشمزه ترین برگر ها و کباب ها را آماده می‌کردند و از رفتن به رستوران(غذای ناسالم،اتلاف وقت وانرژی،ابتلا به بیماری و…) خودشان را بی نیاز میکردن…وچقدر سریع با این رژیم غذایی به اندام و استایل مورد پسندشان رسیدن وبا این توضیحات دری از آگاهی درباره رژیم غذایی مناسب برای من گشوده شده است….

    چقدر عالی و راحت استاد تراک کمپر را جدا کردند وچه آسان با کمربندهایی محکم این تراک کمپر بسته میشود و از افتادن وشیب کردن و… جلوگیری میشود و بازهم خلاقیت استاد که آن صندلی هارا در آن گوشه جاسازی کرده بودند که از تمام فضا استفاده شود…

    چقدر عالی که در هنگام رانندگی ناراحتی و مواقع اضطراری نگرانی دنبال سرویس بهداشتی گشتن از بین رفته است و این تراک کمپر مجهز به سرویس بهداشتی می‌باشد…

    چقدر راحت مخزن ادار تراک کمپر جدا میشود و شسته میشود و انشالله اگر خودم و دیگر دوستان در آینده موفق به تهیه تراک کمپر شدیم کلی سوالات مان درباره ای جدا کردن قطعات و سرویس و…در این فایل زیبا پاسخ داده شده است…

    واما استاد چقدر عالی با نشان دادن مرغ و خروس هایشان و تخم مرغ ها فراوانی حاکم بر جهان هستی را نشان دادن…

    بله هر لحظه فراوانی و نعمت در این جهان بیشتر میشود و فقط باید برای دریافت این برکات الهی در مدار درست باشیم…

    وای چه موتورسیکلت های زیبایی را استاد نشان دادن،عاشق موتورسیکلت هایوبوسای استاد هستم با سرعت 300کیلومتر بر ساعت…

    اگر من آن موتورسیکلت را داشتم هفته ای یک بار از مشهد به کرمانشاه مسافرت میرفتم….خخخ

    و هرچقدر از زیبایی این فایل بگوییم کم گفتم

    ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    داود خورشیدی گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    عرض سلام و خدا قوت به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه ی دوستان و هم فرکانسی های عزیزم.

    خدا رو بسیار شاکر و سپاسگذارم که استاد به سلامتی یک ماه مسافرت بسیار لذت بخش رو تجربه کردند و هم خودشون به شکل حقیقی و هم ما به شکل مجازی از زیبایی های این کشور بسیار بسیار بسیار زیبا لذت بردیم .خدایا شکرت

    یه نکته ای که برای من رقم خورد بعد از عمل به قانون و‌ فکر میکنم که برای تقویت باورهامون مفید باشه رو عرض میکنم .

    من تا قبل از این هدایت الهی و استفاده از آموزش های بسیار زیبای استاد عزیز،هر وقت به مسافرت با ماشین خودم میرفتم ،همیشه یه مسئله‌ای برای ماشین پیش میومد و باعث میشد که از مسافرت و‌ گردشم اون جور که دوست داشتم لذت نبرم.

    اما بعد از بودن با استاد و استفاده از فایل های رایگان و دوره ی 12قدم و آموزش ها ،همین یه مدت پیش بود که «برای اولین بار بعد از آموزش ها »با یکی از دوستان هم فرکانسی ام ، یک سفر 6روزه «با ماشین شخصی »به شمال داشتم .

    استاد عزیز و دوستان ،

    شرایط مسافرت رو‌ نداشتم چون مغازه دار هستم و باید مغازه می‌بودم .

    چون دوستم ساری یه کاری داشت از من خواست تا اون رو همراهی کنم .

    اما خواستم آموز ش های استاد رو‌ تست کنم ببینم چقدر شرایطم عوض شده و دنیای من بعد از این آموزش ها چطور شده.

    اما با این حال راهی شدیم .

    باور کنید توی مسیر تماما صحبت از زیبایی ها و لذت ها و نعمت ها و موهبت های الهی بود و همه چیز برای من زیبا بنظر می‌رسید هرچند که سالهای قبل هم این مسیر ها رو رفته بودم و اولین بارم نبود ،اما باور کنید که جهان و مسیر و شهر ها و آدمها و شرایط خیلی خیلی تغییر کرده بود

    ««چون من تغییر کرده بودم »»

    دید من به جهان عوض شده بود.بسیار شاکرتر و سپاسگزار تر شده ام و بسیار زیبایی ها رو بیشتر و بهتر درک میکردم و‌ درک‌ میکنم .

    فقط همین نکته رو می‌خوام با دقت بخونید««که تماااام مسیر رفت و برگشت و آدمها و شرایط و مااااشین همممه چی عااالی بود !!!!!

    بسیار لذت بردم از سفر ،بسیار خداوند رو شکر کردم از این تغییراتی که کرده بودم و دوستم هم بسیار بسیار متعجب بود از این همه تغییرات خودشون «چون ایشون هم اولین بارشون بود بعد از تغییر ذهن مسافرت میکردند »

    اینو گفتم و‌نوشتم اول برای یادآوری لحظات بهشتی خودم توی مسافرت و‌ اگر احیانا دوستی تازه توی این مسیر اومده و این کامنت من رو میخونه ،میخوام با قطعیت 100درصد بگم ،مسیر ،مسیر عالی هست ،خوب جایی هستی دوست من .

    منم اولش که اومدم توی این جمع الهی ،یادمه کامنت یه دوستی رو‌خوندم که تغییراتی کرده بود و کامنتی برای تازه وارد ها گذاشته بود .که بعد از مدتها من با تغییرات عالی که داشتم این کامنت رو‌میزارم برای افرادی که تازه توی این مسیر اومدن.

    درود می‌فرستم به‌ همه‌ی دوستانی که تصمیم به خودشناسی و خداشناسی دارند و می‌خوان زندگی‌رو ،زندگی‌کنن!!

    و همچنین درود می‌فرستم به استاد عزیزم که با فالو‌کردن شما خیلی از زندگیم دارم لذت میبرم و الگوی بسیار عالی برای من شدید .

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    سیدحبیب حافظان گفته:
    مدت عضویت: 2101 روز

    به نام عشق

    سلام خدا بر اساتید بینظیرم و شاگردان نازنینش

    از همون سحرگاه که فایلو دیدم سریع دانلودش کردم و به خودم گفتم: امروز اگه وقت شد میبینمش حالااااا

    و برای رفع وجدان دردم گفتم : اگه شد وسط روز و موقع استراحت و ناهار

    بعدش یهویی: عقل هی ام زد که خودت رو نباز!

    عشق باید پادر میونی کنه؛ تا آدم احساس جوونی کنه( خدا رحمت کنه گلپا رو)

    ندایی از درونم گفت: حبیب از این سایت دور نشو بشین فایلو ببین و بعدشم کامنت تو بنویس و گوش به ذهن کمالگرا و تحلیل گرت نکن که میگه: چونان بنویس که همه تحت تاثیر قرار بگیرن

    عاشق که عقل نداره اما بلاخره گاهی یه هدایتی میاد دیگه که میزارم به حساب عقل نداشتم و چنین شد فایلو نشستم و دیدم و سپس قلم جنبیدن آغاز کرد و بر میدان کاغذ رقصید و اینگونه روایت کردکه:

    عشق جنبش یک احساس است.

    خوشبختی هم یک احساسه نه صرفا جمعی از دستاوردهای خاص

    احساس هم ریشه در باورهای اکتسابی داره

    و چیزی که اکتسابیه راحت میشه تغییرش داد.

    خلاصه

    این شد که وقتی مثل بسیاری از اوقات که افسار در دست ذهنم بود تا منو به ناکامی ها ببره ، با یک جهش قهرمانانه دو خمشو گرفتم و باراندازش کردم و قلب حاکم شد

    ذهن میگفت : کارت چی میشه؟

    دل بی تربیتمم گفت: گور بابای کار

    استادو عشق است

    راه استادو عشق است

    این همه کار کردی کو دنبت؟«کونتیجه؟»

    کار فیزیکی بدون نگرش و بدون احساس خوب ، حاصلی به دنبال نداره

    دم دلم گرم.

    ————«««««©©»»»»»————-

    استادان ما، بارها گفتند که رو خودتون وقت بزارید و ریشه رو درست کنید

    قانون رو یاد بگیرید

    باورهاتونو درست کنید

    حالتو نو خوب نگه دارید

    مگه الان استاد برای دریافت این همه نعمت بیل زده؟ مگه از زور بازوش کمک گرفته ؟

    قانونِ » از این راحت تر ، از این بیشتر ، از این بهتر

    همیشه جواب میده.

    تو یکی از فایل هاش استاد میگفت: با خود مو خدام گفتم : اگر این درآمد تو یک روز کار اومده از دو ساعت کار هم میاد

    اگر از دوساعت اومده از بیست دقیقه کار هم میاد

    درآمد میتونه : راحت و زیبا و عزتمندانه بیاد.

    و اون مثال معروف بیل گیتس و ثروت افسانه ایش که قطعاً در ذهن منطقی و تحلیل گر ما نمیگنجه و هزاران فکت و رفرنس دیگه

    وقتی داشتم موتور سیکلت های زیبای استاد رو میدیدم که همه ردیف بودند، یا اون تراک کمپر رو کنار آروی و…

    ماشاءالله به این همه ثروت

    خب استاد بابت اونا کار زوری نکرده بلکه رفته دنبال آگاهی هایی که البته گاها به دست آوردن شون همت میخواد نه زور و مرد کهن میخواد نه گاو نر و زور بازو

    مرد کهن » مردیه یا انسانیه که قدرت کنترل و غلبه بر نجواهای ذهنشو داره

    مرد کهن کار سختری داره سخت تر از کشیدن گاو آهن و شخم زدن

    مرد کهن استاد عباس منش ماست که تو گرمای شرجی بندرعباس با اون کتونی سوراخش تونست همون حال خوبی رو داشته باشه که الان با چند میلون دلار ثروتش داره

    نوش جونت استاد جان نوش جونت مریم بانو

    شما لایق چیزی هستید که الان دارینش

    مرد کهن باید درونشو شخم بزنه و بذر آگاهی بکاره

    بذر ایمان ، نه ایمان خالی همون ایمان عملی که اگر عمل نیاورد حرف مفت است.

    استادجانم«:) شیر مادر و تخم‌مرغ های خوشمزه پارادایس حلالت (:»

    خدا بهت بیشرشو بده

    شاگردات قطعا که خوشحال خواهند شد

    هرچه استادشون ثروتمندتر بشه بیشتر حال میکنند بیشتر تاثیر میگیرند بیشتر درسها و آموزه‌های شما تو وجودشون میشینه

    و خوب بهتر هم نتیجه میگیرند

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت داشتن این اساتید

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت اومدن تو این سایت

    خدایا هزاران مرتبه شکررررررررر بابت پیدا کردن دوستانی که نظیرشون هیچ جای دیگه نیست.

    باشد تا به برکت این همه نعمت در پرتو آگاهی

    رستگار شویم (ان شاءالله)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 81 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1896 روز

      سلام بر عالیجناب عشق

      آقو، دمت گرم! :))))

      چقدر این چهره شیطون طناز بهت میاد!

      این دل بی تربیت رو اگه زودتر ، کمی بیشتر به حرفش گوش داده بودم، بیشتر از سال‌های کار کردنم تو کارخونه لذت می‌بردم. قطعا به همون دلیل، نتایج مالیم هم از اون کار، بهتر و بهتر میشد. ایمان دارم!

      این تیکه شیر مادر و تخم مرغای پارادایس، منو یاد استاد هادی عامل انداخت! حس کردم داری کشتی گزارش میکنی!

      راستی، روز پرستار رو هم به سعیده شهریاری فلورانس نایتینگل تبریک میگم!:)))

      باشد که رستگار شوم!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1863 روز

      هزاران درود و سلام و مهر از قلبم به قلب پر مهرت حبیب جانم

      هر چند برای این کامنتها ساعتها تلفنی صحبت کردیم ، ولی الان که دوباره خوندمش دلم خواست برات بنویسم …

      اول که بگردم تو رو با اون مغز فعالت تو رو خدا بهم یاد بده آخه این جملات رو دقیقاااااااااااااا از کدوم بخش مغزت میکشی بیرون هااااا :)))))

      همیشه فکر میکردم مهندسا فقط ریاضی شون خوبه ، تااااااااااا شما هنر نویسندگی تو هم رو کردی … خلاصه که همه چهارچوبها و معیارهای ذهنیم به هم خورد…..

      و چقدرررررررررررررر خدا رو شاکرم که حس ظریف طنازی هم داره وارد حیطه نویسندگی ت میشه :)))

      یعنی من عااااااااااااااااااشششقتم

      خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

      جا داره دوباره برای خودم بگم که چه اشاره زیبایی کردی عزیزم به این که:

      کار فیزیکی بدون نگرش و بدون احساس خوب ، حاصلی به دنبال نداره

      و

      استادان ما، بارها گفتند که رو خودتون وقت بزارید و ریشه رو درست کنید

      قانون رو یاد بگیرید

      باورهاتونو درست کنید

      حالتو نو خوب نگه دارید

      تموم شد و رفت …

      همش همینه .. مفید و مختصر

      وقتی دوباره کامنتت رو خوندم و به این جملات رسیدم ، دیدم اگر ما فقط رو همین چند خط به صورت حرفه ایی وقت بزاریم و عمل کنیم :

      به برکت این همه نعمت در پرتو آگاهی رستگار میشویم. ان شاءالله:)

      در پناه نور و عشق الهی باشی عشقمممم ، حبیب جانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    وجیهه بانو گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    با یاد تو ای لطیف

    درودی بیکران به استادان عزیزم

    و به دوستان خوبم در این سایت الهی

    عشق ، شوری در نهاد ما نهاد

    جان ما در بوتهٔ سودا نهاد

    گفتگویی در زبان ما فکند

    جستجویی در درون ما نهاد

    ا‌ستاد عزیزم ، مریم بانوی نازنینم هر چی بیشتر شما رو میبینم ، بیشتر میفهمم عشق چه نیروی خارق‌العاده ایی داره !!!!!

    فکرم رفت به این که : ابتدایِ کارِ شما ، با عشقِ به هدفتون شروع شد …

    عشقِ به هدف ، مهر خداوند رو در دلتون زنده کرد و همین عشق شما رو به سمت قرآن و توحید سوق داد….

    و توحید شد هدفتون .. هدفی که اینقدررررر عاشقش بودین که برای رسیدن بهش به خودتون و خدای خودتون تعهد دادین براش جون بدین !!!!!

    و خداوند جانتون رو گرفت و بخشید به وجودتون تا سراسرِ زندگیتون پر بشه از برکتِ توحید ..

    و شدین مصداق آیه 165 سوره بقره :

    «وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّه…

    و کسانى که ایمان آورده اند، محبت بیشترى به خدا دارند…»

    من و همسرم تصمیم گرفتیم سفر دیگری رو آغاز کنیم ….

    و امروز 14 روز میشه من در سفرم …

    روز 14 آبان سفرمونو شروع کردیم و ده روز همراه با همسرم این سفر رو ادامه دادیم ..

    و این دفعه با قطار …

    مثل سفر قبل بدون گرفتن بلیط قطار از قبل..

    بدون هیچ پلن خاصی این بار به جای کوله ، چمدون بستیم و بعد از ساعتی در ایستگاه راه آهن بودیم و بلافاصله بعد از چند دقیقه بلیط به دست در صف چک کردن بلیط برای سوار شدن به قطار ….

    حدود ده روز با همدیگه سفر رو طی کردیم ..

    کلی دور همی با دوستان داشتیم…

    کلی شب نشینی های دلچسب…

    کلی گفتیم و شنیدیم و خندیدیم ..

    کلی صحنه های شگفت انگیز و مبهوت کننده پاییزی دیدیم ..

    اما از اونجایی که هنوز تکامل مون رو طی نکردیم بنابراین محدودیت زمان باعث شد همسرم برگردن سر پروژه شون در تهران ..

    ولی با همدیگه تصمیم گرفتیم این سفر همچنان برای من ادامه داشته باشه ..

    نیاز داشتم به این جمله شمس تبریز :

    تنها باش و در میانه باش

    و همه نشانه ها این پیام رو برای هر دومون به ارمغان آوردن :

    گفتگویی در زبان ما فکند

    جستجویی در درون ما نهاد‌

    احساس کردیم باید به خودمون فرصتی بدیم برای جستجو در درونمان …

    به قول همسرعزیزم : ما یاد گرفتیم سفر کنیم

    گاهی از خودمون

    گاهی در خودمون

    و بدین صورت بخش اول سفرمون تمام شد …

    همسرم کوله بارش رو بست و به خیر و خوشی راهی تهران شد ..

    و من همچنان در سفرم تا با همسرم بخش دوم سفرمون رو شروع کنیم ..

    سفری در خود و در درون …

    روز جمعه تصمیم گرفتم برم قله زو ..

    حوالی مشهد

    برنامه : رفتن به قله از مسیر دره و بعد از آبشار دوم بود…

    میدونم لزومی نداره بگم : باور کنید ….

    چون همگی شما دوستان عزیزم باور میکنید که دقیقاااااااااااااا مناظری رو دیدم که در فایلهای زیبای هدیه سفر به دور آمریکا بارها دیده بودم و اگر اغراق نکنم زیباتر از اون :))))

    تا حالا این قدر عظمت خداوند رو درک نکرده بودم..

    این همه تمیزی ندیده بودم …

    واقعاااااااااا متعجب شدم وقتی در تماااااام مسیر حتی یک تکه زباله هم ندیدم همه جای مسیر به شدت تمیز بود …

    سنگهایی دیدم که احساس میکردم همه شون بسیاااااااااااااااااااار قیمتی باشن مشابه سنگ فیروزه و مرمر سفید و شکلاتی و در بخشی سرخ…

    خلاصه بعد از دو ساعت رسیدم به قله ..

    رؤیایی ترین نمایی که تا به اون روز از شهر زیبای مشهد میدیم … الله اکبر

    رنگ آبی آسمان ، ابرهای پفکی در روبرو و در بخشی دیگه ابری به شکل پری بزرگ که از پایین آسمون کشیده شده بود و انگار تا بهشت ادامه داشت …

    سنگ های زیبای کوه …

    و نیزاری که گلهاش باز شده بود و شکلش مثل دم روباه بود که در باد دلفریبی میکرد ، تو دره حدود 200 متری فضا رو چنان زیبا کرده بود که فقط دوست داشتم زمان اجازه میداد تا ساعتها بشینم و فقط زیبایی همین تکه از زمین خدا رو ببینم …

    موقع پایین اومدن به طرز عجیبی هدایت شدم به غار شگفت انگیزی که معروف به غار زو هست..

    قبلا اسمشو شنیده بودم ولی تا این لحظه فرصت نشده بود ببینمش…

    با ذوق پریدم رفتم داخل غار…

    بعد از حدود سه متری متری دهانه شو بسته بودن ولی همون هم زیبا و پر ابهت و با عظمت بود…

    راستش یاد پیامبر صلوات الله علیه افتادم که سالها و ماه ها در غار حرا به درون سفر می‌کرده…

    حس عجیبی بود ..

    هم نوعی ترس که بهتره بگم خشوع

    هم افتخار برای داشتن چنین خدایی و برای بنده گی چنین اربابی …

    انگاری عظمت کوه پوچی خیلییییی از دغدغه ها رو بهت یادآوری میکنه ، و همین باعث میشه وقتی داری برمیگردی به سمت خونه آرومتر و مطمئن تر باشی…

    چون خیلی خوب میفهمی که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

    خلاصه بعد از کلی عکس از آبشار و غار و‌کوه رسیدم خونه به سلامت و شادی خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت…

    امروز هم از صبح تصمیم گرفتم با یکی از دوستان قدیمی بریم پاییز گردی …

    خدایاااااااااااااااا … الله جانم بنازم این همه هنر رنگ رزیتو :)))

    وقتی تو طبیعت پاییزی زیبا قدم میزدم مدام این شعر از منوچهری در ذهنم می‌چرخید :

    خیزید و خز آرید که هنگام خزانست

    باد خنک از جانب خوارزم وزانست

    آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزانست

    گویی به مثل ، پیرهن رنگ‌رزانست

    دهقان به تعجب سر انگشت گزانست

    والا دهقان که چه عرض کنم منم از تعجب ، انگشت به دهان موندم از این همه زیبایی !!!

    کاش میشد عکس هایی رو که امروز گرفتم بزارم تا تا زبان تصاویر گویاتر از من زیبایی و هنر خداوند رو بیان کنند…

    آخه خداجان بنازمت که اینقدر هنرمندی در یک برگ چندتا رنگ میتونن خودنمایی کنن آخه ؟؟؟ سبز و فسفری و سرخ و زرد و قهوه ایی و ….. الله اکبر !!!!!!!!

    امروز باز هم درس بودن در لحظه رو آموختم

    عمیقتر و رهاتر…

    مثل بچه ها .. بدو … تو برگها ذوق زده شو … بالا و پایی بپر … برگها رو بردار و بپاش تو آسمون و فرودشون ببین و لذت ببر و بخند ..

    هدف همینه! شادی ..

    چون آدم شاد ، دلش به خدا مطمئن تره ..

    آدم شاد ، یاد گرفته ازسر راه خدا بره کنار …

    وقتی با دوستم صحبت میکردیم ، ایشون کمی از تضادها و دغدغه هاش گفت …

    بهش گفتم : میدونی مشکل کجاست ؟؟؟

    مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

    برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

    برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

    میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

    یک جورایی داشتم به خودم میگفتم :)

    بعد نمیدونم چی شد که مبهوت زیبایی طبیعت شدیم و چون خلوت بود ، اجازه دادیم کودک درونمون تفریح کنه .. تاب خورد و تا تونست برگ بازی کرد…

    خدایاااااااااااااااا شکرت چقدر لذت بخش بود ..

    چقدر هیجان انگیز بود …

    نمیدونم از کی دنیا اینقدرررررررر زیباتر شده :))))

    خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

    در پناه نور و عشق الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1117 روز

      سلام به وجیهه بانو

      اول کاری

      یه بوس به روی ماهت .

      خداروشکر که در سفر به سر میبری و حالت دلت عالیه

      نوش جونت باشه تموم زیبایی هایی که با قلب نازت و جمله های عسلی ت برامون نوشتی بانو جان .

      دمت گرم که در مسیر سفر هستی و با تنهایی هات وخدا خلوت میکنی

      و عشق دلتونم به شما ملحق میشن

      وادامه یرسفر که جذاب تر هم میشه.

      گوارای وجودت تمام لحظه ها و دیدنی ها و شنیدنی ها و خوردنی ها

      الهی که سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی تون در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        هزاران سلام و درود به فاطمه جانم

        به دوست قشنگم که اولین باری که عکستو دیدم گفتم خدایاااااااااااااااا این چقدرررررررر شکل خواهرجون جمیله منه :))))

        خواهری که عاشقانه دوسش دارم و حالا انگار سالهاست که شما رو هم میشناسم عزیزم ..

        حتی وقتی تصویر نزدیک داداش رسول رو دیدم به همسرم گفتم انگار من با این خانواده دوست داشتنی سالهاس که آشنام ..

        همینجوری مهرت به دلم زیاده عزیزم ، این کامنتهای پر احساس رو هم که مینویسی دیگه قلبم و لبم از ذوق گل ، گل میشکفه :))))

        منم صورت ماهت رو میبوسم فاطمه جان و یک بغل مهر و عشق رو تقدیم وجود بابرکتت میکنم..

        در لحظات خوش و دیدن زیبایی جای همه شما عزیزانم سبز است..

        چقدرررر خوشحالم که شما هم ان شاءالله خانوادگی یک سفر فوق‌العاده در پیش دارید ..

        الهی هر لحظه ش براتون به سلامت و شادی و خوشی و خنده و لذت بگذره…

        ممنونم از دعاهای عاشقانه و قشنگت فاطمه ی گلم …

        الهییییییییی در کنار داداش رسول عزیز و دردانه های بهشتی تون ، بهشت این دنیا رو در هر روز زندگیتون تجربه کنید …

        دوست دارم

        و به خدای عشق و نور میسپارمت عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      شیما محسنی گفته:
      مدت عضویت: 3599 روز

      سلام بر وجیهه بانو جان جانان …..

      امیدوارم همانند وصف حال خوبتون در کامنت، در اکثر اوقاتتون در حال عااااالی و یاد خدا باشین. نوش جان شما و آقا حبیب باشه این سفر و مخصوصا قسمت تنهاییتون‌…..

      نوش جونتون که با خداتون خلوت کرده این. چه کیفی داره که با رفیق اصلی زندگی، آدم خلوت کنه و حالشو ببره در طبیعت زیبای پاییزی اش.

      چه کیفی کردم از این جمله که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

      و واقعا اگر یاد نگیریم، لذت بردن را، باختیم. اما استاد عزیز ما به ما یاد داده که چطور لذت ببریم، فقط باید عمل کنیم، عمل ….

      در پناه خدا جون باشی همیشه

      شیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        سلاااااااااااااااامممممم

        سلاااااااااااااااامممممم

        شیمای عزیزم

        شیمای گلم

        اگر بگم وقتی کامنتت رو خوندم میخواستم پاسخ بزارم ولی چون بیرون بودم وقت نشد .. باورت میشه ؟؟!!!! :)))

        دقیقاااااااااااااا کامنت شما رو زمانی خوندم که تو ی عالمه برگ خشک پای درخت چنار نشسته بودم و روبروم یک درخت بید پر از برگهای خجالتی سر به زیر سبز خوشگل بود ، خیلیییییی از شاخه هاش به زمین رسیده بودن و خدا رو سجده می‌کردن ….

        وقتی اول صبح سایت رو باز کردم و نقطه آبی رو دیدم و بعد اسم شما رو از تعجب دهنم باز موند…

        خدا میدونه که دقیقاااااااااااااا تصمیم گرفته بودم برای شما ، فاطمه جان و اقای بردبار پیام بزارم

        بعد دیدم یا خدا دقیقا شما عزیزانم منو با نقطه آبی شاد کردین…

        الهی خدا دلهاتونو شاد کنه..

        شیماجان عزیزم ، توی کامنتت از عمل کردن در راستای تحقق هدفتون نوشته بودی ، با همه وجودم از خداوند میخوام آسان بشین برا آسانی ها.‌‌

        و هر قدمی بر میدارین خداوند صدتا قدم جلوتر رو براتون هموار و راحت کنه…

        میدونی دوست خیلییییییی خوبم :). راستش من مطلبی رو که نوشتم در مورد لذت از مسیر …مدتها میدونستم ها ولی تازه گی ها بهتر و عمیق تر به درکش رسیدم ..

        داشتن هدف بسیار عالیه و لازمه یک زندگی سلامت ، ولی این که نگاهم از لحظه اکنون برداشته بشه و فقط در استرس فردا باشم یا حتی به بهانه امید به آینده ایی بهتر ، از این لحظه م غافل بشم واقعا مسیر رو اشتباه رفتم …

        و چقدررر اشاره زیبا و بجایی کردی عزیزم که خدا رو شکر ما به لطف خداوند و استاد دانامون یاد گرفتیم چطور لذت ببریم و باید عمل کنیم …

        ممنونم گلم ، چقدر مهمه این عمل کردن ، اتفاقا دیشب داشتیم با همسرم همینو میگفتیم که وقتی عمل میکنی شاید از مسیر عملکردمون نتیجه نگیریم ولی خداوند خودش از جایی که گمانش رو نمیبریم راه جدیدی باز میکنه که شاید خیلییییییییییییی راحت تر و ساده تر به هدف برسیم :)

        ممنونم شیماجان عزیزم که همیشه لطف و محبتت رو زلال و پاک بهم هدیه میکنه دوست خوبم.

        برات بهترینها رو از خداوند طلب میکنم و زیباترین تجربه های عاشقانه رو برات آرزو میکنم.

        روی ماهت رو میبوسم

        در پناه نور و عشق الهی باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          شیما محسنی گفته:
          مدت عضویت: 3599 روز

          به به، به به … سلام ویژه به بانو وجیهه جان

          ممنون از این پاسخ پر انرژی به کامنتی که براتون نوشته بودم.

          به به از این طبیعت زیبای پاییزی که خدا جون به همه بنده هاش هدیه داده و فقط اینکه باید ببینیم و شکر گزار باشیم. خدا قوت به شما از این طبیعت گردی بین نظیر. مطمئناً اگر هم تهران تشریف ندارین، از آقا حبیب عزیز، خبردادر شده این که این روزها و مخصوصا دیروز سه شنیه که من کامنت شما را هم خواندم، هوای تهران چقدر زیبا تر از هر روز شده بود و اصلا بهششششششششششششششششششت در بهشششششت شده بود. الله اکبر ….. خدا بزرگ تر از آن است که توصیف شود ……..

          وجیهه بانو جان نمیدونین که چقدررررررررررررر خوشحال شدم از اینکه در کامنتتون فرموده بودین که در برنامه تان بوده که برایم کامنت بنویسین. بسسسسیار خوشحال شدم و قند تو دلم آب شد. ممنونتون هستم

          دیروز که کلی برنامه داشتم در این هوا… اتفاقا رفتم که در مسابقات شنای محل کارمون که برای همکارها گذاشته بودند، شرکت کنم و کلی تو دلم یاد شما هم بودم. برای بار اولم بود که تونستم بر ترس هایم غلبه کنم و در مسابقات شنا شرکت کنم. همیشه خیلی دوست داشتم، اما همش می گفتم نه بابا … تو در حد مسابقه نیستی .. البته مسابقاتش حالت فان داره و اصلا جدی نیست … ولی جهت ایجاد حال خوب بین همکارها برگزار میشه. …خلاصه که با یاد تحسین از طرف شما که ارزش این کارم که هفته ای یک مرتبه در 6:30 صبح به ورزش تفریحی شنا می روم را کم ندانم، بالاخره شرکت کردم. با اینکه رکودم نسبت به بقیه شرکت کننده ها زیاد جالب نبود، اما نمیدونین چقدر شارژ و خوشحال بودم که تونستم به این ترسم غلبه کنم. خیلی خیلی خوشحال …

          ممنون از تمام بیانات پر مهرتون در کامنتهاینان

          در پناه حق باشین همیشه

          شیما

          در پناه حق باشین همیشه

          ش

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            وجیهه بانو گفته:
            مدت عضویت: 1863 روز

            سلاااااااااااااااامممممم مجدد عزیزم

            دوست ورزشکار و شجاعم

            خواهر قدرتمندم

            خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که شیماجانم بر ترسش غلبه کرده و وارد گود مسابقه شده…

            کیف کردم موقع خوندن کامنتت شیماجان…

            فقط گفتم آفرین دختر

            افررررررین دختر

            آفررررررررررررین دختر

            خیلییییییی جسارت و شجاعت میخواد که حتی تصمیم بگیری وارد مسابقه بشی ، چه برسه که شرکتم بکنی …

            واقعا به وجد اومدم گلم و یک تبریک جانانه و یک بغل عشق و دوتا ماچ ، به وجود شجاع و قوی شما با عشق تقدیم میکنم :))))))

            در مورد هوا گفتین :)

            نوش روح و روان لطیف و زلالت دوست خوبم

            الهییییییی شکر که تقریبا همه شهرهای ایران زیبامون از برکت بارش الهی ، قشنگتتر شده..

            امیدوارم همیشه زندگیت بهشت باشه شیماجان

            در پناه نور و عشق الهی باشی دوست عزیزم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1896 روز

      سلام به عشق عالیجناب عشق

      به به…چه کامنتی!

      مثل یک تابلوی خوش رنگ از پاییز برگ ریز بود، با چاشنی خوشحالی و سرور کودکانه.

      چه خوب که در یک مسافرت دلچسب هستید. انشالله بهتون خوش بگذره و به زودی کاکو حبیب هم بهتون ملحق بشه.

      این جمله هاتون فوق العاده بود:

      مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

      برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

      برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

      میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

      آفرین.

      اینو همین الان نوشتم تا بذارم زیر شیشه میزم تو محل کار

      امروز صبحم به خیر شد.

      خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        هزاران درود به جناب بردبار عزیز

        برادر باصفا و طنازم

        سپاسگزارم برای توجه تون به کامنتم و پاسخی که هدیه خدا میدونمش..

        اتفاقا دیشب ساعت 1 وده دقیقه بامداد بود که با نور بسیااااار کم گوشی و بی سر و صدا داشتم کامنتهای دوستان رو میخوندم که رسیدم به کامنت شما :)

        مثل همیشه یک کامنت عالی ، هم شیرین ، هم نمکین تضاد جالبی ست ، حسابی به دل مینشیند …

        ممنونم از شما که این ساختار شکنی دوست داشتنی را ایجاد کردین ، هزاران بار آفرین :)

        مثلا حتی خودِ عمو حسن هم به فکرش خطور نمیکند که اشعارش با ذوق و شادی در یک سایت فوق حرفه ایی موفقیت ثبت شود و تازه تایید و تحسین هم بشود …

        یا همین شعر آهای دختر چوپان ….

        یادش بخیر که هر کدوم از این ترانه هایی که در ضمن حرام و غنا هم بودند و ما یواشکی گوش میکردیم با خودش دنیایی از خاطره های شیرین را به همراه دارد ..

        در نهایت سپاسگزارم از لطف و مهر همیشگی تان ..

        در کنار ملیحه جان نازنین و بچه های گلتان غرق در نور و عشق الهی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2348 روز

      سلام وجیهه بانوی عزیزم

      نوش جونتون 14 روز سفربا همراهی آقای حافظان

      وزیباتر از اون تنها ادامه دادن به این سفر که نشان از رشد وپیشرفت وبزرگ شدن قلب شماست

      آبجی وجیهه اینقدر تحسینتون کردم اینقدر بهتون افتخار کردم ولذت بردم ازمسیری که انتخاب کردین

      سپاسگزارم ازکامنت زیبا وپاک وخالصتون.

      بی نهایت از کامنتتون لذت بردم ودرسهای بزرگ زندگیم رو گرفتم مخصوصا اونجایی که نوشتین

      (مشکل از اونجایی شروع میشه که ما میخوایم برای همسرمون ادای خدا رو در بیاریم…

      برای بچه مون ادای خدا رو رو در بیاریم…

      برای خواهر و برادر مون ..همچنین..

      میشه فقط در جایگاه خودمون نقش بازی کنیم و از سر راه خدا بریم کنار ؟؟؟!!!!!

      یک جورایی داشتم به خودم میگفتم)

      آبجی وجیهه نمیدونیدهمین قسمت جمله ای که نوشتین چقدر منو تکان داد انگار خدا داشت از زبان شما بهم میگفت مشکل اصلی زندگی من همین یه جمله است

      سپاسگزارم از شما که اینقدر زیبا آگاهی هاتونو با ما به اشتراک میگذارین

      انشاالله سفری پرازخیر وبرکت داشته باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        سلاااااااااااااااامممممم به فاطمه جان نازنینم

        به خواهر خوبم

        خدایاااااااااااااااا شکرت که هر چه شکرت کنم هرگز نمیتونم ذره ایی از شکر نعمتهاتو بجا بیارم..

        یکی از الطاف خداوند داشتن یاران همدل و همراهه که به فضل پروردگارم و به برکت وجود استاد عزیزمون این فضای بهشتی ایجاد شده تا من با فرشتگانی از جنس نور الهی آشنا بشم….

        فاطمه نازنینم خواهر خوبم از پاسخ دلنشینتون به وجد اومدم و از محبتتون پر شدم از شوق

        الهی زندگیتون پر بشه از همه خوبیها و الطاف و نعمات خداوند …

        وقتی این همه محبت و مهر شما دوستان عزیزم ، خواهران و برادران خوبم رو میبینم یاد این شعر میافتم که میگه :

        خداوندا تویی پروردگارم

        همه از توست یا رب هر چه دارم

        واقعاااااااااا هر چه هست همه اوست فاطمه بانوجانم و خدا رو شکر که این بخش از کامنت براتون نشانه شد….

        میدونین فاطمه جان راستش من متاسفانه به خاطر شرکم خیلی به خودم ظلم کردم و بارهایی رو که خداوند با اشاره ایی میتونست در زندگیم حابجا کنه من گاهی ماه ها به دوشهای نحیفم میکشیدم و همینطور که شاید برای شما هم پیش اومده باشه ، میدونید که معمولا چنین باری درست و سلامت به مقصد نمیرسه !!!

        همیشه نگران بچه هام بودم..

        همیشه میخواستم خیلیییییی همسر خوبی باشم..

        همیشه نگران شرایط خواهرها و برادرام بودم و چنان باری از این همه شرک به دوشم تحمیل میکردم که بالاخره ازش خواستم بارم رو برداره و خداوند اجابت کرد و‌گفت تو فقط بندگی کن بزار منم خدایی مو بکنم …

        گفت : بندگی کن تا که سلطانت کنم

        و میدونین فاطمه جان بخش شیرینش کجاست ؟؟

        اینجاست که حتی اگر تو درست و درمون بندگی نکنی ، ولی در مسیر باشی و تلاشتو بکنی اون چنان خدایی میکنه که هر لحظه دلت میخواد سجده کنی و اشک چشات خشک نمیشه از ذوق خداوندیش…

        خواهر زیبارو و زیباسیرتم براتون لحظات ناب عاشقانه الهی رو طلب میکنم که پر بشید از نور و عشقش

        وجود پر برکت تونو به دستان مهربانش میسپارم تا سعادتمندی و خوشبختی و ثروت دنیا و آخرت رو نصیبتون کنه ..

        الهییییی آمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        فریبا شهاب گفته:
        مدت عضویت: 1243 روز

        سلام بروجیهه بانو عزیزم

        درود خدا برشما وهمسربزرگوارتون

        ودرود بسیار برای سفری که درپیش گرفتی وهزاران بار خداروشکر که به تنهایی سفر الهی رو ادامه میدی ،گوارای وجودت بانوی دوست داشتنی ‌پرمهر

        سلامتی روح وجانت افزون بود بنده خوب خدا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          وجیهه بانو گفته:
          مدت عضویت: 1863 روز

          هزاران درود به دوست گلم فریبای دلفریب

          ممنونم عزیزم برای این پاسخ مختصر و صمیمی تون

          چقدر خدا رو شکر میکنم که در این سایت الهی میتونم دوستان جدیدی داشته باشم و از حضور بابرکتشون بهرمند بشم.

          سپاسگزارم فریباجان برای احساس زلالت که روانه دلم کردی ..

          امیدوارم همیشه دلتون منور به نور الله و مسیرتون سبز به هدایت خداوند عشق و نور باشه.

          الهی آمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رسول خانکی گفته:
      مدت عضویت: 1155 روز

      سلام به آبجی وجیهه بانو و دوست و رفیق عزیزم حبیب جان

      چقدر عالی به این سفر لذتبخش دعوت شدید

      و زیبایی‌های سفرتون را ما را مهمون کردید

      چه حال خوبی را دریافت کردم

      و چقدر عالی که بخشی از سفرمون را تنهایی دارید ادامه میدید

      این یعنی معنی عشق و وابسته نبودن

      این یعنی آزادی

      این یعنی رهایی

      در کنار هم تو اوج لذت هستیم و اگر هم بنا به شرایطی از هم دور بودیم باز هم لذت می‌بریم.

      برای شما خواهر عزیز و داداش حبیب بهترینها را آرزو میکنم.

      عشقتون پایدار و غرق شادی و ثروت و سلامتی باشید.

      حق نگهدارتون باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        هزاران درود به داداش رسول خوب و بزرگوارم

        خدا میدونه از حضور شما برادر گلم و فاطمه جان عزیزم در این مسیر سبز چقدرررررررررررررر زیاد مسرور و شادم

        به خودم افتخار میکنم که خداوند پاکان و فرشتگانی چون شما رو در زندگی م قرار داده تا از تون بیاموزم و لذت ببرم . خدایا شکرت

        ممنونم از پاسخ قشنگتون ، دقیقاااااااااااااا همینطور که شما به زیبایی اشاره کردین ، یکی از اهدافمون محک زدن خودمون در مورد وابستگی هامون بود …

        و از طرفی یک جورایی عادت کرده بودیم که حتی در مورد قوانین و آموزشها به هم نگاه کنیم …

        و خدا رو شکر این فرصت بسیار مناسبی شد برای شکستن عادتها و روز مره گی ها …

        امروز کاملا به درک این مطلب رسیدم که مادامی که در پی آگاهی و رشد باشیم به نوعی در سفر به سر میبریم

        و اگر در سفر باشیم ولی درگیر عادتهای روزانه زندگیمون باشیم همچنان مرداب گونه زندگی میکنیم..

        و چه قشنگ اشاره کردین به لذت بردن … آفرین به داداش رسول خوبم ، دقیقاااااااااااااا لپ مطلب رو ادا کردین …

        این روزها بیشتر میفهمم که لذت بردن یعنی تسلیم بی چون و چرای خداوند بودن …

        خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت برای همه آن الطافی که در لحظه مقدس اکنون ما را غرق در لذت و شادی کرده است…

        ممنونم از لطفتون برادر بزرگوارم الهی در کنار فاطمه جان گلم همیشه دلتون شاد و تنتون سلامت و‌ جیبتون پر پول و سایه تون مستدام رو سر فرشته کوچولوهاتون باشه.

        در پناه نور و عشق الهی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 871 روز

      الهی به امید تو

      خداایاااا کرور کروررر شکرت

      سلاممممممممممم عزیز من

      سلامممم خانم زیبا و دوست داشتنی دوست عزیزم خانم وجیهه زیبا رو و زیبا دل

      خدایاااا شکرت شکرت شکرت

      چقدررررر از کمنت تان لذت بردم

      چقدرررر خوشحال شدم بابت تجربه های بی نظیر تان

      بابت شادی های تان

      چقدررررر من دوست تان دارم

      الهی شکرت

      خداوند چقدرررر بزرگ و مهربان هست

      فقط به خدا توکل کنیم زنده گی ما چنان غرق نور و عشق میشود که خودمان از شدت خوشحالی اشک میریزیم و تعجب میکنیم

      خیلی خوب میفهمی که : زندگی مقصد نیست ، زندگی مسیر ه و اگه یاد نگیری از مسیرت لذت ببری ، باختی!!!!!!

      چقدررر این قسمت کمنتت تان بی نظیر بود

      راستی هم زنده گی مسیر هست

      و باید یاد بیگرم که از مسیر لذت ببریم خدایا شکرت

      چقدررر برای شما و اقا حبیب خوشحال هستیم

      خدایااا شکرت

      یک روزی من هم پیاده روی میرفتم که چشمم به یک برگ افتاد برگ را بلند کردم وااااااااااای دیوانه شدم از زیبایی این برگ رنگ های که در آن بکار رفته بود بخداا اگر آدم به زیبایی ها توجه کنه هم حالش خوب میشود هم زیبایی ها را میبیند که تا حالا هرگز توجه نکرده بود

      چقدررررررر تجربه های تان زیبا هست

      لذت بردم و با تمام وجودم تحسین تان میکنم

      خیلی قشنگ یاد کردین

      تشکرررر میکنم رفیق زیبایم که با عشق برای مان درس یاد میدهید و با عشق از تجربه هایتان میگویید

      شکرگذار خدا هستم بابت وجود نازنین تان

      در پناه الله باشید شاد شاد شاد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        هزاران درود و سلااااااااامممم به پاکیزه پاک سرشتم

        به خواهر خوش قلب و خوش خلق و بینظیرم ….

        پاکیزه جان ممنونم عزیزم برای این پیام قشنگ و نقطه آبی پر احساستون..

        چقدر لذت بردم و چقدرررر خداوند رو شاکرم برای داشتن شما عزیزانم ، برای داشتن دوستانی که خداوند به زیبایی و راحتی آسانی از طریق این سایت الهی در اختیارمون گذاشته…

        چقدررررر خداوند رو شکر میکنم که خواهران خوب و نازنین و ارزشمندی مثل شما دارم ..

        پاکیزه جان ، این روزها ، برام خیلیییییی عجیب و جالب میگذره ..

        تا حالا این مدلی درک نکرده بودم ، یادم میاد یک بار یک مستندی از آقایی دیدم که تجربه نزدیک به مرگ داشت ، میگفت وقتی روحم از بدنم جدا شد ، و من سبک و رها شروع کردم به گشت و‌گزار ، بعد یک دفعه ترسیدم و بدون این که حرف بزنم با همه وجود خدا رو صدا زدم…

        میگفت دیدم ذره ذره عالم گوش شدن !!!! و دارن صدای منو میشنون ..

        میگفت : به خودِ خدا قسم دیدم وقتی دارم حرف میزنم و از خدا کمک میخوام یک‌گوش بزرگ جلوی دهنم پدیدار شد !!!

        با گریه گفت : اینکه میگن خدا مثل رگ گردن نزدیکه ، به خودش قسم رگ گردن خیلیییییییی مثالِ دوریه ، چون خدا بسیار نزدیکتر از اون چیزیه که به ذهنمون میاد …

        دیشب داشتم فکر میکردم اگر خداوند مهر و محبت و لطفشو به ما نمایان کنه قطعااااااااااا ذهن کوچک ما توان تحمل نداره ، یا دیوانه میشیم یا میمیریم از ذوق ….

        چقدر قشنگ مثال اون برگ رو زدی خواهرجانم ، دقیقاااااااااااااا میفهمم .. اون روزی که رفتم پاییز گردی دوست داشتم کسی نباشه و فقط گریه کنم و داد بزنم از عظمت و بزرگی و قدرت خداوند …

        چقدر خوبه بعضی احساس ها در وجودمون همیشگی بمونه ..

        خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت برای تمام این لحظات مقدسی که نور و عشقت رو بیشتر از همیشه درک میکنیم..

        پاکیزه ی گلم ، خیلی دوست دارم فرشته زمینی خداوند..

        شاید یک روزی در ایران یا در یک نقطه زیبای این زمین خداوند ببینمت :)))))

        ولی در هر حال برات بهترین نعمتهای خداوند رو به آسانی طلب میکنم الهی هر گامی بر میداری مسیرت پر باشه از گل و بلبل و نور و عشق..

        الهی هر خواسته ایی داری به آسانی و شکوهمندانه به اجابت برسه …

        الهی همیشه دلت شاد و صورت زیبات به خنده باشه خواهر قشنگم …

        دوست دارم و از همین‌جا روی ماهت رو میبوسم .

        در پناه نور و عشق الهی باشی پاکیزه نازنینم

        پاکیزه خوبم این روزها خداوند رو خیلیییی نزدیکتر از قبل احساس میکنم ، هر فکری از ذهنم میگذره بلافاصله از دهن یکی میشنوم !!!

        هر چی میخوام بلافاصله ، آماده میشه …

        انگار واقعا مهمون خدا شدم این روزها ، آخخخخ که چه میزبان خوبیه پاکیزه جان این خداوند عزیزمون …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2101 روز

      سلام عشق جانم

      برای من سخت ترین کار دنیا ، پیدا کردن واژه ها و نوشتن جملات و کلماتیه که عشق و ارادت منو به تو توصیف کنه

      خب نیست

      عاشقتم زلالِ زلال

      دوستت دارم چو جان

      جانم به قربان تو جان

      من چه گویم با زبان

      در فرغت این لامکان

      فهم ما از عشق هان

      در پس هر هان، هان

      (همون هان قل مراد) به هنگام ناتوانی از درک و وصف عظمت و شکوه عشق

      فداتم و بس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1798 روز

      سلام به خواهر و دوست عزیزم وجیهه بانو

      روزتون بخیر و سلامتی و شادی باشه ان شاء الله

      مدتیه از کامنتهای خوبتون بی بهره موندیم در سایت و دلمون براتون تنگ شده

      یاد رفتار محبت آمیزتون افتادم که من هم یه مدت کامنتی در سایت ننوشته بودم و شما جویای حالم شدین دوست عزیزم، این شد که گفتم بیام اینجا با شما احوال پرسی کنم و بگم منتظر کامنتهای خیلی زیباتون هستم

      در پناه خدا شاد و سلامت و متنعم از نعمتهای بی پایان الهی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1863 روز

        به نام خداوندی که:

        یا خَیرَ المُستأنِسین است

        خداوندی که بهترین منبع امنیت و سرور عاشقانه است

        هزاران سلام و درود به فاطمه خانم جان دوست داشتنی ام..

        چقدرررررررررررررر زیاد خوشحالم از کامنت تون و از ابراز محبت و مهرتون..

        و چقدر خوشحالم که لطف خداوند شامل حالم است که براتون بنویسم.

        عذر منو بپذیرید که در تعهدی با خودم به سر میبردم که پاسخ دادن به این همه مهر به لحظه اکنون کشید.

        روزگار بهاریتون مبارک

        و رمضان تون پر از تقوی الهی ان شاءالله.

        ممنونم فاطمه جان عزیزم که برام نوشتین ، مهرِ همراه با پیامتون رو با قلبم دریافت کردم و با قلبم براتون مینویسم

        و خداوند رو شکرگزارم که عزیزانی چون شما رو در مسیر زندگیم قرار داده.

        با توکل به خدای الرحم الرحمین ، همچنان پیگیر آموزشهای استاد عزیز هستیم و بزودی میایم تا با ثبت نتایج مون ، باورهایی رو که ساختیم با شما عزیزانم به اشتراک بزاریم…

        سپاسگزارم از دعای پاک و زیباتون و همچنین برای شما:الهی آمین

        در پناه نور و عشق الهی باشید :*

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          فاطمه سليمى گفته:
          مدت عضویت: 1798 روز

          سلااااام به وجیهه بانوی عزیزم

          خیییلی خوشحال شدم از دریافت پیامتون بعد از مدتها

          قبل از اذان صبح بود و سر جای نمازم نشسته بودم و اومدم تو سایت و دیدم که نقطه آبی دارم و بعد دیدم از شما پیام دارم و روزم با دیدن پیام شما به زیبایی شروع شد

          سال نو و ماه پر خیر رمضان بر شما مبارک باشه

          انشاءالله که بهترین سال زندگیتون باشه و هر سال از امسال بهتر

          منتظر خوندن کامنتهای خوبتون و نتایج زیباتون هستم

          از فرودگاه تورنتو دارم این پیامو برای شما می نویسم بعد از 41 روز که اومده بودم دیدن فرزندانم، الان دارم برمیگردم و منتظر پرواز به سمت وین و بعد تهران هستم

          در پناه خدا شاد و سلامت و پر از آرامش الهی باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته باسلیقه و همه دوستان خوبم در این جمع و خانواده صمیمی.

    خدایا شکرت بهم توفیقی دادی که بتوانم برای اساتید زیبایم کامنت بزارم و ازشون سپاسگزاری و قدردانی کنم.

    زیبایی های این قسمت ، همانند قسمت های قبلی سفرنامه اون قدر زیاد هست که نمیشه اونا رو با کلمات و جملات توصیف کرد. زیبایی هایی که باورهای فراوانی سلامتی و ثروت در همه ابعاد رو درون ما نهادینه میکنه. و خواسته های جدید و زیبایی رو درون ما شکل میده.

    که از اون طریق ما هم باید رشد کنیم و خودمون رو وسیعتر کنیم تا آمادگی دریافت نعمت های بیشتر خداوند رو داشته باشیم.

    استاد عزیزم چه قدر خوب شما قدر داشته هاتون رو میدونید و قشنگ از اونا استفاده میکنید و به اونا رسیدگی و توجه میکنید. که این خودش نوعی سپاسگزاری هست و ظرف وجودی انسان رو رشد میده ، و باعث رسیدن به همون احساس خوبی میشه که ما رو آسان میکنه برای دریافت نعمت های بیشتر خداوند.

    به قول قران که میگوید : اگر سپاسگزار باشید نعمتم را بر شما می افزایم.

    انشاالله ما هم بتوانیم هر چه بیشتر بنده لایق و شکرگزار نعمتهای خداوند باشیم.

    به خانم شایسته هم باید تبریک بگم و ایشون رو تحسین کنم بابت این حد از تعهد و عمل به قوانین ، بخصوص قوانین دوره سلامتی.

    امیدوارم من هم بتوانم مانند ایشون ، در همه ضمینه ها با تعهد بالا و پشتکار فراوان به آموزه های استاد در همه جنبه های زندگی عمل کنم.

    خدا رو بینهایت شکر میکنم به خاطر حضور زیبا و برکت استاد عزیز در زندگی ام ، به خاطر این سایت الهی ، به خاطر این جمع صمیمی و دوستانه. و به خاطر این دوره ها و آموزش های بینظیر.

    استاد عزیزم شما انسان بسیار آگاه ، دانا و خردمندی هستید. اگر هدایت و راهنمایی شما نبود ، معلوم نبود من و زندگی ام به کدامین جهت در حال حرکت بودیم.

    دوره ها و آموزش های شما و همین فایل های سفر نامه دید و نگرش ما رو نسبت به زندگی عوض کرده

    آموزش ها و فایل هایی که لحظه به لحظه اون نگاه زیبای توحیدی هست. نگاه زیبای آرامش و شادی هست. باورهای سلامتی هست. باورهای فراوانی و ثروت هست. و باعث ساخته شدن ما و پیشرفت و گسترش ما در همه جنبه های زندگی میشه.

    خدا رو شکر که در این خانواده بزرگ و صمیمی همراه با استاد عزیز هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 899 روز

    چقدر زندگی شگفت انگیزه…

    چقدر لذت بردم از دیدن شما از اینکه میشه کلا یه طور دیگه زندگی کرد و میشه شاهانه زیست.

    چقدر خوشحالم که هر روز یاد میگیرم که از تموم لحظه های زندگیم لذت ببرم و نذارم برای یک وقت مشخص که مثلا به اون چیز برسم تا بعد احساس خوشبختی کنم،با دیدن سادگی و اینکه میشه در سفر رستوران نرفت و نرفتن به رستوران در سفر نه تنها بد نیست بلکه یک موهبت است قلبم رو آروم کرد انگار متوجه شدم که خیلی راحت تر از اون چیزی که من فکر میکنم میشه از زندگی لذت برد و سفر کرد و شادی کرد و عشق کرد…

    اون همه موتور و ماشین و امکانات و رودخونه و خونه یک طرف و صحبت شما در فایلهای قبلی که گفتین من میتونم تا آخر عمرم در تراکمپل زندگی کنم و این برای من بسه به من قوت قلبی داد که دست از حرص زدن بردارم و به آنچه دارم شکر گذار باشم و ازش نهایت لذت رو ببرم چرا که داشتن خوبه خیلی هم خوبه اما نذارم نبودنها به من احساس کمبود بده و من رو نا امید کنه از ادامه دادن و لذت بردن از همین نعمتهایی که کوه الماس است برای من و بعضی وقتها غافل میشم ازش،مثل سلامتی خودم و خانواده ام و عزت و آبرویی که الله داده و هر لحظه هدایت و آرامش و قلبی آرام…

    زندگی خیلی آسون و لذت بخشه اگر حرص نزنم اگر وام نگیرم و قرض نکنم و چک ندم و با داشته هام حال کنم و لذت ببرم از بودن در کنار عزیزانم

    ممنونم استاد عزیزم و هزاران بار شکر الله رو میگم که من رو در مسیر نور هدایت میکند و هزاران بار شکر که فایل پیکان دنده آرژانتینی رو دیدم و قلبم آروم شد از اون همه تزلزل و نجواهای شیطانی…

    شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1659 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خدامراکفایت است وجز او خدایی نیست

    من براو توکل کرده ام که اوست پروردگار عرش بزرگ

    خدایا ای هدایتگر تمام موجودات

    ای عزیز

    تو لایق پرستشی

    کنارمان باش که تو تنها پناه ومامن آرامشی

    سلام ودرود به استادان عزیز وتوحیدی

    چقدر عاشق این کمپر وفورد و هماهنگی بین این دوتا هستم

    با این فورد چه جاهایی خفنی هدایت شدید ومارا هم با خودتون به سفر بردید .

    وقتی اتوبوس وفورد کنار هم قرار گرفت وبلندی هردوتا اندازه هم ولی با این تفاوت که با اتوبوس این جاهای بهشتی را که با فورد رفتید نمیشد رفت

    هر دفعه که به سفر می‌رید بهبودهای بهتر وسبم تر سفر میکنید واین یعنی لذت بردن واز فرعیات دور شدنه وچسبیدن به اصل

    چقدر استاد راحت تر کمپر را جدا کردید از فورد هردفعه راحت تر وماهرتر این کار را انجام دادید .

    وسایلی که بیرون آورید وبا خودتون برده بودید به لطف خدا هیچ کدوم نیازی نشد واین نشان از این است که خدا هواسش به شما بوده ومیخواسته لذت ببرید

    وقتی سپاسگزار باشیم واززیبایی ها لذت ببریم خدا هم مارا میافزاید

    دوست دارم سپاسگزارترباشم واز هر زیبایی لذت ببرم وتحسین کنم .

    انشالله سفر بعد چقدر سبک تر ورهاتر سفر میکنید وحتما به جاهای بهتر هدایت میشید .

    استاد چقدر با دوره احساس لیاقت من یه استاد با لیاقت تر را دارم احساس میکنم .

    نمی‌دونم چقدر این دوره از درون داره من را جراحی می‌کنه

    یه چیزی استاد باید بگم انگار هر چه بیشتر این دوره را جلو میریم به ایمانمون افزوده میشه نزدیکی بیشتری به خدا خالص شدن از ناخالصی ها روراست شدن با خودت اشتی کردن با خودت

    یه هفته پیش یکی از اعضای خانواده به من گفت انگار خیلی وقته از هیچ کی نمی ترسی

    واین جاگفتم خدایا شکرت

    سمیه که از همه میترسید الان احساس می‌کنه فقط باید روخدا حساب کنه وازشرک بترسه .

    وقتی به خودم میگم آخه از چی باید بترسی مگه آخرش میخواد چی بشه

    چقدر ترس ها جلوی تو رو گرفت فقط برای اینکه بقیه را راضی کنی خوب جلوه کنی .

    حتی مرگ هم شیرینه وقتی می‌دونیم به معبودی هست که شوق داره برای بنده هاش دیگه چه ترسی .

    استاد من با این دوره احساس لیاقت انگار اون قدرتی که خدا تو وجودم قرار داده را دارم حس میکنم .

    می‌خوام از صمیم قلبم از خداوندم بابت هدایتش که باعث شد شما این دوره را شروع کنید سپاسگزاری کنم

    واز شما بابت این دوره که سلولی دارید کالبد شکافی میکنید واز بیخ ریشه بی‌ارزشی را از ووجودمون میکشید بیرون تشکر کنم .

    به خدا هر جلسه که میاد وهرروز میگم سمیه واقعا تو وهرکسی به این دوره نیاز داریم.

    آخه ریشه همه نشدن ها ونرسیدن ها همین ارزش ولیاقت ندانستن خودمون هست

    الان میفهمم که خدا وقتی میگه به اندازه رشته نازک بین هسته خرما به شما ظلمی نمیشه یعنی چی .

    خودمون ارزشی را که خدا بهمون داده فراموش می‌کنیم بعد میگیم چرا طرف به ما ظلم کرد چرا به فلان آرزوم نرسیدم .

    این حرف ها از قلبم اومد شاید باید اینجا نوشته میشد

    تسلیم او هستم الخیر فی ماوقع

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 808 روز

    سلام پاییزی دل انگیز و قشنگ از دل جنگل های باصفا و زیبای دوهزار به قلب های مهربونتون

    امروز خودمو موظف کردم که فایل«خودمان هم قضاوت نکنیم چه برسد به دیگران» و گوش بدم و آگاهی هاشو به خودم یادآوری کنم.

    داستان از این قراره که با دوستم که همسفرمه صحبتمون گرم گرفته بود که شروع کرد به بحث های منفی و این حرفا، اولش سعی کردم با عوض کردن بحث، موضوع رو عوض کنم که چ بسا موفق هم شدم ولی کمی بعد دوباره شروع کرد به ادامه صحبت های با بار منفیش.تو ذهنم مقاومت شدیدی بوجود اومده بود برای نشنیدن این صحبت ها که دیگه کنترل از دستم خارج شدو نشستم در جایگاه نصحیت کردن که عزیزمن چرا انقدر داری به نکات منفی و ناخواسته ها توجه میکنی بعدشم شکایت میکنی که اوضاع هر روز داره بدتر میشه.اوکی شما درست میگی اوضاع خوب نیس ولی تو بیا به نکات مثبتی که وجود داره توجه کن و ………

    باور کنید دوستان به ده دقیقه نکشید یه تماسی با من گرفته شد و یه بحثی پیش اومد برام که ناخودآگاه خودم شروع کردم به عصبی شدن و حرص خوردن و توجه به منفی ها.

    دوستم همینجور هاج و واج مونده بود از واکنش من، برگشت بهم گفت تو که همین چند دقیقه پیش داشتی منو نصحیت میکردی و حرفای قشنگ می‌زدی چی شد که خودت نمیتونی بهشون عمل کنی؟؟؟؟

    حرفاش انقدر‌‌‌ برام سنگین بود و تلنگر بدی خورد بهم که اصلا قابل توصیف نیست.همون لحظه یاد فایل قضاوت نکردن استاد افتادم و به خودم قول دادم تو اولین فرصت دوباره گوشش بدم.

    استاد بارها و بارها و بارها تاکید کردند که سعی نکنیم کسی و تغییر بدیم، نخواهیم کسی و مجاب به عمل به قوانین بکنیم.برای کسانی که در مدار درک این آگاهی ها نیستند حالا تو هی بیا خودت به درو دیوار بزن.مطمئن باش که آب از آب تکون نمیخوره و اون کار خودشو انجام میده.

    به جای اینکه اعراض کردن و تمرین کنم داشتم به خیال خودم راه میانبرو میرفتم که دوستمو تغییر بدم که دیگه نخواد حرف منفی بزنه و من شنونده اون ها باشم.چه بسا که شنیدن این حرفا و قرار گرفتن در فضایی که این صحبت ها زده بشه هم حاصل ارسال فرکانس های منفی خودم بوده و غیر این نبوده.

    همین که یکم غافل میشیم ذهن چموش به بیراهه می‌ره و آگاهی هایی که بارها و بارها تکرار کردیم و احساس کردیم که دیگه پرفکت شدیم تو اون موضوع رو باز فراموش میکنیم.

    لحظه هاتون شاد……..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 850 روز

      بنام الله مهربان ”

      سلام و درود بر یگانه ی عشق ”

      حالتون عالی و متعالی

      سفرتون به عشق و زیبایی هر چه تمام تر ”

      منم این مورد رو تجربه کردم ”

      کاش گوش نمیکردی ”

      و به بهونه ای او نجا رو ترک میکردی ”

      ضمیر ناخودآگاه انسان ”

      مثل یک کودک میمونه ”

      باید خیلی مواظب بود ، کنترل ذهن مهمترین کار ماست.

      تمرین و تکرار میخواد”

      باید غافل نباشیم ”

      از سایت و کامنت ها نباید غافل باشیم و همیشه تمرکز و آرامش خودمون رو باید حفظ کنیم ”

      مرسی که تعریف کردی و باعث شد ماهم بیشتر و بیشتر حواسمون باشه ”

      در پناه جان ، جانان باشی

      مثل همیشه ما هم شما رو دوست داریم ”

      وجود گلت، پراز عشق “

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        یگانه بانو گفته:
        مدت عضویت: 808 روز

        دوست عزیز سلام

        ممنون که خوندی و نوشتی برام.

        وقتی تو فضای منفی قرار میگیرم همیشه سعی میکنم به بهانه ای اونجا و ترک کنم ولی در این موردی که تعریف کردم، ما تو ماشین بودیم و امکان ترک مکان نبود.

        البته که قبول دارم گاهی مقاومت های شدیدی در مقابل نشنیدن و توجه نکردن به نکات و حرف های منفی از خود نشون میدیم.اگر من فقط صرفا یه شنونده بودم و تو ذهنم آنقدر مقاومت نشون نمی‌دادم و سعی میکردم تو ذهنم به چیزهای خوب فکر کنم فارق از اینکه چی می‌شنوم شاید انقدر‌‌‌ فرکانس منفی ارسال نمی‌کردم که نتیجه ش بشه همان که شد.

        مهم اینه که از تجربه ها درس بگیریم…..

        لحظه هاتون پر از شادی و عشق…..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 920 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان .سلام و درود تقدیم استاد گرامی و بانو مریم جان و همه دوستان و اعضای محترم سایت .

    باز هم زندگی در پارادایس به زیبایی جریان دارد .آبنمای زیبا و پراکنده شدن آب بر روی دریاچه دل مرا برد .چقدر پارادایس زیباست .چه سرسبزی ، چه آب ،طراوت و چه موجودات نازنین که بودنشان عشق را به زندگی هدیه می دهد .علی الخصوص اون قوقولی حنایی که همیشه همه جا دنبال استاد میاد .من خیلی خروس حنایی دوست دارم بچه که بودم خونه مادر بزرگم چند عدد خروس داشت که من باهاشون بازی می کردم و صبح سحر که می خوندندهمه را بیدار می کردند .کلا فضای روستایی که مرغ و خروس و آب و سر سبزی داره را خیلی دوست می دارم .همیشه دلم میخواد یه خونه بزرگ داشت باشم با کلی درخت و گلرو گیاه و حوض زیبای آبی رنگ و چند تا مرغ و خروس .از آوازخواندن خروس خیلی لذت می برم .خونه بغل خونه ما یه خونه ویلایی هست که تو حیاطشون مرغ و خروس و بوقلمون دارند با درخت به و آلو .بهار و اوایل تابستون که پنجره ها بازه صدای خواندن خروسشون خونه ما میاد و من کیف می کنم .البته خروسشون دیگه سحر خیز نیست .حول و حوش ساعت ده تا یک بعد از ظهر بانگی می زنه

    و من و بچه ها بهش می خندیم که عجب خروسی که بی وقت می خونه .

    استاد عزیزم از مقایسه ار وی زیبا و باشکوه با تراک کمپر و تفاوت‌ها و نوع کاربرد هر یک گفتین .هردو زیبا و هردو عالی .بر حسب شرایط و مقتضیات هر کدام بر دیگری ارجح است .خدا را شکر بابت فراوانی و ثروت .هر چه دوست دارید تهیه کردین و از آنها لذت می برید .ثروت باشکوه است و زیبا .ثروت انسان را متعالی می کند .ثروت زندگی را آسان تر و راحت تر می کند .ثروت نیازهایت را پاسخ می دهد و تو را از هر محدودیتی می رهاند .ثروت ایمان را نسبت به خود و خداوند به اوج می برد .ثروت واژه توانستن را صرف می کند .ثروت از تو انسان بهتری می سازد ‌‌‌.ثروت وسیله ای می شود تا زنجیر عجز و ناتوانی و نشدن و نتوانستم را از دست و پا و فکر و اندیشه آن باز کنی و روحت را در آسمان ارزشمندی به پرواز در آوری .بله اینست معجزه ثروت در زندگی .

    الان که دارم می نویسم می بینم که چقدر نگاهم به ثروت و نعمت تغییر کرده است .با دیدن فایلهای سفرنامه و زندگی در بهشت باور فراوانی در من شکل گرفت .این باور که در جهان نعمت بیش از نیاز هر فرد هست.نعمت ها در دسترس هستند فقط باید باورم را تغییر دهم.من باید باور کنم که به ثروت و نعمت راحت و آسان به دست میاد و نیاز به زور زدن و تقلا نیست .ثروت چون آب و هوا در دسترس هستند و به آسانی وارد زندگی ام می شوند .چند روز پیش صبح که از خواب بیدار شدم رفتم کنار پنجره و به آسمان نگاه کردم و جمله تاکیدی ( ثروتمند شدن مثل هوا و مثل اکسیژن و مثل آب خودنه در دسترس است .ثروت به آسانی به سمت من میاد ).این دو جمله را چند مرتبه زیر لب تکرار کردم .ذهنم خیلی خیلی مقاومت داشت ولی من طبق آموزه های شما تکرار و تکرار نمودم .نتیجه جالب بود .ظهر در محل کارم پولی که قبل هزینه کرده بودم و به نوعی سوخته محسوب می شد به آسانی و مثل آب خوردن به دستم رسید .خیلی خوشحال شدم .اون. پول را تا شب تو کیفم دست می زدم و نگاش می کردم .خیلی برام باارزش بود .تصمیم گرفتم و با خودم قرار گذاشتم صدق بالحسنی شوم تا درهای ثروت و نعمت همیشه برویم گشوده شود و ظرفم بزرگتر گردد .از خداوند می خواهم مرا در این امر هدایت نماید و یاری ام کند تا لایق فسنیسره للیسری شوم .

    رابطه شما با مریم جان هم که بسیار زیبا و خاص می باشد و همه درس آموز هست .از خداوند این حد از عشق در روابط و عزت نفس و ارزشمندی را نیز می طلبم .خدا ارشکر بابت این چشمان و این گوشها و این قلب که در خدمت صدق بالحسنی است .می دانم باران ثروت و نعمت و رحمت بی پایانش به زودی وجودم را لبریز خواهد ساخت و ظرف وجودم را سرشار خواهد نمود .

    برای شما استاد بزرگوار بهترین ها را آرزومندم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 920 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان .سلام و درود تقدیم استاد. گرامی و بانو مریم جان و همه دوستان و اعضای محترم سایت .

    باز هم زندگی در پارادایس به زیبایی جریان دارد .آبنمای زیبا و پراکنده شدن آب بر روی دریاچه دل مرا برد .چقدر پارادایس زیباست .چه سرسبزی ، چه آب ،طراوت و چه موجودات نازنین که بودنشان عشق را به زندگی هدیه می دهد .علی الخصوص اون قوقولی حنایی که همیشه همه جا دنبال استاد میاد .من خیلی خروس حنایی دوست دارم بچه که بودم خونه مادر بزرگم چند عدد خروس داشت که من باهاشون بازی می کردم و صبح سحر که می خوندندهمه را بیدار می کردند .کلا فضای روستایی که مرغ و خروس و آب و سر سبزی داره را خیلی دوست می دارم .همیشه دلم میخواد یه خونه برچزرگ داشت باشم با کلی درخت و کل و یه حوض زیبای آبی رنگ و چند تا مرغ و خروس .از آوازخوان ن خروس خیلی لذت می برم .خونه بغل خونه ما یه خونه ویلایی هست که تو حیاطشون مرغ و خروس و بوقلمون دارند با درخت به و آلو .بهار و اوایل تابستون که پنجره ها بازه صدای خواندن خروسشون خونه ما میاد و من کیف می کنم .البته خروسشون دیگه سحر خیز نیست .حول و حوش ساعت ده تا یک بعد از ظهر بانگی می زنه

    و من و بچه ها بهش می خندیم که عجب خروسی که بی وقت می خونه .

    استاد عزیزم از مقایسه ار وی زیبا و باشکوه با تراک کمپر و تفاوت‌ها و نوع کاربرد هر یک گفتین .هردو زیبا و هردو عالی .بر حسب شرایط و مقتضیات هر کدام بر دیگری ارجح است .خدا را شکر بابت فراوانی و ثروت .هر چه دوست دارید تهیه کردین و از آنها لذت می برید .ثروت باشکوه است و زیبا .ثروت انسان را متعالی می کند .ثروت زندگی را آسان تر و راحت تر می کند .ثروت نیازهایت را پاسخ می دهد و تو را از هر محدودیتی می رهاند .ثروت ایمان را نسبت به خود و خداوند به اوج می برد ثروت واژه توانستن را صرف می کند .ثروت از تو انسان بهتری می سازد ‌‌‌.ثروت وسیله ای می شود تا زنجیر عجز و ناتوانی و نشدن و نتوانستم را از دست و پا و فکر و اندیشه آن باز کنی و روحت را در آسمان ارزشمندی به پرواز در آوری .بله اینست معجزه ثروت در زندگی .

    الان که دارم می نویسم می بینم که چقدر نگاهم به ثروت و نعمت تغییر کرده است .با دیدن فایلهای سفرنامه و زندگی در بهشت باور فراوانی در من شکل گرفت .این باور که در جهان نعمت بیش از نیاز هر فرد هست.نعمت ها در دسترس هستند فقط باید باورم را تغییر دهم.من باید باور کنم که به ثروت و نعمت راحت و آسان به دست میاد و نیاز به زور زدن و تقلا نیست .ثروت چون آب و هوا در دسترس هستند و به آسانی وارد زندگی ام می شوند .چند روز پیش صبح که از خواب بیدار شدم رفتم کنار پنجره و به آسمان نگاه کردم و جمله تاکیدی ( ثروتمند شدن مثل هوا و مثل اکسیژن و مثل آب خودنه در دسترس است .ثروت به آسانی به سمت من میاد ).این دو جمله را چند مرتبه زیر لب تکرار کردم .ذهنم خیلی خیلی مقاومت داشت ولی من طبق آموزه های شما تکرار و تکرار نمودم .نتیجه جالب بود .ظهر در محل کارم پولی که قبل هزینه کرده بودم و به نوعی سوخته محسوب می شد به آسانی و مثل آب خوردن به دستم رسید .خیلی خوشحال شدم .اون. پول را تا شب تو کیفم دست می زدم و نگاش می کردم .خیلی برام باارزش بود .تصمیم گرفتم و با خودم قرار گذاشتم صدق بالحسنی شوم تا درهای ثروت و نعمت همیشه برویم گشوده شود و ظرفم بزرگتر گردد .از خداوند می خواهم مرا در این امر هدایت نماید و یاری ام کند تا لایق فسنیسره للیسری شوم .

    رابطه شما با مریم جان هم که بسیار زیبا و خاص می باشد و همه درس آموز هست .از خداوند این حد از عشق در روابط و عزت نفس و ارزشمندی را نیز می طلبم .خدا ارشکر بابت این چشمان و این گوشها و این قلب که در خدمت صدق بالحسنی است .می دانم باران ثروت و نعمت و رحمت بی پایانش به زودی وجودم را لبریز خواهد ساخت و ظرف وجودم را سرشار خواهد نمود .

    برای شما استاد بزرگوار بهترین ها را آرزومندم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: